X

بایگانی فروردین 4, 1398

دفتر سینمایی

عکس/ سینما در سالی که گذشت-۴


عکس/ سینما در سالی که گذشت-۴

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

صمدی؛ صاحب سینمای اندیشمند و نجیبانه/ سینماگران همزمان با نوروز ۹۸ از فراق این فیلمساز می گویند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نوروز ۱۳۹۸ در حالی از راه رسیده که جای خالی هنرمندان بسیاری پای سفره های هفت سین به چشم می خورد؛ یدالله صمدی یکی از همان هنرمندان است که سال های سال با عشق برای اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم تلاش کرده بود اما دست اجل مهلت بیشتری به وی نداد و او در مهرماه سال ۹۷ به دیار باقی شتافت. اینک همزمان با نوروز هنرمندانی همچون: محمود پاک نیت و گوهر خیراندیش از او برایمان گفتند.

به گزارش سینماپرس یدالله صمدی سال ۱۳۳۱ در شهر مراغه به دنیا آمد؛ و بعد از سال ها حضور مستمر در عرصه فرهنگ و هنر و تلاش برای ارتقا و رشد هنر این مرز و بوم ۳ مهر ماه سال ۱۳۹۷ دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت؛ مرگ صمدی بازتاب های گسترده ای در رسانه های داخل و خارج از کشور پیدا کرد و مردم و سینماگران او را به بهترین شکل ممکن تا سرای ابدی اش بدرقه کردند.

این کارگردان فعالیت سینمایی خود را با دستیار کارگردانی در سال ۱۳۵۱ آغاز کرد و در سال ۱۳۶۳ اولین فیلم خود «مردی که زیاد می‌دانست» را ساخت و با همین فیلم برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از سومین جشنواره فیلم فجر شد.

یکی از مهمترین مولفه‌ های آثار یدالله صمدی که خود فیلمنامه اکثر کارهایش را نوشته است توجه به فرهنگ بومی آذری و استفاده از داستان‌ های اصیل این سرزمین است که حاصل آن را می‌ توان در فیلم‌ های «اتوبوس»، «ساوالان»، «دمرل» و «سارای» مشاهده کرد که در این میان فیلم «اتوبوس» به عنوان یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های آن دوره نیز شناخته می‌شود. اما عرصه فعالیت صمدی تنها در این بازه محدود نمی‌شود، او فیلم «ایستگاه» را ساخت که علیرغم نادیده گرفته شدن از سوی داوران در جشنواره فجر به عنوان فیلم منتخب منتقدان و نویسندگان سینمایی در سال ۶۳ برگزیده شد.

صمدی در ادامه فعالیت‌های خویش دوباره به ژانر کمدی شهری بازگشت و آثاری چون «آپارتمان شماره ۱۳»، «دو نفر و نصفی» و «معجزه خنده» را خلق کرد. فیلم «آپارتمان شماره ۱۳»، جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم و فیلمنامه را در سال ۶۹ از جشنواره فجر کسب کرد و نام او را به عنوان کارگردانی کاربلد که در گیشه نیز موفق است مطرح کرد. «آپارتمان شماره ۱۳» داستان مردی‌ است که از کرمان راهی پایتخت می‌شود تا ارث پدری‌ اش، را بفروشد و کارگاه تراشکاری کارفرمای خود را در زادگاهش خریداری و با دختر محبوبش ازدواج کند؛ اما آپارتمان به دلیل وجود ساکنان مجتمع که آدم‌های بدقلقی هستند فروش نمی‌ رود. فیلم با بهره‌گیری از یکی از بهترین کمدین‌های زمان خود یعنی علیرضا خمسه در گیشه نیز موفق بود.

وی در دهه ۸۰ نیز آثاری چون «بانوی من» و «شهرآشوب» را کارگردانی کرد. صمدی در طی سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰، سریال «شوق پرواز» را درباره زندگی شهید عباس بابایی، به سفارش بنیاد شهید و امور ایثارگران برای شبکه اوّل سیما کارگردانی کرد و این نخستین تجربه تلویزیونی او به شمار می‌ رفت که با موفقیت و استقبال چشمگیری مواجه شد. در این سریال شهاب حسینی ایفاگر نقش شهید بابایی و الهام حمیدی همسر ایشان بود. صمدی تلاش کرده بود روایتی متفاوت و ملموس از زندگی این شهید بزرگوار ارائه دهد و همین امر «شوق پرواز» را به سریالی جذاب و به دور از هر گونه شعارزدگی تبدیل کرده بود.

صمدی در سال ۹۲ سریال مناسبتی «هفت سین» را برای عید نوروز ساخت. داستان ۲ خانواده که به اجبار، تعطیلات نوروز را کنار یکدیگر و در یک خانه اجاره‌ای می‌گذرانند. با توجه به شناخت خوب صمدی از کمدی این سریال نیز سریالی پرطرفدار شد.

«پدر آن دیگری» آخرین فیلم یدالله صمدی در ژانر کودک ساخته شد. فیلم داستان یک کودک است که با وجود رسیدن به ۶ سالگی هنوز حرف نمی‌زند و همه او را مسخره می‌کنند و در خانواده و اطرافیان به غیر از مادر کسی از او حمایت نمی‌کند و بیشتر به پسر بزرگتر توجه دارند. این فیلم با بهره‌گیری از بازی خوب حسین یاری، هنگامه قاضیانی و بازیگر خردسال فیلم نظرهای مثبت زیادی را به خود جلب کرد.

همچنین صمدی به مدت سه سال (۱۳۸۰-۱۳۷۷) مدیرعامل خانه سینما بود و علاوه بر آن ریاست کانون کارگردانان سینمای ایران را نیز بر عهده داشت. صمدی در هفدهمین دوره و همچنین در سی امین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، داوری بخش مسابقه سینمای ایران را عهده دار بوده است.

هنرمندان مطرحی همچون: گوهر خیراندیش و محمود پاک نیت همزمان با نوروز ۱۳۹۸ در فراق این بازیگر پیشکسوت و مطرح سینما، تلویزیون کشور با سینماپرس گفتگو کردند و از او برایمان گفتند.

*****************

گوهر خیراندیش بازیگر برجسته سینما، تلویزیون و تئاتر کشور با بیان اینکه زنده یاد یدالله صمدی صاحب سینما و آثار نجیبانه ای در عرصه فرهنگ و هنر بود در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: من همیشه به سینمای اندیشمند، نجیب و با ارزش زنده یاد صمدی احترام می گذاشتم و یکایک آثار ایشان را دوست داشتم.

وی که سابقه همکاری با این فیلمساز را در کارنامه خود دارد خاطرنشان کرد: زنده یاد صمدی انسانی صبور، هوشمند و بادرایت بود و من همیشه به عنوان یک بازیگر علاقمند بودم با ایشان همکاری داشته باشم و در فیلم «کلانتری غیرانتفاعی» همراه با دخترم هر ۲ برای ایشان بازی کردیم. زنده یاد صمدی به معنای واقعی یک کارگردان خوب بودند اولاً که به خوبی می توانستند یک گروه را مدیریت، رهبری و هدایت کنند، دوما هرگز حتی در بدترین شرایط هم یک ذره عصبانیت، اخم، ترش رویی و بی احترامی از ایشان سر نمی زد و بسیار انسان خوش رو و بشاش و دوست داشتنی و فرهیخته ای بودند.

خیراندیش در گفتگو با سینماپرس ادامه داد: بعد از شنیدن خبر درگذشت زنده یاد صمدی با اینکه خبر داشتم ایشان مدت ها از بیماری رنج می بردند اما حس بسیار عجیبی وجودم را فرا گرفت و انتظار شنیدن این خبر تلخ و تأسف برانگیز را نداشتم. رفتن هنرمندان بزرگی همچون زنده یاد صمدی ضایعه ای دردناک در سینمای کشور است اما من می دانم که ایشان همیشه در کنار ما هستند و همین آثار ماندگارشان که سندهای تصویری زیبایی از هنر و خلاقیت و نجابت ایشان است همیشه او را زنده نگه خواهند داشت.

وی در پایان افزود: زنده یاد صمدی یکی از معدود فیلمسازانی بودند که بسیار دمکراتیک با عوامل برخورد می کردند و پیشنهادهای عوامل فیلم های شان را با صبوری و هوشمندی می شنیدند و اصرار نداشتند که فقط آنچه در ذهن خودشان است را پیاده کنند و به همین علت هم بود که همیشه عوامل فیلم های شان راضی بودند و آثار ایشان هم یکی از یکی بهتر می شد.

محمود پاک نیت دیگر بازیگر مطرح سینما و تلویزیون نیز در گفتگو با سینماپرس گفت: بنده یک بار سابقه همکاری با زنده یاد صمدی را داشتم، اثری که در ابتدا به صورت سریال ضبط شد اما بعدها متأسفانه تنها نسخه سینمایی اش پخش شد اما همان نسخه سینمایی هم جزو آثار ماندگار تاریخ سینمای کشور است.

وی افزود: زنده یاد صمدی همیشه علاقه داشتند روی اتفاقاتی که در طول تاریخ برای کشور و جامعه ما افتاده کار کنند و به دلیل اینکه به کارشان علاقمند بودند و با درایت و هوشمندی و عاشقانه و آگاهانه کارشان را انجام می دادند، همواره بهترین اتفاق ها برایشان رقم می خورد. ایشان جزو پیشکسوتان رشته کارگردانی در سینمای کشور بودند و در کارشان بسیار حساسیت و جدیت داشتند و به صورت باری به هر جهت اثری را تولید نمی کردند.

بازیگر سریال تلویزیونی «شهرزاد» در پاسخ به این سوأل که به عقیده شما دلیل ماندگاری هنرمندانی مانند زنده یاد یدالله صمدی در توده های مردم چیست اظهار داشت: درست است که بازیگران که جلوی دوربین هستند همیشه بیش از سایر عوامل دیده می شوند اما شناسنامه هر اثر به اسم کارگردانش است و مردم هم علاقه دارند بدانند که فلان فیلم یا سریالی را که دوست دارند چه کسی تولید کرده است و به همین دلیل اگر اثری را دوست داشته باشند نام کارگردان آن اثر تا ابد در ذهن شان حک می شود و آن فیلمساز برایشان ماندگار و قابل احترام است.

این سینماگر در پایان افزود: زنده یاد صمدی فیلم ها و سریال های دوست داشتنی برای مردم این سرزمین تولید کردند که برخی از آن ها جزو پرفروش ترین و پربیننده ترین فیلم ها و سریال های تاریخ سینما و تلویزیون ما بوده و به همین علت است که مردم به ایشان علاقه داشته و دارند. زنده یاد صمدی با جان و دل و عشق برای مردم کار می کردند و همین رمز ماندگاری شان است؛ هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، ثبت است بر جریده عالم دوام ما!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

زندگی نامه شهید رحیم قاسمی


گوشه‌ای از زندگی نامه شهید رحیم قاسمی یکی از شهدای هشت سال دفاع مقدس را در اینجا بخوانید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

خریداران کتاب را تحسین می‌کنم/ در سال جدید افق روشنی را در عرصه ترجمه نمی‌‌بینم


مهدی افشار گفت: با توجه به قیمت و هزینه بالایی که این روز‌ها خرید کتاب دارد، کسانی را که کتاب می‌خرند تحسین می‌کنم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ملودرام باید دل مخاطب را بلرزاند/ «بر سر دوراهی» کمدی و طنز نیست


حامد عنقا گفت: سریال «بر سر دوراهی» فضای با نشاط و خوبی دارد؛ البته کمدی و طنز نیست.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نسبت فامیلی جرج کلونی با رئیس جمهور آمریکا؟!


جرج کلونی بازیگر، تهیه کننده و کارگردان آمریکایی است که در سال ۱۹۶۱ در ایالت کنتاکی متولد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پاداش کدام طاعت زودتر داده می شود؟


حدیث رسول اکرم(ص) درباره صله رحم را در اینجا بخوانید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تکذیب حضور خواننده جنجالی در برنامه احسان علیخانی/ درگذشت ناگهانی دوبلور پیشکسوت/ کمدین خندوانه تصادف کرد


مهمترین رویدادهای رسانه ملی درخرداد ماه سال گذشته را اینجا بخوانید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تلاش برای دریافت پروانه نمایش «چارلی در تهران» در سال جدید


رضایی تهیه‌کننده سینما، از آخرین وضعیت تولید و اکران «چارلی در تهران» گفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فیلمی متوسط و مماس با مرز ابتذال!/ نگاهی به فیلم سینمایی «دله دزدها» ساخته هیروکازو کورئیدا – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علی ناصری/ فیلم سینمایی «دله زدها» به کارکردانی هیروکازو کورئیدا که برخی آن را به عنوان «دزدان فروشگاه» ترجمه کرده اند در برخورد اول اثری ساده و حتی شاید ضعیف به نظر می رسد که قصه اش در نقطه ای شکل می گیرد و بدون پیشروی متوقف شده و وقتی زمان اثر طولانی می شود با یک اتفاق همه چیز تغییر کرده و قصه وارد فضایی متفاوت و جدید را تجربه می کند.

هیروکازو کورئیدا فیلمساز ژاپنی که هیچ گاه به اندازهای که استحقاقش را داشته دیده نشده و سال ۲۰۱۸ با حضور در جشنواره کن با فیلم سینمایی «دله دزدها» توانست جایزه نخل طلای کن را از آن خود کند.

«دله دزدها» در واقع قصد تعریف قصه ای چندان پر رنگ ندارد، فیلم با تکیه بر یک موقعیت و چند شخصیت بنای دراماتیک خود را پایه ریزی کرده و با ترحم در موقعیتی تلخ به کاراکترهایش فضایی به وجود آورده که هر ذهن و روحیه ای ممکن است با شخصیت ها همراه شود و ارتباط برقرار کند و در نتیجه با توجه به این مسأله فیلمساز تلاش چندانی برای ارائه اطلاعات از گذشته کاراکترها نمی دهد و موقعیتی که از شخصیت هایش به مخاطب ارائه می دهد برای همراهی شاید کافی باشد اما گاه این عدم ارائه اطلاعات درباره شخصیت ها آن ها را به کاراکترهایی بین تیپ و شخصیت قرار داده که تا حدی بی هویت به نظر می رسند.

«دله دزدها» روایتگر قصه ای است که آغاز ندارد، مخاطب در اولین سکانس به میانه یک زندگی پرتاب می شود و کم کم با زندگی کاراکترهای فیلم آشنا شده و هر دو (هم مخاطب و هم فیلمساز) سعی می کنند با هم ارتباط برقرار کنند اما این ارتباط نمی تواند چندان قدرتمند شکل بگیرد و فیلمساز برای قدرت بخشیدن به فیلمش برای برقرار ارتباط با مخاطب به برانگیختن حس ترحم رو می آورد اما این حس که به شدت مبتذل به نظر م یرسد، «دله دزدها» را چندان به ابتذال نمی کشاند.

از آنجا که کاراکترهای فیلم به شخصیت تبدیل نمی شوند و موقعیت تعریف شده در فیلم است که حرف اول و آخر را می زند، فیلمساز به هدفش نمی رسد و مخاطب درگیر شخصیت ها نمی شود و آن چیز که درگیرکننده است موقعیتی است که تعریف شده و حس ترحم نیز گاه به نسبت تجربه تماشاگر به سراغش می آید، پس مرگ مادربزرگ در فیلم به یک فاجعه تبدیل نمی شود و شغل دختر خانواده و اتفاقاتی که برایش رخ می دهد نمی توانند چندان تراژیک باشند. به همین دلیل «دله دزدها» فیلمی مملو از کاراکترهایی می شود که شاید در زندگی روزمره تعدادی از آنها را اطرافمان می بینیم و همانقدر که در این فیلم به آن ها بی تفاوت هستیم یا حس ترحم داریم در «دله دزدها» نیز بی تفاوت بوده و گاه حس ترحم داریم.

«دله دزدها» پیش از اینکه به فیلم تبدیل شود به پایان می رسد و شاید کورئیدا در آینده با ساختن فیلم های بیشتر (که از قضا فیلمسازی پر کار است) بتواند چنین سبک روایی را در سینما بگنجاند و به عنوان سبکی از سوی خود به جهان معرفی کند. در آخرین فیلم این کارگردان ژاپنی که با آن موفق به دریافت جوایز بزرگی چون نخل طلای کن شده مخاطب تبدیل به دو چشم می شود که در هنگام دیدن اخبار تلویزیون نیز همان است.

در واقع مخاطب در «دله دزدها» با انسان هایی روبرو است که هر روز به همان شکل در زندگی روزمره می بیند و فیلمساز جنبه متفاوتی از زندگی آنها را به تصویر نمی کشد که مخاطب نیز با جنبه ای پنهان از زندگی این گونه افراد که در «دله دزدها» هستند آشنا شود. فیلم خیلی راحت با معرفی نکردن دقیق کاراکترهایش و عدم ارائه گذشته ای از آن ها به راحتی همه کاراکترها را به وسایلی در صحنه تبدیل می کند که تماشاگر مثل همیشه نگاه ساده و ترحم برانگیز یک انسان مرفه تر را به یک انسان فقیر دارد و گاه حتی از دیدن انسان های فقیر احساس نمی کند که یک انسان را دیده!

«دله دزدها» هر چند که با ترحم به دام ابتذال نیفتاده اما به این خطر نزدیک شده و با تلاش کارگردان از آن دور شده و با این حال به دلیل عدم شخصیت پردازی دقیق و وجود منطق کافی در روابط علت و معلول تنها به فیلمی متوسط تبدیل شده که شاید نگاه متفاوت فیلمسازش و از طرفی سابقه درخشان او باعث شده تا به جوایزی که امسال و سال گذشته دریافت کرده برسد.

مشاهده خبر از سایت منبع