X

بایگانی فروردین 6, 1398

دفتر سینمایی

شاهکار رسانه ملی؛ وقتی یک زن مسن از حمید گودرزی خواستگاری می کند ! + فیلم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در شاهکار جدید سریال نوروزی «بر سر دوراهی» از شبکه دو، شهین تسلیمی از حمید گودرزی خواستگاری کرد

به گزارش سینماپرس، «بر سر دوراهی» سریال نوروزی شبکه دوم سیما به نویسندگی و تهیه کنندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی، عاشقانه ای متفاوت است. سریالی که خرق عادت کرده و در آن  یک زن مسن از حامد با بازی حمید گودرزی خواستگاری می کند. باید دید آیا مدیران رسانه ملی  دلیل قانع کننده ای برای اجازه نمایش چنین ابتذال فرهنگی در ایام نوروزی خواهند داشت یا به دلیل حجم بالای آثار تولیدی در این ایام، نظارت و ارزشیابی این دست از آثار از دستشان در رفته است ؟

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شبکه‌های برون مرزی تعهدی به مواضع سیاسی قدرت‌های بزرگ ندارند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: معاون برون مرزی سازمان صداوسیما گفت: شبکه‌های برون مرزی وابستگی و تعهدی به مواضع سیاسی و قدرت‌های بزرگ ندارند. با توجه به اینکه حرف رسانه‌ها یک حرف متفاوت است، اگر به گوش ملت‌ها برسد تاثیر خود را می‌گذارد.

به گزارش سینماپرس، «پیمان جبلی» معاون برون مرزی سازمان صداوسیما در گفت‌وگو با خبرنگار فارس، درباره اینکه شبکه‌های برون مرزی تا الان تا چه میزان روی رسانه‌های دنیا تاثیر گذاشته‌اند، ‌ گفت: رسانه‌ها بر اساس راهبردهای سیاسی و فرهنگی و رویکردهای تبلیغاتی که در مورد موضوع‌های مختلف و تحولات جهان دارند شناخته می‌شوند.

وی ضمن بیان و دسته بندی رسانه‌ها در جهان ادامه داد: ما در جهان شاهد دو دسته از رسانه‌ها هستیم دسته اول که تابع جریان کلی سلطه در جهان هستند و به آنها رسانه‌های جریان اصلی گفته می‌شوند که اگرچه ممکن است در شکل، ظاهر، اسم و نشان با یکدیگر تفاوت داشته باشند اما در مجموع عقبه رسانه‌ای جهان سلطه محسوب می‌شوند و تفاوت چندانی بین آنها نیست و مواضع، رویکرد، ‌ نتیجه و برآیند رفتارشان تقویت سیاست‌هایی است که قدرت‌های بزرگ و سلطه‌گر در جهان دارند.

معاون برون مرزی سازمان صداوسیما ادامه داد: متاسفانه عمده رسانه‌های جریان اصلی و رسانه‌هایی که تابع آنها هستند حتی در کشورهای متوسط ‌و کشورهای در حال توسعه جزو این دسته هستند. رسانه‌های دیگری هم داریم که تلاش می‌کنند تا در مقابل این جریان بایستند، اما اگر بخواهیم شباهتی بین وضعیت آنها و وضعیت رسانه‌های جریان اصلی قائل شویم بی شباهت به وضعیت جنگ سرد نیست.

وی درباره رسانه‌های غربی و شرقی نیز بیان داشت: رسانه‌هایی که از منافع قدرت‌های بزرگ دیگری در دنیا حمایت می‌کنند تابع آن قدرت‌ها هستند. برای مثال ما امروز دو دسته رسانه، ‌ کشور و رویکرد در جهان داریم. رویکرد وابسته به آمریکا و قدرت غربی و رویکرد متمایل به شرق. اما در این میان بین دو دسته رسانه‌های جریان اصلی ما رسانه‌های بسیار محدودی هم داریم که بر استقلال موضع خود تاکید دارند و اینها دسته سوم‌اند که وابستگی و تعهدی به مواضع سیاسی و قدرت‌های بزرگ ندارند و تلاش می‌کنند تا صدایی که شنیده نمی‌شود را به گوش مخاطبین برسانند.

وی در ادامه با اشاره به اینکه شبکه‌های برون مرزی وابستگی و تعهدی به مواضع سیاسی و قدرت‌های بزرگ ندارند، افزود: ما معتقدیم که شبکه‌های برون مرزی جمهوری اسلامی ایران جزو دسته سوم هستند. به صورت طبیعی صدای این رسانه‌ها و شبکه‌های مستقل به سختی به گوش مردم هم در غرب و هم در بقیه کشورها می‌رسد، ‌اما با توجه به اینکه حرف رسانه‌ها یک حرف متفاوت است که با حرف تکراری ده‌ها سال شنیده شده رسانه‌های غربی و حتی شرقی فرق دارد و منطبق با فطرت و خواست فطری همه ملت‌ها است، اگر به گوش ملت‌ها برسد تاثیر خود را می‌گذارد.

وی ادامه داد: درست است که ما ابزار، امکانات، قدرت، بودجه و تجهیزات رسانه‌های بزرگ دنیا را نداریم اما به این دلیل که معتقدیم حرفی که می‌زنیم حرف فطری ملت‌ها است و اگر به خوبی به گوش مردم برسد خود به خود مخاطب خودش را هم پیدا می‌کند.

جبلی با بیان اینکه رانت رسانه‌های برون مرزی، فطرت مردم است، بیان داشت: تنها رانتی که ما از آن برخورداریم که رسانه‌های رقیب و دشمن ما از آن برخوردار نیستند این است که ما با فطرت انسان‌ها صحبت می‌کنیم و همان چیزی که آنها می‌خواهند ما می‌خواهیم و برعکس که عبارت است از استقلال، ‌ آزادی و دوری از اشغال و ستم قدرت‌های بزرگ و مقابله با اشغالگر و حمایت از مظلومین. فکر می‌کنم ما از این امتیاز و رانت به خوبی می‌توانیم استفاده کنیم و امیدواریم در ابعاد دیگر هم بتوانیم قدرت‌مند شویم. این بُعد بسیار مهمی است که می‌توان از آن استفاده کرد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا به آنچه از ابتدا مدنظرتان بوده است رسیده‌اید؟، گفت: خیر، به هیچ وجه. کارهای نکرده ما به نسبت کارهای انجام شده‌مان بسیار بیشتر است. فعالیت‌های حرفه‌ای در جهان نیازمند و مستلزم مقدماتی است که در راس آن پشتیبانی مالی و پشتیبانی امکانات است و به این دلیل که ما از آنها برخوردار نیستیم، به کندی پیش می‌رویم.

معاون برون مرزی صداوسیما در پاسخ به این سوال که ابزار انتقال پیام در دنیا برای شبکه‌های تلویزیونی چیست؟ گفت: این ابزار یا شبکه‌های ماهواره‌ای است یا شبکه‌های کابلی و اجتماعی که متاسفانه ما در تمامی اینها دچار محدودیت هستیم. برای مثال شبکه العالم که مخاطبش جهان عرب است باید روی دو ماهواره نایت سد و عرب ست پخش شود که همه شبکه‌های رسانه‌ای عرب زبان روی این ماهواره هستند، منتهی اجازه نمی‌دهند این شبکه روی هیچکدام از این دو ماهواره پخش شود. این محدودیت‌ها وجود دارد و به همین خاطر ما فکر می‌کنیم که کاری که انجام می‌دهیم به صورت مضاعف سخت‌تر از بقیه همکاران و رسانه‌های دیگر است که به راحتی و با برخورداری از بودجه و پشتیبانی در کشورهای دیگر کار خود را انجام می‌دهند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ماهی گیری سلبریتی ها این بار از سیل گل آلود گلستان – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: باز هم حادثه‌ای دیگر و باز هم سلبریتی‌هایی که می‌خواهند از سیل گل آلود گلستان ماهی بگیرند.

به گزارش سینماپرس،  فضای مجازیست و گسترش دامنه ارتباطات، آنچنان که کوچکترین اتفاقی در سطح جامعه به سرعت در این فضا دست به دست می‌شود و کوچک و بزرگ را از آن مطلع می‌سازد.

حالا تصور کنید یک بلای طبیعی به بزرگی سیل گلستان در گوشه‌ای از کشور به وقوع بپیوندد، مردم دیگر منتظر نمی مانند که از طریق کانال‌های ارتباطی رسمی همچون خبرگزاری ها و سایت های خبری اخبار را دریافت کنند.

کافیست چند عدد از پیام رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی را در تلفن همراه خود داشته باشند تا اخبار موثق و البته غیرموثق را از آن‌ها پیگیری کنند.

در چنین فضایی که تصاویر و عکس‌ها از محل حادثه به سرعت مخابره می‌شود، فرصت برای سودجویانی که به نام کمک به افراد آسیب دیده، از احساس نوع دوستی مردم استفاده می کنند، کاملا مهیا است؛ و البته در این میان هر چه چهره در خواست کننده کمک برای جمع آوری هدایای نقدی و غیرنقدی مردم معروف‌تر باشد، میزان کمک‌ها هم به تناسب بیشتر می‌شود.

صحبت از سلبریتی‌هایی است که با تکیه بر محبوبیت خود میان مردم، خود را متخصص در هر زمینه‌ای می‌دانند. یکی از همین زمینه‌ها در خواست کمک برای مردمی است که در جریان حوادث طبیعی دچار مشکل شده اند.

سلبریتی‌هایی که با توجه به نفوذشان در میان مردم می‌توانند از فضای مجازی بهره گیرند و به یکپارچه کردن و یک سو شدن کمک‌های مردم جهت دهند، با اعلام شماره حساب شخصی خود، گاهی نه تنها دردی از مردم نیازمند به کمک دوا نمی‌کنند بلکه شاید کوچکترین منفعت این نوع جمع آوری کمک برایشان مطرح شدن این افراد به عنوان یک حامی برای آسیب دیدگان بلایای طبیعی باشد؛ و البته نحوه هزینه کرد مبالغ جمع شده مسئله‌ای است که مراجع ذیربط قضایی باید پیگیر آن باشد.

زلزله کرمانشاه و اعلام حساب شخصی از سوی سلبریتی‌ها نمونه‌ای از این موضوع است. در حالی که شماره حساب هلال احمر به عنوان تنها مرجع رسمی دریافت کمک‌های مردمی معرفی شده بود، تعدادی از بازیگران و فوتبالیست‌ها اقدام به جمع آوری کمک های مردمی کردند.

میلیاردها تومان از همین طریق برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاهی جمع آورد شد، مبالغی که تاکنون سرنوشتان نامعلوم است و فقط هر از چند گاهی علی دایی یکی از همین سلبریتی‌ها که مبلغ ۱۱ میلیارد تومان به حسابش واریزشده بود، فیلم‌هایی در صفحه شخصی اینستاگرامش در خصوص فعالیت هایش با مبالغ جمع آوری شده، منتشر می کند.

حالا بیش از یک سال و نیم از روزهای تلخ کرمانشاه و مهربانی و عطوفت و کمک ایرانیان به هموطنان زلزله زده ساکن غرب کشور می گذرد و این روزها، تلخی یک بلای طبیعی دیگر به نام سیل کام نوروز را برای مردم کشورمان تلخ کرده است.

کافیست سری به خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری و فضای مجازی بزنید تا از میزان خسارات وراده در اثر سیل به استان گلستان مطلع شوید، اما در میان تصاویر متاثرکننده گلستان در شبکه های اجتماعی، تصاویر و شماره حساب‌های سلبریتی ها برای جمع آوری کمک هم خودنمایی می کند.

با وجود اینکه باز هم شماره حساب هلال احمر و کمیته امداد امام خمینی (ره) برای دریافت کمک‌های مردمی معرفی شده است تا با کارشناسی‌های لازم و برآرودهای انجام شده، کمک‌های مردم به دست سیل زدگان برسد، اما سلبریتی ها همچنان با اعلام شماره حسابهای شخصی خود سعی در جمع آوری کمک به صورت انفرادی دارند.

اما این بار قوه قضاییه برای جلوگیری از بروز مشکلاتی مانند زلزله کرمانشاه یک اقدام پیشگیرانه انجام داده است. جواد جاویدنیا معاون دادستان کل کشور در همین باره اعلام کرده است: هر گونه جمع آوری کمک‌های مردمی توسط اشخاص و سازمان‌های معروف و شناخته شده جز از طریق جمعیت هلال احمر و کمیته امداد ممنوع است.

معاون دادستان کل کشور به اشخاص و چهره‌های شناخته شده هشدار داد که در صورت اقدام، حساب‌ها مسدود و مبالغ جمع آوری شده توقیف و به سازمان‌های یادشده تحویل داده خواهد شد، لذا از هر گونه اقدام در این زمینه خودداری شود.

وی خاطرنشان کرد: اشخاصی که قصد چنین اقداماتی را دارند، با مراجعه به سازمان‌های یادشده مجوز اقدام دریافت کنند و شماره حساب‌های خاصی مختص این امر با نظارت سازمان‌های مسئول و طبق شرایطی که این سازمان‌ها اعلام می‌دارند افتتاح و در درگاه اینترنتی رسمی این سازمان‌ها اعلام تا مردم پس از اطمینان از تایید و نظارت سازمان‌های مسئول وجوه خود را به حساب‌های مورد تایید واریز کنند.

جاویدنیا تاکید کرد: تا زمان عدم صدور مجوز خاص و اعلام رسمی آن، هر گونه فعالیت در این زمینه از باب پیشگیری از وقوع جرم ممنوع و با آن برخورد قانونی به عمل خواهد آمد.

اما با این وجود شب گذشته مهدی طارمی یکی از همین سلبریتی ها در استوری اینستاگرام خود شماره حساب مسعود شجاعی، کاپیتان تیم ملی را برای جمع آوری کمک های مردمی اعلام کرده است.

نیت یکی است و کمک به هموطنان سیل زده گلستان خواست قلبی همه مردم کشور است، حال با توجه به تاکیدات انجام شده مبنی بر ارسال کمک از طریق هلال احمر و کمیته امداد امام خمینی (ره)، بهتر نیست سلبریتی‌هایی که داعیه کمک و حمایت از آسیب دیدگان را دارند، آستین همت بالا زنند و در جهت هم  سو کردن کمک ها به یک حساب مشترک گام بردارند؟

*باشگاه خبرنگاران

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«زوج یا فرد» مشکلات جامعه را به تصویر می کشد/ سریال‌های مناسبتی حال خوشی دارد


مرجانه گلچین گفت: سریال «زوج یا فرد» دور از جامعه نیست و از مشکلاتی که همه با آن دست به گریبان هستیم سخن می‌گوید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دستور ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای کاهش آلام روحی مردم مناطق سیل زده


سید عباس صالحی در پی وقوع سیل در مناطق مختلف کشورمان، دستور تولید آثار و برنامه‌های شاد فرهنگی و هنری در این مناطق را صادر کرد. 

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سفر به زیباترین ساحل ماسه‌ای جنوب کشور/با جاذبه‌های گردشگری استان بوشهر آشنا شوید


شهر بَنَک یکی از زیباترین سواحل ماسه‌ای جنوب کشور را برای شما به تصویر می‌کشد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چه عملی روزی انسان را زیاد می کند؟


حدیث رسول اکرم (ص) درباره روزی را در اینجا بخوانید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کتاب هایی که شخصیت بانوی صبر و استقامت را روایت می کنند


مجموعه کتاب هایی را که درباره شخصیت حضرت زینب (س) نوشته شده اند را در اینجا معرفی می کنیم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چرا باید تلویزیون دست به دامن ستاره‌ها شود؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: من «ماجرای نیمروز» را دوست داشتم و فیلم خوش‌ساختی بود. جالب است بدانید من در سریال «نفس» داخل آن خانه‌ای بودم که «ماجرای نیمروز» به آن حمله کرد، در واقع آن‌ها سازمان منافقین را از بیرون دیدند و ما از داخل!

به گزارش سینماپرس،  اولین‌بار با «ارمغان تاریکی» سال ۸۹ به تلویزیون آمد و بعد از آن «پروانه» را سال ۹۲ به نمایش گذاشت. پروژه سوم جلیل سامان نامش «نفس» بود که در ماه مبارک رمضان روی آنتن رفت و بسیار مورد هجمه برخی از معاندین داخلی و خارجی قرار گرفت. این سریال و حرکت حرفه‌ای کارگردان را به «چهارشنبه‌های سفید» ربط دادند، جایی که در سریال نفس با حفظ حریم‌های شرعی و خلاقیت این مسئله را با فیلمبرداری برخی صحنه‌های خارجی و زنان بی‌حجاب غیرمسلمان، صحنه‌های طبیعی را به‌نمایش گذاشتند تا برای بیننده روایت‌ها باورپذیرتر باشد، و حاشیه‌ها و هجمه‌های دیگری که همیشه پشت سر ساخت آثار انقلابی خصوصاً افشای پشت‌پرده‌های جنایات سازمان منافقین بوده و هست. جالب است وقتی از جلیل سامان پرسیدیم که “تا به حال تهدید شده‌اید؟ “، می‌گوید “بله از طریق یک ایمیل؛ اما نترسیدم و در میدان هستم”. این ایام “سامان” منتظر بودجه و حل مشکلات مالی است تا بتواند کار جدید خودش را شروع کند.

با او گپ‌وگفتی داشتیم که مشروح آن در ادامه آمده است:

لزومی ندارد تلویزیون برای دیده‌شدن دست به دامان ستاره‌ها شود

*شما از معدود کارگردان‌های سینمای ایران هستید که به «سلبریتی» ها یا ستاره‌های سینمایی باج نمی‌دهید، یعنی به اقتدار فیلمساز به‌عنوان فرمانده یک کار بسیار پایبندید، برای همین شاهدیم که در کارهای قبلی خود از بازیگر تازه‌نفس استفاده کردید که معمولاً بازی‌های خوبی‌ هم ارائه دادند. چطور به این شیوه کاری و این اقتدار سر صحنه رسیدید؟

به‌نظر من ربطی به اقتدار فیلمساز ندارد، چرا که اعتقاد دارم خود تلویزیون یک قدرت شخصیت‌سازی، قهرمان‌سازی و ستاره‌پروری دارد. مطرح شدن یک‌سری از بازیگران که اغلب کارشان را از تلویزیون شروع کردند نشان می‌دهد تلویزیون خود بستری برای شکوفایی استعدادهاست، بنابراین لزومی ندارد برای دیده شدن دست به دامان ستاره‌ها بشویم. اگر فیلمنامه‌ای خوب و پرتعداد باشد می‌تواند با استفاده از بازیگران شناخته‌نشده هم مخاطب خودش را جذب کند. البته اگر کسی در وهله اول دست به چنین کاری بزند شاید یک‌سری چیزهایی را از دست بدهد ولی برای کارهای بعدی حتماً اتفاقات بهتری پیش می‌آید.

می‌دانستم آرش مجیدی می‌تواند از پَسِ نقش بربیاید

*شما خودتان به این ریسک و زمین‌خوردن کارتان فکر نمی‌کردید؟

اتفاقاً وقتی می‌خواستم «ارمغان تاریکی» را شروع کنم و به آرش مجیدی برای ایفای نقش کاراکتر اصلی رسیدم بسیاری به من می‌گفتند “آیا او می‌تواند یک سریال را با خودش بکشاند و در این کار موفق شود؟ “، من به او اعتماد کردم، می‌دانستم فیلمنامه و سوژه هم آن‌قدر قدرت جذب مخاطب را دارند که هم بازیگر خوب دیده می‌شود و هم «ارمغان تاریکی» مورد توجه قرار خواهد گرفت.

آرش مجیدی ادای خیلی از این سلبریتی‌ها را ندارد

*البته یک‌سری از بازیگران هم محافظه‌کارانه انتخاب می‌کنند و به‌قولی از تبعات بازی در فیلم‌های سیاسی خصوصاً سوژه منافقین هراس دارند. نظر شما در این باره چیست؟

فکر می‌کنم سازمان منافقین میان سلبریتی‌ها طرفداری نداشته باشد که بخواهند به این خاطر انتخاب نکنند و ترجیح بدهند بازیگر این نوع سریال‌ها نباشند. اما شاید به‌خاطر ملاحظات امنیتی، گرین کارت و حتی به‌خاطر اینکه می‌خواهند در خارج از کشور زندگی بدون دردسر و حاشیه‌ای داشته باشند از بازی در فیلم‌های سیاسی پرهیز کنند. من به توانایی آرش مجیدی اعتقاد داشتم بعضی ابتدا فکر می‌کردند او نمی‌تواند از پَسِ این نقش برآید. واقعیت این است که یک مجموعه اتفاقاتی می‌افتد یک کسی برای نقشی خوب می‌شود؛ یک بخشی تلاش فردی بازیگر است، یک بخشی گریم و یک بخشی هم در فیلمنامه تغییراتی ایجاد می‌شود تا کاراکتر مورد نظر خلق شود. من خیلی سعی کردم از توانایی‌های آرش مجیدی برای این نقش استفاده کنم و او هم خیلی تلاش کرد خودش را به این نقش نزدیک کند. آرش مجیدی به‌واقع یک آرتیستی است که ادای خیلی از این سلبریتی‌ها را ندارد.

این فرصت را «نفس» به من داد…!

*شخصاً یک تشکر به شما بدهکارم، چون همیشه از این که در سریال‌های مربوط به تاریخ معاصر، خانم‌ها در پَس‌زمینه روسری سَر می‌کردند و روی آن کلاه می‌پوشیدند تا القا کنند زنان بی‌حجاب قبل از انقلاب این نوع چهره‌ای داشته‌اند حرص می‌خوردم و احساس می‌کردم فضا تصنعی است. شما در سریال «نفس» با حفظ حریم‌های شرعی و خلاقیت این مسئله را با فیلمبرداری برخی صحنه‌های خارجی و زنان بی‌حجاب غیرمسلمان، حل کردید. این نوع ایده‌ها برای طبیعی در آمدن کار در عین حفظ حدود شرعی و عرفی در سینما و تلویزیون کم‌تر دیده شده است، درباره این موضوع توضیح دهید.

می‌خواستم این کار را در سریال «پروانه» انجام دهم که این شرایط را تهیه‌کننده نتوانست فراهم کند و این موقعیت در سریال «نفس» ایجاد شد. خوشبختانه سازمان صداوسیما این کار را پذیرفت و امیدوارم که در کارهای بعدی هم این  تعامل را داشته باشند.

منتظر بودجه هستم تا کار جدید شروع شود

*کار بعدی‌تان چیست؟

نمی‌توانم از نام و موقعیت این کار چیزی بگویم چون فعلاً در مرحله نگارش است. با کارهایی که تا الآن ساخته‌ام کاملاً فرق دارد. نگارش آن تقریباً تمام شده و بازنویسی می‌خواهد و البته که باید مسائل بودجه‌ای آن مرتفع شود.

تلویزیون بودجه داد سینما کار کردم

*این اتفاق در سینما هم می‌افتد یا فقط «جلیل سامان» در تلویزیون قرار است سریال بسازد؟

من به رسانه ملی خیلی احترام می‌گزارم چون زاییده این رسانه هستم و در صداوسیما فارغ‌التحصیل شدم. از همین جا هم توانستم خودم را پیدا کنم؛ برای سینما هم کار کردم ولی با بودجه تلویزیون؛ یک فیلم سینمایی به‌نام “وقت بودن” دارم که تلویزیون بودجه آن را تأمین کرد ولی هنوز اکران نشده است.

باید یک فکری به حال لوکیشن‌های تکراری کرد

*آقای سامان، شما یک سه‌گانه در فضای پیش از انقلاب و سال‌های اول بعد از انقلاب کار کردید. چقدر ضرورت احساس می‌کنید شهرکی مثل شهرک علی حاتمی که مربوط به دوره قاجار و پهلوی اول است با فضای بعد از دهه ۳۰ تا دست‌کم اوایل دهه ۶۰ ساخته شود. از مشکلات کار تاریخ معاصر به‌لحاظ تطبیق فضا و مکان با واقعیت تاریخی برای ما بگویید.

این موضوع خیلی پیچیده است. الآن در همین شهرک غزالی فقط در آن سریال نمی‌سازند کلیپ هم ضبط می‌کنند و حتی تبلیغات را هم در آنجا می‌سازند؛ با این اتفاقات متنوع و مختلف خود به خود ارزش‌های بصری این شهرک به‌مرور برای مخاطب از دست می‌رود. اگر این اتفاق برای شهرک دیگری هم بیفتد و به‌صورت کنترل‌نشده و غیرخلاقانه از آن موقعیت‌ها و لوکیشن‌ها استفاده کنند همان اتفاق برایش می‌افتد، یعنی ما شاهد لوکیشن‌ها و خیابان‌های تکراری و اتفاقات تصنعی خواهیم شد، وگرنه چه‌کسی باور ندارد که لازم است. من فکر می‌کنم فضایی با ترکیب کامپیوتری و دکور برای این اتفاقات بایستی در دستور کار قرار بگیرد، این اتفاق لازم است منتها از طریق کاربلدها و در قالب یک پروژه متمرکز؛ حتی  جهت خورشید را باید در نظر بگیرند. خیلی مهم است ــ فرض کنید یک خیابانی بسازند شمالی جنوبی باشد ــ این خیابان شمالی جنوبی به‌درد کار نمی‌خورد باید این خیابان غربی شرقی ساخته شود. برخی از بناهایی که در شهرک غزالی هم ساخته شده به این نکات توجه نشده است.

حاتمی‌کیا چمران را منفعل و تخیّلی به‌تصویر کشید

*شما ظاهراً دو سال وقت و انرژی برای به سرانجام رساندن پروژه «چمران» گذاشتید که به نتیجه نرسید. در یکی از مصاحبه‌های خود انتقادی به «چ» حاتمی‌کیا داشتید. به‌عنوان کسی که مطالعه و تحقیق روی شخصیت چمران داشته، درباره انتقادات خودتان به «چ» بیشتر توضیح می‌دهید؟ شما از لفظ «بی‌خاصیت» برای چمران فیلم «چ» استفاده کردید. اتفاقاً از همان زمان نمایش فیلم هم خیلی‌ها ایراد گرفتند که این تصویر «چریک انقلاب» نیست، یا این‌که چرا دکتر چمران در این فیلم این اندازه منفعل است که از پَسِ منطق آن رهبر مارکسیست یا حتی آن خانم کُرد (مریلا زارعی) برنمی‌آید. چرا وقتی بعد از سال‌ها که درباره چهره‌ای مثل چمران اثر هنری ساخته می‌شود، این اندازه مناقشه‌برانگیز است، آن هم توسط چهره‌ای انقلابی مثل حاتمی‌کیا؟ در واقع باید گفت که کفه فیلم واقعاً به‌سمت چمران بازرگان است تا چمران خمینی.

من چمران بازرگان و چمران خمینی را متوجه نمی‌شوم، به‌نظر من چمران چمران بود. یک شخصیت ویژه مستقلی داشت و این‌که حالا در فیلم این‌طور روایت شده بحث دیگری است. خوب نیست به حاتمی‌کیا بگوییم “تو چمران بازرگان ساختی یا چمران خمینی را ساختی”، من می‌گویم چمران واقعی را نتوانسته بسازد، حداقل آن چمرانی که من در طول دو سال تحقیق شناختم این نبود. عمده‌ترین بخش آن به این نکته برمی‌گردد که چمران را منفعل و تخیّلی به‌تصویر کشیده است. اتفاقات در پاوه این طوری نبود، حتی از لحاظ ارائه مستندها هم این طوری نبود؛ چرا که چمران در ماجرای پاوه ابتدای ورود به ژاندارمری می‌رود ولی اصلاً ژاندارمری در فیلم نیست؛ چرا؟ چون سپاه بودجه این فیلم را داده این‌طور باید روایت شود؟ این غلط است. هرجا می‌خواهد پول بدهد باید واقعیت حفظ شود. این‌که آقای حاتمی‌کیا نتوانسته برای شهید چمران بازیگر مناسبی پیدا کند بحث دیگری است، متأسفانه آقای عرب‌نیا نتوانست از پَسِ این نقش برآید.

قرار بود «چمران» الف ویژه شود اما تغییر رئیس صداوسیما مانع شد

*چرا شما به نتیجه نرسیدید که «چمران» را کار کنید آیا سرمایه‌گذار نخواست با شما کار کند؟

تا جایی که می‌دانم حاتمی‌کیا خیلی قبل‌تر از من دوست داشت شهید چمران را کار کند حتی در تلویزیون، ولی به سرانجام نرسید. کار من در قالب یک «الف ویژه» مصوب شد ولی تغییر در جایگاه ریاست سازمان صداوسیما باعث شد که این پروژه راکد بماند. یک نکته‌ای هم درباره خود حاتمی‌کیا بگویم؛ حاتمی‌کیا فیلمساز متعهد و دوست‌داشتنی است که اگر تصمیم می‌گرفت خارج از مرزها مشهور بشود آن‌قدر استعداد و توانمندی علمی‌اش را داشت که به‌سراغ سوژه‌هایی که آن‌ها می‌خواهند، آن‌ها سفارش می‌دهند و آن‌ها مطرح‌شان می‌کنند، برود. اما هیچ وقت به این سمت نرفت و باید به این حُسن‌نیت احترام گزارد. من حتی موقعی که می‌خواستم چمران را کار کنم از ایشان اجازه گرفتم. هنوز جمله‌اش یادم هست که “چمران گنجی است که همه می‌توانند از آن بهره ببرند. چیزهای زیادی وجود دارد که درباره چمران می‌تواند بازگو شود و من تنها مقطع ۴۸ساعته‌ای از چمران را روایت کردم”.

ما را متهم کردند که «چهارشنبه‌های سفید» را تبلیغ می‌کنیم!!

*شما بر سر ابتکاری که برای باورپذیر کردن سریال «نفس» به‌کار بردید، ظاهراً از جانب برخی مورد هجمه شدید قرار گرفتید (که از این بابت خیلی هم رنجیده و ناراحت شدید). به‌نظرتان چرا همیشه در برابر نوآوری در جبهه انقلاب (با حفظ اصول و حدود) چنین مقاومت‌ها و هجمه‌هایی انجام می‌گیرد؟ چرا «افق‌گشایی» در ساحت هنر انقلاب، با حفظ مبانی و اصول، هزینه بالایی دارد؟ آیا دست‌هایی در کار است که هنر انقلاب به‌ویژه در عرصه تصویر درجا بزند؟

قبول دارم بدون شک دست‌هایی در کار است که کلاًً، نظام جمهوری اسلامی نتواند پیشرفت کند. دشمنان ما رسماً اعلام کردند و بودجه گذاشتند اما اینکه این مورد به‌خصوص اتفاق افتاده باشد نمی‌دانم؛ می‌تواند سوء تفاهم به‌وجود آمده باشد، چون همزمان با پخش سریال «نفس» چهارشنبه‌های سفید مطرح شد و ما را متهم کردند که ما داریم این موضوع را تبلیغ می‌کنیم!! ما در حال حاضر نه‌تنها در حوزه فرهنگ بلکه در کل نظام بزرگترین مشکل‌مان نداشتن تحلیل و منتقد است. تحلیل‌گر و منتقد درست و حسابی در هیچ حوزه‌ای خصوصاً رسانه نداریم.

واقعاً به مخاطب چه‌ربطی دارد بداند فلان سلبریتی چه‌رنگی را دوست دارد

* نکته دیگر این است که شما فکر می‌کنید تلویزیون ناگزیر است به رقابت به ماهواره و فضای مجازی؛ چرا که به هر طریق و روشی برنامه‌سازی می‌کند و سلبریتی‌ها را روی آنتن می‌برد؟

اگر تلویزیون برای جذب مخاطب بیشتر و رقابت با فضای مجازی و ماهواره تصمیم بگیرد دست به دامن هر سلبریتی، هر ورزشکار و قهرمانی بشود خود به خود یک حسّ حقارت برای مخاطب به‌وجود می‌آید بگذریم از این که چه الگویی را ترسیم می‌کند. واقعاً به من در جایگاه یک مخاطب ربط ندارد فلان سلبریتی رنگ زرد را دوست دارد یا قرمز؛ به‌هنگام ورود به خانه به همسرش چه می‌گوید. لزومی ندارد عید نوروز و عید فطر بازیگر را به برنامه مناسبتی دعوت کنیم. بازیگر باید فیلم بازی کند وقتی هنرمند به انبوهی از برنامه‌های مناسبتی دعوت می‌شود ارزش‌های بصری‌اش را آرام آرام از دست می‌دهد. در هالیوود می‌گویند “ستاره داریم ۲۰ میلیون دلار دستمزد اوست” حتی نمی‌گذارند خرید برود که مردم زیاد او را نبینند که علاقه‌مند بشوند بیشتر او را ببینند. نمی‌گویم با این الگوی غربی و ستاره‌پروری موافقم و قطعاً ما باید الگوی خودمان را در فیلمسازی داشته‌باشیم، ولی تلویزیون نیازی به ستاره ندارد.

من گفتم این هیاهوها به‌نفع منافقین است!

*ما شاهد بودیم که سر ماجرای حجاب در «نفس» میزان هجمه آن‌قدر زیاد بود که داشت اصل موضوع یعنی روابط در سازمان منافقین را به حاشیه ببرد. شما هم در جایی اشاره کردید که احتمالاً خود «منافقین» هم در به‌راه افتادن این جوّ تأثیر داشتند… د.

من هیچ‌وقت نگفتم کسانی که انتقاد می‌کنند منافقند؛ کسانی نقد داشتند به آن‌ها احترام می‌گزارم. گفتم ممکن است سود این قضیه را منافقین ببرند. چرا که شاید بالا گرفتن این هجمه‌ها باعث توقف پخش این سریال شود و یا از پخش تلویزیون کنار گذاشته شود.

یک‌سری آدم‌های ظاهراً موجه ما را مورد هجمه قرار دادند

*این هجمه‌ها چطور ایجاد شد؟

زمانی که این اتفاق افتاد در اوج فشار ضبط، تدوین و آماده کردن موسیقی، بودم، هم باید کار رسانه‌ای می‌کردم و هم ممیزی‌های پخش را انجام می‌دادم. من بیشتر از یک ماه کمتر از ۴ ساعت خوابیدم که مشکل جسمانی هم پیدا کردم. به‌جای اینکه تقدیر کنند که یک نوآوری در تلویزیون اتفاق افتاد و از آن حالت تصنعی خارج شد به‌یک‌باره دیدیم یک‌سری آدم‌های ظاهراً موجه ما را مورد هجمه قرار دادند. به‌نظر من سطحی‌نگری بود وگرنه قاطبه مخاطبین خصوصاً در قم و بچه‌های حوزه استقبال کردند، پس این فشار مذهبی نبود؛ البته در عین حال هم خیلی‌ها به‌دنبال زدن تلویزیون هستند.

من داخل خانه‌ای بودم که «ماجرای نیمروز» به آن حمله کرد

*درباره یک موضوع، اظهارنظر شفاف و صریح جناب‌عالی را می‌خواهم. شما در مصاحبه‌ای که بعد از پخش سریال «ارمغان تاریکی» داشتید، گفتید که بسیاری از بازیگران وقتی بستر سیاسی سریال را متوجه می‌شدند، از حضور در آن کنار می‌کشیدند، به‌عنوان کسی که یک سه‌گانه در این موضوع کار کردید، آیا در عرصه تصویر، در ایران بازی کردن یا مشارکت در آثار با موضوع دشمنان ایران و دشمنان نظام، هزینه‌هایی دارد؟ منظورم از داخل خود سینما و حتی تلویزیون؟

قطعاً بی‌هزینه نیست. برخی از فیلم‌ها خوب ساخته نشده و آن فیلمی که خوب ساخته نشده یک جریان تند سیاسی هم به‌همراه داشته است؛ من با آن‌ها کار ندارم. وقتی یک کاری خوب نباشد تأثیر مخرب آن زیادتر است. یک چیزی را باید درنظر بگیرید هیچ‌وقت بد دفاع نکنید. فیلم را برای مردم می‌سازید؟ آن کسی که طرفدار نظام است خوشش می‌آید و طرفدار نظام نیست را هم باید جذب کنید؛ این رسالت هنر و هنرمندی است. من می‌توانستم درباره منافقین خیلی تندتر کار کنم ترور نشان بدهم ولی دقت کنید از «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» موضعم پیچیده‌تر شده زیرا آن موقع سازمان منافقین ترور می‌کرد و الآن جاسوسی انجام می‌دهد و دنبال گسترش نفاق است. من ترجیح دادم به‌روی این نفاق متمرکز شوم و مخاطب جا بخورد این‌قدر شخصیت روزبه (کاراکتر سریال نفس) می‌تواند جانی بالفطره هم باشد، در واقع بیننده به عاطفه خودش هم شک کند که روزبه را دوست دارد ولی او چنین اعتقادی دارد. من «ماجرای نیمروز» را دوست داشتم و فیلم خوش‌ساختی بود. جالب است بدانید من در سریال «نفس» داخل آن خانه‌ای بودم که «ماجرای نیمروز» به آن حمله کرد، در واقع آن‌ها سازمان منافقین را از بیرون دیدند و ما از داخل!

با سبک و سیاق تند کار بسازیم مخاطب از دست می‌رود

*به بحث منافقین بپردازیم. در نزدیک ۴ دهه‌ای که از چالش کشور با یک سازمان تروریستی مخوف و کاملاً وابسته به بیگانه یعنی منافقین می‌گذرد، اغراق نیست اگر بگوییم حتی به‌اندازه انگشتان دو دست فیلم درباره ماهیت این سازمان، جنایات و تبعاتش برای کشور نساختیم. سریال که به‌گمانم تا قبل از کار شما تقریباً نداشتیم، یعنی بعد از مثلاً فیلم پرچمدار یا توهم در دهه ۶۰، دو سه تا کار مثل ویرانگر در دهه ۷۰ دیگر کاری به‌آن‌صورت در این حوزه انجام نگرفت. توجیه هم در همه این سال‌ها این بوده که «نباید چوب به مرده زد» یا «نباید این‌ها را مطرح کرد»، ولی ما می‌بینیم خباثت و جنایت این سازمان علیه کشور ما به‌شدت ادامه دارد و ما تبعات این نگفتن‌ها را مثلاً در عوض شدن جای شهید با جلاد می‌بینیم. نظر شما به‌عنوان تنها کسی که سه‌گانه ساخته که در آن سازمان پررنگ است، درباره این استراتژی «سکوت» چیست؟

من نمی‌گویم استراتژی سکوت، چرا که قبل از «ارمغان تاریکی» واقعاً این استراتژی سکوت وجود داشت یعنی موقعی که مطرح شد من گفتم داستان را می‌خواهم در فضای منافقین روایت کنم. در وهله اول، داستان چنین سمت و سویی نداشت یک داستان عاطفی بود یک مقداری در ابتدا مقاومت شد که چرا چوب به مرده بزنیم! ولی بعد من خیلی اصرار کردم و حمایت شد بعد از پخش تازه احساس کردند جای چنین کاری خالیست. یک جریانی شروع شد و عده‌ای شروع کردند به مستند ساختن، فیلم و میزگرد. الآن استراتژی سکوت نیست و خیلی‌ها دوست دارند در این باره فیلم بسازند و افراد دیگر هم سریال ساختند، منتها پرداختن به این کارها قدری سخت‌تر شده است؛ چرا که نباید به ورطه تکرار بیفتد و مخاطب نباید در اینجا دفن شود بلکه باید همیشه برای او موقعیت‌ها جذاب و تازگی داشته باشد. در شرایطی که منافقین، صدر تا ذیل انقلاب را در پست‌ها و مقام‌های دولتی اشغال کردند. البته منافق فقط منحصر به سازمان منافقین نیست بلکه کسانی با منافق‌صفتی رده‌هایی را اشغال کردند که ریشه انقلاب را بزنند الآن مدام دارند ضربه می‌زنند از اختلاس تا تصمیم‌های ناصواب و بخشنامه‌های یک‌باره‌ای درباره زیرساخت‌های فرهنگی و اقتصادی، مردم را از جامعه و انقلاب اسلامی دور کردند. من سعی کردم در لفافه و زیرپوستی درباره منافقین صحبت کنم و اگر با سبک و سیاق تند کار بسازیم مخاطب از دست می‌رود.

یک بار یک ایمیل تهدیدآمیز داشتم

*این‌که برخی دوستان کم‌تحمل برای شما فشار ایجاد کردند و هجمه بردند به کنار، همیشه کار کردن علیه منافقین، تبعات داشته است. اگر اشتباه نکنم سعید حاجی‌میری در نامه‌ای در دهه ۷۰ گفته بود که سر ساختن فیلم «توهم» حتی تهدید به مرگ شد، شما از تبعات و تهدیدهایی که بر سر این سه سریال دریافت کردید برای ما بگویید.

یک بار یک ایمیل تهدیدآمیز داشتم و دیگر نداشتم. خوشبختانه نترسیدیم و ادامه دادیم.

دنبال کار خداپسندانه و لایک از خدا باشیم

*چرا سوژه منافقین را برای کار انتخاب کردید؟

یک زمانی فیلمسازی برایم دغدغه بود ولی یک اتفاقاتی در زندگی‌ام افتاد نمی‌خواهم به جزئیات آن بپردازم. حالا اسکار بگیرم یا جایزه کن برایم اهمیت ندارد. بدم نمی‌آید به‌خاطر حرف ارزشمندم اسکار بگیرم!! ولی حاضر نیستم به‌خاطر اسکار بروم حرف دیگری بزنم. من معتقدم قبل از اینکه یک هنرمند، هنرمند باشد بایستی به‌اندازه یک متفکر، حرفی برای گفتن داشته باشد. متأسفانه ما دنیازده شده‌ایم و دنبال این هستیم که سلبریتی‌پسند رفتار کنیم؛ غافل از این هستیم که دنبال کار خداپسندانه و لایک از خدا باشیم.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

“نون.خ” از امروز به تهران می آید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تهیه کننده سریال نوروزی شبکه یک با اعلام پایان تصویربرداری گفت: امروز تصویربرداری مان به پایان رسید و این نوید را می‌دهیم که از فردا مخاطبین با صحنه ها، اتفاقات و بازیگران جدیدی در “نون.خ” می بینند.

به گزارش سینماپرس، مهدی فرجی تهیه کننده سریال “نون. خ” که شب‌ها از ساعت ۲۲ روی آنتن شبکه یک سیما می رود پایان تصویربرداری این سریال را اعلام کرد.

فرجی  گفت: امروز تصویربرداری مان در یکی از باغ های شرقی ترین نقطه تهران به پایان رسید. قصه از فردا وارد اتفاقات و موقعیت های جدید می شود و “نون. خ” به تهران می آیند.

تهیه کننده این سریال تلویزیونی تاکید کرد: سریال با ورود به تهران صحنه‌های جدید و فضاهای جذابی را به رخ مخاطب می‌کشد. مسیر قصه در واقع با جذابیت‌های جدید جلو می رود و این نکته ای است که از امشب برای مخاطب ملموس خواهد بود.

سریال «نون. خ» به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیه‌کنندگی مهدی فرجی در ۱۶ قسمت ۵۰ دقیقه‌ای برای پخش در ایام نوروز ۹۸ از شبکه یک سیما تولید می‌شود. این سریال ساعت ۲۲ روی آنتن شبکه یک می رود.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع