X

بایگانی فروردین 12, 1398

دفتر سینمایی

«دامبو» برصدر گیشه‌های آمریکا نشست/ فروش ۴۵ میلیون دلاری در ۳ روز – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم زنده «دامبو» محصول جدید والت دیزنی با فروش ۴۵ میلیون دلاری در سه روز نخست اکران، بر صدر باکس آفیس آمریکا نشست.

به گزارش سینماپرس، به نقل از هالیوود ریپورتر، در حالی «دامبو» صدرنشین جدول فروش آمریکا شد که فیلم جدید متیو مک‌کانهی با عنوان «The Beach Bum» فروش ۱.۸ میلیون دلاری بدترین افتتاحیه فیلمی از این بازیگر را رقم زد و فیلم دهم باکس آفیس شد.

«دامبو» ساخته تیم برتون با نمایش در ۴۲۵۹ سالن سینما در سه روز فروشی ۴۵ میلیون دلاری را ثبت کرد.

این فیلم که با اقتباس از انیمیشن سال ۱۹۴۱ ساخته شده درباره یک بچه فیل بامزه است که گوش‌هایی جادویی دارد و می‌تواند با کمک آنها پرواز کند. در حالی که انتظار می‌رفت این فیلم حداقل با ۵۰ میلیون دلار وارد سینماها شود، اندکی کمتر از انتظار ظاهر شده است.

در بازارهای خارج از آمریکا نیز «دامبو» با افتتاحیه ۱۰.۷ میلیون دلاری در چین و در مجموع با فروش ۱۱۶ میلیون دلاریدر سطح جهان کارش را شروع کرده است.

این فیلم موفق شد تا فیلم «ما» را کنار بگذارد و نشان دهد که مخاطبان خیلی به نقدهای منتقدان که از فیلم استقبال نکرده بودند، توجه ندارند.

با توجه به تعطیلات عید پاک انتظار می‌رود فروش «دامبو» از این هم بیشتر شود.

«ما» با فروش ۳۳.۶ میلیون دلار دیگر در دو هفته در مجموع در آمریکا ۱۲۸.۲ میلیون دلار فروش کرده و فیلم دوم باکس آفیس شده است.

«کاپیتان مارول» نیز در چهارمین هفته نمایشش با فروش ۲۰.۵ میلیون دلار در مجموع ۳۵۳.۸ میلیون دلار فروش کرده و فیلم سوم باکس آفیس است.

در مکان چهارم «۵ پا آن‌طرف‌تر» با فروش ۶.۳ میلیون دلار در هفته سوم و مجموع فروش ۳۵.۹ میلیون دلاری و در مکان پنجم «برنامه‌ریزی نشده» با فروش ۶.۱ میلیون دلار در نخستین آخر هفته اکرانش جای دارند.

«برنامه ریزی نشده» یک درام مذهبی به نویسندگی و کارگردانی چاک کونزلمن و ماری سالومون بر مبنای کتاب خاطراتی به همین نام از ابی جانسون است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

آغاز ثبت‌نام بن‌کارت دانشجویی نمایشگاه کتاب پس از تعطیلات نوروز – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: قائم مقام سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ضمن اشاره به انتخاب بانک شهر به عنوان بانک عامل نمایشگاه کتاب از آغاز ثبت نام بن کارت‌های دانشجویی پس از تعطیلات نوروز خبرداد.

به گزارش سینماپرس، قادر آشنا مدیرعامل موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی و قائم مقام سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در گفت‌وگو با فارس درباره زمان و نحوه ثبت نام بن کارت‌های دانشجویی نمایشگاه کتاب اظهار داشت: ما منتظر هستیم تا لیست اطلاعات دانشجویان از وزارت علوم برای تطبیق برای ما ارسال شود، اما ظاهرا آنها تا پایان تعطیلات قادر به ارسال نیستند، از این رو به محض وصول اطلاعات از وزارت علوم ثبت نام را آغاز می‌کنیم.

وی در پاسخ به اینکه امسال هم بن کارت دانش آموزی را نخواهیم داشت، گفت: در حال تلاش با چند نهادی هستیم که فکر می‌کنیم می‌توانند کمک کننده باشند، امیدواریم امسال بتوانیم این قشر را هم تحت پوشش بن قرار دهیم تمام تلاش خود را در این راستا خواهیم کرد.

قائم مقام نمایشگاه کتاب در پاسخ به اینکه شنیده شده با بانک صادرات نیز رایزنی‌هایی داشته اید تا بانک عامل را تغییر دهید گفت: با توجه به زیر ساخت‌های آماده «بانک شهر» این بانک در سی و دومین دوره نیز بانک عامل خواهد بود، اگرچه با بانک صادرات نیز گفت‌وگوهایی داشتیم، ولی چون زمان اندک بود و زیر ساخت‌ها آماده، از این رو «بانک شهر» انتخاب شد.

سی ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از تاریخ ۴ تا ۱۴ اردیبهشت ماه در مصلی امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد.  

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

۲۷ فروردین زمان تحویل غرفه‌ها به ناشران – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مدیر کمیته ناشران داخلی سی و دومین دوره نمایشگاه کتاب تهران اعلام کرد از ۲۷ فروردین ماه غرفه‌های نمایشگاه کتاب به ناشران تحویل می‌شود.

سیدرفیع جواهری مدیر کمیته ناشران داخلی سی و دومین دوره نمایشگاه کتاب تهران در گفت‌وگو با فارس درباره زمان تحویل غرفه‌های نمایشگاه کتاب به ناشران اظهار داشت: معمولا یه هفته پیش از آغاز نمایشگاه غرفه‌ها تحویل ناشران می‌شود بنابراین در این دوره نیز از ۲۷ فروردین ماه تحویل آغاز خواهد شد.

وی در پاسخ به این سوال که تکلیف ناشران کوچکی که کتاب‌هایشان به حد نصاب نرسیده چه می‌شود گفت: کمیته سه نفره‌ای متشکل از نماینده ناشران داخلی، ارشاد و نماینده بخش مربوطه در این باره تصمیم گیری خواهند کرد که غرفه جمعی داده شود و یا به شکل دیگر؛ از این رو تصمیم گیرنده این کمیته خواهد بود.

سی ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از تاریخ ۴ تا ۱۴ اردیبهشت ماه در مصلی امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد. 
انتهای پیام/

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مناطق سیل‌زده خوزستان و لرستان تحت پوشش امداد فرهنگی کانون – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دو استان خوزستان و لرستان به محل اسکان خانواده‌های سیل‌زده رفتند تا با اجرای برنامه‌های فرهنگی و هنری به آرامش روانی این کودکان در شرایط سخت و بحرانی کمک کنند.

به گزارش سینماپرس، به دنبال وقوع سیل در روزهای نخست سال ۱۳۹۸ در نقاط مختلف کشور مربیان کانون از چند استان در قالب طرح امداد فرهنگی به استان گلستان رفتند و چند روزی تلاش کردند کودکان این استان را با اجرای برنامه‌های فرهنگی از فضای سخت و فشارهای روحی و روانی ناشی از وقوع سیل دور نگاه دارند.

پس از آن مربیان کانون استان لرستان نیز در همین چهارچوب به شهر سیل‌زده معمولان در ۶۰ کیلومتری جنوب غربی خرم‌آباد اعزام شدند و اجرای گروه نمایش آفتابگردان به کارگردانی جمشید نادعلی، قصه‌گویی، دکلمه متن ادبی از سوی اعضا، مسابقه و اجرای بازی، بخشی از برنامه‌های کانون در این منطقه بود.

محمدجواد محمدی مدیر کل کانون استان لرستان در این زمینه توضیح داد که کانون با هماهنگی آموزش و پرورش، علاوه بر اجرای فعالیت‌های متنوع، تعدادی هدیه فرهنگی و ورزشی نیز به کودکان و نوجوانان حاضر در این برنامه اهدا کرد.

شهر معمولان در ۶۰ کیلومتری جنوب شهر خرم‌آباد با جمعیت بیش از ۲۲هزار نفر واقع شده است که سیل اخیر به تعداد زیادی از روستاها و مناطق مسکونی، جاده‌ها، پل‌ها، زمین‌های کشاورزی و… خسارات زیادی وارد کرده است.

بر همین اساس و در استان خوزستان نیز منطقه سیل‌زده الهایی از روز دوازدهم فروردین محل حضور مربیان کانون استان خوزستان برای اجرای طرح پیک امید است.

کتاب‌خانه‌های سیار کانون استان خوزستان به گفته مدیرکل کانون این استان در محل اسکان موقت خانواده‌های آسیب‌دیده از سیل، در منطقه الهایی حاضر شده‌اند و به اجرای فعالیت‌های فرهنگی و هنری برای کودکان و نوجوانان این مناطق می‌پردازند.

وحید کیانی گفت: قصه‌گویی، شعرخوانی، نمایش خلاق، کتاب‌خوانی و برگزاری کارگاه‌های هنریِ نقاشی، کاردستی و… بخشی از این برنامه‌هاست که برای کودکان و نوجوانان اجرا می‌شود.

وی هدف از اجرای این طرح را عمل به مسئولیت اجتماعی کانون و ایجاد روحیه‌ی امید عنوان کرد و افزود: دامنه فعالیت‌های کانون در مناطق سیل‌زده استان خوزستان گسترش پیدا می‌کند و گروه‌های بیشتری از مربیان و کارشناسان به این مناطق اعزام خواهند شد.

گفتنی است سفر کتاب‌خانه‌های سیار کانون با هدف خدمات‌رسانی فرهنگی به کودکان و نوجوانان مناطق کم‌برخوردار از آبان سال ۱۳۹۷ در استان خوزستان آغاز شده و در همین زمینه تاکنون روستاها و مناطق شهری شهرستان‌های اندیکا، لالی، باغملک، آبادان و کارون  با حضور مربیان این کتاب‌خانه‌ها تحت پوشش خدمت‌رسانی فرهنگی کانون قرار گرفته است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ایرانی‌ها چقدر به تفریحات فرهنگی اهمیت می‌دهند؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: گزارش مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، نشان می‌دهد بیش از ۳۰ درصد مردم ایران تا به حال به سینما نرفته‌اند.

به گزارش سینماپرس، به نقل از مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، آمار  ایرانی‌هایی که به تماشای سینما، تئاتر و کنسرت می‌روند، نشان می‌دهد بیش از ۳۰ درصد مردم ایران تا به حال به سینما نرفته‌اند و بیش از ۸۸ درصد هم به تئاتر نرفته‌اند. طبق این آمار، بیش از ۸۰ درصد پاسخ‌دهندگان گفته‌اند که تاکنون به هیچ کنسرتی نرفته‌اند.

گرافیک: پدرام آقایی

منبع داده‌ها: مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

داوران بخش پژوهش جشن هفته تئاتر اعلام شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دبیر شانزدهمین بزرگداشت روز جهانی تئاتر و روز ملی هنرهای نمایشی، فهرست داوران و دبیر شورای پژوهش جشن هفته تئاتر را اعلام کرد.

به گزارش سینماپرس، محمودرضا رحیمی دبیر شانزدهمین بزرگداشت روز جهانی تئاتر و روز ملی هنرهای نمایشی، محمدرضاخاکی، شهرام زرگر، محمدحسین ناصربخت و رحمت امینی را به عنوان داوران این بخش از جشن معرفی و نیز بهروز بختیاری را به عنوان دبیر علمی و مجید کریمی را به عنوان مسئول بخش پژوهش جشن تعیین کرد.

بر پایه گزارش روابط‌ عمومی این جشن، رحیمی ضمن اعلام تمدید مهلت دریافت مقالات تا ۱۵ فروردین ماه، عنوان کرد: تا کنون ۱۰ عنوان چکیده‌مقاله به ستاد رسیده است.  

رحیمی اظهار امیدواری کرد که تا پایان مهلت اعلام شده  مقالات بیشتری از طریق دبیرخانه دریافت شود و از پژوهشگران این عرصه دعوت کرد به رونق این بخش کمک کنند. 

گفتنی است شانزدهمین دوره جشن‌های خانه تئاتر، ویژه هفته گرامیداشت روزجهانی و روز ملی تئاتر به همت خانه تئاتر از ۷ تا ۱۴ اردیبهشت ماه ۹۸ برگزار خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سریال «شرایط خاص» جایگزین «زوج یا فرد» می شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سریال «شرایط خاص» به کارگردانی وحید امیرخانی با پایان پخش مجموعه نوروزی «زوج یا فرد» روانه آنتن شبکه سه سیما می شود.

به گزارش سیماپرس، سرانجام زمان پخش مجموعه تلویزیونی «شرایط خاص» به کارگردانی وحید امیرخانی و تهیه کنندگی سید مرتضی فاطمی مشخص شد.

این سریال با پایان پخش مجموعه نوروزی «زوج یا فرد» روانه آنتن شبکه سه سیما می شود. همزمان از لوگوی رسمی آن با طرحی از محمدحسین مجیدپور رونمایی به عمل آمد.

«شرایط خاص» به نویسندگی حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان، سریالی با حال و هوای کمدی است و مضامین اجتماعی با زبانی شیرین در آن طرح می‌شود. تصویربرداری این سریال پربازیگر، بهار سال گذشته در بیش از ۱۱۰ لوکیشن اصلی و فرعی در تهران انجام شد.

کامبیز دیرباز، بهرام افشاری، پروانه معصومی، نادر سلیمانی، سیروس گرجستانی، کاظم سیاحی، مریم سعادت، سوگل قلاتیان، معصومه رحمانی، صحرا اسدالهی، مصطفی ساسانی، وحید آقاپور، اسدالله یکتا و شهره سلطانی ترکیب بازیگران این سریال را تشکیل می‌دهند.

عوامل سریال تلویزیونی «شرایط خاص» عبارتند از؛ تهیه‌کننده: سید مرتضی فاطمی، کارگردان: وحید امیرخانی، مدیر تولید: عبدالله شهباززاده، نویسندگان: حسین تراب‌نژاد، احسان لطفیان، مدیر تصویربرداری: فرشاد گل‌سفیدی، تدوین: خشایار موحدیان، طراح گریم و چهره پردازی: محمود دهقانی، مدیر صدابرداری: محمدرضا امامی، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، طراح صحنه و لباس: حسین مجد، آهنگساز: حمیدرضا صدری، دستیار تولید: حمید سرپیران، برنامه‌ریز: سامان تفرشی، دستیار کارگردان: ایمان غیرتمند، منشی صحنه: سمیه شهرابی، مدیر تدارکات: علی رضایی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: حمید ضرابی، ساجده مصفا، مدیر روابط عمومی: هادی فیروزمندی.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برخی بچه مسلمان‌ها «آوینی» را طرد کردند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مدیر گروه مستند روایت فتح در آستانه بیست و ششمین سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی به بیان برخی خصوصیات و ویژگی‌های وی پرداخت.

به گزارش سینماپرس، درآستانه سالروز شهادت سیدالشهدای اهل قلم سیدمرتضی آوینی اصغر بختیاری فیلمبردار مجموعه ماندگار روایت فتح برخی از خصوصیات و ویژگی‌های آن شهید را بازگو کرد.

بختیاری گفت: مرتضی آوینی هیچ‌گاه به دنبال مطرح کردن نام خود نبود و به همین سبب است که اکنون و پس از گذشت بیش از دو دهه از عروج آن هنرمند برجسته نام و یاد وی در همه جا مانا و جاوید است.

بختیاری با ذکر خاطره‌ای از دیدار اعضای روایت فتح با مقام معظم رهبری افزود: اوایل فعالیت روایت فتح اعضای گروه با حضرت آقا دیداری داشتند که مرتضی تأکید بیشتری می‌کرد، نامی از وی برده نشود و کار در عرصه فرهنگ و هنر را به مثابه جهاد فی‌سبیل‌الله می‌دانست.

وی درخصوص روحیات فردی شهید آوینی گفت: مرتضی انسانی بسیار عارف و دانا بود که به امور دنیوی کمترین تعلق خاطر را داشت و سبک بار از جمع یاران و علاقمندان به خویش دنیای خاکی را بدرود گفت.

بختیاری ادامه داد: شهید آوینی جزو آن دسته از آدم‌ها بود که به قول معروف به دل می‌نشست و دوست داشتنی بود.

وی افزود: با این وجود باز هم با این جذابیت برخی تاب تحمل وی را نداشتند و این انسان بزرگ توسط بسیاری از خودی‌ها و غیرخودی‌ها طرد شد. جالب است که در این میان چهره‌های شاخص روشنفکرنما و برخی چهره‌های متدین و انقلابی به وی می‌تاختند و وجود او را بر نمی‌تابیدند.

بختیاری افزود: البته بسیاری از این دوستان بعداً و پس از شهادت آوینی پشیمان شدند و مراتب اعتذار را به جا آوردند که همین موضوع یعنی غلبه تفکر مرتضی بر جامعه نخبه و روشنفکر نما.

آوینی روز بیستم فروردین ۱۳۷۲ در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند شهری در آسمان، به همراه محمدسعید یزدان‌پرست با مین برخورد کرد و بر اثر اصابت ترکش مین باقی‌مانده از جنگ ایران و عراق، شهید شد.

گفتنی است مراسم بیست‌وششمین سالگرد عروج آن شهید بزرگوار نیز طبق سنت همه ساله توسط بنیاد فرهنگی روایت فتح و باحضور مردم و مسئولین کشوری و لشکری برگزار خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بیمه هنرمندان عرصه تجسمی مناطق سیل‌زده در اولویت است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در پی همدردی هنرمندان عرصه تجسمی با مردم سیل‌زده در استان‌های مختلف کشور، بیمه هنرمندان تجسمی مناطق سیل‌زده در اولویت قرار گرفت.

به گزارش سینماپرس، به نقل از واحد ارتباطات و رسانه اداره‌کل هنرهای تجسمی، انجام امور بیمه هنرمندان تجسمی مناطق سیل زده بدون نوبت در اولویت قرار گرفته است.

در این راستا هنرمندانی که عضو مؤسسه هستند می‌توانند برای تسریع در کار بیمه اقدام کنند. همچنین هنرمندانی که هنوز عضو مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر نشده‌اند می‌توانند با ارائه مستندات ابتدا عضو مؤسسه شده و سپس مراحل بیمه خود را انجام دهند.

بر این اساس، تعدادی از هنرمندان نیز در این روزها با خلق اثر هنری با مردم سیل زده همدردی کردند که می‌توان به احمد آزاد، امین منتظری؛ ایمان جسمی؛  آیسان مقتدر، بزرگمهر حسین پور، بهروز سعیدی، جواد علیزاده، حسین پورتیموریان، رضا موحدی، صبا دارابیان، علی میری، فرید توکلی، کامبیز درم بخش، محمد مساوات، مریم ارود،  مونا همتی و هادی حیدری اشاره کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وقتی منافقین «تفکر بهشتی» را ترور کردند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمدحسین مهدویان کارگردان مستند بلند «ترور سرچشمه» معتقد است سازمان مجاهدین خلق با ترور شهید بهشتی یک تفکر را ترور کرد.

به گزارش سینماپرس، سال ۹۴ بود که خبرهایی از کشته شدن علی معتمد در هلند منتشر شد، فردی که ۳۴ سال پیش دست به ترور یکی از بزرگ‌ترین مردان سیاسی ایران کرد. علی معتمد همان محمدرضا کلاهی مظنون اصلی انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ بود که بدون آنکه در دادگاهی در ایران محاکمه شود با نام مستعار به هلند گریخت؛ فردی که نه اطلاعات چندانی از سرگذشت او در دست بود و نه اطلاعاتی از تمام سال‌هایی که در هلند زندگی می‌کرده است. در نهایت هم تمام زوایای رمزآلود عمر ۵۶ ساله او سر به مهر باقی ماند.

کلاهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود و طی یک عملیات تروریستی که با هدف «بی آینده کردن رژیم» رقم خود، با بمب‌گذاری موفق به ترور یکی از بزرگ‌ترین مردان سیاسی ایران با نام دکتر سید محمد بهشتی شد؛ سیاستمداری که فراتر از تصویری روشن از آینده، ایده‌هایی کلان و راهگشا برای کشور داشت.

محمدحسین مهدویان حالا در مستند بلند «ترور سرچشمه» با نگاهی کنکاشگر و پرسشگر سراغ روایت زوایای تازه‌ای از این حادثه رفته و شاهدان عینی آن را به چالش کشیده است، آن هم نه شاهدانی کلیشه‌ای از جنس دیگر مستندها، بلکه افرادی که بی تردید یافتن برخی از آن‌ها جزو پرمشقت‌ترین مراحل ساخت این مستند بوده است. شاهدانی از افراد معمولی جامعه که اتفاقاً بیش از سایرین حادثه را لمس کرده‌اند.

به بهانه اکران مستند «ترور سرچشمه» در گروه «هنر و تجربه» در ایام نوروز ۹۸ به گفتگو با محمدحسین مهدویان نشستیم. بخش نخست گفتگوی این فیلم‌ساز و مستندساز جوان را در زیر می‌خوانید:

* به نظر می‌رسد شما ایده ساخت این فیلم را از زمان «ماجرای نیمروز» داشتید، چون در آن فیلم در حالی که شخصیت شهید بهشتی با آن گریم فوق‌العاده حضور داشت، در جریان داستان حضور تعیین‌کننده‌ای از ایشان ندیدیم.

واقعیت این است که ایده ساخت این فیلم حتی قبل‌تر از «ایستاده در غبار» وجود داشت. به این ترتیب که در تابستان سال ۹۴ محمدمهدی طباطبایی‌نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به من پیشنهاد ساخت فیلمی درباره حادثه هفتم تیر را داد که من هم قبول کردم اما همان موقع درگیر ساخت «ایستاده در غبار» شدم. از همین رو با آقای طباطبایی‌نژاد تماس گرفتم و گفتم فرصت ساخت مستند را ندارم با این وجود از همان موقع پژوهش‌های «ترور سرچشمه» آغاز شده بود به طوری که حتی همان زمانی که من خیلی جدی مشغول ساخت فیلم‌های «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» بودم، باز هم پژوهش‌های «ترور سرچشمه» ادامه داشت. ساخت «ماجرای نیمروز» که تمام شد فکر کردم دیگر بیشتر از این نمی‌شود کار ساخت «ترور سرچشمه» را عقب انداخت.

* «ترور سرچشمه» مصاحبه‌محور است اما این مصاحبه‌ها در طول مستند به گونه‌ای رقم می‌خورد که حس بازجویی را به مخاطب منتقل می‌کند. دلیل انتخاب این نوعِ پرداخت چه بود؟

مجموعه پژوهش‌هایی که ما انجام داده بودیم به‌صورت یک پرونده درآمده بود. این ایده پرداخت زمانی شکل گرفت که آن پرونده‌ها را مطالعه می‌کردیم. باید عنوان کنم که ما پژوهش‌های طولانی‌مدتی داشتیم و من به تناوب آن‌ها را می‌خواندم چراکه درباره حادثه هفت تیر پرونده‌ای وجود نداشت. از همین رو به نوعی خودمان پرونده‌ها را درست کردیم. وقتی این پژوهش‌ها را می‌خواندم متوجه شدم این پرونده به لحاظ حقوقی هنوز باز است و گویا روند دادرسی آن در مجامع بین المللی هنوز ادامه دارد.

از سوی دیگر متوجه شدم که فضای بسیار پیچیده و رازآلودی دارد. احساس کردم بسیاری از حرف‌ها هنوز آنطور که باید گفته نشده و لازم است با حضور برخی از افراد تحقیق تازه‌ای را درباره ماجرا شروع کنیم. در همین راستا فکر کردم اگر پرداخت فیلم به شیوه بازجویی باشد، فرم جالبی می‌شود و می‌توانیم پرونده‌ای را که مدت زیادی متروکه و رها شده است، باز کنیم، شاهدان را فرا بخوانیم و دوباره از آن‌ها به شیوه بازجویی پرسش کنیم. یعنی یک بازخوانی مجدد اما پرسشگرانه با لحن جدی داشته باشیم.

درواقع نمی‌خواستیم موقعیت امروز آدم‌ها را در نظر بگیریم بلکه با آن‌ها به گونه‌ای صحبت کردیم که یادآور همان روزها باشد. این موضوع این حس را به من می‌داد که انگار آدم‌ها باید پاسخگوی تاریخ باشند و در مقابل تاریخ، اینکه آن‌ها امروز چه مقام و منصبی دارند، اهمیت ندارد. گویا همه باید در مقابل سوال متواضع و کرنشگر باشند که همین موضوع یکی از سختی‌های ساخت این مستند بود. ضمن اینکه من می‌خواستم فضایی شبیه به بازجویی داشته باشیم ولی نمی‌شد با آدم‌ها این‌طور مواجه شد بنابراین باید شرایطی را ایجاد می‌کردم که آنها حس نکنند نسخه نهایی قرار است به شکل بازجویی دیده شود از همین رو به تدریج دست به اقدام‌هایی زدیم برای مثال مجموعه‌ای به لحاظ فنی درست کردیم تا بتوانیم فیلمبرداری مورد نیازمان را داشته باشیم.

* در این میان افرادی بودند که بعد از مصاحبه پشیمان شوند و بگویند از صحبت‌های ما در فیلم استفاده نکنید؟

نه ولی افرادی بودند که صحبت کردند اما ما حرف‌های آن‌ها را از فیلم درآوردیم چراکه احساس کردم قصه‌های آن‌ها جالب نیست و ربطی به پرونده ندارد. البته گاهی هم برخی در حال و هوای زندگی این روزهایشان شروع به صحبت می‌کردند و کاری به سوالی که می‌کردیم نداشتند، درواقع می‌خواستند حرف خودشان را بزنند و دوست داشتند تحلیل‌های خودشان را ارائه بدهند. هرچند این موضوع اشکالی ندارد اما وقتی آنها را دوباره مورد سوال قرار می‌دادیم از پاسخ دادن طفره می‌رفتند و سعی می‌کردند به بازی‌ای که فیلم راه انداخته است، ورود نکنند.

به همین دلیل صحبت‌های چنین افرادی به کار ما نمی‌آمد. بعضی‌ها کلاً جذاب نبودند برای مثال خیلی اوقات به زحمت افراد را پیدا می‌کردیم و می‌آمدند صحبت هم می‌کردند اما احساس می‌کردیم برای یک فیلم خیلی جذاب نیستند بنابراین، این افراد به تدریج از فیلم کنار گذاشته شدند و کسانی باقی ماندند که ۲ ویژگی داشتند؛ یعنی همراه بودند و به طور طبیعی وارد این گفتگو می‌شدند و هم برای فیلم جذاب بودند.

* بهزاد نبوی هم در فیلم حضور داشت؛ کسی که مورد وثوق همه جریان‌ها نیست و اتفاقاً از نگاه برخی افراد همیشه سوظنی درباره او وجود دارد. چگونه نبوی را راضی به حضور در «ترور سرچشمه» کردید؟

با آقای نبودی هم تماس گرفتیم و اتفاقاً اصلاً سخت نگرفتند. ضمن اینکه فیلمبرداری ما در ماه رمضان انجام شد و ایشان روزه بودند و حضور در فیلم برایشان سخت بود. از سوی دیگر حال جسمی آقای نبوی هم خوب نبود اما با همه این اوصاف آمدند و همکاری کردند.

* شما در این مستند از تصاویر بسیار بکری استفاده کرده‌اید، ضمن اینکه مصاحبه‌شونده‌ها هم از چهره‌های شاخص و سرشناسی نبودند اما بسیار روایت‌های دست اول و شنیدنی داشتند و اتفاقاً به نظر می‌رسد دسترسی به آنها دشوار بوده، برای مثال سراغ یکی از آتش نشانانی رفتید که آن شب در محل حادثه حاضر بوده است. این افراد را چگونه پیدا کردید و اصلاً چرا خواستید که مستند را به این شیوه روایت کنید؟

ما این آدم‌ها را به سختی پیدا کردیم و اصلاً مدام درباره این صحبت می‌کردیم که چطور این افراد را پیدا کنیم. داستان از این قرار است که وقتی نمای کلی فیلم در ذهنم شکل گرفت به بچه‌ها گفتم که چه چیزی می‌خواهم و شروع به تهیه لیستی از این افراد کردیم. برای مثال گفتم ۲ نفر از افرادی را که زیر آوارها گیر کرده و زنده نجات پیدا کرده بودند، می‌خواهیم. جلوتر که رفتیم گفتم، مسئول پرونده و مسئول چک و خنثی بمب را هم می‌خواهم، بعد گفتم برخی از نیروهای امدادی و از آتش نشانانی را که آن شب در صحنه حضور پیدا کرده بودند یا شیفتشان بوده است، نیز می‌خواهم.

برخی از دوستان می‌گفتند غیرممکن است که بعد از سی سال بتوانیم این افراد را پیدا کنیم که در پاسخ به آنها گفتم اگر این‌طور فکر می‌کنید اصلاً وارد ساخت مستند نشویم، کار را رها کنید و به افراد دیگری بسپارید و تنها کسانی بمانند که فکر می‌کنند می‌شود این افراد را پیدا کردگاهی وقتی این موضوعات را مطرح می‌کردم برخی از دوستان می‌گفتند غیرممکن است که بعد از سی سال بتوانیم این افراد را پیدا کنیم یا می‌گفتند اصلاً این افراد حالا کجا هستند، یک ورق و حتی یک خط گزارش درباره آن‌ها وجود ندارد حتی ما نمی‌دانیم چه کسی گزارش حادثه را امضا کرده است که در پاسخ به آنها گفتم اگر این‌طور فکر می‌کنید اصلاً وارد ساخت مستند نشویم، کار را رها کنید و به افراد دیگری بسپارید و تنها کسانی بمانند که فکر می‌کنند می‌شود این افراد را پیدا کرد.

البته حقیقتاً فرایند سختی هم داشتیم برای مثال پیدا کردن همین مورد آتش نشان یا کسانی که زیر آوار مانده بودند یا آقای زردوز که مسئول پرونده بود و آن شب در صحنه حضور پیدا کرده بود، کار بسیار دشواری بود چون بسیاری از این افراد حالا دیگر شغل‌های دولتی ندارند و یا در جاهایی زندگی می‌کنند که پیدا کردن آنها بسیار سخت بود، خیلی از آن‌ها سال هاست که بازنشسته شده‌اند.

درباره مورد آتش نشانی باید بگویم که شما فرض کنید الان ۵۰، ۶۰ ایستگاه آتش نشانی وجود دارد ولی آن زمان تنها ۱۲، ۱۳ ایستگاه وجود داشته است که محل‌های استقرار آنها هم لزوماً در همین جاهای فعلی نبوده، در این قضیه ما باید می‌فهمیدیم آن موقع نزدیک‌ترین ایستگاه آتش نشانی به محل حادثه کجا بوده است. نکته‌ای که وجود دارد این است که اصلاً این اطلاعات به صورت کامپیوتری ثبت نشده و همه پرونده‌ها به صورت کاغذی بایگانی شده بودند به همین ترتیب بعد از اینکه تحقیقات ما تمام شد فقط هفت ماه طول کشید تا ما این افراد را پیدا کنیم در برخی موارد فرایند سخت‌تری در پیش داشتیم یعنی ضمن پیدا کردن این افراد و پرونده‌شان برای مثال باید با آتش نشانی نامه‌نگاری می‌کردیم تا اجازه دسترسی به ما بدهد یعنی خارج از تحقیقات محتوایی فیلم، یک کار تحقیقاتی بسیار عظیم هم برای یافتن و دست پیدا کردن به آنها داشتیم.

مجموع اینها یک کار سخت و فرساینده و در برخی مواقع بسیار ناامیدکننده بود. گاهی با خودم می‌گفتم محال است این افراد را پیدا کنیم به همین دلیل وقتی بچه‌های آتش نشانی، مسئول چک و خنثی بمب، آقای زردوز مسئول پرونده از سوی دادستانی یا آقای خلیلی مسئول امنیت آن شب را پیدا کردیم، بسیار هیجان‌زده شدم. به نظرم تفاوت این فیلم با فیلم‌های دیگر که درباره این اتفاق ساخته می‌شود، حضور همین چند نفری است که ما توانستیم آنها را به سختی پیدا کنیم و وارد فیلم کنیم چون حضور آنها بُعد تازه‌ای به فیلم داد و وجوه تاریکی از ماجرا را روشن کرد که پیش از این روشن نبود.

* یعنی همه این سختی‌ها برای رسیدن به روایت‌های دست اول و نشنیده بود.

ممکن بود برخی از این روایت‌ها به تواتر شنیده شده باشند. برای مثال ما گاهی قصه‌هایی می‌شنویم که وقتی از افراد درباره صحت آن قصه‌ها سوال می‌پرسیم، می‌گویند ما نیز از کسی دیگر شنیده‌ایم و وقتی دنبال راستی آن می‌گردیم می‌بینیم خیلی هم صحت ندارد. بنابراین بسیار مهم است که روایت‌های تازه شنیده شود و اینکه بشود منبع اصلی برخی از روایت‌های موجود را پیدا کنیم؛ یعنی کسی که برای اولین بار این موضوع را مطرح کرده است. خیلی وقت‌ها منبع اصلی پیدا نمی‌شود و ما آن را کنار می‌گذاریم ولی وقتی منبع اصلی پیدا شود بسیار جذاب می‌شود.

* در حالی که یک وجه از جریان ترور شهید بهشتی، کلاهی است ولی شما در مستندتان نه به گذشته او اشاره کرده‌اید و نه چندان به سرنوشتش پرداخته‌اید. علت این موضوع چه بود؟

این موضوع چند جنبه دارد؛ شخصیت کلاهی در واقعیت همین قدر مرموز و رازآلود است. یعنی کسی از سرگذشت کلاهی خبر ندارد. سرنوشت کلاهی هم همان زمان که داشتیم فیلم را آماده می‌کردیم، مشخص شد. به این صورت که همان موقع ساخت فیلم، عکس‌هایی از علی معتمد در هلند منتشر و بعداً معلوم شد او کلاهی است و پلیس هلند این موضوع را تأیید کرد که ما هم همان عکس‌ها را در سکانس پایانی گذاشتیم ولی واقعیت این است که از روز هفت تیر ۶۰ تا سال ۹۴ یعنی حدود ۳۴ سال واقعاً معلوم نبود کلاهی کجاست و هیچ اطلاعاتی درباره او نبود.

ما خیلی تلاش کردیم و با خیلی‌ها صحبت کردیم تا بتوانیم اطلاعاتی از او کسب کنیم به طوری که با دستِ اول‌ترین نیروهایی که روی پرونده کار کرده بودند، صحبت کردیم اما حقیقتاً هیچ ردپایی از کلاهی وجود نداشت. مساله دیگر که به نظرم بسیار مهم بود و باعث شد ما لحن فیلم را تغییر بدهیم و پیچشی در آن ایجاد کنیم، این است که کلاهی با انگیزه‌های شخصی این کار را نکرده و یک سازمان پشت او بود. وقتی به این نقطه رسیدیم که هدف آن‌ها، ترور بهشتی بود و حتی برای این منظور یک بمب زیر میز او گذاشته بودند به طوری که مسئول چک و خنثی این امر را تأیید کرد، به این فکر کردیم که چرا می‌خواستند بهشتی را بکشند؟ چه کسانی برای ترور بهشتی انگیزه داشتند؟

در همان زمان تحقیق هم به یکباره سوال ما تغییر کرد و در این فیلم هم می‌بینیم که سوال‌های ما تغییر مسیر می‌دهد. بنابراین می‌شود دریافت که کلاهی متعلق به یک جریان بوده و این یک تفکر است که تفکر بهشتی را حذف می‌کند و باید دید آن تفکر دنبال چیست؟ از همین جا بود که پژوهشی دوباره آغاز کردیم که دیگر لزوماً جنس جنایی نداشت بلکه یک پژوهش جنایی- سیاسی بود. ما به دنبال این بودیم که ببینیم چه کسانی می‌توانستند برای کشتن بهشتی انگیزه داشته باشند؟ به همین ترتیب همانطور که در فیلم هم دیده می‌شود، به این نتیجه رسیدیم که به احتمال زیاد سازمان مجاهدین خلق این انگیزه را داشته است. در پی همین امر در فیلم شروع به پیدا کردن شواهدش می‌کنیم که در این میان مقداری حضور کلاهی کمرنگ می‌شود.

* اما شما در عین حال که به یکی از دوستان نزدیک کلاهی دسترسی داشتید، چندان به این کاراکتر نزدیک نشدید در حالی که حرف‌های دوستِ کلاهی می‌توانست بسیار جذاب باشد.

ما در مصاحبه‌هایمان مطالب جالب زیادی درباره کلاهی داشتیم؛ برای مثال همانطور که گفتید یکی از مصاحبه شونده‌ها از نزدیک‌ترین دوستان کلاهی و یک شخصیت جالب و جذاب بود به طوری که می‌گفت رابطه عاطفی خوبی با کلاهی داشته و حتی کلاهی، او را از صحنه حادثه دور کرده به همین دلیل او در شب حادثه نبوده است یا حتی مأمور امنیتِ شب می‌گفت که گاهی کلاهی را تعقیب می‌کرده و به او مشکوک بوده ولی کسی به حرفش گوش نمی‌داده است. با این همه از یک جایی به بعد احساس کردم موضوع فیلم ما کلاهی نیست.

خودم بر این باور بودم که در فیلم، تصویری از یک روحانی ارائهمی‌دهیم که تصوری از جامعه ایرانی دارد از همین‌رو به برخی نقاط سریع اشاره کردیم که امروزجزو چالش‌های سیاسی زندگی جامعه ماست اما منافقین چنین فردی را در راستای استراتژی «بی آینده کردن رژیم» حذف کردندبه این فکر کردم که اصلاً، اصل حرف کجاست و انگیزه‌های کلاهی چه چیزی بوده است البته شاید لازم بود چند سکانس دیگر هم اضافه می‌کردیم که این مسائل بیان شود ولی من نگران این بودم که فیلم طولانی و کسل‌کننده شود و از آنجایی که «ترور سرچشمه» مبتنی بر مصاحبه بود، به این فکر می‌کردم که هرچند اضافات فیلم برای ما جذاب است اما ممکن است برای مخاطب نباشد در همین راستا باید عنوان کنم ما موارد جذاب زیادی داشتیم، ساعت‌ها مصاحبه ضبط کردیم، چند هزار برگ عکس و سند جمع کردیم که در واقع دریایی از وقایع و اطلاعات را در بر داشتند و از آنجایی که سال‌ها بود فیلم مستند نساخته بودم، حس می‌کردم درآوردن فیلم با این حجم از داده‌ها کار سختی است اما با صرف‌نظر کردن از برخی موضوعات در نهایت این نحوه روایت را انتخاب کردم و درست یا غلط این تصمیم را برای فیلم گرفتم.

* فکر نمی‌کنید با این کار فیلم شما ۲ پاره شده؟ یعنی در حالی که تا دقیقه ۵۰ فیلمی جستجوگر و پرسشگر است اما در ۲۰، ۳۰ دقیقه پایانی تغییر مسیر می‌دهد و به یک مستند پرتره درباره شهید بهشتی تبدیل می‌شود.

من این پیش فرض را داشتم که اگر ماجرای ترور شهید بهشتی، یک پرونده جنایی باشد و یک جنایت اتفاق افتاده باشد، پس یک مقتول وجود دارد. به نظرم آمد برای فهم بهتر ماهیت ماجرا ابتدا درباره آن تحقیق کنیم و متوجه شویم که مقتول چه کسی است. به این فکر می‌کردم که ما درباره واقعه فیلم می‌سازیم و می‌خواهیم بدانیم چرا این اتفاق رخ داده بنابراین در یک مقطعی از فیلم که چیزی حدود ۱۵ دقیقه است، لازم است بفهمیم آقای بهشتی کیست و بعد درباره انگیزه‌های سازمان برای ترور فردی مثل بهشتی صحبت کنیم که البته در این قسمت لحن فیلم کمی تحلیلی می‌شود و دیگر لحن پلیسی قبل را ندارد چون دیگر خیلی از ابعاد فیلم کشف شده است.

به طور کلی فیلم‌های پلیسی و جنایی ۲ مدل هستند، یک مدل که در سکانس آخرشان همه چیز فاش می‌شود اما من نمی‌توانستم این روش ساخت را برای چنین فیلمی انتخاب کنم و ناچار بودم بعد از حل شدن معماهای فیلم، به دلیل ماهیت سیاسی آن، وجه دیگری به «ترور سرچشمه» ببخشم. من این موضوع را از خیلی‌ها شنیدم و خودم هم به آن باور دارم که فیلم ۲ چهره دارد ولی چون «ترور سرچشمه» یک فیلم مستند بود ناچار بودم این کار را بکنم، شاید اگر یک فیلم داستانی بود، تصمیم دیگری برایش می‌گرفتم و داستان را به شیوه دیگری پیش می‌بردم ولی به دلیل اینکه یک فیلم مستند بود، نمی‌خواستم جنبه‌های اتصالش به واقعیت از بین برود و ما به کشفی از واقعیت این جنایت نرسیم.

* با این وجود دلایل اهمیت بهشتی بسیار پرشتاب و فهرست‌وار بیان می‌شود.

ممکن است این‌طور باشد. خودم بر این باور بودم که در فیلم، تصویری از یک روحانیارائه می‌دهیم که تصوری از جامعه ایرانی دارد از همین رو به برخی نقاط سریع اشاره کردیم که امروز جزو چالش‌های سیاسی زندگی جامعه ماست اما سازمان منافقین چنین فردی را در راستای استراتژی بزرگی به نام «بی آینده کردن رژیم» حذف کرد.

من نمی‌خواستم بهشتی را به مردم بشناسانم و بگویم او چه خلقیاتی داشته و چگونه آدمی بوده است، بلکه می‌خواستیم کسی را نشان بدهیم که می‌توانست نقشی در آینده سیاسی ایران داشته باشد، کجاها می‌توانست مؤثر باشد و به چه شکل حذف شد. به همین دلیل سراغ همین مسائل رفتم. نه اینکه بخواهم یک فیلم پرتره درباره بهشتی بسازم. شاید این موضوع با دوباره دیدن فیلم بهتر درک شود. بالاخره ساختار این بود که شما با یک جنایت، کشف جنایت، عامل جنایت، مقتول و انگیزه‌های جنایت مواجه می‌شوید؛ چیزی که فیلم را به زندگی امروز ما پیوند می‌دهد.

* البته در این مسیر خیلی زود هم به سازمان مجاهدین خلق می‌رسید و خیلی زود کشف می‌شود که عامل جنایت فردی از سوی این سازمان بوده است.

بله. چون سریع می‌شود به مجاهدین رسید. برای این موضوع می‌توانی گروه‌های مختلف را بشماری و به نتیجه برسی؛ برای مثال بگویی سنتی‌های تندرو هرچند ممکن است برای ترور انگیزه داشته باشند اما به دلایلی این کار نمی‌کنند، چریک‌های فدایی هم دست به این کار نمی‌زنند، جریان‌های داخل قدرت هم می‌توانند انگیزه داشته باشند اما قابلیت انجام ترور را ندارند بنابراین می‌شود شمرد و فوری به سازمان مجاهدین خلق رسید چون هیچکدام از گروه‌ها نه انگیزه‌ای به قدرت سازمان و نه توانایی اجرایی آن‌را داشتند. ضمن اینکه هیچکدام به اندازه سازمان در مقاطع مختلف ارتباطشان را با واقعه هفت تیر اعلام نکرده بودند از سوی دیگر نیاز بود در این مستند به سازمان برسیم تا قضیه شفاف‌تر شود و مدام نشانه‌ها و سابقه اختلاف را پیدا کنیم که برای همین موضوع زمانی را اختصاص دادیم.

به هر حال نوع فیلمسازی من مشخص است به طوری که حتی از همان اول هم گفتم نمی‌خواهم یک فیلم حماسی و یا یادبود درباره واقعه بسازم، بلکه من می‌خواهم یک فیلم جستجوگر و کنکاشگر درباره یک اتفاق بسازم. من تلاش کردم فیلم با شیفتگی به سوژه‌اش نگاه نکند در واقع در پی این بودم که این موضوع را کنترل و داستان را درست تعریف کنیم.

*مهر

مشاهده خبر از سایت منبع