X

بایگانی اردیبهشت 24, 1398

دفتر سینمایی

«بی گدار» به جشنواره ای در مجارستان راه یافت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم مستند «بی گدار» به کارگردانی علیرضا دهقان به جشنواره بین المللی فیلم طبیعت و محیط زیست مجارستان راه یافت.

به گزارش سینماپرس، علیرضا دهقان از حضور مستند «بی گدار» در جشنواره بین المللی فیلم طبیعت و محیط زیست مجارستان «Gödöllő» خبر داد.

فستیوال فیلم طبیعت «Gödöllő» اولین بار در سال ۲۰۱۵ با شعار «حفظ طبیعت و محیط زیست با قدرت هنر و نمایش» برگزار شد و رسالت خود را در بالا بردن آگاهی عمومی نسبت به حفظ تنوع زیست محیطی و منابع طبیعی و همچنین بالا بردن ارزش زیبایی کره زمین تعریف کرده است.

این جشنواره از ۲۴ تا ۲۷ می مصادف با ۳ تا ۶ خرداد ماه در مجارستان برگزار می‌شود.

از جمله عوامل این پروژه می‌توان به نویسنده و کارگردان: علیرضا دهقان، پژوهشگر: راحیل صحرایی و علیرضا دهقان، فیلمبرداران: حامد بقاییان و بهروز بادروج، صدابردار: بهنام عباسی‌فر، صداگذار: حسن مهدوی، تدوین: شیرزاد احمدی، تهیه‌کننده: مجید عزیزی اشاره کرد.

پژوهشگران معتقدند اگر برای بحران آب در ایران تمهیدی اندیشیده نشود ایرانِ هفت هزار ساله تا ۲۰ سال دیگر از بی آبی و خشکسالی، غیر قابل سکونت خواهد شد.

این مستند تاکنون توانسته است نامزدی بهترین کارگردانی، بهترین پژوهش و بهترین فیلم ایفیک جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» ۱۳۹۶، نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی دهمین جشن مستند سینمای ایران ۱۳۹۷، برگزیده بهترین فیلم مستند جشنواره ملی فیلم امید ۱۳۹۶، برگزیده جشنواره سراسری فیلم سیمرغ و بهترین پژوهش جشنواره سراسری امید، برگزیده بهترین فیلم مستند جشنواره بین‌المللی فیلم حسنات ۱۳۹۷، نمایش در جشنواره Bigwater آمریکا ۲۰۱۸، حضور در جشنواره بین‌المللی محیط زیست فدراسیون روسیه ۲۰۱۸ و کسب عنوان بهترین مستند کوتاه جشنواره بین‌المللی فیلم ایندیپندنت آمریکا ۲۰۱۸ را داشته باشد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

درخواست دستمزد ۱/۵ تا ۲ میلیاردی دو بازیگر طنز – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده «وکیل مدافع» گفت: “رضا عطاران” و “مهران مدیری” برای بازی در این فیلم‌ رقمی حدود ۱/۵ تا ۲ میلیارد تومان درخواست کردند.

به گزارش سینماپرس، محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده «وکیل مدافع» که این روزها به روی‌ پرده است با بیان اینکه در ابتدا برای بازی در این فیلم‌ با “رضا عطاران” و “مهران مدیری” صحبت کرده است، گفت : البته اگر این دو عزیز فرصت حضور در فیلم را داشتند مبالغی از ما درخواست شده بود که ما توانایی پرداخت آن را نداشتیم. دستمزدی که آنها می‌خواستند رقمی حدود ۱/۵ تا ۲ میلیارد تومان بود که ما توانایی پرداخت این دستمزد را نداشتیم. فروش فیلم نیز نمی‌توانست این میزان دستمزد را بازگرداند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از سینما دلزده هستم/ چیزی به نام ارزش سینمایی باقی نمانده – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پولاد کیمیایی گفت: امروز دیگر دغدغه ای که بیست سال پیش برای سینما داشتم را ندارم. حتی فکر می کنم شاید اگر راه دیگری می رفتم بد نبود. او خبر داد که قصد دارد به زودی با یک تئاتر روی صحنه برود.

به گزارش سینماپرس، این بازیگر در گفت و گو با ایسنا مطرح کرد: اگر بخواهم دروغ نگویم از سینما دلزده هستم. چون چیزی به نام ارزش سینمایی باقی نمانده. فیلمها فقط گیشه شده اند و گیشه شان خیلی هم ارزان است! می خواهند مخاطب را به هر قیمتی بخندانند. یا سینمای غرغروی سیاه نمای جشنواره پسند می بینیم یا خوشی های دروغینی که در جامعه نیست را می بینیم و با رویا فروشی مواجهیم. یک زمان بزرگترهایی در سینما وجود داشتند اما الان خیلی چیزها از بین رفته. نمی خواهم بگویم در تئاتر نیست، یا در جامعه نیست. در همه جای جامعه همین زوال را شاهدیم. آن خودخواهی ای که در رانندگی ما هست، در بقیه سطوح زندگی هم هست. قطعاً سینما و دولت و … هم مستثنی نیستند. همه جا را مردم ساخته اند و این حکایت ما مردم است. امروز دیگر دغدغه ای که بیست سال پیش برای سینما داشتم را ندارم. حتی فکر می کنم شاید اگر راه دیگری می رفتم بد نبود. امیدوارم تئاتر، کمی قلقلکم بدهد و از آن لذت ببرم.

این بازیگر در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: مدتهاست دغدغه این را دارم که تئاتر کار کنم، منتها منتظر فرصتی بودم که این فرصت بتواند برای من چالش ایجاد کند و بتوانم گامی محکم بردارم. تئاتر از سینما جداست و تخصصی متفاوت در زمینه بازیگری می طلبد. چندین بار خیز برداشتم تا با کارگردانانی کار کنم منتها به دلایل مختلف این فرصت تا امسال دست نداد. امسال فرصتی برای من ایجاد شده که می‌خواهم حتماً تئاتر را تجربه کنم و همین طور اجرای کنسرتی رسیتال را در برنامه ام دارم.

پولاد کیمیایی افزود: یکی از حُسن های تئاتر این است که بازیگر را از تنبلی بیرون می آورد. دستاوردهای کمتری دارد و ریاضت بیشتری، اما در لحظه بودنش لذتی به بازیگر می دهد که بی همتاست. وقتی قرار است در یک زمان محدود نقشی را بازی کنی و همان وقت مخاطب تو روبروی توست و واکنشش را همان لحظه می بینی، این جسارت می طلبد و روتوش شده نیست، مونتاژی در کار نیست که برداشت موفق تو بیرون بیاید و ضعف هایت پنهان شود. ضعفی هم اگر باشد، معلوم می شود و همین جالب است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«آن‌سوی ابرها» در چین اکران می شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «آن‌سوی ابرها» اثر مجید مجیدی قرار است از فردا ۲۴ می در سینماهای چین اکران شود.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «آن‌سوی ابرها» که در سال ۲۰۱۷ توسط زی استودیوز تهیه شده، توسط مجید مجیدی نوشته و کارگردانی شده است. ماجراهای این فیلم در خیابان های بمبئی اتفاق می افتد و دغدغه اصلی آن، روابط انسانی است. این فیلم نسخه پرورش یافته فیلم «بچه های آسمان» مجیدی است.  

فیلم سینمایی «آن‌سوی ابرها» ۲۰ اپریل ۲۰۱۸ در هند اکران شده بود و پیش از اکران در هند، در نوامبر ۲۰۱۷ در جشنواره بین المللی فیلم هند نیز شرکت کرده بود. مجیدی کارگردان شناخته شده سینمای ایران ایس که با فیلم بچه های اسمان نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

الگوریتم نیازسنجی از مخاطب در سینمای ایران وجود ندارد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: متاسفانه در شرایط کنونی فضا به سمتی پیش می‌رود که یک فیلم تا کمی بیشتر از دیگر فیلم‌های روی پرده فروخت، سازندگان آنها، سریعا به فکر برندسازی می‌افتند و در پی ساخت دنباله‌هایی برای فیلم خود هستند، بدون اینکه به دیگر اضلاع رایج دنباله‌سازی توجهی داشته باشند.

به گزارش سینماپرس، «تریلوژی» یا «سه‌گانه» یکی از عادات مرسوم برندسازی در سینمای جهان است. اتفاقی که سازوکار آن برخلاف آنچه در سینمای ایران روی می‌دهد، چندان هم ساده نیست. پارامترهای تعیین‌کننده برای اینکه یک اثر موفق دنباله‌ای ساخته شود هم با یکدیگر متفاوت است. این سازوکار نسبتا علمی در کشورهای صاحب‌نام در عرصه سینما، «تریلوژی» نامیده می‌شود و در سینمای ملی ما «سری‌سازی». اتفاقی که در دهه‌های گذشته، چندان در سینمای ما عرف نبود و پایش از حدود یک دهه پیش میان سینماگران ما باز شد و طی چند سال اخیر با شتاب بیشتری روبه‌رو شده است.

این سرعت بالای سری‌سازی در سینمای ایران، در یکی، دو سال اخیر، مضاعف شده است. تنها در همین دو روز گذشته اخباری مبنی‌بر ساخت «تگزاس ۳» و «چند می‌گیری گریه کنی ۲»، دست‌به‌دست در فضای رسانه‌ای چرخید تا التهاب این سری‌سازی‌ها بیشتر مشخص شود. از نام فیلم‌ها نیز به‌راحتی می‌توان متوجه شد که بدنه این ساخت‌وسازهای سینمایی، متشکل از چه ژانری است. اما آنچه در این میان نگران‌کننده به‌نظر می‌رسد، باب‌شدن این قبیل فیلم‌سازی در سینمای کشور است که حتی پای کارگردانان ماندگار تاریخ سینما و ارزشی‌های ما را نیز به آن باز کرده است.

  نگاه صرف به گیشه

نگرانی دیگر رشد این شکل تولید، نبود «دغدغه» در آثار ساخته شده و پایین‌آمدن جنس آثار دغدغه‌مند در تولیدات سالانه سینمای ملی است. اکثریت قریب به اتفاق این فیلم‌ها تشنه گیشه هستند و سودآوری قابل‌توجه سری‌های قبلی آنها نیز نتوانسته عطش سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان آن آثار را سیراب کند. این حریص بودن، آن هم در شرایطی که شاید اصلا الزامی برای دنبال‌کردن یک قصه در سری‌های بعدی وجود نداشته باشد، سبب شده تا کیفیت فضاسازی‌های داستانی در دنباله‌های بعدی یک اثر موفق خدشه‌دار شود. همان‌طور که می‌بینیم، کمتر دنباله‌ای را در سینمای ایران مشاهده می‌کنیم که توانسته باشد از نظر کیفی، هم‌پای قسمت اول خود مترقی نشان دهد.

در این شرایط، برای هر فیلمی در تاریخ سینمای جهان، می‌توان دنباله ساخت. در این بحث، الگوریتم نیازسنجی از مخاطب در سینمای ایران وجود ندارد. اینکه دست‌های پنهان بازار، چه نیازی را برای مخاطب رقم می‌زند؛ قاعده اشتباهی است. درواقع بازارساز سینما در ایران، تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران هستند و مخاطب، همواره حق انتخاب از میان دست‌پخت‌های جبری آنان را داشته است. هیچ نیازی از سوی مخاطب سبب نشده سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان ما به اجبار به سمت گرایشی منعطف شوند و این، یکی از اصلی‌ترین مبادی انحراف دنباله‌سازی در سینمای ایران است.

فارغ از اینکه اکثریت جامعه سینمایی کشور در عرصه تولید، دغدغه فرهنگ‌سازی ندارند و به شکلی ناخواسته در همان مسیر عرفی قضیه پیش‌ می‌روند، سبب شده تا «گیشه»، تراز محبوبیت یک اثر در سینمای ایران قلمداد شود. حال آنکه در سینمای حرفه‌ای، گیشه، تنها یکی از فاکتورهای جدی برای ساخت سری بعدی یک اثر محسوب می‌شود. اعتنای تمام و کمال دنباله‌های ایرانی به گیشه خوب قسمت اول یک اثر، مهندسی خوبی را در تولیدات سالانه ما رقم نمی‌زند. در نگاه کلان، تکه‌های پرتعداد پازل سینمای حرفه‌ای را به خود اختصاص داده و سبب می‌شود تا عمده تولیدات سینمای ملی به نام کمدی، از جنس سینمای بدنه باشد.

  وسوسه تمول

در تمام این کارکردهای عملی خواسته و ناخواسته، پای «پول» در میان است. وقتی یک فیلم سینمایی در گیشه، کمی بیشتر از سایر فیلم‌های دیگر فروخت، عوامل آن اثر به‌زعم خود، تکنیک‌های جذب مخاطب بیشتری برای سری‌های بعدی را متوجه شده و تلاش می‌کنند تا با رعایت آن آیتم‌ها، به سرمایه بیشتری در گیشه برسند. چون حداقل یک تا سه سال بین هر دنباله فاصله است، افزایش رقم بلیت، انتظاری نابجا را درمورد یک اثر رقم می‌زند که سری دوم یک فیلم توانسته ۳۰ درصد بیشتر از سری نخست خود بفروشد. حال آنکه تنها معدود فیلم‌هایی در سینمای ما هستند که توانسته‌اند از این ارقام بیشتر بفروشند و درواقع به سود واقعی دست یابند. «اخراجی‌ها» و «نهنگ عنبر»؛ دو نمونه موفق این جمله آثار هستند که هر سری آنها، با رشد مخاطب مواجه بوده و سطح محبوبیت‌شان، محدود به قیمت بلیت رشدیافته در طول سال‌ها نبوده است.

این وسوسه تمول تا جایی پیش رفته که حتی پای کارگردانانی که کارنامه آنها، همگونی با این جریان ندارد را نیز به غائله باز کرده است. به‌عنوان مثال «مسعود اطیابی» را پیشتر به‌عنوان یک کارگردان ارزشی‌ساز می‌شناختیم که حالا تنها در عرض چند ماه دو کمدی «دینامیت» و «تگزاس ۲» را جلوی دوربین برد و حالا هم قرار است طی چند ماه آتی، فیلمنامه نوشته شده «تگزاس ۳» را نیز بسازد. در همین چارت، خبرهایی مبنی‌بر ساخت «سنتوری ۲» مهرجویی و «ضیافت ۲» کیمیایی نیز به گوش می‌رسد. این جریان درواقع سبب می‌شود تا کارگردانان مهم ما با ساخت دنباله، از مسیر طبیعی خود جدا شده و وقتی دنباله آنها به‌واسطه شهرت قسمت نخست، مورد استقبال قرار گرفت، عملا در همین مسیر قرار می‌گیرند. کافی است نگاهی به نام دنباله‌سازان در سینمای ما بیندازید تا متوجه چسبندگی بالای این شکل فیلمسازی در آنها شویم. وقتی ۱۴ سال پس از «چند می‌گیری گریه کنی»، حالا گروه قرار است با شخصیت‌هایی دیگر و البته نویسنده و کارگردان دیگری، به سراغ سری دوم آن برود، چه چیزی جز «گیشه» می‌تواند نقش تصمیم‌گیر را در آنها داشته باشد؟ آیا نیاز مخاطب سینمایی پس از ۱۴ سال، می‌تواند چنین کمدی‌ای باشد؟ ساخت قسمت دوم فیلم «نقاب» توسط «کاظم راست‌گفتار» نیز تا حدود زیادی در همین زمینه خلاصه می‌شود. ردپای دیگر دنباله‌های بعضا موفق سینمای ایران نیز به گیشه صرف می‌رسد که «کلاه قرمزی و سروناز»، «کلاه قرمزی و بچه ننه» و «شهر موش‌ها ۲»، مهم‌ترین این نمونه‌ها هستند.

تا زمانی که «گیشه»، ملاک اول و آخر مقبولیت یک اثر سینمایی محسوب شود، رشد چنین جریان‌هایی ولو با کارگردانان صاحب‌سبک این سینما، چندان دور از انتظار نخواهد بود.

  دوری از معادلات جهانی سری‌سازی

«گیشه»، قطعا عنصری تعیین‌کننده برای ساخت یک دنباله سینمایی است اما نه لزوما تنها عامل آن. در هالیوود، سیستم استودیویی به‌رغم تمام انتقادهایی که متوجه آن است، حداقل در این زمینه موفق عمل کرده است. اینکه یک فیلم دو اکران متفاوت را در آمریکای شمالی و جهان (با تمرکز بر اکران چین) تجربه کرده و درنتیجه گیشه به یک رقم خالص واقعی بدون زدوبندهای مافیایی دست پیدا می‌کند؛ میزان محبوبیت فیلم در کشورهای مختلف سنجیده می‌شود و نظرسنجی‌های مجازی و رسانه‌ای بسیاری حول یک فیلم شکل می‌گیرد. درکنار تمام این موارد، قدرت محبوبیت کارگردان و بازیگران آن اثر در فیلم‌های دیگر ملاک قرار می‌گیرد تا جمع اینها گردانندگان یک کمپانی را به این باور برساند که آیا می‌خواهند برای آن فیلم موفق دنباله‌ای بسازند یا خیر.

ضمن اینکه عموما تصمیم‌گیری برای این منظور، به شکلی بلندمدت است. یعنی وقتی پروسه نیازسنجی در سطحی وسیع صورت گرفت، کارشناسان کمپانی، نقشه راه یک اثر را برای یک دهه با لحاظ‌کردن هرگونه احتمال، روی کاغذ می‌آورند و مثلا عنوان می‌کنند که برای این اثر، چند دنباله در چه سال‌هایی و چند اسپین‌آف (سریال فرعی) تولید شود. به‌عنوان مثال فیلم موفق «احضار» (conjuring) را درنظر بگیرید. قسم نخست این فیلم موفق، ژانر وحشت در سال ۲۰۱۳ بود. فیلم توانست با هزینه تولید حدود ۲۰ میلیون دلاری خود، حدود ۱۶ برابر این رقم یعنی ۳۲۰ میلیون دلار فروش داشته باشد. در ۲۰۱۴ تصمیم بر این گرفته شد که سری دوم آن در سال ۲۰۱۶ و سری سوم نیز در سال ۲۰۲۰ روی پرده برود. اسپین‌آف «آنابل» نیز خود فیلم مستقلی شد که دو قسمت آن تاکنون به نمایش درآمده و قسمت سوم آن نیز ژوئن امسال روی پرده خواهد رفت.

این چرخه، حتی در ظاهری‌ترین شکل ممکن خود در سینمای ایران مشاهده نمی‌شود. همین «تگزاس» را درنظر بگیرید. قسمت دوم این کمدی تنها سه هفته روی پرده است که تهیه‌کننده آن اعلام می‌کند فیلمنامه قسمت سوم آن نگارش یافته و فیلم حداکثر تا زمستان امسال جلوی دوربین می‌رود. در همین رابطه، فیلم تجاری «اره» را درنظر بگیرید که قسمت هشتم آن، هفت سال بعد از هفتمین سری آن ساخته شد و توانست ۱۰ برابر هزینه تولید خود بفروشد.

  نبود قانون بازدارنده

اگر بخواهیم در آسیب‌شناسی این جریان خزنده قدیمی و حالا آشکار امروزی، به‌دنبال سرمنشأ باشیم، باید به سازمان سینمایی برسیم. سازمانی که امور اجرایی خود را تا حدود زیادی به شورای صنفی نمایش تفویض کرده که شالوده اجرایی آن شورا هم امور اجرایی و روز سینماست و ورودی در شکل قانونگذاری نمی‌کند.

سازمان سینمایی هم اگر قانون نه‌چندان سفت‌وسخت رده‌بندی سنی فیلم‌ها را کنار بگذارد، تا امروز تلاشی مبنی‌بر پیاده‌سازی نگاه نوین علمی در سینمای ملی نکرده است. فارابی و سینما شهر نیز اصلا در پروسه این سیاستگذاری‌ها قرار ندارند. بنابراین این خلأ در سینمای ملی سبب شده تا هیچ قانونی ولو درون‌سازمانی برای ساخت دنباله در سینمای ایران مطرح نباشد. فیلمنامه دنباله‌ها مانند دیگر فیلم‌ها، همان پروسه معمول را طی می‌کند و به‌راحتی هم مجوز می‌گیرد. حال آنکه بیشترین میزان جنس شوخی در این دنباله‌ها، شوخی‌های رکیک جنسی است. از همین «تگزاس» گرفته تا «گشت ارشاد» و «نهنگ عنبر». درواقع دنباله در سینمای ایران به محلی برای کسب درآمد حداکثری با هر شیوه ممکن شده است. در این هر شیوه ممکن، شوخی‌های اروتیک در صدر قرار دارد.

 طرح یک قانون بازدارنده برای عدم ورود هر فیلمنامه و کارگردانی به مقوله سری‌سازی شاید در نگاه نخست کمی عجیب به‌نظر برسد اما گام بلندی در راستای ارتقای مبانی کیفی در سینمای ملی است. سال‌هاست که معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی باید به‌جای خواندن فیلمنامه و پیداکردن گاف‌های سیاسی و جنسی در آن، به مقوله کیفی‌سازی فیلمنامه‌ها ورود پیدا می‌کرد. متاسفانه آلترناتیو این نگاه در سازمان سینمایی، حمایت صرف یا نسبی از برخی پروژه‌هایی است که همین خود زمینه‌های دودستگی بیشتر را میان سینماگران به وجود آورده است. عمده دنباله‌سازهای سینمایی، خود را از جنس سینماگران مستقل تعریف می‌کنند که هیچ حمایت دولتی را پشت‌سر خود نمی‌بینند. این نبود قانون اجرایی، به مفری برای بسیاری از تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران تبدیل شده که در خلأ هیچ قانون بازدارنده‌ای، بتوانند نهایت سوءاستفاده را از این وضعیت به عمل آورده و به سودهای کلان برسند. حالا در چنین وضعیتی باید به فربه‌شدن جریان مافیای سینمایی و زیرک‌شدن آن در دور زدن دیگر قوانین و مظلوم‌نمایی و تغییر مسیر ذائقه مخاطبان توجهی ویژه داشت.

  بی‌اعتنایی به انتقاد مخاطبان و منتقدان

اینکه گفته می‌شود ملاک اول و آخر اکثریت دنباله‌های سینمایی کشور، گیشه است، ادعای بیراهی نیست. در یک سال گذشته، سینمای ایران شاهد مخاطبان بسیاری بود که با دشنام از سالن‌های سینما بیرون می‌آمدند. دلیل این اعتراض آنها که به صفحات مجازی کارگردانان و بازیگران آن فیلم‌ها نیز سرایت پیدا می‌کرد، کیفیت بسیار پایین آن آثار و حتی گول‌زدن مخاطب با تیزرها و کست یک اثر در تلقین یک اثر کمدی یا بانشاط بوده است. حال آنکه سازندگان آن آثار خیلی ساده با این اعتراض‌های بعضا گسترده مخاطب روبه‌رو می‌شدند و برای‌شان مهم نبود که مخاطب با چه میزان رضایتی از سالن خارج می‌شود.

بسیاری از دنباله‌های سینمایی ایران، نمی‌توانند نظر مثبت جامعه منتقدها را به‌دست آورند. این میان، آنها حتی نمی‌توانند مخاطبان عام خود را که جامعه هدف آن آثار هستند، راضی نگه‌دارند؛ بنابراین همچنان بر همان مدار حرکت کرده و نه‌تنها هیج اعتنایی به نظر و رای منتقدان و مخاطبان نمی‌گذارند، بلکه در مواردی زبان به دشنام و انتقاد از آنها نیز می‌گشایند. این جسارت در نتیجه عدم برخورد قانونی و نبود قانونی بازدارنده با این قبیل آثار و سازندگان آنها به وجود آمده است.

متاسفانه در شرایط کنونی فضا به سمتی پیش می‌رود که یک فیلم تا کمی بیشتر از دیگر فیلم‌های روی پرده فروخت، سازندگان آنها، سریعا به فکر برندسازی می‌افتند و در پی ساخت دنباله‌هایی برای فیلم خود هستند، بدون اینکه به دیگر اضلاع رایج دنباله‌سازی توجهی داشته باشند.

* فرهیختگان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«عروس» بهروز افخمی مجدد رونمایی می شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «عروس» در پردیس باغ کتاب تهران اکران می‌شود.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی دوشنبه ۲۳ اردیبهشت ساعت ۲۳ در پردیس باغ کتاب تهران اکران می‌شود.

«عروس» دومین تجربه سینمایی نیکی کریمی محسوب می‌شود.

عوامل و مشخصات فیلم سینمایی «عروس» به شرح زیر است:

کارگردان: بهروز افخمی

بازیگران: ابوالفضل پورعرب، نیکی کریمی، عباس امیری، علی سجادی حسینی، فرحناز منافی ظاهر، رقیه چهره آزاد، اکبر معززی، منصور والامقام

تهیه کننده: سید ضیاء هاشمی

موسیقی: بابک بیات

فیلم‌برداری: نعمت حقیقی

تدوین: محمدرضا مویینی

خلاصه: حمید پسری است که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و شغل و درآمدی ندارد و عاشق دختری به نام مهین می‌شود که خانواده او از وضعیت مالی خوبی برخوردارند و اختلاف طبقاتی باعث می‌شود که پدر عروس با ازدواج آنها مخالفت کند. حمید برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش وارد قاچاق دارو می‌شود و رضایت پدر عروس را بدست می‌آورد. حمید و مهین برای ماه عسل به شمال سفر می‌کند و در بین راه با زنی تصادف می‌کند و حمید از ترس مجازات علی‌رغم مخالفت مهین فرار می‌کند، چون حمید برای کمک به مصدوم برنمی گردد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از اکران«پناه» راضی هستم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: کارگردان «پناه» در نشست نقد و بررسی فیلمش در مشهد با بیان اینکه به سینمای سهراب شهیدثالث و عباس کیارستمی علاقه دارد، گفت که در این فیلم قصد داشته است روی دیگری از هجوم شهری‌ها را به مناطق دست نخورده نشان دهد.

به گزارش سینماپرس، جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی «پناه» باحضور احمد بهرامی کارگردان و حسن مهدوی طراح صدای فیلم  عصر دیروز شنبه ۲۱ اردیبهشت در پردیس سینمایی هویزه مشهد برگزار شد.

احمد بهرامی، کارگردان در ابتدای این نشست در خصوص انتخاب سوژه اولین ساخته‌اش و سختی کار در روستای مصر و کویر گفت: «از ابتدا با دیدن آن منطقه به فکر ساخت فیلم افتادم. یعنی این‌طور نبود که طرحی در ذهنم باشد و بعد منطقه را پیدا کنم. حول و حوش ده سال قبل به عنوان مستندساز به کویر مصر رفته بودم و همراه با یک گروه عکاسی، مستندی را تهیه کردیم. همان روزها به این موضوع فکر کردم که آن روی دیگر اینجا که گردشگرها رفت و آمد می‌کنند، حتما جنبه دیگری دارد و کم‌کم با رفت و آمدهای بیشتر، با آدم‌های این منطقه بیشتر آشنا شدم و تلاش کردم قصه همه آدم‌ها را سروسامانی بدهم و در فیلم بگنجانم. در حقیقت با دیدن لوکیشن و آدم‌ها این طرح به ذهنم رسید.»

کارگردان فیلم «پناه» با بیان اینکه بودجه چنین آثاری در مقایسه با سینمای حرفه‌ای کم است، به فیلم‌برداری در کویر اشاره کرد: «حدود ۱۴_۱۵ جلسه در کویر کار کردیم که کار راحتی نبود. ضمن اینکه بودجه چنین فیلم‌هایی در مقایسه با سینمای حرفه‌ای خیلی کم است و معمولا یک پنجم یا یک سوم بودجه فیلم‌های حرفه‌ای است.»

او در ادامه عنوان کرد که در این فیلم قصد داشته است روی دیگری از هجوم شهری‌ها را به مناطق بکر و دست نخورده نشان بدهد و این سوال را ایجاد کند که آیا گردشگری شدن مناطق بکر درست است یا خیر. به گفته بهرامی او می‌خواسته است تأثیراتی را که فرهنگ‌های بزرگ و شهری روی فرهنگ‌های کوچک می‌گذارند، نشان بدهد.

بهرامی در خصوص استفاده از نابازیگر در فیلمش گفت: «سینمایی که دوست دارم، مدل سینمایی است که سهراب شهید ثالث شروع کرد و ادامه آن را به صورت شاخص آقای کیارستمی انجام داد. من یک دوره یک ساله را با ایشان در موسسه کارنامه گذراندم. کلا علاقه‌ام این نوع قصه‌ها، بازیگران و چنین فیلم‌هایی است. یکی از مولفه‌های این نوع سینما همکاری با نابازیگران است، یعنی آدم‌ها جای خودشان بازی کنند مگر در مواقعی که امکانش نباشد یا آدم مناسبی پیدا نشود. برای همین با چنین سینمایی آشنا بودم و در واقعیت برایم سخت نبود که بخواهم از این آدم‌ها بازی بگیرم.»

او با بیان اینکه استفاده از نابازیگر راه حل‌های خودش را دارد، افزود: «طی سفرهای زیادی که به کویر مصر رفتم، بدون دوربین با این آدم‌ها حرف زدم و بعضی مواقع فقط صدای‌شان را ضبط کردم و بعدا دیالوگ‌هایی را که قرار بود بگویند، حد و حدودش را با آن‌ها در میان گذاشتم و سعی کردم آنچه را که نیاز است از طرف آن‌ها گفته شود، شسته و رفته کنم مثل اینکه روز فیلم‌برداری به مغازه‌دار بگویم یادت است فلان روز می‌گفتی آسمان خدا همه جا یکرنگ است، الان هم همان را بگو. با همه آن‌ها دوست شدم و از این طریق پیش رفتیم.»

این کارگردان با بیان اینکه این فیلم در سه جشنواره خارجی حضور داشته است، عنوان کرد: «این فیلم از حدود سه ماه پیش در گروه هنروتجربه در حال اکران است و از اکران آن رضایت نسبی دارم ولی واقعیت این است که هنروتجربه مخاطبان خاصی دارد و متأسفانه این روزها در اکران عمومی بیشتر فیلم‌هایی فروش می‌کنند که درون مایه طنز و ستاره دارند اما با توجه به بضاعت هنروتجربه از اکران «پناه» راضی هستم.»

این کارگردان سینما درباره فیلم بعدی‌اش هم گفت: «این روزها مشغول رایزنی برای ساخت دومین فیلم سینمایی‌ام با نام موقت «نعمت‌آباد» هستم که کاری کاملاً جدی است و موضوعی اجتماعی دارد که به اواسط دهه ۵۰ برمی‌گردد. اگر سرمایه‌گذاری برای این فیلم مشخص شود کار را کلید می‌زنیم.»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دیدار رئیس سازمان تبلیغات اسلامی با اهالی فرهنگ و ادب افغانستان – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رئیس سازمان تبلیغات اسلامی عصر روز یکشنبه ۲۲ اردیبهشت با جمعی از جمعی از اهالی فرهنگ و ادب افغانستان دیدار کرد.

به گزارش سینماپرس، حجت‌الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی عصر روز یکشنبه ۲۲ اردیبهشت میزبان جمعی از اهالی فرهنگ و ادب این کشور دوست و همسایه بود.

در این دیدار محمدکاظم کاظمی،  سید فضل‌الله قدسی، سرور رجایی،  امین نیایی،  علی‌محمد رضوانی و فروه موسوی به عنوان شاعر و نویسنده حضور داشتند.

همچنین موسی اکبری و محمد اروزگانی از خوشنویسان افغانستان در این دیدار حاضر بودند.

محمدعلی حیدری (کارشناس روابط بین‌الملل)، محمدعلی سرابی (عضو خانه ادبیات افغانستان)، اسدالله امیری (رایزن سابق فرهنگی افغانستان، مدیر بنیاد اندیشه) و عارف جعفری (شاعر و آهنگساز) از دیگر حاضران در این دیدار بودند.

همچنین یکی از اعضای تیپ فاطمیون (مدافع حرم) هم در این دیدار حضور داشت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کانون پخش‌کنندگان سینمای ایران فاقد وجاهت قانونی است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مرتضی شایسته سخنگوی انجمن صنفی کارفرمایی مؤسسات پخش از انحلال کانون پخش کنندگان سابق، نحوه عضوگیری این انجمن و همچنین نحوه فعالیت و نظارت بر باشگاه‌های نمایش فیلم خبر داد.

به گزارش سینماپرس، مرتضی شایسته در گفت‌وگویی با ایسنا با اشاره به اینکه در جلسه انجمن صنفی موسسات پخش درباره انحلال کانون پخش کنندگان سابق بحث‌هایی صورت گرفت، گفت: هیأت امنا کانون پخش‌کنندگان سابق متشکل از داریوش باباییان، بیژن امکانیان و اینجانب بود که با تصمیم هیأت امنا طبق اساسنامه کانون پخش و با توجه به ثبت تشکل صنفی تحت عنوان “انجمن صنفی مؤسسات پخش”؛ منحل اعلام شد.

او در ادامه توضیح داد: هر گونه فعالیتی از این پس تحت نام “کانون پخش کنندگان سینمای ایران” فاقد وجاهت قانونی است و این مهم به اطلاع معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیران مربوطه نیز رسید و از این تاریخ فقط «انجمن صنفی کارفرمایی مؤسسات پخش فیلم سینمایی استان تهران» وجاهت قانونی دارد که عضو خانه سینما بوده و از نظر وزارت کار نیز مراحل قانونی را گذرانده است.

سخنگوی انجمن صنفی کارفرمایی مؤسسات پخش درباره نحوه عضوگیری این موسسه بیان کرد: راه ورود به این تشکل صنفی برای توسعه انجمن صنفی و عضوگیری از طریق دعوت تمامی دفاتر پخش مجاز فیلم‌های سینمایی جهت هر گونه فعالیت صنفی که منافع آن مستقیماً به تمامی اعضاء برمی‌گردد، باز است.

شایسته همچنین با اشاره به نوع فعالیت باشگاه‌های نمایش فیلم توضیح داد: جهت منافع صنفی، باشگاه‌های نمایش فیلم و کنترل انجمن بر روی قرادادهای این باشگاه‌ها که با نظارت مستمر انجام خواهد شد تصمیماتی اتخاذ شد که تعیین یک ناظر از سوی کمیته باشگاه‌ها به منظور فعال‌تر و شفاف‌تر کردن فعالیت باشگاه‌ها، بروز کردن قراردادهای مالی و کمک به بهره‌وری بهتر و بیشتر این مراکز با ارایه فیلم‌های روز و قوی از جمله آن است. لازم به ذکر است که باشگاه‌ها و مراکز نمایش مانند سینماهای سیار فقط از طریق انجمن صنفی مؤسسات پخش می‌توانند به فعالیت ادامه دهند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نقش‌ها در محافل خصوصی و بین افراد خاص تقسیم می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: عبدالرضا اکبری از دلیل کم‌کاری اخیرش می گوید و معتقد است هیچ نظارتی بر نحوه تقسیم نقش‌ها بین بازیگران وجود ندارد.

به گزارش سینماپرس، عبدالرضا اکبری بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر در گفتگو با خبرنگار صبا درباره کارهای جدید خود گفت: در حال حاضر سر هیچ پروژه‌ای نیستم و مشغول تدریس در دانشگاه هستم.  

وی دلیل کم کاری‌ اخیرش را اینگونه توضیح داد: فیلمنامه نیست و به طور کلی پیشنهادها کم شده است. دو سه مورد کار پیشنهاد شد که فیلمنامه‌ها را خواندم و متاسفانه ضعیف بودند. در نوشتن فیلمنامه‌ها دقت و وسواس به کار نمی رود. شخصیت پردازی‌ها، دیالوگ نویسی‌ها، حتی تیمی که قرار است کار را انجام بدهد خیلی حرفه ای نیستند به همین دلیل ترجیح می دهم بیکار باشم تا اینکه کارهای ضعیف را بازی کنم.  

اکبری نقدی به نحوه پیشنهاد نقش‌ها نیز داشت و گفت: نقش‌ها معمولا در یک سری از محافل خصوصی و بین افراد خاص بدون هیچگونه نظارتی و خیلی ناعادلانه تقسیم می شود و این سوال پیش می آید که چرا یک عده تماما در حال بازی در تله فیلم‌ها، فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی هستند و بسیاری از بازیگران بیکار هستند.  

بازیگر سریال «آنام» ادامه داد: من و خیلی دیگر از بازیگران عضو انجمن بازیگران هستیم اما پیشنهادهای زیادی به ما نمی شود ولی این روزها مشاهده می شود که یک سری افراد بیشتر بازی می کنند که نه در خانه سینما و نه در دیگر انجمن‌های بازیگری عضو نیستند ولی به دلیل روابطی که دارند و به دلیل اینکه سرمایه گذاری‌ها بیشتر خصوصی و خانوادگی است نقش‌ها را بین خودشان تقسیم می کنند. این‌ها مسایلی هستند که از بحث مدیریتی و نظارتی خارج شده است.  

اکبری در پایان درباره تئاترهای جدید خود توضیح داد: سال گذشته نمایشنامه «زن نیک ایالت سچوان» از برتولت برشت را در تماشاخانه مهر کارگردانی کردم و روی صحنه بردم و اگر سالن نمایش خوبی پیدا کنیم، احتمال دارد این اثر مجدد روی صحنه برود. همچنین مشغول انتخاب نمایشنامه جدیدی هستم که روی صحنه ببرم.  

مشاهده خبر از سایت منبع