سینماپرس: منیژه حکمت کارگردان و تهیهکننده سینما ضمن گلایه از سیاستهای مدیران دولت یازدهم در حوزه فرهنگ و سینما، تأکید کرد راه برونرفت از این شرایط تغییر ساختار مدیریت سینما است.
به گزارش سینماپرس، منیژه حکمت تهیهکننده و کارگردان سینما در گفتگو با مهر، درباره وضعیت سینمای ایران در سال گذشته و انتظاراتی که برای سال پیش رو دارد، گفت: انحطاط فرهنگی بهخصوص در عرصه سینما، مُهری است که بر پیشانی دولت آقای روحانی خورده است و به راحتی هم نمیتوانند آن را پاک کنند، انحطاطی که به نظرم زوال سینمای ایران را رقم زده است.
وی در تشریح این موضع بیان کرد: طی ۶ سال گذشته اتفاقهایی در سینمای ایران رخ داده که فکر میکنم همه این اتفاقها فکر شده بودهاست، اتفاقهایی که باعث حذف بدنه اصلی سینما به خصوص سینمای مستقل بوده است.
کارگردان فیلم سینمایی «جاده قدیم» توضیح داد: حضور کسانی که میتوان آنها را نامحرمان در سینما دانست، باعث شد تا بدنه سینما صدمه ببیند و به انحطاط در این هنر صنعت کمک کند. معتقدم ضربهای که طی ۶ سال گذشته به سینما وارد شده، در هیچ دولتی که روی کار آمده وارد نشده است.
وی با اشاره به اینکه این نوع از سیاستگذاریها در عرصه سینما منجر به حذف تولیدکنندگان اصلی سینما شده است، بیان کرد: ورود اشخاص، سازمانها و ارگانهای مختلف به سینما چه دلیلی دارد؟ بر این باورم با توجه به اینکه مدیران فرهنگی این دولت، راه ورود گروههای مختلف به سینما را باز کردهاند، باید علت این مساله را توضیح دهند.
این کارگردان سینما توضیح داد: پیشبینی خوبی برای سال آینده سینمای ایران ندارم و فکر میکنم مدیران فرهنگی چارهای ندارند جز این که آلودگیهایی که در سینما بوجود آوردهاند را از بین ببرند.
حکمت در پایان گفت: برای رهایی از این شرایط نیاز به تغییر ساختار مدیریتی در سینما داریم.
سینماپرس: با گسترش بحران کرونا در سراسر اروپای شرقی و مرکزی و تعطیلی سینماها، سینماداران و تولیدات سینمایی با بحران رو به رو شدهاند.
به گزارش سینماپرس به نقل از هالیوود ریپورتر، مسئولان سینماهای لهستان از جمله زنجیرههای سینمایی «هلیوی»، «مولیتکینو» و «سینما سیتی» از دولت کمک خواستهاند تا بتوانند مانع موج ورشکستگی این بخش به دلیل بحران کرونا شوند.
در نامهای سرگشاده که برای وزارت توسعه لهستان ارسال شده، سینماداران با تاکید بر اینکه سینماها نخستین صنایعی هستند که به شدت تحت تاثیر این بیماری همهگیر قرار گرفتهاند، نوشتهاند: ما ضمن تحمل هزینههای سنگین وام، اجاره و حقوق کارمندان، قادر به ایجاد درآمد نیستیم. ما هیچ راهی برای جایگزین کردن منابع فعلی سینما با منابع دیگر نداریم و درآمدمان در این مقطع صفر است.
این در حالی است که سینماهای لهستان از ۱۲ مارس (۲۲ اسفند) از سوی دولت تعطیل شدند.
در این نامه سینماها از دولت خواستهاند تا دست به اقدامی هدفمند بزند؛ از جمله سوبسیدی برای دستمزد کارمندان تعیین کند که موجب محدود شدن اخراج آنها شود و در عین حال صندوقی برای کمک به تولید فیلم ملی لهستان تعیین کند.
سینماهای سراسر اروپای شرقی و مرکزی بسته هستند و این امر پس از گسترش سریع ویروس کرونا در ایتالیا انجام شد تا بتوانند با فاصله اجتماعی مانع گسترش این ویروس شوند.
با این حال پیش از تعطیل رسمی سینماها، این مراکز به دلیل کاهش حضور تماشاگران با بحران روبه رو شده بودند و در آخر هفته ۱۳ تا ۱۵ مارس، (جمعه تا یکشنبه پیش) با کاهش ۹۰ درصدی مخاطب روبه رو شده بودند. برای تماشای فیلم جدید وین دیزل یعنی «بلاد شات» و کمدی اکشن «جاسوس من» دیوید باتیستا تنها هزار نفر در سراسر لهستان به سینما رفته بودند.
درآمد کلی فروش بر طبق مرکز سینمای کرواسی در آن آخر هفته ۳۸ هزار دلار بود که در مقایسه با ماه پیش که ۳۱۷ هزار دلار بود، بسیار پایینتر آمده بود. برمبنای گزارش شبکه سینماهای مستقل کرواسی، تا زمان بسته بودن سینماها، آنها ماهانه حداقل ۱۵۵ هزار دلار ضرر میدهند.
صربستان نیز با همین مشکلات مواجه است و «بلاد شات» آخر هفته پیش تنها ۱۱۲۱ بلیت فروخت. دولت صربستان از ۱۵ مارس (۲۵ اسفند) دستور تعطیلی همه مراکز تجمع را صادر کرد. در این دستور هر چند سینماها به طور مشخص نام برده نشدند اما «سینه پلکس» که زنجیره ملی سینماهای کشور است، اقدام به تعطیلی سینماهایش کرد و پس از آن دیگر سینماهای زنجیرهای نیز تعطیل کردند.
رومانی نیز شرایطی مشابه دارد و فروش آخر هفته ۹ تا ۱۵ مارس (۱۹ تا ۲۵ اسفند) به ۲۹۷ هزار دلار رسید. هفته پیش از آن فروش سینماهای رومانی ۱.۳۴ میلیون دلار بود.
در این کشورها همه تولیدات بین المللی و داخلی که برای ماههای مارس یا آوریل برنامهریزی شده بود نیز به تعویق افتاده است.
توزیع کنندگان فیلم به راهحلهای جایگزین روی آوردهاند از جمله «متنفر» فیلم جدیدی از یان کوماسا که نامزدی اسکار را در کارنامه دارد ۱۲ روز پس از آنکه در سینماهای لهستان به نمایش درآمد اکنون به صورت VOD (ویدئو هنگام درخواست) در دسترس قرار گرفته است.
سینماپرس: فیم کوتاه «شهربازی» به کارگردانی کاوه مظاهری به مدت یک ماه و به صورت آنلاین نمایش داده میشود.
به گزارش سینماپرس، از ۷ فروردین، ساعت ۱۲ ظهر، به مدت یک ماه در سایت و اپلیکیشن وُدیو به صورت آنلاین نمایش داده خواهد شد.
شهربازی با کسب جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی مسابقه بین الملل جشنواره فویل در ایرلند شمالی، به عنوان نماینده ایران در رشته فیلم کوتاه داستانی برای رقابت در جوایز آکادمی اسکار ۲۰۲۱ معرفی شده است.
این فیلم درباره خانوادهای است که برای فرار از موقعیت بد اقتصادی، با جانشان بازی میکنند تا پول بیشتری به دست بیاورند.
سونیا سنجری، سروش سعیدی و آرتین ربیعی بازیگران اصلی فیلم هستند.
از دیگر عواملی که با مظاهری در ساخت این فیلم همکاری داشتهاند میتوان به سپینود ناجیان همکار فیلمنامه نویس، بهروز بادروج مدیر فیلمبرداری، پویان شعله ور تدوینگر، رها دادخواه طراح صحنه و لباس، کیتو سیکوئرا آهنگساز، حسنا خان محمدی چهرهپرداز، هادی معنوی پور صدابردار، حسین قورچیان صداگذار، مهدی برجیان مجری طرح و مدیر تولید، بهنام راهنمایی دستیار اول کارگردان، مینا همدانی برنامه ریز، محمد معصومی عکاس و سوسن آذری طراح پوستر اشاره کرد. تهیه کنندگی آن مشترکا بر عهده کاوه مظاهری، سروش سعیدی و پویان صدقی بوده است.
این فیلم محصول مشترک ایران و کانادا و شرکت دارواش فیلم و تری براز فیلم بوده است.
سینماپرس: داود فتحعلی بیگی که از وی به عنوان آقای هنرهای نمایشی ایران نام برده می شود همزمان با نوروز ۱۳۹۹ با انتقاد شدید نسبت به بی توجهی مسئولان سینما، تلویزیون و تئاتر کشور نسبت به پاسداشت و توجه به آیین های ایرانی-اسلامی گفت: فرهنگ و هنر در کشور ما مرعوب غربی ها شده است.
این دارنده مدرک درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: متأسفانه در این وانفسا نه از سمت مدیران تئاتری اهتمامی برای توجه به آیین های ارزشمند ایرانی-اسلامی دیده می شود نه سینما و تلویزیون به این موضوعات مهم اهمیت می دهند! وضعیت تئاترهای آیینی و سنتی ما خیلی خوب نیست چرا که ما مکان مشخصی برای فعالیت نمایشگران آیینی سنتی مان نداریم تا این افراد بتوانند در این مکان های فعالیت کنند و آثار هنری شان را ارائه دهند. ما قرن ها پدیده های فرهنگی و هنری به ویژه در قلمروی هنر نمایش داریم که با این همه سابقه و تنوع فرهنگی نداشتن یک مکان ملی برای برگزاری آیین های نمایشی و نمایش های آیینی و ملی مان نداریم و از طرفی سینما و تلویزیون نیز به این موضوع اهمیتی نمی دهند.
وی ادامه داد: تا زمانی که این آیین ها در بین مردم زنده بود و مردم آنها را در قالب نمایش، نقالی و… به صورت زنده در مراسم ها و آیین ها و به طور کل در زندگی شان شاهد بودند تأثیر آنها در فرهنگ کلی جامعه نیز نمود داشت. آیین های سنتی ایرانی-اسلامی در صورتی زنده می مانند که از اجرای آنها به در قالب های هنری مختلف حمایت شود و آثار هنری مربوط به این آیین ها مدام ساخته شوند.
فتحعلی بیگی با بیان اینکه زمانی که نقالی زنده بود مردم پای اجرای نقال می نشستند و از او فرهنگ و ادب می آموختند اظهار داشت: جوانمردی، وطن پرستی، دین داری و… از مسائلی بودند که افراد در این آیین ها آن ها را می آموختند و این تأثیر به شکلی ادامه دار خارج از آن فضای فرهنگی هنری به داخل جامعه می آمد اما با کنار گذاشتن این آیین ها در تئاتر، سینما و تلویزیون نمی توان انتظار داشت که فرهنگ غنی این آیین ها حداقل زنده بماند.
این پژوهشگر برجسته خاطرنشان کرد: آشنا شدن با هنر اروپایی و این تصور که هنر غنی و باارزش آن چیزی است که غربی ها به نمایش می گذارند باعث شد تا هنر ما مرعوب غرب شود و فرهنگ غنی ایرانی اسلامی ما که می توانست با به وجود آمدن سینما شکلی جهانی به خود بگیرد کنار رفت و به تبع آن مسئولان نیز نتوانستند این وضعیت را مدیریت کرده و در نهایت می بینیم که امروز خطر بزرگی فرهنگ و هنر غنی ما را تهدید می کند. در واقع زنگ خطر برای از بین رفتن فرهنگ ایرانی-اسلامی در کشور مدت ها است شنیده می شود!
وی در پایان اظهاراتش افزود: اهمال کاری مسئولان باعث شده بخشی از جامعه به سمت فرهنگ غرب گرایش پیدا کند؛ این در حالی است که ما باید فرهنگ و آیین های ایرانی-اسلامی را در کشورمان پاس بداریم و در تولید آثار فرهنگی و هنری مان به این مقوله توجه ویژه داشته باشیم.
سینماپرس: سال گذشته بونگ جون هو با ساخت شاهکاری به نام «انگل» توانست برای اولین بار نخل طلای کن را به کره جنوبی ببرد و این موفقیت با درخشش «انگل» در اسکار پایان یافت و بونگ جون هو توانست با این فیلم تاریخ سازی کند و علاوه بر جایزه بهترین فیلم بینالمللی، جایزه بهترین فیلم اسکار را که تا سال گذشته تنها به فیلمهای زبان انگلیسی داده شده، به دست آورد.
علی ناصری: «انگل» شاید بهترین فیلمی است که در چند سال اخیر توانسته نخل طلای کن را از آن خود کند، فیلمی تلخ و سیاه با دیدگاهی رادیکال نسبت به فاصله طبقاتی و خصلت افراد در طبقات اجتماعی مختلف با نیم نگاهی به اصلاحات لازم در این طبقات است که به شدت جذاب و پر انرژی روایت می شود. «انگل» عنوانی به شدت تند و سر راست برای ارائه دیدگاهی است که نسبت به کاراکترها میتواند از سوی سازنده فیلم وجود داشته باشد. کاراکترهایی که ابتدا در زیرزمینی پایین شهر زندگی میکنند و به شکلی مخرب، انگل وار و موذیانه سعی دارند به خانه مجللی در بالای شهر راه پیدا کنند. آنها با تخریب افرادی از طبقه خود به خانه مجلل راه پیدا میکنند و با ولعی ناشی از عدم تجربه حس ثروتمند بودن قصد دارند از فرصت زندگی کردن در خانهای بسیار مجلل استفاده کنند.
موقتی بودن حس لذت بردن از قرار گرفتن در موقعیت فردی ثروتمند باعث میشود کاراکترهای ذوق زده تمام تلاش خود را برای استفاده از موقعیت شکل گرفته به کار ببرند و این عجله و وسوسه باعث میشود کاراکترها در وضعیتی غیر قابل کنترل قرار بگیرند. ورود مستخدم اخراج شده و مراجعه کاراکترها به زیرزمین و پیدا کردن همسر مستخدم سابق و بازگشت صاحبان خانه باعث میشود تا همه کاراکترها در یک مکان و موقعیتهای مختلف قرار بگیرند. در واقع فیلمساز قصد دارد با ارائه تحلیلی منطقی از رفتارهای نشأت گرفته از زندگی ایزوله در برابر مشکلات و دغدغهها، ارتباط مخاطب با حساسیتها و وسواسهای افراد ثروتمند را برقرار کند و نفرتی که منشأ آن همین حساسیتها است منطقی جلوه دهد و این اتفاق دقیقاً رخ میدهد و نفرتی کاملاً منطقی شکل میگیرد.
در واقع در قسمتی از «انگل» وقتی کاراکترهای اصلی فیلم مجبور به پنهان شدن در زیر مبل خانه کارفرمایشان میشوند در میزانسنی که موقعیت طبقاتی کاراکترها را به شکلی شاید نمادین (روی مبل افراد ثروتمند و زیر مبل فقرا) نشان میدهد دیالوگهای بیان شده در بین زن و شوهر روی مبل نفرتی را در کاراکترهای زیر مبل شکل میدهد که پایان قصه را رقم میزند.
فیلمساز هیچ تعارفی با مخاطب خود ندارد، به راحتی در میزانسنهایش نشان میدهد که منظورش از انگل چیست، او تنها کاراکترهایش را که مثل حیوانات موذی بدون اطلاع صاحب خانه در زیر مبل و وسایل خانهاش جا به جا میشوند یا مثل موشهای فاضلاب در زیرزمین زندگی میکنند، انگل نمیداند. از نظر بونگ جون هو همه کاراکترها همانند انگل در حال تخریب جامعهای هستند که در آن زندگی میکنند. ماهیت یک انگل زندگی در بخشی از بدن یک موجود زنده و تخریب آن بخش به دلیل تأمین تغذیه خود است و میبینیم هرچند کاراکترهایی که از پایین شهر به خانه پارک آمدهاند در بر هم زدن آرامش و ثبات خانه به شکلی ناملموس (برای صاحبان خانه) به طور کامل تأثیرگذار هستند، اما خودخواهی، تکبر و خودبرتربینی خانواده پارک به شدت در شکلگیری نفرت بین سه خانوادهای که در «انگل» میبینیم تأثیرگذار است.
ساختار فیلمنامه «انگل» به گونهای است که اتفاقات، در پی هم به شکلی دومینو وار پس از یکدیگر رخ میدهند و نقش فیلمنامهنویس در چیدمان اتفاقات و شکلگیری مسیر قصه با وجود اینکه فیلم مملو از حادثه است، چندان احساس نمیشود و حتی نگاه استعاری و نشانهگذاریهای فیلمساز در بطن قصه اثر به شکلی گنجانده شده که در ذهن مخاطب نیز در پس سرگرمی و جذابیت نقش میبندد.
ساختار فیلمنامه بونگ جون هو به شکلی است که علت اتفاقات و تغییر مسیر قصه در هر لحظه از موقعیت اجتماعی کاراکترها ناشی میشود و در واقع بونگ جون هو اساس فیلمنامهاش را به شکلی خلاقانه در جایگاه اجتماعی کاراکترها قرار داده و با نگاهی تند و سر راست همه کاراکترهایش را نقد کرده و به چالش میکشد.
همچنین از چند عنصر تصادف که قرار گرفتنشان در قصه «انگل» ممکن بود با سادهانگاری فیلمنامهنویس کلیت اثر را به بیراهه ببرد، میتوان به بارانی اشاره کرد که خانواده پارک را مجبور میکند تا به خانه برگردند و همین باران که خانواده پارک را از یک تفریح و پیکنیک منصرف کرده زندگی خانواده کیم را غرق در آب میکند و همان شب آنها مجبور میشوند در وضعیت وحشتناکی قرار بگیرند در حالی که پارک و همسرش در خانه خودشان به خواب رفته و از طرفی گوک مستخدم قدیمی به همراه همسرش در وضعیت بدتری به سر میبرد.
موقعیتی که با ایدههای خلاقانه فیلمنامهنویس مملو از اتفاق است، «انگل» را به فیلمی تبدیل کرده که ریتم و ضرباهنگی دقیق دارد و مخاطب را از ابتدا تا انتها با خود همراه میکند. مسیری که فیلم برای رسیدن به پایان تلخ و شگفتانگیز «انگل» طی میشود بسیار دقیق با جزئیاتی است که مخاطب میتواند اتفاق پایان فیلم را بپذیرد.
«انگل» به طور قطع بهترین فیلم بونگ جون هو است و جایزه نخل طلای کن در سال ۲۰۱۹ از معدود جوایزی است که در این سالها به فیلمی داده شده که از دیگر آثار حاضر در بخش مسابقه بهتر است. «انگل» را میتوان در کنار «داگویل» لارس فون تریه ترسناکترین فیلم اجتماعی قرن ۲۱ دانست که آینهای در برابر مخاطب خود قرار میدهد و بیننده را وادار به دیدن زشتترین نقاط و نکات در زندگیاش میکند.
سینماپرس: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به نامه جمعی از هنرمندان ایرانی به هنرمندان جهان، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: هنرمندان ایران در کنار مدافعان سلامت میمانند.
به گزارش سینماپرس، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به نامه جمعی از هنرمندان ایرانی به هنرمندان جهان، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: هنرمندان ایران در کنار مدافعان سلامت میمانند.
در متن توئیت سیدعباس صالحی آمده است:
«نامه جمعی از هنرمندان ایرانی به هنرمندان جهان، پژواک گستردهای در غرب داشته و دارد.
در بخشی از نامه میخوانیم:
مردم ایران امروز با دو بحران مواجه اند؛ بحران مشترکی به نام کرونا که میشناسید و بحران تحریم که کاش هرگز نشناسید.
هنرمندان ایران در کنار مدافعان سلامت میمانند.»
چند روز قبل ١۵ نفر از چهرههای سینمایی و فرهنگی، نامهای را تحت عنوان «نامه جمعی از هنرمندان ایرانی به هنرمندان جهان» تنظیم و آن را جهت امضای سایر هنرمندان سینما، موسیقی، تئاتر، تجسمی و معماری، منتشر کردند.
این نامه به سرعت به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی، فرانسه، ژاپنی و چینی ترجمه شد و پس از افزوده شدن بیش از ۲۷۰ نفر از چهار روز قبل – که در حال افزایش است – برای خبرگزاریها، رسانهها و روزنامههای مختلف جهان ارسال شد.
در متن این نامه، با اشاره به وضعیت شیوع ویروس کرونا در ایران و جهان، از هنرمندان آگاه و مسئول جهان خواسته شده تا نسبت به تحریم ایران – جهت تهیه و ورود دارو و تجهیزات پزشکی – واکنش نشان دهند.
کتاب «حاج قاسم»نوشته علی اکبر مزدآبادی جستاری در خاطرات حاج قاسم سلیمانی است.