سینماپرس: نایب رئیس شورای مرکزی کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران، گفت: همواره فیلمنامه بنیان اصلی هر فیلمی دانسته شده است، اما در عمل به فیلمنامهنویسان بهاندازه جایگاه طبیعیشان بها داده نشده و از مناسبات تولید حذف شدهاند.
به گزارش سینماپرس، حجت قاسمزادهاصل در گفتوگو با ایرنا درباره اهمیت فیلمنامهنویسی در سینما، اظهار داشت: فیلمنامهنویسها میدانند که سختترین مرحله در فرآیند فیلمنامهنویسی نوشتن «طرح فیلمنامه» است. خط اصلی داستان، خلق شخصیتهای اصلی، روابط کنشی و واکنشی، منحنی رفتاری شخصیتها، شروع و پایان داستان و پیشبینی ساختار فیلمنامه، همگی در مرحله «طرح فیلمنامه» انجام میشود.
وی افزود: متأسفانه، نه در سینمای ایران، نه در تلویزیون، نه تهیهکنندههای خصوصی و نه تهیهکنندههای دولتی هرگز دستمزدی برای نگارش طرح در نظر نگرفتهاند! قرارداد نگارش فیلمنامه بعد از ارائه طرح بسته میشود؛ یعنی همیشه اولین دریافتی نویسنده، برای شروع نگارش فیلمنامه بوده است.
نایب رئیس شورای مرکزی کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران با اشاره به طرح حمایتی بنیاد سینمایی فارابی از فیلمنامههای اقتباسی گفت: برای اولین بار است که فارابی از نویسندگان دعوت میکند «طرح فیلمنامه» ارائه کنند و قرار است برای آن دستمزد پرداخت کند. این یک قدم بزرگ در راه اصلاح مناسبات فیلمنامهنویسی در ایران است.
قاسمزادهاصل افزود: ممکن است خرید «طرح فیلمنامه» به نظر ساده و بدیهی بیاید، اما همین امر ساده تا به امروز در سینمای ایران نادیده گرفته شده بود. این کار بهادادن به اندیشه است، ارزش گذاشتن برای وقت و عمر فیلمنامهنویسان است. امیدوارم فراگیر و بدل به گامی برای اصلاح ساختارهای سینمایی ایران شود.
به گزارش ایرنا، هفته گذشته بنیاد سینمایی فارابی در جهت سیاستهای حمایتی سازمان سینمایی و سمعی و بصری کشور، برای حمایت از تولید فیلمهای اقتباسی فراخوان داد. هدف از این اقدام تقویت پیوند میان سینما و ادبیات داستانی و تشویق نویسندگان و تولیدکنندگان فیلم است و بر این اساس قرار است بنیاد سینمایی فارابی، طرح حمایت از تولید فیلمهای اقتباسی را به اجرا گذارد.
روز گذشته نیز حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی در صفحه توئیتری خود در حمایت از این طرح نوشت: حمایت از اقتباس سینمایی، همافزایی ادبیات و سینما و فرصت طرفینی است. نویسندگان با واگذاری اثر به تهیهکنندگان، سینما را غنا میبخشند؛ متقابلا کمک سینما به ادبیات داستانی برای بیشتر دیدهشدن اثر ادبی.
وی همچنین از نویسندگان خواست این طرح را جدّی بگیرند.
سینماپرس: در پی درگذشت صدیقه کیانفر، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون، مدیران و نهادهای هنری، پیامهای تسلیتی را منتشر کردند.
به گزارش سینماپرس، صدیقه کیانفر، بازیگر پیشکسوت تئاتر، تلویزیون و سینما، صبح امروز (دوشنبه پنجم خرداد) در منزل شخصی خود به علت ایست قلبی، در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
در پی در گذشت این هنرمند، مدیران و نهادهای عرصه فرهنگ و هنر، پیامهای تسلیت زیر را منتشر کردند.
سیدمحمد طباطبایی، مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت در پیام تسلیت درگذشت صدیقه کیانفر نوشته است: «درگذشت بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و رادیو سرکار خانم صدیقه کیانفر در روزگاری که فاصله اجتماعی اگرچه نتوانسته دلها را دور کند اما دیدارها را دیر و دچار تاخیر کرده است تاثری مضاعف بر دل نهاد. آن زندهیاد با نقشآفرینی در فیلمها و سریالهای خاطرهانگیزی تصویر خود را در ذهن مخاطب ماندگار کرده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای هنری ایشان، حضور در همه عرصههای هنرهای نمایشی است؛ سینما، تلویزیون، رادیو و تئاتر. مرحومه صدیقه کیانفر در سالهای اخیر در نهمین دهه زندگی خود بر روی صحنه تئاتر حضور یافته و با نسل جوان همکاری کردند که نشان از توان هنری و انگیزه و دغدغهمندی ایشان داشت. اینجانب درگذشت عضو محترم و فعال موسسه هنرمندان پیشکسوت را به هنرمندان عزیز و خانواده محترم به ویژه فرزند عزیزشان تسلیت گفته و از درگاه پروردگار متعال برای آن مرحومه مغفرت و برای بازماندگان صبر مسئلت میکنم.»
شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمای ایران هم پیامی به این شرح منتشر کرد: «با اندوه و تاسف فراوان بازیگر پیشکسوت، بانو صدیقه کیانفر دعوت حق را لبیک گفت و به آرامشی بیکران و ابدی پیوست. شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمای ایران درگذشت این هنرمند دوست داشتنی و مهربان را به خانواده ایشان، همکاران و هموطنان هنردوست تسلیت عرض می نماید. همچنین امیدواراست اینک که امکان برپایی مراسم تشییع بر روال همیشگی میسر نیست، در اولین زمان مناسب مراسم یادبود و بزرگداشتی درخور جایگاه این هنرمند عزیز برگزار نماید.»
حمید شاهآبادی، معاون صدا و سیما، پیام تسلیتی به این شرح منتشر کرده است: «درگذشت هنرمند پیشکسوت عرصه فرهنگ و هنر کشورمان، مرحومه صدیقه کیانفر را به مردم هنردوست ایران، اصحاب فرهنگ و هنر، دوستداران و بهویژه خانواده محترم آن مرحومه تسلیت میگویم.
این هنرمند گرانقدر عرصه رادیو، تئاتر و تلویزیون نامی نیک از خود به یادگار گذاشت و بازیگری هنرمندانه او در نمایش های رادیویی در تاریخ به یادگار خواهد ماند.»
حمیدرضا افتخاری، مدیر رادیو نمایش هم در پیام تسلیت خود آورده است: «بی شک فقدان هنرمند بزرگی چون سرکار خانم صدیقه کیانفر که در تمام طول عمر هنری خود جشنواره و با عشق به مردم سرزمینش ایفای نقش کرده است برای جامعه هنری، بخصوص رادیو نمایش ضایعه ای دردناک و جبران ناپذیری است.
درگذشت بانو صدیقه کیانفر، هنرمند پیشکسوت رادیو، تئاتر، سینما و تلویزیون را به خانواده آن مرحوم و جامعه نمایش بخصوص هنرمندان اداره کل هنرهای نمایشی رادیو تسلیت میگویم و از خدای متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.»
خانه هنرمندان ایران هم در پیام درگذشت این هنرمند پیشکسوت آورده است: «هنرمند گرامی، صدیقه کیانفر از بازیگران برجسته سینما و تلویزیون بود که در دوران فعالیت هنری خود، نقشهای به یادماندی بسیاری را به روی صحنه برد. او علاوه بر حضور در صحنه هنرهای نمایشی، در گویندگی نیز صدای دلنشینی داشت که همچنان در حافظه ذهن ما باقی مانده است.
درگذشت این هنرمند برجسته را به خانواده محترم ایشان و به ویژه به جامعه هنری کشور تسلیت میگوییم و از خداوند متعال برای آن مرحومه روحی شاد و آرام طلب داریم.»
سینماپرس: کیوان علیمحمدی به تحلیل و بررسی چرایی عدم پرداختن به گونههای مختلف در سینما پرداخت.
به گزارش سینماپرس، کیوان علیمحمدی کارگردان سینما در گفت و گو با خبرنگاران جوان، درباره پرداختن به موضوعها و ژاترهای مختلف گفت: اصولا وقتی کلمه ژانر را میشنوم برای من یک خصلت محافظه کارانه تداعی میکند و خیلی با مقوله ژانر کنار نمیآیم و اگر بخواهیم اساسی در مورد آن صحبت کنیم، متعلق به سینمای امریکا است. در آن جا وقتی در مورد ژانرهای مختلف صحبت میکنیم یعنی مخاطب کاملا میداند در سینما با چه نوع فیلمی از نظر تماتیک، نوع قاب بندی و روایت، نورپردازی و … روبرو میشود. او افزود:، اما اگر منظور از ژانر گونههای متنوع است که متاسفانه سینمای ما در طول سالها به گونهای از فیلمسازی بها داده و آن هم به اصطلاح اجتماعی است به این دلیل فیلمسازانی که به سمت این نمونه از سینما میروند سعی میکنند فیلم را سوار بر یک موضوع هولناک کنند تا تمام هولناکی یک اتفاق بتواند دیگر ضعف هایشان را بپوشاند و مخاطب جذب آن شود، بدین علت در فیلمها لزوما فیلمبرداری، قاب، میزانسن، نورپردازی خوب نمیبینید، تدوین و صدای خلاقانه نمیشنوید، اما برای سازندگان به نوعی تولید چنین فیلمهایی موفقیت از پیش تعیین شده است.
این کارگردان اضافه کرد: البته این روند فیلمسازی را در سینمای مستندمان هم داریم که باعث شده افراد جوان با گرایش مستندسازی به سمت تولید اثری با موضوع اعتیاد، ابتذال اخلاقی و … بروند و با گنجاندن موضوعی هولناک، ضعفهای خود را پشت آن پنهان کنند و در نهایت اثری سطحی ایجاد شود و مهمتر اینکه از اصل این سینما دور شوند.
او افزود: به عنوان نمونه در بحث سینمای مستند، هماکنون در حال دیدن سریال مستندی درباره باشگاه بسکتبال شیکاگو بولز و با محوریت مایکل جردن هستم که متعلق به نتفلیکس است، در آن شاهد روایت کاملا حساب شده، تدوین فوق العاده، باند صوتی و پژوهش خوب و… خواهید بود این است که میتوان یک اثری با ساختاری کاملا درست و جذاب را بدون وقفه، ساعتها دید.
این کارگردان گفت: متاسفانه اگر فیلمسازی در سینمای ما بخواهد گونه جدیدی به جز آن چیزی که مرسوم است را بسازد برچسبهای مختلفی به او زده میشود، اما به شخصه و با همه دشواریها سعی کردم فیلمهای متفاوتی تولید کنم.
علیمحمدی بیان کرد: معتقدم سینما یعنی ضیافت باشکوه که میتوان در رنگ، نور، صدا، تصویر، تدوین و قصه غرق شد و یک تجربه ناب صوتی و بصری را مشاهده کرد، ولی واقعا در فیلمهای این سالها میتوان دید؟!
او ادامه داد: این نوع ساختار غلط از قصه تا بخش تکنیکال در سینمای به اصطلاح کمدی ما نیز وجود دارد و بواسطه آن هر خوراک سطح پائین با شوخیهای رکیک و جنسی را به مخاطب عرضه میکنند.
علیمحمدی عنوان کرد: تمام مشکلات ناشی از این جریان در روند کلی سینما اختلال ایجاد کرده است.
کتاب «گفت و گو با چارلی» شامل ۱۰ داستان کوتاه از نویسندگانی، چون جان آپدایک، الیزابت هاردویک، مایکل بایرز، دبرا آیزنبرگ، جالرز باکستر، رابین بردفورد، پری کلاس و… است.
سینماپرس : تک آهنگ «شروع ناگهان» به آهنگسازی علیرضا افکاری و خوانندگی علیرضا قربانی در قالب تیتراژ فصل دوم سریال «هم گناه» به کارگردانی مصطفی کیایی منتشر شد.
سینماپرس: محسنی نسب گفت:نمایندگان مجلس باید بدانند و آگاه باشند مردم با سینما قهر کرده اند و کمتر از یک درصد برای دیدن فیلم میروند.
به گزارش سینماپرس، محسن محسنی نسب نویسنده، تهیه کننده و کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگاران جوان،درباره مهمترین خواسته اش از نمایندگان مجلس یازدهم گفت: پایه هر کشوری فرهنگ است یعنی طبیعتا انسان اول مسیر را پیدا میکند بعد در آن مسیر سازندگی را انجام میدهد.
او افزود:اصلیترین و ریشه ایترین کاری که هرکشوری باید انجام دهد نگاه کارشناسانه و درست به مسائل فرهنگی و از همه مهمتر سینماست، چون سینما به عنوان هنر هفتم جامع تمام هنرها و فرهنگها و تاثیرگذارترین است.
این کارگردان بیان کرد: سالها در قوه مقننه و مجریه به حوزه سینما بی توجهی شده است و امیدوارم با توجه به فضای موجود در مجلس، نمایندگان به نتیجه و برنامه ریزی برسند که در سالهای آینده سینما حتما رشد کند.
محسنی نسب گفت: این عزیزان باید بدانند و آگاه باشند مردم با سینما قهر کرده اند، کمتر از یک درصد برای دیدن فیلم میروند، نسبت به فرهنگ بی تفاوت شده اند و اساسا سینما رفتن در سبد تفریحاتشان وجود ندارد و این برای جامعهای که ادعای یک حکومت دینی و فرهنگی و ایدئولوژیک دارد، فاجعه است.
سینماپرس: منصور لشکری قوچانی از مشکلات اقتصادی سینما و اینکه عده ای کم سالم کار می کنند، گلایه کرد.
به گزارش سینماپرس، منصور لشکری قوچانی تهیه کننده سینما در گفت و گو با خبرنگاران جوان، درباره حمایت از انجمن فیلمنامه نویسان در خرید فیلمنامههای آنها اظهار کرد: تجربه نشان داده هرگونه حمایت بیرون از صنف که اختیار آن با صنف نباشد علاوه بر نادیده گرفته شدن افراد مستعد این حوزه و نبود زمینهای برای کشف استعدادها، برای عدهای رانت به وجود می آورد، در زمانی که سینما بیش از پیش به فیلمنامههای با کیفیت نیاز دارد، پیشنهاد من این است که جایی برای آرشیو کردن آثار و مشخصات کامل فیلمنامه نویسان و مباحث آزاد و مطالب جدید فراهم شود تا بتوان از بین آنها استعدادهای جدید با آثاری قوی را کشف کرد، چون حمایت از عدهای خاص اصلا جواب نمیدهد و خود صنف فیلمنامه نویسان هستند که میتوانند این حوزه مهم سینما را به جایگاه اصلی خودش برسانند.
تهیه کننده «قاتل اهلی» گفت:باید بدانیم سرمنشاء فساد در سینما جای دیگری است همانطور که فراستی در برنامه «دورهمی» به آن اشاره کرد و متاسفانه مسئولان از آن دور میشوند. در زمان کنونی بحث اصلی، اقتصاد کثیف سینماست که مشکلات و مصائبی را بوجود آورده و باعث شده نخبگان یا مهاجرت کنند و یا خانه نشین شوند. اگر بتوانیم جلوی این معضل را بگیریم موفق شده ایم در غیر این صورت رانتها جابه جا میشوند و از جایی به جای دیگری میروند.
این تهیه کننده در خصوص بحث سانسورهای سلیقهای که آن نیز به کیفیت فیلمنامهها لطمه وارد میکند، گفت: قبل از هرچیز، مشکل اصلی حضور نخبگان است که باید زمینههای ورودشان فراهم شود که قطعا با چنین اتفاقی مشکل سانسور هم حل شده و بعضا به کمک هم خواهد آمد.
تهیه کننده «خط ویژه» افزود: در کل مشکل اصلی اقتصاد سینماست که در این راستا دو گروه وجود دارند اولین گروه از بخش دولتی بودجه میگیرند که این نوع از جیب مردم خرج میشود و دومین گروه افرادی هستند که سینما را برای پولشویی و منفعتهای شخصی خودشان میخواهند، در این میان فقط بخش اندکی هستند که سالم کار میکنند.
او افزود: اگر جلوی این دو گروه جولان دهنده، گرفته نشود هیچ اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد و قطعا اگر مشکلات اقتصادی اینها حل شود دیگر معضلات را میتوان حل کرد.
این تهیه کننده بیان کرد: من حتی صحبتهای مسعود فراستی در خصوص فساد اقتصادی در سینما را قبول دارم، حتی نقد به عملکرد مهران مدیری و اصغر فرهادی هم میپذیرم، اما واقعا به دلیل سخت بودن شرایط در نوع تولید آثار سینمایی و اقتصاد شناور در آن، نمیتوان آدمها را نقد کرد.
لشکری قوچانی گفت: حرفهای فراستی درباره تولید فیلمهای با محتوا و حرفهای و به دور از مخارج دهها میلیاردی که بتواند بخشی از مشکلات جامعه را به درستی نشان دهد و جوابگوی نیاز جامعه باشد و حتی به سود هم برسد را تائید میکنم.
سینماپرس: بازار داغ برنامههای ترکیبی در فضای مجازی بهخصوص در شبهای رمضان این پرسش را جدیتر از قبل پیش کشید که وظیفه نظارت بر این تولیدات نوظهور که رقبای جدی رسانه ملی محسوب میشوند، بر عهده کیست؟
به گزارش سینماپرس، اخیراً تیزر یکی از برنامههای جدیدی که قرار است همزمان با عید فطر در فضای مجازی تولید و عرضه شود، در شبکههای اجتماعی منتشر شد. این تیزر چند دقیقهای، تصویری نازل و سطحی از یک برنامه جدید بود که قرار است به زودی در سطحی گستره در اختیار مخاطبان سامانههای آنلاین قرار بگیرد. پیش از این هم بارها برنامههای سطحی و سخیفی در این فضا تولید شده که بیشتر از تنوع و تکثر ایدهها و تولیدات، بیانسجامی و نابسامانی متولیان و برنامهسازان این سرویسها را نشان داده است.
فضای آزاد، محدودیتهای کمتر و نبود ممیزیهای معمول صداوسیما باعث شده است بسیاری برای برنامهسازی را در سامانههای اینترنتی وسوسه شوند. برنامههایی که جز مواردی معدود اغلب محتوامحور بودند و با فضایی سینمایی یا تاکشوهای شبانه یا حوزههای دیگر اما با چاشنی سرگرمی تولید میشدند و حالا با تغییر ساختارهای جدید در بستر سرویسهای استریم و سامانههای جدید این تولیدات هم در حال تغییر جهت به سمت سوژههایی هستند که بیشترین اصالت را در آن ذائقه و سلیقه مخاطب عام دارد و به نظر میرسد این یک زنگ هشدار است.
فعالیت ویاودیها و سامانههای آنلاین ویدئویی که ویژگی مهم آنها جذب کاربر است و برخیشان اساساً با مبنای کاربرمحور بودن شناخته میشوند، طی یکی دو سال اخیر باعث شده تولید محتوا در این برنامهها در راستای جذب مخاطب، بیشتر متمرکز بر حاشیهها، اتفاقات زرد و مهمانانی باشد که بیشتر اظهارنظرها و کنش و واکنشهای حاشیهایشان در صدر اخبار شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام بوده است.
حتی برنامههای جدیتر و باکیفیتتر هم گاهی تحتتأثیر همین حاشیهها قرار گرفتند و بدون رعایت الزامات و پروتکلهای اصلی و حاکم بر فضای رسانهای کشور سخنانی را پیش کشیدند که نبود نظارت جدی بر این برنامهها را عیانتر ساخت.
اما سازوکار و پروتکل حاکم بر این برنامهها چیست؟ پروتکلهایی که معمولاً گفته میشود از طرف سازمانهای نظارتی به طور واضح و مشخص اعلام و درباره رعایت آنها هشدار داده شده است اما رصد آنچه در ویترین فضای مجازی در جریان است، نشانی از این نظارت و پیگیری ندارد. به ویژه برنامههای زنده یا زندهنمایی که اگرچه آنها هم با حضور ناظری از طرف نهادهای مسئول به پخش میرسند اما گاهی یک گفتگوی جنجالی یا حاشیهای چند دقیقهای نشان داده که این نظارتها هنوز و آنگونه که باید جدی نیست!
هادی زجاجی مدیرکل نظارت و تطبیق در سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر یا همان «ساترا» است که علیالظاهر نظارت بر این سامانهها و برنامههای تولیدی و زنده در ویاودیها و دیگر فضاهای اینترنتی را برعهده دارد. این مدیر ساترا در گفتگویی صریح با خبرنگار مهر به تشریح مدل نظارتی مجموعه تحت امر خود بر تولیدات نوظهور فضای مجازی پرداخته است.
متن گفتگوی صریح خبرگزاری مهر با هادی زجاجی را در ادامه میخوانید؛
* از اینجا شروع کنیم که اساساً در حال حاضر آماری از تعداد برنامههای زنده و تولیدی که در سامانههای اینترنتی در دست تولید و پخش است، وجود دارد؟
از آنجایی که سرویسهای ویاودی برای برنامههای زنده حتماً باید مجوز داشته باشند، طبیعتاً آماری از این برنامهها وجود دارد، به ویژه که لازم است برای هر برنامه زنده حتماً ناظر هم وجود داشته باشد اما نسبت به برنامههای تولیدی این آمار موجود نیست و گاهی قبل از آغاز پخش، تازه تیزر آن را برای ما فرستاده میشود. از طرفی الزامی برای حضور ناظر پخش هم ندارند.
از آنجایی که سرویسهای ویاودی برای برنامههای زنده حتماً باید مجوز داشته باشند، طبیعتاً آماری از این برنامهها وجود دارد، به ویژه که لازم است برای هر برنامه زنده حتماً ناظر هم وجود داشته باشد اما نسبت به برنامههای تولیدی این آمار موجود نیست * برخی از برنامهها در سرویسهای ویاودی و سامانههای ویدئویی که بهصورت زنده هم روی خط میروند، مثل پخش زنده یک برنامه تلویزیونی میتوانند با حساسیتهایی همراه باشند الزامات شما برای این برنامهها و نظارت بر آنها چیست؟
اواخر سال گذشته مجوزی تحت عنوان «پخش زنده» ایجاد شد و ساترا قوانینی را برای صدور آن تدوین کرد. شروع فرآیند صدور مجوزهای «پخش زنده» از فروردین ۹۹ و با آغاز کنسرتهای مجازی بود. که ۱۵ قسمت کنسرت در سرویسها پخش شد. بعد از آن سه قسمت تئاتر به صورت زنده اجرا شد. درباره برنامههای ترکیبی زنده نیز بحث و نظارت ما بیشتر با خود سرویسهاست.
* الزاماتی که برای این سرویسها نسبت به برنامهها تعریف میشود چیست و نظارت چگونه صورت میگیرد؟
در این موضوع مسئولیت با خود سامانه است و ما معتقدیم آنها ناظر اصلی هستند. ما بیشتر کمک میکنیم به این ترتیب که مدیر سرویس یک دوره آموزشی را میگذراند که در آن با برخی مقررات سازمانی آشنا میشود؛ یکی رعایت قوانین مصوب عمومی کشور و دیگری مقرراتی که ساترا تصویب کرده که البته مقررات ما هم براساس مقررات کشوری است.
دورهای آموزشی و توجیهی هم برای ناظرانی که از طرف خود سرویس معرفی میشوند برگزار میکنیم. تاکنون یک دوره ورکشاپ برگزار کردهایم که به دلیل کرونا تعطیل شد اما همچنان این دورهها وجود دارد. این ناظران که از طرف خود سرویس معرفی شده و دوره میبینند سر صحنه برنامههای ترکیبی و زنده حضور دارند و مشاورانی برای تهیهکننده هستند. آنها در تشخیص اینکه چه چیزی قابل انتشار است یا خیر کمک میکنند.
* حد و حدود مقرراتی که تعریف میشود تا چه حد قابل جابهجایی و تفسیر است؛ مثلاً شاید برای نمایش ساز بتوان پروتکل مشخصتری داشت ولی برای سخنانی که در قالب برنامهها بیان میشود چگونه این مقررات تشریح و تبیین شده است؟
نظارت ما براساس مقررات عمومی کشور است و سختگیرانه عمل نمیکنیم. مثلاً در بحث نمایش ساز به عرف رسانه مجازی عمل کردیم که میتواند تا حدودی با عرف صداوسیما متفاوت باشد. خود سرویسها چون مسئولیت بر عهده آنهاست رعایت میکنند و خیلی وقتها پرسشهای متعددی از طرف خودشان مطرح میشود که چه چیز مجاز است یا نیست؟ نظارت روی برنامههای ترکیبی نیز به دو صورت انجام میشود. در بخش تولیدیها خروجی کار مورد نظارت قرار میگیرد و بعد از انتشار محتوا نظارت انجام میشود. بخشی از این نظارت هم بر مبنای گزارشهای مردمی است مانند بحث خشونت و مواردی از این دست.
* این نظارت مردمی تا چه حد است؛ چون فکر نمیکنم مردم خیلی درباره این دست موارد اطلاعرسانی کنند…
تا حدودی اعلام میشود اما آمار بالایی ندارد. ما بعد از این گزارشها به رسانه و سرویس مورد نظر تذکر میدهیم. با این حال خودنظارتی در سرویسها برای ما مهمتر است که بعضاً با مکانیزم انسانی و حتی ماشینی از طرف خود سرویسها باید بالا رود. خود ما هم از هر دو این مکانیزمها استفاده میکنیم.
* در حال حاضر برخی از برنامههای تولیدی و زنده نشان دادهاند که این نظارت از طرف خود سرویسها نبوده است وگرنه شاهد محتواهای ناهنجار نمیبودیم، برخی از این گفتگوها بارها هم در شبکههای اجتماعی دیده شده و به اصطلاح هیت شدند که باز هم نشان از یک ضعف نظارت جدی دارد…
توجه داشته باشید که گفتگوهای لایو مثل اینستاگرام تحت رصد ما نیست و طبیعتاً مورد ممیزی قرار نمیگیرد. حتی ممکن است رصد کنیم اما ممیزی نمیکنیم چون بستر عرضه آنها بستر شخصی افراد است.
* و قرار نیست به حوزه اینستاگرام ورود کنید؟ چون خیلی از اتفاقات در این فضا شکل میگیرد و ماجراهای افرادی مثل تتلو نیز آسیبهای اجتماعی زیادی برای نوجوانان میتواند در بر داشته باشد.
برخی از اینها مربوط به قوانین کشوری است که وقتی در حوزه امنیتی یا اخلاقی خدشهای وارد شود متولیان پیگیری میکنند. مثل پلیس فتا و دادستانی که در مواقع لزوم ورود میکنند اما نظرت ما پلیسی نیست و ورود ما بیشتر فرهنگی است.
* غیر از اینستاگرام نظارت روی سرویسها و برنامهها تا چه حد جدی است چون اظهارنظر درباره یک هنجار و زیر پا گذاشتن آن یا حتی شکلگیری برخی گفتگوهای سطحی در برنامههای زنده و تولیدی ویاودیها در همین چند وقت اخیر بارها تکرار شده و مسلماً مردم در این باره مسئول نیستند و میتوانند داوطلبانه گزارش دهند اما بهنظر میرسد شما بهعنوان متولی نظارت بیش از اندازه روی همین مشارکت داوطلبانه مردمی حساب باز کردهاید!
حدود ۱۰۰ سرویس از ساترا مجوز گرفتهاند و تعداد بالای سرویسها ایجاب میکند ما ابتدا از گزارشهای مردمی بهره بگیریم و در مرحله بعد از مکانیزمهای ماشینی و انسانی و در مراحل بعدی هم به صورت موردی محتوای متخلف را کشف میکنیم. بعد از مشاهده تخلف به سرویسها تذکر میدهیم و طبیعی است که اگر هم این تذکرات تکرار شود ممکن است بحث به مجاری قانونی و پلیس فتا و دیگر نهادها هم کشیده شود.
* شما گفتید برای این مدیران دوره برگزار میشود یا ناظر پخش وجود دارد که بیشتر برای قوانین عمومی است اما همین برنامههای اخیر نشان داده که ساز و کار را نمیدانند. شاید کسی که به صداوسیما میرود حتی دست به خودسانسوری روی آنتن هم بزند، چون تا حدی مناسبات آنتن صداوسیما را میداند. در مقابل این افراط نوعی تفریط هم در رسانههای اینترنتی وجود دارد که گاهی به گفتگوهای هنجارشکن و اظهارنظرهای شاذ منجر شده است!
بله درست است. در واقع عرف فضای مجازی این اقتضا را دارد که ما متفاوت از صداوسیما و شبکههای سیما عمل کنیم ولی در عین حال در فضای مجازی ممکن است خیلی اتفاقات رخ دهد که خلاف قوانین کشور و یا جرم محسوب میشود و قطعاً این مسائل را ما رصد میکنیم؛ از قبل گوشزد کردهایم و یا هشدار دادهایم که سرویسها به موارد تخلف توجه کنند… که سرویسها هم این موارد را در حوزه پوشش، امنیت ملی یا عفاف میدانند و اطلاع دارند چه چیزهایی جزو خط قرمزهاست.
عرف فضای مجازی این اقتضا را دارد که ما متفاوت از صداوسیما و شبکههای سیما عمل کنیم ولی در عین حال در فضای مجازی ممکن است خیلی اتفاقات رخ دهد که خلاف قوانین کشور و یا جرم محسوب میشود و قطعاً این مسائل را ما رصد میکنیم مقرراتی را هم خود ساترا اعلام کرده است که مثلاً در برنامههای پخش زنده محتوا با چه ساز و کاری پخش شود. سرویسها میدانند مثلاً پوشش آنها چگونه باشد یا توجه شان در حوزههای آسیب شناسی برای نوجوانان و خانوادهها چطور باشد. یا از رده بندی سنی استفاده کنند.
* نکاتی که شما میفرمایید در تئوری شاید پاسخگو باشد اما در عمل بهنظر میرسد بارها خلاف آن رخ داده است. به طور مثال در برنامهای مثل «باغ رمضان» مهمان برنامه به مواردی انتقاد میکند که در عرف و قانون کشور پذیرفته شده و به چالش کشیدن آن با این صراحت عجیب به نظر میرسد…
انتشار اینها در تلویزیون عجیب هست ولی در فضای مجازی چندان عجیب نیست، ما نسبت به مسائل چندان سختگیری نکردهایم. ضمن اینکه باید توجه داشت در پخش زنده همه چیز تحت کنترل نیست اگرچه مسئولیت اصلی بر عهده سرویس است و باید با مهمان هماهنگ کند و نسبت به پرسش و پاسخ نوعی هماهنگی داشته باشد. با این حال ما رویهای سهلگیرانه داریم و فکر میکنیم باید اجازه انتشار مواردی را بدهیم که در تلویزیون ممکن است اجازه انتشار نداشته باشد. به طور مثال درباره مجریان و گزارشگرانشان انتظار نداریم مثل یک گوینده خبر تلویزیون حضور پیدا کنند و ظاهر شوند اما باید عرف رعایت شود.
در مورد اظهارنظرها هم اقتضای برنامه زنده این است چون تولید و پخش همزمان صورت میگیرد گاهی کنترلی بر اظهارنظر نداریم. با این حال ناظری که از طرف ما در لوکیشن حضور دارد همان زمان تذکر میدهد اما چون برنامه زنده است نمیتوان از محتوایی که منتشر شده جلوگیری کرد. با این حال اگر قوانین کشوری را زیر پا گذاشته باشد سرویسها باید جبران کنند و پاسخگو باشند.
* همین اتفاق درباره برنامههای تولیدی هم رخ میدهد و میبینیم اتفاقاً در برنامهها سراغ کسانی میروند که حاشیهدار هستند و باز هم سوالاتی پرسیده میشود درباره نوع رابطه افراد که به نگاه زرد و سخیف و حاشیهای دامن میزند.
میتوان برنامههای تولیدی را در مقطع پیش از انتشار نظارت کرد اما نظارت را به عهده خود سایت گذاشتهایم. قبول کنید سرویسها در بدو راه هستند و ممکن است با خطاهایی مواجه شوند. در خصوص برنامههای تولیدی و مشخصاً برنامهای که از آن یاد کردید، تذکر داده شده است. اما رسانهها کاربرمحور هستند و برای جذب مخاطب سعی دارند محتوایی تولید کنند که درنهایت بهرهبرداری خود را داشته باشند…
* و این دلیل میشود که عرف و هنجارها را زیر پا بگذارند؟
خیر دلیل نمیشود قانون کشور و عرف اجتماعی را زیر پا بگذارند، یا برای کودک و نوجوان بدآموزی داشته باشند. برای جذب کاربر یا منفعت اقتصادی دلیل نمیشود حتی قوانین ساترا را زیر پا بگذارند. هر محتوایی هم از نظر کمی و کیفی درجهبندی دارد و ما معتقدیم همین برنامه مذکور، درجهبندی سخیف را در برنامهسازی ارائه کرده است که اینها در نهایت در رتبهبندی ما از یک سرویس تاثیرگذار است.
* به چه شکلی؟
سایتهای منتشرکننده محتوای ضعیف و سخیف در درجات پایینتری قرار میگیرند که در تمدید مجوزهایشان اثرگذار است. ما مجوز قطعی و موقت داریم و در تبدیل مجوز موقت به قطعی و سایر شئونات این موارد لحاظ میشود و حتی به لغو امتیاز هم منتهی میشود.
* بهصورت مصداقی درباره این تذکرات، اطلاع دارید برنامه «پانوراما» با اجرای اشکان خطیبی که یکی از همین گفتگوهای زرد و به تعبیر شما سخیف در قالب آن رقم خورد، همچنان تولید میشود یا خیر؟
من در جریان تولید نیستم اما تذکرات لازم در خصوص نحوه اجرا، مهمانان و سوالات کلی برنامه داده شده است. ما مخاطب و گروه سنی آنها را هم در نظر داریم و براساس همه این موارد نکات را مطرح میکنیم.
* چرا این نکات قبل از تولید و پخش این برنامهها برایشان تبیین و محرز نمیشود؟
نسخه تذکر ما مشخص و آشکار است و همان مقررات را ابلاغ میکنیم. شما هم براساس آنچه که روی خروجی یک برنامه میبینید برداشت میکنید که محتوا سخیف بوده است همانطور که کاربرانی همین گزارشها را ارائه میکنند.
* البته من به عنوان خبرنگار اعلام میکنم و احتمال خیلی بالایی دارد کاربر وظیفهای احساس نکند چنین برنامههایی را نقد کند یا دلخوری اش را اعلام کند.
در عین حال این برنامهها مخاطبانی از همه سن و سالها دارد فقط نوجوان نیست و پدر و مادر هم نگاه میکند و آنها این نارضایتی را اعلام میکنند. احتمالاً شما انعکاس این مصاحبهها و برنامهها را در فضاهای دیگر دیدهاید که انتقاد به سخنان همین زوج بوده است و حضورشان در برنامه مسائل و سوالات جدیدی را طرح کرد.
* رتبه بندی سامانهها که به آن اشاره کردید توسط چه بخشی انجام میشود؟
ادارهای داریم در ساترا که براساس پارامترهای تعریف شده سایتها را رتبه بندی میکنند و یکی از موارد همین رعایت مقررات و هنجارهاست و اینکه تخلف نداشته باشد.
باید تعهد را در خود سرویسها زنده کرد. باید به آنها آموزش داد و از طرفی فرهنگ مخاطب و کاربر نیز آموزش داده شود تا هر محتوایی را نبیند و یا اگر میبیند گزارش دهد چون نمیخواهیم نظارت پلیسی داشته باشیم * این رتبهبندی که در طولانی مدت بیشتر موثر است اما چرا اینقدر مسئولیت به خود سرویسها واگذاری میشود؟
باید تعهد را در خود سرویسها زنده کرد. باید به آنها آموزش داد و از طرفی فرهنگ مخاطب و کاربر نیز آموزش داده شود تا هر محتوایی را نبیند و یا اگر میبیند گزارش دهد چون نمیخواهیم نظارت پلیسی داشته باشیم.
*این که نمیخواهید نظارت پلیسی داشته باشید از یک حیث خوب است اما لازمهاش این است که به قول شما آموزشها در حد بالایی باشد.
ما فرهنگ مخاطب را هم ارتقا میدهیم و انتظار داریم از هر محتوایی استقبال نکند.
* دقیقاً چگونه فرهنگ مخاطب را ارتقا میدهید؟
بیشتر رویکردمان عمومی است. منظور این است که امیدمان به توجه کاربر است چون همه چیز را نمیتوان کنترل کرد.
*حداقل میتوان محتوا و تولیداتی را برای آموزش سواد رسانهای در همین سرویسها قرار داد…
بله اتفاقاً در این حوزه ما اقدام کردهایم و کلیپهایی کوتاه آماده کردهایم که در سرویسها و تلویزیون میتواند منتشر شود. در عین حال این را هم باید تاکید کرد که پخش زنده الزامات و مختصاتی دارد که گاهی رعایت نمیشود و ما تا رسیدن به استاندارد بالا در پخش زنده سرویسها فاصله داریم. با این حال در چند ماه اخیر که با کرونا مواجهیم و پخش زنده گستردهتر شده است.
* اطلاعی از برنامههای جدیدی که قرار است تولید شوند دارید؟
آمار دقیقی ندارم، بازار این فضا روز به روز گرمتر میشود و متقاضیان ثبت نام میکنند…
* ملاکی هم دارید که فرد متقاضی پیش از این به طور مثال برنامهسازی کرده است یا چه رزومهای دارد؟
با نوعی مسامحه بله اینها را هم در نظر میگیریم.
* در شرایط فعلی و با این سطح از مسامحه به نظر میرسد هر کسی سرمایه داشته باشد میتواند این مجوزها را دریافت کند!
کسی که بخواهد به صرف داشتن پول وارد این حوزه شود، سرمایهاش را میبازد. با این حال ما ورود نمیکنیم و نیازی نیست من بگویم تو پول داری اما تخصص نداری، پس برو. من میگویم اشکالی ندارد مجوز میخواهید، مراحل لازم را طی کنید اما اگر خودش آشنایی لازم را نداشته باشد، پولش را هم میبازد، صرف داشتن پول اینجا جواب نمیدهد.
سینماپرس: رییس هیات مدیره «آسیفا»ی ایران (انجمن بینالمللی سازندگان و دوستداران فیلمهای انیمیشن) بیان کرد بودجهای برای راهاندازی «موزه انیمیشن» در ایران ندارند.
به گزارش سینماپرس، مریم کشکولینیا رییس هیات مدیره «آسیفا» ی ایران در گفتگو با مهر درباره آخرین وضعیت فعالیتهای این انجمن در ایران گفت: در حال حاضر به دلیل شیوع ویروس کرونا تقریباً تمام فعالیتهای «آسیفا» متوقف شده است. با توجه به اینکه بیشتر فعالیتهای ما در خانه هنرمندان و در سالنی که در اختیار ما قرار میدادند پیگیری میشد، برنامه نمایش فیلمهای انیمیشن نیز متوقف شده و در حال حاضر هیچ امکانی برای از سرگیری فعالیتهای خود در این زمینه نداریم.
وی بیان کرد: پیش از شیوع ویروس کرونا، جلسه نمایش انیمیشنهای ایرانی با حضور کارشناسان برای علاقهمندان در خانه هنرمندان برگزار میشد که مورد استقبال بسیاری هم قرار میگرفت، امیدوارم هرچه سریعتر شرایط برای نمایش دوباره این انیمیشنها فراهم شود.
کشکولینیا درباره برگزاری مجمع عمومی «آسیفا» هم توضیح داد: قرار بود مجمع عمومی «آسیفا» برای انتخاب هیات مدیره جدید در اسفندماه سال ۹۸ برگزار شود، که متاسفانه به دلیل شیوع کووید ۱۹ این مجمع به تعویق افتاد.
وی تاکید کرد: به محض اینکه خانه هنرمندان سالنی در اختیار ما قرار دهد، انتخابات را برگزار میکنیم تا هرچه سریعتر هیات مدیره جدید آسیفا انتخاب شود، امیدوارم این هیات مدیره متشکل از جوانان دلسوز باشد که فعالیتهای ما را دنبال کنند.
رییس هیات مدیره «آسیفا» بیان کرد: در آسیفا چندین برنامه دنبال میشد که برخی از این برنامهها به مرحله اجرایی هم رسید و برخی دیگر به دلیل نبود بودجه مناسب به تعویق افتاده است.
وی ادامه داد: چندسالی است که در موزه سینما سالنی را برای انیمیشن در نظر گرفتهاند تا بتوانیم در آن موزه انیمیشن را راهاندازی کنیم، اما متاسفانه هنوز در این زمینه موفق نبودهایم، در واقع باید سالن مورد نظر طراحی و غرفهبندی شود، البته طراحی آن صورت گرفته است اما به دلیل نبود بودجه کافی نتوانستیم طرح موردنظر را اجرایی کنیم.
این کارگردان انیمیشن تاکید کرد: البته از نهادها و سازمانهای مختلف درخواست بودجه مناسب کردهایم که متاسفانه تا امروز هیچ پیغامی از سوی این نهادها دریافت نکردهایم و ما همچنان در انتظار بودجه کافی برای راهاندازی موزه انیمیشن هستیم. اگر بودجه لازم فراهم شود بیشک این موزه را راهاندازی میکنیم.
وی بیان کرد: البته بهزودی با برگزاری انتخابات آسیفا، هیات مدیره جدید انتخاب میشوند و فعالیتهای ما را ادامه میدهند، حضور در هیات مدیره آسیفا تجربه بسیار خوبی برای ما به شمار میرفت و تمام تلاش خود را کردیم تا برنامههای آسیفا را دنبال کنیم.
کشکولینیا در پایان با اشاره به انتشار مجله «آسیفانامه» گفت: در این مدت ۵ شماره از مجلهای با نام «آسیفانامه» منتشر کردیم که خوشبختانه برای طراحی و اجرای آن دوستان داوطلب در حوزه انیمیشن ما را بسیار همراهی کردند. البته قرار بود شماره ۶ این مجله نیز منتشر شود که به دلیل کمبود بودجه و البته ویروس کرونا این مساله نیز به تعویق افتاد.