سینماپرس: قسمتهای یازدهم و دوازدهم از فصل دوم مقدماتی مسابقه تلویزیونی «عصرجدید» با حضور تماشاگران روی آنتن میرود.
به گزارش سینماپرس، قسمت یازدهم و دوازدهم «عصر جدید» شنبه و یکشنبه ۱۰ و ۱۱ خرداد ساعت ۲۲:۳۰ بعد از ۴ ماه با حضور تماشاگر پخش میشود.
در هر قسمت از برنامه ۷ شرکت کننده با استعدادهای مختلف با یکدیگر به رقابت میپردازند.
همچنین امشب در قسمت یازدهم ۱۱ خرداد زنگ طلایی توسط رویا نونهالی به صدا درخواهد آمد.
مسابقه استعدادیابی «عصر جدید» شنبهها و یکشنبههای هر هفته ساعت ۲۲:۳۰ از شبکه سه سیما پخش میشود.
سینماپرس: کونانی، استادیار دانشگاه و جرمشناسی گفت: ساخت اکانت جعلی و ورود به هرآنچه که در فضای مجازی فیلتر شده، به معنای نقض قانون است و ارتکاب این جرم بیش از ۶ ماه حبس دارد.
به گزارش سینماپرس، آنا پرونده ویژهای با عنوان «چالشهای فضای مجازی» را باز کرده و ۲۰ چالش فضای مجازی را پیگیری خواهد کرد. یکی از این چالشها مسائل حقوقی مرتبط با فضای مجازی است. در حکم انتصاب اعضای شورای عالی فضای مجازی در سال ۱۳۹۴ یکی از مطالبات مقام معظم رهبری «تدوین و تصویب نظامهای امنیتی، حقوقی، قضایی و انتظامی موردنیاز در فضای مجازی» بود. این مطالبه بهانهای شد تا با دکتر سلمان کونانی استادیار دانشگاه و جرمشناس به گفتگو نشسته و بهعنوان اولین چالش، برخی از معضلات حقوقی فضای مجازی بهویژه قانون جرائم رایانهای را از دیدگاه قانونی موردبررسی قرار دهیم.
آنا: قوانین کشور حوزه فضای مجازی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا مطالبات مقام معظم رهبری در این حوزه محقق شده است؟
کونانی: در کنار این سؤال، پرسشهای دیگری نیز دراینباره مطرح است ازجمله اینکه: موقعیت رژیم حقوقی ما در فضای سایبر یا فضای مجازی چگونه است؟ آیا ما میتوانیم در فضای مجازی از قانونمندی مدرن صحبت کنیم یا خیر؟ آیا در نظام حقوقی فعلی کشور، فضای مجازی تحت حاکمیت وسیعترین نظامهای حقوقی هست؟ برای پاسخ به این سؤال باید با یک نگاه به عقب، نکاتی راجع به فضای مجازی عرض کنم ازجمله اینکه: آیا مردم و مسئولین به یک دید به فضای مجازی نگاه میکنند. آیا فضای مجازی را توانستهایم بهعنوان یک واقعیت امروزی و واقعیت عصر مدرنیته و پسامدرن به نحو صحیح به مردم معرفی کنیم. در نظام حقوقی کشور یک مشکل بنیادین وجود دارد و آن مشکل در حوزه چیستی و چگونگی معرفی فضای مجازی به مخاطبان است که دلیل این مسئله نیز ضعف در گفتمانسازی است. ایرانیها از لحاظ سرمایههای انسانی در حوزه فضای مجازی فعال بوده و بسیار قوی هستند، بنابراین مشکل اصلی عدم توازن و همکاری بین متفکران، نهادهای علمی، نهادهای قانونگذار ونهادهایی است که بار مسئولیت را به دوش میکشند.
اینترنت که بخش جزئی از فضای مجازی است، امروز برای مردم ما دردسرساز شده است اما بهموازات آن فرصتهایی نیز برای ما خلق کرده است؛ درواقع فضای مجازی ماهیتاً هم سود و هم زیان دارد.
در گفتمان پوپولیستی این موضوع مطرح شده است که گویی دولت یا حاکمیت نظام با علم فناوری ارتباطات و فضای مجازی مخالف است، درحالیکه اختلافنظر فقط در محصولات فضای مجازی وجود دارد. به عنوان نمونه یکی از ابزارهای دسترسی به فضای مجازی، شبکههای اجتماعی هستند که بحث اصلی بر سر همین موضوعات است. فضای مجازی یکی از نعمتهایی است که خداوند متعال در دسترس ما قرار داده است؛ اما محصولات و ابزارهای دسترسی به این فضا بسیار مخاطرهآمیز هستند.
اینترنت که بخش جزئی از فضای مجازی است، امروز برای مردم ما دردسرساز شده است اما بهموازات آن فرصتهایی نیز برای ما خلق کرده است؛ درواقع فضای مجازی ماهیتاً هم سود و هم زیان دارد. متأسفانه یکی از وسیعترین و عمیقترین لایههای پردردسر و بحرانآفرین در حوزه فضای مجازی، همین موضوع خلأها و ضعفهای قانونی و عقبافتادگیهای نظام قانونی در حوزه فضای مجازی است.
در سال ۸۸ در حوزه فضای مجازی یک قانونی به نام «قانون جرائم رایانهای» تهیه و تدوین شد که این قانون در زمان خودش یک قانون مترقی بود که به بسیاری از نیازهای روزِ جامعه خود توجه میکرد. قانون جرائم رایانهای بر مبنای کنوانسیون بینالمللی جرائم سایبری «کنوانسیون بوداپست» تدوین شد که به بسیاری از آموزههای جهانی نیز توجه کرده بود؛ اما در حال حاضر قانون جرائم رایانهای کمتر از ۱۰ درصد نیازهای ما را در فضای مجازی پوشش میدهد بنابراین با یک قانون عقبافتاده و به روز نشده در حوزه فضای مجازی روبهرو هستیم و این قانون متناسب با فضای مجازی که هرروز در حال رشد و تعالی است، رشد نکرده و در حال درجا زدن است.
آنا: چرا قانون جرائم رایانهای در ۱۰ سال گذشته موردبازنگری قرار نگرفته است؟
کونانی: پورنوگرافی جزء ۱۰ صنعت برتر دنیای امروز است و ازلحاظ اقتصادی با صنعت پتروشیمی و نفت دنیا رقابت میکند. سایت CovenantEyes بیش از ۵ میلیارد جستجوی موفق پورنوگرافی آنلاین را ثبت کرده است. قانون جرائم رایانهای قانونی عقبافتاده بوده و به نیازهای فضای مجازی ما پاسخ نمیدهد.
بهعنوان نمونه در تعریف دو جرم بسیار ساده مثل سرقت و کلاهبرداری در فضای مجازی با تعاریف مبهم و سطحی روبرو هستیم. در موضوع کیفر گزینی، اساساً عدم تناسب مجازاتی که در قانون است با جرائم، یکی از پررنگترین ایرادهای این قانون است. چون ما معتقد هستیم کیفر باید بازدارنده باشد اگر مجازات بازدارنده نباشد، نبود مجازات بهتر از بودن آن است. مجازاتی که غیر بازدارنده است توهین به کیفر و توهین به نظام عدالت کیفری است. بهعنوان نمونه در خیلی از کشورهای اروپایی اگر تخلفی در فضای مجازی صورت بگیرد ضمانت اجرایی آن این است که به شما اینترنت در منزل نمیدهند. پس اگر ما نمیتوانیم کیفر متناسب با جرم در فضای مجازی پیدا کنیم بهتر است که اساساً کیفرزدایی بکنیم.
نقش کلیدی مجلس شورای اسلامی جلوگیری در آشفتگی در فضای مجازی
طبق قانون اساسی مجلس شورای اسلامی نهاد قانونگذار است و علاوه بر آن مجلس در مقام تفسیرگر و اصلاحگر قانون نیز هست؛ یعنی اگر قانون دچار مشکل شود مجلس میتواند مواردی از قانون را اصلاح کند. بخش عمدهای از قوانین کشور کاملاً وارداتی و تقلیدی هستند. من فکر میکنم که ما تنها کشوری هستیم که از بینظیرترین سرچشمه و مواد اولیه برای قانونگذاری جامع برای کل طول تاریخ حیاتمان مجهز و برخوردار هستیم اما متأسفانه از منابع اولیه خودمان دست کشیدهایم.
متأسفانه یک شکافی بین مراجع قانونی و قضایی و بهنوعی دولتی احساس میشود که انگار یک اختلافنظری در مواجه با فضای مجازی است. گفتمان اجرایی کشور به این عقبافتادگی نظام قانونگذاری، دامن زده است.
اینکه نظام جمهوری اسلامی باید قانونی را که تجربه کشوری غربی یا اروپایی باشد، تدوین و منتشر کند، قابلقبول نیست. بهعنوان نمونه کنوانسیون «بوداپست» کنوانسیون خوبی است، ولی برای قانونگذاری ملی کافی نیست. متأسفانه یک شکافی بین مراجع قانونی و قضایی و بهنوعی دولتی احساس میشود که انگار یک اختلافنظری در مواجه با فضای مجازی است. گفتمان اجرایی کشور به این عقبافتادگی نظام قانونگذاری، دامن زده است.
اگر دستگاه اجرایی حساسیتهای نظام قانونی و قضایی را ناسنجیده و شتابزده پاسخ داده و جبهه بگیرد متأسفانه اثر سوء و منفی خواهد گذاشت. کشور لایحهای را در فضای مجازی در طول این ۱۰ سال نداشته و این مایه تأمل است و قطعاً نشاندهنده در کار بودن دستهای پنهانی است.
حال چرا مجلس این نیاز را احساس نمیکند، مسئلهای است که باید در دل آن ساختار قانونگذاری آسیبشناسی شود که شاید یکی از عوامل آن، تأثیرات قوای دیگر از جمله قوه مجریه ایران است. شاید یکی از سؤالهای اساسی این باشد که آیا موضعگیری دولت نسبت به فضای مجازی متناسب با نیازهای حقیقی ما در فضای مجازی است یا خیر؟ آیا واقعاً گفتمان دولت در معرفی فضای مجازی، نیازها و چالشها در حوزه فضای مجازی حقیقی و راستین بوده یا بدون کم و کاستی و حب و بغضهایی است که ممکن است واقعاً اعمال شده باشد.
آنا: آیا در فضای حقوق بینالملل قوانین مشترکی وجود دارد که بتوان در مواقع ضروری برای مجازات و پیگیریها از آنها استفاده کرد؟ مثلاً پلیس اینترپل در فضای حقیقی بین کشورها تعریف شده است آیا این موضوع در فضای مجازی نیز وجود دارد؟
کونانی: ما در دهکده جهانی در فضای مجازی یک قانون سایبری جهانی نداریم بلکه فقط کنوانسیونی به نام بوداپست وجود دارد که مهمترین، عامترین و گستردهترین مستندی است که تابهحال از سوی سازمان ملل در این حوزه نوشته شده است. برخی پروتکلهای الحاقی مانند پروتکل پورنوگرافی و هرزهنگاری به این سند ضمیمه شده است؛ اما نظامهای حقوقی و ملی متعلق به بعضی کشورها وجود دارند که از رویکرد سازمان ملل نیز بسیار پیشرفتهتر هستند. نظامهای حقوقی این کشورها را اگر بررسی اجمالی کنیم متوجه خواهیم شد که اگر جلوتر از فناوری امروز فضای سایبر نباشند عقبتر نیستند؛ یعنی همزمان با نیازهای فضای مجازی در کشور خودشان رشد کرده و پویایی لازم را دارند.
آنا: اگر فردی در خارج از کشور در یکی از شبکههای اجتماعی توهینی به مقدسات یا مقامات کشور بکند، در عرصه حقوق بینالملل قابل پیگیری است؟
کونانی: این موضوع مربوط به صلاحیت و حدود صلاحیت اجرای قوانین است. اولاً باید توجه کنیم که فضای مجازی یک ابزار است؛ توهین به یک شخص چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی جرم است و تفاوتی به لحاظ ماهوی در وقوع جرم نمیکند. بهعنوان نمونه اگر در شبکههای اجتماعی داخلی به رئیسجمهور یک کشور بیگانه یا حتی یک شهروند عادی خارج از کشور توهین کنیم، طبق قانون مجازات این کشور مجرم هستیم و تحت تعقیب قرار خواهیم گرفت.
آنا: آیا در موضوع سایتها و کانالهای شبکههای اجتماعی پورنوگرافی یا سیاسی که مدیریت آنها در خارج از کشور است، نهادهای بینالمللی پذیرای شکایت ایران هستند؟
کونانی: دادگاه خاص جهانی وجود دارد که به موضوع جرائم سازمانیافته و جرائم خاصی مثل نسلکشی رسیدگی میکند. رسیدگی به فعالیت خرابکارانه چند کانال تلگرامی یا سایتهای قماربازی در این دادگاه جهانی امکانپذیر نیست چرا که صلاحیت این دادگاه مشخص است و دادگاه دیگری نیز برای رسیدگی به جرائم خُرد وجود ندارد؛ اما به لحاظ حقوقی امکان پیگیری حقوقی کانال یا سایت خرابکار در خارج از کشور وجود دارد و میتوان با دیپلماسی پویاتر و بهتر قراردادهای منطقهای در حوزه حقوقی ایجاد کنیم که در مواقع اضطرار بهتر قابل پیگیری باشد.
آنا: یکی از دلایلی که موجب میشود برخی مردم از پیامرسانهای داخلی استفاده نکنند این تفکر است که دادههای پیامرسانهای داخلی کاملاً در اختیار نیروهای امنیتی قرار میگیرد. آیا برای ارائه اطلاعات از سوی یک پیامرسان به هر نهاد دیگر آیا قانون و چارچوب مشخصی وجود دارد؟
کونانی: طبق قانون اساسی تفتیش در حریم خصوصی مردم ممنوع است. هرگونه سوءاستفادهای از اطلاعات خصوصی مردم جرم است و برای این جرم نیز مجازات بسیار شدیدی در نظر گرفته شده است. سوءاستفادهای که از شبکههای اجتماعی خارجی میشود، قطعاً در شبکههای اجتماعی داخلی بسیار کمتر است چراکه در شبکههای اجتماعی خارجی، روزانه اطلاعات کاربران مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.
اگر ذرهای به ارزشهای دینی، ملی و فرهنگی اعتقاد داشته باشیم باید به این حرف طراحان و سازندگان شبکههای اجتماعی همچون تلگرام توجه کنیم که «واحد پولی ما اطلاعات شماست»؛ اما در فضای داخلی کشور چون طبق قانون اساسی و طبق قوانینی مثل قانون مجازات اسلامی دارندگان این نرمافزارها و این شبکهها ملزم هستند فقط درصورتیکه مراجع قضایی و قانونی، آنهم در مواقعی که جرمی واقع شده باشد به اطلاعات دسترسی پیدا کنند، در هیچ حالتی فرصت دسترسی به اطلاعات مردم امکانپذیر نیست.
آنا: آیا فعالیت در توئیتر جرم است؟
کونانی: دلایل زیادی را میتوان برشمرد که نشان میدهد فعالیت در توئیتر جرم است. برای ورود به فضای توئیتر نیاز به دسترسی غیرمجاز در فضای مجازی هستیم. طریقه ورود به توئیتر مهم نیست چراکه ممکن است از طریق فیلترشکن یا ابزارهای دسترسی مختلفی اینکار صورت بگیرد. طبق قانون، مقامات مسئول دسترسی به این سایت را ممنوع کردهاند یعنی عبور از این محدودیت و ورود به هر روشی به معنای نقض پلمپی است که صورت گرفته است و این فک پلمپ قطعاً جرم است.
آنا: مجازات این جرم چیست؟
کونانی: فک پلمپ دارای مجازات حبس است.
آنا: آیا این موضوع درباره تلگرام هم آن صدق میکند؟
کونانی: تمام سایتها و محتوایی که فیلتر شده، نقض در ورود به آنها به معنای ارتکاب جرم و فک پلمپ و دارای مجازات بیش از ۶ ماه حبس است.
آنا: چرا برخی از مسئولان نظام این قانون را نقض میکنند؟
کونانی: سؤال اینجا است که آیا ما حق داریم قانونی را که خود ناعادلانه میبینیم نقض کنیم. آیا یکی از مصادیق حق مردم بر نافرمانی مدنی این است که مردم خودشان به سنگ محکی از ارزیابی محتوایی آن قوانین بدل بشوند. تمام تئوریسینهای حوزه بحث نافرمانی مدنی به این اعتقاد دارند که بحث نافرمانی مدنی برای زمانی است که دولت و نظام حاکم، مشروعیت لازمه را ندارد؛ یعنی اگر یک نظام نامشروع بر کشور حاکم باشد آنجا است که مردم میتوانند موضوع نافرمانی مدنی را مطرح بکنند.
ایران امروز کشوری با ساختار حقوقی نظاممند و نظام حقوقی مشروع است که بین مردم مقبولیت حداکثری دارد. مکرر دیده شده است که متأسفانه خیلی از تئوریسینها و خیلی از منتقدان حوزه فضای مجازی از این زاویه ورود میکنند که بله شما قصد دارید جلوی آزادی بیان و نشر عقاید را بگیرید درحالیکه اعتقاد دارم این خودزنی فکری هست که موجب عدم اعتلای حق بر آزادی مدنی مردم شده است. وقتیکه ناسنجیده از حق دفاع میکنیم احتمال پایمال کردن همان حق به دست خودمان بسیار زیاد است. “وزیر ما که از توییتر استفاده میکند یک نافرمان مدنی است. “
آنا: استفاده از هویت جعلی در فضای مجازی هم جرم است؟
کونانی: اگر شما بهعنوان مسافر وارد کره جنوبی بشوید و قصد ورود به اینترنت داشته باشید باید یک گذرواژه ملی داشته باشید؛ یعنی اینگونه نیست که بتوان در یک کافینت با هر مشخصاتی وارد وبسایتهای مختلف شد. این امکان در بعضی کشورها مثل چین یا کره جنوبی کاملاً منتفی است. این بدین منظور است که افرادی که وارد اینترنت میشوند حتی اگر در روستایی دورافتاده باشند رصد شوند؛ یعنی امکان ورود با مشخصات جعلی وجود ندارد. پس دنیای امروز به این منطق رسیده است که کدهای ملی سایبری و دیجیتال داشته باشیم که هر فردی که میخواهد از فضای سایبر استفاده کند با آن کد وارد شود. سرقت هویت عنوانی مجرمانه است که در همین «قانون جرائم رایانهای» میتوانیم عنوان مجرمانه به آن بدهیم.
آنا: ساخت حساب کاربری جعلی در شبکههای اجتماعی مصداق همین سرقت هویت است؟
کونانی: ساخت اکانت جعلی مصداق فریبکاری است؛ مثلاً آقای «الف» خود را «ب» معرفی میکند و از این راه اعتباری را به دست میآورد. به دست آوردن این اعتبار نامشروع است. ساخت نام کاربری جعلی از چند جهت دارای عناوین مجرمانه است و مجازات آن شامل حبسهای چندساله است.
آنا: آیا کشور نهادهای متخصصی دارد که در حوزه فضای مجازی بهعنوان مرجع باشند؟
کونانی: بله. در ساختار قوه قضاییه مثلاً در دادستانی کل کشور معاونت فضای مجازی وجود دارد. نهاد دیگری به نام شورای عالی فضای مجازی وجود دارد که این شورا هویت غیرقضایی دارد. حتی دادسرای ویژه برای بررسی جرائم رایانهای وجود دارد. قویترین رکن و قوه در بین ۳ قوای ما در مقابله با بحرانهای فضای مجازی بهمنظور پاکسازی و ایمنسازی و سالمسازی فضای مجازی قوه قضاییه است. بهرغم آنکه قوه قضاییه مقامی است که باید در دادگاهها به تخلفات و نقض قانونها رسیدگی کند الآن بیشتر از دولت و بیشتر از حتی مجلس شورای اسلامی دغدغه قانونگذاری در فضای مجازی را دارد. مشکل اصلی کشور عدم همافزایی نهادهاست. مجلس کاملاً منفعل و قوه قضاییه کاملاً در این حوزه فعال است. ولی قوه قضاییه بدون ابزار قانون نمیتواند کار کند. خوراک و مصرف قوه قضاییه قانون است و مجلس باید گام اول را برداشته تا قوه قضاییه توانمند شود.
آنا: بهعنوان آخرین سؤال دو مورد از مهمترین چالشهای فضای مجازی را بگویید.
کونانی: یکی از مهمترین چالشهای ما در فضای مجازی دفاع نسنجیده مقامات دولتی و سیاسی از کارکردها و نیازسنجیهای حوزه فضای مجازی در جامعه است. اظهارنظرهای غیر کارشناسانه و جهتدار به معنای اینکه متناسب با نیازهای جامعه نیست و شکاف گفتمانی که دولت بر ادبیات حاکم بر فضای مجازی تحمیل کرده است، یکی از بزرگترین چالشهای ما در فضای مجازی است. چالش دیگر ما عقبافتادگی قوانین در حوزه فضای مجازی است. امروز، بود و نبود قانون جرائم رایانهای خیلی احساس نمیشود.
سینماپرس: شب گذشته مهران مدیری با محمدرضا شریفینیا گفتوگو کرد.
به گزارش سینماپرس، شب گذشته مهران مدیری در برنامه «دورهمی»، میزبان محمدرضا شریفی نیا بازیگر سینما و تلویزیون بود.
در آغاز گفت و گو مدیری به شریفی نیا گفت: دوسال پیش که به دورهمی آمدی، از لباس من ایراد گرفتی؛ الان چطور است؟
شریفی نیا اظهار کرد: کاپشنهایت واقعاً ضایع بود؛ اما دو اشکال دیگر هم داری. اگر میخواهی مشکل لباس هایت حل شود، پنجاه سانت از شلوارت را کوتاه کن و همه را نجات بده. تازه آن موقع شلوار روی کفشت قرار میگیرد! آن یقه بلند شما هم باید کوتاه بشود؛ گردنهای ما استاندارد هستند و بهتر است پیراهن یقه بلند نپوشیم.
مدیری پس از شنیدن صحبتهای مهمانش گفت: بعد از گفت و گوی دو سال گذشته که بازتاب خوبی هم داشت، چه بر سر شایعات، نظرات و نگاه مردم نسبت به تو که مدام دو تا زن میگیری (خنده) آمد!؟ میخواهم بدانم مردم از صحبتهای ما در دورهمی قانع شدند؟
شریفی نیا گفت: من فقط از لباست ایراد گرفتم تا انتقام نگیری، دست بر نمیداری (خنده)
وی افزود: گفت و گوی قبلی ما بازتاب خوبی داشت؛ به هر حال مردم از طریق شبکههای مجازی اطلاعاتی به دست می آوردند که بیشتر آنها مثل تاریخ تولد، محل تولد و اولین فیلم من غلط است. خیلیها بعد از آن گفت و گو، از من حلالیت طلبیدند و البته فیلمهایی هم که شخصیت دو زنه داشت، کمتر به من پیشنهاد شد (خنده)
در بخش دیگر گفت و گو مدیری سراغ سن شریفی نیا رفت و درباره آن سوال کرد. او پاسخ داد: شناسنامه من یک سال از سن واقعیام بیشتر است؛ به خاطر همین میتوانم بگویم از شما ۶ سال کوچک تر هستم (خنده).
اما مدیری حرف او را قبول نکرد و گفت: من خیلی کوچکتر از شما هستم؛ من ۱۰ ساله بودم شما ۶۰ساله بودی. فقط ۵۸ سال است که در این حرفه کار میکنید (خنده)
شریفینیا در ادامه، درباره شغلهای مختلف خود در سینما توضیح داد: در طول این سالها تجربههای مختلفی در همه زمینهها داشتم؛ خودم علاقهمند به بازیگری نبودم و در تئاتر کارگردانی میکردم. چند بار روی صحنه آمدم و فهمیدم چقدر بین این دو تفاوت وجود دارد. من تقریباً همه شغلها در سینما را تجربه کردم. فقط صدابرداری نکرده ام!
شریفی نیا چگونه «ولید» شد؟
در بخش دیگر، مدیری از کشوی میز خود یک عکس قدیمی از جوانی شریفی نیا بیرون آورد و این بازیگر درباره آن عکس گفت: در زمان سریال «امام علی» من دستیار آقای میرباقری بودم. ابتدا قرار بود جمشید اسماعیل خانی نقش ولید را بازی کند، اما نشد. من اکبر عبدی را پیشنهاد دادم ولی آقای میرباقری موافق نبود نقش ولید را عبدی بازی کند. اما من گفتم نگران نباشد. بعد از مدتی عبدی مشکلی برایش پیش آمد و نتوانست در سریال بازی کند. میرباقری بازی من در تئاتر را دیده بود و حتی من به او گفته بودم اگر دستیار شما نبودم، نقش ولید را دوست داشتم بازی کنم.
وی افزود: سیروس مقدم آن موقع برنامهریز سریال «امام علی» بود. جلسهای گذاشتیم و آنجا آقای میرباقری گفت مشکل ولید حل شد و من بازیگرم را انتخاب کردم. بعد از چند روز به من گفتند که شما نقش ولید را بازی کنید. قرار شد دوستان دیگر کار دستیاری را انجام دهند و من نقش ولید را بازی کنم.
این بازیگر درباره چاق شدنش در سریال «امام علی» گفت: زمانی که میخواستم نقش ولید را بازی کنم، لاغر بودم و چند تکه ابر به دست و شکم من بستهاند. من گفتم چند ماهی به من اجازه بدهید تا چاق شوم و بعد فیلمبرداری را شروع کنیم. من در مدت یک ماه خودم را با نوشابه و غذا چاق کردم. روزانه دو باکس نوشابه میخوردم! بعد از سریال این تیپ طرفدار پیدا کرد (خنده) تمام آدمهای برجسته دنیا چاق هستند.
در بخشی از گفت و گو مدیری گفت: خوب است بدانید که قبل از سخنرانیهای دکتر شریعتی، شریفی نیا در حسینیه ارشاد شعرخوانی میکرد! واقعاً چند سال داری!؟ (خنده)
وقتی شریفی نیا اشک دکتر شریعتی را در آورد
شریفینیا گفت: آن زمان مرکزی بود که در آن کار هنری میکردیم. بچههای کوچک شعر، حدیث و قرآن میخوانند و جلوی آدم بزرگها دکلمه میکردیم. حتی من یک کتاب به نام «جاودانه مرد» درباره حضرت علی (ع) نوشته بودم و شب ضربت خوردن امام علی (ع) در حسینیه ارشاد خواندم. دیدم آقای شریعتی پشت سر من ایستاده و گریه میکند. و در کتاب خودشان تفسیر سوره روم یا پیام امید به روشن فکر مسئول درباره آن متن صحبت کردند.
رونمایی از کارت عروسی شریفی نیا و حاجیان
مدیری در ادامه، کارت عروسی محمدرضا شریفی نیا و آزیتا حاجیان را نشان داد و درباره آن گفت: سال ۵۸ ازدواج کردند؛ نکته جالب اینجاست که هزینه جشن عروسی خود را به کودکانی اختصاص دادند که بی بضاعت بودند.
شریفی نیا سپس متن کارت عروسی خود را خواند: «بسیار آرزو داشتیم که جشنی میگرفتیم و شما هم در شادمانی ما شرکت میکردید؛ لیکن هزینه جشن را به کودکانی اختصاص دادیم که ثمره این پیوندها هستند اما از داشتن یک لباس هم محرومند. ما شب عید ۲۸ اسفند ۵۸ ازدواج کردیم.»
شریفی نیا در پاسخ به اینکه به عنوان پدر به کدام ویژگی خود افتخار میکند، اظهار کرد: افتخاری نیست؛ اما دوران نوجوانی و جوانی خود را بیهوده سپری نکردم. خیلی مطالعه کردم و به عنوان یک پدر هر سوالی که بچههایم در خانه داشتند را جواب دادم.
ماجرای زندانی شدن شریفی نیا قبل از انقلاب
شریفی نیا در ادامه خاطرهای تعریف کرد و گفت: قبل از انقلاب من را دستگیر کردند؛ در زندان خدمت آقای رفسنجانی، محمود دولت آبادی و افراد دیگر بودم. کسی که آن موقع کتابخوان بود، باید تیر باران میشد. خیلی به ما سخت میگرفتند. آن موقع بچههایی که دستگیر میشدند، در برگه بازجویی خود مینوشتند کتاب کلیله و دمنه، بوستان و گلستان سعدی را خواندند؛ اما من که برای بازجویی رفتم، ۱۰ صفحه اسم کتابهایی را نوشتم که خوانده بودم!
وی عنوان کرد: ازغندی بازجوی ساواک از من درباره کارم سوال کرد و به او گفتم دانشجو هستم. گفت این همه کتاب خواندی و فقط دانشجو هستی!؟ چطور جرأت کردی نام این همه کتاب را بنویسی؟ گفتم من معلم بچه شما هستم. فکر کردم اگر بگویم فقط کتاب کلیله و دمنه و گلستان را خواندم، شما من را تنبیه میکنید. من معلم این کشورم و باید این همه کتاب بخوانم.
در این برنامه «حمیدرضا مدقق» با اشاره به این که در همه این سالها یکی از مشکلات سینمای ایران، فیلمنامه قلمداد شده است، از «ایلبیگی» درباره مساله تبدیل نشدن اقتباس سینمایی از آثار ادبی به یک جریان مستمر پرسید و این که آیا تضمینی وجود دارد که این طرح روی کاغذ باقی نماند؟
ویژگی طرح حمایت از فیلمنامههای اقتباسی
سرپرست معاونت فرهنگی پژوهشی بنیاد سینمایی فارابی در ابتدای سخنان خود گفت: تفاوت این طرح با طرحهایی که در گذشته در زمینه اقتباس ارائه شده، در این است که ما فراخوان این بخش را برای حضور تهیهکنندگان سینما نوشتهایم. یعنی کسانی که تصمیم میگیرند یک فیلم را تولید کنند. در واقع تهیهکنندگان پیش از این که ارزیابیهای لازم را انجام نداده باشند، وارد این میدان نخواهند شد. شاید در گذشته ما آثار را از فیلمنامهنویسان یا کتابها را از ناشرین خریداری میکردیم و در اختیار فیلمنامهنویسان یا فیلمسازان قرار میدادیم، ولی ویژگی طرح حاضر این است که تهیه کنندهای که ارزیابیهایش را انجام داده، برای تولید یک اثر سینمایی از روی کتابی که انتخاب کرده اعلام آمادگی میکند و این برای این که ما بتوانیم به محصول برسیم، ضمانت اجرایی بیشتری دارد.
او در پاسخ به این که تاکنون چه تعداد درخواست به فراخوان تولید فیلم اقتباسی ارائه شده گفت: تاکنون پنج درخواست ثبت شده و در آن کتاب و فیلمسازی که میخواهند بر اساس کتاب فیلم بسازد، معرفی شده است. ما تا پایان خرداد برای افراد دیگری که در این فراخوان شرکت میکنند، منتظر میمانیم. در ادامه کار ارزیابی و بررسی را آغاز خواهیم کرد و در اولین روزهای تیر، کار بررسی را جمع بندی میکنیم و به شرط آن که تعداد آثار بیشتر و دست ما هم برای انتخاب آثار مناسبتر و با جذابیت و قابلیتهای بیشتر باز باشد، ده اثر برگزیده را معرفی و به سمت بقیه مراحل تولید حرکت خواهیم کرد.
ایل بیگی گفت: فرآیند این بخش اینگونه است که کتاب و فیلمسازی که آن را کارگردانی میکند، از سوی تهیه کننده به ما معرفی میشود و ما بعد از ارزیابی کتاب – از این بابت که آیا این کتاب از نظر ما مناسب است و با اولویتهایی که اعلام کردهایم، همخوانی دارد یا نه – درباره آن تصمیم میگیریم. البته در طرح به ویژگیهای دیگری هم که در ارزیابی اثرگذار است (مثل کسب جوایز جشنوارههای معتبر داخلی) اشاره شده است. پس از بررسی ما اعلام میکنیم که میتوانیم روی این کتاب سرمایهگذاری کنیم. در ادامه بنیاد سینمایی فارابی کتاب را از ناشر خریداری میکند، حقوق سینمایی را در اختیار تهیهکننده قرار میدهد و سپس مبلغی را بهعنوان حمایت و کمک هزینه برای «نگارش فیلمنامه» (از این بابت که تهیهکننده بتواند با یک فیلمنامهنویس مناسب قرارداد ببندد تا نگارش فیلمنامه را انجام شود) در ا ختیارش قرار میگیرد. سپس، بعد از پایان نگارش فیلمنامه، زمانی که فیلم توانست پروانه ساخت سینمایی دریافت بکند، فیلمنامه و تیمی را که تهیهکننده برای ساخت اثر معرفی میکند، ارزیابی میکنیم و در صورت تأیید ما میتوانیم تا سقف ده میلیارد ریال در آن فیلم مشارکت و سرمایهگذاری کنیم.
ایلبیگی در ادامه درباره این که اگر فیلم نهایی، کیفیت مطلوبی نداشته باشد، چه اتفاقی میافتد؟ گفت: در بسیاری از حوزهها در سینما، همین میزان ریسک را میکنند. ما ناگزیریم برای بسترسازی و برای این که این فضا بتواند ایجاد شود برای اقتباس سینمایی از آثار ادبی و رمانها این کار را بکنیم. ما باید این زمینه را فراهم کنیم تا هم نویسندگان و ناشران را به سمت همکاری مشترک با اهل سینما سوق دهیم، هم باعث کمک سینما به ارتقای ارتباط مخاطب با ادبیات شویم و هم برای تهیه کنندگان سینما این امکان را به وجود بیاوریم که فیلمی موفق در ارتباط با مخاطب بسازند. در واقع یک اثر ادبی که قبلا خوانده شده و توانسته اقبال عمومی را در زمان نشر خود به دست بیاورد، این ویژگی را دارد و موفقیت کتاب میتواند تضمینی باشد برای این که در سینما هم اتفاق خوبی برای فیلم بیفتد.
طرحی برای حمایت از آثار ادبی ایرانی
بر اساس این خبر، «علی اکبر قاضینظام» فیلمنامهنویس روی خط برنامه شهرفرنگ، در صحبتهایش بحثی را پیرامون اقتباس از آثار ادبی خارجی عنوان کرد. او سپس با اشاره به این که وقتی «مهمان مامان» هوشنگ مرادی کرمانی را خوانده، تصور نمیکرد که بتوان از آن فیلم خوبی را ساخت، گفت: باید به این واقعیت هم توجه کرد که یک نویسنده فیلمنامه یا یک کارگردان میتواند طرح جامع و خوبی از یک کتاب دربیاورد و بخشی از موفقیت هم به خلاقیت و توان او بستگی دارد. او سپس به این نکته اشاره کرد که باید در این راه از استعدادهای جوان و نوجو در فیلمنامهنویسان استفاده کرد و حتی میتوان بر اساس یک کتاب، طرحهای اقتباسی مختلفی را توسط همین جوانها استخراج کرد و بهتریناش را به فیلم برگرداند.
ایلبیگی در این بخش با اشاره به بخش اول صحبتهای قاضینظام گفت: این طرح برای حمایت از آثار ادبی ایرانی است. حوزههای مختلف فرهنگی و هنری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به هم کمک بکنند و سازمان سینمایی میتواند اینگونه از ادبیات پس از انقلاب و نویسندگان ایرانی حمایت کند. بهتر میدانید شاید یک کتاب اگر در حوزه ادبیات باقی بماند، تعداد خوانندگان و تیراژش زیاد نباشد ولی همان قصه اگر تبدیل به فیلم شود به فروش کتاب در حوزه نشر هم کمک کند. ما برای امسال در نظر گرفتیم آثار اقتباسی از کتابهای ایرانی بعد از انقلاب را مورد حمایت قرار دهیم. شاید بسیاری از ناشران و نویسندگان ایرانی هم این مطالبه را از ما داشته باشند و انتقاد کنند که چرا در شروع این طرح حمایتی، سراغ کتابهای خارجی رفتهاید… این امید را داریم که استقبال از این طرح بهگونهای باشد که در سالهای بعد، برای اقتباس از آثار خارجی هم فراخوان بدهیم.
زنجیره تولید فیلمنامه باید درست شکل بگیرد
او در ادامه گفت: کارشناسانی مانند آقای قاضینظام که سالها در این زمینه فعالیت کردهاند شاهد بودهاند که روشهای قبلی به آن صورت که باید جواب نداده است. در واقع ما اگر بخواهیم اثر را از فیلمنامهنویس بخریم یا طرف حساب ما فیلمنامهنویس باشد، باز به مشکل دیگری برخورد میکنیم و آن این که آیا کسی حاضر هست این فیلمنامه را تبدیل به فیلم بکند؟ بسیاری از جشنوارههای فیلمنامهنویسی ما هم همین مشکل را داشته است. در بخش فیلمنامهنویسی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان هم اتفاقا با آقای قاضینظام چندین جلسه درباره همین مبحث صحبت کرده بودیم؛ این که چرا آثاری که آنجا برگزیده میشود به تولید نمیرسد؟ به نظرم این زنجیره باید درست شکل بگیرد. تهیه کننده اگر تصمیم بگیرد یک قصه را کار کند، میتوان امیدوار بود که آن قصه تبدیل به فیلم شود، ولی تصمیم از سوی فیلمنامهنویس غالبا منجر به ساخت فیلم نخواهد شد.
اعتماد وجود نداشته باشد، هیچ کاری نمیشود کرد
در این بخش قاضی نظام به مباحثی چون لزوم ایجاد اعتماد دوطرفه برای نتیجه دادن فراخوان فیلمنامهنویسی در بخش اقتباس صحبت کرد و ایلبیگی در توضیحی بر این نگاه گفت: اعتمادسازی اتفاق درستی است و اگر اعتماد وجود نداشه باشد، هیچ کاری نمیتوان کرد.
او ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی بر اساس روال عادی خود جلو میرود و اینگونه نیست که سه طرح اخیر باعث شود که مثلا اگر فیلمنامهنویسی کاری ارائه دهد، ما آن را نپذیریم یا اگر کارگردانی دنبال طرحی و فیلمنامهای باشد، ردش کنیم! به این نکته توجه کنید که این سه طرح، طرحهای ویژه حمایتی است که سازمان سینمایی برای حمایت بیشتر و حرفهایتر شدن و تخصصیتر شدن بخش فیلمنامهنویسی در سینمای ایران در نظر گرفته و بنیاد سینمایی فارابی مجری آن است.
ایلبیگی گفت: بسیاری از اعضای صنف اذعان دارند که سالهاست سینماگران سراغ فیلمنامهنویسان نمیروند و خود نسبت به نگارش و کارگردانی آثارشان اقدام میکنند. ما میخواهیم با اجرای این سه طرح، به همه اهالی سینما تأکید کنیم که حتما از آثار فیلمنامهنویسان حرفهای استفاده کنند. این که حتما کنار خودشان، یک فیلمنامهنویس باشد. این که در تیتراژ میبنیم نویسنده و کارگردان و تهیه کننده و … یک نفر است، این دور از تعاریف حرفهای صنعت سینماست. در سینمای دنیا هم آنهایی که اعتقادی به این موضوع نداشتند، وقتی مثلا رفتند در هالیوود کار کردند، این قاعده و سیستم استودیویی را پذیرفتند. این که باید یک فیلم فیلمنامهنویس، دیالوگنویس، طراح شخصیت و… داشته باشد.
باید به روشهای متنوع نگارش فیلمنامه رسید
در ادامه برنامه شهرفرنگ شبکه خبر، حمیدرضا مدقق در باب تنوع ژانر در سینما صحبت کرد و این مبحث با توضیحات قاضینظام درباره کمداشتهای سینمای ایران در ژانرهای مختلف سینمایی همراه شد. این فیلمنامهنویس در ادامه درباره فیلمنامهنویسی گروهی و طرحی که شورای مرکزی کانون فیلمنامهنویسان برای توجه به این شیوه به فارابی ارائه داده، صحبت کرد.
قائممقام بنیاد سینمایی فارابی در این بخش گفت: در زمینه پیش نویس تفاهم نامه یا طرح همکاری مشترک بین بنیاد سینمایی فارابی و صنف فیلمنامهنویسان هفته گذشته جلسهای را با شورای مرکزی صنف داشتیم و ما همواره در تعامل با صنوف و اهالی سینما هستیم. طرح ژانر و اقتباس و حمایت از صنف بر اساس فراخوان اعلام شده به قوت خود باقی است و این با بررسی ایدهها و طرحهای جدید منافاتی ندارد. باید به روشهای متنوع نگارش فیلمنامه رسید و از ایدهها و روشهای جدیدی که در دنیا تجربههای موفقی را پشت سر گذاشته، استفاده کرد. ما اتفاقا در حوزه کودک و نوجوان طی دو سه سال گذشته بخش «نگارش فیلمنامه با حضور گروه نگارش خلاق» را در بنیاد سینمایی فارابی راهاندازی کردیم. این روش آزمایش شده و فیلمنامههای خوبی هم از آن به دست آمده است. این طرح برای این که گروههای سه نفره کارگاهی شکل بگیرد و فیلمنامهنویسان به شکل کارگاهی کار کنند و به فیلمنامه برسند، حتما عملیاتی خواهد شد. حتی ما در جلسهای با یکی از مراکزی که قرار است با آنجا تولید فیلم مشترک داشته باشیم، راجع به این موضوع و این که اولین گروه سه نفره بتواند برای آن موضوع تشکیل شود، صحبت کردیم و این دغدغه را داریم. این را عرض کردم که این طرحها مکملهایی دارد که شاید نیاز نبوده به آن شکل گفته شود، ولی فکر میکنم که با تکمیلکردن این طرح و پیشنهادهایی که به دستمان خواهد رسید، این طرحها قابل تغییر و بازنگری است. من هم معتقدم اگر ما به سمت فیلمنامهنویسی گروهی برویم، اتفاقهای خوبی در این زمینه میافتد. ما پیش از این تجربهای هم با دوستان در بخش خصوصی در برگزاری یک رویداد استارتاپی برای خلق ایدههای مناسب و ایدهپردازی داشتیم… از سویی آموزشهای تکمیلی برای فیلمنامهنویسان با حضور استادان خارجی و استادان برتر کشور خودمان خالی است. ما با انجمن فیلمنامهنویسان توافق کردیم که این پاتوق در بنیاد سینمایی فارابی به عنوان جایی که خانه خود فیلمنامهنویسان است، شکل بگیرد. پیشنویس توافق همکاری با آنها انجام شده و فکر میکنم که انشالله در روزهای آینده و با رفع کرونا و تغییر شرایط، دوستان بتوانند در سالن بنیاد سینمایی فارابی حاضر شوند و این اتفاقها میتواند به شکل مشارکتی بیفتد.
برای دیگران راه بسته نیست
ایل بیگی همچنین در این بخش درباره این که طرح حمایت از فیلمنامهنویسان فقط درباره اعضای صنف نوشته شده، گفت: اگر بخواهیم برای حمایت از صنوف رسمی سینمای کشور ذیل خانه سینما با جایی گفتگو کنیم که تعداد زیادی از حرفهایها در آنجا فعال هستند، باید سراغ خود صنوف سینمایی برویم. یکی از سیاستهای سازمان سینمایی هم حمایت از صنوف سینمایی است و فکر میکنم که این کار درستی بوده است. با این وصف همان طور که اشاره کردم، برای دیگران راه بسته نیست. در طول سال ما در شوراهای بخش فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی، با بیش از چندصد فیلمنامه -که خیلی از آنها شاید توسط فیلمنامهنویسان گمنام نوشته شده باشد- رو به رو میشویم. ما آثار جوانها را مطالعه میکنیم و مورد بررسی قرار میدهیم و محدودیتی برای مطالعه کار آنها نیست، از آن سو به نظرم اگر کسی توانایی فیلمنامهنویسی حرفهای و شرایطش را دارد، باید او را تشویق کرد.
مدقق در بخش دیگری از شهرفرنگ به برخی نقطه نظرات منتقدان این سه طرح (مانند زیر سئوال رفتن استقلال و سفارشینویس شدن فیلمنامهنویسی) اشاره کرد و در پاسخ، قاضی نظام گفت: این که استقلال زیر سئوال میرود یا شیوه کوپنی است، یک نگاه چیپ است. به این مساله باید بازتر نگاه کرد. اما این که سفارشی نویسی را انگ بدانیم هم درست نیست. چه اشکالی دارد فیلمنامهنویس سفارش هم بگیرد؟ البته نظر من این است که اگر به چیزی که سفارش میگیرد، اعتقاد داشته باشد، میتواند فیلمنامه آن کار سفارشی را بنویسد.
ایلبیگی هم در این بخش گفت: ما رویکردها و اولویتها را میگوییم، نمیآییم دقیقا بگوییم که فیلمنامهنویس راجع به این موضوع چنین چیزی را بنویسد. همانهایی که خیلی مواقع تا چنین طرحهایی پیش میآید، بحث استقلال و آزادگی فیلمنامهنویس و فیلمساز را به میان میکشند میدانند که بسیاری از فیلمهای موفق ترین سینمای دنیا هم با سفارش ساخته میشود و نمیدانم چرا آنها این را برای کشور خودمان بد میدانند و برای دیگران ارزش و موفقیت؟ اگر راجع به دستاوردهای کشورمان که کمتر به آن پرداختهایم، فیلمنامهای نوشته شود، این سفارشی کار کردن است؟ نادیده گرفتن خیلی از چیزها مردم را ناامید میکند و ما موظفیم از این پوستهای که دور خودمان تنیدهایم و دائم مسائل شخصی پیرامون خودمان را تگاه میکنیم، بیرون بیاییم و در تعامل با مراکز و نهادها و جاهای دیگر، با نگاه آنها آشنا شویم و سوژه فیلم پیدا کنیم. بسیاری از موفقترین فیلمهای دنیا اینگونه ساخته میشود و طرح های مهم و کارهای موفقی هستند اما کسی که اعتقاد ندارد، نمیآید آنها را بسازد.
او در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار داشت: یکی از نکتههای مهم در طرح حمایت از صنف فیلمنامهنویسان این است که در هنگام ثبت نام، ما به ارائه دهنده طرح به اعضا سه میلیون تومان میدهیم و در واقع ما پول طرح ۵ صفحهای را میدهیم و جای این که فیلمنامهنویس را ماهها درگیر کنیم تا فیلمنامه را بنویسد، وقت بگذارد و کار را ارائه دهد و بعد ببینم ایده اولیه مناسب نبوده، کار او با همان طرح ۵ صفحهای مشخص خواهد شد. آن طرح خریداری میشود و در اصل مبلغ در اول کار به هر فیلمنامهنویس بایت ارائه طرح تعلق میگیرد.
بنای ما بر شفافسازی است
ایلبیگی در ادامه درباره بحثهایی که پیرامون عدالت و چگونگی تخصیص بودجه مطرح میشود، گفت: هر کاری بکنید، آنها که رد میشوند این بحثها را دارند ولی بنای ما بر شفافسازی است. ما قرار است در پاسخ به طرحهای ارائه شده بگوییم که کار «تصویب شده» یا «رد شده» و یا این که با اعلام نظراتی از سوی شورا دوباره میتواند بازنگری شود و در شورا مطرح شود. شورای سه نفره شامل معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی به عنوان دبیر شورا، نماینده رئیس سازمان سینمایی و یک نفر به نمایندگی انجمن صنفی فیلمنامهنویسان است که باید با با حداکثر آراء انتخاب و معرفی شود. یعنی اگر در دورههای قبل خودمان تصمیم میگرفتیم الان نماینده فیلمنامهنویسان هم در کنار ما هست. شاید طرحهای خوبی به دستمان برسد ولی اگر در چارچوب اولویتهایمان نباشد، آن را کنار بگذاریم و نمیتوانم بگویم اصلا چنین اتفاقی نمیافتد.
قاضینظام در این بخش ارزش قائل شدن برای طرح فیلمنامه را یکی از اتفاقات مهم طرح حمایت از فیلمنامهنویسان دانست و گفت: با این روند، از این پس تهیهکنندگان سینما هم متوجه میشوند که وقتی به فیلمنامهنویس طرحی را سفارش میدهند تا بنویسد، برای نگارش طرح هم با او باید قرارداد ببندند. او در ادامه سخنانش با اشاره به این که بهتر است به مهلت شرکت در طرح حمایت به واسطه بیماری کرونا و … اضافه شود تا افراد بیشتری در این طرح شرکت کنند، درباره لزوم افزایش تعداد افراد در شورای بررسی آثار و فیلمنامهها (شورای سه نفره) صحبت کرد.
ایلبیگی در این بخش گفت: راجع به افزایش زمان طرح اقتباسی، باید بگویم ما به تولید این فیلمها هم فکر میکنیم و اگر میخواهیم فیلمهایمان امسال به جشنواره فیلم فجر برسد، تمدید شرکت در طرح اقتباسی منطقی نیست. البته این مسأله قابل طرح و بررسی مجدد هست. درباره افزایش تعداد کارشناسان هم تلاش میشود که با مشورت ریاست سازمان سینمایی بینیم که آیا امکان افزایش افراد در این شورا هست یا خیر؟ گرچه خود آقای قاضینظام هم که تجربه حضور در شوراها را دارد میداند که هر چه تعداد اعضای این شوراها بیشتر باشد، خروجی آنها سختتر خواهد بود و به این نکته هم باید توجه کرد.
در پایان برنامه شهرفرنگ با موضوع «فیلمنامهنویسی؛ فراز یا فرود؟»، قاضینظام اظهار داشت: باید به فیلمنامهنویس اهمیت داد. چرا وقتی کارگردان خود نویسنده فیلمنامهاش است، مینویسند نویسنده و کارگردان اما وقتی فیلمنامهنویس کس دیگری است، در پوستر یا تیزر نام او دیده نمیشود؟ فیلمنامهنویس نیازمند اعتماد کردن و اعتبار دادن است. در این سه طرح حمایتی از فیلمنامهنویسی هم فیلمنامهنویس دوست دارد فیلمنامهای بنویسد که فروش خوبی داشته باشد تا این فرصت برای او بازار کار خوبی را رقم بزند و در نوبتهای بعدی، تهیهکنندهها به سراغ او بروند.
سرپرست معاونت فرهنگی پژوهشی بنیاد سینمایی فارابی نیز در پایان مطالعه داستانهای جدید و توجه به اولویتها را از نیازهای مهم فیلمنامهنویسی در سینمای ایران دانست.
سینماپرس: کارگردان سریال «میانبر» گفت: نوع کمدی، استفاده از اتفاقها و سوژههای به روز و همه تجربه هایی که از قدیم داشتم در میانبر کمکمان کرد تا بتوانیم جذابیتی را در قصه این سریال ایجاد کنیم.
به گزارش سینماپرس، «یزدان فتوحی» کارگردان سریال «میانبر» در گفتوگو با فارس، درباره این سریال گفت: مدتی است که تصویربرداری فصل دو سریال میانبر به پایان رسیده است و سریال در ۶۴ قسمت تمام شد.
وی با اشاره به بازخوردهای مخاطبان نیز بیان داشت: با اینکه سریال ما از شبکه پنج پخش شد و باکس سریال سازی این شبکه به تازگی راه افتاده است و بیننده های کمی دارد، اما باز از میزان مخاطبانمان راضی بودیم و بازخوردهای خوبی در این مدت گرفتیم.
نویسنده و بازیگر سریال «خنده بازار» ادامه داد: نوع کمدی، استفاده از اتفاق ها و سوژه های به روز و همه تجربه هایی که از قدیم داشتم در میانبر کمکمان کرد تا بتوانیم جذابیتی را در قصه این سریال ایجاد کنیم.
وی افزود: از طرفی اینکه سوژه هایمان به روز بود و قرنطینه خانگی مردم باعث شد تا فرصت بیشتری برای تماشای تلویزیون داشته باشند.
به گزارش فارس، غلامرضا نیکخواه، محمود جعفری، کمند امیر سلیمانی، شهین تسلیمی، سیاوش چراغی پور، آرش نوذری، مهران رجبی، اشکان اشتیاق، امیر نوری، بهراد خرازی، مرضیه صدرایی، حمید نیک نبرد، سالار کریمخانی، فاطمه مرتاضی، جابر وثوق، وحید اسمی خانی، وحید چنانی، مرتضی علی آبادی، حنانه احدی، ترگل جعفری، ریحانه سرلک، شاهکار صالحیان از بازیگران این سریال هستند.
طراح سریال حمید برزگر است و نیما حسن نیا، پیمان جزینی، شاهرخ باقری نژاد، داریوش رعیت، داود روستا و سیاوش چراغی نیا تیم نویسندگان «میان بر» هستند که به سرپرستی یزدان فتوحی هدایت میشود.
این سریال به مشکلات و معضلات یک ساختمان و هیئت مدیره آن می پردازد.
حدیث امام علی (ع) درباره امر به معروف و نهى از منکر و جایگاه آن در اسلام را در این مطلب بخوانید.