سینماپرس: علی قوی تن کارگردان سینما در پی معرفی هیأت مدیره جدید خانه سینما گفت: آنچه واضح است اینکه خانه سینما هیچ قدرت اجرایی ندارد؛ طی همه سال هایی که از تأسیس این نهاد گذشته ما شاهد رفع مشکلات مالی و معیشتی اهالی سینما از طریق خانه سینما نبودیم و این در حالی است که مهمترین معضل روز اهالی سینما مشکلات مالی و دغدغه تأمین معاش شان است و مسائل دیگر در حاشیه و زیرمجموعه مسائل مالی قرار دارد.
کارگردان فیلم های سینمایی «رویای سهراب» و «آسمان آبی مادرم» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده معتقدم حالا که تنها نهاد صنفی اهالی سینما قدرت اجرایی و کارآیی ندارد این مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند که باید در این روزهای کرونایی به داد اهالی سینما برسند؛ مسئولان این وزارتخانه ملزم هستند با قدرت و جدیت از یکایک اهالی سینما که در بیکاری مطلق به سر می برند در این شرایط وخیم و حساس حمایت داشته باشند.
این سینماگر خاطرنشان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توان مالی خوبی که در اختیار دارد باید از تمامی هنرمندان حمایت کند که البته در بین عموم هنرمندان این سینماگران هستند که در این ماه های گذشته بیشترین صدمه و لطمه را خورده اند چرا که سینما هنری جمعی است که ارتباط مستقیم با حضور مردم دارد؛ یک فیلم تولید می شود تا برای تماشای آن مردم به سالن سینما بروند و حالا که حتی بعد از بازگشایی سینماها شاهد استقبال مردم از سالن های سینما نیستیم مسئولان وزارت ارشاد باید تدبیری عاجل و اساسی برای رفع معضل مالی سینماگران داشته باشند و به داد ما برسند.
قوی تن متذکر شد: فیلم ها امروزه راکد ماندند و سینماگران نمی توانند کار کنند، این در حالی است که اکثریت اهالی سینما تنها از این طریق امرارمعاش می کنند. بنده امیدوارم هیأت مدیره جدید خانه سینما با دغدغه مندی جدی با مسئولان ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد رایزنی، گفتگو و تعامل شوند و برای یک بار هم که شده بخشی از دردهای اهالی سینما را درمان کنند.
وی در پایان اظهاراتش افزود: مدیرانی که مدیریت خانه سینما و نهادهای مرتبط با سینما را دارند موظفند علاوه بر اجرای سیاست گذاری و نظارتی که بر تولیدات دارند تمهیدی جدی برای نجات سینما و رفع بحران های عظیم به وجود آمده در زندگی هنرمندان نیز داشته باشند در غیر این صورت کارآیی این نهادها و دستگاه ها کاملاً زیر سوأل می رود.
برای چندمین بار در سالهای اخیر، محمداطبایی چهره شناختهشده سینما و از معدود پخشکنندگان بینالمللی فیلم در ایران، به خبرسازیهای مربوط به حضورهای بینالمللی سینمای ایران تاخت و آن را حاصل حضور در جشنوارههای دروغین یا بیاهمیت دانست.
اطبایی در یک یادداشت بلند، عنوان کرد: «بررسی حضورها و جایزههای بینالمللی حداقل پنج سال اخیر سینمای ایران به نتایج تأسفباری رسیده که نزدیک ۸۰درصد این اتفاقات در جشنوارههای دروغین و بسیار کمارزش و شبه جشنواره رخ دادهاند.»
نقش دلالها در بینالمللی شدن سینما!
مدیران دولتی مدعی هستند هیچ جشنواره مهم بینالمللی وجود ندارد که حداقل یک فیلم از ایران در آن حضور نداشته باشد. امیر اسفندیاری، معاون جشنواره جهانی فیلم فجر که همیشه نامش در میان مدیران سینمایی مسافر به جشنوارههای خارجی دیده میشود، چندی پیش در مصاحبهای مدعی شده بود: «سینمای ایران بعد از سه دهه همچنان توانسته در جشنوارههای جهانی حضور پررنگی داشته باشد. به اعتقاد من سینمای هیچ کشور دیگری به اندازه سینمای ایران تا این اندازه حضورش در عرصه بینالمللی مستمر نبوده و نتوانسته در این سالها به عنوان سینمایی که در کل جشنوارههای دنیا به آن توجه میشود، اهمیت پیدا کند. در حال حاضر هم با فیلمهای جدید و خون تازهای که وارد سینمای ایران شده، این موفقیتها ادامه دارد. در عین حال سینماگران مطرحمان همچنان در جشنوارههای جهانی میدرخشند، البته همیشه تا اندازهای افت و اخیز وجود داشته و در زمانهایی این حضور پررنگتر و زمانهای دیگری کمرنگتر شده است، اما در طول این سه دهه جزو مطرحترین سینماها در جهان بودهایم. اگر بخواهیم به همه کشورهایی که سینمای مطرحی دارند، نگاهی بیندازیم حضور ایران در عرصه بینالمللی بسیار قابل تأمل است.»
در مقابل موضع اسفندیاری، افرادی هستند که با دیده شک به چنین افتخاراتی که فقط از سوی مدیران دولتی تکرار میشود، واکنش نشان دهند. اطبایی که سالهاست به عنوان پخشکننده بینالمللی فیلم فعالیت دارد، در یادداشت اخیرش که در اختیار رسانهها قرار داده است، به این حضورهای بینالمللی از زاویهای متفاوت نگاه کرده است. در یادداشت این فعال حوزه پخش فیلم آمده است: «تولید در سینمای ایران و در سراسر جهان افزایش یافته و بخش بزرگی از این فیلمها در پی حضور در مجامع بینالمللی سینمایی بوده، اما طبیعی است که ظرفیت نمایشی این رویدادها اندک و جوابگوی همه متقاضیان نیست. حضورها و موفقیتهای بینالمللی راه میانبر سینماگران برای رسیدن به جایگاه بالاتر هنری، اجتماعی و صنفی است، لذا این اشتیاق سینماگران از این زاویه قابل درک است، اما هم این ظرفیتهای نمایشی محدود بوده و هم نیروی متخصص و حرفهای برای عرضه و پخش بینالمللی همه تولیدات سینمای ایران وجود ندارد، پس شماری از سینماگران به طور مستقیم یا از طریق افرادی که در مؤدبانهترین شکل میتوان آنان را دلال نامید، تصمیم به عرضه آثار خود گرفته و شماری آگاهانه و شماری ناآگاهانه به سوی این جشنوارههای غیرواقعی هجوم میبرند و برای فیلمهای خود اعتبار غیرواقعی میخرند. در کمال تأسف دیده میشود که شماری از دوستان پخشکننده بینالمللی هم دست به دامن این سامانه شده و حضورهای فیلمهای تحت قرارداد خود را افزایش میدهند.»
آمارها چه میگویند!؟
اطبایی بارها در موارد مختلف از پررنگ شدن برخی جوایز کماهمیت سینمایی توسط برخی جریانهای رسانهای و اشخاص گلایه کرده است. نمونه آن انتقاد وی از جوایز فیلم «قصر شیرین» در جشنواره فیلم شانگهای بود. این پخشکننده سینما بعد از آنکه مدیران سازمان سینمایی برای تبریک به رضا میرکریمی به خاطر جوایز فیلم «قصر شیرین» از یکدیگر پیشی میگرفتند، در یادداشتی با یادآوری اینکه شانگهای فستیوال مهمی در سینما نیست، پررنگ شدن جایزه گرفتن در آن جشنواره را ناشی از ناکامی سینماگران ایرانی عنوان کرده بود. وی این بار با ارائه آماری درباره حضورهای بینالمللی سینمای ایران در سال گذشته میلادی، نشان میدهد که سینمای ایران نه تنها موفقیت چشمگیری در سطح بینالمللی نداشته است، بلکه در بسیاری از رخدادهای مهم سینمای جهان اصلاً حضور نداشته و در فستیوالهای تأثیرگذار جهانی غایب بوده است.
اطبایی مینویسد: «در حوزه عرضه و پخش بینالملل فیلمهای بلند، پنج جشنواره، مهمترین جشنوارههای فیلم دنیا بوده که حضور و نمایش در این پنج جشنواره برای همه سینماگران و پخشکنندههای فیلم از اهمیت بالایی برخوردار است. جشنوارههای کن، ونیز، برلین، ساندنس و تورنتو. البته دو جایزه اسکار و گلدن گلوب را که جشنواره نبوده به این فهرست برتر باید اضافه کرد، هر چند هر دو در طبقهبندی جشنوارهها نبوده، اما از مهمترین رویدادهای سینمایی جهان محسوب میشوند. حال به وضعیت سینمای ایران در این پنج جشنواره بسیار مهم جهانی و دو رویداد در سال ۲۰۱۹ بپردازیم که در یک جشنواره هیچ فیلمی نداشتیم و در چهار جشنواره دیگر هم سه فیلم بلند سینمایی و هفت فیلم مستند و کوتاه از سینمای ایران حضور داشتند.» وی در ادامه یادداشت خود به تشریح حضور نمایندگان سینمای ایران در جشنوارههای خارجی طی سال گذشته میلادی پرداخته که اغلب آنها بدون به دست آوردن دستاوردی بوده است.
وقتی گنجشک را برای سینما رنگ میکنند!
فهرست بلندی که اطبایی در یادداشتش از جشنوارههای درجه ۴ و بیاهمیت سینمایی آورده است، نشان میدهد که در داخل ایران به اشتباه و به دلیل نداشتن آگاهی این جشنوارهها به عنوان فستیوالهای مهم سینمایی معرفی شده است. این پخشکننده سینما مینویسد: «فناوریهای جدید شرایط جدیدی برای عرضه و ارائه فیلم به جشنوارههای فیلم به وجود آوردهاند که متأسفانه این امکان بیشتر به گسترش جشنوارههای دروغین و غیرواقعی کمک کرده تا تسهیل حضور فیلمها در جشنوارهها! حال، ردهبندی کیفی یک جشنواره فیلم تبدیل به موضوع ثانویه شده است! به واقع بسیاری از دوستان سینماگر، رسانهها و مسئولان قدرت تشخیص واقعی و غیرواقعی بودن این رویدادها را هم نداشته و در نتیجه تحت تأثیر اخبار رسانهای این موفقیتهای کاذب و اغراق شده، به تحلیلهای غیرعلمی و بیپایه دست زدهاند و چه بسا از پی آن به سیاستگذاریهایی از همان دست! که نمونههای این اظهارنظرهای مسئولان درباره موفقیتهای غیرواقعی فیلمهای ایرانی در عرصههای بینالمللی در این چند ساله کم نبوده است!» اطبایی در انتهای یادداشت خود بر این نکته تأکید کرده است که بیش از ۹۰ درصد از حضورهای بینالمللی سینمای ایران ناشی از تلاش بخش خصوصی بوده است، این واقعیت میتواند بیثمر بودن سفرهای هزینهبردار مدیران دولتی به جشنوارههای بینالمللی را به خوبی به نمایش بگذارد.
سینماپرس: اکبر عبدی شب گذشته با حضور در برنامه «چهل تیکه»، از خاطرات ریز و درشت زندگیاش گفت.
به گزارش سینماپرس، برنامه «چهلتیکه» در فصل جدیدش همانند فصلهای قبلی سراغ مهمانانی رفته که از گذشته و نوستالژیهایشان میگویند. هر شب در این برنامه با چهرههای قدیمی گفت و گو میشود.
کار سخت الهام حاتمی کارگردان و تهیهکننده چهلتیکه جمعآوری تصاویر و صوت و فیلمهایی است که حتی خود آن هنرمند قدیمی از آن بیخبر است. به تعبیر خود این کارگردان بارها میهمانان با تصاویر و فیلمهایی خاکخورده و قدیمی شوکه شدهاند.
به بهانه روز ملی سینما برنامه چهل تیکه سراغ جادوگر سینمای ایران رفت و اکبر عبدی شب گذشته خاطراتش را تعریف کرد. مشروح این گفت و گو را در ادامه بخوانید:
بچهها اکبر گامبو صدام میزدند
علیمردانی درباره دوران بچگی عبدی سوال کرد و او گفت: بچه که بودم بچههای محله من را اکبر گامبو صدا میزدند. من خیلی ناراحت میشدم. آن موقع از خدا میخواستم که بزرگ شدم نظامی شوم که یک عنوان جناب ستوان یا جناب سرهنگی لقب اسم من شود و دیگر کسی من را با نام اکبر گامبو صدا نزند.
وی افزود: بزرگ شدیم و من نظامی نشدم و وارد کار سینما شدم و الحمدلله به چنان شهرتی دست پیدا کردم که همه من را با نام اکبر عبدی صدا میزنند. نه عبدی خالی بلکه اسم و شهرتم را با هم صدا میزنند.
علیمردانی سپس از عبدی پرسید در دوران نوجوانی و بچگی کاری برای درآمدزایی انجام داده یا نه؟ اکبر عبدی پاسخ داد: پیشههای زیادی داشتهام. جوشکاری، نجاری، چیت سازی، دست فروشی و یک مدتی هم در آهنفروشی کار میکردم. این آهن فروشی متعلق به پسرعموی بابام بود و من نزد او شاگردی میکردم. آن موقعها در بازار پسرعموم مرا میفرستاد تا از کبابی بازار ناهار بیاورم. صاحب کبابی اولین کاری که میکرد این بود که یک بشقاب پلو و خورشت قیمه جلوی من میگذاشت و میگفت: بخور. این کارش دو دلیل داشت اول اینکه او فکر میکرد ممکن است که اوستای من، مرا سر سفره خودش راه ندهد و سفرهاش را از شاگردش جدا کند. در حالیکه اوستای من پسرعمویم بود و این حرفها را با من نداشت؛ دوم اینکه با این کارش شکم مرا سیر میکرد که مبادا در این فاصله که من به حجره پسرعمویم میرسم، به ناهار او ناخنک بزنم.
خاطره جالب از فروش دوغ!
اکبر عبدی در ادامه درباره دوران کسب و کار نوجوانی خود توضیح داد: یک روز رفتم یک کیلو ماست خریدم و تصمیم گرفتم با آن دوغ درست کنم و بفروشم. من دوغ را درست کردم و دیدم مردم خوب میخرند. به داداشم گفتم برو یه کاسه آب بیار و او هر بار میرفت و یک کاسه آب میآورد و من در دوغ میریختم و دوغ رقیقتر میشد. آنقدر ناصر را صدا زدم که آب بیار که یهو دیدم ناصر شیلنگ آب را بیرون آورد؛ گفتم این چیه!؟ من ازت یک کاسه آب خواستم. ناصر گفت خسته شدم از بس کاسه، کاسه آب آوردم. بیا این سر شیلنگ رو بگیر و بریز توش، هر وقت کارت تموم شد بگو که من آب را ببندم.
وی ادامه داد: شب که شد رفتیم خونه و شروع کردیم پول شمردن. مادرم که پولها را دید پرسید شما فقط یک کیلو ماست داشتید، اما این پول چند برابر آن میشود. خلاصه وقتی مادرم قضیه را فهمید ما را دعوا کرد و گفت فردا صبح باید برید، این پولها را به کسانی که از شما دوغ خریدند پس بدهید. ما هم فرداش رفتیم و مقداری از آن پولها را پس دادیم و وقتی مادرم پیگیر شد که همه پولها را پس دادیم؛ گفتیم آره همه را پس دادیم.
اتفاق خنده دار روی صحنه تئاتر
حالا نوبت یک خاطره بازی است. علیمردانی با گفتن این جمله توجه اکبرعبدی را به مانیتور استودیو جلب کرد. تصاویری از یک تئاتر پخش شد. مردی که در پوست یک شیر فرو رفته بود. صورت گریم شده او بسیار شبیه اکبر عبدی بود. لا به لای پخش این تصاویر اکبر عبدی توضیح داد که این نمایش سنجابهاست و زمانی که در این نمایش در نقش شیر ظاهر شده، ۱۹ سال داشته است. نمایش سنجابها سال ۱۳۵۹ در تئاترشهر به روی صحنه رفته است. پخش این آیتم که تمام میشود اکبرعبدی از علیمردانی اجازه میخواهد که خاطرهای از روزهایی که این نمایش را اجرا میکردند بازگو کند.
بازیگر نقش شیر در نمایش سنجابها گفت: در یکی از شبهایی که این نمایش را اجرا میکردیم به طور اتفاقی شلوار من از پشت پاره شد. من هم مجبور شدم تمام مدتی که روی صحنه بودم میزانسنها را به گونه دیگری اجرا کنم که مدام رویم به تماشاگران باشد. سنجابها که قضیه را فهمیده بودند روی صحنه به من میخندیدند و من خیلی جدی سر آنها داد میکشیدم که به چی میخندید!؟ و آنها جواب میدادند هیچی! همینطوری!
علیمردانی از اکبرعبدی پرسید اولین کسی که شما را کشف کرد و متوجه استعداد بازیگری شما شد چه کسی بود؟ عبدی در پاسخ این سوال گفت: شاید اولین کسی که متوجه استعداد بازیگری من شد، مادرم بود. آن زمان ۸ سالم بود و از یک مهمانی برگشته بودیم که من شروع کردم و ادای همه حاضران در آن مهمانی را در آوردم. بعدها که بزرگتر شدم فهمیدم که در کانون پرورش فکری کلاسهای تئاتر برگزار میشود، تصمیم گرفتم که در این کلاسها شرکت کنم. به مادرم گفتم که میخواهم ۳ ماه تابستان در کلاس تئاتر شرکت کنم و شهریه آن پنجاه تومان است؛ مادرم از جاهای مختلف پولی برای من فراهم کرد و به من داد تا در این کلاسها شرکت کنم. بعدها فهمیدم که مادرم النگوی دستش را برای کلاس تئاتر من فروخته است.
در ادامه علیمردانی از اولین مربی و استاد هنر بازیگری اکبرعبدی سوال کرد و اکبر عبدی گفت: وقتی به کانون پروش فکری رفتم یک مربی داشتم. او مدتی با من و بقیه کار کرد و بعد یک روز به مسئولان کانون پرورش فکری گفت آقای عبدی همه چیز را درباره بازیگری میداند او فیالبداهه بازیگر است. هر چیزی که او نیاز دارد را در اختیارش بگذارید تا او کار نمایشیاش را انجام دهد.
عبدی ادامه داد: جالب اینجاست که چند سال پیش کانون پرورش فکری سلسبیل برای من بزرگداشتی برگزار کرده بود. وقتی به آنجا رفتم مربی دوران نوجوانیام را آنجا دیدم و فهمیدم که برای ایشان هم به مانند من بزرگداشت برگزار کردهاند. من روی سن رفتم و از مربی دوران نوجوانیام تشکر کردم و به حاضران در آن جلسه اعلام کردم که اولین مربی من در بازیگری بودند و همان جا دست ایشان را بوسیدم.
خاطرات اکبر عبدی از علی حاتمی
او درباره همکاری خود با علی حاتمی گفت: در روزهایی که در تئاترشهر اجرا داشتیم. یک شب جمشید مشایخی به دیدن نمایش ما آمد و بعد از تمام شدن نمایش در پشت صحنه مرا دید و به من گفت که فردا ساعت ۱۱ برای دیدن علی حاتمی به کاخ گلستان بروم. آن روزها علی حاتمی مشغول ساختن فیلم کمال الملک بود. فردای آن روز به کاخ گلستان رفتم و علی حاتمی را دیدم، او میخواست که من نقش احمدشاه را بازی کنم. اما در ادامه به این نتیجه رسید که احمدشاه خود یک فیلم جداگانه است. از همان روز دوستی من با علی حاتمی شروع شد.
وی افزود: علی حاتمی فرد بسیار معتقد و با ایمانی بود و نمازش همیشه اول وقت بود. او عاشق زندگی بود و شاید هیچ وقت فکر نمیکرد که ممکن است خیلی زود و در ۵۴ سالگی این دنیا را ترک کند.
اکبر عبدی درخصوص نظر علی حاتمی درباره بازیگران گفت: علی حاتمی اعتقاد داشت که بازیگر یک تکه جواهر و الماس است که ما آن را از دل کوه بیرون میآوریم و هرکسی در پروسه ساخت یک فیلم یا تئاتر بر روی این تکه الماس تراشی میزند. کارگردان، نویسنده، گریمور، صدابردار، دوبلور و … همه آنها بر روی این تکه الماس تراشی میزنند سپس این بازیگر است که نماینده هنر همه آنهاست و هنر آنها را با بازی خود به نمایش میگذارد.
خاطره عبدی از لهجه شیرین پدرش
در بخشی از برنامه بازیگر فیلم مادر خاطرهای از پدرش تعریف کرد: پدرم لهجه ترکی غلیظی داشت. یک شب برق منطقه قطع میشود و پدرم درب خانه همسایه را میزند و میپرسد: شمع دارید؟ همسایه فکر میکند که پدرم از او پرسیده است: شام دارید؟ به خاطر همین پریشان میشود؛ چون آنها تازه شام خوردهاند به پدرم میگوید که تا یک ساعت دیگر برایتان میآورم. همسایه بیچاره میرود دوباره شام میپزد و آن را درب منزل پدرم میبرد و میگوید: بفرمایید آقای عبدی! پدرم با تعجب میپرسد: این چیه!؟ همسایه میگوید: شام است … خدمتتان آوردم. پدرم میگوید: من کی از شما شام خواستم. همسایه میگوید: همین یک ساعت پیش آمدید دم در خانه ما و گفتید: شام دارید. پدرم با عصبانیت به همسایه میگوید: خانم من از شما شمع خواستم نه شام… حالا پدرم با لهجه غلیظش هی مدام تکرار میکرد شام… درحالی که منظورش شمع بوده.
۲۵ سال تریاک مصرف میکردم
خیلی دوست دارم خاطراتم را از ۱۸ سالگی تا امروز که ۶۰ ساله هستم، تعریف کنم؛ البته بدون سانسور. دوست دارم به بچهها بگویم ۲۵ سال تریاک مصرف کردم و حدود ۱۵ سال سیگار کشیدم؛ اما بعد از پیوند کلیه ۵ سال است که پاک هستم. من اکبر عبدی حدود ۴ سال و نیم است که پاک هستم.
از خدا خواستم زلزله تهران را از چارت خارج کند
علیمردانی پرسید تا حالا چه درخواستی از خدا داشتهای؟ عبدی گفت: بار دومی که به حج مشرف شدم در سال ۱۳۷۸ زیر ناودون طلا از خدا خواستم که تهران زلزله نیاید. به خدا گفتم اگر هم آمد به کارمندانت بگو ریشترش را کم کنند. از خدا خواستم به طور کلی زلزله تهران را از چارت کاریاش خارج کند (خنده).
همه چیز از خدا گرفتم
علیمردانی دوباره پرسید که چه چیزی از خدا خواستی که تا به حال به آن نرسیدی؟ اکبر عبدی پاسخ داد: من هر چه از خدا خواستم را به دست آوردم. پول، ماشین، خانه، زن خوب، بچه خوب. هر چه خواستم از خدا گرفتم. ۶۰ سال هم از خدا عمر گرفتم. چند بار من را برد و برگرداند. گرچه به نظر من عمر بلند خوب نیست؛ عاقبت خوب مهم است.
در بخش دیگر برنامه عبدی گفت: من در کار خودم خیلی خوش شانس بودم که با بزرگان این عرصه علی حاتمی، ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی و داود میرباقری کار کردم.
اولین بار آقای مهرجویی را نشناختم!
عبدی در ادامه به همکاری با داریوش مهرجویی اشاره کرد و گفت: آشنایی من با استاد مهرجویی جزو خاطرات شیرین من است. تئاتر کار میکردم که دستیار مهرجویی یک سناریو به من داد و گفت شنبه ساعت ۵ بعداز ظهر دفتر پخش حضور داشته باشید تا با مهرجویی درباره این نقش حرف بزنید.
وی ادامه داد: من تا آن روز خوابم نمیبرد و دائم به این دیدار و بازی در نقشی مقابل عزت الله انتظامی فکر می کردم. وقتی روز موعود رسید به دفتر رفتم و با مردی که شلوار جین ریش ریش شده و پوتین سربازی داشت، روبرو شدم که داشت برای خودش قهوه درست می کرد. داخل رفتم و بعداز سلام و احوالپرسی، گفتم یکی هم برای من درست کن!
وی افزود: هرگز آقای مهرجویی را از نزدیک ندیده بودم، وقتی با قهوه به سراغ من آمد، پرسیدم آقای مهرجویی را می خواستم ملاقات کنم که آقای مهرجویی خودش را معرفی کرد و آن موقع فهمیدم، چقدر کار بدی کردم. به او گفتم بگذارید، قهوه را دور بریزم و خودم یکی دیگر درست کنم که اجازه این کار را نداد. از آنجا با هم آشنا شدیم و قرارداد بازی در فیلم «اجاره نشین ها» را بستیم.
سینماپرس: یک کارشناس فرهنگی تأکید کرد که متأسفانه با وجود گذشت نزدیک به ۴۱ سال از پیروزی انقلاب، سینمایتراز انقلاب اسلامی هنوز شکل نگرفته است.
سعید الهی در گفتوگو با کیهان، به ۲۱ شهریور روز ملی سینما اشاره کرد و گفت: نزدیک ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی سپری میشود اما متأسفانه ما هنوز با سینمای ایدهآل و مطلوب و منطبق با فرهنگ ایرانی و اسلامی فاصله داریم. در واقع سینمایتراز انقلاب هنوز شکل نگرفته است.
وی به نقشه راه و برنامه مهندسی فرهنگی کشور اشاره کرد و گفت: باید اذعان کرد که از سوی برخی از اعضای جامعه مدیریتی و هنری کشور، ارادهای برای اجرای نقشه فرهنگی در حیطه سینما دیده نمیشود و این؛ یکی از اصلیترین دلایل فاصله سینمای ایران با سینمای مطلوب است.
وی ادامه داد: وقتی ریلگذاری مدیریتی درستی انجام نشده است، ساخت فیلمهای خوب که هر سالانه به تعداد انگشتان دست رخ میدهد، پدیدهای اتفاقی به شمار میآید.
الهی با بیان اینکه متأسفانه سالهاست که سینمای ایران تحت تسلط جریانی شبهروشنفکر قرار دارد، گفت: تا زمانی که این تسلط ادامه دارد ما شاهد پاگیری سینمایتراز انقلاب نخواهیم بود. بیشک با برنامهای جهادی و انقلابی و حضور سینماگران انقلابی و متعهد است که این تسلط از بین میرود.
این کارشناس فرهنگی با اشاره به جشنوارهزدگی برخی سینماگران هم گفت: بحث جشنواره زدگی برخی سینماگران حدیثی کهنه اما واقعیتی بس خسارت بار است که نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت. سینمای جشنوارهای در نگاه کلی یعنی سینمایی که به متولیان غربی جشنوارهها میگوید: «من از کشورم بد میگویم تا بدست شما تحسین شوم»! چه کسی میتواند منکر وجود چنین خوانشی از متن رفتارسینماگران مرعوب غرب در کشورمان شود. همین طیف است که چشم به دوران پر افتخار نهضت انقلاب اسلامی بسته است و با دفاع مقدس و رویدادها و مفاهیم بر آمده از ارزشها فاصله جدی و دردناکی دارد.
سینماپرس: برگزیدگان چهارمین دوره اعطای نشان سال عکس مطبوعاتی ایران و سیف الله صمدیان و بهرام محمدی فرد نیز به عنوان پیشگامان عکاسی معرفی شدند.
به گزارش سینماپرس، اولین دوره مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصه بینالمللی بهعنوان یکی از بخشهای جنبی سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، امشب جمعه ۲۱ شهریورماه همزمان با «روز ملی سینما» در باغ هنر برگزار شد.
این مراسم که به دلیل شرایط کرونایی در غیاب اصحاب رسانه در حال برگزاری است، بهصورت زنده از طریق بسترهای ارتباطی آنلاین جشنواره جهانی پخش شد.
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیروز حناچی شهردار تهران، حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، محمدمهدی طباطبایینژاد معاون نظارت و ارزشیابی سازمان، مرضیه برومند، علی نصیریان، حامد بهداد، فاطمه معتمدآریا، رضا میرکریمی، کمال تبریزی، غلامرضا موسوی، نرگس آبیار، محمدحسین قاسمی، سعید روستایی، نوید محمدزاده، سروش صحت، حسام نوابصفوی و… از مدیران و سینماگران حاضر در این مراسم بودند.
این مراسم با نیم ساعت تأخیر و با قرائت قرآن مجید و دعای فرج رأس ساعت ۲۰:۳۰ بهصورت رسمی آغاز شد.
بعد از پخش کلیپی به مناسبت ایام عزاداری اباعبدالله، امیر اسفندیاری بهعنوان مجری مراسم پشت تریبون قرار گرفت.
چرا این آیین تجلیل برگزار میشود؟
اسفندیاری درباره دلایل برگزاری این رویداد توضیح داد: جای خالی چنین برنامهای در جشنواره فجر همواره حس میشد و از مدتها قبل به دنبال برگزاری چنین مراسم در جشنواره فجر بودیم. اولین دوره این برنامه قرار بود در آیین افتتاحیه جشنواره جهانی برگزار شود اما با شیوع ویروس کرونا خیلی از رویدادهای سینمایی در جهان لغو شد و جشنواره جهانی فجر هم برگزار نشد. قصد داشتیم با تأخیر جشنواره را برگزار کنیم اما با استمرار شرایط بحرانی باز هم شرایط مهیا نشد.
وی افزود: پس از بررسیهایی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم همزمان با ۱۲۰ سالگی سینمای ایران در فضای باز و با رعایت پروتکلهای بهداشتی میتوان مراسم را برگزار کرد. این برنامهای برای عرصهای است که همواره مظلوم واقع شده است. سینمای ایران در سه دهه گذشته همواره در قله رویدادهای جهانی بوده اما همزمان مورد هجمه و انتقاد هم قرار داشته است. در مراسمهایی مانند اسکار و گلدنگلوب این درخشش را شاهد بودیم و خوشبختانه سینمای ایران همچنان پرافتخار به راهش ادامه میدهد.
اسفندیاری ادامه داد: همین امروز که این برنامه برگزار میشود، جشنواره ونیز در ایتالیا در حال برگزاری است و هم در بخش اصلی و هم در بخشهای فرعی سینمای ایران نمایندگانی دارد و شما سخنان نمایندگانمان در نشستهای خبری با محوریت تحریم و تولید مشترک را شنیدید، در کجا چنین ظرفیتی میتوانست محقق شود. همه این افتخارات برای سینمای ایران است.
وی در پایان گفت: این مراسم کار مشترکی از جشنواره جهانی فجر و بنیاد فارابی است. از حمایت منطقه عباسآباد و خانه سینما که در این برنامه ما را همراهی کردند صمیمانه سپاسگزاری میکنیم.
در ادامه ویدئو کلیپی از بریده فیلمهای تاریخ سینمای ایران به مناسبت ۱۲۰ سالگی سینمای ایران پخش شد.
با اعلام اسفندیاری سخنرانی محمدمهدی عسگرپور دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر به دلیل صرفهجویی در زمانبندی مراسم در راستای رعایت پروتکلهای بهداشتی کنسل شد.
در ادامه پس از پخش کلیپ یادبود درگذشتگان سینمای ایران پیروز حناچی شهردار تهران در سخنانی ضمن خیرمقدم به حاضران وعده احداث کاخ اختصاصی جشنوارههای سینمایی را خطاب به وزیر ارشاد و سینماگران حاضر در مراسم مطرح کرد.
تجلیل از داوران بینالمللی سینمای ایران
در بخش بعدی کلیپی از سینماگرانی که بهعنوان داور در رویدادهای بینالمللی حضور داشتهاند پخش شد. از میان سینماگران معرفی شده در این بخش تنها فاطمه معتمدآریا و سیدرضا میرکریمی در محل مراسم حضور داشتند که برای تجلیل روی صحنه حاضر شدند.
ویشکا آسایش، رخشان بنیاعتماد، بهناز جعفری، پوران درخشنده و مجید مجیدی دیگر سینماگران تجلیل شده در این بخش بودند.
معتمدآریا در این بخش گفت: به همکارانم که بعد از ماهها هم را میبینیم، سلام میکنیم.
وی در ادامه عنوان کرد: از اینکه بعد از سالها از تلاشها و جایگاه همکارانمان تجلیل میشود بسیار خوشحالم. از جناب شهردار و همکارانشان در بخش مدیریت شهری تشکر ویژه میکنم. ایشان بخشندگی بسیاری درباره فرهنگ و هنر این روزگار به ویژه سینما داشتهاند. شهرداری مسئول اتفاقات یک شهر است و جدا از انتظارات شهروندان درباره سلامت شهر، سلامت روان مردم و شهروندان نیز بر عهده شهرداری است. این ارتباط نزدیک شهرداری با سینما، تئاتر و موسیقی بسیار مطلوب است و امیدوارم تا پیش از این همه چیز به پایان برسد، ما به نتایج مثبتی با شهرداری برسیم.
رضا میرکریمی هم با حضور روی سن در سخنانی توضیح داد: بعد از ماهها خانهنشینی و قرنطینه احساس خوبی از دیدن دوستانم دارم. امیدوارم دوباره کسب و کار مردم رونق بگیرد و هیچ پدری دست خالی به خانه نرود. در کنار به سامان شدن زندگی مردم، سینما نیز به رونق گذشته خود بازگردد.
وی افزود: تحت تاثیر کلیپ رفتگان سینمای ایران قرار گرفتم و افسوس که نتوانستیم به دلیل کرونا در مراسم بزرگانی که به تازگی درگذشتند شان آنطور که شایسته است شرکت کنیم.
میرکریمی که چند سال دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر بوده است در پایان گفت: از آقای عسگرپور و تیم دوست داشتنی جشنواره جهانی فیلم فجر تشکر میکنم و حس خوب سالهای قبل و همکاریام با این رویداد برایم زنده شد.
فیلمهای موردتقدیر چگونه انتخاب شدند؟
اسفندیاری پیش از معرفی دیگر سینماگران تقدیرشده در این مراسم به ارائه توضیحاتی درباره روند انتخاب این فیلمها پرداخت و گفت: یک شورای بینالمللی وجود دارد که آن شورا با خرد جمعی یک تعداد جشنواره مهم را انتخاب کردند البته نگاهی به جشنوارههای منطقهای هم داشتند. این موضوع در سایت سازمان سینمایی موجود است و ما بر همین اساس فیلمهایی را که در سال ۲۰۱۹ افتخار کسب کردند، انتخاب کردیم. بدیهی است که این جشنوارهها هر سال تغییر میکنند مثلاً جشنواره مونترال تغییراتی کرده است، پیش از این بسیاری از فیلمها از همین جشنواره به اسکار راه مییافتند حالا دو سه سالی است که جشنواره برگزار نمیشود طبیعتاً هر ساله این فهرست سازمان سینمایی باید بررسی و به روز شود.
احمد مسجد جامعی، غلامرضا موسوی و هارون یشایایی برای بخش دوم تقدیرها روی صحنه حاضر شدند.
رضا جمالی کارگردان فیلم «پیرمردها نمیمیرند» و پویا بادکوبه برای فیلم «درساژ» به دلیل افتخارات بینالمللی آثارشان در این بخش تجلیل شدند.
سپس احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران در سخنانی کوتاه با ذکر یادی از زندهیاد شهریار عدل از لزوم توجه به سرمایههای فرهنگی و هنری شهر گفت.
جمشید و نوید محمودی کارگردان و تهیه کننده فیلم «رونا؛ مادر عظیم» در ادامه مراسم تجلیل از افتخار آفرینان سینمای ایران روی سن رفتند. برادران محمودی به دلیل دریافت جایزه فرهنگی یونسکو در جشنواره آسیا پاسفیک استرالیا تجلیل شدند.
در ادامه از مهناز محمدی کارگردان «پسر مادر» که برنده جایزه ویژه هیات داوران در جشنواره رم شده است، تجلیل شد.
وی در سخنانی گفت: من بیشتر از اینکه تشویق بشوم توبیخ شدهام؛ در اصل باید سال آینده از زندان آزاد میشدم و اگر اینجا هستم به دلیل لطف و پیگیری حبیب احمدزاده و پرویز پرستویی است که باعث شدند من آزاد شوم.
این بانوی فیلمساز بیان کرد: ۱۸ سال پیش فیلم اولم را ساختم این فاصله نشان تبعیض است. اگر اجازه بدهند تعداد زیادی آثار از سوی زنان ساخته میشود، انگار باید مثل اسکار سهمیهای برای حضور زنان در عرصه فیلمسازی بگذارند تا حق زنان فیلمساز ادا شود.
جایزه بعدی به فیلم سینمایی «سال دوم دانشکده من» ساخته رسول صدرعاملی اختصاص یافت. سها نیاستی بازیگر این فیلم برای دریافت جایزه روی سن رفت و بیان کرد: این جوایز به من کمک میکند در این مسیر تازه با اعتماد به نفس بیشتری قدم بردارم. نشد که در مسکو حضور داشته باشم اما میخواهم امشب جایزه ام را به مادرم تقدیم کنم.
وی جایزه سیلور سن جرج را از جشنواره فیلم مسکو دریافت کرده بود.
سپس اسفندیاری بیان کرد: سینماگران در زمان کرونا بیکار نبودند. مثلاً مرضیه برومند یکی از آنهاست که پویشی برای قدردانی از کادر درمان راه انداخت، از مرضیه برومند خواهش میکنم تشریف بیاورد و اجرای مراسم را به ایشان میسپارم.
تجلیل از مدافعان سلامت
بخش بعدی مراسم تقدیر از «مدافعان سلامت» بود که با اجرای مرضیه برومند برگزار شد.
برومند در این بخش از علی نصیریان، علی ماهر معاون برنامه ریزی ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا در تهران، علیرضا تابش، محمدعلی نجفی مدیرعامل جدید خانه سینما، عباس حیدری رییس منطقه فرهنگی گردشگری عباس آباد، حامد بهداد و نرگس آبیار دعوت به حضور روی سن کرد.
سپس از زهرا کاظمیان و حسین میرزایی مدافعان سلامت و محمد بگی بهیار بیمارستان بهارلو تجلیل شد.
نرجس خانعلیزاده اولین شهید سلامت دیگر چهره تجلیلشده در این بخش بود که در غیاب خانوادهاش صورت گرفت.
گرت محمودی از هموطنان مسیحی در بخش مدافعان سلامت و دکتر مصطفی جلالی فخر از خانواده سینما نیز برای فعالیت در حوزه مبارزه با کرونا تجلیل شدند.
در پایان این بخش همه مدافعان سلامت عکسی یادگاری ثبت کردند.
برومند در پایان این بخش برای محمدرضا شجریان هنرمند پیشکسوت حوزه موسیقی آرزوی سلامت کرد.
بخش دوم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران
در بخش دوم تجلیل از سینماگران برگزیده در رویدادهای جهانی همایون غنیزاده برای «مسخرهباز»، علی مصفا و سروش صحت برای «جهان با من برقص»، نرگس آبیار برای «شبی که ما کامل شد» تجلیل شدند.
در ادامه با همراهی وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی از نوید محمدزاده برای بازی در فیلم «متری شیش و نیم» تجلیل شد.
محمدزاده در این بخش گفت: خوشحالم که عضو کوچکی از سینمای ایران هستم. حتی آنها که سینما را دوست ندارند میدانند هر بار که در رویدادهای جهانی برگزیده میشویم نام ایران را بالا میبریم. ما نمایندگان فرهنگی ایران در عرصههای جهانی هستیم.
سعید روستایی هم برای کارگردانی «متری شیش و نیم» تجلیل شد. روستایی در این بخش متنی که از پیش آماده کرده بود را خواند. در این متن آمده بود: موفقیت سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی نشانه آشکاری از این است که سینماگران ایرانی توانستهاند صحبت به زبان تصویر متحرک را بیاموزند. امروز سینما جزوی از فرهنگ است و فرهنگ جهانی سینما، بدون سینمای ایران چیزی کم دارد. کم نیستند ملتهایی که هنوز زبان سینما را نیاموختهاند و حضور نادرشان گذرا و بی تداوم است. با این حال تنها معیار ما برای اشاره به سینمای ایران حضور آن در جشنوارههای جهانی نیست. جشنوارههای جهانی اگر سالها میزبان آثار بزرگانی چون کیارستمی و فرهادی بودهاند دیرزمانی هم بی نصیب از آثار ارزشمند ناموری چون بهرام بیضایی بودهاند.
حامد بهداد به خاطر دریافت جایزه جهانی به دلیل بازی در فیلم «قصر شیرین» تجلیل شد. رضا میرکریمی هم به دلیل جایزه کارگردانی همین فیلم مورد تجلیل قرار گرفت و اعلام شد که این کارگردان تنها برای «قصر شیرین» تاکنون ۲۰ جایزه جهانی دریافت کرده است.
وزیر ارشاد: دیپلماسی سینما، بیمزد و کمهزینه اما پرزحمت بوده است
در بخش پایانی این مراسم سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانی گفت: سینمای ایران ۱۲۰ ساله شد و ویژگی این سینما مثل هر موضوع دیگری که با ایران تماس میگیرد این است که طعم ایرانی دارد. سینمای ایران یک سینمای ایرانی با تمام وجود است. اگر ما در سنت یونانی زبان صریح و شفاف را بهعنوان زبان ارتباط میشناسیم، زبان ایرانی زبانی چندلایه است که وقتی به سینما هم میرسد فیلمهای ما را از جنس شعر و ادبیات میکند. این تبدیل به ویژگی سینمای ناب ما شده است.
وی افزود: دیپلماسی فرهنگی ما از طریق سینما، یکی از قویتری حوزههای دیپلماسی است. دیپلماسی بیمزد و کمهزینه اما با زحمت برای سینماگران. در کمتر حوزهای ما توانستهایم چنین دیپلماسی فعالی را شکل داده باشیم. این رویداد کمی دیر صورت گرفت و باید قدردان زحمات دوستانی که امکان این مراسم را فراهم آوردند باشیم.
صالحی در پایان تأکید کرد: امشب تنها بخشی از کارنامه سینمای ایران در این حوزه دیده شد اما از همه آنها که تلاش کردهاند نام ایران را در جهان پرآوازه کنند سپاسگزاری میکنم.
این مراسم در ساعت ۲۲:۳۰ به پایان رسید.
کتاب «از کعبه به خونخواهی این قوم بپاخیز» شامل مجموعهای از اشعار زیبای آیینی به قلم فاطمه بدیعی است که در قالب رباعی سروده شدهاند.
سینماپرس: سخنگوی «اتحادیه صنف تهیهکنندگان» ضمن تبریک «روز ملی سینما» تأکید کرد تشکیل این اتحادیه به منظور ایجاد اتحاد میان صنوف تهیهکنندگی یکی از نیازهای اساسی سینمای ایران بود.
به گزارش سینماپرس، مجتبی فرآورده تهیهکننده سینمای ایران و سخنگوی اتحادیه تازهتأسیس صنف تهیهکنندگان در گفتگو با مهر ضمن تبریک فرارسیدن روز ملی سینما و ۱۲۰ سالگی سینمای ایران، با اشاره به متحد شدن تهیهکنندگان در آستانه روز ملی سینما گفت: تشکلها و انجمنهای تهیهکنندگی به جمعبندی و اتفاق نظر رسیدهاند که با ایجاد یک اتحادیه صنفی واحد برای تهیهکنندگان سینمای ایران موارد مربوط به تهیهکنندگی را پیگیری کنند.
تهیهکننده فیلم «۲۳ نفر» ادامه داد: بخش قابل توجهی از معضلاتی که برای سینما به وجود آمده به خاطر عدم یکپارچگی صنف تاثیرگذار تهیهکنندگان سینما است در نتیجه تشکلها به این جمعبندی نهایی رسیدند که با یک وحدت نظر، اتحادیه صنف تهیهکنندگان را تشکیل دهند، چرا که در سالهای اخیر اتفاقات بسیار زیادی در سینمای ایران رخ داده که جدای از متولیان فرهنگی، متولیان و مدعیان پیدا و پنهانی برای سینما پیدا شده است که برای سینما تصمیمگیری میکنند.
وی بیان کرد: مهمترین وظیفه اتحادیه، مطالبات صنفی تهیهکنندههای سینما از متولیان امر و مدیران فرهنگی کشور است. یعنی مسئولیتها و وظایفی که عملاً باید در اختیار تهیهکنندگان سینما باشد را پیگیری میکند تا این موارد به طور کامل به آنان بازگردانده بشود.
این تهیه کننده سینما ادامه داد: امیدواریم این اتحاد بتواند در ابتدا شرایطی ایجاد کند که فعالیت سالم و قانونی تهیهکنندگان حرفهای سینما را سامان ببخشد، و در ادامه با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی، اقتصادی، قانونی و اجتماعی به پشتوانه این همگرایی و اتحاد، نظام سینما و تهیهکنندگی را سازماندهی کند که با انجام این مهم اتفاق فرخندهای برای سینما رخ میدهد.
وی توضیح داد: به نظرم وجود این اتحادیه نیاز اساسی سینمای ایران است، چرا که اگر فیلمساز را تهیهکننده تلقی کنیم و آن را به عنوان رکن اصلی پروژههای سینمایی که عملاً ایجادکننده فیلم است، بدانیم ساماندهی و تقویت تهیهکنندگان سینما، سینمایی بالندهتر را نوید میدهد.
سخنگوی اتحادیه صنف تهیهکنندگان بیان کرد: البته پروسه یکپارچه شدن تهیهکنندگان زمانبر بود چرا که تا زمانی که میوه درخت نرسیده باشد نمیتوان چید و میتوان گفت که این اتحاد و یکپارچگی بیتردید در آستانه روز ملی سینما هدیهای به تهیهکنندگان و به دیگر سینماگران است.
وی توضیح داد: آنچه که اتحادیه تهیهکنندگان دنبال میکند اولویتبندی مسائل سینمایی ایران و راه برون رفت از شرایط کنونی و سر و سامان دادن به بینظمیهایی است که سینمای ایران به آن دچار شده است.
فرآورده در پایان گفت: بار دیگر از این فرصت استفاده میکنم و روز ملی سینما را به همه سینماگران این مرز و بوم تبریک میگویم.