X

بایگانی مهر 16, 1399

دفتر سینمایی

از برخورد فیزیکی با یک دزد موبایل خود تا حمایت از قاتل‌ فرزندان مردم! +عکس – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مهراب قاسمخانی با یک زورگیر و سارق گوشی دختر آنچنان رگ گردنش بیرون می‌زند، اما در مقابل قاتلان فرزندان مردم، در طرف قاتلان و مجرمان می‌ایستد.

به گزارش سینماپرس، بیست و پنجم شهریور ماه، مهراب قاسم‌خانی در صفحه اینستاگرام خود خبر داد که تلفن همراه  دخترش توسط چند سارق یا «خفت‌گیر» با تهدید بوسیله قمه سرقت شده است.   او با اشاره به تکرار همین اتفاق برای خودش نوشت :

دو سه سال پیش که گوشیم رو توی روز روشن وسط میدون هفت تیر دزدیدن، بعدش که رفتم کلانتری، فهمیدم که قرار نیست امیدی به پیدا شدنش داشته باشم. عزیزی که اونجا بود بهم گفت فقط چند هزار تا دزد گوشی شناخته شده توی تهران داریم و احتمالاً دو برابرش هم شناخته نشده و الان که بری خونه، احتمالاً سر راه از کنار چند تاشون رد میشی…

امروز یه عزیزی سوار ماشین دخترم شد و قمه رو گذاشت زیر گردنش و گوشیش رو ازش گرفت…

فقط چند تا نکته الان توی ذهنم میچرخه:

۱- کسی قرار نیست برای این چند هزار عزیزی که به این شغل شریف مشغولن یه فکر جدی بکنه؟ جدا از این که با این وضعیت اقتصادی و تورم، قیمت گوشی موبایل توی زندگی آدما کاملاً تعیین کننده ست، سرقت با اسلحه سرد میتونه جون خیلی از مردم رو به خطر بندازه.

۲- اون بار که گوشی من رو دزدیدن، بعدش همه بهم میگفتن خدا رو شکر کن که بلایی سر خودت نیاوردن. امروز که گوشی دخترم رو دزدیدن، خودمم همین رو بهش گفتم. بعدش به این فکر کردم که چقدر اوضاع باید بد باشه که برای این که مالمونو بردن و خودمونو نکشتن خدا رو شکر می‌کنیم.

۳- از روزی که من گوشیم رو خریدم، تا روزی که ازم دزدیدنش، اونقدر قیمتش بالا رفته بود که دیگه نتونستم همون رو بخرم و یه گوشی کارکرده مدل پایین تر خریدم. گوشی دخترم رو پارسال برای تولدش خریده بودم و الان حتی نمیتونم به خرید یه گوشی یه مدل پایین ترشم فکر کنم. عزیزانی که کارشون رسیدگی به این جرایمه، بدونن که با این تورم، گوشی یه نفر الان میتونه گرون ترین دارایی زندگیش باشه.

۴-اگه هزاران سارق رو شناسایی کردین، قطعاً دسترسی به خریداران و فروشندگان گوشی های سرقتی هم نباید خیلی کار پیچیده ای باشه. فقط نیاز به یه برنامه ریزی جدی و ریشه ای برای از بین بردن این چرخه هست. به شرط این که اراده کافی برای حفظ جان و مال مردم وجود داشته باشه.

۵- عکسها مال دوربینیه که سرقت گوشی دخترم رو ثبت کرد. گفتم دوستان و خانواده اش ببیننش و بهش افتخار کنن که زندگیش رو از طریق زحمت دیگران میگذرونه

 روایت مهراب قاسم‌خانی  و سرقت گوشی نیروانا قاسمخانی در این پست اینستاگرامی حامی چند نکته قابل بررسی است. قاسمخانی به افزایش بیکاری و نرخ تورم اقتصادی اشاره و سعی می‌کند فضای ناهنجار اقتصادی را نقد کند.

اما مسبب این وضعیت کیست؟

برای پیدا کردن مقصران اصلی این وضعیت کافیست پست اینستاگرامی سیروان خسروی را خطاب به مهراب قاسمخانی مرور کنیم.

خسروی می‌نویسد:

مهراب جان قطعا به یاد داری که در ایام انتخابات پیشین با من تماس گرفتی و گفتی از طرف تیم آقای روحانی پیشنهاد شده که من (سیروان خسروی) در ازای دریافت دستمزد ٣ سانس کنسرت تهران، سه چهار آهنگ در تجمع هوادارهای ایشون در استادیوم ١٢، ٠٠٠ نفری آزادی اجرا کنم و قطعا یادت هست که ضمن ردِ این پیشنهاد، به دلیل صمیمی بودنمون، جواب بی ادبانه‌ای هم در رابطه با این حرفت دادم.

اگه از نظر تو این موضوع نشون میده که شما و هم تیمی هاتون اومدین وسط و ریسک کردین و لباستون خاکی شده و من هیچ عملی انجام نمیدم و سر از اینجور مسائل در نمیارم و فقط زندگی خودم برام مهمه، من دیگه نیازی به توضیح بیشتر نمیبینم. در مورد قسمت پی نوشت متنی که نوشتی: من اسم “یکی از دوستان” رو میدونم، چون تو همون مکالمه تلفنی خودت جریان رو تعریف کردی، ولی اگه شهامت نداری که اسمشو بنویسی، لازم نیست اصلا در موردش بنویسی که باعث شه مخاطبت فکر کنه “یکی از دوستان” همون “سیروان خسروی” بوده.

قاسمخانی نویسنده قهار و ممتازی است که همراه سایر همکارانش توانسته‌اند جهان ممتاز و دلچسبی مثل برره را خلق کند که محتوای این سریال هجو مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی  است. زمانی که این پست منتشر شد، با یک بار مرور این متن می‌توان اذعان داشت که تنها دغدغه نویسنده ناامن نشان دادن شرایط کشور و ناکارآمد نشان دادن دستگاه پلیسی و قضائی کشور است.

اغلب سلبریتی‌ها دکتر جکیل و مستر هاید هستند و در ذاتشان  سیاه‌نمایی و پمپاژ قضاوت نادرست به جامعه، هیولای غیر قابل مهاری است. در روزهای گذشته خبر دستگیری سارق گوشی «نیروانا قاسمخانی» در فضای مجازی منتشر شد که شب قبل فیلمبرداری شده بود. فیلمی که از برخورد پدر و دختر با سارق در فضای مجازی منتشر شد اما فیلم اصلی خبرگزاری رکنا که حاوی نکات جالب‌تری است چندان مورد توجه قرار نگرفت.

دانلود گزارش کامل حضور مهراب قاسم خانی و دخترش در آگاهی تهران

درباره فیلم‌ها و عکس‌های مندرج از حضور پیمان قاسمخانی و دخترش در اداره آگاهی چند گزاره مشخص قابل بررسی است. نخستین مطلبی که می‌توان بدان اشاره کرد این است که گوشی دختر مهراب قاسمخانی در ۲۵ شهریور سرقت شد و با اینکه سارق ادعا می‌کند مخفی شده بود و برای دیدن پدر و مادرش به منزل می‌رود و توسط پلیس دستگیر می‌شود، این نکته بسیار حائز اهمیت و قابل توجه است که ظرف کمتر از پانزده روز (از ۲۵ شهریور تا ۱۰ مهرماه) پلیس برای یافتن سارق اقدام کرده و نیروهایش در درب منزل سارق مستقر بوده‌اند و او پس از خروج از محل اختفا و مراجعه به منزل توسط پلیس دستگیر شده است.

از قضا حضور دوربینهای فیلمبرداری و عکاس‌های خبرگزاری‌ها اهمیت فراوانی در بازتاب فعالیت‌های اداره آگاهی دارد. در عکسی که در بالا منتشر شده، فردی که به استقبال مهراب قاسمخانی و دخترش رفته است، فرمانده نیروی انتظامی است.

در ظرف کمتر از پانزده روز سارق آنطور که مشخص است با پیگیری شبانه‌روزی پلیس دستگیر شده و حین مراجعه آقای قاسمخانی فرماندهان نیروی انتظامی به استقبالش رفته‌اند و در فیلم و در تصاویر کاملا مشخص است که اطرافیان او اغلب از درجالات بالایی برخودارند. اما برادر آقای قاسمخانی (پیمان) در فیلم خوب بد جلف، پلیس را به استهزا می‌گیرد.

قاسمخانی که سیاه‌نمایی‌اش در صفحه اینستاگرام منتسب به او نمود پرنگی دارد، آیا حاضر است در حمایت از دستگاه پلیسی کشور پستی را به عنوان تشکر منتشر کند؟ فیلم خوب بد جلف که مهراب قاسمخانی در آن ایفای نقش می‌کند و توسط برادرش نوشته شده و کاگردانی‌اش را بر عهده دارد در یک سکانس به خصوص شخصیت اصلی پلیس و خانواده‌های آنرا به تمسخر می‌گیرد، اما سازمان پلیسی کشور برای پیدا کردن سارق گوشی دختر قاسمخانی بیشتری احترام و قوی‌ترین پیگیری را انجام می‌دهد.

قاسمخانی که سیاه‌نمایی‌اش در صفحه اینستاگرام منتسب به او نمود پرنگی دارد، آیا حاضر است در حمایت از دستگاه پلیسی کشور پستی را به عنوان تشکر منتشر کند؟ عدم انتشار چنین پستی نشان می‌دهد سلبریتی‌های و چهره‌های سرشناسی همچون او با رفتاری طلبکارانه حتی حاضر به یک تشکر خاص و ویژه، از تلاش و همیت دستگاه پلیسی کشور نیستند.

انتشار ممتد گفتمان غیر «غُرزن» جایگاه  آنان را به عنوان سلبریتی مردمی به مخاطره خواهد انداخت و قطعا چنین چهره‌هایی موسوم به سلبریتی از انجام چنین کاری امتناع خواهند کرد.

اما نکته بسیار مهمتری که فضای توئیتر را تحت‌الشعاع قرار داده و به عنوان پرسشی مردمی در حال تکرار است، پیوستن قاسمخانی به هشتگ‌ اعدام نکنید درباره متهمانی است که امنیت کشور را به مخاطره انداخته‌اند.

استوری پیمان قاسمخانی در حمایت از قاتلان و آشوبگران ۹۸

اگر دستگاه پلیسی کشور در تشخیص سارق گوشی نیروانا قاسم‌خانی با ضریب دقت فراوانی عمل می‌کند، پس در شناسایی متهمان شورشیان اعتراضات آبان که به اموال عمومی خسارت‌های کلانی وارد کرده‌اند، همین دقت‌نظر را داشته است و دستگاه قضائی بر اساس گزارش دقیق پلیس، عوامل اصلی شورش‌های آبان ۱۳۹۸ را که امنیت ملی را مخاطره انداختند و دهها کشته و زخمی روی دست ملت گذاشتند، محاکمه کرده است.

بیشتر بخوانید:

اهالی سینما با ترامپ و نتانیاهو همصدا شدند / چگونه تقابل با قوه قضاییه از سینما به افکار عمومی سرایت کرد؟ +تصاویر

با توجه به تاثیر حضور دوربین در مواجهه قاسمخانی با متهم، دستگاههای مسوول می‌توانند سلبریتی‌های حامی قاتلان و عوامل آشوب‌ها و کشتار فرزندان ملت را احضار کنند و محتوای پرونده آنان را در اختیارشان قرار دهد تا چهره‌هایی نظیر قاسمخانی در مقام قضات اینستاگرامی در موضوعاتی که آگاهی کامل ندارند، رای صادر نکنند!

در فیلم اولی که در فضای مجازی منتشر شد قاسم‌خانی از روی صندلی‌اش بلند می‌شود تا با سارق مواجهه داشته باشد و او را اعمال قانون کند که البته شیوه اجرای کمیک وی نشان می‌دهد توان چنین کاری را هم نخواهد داشت. در فیلم اول پدر متهم روی زمین غش می‌کند آقای سلبریتی ناراحت می‌شود، اما حاضر به رضایت دادن نیست. چگونه سلبریتی‌هایی هشتگ‌سازی نظیر او بدون کمترین اطلاعی حاضر می‌شوند دستگاه‌ قضایی و حتی خانواده‌هایی را که از جنایت‌های قاتلان و آشوبگران آسیب‌دیده‌اند، تحت فشار مجازی و هشتگی قرار دهند.

اکبر نبوی منتقد سینما در ارتباط با این موضوع در صفحه توییتر خود نوشت:

اکبر نبوی در همین رابطه نوشته است: به عنوان یک پدر به مهراب قاسم‌خانی حق می‌دهم که در رویارویی با قمه‌کشی که دخترش را خفت کرده، خشمگین باشد. اما به او عرض می‌کنم: خدا را شکر که دخترتان سالم است. اما این روز را به‌خاطر داشته باش و من‌بعد برای قاتلانی که عزیزان مردم را ناجوانمردانه می‌کشند، کمپین راه نینداز.

در هر صورت شایسته است قوه قضائیه و پلیس در چنین بزنگاه‌هایی امکان حضور رسانه‌ها را فراهم کنند تا خروجی چنین اتفاقاتی سبب آگاهی افکار عمومی شود و مخاطبان صفحات سلبریتی‌ها در فضای مجازی با روحیات حقیقی این چهره‌ها بیشتر آشنا شوند. مهراب قاسمخانی به یک سارق گوشی رضایت نمی‌دهد، اما چگونه ممکن است در فضای پروپاگاندای حمایت از قاتلان مشارکت داشته باشد!؟

*مشرق

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شریفی: ۷ سال گذشته بدترین دوران سینمای بعد از انقلاب اسلامی بود/ ابتذال و سطحی نگری عناصر کلیدی فیلم ها طی سال های اخیر است! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون در خصوص دست خالی مدیریت سینما در سال آخر حیات دولت گفت: بی تردید ۷ سال گذشته بدترین دوران سینمای بعد از انقلاب اسلامی بود؛ آقای روحانی زمانی که می خواستند رئیس جمهور بشنوند شعارهای زیادی برای رشد و اعتلای سینما دادند و تأکید کردند ما فرهنگ و هنر را همواره در اولویت قرار می دهیم اما بعد از انتخابات فرهنگ و هنر را به طور کل فراموش کردند!

تهیه کننده فیلم های سینمایی «اشک سرما» و «سیب سرخ حوا» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده که در این ۷ سال واقعاً کار مفیدی از سوی مسئولان برای سینما ندیدم و متأسفانه سینما روز به روز بیشتر در دام ابتذال فرو رفت! آقایان اگر واقعاً کاری برای فرهنگ و هنر و به خصوص سینما کرده اند بهتر است خودشان بیایند و توضیح دهند. اگر سالن سینمایی در این سال ها ساخته شده که تنها به همت بخش خصوصی بوده و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا سازمان سینمایی قدم جدی در این راستا برنداشته، بیکاری و خانه نشینی اهالی سینما در این سال ها بیداد کرده و باندبازی در سینما حرف اصلی را زده!

وی ادامه داد: ما طی ۷ سال گذشته با رکود کامل در سینما روبرو بودیم. سینمای ریشه دار و سینمای بدنه در این سال ها به طور کل فراموش شد و سینمای مبتذل و فیلم های رکیک جایگزین شدند.

شریفی سپس با بیان اینکه فیلم های ضعیف که سازندگان آن ها اغلب اعضای یک باند بودند که دولت حامی شان بود در این سال ها سینما را تحت سیطره خود گرفتند اظهار داشت: این افراد خانه سینما و سالن ها و پخش و به طور کل همه سینما را در دست گرفتند؛ آن ها وابسته به دولت بودند و این وابستگی باعث سوء استفاده شان از بیت المل و ضرر به فرهنگ و هنر کشور شد.

این سینماگر خاطرنشان کرد: واقعاً نمی دانم این افراد در آخرت چطور می خواهند جوابگوی این سوء استفاده های شان از بیت المال را بدهند. متأسفانه اگر بودجه ای بود این بودجه ها به رفقای شان داده شد و منابع به صورت عادلانه میان اهالی فرهنگ و هنر تقسیم نشد.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «ضیافت» و «آوازهای سرزمین من» در خاتمه این گفتگو با تأکید بر اینکه ابتذال و سطحی نگری عناصر کلیدی فیلم ها طی سال های اخیر است تصریح کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سال ها هیچ گونه کارکرد مثبتی نداشته و این روزها چشم ما به دولت بعدی است؛ ان شاالله دولت بعدی شعار ندهد و کمی سینما و فرهنگ و هنر این کشور را اعتلا و ارتقا دهد. ما سال ها قبل فیلم های دفاع مقدس و انقلابی و ارزشمندی را در سینما داشتیم که برای مخاطب پیام های عالی داشت. اما متأسفانه در این دولت چنین چیزی ندیدیم؛ چشم مسئولان در این سال ها تنها به گیشه بود و به همین دلیل راه هر نوع ابتذالی را در سینما باز کردند تا سالن های سینما پررونق و فیلم ها پرفروش شود!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

قطع بیمه تکمیلی سینماگران در روزهای کرونایی و بی دغدغگی مدیران/ وقتی هیچ نهادی پاسخگوی سینماگران نیست! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مسأله بیمه تأمین اجتماعی و بیمه تکمیلی سینماگران یکی از معضلات اساسی دست اندرکاران هنرهفتم طی سال های اخیر است!؛ سیاست گذاری های نامشخص و غلط، انتخاب شرکت های بیمه ای ناشناس و حتی برخورد سلیقه ای با اهالی سینما در خصوص تخصیص و یا عدم اختصاص بیمه تکمیلی بخشی از معضلات سینماگران طی سال های اخیر بوده اما قطع بیمه تکمیلی سینماگران در روزهای کرونایی یکی از مهمترین مسائلی است که نشان می دهد مدیران فرهنگی و سینمایی به ویژه مدیران خانه سینما ناکارآمدتر از آن هستند که تصور می شود و متأسفانه هیچ اقدامی برای بهبود اوضاع و احوال زندگی سینماگران ندارند.

به گزارش سینماپرس مسأله فقدان بیمه درمانی و تأمین اجتماعی کارآمد و رایگان، فقدان بیمه بیکاری و… برای اهالی سینما یکی از مسائلی است که طی سال های اخیر به کرات به آن اشاره شده و سینماگران همواره نسبت به نقصان های این حوزه انتقاد کرده و از مسئولان دولت خواستار رسیدگی به وضعیت بحرانی بیمه سینماگران بوده اند.

اما خانه سینما که بعد از بازگشایی اش رسما هیچ دستاورد مشخصی برای اهالی سینمای کشور نداشته است سال ۱۳۹۶ در اقدامی سوال برانگیز و قابل تأمل اعلام کرد بیمه تکمیلی برای سینماگرانی که به دلایل مختلف نتوانسته و یا نخواسته اند تا بیمه پایه شان توسط خانه سینما پرداخت شود، تعلق نخواهد گرفت؛ موضوعی که اثری مستقیم بر زندگی بسیاری از سینماگران گذاشت. سینماگرانی که تنها چشم امیدشان به همین بیمه تکمیلی بود که در زمان مدیریت جواد شمقدری و تعطیلی خانه سینما شکل گرفت!

آخر خردادماه سال ۱۳۹۶ مهلت بیمه تکمیلی اهالی سینمای کشور به پایان رسید. خانه سینما که به سنت گذشته وظیفه آن را بر عهده داشت تا مجدد تمامی اعضای این نهاد صنفی را بیمه تکمیلی کند با ارسال پیامکی مبنی بر اینکه «عضو گرامی از امروز تا ۲۵ تیرماه می توانید با مراجعه به صنف خود و دریافت فرم مربوط، تکمیل مدارک و واریز حق بیمه و تحویل آن به خانه سینما جهت ثبت نام بیمه تکمیلی خود اقدام بفرمایید.» این امید را به یکایک همه اهالی سینمای کشور داد که بیمه تکمیلی شان مجدد تمدید خواهد شد اما تنها یکی دو روز بعد از ارسال این پیامک، مجدداً پیامکی جدید به اهالی سینمای کشور ارسال شد؛ در متن این پیام آمده بود: «صرفا پدران و مادران اعضایی که توسط آنان بیمه تامین اجتماعی شده اند مشمول کفالت بیمه تکمیلی هستند و می توانند از تسهیلات بیمه ای خانه سینما استفاده کنند».

این اتفاق مجددا در سال ۱۳۹۷ نیز در حالی تکرار شد که اهالی سینمای کشور امید داشتند تا دیگر هرگز اشتباه مدیران خانه سینما که در سال گذشته شاهد آن بودند تکرار نشود؛ مدیران به وظیفه شان عمل کنند و اعضای خانه سینما و خانواده های شان بدون هرگونه «گربه رقصانی» بیمه شوند!

در نهایت فروردین ماه سال ۱۳۹۹ هیأت مدیره وقت خانه سینما که همواره با رفتارهای فراقانونی و ضدصنفی خود که با همراهی مدیران سازمان سینمایی روبرو شد و ثابت کرد اهتمام و دغدغه ای برای رسیدگی به وضع فلاکت بار بخش عمده ای از سینماگران ندارد با ارسال یک پیامک به یکایک اعضای خانه سینما در خصوص تمدید دفترچه های بیمه تأمین اجتماعی نوشت: «با عنایت به لزوم تمدید دفترچه های بیمه تأمین اجتماعی اعضای خانه سینما تا تاریخ ۳۱ فروردین ماه، به استحضار می رسد که ضروری است اعضای محترم هرچه سریع تر به جهت پیشگیری از قطع بیمه تأمین اجتماعی راسا نسبت به تمدید دفترچه های خود اقدام فرمایند!»

نکته قابل تأمل آنجا بود که در شامگاه سه شنبه ۲۶ فروردین ماه برخی اخبار غیررسمی از قطع بیمه تکمیلی سینماگران (سرمد) حکایت داشت؛ یکی از روسای صنوف سینمایی که مایل نبود نامش فاش بشود در این خصوص به سینماپرس گفت: «امروز یکی از اعضای ما برای آزمایش رفته بوده، جایی که همیشه طرف قرارداد با بیمه سرمد بوده اما وی را با بیمه پذیرش نمی کنند و می گویند بیمه جلوی این حساب ها را بسته است»!

همانطور که پیش از این ذکر شد فقدان خدمات صنفی به اهالی سینما و رسانه بارها به مسئولان ذیربط گوشزد شده است اما گویا آن ها هیچ توجهی به این مقوله ندارند و به همین دلیل سینماگران و اهالی رسانه را به حال خود رها کرده اند.

این مایه تأسف و شرمساری است که یک فعال رسانه ای یا هنرمند سینما برای داشتن یک بیمه تکمیلی و دریافت حداقل های درمانی با مشکلات عدیده روبرو شود. سوأل اینجا است که چرا هیچ کس پاسخگوی موانع ایجاد شده برای بیمه سینماگران و اهالی رسانه نیست؟

در این روزهای کرونایی رسما هیچ نهادی پاسخگوی مطالبات برحق اهالی سینما در خصوص وضعیت بیمه شان نیست!‌ صندوق اعتباری هنر مسأله ای تحت عنوان «هنر کارت» را مطرح کرده که تنها به دارندگان این کارت خدمات بیمه تکمیلی ارائه می کند!‌ خانه سینما هم که فقط عنوان نهاد صنفی سینماگران را با خود به یدک می کشد دست روی دست گذاشته و دست به هیچ اقدام مفیدی در این راستا نمی زند و در نهایت مدیران سازمان سینمایی هم هیچ دغدغه و اهتمامی جهت برون رفت اهالی سینما از اوضاع نابسامان اقتصادی و تأمین هزینه های درمان آن ها در دوران کرونا ندارند!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

آیا امسال به شوق زیارت حسین علیه السلام نباید بودجه جشنواره های سینمایی را احسان کرد؟! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دبیر سی‌وسومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان با شاره به شرایط کرونایی نوشت: چه زیبنده است که اربعین امسال، پویش‌های احسان را در خانه‌ها، محلات و شهرها داشته باشیم؛ حال باید از ایشان سوال کرد که آیا وقت آن نرسیده تا بودجه های برگزاری جشنواره های سینمایی نیز میان اهالی کرونا زده سینمای کشور احسان شود؟!

علیرضا تابش مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی که سابقه حضور در پیاده روی معنوی اربعین را دارد، طی یادداشتی که در اختیار ما قرار داد درباره این حضور، حس و حال کربلا رفتن و دلتنگی  امسال نوشت: «بعد از سقوط صدام در سال ۱۳۸۲ شمسی، سی و دو سال محرومیت مردم عراق و شیعیان از عزاداری و زیارت اربعین برداشته شد و دوباره آن رسم قدیمی هزار ساله جان گرفت. دوباره همه از شهرهای مختلف عراق سر ِ قرار حاضر شدند.

زیارت اربعین که آیینی کهن نزد شیعیان و مسلمانان بود و آرزویی دست نیافتنی شده بود، دوباره در متن جامعه و با حضور خالصانه مردم به یک دیدار سالانه تبدیل شد. سفر و دیداری که در آن، لحظاتی شورآفرین و حیرت انگیز خلق می‌شود.

زائرانی که مشتاقانه و باخلوص، سال‌هاست در روزهای اربعین، پیاده روانه کربلا می‌شوند دریافته‌اند که تنها «رسیدن به کربلا» و زیارت حرم مطهر حضرت سیدالشهدا (ع)، هدف و مقصد این سفر نیست، بلکه «زیارت زائران حسینی» که با شور و حالی وصف‌ناشدنی در پیاده‌روی عظیم اربعین شرکت می‌کنند، نیز تجربه‌ای ناب و بی‌نظیر است.

زیارت اربعین‌حسینی، در میان زیارت‌ها و مناسک دینی و آیینی دنیا، به‌خاطر نقش و حضور پررنگ زائران و گوناگونی سبک‌های پذیرایی مردم در این مسیر، با سایر مراسم زیارتی و مذهبی متفاوت است. در زیارت اربعین موجی از زائران، از شهرهای مختلف عراق و نقاط مختلف دنیا به سمت کربلا راهی می‌شوند، آن‌ها از نزدیک‌ترین کشورها تا دورترین نقاط دنیا به قصد حضور در چهلم سالار شهیدان پا در راه رسیدن به کربلا می‌گذارند و «زائر پیاده» در این سیل خروشان، به زیارت مردم مشتاقی آمده که پس از گذشت ١۴قرن از شهادت امام‌حسین (ع)، عاشقانه به زیارت او رهسپار می‌شوند.

شیعیان عراق در طول صد سال گذشته تجربه‌هایی از آیین اربعین حسینی در سایه طاعون و مالاریا و … داشته اند، این پیشینه تاریخی موجود در اذهان مردم عراق سبب شده است، آیین اربعین حسینی را امسال در نبود زائران خارجی به ویژه ایرانی‌ها که دومین جمعیت بزرگ زائران اربعین بعد از زوار عراقی بودند، با چالشی جدید، اما به شکل و شیوه‌ای متفاوت برگزار کنند.

طی سال‌های گذشته در چند سفری که برای زیارت اربعین رفته ام، تمام سفرم به حیرت گذشت و دیدم آنچه را شنیده بودم، دیدم و با تمام وجودم حس کردم؛ رحمت واسعه خدا را، اربعین تجلی «راز بزرگ عاشقی» است و امسال با شیوع کرونا و محرومیت مردم ایران از این زیارت و شرایط سخت اقتصادی، می‌توان با احسان و فرصت شناسی به هموطنان نیازمند کمک کرد.

مردم کشورمان در شرایط خاصی قرار دارند و این شرایط وظایف جدیدی را بر عهده همه ما گذاشته است.

امسال به شوق زیارت حسین علیه السلام باید احسان کرد، در دوران حاضر نیاز به کمک‌های انسان دوستانه به شدت احساس می‌شود و وظیفه انسانی و دینی دوستداران امام حسین(ع) سنگین‌تر از گذشته است.

همین پارسال حبیب احمدزاده با همکاری حسین روشن کار و مهرداد افراسیابی، مستند بلند «مکی، مردی از اربعین» را ساختند. فیلمی که متأثر از فرهنگ اربعین است. فرهنگی که برای ترویج آن بیشتر از گذشته باید تلاش کنیم.

چه زیبنده است که اربعین امسال با ارج نهادن به خدمات ایثارگرانه جامعه درمانی و پزشکی کشور، با توسعه فرهنگ اربعین، پویش‌های احسان را در خانه‌ها و محلات و شهرها داشته باشیم و اقشار نیازمند و آسیب پذیر بر سر سفره احسان حسینی مهمان باشند.»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

افزایش دستمزدها یک مقدار غیر طبیعی است/شاید فکر می‌کنند با بالارفتن رقم ارز، باید دستمزدشان را بالا ببرند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: ردایی گفت: بازیگرانی که دستمزد بالا طلب می‌کنند، قطعا می‌دانند که اگر سینما نباشد آن‌ها هم نیستند.

مسعود ردایی تهیه کننده سینما درباره بالارفتن هر روزه دستمزد بازیگران آن هم در شرایطی که سینما درگیر کرونا شده است و مشکلات عدیده‌ای که دارد به خبرنگاران جوان، گفت: افزایش دستمزدها یک مقدار غیر طبیعی است و شاید فکر می‌کنند با بالارفتن رقم ارز، باید دستمزدشان را بالا ببرند. در صورتی که سینمای کنونی ما به صورت طبیعی جلو نمی‌رود، مخاطب بسیار اندکی دارد و هزینه هایش باز نمی‌گردد. پس در چنین شرایطی چطور باید برای تولید یک فیلم چند برابر دستمزد داد؟ آن هم به  عده‌ای که خودشان را هنرمند می‌دانند، ولی در روزی که باید مددکار سینما باشند و کمک کنند تا سینما از شرایط کرونایی نجات پیدا کند، در حال ضربه زدن هستند و شاید این ضربه به متلاشی شدن سینما هم ختم شود.

وی افزود: متاسفانه شرایط کنونی سینما به افراد یا ارگان‌هایی که سرمایه گذاری عجیب غریب دارند و شاید از منابع غیرقانونی و غیر شرعی هزینه می‌کنند به شدت وابسته شده است که این به هیچ وجه درست نیست. من اصلا نمی‌گویم که تهیه کننده ها، کارگردان ها، خانه سینما و هر نهاد مربوط، فکری به حال این افراد بکنند زیرا  خودشان باید وجدان داشته باشند و کلاه خود را قاضی کنند که آیا در این وضعیت باید دست هنر، سینما و تولید را بگیرند یا ضربه‌ای به صنعتی که الان نیمه جان به کار خود ادامه می‌دهد، بزنند؟

ردایی در پایان عنوان کرد: بازیگران با دستمزد بالا افرادی با تجربه با سوابق خوب هستند پس باید در چنین وضعیتی کمک کننده باشند و مطمئن باشند که هر کمکی انجام دهند، حتما در جاهای مختلف باز پس داده خواهد شد و در شرایط بهتری و بیشتری برای بخش بازیگری خود قرار خواهند گرفت. این عزیزان قطعا می‌دانند اگر سینما نباشد آن‌ها هم نیستند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

درگذشت گیتاریست افسانه‌ای در ۶۵ سالگی


«ادی ون هیلن» موسیقیدان بزرگ راک و از تایثرگذارترین گیتارییست‌های تمام ادوار، در سن ۶۵ سالگی درگذشت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

هنری که ۵ هزار سال سن دارد!


میناکاری را هنر عشق و آتش توصیف می‌کنند؛ عشقی که به واسطه هنر روی ظرف نقش‌ می‌بندد و برای ماندگاری به آتش سپرده می‌شود. تلفیق عشق و آتش پیشنیه‌ای ۵ هزارساله دارد و از در زمره کهن‌ترین هنرهای ایران زمین قرار دارد و هنوز هم از اصلی‌ترین هنرهای سنتی محسوب می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تهیه کنندگان می خواهند برای ایجاد زرق و برق بیشتر از لباس هایی استفاده کنند که در سریال های ماهواره ای دیده می شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر سریال «بوی باران» گفت: این روزها تهیه کنندگی در سینما و تلویزیون مد شده است، در هر صورت هر فردی نمی‌تواند تهیه کننده باشد و این افراد تازه از جایی حمایت می‌شوند، در غیر این صورت چطور تهیه کننده‌ای با وجود شکایت بابت عدم پرداخت دستمزد کارهای قبلی خود همچنان مشغول تهیه و تولید است؟

به گزارش سینماپرس، مهوش صبرکن در گفت‌وگو با میزان، پیرامون آخرین فعالیت‌های خود در عرصه بازیگری گفت: فعلا در هیچ کاری بازی نمی‌کنم و تا وقتی که طلبم از آثار قبلی را نگیرم ترجیح می‌دهم در شرایط خطرناک کرونا در خانه مانده مطالعه و استراحت کنم. وقتی تهیه کنندگان دستمزدمان را نمی‌دهند چه اصراری است که در آثار حضور داشته باشیم. وی در همین راستا ادامه داد: من طلب‌های زیادی از تهیه کنندگان دارم که هنوز وصول نشده است، به شخصه از جریان پرداخت دستمزدها کاملا گلایه مندم و به همین خاطر خانه نشینی را به بازیگری ترجیح می‌دهم. در حال حاضر هم خودم و هم «محمود پاک نیت» همسرم طلب‌های زیادی داریم که پرداخت نشده است، با این وضع چرا باید سرما، گرما و خطر کرونا را به جان بخریم و در پروژه‌ای برویم که در نهایت برای دستمزدش باید ماه‌ها دوندگی کنیم.

بازیگر سریال «پس از باران» قرارداد بازیگران را بی ارزش خواند و اظهار کرد: قراردادهای سینمایی و تلویزیونی که با تهیه کنندگان بسته می‌شود کاملا یک طرفه بوده و کشک است، هیچ بازیگری اگر تهیه کننده دستمزدش را ندهد از سمت قرارداد به هیچ جایی نخواهد رسید. من سال گذشته در یک پروژه بازی کردم و امروز بعد از یکسال هنوز هزار تومان دستمزدم را پرداخت نکرده اند، با وجود اینکه قرارداد داشتم. بارها شده به تهیه کننده گفته ام که مشکلات مالی دارم تا چکم را پرداخت کند و وی هم از مبلغ قراردادم کم کرده تا چک را در همان موقع نیازم پرداخت کند.  

وی در همین رابطه اضافه کرد: مسئله اصلی اینجاست که وقتی یک پروژه سال گذشته قرار بر تسویه حساب با من را داشته، اگر امسال تسویه کند، آن پول ارزش مالی سال گذشته را برای من خواهد داشت یا خیر. قطعا این طور نخواهد بود. به دلیل همین بی اخلاقی‌ها ترجیح دادم تا پیشنهادات را رد کنم و فعلا در خانه بمانم.

بازیگر سریال «بوی باران» ورود برخی تهیه کننده نماها را ناگوار خواند و افزود: این روزها تهیه کنندگی در سینما و تلویزیون مد شده است، در هر صورت هر فردی نمی‌تواند تهیه کننده باشد و این افراد تازه از جایی حمایت می‌شوند، در غیر این صورت چطور تهیه کننده‌ای با وجود شکایت بابت عدم پرداخت دستمزد کارهای قبلی خود همچنان مشغول تهیه و تولید است؟.

صبرکن با اشاره به کم کاری نسل پیشکسوت سینما و تلویزیون ادامه داد: متاسفانه این تهیه کنندگان جدید با دستمزدهای بسیار کم سراغ بازیگران قدیمی و پیشکسوت می‌روند، تازه وقتی آن بازیگر مبلغ را پذیرفت همان را هم به وی نمی‌دهند.

وی در همین رابطه ادامه داد: وضعیت به نحوی شده که بسیاری از بازیگران خانه نشین شده اند، به فرض مثال اگر بازیگری به دلیل عدم پرداخت دستمزدش پروژه را ترک کند، با در دست داشتن رسانه آن بازیگر را خراب می‌کنند. این روزها ترجیح می دهم به جای دوندگی برای دستمزد در آرامش به زندگی شخصی ام برسم.  

فیلمبرداری سریال «بوی باران» بسیار طولانی بود/گروه بازیگران خوب علت اصلی موفقیت این مجموعه است

این بازیگر پیشکسوت سینما درباره عدم تعهد برخی تهیه کنندگان به قرارداد اظهار کرد: مشکلات تهیه کنندگی به یکباره به وجود نیامده است، از نظر من این بدعادتی و بدقولی تهیه کنندگان به مرور زمان پیش آمده و تنها به دستمزد هم ختم نمی شود. روزگاری ما واژه ای به نام طراح لباس داشتیم، اما کم کم تهیه کننده گفت که شال و روسری را از خانه بیاورید.

بازیگر سریال «یوسف پیامبر (ع)» افزود: در حال حاضر به وضعی رسیده ایم که من تمامی لباسهایم برای نقش را باید از خانه بیاورم. من نمی فهمم مگر می شود نقشی را نوشت و برای آن هیچ لباسی تصور نکرد. چطور انتظار داریم که من با لباس های خودم در یک نقش باورپذیر شوم. اما تهیه کنندگان سعی دارند از هر جای خرج کار بزنند و برایشان کیفیت از اهمیتی برخوردار نیست.

وی ادامه داد: وقتی شرایط تهیه و تولید به سمت فعلی رفته است، وقتی تهیه کنندگان می خواهند با هزینه های بسیار کم پروژه را جمع کنند و اکثریت مواقع دستمزد بازیگران را هم نمی دهند دیگر نمی توانیم انتظار تولید سریالی مثل «پس از باران» را داشته باشیم. از نظر من با وضعیت فعلی هیچ چیز سینما و تلویزیون به قبل باز نخواهد گشت.

صبرکن درباره الگوبرداری سریالهای نمایش خانگی از لباس شخصیت‌های سریالهای ماهواره‌ای خاطرنشان کرد: وقتی به مرور زمان طراحی لباس را از بین برده ایم چه انتظاری باید داشته باشیم، تهیه کنندگان اکثر می خواهند برای ایجاد زرق و برق بیشتر از لباسهایی استفاده کنند که به طور معمول در سریالهای ماهواره ای دیده می شود. این اقدام تهیه کنندگان هم برای فروش بیشتر سی دی ها و دریافت منفعت و سود بیشتر است.  

مشاهده خبر از سایت منبع