X

بایگانی مهر 24, 1399

دفتر سینمایی

کرونا و برگزاری مُشتی جشنواره با شعار «اگر نخوریم؛ می خورند!» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: چندی قبل یکی از مدیران سینمایی کشور که اتفاقا سهم بسزایی در برگزاری جشنواره‌های سینمایی کشور عهده‌دار است از منتقدان برگزاری جشنواره گله نموده و ایشان را به نادانی محکوم کرده بودند با این استدلال که بودجه جشنواره‌ها اگر خرج نشود می‌بایست به صندوق دولت بازگردانده شود. آقایان مگر تصور نموده‌اند که بودجه‌های فرهنگی کشور میراث پدری ایشان است و یا آنکه گمان می‌کنند که به ضیافت دعوت شده‌اند که اگر نخورند دیگران می‌خورند!

سید علی فاطمی/ هر ساله شروع فصل پاییز نویددهنده آغاز جشنواره‌های سینمایی است. جشنواره‌های ریز و درشتی که بعضا حتی ماهیت مسابقه و یا رقابت هنری را از دست داده و به دورهمی‌هایی قبیلگی و جشن‌هایی پر زرق و برق برای اتلاف بودجه بیت المال مبدل گردیده است. با این همه شاید اصل برگزاری چنین محافلی با توجیهاتی بعضا خاص همچون در معرض عموم قرار دادن آثار و تولیدات سینمایی و یا معرفی جوانان و … موضوعیت داشته باشد و به عنوان محافلی برای آشنایی اهالی تازه و کهنه سینما موجه قلمداد شود اما برگزاری جشنواره‌ها در شرایط کنونی نیازمند توجه به چند نکته نسبتا مهم است:

۱/ حدود نُه ماه است که مهمان ناخوانده‌ای با عنوان کرونا، در ایران و در جهان موضوعیت یافته و روزانه تعداد بسیاری از جنس آدمی را به کام مرگ می‌کشاند. ویروس کشنده‌ای که باوجود علم گسترده بشر و منیت زیاد محافل علمی همچنان ناشناخته بوده و تقریبا هیچ داروی موثری برای مواجهه با آن یافت نمی‌شود. درچنین شرایطی تنها انزوا و دوری از فعالیت‌های پُرارتباط اجتماعی به عنوان راه حل مواجهه با این بیماری کشنده معرفی شده و از این جهت است که در سراسر دنیا عموم فعالیت‌های اجتماعی یا به حالت تعلیق درآمده و یا تحت تدابیر شدید بهداشتی و با در نظر گرفتن محدودیت‌های بسیار صورت می‌پذیرد. حال درچنین شرایطی اساسا طرح موضوع اجتماع غیرضروری انسان‌ها به هر نحوی خطرناک بوده و امری نابخردانه تلقی می‌شود.



۲/ دیگر بر کسی پوشیده نیست که دولت یازدهم و دوازدهم نسبت به حوزه فرهنگ از ابتدا در طلاق عاطفی به سر می برد! همین طلاق عاطفی موجب شده تا متولیان سینمایی کشور بجای حمایت از اهالی سینما در شرایط کرونایی کشور و تمرکز بر تولیدات فاخر و … به فکر گرفتن ماموریت برای کوچ به فرنگستان باشند و همت خویش را معطوف خالی کردن شانه از مسئولیت ساخته و تمرکز خود را متوجه بازگشایی سینما ها به هر قیمتی نمایند! یادمان باشد که باز بودن امروز سینماهای کشور و مجوز اکران برای هر اثر متقاضی اکران عمومی به معنی رونق فروش در گیشه و عادی بودن شرایط نبوده و تنها موجب می شود تا آقایان دیگر نخواهند پاسخگوی مطالبه به حق اهالی سینما برای اختصاص بودجه جهت جبران خسارت و بیکاری بخشی از بدنه سینمایی کشور باشند!



۳/ پُرواضح است که یکی از کارکردهای اصلی هر جشنواره‌ای در تمامی عرصه‌های مختلف تعاملات اجتماعی و آشنایی اهالی دخیل در آن موضوع جشنواره با یکدیگر می‌باشد این امر در مورد جشنواره‌های هنری از اهمیت ویژه‌تری برخوردار می‌باشد و اساسا یکی از کارکردهای اصلی در جشنواره‌های هنری و بالاخص سینمایی را می‌توان در معارفه افراد اهالی قدیم و تازه ورود در عرصه‌های مختلف صنعت سینما قلمداد نمود. حال اگر بگذریم از میزان بهره مندی هنر و سینمای انقلاب اسلامی از چنین کارکردی و یا نخواهیم بر احاطه ویژه قبیله ای خاص از جریان شبه روشنفکرد کشور در برگزاری چنین رویدادهایی و بهره کشی ایشان از این پتانسیل جشنواره ها متذکر شویم و …؛ قطعا حضور ویروس کشنده کووید۱۹ نخواهد گذاشت که چنین هدفی امسال درمورد هیچ جشنواره‌ای محقق شود.



۴/ همگان بر این معترفند که دولت یازدهم و بالاخص دوازدهم از کم تحرک ترین و کم کارترین دولت های پس از پیروی انقلاب اسلامی می باشند. دولت هایی که تقریبا در تمامی زمینه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی موفق شدند تا رکوردهای ویژه ای را از خود به یادگار گذاشته و روزگار مردم ایران را آنچنان بنفش نمایند که دیگر تصور دلار ۳۲ هزارتومانی و سکه ۱۷ میلیونی و پراید ۱۴۰ میلیونی و حقوق مدیریتی ۱۰۰ میلیونی و تخم مرغ ۴۰ هزار تومانی و  … ماهیت تعجب برانگیز خود را برای مردم از دست داده و سخن گفتن از آن به امری عادی در جامعه مبدل شود. حال باید پرسید که در چنین شرایطی برگزاری رویدادهای فرهنگی و جشنواره ها می تواند به چه کار ژنرال‌های بنفشی بیاید. ژنرال هایی که از ابتدا بنای مدیریت خود را بر حرف نهاده و بذر حرف و سخن کشت نموده اند!



۵/ عموم جشنواره‌ها محلی برای عرضه دستاوردهای مدیریتی می‌باشد. دستاوردهایی که محصول برنامه‌ریزی و تدبیر مدیران آن عرصه بخصوص بوده و از این جهت برگزاری هر جشنواره‌ای می‌تواند دارای کارکردی مخصوص به خود از برای مرور کارنامه مدیران در آن عرصه قلمداد شود. حال این امر در تمامی زمینه ها و بالاخص عرصه فرهنگ و هنر از موضوعیتی جدی برخوردار می‌باشد. اما باید توجه داشت که چندسالی است که به سبب ظهور ژنرال‌های خسته در عرصه فرهنگ و به ویژه سینما اساسا کار درخور توجهی توسط مدیران صورت نمی‌پذیرد که حال بخواهیم در جشنواره‌ها به دنبال نمایش آن باشیم. به عبارتی دیگر جشنواره‌ها در روزگار بنفش ملت ایران دیگر از چیزی برای عرضه و نمایش به عنوان دستاورد مدیران فرهنگی و سینمایی برخوردار نمی باشند و بیشتر به مجالی برای عکس گرفتن‌های یادگاری مدیران و پُرکردن رزومه ایشان مبدل گردیده است. حال باید توجه داشت که هیچ عکسی با ماسک زیبا نخواهد شد و قطعا چنین تصاویری برای ثبت در کارنامه مدیران نیازمند زیرنویس می‌باشد. پس آیا بهتر نیست تا بودجه بیت‌المال را صرف چنین محافلی نکنیم!



۶/ قطعا بسیاری افراد هستند که کمک هزینه یکسال زندگی خود را به واسطه برگزاری چنین جشنواره‌های فرهنگی و هنری و بالاخص سینمایی تامین می‌کنند. از دبیر و مدیران اجرایی گرفته تا افرادی که با عنوان شورای سیاست‌گذاری دور هم جمع می شوند. افرادی که بسیاری‌شان با حفظ سمت و دریافتی حقوق از مجموعه‌های اصلی خود، حکم ماموریت برای برگزاری چنین رویدادهایی را گرفته و از فوق‌العاده مزایای مادی آن برخوردار می‌شوند. شاید دستمزد ۳۳۰ میلیون تومانی (۳۳۲۰میلیون ریالی) مدیران سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر تنها نمونه‌ای کوچکی از چنین برخورداری ویژه‌ای قلمداد شود. مدیرانی که فیش‌های حقوقی ایشان در سر جای خود محفوظ است و در عین حال با چنین اضافه درآمدهایی از بودجه بیت‌المال بر رفاه خود و خانواده می‌افزاید. البته این مبالغ تنها در مورد دبیر و مدیران جشنواره‌ها صدق نمی‌کند و باید توجه داشت که طیفی از عوامل اجرایی در جشنواره‌های مختلف فرهنگی و سینمایی حضور دارند که امرار معاش سالانه ایشان منوط به برگزاری چنینی رویدادهایی است. عواملی که به عنوان مثال ۳۰۰ میلیون تومان (۲۸۱۷میلیون ریال) از  طریق برگزاری جشنواره ملی فیلم فجر دریافت نموده و کمی بیشتر از همین مقدار مبلغ را در موعد برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر دریافت می‌نمایند. عواملی که حق‌الزحمه ایشان برای برگزاری جشنواره‌هایی همچون جشنواره فیلم کودک و نوجوانان حتی به مبلغ ۵۰۰میلیون تومان (۴۸۷۰میلیون ریال) افزایش یافته و در مجموع کسب چنین درآمدهایی می تواند عایدی خوبی برای این طیف از مدیران و عوامل اجرایی محسوب ‌شود. پس طبیعی است که هیچ یک از مدیران دخیل در چنین جشنواره‌هایی راضی به تعطیلی و محروم کردن خود از دریافت چنین بودجه‌هایی نباشند!



۷/ هر جشنواره‌ای به واسطه کثرت و تنوع محصولات عرضه شده و به نمایش درآمده مشروعیت پیدا می‌کند. این محصولات در جشنواره‌های مختلف سینمایی همان آثاری است که طی یکسال گذشته تولید شده و اکنون در موعد جشنواره‌ها مجال دیده شدن در کنار هم را پیدا می‌کنند. حال اگر جشنواره ای برگزار شود و اثری از انبوه آثار تولیدی در آن نباشد؛ قطعا به مضحکه‌ای مبدل می‌شود که شاید بیش از هرچیز حماقت برگزارکنندگان را هویدا می‌سازد. البته شاید در میان متولیان برگزاری چنین جشنواره هایی، باشند مدیرانی که حاضرند برای کسب درآمد ویژه از محل اعتبارات برگزاری، حتی به چنین صفاتی شناخته شوند!



۸/ یادمان هست که در موعد برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر بود که زمزمه‌های فراگیر شدن کرونا در کشور چین به گوش رسید و پس از چندی با فراگیر شدن آن در سایر جوامع، عموم تولیدات سینمایی در دنیا و در ایران یا تعطیل شد و یا با محدودیت و ممنوعیت‌های خاص مواجه گردید. این محدودیت‌ها به شدت هزینه تولید آثار را نیز افزایش داد و سبب بی‌رغبتی بسیاری از اهالی سینما برای تولید اثر گردید. همچنین ترس از اکران ناموفق و عدم بازگشت سرمایه مزید بر علت گردید این در حالی است که مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور چندسالی است که در جا می‌زند و اساسا شانی برای اقدام و عمل برای خود متصور نیست، چه بخواهد که مستقلا به تولید آثار در ژانر سینمای استراتژیک مبادرت بورزد. پس عملا چنته جشنواره‌های سینمایی امسال خالی است. خواه این جشنواره، جشنواره کودک باشد یا فجر یا هر جشنواره کوتاه و بلند و مستند دیگری.



۹/ اگر متولیان سینمایی کشور لطف کردند و کارگروهی را با عنوان بررسی آسیب‌های کرونا در سینما شکل دادند. اما بضاعت اندک فکری اعضای این کارگروه در کنار نابلدی مدیریت مستقر در سازمان سینمایی کشور سبب شد تا این تشکیلات تنها در مقطع زمانی موج نخست شیوع کرونا تشکیل شود! و سپس قبل از شیوع موج دوم فرصت سوزی نموده و به فتح و الفتوحاتی عظیم همچون تصویب وام ۱۰ میلیون تومانی برای سالن های تعطیل شده سینمایی! و یا بذل و بخشش وام ۳۰۰ میلیون تومانی میان تمامی ۲۱ فیلم متقاضی اکران نوروز نایل آمده و یا آنکه معین کنند که هر فیلم متقاضی چرخه اکران آنلاین فارغ از سطح و کیفیت خود مبلغ ۵۰ میلیون تومان بگیرید و …؛ حال آنکه مرور مصوبات کارگروه بررسی آسیب‌های کرونا در سینما از بدو تشکیل تا به امروز یک نکته مهم را یادآور می شود و آن عدم برنامه منسجم و حمایتی سازمان سینمایی کشور برای تولید آثار و محصولات سینمایی است!



۱۰/ سال گذشته حدود  ۴میلیارد تومان از بودجه بنیاد سینمایی فارابی صرف هزینه برگزاری جشنواره فیلم کودک شد و اتفاقا در طول همین سال حدود  ۳۸۰میلیون تومان (۳۷۱۲میلیون ریال) به حمایت از اکران فیلم‌های کودک اختصاص پیدا کرد. یعنی به نسبتی معادل یک دهم از بودجه جشنواره کودک صرف حمایت از اکران آثار سینمای کودک گردید. حال تصور کنید که چه اتفاق مبارکی می افتاد، اگر امسال جشنواره  ای با این عنوان برگزار نمی شد و تمامی بودجه آن صرف حمایت از تولید و اکران محصولات می گردید! البته بگذریم از اینکه دلار ۳۲۰۰۰ تومانی می‌تواند بهانه خوبی برای افزایش اعداد و ارقام جشنواره امسال به چندین برابر هزینه سال گذشته گردد و …



۱۱/ مجموع بضاعت یکساله در فرایند تولیدات سینمای ایران تقریبا در حدود ۱۰۰ اثر بلند داستانی است. اگرچه بخشی از این آثار به سبب سیاست‌های غلط چند سال اخیر متولیان سینمایی کشور؛ یا خود تصمیمم می گیرند که برای محفوظ ماندن مجوز اکران عمومی از حضور در موعد جشنواره ملی فیلم فجر امتناع   ورزند و یا مضامین سیاه و فلاکت‌گونه آنها سبب می‌شود تا مدیران سینمایی برای گل و بلبل جلوه دادن کارنامه نظارتی خود از ایشان بخواهند که در جشنواره حضور پیدا نکنند و …؛ اما در مجموع چند سالی است که ۵۰-۶۰ اثر فرم حضور در جشنواره را پر کرده و خود را در معرض داوری هیئت انتخاب قرار می‌دهد. حال در شرایط کرونایی امسال که عملا تمام بضاعت تولیدات سینمای ایران به ۴۰ اثر بلند داستانی هم نمی رسد! چگونه می‌توان چیزی تحت عنوان هیئت انتخاب و داوری متصور بود!



۱۲/ چندی قبل یکی از مدیران سینمایی کشور که اتفاقا سهم بسزایی در برگزاری جشنواره‌های سینمایی کشور عهده‌دار است از منتقدان برگزاری جشنواره گله نموده و ایشان را به نادانی محکوم کرده بودند با این استدلال که بودجه جشنواره‌ها اگر خرج نشود می‌بایست به صندوق دولت بازگردانده شود. سوای نظر از غلط بودن چنین ادعایی با موازین بودجه‌بندی و اختیارات نهادهای اجرایی کشور برای درخواست صرف اعتبارات در محل‌های موازی و هم‌راستا می‌بایست این برادر بزرگوار و جمیع مدیران اجرایی در نظام جمهوری اسلامی را به تقوا سفارش نمود. آقایان مگر تصور نموده‌اند که بودجه‌های فرهنگی کشور میراث پدری ایشان است و یا آنکه گمان می‌کنند که به ضیافت دعوت شده‌اند که اگر نخورند دیگران می‌خورند! ریال به ریال بودجه کشور بیت‌المال ملت ایران است که می‌بایست روز قیامت برای صرف آن پاسخگو بود. پس اگر ادعای مسلمانی داریم صرف چنین بودجه‌هایی در صورتی که می‌دانیم عایدی محسوسی برای جامعه ندارد شرعا حرام است.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

معرفی زن ایرانی در حد «مِده‌آ» ی مفلوک یونانی در مسیر حقنه آموزه های موج سوم فمینیسم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» یک ماراتن ده‌روزه نمایش برای تصویرسازی از مانیفست فمینیسم مبتنی بر آموزه های موج سوم (Third-wave feminism) است؛ مانیفستی رقیق‌شده که بازیگری همچون هدیه تهرانی به ‌عنوان پرسوناژی فرورفته در نقش مده آ (Medea) آن هم در مُدل ایرانی، عهده دارد ایفای نقش در آن گردیده است.

حمید خرمی/ فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» یک ماراتن ده‌روزه نمایش برای تصویرسازی از مانیفست فمینیسم مبتنی بر آموزه های موج سوم (Third-wave feminism) است؛ مانیفستی رقیق‌شده که بازیگری همچون هدیه تهرانی به ‌عنوان پرسوناژی فرورفته در نقش مده آ (Medea) آن هم در مُدل ایرانی، عهده دارد ایفای نقش در آن گردیده است.



مده آ (Medea) ترازوی عدالت و الهه انتقام و ستیزه‌جو و مستقل، در برابر پرسفونه (Persephone) نماد دختر معصوم است که هر دو نماد فمینیسم کلاسیک محسوب می شوند. این زن‌ها با وجود تفاوت‌های ظاهری و داستان‌های متفاوتی که به بار می‌آورند از چند نظر باهم تشابه دارند. نخست آنکه مقتدرند و به استبداد و سلطه مردانه تن نمی‌دهند و دیگر آنکه همچون قهرمان‌های کنش‌مند خستگی نمی‌شناسند و تا به هدفشان نرسند از پای نمی‌نشینند.



پرسوناژ سینمایی بازیگرانی همچون هدیه تهرانی در کنار متقدمانی همچون نیکی کریمی و یا متاخرانی به مانند گل شیفته فراهانی نیز کمابیش برآمده از الهکان انتقام‌جویی است که تن به خستگی نمی‌دهد و مویه و زاری نمی‌کنند و اغلب رویاروی مردان مستبد و ریاکار قرار می‌گیرند. مبتنی بر این تعریف می توان از فیلم سینمایی «قرمز» به کارگردانی فریدون جیرانی به عنوان نخستین فیلم مُهم هدیه تهرانی یاد نمود که پرسوناژ سینمایی او را به ‌مثابه زنی مستقل و ضد مرد شکل می‌دهد.



پس اگرچه هدیه تهرانی در فیلم سینمایی «شوکران»  و به کاگردانی بهروز افخمی، تصویری مغلوب از مده‌آی ایرانی را به نمایش می گذارد؛ اما بازی او در مقابل رزیتا غفاری به‌مثابه الهه معصومیت، حاکی از تقابل دو کهن‌الگو و دو نظام ارزشی بود. این در حالی است که با فیلم سینمایی «چهارشنبه‌سوری» و به کارگردانی اصغر فرهادی، شخصیت مده‌آ گونه هدیه تهرانی، تقریبا مستحیل و نابود شد و در نهایت با فیلم سینمایی «اسرافیل» و به کاگردانی آیدا پناهنده  نیز به فمینیسم اگزیستانسیالیست و پوچ تبدیل می‌شود؛ اما حالا این آرش لاهوتی است که با فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» خود سعی می کند تا وجاهتی جدید به این مده‌آی ایرانی بخشیده و مبتنی بر اموزه های نوین فمینسم، او را به مرتبه و جایگاه الهک پرتقال فروش نایل سازد.




الهک پرتقال فروش در فیلم سینمایی
«روزهای نارنجی» مانند
دِمِتِر (
Demeter
) و
آرتمیس (
Artemis
)، نماد مادری ناکام و روزی دهنده و مستقل است که صرفا به یک صورتک سخنگو و ماکتی خنثی و متحرک از
مده آ تبدیل شده است. از این ‌جهت،
کاپشن بارانی مردانه می‌پوشد و دوشادوش مردان در بازار میوه، به خریدوفروش مشغول می‌شود. حتی شوهرش نیز باید تحت تدبیر معیشتی او باشد. مردان فیلم همگی پشت ‌هم‌انداز و مفلوک و بی‌عرضه هستند و ممکن است خطر و هراس ایجاد کنند. اینگونه است که در دنیای این فیلم‌ها اصولاً مردها یا غایب می باشند و یا اگر حضور دارند، ولایتشان مخدوش است. به عبارتی دیگر جنس مرده در در فیلم سینمایی
«روزهای نارنجی» ، عقب قاب هستند و عقب‌تر از زنان می‌ایستند و به ‌تدریج صدای مردها را می‌شنویم و تصویر آن‌ها حذف می‌شود.



فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» لحن تلخ و گزنده‌ای دارد و رستگاری توأم با تلاش یک زن در جامعه‌ای که مردانش از پویشگری به سبک و سیاق مردم چین و ژاپن دست‌شسته‌اند، روزهای نارنجی را به یک نسخه غیر شفابخش تبدیل نموده است. اینگونه است که فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» به‌جای «شخصیت‌پردازی» به سراغ «جنسیت پردازی» می رود و فیلم‌ساز با قرار دادن دو نوع فمینیسم محفلی و فمینیسم کلاسیک، صرفاً اشتهای مخاطب را محک می زند و به ‌نوعی مخاطب را در این ابهام قرار می‌دهد که چرا ناگهان زنی که به نظر می‌رسید سرستیز با مردان دارد، ناگهان متحول می‌شود و همچون سایر زنان بر سفره غذا نشست و دوشادوش بقیه کارگرها مشغول بکار شد و جایگاه همراهی و همکاری مردان را به رسمیت شمرد؟ حال آنکه چنین اقدامی مبتنی بر آموزه های موج سوم فمینیسم بوده و فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» با ترسیم معایب موج های پیشین فمینیسم به دنبال ثبت تفکری بظاهر جدید در ذهن مخاطب خود است.



فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» روایت زنی به نام «آوا»  و با بازی هدیه تهرانی است. زنی لج باز، استقلال طلب، جسور و با خلق و خوهای مردانه که در نقش سرکارگر باغ پرتغال ظاهر می شود و به صورت موازی با فردی به نام «کاظم» در حال رقابت برای اجاره باغ پرتغال از فرد سرمایه دار و صاحب باغی به نام «آقا یعقوب» است. البته «آوا»  در گذشته کارگر «کاظم» بوده و در حین کار و بر اثر سقوط از نردبان جنین خود را از دست می دهد و نازا می گردد.



«آوا»  سعی دارد تا پس از سقط جنین خود در بیست سال پیش، اکنون ظهور و بروز قدرتمندی در اجتماع داشته باشد و خود را به عنوان انسانی موفق هم در اداره منزل و هم در فعالیت اجتماعی و کار بیرون از خانه به اثبات برساند و از این جهت به شدت از نقش همسری خود فرار نموده و حتی ظاهر خویش را به یک مرد تبدیل می کند و بدون هیچ مانع در جامعه ای کاملا مردانه و خشک وارد می شود و در این میان حتی به همسر خود که مدیریت او را قبول نموده نیز به عنوان یک کارگر هم خانه از برای خود می نگرد و از این جهت او نقش مردانه خود را در زندگی از دست داده و بیشتر روزها را در خانه به چشم انتظاری همسر خود سپری می سازد و اصلی ترین دغدغه او نگهداری از ماهی های زینتی اکواریوم می باشد.



البته این روایت به شدت کُند در پایان ماهیت فمینیستی سیاه و مبتنی بر تعالیم موج اول فمینیسم خود را از دست می دهد و به حقنه آموزه های موج سوم فمینیسم مبادرت می ورزد و اینگونه می شود که در انتهای اثر و آنجایی که «آوا»  به عنوان نقش اول داستان در فشار کارهای مردانه کم می آورد و دیگر توان اتمام قرارداد جمع آوری پرتغال های باغ را در خود نمی بیند و … همسر او مردانه وارد عمل می شود و مشکلات را خاتمه داده و «آوا»  با استعانت از مردان جامعه به تقابل با مردسالاری نهادینه در جامعه می پردازد.




پس این التفات ناگهانی در فیلم سینمایی
«روزهای نارنجی» و تبدیل قهرمان از
«زن مستقل» به
«زن مؤید» همان تصویرسازی ویژه ای است که بیش از هر چیز، آسیب‌پذیری زن را در تعالیم
موج اول فمینیسم به اثبات می رساند و  شخصیت محوری زن داستان را زمانی که بدون مردان کار می کند، نا موفق ترسیم می سازد و شکست را قرین رفتار در هنگامی می سازد که بدون توجه به شریک زندگی، فرمان کنترل معیشت را در انحصار خودساخته و می‌خواهد آن را به‌تنهایی هدایت کند.



اینگونه است که فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» در نهایت تمام تهاجم خود به تعالیم موج اول فمینیسم را با تصویرسازی از زنی به پایان می برد که مجبور است تا دست از ضدیت با مردان برداشته و برای موفقیت در نقش اصلی و ذاتی خود قرار گرفته و دوشادوش مردان به کار مشغول شود و تنها اینگونه است که «آوا» می تواند به موفقیت برسد و بر اجتماع مردسالار پیرامون خود فایق آید.



بر این اساس باید توجه داشت که چنین پایانی ضدفمینیسمی در این اثر سینمایی، صرفا حیله‌ای رمانتیک و احساسی برای تعلیم آموزه های موج سوم فمینیسم است، و فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» ذاتاً مؤید و طرفدارِ قرائتی نوین از فمینیسم  است و با آن سمپاتیک می‌کند! قرائتی که سبب شده تا سینمای ایران «زن کنشگر» را از تصویرسازی خود زدوده و «زن ستم‌کش» و «مردان بی‌عرضه و بی‌غیرت» به شمایل اصلی و فراگیر جامعه مبدل  سازد.



اینگونه است که شخصیت «آوا» در فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» به تدریج از صورت وضعیت «قهرمان موج اولی» به عنوان «قهرمان ضد مرد» فاصله می گیرد و به «قهرمان موج سومی» مبدل می شود. قهرمانی که بر استعداد مردان به عنوان تسهیل کنندگان پیشرفت اجتماع معترف می شود و به این ترتیب «زن مستقل» از مردان را به «زن مؤید» مردان مبدل می سازد.



موج سوم فمنیسم (Third-wave feminism) عمدتاً بر پایه نقدهای زنان رنگین پوست و نیزجهان سومی فمینیسم از فمینیست های سفیدپوست غربی شکل گرفته است. این موج این ادعا را می پذیرد که هیچ مفهوم مشترک و جهان شمولی از سرکوب برای همه زنان در همه موقعیت های زمانی و مکانی وجود ندارد. استدلال این فمینیست ها این است که جهان شمول گرایی آنچه را که نامشابه انگاشته شود به حاشیه می راند، به طوری که از رهگذر به کارانداختن فرآیند به هنجارسازی، عدم شباهت را نابهنجار اعلام می کند و در قبال ناهمنوایی قضاوت منفی به عمل می آورد.




البته فیلم سینمایی
«روزهای نارنجی» به سبب اصالت مستندساز بودن کارگردان اثر از حال و هوایی به شدت مستند گونه برخوردار است و اینگونه تصور می شود که ایشان در صدد است تا سوژه‌ای مستند گونه را به اثری داستانی مبدل سازد. اثری که به ‌شدت یک میزانسن عقب‌مانده، حتی از مستندسازی دارد. این ضعف اساسی در حالی است که فیلم سینمایی
«روزهای نارنجی» حتی دنیای زنانه را باور ندارد و اینگونه می شود که در نمای سکونت دسته‌جمعی زنان کارگر در یک خانه، دوربین با نمای لانگ‌شات و لنز باز و در حالت روی دست، زنان را نشان می‌دهد، که القاء سرگیجگی می‌کند، و اضافه کنید بازی اگزوتیکی با صداها و محیط و القاء خوف و دلهره و … و شاید تنها موسیقی درخشان
کریستف رضاعی است که با حضور در صحنه‌ها اتمسفر آن را تغییر می‌دهد و رنگی سینمایی به
«روزهای نارنجی» می بخشد.



فیلم سینمایی «روزهای نارنجی»  به سبب ریتم بسیار کند خود اثری نیست که بتواند طیف عموم مخاطبان را با خود همراه سازد و این نقیصه در کنار فیلمنانه کم کنش آن اساسا کارکرد سینمایی اثر را با چالشی جدی مواجه می سازد. البته بازی های تکراری را نیز باید بر دو نقیصه پیشین اثر افزود و این همه در مجموع فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» را به اثری نسبتا خسته کننده مبدل و سبب می شود تا چشم انداز ایجاد شده از مستند ساز موفق آن را در عرصه سینما با کاستی بسیاری همراه سازد و به نوعی شکستی ویژه در کارنامه هنری کارگردان آن محسوب شود. شکستی ویژه از برای مستندسازی که حتی در فرم سینمایی نیز نا موفق عمل کرده و به صورتی نافُرم در ابتدایی ترین موضوعات، از جمله فیلمبرداری و استفاده از دوربین روی دست نیز منطق مشخصی را پیگیری نمی کند و اینگونه است که لرزش های بی جهت دوربین نمی تواند با هیچ منطق دراماتیکی در فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» همراه گردد.




در فیلم سینمایی
«روزهای نارنجی» استفاده نمادین از آکواریوم و باغ پرتقال و اینکه توانسته است نماد خوبی باشد هم جای خدشه دارد و آن لحظه پایانی امید بخش فیلم هم ظاهراً دردی از این ماکت ترسیم
چرخه فلاکت و بیچارگی جامعه ایران دوا نمی‌کند! البته باید توجه داشت که جوایز ریزودرشت جهانی این فیلم هم تنها به خاطر فحوای
انترناسیونالیسم و
سیاه نمایی مطلق آن نیست؛ بلکه بحث اصلی این اثر سینمایی بر سر بازنمایی موضوع نخ‌نما شده دوگانه کاذب
«زن مستقل»  و
«زن مؤید» مبتنی بر آموزه های
فمینسیم است. چه اینکه نویسنده فیلم سینمایی
«روزهای نارنجی» همان کسی است که با سریال
«رهایم مکن» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور، به خوبی توانست سوژه‌های حادی مثل تجاوز و زن ‌ستم‌کش را بر اساس سندهای فمینیسمی محافل جهانی برجسته کرده و به خورد مخاطبان
صدا و سیمای جمهوری اسلامی دهد!



در مجموع فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» را می توان در ظاهر اثری قلمداد نمود که به برگردادن شخصیت های اصلی داستان به جایگاه ذاتی و شان جنسی خود مبادرت می ورزد و مخاطب را با تصویری جدید آشنا می سازد. تصویری که  تعالیم موج سوم فمینیسم تبلیغ و ترویج می نماید و در عین حال بر جایگاه لطافت و ظرافت زن تاکید ورزیده و آسیب پذیری زن را در تعالیم موج اول فمینیسم به اثبات می رساند.



مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«جنایت بی‌دقت» در اتریش روی پرده می‌رود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «جنایت بی‌دقت» به کارگردانی شهرام مکری در جشنواره «ویناله» اتریش نمایش داده می‌شود.

به گزارش سینماپرس، پنجاه و هشتمین دوره جشنواره «ویناله» فهرست فیلم‌های منتخب این دوره را در حالی اعلام کرد که نام «جنایت بی‌دقت» در کنار دیگر آثار سینمایی سال دیده می‌شود.

«جنایت بی‌دقت» به کارگردانی شهرام مکری در کنار فیلم‌های کارگردانانی از جمله توماس وینتربرگ، فرانسوا اوزون، ابل فرارا، کلی ریچارد، جان‌فرانکو روزی و تسای مینگ‌لیانگ در این رویداد مهم سینمای اروپا نمایش داده می‌شود.

این جشنواره که از ۲۲ اکتبر مصادف با پنجشنبه اول آبان ماه به مدت ۹ روز در اتریش برگزار می‌شود، با فیلم «خانم مارکس» محصول ایتالیا افتتاح خواهد شد.

«جنایت بی‌دقت» محصول موسسه فرهنگی هنری کارنامه و به تهیه‌کنندگی نگار اسکندرفر در انتظار اکران در سینماهای ایران است.

پخش بین‌المللی فیلم را نسرین میرشب در کمپانی «دریم‌لب» برعهده دارد و شرکت نمایش گستران پخش کننده داخلی فیلم است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نمایش «نفر سوم» در جشنواره فیلم های فانتزی سوئد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم کوتاه «نفر سوم» به کارگردانی پویا امین پوری در بخش مسابقه جشنواره فیلم‌های فانتزی لوند سوئد به نمایش در می آید.

به گزارش سینماپرس، فیلم کوتاه «نفر سوم» به نویسندگی و کارگردانی پویا امین پوری در بخش مسابقه بیست و ششمین دوره‌ جشنواره فیلم‌های فانتزی لوند سوئد به نمایش در می آید. این جشنواره بر فیلم‌های ژانر فانتزی، وحشت و علمی تخیلی متمرکز است. جشنواره لوند سوئد همچنین مورد تائید آکادمی ژرژ ملی‌یس فیلمساز پیشروی فرانسوی است.

بیست و ششمین دوره‌ جشنواره فیلم‌های فانتزی لوند از ۲۸ اکتبر تا ۱ نوامبر برابر با ۷ تا ۱۱ آبان برگزار خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم کوتاه «نفر سوم» آمده است: «یک بیمار روانی از آسایشگاهی در جنگل‌های شمالی ایران فرار می‌کند و واحدهای گشتی ۲ کلانتری مجاور آسایشگاه در جاده‌های اطراف به دنبال او هستند.»

سایر عوامل این فیلم عبارتند از بازیگران: روشنک گرامی، مجتبی بتوندی، هومن رستگار، مازیار ملکی و سیاوش چراغی پور، نویسنده و کارگردان: پویا امین پوری، مدیر تصویربرداری: مهرداد حمیدیان، تدوین: پویا امین پوری، طراح صحنه و لباس: سارا فلاح، طراح گریم: سپیده سلیمانی، مدیر تولید: علی قاسمیان، سعید فرجی، موسیقی: سالار اصغری، صدابردار: حامد حسین زاده، طراحی و ترکیب صدا: محمدحسین ابراهیمی، انتخاب بازیگر: سیاوش چراغی پور، دستیار اول کارگردان: مصطفی سالم، عکاس: شاهین دانشفر، طراح پوستر: روژان ایرجی، تهیه کننده اجرایی: آریان گلصورت، پخش کننده: فینیش فیلمز، تهیه کننده: پویا امین پوری، مهرداد حمیدیان.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جدال با فضای مجازی در انیمیشن «نقطه» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: انیمیشن «نقطه» درباره انسانی است که درگیر استفاده از ابزار تکنولوژیک شده و در جدال با فضای مجازی است.

به گزارش سینماپرس، انیمیشن «نقطه» از تولیدات جدید مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانی محمد زارع، درباره انسانی است که درگیر استفاده از ابزار تکنولوژیک شده و در جدال با فضای مجازی است.

محمد زارع این روزها مشغول انجام کامپوزیت انیمیشنی با عنوان «نقطه» است که نگاهی به آینده زندگی انسان وابسته به تکنولوژی دارد.

در خلاصه داستان این انیمیشن آمده است: «در آینده‌ای نه چندان دور که تکنولوژی و دنیای مجازی فراگیر شده است، انسان‌ها به خاطر استفاده بیش از حد از تکنولوژی‌های ارتباط جمعی دچار مشکل می‌شوند. مردی جوان که زندگی منظم و تکراری را سپری می‌کند، طی اتفاقی متوجه زیبایی طبیعت شده و سعی می‌کند با روش‌های مختلف دوباره شاهد این زیبایی باشد…»

محمد زارع درباره انتخاب این سوژه گفت: متاسفانه به دلیل درگیر شدن بیش از حد انسان در زندگی مدرن، زیبایی طبیعت مورد غفلت قرار می‌گیرد و انسان متوجه زیبایی‌های طبیعی اطراف خود نمی‌شود. در آینده‌ای که به تصویر کشیده شده، زندگی و دید انسان محدود به چهارچوبی است که زندگی ماشینی برایش فراهم و وی را دچار روزمرگی ملال‌آور کرده است. این موضوع یکی از دغدغه‌های من بود و به همین دلیل تصمیم به تولید انیمیشن «نقطه» گرفتم.

عوامل تولید انیمیشن کوتاه «نقطه» که به روش استاپ‌موشن تهیه می‌شود، عبارتند از کارگردان و تهیه‌کننده: محمد زارع، فیلمنامه: زهرا رضوی، بازنویسی فیلمنامه: امیرمسعود علمداری، محمد زارع، موسیقی: وحید نیکدل (‌(Capia Band، تهیه شده در: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شیوه گزینش ورودی‌های رشته موسیقی نیازمند بازنگری است


مدیر گروه نوازندگی موسیقی جهانی دانشگاه هنر گفت: در گزینش متقاضیان کنکور در رشته موسیقی، باید در کنار مهارت قابل قبول اجرایی، افرادی که قریحه خاص و پتانسیل مشخصی را در جهت پاسخگویی به نیازمندی این رشته دارند، انتخاب و جذب شوند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کتاب «ماشین‌های ساده» از سوی کانون منتشر شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «ماشین‌های ساده» یک جلد از مجموعه چهارجلدی «علوم عصر حجری» است که بچه‌ها را در قالب داستان با ماشین‌آلات مختلفی چون اهرم و چرخ‌دستی جرثقیل آشنا می‌کند.

به گزارش سینماپرس، «ماشین‌های ساده»، یک جلد از مجموعه چهارجلدی «علوم عصر حجری» است که به تازگی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده و در اختیار مخاطبان بالای ۱۲ سال (نونگاه) قرار گرفته است.

مجموعه چهارجلدی «علوم عصر حجری» را فلیسیا لاو و جری بایلی نوشته‌اند. مایک فیلیپس تصویرگری و علی خاکبازان هم ترجمه آن را بر عهده داشته ‌است.
در کتاب «ماشین‌های ساده» هم مثل سه عنوان دیگر این مجموعه، «لئو» به عنوان شخصیت اصلی داستان که یک دانشمند عصر حجری است، دانسته‌های خود را درباره موضوع‌های مختلف به گربه‌اش «پالاس» آموزش می‌دهد.
«ماشین‌های ساده»، کتابی است که بچه‌ها را با اهرم، چرخ‌دستی، چرخ سفالگری، گاو آهن، خیش، انواع قرقره‌ها و نقاله آشنا می‌کند. ضمن این‌که با خواندن این کتاب، بچه‌ها یاد می‌گیرند چگونه چرخ دستی و شادوف بسازند. شادوف، همان چرخی است که دلو را به آن اویزان می‌کنند و از چاه آب می‌کشند.
در این کتاب هم واژه‌نامه‌ای آمده که بچه‌ها را با کلمه‌هایی چون چرخ دنده و نقاله و دیگر واژه‌های تازه و سختی که در «ماشین‌های ساده» به آن اشاره شده آشنا می‌کند.
کتاب ۳۶ صفحه‌ای «ماشین‌های ساده» با قطع رحلی سه بار هم‌زمان به چاپ رسیده و شمارگان آن ۷هزار و ۵۰۰ نسخه شده است.
یادآوری می‌شود این کتاب‌ با قیمت ۱۳هزار تومان در فروشگاه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور و فروشگاه‌های محصولات فرهنگی هنری در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«تایتانیک، خون و فولاد» روی آنتن شبکه چهار می‌رود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سریال خارجی «تایتانیک، خون و فولاد» در ۱۲ قسمت از ۲۵ مهرماه روی آنتن شبکه چهار سیما می رود.

به گزارش سینماپرس، آخرین قسمت از سریال خاطره انگیز «رویای سبز» یا «آن شرلی» ۲۴ مهرماه ساعت ۳۰ دقیقه بامداد از شبکه چهار سیما پخش میشود و با پایان یافتن این مجموعه از ۲۵ مهرماه هر شب سریال «تایتانیک، خون و فولاد» ساخته کی ران دانلی روی آنتن می رود.

سریال «تایتانیک، خون و فولاد» محصول مشترک کشورهای فرانسه، ایتالیا، کانادا و ایرلند است که کی ران دانلی آن را در سال ۲۰۱۲ در ژانر درام و تاریخی کارگردانی کرده است.
این سریال ۱۲ قسمتی، از کارخانه ساخت کشتی تایتانیک، کارگردان و مهندسان آن آغاز و تعارض و کشمکش های طبقه کارگران و اغنیا، تصویر می شود.
در طول ساخت کشتی، تنش میان کارگران و اغنیا افزایش می یابد تا جایی که ولف در پی کاهش هزینه ها با استفاده از مواد ارزان تر است اما کارگران در تلاش اند با تشکیل اتحادیه ها حق نظر دادن پیدا کنند. در اوج این کشمکش ها، مارک به صوفیا (یک مهاجر ایتالیایی) علاقه مند می شود و …
کوین زگرز، درک جاکوبی، آلساندرا ماسترو ناردی در این مجموعه خارجی نقش آفرینی کرده اند.
«تایتانیک، خون و فولاد» به کوشش واحد تامین برنامه شبکه چهار سیما هر شب ۳۰ دقیقه بامداد پخش و ساعت ۱۸ عصر بازپخش می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نمایشگاه‌های هنری در روزهای کرونایی


در روزهایی که به سبب افزایش شیوع ویروس کرونا در کشور و با بحرانی شدن وضعیت تهران، کلیه مراکز فرهنگی و هنری تهران تا روز جمعه (۲۵ مهرماه) تعطیل شدند، برخی از گالری‌ها با برگزاری نمایشگاه‌های هنری همچنان به فعالیتشان ادامه می‌دهند و برخی هم ترجیح دادند که در شرایط فعلی و حداقل تا تاریخ مشخص‌شده، تعطیل بمانند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ثبت ۱۵۴ اثر به عنوان متقاضی شرکت در بخش مستندهای کارآفرینی «سینماحقیقت» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: کارگردانان ۱۵۴ فیلم متقاضی شرکت در بخش مسابقه مستندهای کارآفرینی جشنواره «سینماحقیقت» شدند.

به گزارش سینماپرس، با پایان مهلت ارائه فیلم به دبیرخانه چهاردهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت»، کارگردانان ۱۵۴ فیلم متقاضی شرکت در بخش مسابقه مستندهای کارآفرینی این دوره‌ جشنواره شدند.

در این بخش فیلم‌های مستندی با موضوع کارآفرینی، کسب‌وکارهای بدیع، خرید و فروش اینترنتی، رونق تولید، شکوفایی اقتصاد ملی و … انتخاب و به نمایش گذاشته می‌شوند.

امسال از جمع ۸۷۱ فیلم مستند ایرانی که در دبیرخانه جشنواره «سینماحقیقت» ثبت شده است، ۱۵۴ فیلم متقاضی حضور در بخش کارآفرینی شده‌اند به این معنا، کمی بیش از ۱۷ درصد فیلم‌هایی که به جشنواره ارائه شده‌اند، با موضوع کارآفرینی و رونق تولید ملی هستند.

این بخش از هیات انتخاب و داوری مجزایی برخوردار است و جایزه برگزیدگان آن نیز تندیس، لوح افتخار و مبلغ ۲۰۰، ۱۸۰ و ۱۶۰ میلیون ریال برای کارگردانان سه فیلم اول، دوم و سوم منتخب هیات داوران خواهد بود.

مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی سازمان امور سینمایی، چهاردهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» را به دبیری محمد حمیدی مقدم، در آذرمـاه ۱۳۹۹ و با توجه به شیوع جهانی بیماری کووید ۱۹ به صورت مجازی و نمایش برخط (آنلاین) برگزار خواهد کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع