درخواست جمعی از اهالی موسیقی از فرهاد فخرالدینی
عدهای از اهالی موسیقی در نامهای سرگشاده به فرهاد فخرالدینی ـ رئیس شورای عالی «خانه موسیقی» ـ برگزاری انتخابات الکترونیکی سراسری تا پایان سال ۹۹ را خواستار شده اند.
عدهای از اهالی موسیقی در نامهای سرگشاده به فرهاد فخرالدینی ـ رئیس شورای عالی «خانه موسیقی» ـ برگزاری انتخابات الکترونیکی سراسری تا پایان سال ۹۹ را خواستار شده اند.
«۱۴ سال است موسیقی پاپ ایران از وجود یکی از بهترین و متفاوتترین خوانندههای پاپ پس از انقلاب محروم است و اهالی موسیقی پاپ شب یلدای دیگری را بدون حضور خوانندهای سپری میکنند که از هیچ کس تقلید نمیکرد.»
سایت رهبر معظم انقلاب به تحریف و دستکاری بیانات اخیر ایشان توسط برخی از رسانهها با انتشار پوستری واکنش نشان داد.
به گزارش سینماپرس، سایت khamenei.ir در پوستری به تحریف و دستکاری بیانات روز چهارشنبه رهبر انقلاب در برخی رسانهها واکنش نشان داد.
این سایت در مطلبی با عنوان کار جریان تحریف آورده است:
«آدرس غلط دادن برای حل مشکل تحریم است.» ۱۳۹۹/۵/۱۰ این عبارتی است که رهبر انقلاب در مردادماه امسال در خصوص رفتار جریانی بیان کردند که میخواهند حل مشکل تحریم را به راه آزموده شدهی «تلاش برای رفع تحریم» محدود کنند و آن را جایگزین خنثیسازی تحریم کنند.
جریانی که بیانات اخیر رهبر انقلاب در روز چهارشنبه ۱۳۹۹/۹/۲۶ را که در آن خنثیسازی تحریم بر رفع تحریم مقدم دانسته شده بود، هم به صورت ناقص و تحریف شده بازتاب دادند. به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی khamenei.ir لوح «کار جریان تحریف» را منتشر میکند.»
«نیمه شب آذرماه» عنوان یکی از تازهترین آثار موسیقایی به آهنگسازی و هنرمندی ابوالفضل صادقی نژاد است که به تازگی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
سینماپرس: متأسفانه در سالهای اخیر و به خصوص پس از ورود جدیتر پلتفرمها به عرصه تولید، شاهد رقابتهای ناسالمی در میان تولیدکنندگان هستیم
به گزارش سینماپرس، بحث دستمزدهای خارج از عرف بازیگران سریالهای تلویزیونی و مطرح شدن دستمزد میلیاردی، با واکنشهای زیادی روبهرو شده است چراکه پرداختهای غیرمتعارف به بازیگران بر روند تولید مجموعههای تلویزیونی اثر منفی میگذارد. «جوان» در گفتگو با سه تهیهکننده مجموعههای تلویزیونی که این شبها سریالهایشان از شبکههای یک، ۲ و ۳ روی آنتن است، به مسئله دستمزدهای نامتعارف پرداخته است.
نباید کیفیت را فدای دستمزد کرد
ابوالفضل صفری، تهیهکننده سریال «خانه امن» شبکه یک سیما درباره مواجهه با مطالبه دستمزدهای خارج از عرف از سوی برخی بازیگران به «جوان» گفت: بارها با چنین موضوعی برخورد کرده و به عنوان تهیهکننده جلوی این درخواستهای نامتعارف ایستادهام، اکنون بخش زیادی از برآورد ساخت در تلویزیون و سینما برای بخش هزینه دستمزد بازیگران در نظر گرفته میشود و سایر بخشها را تحت تأثیر قرار میدهد. صفری افزود: اگر تهیهکننده مقابل دستمزد نامتعارف ایستادگی نکند، مجبور میشود برای تأمین آن دستمزد از مسائل دیگری، چون پروداکشن و کیفیت کار بزند تا دستمزد آقایان و خانمهای بازیگر را بدهد.
وی با اشاره به اینکه متأسفانه برخی تهیهکنندگان به درخواستهای نامتعارف بازیگران تن میدهند، گفت: ما در تلویزیون نیازمند یک وحدت رویه هستیم و به مسئله دستمزدها باید به چشم یک مسئله صنفی نگاه کنیم. همانطور که در سینما و در خانه سینما چنین موضوعی مطرح است و اصلاً همکاری سینما و تلویزیون باید برای جلوگیری از رشد دستمزدهای نامتعارف شکل بگیرد.
تهیهکننده «خانه امن» تأکید کرد: چه در تلویزیون و چه در سینما، منابع مالی برای تولید محدود است، به خصوص در صداوسیما که به صورت مستقیم از بیتالمال تأمین میشود، اگر دستمزدهای غیرمتعارف پرداخت شود، از کیفیت محصول کاسته میشود، در نتیجه مردم چیزی را میبینند که دوست ندارند. صداوسیما مجبور میشود آثار معمولی تولید کند و دیگر اثر مهمی ساخته نشود.
صفری ادامه داد: آیا مردم به خاطر بازیگران سریال «خانه امن» به تماشای آن مینشینند یا به خاطر داستان و ساخت آن!؟ یا سریال «چرنوبیل» که بسیار هم مشهور شد، هیچ کدام از بازیگرانش شناخته شده نیستند. تهیهکننده نباید کیفیت کار را فدای دستمزد بازیگر کند.
بازیگر زیادهخواه بیکار میشود
بهروز مفید، تهیهکننده سریال «بیگانه با من است» شبکه ۲ سیما، در پاسخ به سؤال «جوان» درباره تأثیر دستمزدهای نامتعارف بازیگران بر روند تولید مجموعههای تلویزیونی گفت: بحث دستمزدها را باید از دو دیدگاه نگاه کرد؛ دیدگاه اول از نظر بازیگر است که بنا به جایگاهی که برای خود قائل است و شرایطی که دارد، دستمزدی برای خود مطرح میکند که خب تابع هیچ قانون یا سقفی نیست، از طرف دوم دیدگاه تهیهکننده است که باید در فرآیند تولید نقش مدیریت هزینه را هم داشته باشد.
مفید ادامه داد: معمولاً تهیهکنندگان برای مذاکره با بازیگران اصلی مجموعه یک محدودهای از دستمزد را در نظر میگیرند و اصولاً برخلاف نظری که گفته میشود تماشاگر کار خوب را صرفاً به دلیل داستان آن دنبال میکند، من نقش بازیگران را کماهمیت نمیدانم. بازیگر خوب امتیازی برای فیلم است و حتی برخی نقشها در سینما و تلویزیون خاص یک بازیگر نوشته میشود.
تهیهکننده «بیگانه با من است»، گفت: تهیهکننده تلویزیون برای تعادل مالی باید در کنار استفاده از بازیگر سرشناس از استعدادهای جوان و گمنام استفاده کند تا در کنار مدیریت مالی در کوتاهمدت، در بلندمدت نیز با معرفی چهرههای جدید به تولید در تلویزیون کمک کند.
این تهیهکننده تأکید کرد: درخواست نامتعارف دستمزد از سوی بازیگر در درازمدت به ضرر خود آن بازیگر تمام میشود و شاید در یک پروژه خاص و با شرایط مالی ویژه این درخواست قبول شود، اما دیگر تهیهکنندگان حاضر به پرداخت آن دستمزد نخواهند بود و آن بازیگر در عمل پس از یکی دو کار تلویزیونی بیکار میشود.
نقش پلتفرمها در افزایش دستمزدها
امیرمهدی پوروزیری، تهیهکننده سریال «شرم» شبکه ۳ سیما نیز در گفتگو با «جوان» درباره دستمزدهای نجومی در سریالهای تلویزیونی گفت: متأسفانه در میانه فیلمبرداری سریال «شرم» سیروس گرجستانی از دنیا رفت، با درگذشت این هنرمند شرایط سختی برای ما به وجود آمد، کار تا حدی جلو رفته بود که نه میشد پلانهای مرحوم گرجستانی را حذف کرد و دوباره از ابتدا فیلمبرداری را با بازیگر جدید انجام داد، نه از نظر اخلاقی هم انجام این کار درست بود و میخواستیم آخرین حضور آن هنرمند فقید در کار باقی بماند، البته پیش از این نیز در سریال «نرگس» هم با درگذشت مرحوم پوپک گلدره، ستاره اسکندری جایگزین وی شده بود، این کار در تلویزیون مسبوق به سابقه بود. ما هم با چند بازیگر برای ادامه نقش «عزیز آقا» صحبت کردیم. آنها با علم به اینکه ما شرایط خاصی داریم و به قول معروف دستمان در پوست گردو است، قیمتهای نجومی برای حضور در سریال ارائه میکردند، من نخواستم تسلیم این زیادهخواهی شوم و در نهایت با محبتی که سیاوش طهمورث داشت و به واسطه رفاقت قدیمی که با مرحوم گرجستانی داشت، کار را قبول کرد.
پوروزیری در ادامه به رقابتهای نادرست در سریالسازی اشاره کرد و گفت: متأسفانه در سالهای اخیر و به خصوص پس از ورود جدیتر پلتفرمها به عرصه تولید، شاهد رقابتهای ناسالمی در میان تولیدکنندگان هستیم. متأسفانه برخی سازندگان برای آنکه بتوانند هنرمندان را مجاب به همکاری کنند، دستمزدهایی پیشنهاد میکنند که هیچ جنبه معقولی ندارد. این کار هم هرچند موجب موفقیت کوتاهمدت آن برنامه و آن تولیدکننده میشود، ولی تمام قواعد و منطقی را که برای همکاریها وجود دارد تحتالشعاع قرار میدهد، اگرچه یک موفقیت کوتاهمدت برای آن سریال یا برنامه به حساب میآید، اما یک تأثیر منفی و اثرگذاری مخرب میانمدت و بلندمدت بر کل این صنعت دارد که هم در برخی پروژههای تلویزیونی و هم در شبکه نمایش خانگی هم اکنون نیز شاهد آن هستیم. بازیگری که دستمزد بالا گرفته است دیگر حاضر نمیشود با دستمزد قبلی بازی کند و تولید مجموعههای بعدی را با مانع مواجه میکند، به خصوص این موضوع با ورود پلتفرمها و خرجهای چند برابری آنها به نسبت هزینههای معقول چند برابر شده است.
آرش قاسمی صداگذار سینما در گفتگو با خبرنگار مهر درباره جدیدترین فعالیتهای خود گفت: تا پیش از داغ شدن بحثهای برگزاری جشنواره فیلم فجر کار ما به عنوان افراد پشت صحنه کم شده بود و به ما مراجعه نمیشد اما از زمان از سرگیری این بحثها صاحبان آثار برای آماده سازی فیلمهای خود به تکاپو افتادهاند و حالا پیشنهاد انجام چند کار به من شده است. به نظرم صاحبان آثار با توجه به شرایط کرونایی دست نگه داشته بودند تا ببینند اوضاع به چه صورت پیش میرود ضمن اینکه در این سال سخت، شرایط مالی هم بد بود و ترجیح میدادند کارها را متوقف کنند.
وی افزود: در حال حاضر کار صداگذاری فیلم سینمایی «کارو» به کارگردانی احمد مرادپور را در دست دارم البته ما کار صداگذاری این اثر را سال گذشته آغاز کرده بودیم ولی به دلیل طول کشیدن کارهای فنی دیگر، این مرحله هم طولانی شد اما حالا صداگذاری «کارو» مراحل پایانی را سپری میکند. پروژه دیگری که در دست دارم فیلم سینمایی «مصلحت نظام» به کارگردانی حسین دارابی است که به تازگی کار صداگذاری آن را آغاز کردهام.
قاسمی درباره جزئیات این فیلم سینمایی گفت: به نظرم فضای خوبی در «مصلحت نظام» ایجاد شده است. داستان این فیلم در دهه ۶۰ میگذرد و فضای دهه ۶۰ به خوبی در «مصلحت نظام» تصویر شده است یعنی هرچند به کارهای محمدحسین مهدویان نزدیک نیست ولی در نوع خود فرمت خوبی دارد. من هم سعیام بر این است که رنگ و بوی صدا به همان دهه بخورد، یعنی همان طور که تصاویر کهنگی دارند صداها هم به همان فضای کهنه بخورد و حال و هوای همان دهه را تداعی کند.
وی گفت: این روزها مشغول صداگذاری «رمانتیسم عماد و طوبا» به کارگردانی کاوه صباغزاده نیز هستم که یک فیلم فانتزی است و تقریباً متفاوت از کارهای کاوه صباغزاده است. این فیلم هم در مراحل پایانی صداگذاری قرار دارد.
صداگذار «شنای پروانه» با اشاره به برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر بیان کرد: من موافق برگزاری جشنواره به این شکل و شمایل نیستم چون تمام شور و حال جشنواره به آن اتمسفری بود که بر جشنواره حاکم بود اینکه تنها فیلمها برای هیأت داوران به نمایش گذاشته و در نهایت تندیسی داده شود هیچ حس و حالی ندارد. تمام لطف جشنواره به این بود که کارگردانان و سینماگران در سالنها با مردم به تماشای فیلم مینشستند، آثار خود را ارزیابی میکردند و با دریافت بازخوردها، فیلمها را مجدداً اصلاح میکردند. اگر جشنواره در حد یک مهمانی خصوصی برگزار شود آوردهای برای فیلمسازان نخواهد داشت. اگر رأیگیری بین فیلمسازان در رابطه با نحوه برگزاری به این شکل، صورت میگرفت قطعاً من یکی از مخالفان بودم. بخشی از کار ما با حضور آدمها معنی پیدا میکند. این نحوه برگزاری جشنواره، مثل بازی فوتبالی است که هیچ تماشاچی و هیچ شور و حالی نداشته باشد.
قاسمی در پایان اظهار کرد: اینکه گفته میشود این شکل برگزاری جشنواره به منظور زنده نگه داشتن سینماست، من چندان قبول ندارم این تنها یک شوک به سینماست. به نظرم بهتر این بود که میگذاشتند سه ماه دیگر جشنواره را برگزار میکردند چون تا آن زمان شرایط سلامتی و بهداشتی هم کمی بهبود پیدا کرده بود. من قبول دارم که اگر این رویداد هم از تعلیق میشد دیگر همه انگیزهها از بین میرفت و فیلمها بیات میشدند، ولی به نظرم باید راهکار دیگری پیدا میکردند، یا مثل باقی جشنوارههای دنیا جشنواره فیلم فجر را با ظرفیت کمتر برگزار میکردند، این چنین به نظرم جذابیت بهتری داشت.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا دهستانی کارگردان مستند «سید جواد» که در بخش کارآفرینی چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد، با اشاره به موضوع این اثر مستند گفت: «سید جواد» درباره یک پیرمرد روستانشین و ساکن شیخ شبان از توابع استان چهارمحال و بختیاری است که از سال ۵۷ در این منطقه به اشتغالزایی و کارآفرینی روی آورده است. وی به تنهایی توانسته ۴۰۰ نفر از اهالی روستا را به حرفه خاتم کاری آموزش دهد و در حال حاضر باعث اشتغالزایی کل روستا شده است. به نحوی که ۹۰ درصد روستاییان به شغل خاتم سازی و خاتم کاری روی آوردهاند. خودش هم به عنوان کارآفرین و کشاورز نمونه انتخاب شده است.
وی درباره نحوه آشنایی با سوژه این فیلم توضیح داد: طی تحقیقاتی سید جواد را به من معرفی کردند. شیخ شبان یک منطقه کشاورزنشین است و اهالی این روستا تنها درآمدشان در ۶ ماه اول سال از طریق کشاورزی است و در ۶ ماه دوم سال نیز معمولاً بیکار هستند اما با کارآفرینی سید جواد آنها در کل سال صاحب شغل و درآمد هستند.
دهستانی در پاسخ به اینکه آیا «سید جواد» یک مستند پرتره محسوب میشود یا یک مستند اجتماعی، بیان کرد: این مستند زندگی سید جواد را در اجتماع کوچک خود و روستایش ضمن معرفی شخصیت او بررسی میکند و به تصویر میکشد. بنابراین بخش اجتماعی کار هم پررنگ است و به نوعی میتوان این اثر را تلفیقی از گونه پرتره و اجتماعی دانست.
این مستند ساز با اشاره به جریان تغییر روند مسیر مستندسازی که گاهی به دنبال آشنایی عمیقتر با سوژه رخ میدهد، توضیح داد: در جریان آشنایی بیشتر مستندساز با سوژه گاهی مسیر فیلم از آنچه ابتدا برنامهریزی شده است، تغییر میکند. به نظرم این اتفاق در اکثر مستندها میافتد و به تدریج که مستندساز جلو میرود میبیند که سوژهاش چقدر حرف برای گفتن دارد. درست مانند درختی که شاخههایش پیوسته رشد میکند و پر و بال میگیرد. سید جواد هم کاراکتری بود که ظرفیتهای بسیاری برای روایت کردن در این مستند داشت. او مثل یک جوان ۲۰ ساله پرتلاش بود و ۲۰ ساعت در طول روز کار میکرد. کشاورز نمونه بود و شغل و هنر خاتم کاری را هم بلد بود و به امور دیگر اهالی روستا رسیدگی میکرد.
دهستانی درباره اهمیت اتخاذ نگاه عادلانه و بدون قضاوت به سوژه در مستندسازی توضیح داد: قضاوت نکردن و صادق بودن در مستند اهمیت زیادی دارد. اولین برخورد ما با سید جواد به عنوان یک کارآفرین توجه به وضعیت زندگی و ساده زیستیاش بود. با اینکه میتواند بسیار مرفه زندگی کند، اما زندگی سادهای دارد. هر روز سوار یک موتور قدیمی میشود و به کارهایش رسیدگی میکند و اصرار دارد تا زمانی که میتواند از این موتور استفاده کند. امیدوارم توانسته باشم این سادگی را در مستند «سید جواد» نشان بدهم. او خانهای قدیمی دارد و این ساده زیستی در زندگیاش یک شعار نیست بلکه واقعیت است و در مستند هم اینطور به تصویر کشیده شده است.
وی که پیش از این در همکاری با خانه مستند اوج ۶ فیلم مستند از جمله «سراج» و «نازگل» و ۱۰ تیزر را ساخته است، با اشاره به حمایت این سازمان از اثرش عنوان کرد: مجری طرح مستند «سید جواد» خانه مستند است و از همان ابتدا به سفارش این سازمان اثر تولید شد. پیش از همکاری با اوج در زمینه مستند کمتر کار کرده بودم و بیشتر فیلم داستانی تولید میکردم اما در این سالها دیدم که اوج به جوانان فیلمساز برای پیاده کردن ایدههایشان میدان میدهد و این اتفاق مطلوبی است.
دهستانی با اشاره به دشواریهای فیلمسازی در شرایط کرونا گفت: مستند «سید جواد» در اوایل شیوع کرونا که ترس زیادی هم نسبت به این ویروس وجود داشت و بازه زمانی تیرماه ضبط شده است. اگرچه آمار مبتلایان به این ویروس آن زمان کم بود اما مردم نسبت به بیماری نگرانتر بودند و ما هم با استرس کارمان را پیش میبردیم. این مستند همچنین در ۵ روز فیلمبرداری شد و پیش از آن هم زمانی را صرف تحقیق و پژوهش کار کرده بودیم. اگرچه برای ساخت یک اثر پرتره پرداختن بیشتر به جزییات زندگی سوژه لازم است اما به دلیل اینکه قرار بود اثر یک مستند کارآفرینی باشد و وجه اجتماعیاش حفظ شود همین مقدار از ورود به زندگی سید جواد کافی به نظر میرسید.
مهدی گنجی کارگردان مستند «رویاهای خالکوبی شده» که در چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این مستند گفت: این فیلم درباره چند کاراکتر فوتبالیست نوجوان از چند جای مختلف ایران است که میخواهند در کمپ فوتبال شرکت کنند و آرزو دارند ستاره فوتبال شوند به همین دلیل به اسپانیا میروند تا به این خواسته برسند در کنار این موضوع خانوادههای این بچهها فکر میکنند ستاره شدن آنها میتواند خیلی از مشکلاتشان را برطرف کند.
وی عنوان کرد: سوژه این مستند ۷۱ دقیقهای را تهیهکننده «رویاهای خالکوبی شده» پیشنهاد کرد البته در حقیقت بانیان این اثر میخواستند فیلمی از کمپ فوتبال بسازند. این کمپ با مشارکت لیگ فوتبال اسپانیا و یکی از اپراتورهای تلفن همراه در ایران برگزار میشد و به من پیشنهاد شد فیلم مستندی درباره این موضوع بسازم من هم به مرور زمان سعی کردم تمرکزم را از روی فیلم موضوعمحور بردارم و آن را به یک فیلم کاراکترمحور تبدیل کنم به همین ترتیب روی پنج کاراکتر فوکوس کردم که بیشتر زندگی آنها را در فیلم میبینیم در حقیقت فوتبال زمینه اولیه و به عبارتی پس زمینهای است که ما زندگی این کاراکترها را در «رویاهای خالکوبی شده» میبینیم.
گنجی با بیان اینکه ساخت این فیلم حدود یک سال و نیم طول کشید، اظهار کرد: «رویاهای خالکوبی شده» در چهار استان ایران فیلمبرداری شده و به لحاظ بوم شناسی جغرافیای زیادی در آن دیده میشود ضمن اینکه بخشهایی از آن در کشور اسپانیا فیلمبرداری شده است.
این مستندساز با اشاره به نحوه برگزاری جشنواره فیلم «سینماحقیقت» توضیح داد: فیلم مستند یا هر فیلمی سینمایی باید در سینما دیده شود از همین رو من استقبالی از نمایش آنلاین نکردم، سالن سینما، خرید بلیت و تماشای فیلم آدابی دارد که به نظرم روی فیلم تأثیر میگذارد جدای از این، شنیدن صدای خوب و دیدن تصویر بزرگ روی پرده بزرگ تأثیرگذاری متفاوتتری از تماشای آن در لپتاپ یا … دارد از همین رو اصلاً با نمایش اینترنتی موافق نیستم ولی چارهای نیست، فیلم باید به حیات خود ادامه بدهد، ضمن اینکه از آنجایی که هر فیلمی زمان نمایش به خصوصی دارد نمیشود فیلم را برای بلندمدت نگه داشت. با توجه به اینکه در برهه کنونی چندان مشخص نیست که چه زمانی شرایط بهبود پیدا کند ممکن است سال آینده هم همین وضعیت را داشته باشیم به همین دلیل تصمیم گرفتیم فیلم را به جشنواره بدهیم.
وی درباره تأثیرگذاری شرایط کرونایی گفت: بیشتر مراحل پس تولید «رویاهای خالکوبی شده» در شرایط کرونایی انجام شد به نحوی که دست و پای ما را بسته بود و نمیتوانستیم با گروه ارتباط داشته باشیم به همین دلیل بخشی از کارها را به صورت مجازی پیش میبردیم ولی تمام تلاشمان را کردیم تا کار خوبی از آب دربیاید.
سایر عوامل فیلم «رویاهای خالکوبی شده» عبارتند از نویسنده و کارگردان: مهدی گنجی، تهیه کننده: بهزاد توکلی، مدیر تصویربرداری: محمد حدادی، تدوین: امیر ادیب پرور، مدیرصدابرداری: حسن شبانکاره، صدابردار دوم بخش ایران: احمد صابری، صداگذار: حسین قورچیان – آهنگساز: افشین عزیزی – دستیار کارگردان و پژوهشگر: موحد تاری مرادی، تصویربرداران: مازیار کوپیدار، مهداد هوشیاری، مرتضی درویش خانی، فرشید فرجی، رنگ آمیزی تصاویر: حمیدرضا فتوره چیان، برنا جمشیدی، مدیر تولید: حمیدرضا میر محمدی، دستیار تدوین گر: محمد فرهپور، دستیار آهنگساز: آرش عزیزی، تدوین صدا: مهیار سلیمی، عکاس: عباس کوثری، موحد تاری مرادی، طراحی پوستر: علی باقری، تدارکات تهران: سجاد نصرتی، تدارکات بلوچستان: حامد سلامی، تصاویر هوایی: امین جامه، ترجمه زیرنویس انگلیسی: صنم کلانتری، زیرنویس انگلیسی: پوریا صدر، ترجمه اسپانیایی: محمد استادولی، مرتضی علیشاهی، ترجمه بلوچی: بهنام قدوسی، ترجمه ترکی: بابک کلانتری، سرمایه گذار: شرکت ایرانسل
به گزارش خبرگزاری مهر، نشان (لوگو) سریال «میدان سرخ» اولین سریال ابراهیم ابراهیمیان رونمایی شد. طراحی لوگو این سریال را میثم میرزائی و ساخت ویدیو را کیومرث بیک زند برعهده داشته است.
«میدان سرخ» نام اولین سریال ابراهیم ابراهیمیان در مقام کارگردان است و جواد نوروزبیگی به عنوان تهیه کننده و سعید صفرپور به عنوان مجری طرح او را همراهی میکنند.
ابراهیم ابراهیمیان فیلمهای «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه»، «عادت نمی کنیم»، «پیلوت» و «دابلند» را در کارنامه خود دارد و این اولین سریالی است که با حضور ستارههای سینمای ایران و در ژانری متفاوت کارگردانی خواهد کرد.
این سریال نمایش خانگی به صورت اختصاصی در فیلیمو پخش خواهد شد و بازیگران، عوامل و زمان پخش آن نیز بهزودی اطلاع رسانی میشود.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-نیوشا روزبان: با آغاز چهاردهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» بازار تماشای فیلمهای مستند حسابی گرم شده است، هرچند نمایش فیلمها در این دوره به دلیل شیوع ویروس کرونا به صورت برخط است، اما باز با این حال سینمادوستان از تماشای آثار مستند راه یافته به این دوره از جشنواره لذت میبرند.
در این میان بد ندیدیم کمی به عقب برویم مروری بر دورههای قبلی این جشنواره داشته باشیم.
پیش از این مستندهای خاطرهساز دورههای پنجم و ششم و دو دوره هفتم و هشتم را بررسی کردیم و به برخی از مستندهای ماندگار در این دورهها بهصورت یک فهرست انتخابی پرداختیم که طبیعتاً هر کدام میتوانست ترکیب متفاوتی هم داشته باشد و هدف صرفاً مرور خاطرات بوده است.
در این گزارش میخواهیم به دوره نهم و دهم جشنواره «سینماحقیقت» اشاره کنیم؛ دورههایی که در آن شاهد سوژههای تازه و متفاوتی بودیم.
۱۳۹۴) جشنواره نهم «سینماحقیقت»
در دوره نهم جشنواره سینماحقیقت که در سال ۹۴ برگزار شد آثار متنوعی در بخشهای مختلف حضور داشت. از میان این آثار و به بهانه یک خاطرهبازی ۵ اثر را انتخاب کردیم و به مستندهایی از جمله «رویاهای دم صبح» به کارگردانی مهرداد اسکویی، «کربلا جغرافیای یک تاریخ» به کارگردانی داریوش یاری، «فصل هرس» به کارگردانی لقمان خالدی، «ای ۱۵۷» به کارگردانی بهروز نورانیپور و «من ناصر حجازی هستم» به کارگردانی زندهیاد نیما طباطبایی خواهیم پرداخت.
رویاهای دم صبح / مهرداد اسکویی
مهرداد اسکویی در نهمین جشنواره «سینماحقیقت» با فیلم مستند «رویاهای دم صبح» حضور پیدا کرد، این مستند درباره نوجوانان دختر زیر ۱۸ سال بود که در کانون اصلاح و تربیت تهران تحت نظارت بودند. البته این را هم باید بگوییم که «رویاهای دم صبح» سومین فیلم از سهگانه این کارگردان است، که شامل «روزهای بی تقویم» و «آخرین روزهای زمستان» است.
«رویاهای دم صبح» توانست موفقیتهای بینالمللی قابل توجهی را بدست آورد و علاوه بر ایران نمایشهای ویژه دانشگاهی را در کشورهای مختلف پشت سر گذاشت.
البته یکی از نکات جالب درباره این مستند این است که مهرداد اسکویی ۷ سال طول کشید تا برای این مستند پروانه ساخت دریافت کند که این خود زمان طولانی برای دریافت مجوز برای یک مستند سینمایی بود.
نکته جالب در این مستند این است که بعد از نمایش «رویاهای دم صبح» در ژاپن، چند تهیه کننده ژاپنی برای ساخت پروژه بعدی این کارگردان اعلام آمادگی کردند.
این مستند سینمایی توانست تندیس جشنواره و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را دریافت کند.
«رویاهای دم صبح» را میتوان یکی از موفقترین مستندها در حوزه بینالمللی هم دانست.
کربلا جغرافیای یک تاریخ / داریوش یاری
همانطور که از نام مستند «کربلا جغرافیای یک تاریخ» مشخص است این مستند درباره مهمترین رویداد تاریخی و مذهبی اسلام است، فیلمی که شرح مختصری از حرکت امام حسین (ع) از مدینه به مکه و از مکه به سوی کوفه و کربلا و شهادت جانسوز آن حضرت در دشت نینوا و نهضتی که این قیام تا قیام قیامت در عالم هستی برپا کرده است.
در واقع داریوش یاری با مستند «کربلا جغرافیای یک تاریخ» روایتی متفاوت و غیر کلیشهای از واقعه عاشورا و قیام امام حسین (ع) دارد، همچنین تاثیر قیام امام حسین (ع) را بر فرهنگ و سبک زندگی شیعیان بررسی میکند.
این کارگردان «کربلا جغرافیای یک تاریخ» را در ۲ فاز ساخته است، فاز اول مروری مستندگونه بر حرکت امام حسین (ع) از ابتدا تا پس از شهادت در روز عاشورا است و فاز دوم چگونگی عزاداری در فرهنگهای مختلف در جهان را در ماه محرم بررسی میکند.
البته داریوش یاری تنها در حوزه مستند فعالیت نمیکند و فیلم سینمایی «لیلاج» را در کارنامه کاری خود دارد.
فصل هرس / لقمان خالدی
فیلم مستند «فصل هرس» به کارگردانی لقمان خالدی به اندازه مستند «رویاهای دم صبح» در نهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» دیده شد. این مستند در بخش مسابقه ملی با دیگر آثار به رقابت پرداخت و توانست تندیس «هنر و تجربه»، کارگردانی مستند بلند و تندیس بهترین فیلم را دریافت کند.
«فصل هرس» درباره فردی است به نام قاسم تک دهقان که مدعی است داروی سرطان را کشف کرده و در جهت اثبات ادعایش دچار چالشهایی میشود.
در واقع قاسم تک دهقان سوژه اصلی این مستند، سالها است روی یک داروی گیاهی ضد سرطان تحقیق میکند، او میخواهد داروی خود را به ثبت رساند اما هیچکس را برای انجام این کار قابل اعتماد نمیداند.
لقمان خالدی در مصاحبهای که درباره این مستند داشت، با اشاره به بی اعتمادی قاسم تک دهقان گفته بود اگر تک دهقان بی اعتماد است جامعه باعث بی اعتمادی او شده است و اگر جامعه بی اعتماد است به این دلیل است که خیلیها آمدند و با ادعای دروغ باعث این بی اعتمادی شدهاند، اعتماد یکطرفه شکل پیدا نمیکند، یکطرفه هم از بین نمیرود، فیلم «فصل هرس» به این امید ساخته شده که بهانه برای هرس کردن رفتارها و تفکراتی شود که باعث رواج بی اعتمادی در جامعه است.
ای ۱۵۷/ بهروز نورانیپور
طی سالهای گذشته مستندهای مختلفی از حواشی جنگهای مختلف و اردوگاههایی که مردم جنگ زده مجبور به زندگی در آن هستند، ساخته شده است. «ای ۱۵۷» به کارگردانی بهروز نورانی پور گامی فراتر گذاشته و این مساله را از نگاه دیگری توصیف میکند، در واقع «ای ۱۵۷» داستان سه خواهر سوری است که مورد تجاوز داعشی ها قرار میگیرند، این مستند به اندازه خط داستانی که از آن آمده است تلخ است.
داستان دخترانی که پدرشان به دست داعشی ها کشته شدهاند و از مادرشان جدا ماندهاند، سه دختری که به دلیل تجاوز داعشی ها باردار بودند و نمیدانستند باید چه کاری انجام دهند.
بهروز نورانی پور برای ساخت این مستند ۹ ماه در اردوگاه مورد نظر حضور داشت تا بتواند اعتماد سوژههای خود را بدست آورد.
این کارگردان توانست جایزه ویژه هیات داوران را در بخش بینالملل نهمین جشنواره «سینماحقیقت» دریافت کند. وی همچنین دیپلم افتخار مستند بلند بخش ملی را دریافت کرده است.
من ناصر حجازی هستم / نیما طباطبایی
«من ناصر حجازی هستم» به کارگردانی نیما طباطبایی داستان زندگی ناصر حجازی دروازهبان کشورمان است، این مستند در پنج فصل به نامهای «من رویایی دارم»، «آخرین مرد مقاوم»، «سهراب کشی»، «از استقلال تا استقلال» و «پرواز عقاب» به تصویر کشیده است.
این فیلم حواشی بسیاری را به همراه داشت، در واقع امیر رفیعی تهیه کننده این مستند، در ابتدا قرار بود «من ناصر حجازی هستم» را با یک گروه دیگر تولید کند اما بنا به دلایلی از همکاری با این گروه منصرف شده و در نهایت نیما طباطبایی را به عنوان کارگردان در این پروژه انتخاب میکند، این فیلم در گروه سینمایی «هنر و تجربه» و در شرایط بدی اکران شد و رفیعی در مصاحبه ایی اعلام کرده بود که آنها نمیخواستند ناصر حجازی در تیم ملی باشند، حالا هم اجازه نمیدهند فیلمش دیده شود. نمایش این فیلم به دلیل شکایت امیر قلعه نوعی یکی دیگر از فوتبالیستهای شناخته شده کشورمان متوقف شد تا دلیل شکایت آن مورد بررسی قرار گیرد، اما این توقف اکران زمان زیادی نبرد و توانست در سینماهای «هنر و تجربه» برای فوتبال دوستان و سینما دوستان نمایش داده شود.
در این فیلم هنرمندانی چون شهاب حسینی، بهرام رادان، پرویز پرستویی، مسعود رایگان، مهران مدیری و رویا تیموریان به عنوان راوی حضور داشتند.
ناصر طباطبایی کارگردان این فیلم یک سال بعد به دلیل سرطان درگذشت.
۱۳۹۵) جشنواره دهم «سینماحقیقت»
جشنواره دهم «سینماحقیقت» درست در میانه دهه ۹۰ و در سال ۹۵ برگزار شد. در این دوره هم تنوع آثار قابل توجه بود و انتخاب ۵ اثر برای خاطرهبازی با آنچه ویترین جشنواره به تماشایش نشستیم، سخت؛ «بزم رزم» به کارگردانی وحید حسینی، «غزال ایرانی» به کارگردانی وحید فرجی، «متهمین دایره بیستم» به کارگردانی حسام اسلامی، «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی، «انحصار ورثه» به کارگردانی محمدعلی شعبانی اشاره کرد.
بزم رزم / وحید حسینی
«بزم رزم» به کارگردانی وحید حسینی یک اثر مستند درباره موسیقی دهه ۶۰، است، این مستند پژوهشی پیرامون موسیقی در دهه ۶۰ دارد، مستندی که از پوستر آن مشخص است که مردان موسیقی و مردان جنگ را به هم گره زده است، این مستند توانست مخاطبان بسیاری را سمت خود جذب خود کند.
در مستند «بزم رزم» با حدود ۲۰ چهره موسیقی همچون حسین علیزاده، مجید درخشانی، بیژن کامکار، کامبیز روشن روان، حسامالدین سراج، علی اکبر شکارچی و …گفتگو شده است.
برگبرنده وحید حسینی در «بزم رزم» علاوهبر گردآوری دادههای ارزشمند، استفاده به اندازه از عنصر نوستالژی و همزمان بهرهگیری منصفانه از نگاههای متنوع در روایت آنچه بر موسیقی جنگ گذشت، بود.
این فیلم توانست تندیس بهترین پژوهش و بهترین صدا را از دهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» از آن خود کرد.
غزال ایرانی / وحید فرجی
مستند «غزال ایرانی» به کارگردانی وحید فرجی به طراحی و ساخت خودرو خورشیدی «غزال ایرانی» توسط دانشجویان دانشگاه تهران و شرکت آنها در مسابقات جهانی استرالیا و اتفاقاتی که در این مسابقه برای آنها رخ میدهد پرداخته است.
این مستند نمایشی است از متخصصان و نخبههای جوان ایرانی که با تکیه بر توان داخلی خودروهایی ساختهاند که با استفاده از انرژی خورشیدی حرکت میکنند. آنها به حدی در کارشان موفق هستند که پا به عرصه رقابتهای جهانی در علوم نوین گذاشتهاند.
«غزال ایرانی» آنچنان مورد توجه قرار گرفت که بعد از حضور جشنوارهای به کنداکتور شبکههای سیما هم راه پیدا کرد و روی آنتن رفت.
متهمین دایره بیستم / حسام اسلامی
«متهمین دایره بیستم» به کارگردانی حسام اسلامی در این دوره از جشنواره «سینماحقیقت» حاصل پنج سال زندگی و معاشرت فیلمساز با یک تبه کار جوان و همراهی با او در برخی از اعمال مجرمانه و مسائل و مشکلات پس از آن است.
مساله جالب این است که کارگردان این فیلم مستند در ابتدا قرار بود مستندی درباره کودکان کار بسازد که درنهایت با آشنا شدن با شخصیت اصلی این مستند ترجیح داد تا «متهمین دایره بیستم» را جلوی دوربین ببرد، با توجه به سوژه متفاوت این مستند، ساخت آن نزدیک به ۶ سال به طول انجامید. در این فیلم شاهد تحول احسان شخصیت اصلی «متهمین دایره بیستم» هستیم. حتی کارگردان در نشست نقد و بررسی این پروژه گفته بود که به دنبال یک لحظه تحول شخصیت اصلی فیلم بوده و از ابتدا احساس می کرده که احسان شخصیتی است که ممکن است متحول شود.
بسیاری از منتقدان زمانی که این مستند را دیدند این اثر را یک مستند متفاوت اجتماعی دانسته و از آن استقبال کردهاند، شاید یکی از نکات مثبت این فیلم آشنایی کارگردان با سوژههایی است که آنها را همراهی کرده است، در واقع اعتماد سوژهها به حسام اسلامی شرایطی را فراهم کرد تا کارگردان بتواند اثری متفاوت را تولید کند.
این مستند توانست در جشنوارههای داخلی و خارجی موفقیتهای بسیاری کسب کند، که از آن جمله میتوان به دریافت سیمرغ بهترین مستند از سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر اشاره کرد.
حسام اسلامی پیش از این مستندهایی با نام «یادداشتهای عراق»، «رشید»، «خانه ما» و «بی کودکی» را کارگردانی کرده بود و پس از «متهمین دایره بیستم» و در دوره سیزدهم جشنواره سینماحقیقت با همراهی عطیه عطارزاده مستند «پروژه ازدواج» را کارگردانی کرد.
صفر تا سکو / سحر مصیبی
حتماً نام خواهران منصوریان را در ورزش کشور شنیدهاید، مستند «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی درباره زندگی ورزشی و شخصی خواهران منصوریان قهرمانان ووشوی ایران است. روایتی از تمرینات و امکانات کم و مشکلاتی که این سه خواهر در مسیر موفقیت پشت سر گذاشتهاند.
کارگردان در این مستند سعی کرده است با لحظه به لحظه با نگرانیها و شادیها این سه ورزشکار همراه شود. یکی از نکات جالب «صفر تا سکو» این است که هیچکدام از صحنهها بازسازی نشده و تمام اتفاقات به صورت واقعی تصویربرداری شده است.
این مستند با توجه به موضوع متفاوت و ورزشی که داشت مورد استقبال بسیاری قرار گرفت، به گونهای که اکران این فیلم با موفقیتهای بسیاری همراه بود.
یکی دیگر از نکات جالب این پروژه حضور مهتاب کرامتی به عنوان تهیه کننده فیلم بود، البته تهیه کنندگی این مستند به صورت مشترک همراه با طهورا ابوالقاسمی صورت گرفته است.
شهربانو منصوریان در بخشی از مصاحبه خود با یکی از رسانهها گفته بود که نکته جالب این فیلم این است که او و خواهرانش در برابر دوربین نقش بازی نکردهاند، بلکه زندگی واقعی خود را به تصویر کشیدهاند.
کارگردان این فیلم نیز در بخشی از صحبتهای خود تاکید کرده بود که ساخت این فیلم بسیار ترسناک بود چرا که دنبال کردن خط داستانی سه شخصیت با هم کار بسیار سختی بوده است.
«صفر تا سکو» توانست تندیس بهترین فیلم را از دهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» بدست آورد.
مستند «صفر تا سکو» از معدود مستندهای ایرانی است که در دهه ۹۰ فرصت ورود به چرخه اکران عمومی سینماها و رقابت با فیلمهای داستانی را بهدست آورد و اتفاقاً کارنامه قابل دفاعی هم در این زمینه به نام خود ثبت کرد.
انحصار ورثه / محمدعلی شعبانی
فیلم مستند «انحصار ورثه» به کارگردانی محمدعلی شعبانی یکی از مستندهای پرحاشیه درباره شهید آوینی بود، این مستند زندگی شهید آوینی را از زمان کامران دهه ۵۰ تا سید مرتضی دهه ۶۰ روایت میکند.
در «انحصار ورثه» علاوه بر رونمایی از عکسهای دیده نشده و نامههای خوانده نشده از شهید آوینی، به نسخههای جعلی از آوینی، روایتهای نادرست از این شخصیت و لایهها و زوایای پرداخته نشده در زندگی این شهید اشاره شده است.
در خلاصه این مستند سینمایی آمده است: آیا آوینی همراه نوشتههای پیش از انقلابش دانشش را هم سوزاند؟ یافتهها و تجربیاتش را چطور؟
در این مستند با سینماگران شناخته شدهای از جمله کیومرث پوراحمد، بهروز افخمی، مسعود فراستی، امید روحانی، مرتضی شعبانی و چهرههایی دیگر مصاحبه شده است.
محمدعلی شعبانی درباره این مستند و شخصیت شهید آوینی گفته بود نباید شناخت از آوینی یا هر انسان دیگری تنها به چند عکس و سکانس یا مقطعی از زندگیاش ختم شود، بلکه باید او را در یک برآیند کلی از زندگیاش سنجید. اما این مستند مخاطب را دعوت میکند تا شخصیت واقعی شهید آوینی را از نزدیک لمس کند. همچنین از مخاطب میخواهد تا اجازه دهد هر شخصیت، خودش را معرفی کند و بداند که آوینی هم مانند انسانهای دیگر، موجود تکساحتی نیست و ساحات و لحظات مختلفی را در زندگی از سر گذرانیده است.