نماهنگ «سعادت» با صدای یوسف موسوی منتشر شد
نماهنگ «سعادت» براساس عاشقانههای شهید مصطفی چمران به خوانندگی سید یوسف موسوی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
نماهنگ «سعادت» براساس عاشقانههای شهید مصطفی چمران به خوانندگی سید یوسف موسوی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
آهنگ «سعادت» با صدای سید یوسف موسوی و براساس عاشقانههای شهید مصطفی چمران منتشر شد.
سینماپرس: فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» به کارگردانی مهرداد خوشبخت از امروز یکشنبه ۲۴ اسفند در اینترنت عرضه شد.
به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» به کارگردانی مهرداد خوشبخت از امروز یکشنبه ۲۴ اسفند در پلتفرمهای اینترنتی «فیلمگردی»، «فیلیمو» و «نماوا» عرضه شد و در دسترس عموم قرار گرفت.
علیرضا کمالی، حسن معجونی، ویدا جوان، شبنم گودرزی، حمیدرضا محمدی و نادر سلیمانی در «آبادان یازده ۶۰» ایفای نقش میکنند.
این فیلم سینمایی که محصول سازمان هنری رسانهای اوج است، روایتی متفاوت از غیرتِ مردم آبادان در شکست حصر این شهر در ابتدای جنگ با عراق است.
«آبادان یازده ۶۰» موفق به دریافت سیمرغ مقاومت از جشنواره سیوهشتم فیلم فجر شد و در میان ۵ فیلم برتر آرای تماشاگران این دوره از جشنواره قرار گرفت.
نشست رسانهای مدیرعامل صندوق اعتباری هنر با موضوع تشریح عملکرد این مجموعه در سال ۱۳۹۹ و سیاستهای حمایتی آن در ایام کرونا برگزار شد.
سینماپرس: سهیل سلیمی کارگردان سینما با انتقاد شدید از عملکرد غلط مدیران سینمایی دولت تدبیر و امید طی ۸ سال گذشته اظهار داشت: هرآنچه دولت تدبیر و امید در ۸ سال گذشته ارائه کرد تابلوی تمام نمایی از یأس و ناامیدی بود و متأسفانه نه تنها در حوزه فرهنگ و هنر که در تمامی بخش ها و حوزه ها ما شاهد نقصان و خسران فراوانی بودیم به نحوی که هیچ دستاورد مثبت و نقطه عطفی در کارنامه مدیران این دولت دیده نمی شود.
کارگردان فیلم سینمایی «فرشتگان قصاب» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: در حوزه فرهنگ و هنر، سیاست، اقتصاد و… ما شاهد بحران و فجایع جدی در این سال ها بودیم که موجی از انتقادات را در بین آحاد افراد جامعه به وجود آورد.
وی ادامه داد: این دولت همانقدر که در سیاست و اقتصاد ناکارآمد بوده به همان میزان در فرهنگ و هنر هم ناکارآمد بوده به نحوی که در این سال ها حوزه فرهنگ و هنر یک عقبگرد جدی را تجربه کرد!
سلیمی خاطرنشان کرد: در این سال ها هیچ اتفاق درخشانی که قابل بالیدن و افتخار باشد را از مسئولان و مدیران این دولت شاهد نبودیم و متأسفانه وضعیت بسیار بد و اسفباری به هنرمندان در تمامی حرفه ها و مشاغل تحمیل شد.
این سینماگر در پایان این گفتگو متذکر شد: امیدوارم با روی کار آمدن دولت جدید ما شاهد یک تحول مثبت در تمامی بخش ها و حوزه های کشور به ویژه حوزه مهم و ارزشمند فرهنگ و هنر باشیم و شرایط به گونه ای شود که از این بحران اسفبار نجات پیدا کنیم.
مدیر موزه لوور فرانسه از آمادگی برای آغاز فعالیت مجدد این موزه پربازدید با رعایت پروتکلهای بهداشتی خبر داد.
سینماپرس: نوروز ۱۴۰۰ در حالی از راه می رسد که جای خالی هنرمندان بسیاری پای سفره های هفت سین به چشم می خورد؛ زنده یاد محمدعلی کشاورز یکی از همان هنرمندان است که سال های سال با عشق برای اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم تلاش کرده بود اما دست اجل مهلت بیشتری به وی نداد و او در خرداد سال ۹۹ به دیار باقی شتافت. در آستانه سال نو هنرمندانی همچون: محمود پاک نیت و محمد متوسلانی که سابقه همکاری با وی را داشتند از او برایمان گفتند.
به گزارش سینماپرس استاد محمدعلی کشاورز متولد ۲۶ فروردین ۱۳۰۹در شهر اصفهان بود. وی فارغ التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک بود و خاندانش اصالتاً از ارامنۀ گرجستان بوده که در زمان شاه عباس به ایران آمده و مسلمان شدند. زنده یاد کشاورز همچنین فارغ التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک بود. او فعالیت هنری اش را از سال ۱۳۳۹ با حضور در نمایش «ویولن ساز کره مونا» آغاز کرد. وی از سال ۱۳۴۷ به تلویزیون رفت و کارگردانی هنری قسمت هایی از سریال «خانه قمر خانم» را به عهده گرفت. کشاورز در سریال های تلویزیونی زیادی همچون «دایی جان ناپلئون»، «آتش بدون دود»، «هزاردستان»، «سربداران»، «سلطان و شبان»، «پدرسالار» و … ایفای نقش کرد. او برای نخستین بار در سال ۱۳۴۳ با فیلم «شب قوزی» ساخته فرخ غفاری بازیگری سینما را نیز تجربه کرد.
این هنرمند ایفاگر نقشهای ماندگاری در تاریخ سینما بوده است که از جمله آنها فیلم های «خشت و آینه»، «آقای هالو»، «رگبار»، «صادق کرده»، «شطرنج باد»، «کمالالملک»، «مردی که موش شد»، «کفشهای میرزا نوروز»، «مادر»، «پول خارجی»، «دلشدگان»، «روز واقعه»، «ناصرالدین شاه آکتورسینما»، «خسوف»، «زیردرختان زیتون»، «غزال» و… بوده است.
محمدعلی کشاورز از جمله سرمایههای فرهنگی این کشور است که تا جان در بدن داشت، از هنر والای نمایش سخن گفت و از آن حمایت کرد و خود را متعلق به صحنه نمایش میدانست. او انسانی شریف و فروتن و هنرمندی خلاق و کاربلد بود که از جنس مردم بود، در میان مردم رشد کرد و برای مردم کار کرد. او بعد از فراز و نشیبهایی که در زندگی پشت سر گذاشت، سرانجام در ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ بر اثر نارسایی کلیه، در سن ۹۰ سالگی دار فانی را وداع گفت. درگذشت این هنرمند با واکنش های زیادی روبرو شد و به حق می توان گفت ملتی برای فقدانش عزادار شدند.
هنرمندان مطرحی همچون: محمود پاک نیت و محمد متوسلانی در آستانه نوروز ۱۴۰۰ در فراق این بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون کشور با سینماپرس گفتگو کردند و از او برایمان گفتند.
*****************
محمود پاک نیت بازیگر نام آشنای سینما و تلویزیون درباره زنده یاد کشاورز به سینماپرس گفت: استاد کشاورز بی تردید یکی از ستون های اصلی فرهنگ و هنر کشور بودند. از دست دادن ایشان فقدان بسیار بدی بود و تأثیر زیادی روی جامعه هنری کشور گذاشت چرا که هنرمندان یکی از اساتید والا و برجسته خود را از دست دادند.
وی ادامه داد: استاد کشاورز در کار و زندگی شان انسانی صادق و بی نظیر بودند و همیشه در پشت صحنه فیلم ها و سریال ها حسی پدرگونه نسبت به تمامی عوامل داشتند. بنده خوب به خاطر دارم که ایشان هرگز عیب دیگران را جلوی همه بازگو نمی کردند و اگر کسی در کارش مشکلی داشت خیلی آرام و در گوش او ایراداتش را گوشزد و او را راهنمایی می کردند.
پاک نیت با بیان اینکه زند یاد کشاورز برخلاف نقش های شان که خشن بود انسانی به شدت خوش قلب و مهربان بودند اظهار داشت: کافی بود چند بار با ایشان برخورد داشته باشید تا بفهمید با چه انسان والا و مهربان و یاری رسانی طرف هستید!
این بازیگر مطرح سپس یادآور شد: خوشبختانه من این شانس را داشتم که در چندین پروژه مختلف با ایشان همکاری داشته باشم اما یکی از بهترین و ماندگارترین همکاری های ما در سریال محبوب «پدر سالار» شکل گرفت که من مفتخرم در این سریال نقش فرزند ایشان را بازی می کردم.
وی ادامه داد: یکی از خاطرات جالبی که از ایشان در ذهنم مانده این است که سر یکی از سکانس های سریال که من رفته بودم و از ایشان شکایت کرده بودم و ایشان سکته کرده بودند و اعضای خانواده یکی یکی به ملاقات شان می آمدند وقتی جلوی دوربین رفتم واقعاً گریه ام گرفت و به شدت گریه کردم و بعد از اینکه برداشت به پایان رسید ایشان به من گفتند چرا گریه می کنی؟ من هم پاسخ دادم خوب شما پدر من هستید و حالا در بستر بیماری و ناخودآگاه گریه ام گرفت! اما ایشان با تیزهوشی مثال زدنی شان به من گفتند که نه تو برای دوری از خانواده ات گریه می کنی! چرا که می دانستند خانواده من در شیراز ساکن بودند و من ماه ها از آن ها دور بودم و در تهران مشغول بازی در «پدر سالار» بودم. به هر صورت ایشان همه تلاش شان را کردند تا غم را از من دور کنند و بخندانند و همیشه سعی داشتند ارتباط نزدیک تری بین مان برقرار شود.
پاک نیت در خاتمه اظهاراتش افزود: افرادی مانند زنده یاد کشاورز بی تردید انسان های آمرزیده ای هستند چرا که هم سال های عمرشان را برای خدمت به مردم و فرهنگ کشورشان صرف کردند و هم اینکه کسی هرگز از آن ها هیچ تلخی و گزند و بدی ندیده است.
محمد متوسلانی بازیگر و کارگردان سینما نیز در این باره به سینماپرس گفت: من این شانس را داشتم که با زنده یاد کشاورز در ۲ فیلم «جستجوگر» و «کفش های میرزانوروز» همکاری داشته باشم و خاطرات بسیار خوبی از ایشان در ذهنم نقش بسته است.
وی ادامه داد: زنده یاد کشاورز بازیگری به شدت منظم، مسلط، بی حاشیه و بااخلاق بودند که به جد می توانم بگویم مانند ایشان را در تاریخ سینمای ایران بسیار کم داریم. ایشان همواره سعی می کردند در کاری که می کنند بهترین عملکرد را داشته باشند و هیچ عیبی در کارشان وجود نداشته باشد.
متوسلانی ادامه داد: یکی از معدود هنرمندانی که من هیچ نکته منفی از او در ذهنم نقش نبسته زنده یاد کشاورز هستند. وجود ایشان برای فضای فرهنگی و هنری کشور ما بسیار با ارزش بود و قطعاً با رفتن شان خسران جدی به فرهنگ و هنر کشور وارد آمده است؛ مگر ما چند نفر را مانند زنده یاد کشاورز در سینمای ایران داشتیم و داریم؟ هنرمندانی که فقط و فقط به فکر رشد و اعتلای هنر بودند و از هر حاشیه ای دوری می کردند و تنها کار برایشان اهمیت داشت و ترویج انسانیت می کردند.
سینماپرس: سینمای ایران در سال کرونازده ۱۳۹۹ فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سرگذاشت که بخش عمدهای از آن بیتاثیر از شیوع ویروس کرونا نبود؛ کابوسی که هنوز هم پایانی نمیتوان برای آن متصور بود.
به گزارش سینماپرس، سینمای ایران طی یک سال گذشته با توجه به شیوع ویروس کرونا تجربههای سخت و پیشبینی نشدهای را پشت سر گذاشت. البته این امر تنها مختص سینمای ایران نبود و سینمای جهان را نیز تحت تاثیر خود قرار داد اما سینمای نیمهجان ایران، تاب کمتری برای تحمل تبعات این بحران داشت و شاید به همین دلیل در سال کرونازده، تا مرز احتضار پیش رفت.
طی سال ۹۹ در حوزه تولید فیلم، بهصورت دست و پا شکسته پروژههایی جلوی دوربین رفتند اما سینمایی که اکران آن به تعطیلی کشیده شده باشد، سینمای کاملی نیست و بهسختی میتوان درباره علائم حیاتیاش حکم صادر کرد. با این همه اما واقعیت این است که «سینمای ایران» هرچند یکی از بزرگترین قربانیان بحران کرونا بود اما نخواست مغلوب این ویروس منحوس شود و تلاش کرد همچنان زنده بماند.
در این یک سال اتفاقات بسیاری در سینمای ایران رخ داد که باعث ایجاد تغییرات بسیاری شد، البته تنها بخشی از این تغییرات مربوط به شیوع ویروس کرونا بود، بخش دیگر نیز مربوط به تصمیمگیری هایی بود که تحولات تازهای را در مختصات سینمای ایران رقم زدند.
در گزارش پیش رو به منظور ثبت آنچه بر سینمای ایران در سال ۱۳۹۹ گذشته است، اهم تحولات این حوزه را در قالب پنج روایت مرور خواهیم کرد.
روایت اول؛ کابوس «کرونا» و رویاهایی که بر باد رفت!
اواخر بهمن ما سال ۱۳۹۸ بود که ویروس کرونا در کشور شیوع پیدا کرده و به سرعت تبدیل به یک اپیدمی نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها شد. اپیدمی که سراسر زمین را فرا گرفت، هرچند بسیاری معتقد بودند که این ویروس به زودی از بین میرود، اما بعد از گذشت بیش از یک سال از شیوع کرونا، این ویروس همچنان وجود دارد و باعث تغییر در عادات و رفتار زندگی روزمره همه انسانها شده است.
فاصلهگذاری اجتماعی، استفاده از ماسک، کاهش حضور در مجامع مختلف از جمله این تغییرات است، از همین منظر و مانند بسیاری دیگر از حوزهها، کرونا را میتوان تأثیرگذارترین رویداد در سینمای ایران طی یک سال گذشته دانست. این ویروس علاوه بر اینکه جان بسیاری از مردم را در سراسر زمین گرفت، نفس سینما را به شماره انداخت و این هنر- صنعت را با بحرانی جدی مواجه کرد.
اولین ضربه کرونا به بدنه سینمای ایران درست زمانی زده شد که جدول اکرانهای نوروز ۹۹ بسته شد، در واقع با افزایش آمار قربانیان این ویروس در کشور و برای کنترل شرایط بوجود آمده، اواخر سال ۹۸ و نزدیک به نوروز ۹۹، بسیاری از کسب و کارها تعطیل شد که سینما نیز یکی از این موارد بود.
چرخه تولید به اندازه اکران آسیب ندید و همین شرایط سبب شد در پایان سال ۹۹ عدم تناسب میان شمار فیلمهای تولیدشده و ظرفیت اکران احتمالی سینمایی به حداکثر ممکن برسد و با تراکم فیلمهای مانده در صف اکران مواجه باشیم اکران نوروز یکی از مهمترین بازههای اکران در سینمای ایران به شمار میرود که بسیاری از فیلمسازان علاقه مند هستند تا آثار خود را در این اکران روی پرده سینما ببرند، در همین راستا طبق روال گذشته تعدادی فیلم سینمایی برای اکران نوروز ۹۹ انتخاب شد که متاسفانه با تعطیلی سالنهای سینما نمایش این آثار به تعویق افتاد، اما این تعطیلی تنها به اکران نوروز ختم نشد و میتوان گفت طی یک سال گذشته تقریباً تمام سینماهای کشور تعطیل بوده و اکثر فیلمها فرصت چندانی برای نمایش نداشتند.
هرچند در این مدت گاه گداری سینماها باز شد، اما فیلمهایی که در همین نوبتهای اندک روی پرده سینما رفتند، نتوانستند از فروش خوبی برخوردار باشند، چرا که مخاطب به دلیل شیوع ویروس کرونا کمتر تمایل به حضور در سینماها داشت. کمااینکه در حال حاضر هم سینماها بعد از برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، باز هستند اما محدودیتهایی نیز برای آن در نظر گرفته شده که به سختی میتوان حکم بر روشنی چراغ آنها داد.
علاوهبر چرخه اکران اما بحران کرونا، فرآیند تولید در سینمای ایران را هم دستخوش تحولات بسیاری کرد. بخش عمدهای از پروژههای سینمایی تا مرحله تعطیلی کامل پیش رفتند و تهیهکنندگانی هم که ریسک ادامه تولید را پذیرفتند، ناگزیر به افزایش چندبرابری هزینههای تولید نیز تن دادند. با این همه اما چرخه تولید به اندازه اکران آسیب ندید و همین شرایط سبب شد در پایان سال ۹۹ عدم تناسب میان شمار فیلمهای تولیدشده و ظرفیت اکران احتمالی سینمایی به حداکثر ممکن برسد و با تراکم فیلمهای مانده در صف اکران مواجه باشیم.
روایت دوم؛ «اکران آنلاین» رویایی که تعبیر نشد
با تعطیلی ناخواسته اما الزامی سالنهای سینما، گزینههای دیگری روی میز قرار گرفت تا بتوان فیلمهای مختلف سینمایی را در دسترس علاقمندان به سینما قرار داد، یکی از این گزینهها اکران آنلاین و استفاده از پلتفرمهای اینترنتی برای نمایش آثار بود، گام اول در این بخش را ابراهیم حاتمیکیا با فیلم سینمایی «خروج» برداشت، این فیلم سینمایی اولین اثری بود که به صورت اینترنتی اکران شد و بعد از آن تعدادی از فیلمهای سینمایی نیز به این راه پیوسته و اکران شدند، اما مساله این است که اکران آنلاین بدون مشکل نبود و ضررهایی نیز به همراه داشت.
در واقع هر اثر سینمایی که به صورت آنلاین اکران میشد کمتر از چند ساعت نسخه قاچاق آن بیرون آمد و همین مساله صدمات بسیاری را به صاحبان آثار زد که متاسفانه راهی برای رهایی از این مشکل وجود نداشت.
اکران آنلاین که از سالها پیش بهصورت کاملاً مستقل از چرخه اکران پردهای، در صنعت سینمای جهان در حال آزمون و خطاست، بهواسطه بحران کرونا و بهصورت تحمیلی، در دستور کار فعالان سینمای ایران هم قرار گرفت تا هر چند با تأخیر اما این سبک متفاوت عرضه فیلم، در سینمای ایران نیز تجربه شود. این ورود تحمیلی اما تبعات بسیاری هم داشت. مهمترین آفت در این زمینه هم نبود فرصت لازم برای آشنایی با ابعاد مختلف این فرآیند و نیز فرهنگسازی جهت استفاده درست مخاطبان از این بستر نوظهور بود.
با این همه اما سال ۹۹ سال ثبت تجربهای جدی در زمینه «اکران آنلاین» برای سینمای ایران محسوب میشود، تجربهای که البته هنوز نمیتوان حکم بر توفیق آن داد چه اینکه برخلاف ماههای ابتدایی، این روزها پلتفرمهای اینترنتی خالی از فیلمهای روز هستند و ظرفیت اکران آنلاین صرفاً به عرضه فیلمهای مانده در انبار و ناامید از اکران بر پرده سینماها اختصاص پیدا کرده است.
در کنار تجربه «سینما آنلاین» یکی دیگر از گزینههایی که برای اکران فیلمهای روز در نظر گرفته شد، طرح «سینماماشین» بود، با توجه به اینکه اجرای این طرح میتوانست تجربه جدیدی برای مخاطبان و صاحبان فیلمها باشند، آثاری چون «خروج»، «مهمانخانه ماه نو»، «سراسر شب» و «کشتارگاه» در این طرح شرکت کرده و در «سینماماشین» به نمایش در آمد. البته این طرح میتوانست موفقیتهایی را به همراه داشته باشد چرا که مخاطب در ماشین خود و با فاصله گذاری اجتماعی فیلمهای مورد نظر خود را تماشا میکرد اما این طرح نیز چندان با موفقیت همراه نبود و خیلی زود پروندهاش بسته شد.
روایت سوم؛ مصائب آزمون و خطا در جشنوارههای سینمایی
از جمله مواردی که کرونا توانست بسیار روی آن تاثیرگذار باشد برگزاری رویدادها سینمایی در کشورهای مختلف بود، به گونهای که بسیاری از جشنوارهها به دلیل شیوع ویروس کرونا به صورت آنلاین برگزار شدند و برخی دیگر گزینه تعطیلی و انتظار برای پایان بحران کرونا را انتخاب کردند.
جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در میانه پاییز ۹۹ بهصورت نیمه آنلاین و نیمه حضوری برگزار شد تا اولین تجربه در زمینه میزبانی آنلاین از بخشی از مخاطبان جشنوارهای در سینمای ایران ثبت شود. به دنبال همین تجربه موفق هم رویدادهای دیگر کمتر سراغ گزینه تعطیلی رفتند در تقویم رویدادهای سینمای ایران نیز، این بحران از ابتدای سال نمایان شد. یکی از اولین جشنوارهها که قرار بود طبق تقویم در بهار ۹۹ برگزار شود، جشنواره جهانی فیلم فجر بود. هرچند در ابتدا اخبار مختلفی از برگزاری یا برگزار نشدن این جشنواره به گوش میرسید اما در نهایت تصمیم گرفته شد تا این دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار نشود و بهطور کامل به بهار ۱۴۰۰ موکول شود.
با برگزار نشدن این جشنواره، این تصور به میان آمد که دیگر جشنوارههای سینمایی نیز در کشور برگزار نمیشود و یا اگر برگزار میشود، شکل و شمایل دیگری را به خود میگیرند، مساله این است که وقتی در شرایط بحرانی قرار میگیریم باید تجربههای مختلفی را پشت سر بگذاریم تا بهترین روش را برای ادامه پیدا کنیم.
جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در میانه پاییز ۹۹ بهصورت نیمه آنلاین و نیمه حضوری برگزار شد تا اولین تجربه در زمینه میزبانی آنلاین از بخشی از مخاطبان جشنوارهای در سینمای ایران ثبت شود. به دنبال همین تجربه موفق هم رویدادهای دیگر کمتر سراغ گزینه تعطیلی رفتند.
جشنواره «سینماحقیقت» بهعنوان مهمترین رویداد سینمای مستند، بهصورت کاملاً آنلاین برگزار شد تا تجربهای متفاوت در کارنامه رویدادهای سینمایی ایران ثبت شود و جشنواره «فیلم کوتاه تهران» برگزاری نیمهحضوری، نیمه آنلاین را در دستور کار قرار داد.
جشنوارههای دیگری همچون جشنواره فیلم «مقاومت» نیز از همین فرمول پیروی کردند تا تنوع رویدادهای سینمایی در سال کرونازده سینمای ایران، کمتر از سالهای قبل نباشد.
اما یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی ایران، جشنواره فیلم فجر است که آن را ویترین سینمای ایران میدانند، در ابتدا حرفهای ضد و نقیضی از برپایی و یا برگزار نشدن این جشنواره به گوش میرسید، با توجه به اینکه تعداد قربانیان روزانه ویروس کرونا به مرز ۵۰۰ نفر میرسید، ستاد ملی مبارزه با کرونا، همچنان روی تعطیلی سالنهای سینما تاکید داشت، تا اینکه تصمیم گرفته شد برای قطع چرخه ویروس کرونا، شهرهای قرمز را به مدت ۲ هفته تعطیل کنند.
این تعطیلی و دیگر محدودیتهایی که اعمال شد، سبب شد تا این چرخه بشکند و تعداد کشته شدگان این ویروس در کشور کاهش پیدا کند، همین مساله سبب شد تا برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر جلساتی را با وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا برگزار کنند، تا امکان برگزاری جشنواره تحت پروتکلهای بهداشتی سنجیده شود.
اصلیترین چالش جشنواره سیونهم فیلم فجر کیفیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در آن بود. در همان روز نخست میزبانی از اصحاب رسانه در برج میلاد، انتشار ویدئویی از تراکم عکاسان خبری، موجی از انتقادات را بهدنبال داشت که برگزاری اصل جشنواره را هدف قرار داد و کار به جایی رسید که نمایندگان وزارت بهداشت برای بررسی اوضاع به محل برگزاری جشنواره اعزام شدند درخواست برگزاری این جشنواره با اعمال شرایطی از جمله ظرفیت ۳۰ درصدی سالنهای سینمایی، حفظ فاصله گذاری اجتماعی و رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی مورد قبول واقع شد تا در نهایت سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر همانند سالهای گذشته همراه با تغییراتی برگزار شود، هرچند در طول برگزاری این جشنواره گزارشهایی مبنی بر رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی در سینماهای مردمی و البته کاخ جشنواره به گوش میرسید اما در نهایت این جشنواره توانست کار خود را به پایان رساند.
یکی دیگر از نکات جالب در برگزاری این جشنواره، حذف هیات انتخاب بود در واقع فیلمها بدون هیات انتخاب توسط هیات داوران داوری و در نهایت ۱۶ فیلم برای حضور در جشنواره فیلم فجر انتخاب شدند تا در نهایت نامزدهای نهایی جشنواره برای دریافت سیمرغهای بلورین معرفی شدند، حذف هیات انتخاب با واکنشهای منفی و مثبتی همراه بود. برخی این اتفاق را تجربهای مبارک برای دورههای آتی جشنواره قلمداد کردند و برخی دیگر همچون مسئولان جشنواره، از قطعیت بازگشت این هیأت به فرآیند اجرایی «فجر» در دورههای آتی سخن گفتند.
اصلیترین چالش جشنواره سیونهم فیلم فجر اما کیفیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در آن بود. در همان روز نخست میزبانی از اصحاب رسانه در برج میلاد، انتشار ویدئویی از تراکم عکاسان خبری، موجی از انتقادات را بهدنبال داشت که برگزاری اصل جشنواره را هدف قرار داد و کار به جایی رسید که نمایندگان وزارت بهداشت برای بررسی اوضاع به محل برگزاری جشنواره اعزام شدند.
مهر تأیید ناظران وزارت بهداشت تا حدودی از حواشی کاست اما برگزاری آیین اختتامیه با تراکم بالای مدعوین باردیگر برگزارکنندگان جشنواره سیونهم را در مظان عدم رعایت پروتکلها قرار داد.
به هر حال برگزاری جشنواره فیلم فجر و باز شدن سینماها شرایطی را بهوجود آورد تا سینماهای سراسر کشور با رعایت پروتکلهای بهداشتی باز شوند، اما مساله به اینجا ختم نشد، هرچند سالنهای سینمایی باز است اما صاحبان آثار سینمایی به دلیل قاچاق فیلمهایشان و ضرری که از این مساله میبینند، تمایل کمتری به اکران فیلمهای خود در سینما دارند، چرا که با فروش بلیت تنها ۳۰ درصد از ظرفیت سالنهای سینمایی آمار فروش فیلمها کاهش پیدا میکند.
روایت چهارم؛ اکران سینماها و آزمون پرخطای «سمفا»
یکی دیگر از رویدادهایی که در سال ۹۹ در سینما رخ داد و البته تاثیر بسیاری در این هنر-صنعت داشت، راه اندازی سامانه سمفا بود، سمفا در واقع نام اختصاری «سامانه مدیریت فروش و اکران سینمای ایران» است؛ سامانهای که جایگزین سامانه سینماشهر شد که پیش از این در اسفندماه سال ۹۷ به همت مجید مسچی مدیرعامل موسسه سینما شهر و البته با نظارت حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی راه اندازی شده بود؛ سامانهای جامع که چهار نوع اطلاعات از جمله وضعیت کلی سینماها، فروش هر سینما، فروش هر فیلم و دفاتر پخش را در اختیار عموم قرار میداد و در کنار آن آرشیو فیلمها را نیز از سال ۹۱ در دل خود داشت که البته بر خلاف قولهایی که سازمان سینمایی درباره ابقای اطلاعات آن و پابرجا ماندن این سایت میداد با با آمدن سمفا بساط سینماشهر برچیده شد تا سینمای ایران از یکی از جامعترین سامانه آماری محروم بماند.
سامانه دوم با هدف مدیریت فروش بلیت در سینماهای کشور و البته شکستن انحصار در زمینه بلیتفروشی راه افتاد. در واقع سازمان سینمایی تصمیم گرفت تا با راه اندازی این سامانه فروش شرایط مناسبی را برای این امر فراهم کند، در حالی که پیش از این سامانه سینماتیکت تنها مرجع فروش بلیت بود که به ارایه خدمت میپرداخت بر اساس تصمیم جدید سازمان سینمایی سه سامانه دیگر یعنی ایرانتیک، سینمابلیت، آپ و گیشه به چرخه بلیتفروشی اضافه شدند تا انحصار شکسته شود؛ شعاری که البته به گواه سینماداران نه تنها محقق نشده بلکه چالشهای جدیدی را پیش روی مخاطبان و سینماداران پدید آورده است. به طوری که برخی از آنها در آغاز به کار این سامانه نسبت به عملکرد آن معترض بودند و این سمفا را راهی برای خروج از انحصارطلبی نمیدانستند.
به ویژه اینکه شائبه شراکت برخی از مجراهای فروش بلیت در سمفا حواشی جدیدی را برای آن پیش آورد؛ برخی معتقد بودند بعضی از شرکتهای فروش بلیت که در این سامانه عضو هستند، به نوعی شریک این سامانه به شمار میروند، تا جایی که یکی از صاحبان این شرکتها تاکید کرد سمفا سامانهای دولتی است که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهاندازی شده و هیچ فرد دیگری به جز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی آن نیست، سمفا اساساً درآمدزایی ندارد که بخواهد شریک مالی برای این کار داشته باشد. در ادامه نیز محمدرضا فرجی مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی تاکید کرد که مالکیت و بهرهبرداری سمفا متعلق به سازمان سینمایی است و اشخاص حقیقی نمیتوانند در مالکیت آن سهیم باشند.
در همین راستا هرکدام از شرکتهای عضو سمفا در صورتی که امکانات و خدمات بهتری را به سینماگران ارائه میدادند، بهتر میتوانستند در این سامانه فعالیت کنند.
هرچند مدتی بعد سازمان سینمایی اعلام کرد سامانههای فروش فرصتی ۶ ماهه برای به دست آوردن ۱۰ درصد از سهم بازار در زمینه فروش بلیت سینما دارند و در غیر این صورت از گردونه رقابت حذف و سامانه دیگری جایگزین آنها میشود، تاکنون اما آماری روشن از میزان فروش این چهار سامانه از سوی سازمان سینمایی منتشر نشده حسابی سرانگشتی و البته اطلاعات موجود در سمفا نشان میدهد دست کم دو سامانه در این عرصه حرفی برای گفتن ندارند و مخاطبان آنها را محلی برای رجوع نمیدانند.
تولد سامانه «سمفا» از تصمیمات فوری مدیران سینمایی در سال بحرانزده سینمای ایران بود، همین تعجیل هم باعث شد این ایده با دنیایی از مشکلات و بهصورت ناقص به مرحله اجرا برسد. هنوز آزمون و خطا در فرآیند رسیدن این طرح به نقطه ایدهآل ادامه دارد و باید دید با عبور سینما از بحران کرونا و به راه افتادن جدیتر چرخه اکران با تمام ظرفیت، این سامانه چقدر توان پاسخگویی به صنوف مختلف درگیر در این فرآیند را دارد.
روایت پنجم؛ حاشیههای اصناف سینمایی در سال رکود
انتخابات پانزدهمین دوره هیات مدیره خانه سینما یکی دیگر از رویدادهای پرحاشیه در سینمای ایران در سالی که گذشت بود. این انتخابات به گونهای برگزار شد که باعث اعتراض بسیاری از سینماگران نسبت به نحوه برگزاری شد.
ماجرا از اینجا شروع میشود که چندسالی است که صنوف خانه سینما در تلاش هستند تا خود را در وزارت کار ثبت کنند، البته این را هم باید بگوییم که در این میان برخی از صنوف نسبت به این کار معترض بودند، با توجه به اینکه انتخابات خانه سینما از سال گذشته بنا به دلایلی به تاخیر افتاده بود، حساسیت بسیاری روی این انتخابات وجود داشت، در همین راستا یکی از شرایط اصلی که در این انتخابات باید رعایت میشد، دریافت کد شناسه ملی صنوف برای شرکت در انتخابات خانه سینما از سوی وزارت کشور بود، اما مساله این است که از میان صنوف مختلف خانه سینما تنها بخشی از آنها توانسته بودند کد شناسه ملی دریافت کنند، به همین دلیل بر اساس قانون تنها صنوفی میتوانستند نماینده خود را برای انتخابات معرفی کنند، که کد شناسه ملی دریافت کنند.
هرچند همین مساله سبب شده بود که انتخابات خانه سینما در سال ۹۸ به تاخیر افتد اما درنهایت تصمیم گرفته شد تا انتخابات پانزدهمین دوره هیات مدیره خانه سینما برگزار شود تا هرچه سریعتر هیات مدیره و در ادامه آن مدیرعامل جدید خانه سینما نیز معرفی شود.
پافشاری در برگزاری انتخابات باعث اعتراض برخی از صنوف سینمایی شد چرا که معتقد بودند که این مدل از برگزاری انتخابات غیرقانونی است و نمیتوان چنین انتخاباتی را قانونی بنامند. هرچند قانون چیز دیگری را دیکته میکرد، اما انتخابات با سر و شکل خاصی (با توجه به شیوع ویروس کرونا) برگزار شد و در کمال تعجب کانون کارگردانان سینمای ایران که هنوز کد شناسه ملی دریافت نکرده بودند، در این انتخابات شرکت کرده و حتی نماینده آن بهعنوان رییس هیات مدیره خانه سینما انتخاب شد.
اعتراضات نسبت به برگزاری این انتخابات بالا گرفت و تصمیم گرفته شد تا سازمان سینمایی که البته در هنگام برگزاری انتخابات با نماینده خود را برای بررسی روش برگزاری انتخابات، حضور داشت، صحت برگزاری این انتخابات را مورد بررسی قرار دهد، البته این بررسی آن قدر به طول انجامید که کد شناسه ملی کانون کارگردانان صادر شد و در نهایت صنوف مختلف سینمایی با توجه به اینکه همچنان نسبت به این انتخابات معترض بودند، این انتخابات را بپذیرند، هیات مدیره جدید خانه سینما مدتی بعد از انتخابات، منوچهر شاهسواری را به عنوان مدیرعامل خانه سینما در سمت خود ابقا کردند.
یکی شدن صنوف تهیهکنندگان و قرار گرفتن آنها زیر یک چتر واحد هم از دیگر تحولات حوزه صنوف سینمایی در سال ۹۹ بود؛ در واقع سالها است که ۴ صنف تهیه کنندگی سینمای ایران برای اینکه بتوانند در یک صنف واحد قرار بگیرند، تلاش میکردند اما در این راه اختلافات و نظرهای متفاوتی وجود داشت که مانع همرنگی و یک پارچه شدن تهیه کنندگان سینمای ایران میشد.
بعد از سالها تلاش و اختلافات موجود، بالاخره صنوف تهیهکنندگی در سینمای ایران تصمیم گرفتند که یک پارچه شده و «اتحادیه تهیهکنندگان» را شکل دهند، اتحادیهای که میتواند به نوعی پایان دهنده اختلافات تهیهکنندگان در سینمای ایران باشد.
به هر حال مدت نه چندان زیادی از شکلگیری این اتحادیه میگذرد و نمیتوان گفت که این اتحادیه تا چه اندازه میتواند همه صنوف تهیهکنندگی را زیر یک چتر قرار دهد.
*مهر
حجتالاسلام سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برخی از موج های فضای مجازی در خصوص ترانههای مستهجن برخی خوانندهها را موجی زودگذر و ناشی از هیجانات دانست.
سینماپرس: حمید شاهآبادی درباره برنامههای تلویزیونی که تبلیغیاند و به نوعی لاکچریبازی میکنند، گفت: ما سعی کردیم فضا را مدیریت کنیم تا این راه قانونمند ادامه یابد.
به گزارش سینماپرس، یکی از مشکلات اساسی تلویزیون که در کنار بسیاری از ضعفها مطرح میشود موضوع دستمزدهای نجومی بازیگران و ورود بیرویه بازرگانی در سریالسازی و برنامهسازی است. کاری که با چند سریال و برنامه پیش گرفته شد و خواه ناخواه دستمزد بازیگران را بالا برد. البته به تعبیر بسیاری، این مشکل از شبکه نمایشخانگی شروع شد و ضربه به سریالهای تلویزیون و حتی فیلمهای سینمایی زده است.
** کوچ به نمایشخانگی و حضور بیرویه اسپانسرها
اتفاقی که حتی برخی از سریالهای تلویزیون حتی “پایتخت” را هم درگیر کرد و باعث شد گروهی از کارگردانها و بازیگران به شبکه نمایشخانگی کوچ کنند. سرمایههای مشکوک و حضور بیرویه اسپانسرها و سرمایهگذارها این اتفاق را رقم زد و بازاری که هر بازیگری به راحتی قیدِ تلویزیون را میزند و به سراغش میرود. البته گروهی هم به دعوتِ بازرگانی صداوسیما در برنامههای مشارکتی مجری میشوند و یا در سریالهای مشارکتی حضورشان فعال میشود.
** ورود بیرویه بازرگانی و بالا رفتن دستمزدها
ورود بیرویه بازرگانی و رفتارِ تجاری باعث شد تا نرخها و دستمزدها بالاتر برود. این اتفاق در ابتدا با بالا رفتن دستمزدهای میهمانان و کارشناسان تلویزیونی شروع شد و حالا ساختِ سریالهای تلویزیونی با این مشکل بزرگ مواجه شده است. دستمزدهای قابل تأملی که با آن چندین سریال میتوان ساخت و یا به کارهای الف ویژه و فاخری که میتوانند سالها ماندگار باشند، اختصاص پیدا کند. اولین سؤال این است که آیا تنها تلویزیون و بازرگانیاش مقصّر بالا رفتن دستمزدهای بازیگران است؟ یا شبکه نمایشخانگی و حتی عواملِ دیگر؟
** رقابت عجیب و غریبِ شبکهها
دلیل دیگر بالا رفتن دستمزدها شاید رقابت عجیب و غریبِ شبکهها با هم باشد. این اتفاق بارها در انتخاب مجری، دکور و حتی دعوتِ میهمان پیش آمده است. کارشناسی که امروز میلیونی دستمزد دریافت میکند از میانِ هیاهوی رقابتهای پوشالی شبکهها، به این ارقامِ قابل تأمل رسیدهاند. این رقابتهای منفی خلاقیت و نوآوری را از بین برد و جایش را به سرمایهسالاری در تلویزیون داد. بیشتر پایِ اسپانسرها را به صداوسیما باز کرد و از طرفی نرخِ دستمزد بازیگران را بالا برد. َ
** اعتراف به اعداد و ارقامِ نامتعارف!
حتی یکی از نکاتی که در اولین جلسه تهیهکنندگان سریالها با معاون جدید سیما مطرح شد همین دستمزدهای نجومی بود. به تعبیر تهیهکننده سریال “پایتخت”، حضور شبکه نمایش خانگی در کنار تلویزیون و رقم و اعدادی که آنها پرداخت میکنند و با رقمهایی که تلویزیون در جلسات، برآورد میکند هیچ ربطی به هم ندارد. این باعث میشود بازیگرهای حرفهای تمایلی براای کار کردن با تلویزیون نداشته باشند. در واقع نرخ بازیگران و فیلمنامهنویسان در نمایشخانگی ما را دچار مشکل پرداخت کرده! مشکلی است که باید فکر اساسی برای آن بشود.
** آزار مخاطب با برنامههای لاکچری
در کنار این موضوع بحثِ برنامههای مشارکتی صرفاً تبلیغی که در شرایط سختِ اقتصادی، به نوعی رفتار میکنند که به تعبیری آزارِ مخاطب محسوب میشود. وقتی در برنامهای، آقای مجری که آشپز برنامه است، نوعی نوشیدنی تهیه میکند که موادِ اولیهاش، جزو کالاهای لاکچری امروز به شمار میرود. همچنین خبرهای ضد و نقیضی درباره ساخته شدن یا نشدنِ سری جدیدی از برنامه قدیمی “کلاه قرمزی” و ساختِ سریالی درباره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی مطرح میشود.
برای پاسخ به این سؤالات با حمید شاهآبادی معاون سیما گفتوگو کردیم و او به همه این سؤالات و ابهامات پاسخ داده که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
** باید مراقب باشیم اما اینجا از این درصدها خبری نیست
* تسنیم: آقای شاهآبادی بگذارید بحث را از اینجا آغاز کنیم که اگر یادتان باشد الهام غفوری تهیهکننده سریال “پایتخت” در اولین جلسه تهیهکنندگان با شما به دستمزدهای نجومی و چالش با شبکه نمایشخانگی اشاره کرد. وقتی ۷۵ درصد بودجه برخی از فیلمها به بازیگران اختصاص پیدا میکند. چه تمهیدی برای مرتفع کردن این مشکل و جلوگیری از دستمزدهای نجومی در تلویزیون دارید؟
حمید شاهآبادی: این درصد در مورد سریالهای ما هیچوقت مصداق نداشته است. در همه دنیا سریالسازی اقتضائات خودش را داشته و این اقتضاء سریال را از بسیاری جهات، نسبت به سینمایی مجزا میکند. طبیعی است افراد و کسانی که در حوزه سریالهای خانوادگی ارتباط میگیرند نقش و اثرگذاریشان را در جامعه بیشتر احساس میکنند. اتفاقی را که در حوزه دستمزدها افتاده، اتفاق خوشایندی است. البته حتماً به این درصد که اشاره کردید، نیست.
** اتفاق خوشایندی نیست
اتفاق خوشایندی نیست؛ چون یک طرف آن به این موضوع برمیگردد که ما نمیتوانیم شاهد اتفاقات جدیدی در این حوزه باشیم. واقعیت این است ما در حوزه چهرههای هنری، باید بخشی از این واقعیت را بپذیریم که از میان صدها یا هزاران نفری که وارد این حوزه میشوند تعداد محدودی به نقطههای خاصی راه پیدا میکنند که میتوانند اقبال مردم را داشته باشند؛ اگر آنها از مسیر صحیحی عبور کرده باشند. در واقع باز هم میگویم در حوزه مؤلفهها و شاخصههای فرهنگی کشور، تخطّی صورت نگرفته باشد.
** ما هم از این وضعیت مستثنی نیستیم
البته باید مراقبت کنیم آدمی چون به جایی رسیده بخواهد رفتار غیرمتعارفی داشته باشد؛ در عین حال هم نباید انتظار هم داشته باشیم که این نوع آدمها مثل نیروهای معمولی، رفتار کنند. همه دنیا این وضعیت را دارند و ما هم از این وضعیت مستثنی نیستیم.
** تیزرهایی تولید نشود خلاف پیام اصلی رسانه ملّی است
* تسنیم: در مورد آگهی بازرگانی صحبت کردید که چطور شد تلویزیون با چالش جدّی به نام حجم زیادی از پخش آگهی بازرگانی مواجه شد. چرا در کنارِ این موضوع، شاهدِ پخش برنامههای مشارکتی در شبکههایی هستیم که مأموریتشان هم پخش این برنامهها نیست اما در این شرایط اقتصادی سخت، به نوعی لاکچریبازی میکنند؟
حمید شاهآبادی: بخشی از این موضوع به پیامهای بازرگانی مربوط میشود؛ نمایندگانمان در اداره کل بازرگانی صداوسیما را آرام آرام به این سمت هدایت کنیم تا جایی که میتوانند امکانپذیر است؛ حداقل تیزرهایی تولید نشود خلاف پیام اصلی رسانه ملّی است. البته ما نمیتوانیم از تیزر انتظار داشته باشیم که مفاهیم ما را منتقل کند. طرف فروشنده کالا است و میخواهد کالایش را به هر قیمتی بفروشد. تمام مؤلفههای ما را هم تا جایی که بتواند نادیده میگیرد تا کالایش را می فروشد؛ ما باید مراقبت کنیم.
** مشارکت جدید در معاونت سیما قانونمند شده است
اما از زمانی که من آمدم مشارکت جدید در معاونت سیما قانونمند شده است و به شدت کنترل شده. این چیزی که الان شما میبینید برگرفته از قراردادهای گذشته است. بیش از ۷۰ قرارداد در حوزه مشارکت درون برنامهای که به عهده داخل معاونت سیما است در زمان حضور من شکل گرفته اما از زمانیکه ما آمدیم این موضوع را داریم به قواعدی تبدیل میکنیم که حداقل خیلی خودمان هم در این فضا گرفتار نشویم.
** پولی که شبکهها دارند فقط به درد برنامههای “جیم و دال” میخورد
البته شبکههای ما در حوزه تولید نیازمندند؛ اگر این کار را نکنیم پولی که شبکهها دارند فقط به درد برنامههای “جیم و دال” میخورد. به محض اینکه میخواهد برنامهای تولید کنند که یک مقدار محیطی و جذاب باشد و دکور قوی داشته باشد دستش به سوی اسپانسرها دراز میشود و اسپانسرها هم از این فضا، استفاده میکنند. ما سعی کردیم این را مدیریت کنیم.
** کلاه قرمزی نداریم
* تسنیم: یکی از مهمترین نکاتی که مطرح است ساخت سریالی برای حاج قاسم سلیمانی است و البته به دنبال احیای برندها که درباره آنها صحبت کردید حتماً برندِ مهمی به نام “کلاه قرمزی” هم وجود دارد…
حمید شاهآبادی: کلاه قرمزی جدید نداریم و برنامه جدید “شبکه کوچک” که از شبکه دو روی آنتن میرود به نوعی شاید بتواند با استفاده از همه عروسکهای ما از جمله عروسک کلاه قرمزی در آن نقشآفرینی داشته باشد. موفق نشدیم البته این تمایل را داشتیم و عملاً موفق به همکاری آن دو بزرگوار (ایرج طهماسب و حمید جبلی) با هم نشدیم و کار جلو نرفت.
** سریال “حاج قاسم سلیمانی” به کجا رسید؟
درباره سریال “حاج قاسم سلیمانی” هم چندین طرح وجود دارد هم کار نمایشی در دست اقدام داریم و هم کارهای دیگر. سریالی که شما به آن اشاره کردید را در حال مطالعهایم، چون کار مهم و حساسی است. بنیاد شهید سلیمانی هم متکلف اصلی است و باید کار مورد توجه آنها قرار بگیرد و به نوعی تأیید کنند. اما کارهای کوتاه و انیمینشی کم نبوده و ستاد رسانهای “حاج قاسم” هم کار آن است کارهای تولیدات به روز شود. الان در وضعیتی نیست چیزی که بتوانیم اعلام کنیم و بعداً پاسخگو باشیم اما حتماً در این حوزه برنامه ویژه داریم.