X

بایگانی فروردین 10, 1400

دفتر سینمایی

۲۵۱ فیلم ایرانی متقاضی جشنواره جهانی فجر! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در حالی که همچنان فرصت ثبت‌نام فیلم‌های ایرانی در جشنواره جهانی فیلم فجر باقی است، تاکنون بیش از ۲۵۰ فیلم درخواست حضور در این رویداد سینمایی را تکمیل کرده‌اند.

به گزارش سینماپرس، صاحبان ۲۵۱ فیلم ایرانی تا پایان هفته اول فروردین ماه فرم درخواست حضور در جشنواره را تکمیل کرده‌اند؛ این فیلم‌ها شامل آثار کوتاه، مستند و داستانی می‌شود.

۱۵۴ فیلم کوتاه و ۹۷ فیلم بلند مستند و داستانی، مجموع ۲۵۱ فیلم متقاضی حضور در جشنواره را تشکیل می‌دهند. از میان ۹۷ فیلم بلند، ۶۸ اثر فیلم بلند داستانی و ۲۹ فیلم، مستند است.

همان‌طور که پیش از این در خبرها اعلام شده بود مهلت ثبت‌نام فیلم‌های ایرانی برای حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر تا روز ۱۷ فرودین‌ماه ۱۴۰۰ تمدید شده است و آخرین زمان ارائه نسخه فیزیکی آثار نیز ۲۱ فروردین است.

دبیرخانه بخش فیلم‌های ایرانی جشنواره در ایام نوروز هم به مدت سه روز نسخه‌های فیزیکی آثار را دریافت کرد.

متقاضیان حضور در جشنواره با مراجعه به سایت جشنواره به آدرس www.fajriff.com امکان ثبت درخواست برای حضور در این رویداد را دارند.

سی‌وهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر ۵ تا ۱۲خرداد ۱۴۰۰ به دبیری محمدمهدی عسگرپور نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده سینما در تهران برگزار می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«جشنواره تئاتر فجر» نه متکی به سند بالا دستی برای توسعه تئاتر ملی بوده است و نه تاثیرگذار در تربیت و آموزش عمومی تئاتر! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: شکرخدا گودرزی (کارگردان تئاتر) در یادداشتی سال گذشته را یکی از سخت‌ترین سال‌های تئاتری ایران عنوان کرد و نوشت: سال ۱۳۹۹ یکی از سخت سال‌هایی بود که بر تئاتر ایران گذشت، سالی که به نوعی شاید بتوان آن را سال خشکسالی تئاتر ایران نامید.

به گزارش سینماپرس، شکرخدا گودرزی (کارگردان تئاتر) در یادداشتی نوشت: در حافظه‌ی تاریخی تئاتر ما سال‌هایی هست خصوصا در سال‌های اولیه پس از انقلاب که در آن تئاتر به نوعی با بن بست مواجه شد، دانشگاه‌ها به خاطر انقلاب فرهنگی تعطیل شد. جنگ سایه‌ی منحوس خود را بر روی شهرها گسترده بود، کسانی هم که متولی هنرهای نمایشی بودند با کُلت کمری تردد می‌کردند و بسیاری از هنرمندان تئاتر یا اخراج شدند و یا تصفیه شدند، اداره تئاتر دیگر آن اداره تئاتر قبل نبود، جامعه‌ی تئاتری هم نتوانسته بود خودش را با توقعات روز هماهنگ کند و از آن جایی که ما سابقه‌ی اجرای تئاتر در شرایط دشوار نداشتیم. و از آن جایی که اتکای تئاتر اندیشمند ما به دانشگاه بود به غیر از چند گروه تئاتری که چمدان‌هایشان را بسته بودند و در جبهه‌ها، و برخی میادین و پایگاه‌های اعزام رزمنده، نوعی تئاتر خیابانی اجرا می‌کردند، بقیه تئاتر تعطیل بود.

حمید سمندریان رستوران باز کرده بود و گروهی از بهترین بازیگران گروه تئاتر پاسارگاد از جمله احمد آقالو و هما روستا و برخی دوستان دیگر، در رستوران حمید سمندریان گارسون بودند. برخی به مسافرکشی و میوه‌فروشی و شغل‌های خدماتی مشغول شدند. به تعبیر ساده تئاتر، یا به گنجایش چمدانی بود، یا در محاق!

اما با این همه دشواری آرام آرام تیاتر خودش را از خواسته‌های جناحی رهانید و گاه به گاهی شاهد اجراهای درخشاتی بودیم و تیاتر داشت جان می‌گرفت که در اواخر سال ۱۳۹۸ کرونا از راه رسید و جان، نیمه جان تئاتر را گرفت.

سال ۱۳۹۹ سال بد یمنی برای تئاتر ما بود! سالی که اهالی تئاتر در آن رنج کشیدند، بسیاری از همراهان خود را از دست دادند و نتوانستند نتیجه‌ی زحمات خود را با مخاطب محک بزنند!

یارانی که از دست رفتند بهترین‌های تئاتر بودند. چنانکه سرودن مرثیه برای عباس جوانمرد، پرویز پورحسینی، اکبر کریمی مبارکه، محمدعلی کشاورز، سیروس گرجستانی، کریم اکبری مبارکه، صدیقه کیانفر، مسعود سمیعی، بهمن مفید، میلاد حاجی زاده، حمید حبیبی فر، ناصر ایزد فر، محمد اسدی، حمید صفایی، رضا لنکرانی، محمدرضا الوند و عمری می‌خواهد به قدمت بشر…

سالی که سپری شد بسیار اسفناک بود برای هنر ایران زیرا ستاره‌های پر فروغی چون محمدرضا شجریان، اکبر عالمی، خسرو سینایی، نجف دریابندری و جمع کثیری از بزرگان و استادان هنر را از دست دادیم که مرگ هر کدام از این ستارگان برای زمستان شدن کشوری، به تنهایی بس بودند!

نه تنها عزیزانمان را از دست دادیم بلکه دیدارمان با مخاطبان نیز با مشکل مواجه شد، سالن‌های تئاتر تعطیل شدند و اهل حرفه سرگردان و به دنبال لقمه‌ای نان!

طلب لقمه‌ای نان، یا کرایه‌ای که تاخیر شده بود اقساطی که پرداخت نشدند همه وهمه جامعه تئاتری را با مشکلی دو صد چندان مواجه کرد! من افرادی را در تئاتر می‌شناختم که نه تنها برای نان شبشان محتاج بودند بلکه آموزش و تربیت فرزندانشان نیز که از الویت‌های هر زندگی محسوب می‌شود، بت مجازی شدن آموزش و نداشتن لوازم اولیه، لپ تاپ، نت بوک، تبلت یا گوشی‌های هوشمند از آموزش محروم شدند و برخی از همکاران نتوانستند سهم آموزش کودکانشان را بپردازند. برخی از همکاران برای اینکه توقعات صاحبخانه را برآورده کنند، برایشان گلریزان کردند و برخی دیگر زندگی‌هایشان پر از تلاطم و جدایی شد.

با تعطیلی درازمدت سالن ها، کار به اعتراض کشید و جامعه‌ی تئاتر برای اولین بار در اعتراض به بی‌توجهی مسئولین یکپارچه نامه‌ای نوشتند و برای تحویل دادن آن جلوی مجلس رفتند و مذاکراتی صورت گرفت که هنوز جوابی روشنی دریافت نکرده‌اند. ولی نفس حرکت به خودی خود ارزشمند است. هرچند در تاریخ نئاتر ایران مطالبه‌ی حقوق قانونی در حد نامه نوشتن و نهایتا ایستادن مقابل تئاتر شهر و یا مرکز هنرهای نمایشی مسبوق به سابقه است اما این حرکت در نوع خود گامی نسبتا بلند برای دستیابی به حقوق قانونی محسوب می‌شد. تلاش دیگری که در اواخر سال به نتیجه رسید، قرار گرفتن تئاتر در تعریف وزارت کار و نامیده شدن آن به عنوان یک شغل بود، هرچند این اتفاق، ماحصل رایزنی‌های زیادی بود که طی سال‌های قبل صورت گرفته بود ولی این حرکت (همدلی دسته جمعی صنفی) تا حدود زیادی به آن سرعت بخشید و تئاتر در مشاغل وزارت کار ثبت شد. که این مساله در سال ۹۹ تنها خبر مسرت‌بخشی بود که زخم‌های جامعه‌ی تئاتری را تا حدودی التیام بخشید.

مساله‌ی دیگری که در سال ۹۹ بی‌رمق و لنگان شکل گرفت جشنواره تئاتر فجر بود. جشنواره‌ای بی‌خطر، کم اثر و بدون استراتژی و برنامه. جشنواره‌ای که باید انجام می‌گرفت تا ردیف بودجه‌اش سوخت نشود و به خزانه خالی دولت برنگردد. برنامه‌ای که لاجون و کم رمق برگزار شد و به قول دبیر آن فاقد اساسنامه اجرایی ست و دبیر جشنواره که برای دومین سال متوالی به دبیری این رویداد هنری انتصاب شده است امیدوار است اگر نتوانند اساسنامه‌ای برای برگزاری جشنواره فجر بنویسند لااقل یک شیوه نامه یا آیین نامه تدوین کنند.

نزدیک به چهل دوره جشنواره برگزار شده است هنوز آیین نامه یا شیوه نامه هم ندارد یعنی هر کس برای خودش هرطور خواسته جشنواره را برگزار کرده است بدون توجه به استراتژی و چشم‌انداز مشخص!

در اصل برگزاری جشنواره تئاتر فجر نه متکی به سند بالا دستی برای توسعه تئاتر ملی بوده است و نه تاثیرگذار در تربیت و آموزش عمومی تئاتر، خصوصا زمانی که جشنواره به صورت بین‌المللی برگزار می‌شد، به غیر از چند نمونه آثار درخشان از تئاتر آلمان و لهستان و آخرین بار حضور یوجینیوباربا فقط و فقط صرف برگزاری مدنظر بوده است، نه دغدغه‌ی برگزاری جشنواره با چشم اندازی روشن که تئاتر ملی و بومی ما را ارتقا داده و راه‌های استفاده از میراث معنوی بومی را برای ارتباط با تئاتر جهان و کسب تجربه‌های جدید برای اهالی تئاتر با اتکا به سنن و میراث فرهنگی فراهم نماید. عدم شکل گیری چنین چشم اندازی در صحبت‌های دبیر جشنواره فجر و تدوین حداقل آیین نامه‌ی اجرایی تئاتر فجر خود بیانگر عمق فاجعه است. یعنی سال‌هاست که جشنواره برگزار می‌شده بدون چشم‌انداز و هدف‌گیری مشخص و تبیین مسیر و نداشتن برنامه‌ی مدون و مشخص و گام به گام برای رسیدن به اهداف مندرج در سندهای بالا دستی وجود نداشت.

البته بدیهی‌ست، نبود چنین اساسنامه و حداقل آیین نامه‌ای رابطه‌ی دولت و تئاتر را به درستی تعیین می‌کند و نشان می‌دهد حاکمیت تئاتر را نمی‌خواسته و از منظر آنان تئاتر همیشه به عنوان یک زائده بوده است که فقط بایستی، مجلس آرا می‌شده و در مناسبت‌های مختلف سفره‌ی سور و سوگ را تزیین می‌کرده است. وقتی هم سفره برچیده می‌شد دیگر نیازی به آن نبود.

سال ۹۹سال تنگی معیشت جامعه‌ی تئاتر بود. سالی که سالن‌ها یا تعطیل بودند و در بهترین حالت نیمه تعطیل که با یک سوم ظرفیت به حیات خود ادامه می‌دادند. پس تکلیف آن دو سوم چه می‌شود؟ زمانی که تئاتر صددرصد از ظرفیت مخاطب‌پذیری‌اش استفاده می‌کرد خانواده تئاتر برای تولید آثار فرهنگی محتاج حمایت دولتی بود حال که ظرفیت سالن‌ها به یک سوم رسیده است آیا حمایت دولتی سه برابر شده است تا آسیبی که کمبود مخاطب به اقتصاد تئاتر زده است، جبران کند!؟

حقیقتا خیر! زیرا بودجه محدود بود و حمایت نیز محدود و خیل بیکاران جامعه تئاتری و رایزنی‌های متعدد منجر به تخصیص سبدهای حمایتی در قالب هنر کارت و کالاهای غیرنقدی بود که این اندک، کفاف تمام نیازهای جامعه‌ی تئاتری را نمی‌داد، اما این خودش ضرب‌المثل، کاچی به از هیچی بود.

سال ۹۹ سال برچیده شدن و ورشکستگی سالن‌های خصوصی تئاتر بود و سالن‌ها یکی یکی که قادر به پرداخت هزینه‌های جاری، اجاره بهاء ملک و هزینه‌های جانبی مانند پول برق و آب و گاز و غیره وعدم پرداخت دستمزد عوامل را نداشتند، منجر به ورشکستگی و رکود کرد و بازار تماشاخانه‌های خصوصی تخته و نهایتا تعطیل شدند.

سال‌های قبل «حال» تیاتر تعریفی نداشت ولی سال ۹۹ «حال» تئاتر خراب‌تر از سال‌های پیش بود!

آخر سال هم که یک خبر آن را کامل کرد، می‌گویند گل بود به سبزه نیز آراسته شد. آقای جوادی یگانه معاون اجتماعی دستور داد سیاه در کاراناول نوروزی حذف شود زیرا تداعی نژادپرستی می‌کند!

چنین اظهارنظرهایی انیشتین را نیز گیج و منگ می‌کند. هابرماس و فوکو لنگ می‌اندازند و وتگینشتاین که نابغه‌ی‌عدم قطعیت است نیز اگر زنده می‌بود با چنین اظهارنظر مطمئنا یک بار دیگر جان به جان آفرین تسلیم کرد! چنین ابلاغیه‌هایی را از کجای جیبشان و با کدام منطق بیرون می‌آورند و با اطمینان به نفس منتشر می‌کنند!؟ آیا اینان تاریخ و فرهنگ این سرزمین را در حد مدرسه نیز خوانده‌اند!؟ انواع تمثیلی سیاه، از سوگ سیاووشان تا آیین‌های مهری و میترایستی و…

به راستی که در اظهارنظرهای تخیلی رو دست نداریم!

در آستانه‌ی ۲۷ مارس یا ۷ فروردین روز جهانی تئاتر هستیم. طبق اساسنامه یونسکو آنچه که موجب مودت ملت‌ها می‌شود و باید به آن توجه شود نمایش‌های بومی و ملی هر کشوری ست. سیاه بازی به عنوان یکی از قدیمی‌ترین سنن نمایش ایران قدمتی چند هزارساله دارد. که در متون کهن به آن اشاره شده است و در قصه‌ی ننه سرما عمو نوروز، عمو فیروز وجود دارد. به تدریج با ورود اسلام به ایران عمو فیروز به حاجی فیروز و عمو نوروز نیز به حاجی نوروز تغییر نام دادند…

بگذریم!

اما نکته‌ی اصلی این است که چرا ما از این تقارن شایسته یعنی ۷ فروردین با ۲۷ مارس روز جهانی تئاتر بیشترین استفاده را نمی‌بریم!؟

چون یاد داشت کنونی به بررسی تئاتر در سال ۹۹ می‌پردازد پرداختن به مساله‌ی روز جهاتی تئاتر را به زمان دیگری موکول می‌کنم.

نوروز باستانی خجسته باد!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اگر طی سال گذشته سینما و تئاترمان متضرر شد از سر بی برنامگی بود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر سریال «سر دلبران» گفت: تنها مدیوم موفق در سال گذشته تلویزیون بود، مردم به واسطه خانه نشینی پای تلویزیون بودند و خوشبختانه تولید آثاری مثل دادستان باعث شد تا آنها از زمانشان به خوبی استفاده کنند.

به گزارش سینماپرس، محمد کاسبی در گفت‌وگو با میزان، پیرامون فرارسیدن سال نو و عید نوروز گفت: خوشحالم که امسال می‌توانم بار دیگر بهار را تجربه کنم، متاسفانه سال گذشته تا حدی مشکلات بیماری کرونا گریبان همه را گرفته بود که همینکه می توانیم سر سفره هفت سین بنشینیم جای شکر دارد.  

وی در همین راستا ادامه داد: سال گذشته برای همه مردم سخت گذشت، بیماری کرونا بسیاری از دوستان را از ما گرفت، امیدوارم امسال به هر طریقی که می شود این بیماری ریشه کن شود تا دیگر شاهد اخبار تعداد آمار قربانیان بیماری کرونا نباشیم.  

***بازی در سریال «دادستان» اتفاق خوب من در سال ۹۹ بود

بازیگر سریال «دادستان» درباره فعالیت های خود در سال گذشته اضافه کرد: پیشنهادات زیادی برای بازی داشتم اما تمام وقتم به بازی در سریال «دادستان» مسعود ده نمکی گذشت، خوشبختانه اثر هم خوب از آب درآمد و مخاطب آن را دوست داشت.  

وی در همین راستا ادامه داد: شاید سال پیش کم کار بودم، اما وقتی یک بازیگر در یک کار خوب بازی میکند همان یک کار ارزش چندین اثر را برای او به همراه دارد، این اتفاقی است که برای من هم افتاد، سریال دادستان و همکاری با مسعود ده نمکی به عنوان یک کارگردان کاربلد تا حدی با ارزش بود که کم کاری یکساله ام جبران شد.

بیشتر بخوانید:

آخرین گفت‌وگوی «محمد کاسبی» پیرامون حضورش در سریال «دادستان» اینجا بخوانید

بازیگر سریال «سر دلبران» درباره برنامه خود برای گذران نوروز امسال تاکید کرد: من مسافرت در بهار را دوست دارم اما به دلیل ادامه شیوع بیماری کرونا امسال خانه می مانم، طی سالهای پیش هم اگر کار اجازه می داد و سر فیلمبرداری نمی بودم ترجیح می دادم به مسافرت بروم، بهار فصل زیبایی است و گشت و گذار در این فصل برایم جذاب است.  

وی در همین رابطه ادامه داد: حال که به خاطر وضعیت کرونا به مسافرت نمی روم ترجیح میدهم وقتم را با خانواده بگذرانم، کتاب بخوانم و گه گاه اگر فرصت بود فیلم تماشا کنم، به نظر من این روزها بهتری زمان برای کتاب خواندن است، فرصتی که شاید بعد از کرونا به واسطه اینکه همه ما دوباره مشغول کار می شویم پیش نیاید.  

***تنها مدیوم موفق در دوران کرونا تلویزیون بود

این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون درباره وضعیت سینما در سال گذشته اظهار کرد: سال گذشته سینمایی نداشتیم که بخواهم در مورد آن حرف بزنم، طبیعی است که وضعیت کاملا ناامید کننده و بغرنج بود، در اکثریت ماه های سال پیش سالنها تعطیل بودند و همین باعث ورشکستگی اکثریت سالن داران بود.  

اگر طی سال گذشته سینما و تئاترمان متضرر شد از سر بی برنامگی بود

وی در همین رابطه ادامه داد: در این میان سینما دو بار بازگشایی شد که به نظرم فرقی با تعطیلی آن نداشت، اکثر فیلمها نفروختند و تهیه کنندگان ضررهای مالی فراوانی دادند، تنها مدیوم موفق در سال گذشته تلویزیون بود، مردم به واسطه خانه نشینی پای تلویزیون بودند و خوشبختانه تولید آثاری مثل دادستان باعث شد تا آنها از زمانشان به خوبی استفاده کنند.

کاسبی با تاکید بر لزوم برنامه ریزی در بخش فرهنگی خاطرنشان کرد: اگر ما طی سال گذشته سینما و تئاترمان متضرر شد از سر بی برنامگی بود، کاش حالا که بیش از یکسال از کرونا گذشته مسئولین فرهنگی بالاخره به راهکاری برای مقابله با این بحران رسیده باشند.  

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حق بیمه سه ماه اول تمامی اعضای صندوق اعتباری هنر پرداخت می‌شود


وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جدیدترین توئیت خود از پرداخت حق بیمه و سرانه درمان تمامی بیمه‌شوندگان صندوق اعتباری هنر در سه ماه اول سال جاری همچون سال گذشته خبر داد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بازیگری هستم که برای بازی جدیدم بازی‌های قبلی را از ذهنم پاک می کنم و خودم را از گذشته خالی می‌کنم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی موزه سینما این‌بار میزبان مهدی هاشمی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون بود و از خاطرات و روند بازیگری خود گفت.

به گزارش سینماپرس، مهدی هاشمی در نشست تاریخ شفاهی موزه سینما با بیان اینکه در لنگرود به دنیا آمده است، گفت: تابستان‌ها از پدرمان می‌خواستیم ما را به چمخاله که دریا داشت ببرد تا شنا کنیم. از کودکی شناکردن را دوست داشتم.

وی با بیان اینکه در سال ۱۳۵۲ در رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد، ادامه داد: در دانشگاه با داریوش فرهنگ که از آبادان آمده بود آشنا شدم. این آشنایی برای من بسیار سازنده بود و من برای این دوستی همیشه از او تشکر می‌کنم. البته من و داریوش باهم تفاوت‌هایی هم داشتیم او بسیار بیرونی و چالاک و من گوشه گیر بودم.

هاشمی یادآور شد: در اردیبهشت سال ۵۸ که چهار ماه از انقلاب گذشته بود تئاتر «دایره گچی قفقازی» نوشته برتولت برشت را تمرین می کردیم که داریوش فرهنگ کارگردانی آن را برعهده داشت و فاطمه معتمدآریا، گلاب آدینه و سوسن تسلیمی در آن بازی می‌کردند و من هم نقش آزداک را داشتم. نمایش بسیار مهمی بود و در تالار وحدت روی صحنه رفت. فرح اصولی هنرمند نقاش که بعدها همسر زنده یاد خسرو سینایی شد به او گفت بازی من را در این نمایش ببیند و بعد از آن از من تست گرفتند و فیلم «زنده باد …» اولین فیلم سینمایی من شد.

وی با تشکر از علی رفیعی، کیانوش عیاری، بهرام بیضایی و داریوش فرهنگ بیان کرد: کارگردان‌ها هر کدام تفکر و سلیقه خود را دارند و من بازیگری هستم که برای بازی جدیدم بازی‌های قبلی را از ذهنم پاک می کنم و خودم را از گذشته خالی می‌کنم و در اختیار کارگردان جدید قرار می دهم. من معتقدم یک بازیگر باید تا جایی که می‌تواند مَنیت را از خود دور کند و مَنیت خود را مطلق نکند زیرا این امر بازیگر و دیگران را در درازمدت در سیاست، هنر و زندگی نابود می‌کند.

هاشمی ادامه داد: در کمدی از یک حدی بیشتر خجالت می‌کشم بازی کنم و برای بازی‌هایم در نقش‌های کمدی حد و اندازه می گذارم و به همه کارگردان‌ها هم گفتم که اگر از حد تعیین شده بازی بخواهند باید سراغ جری لوئیس بروند.

وی درباره همکاری‌اش با کیانوش عیاری نیز توضیح داد: من سه همکاری با عیاری داشتم که ۲ سریال «روزگار قریب» و «هزاران چشم» (که نقش یک نابینا را داشتم) و فیلم سینمایی «خانه پدری» که یک حرف اساسی تاریخی را بیان می‌کند. در این فیلم بچه به کمک پدرش خواهرش را دفن می‌کنند و زمانیکه پدر پیر می‌شود و جنازه را دوباره می‌بیند که فقط یک دسته مو باقی مانده است قلبش می‌گیرد و بی‌هوش می‌شود.

هاشمی یادآور شد: یادم می‌آید یکبار از عزیز ساعتی عکاس بزرگ و فیلمبردار خوب سینمای ایران که در چند فیلم باهم همکاری داشتیم سوال کردم که چندین دهه است باهم همکاری داریم، نظرت درباره من چیست؟ و او در جواب به من گفت در این اوضاع بهم ریخته که هر لحظه ممکن است زندگی یک هنرمند قطع شود از اینکه خودت را با ورزش، روحیه شاد و اخلاق خوب تا اینجا رساندی و توانستی با کارگردان‌های خوب کار کنی، خوشحال باش.

وی با بیان اینکه خیلی طرفدار شادی است، افزود: خداوند بزرگ ما را برای شادی آفریده است که شاید به هزاران دلیل شادی روز به روز کمتر شود اما من همیشه سعی دارم شادیت بدوی را در خودم حفظ کنم.

هاشمی با بیان اینکه رانندگی کامیون و ترانزینت را خیلی دوست داشته است، گفت: رانندگی شغلی است که آدم را به هیچ‌جا وصل نمی‌کند و آدم در اختیار تنهایی خود است. بازیگری من را به سمت جمع برد و خیلی خوشحال هستم از اینکه این اتفاق افتاد.

وی در پایان گفت: در دودناک‌ترین فضاها سعی کنید یک روزنه ای به سمت روشنی و پاکیزگی پیدا کنید و به دنبال آن بروید. اینکار می تواند با ورزش و خواندن شعرهای تعالی دهنده از بزرگانی همچون حافظ، مولانا و سعدی و … باشد. در کشورمان گنجینه‌های وجود دارد که می‌توانیم با درون پاکیزه‌مان با آلودگی‌های بیرون مبارزه کنیم.

این گفتگو ۲ ساعت به طول انجامید که نسخه کامل آن در بخش تاریخ شفاهی آرشیو موزه سینمای ایران نگهداری می‌شود.

موزه سینمای ایران به عنوان مجموعه ای فرهنگی و تاریخی که روایتگر سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف می داند نظرات و دیدگاه‌های سینماگران باتجربه و پیشکسوت را جمع آوری کرده تا نسل‌های آینده با نگاه و مسیر زندگی و نحوه خلق وشکل گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.

انتشار این مطالب به معنای تایید و یا رد نظر اشخاص نیست و صرفا جنبه پژوهشی و ضبط تاریخ شفاهی داشته و هدف پرداختن به سرگذشت و تاریخ سینمای ایران است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

به شدت دلتنگ حضور در عرصه سینما و بازی در آثار سینمایی هستم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر سریال «برادر جان» گفت: چندین پیشنهاد تازه برای بازی دارم، اما منتظرم تا ببینم در ادامه امسال وضعیت کرونا به چه سمتی می‌رود، اگر ببینم که این بیماری کمرنگ شده و انشالله ریشه کن می‌شود من هم بار دیگر جلوی دوربین خواهم رفت.

به گزارش سینماپرس، جلیل فرجاد در گفت‌وگو با میزان، پیرامون فرارسیدن سال نو و نوروز ۱۴۰۰ گفت: من هم به نوبه خود فرارسیدن سال نو و رسیدن نوروز را به تمامی مردم ایران و همچنین تمامی هنرمندان سرزمینم تبریک می‌گویم و امیدوارم سالی سرشار از شادکامی داشته باشند.

وی در همین راستا ادامه داد: آرزو می‌کنم سال جدید برای همه سالی خوب، پر از شادی و سلامتی باشد. امیدوارم در سال جدید شاهد اتفاقات تلخی که بیماری کرونا در سال گذشته برایمان رقم زد نباشیم. تمام آرزوی من این است که شب عید خانواده با خوشی و عشق در کنار هم باشند و دیگر هیچ عزیزی را به دلیل بیماری کرونا از دست ندهند.

***برای بازیگری منتظر پایان کرونا می‌مانم

بازیگر سریال «برادر جان» درباره فعالیت‌های خود در عرصه بازیگری اضافه کرد: چندین پیشنهاد تازه برای بازی دارم، اما منتظرم تا ببینم در ادامه امسال وضعیت کرونا به چه سمتی می‌رود، اگر ببینم که این بیماری کمرنگ شده و انشالله ریشه کن می‌شود من هم بار دیگر جلوی دوربین خواهم رفت.

وی در همین رابطه ادامه داد: سال گذشته هم پیشنهاداتی برای ایفای نقش در سینما و تلویزیون داشتم منتها ترجیح دادم در این سن و سال ریسک بازیگری در شرایط کرونایی را انجام ندهم. می‌توان گفت اکثریت وقت من در سال ۹۹ به خانه نشینی گذشت. شاید بازی نکردم، اما آن قرنطینه ناخواسته خوبی‌هایی همچون بیشتر کنار خانواده بودن را برایم به همراه داشت.

بازیگر فیلم «جان سخت» درباره بازیگرانی که در دوران کرونا به فعالیت خود ادامه داده اند افزود: به هیچ وجه بر هیچکدام از این بازیگران نقدی وارد نیست، معیشت بازیگران مسئله مهمی است و وقتی این حرفه را به عنوان یک شغل نگاه کنیم تنها با فعالیت در آن می‌توان زندگی را گذراند. بدون شک تمامی این بازیگران از خطرات بازیگری در دوران کرونا اطلاع دارند، اما شرایط به نحوی است که مجبورند جلوی دوربین بروند، امیدوارم با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی سر صحنه فیلمبرداری حاضر شوند تا خدایی ناکرده خطری سلامتی آن‌ها را تهدید نکند.

***سالهاست از سینما دور شده ام و دلتنگش هستم

بازیگر فیلم «جان سخت» دلیل غیبت طولانی مدت خود در سینما را اینگونه مطرح کرد: به شدت دلتنگ حضور در عرصه سینما و بازی در آثار سینمایی هستم. سالهاست از سینما دور شده ام و دلتنگ این هستم که بار دیگر تصویر خود را بر پرده سینما ببنیم.

وی در همین راستا افزود: بارها و بارها گفته‌ام چرا از سینما دور شده ام و غایبم، به همین دیگر دوست ندارم در مورد وضعیت بازیگری سینما نظر بدهم، زیرا دیگر برای من هیچ اهمیتی ندارد. اگر کار خوبی پیشنهاد شود بازی می‌کنم و اگر نشود بازی نمی‌کنم. من نمی‌توانم دنبال نقش بروم و هر روز در هر دفتر سینمایی به دنبال حضور در آثار باشم. من به هیچ وجه برای بازی در سینما التماس کسی را نمی‌کنم.

این بازیگر پیشکسوت سینما با اشاره به وجود رابطه در سینما تاکید کرد: متاسفانه برای بازیگران پیشکسوت و نسل میانی سینما نقش خوب نوشته نمی‌شود و طبیعتاً وقتی نقشی خوب نباشد ترجیح می‌دهم در خانه بمانم تا در آن نقش بازی کنم. یک زمانی بود که از ما برای حضور در آثار سینمایی دعوت می‌شد و ما برای بازی حق انتخاب داشتیم، اما در حال حاضر روابط، خودی و ناخودی و برخی اتفاقات باعث شده تا فقط برخی امکان حضور در سینما را داشته باشند.

فرجاد خاطرنشان کرد: در حال حاضر شرایط روحی خوبی برای بازی ندارم و ترجیح می‌دهم که کاری را قبول نکنم. نقش‌های پیشنهادی اینقدر کوچک هستند که برای من بازیگر هیچ انگیزه‌ای برای کار باقی نمی‌گذارند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«شنای پروانه» سرانجام به «اکران آنلاین» رفت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت و تهیه کنندگی رسول صدرعاملی اکران آنلاین می‌شود.

به گزارش سینماپرس، «شنای پروانه» فیلم تحسین شده جشنواره فجر سال ۹۸ که علی‌رغم همه پیشبینی‌ها برای فروش قابل توجه به دلیل گسترش شیوع ویروس کرونا مسیرش دچار چالشهای زیادی شد و هرچند نسبت به شرایط کلی  و رکود سالنهای سینما از همه فیلمهایی که در سال ۹۹ اکران شدند بیشترین آمار تماشاگر  را به خود اختصاص داد اما بالاخره  این فیلم فردا چهارشنبه یازدهم فروردین ساعت ۱۶ از طریق پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا به صورت آنلاین اکران خواهد شد.

محمدصادق رنج کشان سرمایه گذار فیلم بوده و سید مازیار هاشمی به عنوان مجری طرح در «شنای پروانه» حضور داشته است.
 نویسندگی فیلم را محمد کارت، حسین دوماری، پدرام پورامیری بر عهده داشته اند.

جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی، علی شادمان، مهدی حسینی‌نیا، مه‌لقا باقری، ایمان صفا، بهروز پناهنده، ناهید مسلمی،   نادر شهسواری، روح الله مهرابی، نیلوفر شهفری، محمد مطهری پور با معرفی آبان عسکری و هنرمندی پانته‌ آ بهرام و حضور افتخاری علیرضا داودنژاد در فیلم به ایفای نقش پرداخته ‌اند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پوستر هفته هنر انقلاب منتشر شد/ آغاز برنامه‌ها از ۱۸ فروردین


پوستر هفته هنر انقلاب اسلامی که برنامه‌های آن از ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ آغاز می‌شود، منتشر شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برگزیدگان سومین جشنواره عکس «هشت» معرفی شدند


اسامی برگزیدگان سومین دوره جشنواره عکس «هشت» همزمان با ولادت حضرت مهدی (عج) اعلام شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برخی تا می‌گویم «دشمن» ناراحت می‌شوند/«دشمن» در کمین جوانان ماست تا آنها را مایوس و منحرف کند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: متن بیانات امام خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی چهار هزار شهید استان یزد که در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ برگزار شده بود، صبح امروز در محل برگزاری این همایش منتشر شد.

به گزارش سینماپرس، امام خامنه‌ای در این دیدار، با تحسین برنامه‌های زیبا و ابتکاری کنگره شهدای یزد مانند کاشت نهال، تهیه‌ی جهیزیه، درمان رایگان، تهیه‌ی بسته‌های معیشتی و فرهنگی، ختم قرآن و نامگذاری موالید به نیابت از شهیدان، مردم یزد را اهل ابتکار خواندند و افزودند: در دفاع مقدس نیز یزدی‌ها ابتکارهای زیادی همچون کَندن کانالهای زیرزمینی در عملیات با استفاده از هنر حفر قنات و یا ایجاد خیاط‌خانه‌های پرشمار و مشارکت زنان در تهیه لباس برای رزمندگان از خود نشان دادند.   رهبر انقلاب اسلامی، برگزاری اربعین شهدای قیام تبریز بوسیله مردم یزد در ۱۰ فروردین ۵۷ را نمونه‌ای دیگر از نقش‌آفرینی عظیم یزدی‌ها در مقاطع حساس برشمردند و گفتند: البته نقش شهید صدوقی در تحولات انقلاب و رهبری حرکت مردم یزد و همچنین در دوران دفاع مقدس فراموش‌نشدنی است و پس از ایشان نیز مرحوم خاتمی با سلامت نفس همان راه را ادامه دادند.   ایشان با تأکید بر زنده نگه داشتن پیام شهیدان، خاطرنشان کردند: شهیدان در عالم بزرخ، زندگی مخصوصی دارند و پیام مهم آنها به کسانی که راهشان را ادامه دهند، بشارت به در امان بودن از ترس و اندوه است.   حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این پیام امیدآفرین را در نقطه‌ی مقابل وسوسه‌های دنیاطلبان دانستند و افزودند: انگیزه‌ی شهیدان از حضور در میدان جهاد همچنان‌که در وصیت‌نامه‌های آنها موجود است، حمایت از انقلاب، امام بزرگوار، حجاب، دفع شرّ دشمن و هموار شدن راه نظام برای دستیابی به اهداف آن بود که باید مراقبت کرد این آرمانها به‌دست برخی افراد نفی و مخدوش نشود.   رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به وجود هزار شهید دانش‌آموز در بین شهدای یزد، گفتند: چهره‌های پر افتخار شهیدان باید به جوانان معرفی شود تا دانش‌آموزان امروز از هنر و کار بزرگ نسل قبل از خود آگاه شوند.   ایشان با اشاره به برنامه مستمر دشمن برای مأیوس یا منحرف کردن جوانان از خط انقلاب، تأکید کردند: نباید اجازه داد وسوسه دشمن در جوانان اثر بگذارد و آنان را به خدمت بگیرد.   حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با تأکید بر ثبت خاطرات والدین و همسران شهدا افزودند: خصوصیات و فضای خانواده‌هایی که فرزندان خود را با این انگیزه و ایمان بالا پرورش دادند، باید ثبت شود.   رهبر انقلاب اسلامی در پایان با ابراز تأسف از افرادی که زیر سایه جمهوری اسلامی و به برکت مجاهدت شهیدان و رزمندگان در امنیت و آزادی زندگی، اما بر خلاف اهداف آن خونهای پاک فعالیت می‌کنند، گفتند: در مقابل این تلاشها، کار و تلاش در راه حق و شهیدان را مضاعف کنید.

مشروح بیانات امام خامنه‌ای به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّه الله فی الارضین.

خیلی خوش‌آمدید. هر جایی که یاد شهیدان، نام شهیدان در آن مطرح بشود، برای امثال ماها که محروم از فیوضات عالیِ نازل‌شده‌ی بر آنها هستیم، شیرین و مطلوب خواهد بود. ان‌شاءالله که خداوند به شماها توفیق بدهد.

تقدیر از ابتکارات جالب مادّی و معنوی برای بزرگداشت شهدای استان

 بسیار کار خوبی کردید که این بزرگداشت را با این شکل، با این فلسفه و مبنائی که آقایان بیان کردند تشکیل دادید. بنابراین بنده از همه‌ی دست‌اندرکاران این بزرگداشت و از همه‌ی کسانی که در این کار سهیم بودند صمیمانه تشکّر میکنم؛ بخصوص که این کاری که شما شروع کردید و انجام دادید، با ابتکارات بسیار جالب و زیبایی همراه است؛ همین مسئله‌ی چهل خدمت به نیابت از ارواح طیّبه‌ی چهار هزار شهید که شما مطرح کرده‌اید و اینها را در سطح استان گسترش داده‌اید، کار بسیار زیبا و پُرمعنا و مفیدی است که انجام داده‌اید؛ که تفصیل این چهل خدمت را جناب آقای ناصری بیان کردند. بنده هم برای اینکه این حرف منتقل بشود و منعکس بشود در فضای عمومی کشور، یک اشاره‌ای میکنم.

این چهل خدمت انواع و اقسام خدمات را شامل میشود؛ شما از غرس چهار هزار نهال بگیرید تا تهیّه‌ی جهیزیّه‌ی کامل، تا ایجاد ازدواج آسان، تا نام‌گذاری موالید -که این جزو مسائل مهمّی است که فعلاً خیلی‌ها به آن توجّه ندارند، امّا مسئله‌ی نام‌گذاری موالید، یکی از مسائل مهمّ فرهنگی کشور است، که یک حرکت نادرستی در این زمینه وجود دارد و شما در مقابل آن حرکت در واقع ایستاده‌اید- تا درمان رایگان تا بسته‌های معیشتی، تا بسته‌های فرهنگی، و تا چهار هزار ختم قرآن؛ یعنی همه چیز؛ از مسائل محسوس و مادّی و مربوط به متن زندگی گرفته تا مسائل معنوی و عروج معنوی مثل زیارت عاشورا و ختم قرآن و مانند اینها؛ این ابتکار بسیار برجسته‌ای است. یزدی‌ها اهل ابتکارند؛ این یکی از مهم‌ترین و زیباترین ابتکاراتی است که شما در این زمینه انجام داده‌اید.

سابقه‌ی ابتکارات یزدی‌ها در زمان جنگ

 در جبهه هم همین‌ جور بود، در جبهه هم ابتکارات یزدی‌ها را همه دیدند؛ بنده بعضی را دیدم، بعضی را هم شنیدم؛ مثلاً فرض کنید که از هنر حفر قنات یزد استفاده‌ کردن و کانال‌هایی زیر زمین درست ‌کردن برای نیاز رزمندگان، یا از زنان فعّال خانه‌دار در داخل یزد برای [خدمت در] خیّاط‌خانه استفاده کردن. خیّاط‌خانه‌های وسیعی در یزد ایجاد شد؛ اوّل در یک مرکز، بعد گسترش پیدا کرد و مرحوم شهید صدوقی(۳) (رضوان ‌الله ‌علیه) تشویق کردند، تقدیر کردند، این کار رواج پیدا کرد که اینها لباس برای رزمندگان فراهم میکردند، تهیّه میکردند و میفرستادند به جبهه. یا در خودِ پادگان یا اردوگاهِ تیپّ الغدیر که بنده [هم] رفتم، یک حمّام ساخته بودند -که بنده داخل آن حمّام رفتم- مثل حمّامهای خیلی خوب شهری: دوشهای متعدّد، سربینه‌ی(۴) حمّام؛ اینها کارهای ابتکاری است، یعنی چیزهایی که انسان جاهای دیگر اینها را مشاهده نمیکرد؛ حالا کار نظامی و خط‌شکنی و مانند اینها به جای خود محفوظ. یزدی‌ها این [جور بودند]. قبل از انقلاب هم همین ‌جور؛ اندکی قبل از انقلاب، این نوحه‌ی معروفی که در یزد خوانده شد، ما در مشهد آن را گرفتیم و شنیدیم -یکی [بود که] جهرمی‌ها خوانده بودند، یکی یزدی‌ها خوانده بودند- مفاهیم و مسائل انقلابی را وارد نوحه‌ی سینه‌زنی کرده بودند و یک گسترش عظیمی به‌ وجود آورده بودند؛ کار بزرگی بود.

حقّ عظیم یزدی‌ها بر انقلاب

 یزدی‌ها حقّ عظیمی بر گردنِ خود انقلاب هم دارند و آن همین مسئله‌ی دهم فروردینی است که آقایان اشاره کردند. دهم فروردین در شرایط حسّاسی تشکیل شد؛ (۵) یعنی در تبریز کشتار شده بود، حرکت مردم سرکوب شده بود -البتّه قیام تبریز هم قیام فوق‌العاده‌ای بود- در یک چنین شرایطی یزدی‌ها جلسه‌ی اربعین تشکیل دادند و خودِ مرحوم شهید صدوقی شرکت کرد؛ البتّه مرحوم آقای فلسفی(۶) هم بود که منبر نرفت، آقای راشد(۷) و دیگران منبر رفتند و آن حوادث دردناک، امّا از یک نظر بهجت‌آفرین به وقوع پیوست که نشان‌دهنده‌ی حرکت عظیم مردم یزد بود. اینها چیزهایی است که مهم است.

نقش برجسته‌ی شهید صدوقی در رهبری مردم یزد

البتّه در این زمینه نقش شهید صدوقی نباید فراموش بشود؛ شهید صدوقی فقط یک روحانی فعّال نبود، یک رهبر بود؛ بنده این را از نزدیک در یزد مشاهده کردم. در همان حدود ماه‌هایِ مهر و آبان که بنده از تبعید برمیگشتم، از جیرفت آمدم رسیدم یزد و چند روز منزل آقای صدوقی ماندم، دیدم ایشان چه کار میکند؛ به معنای واقعی کلمه حرکت مردم را رهبری میکرد، فرماندهی میکرد، لحظه به لحظه تصمیم میگرفت؛ من در خانه‌ی ایشان از نزدیک شاهد بودم. البتّه از قبل هم شنیده بودم؛ وقتی در ایرانشهر یا جیرفت در تبعید بودیم، یزدی‌ها به خاطر آقای راشد که آنجا با ما بود می‌آمدند میرفتند، میگفتند وضع شهید صدوقی را؛ لکن آنچه من دیدم از نزدیک، به معنای واقعی کلمه ایشان رهبری میکرد در یزد؛ این نقش فوق‌العاده‌ی ایشان بود. البتّه در دوره‌ی جنگ تا ایشان حیات داشتند، همین حالت وجود داشت که جبهه بیاید، برود، تشویق کند؛ بعد از ایشان هم مرحوم آقای خاتمی(۸) (رضوان ‌ﷲ ‌علیه) با آن سلامت نفْسی که داشت، با آن حقیقتی که در ایشان بود و بنده با ایشان خیلی زیاد مأنوس بودم و از نزدیک می‌شناختم ایشان را، ادامه‌دهنده‌ی همان راه بود. خداوند ان‌شاء‌ﷲ درجات آنها را عالی کند.

شنیدن پیام شهدا؛ فلسفه‌ی برگزاری یادواره‌های شهدا

عزیزان من! یادواره‌ی شهدا برای شنیدن پیام شهید است. شهیدان پیام دارند برای ما، این پیام در قرآن نقل شده است؛ ما در حوادث روزمرّه‌ی زندگی، سرگرمی‌های گوناگون ضروری و غیر ضروری‌ای که ما را احاطه کرده و همین ‌طور جاذبه‌های مختلفی که [ما را] به اینجا و آنجا میکشاند، احتیاج داریم که پیام شهیدان را بشنویم؛ و این کنگره‌ها و این بزرگداشت‌ها میتواند حامل پیام شهید به ما باشد.

پیام شهدا: ۱) بیان مقام عظیم شهدا

 شهید هم پیامهای متعدّدی دارد؛ حالا اینکه قرآن -قول صادقِ حضرت حق (جلّ جلاله) – برای ما بیان میکند که «وَ لا ‌تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتًا بَل اَحیاء»، یک نکته این است که اینها زنده‌اند. خب در عالم برزخ خیلی‌ها زنده‌اند؛ اگر چنانچه زنده بودن شهدا هم از قبیل زنده بودن افراد دیگر بود، ذکر این لزومی نداشت که «اَحیاءٌ» بگوید؛ معلوم میشود این یک حیات خاصّی است، یک نوع زنده بودنِ مخصوص شهدا است: عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون؛ (۹) در محضر حضرت حقّ متعال قرار دارند و رزق الهی دائماً دارد به اینها میرسد؛ این مطلب اوّل: مقام باعظمت شهدا؛ که [البتّه] این در جواب منافقین است. در همان آیات قبل از این آیه در سوره‌ی آل‌عمران، منافقین میگفتند که «لَو کٰانوا عِندَنا ما مٰاتوا وَ ما قُتِلوا»؛ (۱۰) اگر این جوانها به میدان جنگ نمیرفتند، حالا زنده بودند؛ حالا هم گاهی می‌شنویم، که اگر فلان کار نمیشد، فلان کس زنده بود. قرآن میگوید این‌ جوری نیست که شما خیال میکنید: قُل فَادرَءوا عَن اَنفُسِکُمُ المَوت؛ (۱۱) اگر شماها ماندن را وسیله‌ی زنده ماندن میدانید، خب پس خودتان نمیرید؛ شما که اینجا نشسته‌اید، کاری کنید که مرگ به سراغ شما نیاید. بعد میفرماید که اینها زنده‌اند، اینها اموات نیستند؛ مفهوم مرده و زنده در این آیه عوض شده. اینها اصلاً مرده نیستند؛ جسم اینها که زیر خاک دفن میشود، شما خیال میکنید اینها میّتند [لکن] اینها اموات نیستند، اینها زنده‌اند، اینها یک حیات برزخی [خاصّی دارند].

۲) شمول فضل و رحمت الهی بر شهدا

 یکی هم این است: فَرِحینَ بِما ءاتیٰهُمُ اللهُ مِن فَضلِه؛ [شادمانند به] آنچه خدای متعال به فضل و رحمت خود به اینها عنایت کرده؛ که [این فضل] بیش از استحقاق است. فضل یعنی آن زیادی‌ای که خدای متعال میدهد؛ شما که یک عملی انجام میدهید، خدا یک ثوابی برای آن معیّن کرده؛ این ثواب در مقابل این عمل است. فضل این است که علاوه‌ی بر آن ثواب، یک چیز دیگر هم به شما میدهند.

۳) خرسندی شهدا از دنباله‌روان‌شان به خاطر سرنوشت آنها

بعد آن وقت، پیام بعدی [این است] : وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون(۱۲) مستبشِرند -مستبشِر به کسی میگویند که یک بشارتی به او میرسد و او خرسند میشود، شاد میشود؛ این میشود مستبشِر- اینها میگویند ما برای شماهایی که به ما ملحق نشده‌اید و در راه ما هستید و حرکت شما به سمت هدف ما است، به خاطر آن سرنوشتی که منتظر شما است خوشحالیم، خرسندیم؛ آن سرنوشت چیست؟ اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛ شما بدانید که در آینده برای شما نه بیم وجود دارد، نه اندوه وجود دارد؛ [سرنوشت] شما که در راه ما دارید حرکت میکنید این است. ببینید این پیام شهدا به ما، پیام خیلی مهمّی است؛ یَستَبشِرونَ بِنِعمَهٍ مِنَ اللهِ  وَ فَضل؛ خدا به شما نعمت خواهد داد، خدا به شما فضل خواهد داد؛ وَ اَنَّ اللهَ لایُضیعُ اَجرَ المُؤمِنین؛ (۱۳) این حرکتی که شما دارید میکنید، پیش خدا پاداش دارد و خدا این پاداش را ضایع نخواهد کرد؛ اینها دارند به ما میگویند، دارند ما را تقویت میکنند، دارند به ما انگیزه میدهند، دارند ما را در این حرکت تشویق میکنند تا حرکت را محکم‌تر، قوی‌تر، مستدام‌تر، مستمرتر انجام بدهیم. خب حالا شما حرکتهای مؤمنانه انجام داده‌اید؛ چهار هزار، چهارصد، چهل کار مهم انجام داده‌اید؛ اینها همان چیزی است که شهدا را خوشحال میکند، و اینها مستبشِر به این حرکت شما هستند، بشارت کارهای شما آنها را خرسند و خوشحال میکند؛ مستبشرین.

خب این پیام شهدا است به من و شما تا بدانیم و حرکت را مراقب باشیم و از دُور نیندازیم و راه را ادامه بدهیم. این پیام شهدا درست نقطه‌ی مقابل آن پیامی است که دنیاطلبان به ما میدهند، وسوسه‌کنندگان به ما میگویند؛ وسوسه میکنند که «آقا چه فایده دارد؟ آخر چرا؟ چه کار دارید میکنید؟ چرا میروید؟»! درست نقطه‌ی مقابل آن، پیام این شهدای عزیز است.

تمجید از سلیقه ی خوب در کتاب‌سازی‌های شهدا

 خب من دیدم این کتابهایی را که اینجا گذاشته بودید؛ حالا مجال نگاه کردن که در این فرصت نبود و نیست لکن من عناوین کتابها را که نگاه کردم، و سلیقه‌ای را که در ظاهر کتاب و کتاب‌سازی به کار رفته بود، تحسین میکنم، خیلی خوب بود؛ عکس شهید را روی کتاب درج کردند و کتابها، کتابهای متعدّدی بود و تصویرهای خیلی خوبی دیدم اینجا نصب شده که همه‌ی اینها کارهای ابتکاری و کارهای خوبی است و کارهای دیگری که حالا آقایان اشاره کردند که انجام میگیرد.

لزوم تبیین هدف شهیدان برای رفتن به میدان جنگ: حمایت از انقلاب، امام و دین

 یک نکته را حتماً در این مجموعه‌ی کارها در نظر بگیرید و آن نکته، مسئله‌ی انگیزه‌ی شهیدان و هدف شهیدان است؛ [اینکه] شهیدان برای چه به میدان جنگ رفتند که به شهادت آنها منتهی شد؟ این مهم است. خب از نظر من و شما ممکن است واضح باشد؛ انگیزه‌ی آنها انقلاب بود، حمایت از امام بود، زنده نگه داشتن حرکت عظیم جمهوری اسلامی بود که دشمن میخواست آن را از بین ببرد و خاموش کند؛ لکن در این زمینه وسوسه صورت میگیرد، فلسفه‌بافی میکنند، حرف میزنند برای اینکه این را نفی کنند؛ این را تقویت کنید. هدفشان عبارت بود از حمایت از انقلاب، حمایت از امام، حمایت از دین؛ ببینید در بسیاری از این وصیّتنامه‌ها اسم مبارک امام هست، مسئله‌ی حجاب هست، مسئله‌ی انقلاب هست؛ اینها انگیزه‌ی آنها است. و آرمان آنها هم همین است که کشور و جامعه به هدفهای انقلاب اسلامی دست پیدا کند؛ آرمان آنها این است و میروند برای اینکه این کار انجام بگیرد؛ میروند در مقابل این دشمنی که آمده تا خطّ انقلاب را قطع بکند و نظام جمهوری اسلامی را که بر اساس این انقلاب است بر هم بزند، سینه سپر کنند و بِایستند و او را دفع کنند که توانستند، این کار را هم کردند و خودشان هم شهید شدند. این یک نکته است.

لزوم معرّفی همه‌ی شهدا و برجسته کردن آنها در چشم جوانان

 یک نکته‌ی دیگر معرّفی چهره‌های پُرافتخار این شهدا به جوانان است؛ خب، من دیدم حالا این نام شهدای بزرگ و برجسته وجود دارد؛ به اینها اکتفا نکنید. آن ‌طور که به من گزارش کردند، در بین شهدای یزد هزار شهید دانش‌آموز هست؛ یعنی از این چهار هزار شهید، هزار نفرشان شهدای دانش‌آموزند؛ این چیز خیلی مهمّی است. [طبق] آنچه به من گزارش کرده‌اند، میگویند متوسّط سنّ شهدای یزد ۲۳ سال است، یعنی حدود نصفِ از اینها سنّشان کمتر از ۲۰ سال بوده؛ نوجوان‌ترین شهید دفاع مقدّس یزدی است؛ یک بچّه‌ی دوازده سیزده ساله؛ اینها مهم است، اینها را برجسته کنید، اینها را نشان بدهید -هزار شهیدِ دانش‌آموز- تا دانش‌آموزِ امروز بفهمد که نسل قبل در این دوره و در این سنین چه هنر بزرگی انجام داده، چه کار بزرگی انجام داده؛ اینها چیزهای مهمّی است که باید به اینها توجّه کرد.

لزوم تلاش برای حفظ جوانها از وسوسه‌ی دشمن

 توجّه داشته باشید که دشمن -من که مدام تعبیر دشمن [را بیان] میکنم، یک عدّه‌ای ناراحت میشوند که چرا فلانی مدام میگوید دشمن؛ بله، باید تأکید کرد تا مردم فراموش نکنند که دشمنشان در کمین است- به‌ طور دائم دارد کار میکند برای اینکه جوانها را مأیوس کند، منحرف کند، از راه باز بدارد؛ آنهایی را که معتقد نیستند غرق در فساد کند، و آنهایی را که معتقدند منحرف و زاویه‌دارِ از خطّ انقلاب کند؛ دشمن دائم دارد برنامه‌ریزی میکند. خیلی از برنامه‌های دشمن برای ما -حالا شاید نه همه امّا خیلی‌هایش- گزارش میشود، ما میفهمیم، اطّلاع پیدا میکنیم؛ در مقابلش تلاش شما بایستی این باشد که جوانهایتان را حفظ کنید و میتوانید این کار را بکنید. نگذارید وسوسه‌ی دشمن در جوانها اثر بگذارد و بتواند آنها را سرد کند و در نهایت به خدمت بگیرد.

لزوم ثبت خاطرات والدین و همسران شهدا جهت روشن شدن فضای خانوادگی

 یک نکته‌ی دیگر هم مسئله‌ِی خاطرات والدین شهدا است. البتّه خیلی از والدینِ شهدای دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدّس متأسّفانه قبل از اینکه از آنها خاطراتی گرفته بشود از دنیا رفته‌اند لکن بعضی هنوز بحمدالله حیات دارند؛ یا پدر یا مادر. البتّه خاطرات همسران خیلی مهم است، آنها هم بایستی گرفته بشود و خوشبختانه بسیاری از آنها هستند، لکن خاطرات پدر و مادر شهدا بخصوص از این جهت مهم است که فضای داخلیِ خانواده‌ی شهیدپرور را برای ما تصویر میکند. این خانواده‌ای که سه جوانش شهید میشوند -اینجا الان چند کتاب درباره‌ی سه شهید و دو شهید هست؛ این خانواده‌ای که سه جوانش شهید میشوند: یک جوانش اوّل شهید میشود، بعد دوقلوها در یک روز شهید میشوند؛ در یک روز این دوقلوها به دنیا می‌آیند، در یک روز هم شهید میشوند- چه کار میکرد؟ چه جوری اداره میشد؟ پدر و مادر چه کار میکردند که این جور انگیزه و حرکت و هیجان در این جوانها به ‌وجود می‌آید که پا میشوند میروند جبهه؟ این مهم است، و به اینها باید توجّه کرد. خاطرات پدرها و مادرها [مهم است]. البتّه خاطرات همسرها هم بسیار مهم است؛ خصوصیّات خانوادگی و فضای خانوادگی جزو چیزهایی است که بایستی ثبت بشود.

لزوم تلاش مضاعف در راه حق

 متأسّفانه امروز کسانی هستند که در زیر سایه‌ی جمهوری اسلامی و به برکت مجاهدت همین شهیدان و رزمندگان و ایثارگران و امثال اینها دارند با امنیّت و آزادی زندگی میکنند و ۱۸۰ درجه بر خلاف خواسته‌های آنها و اهداف انقلاب کار میکنند و حرکت میکنند! اینها باید برای خودشان روشن کنند که جواب این خونهای پاک را چه جور خواهند داد. شما در مقابل، تلاشتان را در راه حق، در راه صحیح، در راه انقلاب مضاعف کنید.

ان‌شاء‌الله خدای متعال از شما راضی باشد؛ قلب مقدّس ولیّ‌عصر ان‌شاء‌الله از شماها راضی باشد و مشمول دعای ولیّ‌عصر (ارواحنا فداه) باشید؛ و ارواح طیّبه‌ی این شهدا ان‌شاء‌الله از شماها راضی باشند و شماها را دعا کنند؛ و ان‌شاء‌الله توفیقات الهی در کارهای بزرگ و مهمّی که در پیش روی ما و در پیش پای ما است و باید انجام بدهیم، نصیب همه‌ی ماها بشود. به مردم عزیز یزد هم از قول بنده سلام برسانید.

والسّلام علیه و علیکم و رحمهالله

۱) در ابتدای این دیدار حجّت‌الاسلام والمسلمین محمّدرضا ناصری‌یزدی (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه و امام جمعه‌ی یزد)، آقای محمّدعلی طالبی (استاندار یزد) و سرتیپ رضا پورشمسی (فرمانده سپاه الغدیر یزد و دبیر کنگره) گزارشاتی ارائه کردند.

۲) آیت‌ﷲ محمّد صدوقی (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان، امام جمعه‌ی یزد و سوّمین شهید محراب) که در ۱۱ تیر ۱۳۶۱ پس از اقامه‌ی نماز جمعه به دست منافقین به شهادت رسید.

۳) رخت‌کن

۴) در دهم فروردین ۱۳۵۷، مردم یزد در مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهدای تبریز که به دعوت آیت‌الله صدوقی برگزار شده بود، شرکت کردند که پس از  اتمام مراسم در خیابانها دست به تظاهرات زدند که با حمله‌ی نیروهای رژیم طاغوت به شهید و زخمی شدن جمعی از مردم منجر شد.

۵) حجّت‌الاسلام محمّدتقی فلسفی

۶) حجّت‌الاسلام محمّدکاظم راشدیزدی

۷) آیت‌الله سیّدروح‌الله خاتمی (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان و امام جمعه‌ی یزد)

۸) سوره آل‌عمران، آیه‌ی ۱۶۹

۹)  سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۵۶

۱۰) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۶۸

۱۱) سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۱۷۰

۱۲) سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۱۷۱

مشاهده خبر از سایت منبع