انتشار یک آلبوم به آهنگسازی همایون خرم/ وصیت پدر شنیدنی شد
آلبوم موسیقی «نازنگه» به آهنگسازی مرحوم همایون خرم از هنرمندان شناخته شده موسیقی ایرانی، تنظیم بابک شهرکی و خوانندگی رضا طیبی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
آلبوم موسیقی «نازنگه» به آهنگسازی مرحوم همایون خرم از هنرمندان شناخته شده موسیقی ایرانی، تنظیم بابک شهرکی و خوانندگی رضا طیبی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
سینماپرس: رادیو سلامت به مناسبت چهارم اردیبهشت ماه سالگرد ۸۱ سالگی رادیو ویژه برنامه ای را تدارک دیده که شامل آیتم های مختلف است.
به گزارش سینماپرس، سارا شریفی تهیه کننده ویژه برنامه سالگرد رادیو گفت: ویژه برنامه ای به مناسبت سالگرد رادیو آماده کرده ایم که چهارم اردیبهشت ماه از ساعت ۹ تا ۱۲ از رادیو سلامت پخش می شود. این برنامه شامل آیتم های متعدد است. می توان گفت برنامهای ترکیبی از چند برش تاریخی متاثر از تحولات اجتماعی و تاثیر آن بر رادیو (متناسب با آرشیو در اختیار) است و در طول برنامه بر اساس کنداکتور زمانی به یکی از این مقاطع پرداخته میشود. در طول برنامه ۲ راوی حضور دارند و تاریخچه شکل گیری رادیو در قالب روایت بیان میشود.
وی ادامه داد: همچنین در قالب بستههای صوتی (مینی فیچر، مستند کوتاه، ووکس پاپ) فرازهای مهم و تاریخی رادیو (اولینها در رادیو) به تصویر کشیده میشود. در این برنامه سیر رادیو از رسانه یک سویه به رسانهای تعاملی محور اصلی برنامه است.
شریفی یادآور شد: سایر بخشهای برنامه شامل گفتگو با سه نسل از شنوندگان رادیو، خاطراتی از پشت صحنه برنامههای رادیویی و خاطرات شنوندگان است. به فراخور هر بخش مهمانانی از پیشکسوتان رادیو به برنامه دعوت میشوند. مخاطبان هم در برنامه مشارکت دارند و خاطرات شان را از رادیو خواهند گفت.
این تهیه کننده با اشاره به آیتم های برنامه عنوان کرد: آیتم «سه نسل» به جایگاه رادیو و رسانه صدا محور در زندگی سه نسل می پردازد. آیتم «رادیو ترانزیستوری» به خاطراتی از پیشکسوتان رادیو اختصاص دارد. آیتم «یک قاچ رادیو» شامل طنز موقعیت از شنوندگان رادیو در ارتباط با برنامه های کارشناسی است. آیتم «اولین های رادیو» هم به اولین قصه صبح از رادیو، اولین نمایش رادیویی (جانی دالر)، اولین اعلام و اولین خبر اختصاص دارد. آیتم «شنیدنی ها» با محوریت برنامه های شنیدنی که در خاطره ها باقی است همچون «شب بخیر کوچولو»، «صبح جمعه با شما» و … اختصاص دارد. آیتم «رادیو و دفاع مقدس» هم به خاطراتی از نقش رادیو در سال های دفاع مقدس می پردازد.
گویندگان برنامه، سیما رستگاران و مسعود خواجه وند هستند و آلبرت کوچویی راوی برنامه است.
سینماپرس: پیمان جبلی معاون برون مرزی صداوسیما ضمن اشاره به بودجه اندک شبکههای این معاونت در سال گذشته، به تشریح اولویتها و برنامههای آتی خود پرداخت.
به گزارش سینماپرس، یکی از بخشهای مهم صداوسیما معاونت برون مرزی با حدود ۱۴ شبکه تلویزیونی و ۳۲ شبکه رادیویی است؛ شبکههایی که شاید مخاطب ایرانی کمتر پیگیر آنها باشد اما هر یک مخاطبان خود را از کشورهای مختلف دنیا با زبانهای متفاوت از عربی و انگلیسی تا فرانسوی و… هدف گرفته است و اساساً مخاطبی خارج از مرزهای جغرافیای ایران است.
بر تعداد این شبکهها سال به سال افزوده شده است و برای دورترین نقاط کره زمین دست به تولید محتوا میزند. رادیو «بنگلا» و «هوسا تی وی» دو نمونه از همین شبکههای رادیویی و تلویزیونی هستند که سالگرد افتتاح رادیو «بنگلا» به ۲۸ فروردین سال ۶۱ برمیگردد. همچنین در چند سال اخیر توسعه شبکههای تلویزیونی هم گسترش یافته است. «هوسا تی وی» شبکهای با پتانسیل مخاطب ۲۰۰ میلیونی و شبکه العالم سوریه که برای اولین بار یک شبکه تلویزیونی از طرف جمهوری اسلامی ایران در کشوری دیگر (سوریه) راه اندازی شد هر دو در روزهای پایانی فروردین سال ۹۸ آغاز کردند. غیر از این شبکهها که برای مخاطب غیرایرانی خوراک و محصول تولید میکند شبکههای دیگری هم در معاونت برون مرزی وجود دارد که برای مخاطب ایرانی آشناتر است شبکههایی مثل آیفیلم که با اینکه سریالهای تأمینی و پخش شده دیگر شبکهها را پخش میکنند اما اتفاقاً مخاطب بالایی هم دارند و گاهی آمار بینندگانشان از شبکههای اصلی تلویزیون هم بالاتر میرود و در رتبههای سوم و چهارم پرمخاطبها قرار میگیرند.
معاونت برون مرزی صداوسیما در سالهای اخیر با چالشهای مختلفی هم دست و پنجه نرم کرده است چالشهای مالی و مسدود شدن صفحات اجتماعی شبکههای مختلف برون مرزی و قطعیهای مختلف این شبکهها از روی ماهوارهها که باعث شد پیمان جبلی معاون برون مرزی صداوسیما چندین بار به صراحت از این مشکلات بگوید و حتی از ارگانها و نهادها بابت پرداخت هزینههای ارزی این شبکهها مطالبه کند.
در این گفتگو که با پیمان جبلی معاون برون مرزی صداوسیما انجام شد به رویکردها و مأموریتهای ویژه این معاونت پرداختیم و جبلی به بازخوردها و تأثیر راهاندازی این شبکههای رادیویی و تلویزیونی در نقاط مختلف جهان اشاره کرد.
بخش نخست این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* جناب آقای جبلی روزهایی را که پشت سر گذاشتیم همزمان بود با سالگرد افتتاح چند شبکه و خبرگزاری در معاونت برون مرزی، در ابتدا توضیحی بفرمائید که در حال حاضر چند شبکه فعال تلویزیونی و رادیویی در معاونت برون مرزی رسانه ملی برای مخاطبان غیر ایرانی برنامه تولید میکند؟
شبکههای برون مرزی صداوسیما در طول سالهای بعد از انقلاب اسلامی ایران رشد قابل توجهی داشتند و متناسب با فضای بینالمللی به ترتیب پا به عرصه وجود گذاشتند. ابتدای انقلاب اسلامی فقط تعداد بسیار محدودی رادیو وجود داشت که به زبان خارجی برنامه تولید و پخش میکرد که از آن زمان تاکنون مجموعه رسانهای برون مرزی به ۱۴ شبکه تلویزیونی و حدوداً ۳۲ رادیو در حوزه بینالملل افزایش یافت. این ۱۴ شبکه تلویزیونی شامل شبکه سحر با چهار کانال که به ترتیب زمان آغاز به کار آن عبارتند از: کانالهای اردو، آذری، بالکان و کردی. همچنین دو شبکه عربی برای مخاطبان عرب زبان به نامهای شبکه العالم و شبکه الکوثر.
شبکه انگلیسی زبان پرس تی وی، شبکههای آیفیلم به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، شبکه آیفیلم ۲ ویژه افغانستان، شبکه اسپانیولی زبان هیسپان تی وی و دو سال پیش نیز شبکه هوسا تی وی برای مخاطبان در آفریقا افتتاح شد که برنامههای این شبکه به دو زبان هوسا و انگلیسی برای مردم هوسا زبان در غرب آفریقا است.
در ماههای اخیر نیز تلویزیون اینترنتی پرس تی وی پخش آن به زبان فرانسوی به صورت ۲۴ ساعته شد و با احتساب این موارد ۱۲ شبکه به صورت برودکست و سه شبکه تلویزیونی هم به صورت اینترنتی در حال فعالیت هستند. در حال حاضر نیز در حال بررسی هستیم تا شبکههای اینترنتی برون مرزی که از قابلیت برخوردارند پخش آنها به صورت برودکست شود که البته با توجه به محدودیتهای بودجهای کاری بسیار سخت است ولی در حال بررسی هستیم تا امسال این امر محقق شود. خبرگزاری بینالمللی ایران پرس نیز عضوی از خانواده معاونت برون مرزی رسانه ملی است که در یکی دو سال اخیر فعالیت آن گستردهتر شده است. ضرورت ایجاد یک خبرگزاری تصویری مختص خارج از کشور به شدت احساس میشد زیرا خبرگزاریهای داخلی این نیاز را پوشش نمیدادند لذا این خبرگزاری تصویری بینالمللی تأسیس شد تا با ارائه تصاویر، گزارشها و پوششهای خبری و مناسبتی و موضوعی، ظرفیت بالای شبکهها در خدمت منافع کشور، فرهنگ، جامعه، تاریخ و اقتصاد و توانمندیهای جمهوری اسلامی ایران در دسترس مخاطبان و رسانههای جهان قرار دهد.
* ۲ سال پیش شبکهای با نام العالم سوریه در کشور سوریه راه اندازی شد که در واقع برای اولین بار یک شبکه تلویزیونی در خارج از مرزهای ایران شروع به فعالیت میکند. آیا بازخوردی از این فعالیتها در ۲ سال گذشته دارید؟
شبکه العالم سوریه اولین تجربه راه اندازی یک شبکه تلویزیونی در خارج از کشور است که تمام عوامل به جز مدیر شبکه از خود کشور سوریه هستند. در واقع اکثر عوامل تهیه و تولید برنامههای شبکه العالم سوریه یا از سوریه و یا از لبنان هستند. تولید محتوا و برنامهها بدون استثنا در سوریه و با رویکردهای مورد نظر ساخته میشود. این تولیدات با هدف تثبیت دستاوردهای جبهه مقاومت در سوریه شکل میگیرد، کشوری که حدود ۹ سال تحت فشار جبهه غربی- عربی- عبری بوده است تا از خط مقاومت خارج شود. با شکلگیری گروههای مسلح تروریستی مثل داعش و جبهه النصره که هدفشان سرنگونی رژیم و نظام حاکم بر سوریه بود که البته همه این فشارها با ایستادگی مردم و جبهه مقاومت خنثی شد. سوریه کشوری بود که با پایمردی فرزندان محور مقاومت به ویژه با نقش آفرینی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، داعش وجود خارجی خود را در آن به عنوان یک محل حاکمیت از دست داد.
این یکی از مهمترین دستاوردهای بزرگ جبهه مقاومت در عرصههای امنیتی، سیاسی، اجتماعی و غیره برای کشور سوریه است که ایران نقش مهمی در آن داشته است. این دستاورد حتی بعد از پایان جنگ و رسیدن سوریه به آرامش نیز باید حفظ شود و یکی از اهداف اصلی راه اندازی این شبکه تلویزیونی زنده نگه داشتن و بازخوانی این دستاورد و نیز نزدیک کردن دو ملت ایران و سوریه به یکدیگر بود.
البته شبکه بینالمللی العالم هم به فعالیت خود در گستره جهان عرب ادامه میدهد شبکهای که اولین تجربه جمهوری اسلامی در راه اندازی یک رسانه بینالمللی به معنای واقعی در تراز شبکههای بینالمللی معتبر است. اگرچه ما پیش از این شبکهها، شبکه سحر را هم داشتیم که در قامت یک رسانه ایرانی و البته با زبان غیرایرانی فعالیت میکرده و میکند اما تجربه راه اندازی العالم گامی بلند در راستای حضور رسانهای ِ خبری ِ بینالمللی ِ کشورمان بوده است. همه این توسعههای رسانهای در زمانی اتفاق افتاده و یا در حال رخ دادن است که امکانات مالی و غیره ما با دیگر شبکههای بینالمللی واقعاً قابل مقایسه نیست ولی با همه اینها با توجه به بازخوردهایی که گرفته میشود شبکههای برون مرزی مورد توجه و زیر ذره بین مخاطبانش است.
شبکه العالم به ویژه در کشورهای اطراف مثل سوریه، لبنان، به ویژه بحرین و یمن برد بسیار خوبی دارد. اگر چه ما امکان نظرسنجی میدانی نداریم ولی نظرسنجیهای محدود به عمل آمده جایگاه شبکه را به خوبی نشان داده است. معیار اندازهگیری و مخاطب سنجی ما عمدتاً میزان توجهی است که در فضای مجازی به شبکههای اجتماعی شبکه العالم بر روی سایت و سایر پلتفرمهای آن میشود. شبکه العالم در حال حاضر با ۶ میلیون عضو فیسبوک به نظر میرسد در رسانههای ایران در داخل و خارج از کشور رقمی قابل توجه و استثنایی است. به یک نکته هم باید توجه داشت که بالا رفتن رنگینگ شبکهها در شبکههای اجتماعی یا سوشیال مدیا در این پلتفرمها نیازمند استمرار کار و تداوم فعالیت است.
درواقع نیازمند نوعی ثبات هستیم درحالیکه صفحات اجتماعی شبکه العالم و سایر شبکههای برون مرزی بارها مسدود شده و یا در معرض محدودیت قرار گرفتهاند. بنابراین این آمار و ارقامی که درباره شبکه العالم و دیگر شبکهها وجود دارد با توجه به این عامل «مسدودیت ها» بیشتر باید فرض شود. اگر این مشکلات مربوط به فعالیت روی بسترهای اجتماعی نبود قطعاً این رقم بالاتر میرفت.
* تأسیس شبکه العالم سوریه به زمانی برمیگردد که هنوز سردار سلیمانی زنده بودند و اتفاقاً نقش مهمی هم در منطقه و سوریه در خنثی سازی داعش داشتند. میتوانید از مشاورهها و مذاکرههایی که برای تولید برنامه با حاج قاسم سلیمانی داشتید نکاتی را بیان کنید؟
یکی از دلایل اصلی راه اندازی شبکه العالم سوریه و یکی از عواملی که انگیزه ما را برای راه اندازی این شبکه چند برابر کرد تأکیدات شهید سردار سلیمانی برای حفظ دستاوردهای جبهه مقاومت بود. تعبیر ایشان این بود که خون فرزندان ما و رزمندگان جبهه مقاومت که برای تثبیت این جبهه و دستاوردها در سوریه، عراق و مناطق دیگر ریخته شده نباید به هدر رود و یا به تعبیر آن شهید بزرگوار ما بر گروههای تروریستی و دشمنان محور مقاومت غلبه کردیم و حالا در عرصه افکاری عمومی بقیه نباید روی این موج سوار شوند و بخواهند منطقه را در سمت و سویی مخالف با اهداف مقاومت پیش ببرند.
تاکید شهید سلیمانی همیشه بر این بود که رسانه باید حامی مردمی باشد که برای ایستادگی پای کشور و اعتقاداتش خون داده است * میتوان مصداقی هم گفت چه توصیههایی داشتند چون ایشان ظرفیت رسانه را به خوبی میشناختند و روی آن تاکید داشتند.
ما از راهنماییها و هدایتهای ایشان به عنوان فرمانده بزرگی که بر وضعیت میدانی اعم از سیاسی، اجتماعی و امنیتی اشراف کامل دارد، استفاده میکردیم و شاید بتوان گفت این شبکه یکی از یادگارهای پربرکت سردار سلیمانی در منطقه است. در سالگرد شهادت سردار سلیمانی، صداوسیما سمیناری تحت عنوان «رسانه و مکتب سلیمانی» برگزار کرد و من آنجا نکاتی را از این راهنماییها بیان کردم. مأموریت ما به عنوان رسانههای برون مرزی نزدیکی زیادی با مأموریت مجاهدان جبهه مقاومت در منطقه دارد. به همین دلیل خیلی در معرض رهنمودهای سردار سلیمانی بودیم.
تاکید شهید سلیمانی همیشه بر این بود که رسانه باید حامی مردمی باشد که برای ایستادگی پای کشور و اعتقاداتش خون داده است. مردم سوریه هم با حمایتهای ما و مدافعان حرم که از ایران و دیگر مناطق رفتهاند، جنگیدهاند و خون شأن به عبارتی با هم آمیخته شده است. این مردم را در برابر حملههای فکری، فرهنگی و سیاسی دشمنان نباید تنها گذاشت. این توصیه ایشان همیشه دست مایه کارهای هدفمند و مؤثری قرار گرفته که همواره رسانههای آویزه گوش کردهاند که اگر رسانه ما قرار است موفق باشد باید در کنار مردم باشد. مردم منطقه باید رسانههای ما را همراه خود احساس کنند و به این ترتیب سعی کردیم شبکههای فعال ما در منطقه این مأموریت را به درستی اجرا کنند.
* در زمینه معرفی چهرههای ملی و مخابره خبرهای مرتبط با این چهرهها شبکههای داخلی معمولاً دچار ملاحظاتی هستند که نمونه اخیر آن ماجرا ترور شهید فخریزاده بود که شبکههای خبری داخلی را دچار یک شوک و اختلال در خبررسانی کرد. بهنظر میرسد چنین چالشهایی در معاونت برونمرزی کمتر وجود دارد و به دلیل مشخص بودن جامعه هدف، راحتتر اخبار را مخابره میکنید.
ما در فضایی متفاوت از رسانههای داخلی فعالیت میکنیم. ما در ایران هستیم و اگر در زمینه اطلاعرسانی درباره اخبار داخل ایران تبدیل به یک مرجع نشویم، بهخصوص در واکنش به خبرهای لحظهای و فوری، رقبا و حتی دشمنان میدان را از ما خواهند گرفت. وقتی رقیب این میدان را بگیرد و تبدیل به مرجع میشود و هر چیز دیگری را هم در مقام اطلاعرسانی میتواند به خورد مخاطب دهد. به همین دلیل حتی یک لحظه هم نمیتوانیم در زمینه مخابره خبر تعلل کنیم.
متأسفانه یک نقیصه بزرگ در این زمینه وجود دارد و آن این است که اهمیت و ظرفیت شبکههای برونمرزی برای نهادهای مختلف کشور هنوز شناخته شده نیست. در این مواقع ما باید در آن و لحظه آخرین دسترسی به اطلاعات را داشته باشیم، اما نداریم. حتی گاهی جلوی ما گرفته میشود. در همین ماجرای شهادت شهید فخریزاده شبکههای برون مرزی ما بودند که اولین اخبار و گزارشها و حتی تصاویر زنده از محل حادثه را به جهان مخابره کردند.
* اتفاقاً اولین تصاویر از محل حادثه هم با لوگوی شبکههای برونمرزی منتشر شد…
بله. همان تصاویر را همه شبکههای بینالمللی دنیا از ما گرفتند و خودمان هم از آن استفاده کردیم میدانیم مدیریت در این مقاطع حساسیتهایی دارد اما باید در این زمینه تعاملات بیشتر باشد. در زمینه معرفی چهرههای ملی و جهانی مانند سردار سلیمانی و شهید فخریزاده که در سوال قبلی اشارهای به آن داشتید هم تأکید میکنم این یکی از مأموریتهای مهم ما است. در سال گذشته با وجود مسائل و محدودیتهایی که داشتیم، تقریباً هر یک از شبکههای ما یک یا دو ویژه برنامه برای معرفی سردار سلیمانی در سالگرد شهادت ایشان تولید کردند که یکی از آنها مستندی محصول شبکه «الکوثر» بود که از زبان مسیحیان ساکن سوریه، درباره شهید سلیمانی صحبت میشد. در آن مستند با تاکید بر مستندات و شواهد فراوان به روشنی نشان داده میشود که شهید سلیمانی منجی مسیحیان سوریه هم بوده است. حاصل کار هم مستندی بسیار فاخر و ارزشمند بود که مورد استقبال هم قرار گرفت. البته شخصیت سردار سلیمانی و دیگر بزرگان ما بهقدری ارزشمند و بزرگ هستند که این کارها اصلاً کفایت نمیکند و باید بیش از اینها در این زمینه کار کنیم.
* در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هستیم. معاونت برونمرزی برنامه ویژهای در این حوزه دارد؟
بله شبکههای برون مرزی نیز ویژه برنامههایی در این زمینه تدارک دیدهاند که طبیعتاً براساس مأموریتهایی متفاوت از مأموریت شبکههای داخلی تهیه و پخش میشود. مخاطب ما مخاطب داخلی نیست. شبکههای عمومی ما برنامههای سبکتری نسبت به شبکههای خبری ما دارند. عمدتاً شبکه العالم، پرستیوی و خبرگزاری ایرانپرس برنامههای ویژه انتخاباتی خواهند داشت. بازمعرفی روند مردمسالاری در ایران، تبیین سیر انتخابات و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود از ابتدای انقلاب تا امروز، نگاه به چرخش دموکراتیک قدرت در تاریخ این سالها در دستور کار این شبکهها قرار دارد. ما به صراحت نشان میدهیم برخلاف سیاهنماییها، ما در ایران دولتهایی با گرایشهای سیاسی و جناحی بعضاً کاملاً متفاوت و حتی متضاد را در کشور داشتهایم و این گردش قدرت میان جناحهای مختلف سیاسی دستاورد نظام ما است که باید آن را به دنیا نشان دهیم. زنده بودن فضای رقابت در ایران و اینکه ایران کشوری است که به هیچوجه نتیجه انتخابات در آن قابل پیشبینی نیست، نکاتی است که در قالب برنامههای جذاب به آنها خواهیم پرداخت. پوشش انتخابات در فرآیند برگزاری انتخابات هم مورد دیگری است که در دستور کار ما خواهد بود و سعی میکنیم در این زمینه مرجعیت رسانهای در فضای برون مرزی ایجاد کنیم.
کسی باور نمیکند که با این بودجهها بتوان شبکه را سر پا نگه داشت و قطعاً بسیاری از شبکهها با این بودجهها قاعدتاً باید تعطیل شوند * سال گذشته بارها از مشکل بودجه گفتید کمی درباره بودجه این شبکه توضیح میدهید؟
بحث بودجه مشکل جاری ماست مشکلی که حل نشده است و همچنان چشم امید ما سمت نهادهای مسئول است اعم از مجلس، دولت و خود سازمان صداوسیما که البته میدانیم همه دچار محدودیت هستند. بودجه شبکههای برون مرزی بودجه ریالی صرف نیست. بسیاری از فعالیتهای ما در داخل کشور شدنی نیست. اساساً مخاطب ما در خارج از کشور است و کاری که داریم انجام میدهیم بخش عمدهای از نیازهای مالی آن نیازهای ارزی است که باید تأمین شود. ما کاملاً محدودیتهای کشور را درک میکنیم و همراهی میکنیم اگر بودجه راه اندازی شبکههای مختلف برون مرزی را که کار را با آن شروع کردیم و بر روی آنتن آنها را در طول سالها تاکنون حفظ کردهایم، بیان شود کسی باور نمیکند که با این بودجهها بتوان شبکه را سر پا نگه داشت و قطعاً بسیاری از شبکهها با این بودجهها قاعدتاً باید تعطیل شوند.
مسائل و محدودیتهای مالی که برای کشور و سازمان پیش آمد ما را به این سمت سوق داد که چالشها را به فرصت تبدیل کنیم. برخی از مشکلات هزینهای را شناسایی کرده و صرفهجوییهایی انجام دادیم البته صرفهجوییهایی که به محتوا و هدف لطمه نزند. به طور مثال برنامههایی را که در ایران قابلیت تولید داشت و نیاز به تولید در خارج از کشور با هزینههای ارزی خارج از کشور نبود به داخل کشور منتقل کردیم. البته این کار بسیار سخت بود چون تنوع و تعدد نیروی انسانی متبحر و متخصص مربوط به زبانهایی که در شبکهها و رادیوهای برون مرزی برنامه سازی میشود در داخل کشور بسیار محدود است. هر چند که ما همه این محدودیتها را تبدیل به فرصت نمودیم.
* با همه این موارد میتوان گفت سالانه چقدر در بودجه کم میآورید؟
به طور مثال ماهواره به ریال از ما دریافتی ندارد بلکه شرکتی بینالمللی است که اتفاقاً از روشهای غیرمعمول هم نمیپذیرد که پول پرداخت کنیم. باید دقیقاً از شبکه بانکی بینالمللی پولهایشان پرداخت شود. در صورتی که نهادهای ایرانی هیچ گونه پولی را از شبکه بانکی بینالمللی نمیتوانند منتقل کنند بنابراین نگه داشتن این ماهواره خیلی کار سختی است.
هزینههای ما در سال ترکیبی از هزینههای مربوط به پخش ماهوارهای است که یکی از هزینههای سنگین ماست و سعی کردیم به حداقل برسانیم. ما در حوزه آمریکا و کشورهای اروپایی واقعیت مخاطب را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که خیلی ضرورتی ندارد که چند ماهواره در یک منطقه داشته باشیم و به جای آن شبکههایمان را بر روی سرویسهای آی پی تی وی قرار دادیم. همچنین بخشی از هزینههای مربوط به تولید برنامه است مثل خبرنگارانی که در نقاط مختلف دنیا برای ما در حال فعالیت هستند و همه اینها هزینههای ارزی دارند لذا در این زمینه هم با بررسیهای انجام شده تعداد دفاتر و نفرات را به حداقل رساندیم.
* به طور مشخص میتوانید رقم بودجه را بگویید؟
کل بودجه برون مرزی ما به اندازه بودجه یک شبکه حرفهای در دنیا نمیشود و شاید حتی به اندازه نصف هم نشود. به طور مثال اگر بودجه شبکه الجزیره را در نظر بگیرید معاونت برون مرزی کسر کوچکی از آن است.
* چقدر از این مشکلات بودجهای رفع شده است؟
جا دارد از شخص شما و خبرگزاری شما و همکاران رسانهای شما تشکر کنم که سال گذشته در شرایط سخت به کمک ما آمدید. منعکس کردن مشکلات برون مرزی تأثیر بسیار مهمی در جلب توجه نهادهای مسئول به حوزه برون مرزی داشت و من هر گاه گفتوگویی دارم وظیفه اخلاقی خود میدانم این تشکر را از همکاران رسانهای خود داشته باشم. بودجههایی هم اکنون به رسانههای ما تزریق میشود اما درنهایت بخشی از بدهی ما همچنان انباشته است و به آن دائم افزوده میشود. البته بخش دیگری از مشکل ما مربوط به دسترسی ما به منابع ارزش در خارج از کشور است.
* یک نکته معمولاً نسبت به فعالیتهای برون مرزی مورد سوال است و آن بودجههایی است که در این زمینهها صرف میشود به طور مثال درباره بودجه شبکه العالم سوریه توضیح میدهید که آیا کاملاً از طرف ایران تأمین میشود و به همان میزان که هزینه میشود بازخورد هم دارد؟
این شبکه در سوریه برد بسیار خوبی پیدا کرده است انتظار ما این بود که در مدت زمان طولانیتری به این برد رسانهای برسیم درحالیکه این شبکه در مدت زمان کوتاهتری به اهداف خود نزدیک شد. ما اکنون درخواستهای بسیار زیادی از شرکتهای سوری برای پخش آگهی داریم. اخیراً هم مجوز پخش آگهیهای بازرگانی شرکتهای سوری را در این شبکه از وزارت اعلام سوریه دریافت کردهایم. فکر میکنم این اتفاق منحصر به فرد است و اولین شبکه غیرسوری باشیم که توانستیم این مجوز را از نهادهای رسمی دریافت کنیم. طراحی ما هم این است که بخشی از هزینه این شبکه از محل درآمدهای حاصل از فعالیتهای درآمد آگهی بازرگانی که در داخل خود سوریه و البته با معرفی ظرفیتهای کشورمان خواهد بود تأمین شود. پیگیری هم کردهایم که شرکتهای ایرانی هم برای معرفی خود در سوریه از ظرفیت این شبکه استفاده کنند.
* این شبکه رقیبی هم دارد؟
العالم سوریه تنها شبکه غیرسوری است که در داخل سوریه با مجوز فعالیت میکند شبکههای دیگر ممکن است دفاتر خبری داشته باشند اما اینگونه نیست که شبکهای از ابتدا تا انتها تولید محصول و محتوا را در داخل سوریه انجام دهد. این شبکه توانسته مخاطب عام و خاص را جذب کند. به طور مثال اخیراً مفتی کل سوریه که شخصیت دینی و ملی کشور است درخواست کرده است که برنامههایش در ماه رمضان توسط شبکه العالم سوریه پخش شود. علاوه بر آن، ارجاعاتی که به اخبار و اطلاعات شبکه العالم سوریه در دستگاهها و حتی شبکههای تلویزیونی کشور سوریه هم داده میشود نشان دهنده این است که این شبکه مرجعیت و ضریب نفوذ بالایی پیدا کرده است. رنکینگ شبکه العالم سوریه را اخیراً نگرفتهام اما میدانم از شبکههای بسیار محبوب لبنانی که طرفداران بسیاری در سوریه دارد بالاتر است.
سینماپرس: بیش از ۲۸۰ هنرمند معترض تئاتر خیابانی در اعتراض به ناعدالتیها و وضعیت نامناسب این حوزه از تئاتر به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نامه نوشتند.
به گزارش سینماپرس، هنرمندان تئاتر خیابانی در قالب بیانیهای نسبت به شرایط موجود، ناعدالتیها و روند معیوب فعالیتهای نمایش خیابانی اعتراض کردند.
این نامه که با مشخصات کامل به امضای بیش از ۲۸۰ هنرمند از سراسر کشور خطاب به سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته و منتشر شده اعتراض هنرمندان در قالب بندهایی مطرح شده است.
در بخشهایی از این بیانیه، اعتراض هنرمندان به رعایت نشدن مفاد اساسنامه در ساختار کانون تئاتر خیابانی، نبود ساماندهی جشنوارههای تئاتر خیابانی کشور، نابرابری منزلت تئاتر خیابانی و صحنهای و عدم چرخش نخبگان و هنرمندان تئاتر خیابانی در امر داوری و انتخاب آثار، نبود سیاستگذاری صحیح و ترسیم چشمانداز تئاتر خیابانی و تبعیض در برخورداری برخی جشنوارهها از حمایتهای مالی اداره کل هنرهای نمایشی، نبود شورای مشورتی در تصمیمگیریهای تئاتر خیابانی و همچنین پاسخگو نبودن مدیران تئاتر خیابانی و ایجاد مافیا و ترویج بی اخلاقی در فضای جشنوارهها اشاره شده است.
در میان نامهای هنرمندان تئاتر خیابانی معترض، برخی چهرههای شناخته شده و برگزیدههای جشنوارههای ملی و بینالمللی و دبیران همایشها و جشنوارهها و همچنین برخی از پیشکسوتان تئاتر خیابانی به چشم میخورد که به شرایط موجود و وضعیت نابسامان تئاتر خیابانی اعتراض خود را عنوان کردند.
چندی پیش مهر در گفتگو با تنی چند از هنرمندان تئاتر خیابانی به برخی گلایهها و انتقادات هنرمندان این حوزه پرداخته بود.
سینماپرس: سریال نگهبان قدس(حارس القدس) برای اولین بار از شبکه افق سیما در در ایام ماه مبارک رمضان پخش میشود.
به گزارش سینماپرس، سریال «حارس القدس» (نگهبان قدس) برای اولین بار توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و از شبکه افق سیما در ماه مبارک رمضان مهمان خانه مخاطبان میشود.
این سریال در سال ۲۰۲۰ به کارگردانی باسل الخطیب در کشور لبنان تولید شده و در برابر دیدگان مخاطبان قرار گرفته است.
این مجموعه تلویزیونی داستان زندگی و مبارزات یک شخصیت معروف جهان عرب و مسیحیت به نام «ایلاریون کبوجی» است که در حلب سوریه به دنیا میآید و وارد آموزش تعالیم دین مسیحی میشود و به ریاست کلیسای کاتولیک بیت المقدس میرسد.
همزمان دوران ریاست وی با جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و اعتقاد وی به حق فلسطینیها و اعتراض به جنایات صهیونیستها باعث میشود که به طور جدیتر به فعالیت در حمایت از مقاومت بپردازد و همین موضوع باعث میشود که رژیم صهیونیستی وی را به زندان بیندازند و بعد از سه چهار سال با وساطت پاپ آن زمان آزاد و به واتیکان تبعید شود.
این سریال به دلیل پرداخت به موضوع ازادسازی حلب سوریه توسط بسیاری از کشورهای عربی بایکوت شده است.
علاقهمندان به این سریال میتوانند هر شب ساعت ۲۳:۳۰ و تکرار آن را روز بعد ۰۵:۳۰ از قاب شبکه افق سیما به تماشا بنشینند.
سینماپرس: بازیگر فیلم «رگ خواب» گفت: مسئولین فرهنگی و هنری جدی با موضوع کرونا برخورد نکردند و متاسفانه همه چیز در حد شعار بود و در عرصه اقدامات هیچ عمل جدی صورت نگرفت.
به گزارش سینماپرس، کوروش تهامی در گفتوگو با میزان، پیرامون آخرین فعالیتهای خود در عرصه بازیگری گفت: در حال حاضر قرارداد دو اثر سینمایی را به امضا رسانده ام و قرار است جلوی دوربین بروم منتها به دلیل اینکه اولین خبرها را روابط عمومی این دو پروژه اعلام میکنند فعلا نمیتوانم نام آنها را بیان کنم.
وی درباره وضعیت سینما در سال گذشته افزود: نه تنها بر سینما بلکه بر تمامی مشاغل و مردم سال سختی از بابت شیوع بیماری کرونا گذشت و متاسفانه این سختی همچنان در سال ۱۴۰۰ هم ادامه دارد، به شخصه امیدوارم با تدابیری بهتر اتفاقات درست تری نسبت به سال گذشته بیفتد.
وی در همین رابطه تاکید کرد: از سویی برای سینما و تئاتر سال به شدت بدی پشت گذاشته شد، به واسطه رعایت پروتکلها اکثریت زمان سالنها بسته بودند و در اندک ایام بازگشایی هم استقبالی از آثار صورت نگرفت، در کل میتوانم بگویم که سال خوبی برای سینما و تئاتر نبود.
بازیگر فیلم «رگ خواب» با تاکید بر مثمر ثمر بودن واکسیناسیون کرونا افزود: من هنوز واکسن نزده ام، اما امیدوارم که با واکسیناسیون عمومی وضعیت وخیم فعلی کرونا در کشور کنترل شود، برای شخص من تاکیدی بر استفاده از واکسن خارجی نیست و اگر واکسن ایرانی مورد تایید متخصصان قرار گیرد این واکسن را تزریق خواهم کرد و هیچگونه اصراری بر تزریق واکسن خارجی ندارم.
وی در همین راستا اضافه کرد: وضعیت کرونا برای اهالی سینما و مخصوصا بازیگران بسیار سخت است و این واکسیناسیون میتواند به همه این افراد کمک شایانی نماید. کار ما به شکلی است که مطلقا نمیتوانیم جلوی دوربین از ماسک استفاده کنیم و به طور کلی سینما یکی از پرخطرترین حرفههای زمان حال است.
بازیگر سریال «زیر تیغ» درباره مدیریت سینما از شروع بحران کرونا افزود: واقعیت امر فکر میکنم یکسال و چند ماه زمان خوبی بود تا مسئولین فرهنگی و هنری کشور برای مقابله با این بحران راهکار و یا برنامهای داشته باشند، اما متاسفانه شاهد آن بودیم که به هیچ وجه از این زمان استفاده نشد، متاسفانه شرایط به نحوی پیش رفت که هر ارگانی توقع حل مشکلات از سوی ارگان دیگر را داشت و مسئولین فرهنگی یادشان رفت وظیفه خودشان برای رویارویی با این بحران چیست.
وی در همین رابطه ادامه داد: مسئولین فرهنگی و هنری جدی با موضوع کرونا برخورد نکردند و متاسفانه همه چیز در حد شعار بود و در عرصه اقدامات هیچ عمل جدی صورت نگرفت. در سینما هم هیچ برنامه ریزی صورت نگرفت و این نبود برنامه ریزی ضربه مهلکی به سینما زده و در ادامه خواهد زد.
تهامی با اشاره به بی توجهی به پتانسیل اکران آنلاین خاطرنشان کرد: متاسفانه مردم با اکران آنلاین هماهنگ نشدند، درست است که سینما رفتن لذت دیگری دارد، اما باید اکران آنلاین به نحوی معرفی میشد که مخاطب به تماشا ترغیب شده و سر شوق میآمد. ارتباط درستی بین اکران آنلاین و مخاطبان برقرار نشد و با اینکه فیلمهای خوبی عرضه شد، اما نبود ارتباط و اطلاع رسانی درست این مدیوم اکران را به شکست محکوم کرد.
سینماپرس: سریالهای نمایش خانگی که یکی بعد از دیگری وارد این حوزه میشوند تبدیل به انباری از فیلم شدهاند که نتوانستهاند با وجود تأمین هزینه از جیب مردم اتفاق خاصی را رقم بزنند. آیا بهتر نیست سریالسازان قدیمی به آن نظارت داشته باشند؟
به گزارش سینماپرس، سریالهای نمایش خانگی در روزهایی که از آن فاصله زیادی نداریم میتوانستند نظر مخاطبین سریالپسند را به خود جلب کنند. آن ایام تعداد سریالها بسیار کمتر از الان بود اما در هر حال قدرت جذب و دنبال شدن توسط مخاطب را داشتند. داستان و فیلمنامهای قوی عامل موفقیت بود اما امروز گویا بیشتر از آنکه کیفیت اهمیت پیدا کند گردش سرمایه و پولسازی است که رونق دارد.
نگاهی به سریالهای موجود در نمایش خانگی میگوید که در حال حاضر سریالهای دراکولا، مردم معمولی، ملکه گدایان، گیسو، سیاوش، خوب بد جلف و میخواهم زنده بمانم و سه برنامه و مسابقه مجموعاً ۱۰ محتوای در حال پخش نمایش خانگی است. از سوی دیگر قرار است که چند سریال دیگر به زنجیره سریالهای این حوزه وارد شود و با این حساب سال ۱۴۰۰ که از نظر سینمایی نیز آغاز خوبی را تجربه نکرده است، در نمایش خانگی با سریالسازی مسلسلوار شاهد چاپ اسکانس برای صاحبان بسترهای اینترنتی خواهد بود.
اکران آنلاین نیز گویا غیر از نمایش فیلمهایی که سرمایهگذارانش چندان نگران سرمایه خود نیستند برنامه دیگری ندارد چراکه ریسک اکران آنلاین با توجه به سرقت فیلم و البته سود کمش نیز چندان مورد توجه نیست. همین خود کشش بیشتر فیلمسازان به سمت نمایش خانگی را بیشتر میکند.
نگاهی به تولیدات موجود و نظرات کاربران نشان میدهد که این آثار نتوانستند نظر رضایت مردم را جلب کنند. البته این اتفاق چیز جدیدی نیست چرا که قبلتر نیز در گزارشهایی در مصاحبه با مردم به آن پرداختیم منتها تعدد سریالها به میزان امروز نبودند و همین از وخامت بیشتر اوضاع خبر میدهد. در حالی که اگر تمرکز نمایش خانگی بر ساخت یک سریال خوب و ایرانی پسند بود بهتر از این بود که چند سریال کم مخاطب ساخته شود. یک دِه آباد به از صد دِه خراب.
نظرات کاربران سریال مردم معمولی
اما اینکه چرا این حجم از سریال در نمایش خانگی با کیفیت نازل ساخته میشود در وهله اول برمیگردد به ضعف مدیریت نظات و ارزشیابی سازمان سینمایی که فیلمنامهها را از نظر محتوایی بررسی جامعی نمیکند که منجر به نمایش خشونت بیپرده در خانههای مردم میشود و از سوی دیگر از نظر کیفی و هنری و زیباییشناسی آنقدر به حداقلها رضایت داده است که داد مخاطبین را درآورده و از تماشای آنها خسته شدهاند.
نظرات مردم برای سریال دراکولا
شورای پروانه ساخت سازمان مرکب از اعضایی است که طبیعتاً سینما را تجربه کردهاند و باید پشت دوربین فیلمبرداری در صحنه حضور داشته باشند. آنان بدون شک فیلم را به عنوان اثری هنری که از دل فیلمنامه بیرون میآید میشناسند و میدانند که نقاط ضعف و قوت یک فیلم قوی چیست؛ اما اینکه چرا این هیأت نسبت به سریالهای نمایش خانگی کم لطف است، احتمالاً به این برمیگردد که تجربه ساخت سریال را ندارند و از خصوصیات صنعتی و رسانهای و هنری آن کماطلاعاند.
نکته مهم این است که ساخت سریال حوزهای متفاوت با فیلم دارد و به صرف اینکه از مقوله دنیای هنرهای نمایشی است نمیتواند دلیلی باشد برای نظارت و مدیریت آن توسط فیلمسازان و یا منتقدین فیلم. عرصه سریال باید به سریالسازان و مدیرانی سپرده شود که در آن تجربیات موفق دارند و بتوانند عناصری که آن را به اوج برسانند را بشناسند و در تعامل با سازنده پیشنهاد دهند.
در حال حاضر سازمان سینمایی، نه تنها بخش مجزایی که برای نمایش خانگی در سازمان بود را از دست داده است بلکه شورای جداگانه پروانه ساخت سریالهای نمایش خانگی نیز ندارد.
بنابراین یا باید اساساً صدور پروانه ساخت به دست نهادی باشد که جزو وظایف روشن و اولیهاش سریالسازی است و یا در سازمان سینمایی از سریالسازان موفق تلویزیون و منتقدین و کارشناسان دعوت شود تا با حضور در دفتر و بخش مجزایی به این نام مسئولیت مهم نظارت و ارزشیابی سریالهای نمایش خانگی را برعهده گیرند.
خلاصه آنکه سریالهای نمایش خانگی که با کمک اسپانسرها و بسترهای متمول آن و با کمک اشتراکات بالایی که از جیب مردم به دست میآید ساخته میشوند، نتیجهای جز تبدیل نمایش خانگی به دکان چاپ اسکناس ندارد. رسالت فرهنگی و هنری نمایش خانگی امروز به مسلخ تجارت رفته است.
*تسنیم
سینماپرس: صالح دلدم کارگردان و فعال رسانه ای در خصوص ۸ سال عملکرد دولت روحانی در حوزه سینما و انتظارات از رئیس جمهور آینده گفت: در ۸ سال گذشته سینمای استراتژیک به محاق رفت، افراد بی سواد و پولشویان با رانت وارد سینما شدند و مدیران سینمایی دهه ۶۰ در پشت پرده اداره سینما را در دست گرفتند؛ ما در این سال ها شاهد باندبازی و رانت خواری هایی بودیم که باعث و بانی اصلی آن ها مدیرانی بودند که مدعی تدبیر و امید بودند اما در عین بی تدبیری ناامیدی را برای هنرمندان به وجود آوردند به نحوی که در این سال ها تنها تیم های خاصی توانستند فیلم بسازند و آثارشان را اکران کنند و دست بقیه هنرمندان به شدت خالی بود!
وی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بیکاری گسترده سینماگران از دوران ریاست ایوبی یعنی در همان سال آغازین ریاست جمهوری آقای روحانی شروع شد به نحوی که برخی از هنرمندان مجبور شدند از کشور مهاجرت کرده و به شبکه های ماهواره ای پناه ببرند و این باعث شد تا دایره بسته ای در اکران و نمایش فیلم به وجود بیاید.
دلدم خاطرنشان کرد: در این سال ها سینمای ایران از محتوا تهی شد و ما شاهد آثار خنثی و باری به هر جهت بودیم، آثاری که تفکر و تأمل نداشتند و سینما را خنثی کردند. در این سال ها ژانر نکبت و لات بازی جایگزین ژانر اجتماعی در سینما شد و از سوی دیگر کمدی های تولید شده تقلید دست چندم از فیلمفارسی ها بودند و جالب آنجا بود که مجوز هم فقط به افراد خاص داده می شد و بسیاری دیگر گرفتار توقیف و سانسور می شدند!
کارگردان فیلم های «کباب غاز» و «منشی خصوصی من» با بیان اینکه سینمای استراتژیک و سینمایی که باید حرفی برای گفتن داشته باشد در این سال ها به محاق رفت تصریح کرد: گروه موسوم به هنر و تجربه سینمای متفکر را ایزوله کرد؛ چیدمان مدیران بر اساس گنگ و رابطه و باندبازی بود. شکل سینمای ایزوله و گلخانه ای در ادامه مدیریت مدیران دهه ۶۰ دنبال شد. مدیران دهه ۶۰ مدیران در سایه سینما طی ۸ سال اخیر بودند، همان افرادی که سینمای قصه گو و قهرمان پرور را نابود کردند.
وی متذکر شد: مطالبات اهالی سینما در این سال ها به سخره گرفته شد. خانه سینما شعبه دیگر وزارت ارشاد شد و هیچ تلاشی برای مبارزه با قاچاق آثار صورت نگرفت. افراد بی سواد با رانت وارد سینما شدند، دستمزدها را بالا بردند و ضد تولید عمل کردند و حرفه ای خانه نشین شدند. در این سال ها کسانی که دغدغه شان سینما و هنر بود جایی برای حضور و فعالیت نداشتند.
دلدم تأکید کرد: در این سال ها جریان رایج سینما جریانی شد که فقط پول کثیف وارد کردند و تنها چند چهره محدود در سینما مرتب کار و فعالیت داشتند به نحوی که ما بازیگران و کارگردانان و تهیه کنندگان تکراری را در آثار سینمایی و شبکه نمایش خانگی شاهد هستیم. اصولاً افرادی انگشت شمار که همیشه پای ثابت تولیدات هستند و هیچ وقت پول آثارشان برنمی گردد در این سال ها به شدت در سینما جولان دادند و وضعیت به گونه ای بود که این شائبه برای بسیاری هنرمندان به وجود آمد که گویا پول بیت المال ارث پدری برخی افراد است که تنها به آن ها اختصاص پیدا می کند و عدالتی برای توزیع آن میان عموم هنرمندان وجود ندارد.
این فعال رسانه ادامه داد: در یک جمله می توان گفت سازمان سینمایی طی ۸ سال گذشته بدل به سازمان ضد سینمایی شد؛ بنابر آمار رسمی خود وزارت ارشاد بیش از ۸۰ درصد مردم در این سال ها اصلاً به سینما نرفتند چرا که فیلم ها گنجشک هایی بودند که به جای قناری رنگ شده بودند و مردم ترجیح می دادند به سینما نروند و در خانه بنشینند!
دلدم در پایان این گفتگو افزود: با اینکه ما سینمای کوچک و جمع و جوری داریم اما پشت پرده سینمای مان گانگستری است که بخشی از آن ها مدیران هستند و بخش دیگر برخی سینماگران!؛ اصولاً طی تمامی سال های پس از پیروزی انقلاب به غیر از دوره ریاست آقای شمقدری در سازمان سینمایی ما شاهد حضور مدیرانی تکراری در سازمان سینمایی بوده و هستیم که همه مواهب را میان خود و نزدیکان شان تقسیم می کنند و تدبیری برای رشد سینما نداشتند.
سینماپرس: مشاور برنامهریزی راهبردی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تشریح جزییات طرح «ساماندهی موسسات در معاونت هنری» از انحلال و ادغام برخی مراکز زیرمجموعه این معاونت خبر داد.
به گزارش سینماپرس، یکی از مهمترین اتفاقاتی که در روزهای پایانی سال ۱۳۹۹ فضای موسیقی کشور را تحتالشعاع قرار داد، استعفای ناگهانی علی ثابتنیا از سمت مدیرعاملی انجمن موسیقی ایران بود، استعفایی که در روزهای منتهی به برگزاری جشنواره موسیقی فجر و انبوه فعالیتهای پایان سال، شبهات زیادی را مطرح کرد که بیارتباط با برخی تصمیمات در معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نبود.
بر اساس شنیدهها در آن زمان یکی از دلایل اصلی استعفای علی ثابت نیا، تشکیل شورایی با عنوان «شورای برنامهریزی و نظارت بر کمکها و حمایتها» به دبیری حمید قبادی مشاور اجرایی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که گویا هرگونه تصمیمگیری درباره برنامهها و هزینههای انجمن موسیقی، منوط به تایید این شورا شده بود.
مورد مهم دیگری که از آن بهعنوان یکی از دلایل استعفای ثابتنیا نام برده میشد، اجرای یکی از طرحهای وزارت ارشاد برای حذف انجمنهای موسیقی استانها و تاسیس «موسسات فرهنگی هنری» در قالب طرحی به نام «طرح ساماندهی موسسات فرهنگی هنری» بود که در روزهای منتهی به سال ۱۴۰۰ به شدت در میان فعالان عرصه موسیقی و حتی تئاتر در استانها بازتاب پیدا کرد و موجب بروز واکنشهایی شد که بر ابهامات ماجرا افزود. شرایطی که انتظار میرفت، مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قبل از اجرایی شدن یا حتی طرح این پروژه بسیار مهم و موثر در جریان فعالیتهای استانی هنرمندان، ابعاد آن را با رسانهها مطرح کرده و حداقل به تبیین ایدهها و نقطهنظرات خود بپردازند.
به هر ترتیب استعفای مدیرعامل انجمن موسیقی ایران در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ بهانهای شد تا به دلیل اهمیت موضوع و ارتباط آن با دیگر زیرمجموعههای معاونت هنری وزارت ارشاد از جمله «انجمن موسیقی ایران»، «انجمن هنرهای نمایشی»، «موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر»، «بنیاد ملی مد و لباس ایرانی اسلامی»، «بنیاد فرهنگی هنری رودکی»، «موسسه هنرمندان پیشکسوت»، «موسسه توسعه هنرهای معاصر» و «بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران» با سید امین مویدی اصفهانی مشاور برنامهریزی و نظارت راهبردی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفتگو بنشنیم.
امین مویدی در این گفتگو ضمن ارائه توضیحات مهمی درباره آنچه در طرح جدید فعالیت انجمنهای موسیقی و نمایشی استانها قرار است اتفاق بیفتد، جزییات تازهای را از طرح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره نحوه فعالیت انجمنهای استانی و همچنین ادغام چند موسسه مهم در زیرمجموعه معاونت هنری، تشریح کرد.
از ساماندهی موسسات معاونت هنری چه خبر؟
سید امین مویدی اصفهانی مشاور برنامهریزی راهبردی معاونت امور هنری در ابتدای گفتگوی خود با خبرنگار مهر ضمن ارائه توضیحاتی از روند ساماندهی موسسات در معاونت امور هنری و در پاسخ به برخی انتقادات نسبت به عدم انتشار جزییات این طرح، توضیح داد: بحث ساماندهی موسسات زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نه تنها در معاونت امور هنری بلکه در تمامی مجموعههای تابعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حتی در دولت از سالهای قبل مطرح بوده است اما در این دوره، به حمایت و دستور موکد آقای صالحی وزیر ارشاد و آقای حسینی معاون امور هنری و در راستای اصلاح و قانونمند کردن تمامی فرآیندها و همچنین صرفهجویی و استفاده بهینه از منابع و اعتبارات محدود حوزه هنر، در دستور کار معاونت امور هنری قرار گرفت.
بحث ساماندهی موسسات زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نه تنها در معاونت امور هنری بلکه در تمامی مجموعههای تابعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حتی در کل دولت، از سالهای قبل مطرح بوده است مویدی ادامه داد: علاوه بر این از سوی وزیر ارشاد نیز قاعده و روالی برای ساماندهی موسسات ابلاغ شد که برمبنای آن «معاونتهایی که چهار موسسه در زیرمجموعه خود دارند باید بر اساس سازوکارهای قانونی، آنها را تبدیل به یک موسسه و معاونتهایی که بیش از چهار موسسه دارند، تبدیل به دو موسسه کنند». البته شورایی نیز تحت عنوان «شورای ساماندهی موسسات» در تمام معاونتهای مرتبط تعریف شده که طی آن معاون وزیر، مدیرکل امور حقوقی و مالکیت فکری، مدیرکل نوسازی و تحول اداری، رییس مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال و مشاور برنامهریزی وزیر، شرایط و مقتضیات و فرآیندهای اجرایی و قانونی نیل به این چشمانداز را بررسی کردند.
مشاور معاونت هنری تأکید کرد: قبل از طرح موضوع در این شورا، موارد در کمیته حسابرسی و امور مجامع معاونت هنری نیز مورد بررسی کامل قرار گرفت. البته در معاونت هنری به دلیل وجود شعب استانی و نمایندگیهای انجمنهای موسیقی و هنرهای نمایشی در سراسر کشور کار بسیار مشکلتر از سایر حوزهها بود. و نیازمند بررسی و تدقیق همه جانبه مخصوصاً وجه حقوقی طرح بود که این کار با وسواس زیادی انجام شد.
وی افزود: ما در معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هشت مجموعه مواجه بودیم که به نوعی موسسات مرتبط با معاونت هنری محسوب میشدند. با توجه به تنوع و تفاوتهای موسسات موجود به یک تقسیمبندی رسیدیم؛ «انجمنها» و «نهادها و موسسات». انجمنها در واقع موسساتی بودند که یا اسم «انجمن» داشتند یا تا حدی میتوانستند رویکرد و کارکرد صنفی یا تخصصی داشته باشند. این مجموعهها شامل «انجمن موسیقی ایران»، «انجمن هنرهای نمایشی ایران»، «موسسه توسعه هنرهای تجسمی (که در سالهای دور با نام انجمن هنرهای تجسمی فعالیت میکرد)» و «بنیاد ملی مد و لباس» بودند.
مشاور معاونت هنری ادامه داد: مجدداً تاکید میکنم هیچکدام از شخصیتهای حقوقی نامبرده، صنف نیستند بلکه موسسات فرهنگی و هنری با نام «انجمن» هستند و طبعاً باید تابع مقررات هیات رسیدگی به امور مراکز فرهنگی باشند. در بخش «سایر موسسات» نیز «بنیاد فرهنگی هنری رودکی»، «موسسه هنرمندان پیشکسوت»، «موسسه توسعه هنرهای معاصر» و «بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران» قرار گرفتند که به غیر از بنیاد رودکی که یک نهاد عمومی غیردولتی است و بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی تشکیل و تاسیس شده است بقیه موسسات چه در عنوان، چه در کارکرد و چه در اساسنامه آشکارا موسسه فرهنگی و هنری محسوب میشوند.
سیدامین مویدی
مویدی بیان کرد: کار ما برای ساماندهی بخش «نهادها و موسسات» راحتتر بود. چرا که نه تلقی صنف از آنها میشد و نه شعبه و نمایندگی داشتند. بنابراین برنامهریزی و اقدام در این بخش سرعت بیشتری داشت. در این راستا با توجه به مصوبه مجلس شورای اسلامی و به خاطر ظرفیت قانونی «بنیاد فرهنگی هنری رودکی» ما نه میخواستیم و نه میتوانستیم آن را منحل کنیم. در خصوص «موسسه توسعه هنرهای معاصر» هم مقرر شد پس از انجام تشریفات قانونی، داشتههایش به بنیاد رودکی منتقل و منحل شود. توضیح اینکه در حال حاضر هیچ بودجه و اعتباری از محل اعتبارات معاونت هنری به این موسسه پرداخت نمیشود و روند قانونی و اجرایی انحلال در حال انجام است.
وی ادامه داد: درباره «موسسه بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران» هم مشکلات بسیار زیادی از جمله عدم تعیین تکلیف و ثبت اموال و داراییها و پرونده معوق مالیاتی گرفته تا برخی اهمالها و سهلانگاریها و تخلفات قانونی داشتیم که در طول سالیان گذشته منجر به ایجاد پرونده برای این موسسه شده بود. نهایتاً بعد از پیگیری و تلاش زیاد، پرونده مالیاتی و نیروی انسانی و اموال و داراییها تعیین تکلیف شد و الان این موسسه نیز در حال انحلال است و بهرهبرداری از فرهنگسرای نیاوران نیز با رعایت اصول و ضوابط قانونی به بنیاد رودکی واگذار میشود. یکی دیگر از مجموعههایی که تعیین تکلیف شد، «بنیاد ملی مد و لباس» بود که فعالیت این مجموعه نیز در طرح ساماندهی موسسات متوقف و ماموریت و فعالیتهایش به «موسسه توسعه هنرهای تجسمی» واگذار شد.
موسسه هنرمندان پیشکسوت از معاونت هنری خارج خواهد شد
مشاور برنامهریزی راهبردی معاونت امور هنری درباره سرنوشت «موسسه هنرمندان پیشکسوت» هم توضیح داد: موسسه هنرمندان پیشکسوت بر اساس ماده واحد تاسیس، مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی وابسته به بنیاد رودکی است. با توجه به اینکه موضوع فعالیتهای موسسه صرفاً در قلمروی فعالیت معاونت امور هنری نیست و موضوعات دیگری مانند سینما و ادبیات را نیز در بر میگیرد، به همین جهت پیشنهاد شد که این موسسه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار و پس از آن برای نحوه مدیریت و ساختار آن تصمیمگیری شود.
مویدی اضافه کرد: البته بنده در این زمینه پیشنهاداتی را ارائه دادم که با انتقاد برخی از دوستان نیز مواجه شد. اما باز هم صراحتاً اعلام میکنم که لزومی ندارد دو مجموعه «صندوق اعتباری هنر» و «موسسه هنرمندان پیشکسوت» برای یک ماموریت و موضوع فعالیت کنند و از محل اعتبارات سرفصل هنر، هزینه سربار داشته باشند. بالاخره هر سازمانی هزینه اداری تشکیلاتی و تشریفات و اجاره محل و مالیات و بیمه و نیروی انسانی مجزایی دارد و همه اینها از سرفصل اندکی که باید صرف حمایت از هنر و هنرمندان شود هزینه میشود. شما میبینید که حدود شصت درصد بودجه موسسه صرف هزینههای اداری تشکیلاتی میشود این به نظر من منطقی نیست.
از چهار نهاد و موسسه زیرمجموعه معاونت هنری، فقط بنیاد رودکی باقی خواهد ماند و بقیه مراحل نهایی تعیین تکلیف را چه برای «انحلال» چه برای «ادغام» و چه برای «واگذاری» طی میکنند وی ادامه داد: گذشته از این در قبال قانون و تصریح اساسنامه هم مقاومت میشود که مبادا حقوق و دستمزد و استخدام با توجه به نص صریح اساسنامه بر مبنای قواعد و آیین نامههای منابع انسانی و حقوق و دستمزد بنیاد رودکی تعیین و انجام شود. اگر ما بتوانیم هزینههای سربار را حذف و بودجه دو موسسه هنرمندان پیشکسوت و صندوق اعتباری هنر را متمرکز ببینیم، طبعاً میزان و گستره حمایتی این مجموعه از هنرمندان نیز بیشتر خواهد شد.
این کارشناس مسائل فرهنگی اظهار کرد: طبیعتاً برای اجرای این طرح باید ماده واحده تاسیس و اساسنامه موسسه اصلاح و توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شود. بر همین مبنا پیشنهاد واگذاری موسسه هنرمندان پیشکسوت را به شورای هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کردیم و در نهایت این طرح در تابستان سال ۱۳۹۹ به تصویب رسید. اما این مصوبه هنوز به ما ابلاغ نشده است لذا همچنان بر مبنای قانون و مقررات، موسسه هنرمندان پیشکسوت وابسته به بنیاد رودکی است و بر اساس اساسنامه فعلی کار میکند.
وی افزود: معضل دیگری که ما در موسسه هنرمندان پیشکسوت داشتیم، اساسنامه پر از مشکل و تناقض این موسسه بود. به طور مثال در ماده دوازده اساسنامه، صدور حکم مدیرعامل با معاون وزیر و در ماده شانزده اساسنامه صدور حکم مدیرعامل با وزیر است و هیچکس در این مدت حتی به تناقضات اساسنامه هم التفات نکرده بود و ما هم که میگوییم قانون ملاک عمل باشد و اصلاحات قانونی انجام شود مورد انتقاد و هجمه قرار میگیریم. ما اشکالات موجود را احصا و پس از بحث و بررسی در کمیته حسابرسی و امور مجامع، اساسنامه را اصلاح کردیم و جهت بررسی و اعلام نظر برای اداره کل حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شد و نظرات ایشان هم اعمال و سپس تقدیم آقای وزیر شد. در هر صورت در خصوص موسسه هنرمندان پیشکسوت کاری که باید انجام میشد به سختی انجام شد و الان منتظر ابلاغ مصوبه هستیم تا مراحل قانونی و اداری در نهادهای بالادستی قابل پیگیری باشد. از چهار نهاد و موسسه زیرمجموعه معاونت هنری، فقط بنیاد رودکی باقی خواهد ماند و بقیه مراحل نهایی تعیین تکلیف را چه برای «انحلال» چه برای «ادغام» و چه برای «واگذاری» طی میکنند.
جزییات ساماندهی شعب استانی انجمنهای هنرهای نمایشی و موسیقی
مویدی در بخش دیگری از توضیحات خود، ادامه داد: ما از همان اول میدانستیم در حوزه «انجمنها» با چالشهای زیادی مواجه میشویم. کما اینکه در این زمینه، پیچیدگیهای حقوقی و ابهامات قانونی هم کم نیستند. در کنار این ابهامات قانونی، تعداد زیاد شعب استانی انجمن موسیقی و انجمن هنرهای نمایشی و تعداد بالای اعضای انجمنها و ذینفعان و همچنین ظرفیت بالقوه شعب این انجمن در سطح کشور که حقیقتاً میتواند یک امتیاز و سرمایه برای حوزه تخصصی باشند، باعث شد ما روی برنامهریزی همه جانبه برای ساماندهی انجمنها دقت و تمرکز بیشتری کنیم و وقت بیشتری نیز مصروف شود.
وی افزود: قطعاً شما میدانید یا شنیدهاید که مجوز تاسیس انجمن هم توسط وزارت کشور در قالب «سازمانهای مردم نهاد»، هم توسط وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی در قالب «صنف» و هم توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب «موسسه فرهنگی و هنری» اخذ میشود. علاوه بر این مصوبه ۲۶۲ هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۷۰ ابلاغ میشود که صدور مجوز «انجمن هنری» را بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میداند که البته این مصوبه هم در سال ۷۵ در ماده ۲۶ ضوابط و مقررات تاسیس مراکز، موسسات، کانونها و انجمنهای فرهنگی و نظارت بر فعالیت آنها ملغی شد. همین موضوعات پیچیده باعث ایجاد ابهام و تشتت و بعضاً سوء استفاده است که البته به تدریج اصلاح خواهد شد، همان طور که ما هم در مسیر اصلاح رویههای غلط هستیم و به همین خاطر هم تفاهم نامهای بین وزارت کار و وزارت ارشاد امضا شد که به همه انجمنها و خانهها و در کل صنوف هنری کمک شود تا در قالب صنف واحد و فراگیر با رعایت قواعد و قانون و با هماهنگی وزارت ارشاد از وزارت کار، مجوز گرفته شود.
ما بارها گفتهایم قصد انحلال شعب استانی انجمنها را نداریم و با توجه به ظرفیتشان فقط میخواهیم تقویت شوند. لذا پس از بررسی زیاد به این نتیجه رسیدیم که تنها راهکار قانونی که برای ما باقی میماند، تبدیل این شعبههای استانی به «موسسه» با همان عنوان انجمن است تا این مجموعهها بتوانند شخصیت حقوقی پیدا کرده و کارشان را ادامه دهند وی اظهار کرد: بسیاری از انجمنها و خانههای هنری فعلی از جمله انجمن موسیقی ایران و انجمن هنرهای نمایشی ایران نیز مجوز موسسه فرهنگی و هنری داشته و به عنوان موسسه فرهنگی هنری ثبت شدهاند. در واقع انجمن نیستند و چه خوشمان بیاید چه ناراحت شویم این انجمنها مجوز موسسه فرهنگی و هنری دارند و باید تحت قوانین و مقررات موضوعه راه اندازی موسسات فرهنگی و هنری عمل کنند.
مشاور معاونت هنری افزود: در آِیین نامه جدید راهاندازی موسسات فرهنگی و هنری، موسسات با هر نام و عنوانی به صراحت و موکد از ایجاد شعبه و نمایندگی منع شدهاند. البته برخی دوستان سئوال میکنند چطور قبلاً ایجاد شعبه برای موسسات ممنوع نبوده؟ جواب من این است که روندها و رویهها در حال اصلاح است و ما نمیتوانیم به ابتنای یک ابهام قانونی که اتفاقاً بعداً هم اصلاح شده است، بر تخلف پافشاری کنیم. البته من شنیدم که پیش از این نیز در سال ۱۳۹۶ مدیران وقت انجمن موسیقی ایران برای عمل به قانون و در راستای ایجاد شخصیت حقوقی مستقل برای شعب استانی، ثبت انجمنها را به عنوان موسسه فرهنگی انجمن موسیقی استان در اداره ثبت شرکتها پیگیری کرده بودند اما گویا به هر دلیل به نتیجه نرسیده است.
مویدی درباره راهکارهای موجود در جهت برون رفت از این مشکلات هم توضیح داد: یا باید به طور کلی انجمنهای فعلی منحل شود یا باید بر مبنای قانون اصلاح شود. همانطور که ما بارها گفتهایم قصد انحلال شعب استانی را نداریم و با توجه به ظرفیت شان فقط میخواهیم تقویت شوند. لذا پس از بررسی زیاد به این نتیجه رسیدیم که تنها راهکار قانونی که برای ما باقی میماند، تبدیل این شعبههای استانی به «موسسه» با همان عنوان انجمن است تا این مجموعهها بتوانند شخصیت حقوقی پیدا کرده و کارشان را ادامه دهند. اما اساسنامه تیپ موسسات جوابگوی اداره این شعب و بر مبنای اقتضائات اجرایی انجمنهای تخصصی نیست. پس با هماهنگی هیات رسیدگی به مراکز فرهنگی، اساسنامهای ویژه بر مبنای قوانین پیشنهاد دادیم.
وی ادامه داد: این اساسنامه از سوی چند تن از مدیران استانها با انتقاداتی مواجه شد به همین خاطر در سال گذشته جلسه مجازی با حضور تمام مدیران کل استانها برگزار کردیم و تمامی موارد انتقادی را نیز بررسی کردیم. به هر حال این عزیزان دغدغههایی داشتند که به اعتقاد من لازم بود دغدغههای درست و قانونی را با لحاظ کردن حساسیتها برای چندمین بار بررسی میکردیم و راهحلی برایشان مییافتیم. لذا مجدداً طی جلسهای با مدیرکل محترم حقوقی ارشاد موارد انتقادی را بررسی و اصلاح کردیم. کار، واقعاً سخت و پیچیده بود و ما هم با وسواس و البته صرف وقت و انرژی زیاد سعی داشتیم کار دقیق و قانونی و کم اشکالی را انجام دهیم تا در آینده با مشکلاتی که ما با آن مواجه شدیم دست به گریبان نشوند.
مویدی تأکید کرد: از سوی دیگر از ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها و انجمنهای مرکز خواستیم تا «فرآیند ثبت موسسه مستقل» را در استانها طی کنند. البته این توضیح مهم را هم بدهم که انجمنهای استانی در طرح جدید با ساز و کار «موسسه فرهنگی» و با نام «انجمن» ثبت و به فعالیت خواهند پرداخت، یعنی در مجوزی که برای آنها صادر شده عنوان «موسسه انجمن موسیقی یا نمایش (استان)» قید شده است.
پاسخ به منتقدان طرح ساماندهی موسسات تابعه وزارت ارشاد
مشاور برنامهریزی راهبردی معاونت امور هنری درباره برخی از اظهارنظرها و انتقادات مطرح شده به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سوی تعدادی ازز هنرمندان، فعالان تئاتر و موسیقی و برخی مدیران انجمنهای استانی مبنی بر قانونی قلمداد کردن فعالیت انجمنها در ساختار فعلی، افزود: در ابتدا مطرح شد که قرار است که انجمنها منحل شوند. در حالی که بارها و به انحای مختلف عرض کردهایم چنین نیست و انجمنها در قالب قانونی جدید تقویت هم میشوند. اما در حال حاضر، ما بیشتر با دو گروه انتقاد کاملاً متضاد مواجهیم. یک سری از دوستان میگویند: «شما در حال تبدیل کردن انجمنها به موسسه خصوصی هستید تا امکان نظارت دولت را از بین ببرید». جمله قشنگی هم یکی از رفقا به ما گفتند که تاریخی است که فرمودند: «شما با این طرح شائبه خصوصی بودن انجمنها را ایجاد میکنید». در جهت مخالف هم عدهای میگویند «شما انجمنها را تبدیل به موسسات دولتی میکنید که احاطه و نظارت بیشتری بر ایشان داشته باشید» در حالی که بنده میگویم هر دوی این انتقادها اشتباه است و عمدتاً ناشی از ناآگاهی از قوانین و مقررات است.
ما در قانون چیزی به نام خصولتی نداریم و تعجب میکنم بعضی هنرمندان از ماندن خصولتی ها دفاع میکنند و بر ابقای شرایط غلط فعلی اصرار دارند مویدی ادامه داد: اولاً همان طور که توضیح دادم انجمنهای فعلی «موسسه فرهنگی و هنری» هستند و ما نمیخواهیم آنها را تغییر وضعیت دهیم. بلکه میخواهیم در همین قالبی که هستند قانونی بشوند. دوم اینکه همانطور که هر انسانی باید دارای شناسنامه باشد تا بتواند از مواهب شهروندی استفاده کند، شعب هم باید شخصیت حقوقی مستقل و مبتنی بر قانون و مقررات موسسات باشند تا بتواند درآمدزایی کنند یا بودجه حمایتی بگیرند و یا با آنها تفاهم نامه و قرارداد منعقد شود. سوم اینکه در صورت تناقض مواد اساسنامه با اسناد بالادستی و قوانین و مقررات، طبیعتاً ملاک عمل، قوانین بالادستی خواهد بود بنابراین به صرف اینکه در اساسنامه پیش بینی شده، نمیشود تخلف کرد.
وی افزود: در اساسنامه باید بر مبنای مقتضیات و الزامات، شاخصهای عضویت، فرآیند انتخاب مدیران و نحوه اداره انجمن مشخص و شفاف شود. پنجم اینکه موسسات و انجمنها چه بخواهیم و چه نخواهیم خصوصی هستند و ما در قانون چیزی به نام خصولتی نداریم و تعجب میکنم بعضی هنرمندان از ماندن خصولتی ها دفاع میکنند و بر ابقای شرایط غلط فعلی اصرار دارند. نکته ششم اینکه معاونت هنری محق به انتخاب موسسات پیمانکار برای واگذاری برنامه و نظارت بر حسن اجرای برنامه است و ما اصرار داریم با موسساتی طرف تفاهم یا قرارداد باشیم که کاملاً مبتنی بر قانون و مقررات هستند.
مویدی ادامه داد: بنابراین تصور غلطی است که به طور مثال کل سرفصل بودجه حمایت و صیانت از موسیقی ملی به عنوان بودجه انجمن موسیقی تلقی شود. مورد هفتم و مهمتر از همه اگر ما بر فرآیند مالی و برنامهریزی انجمنها نظارت داریم و شورای برنامهریزی و نظارت بر کمکها و حمایتها در معاونت هنری راه اندازی شده به خاطر این نیست که میخواهیم مجموعه خصولتی تحت سیطره خودمان ایجاد کنیم یا خود را در این زمینه محق میدانیم. بلکه ما به استناد تبصره ماده ۷۱ و مکرر قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱۳۶۶، ماده ۵ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی کشور مصوب سال ۱۳۸۰، قانون پرداخت کمک و یا اعانه به افراد و موسسات غیردولتی مصوب ۱۳۷۸و آیین نامه نحوه نظارت بر مصرف کمکهای پرداختی به موسسات غیردولتی به شماره ۳۵۵۳۰/۳۱۶۴۹ ه مورخ ۷ تیر ماه ۱۳۸۵ هیات وزیران، موظف و مکلف به نظارت بر بودجه گیرنده هستیم. اگر این کار را نکنیم تخلف کردهایم.
مویدی تاکید کرد: اساساً تشکیل این شورا و تعریف فرآیند نظارتی بر مبنای کلان پروژه بهبود روشها و ساختارها و عمل به قانون و انضباط مالی است که در این دوره تعریف شده و مبنای قانونی دارد. همان طور که بحث برگزاری به موقع مجامع عمومی سالیانه موسسات با رعایت دقیق تمامی سازوکارهای قانونی و استانداردهای موجود و همچنین تعیین و پیگیری انجام تکالیف قانونی هم در این دوره انجام شد که اتفاقاً یکی از تکالیف مجامع عمومی هم ارایه برنامه مدون و عمل به آن بوده است تا به طور اقتضایی و بدون برنامه و هماهنگی به هزینه کرد بودجه حمایتی نپردازند. این موضوعات را چندین بار هم من، هم مشاور محترم اجرایی برای مدیران عامل محترم انجمنها و موسسات بودجه گیرنده توضیح دادهایم و تعجب میکنم که چگونه بعد از دو سال که از تشکیل این شورا میگذرد و همه انجمنها و موسسات مرتبط با همین ساز و کار عمل میکنند، ناگهان در رسانهها، علت استعفای یک مدیرعامل تشکیل این شورا تلقی شود و بدتر از آن بخواهند اعمال نظارت مالی این شورا که بر مبنای قانون است را تداخل وظایف با هیات امنا بدانند.
وی تأکید کرد: بنده همانطور که عرض کردم تکلیف خود هیات امنای موسسات در مجامع عمومی، عمل به این تکلیف قانونی است اما جالب اینجاست حتی آن زمانی که به زعم منتقدان عزیز این تداخل و اعمال نفوذ شکل نگرفته بود، در هیچکدام از جلسات در مورد تطابق هزینه کرد با برنامه بودجه مصوب وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی که از مصادیق ماموریت شوراست، بحث نشده بود و طبعاً نباید هم بشود که حال تداخل وظیفه تلقی میشود.
قرار نیست ما بدون هیچ برنامه و نظارتی پول به انجمنها بدهیم
این کارشناس مسائل فرهنگی گفت: دوستان اگر نظارت قانونی وزارت ارشاد را برنمیتابند، اشکال ندارد، میتوانستند تحصیل درآمد کنند و طبعاً مدیران معاونت امور هنری هم هیچ دخالتی در هزینه کرد درآمدهای غیر از کمکها و حمایتها ندارند. اما اگر بودجهای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگیرند باید مبتنی بر برنامه مصوب بودجه باشد. پس قرار نیست ما بدون هیچ برنامه و نظارتی پول به انجمن بدهیم و بعد ما جوابگوی تخطی از برنامه باشیم. زیرا نتیجه این میشود که در دورههای قبل انجمن هنرهای نمایشی هر سال یک بدهی سنگین قریب به ۱۰ میلیاردی برای معاونت امور هنری به ارمغان میآورد. حرف مرد هم یکی بود هر چه تسویه میکردیم باز آخر سال، انجمن به همان میزان بدهی داشت و بعد میگفتند چون وزارت ارشاد پول نمیدهد این جوری میشود. در صورتی که شما باید مطابق برنامه عمل کنید که بدهی ایجاد نشود.
ساختاری که برای تشکیل این موسسات برنامهریزی شده، ساختاری دموکراتیک است. به این شکل که هنرمندان میتوانند در صورت احراز شرایط و شاخصهای حرفهای هنری که در اساسنامه تبیین شده است عضو این موسسات و انجمنها شوند وی افزود: در حال حاضر برآوردها در یک شورا تخصصی هفت نفره بررسی و تصویب میشود و بعد هم مراقبت میکنیم که هر هزینهای در قالب برنامه بودجه مصوب باشد. همین روال باعث شده که در سال ۹۹ سهم هزینه پشتیبانی همه انجمنها و موسسات مرتبط به شدت تقلیل پیدا کند و بودجه و اعتبارات صرف ماموریت اصلی معاونت هنری یعنی حمایت از هنر و هنرمندان و رویدادهای هنری و مشاغل هنری بشود. بنابراین این چه تزاحمی با وظایف و اختیارات هیات امنا دارد که موجب قهر و استعفا بشود؟ میگویند شخصیتهای حقوقی از طرف معاونت هنری در هیات امنا هستند و میتوانند بر کارها نظارت کنند. بسیار خوب آنها با توجه به مسئولیتشان در حوزه محتوایی و مدیریتی کمک میکنند و این نافی تشکیل یک شورای تخصصی مالی بر مبنای قانون نیست. مورد بعدی این است که این رویه فقط برای یک انجمن نیست هر موسسهای که بودجه از معاونت هنری میگیرد باید طبق قانون و حتی تکلیف مجمع عمومی برنامه سالیانه بدهد گزارش مالی بدهد و هزینههایش منطبق با برنامه بودجه باشد و بعد هم از طریق سامانه مربوطه شفاف سازی بشود.
مشاور برنامهریزی راهبردی معاونت امور هنری وزارت ارشاد با اشاره به ساز و کار انتخاب مدیران انجمنهای استانی در طرح ساماندهی موسسات هم اظهار کرد: ساختاری که برای تشکیل این موسسات برنامهریزی شده، ساختاری دموکراتیک است. به این شکل که هنرمندان میتوانند در صورت احراز شرایط و شاخصهای حرفهای هنری که در اساسنامه تبیین شده است عضو این موسسات و انجمنها شوند و پس از طی یک انتخابات از بین اعضای هر شهرستان با نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجمع عمومی نمایندگان استان را تشکیل دهند و مجمع عمومی نمایندگان که متشکل از نمایندگان انتخاب شده هنرمندان هر شهرستان است بر اساس اساسنامه، هیات مدیره را تعیین و هیات مدیره مدیر عامل را انتخاب کند.
چرا در سال پایانی دولت به فکر ساماندهی افتادید؟
مویدی در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به پرسش خبرنگار مهر مبنی بر اینکه چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالهای پایانی فعالیتهای دولت به فکر ساماندهی موسسات زیر مجموعه خود افتاده تصریح کرد: ساماندهی موسسات و انجمنها از حدود سه سال پیش مطرح شد و پس از آن از جهات مختلف خصوصاً قانونی مورد بررسی قرار گرفت همانطور که عرض کردم فرآیند ساماندهی انجمنها شامل مطالعه و برنامهریزی و بررسی و تعیین روش و فرآیندها و تدوین اساسنامههای جدید و در نهایت اقدام، فرآیند بسیار طولانی و پیچیده و سختی بود و هست که بیش از سه سال از وقت ما را گرفت و به انتهای دولت موکول شد.
یکی از دغدغههای مهم ما در روزهای اول طرح ساماندهی موسسات موضوع نیروی انسانی بود که مقرر شد حتیالامکان اگر نیروی انسانی بنای رفتن نداشته باشد با انحلال و یا ادغام موسسات بیکار نشود مشاور برنامهریزی راهبردی معاونت امور هنری وزارت ارشاد درباره موضوع منابع انسانی و نحوه فعالیت کارکنان طرف قرارداد انجمنهای موسیقی و نمایش و سایر موسسات منحل شده یا ادغام شده پس از اجرای طرح ساماندهی گفت: ساماندهی موسسات فرهنگی هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طبق دستور وزیر باید با حفظ و توافق با منابع انسانی موجود صورت گیرد. اتفاقاً یکی از دغدغههای مهم ما در روزهای اول طرح ساماندهی موسسات موضوع نیروی انسانی بود که مقرر شد حتیالامکان اگر نیروی انسانی بنای رفتن نداشته باشد، با انحلال و یا ادغام موسسات بیکار نشود، اما جالب است که در صورت عدم کاهش حداقلی منابع انسانی، هزینههای ساختاری تشریفاتی که با این روش صرفهجویی میشود در قیاس با اعتبارات هنری رقم کم ارزشی نخواهد بود.
مویدی در ادامه صحبتهای خود گفت: بنده با صراحت اعلام میکنم که طبق قانون و تعریف صنف، انجمنهای فعلی «صنف» نیستند و موسسه فرهنگی و هنری هستند. من فکر میکنم دوستانی که اکنون به ماجرای طرح ساماندهی با نگاه انتقادی مینگرند، از بیرون به قضاوت نشستهاند و معاونت هنری را متهم به تضعیف اصناف میکنند. فکر میکنند انجمنها ماهیتها صنفی دارند و وزارت ارشاد آنها را تبدیل به موسسه کرده است در صورتی که انجمنها موسسهاند و نمیتوانند شعبه داشته باشند پس تنها راه باقی مانده این است که شعب استانی هم در قالب موسسات فرهنگی و هنری مستقل، شخصیت حقوقی بیابند. اینکه تا به امروز هم چنین رویهای وجود داشته، فقط به جهت ابهامات قانونی بوده که یا اصلاح شده یا در حال برطرف شدن است.
وی گفت: شما مطمئن باشید آنچه صورت گرفته یک ترمیم بر اساس ساختار قبلی انجمنهاست و اگر نگاه دیگری داشتیم، میگفتیم انجمنها با توجه به تفاهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت کار و همچنین ابلاغیه هیات وزیران باید برای تبدیل و ادغام در صنف اقدام کنند. در صورتی که ما گفتیم شعب استانی انجمن به روال قبلی با رعایت قانون و تبدیل به شخصیت حقوقی مستقل تقویت شوند و کارشان را ادامه دهند. این تمام بحث ماست که به سرخط قانون بیاییم و اگر همه ذینفعان بپذیرند بر مبنای قانون عمل کنند به نفع همه است.
مشاور برنامهریزی راهبردی معاونت امور هنری وزارت ارشاد تصریح کرد: امیدوارم این توضیحات بتواند موضوع را برای افرادی که دغدغه دارند روشن و شفاف کند، فعالیت انجمنها در صورت رعایت قوانین، تداوم مییابد و میتواند تقویت شود. قطعاً برای معاونت هنری سادهتر بود که چند ماه باقیمانده از دولت را به دور از این انتقادها سپری کند اما بعدها مشخص خواهد شد که این اقدام مدبرانه چقدر برای تعیین تکلیف قانونی شعب استانی و تقویت آنها ضرورت داشته است.
سینماپرس: دبیر انجمن سینماداران از تعطیلی قطعی سینماها تا روز جمعه سوم اردیبهشت ماه خبر داد.
به گزارش سینماپرس، محمدرضا صابری دبیر و سخنگوی انجمن سینماداران در گفتگو با مهر با اشاره به ادامه تعطیلی سالنهای سینما گفت: تا زمانی که شرایط شهرهای کشور قرمز باشد، سینماها نیز تعطیل خواهد بود و تا زمان نارنجی شدن شرایط این مساله همچنان ادامه خواهد داشت.
وی ادامه داد: در حال حاضر سینماها تا جمعه سوم اردیبهشت ماه قطعاً تعطیل خواهند بود.
سخنگوی انجمن سینماداران بیان کرد: فروش فیلمهای سینمایی در طول اکران نوروزی رفتهرفته خوب میشد و شاهد رشد فروش بودیم، که متاسفانه دوباره سینماها به دلیل شیوع ویروس کرونا بسته شد.
صابری گفت: متاسفانه تلویزیون نیز در زمینه پخش تبلیغات برای بهبود فروش فیلمهای روی پرده همکاری لازم را با ما نداشته است.