X

بایگانی اردیبهشت 19, 1400

دفتر سینمایی

دعوت از نمایندگان کشورهای دیگر برای شرکت در «چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران» منتفی نیست! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دومین جلسه شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران با محوریت نحوه انتشار فراخوان جشنواره و روش برپایی بخش پژوهش این رویداد برگزار شد.

به گزارش سینماپرس، دومین جلسه شورای سیاست‌گذاری چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران با حضور محمدعلی مرآتی دبیر جشنواره، احمد صدری، حمید عسکری، کیوان آقامحسنی و نرگس ذاکرجعفری اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره برگزار شد و اعضای شورا درباره فراخوان جشنواره و همچنین بخش پژوهشی جشنواره موسیقی نواحی ایران در این جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

احمد صدری درباره چگونگی فراخوان گفت: ابتدا باید ببینیم می‌خواهیم این فراخوان را برای چه کسانی منتشر کنیم؟ متن فراخوان باید آن‌قدر ساده، واضح و مبرهن باشد که برای کسی سوال ایجاد نشود. هر واژه‌ای که انتخاب می‌کنید به گونه‌ای باشد که همه آن را متوجه شده و بدانند موضوع این دوره از جشنواره چیست. ما در این جشنواره با گویش‌ها و فرهنگ‌های متفاوتی روبرو هستیم.

کیوان آقامحسنی نیز اظهار کرد: این بحث قابل تامل است، اینکه رابطه جشنواره با هنرمندان قرار است چطور تنظیم شوند، اهمیت زیادی دارد. فکر می‌کنم به چند واسطه خوب نیاز داریم که مناطق و آدم‌ها را شناخته و بتوانند ایده‌ها را منتقل کنند.

حمید عسکری دیگر عضو شورای سیاست‌گذاری نیز گفت: در دوره‌های قبلی به نوازنده‌ها یک موضوع ارایه شده و آن‌ها در همان حوزه یک اثری را آماده و اجرا می‌کردند، اگر ما اساساً بخواهیم این را در سطح کاملاً متفاوتی که رویکرد تماماً موسیقی شناسانه دارد وارد کنیم ممکن است باعث انتقاداتی توسط شرکت کنندگان نسبت به شورا شود.

در بخشی دیگر از این جلسه، محمدعلی مرآتی به بخش پژوهشی جشنواره اشاره کرد و گفت: با توجه به موضوع و محورهای جشنواره از سه دانشگاه تهران، دانشگاه هنر و دانشگاه گیلان حدود ۷ تا ۱۰ پایان نامه برتر شناسایی و درخواست مقاله خواهیم کرد.

وی افزود: البته با توجه به محورهای جشنواره امسال، اگر از دانشجو درخواست مقاله‌ای در یک بازه زمانی و واژگانی داشته باشیم مناسبت‌تر خواهد چون می‌توانیم آن‌را به بخش پژوهش جشنواره برسانیم، با این کار هم به کارهای برتر دانشگاهی توجه خاص می‌کنیم و هم جشنواره می‌تواند از این فرصت بهینه کتاب پژوهشی جشنواره چهاردهم را تهیه کند.

دبیر چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی، در پایان این جلسه دعوت از نمایندگان کشورهای دیگر را منتفی ندانست و گفت: شاید بتوانیم به صورت محدود چند گروه موسیقی را به صورت آنلاین دعوت کنیم. در واقع با توجه به ارتباطات بین‌المللی که داریم، از موسیقی شناسان خارج از کشور که در باب موسیقی اقوام ایرانی کار کرده‌اند درخواست کنیم در این حوزه سخنرانی داشته باشند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وارسته: تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نویسنده سریال «بچه مهندس» گفت: تمایلم این است که برای فصل جدید از سریال خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد و فعلا برنامه ای برای فصل پنج ندارم.

به گزارش سینماپرس، دیگر «جواد جوادی» آن نوزاد بی سرپرستی که مادرش شبانه تحویل شیرخوارگاه داد، ‌ نیست. او حتی پسر خردسال و بامزه ای که با شیرین زبانی ها و کارهای عجیب و غریبش همه را به وجد می آورد هم نیست، او یک جوان ۲۵ ساله ای است که وقتی به گذشته اش برمی گردد، چیزی جز اندوه و خاطره های تلخ برایش تکرار نمی شود. خاطره های تلخی که از او فردی محکم ساخته تا در ادامه همواری راه را احساس کند.

شاید رمضان ۹۷ که اولین فصل از سریال «بچه مهندس» از شبکه دو پخش شد حتی سازندگانش فکر نمی کردند که قرار است سریالی ادامه دار بسازند. اما این سریال وقتی در فصل یک با اقبال مخاطبان مواجه شد، کار را به تولید فصل های بعدی هم کشاند. تا جایی که این روزها حتی خبر از تولید فصل پنج آن هم می شود.

اما رفته رفته تصمیم بر آن شد تا قصه های نوزادی تا شاید میانسالی جواد جوادی را در قالب یک سریال به تصویر بکشند و قهرمانی خودساخته را الگوی مخاطبان تلویزیونی کنند.

«حسن وارسته» طراح، سرپرست و نویسنده سریال «بچه مهندس»، بیش از هر فرد دیگری ریز و بم های شخصیت «جواد جوادی» را می شناسد و به عبارتی او را از کودکی بزرگ کرده است، با وارسته درباره جزئیات فصل چهار این سریال و همچنین حواشی بوجود آمده قبل از تولید این فصل، گفت و گو کردیم.

وارسته: تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد!

** شما به عنوان نویسنده از فصل دو تا چهار این سریال طراحی داستان را به عهده داشتید و در هر فصل اتفاق ها و داستان های جدیدی را پیش روی مخاطبانتان قرار می دهید. با توجه به حواشی بوجود آمده پیش از فصل ۴ در این سریال تا الان بازخوردها به چه صورت بوده است؟

-فصل چهار چون در ادامه فصل قبلی مان بوده است بنابراین تماشاگر بازیگر جدید نقش جوادی را سخت پذیرفت به این خاطر که بازیگر قبلی در ذهنش ملکه شده بود و ما هم پرش زمانی زیادی نداشتیم و به همین خاطر کمی طول کشید که مخاطبان بازیگر جدید را قبول کنند. دراین چندشب اخیر با توجه به بحث ملی و میهنی و سربازان گمنامی که در سریال مطرح شد و قصه هایی که برای شخصیت جواد بوجود آمد، مردم الان دیگر نگران جواد هستند و اینکه چه اتفاقی در آینده برایش می افتد و این نشان می دهند که قصه، قصه جواد است نه قصه بازیگر!

** شما از لحاظ زمانی و تولید نیز تحت فشار بودید؟

-بله، بخش زیادی از تولید به دلیل پرماجرا بودن نسبت به فصل قبلی، زمان بر بود و راندمان تولید را پایین آورد و زمانی که برای تولید گذاشتیم کمتر از سال قبل و فصل ۳ بود. اما خدا را شکر شب گذشته نزدیک به ۳۰۰۰ پیام داشتم که اغلب مردم از کلیت سریال راضی بودند.

** الان از حضور بازیگر جدید در نقش جواد راضی هستید؟

-قاطعانه می گویم اگر فصل سه را محمدرضا رهبری بازی کرده بود و فصل چهار روزبه حصاری، باز هم مردم واکنش نشان می دادند چون در ابتدا با تماشاگر قرار گذاشتیم که جواد جوادی را با آن شکل و لحن ببیند.

وارسته: تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد!

** در این فصل علاوه بر تغییر بازیگر نقش اصلی، با تغییر کارگردان نیز روبرو بودید.

-بله، تا قبل از اینکه علی غفاری مشغول فیلم سینمایی «تک تیرانداز» شود من حدود ۲۰ قسمت از فصل چهار را با مشورت او نوشته بودم و بعد از اینکه آقای غفاری دید به سریال نمی رسد و باید فیلم سینمایی اش را بهجشنواره فیلم فجربرساند و آقای کاوری انتخاب شد طبیعی بود که باید فیلم نامه به دیدگاه کارگردان فعلی نزدیک می شد و همین پروسه دوباره نگارش و بازنویسی زمان بر بود.

** یعنی می خواهید بگویید فیلم نامه بعد از آمدن آقای کاوری دستخوش تغییراتی شد؟ و شما برای نگارش دوباره فیلم نامه زمان گذاشتید؟

-به هر حال فیلم نامه ها باید از دیدگاه کارگردان نوشته شود و نگاه و دیدگاه هر کارگردانی با کارگردان دیگر متفاوت است. من نیز اغلب روزها سر صحنه حاضر می شوم که بیشترین دلیلش نگاه کارگردان روی متن است و چون برخی موارد سر صحنه تغییر می کند و کشف و شهودهایی حین پخش رخ می دهد ما هم می گوییم حیف است از این موضوع به سرعت عبور کنیم و برخی موارد را بسط و گسترش می دهیم.

** دو موضوع مهمی که درباره فصل چهار «بچه مهندس» وجود دارد تغییر کارگردان و تغییر بازیگر نقش اصلی سریال است. در حالت کلی فکر می کنید سریال هایی شبیه به «بچه مهندس» که قهرمان پروری می کنند چقدر با تغییر کارگردان ممکن است دچار آسیب شوند؟ و اینکه اگر قصه قوی باشد ممکن است این تغییرات به چشم نیاید؟

-در همه جای دنیا چنین ماجرایی مرسوم است وسوپرمنها و بت من ها و اسپایدرمن ها و حتی سریال های دیگر، همگی تغییر بازیگر نقش اصلی داشتند و برای مثال هیچ وقت یک بازیگر ثابت نقش جیمزباند را بازی نکرده است و تماشاگر هم می پذیرد که این شخص جیمزباند است و نمی گویند آقای فلانی است.

در کارهای قهرمان محوری ما سعی کردیم از مولفه هایی از قهرمان سازی های زمینی، نه آسمانی استفاده کنیم و توسط آنها جذابیت ایجاد کنیم. اگر در فصل قبلی بازیگری مطرح شد بر اساس توانمندی بازیگر و متن ها بود. همچنین ویژگی ها و ابعادی که نقش در فیلم نامه دارد همراه با بازیگر توانمند توانست نقشخوبیرا رقم بزند.

وارسته: تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد!

** کما اینکه در فصل های قبلی دو بازیگر جدید معرفی کردید.

-بله، در سه فصل قبل هم یونا تدین و مانی رحمانی هر دو بازیگرهای خیلی شناخته شده ای نبودند اما ویژگی های قصه و نقش آنها را به مردم شناساند. یا بازیگران دیگری که در فصل سه دیده شدند.

** نقش مسعود و قاسم هم در کنار جواد به خوبی دیده شدند. هنوز هم برای مخاطب جای سوال است که چرا این دو از قصه شما حذف شدند؟

-بخشی از این ماجرا فرا متنی است و با اینکه ما می خواستیم برخی بازیگران در فصل چهار هم حضور داشته باشند و حتی در سکانس های مشهد هم برایشان داستان نوشته بودم، اما حضورشان میسر نشد. حتی دوست داشتم در این فصل دو سه بازیگر غیر تهرانی بیاورم اما با توجه به قضاوت های زود هنگامی که در فصل قبل صورت گرفت در این فصل چنین کاری نکردیم.

وارسته: تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد!

فصل چهار را تا قسمت ۱۳ با شخصیت های قبلی که در فصل سه حضور داشتند جلو رفتم و بعد از اینکه حضورشان در سریال منتفی شد مجبور شدم دوباره برگردم به قصه و دوباره بنویسم. همچنین بخش عمده ای از نگارش را بدون حضور دستیارانم پیش رفتم و در ادامه دو گروه نگارش تا اسفند ماه عوض کردم و از اسفند تا الان به تنهایی کار نگارش را عهده دار شدم.

** موضوع دیگری که در این سریال به چشم آمد این بود که آنقدر که پرداخت به نابغه بودن جوان و یا پهپاد آرکیو ۱۷۰ در قصه وجود داشت، اما خیلی به آن پرداخته نشد و مخاطب قصه آنچنانی در این باره ندید.

-به دلیل این است که ما می خواهیم سریالی در ژانر ملودرام تولید کنیم و باید بار ملودرام در قصه بیشتر باشد. در فصل قبلی هم قصه درباره جواد بود که حالا کواد کوپتری وارد حریم ممنوعه ای می شود و بعد قصه شخصیت ها را تعریف می کردیم و در قسمت های پایانی به ماجرای کواد کوپتر و ماجراهای مافیای اقتصادی می پرداختیم و در فصل چهار قصه پُر و پیمان تری داریم که پُر درام ترین فصل ما است.

وارسته: تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد!

** سبک نگارش این سریال به گونه ای است که شما از همان فصل دو خیلی خودتان را به حضور شخصیت هایی که در فصل های قبلی حضور داشتند محدود نکردید و مدام به فکر اضافه کردن شخصیت های جدید هستید.

-یکی از کارهایی که همیشه در فیلم نامه هایم انجام می دهم این است که آدم های جدیدی می آورم که به قصه پیوند بخورند و تماشاگر با آن همذات پنداری می کند، چه قهرمان و چه ضد قهرمان. برای مثال در فصل قبل سعید نصیری را داشتیم که یک نیروی امنیتی بود و شهید شد و در فصل چهار نیز آرش رستگاری را به قصه اضافه کردیم. درام نویس اگر بلد باشد می تواند کاری کند شخصیت های جدیدی بیاورد و آنقدر به آنها شاخ و برگ دهد که شخصیت های قبلی از ذهن مخاطب پاک شوند.

** شخصیت «آرش رستگاری» یکی از شخصیت های جدید فصل چهارم «بچه مهندس» بود که تاثیر خوبی هم در درام قصه و بحث امنیتی ماجرا داشت. درباره طراحی این شخصیت نیز بفرمائید و اینکه چطور شد به سمت طراحی چنین نقشی با چند بُعد شخصیتی رفتید؟

-برایم جالب بود که بعد از سکانس شهادت آرش رستگاری خیلی ها پیام دادند و از حضور این شخصیت راضی بودند. از روزی که بنا شد فصل چهار را بسازیم به این شخصیت فکر می کردم و می خواستم شخصیتی بیاورم که در ابتدا کمی کُند ذهن به نظر بیاید و در ادامه تغییر کند. به نظرم آمد این بهترین فرصت است که فردی را به گروه تحقیقاتی مرضیه و جواد نزدیک کنم که کمی حس حسادت جواد هم برانگیخته شود. از طرفی دیدم افراد گمنامی در کشور داریم که جانشان را برای امثال ما به خطر می اندازند و برخی نیز به شهادت می رسند بدون اینکه کسی متوجه شود. این بخش را صادقانه با اشک چشمم نوشتم و عامدانه نامش را آرش رستگاری گذاشتم. نام فامیلش را هم به خاطر همزمانی شهادتش با شب قدر رستگار نامیدم و آرش را هم از پهلوان اسطوره ای ایران الهام گرفتم. به همین دلیل فرصت را غنیمت شمردیم که با این شخصیت ادای دینی به شهدای گمنام و پهلوان ها و اساطیر کنیم.

حتی همان ابتدا می خواستیم شهید رستگاری را هم از یکی از شهرستان ها بیاوریم اما خب نگران قضاوت ها بودیم.

وارسته: تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد!

** «بچه مهندس» دیگر برای خودش تبدیل به یک برند شده است و هر بازیگری که در این سریال بازی کند چند قدم در بازیگری و در کارنامه کاری اش جلو می افتد.

-بله. اما ببینید در فصل دو هم هنوز اتفاقی برای بچه مهندس نیفتاده بود و در همان فصل شخصیت ژاله و مامان گلچهره را به قصه اضافه کردیم.

** با توجه به اینکه شما در دو فصل با «علی غفاری» به عنوان کارگردان همکاری کرده بودید، تعامل تان با احمد کاوری کارگردان جدید سریال چطور بود؟

-از همان روز اول با همدیگر تعامل داشتیم و نگاه هایمان را به هم نزدیک کردیم. فیلم نامه یک اثر مستقل نیست و وقتی فیلم نامه دیده می شود که ساخته شود. یعنی کار گروهی و مثلث طلایی کارگردان، تهیه کننده و نویسنده باید در کارها وجود داشته و تعاملی بین شان باشد و من هم سعی کردم این تعامل را حفظ کنم.

وارسته: تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد!

** شخصیت جواد طوری در فیلم نامه شما تعریف شده است که انگار باید تمام اتفاق های سخت و غیر قابل تحمل برای او پیش بیاید و در پایان نیز سربلند از همه این اتفاق ها بیرون آید. این موضوع از ابتدا در طراحی داستان این شخصیت تعریف شده بود؟

-ببینید موضوعی وجود دارد که ملودرام و تراژدی تکلیفتش با مخاطب روشن است. وقتی بحث قهرمان را می خواهی مطرح کنی باید به قهرمان مشقت دهی و قهرمان شما اگر مصیبت نکشد و داغ نکشد، قهرمان نمی شود و این یک فرمول جهانی است.

این هم به مثابه زندگی است و ما در درام با استثنا روبرو هستیم نه با قاعده. من سعی کردم در هر قسمت تماشاگر را تشنه قسمت بعد کنم. حتی وقتی آرش به قصه ما وارد شد همه اعتراض کردند که این چه شخصیتی است و بعد از اینکه مشخص شد او چه کاره است حرفشان را پس گرفتند.

** فکر می کنید فصل بعدی «بچه مهندس» هم ساخته شود؟

-من که خداحافظی کردم. اگر قرار باشد فصل بعدی ساخته شود باید زمان نگارش به اندازه کافی در اختیارمان باشد به این خاطر که مردم از ما انتظار دارند و باید کار خوبی را تحویلشان دهیم.

** انگار که در این سالها «بچه مهندس» به ماه رمضان الصاق شده است و به احتمال فراوان از الان تا سال آینده فرصت هست.

-تمایلم این است که این فصل خداحافظی کنم مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد اما فعلا برنامه ای برای فصل پنج ندارم. درباره فصل پنج یکسری صحبت هایی انجام شده و برنامه ریزی هایی شده است اما من هنوز برنامه ای ندارم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شکی نیست که «جریان انحرافی» علاقه‌ای به مسائلی چون مبارزه با اسرائیل و آرمان قدس در فیلم‌ها ندارد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: جمال شورجه می‌گوید که متأسفانه کشورهای اسلامی یا به علت وابستگی و یا نداشتن پشتوانه مالی در مورد ساخت فیلم درباره آزادی قدس کارکرد مناسبی ندارند و عموماً آثار بی‌نسبتی با آن تولید می‌کنند.

به گزارش سینماپرس، فیلمسازان ایرانی که درباره مسائل جهان اسلام فیلم ساخته‌اند آثار آبرومند و قابل عرضه و دفاعی را در تاریخ سینمای جهان تولید کرده‌اند که اگرچه تعدادشان بسیار نیست اما نمونه‌های موفقی در این زمینه‌اند. از بازمانده مرحوم سیف الله داد گرفته تا ۳۳ روز جمال شورجه.

کارگردان فیلم‌های عملیات «کرکوک» و «حماسه مجنون» مدتی است که به علت بیماری شرایط خاصی را به سر می‌برد که به شکرانه خدا نسبت به قبل از وضعیت بهتری برخوردا شده است. شورجه پروژه «احمد بای» را هنوز تمام نکرده است و امیدواریم که شرایط برای ادامه فعالیت وی مهیا شود تا شاهد از سرگیری کارهای مهم و راهبردی بر زمین مانده این سینماگر انقلاب اسلامی باشیم.

شورجه در پاسخ به سؤالات ما درباره سینمای جهان اسلام به صورت مختصر و مفید نکاتی را بیان کرد که باتوجه به شرایط نامساعدی که داشت از ایشان تشکر و قدردانی می‌کنیم.

کارگردان باشگاه سری در پاسخ به اینکه چرا مبارزه با امپریالیسم و نابودی اسرائیل در سینمای جهان اسلام جزو اولویت‌های چندم سینمای کشورهای اسلامی است بیان کرد: متأسفانه کشورهای اسلامی یا به علت وابستگی و یا نداشتن پشتوانه مالی در این مورد کارکرد مناسبی ندارند و عموماً آثار بی‌نسبتی با آزادی قدس و فلسطین تولید می‌کنند.

وی همینطور درباره نقش دیپلماسی فرهنگی برای ساخت فیلمی اثرگذار درباره آرمان قدس و آزادی فلسطین به صورت مشترک و بین المللی گفت: شکی نیست که همت دیپلماسی نقش پررنگی در این میان دارد و لااقل باید با چند کشور که با ما زمینه مشترک دارند مثل لبنان و سوریه رایزنی‌های لازم برای ساخت فیلم‌هایی در این باره انجام شود.

شورجه در بخش دیگری از مصاحبه درباره چرایی عدم جذابیت برخی از فیلم‌های تولیدی ایران در زمینه جهان اسلام بیان کرد که جذابیت فیلم‌ها به طور کلی بیشتر مربوط به فیلمنامه است. به نظر من باید از بهترین عوامل استفاده بشود تا از جنبه جذابیت و گیشه هم موفق باشد.

او در پایان درباره جریان نفوذ فرهنگی و مانع‌تراشی برای مقابله با ساخت آثاری از این دست بیان کرد که شکی نیست که جریان انحرافی علاقه‌ای به مسائلی چون مبارزه با اسرائیل و آرمان قدس در فیلم‌ها ندارد. در این زمینه برای موفقیت باید ارگان‌های انقلابی مثل سپاه، حوزه هنری و بنیاد مستضعفان با هماهنگی وزارت ارشاد این مهم را به عهده بگیرند.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«آمازون» رسما عدم همکاری خود با «گلدن گلوب» را اعلام کرد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پس از نتفلیکس، آمازون نیز اعلام کرد با گلدن گلوب همکاری نمی‌کند و حالا یکی از مهم‌ترین جوایز سینمایی هالیوود با مشکلات جدی روبرو شده است.

به گزارش سینماپرس به نقل از هالیوود ریپورتر، اخیراً نتفلیکس اعلام کرد تا زمانی که تغییرات معناداری توسط انجمن رسانه‌های خارجی هالیوود (HFPA) که مسئول برگزاری جوایز گلدن گلوب است، اعمال نشود هر گونه فعالیت مشترک با این سازمان را متوقف خواهد کرد.

این در حالی است که نتفلیکس در هفتاد و هشتمین مراسم گلدن گلوب که در فوریه برگزار شد بیشترین تعداد نامزدی (۴۲) و بیشترین پیروزی (۱۰) را نسبت به تمام استودیوها و شبکه‌ها دیگر داشت.

حالا آمازون هم همین موضع را اتخاذ کرده و گفته اگر جامعه آماری و قوانین اخلاقی این سازمان تغییر نکند با آن ارتباطی نخواهد داشت.

این ماجرا از زمانی آغاز شد که لس آنجلس تایمز گزارش داد در حال حاضر حتی یک عضو سیاهپوست هم در میان ۸۶ عضو انجمن رسانه‌های خارجی هالیوود وجود ندارد.

هنوز مشخص نیست این اختلاف عظیم بین نهاد برگزارکننده یکی از مهم‌ترین جوایز هالیوود و تعدادی از مهم‌ترین نام‌های این عرصه چه نتیجه‌ای خواهد داشت.

اعضای انجمن رسانه‌های خارجی هالیوود دوشنبه اصلاحاتی را اعمال کردند که تحت حمایت شرکای پخش تلویزیونی این سازمان از جمله ان‌بی‌سی هم بود. با این حال سازمان تایمز آپ و مجموعه‌ای از شرکت‌های روابط عمومی گفتند این اصلاحات کافی نیستند و فعلاً بایکوت این انجمن توسط آنها ادامه خواهد داشت. بعد ان‌بی‌سی بیانیه دیگری داد و گفت باور دارد تغییراتی که اعمال شده به معنای اصلاحات معنادار است که می‌تواند سازمانی کامل‌تر بسازد.

اما اگر استودیوها و استعدادهایی که تحت نمایندگی آنها قرار دارند، تصمیم بگیرند در مراسم گلدن گلوب شرکت نکنند، دیگر مراسمی وجود نخواهد داشت که ان‌بی‌سی بتواند پخش کند.

علی سار رییس انجمن رسانه‌های خارجی هالیوود شب پیش نامه‌ای را به اشتراک گذاشت که در آن به نگرانی‌های مطرح شده توسط تد ساراندوس مدیر ارشد محتوا و مدیر عامل نت‌فلیکس پاسخ داده است.

او گفت؛ به رابطه انجمن با نتفلیکس اهمیت می‌دهد و بعد از شنیدن نگرانی‌های نت‌فلیکس در حال رسیدگی به آنها بوده است.

سار یادآور شد: می‌توانیم به شما اطمینان بدهیم که برنامه ما نمایانگر نظرات حامیان و منتقدان‌مان است و حقیقتاً باور داریم باعث اصلاحات معنادار و شمول درون انجمن خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سالن‌های سینما و تئاتر از امروز فعالیت خود را از سر گرفتند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: با اعلام ستاد ملی مقابله با کرونا، سالن‌های سینما و تئاتر از امروز میزبان مخاطبان خود شده اند.

به گزارش سینماپرس، با توجه به مصوبات روز ۱۶ اردیبهشت‌ماه ستاد ملی مقابله با کرونا مبنی بر اینکه مشاغل گروه یک و گروه دو در وضعیت قرمز می‌توانند فعال باشند، سینماها هم که جزو ردیف شغلی دو هستند از امروز شنبه ۱۸ اردیبهشت‌ماه بازگشایی شده اند.

البته هیچ سینمایی از ابتدای همه‌گیری کرونا «ملزم» به بازگشایی نبوده بلکه هر سینمایی مایل باشد می‌تواند فعال باشد مشروط بر اینکه بتواند ضوابط و مقررات مربوط به دوران کرونا را رعایت کند.

سالن های تئاتر هم از امروز فعالیت خود را از سر می گیرند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکاسی چقدر برای کیارستمی جدی بود؟


ژان میشل فرودون ـ عکاس، محقق سینما و رئیس سابق کایه دو سینما ـ یکی از سمبل‌های فرهنگی کشور فرانسه محسوب می‌شود. او در یک نشست مجازی درباره نگاه عباس کیارستمی ـ هنرمند فقید ایرانی ـ به عکاسی و نگاه واحد او در فیلم سازی، عکاسی و شعر صحبت کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

در جلسات فعلی شورای عالی انقلاب فرهنگی نوعی دیکتاتوری حاکم است/ تا زمانی که مدیریت فرهنگی ما در پی شهرت و عکس گرفتن با سلبریتی ها باشد شاهد هیچ تحول مثبتی نخواهیم بود! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: جواد شمقدری رئیس پیشین سازمان سینمایی و کارگردان سینما و تلویزیون در گفتگو با سیدرضا منتظری، بعد از مدت ها صریح و بی پرده به طرح مباحث بسیار مهم که موجب بحران و ولنگاری در حوزه فرهنگ و هنر شده اند پرداخت؛ شمقدری در این گفتگو با تأکید بر اینکه در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی دیکتاتوری حاکم است تصریح کرد: اصولا مجموعه هایی که بخش نظارتی دارند یا فرصت پیدا نمی کنند یا فرآیند منطقی جلوی شان نیست تا نقش شان را خوب ایفا کنند.

به گزارش سینماپرس گفتگوی صریح و بی پرده با جواد شمقدری در ۳ بخش منتشر خواهد شد که اینک بخش پایانی این گفتگو از نظر مخاطبان گرامی می گذرد.

به عقیده شما این عجیب نیست که افرادی مانند شما که به عنوان چهره ای انقلابی، متعهد و ولایتمدار شناخته می شوند و دغدغه پرداختن به موضوعات استراتژیک و تاریخ انقلاب اسلامی را دارند، در جمهوری اسلامی ایران برای پرداختن به این قبیل موضوعات با مشکل مواجه شوند؟ بحث بنده اصولا مربوط به «روزهای ابدی» نیست؛ ما سینماگران بسیاری داریم که نقش جدی در تولید آثار استراتژیک و تاریخ انقلاب اسلامی داشته اند و همواره با دشواری های فراوان روبرو شده اند و به همین علت بسیاری از آن ها عطای حضور در این عرصه را به لقایش بخشیده اند و این روزها ناامید و خانه نشین هستند. شاید علت اصلی این پرسش بنده این باشد که بسیاری افراد می گویند چهره هایی مانند جواد شمقدری پول های بادآورده ای از بیت المال را در اختیار دارند و در پول و امکانات غرق هستند و راحت کارهای شان مجوز گرفته و تولید می شود، در خصوص همین سریال اخیر شما نیز چنین شایعاتی زیاد به گوش می رسید.

چقدر خوب شد که شما به این مطلب اشاره کردید! بله بسیاری افراد می گویند ما بودجه های ویژه در اختیار داریم در صورتی که اصلاً این گونه نیست و اتفاقا برعکس است. بنده صراحتا عنوان می کنم که برعکس آنچه بسیاری می خواهند القا کنند به این پروژه ها چندان توجهی نمی شود. پروژه هایی که نقطه طلایی دشمن را هدف قرار می دهند آنقدر موانع دارد که بی شمار است و یکی از موانع هم عدم حمایت لازم نه کافی مالی است. اتفاقاً ما گفتیم بیایید بگویید فلان بازیگر ما تا کارگردان و نویسنده و طراح صحنه و تدوین و مجری طرح و تهیه کننده و بقیه چه دستمزدی گرفتند؟ و نسبت به تولیدات دیگرتاریخی با این حجم بازیگر و پروداکشن مقایسه شود.

شما مایل نیستید برای اولین بار به صورت شفاف در رابطه با هزینه کردهای این سریال اطلاعاتی را به برای تنویر افکار عمومی ارائه کنید؟

رقم دقیق تولید هر اثری را باید تهیه کننده اعلام کند. بنده همین قدر بگویم برای سریالی که این همه لوکیشن داشته و باید همه چیز آن ساخته می شده اکثر لوکیشنهای آن همچون دانشگاه و ادارات و خیابان و خانه های آن باید مطابق سال ۵۷ ساخته می شد. مکانهای موجود آنقدر معماری و عناصر آن تغییر کرده که قابل استفاده نیست، و لوازم داخل صحنه نیز همه باید تهیه یا ساخته می شد. با این حجم کار برای هر قسمت ۴۵ دقیقه ای ۳۵۰ میلیون تومان مصوب کردند که بیشتر به یک شوخی شبیه بود ولی متاسفانه ما مجبور شدیم با همین مصوبه کار را شروع کنیم. البته پس از آنکه کار متوقف شد و به دنبال پیگیریهای سخت و متعدد بالاخره به رقم هرقسمت ۶۵۰ میلیون تومان رسید یعنی بر کل کار حدود ۲۸ میلیارد که باز هم نسبت پروژه رقم بسیار کمی است و این مثل آن می ماند که ورزشکاری بخواهد تنها با ۵۰ درصد ریه اش تنفس کند و در میدان مسابقه بدود و مدال هم بگیرد. این ها همه از مصائب کار ما است. یکی از دلایلی که چنین پروژه هایی تولید نمی شود همین است که حمایت لازم از این کارها نمی شود.

وضعیت ما در حوزه فیلمسازی و سریال سازی به گونه ای است که اگر بنده می آمدم و در همین سریال کمی به میخ و به نعل می کوبیدم و مثلا می گفتم امام خمینی که معصوم نبودند یا دانشجویان خط امام که از دیوار سفارت بالا رفتند دچار خطای راهبردی شدند؛ یا آمریکا آن قدر هم که می گویند بد نیست! … شرایط برای تولید پروژه عوض می شد و به ما امکانات بهتری می دادند!

این در حالی است که ما مصمم بودیم واقعیت را بگوییم! و از دایره انصاف خارج نشویم. ‌ آنچه در اسناد لانه جاسوسی است را مبنا قرار دادیم مطالبی که به نوعی اعترافات واقعی دشمن است. در این اسناد نشان می دهد آن ها می خواستند انقلاب اسلامی را مهار کنند درست مثل اتفاقی که در انقلابهای بهار عربی همچون مصر درچند سال پیش افتاد و نتیجه مبارزات مردم این شد که باز یکی شبیه خود حسنی مبارک دوباره روی کار بیاید و در واقع دوباره آمریکا آنجا را مال خود کرد! ‌ آن ها نمی خواهند گفته شود آمریکا دشمن است و نمی توان با آنها رابطه همه جانبه داشت.

در جلسات فعلی شورای عالی انقلاب فرهنگی به نوعی دیکتاتوری حاکم است/ تا زمانی که مدیریت فرهنگی ما در پی شهرت و عکس گرفتن با سلبریتی ها باشد شاهد هیچ تحول مثبتی نخواهیم بود!

بنده تأکید می کنم که امروز ساخت آثاری با رویکرد دفاع جانانه از انقلاب با موانع زیادی روبرو است. برای همین بسیاری جا می زنند وسراغ این سوژه ها نمی روند. اما ما باور و انگیزه داشتیم و امیدواریم خدا هیچ وقت این باور را از ما نگیرد؛ چرا که اگر کسی کمترین تزلزلی داشته باشد نمی تواند ادامه بدهد. من از بازخواست الهی ترسیدم و پای این کار ایستادم. خوشبختانه دوستان و افراد همفکر و همسو هم در لایه هایی از مدیریت سیما بودند که آنها هم به وظیفه انقلابی خود خوب عمل کردند. تردید نکنید نهایی شدن ساخت و پخش این سریال با این موانع، بیشتر شبیه معجزه بود. من معتقدم باید به حوادث و تاریخ نگاری دقیق انقلاب پرداخته شود؛ باید چالش ها و شبهه افکنی ها و تحلیل های مغرضانه ی دشمن طرح شود و در مقابل با ظرافت و دقت پاسخ و توضیح شفاف داده شود. همچنانکه من مجبور بودم به بیشتر مسائل و حوادث ماههای اول انقلاب بپردازم تا دست توطئه گر آمریکا را در همه حوادث نشان دهم تا وقتی به تسخیر لانه جاسوسی(سفارت آمریکا) میرسیم مخاطب به درستی این کار ایمان پیدا کند. اگر چه واقعیت این است که سوژه ملتهب این اثر می طلبید ما بیش از این به وقایع تاریخی بپردازیم. ما باید به کنه قضایا می پرداختیم که خوب نیاز به حمایت و بودجه داشت. قطعا شان عظمت انقلاب اسلامی بیش از آن است که ما به آن پرداخته ایم.

مدیران سازمان صدا و سیما باید فرق سریالی عظیم انقلابی را با مثلا آثار طنز دم دستی که تک لوکیشن یا با لوکیشنهای محدود هستند، بفهمند. ما باید در این سریال همه چیز را می ساختیم تا باورپذیر باشد اما کسی این ها را ندید. اصلا بعضی ها نمی خواهند این تلاشها را ببینند به عنوان مثال اولین تروکاژ کامپیوتری در سینمای ایران در فیلم «بر بال فرشتگان» به کارگردانی بنده رقم خورد اما برخی افراد نمی خواهند این اولین بودن به اسم این فیلم دفاع مقدسی ثبت شود. درست است که الآن اجرای آن صحنه ها ممکن است آسان باشد اما آن زمان در نگاتیو کار بسیار جدیدی بود و ما تروکاژ کامپیوتری در حوزه نگاتیو نداشتیم و اولین بار سال ۱۳۷۱ این پدیده را اجرا کردیم و اجرای موفقی هم بود اما هرگز این اتفاق را ثبت نکردند.

در جلسات فعلی شورای عالی انقلاب فرهنگی به نوعی دیکتاتوری حاکم است/ تا زمانی که مدیریت فرهنگی ما در پی شهرت و عکس گرفتن با سلبریتی ها باشد شاهد هیچ تحول مثبتی نخواهیم بود!
فیلم سینمایی «بر بال فرشتگان»

اولین اجرای ۳ بعدی در حجم بالا در سریال سازی در «روزهای ابدی» رخ داد که یک لوکیشن صفر تا ۱۰۰ در تروکاژ و پرده سبز کار شد و همه صحنه ها چه داخلی و چه خارجی با این تکنیک کار شد. مگر این افتخار برای صنعت سریال سازی در کشور ما نیست؟ می خواهند این نوع کارها دیده نشود.

البته من به این قضیه عادت دارم چون وقتی «توفان شن» ساخته شده بود در نشست مطبوعاتی به فیلم به ما تاختند و به شدت حمله کردند اما امروز می بینیم این فیلم ماندگار شد و از فیلمهایی که آن روز علم کردند و به آن نازیدند کمتر خبری هست.

فیلم سینمایی «توفان شن»

با توجه به جمیع فرمایشات شما و نگاهی که به گذشته می اندازیم مایلم این پرسش را مطرح کنم که پیش بینی شما از وضعیت حوزه فرهنگ و هنر در سال های پیش رو چیست؟ با توجه به اینکه امروزه اغلب مردم به ماهواره ها و فضای مجازی رو آورده اند و این فضا توسط اتاق فکر دشمن اداره می شود و حوزه فرهنگ و هنر رسما به حال خود رها شده و مسئولان حتی برای پیاده سازی دغدغه های مقام معظم رهبری هم اهتمامی ندارند، شما فکر می کنید وضعیت فرهنگی و هنری کشور به کدام سمت می رود؟

من ناامید نیستیم می دانید چرا؟ بگذارید با یک مثال عرض کنم! ما در ۸ سال دفاع مقدس و یا در زمینه انرژی هسته ای اتفاقات زیادی را شاهد بودیم. فراز و نشیب زیادی را تجربه کردیم به نحوی که گاهی افسردگی و دلسردی و آینده ای سیاه پیش روی مان بود و هیچ امیدواری به پیروزی نداشتیم اما مقاطعی مانند فتح خرمهشر هم بود که دورنمای خوبی جلوی روی مان می گذاشت و احساس می شد آینده این نبرد پیروزی برحق ما است در عرصه هسته ای هم همین است. اهتمام ما به این مسائل و بازگشت به باورهای مان و حرکت جهادی و انقلابی مان دورنمای روشن را باز می کند و وقتی دچار سستی و تنبلی و بی تفاوتی شدیم شرایط ذلت بار را برای ما به وجود آورده است.

هر زمان مدیریت فرهنگی ما سر و شکل گرفت و دارای استراتژی فرهنگی متناسب با حرکت انقلاب شد اتفاقات خوبی رخ داد اما هرگاه ما همه چیز را رها کردیم و غفلت کردیم هیچ چیز درست نشد. حوزه فرهنگ مثل اسب سرکش است که نباید از آن غفلت کرد که ما را به زمین بزند. من امیدوارم به اینکه اول بتوانیم این اسب چموش را رام کنیم و به اهداف متعالی مان برسیم. بدون خوش خیالی و بدون توهم می گویم ظرفیت و سرمایه آن را می بینم. دید من فقط ایران نیست گستره ای فراتر از ایران است. در دوره مسئولیت خود ما در کنفرانس افق نو دنبال این اهداف بودیم تا جنبش های هنری و فرهنگی همسو را شناسایی کنیم البته در دولت بعد ما را خفه کردند و نگذاشتند ادامه دهیم. لازمه رسیدن به اهداف متعالی این است که بفهمیم و درک کنیم، وظیه خود را بفهمیم از دعوای خاله زنکی و حسادت و رقابت بی خود دست برداریم تا اتفاقات خوبی به نفع نظام رقم بخورد.

تا زمانی که مدیریت فرهنگی ما در پی شهرت و عکس گرفتن با سلبریتی ها باشد و هیچ اهتمامی برای تحقق اهداف ارزشی و انقلابی در سینما نداشته باشد هیچ کاری رقم نمی خورد. به یمن همین اتفاقات تک و توک خوب است که می توانیم این هیمنه را نگه داریم.

بنده احساس می کنم شما سهواً یا عمداً نمی خواهید به صورت شفاف پاسخ دهید نهادهای نظارتی باید در قبال این عملکرد خبیثانه و منفعلانه مدیران فرهنگی چه کنند! مهمتر از همه دوست دارم فلاش بکی بزنم به اینکه شما ۴ سال رئیس سازمان سینمایی و مشاور هنری رئیس جمهور بودید، یادم می آید زمانی که شما ریاست سازمان سینمایی را بر عهده داشتید انصار حزب الله برای اکران چند فیلم جلوی وزارت ارشاد تحصن کردند، چرا دیگر آن حرکات را توسط گروه هایی مانند انصار حزب الله با توجه به فجایعی که امروز به اسم فیلم و سینما تولید می شود شاهد نیستیم؟ آیا این حرکت هم سیاسی بود؟

من از شما ممنونم که به این نکته کلیدی اشاره کردید؛ بله وقتی مجموعه ای کوچک با سرقت نام انصار حزب الله می آیند و به دکتر حسینی می گویند ای وزیر بی غیرت استعفا استعفا، انتظار می رود امروز در این فاجعه فرهنگی و یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب در این ولنگاری فرهنگی هم خودی نشان بدهند! واقعا پرسش درستی است که این افراد الان کجا هستند!؟ معلوم است که آن حرکت آن روزشان یک حرکت صرفا سیاسی و تحریک شده از ناحیه جریانات سیاسی مخالف ما بود. جنجالی راه انداختند تا تسویه حساب کنند و امروز که شاهد اثار بسیار ناهنجاری در صحنه نمایش و سینما هستیم آنها خفه خون گرفته اند.

نکته مهم این است که خیلی از اتفاقات درون کشور ما بر اساس رویکردهای سیاسی است. رهبری معظم انقلاب در سال ۱۳۷۱ تأکید کردند حوزه فرهنگی را نباید به سیاست بازی آلوده کرد و امروز شاهدیم یکی از اشکالات این حوزه این است که حوزه فرهنگ آلوده به نگاه های سیاسی شده و بر اساس فرآیندهای سیاسی می خواهند جهت گیری و تصمیم سازی کنند.

حوزه فرهنگ به حال خود رها شده؛ نظارت کلانی که شما الآن به آن اشاره کردید واقعا در عمل وجود ندارند. مجموعه هایی هستند که بر اساس قانون در بخش هایی نظارت می کنند. مانند شوراهای نظارتی در سیما یا وزارت ارشاد. اما مسأله اصلی اینجا است افرادی که در این مسئولیتهای نظارتی هستند عملا چه سمت و سویی را رقم می زنند. و چقدر از بالا و نگاه کلان مدیریت میشوند. متاسفانه گاه دیده می شود بعضی از این افراد چندان نگاه حرفه ای و تخصصی ندارند. ما نیازمند یک قرارگاه نظارتی کلان در حوزه فرهنگ و هنر هستیم. الان هر مجموعه ای ساز خود را می زند. حوزه هنری در کجا نظارت می شود؟ عملکرد و جهت گیری بخش های فرهنگی سپاه از کجا نظارت می شود؟ من بعد از ۴۰ سال کار هنری هنوز نمی توانم بگویم متخصص هستم این افرادی که به عنوان متخصص در بخشهای تصمیم گیر نشسته اند از کجا آمده اند؟

به عقیده شما وظیفه دستگاه هایی مثل کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی در این وانفسا چیست؟

کمیسیون فرهنگی مجلس دغدغه های زیادی دارد و فقط به صورت موردی می تواند ورود کند. متأسفانه آن موارد هم معمولا در دام تسویه حسابهای سیاسی می افتد! کمیسیون فرهنگی بر اساس گزارش منفی یک جریان سیاسی در سینما که رقبای ما بودند شاخک های آنان را حساس کردند تا به مسأله ساخت این فیلم ورود کنند به تعبیر بهتر با تحریک جریان مقابل حساس شدند در حالی که آن گزارش اصالتی نداشت.

اصولا مجموعه هایی که بخش نظارتی دارند یا فرصت پیدا نمی کنند یا فرآیند منطقی جلوی شان نیست تا نقش شان را خوب ایفا کنند. وقتی بر اساس سیاسی بازی ها کاری می شود خروجی کارهاغلط است. نهاد نظارتی باید فارغ از نگاه های سیاسی روزمره کشور و تنها با نگاه فرهنگی مطلق که بر اساس ارزش های انقلاب و خط امام (ره) و رهبری تبیین شده با حضور متخصصان بنشینند و کار کنند تا به نتیجه مطلوب برسیم.

شورای عالی انقلاب فرهنگی جای مهمی است اما سوأل این است که در این مسیر نظارتی چقدر قدم برمی دارد؟ در این دوره که ششماه یک بار هم تشکیل جلسه نمی دهند و متأسفانه در جلسات شان یک نوع دیکتاتوری حاکم است.

بی شک این نوع نهادهای نظارتی در حوزه فرهنگ و هنر مسیر درستی نمی روند و خروجی کارشان در مسیر صلاح انقلاب و کشور نیست. نمی دانم چقدر عوامل نفوذی در لابلای این مجموعه ها رخنه کرده اند اما می توانم با قدرت بگویم القاءها و جهت گیریهای ضد فرهنگی دشمن در تارو پود اندیشه و رویکردهای بعضی از این تازه کاران رسوخ کرده است. تا جایی که فرق اثر انقلابی با اثری که انقلاب را ریشخند می کند درک نمی کنند. فرق فیلم حامی ارزشهای دفاع مقدس را با فیلمی که ضد جنگ و دفاع مقدس است تشخیص نمی دهند و در مقام تصمیم گیری و ارزیابی نگاهشان به بیرون و جریانات غیر انقلابی و حتی سکولار و غرب زده می باشد.

پایان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«و اینک پدرم هاشم آقا» به رادیو می‌آید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: اداره کل هنرهای نمایشی رادیو، سه نمایش جدید برای شبکه های رادیویی نمایش، ورزش، ایران و تهران آماده کرده است.

به گزارش سینماپرس، زینب آرمند نمایش «مستطیل سبز» را درباره آغاز و چگونگی شکل گیری فوتبال در ایران و اولین تیم باشگاهی نوشته است و رضا عمرانی کارگردانی آن را برعهده دارد، این سریال ساعت ۸:۱۵ از رادیو نمایش پخش می‌شود و ساعت ۱۳:۳۰ روی آنتن رادیو ورزش می‌رود.

«آب و آبادی» به نویسندگی هاجر کوشکی و کارگردانی محمد پورحسن روایتی از چالش‌های زندگی در شهر و روستا است. این سریال رادیویی ساعت ۲۲:۴۵ از رادیو نمایش پخش می‌شود و ساعت ۲۲:۳۰ روی آنتن رادیو ایران می‌رود.

«و اینک پدرم هاشم آقا» نیز عنوان نمایشی است به نویسندگی و کارگردانی محمد پورحسن که از روز یکشنبه ساعت یک بامداد روی آنتن رادیو نمایش می‌رود و ساعت ۱:۴۰ بامداد از رادیو تهران پخش می‌شود و موضوعی اجتماعی دارد.

این آثار با بازیگری بیوک میرزایی، رضا عمرانی، قربان نجفی، میرطاهر مظلومی، راضیه مومیوند، بهناز بستان دوست، شهریار حمزیان، مهرداد مهماندوست، بهادر ابراهیمی، محمد آقا محمدی، سعید سلطانی، نگین خواجه نصیر، شیما جان قربان، امیر فرحان نیا، حمید یزدانی، رضا عمرانی، محمد رضا علی، محمد شریفی مقدم، نورالدین جوادیان، شهیندخت نجف زاده، محمد پورحسن، ماندانا اصلانی، پریسا مقتدی، مونا صفی، فریبا طاهری و نازنین مهیمنی ساخته می‌شود.

همچنین در تولید این آثار اشرف السادات اشرف نژاد، مهدیه تقی زاده و فرشاد آذرنیا به عنوان تهیه کننده، نرگس موسی پور و محمدرضا قبادی فر در سمت افکتور و جعفر جودتی، حیدر صفدری، علی حاجی نوروزی به عنوان صدابردار همکاری داشته‌اند.

مشاهده خبر از سایت منبع