X

بایگانی خرداد 17, 1400

دفتر سینمایی

همیشه دولت ها بر روی رسانه فشار می آورند تا صدا و سیما را تریبون و روابط عمومی خود کنند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: معاون استان های صداوسیما گفت: صدا و سیما در دوره جناب هاشمی رفسنجانی در حد روابط عمومی دولت تنزل یافت. رییس وقت سازمان برادر رییس جمهور و دبیر کمیته سیاسی حزب کارگزاران بود. اصلا نقد عملکرد دولت سازندگی خط قرمز رسانه بود.

به گزارش سینماپرس، «علی دارابی» معاون استان های سازمان صداوسیما در مطلبی با عنوان «دولت ها، رسانه ملی و مناظره های تلویزیونی» تاکید کرد که «مردم پرسشگر رسانه مطالبه گر می خواهد» و در این باره نوشت: در سال ۹۲ در ماه های نخست ریاست جمهوری حجت الاسلام حسن روحانی همراه با ریاست سازمان صدا و سیما – مهندس ضرغامی و معاونان سازمان با رئیس جمهور جدید ملاقات داشتیم، من معاون سیما بودم. به مناسبت مناظره های انتخاباتی ریاست جمهوری و در آستانه انتخاب رییس جمهور جدید محورهای مطالبی که در آن نشست مطرح کردم را با هدف توجه رییس جمهور جدید را بازخوانی میکنم. به این امید که مقبول افتد.

به جناب روحانی عرض کردم تمنا دارم شما تجربه نادرست روسای جمهور و دولت های گذشته را نسبت به صداوسیما تکرار نکنید.

صدا و سیما در دوره جناب هاشمی رفسنجانی در حد روابط عمومی دولت تنزل یافت. رییس وقت سازمان برادر رییس جمهور و دبیر کمیته سیاسی حزب کارگزاران بود. اصلا نقد عملکرد دولت سازندگی خط قرمز رسانه بود.

در دوره جناب خاتمی کار اصلاح طلبان و دولت ایشان با رسانه ملی تا آنجا بالا گرفت که در میتینگ ها شعار سر می دادند: سیمای لاریجانی خاموش باید گردد و این در حالی بود که اخبار و گزارشات و سخنرانی های رییس جمهور و دولت مرتب از صدا و سیما پخش می شد.

در دولت جناب احمدی نژاد که صدا و سیما باز تمام سفرهای استانی، کنفرانس ها و سفرهای خارجی رییس جمهور و اعضای دولت را پوشش گسترده می دادند نتیجه آن شکایت ۵۰۰ صفحه ای رییس جمهور از صدا و سیما به رهبری شد و اصرار شخص رییس جمهور به تغییر چندتن از معاونان و مدیران رسانه بود.

گفتم جناب آقای روحانی شما این رویکردها و رویه های غلط گذشته را نروید. صداوسیما باید زبان مردم و مطالبه گر آنان از دولت و سایر نهادها باشد.

اما همیشه دولت ها بر روی رسانه فشار می آورند تا صدا و سیما را تریبون و روابط عمومی خود کنند. اهرم فشار هم دارند؛ بودجه را کم می کنند و دیگر از طریق محرمانه و طبقه بندی کردن امور به نام امنیت “قدرت ریسک، شجاعت و پرسشگری صدا و سیما را میگیرند” . شما این کار را نکنید …

٨ سال گذشت و فشارهای دولت برای آنکه رسانه را روز بروز محافظه کارتر کند و کم ترین نقدها را بر نتابد بیش از گذشته نمایان شد…
اینک مخاطب این سخن در محضر شما مخاطبان گرامی به ریاست محترم جمهوری آینده است
لطفا شما راه نادرست روسای جمهور گذشته را نروید. از هم اکنون رسانه ملی را مطالبه گر و پرسشگر بخواهید نه روابط عمومی دولت. شرح صدر و انتقاد پذیری را در میان همکاران دولت بالا ببرید، آنگاه همه مطالبات جمع نمی شود در ۴ سال برای طرح در مناظرات تلویزیونی.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مرادخانی به روایت فرشچیان + ویدئو


محمود فرشچیان ـ هنرمند پیشکسوت مینیاتوریست ـ با انتشار یک پیام ویدئویی درگذشت علی مرادخانی، معاون سابق هنری را تسلیت گفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حضور مسئولان در خانه علی مرادخانی


جمعی از مسئولان کشور عصر دوشنبه (۱۷ خرداد ماه) برای عرض تسلیت و ابراز همدردی، به منزل زنده‌یاد علی مرادخانی، معاون سابق هنری رفتند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اگر رئیس جمهور باشم «بنیاد ملی موسیقی» را راه اندازی می کردم! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمد معتمدی ‘گفت: من اگر خودم شخصا رئیس جمهور باشم حساب سه بخش مسکن، بهداشت و درمان و آموزش را از اقتصاد جدا می کنم.

به گزارش سینماپرس، فارس سراغ محمد معتمدی رفته تا خواسته های این خواننده از رئیس جمهور آینده را بشنویم که در ادامه می خوانیم:

اولین کار ساماندهی سیستم جامع اطلاعات افراد

اگر من خودم شخصا رئیس جمهور بشوم قبل از هر چیز اولین پروژه ای که شروع می کنم، مساله سیستم جامع اطلاعات افراد کشور را ساماندهی می کنم. همان پروژه ای که به نام کارت هوشمند ملی و کد ملی شروع شد ولی هنوز به سرانجام نرسیده و این کارت های هوشمند با اینکه کارت هوشمند هست و «چیپ سِت» روی آن هست ولی به مثابه یک کارت و برگه کاغذی دست هر فردی هست و آن را به سرانجام می رسانم زیرا تا آن انجام نشود، هیچ دولتی در هیچ حوزه و نهادی، برنامه ریزی درست و قابل اجرایی نمی تواند داشته باشد. یعنی در حوزه درآمد، در حوزه مالیات، در حوزه بهداشت و درمان و مسکن تا اطلاعات درستی در اختیار مجری این طرح ها نباشد، هیچ گونه اقدام درستی نمی توان انجام داد. و این طرحی است که زیربنای همه طرح هاست.

شما اگر به جوامع توسعه نگاه کنید می بینید که مثلا هر شهروندی یک «آیدی» دارد یک کد دارد و دولت در قبال آن یک بستری را مثل سامانه «دیج آی دی» (digid) درست کرده و تمام اطلاعات افراد در آنجا ثبت است و از هزاران هزار کاغذبازی و فتوکپی بازی و اینجور مواردی جلوگیری می کند. ازینرو در وهله اول من فکر می کنم اولین اقدامی که دولت باید انجام بدهد که هر طرحی را بخواهد انجام بدهد با موفقیت و مرتب و منظم به انجام برسد اول باید طرح ساماندهی اطلاعات و مشخصات افراد را اجرایی کند.

جدا کردن مسکن، بهداشت و آموزش از اقتصاد

در مرحله اول من اگر خودم شخصا رئیس جمهور باشم حساب سه بخش را از اقتصاد جدا می کنم، مسکن، بهداشت و درمان و آموزش. یعنی اینکه این سه بخش به صورت آزاد و رها در دامن دریای متلاطمی به نام اقتصاد رها شده باشد، این را جمع می کنم. یکی بحث بهداشت و درمان هست یعنی بخش بهداشت را از حوزه ای که بی ضابطه در دامن خشن اقتصادافتاده را نجات می دهم و جدا می کنم. دوم بحث مسکن است یعنی مسکن را هم که بدون هیچ ضابطه ای و بدون هیچ نظارتی به صورت کاملا رها در دامن اقتصاد رها شده من این را هم باز جدا و منفک می کنم و نجاتش می دهم. سوم هم بحث آموزش است. یعنی ما در مجموع سه مساله داریم، بهداشت و درمان، مسکن و آموزش که من این ها را می آورم در قالب یک مجموعه ای که با یک اقتصاد اجتماعی که حالا نمی خواهم بگویم اقتصاد سوسیالیستی ولی چیزی شبیه آن اداره می کنم یعنی اجازه نمی دهم که مسکن به عنوان یک کالای تجاری در جامعه مطرح شود.

نباید بیماری افراد مساله درآمدزایی بخش خصوصی شود! اجازه نمی دادم بیماری افراد به عنوان یک مساله درآمدزایی برای بخش خصوصی استفاده شود و همینطور اجازه نمی دادم بحث آموزش چه در مدارس و چه در دانشگاهها به صورت یک مساله اقتصادی مطرح باشد. اینها را از چنگال حوزه اقتصاد بیرون می آوردم و اگر هم بخض خصوص قرار بود در این سه حوزه فعال باشد اینها با نظارت صد در صدی یک ارگان حاکمیتی و با خط دهی آن ارگان حاکمیتی شامل ضوابط و دستورالعمل های مصوب حاکمیتی آن ها را هدایت می کردم.

موسیقی را از تجارت جدا کنید

در حوزه موسیقی هم فکر کنم آنقدر که من در این حوزه صحبت کرده ام گمان نکنم هیچ عزیزی تا به حال اینقدر صحبت نکرده باشد و نظریه نداده باشد. ولی همانطور که من همیشه گفته ام متاسفانه موسیقی بخشی است که امروزه کاملا در دامن اقتصاد و تجارت رها شده یعنی علی رغم اینکه خود موسیقی را متولیان حاکمیتی یک مساله فرهنگی و بخش فرهنگ ساز جامعه قلمداد می کنند ولی به وقت اجرائیاتش و در مرحله عملیاتی شدنش این حوزه کاملا در بخش تجارت و اقتصاد رفته است. یعنی حتی ضوابط تصمیم گیری برای این حوزه هم کلا ضوابط تصمیم گیری برای حوزه تجارت و اقتصاد است.

راه اندازی بنیاد ملی موسیقی کشور

اولین کاری که من در حوزه موسیقی می کنم همان بحثی است که قبلا هم عرض کردم سامانه ملی موسیقی کشور را راه اندازی می کنم که این سامانه ملی کشور یا بنیاد ملی موسیقی کشور که تمام نهادهایی که در حوزه موسیقی کشور دراند فعالیت می کنند را می آورم در زیرمجموعه این بنیاد ملی موسیقی قرار میدهم.

این بنیاد چند بخش را شامل می شود. یکی از بخش ها می تواند تولید محتوا انجام بدهد. یعنی سامانه ملی موسیقی، تولید موسیقی هم به صورت محتوای اجرای صحنه ای و هم محتوای قابل انتشار یعنی آثار موسیقی جدید تولید کند و هم آثار جدید موسیقی را به روی صحنه ببرد. و همچنین ارکسترهایی داشته باشد مثل ارکستر فرهنگ و هنر که ما در قدیم داشتیم یا حتی مثلا همین مثل بنیاد رودکی که ارکستر دارد و ارکسترهایی برای این بنیاد تشکیل بدهیم منتهی با این تفاوت که مثلا اگر بنیاد رودکی ارکسترهایی داشته که سال های سال است بودجه هایی میلیاردی برای ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی گرفته ولی ما یک آلبوم و یک قطعه تولید شده الان بنده نمی توانم در اینترنت پیدا کنم که این اثر تولید ارکستر ملی ما باشد یعنی من نمی دانم این چه ارکستر ملی بوده که چهل سال است دارد فعالیت می کند و یک آلبوم از آن و حتی یک قطعه از آن بیرون نیامده نه صوتی و نه تصویری! و یا اگر هم قطعه ای هست به صورت کاملا غیر سیستماتیک و به صورت خیلی متفرقه و به صورت کاملا غیر تاثیرگذار که در واقع چیزی به دست توده مردم نرسیده است.

هر مرکز استان یا کلانشهر یک ارکسترفیلارمونیک داشته باشد

از این رو من این بنیاد ملی موسیقی را راه اندازی می کردم که هم بخش تولید محتوا داشته باشد هم برای مراکز استانها و شهرستانها برنامه ریزی کنم و سیاستم این بود که برای هر مرکز استانی با مشارکت دادن شهرداری های آن مراکز استان مثلا کلان شهرها مثل شیراز، اصفهان و تبریز و خود تهران و همه کلان شهرهایی که مراکز استان ها هستند، با مشارکت شهرداری ها برایشان ارکستر فیلارمونیک تشکیل می دادم. و آن ارکستر فیلارمونیک از آن تولید محتوایی که معاونت تولید محتوای همین بنیاد موصوف است و بخش تولید محتوا می کند موظف به استفاده و به اجرا گذاشتن همان تولید محتواها باشد. و این ارکستر فیلارمونیک های استانی باید در شهرستانهای مختلف برای مردم کشور موسیقی هایی مطابق با سلیقه و ذائقه عموم منتهی با استانداردهای فرهنگی کشور ارائه بدهند.

البته این بدین معنا نیست که هیچ نهادی یا هیچ تهیه کننده ای یا هیچ بخش خصوصی حق نخواهد داشت در حوزه موسیقی فعالیت کندف نخیر، آن چیزی که در نظر من هست این است که همه طبق روال سابق می توانند فعالیت داشته باشند و کارشان را انجام دهند و این که من می گویم اضافه بر آن ها محسوب می شود که وقتی به صورت قوی و پرقدرت ظاهر می شود، فعالیت ها و خط مشی موسیقی کشور را می تواند تحت الشعاع قرار داده و بر خط و ربط موسیقی کشور تاثیرگذار باشد. نه اینکه بگوییم دیگران را از آنچه که تا امروز انجام میداده اند منع کنیم و این سیاستی که می گویم اصلا به این معنی نیست که بیاییم جلوی فعالیت های آزاد موسیقی را که الان هست بگیریم.

در واقع بخش حاکمیتی موسیقی باید این موضع را که تا الان به صورت سنتی داشته که صرفا به صورت یک ممیز بوده و می گفته آثارتان را بیارید ببینم مجوز می دهم یا نمی دهم، این یک بخش و یک عملکرد بسیار ناکارآمد بوده تا الان در حوزه موسیقی که میتواند این را رها کند یا هم داشته باشد ولی با حفظ آن موضع، خود بخش دولتی هم باید مولد باشد. یعنی مثل گذشته که ما ارکستر فرهنگ و هنر داشتیم، ارکستر گلها داشتیم، ولی الان نه صدا و سیمایمان خیلی فعال است، شاید حدود پانزده ساله که همان تولید نصف و نیمه ای هم که داشته، همان هم تعطیل شده است. ما همچنین نه در ارشاد و زیرمجموعه های ارشاد تولیدی داشته ایم و نه در هیچ بخش دولتی دیگری هیچ بودجه و ساز و کاری برای تولید موسیقی نداریم.

طرح «هنر برای همه» به سرانجام برسد

به عنوان آخرین حرفم این را هم بگویم که اون مساله «هنر برای همه» امیدوارم به سامان و سرانجام برسد. یعنی نهاد حاکمیتی فرهنگ و موسیقی متولی این باشد که هر از چند گاهی، هر فصلی، هر شش ماهی، هر سالی، یک سری رخدادهای موسیقی در سراسر کشور برای توده مردم با بلیط های ارزان قیمت که کاملا قابل تهیه برای تمام اقشار جامعه باشد، یک اتفاق سوشال یا همان اجتماعی باشد که در آن، موسیقی صرفا یک کالای لوکس و مختص قشر مرفه جامعه نباشد.

آرزوی من این است که همین طرح «هنر برای همه» محقق بشود و در اقصی نقاط کشور در مقاطع زمانی مشخص و مناسبت های مشخصی همان هنرمندانی که در سالن های بزرگ با بلیط های غیرقابل تهیه برای قشر محروم جامعه می پردازند، همان ها با تمهیداتی که کاملا قابل اجراست، بتوانند برای تمام اقشار جامعه برنامه اجرا کنند و این شادی و این نشاط و این امید بین تمام اقشار جامعه به عدالت تقسیم شود.

البته این را هم بدانیم که طرح «هنر برای همه» یک ایده آل و یک رویا نیست و بنده در عمل آن را به اجرا درآوردم و می توانم پایش بایستم و می توانم قسم بخورم که اگر حمایت حداقلی از این طرح بشود به راحتی در همه جای کشور قابل اجرا خواهد بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

۴ پیام تسلیت برای درگذشت زنده یاد علی مرادخانی


مدیرعامل بنیاد رودکی، دبیر شورای هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی، مدیر عامل خانه هنرمندان و مدیرعامل انجمن موسیقی ایران در پیام های جداگانه‌ای درگذشت زنده یاد علی مرادخانی، معاون اسبق امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر موزه موسیقی را تسلیت گفتند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وقتی سینماها تعطیل می‌شوند و تا یک مدت طولانی بسته هستند فیلم های سینمایی لطمه می‌خورند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر فیلم سینمایی «امپراتور جهنم» گفت: من نقش «حاج اکبر» که یکی از برادرهای سریال «نقش خاک» را بازی می‌کنم که به وی اتهام خوردن سهم پدری زده می‌شود.

به گزارش سینماپرس، حبیب دهقان نسب در گفت‌وگو با میزان پیرامون اخرین فعالیت‌های خود در عرصه بازیگری گفت: این روزها در همدان مشغول بازی در سریالی به نام «نقش خاک» هستم که قرار است از شبکه یک سیما روی آنتن برود، پیش از این قرار بود این مجموعه برای ماه مبارک رمضان آماده شود اما خوب مجموعه آماده نشد چون هنوز کار ادامه داشت و همچنان ادامه دارد و احتمالاً تا اواخر خرداد تصویربرداری این مجموعه تمام شود.

این بازیگر تلویزیون پیرامون تزریق واکسن کرونا ابراز کرد: راستش را بخواهید من قرار بود واکسن بزنم و برای این کار ثبت نام هم کرده ام و دیروز قرار بود تا واکسن را در همدان به من تزریق کنند اما از آنجایی که دوز اول هر واکسنی را در هر مرکز سلامتی تزریق می‌کنید باید برای تزریق دوز دوم آن نیز به همان مرکز مراجعه کنید، تصمیم گرفتم تا وقتی به تهران می‌رود در تهران واکسنم را تزریق گکنم که برای تزریق دوز دوم آن با مشکل راه و سفر مجدد به همدان مواجه نشوم.

دهقان نسب پیرامون گروه مجموعه تلویزیونی «نقش خاک» بیان کرد: مجموعه تلویزیونی «نقش خاک» با تلفیقی از بازیگران قدیمی و استخوان خرد کرده با نسل جوان تشکیل شده، بازیگران همچون میرطاهر مظلومی، مهرداد ضیایی، شیرین بینا، فرزانه نشاط خواه، سمیرا کریمی، مریم معصومی، جمیله ربانی و شهنام شهابی بازیگرانی هستند که در این مجموعه تلویزیونی با هم همبازی هستیم.

این بازیگر تلویزیون پیرامون مضمون سریال تلویزیونی «نقش خاک» اظهار کرد: مضمونش سریال تلویزیونی «نقش خاک» اجتماعی است، یعنی در رابطه با دو برادر و خانواده‌ آنها است که این دو تا برادر بر سر ارث پدری با هم جنگ و جدال دارند و یکدیگر را متهم می‌کنند و به هم تهمت می‌زنند که دیگر سهم آنها را خورده است اما در این میان دختر یکی از برادرها با پسر برادر دیگر از کوچکی با هم بزرگ شده و یکدیگر را دوست دارند و می‌خواهند با هم ازدواج کنند که این اختلاف خانوادگی باعث می‌شود با ازدواج آنها مخالفت شود و در ادامه هم یک سری حوادث و اتفاقاتی می‌افتد که طبیعتاً باید در خود سریال دید.

بازیگر فیلم سینمایی «امپراطور جهنم» پیرامون نقش خود در سریال تلویزیون «نقش خاک» ابراز کرد: من نقش «حاج اکبر» که یکی از آن برادرها در سریال «نقش خاک» است را بازی می‌کنم که به وی اتهام خوردن سهم پدری زده می‌شود.

دهقان نسب به یکی از ویژگی‌های سریال تلویزیونی «نقش خاک» اشاره و ابراز کرد: از ویژگی‌های بارز سریال «نقش خاک» همانطور که از اسمش مشخص است به هنر سفال‌گری اشاره ویژه شده است و یکی از لوکیشن‌های اصلی سریال «نقش خاک» لاله جین همدان است که مرکز سفال در ایران محسوب می‌شود به همین واسطه سریال داری تصاویر بسیار جذابی خواهد بود و از طرفی خیلی جذاب است که در این سریال و دیگر سریال‌های تلویزیونی به هنرهای سنتی و ماندگار شهرهای مختلف ایران که زیاد هم است اشار شود چراکه تاکنون بسیاری ار این هنرها آن طور که باید و شاید معرفی نشده‌اندف و برای مردم ناشناخته هستند.

این بازیگر پیشکسوت با اشاره به وضعیت دستمزدها و کیفیت کار در شبکه نمایش خانگی اشاره و بیان کرد: فکر می‌کنم تولیدات نمایش خانگی نسبت به تلویزیون در حال افزایش است البته من هنوز در سریال‌های نمایش خانگی بازی نکرده‌ام اما فتی برای خضور در این مدیوم ندارم چراکه دستمزدهای بسیار خوب و به موقعی به عوامل تعلق می‌گیرد.

وی با اشاره به دیگر فعالیت‌های خود در عرصه بازیگری خاطرنشان کرد: فعلا در کار دیگری حضور ندارم و در حال حاضر از سینما نیز هیچ پیشنهادی به من نشده است، یک مقدار که تولیدات کم شده به نسبت گذشته به خاطر شیوع ویروس کرونا، چون فیلم‌هایی که ساخته می‌شوند باید جایی باشد که اکران شوند اما وقتی سینماها تعطیل می‌شوند و تا یک مدت طولانی بسته هستند فیلم های سینمایی لطمه می‌خورند و این مسئله موجب کاهش تولیدات سینمایی شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

۳ پیام تسلیت برای درگذشت زنده یاد علی مرادخانی


مدیرعامل بنیاد رودکی، دبیر شورای هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی و مدیر عامل خانه هنرمندان در پیام های جداگانه‌ای درگذشت زنده یاد علی مرادخانی، معاون اسبق امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر موزه موسیقی را تسلیت گفتند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

همیشه در تلاشم آن جایگاه فعلی که دارم را از دست ندهم/عقبه‌ام را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: گلایه دارم آن‌طور که باید صداوسیما با سریال “مینو” برخورد نکرد! در حقِ این مجموعه تلویزیونی اجحاف شد. حتی در جشنواره تلویزیونی هم این سریال را ندیدند.

به گزارش سینماپرس، سینما و تلویزیون با گذشت چند دهه از جنگ تحمیلی تاکنون نسبت به تصویر کشیدن این دوران موفق بوده‌اند. با یادی از مرحوم بهبهانی‌نیا نویسنده مطرح کشورمان که امروز در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد، سریال “خاک سرخ” و “کیمیا” جزو کارهای ماندگار تلویزیون شدند و عباس غزالی که درباره این نوع آثار با او به گفت‌وگو نشستیم، سریال “مینو” که بسیاری انتقاد کردند چرا ادامه پیدا نکرد؟

یکی از کسانی که در عرصه تولید آثاری برای نشان دادن اتفاقات جنگ تحمیلی پیش‌رو بود، مرحوم رسول ملاقلی‌پور است که در کنار بسیاری از آثار، “بلمی به سوی ساحل” را به یادگار گذاشت. این فیلم در سال ۱۳۶۴ و در شرایطی ساخته شد که جنگ تحمیلی هنوز ادامه داشت. به همین دلیل با اینکه دومین تجربه کارگردانی سازنده‌اش بود، اما فضا و موقعیت‌های فیلم بسیار طبیعی از آب درآمده‌اند. این واقعیت تلخ که بنی‌صدر از ارسال جنگ‌افزار به جبهه‌های دفاع از کشور خودداری می‌کرد، تا به حال در هیچ فیلم دیگری بازگو نشده و این افتخار نصیب فیلم رسول ملاقلی‌پور شد.

سهم عمده‌ای از این فضای فیلمسازی برعهده احمدرضا درویش بود که سه فیلم “کیمیا”، “سرزمین خورشید” و “دوئل” را از خودش به یادگار گذاشت. یکی از فیلم‌های قابل توجه دیگر، “روز سوم” محمدحسین لطیفی است که بخشی از ایثارگری‌ها و رنج‌های مردم شهر خرمشهر را از دفاع از خود و همچنین رذالت بعثی‌ها به نمایش درآورد. “کودک و فرشته” تصویری واقعی و متفاوت از خرمشهر جنگ‌زده و در حال اشغال را نشان داد. “گل پامچال” یکی از سریال‌های خوب در این حوزه به شمار می‌رود که از شبکه یک سیما روی آنتن رفت.

در کنار “خوش رکاب”، “خاک سرخ” و حتی “رقص پرواز”، می‌توان به سریال “مینو” امیر پوروزیری اشاره کرد. سریالی که قرار نبود با سقوط خرمشهر به پایان برسد و ادامه پیدا کند. همان‌ روزها کارگردان سریال عنوان کرد که: “همان زمان که نگارش را آغاز کردیم بنا بود با فتح خرمشهر قصه را به پایان برسانیم نه با سقوط خرمشهر! اما از آنجایی که به عهدمان وفادار بمانیم و از طرفی به درخواست مردم مبنی بر ساخت ادامه این سریال پاسخی داده باشیم، در تلاشیم تا بتوانیم این سریال را در فصل دوم نیز تولید کنیم. “

اما این سریال ادامه پیدا نکرد و خیلی موضوعاتی از این دست باعث شد تا تسنیم با عباس غزالی یکی از بازیگران نقش اصلی این سریال گفت‌وگویی داشته باشد؛ مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

* این روزها مشغول چه کاری هستید؛ مراقبت از کرونا و یا در جلوی دوربین سریال یا فیلمی قرار دارید؟

بعد از سریال “شاهرگ” که مربوط به زمان انقلاب و بمب‌گذاری‌ها و ترورهای سریالی می‌شد مدتی به خاطر کرونا کم‌کار شدم و به خاطر خانواده مراقبت می‌کردم؛ فیلم کوتاه ساختم و در یک فیلم سینمایی حضور پیدا کردم که در سکوت خبری ساخته می‌شود.

این روزها در فیلم سینمایی “گنجشک” ایفای نقش می‌کنم. فعلاً درباره جزئیات آن نمی‌توانم چیزی بگویم و امیدوارم با از بین رفتن کرونا بتوانم بیشتر در خدمت سریال‌ها و فیلم‌های متعددی باشم و از این طریق بتوانم به مردم کشورم، خدمت کنم.

برخی می‌گویند تاریخ مصرف دفاع‌مقدس تمام شده است!

* چرا کارهایی مثل “مینو” که برای ادای احترام به دفاع مقدس، ساخته شده‌اند کمتر ساخته می‌شود؛ نسل جوان امروز به این مفاهیم ارزشمند نیاز دارند و باید بیش از این کارها ساخته شوند؟

دفاع مقدس مملو از قهرمانانی است که واگویی زندگی‌هایشان می‌تواند برای کودک، نوجوان و جوان امروز درس‌های ارزشمندی داشته باشد. لحظه لحظه و ثانیه ثانیه زندگی این بزرگان، می‌تواند دستمایه بسیاری فیلمنامه‌های جذاب سینمایی و تلویزیونی بشود. وقتی به من چنین پیشنهاداتی می‌شود به شدت با اعتقاد و علاقه، آن کارها را می‌پذیرم تا بتوانم گوشه‌ای از رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌های این بزرگان را به تصویر بکشم. واقعاً پروژه‌هایی مثل “وضعیت سفید” و “مینو”، این فضا را برایم در عرصه بازیگری فراهم کرد.

خوشبختانه در میانِ مردم هم بازتاب‌های خوبی داشت و تماشاگر ارتباط گرفت؛ متأسفانه گاهاً می‌شنوم برخی می‌گویند تاریخ مصرف دفاع‌مقدس تمام شده است! برایم تعجب‌آور است. از برخی همکاران هم می‌شنوم که می‌گویند این نوع فیلم‌ها و سریال‌ها خواهان ندارد؛ اما این را بدانید هر موقع درباره این اتفاقات مهم تاریخی ما که هر لحظه‌شان درس زندگی است کتابی نوشته می‌شود، فیلم و یا سریالی ساخته می‌شود بیننده دارد. مطمئناً هیچ‌وقت کهنه نمی‌شود به نظرمن همیشه حرف برای گفتن در این زمینه وجود دارد و مخاطب بسیار هم استقبال می‌کند.

گلایه دارم آن‌طور که باید صداوسیما با سریال “مینو” برخورد نکرد!

* شما تجربه بازی در سریال “وضعیت سفید” هم داشتید…

خوشبختانه این تجربه در “وضعیت سفید” حمید نعمت‌الله را داشتم که به نوعی به حواشی جنگ پرداخته بود. خانواده‌ای که به واسطه بمباران دور هم جمع شده بودند. سریال “مینو” تمام و کمال به خرمشهر و آغاز جنگ و ورود دشمن به خاک خرمشهر پرداخته بود. جالب این بود ما در این سریال، مردمی را می‌دیدیم از جنس خودمان؛ مردمی که زندگی‌شان را دارند و وقتی دشمن واردِ خاک‌شان می‌شود برای دفاع از مامِ وطن‌شان وارد میدان می‌شوند. واقعاً با عشقم در این سریال‌ها بازی کردم و باز هم پیشنهاد بدهند بازی می‌کنم.

اما گلایه دارم آن‌طور که باید صداوسیما با سریال “مینو” برخورد نکرد! در حقِ این مجموعه تلویزیونی اجحاف شد. حتی در جشنواره فیلم و سریال‌های تلویزیونی هم آن‌طور که باید و شاید این سریال را ندیدند. بعدها پیگیر شدیم، مسئولین امر می‌گفتند که “مینو” محصول تلویزیون نبوده و در مجموعه‌های دیگری مثل روایت فتح و بعدها اوج ساخته شده است، چنین برخوردهایی کرده‌اند.

برایم خیلی عجیب است مگر قرار نیست در حوزه فرهنگ و هنر کار خوبی عرضه شود! مگر همه در یک تیم و خانواده نیستیم! چه فرقی می‌کند کار در تلویزیون تولید شده باشد یا در جایی دیگر؟ مهم این است تماشاگر بپسندد و تأثیر فرهنگی خودش را بگذارد؛ واقعا نسل امروز نیازمند چنین مفاهیم ارزشمندی است و باید دست به دست هم بدهیم درباره جنگ تحمیلی و دفاع مقدس کارهای ارزنده‌ای ساخته شود.

خیلی از این صحنه‌ها سانسور و کوتاه شد

* برای حضور هنرمندانه‌تر در چنین آثاری، آن روزگار دفاع مقدس را درک کرده‌اید؟

در آن دوره سن و سالی نداشتم و متولد ۱۳۶۳ هستم. چیز به خصوصی خاطرم نیست در حد چند عکس و فریم در ذهن ندارم؛ روزگاری به ذهنم می‌آید پنجره‌ها را نوار چسب رنگی ضربدری زدند در آن روزهایی که ماجرای بمباران اتفاق می‌افتد. یادم است آژیر خطر می‌زدند و دلهره و استرس خانواده‌ها را می‌دیدم. برادر بزرگ‌ترم و پدر خدا بیامرزم که به دنبال پناهگاهی در تاریکی بودند و چراغ قوه را روی آن پله‌های تنگ و باریک می‌گرفتند. و ما در کوچه و خیابان بازی می‌کردیم؛ چنین چیزهایی به یادمان می‌آید. اما برای درکِ بهتر، هرچه دیدم در فیلم‌ها بوده است. از گفته بزرگ‌ترها و مطالعه کتاب‌ها هم استفاده کردم.

سریال “مینو” از جمله آن کارها بود؛ من نقش رضا شکری را بازی کردم به گفته کارگردانش آن احساسی که در این کار گذاشتی، در هیچ‌کدام از کارهایت این طور نبودی! گروه خیلی تلاش کردند به واسطه دوربین و صحنه‌آرایی، فضاهای واقعیت‌گونه‌ای را خلق کنند اما بعدها شنیدم خیلی از این صحنه‌ها سانسور و کوتاه شد. جالب است که برخی از مسئولین گفتند به خاطر اینکه خیلی واقعی شده حذف کردیم! مگر ما به عنوان هنرمند نباید تلاش کنیم کاری بسازیم که نزدیک به واقعیت باشد!؟ وقتی این اتفاق می‌افتد خستگی به تن هنرمندان می‌ماند.

کاراکتر حاج کاظم و فیلم “آژانس شیشه‌ای”

* با کدام یک از فیلم‌هایی که درباره دفاع‌مقدس ساخته شده، ارتباط بیشتری گرفتید؟

من خودم در فیلم‌ سینمایی “دلبری” که به نوعی درباره جانبازان دفاع مقدس، بود بازی کردم. هرچند حضور کوتاهی در این فیلم داشتم اما سعی کردم در کاراکتر یک فرزند شهید، حضور تأثیرگذاری داشته باشم. در هرکاری می‌روم سعی می‌کنم علاوه بر مسائل فنی، با اعتقاد ایفای نقش کنم؛ باعث می‌شود شور و هیجان و احساس خاصی در آن نقش به‌خصوص ایجاد کنیم. خیلی از فیلم‌ها را دیده‌ام اما فیلم “آژانس شیشه‌ای” و کاراکتر حاج کاظم سال‌ها است برای من درسِ بازیگری است و بارها و بارها دیده‌ام. آن‌قدر این فیلم حال عجیبی به من می‌دهد که مونولوگ پرویز پرستویی را حفظم.

* شما از دلیلِ ادامه پیدا نکردن “مینو” خبری دارید؟

هنوز هم به صفحه اینستاگرامی امیر پوروزیری کارگردان سریال “مینو” سر بزنید می‌بینید که عکسی از مینو منتشر کرده‌اند که این داستان ادامه دارد. چه اتفاقی می‌افتد که برخی از مسئولین و دست‌اندرکاران می‌گویند این کار برای ما نیست و این کار رها می‌شود بسیار برایم عجیب است.

اولین نفرم که با “مینو ۲” قرارداد می‌بندم

* چرا سریال‌سازی به سمت کارهای سطحی رفته و از کارهای عمیق و ماندگار خبری نیست؟

امروز تصمیم‌گیری‌ها برای ساخت سریال‌ها و فیلم‌ها، علامت سؤالی را برایم ایجاد کرده که چرا درباره این همه موضوع مهم و ساختاری خصوصاً کارهای دفاع‌مقدس کارهای مثمرثمر ساخته نمی‌شود و از طرفی دیگر ماجراهای مجازی و مسائلی که اتفاق عمیقی‌ نیستند و خیلی ثبات هم ندارند به آن موضوعات پرداخته می‌شود. خوشبختانه یا متأسفانه فضای مجازی خیلی نسل جدید را درگیر خودش کرده و اینکه بتوانیم خوراک دقیق و آموزنده و خوبی را در اختیار مخاطب امروز قرار بدهیم اهمیت دارد.

وقتی در این زمینه ضعیف عمل می‌کنیم و خوراک خوبی در کار نباشد مخاطب مجبور است به خیلی از تلویزیون‌های غربی یا فیلم‌های غربی، یا مثلاً فضای‌مجازی و اتفاقاتی که متأسفانه درگیرش هستیم سوق پیدا می‌کنند. اعتقادم این است سینما و تلویزیون ما خیلی می‌تواند به فیلم‌ها و سریال‌های عمیق و پرمحتوا بپردازد.

خیلی از رزمندگانی داریم خیابان، اتوبان و کوچه به نام‌شان است و زندگی‌هایشان جای بحث دارد و باید تبدیل به سناریوهای سینمایی و تلویزیونی شود. فکر می‌کنم در این باره کم‌کاری‌هایی کرده‌ایم و منِ بازیگر به جرأت می‌توانم بگویم اتفاق این چنینی باشد با جان و دل می‌پذیرم و جزو اولویت‌هایم خواهد بود.

فصل دوم سریال “مینو” بخواهد ساخته شود به عنوان اولین نفر قرارداد می‌بندم. بچه‌ای را بزرگ کرده‌ایم رهایش کرده‌ایم؛ نباید بگذاریم این بچه سرراهی بشود. بسیاری در فضای‌مجازی پیام می‌دهند ای کاش فصل دوم “مینو” ساخته شود.

آرزو داشتم نقش تک‌تیرانداز را بازی می‌کردم

* کاراکتری که همیشه دوست داشتید بازی کنید و این اتفاق هنوز نیفتاده است؟

به داستان زندگی شهید عبدالرسول زرین علاقه‌مندم؛ همان تک‌تیرانداز برتر جهان که قصه‌اش همیشه به شدت جذاب بوده است. متأسفانه این فیلم را هنوز ندیده‌ام اما امیدوارم حق مطلب ادا شده باشد. روزی امیدوارم این توفیق را داشته باشم. قهرمانانی که مطمئنا زندگی‌شان ساخته شود به شدت ویژه و جذاب می‌شود اگر واقعاً درست به آن پرداخته شود.

غربی‌ها توانستند نفوذ کنند

* شما به یک قهرمان واقعی اشاره کردید که سال‌ها در سینما و تلویزیون خبری از نمایش قهرمانان واقعی نیست؛ چرا به این فقدان توجهی نمی‌شود؟

به نظرمن خیلی سال است از آن قهرمانان در سینما خبری نیست که وقتی مخاطب از سالن سینما بیرون می‌رفت حسّ رضایتمندی داشت و خودش را جایِ آن قهرمان می‌دید. چند سالی است این اتفاق نمی‌افتد؛ کما اینکه هالیوود قهرمان ندارد و قهرمان می‌سازد. و در کتاب و دفتر هم می‌بینیم آن قهرمانان پوستر روی دفتر و کتاب می‌شوند؛ آن‌ها توانستند نفوذ کنند؛ متأسفانه آن‌طوری که باید نتوانستیم برای نسل جدید، تصویرگر خوبی باشیم و این قهرمانان را بهتر معرفی کنیم حیف است و امیدوارم اتفاق خوبی بیفتد.

* یک سؤالی بپرسم فارغ از بحث‌هایی که کردیم. چرا شما کمتر در فضای اظهارنظرهای مجازی حضور پیدا می‌کنید و اصلاً این فعالیت را مثلِ برخی از همکارانتان ندارید؛ دلیل خاصی دارد؟

من همیشه در تلاشم آن جایگاه فعلی که دارم را از دست ندهم. عقبه‌ام را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم و هدفی دارم که در آن راستا حرکت می‌کنم. وقتی بچه بودم آقای پرستویی همیشه در بازیگری الگویم بوده‌اند و افتخار دارم گاهی تلفنی صحبت می‌کنم. همیشه دنبال این موضوعم که از خودم عاقبت به‌خیری به‌جا بگذارم و روزی که نبودم یک اسم خوبی از من به جای بماند.

* خودتان را سلبریتی می‌دانید؟

من تعریف این واژه را دقیقاً نمی‌دانم؛ چطوری و از کجا در سیستم ما نفوذ کرد. چیزی که عمیق و جدی نیست و زیاد به آن توجه نمی‌کنم.

به من هم گفتند املاک دبی را تبلیغ کنم!

* بسیاری از همکاران شما به سمت آگهی بازرگانی رفته‌اند و تبلیغ می‌کنند شما پیشنهادی داشته‌اید و کاری در این زمینه کرده‌اید؟

پیشنهاد داشتم و نکردم. یکی از آن پیشنهادات، املاک دبی بود که برای دوستان حواشی شد. یادم است پرسیدم برای کجاست و جستجو کردم به جایی رسیدم که گفتم ببخشید من نیستم. اتفاقاً پول خوبی هم می‌دادند. راستش را بخواهید انسان جایزالخطاست اما خودم سعی می‌کنم آهسته و پیوسته، بررسی‌ها را پیش ببرم. همکارانم قابل احترام‌اند اما من تا به الان احساس این را ندارم و نکردم که بخواهم همچنین ماجراهایی داشته باشم. حتی در صفحه مجازی‌ام مختص خودم است هرکاری کردم خیلی دلی بوده و شکل حمایتی از مشاغل آسیب‌دیده و خیریه‌ای باشد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اجرای «کوچه‌لر» با تار در خانه حیدرزاده تبریز + ویدیو


علی قمصری که در قالب پروژه‌ی «تار ایرانی» به تبریز سفر کرده است، آهنگ معروف «کوچه‌لر» را در خانه حیدرزاده‌ی این شهر نواخت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مرادخانی موزه موسیقی را خانه دوم خود می‌دانست


بیژن بیژنی _ خواننده و خوشنویس _ در پیامی درگذشت علی مرادخانی را تسلیت گفت.

مشاهده خبر از سایت منبع