X

بایگانی فروردین 27, 1401

دفتر سینمایی

تارنوازی برای کهن‌ترین بنای مذهبی ایران


تابلو موزیکال «دشت مجنون» اثری از میدیا فرج‌نژاد است که به روایت بخشی از زیبایی‌هایِ زیگورات چغازنبیل می‌پردازد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مقتدایی: «زندگی پس از زندگی» توانسته سرمایه اجتماعی صداوسیما در جامعه را افزایش دهد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس خطاب به رئیس صداوسیما از پخش «زندگی پس از زندگی» قدردانی و بیان کرد که این برنامه سرمایه اجتماعی صداوسیما را افزایش داده است.

به گزارش سینماپرس، برنامه «زندگی پس از زندگی» هر روز ساعت ۱۸:۳۰ روی آنتن می رود و به روایت هایی از تجربه های نزدیک به مرگ می پردازد. این برنامه با اقبال مخاطبان عام و خاص مواجه شده است. عباس مقتدایی نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و نماینده مردم اصفهان در مجلس نیز در یادداشتی از رئیس رسانه ملی برای تولید و پخش این برنامه تجلیل کرده است.

در این یادداشت آمده است:

«بسمه تعالی

جناب آقای دکتر جبلی رییس محترم سازمان صداوسیما

باسلام و احترام،

این روزها در محافل مختلف از برنامه «زندگی پس از زندگی» گفته می شود و موضوع و محتوای این برنامه، محور گفتگو در بین اشخاص شده است.

به نظر می رسد این برنامه توانسته با ارائه محتوای خاص و معنوی، حد بالایی از مخاطب را جذب کند و ضمن جذب مخاطب، مدتها پس از پخش، محتوا و نکات آن برنامه محور گفتگوها باشد و مردم درخصوص آن بحث و تبادل نظر کنند. این رویکرد برنامه سازی توانسته سرمایه اجتماعی صداوسیما در جامعه را افزایش دهد، بگونه ای که بر اساس گزارش های واصله در سال گذشته نیز این برنامه، یکی از پربیننده ترین برنامه های رسانه ملی بوده است.

لذا اینجانب به نمایندگی از هموطنان و بینندگان این برنامه، مراتب قدردانی خود از جنابعالی، تهیه کننده محترم و سایر عوامل ارجمند این برنامه را اعلام می دارم و امید است اینگونه رویکردها که ضمن افزایش سرمایه اجتماعی، نقش رسانه را در زندگی مردم و رویکردهای رفتاری متبلورتر می کند، تقویت شود.

از حسن توجه جنابعالی قدردانی می نماید.»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گازبهای کارگاه‌های صنایع دستی کاهش یافت


مدیرکل دفتر حمایت از تولید معاونت صنایع‌دستی از کاهش گازبهای کارگاه‌های صنایع‌دستی در سال ۱۴۰۱ خبر داد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پول و سرمایه ضامنِ کیفیتِ نهاییِ فوق‌العاده‌ی هیچ فیلمی نیست/امکاناتِ تولید محدود لزوما نمی‌تواند باعثِ به گل نشستنِ یک فیلم شود – اخبار سینمای ایران و جهان

میثم مولایی تدوینگر فیلم سینمایی «روز صفر» معتقد است پول و سرمایه ضامنِ کیفیتِ نهایی هیچ فیلمی نیست.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «روز صفر» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سعید ملکان که این روزها در حال اکران است، ماجرای دستگیری عبدالمالک ریگی توسط نیروهای امنیتی ایران را روایت می‌کند. این فیلم که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، توانست با دریافت پنج سیمرغ بلورین رکوددار کسب جوایز در این دوره شود. در این فیلم اکشن، امیر جدیدی و ساعد سهیلی نقش‌های اصلی را ایفا می‌کنند. به همین بهانه ایلنا با میثم مولایی تدوینگر «روز صفر» که تدوین فیلم‌هایی همچون «خانه‌دختر»، «روشن»، «خوک»، «یدو»، «غلامرضا تختی»، «تنگه ابوقریب»، «تفریق» و … را در کارنامه دارد، به گفتگو پرداخته که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

فیلم «روز صفر» به دلیل ژانر ملتهبی که دارد جزو فیلم‌های متفاوت سینمای ایران محسوب می‌شود و نوع تدوین آن نیز متناسب با فضای فیلم است. از چه زمانی به پروژه اضافه شدید و ذهنیت شما از فضای کلی قصه و داستان چه بود؟

اساسا ایده‌آل‌ترین زمانِ شروعِ کارِ تدوین‌گر در هر فیلمِ داستان‌گو، از مرحله‌یِ آماده شدنِ نخستین ورسیون‌های فیلم‌نامه و شروعِ اولین مراحلِ بازنویسی است. متاسفانه طی سالیان گذشته روندی در سینمای ایران مرسوم بود که تدوین‌گر کارش را هم‌زمان و گاه پس از پایان مرحله‌یِ فیلم‌برداری شروع می‌کرد و مرحله‌ی مهمِ مطالعه و بررسی و مشارکتِ تدوین‌گر در رفعِ نواقصِ احتمالی فیلم‌نامه مغفول می‌ماند. اما خوشبختانه مدتی‌ست که فیلم‌سازان، تهیه‌کنندگان و حتی برخی عوامل اجرایی، مثلِ مدیرانِ تولید هم نسبت به نقش کارآمدی که یک تدوین‌گر در مرحله‌ی بازنویسی فیلم‌نامه و پیش‌تولید می‌تواند داشته باشد، آگاه شده‌اند.

در همه‌ی فیلم‌هایی که با آقای‌ ملکان (کارگردان روز صفر) به عنوان تهیه‌کننده کار کرده بودم این ارتباط از اولین روزهایِ شکل‌گیری فیلم‌نامه شروع و تا پایانِ آخرین مراحلِ فنیِ تصویر و صدا و آماده شدنِ فیلم‌ها ادامه پیدا می‌کرد. در «روز صفر» هم از همان ابتدایِ مطرح شدنِ ایده، شکل‌گیریِ طرح‌هایِ اولیه‌ی داستان و نوشته شدنِ فیلم‌نامه در کنار آقای‌ملکان بودم. تصور می‌کنم چیزی حدود ۶ماه کار رویِ مراحلِ مختلفِ فیلم‌نامه‌ی «روز صفر» به طول انجامید. این مرحله همیشه برای من جذاب و آموزنده است و حتی اگر بیش‌تر هم طول بکشد، باز هم از آن استقبال می‌کنم چون در نهایت به ارتقایِ کیفیِ فیلم و برطرف شدن ایراداتی که در مرحله‌ی تدوین سخت بتوان درست‌شان کرد، می‌انجامد.

در این مرحله، درباره‌یِ مدل‌های گوناگونی که می‌شد این داستان را تعریف کرد، مدل شخصیت‌پردازی و البته زمان‌بندی داستان گفت‌وگوهایِ مفصلی با نویسندگان داشتیم. شاید مهم‌ترین چالشِ داستانِ فیلم‌نامه‌یِ «روز صفر» این بود که بیش‌ترِ تماشاگران پایانِ قطعیِ آن را از پیش می‌دانستند. در واقع این‌جا با یک داستانِ مدلِ معروف و قدیمیِ دزد و پلیس طرف بودیم که تماشاگران از پیش می‌دانند دزد دستگیر می‌شود! هدایت کردنِ مسیرِ درستِ داستان، طراحیِ موقعیت‌هایِ درگیرکننده که برای تماشاگر جذاب باشند و زمان‌بندی داستان باید به گونه‌ای انجام می‌شد که خواننده‌ی فیلم‌نامه در طول مطالعه‌یِ فیلم‌نامه‌یِ فیلم فراموش کند پایانِ این داستان را می‌داند. خوشبختانه به نتیجه رساندنِ این چند موضوعِ مهم به مرحله‌یِ فیلم‌برداری و یا تدوین واگذار نشد و زمانی که فیلم‌نامه‌ی نهایی آماده شد، من به عنوان تدوین‌گرِ فیلم خیالم راحت بود که داستانِ فیلم درست و دقیق و خوش‌ریتم و در عین‌حال غیرقابل پیش‌بینی است. ما در این مرحله، فیلم‌نامه را به دقت زمان‌بندی کردیم و مثلا می‌دانستیم سکانسِ بازارچه‌ی کراچی، چه دقیقه‌ای از فیلم شروع می‌شود، چه‌قدر طول می‌کشد و چه‌زمانی تمام می‌شود.

البته که رسیدن به این نقطه، به ویژه با ایده‌آل‌گراییِ همیشگی و البته به‌جایِ آقایِ ملکان به راحتی اتفاق نیفتاد. از «روز صفر» نسخه‌هایِ فیلم‌نامه‌یِ دیگری هم وجود دارد که به کلی با یکدیگر متفاوت‌اند و به دلیل همین حساسیت‌هایِ فنی و کیفیِ کارگردان کنار گذاشته شدند و با لحاظ کردن نکاتِ مثبتِ نسخه‌هایِ مختلف به فیلم‌نامه‌یِ فعلی رسیدیم.

بعد از آماده شدنِ فیلم‌نامه، طیِ حدود دو ماه و در جلساتِ متعددی، استوری‌بردِ تمام سکانس‌هایِ فیلم‌نامه، بر اساسِ دکوپاژِ کارگردان با حضور آقای‌ملکان، آقایِ قاضی، بردیا سرشار، طراح استوری‌برد و من آماده شد. تعداد قابل توجهی از سکانس‌ها، در این مرحله، با بازیگرانِ بدل تمرین، فیلم‌برداری و تدوین شدند. به این ترتیب گروه‌هایِ مختلف پیش از آغازِ کار در جریان جزئیاتِ میزانسن‌ها، نماها و البته چالش‌هایِ مربوط به هر سکانس قرار می‌گرفتند.

آخرین مرحله، پیش از آغاز فیلم‌برداری کار روی سکانس‌هایی بود که جلوه‌های‌بصریِ سنگین داشتند. مثلِ سکانس‌هایِ کمین، فرودگاه دبی یا سکانس تعقیب و گریز هواپیماها در آسمان. گروه جلوه‌های ویژه‌یِ بصری، بر اساس دکوپاژ کارگردان و استوری‌برد، پیش از آغاز فیلم‌برداری، همه‌ی نماهای این سکانس‌ها را به صورت انیمیشن ساختند. این نماهای انیمیشن توسط بنده تدوین شدند و زمان‌بندی و تغییراتِ احتمالی آن‌ها در همین مرحله مشخص شدند.

تصور می‌کنم هیچ‌یک از مراحلی را که شرح داده شد، نمی‌توان بدون حضور تدوین‌گر تصور کرد و خوشبختانه برای بنده طی کردن تمام این مراحل در کنار آقای ملکان و دیگر عوامل فیلم که در کنار هم فیلم‌های دیگری هم کار کرده بودیم، آموزنده و خوش‌آیند بود.

تنوع ژانری در سینمای ایران بسیار کم است و این خلاقیت را از عوامل از جمله تدوین‌گران سینما تا حدودی سلب کرده است. به این موضوع اعتقاد دارید؟ آیا تنوع ژانر و سبک فیلم‌ها می‌تواند باعث خلاقیت و رشد فیلم‌ها و در پی آن عوامل شود؟

این‌که سینمایِ ایران از همان ابتدایِ شکل‌گیری و طی دهه‌هایِ بعدی قاعده‌مند نبود و نشد و در مسیر «ژانر» حرکت نکرد، معضل بزرگی‌ست که در هر دوره‌ای (چه پیش از انقلاب و چه پس از آن) به ضررِ خودِ سینما تمام شده‌ است. اولین نتیجه‌ی‌ عدم پای‌بندی به حرکت در مسیرِ ژانر، طی دوره‌های مختلف، ریزش مخاطب بود و هنوز هم است. وقتی تنوعِ گونه‌های مختلفِ فیلم از مخاطب گرفته می‌شود و بیش‌تر از نیمی از تولیداتِ سالیانه زیرمجموعه‌یِ عنوانِ من‌درآوردیِ «اجتماعی» قرار می‌گیرند، خود به خود خیل عظیمی از مخاطبان بالقوه‌ی سینما که دوست دارند جادویِ سینما سرگرم‌شان کند را از دست می‌دهیم.

مشابه چنین وضعیتی را برای عوامل فیلم‌ها هم می‌توان تصور کرد. هر یک از عوامل پشت‌صحنه‌ی سینما صاحبِ علائقی هستند و طبیعی‌ست که دوست داشته باشند دامنه‌ی توانایی‌ها و تبحرشان را هم در همان حیطه‌ی مورد علاقه‌شان گسترش دهند و تقویت کنند. مثلا ممکن است یک مدیر فیلم‌برداری، آهنگ‌ساز یا طراح‌صحنه به فیلم‌هایِ گونه‌یِ ترسناک و وحشت علاقه داشته باشد.

ممکن است سال‌ها طول بکشد تا یک فیلمِ ترسناک در سینمای ایران ساخته شود و تازه باز هم معلوم نیست او این شانس و فرصت را داشته باشد که بتواند در آن فیلم همکاری کند. البته این وضعیت در دهه‌های گذشته بهتر بود. به عنوان نمونه در گذشته، آقایِ مازیار پرتو، فیلم‌بردارِ فقیدِ سینمایِ ایران، ورزیده‌گیِ ویژه‌ای در فیلم‌های حادثه‌ای به دست آورده بودند. تنوع ژانری که تا همین سی، چهل سال پیش در سینمای ایران داشتیم این فرصت را در اختیار کسی مثلِ مرحوم پرتو قرار می‌داد که سالی دو سه فیلم حادثه‌ای را فیلم‌برداری کند. اما سال‌هاست چنین تنوعی را در سینمای ایران نداریم و همان‌طور که گفتم ممکن سال‌ها منتظر بمانیم تا بشود در ژانر و گونه‌ی مورد علاقه‌مان کار کنیم. شخصا خوشحالم که با «روز صفر» این فرصت برایم پیش آمد تا بتوانم یک تریلر جاسوسی، حادثه‌ای را که همیشه از گونه‌های مورد علاقه‌ام بود، کار کنم.

«روز صفر» از همان ابتدای فیلم تا پایان ریتم و ضرباهنگِ سریعی دارد. چه‌طور به این ریتم رسیدید؟

به چند دلیلِ واضح از ابتدا مشخص بود این فیلم می‌بایست هم در تعریف کردنِ داستان ریتم سریعی داشته‌ باشد و هم در بافت و ترکیب سکانس‌ها و نماها ضرباهنگ بالایی را حفظ کند. اول از همه این‌که با یک تریلر جاسوسی در ساب‌ژانر حادثه‌ای طرف بودیم و یکی ازمهم‌ترین قواعد این ژانر همین است که تماشاگر حتی لحظه‌ای نباید از فیلم جلو بیفتد. دوم این‌که همان‌طور که گفتم تماشاگر پایانِ قطعیِ این داستان را می‌داند و طراحیِ چیزی به اسمِ نشیمن‌گاه یا نقطه‌یِ ایستِ حتی کوتاه در مسیرِ داستانِ فیلم، می‌توانست مخاطب را از ادامه‌ی داستان، دل‌سرد و خسته کند. سوم این‌که تمایلِ عموم فیلم‌سازان در سینمایِ امروز به روایت داستان‌هایشان در یک بسترِ آرام و حتی کند است و این‌روزها، بر خلافِ دهه‌های پیشین، فیلمی که ریتم تندی داشته باشد، آلترناتیو و متفاوت محسوب می‌شود و می‌تواند بهتر با تماشاگر ارتباط برقرار کند.

تعامل‌تان در زمینه‌ی طراحی و کنترلِ ریتم فیلم با کارگردان چه‌گونه بود؟

همان‌طور که در ابتدا هم گفتم از اولین مراحل شکل‌گیری داستان این تعامل شکل گرفت و زمان‌بندی‌هایی که روی نسخه‌های مختلف انجام می‌دادیم مسیر فیلم را به لحاظ زمانی از همان دوره‌ی پیش‌تولید تا حدود زیادی روشن می‌کرد. این هم‌فکری و تعامل، به ویژه در زمان‌بندی دقیقِ هر سکانس که در فیلم‌های «تنگه‌ابوقریب» و «غلامرضا تختی» هم آن را تجربه کرده بودیم به بخش تولیدی کار هم کمک کرد. به این ترتیب که در این سه فیلم کم‌ترین میزان سکانس اوتی یا دور ریز را داشتیم.

1

این فیلم صحنه‌های اکشن متعددی دارد که گاهی تماشاگر را در سالن سینما به وجد می‌آورد. نقش تدوین هم در کنار عناصر مهم دیگر مثل کارگردانی، فیلم‌برداری، بازی‌گری، صدا و… در سر و شکل نهایی این سکانس‌ها غیر قابل انکار است. مهم‌ترین چالش این بخش از کار در تدوین چه بود؟

سکانس‌هایِ اکشنِ «روز صفر» یک نکته‌یِ جذاب برای من دارند. این‌که هر یک از سکانس‌های متعددی که در آن‌ها حادثه‌ای اتفاق می‌افتد با یک مدل ویژه طراحی شده‌اند و هیچ‌کدام شبیه هم نیستند. مثلا میزانسن‌ها، نحوه‌ی پلان‌بندی و رفتارِ دوربین در سکانس بازارچه‌یِ کراچی که از یک آرامشی شروع و به یک خون‌ریزیِ اساسی ختم می‌شود، هیچ شباهتی به سکانس کمینِ افغانستان ندارد. این طراحیِ جذاب و متفاوت در کارگردانی، در تدوین هم متریال خوبی در اختیار می‌گذاشت تا بتوان هر یک از سکانس‌های حادثه‌ای فیلم را با یک فرمِ ویژه کار کرد. تعدد زوایا، اندازه نماها، خلاقیت در طراحی نماها، حرکت‌ها و موقعیت‌های کم‌تر دیده‌شده، تدوینِ این سکانس‌های اکشن را حسابی برایم لذت‌بخش می‌کرد. متریالی که در اتاق تدوین داشتم به قدری کامل و هیجان‌انگیز بودند که وقتی سکانسِ کمین افغانستان را تدوین می‌کردم حقیقتا احساس می‌کردم به جای ماوس و کی‌برد، یک کلتِ کمری، مشابه آن‌چه کاراکترِ مامور در فیلم دارد، در دستانم است.

تفاوت تدوین فیلم‌های بیگ پروداکشن مانند «روز صفر» با فیلم‌های لوباجت در چیست؟ این موضوع چه‌قدر کار تدوین‌گر را سخت‌تر می‌کند؟

هیچ تفاوتی بینِ تدوین فیلمی که تولید سخت و پر هزینه و پیچیده‌ای داشته با تدوینِ فیلمی که در تنگ‌دستی و با امکانات کم ساخته شده، وجود ندارد. تدوین هر فیلمی فارغ از این‌که فیلم‌برداری‌اش چه میزان طول کشیده و یا چه‌قدر بودجه صرف آن شده باید مطابق یک‌سری اصولِ زیبایی‌شناسی و فنی انجام شود. این یک حقیقت قطعی‌ست که پول و سرمایه ضامنِ کیفیتِ نهاییِ فوق‌العاده‌ی هیچ فیلمی نیست. همان‌طور که امکاناتِ تولید محدود لزوما نمی‌تواند باعثِ به گل نشستنِ یک فیلم شود. شاید بتوان اتاق تدوین را به اتاقِ عمل جراحی تشبیه کرد و تدوین‌گر را به یک پزشکِ جراح. برای یک جراحِ با وجدان، کاربلد و با مسئولیت تفاوتی نمی‌کند بیمارش پسرِ قارون است یا یک فرد کم‌برخوردار؛ او تمامِ دانسته‌ها و تلاشش را به کار می‌گیرد تا بیمارش به سلامت‌ترین و به‌ترین حالِ ممکن زندگی‌اش را پی بگیرد.

اما دوست دارم به یک عاملی که هم در فیلم‌نامه‌نویسی و هم در تدوین می‌تواند بر کیفیتِ نهایی اثر بگذارد اشاره کنم: زمان! متاسفانه در سینمای ایران کم پیش می‌آید که این دو مرحله‌ی مهم و اساسی در آرامشِ زمانی طی شوند. همیشه محدودیت‌های زمانی‌ای (دم دست‌ترینش جشنواره‌یِ فیلم‌فجر) وجود دارند که ممکن است مسیرِ رسیدن به کیفیتِ اعلا و ایده‌آل را کمی مخدوش کنند. البته که طی این سال‌ها دیگر عادت کرده‌ایم در کم‌ترین زمانِ ممکن، بهترین کاری را که می‌شود ارائه دهیم.

«روز صفر» یک فیلم با موضوعی حساس و سیاسی است. این ویژگیِ فیلم آیا در کار شما تاثیرگذار بود؟ آیا این موضوع باعث تغییراتی در تدوین هم شد؟ یا سکانس و پلانی بود که دوست داشتید در فیلم باشد اما به دلایلی حذف شده باشد؟

آقای ملکان چه در جایگاه تهیه‌کننده و چه در جایگاه کارگردان و چه در این فیلم و چه در فیلم‌های دیگری که بنده با ایشان کار کرده‌ام در تمامی مراحل کار به شدت مراقب این هستند که کارشان از هیچ‌ نظر طی مراحل مختلف، از تولید تا نمایش، آسیب نبیند. همه‌ی مراحل فنی و پس‌تولیدِ این فیلم هم مثل دیگر فیلم‌ها طی شد و ماجرای ویژه و عجیبی نداشتیم. این‌روزها تقریبا هیچ فیلمی در سینمایِ ایران نیست که با حسابِ پاک از نهادهایِ نظارتی گذر کند و به نمایش دربیاید. «روز صفر» هم مثل همه‌ی فیلم‌هایِ دیگر همان مسیرِ نظارتیِ رایج را طی کرد. بنده طیِ هشت سالِ گذشته فقط یک فیلم تدوین کرده‌ام که بدون هیچ موردِ اصلاحی پروانه نمایش گرفته است. آن فیلم، «روز صفر» نیست.

اما به عنوان یک تدوین‌گر که متاسفانه مجبور بوده‌ام به درخواست تهیه‌کنندگان و فیلم‌سازان، ساعت‌های متمادی از زندگی و کار خودم را در اتاق تدوین به حک و اصلاح و حذف برای اخذِ پروانه‌نمایش بگذرانم. دوست دارم بگویم نفسِ اهالی سینما که بخش قابل‌توجهی از آن‌ها به دلیلِ‌عدم ثباتِ وضعیتِ سینمای ایران، این‌روزها به کار در شبکه‌نمایش خانگی مشغول‌اند، از سخت‌گیری‌های وحشتناکِ نهادهایِ مختلفِ نظارتی در مراحل مختلفِ ساخت و نمایشِ فیلم‌ها و سریال‌ها به شماره افتاده‌است. فکر می‌کنم اگر روزی تدوین‌گران سینمای ایران، خاطراتِ تلخ‌شان را از این بخش کارِ خود بنویسند، تراژدی اشک‌برانگیزی شود.

سعید ملکان چهره‌ی شناخته شده‌ای در سینمای ایران است و روز صفر به عنوان اولین اثر او در مقام کارگردان بوده‌است. کار کردن با کارگردانی که خودش در سمت‌های گوناگونِ سینما کار کرده و بر جزئیاتِ کار تسلطِ دقیق دارد چه تفاوتی با دیگر پروژه داشته است؟

واقعیت این است که میزان تسلطی که سعید ملکان، پس از سال‌ها کار و زحمتِ بی‌وقفه، بر ابعاد مختلف سینما دارد، به گونه‌ای است که در فیلم‌هایی که به عنوان تهیه‌کننده حضور دارد اگر نگوییم از کارگردان جلو می‌زند، حتما هم‌پای او حرکت می‌کند. با این حال و با این شناخت، تا پیش از آغاز کار تصور دقیق و کاملی از نحوه‌ی کارگردانی ایشان نداشتم. تردید، عاملی‌ست که نه فقط در کارگردانی که در هر کار دیگری می‌تواند پاشنه‌ی آشیل باشد و این زیاد برای فیلم‌سازان، به ویژه برای آن‌ها که اولین کارشان را می‌سازند، پیش می‌آید که در مراحل مختلف کار دچار تشکیک شوند. شاید مهم‌ترین ویژگیِ کارگردانیِ سعید ملکان، همان‌طور که در ابتدا هم شرح دادم این باشد که به درستی و با جزئیاتِ فراوان می‌داند از هر سکانس، نما، لوکیشن و سایر عناصرِ شکل‌دهنده‌ی یک فیلم، «چه می‌خواهد» و «چه نمی‌خواهد». او با تکیه به ذهنیتِ تصویریِ فوق‌العاده‌ای که دارد آن‌چه را می‌خواهد به بهترین شکل به گروهش و بازیگران منتقل می‌کند و خوب هم بلد است از حداکثر تواناییِ گروهش بهره ببرد. هرچند بیش‌تر اوقات خودش بیش‌ترین سختی را متحمل می‌شود تا به آن‌چه برایِ فیلمش ایده‌آل است برسد. اگر بخواهم مثال بزنم باید بگویم میزانِ خلاقیت، دقت، توجه به جزئیات و ایده‌آل‌گرایی او در فیلم‌سازی، شبیه به شخصیتِ رینولدز وودکاک در فیلم Phantom Thread (ساخته‌ی پل توماس اندسون) است که نقشش را دنیل دی‌لوییس بازی می‌کند، اما اخلاقش شبیه شخصیتِ پسر کوچک خانواده در فیلم «مادر» (ساخته‌ی مرحوم علی حاتمی) است که نقشش را امین تارخ بازی می‌کند. امیدوارم آقای‌ ملکان بیشتر فیلم بسازند. تعدادِ کارگردانانی که کارِ سخت و پیچیده در کنارشان شیرین طی می‌شود و به نتیجه‌ی مطلوب هم می‌رسد، در سینمای ایران زیاد نیست.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حراج تابلو زمستانی «مونه» در بهار


تابلو نقاشی منظره زمستانی «کلود مونه»‌، نقاش مشهور فرانسوی که در دوران جنگ جهانی دوم فروخته شده بود در یک حراجی به مزایده گذاشته می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«دشت مجنون» از چغازنبیل تماشایی شد/ طرح چند دغدغه


تابلو موزیکال «دشت مجنون» اثری از میدیا فرج‌نژاد است که به روایت بخشی از زیبایی‌هایِ زیگورات چغازنبیل می‌پردازد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کارگروه مشترک بین وزارت ارشاد و فعالان عرصه هنر رهگشاست – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تهیه کننده فیلم سینمایی «عینک» گفت: در جلسه رئیس جمهور با هنرمندان مقرر شد کارگروه مشترکی بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با فعالان عرصه هنر برای بررسی مشکلات هنرمندان تشکیل شود که می تواند با بررسی عمیق موضوعات در فضای کنونی کشور رهگشا باشد.

به گزارش سینماپرس مهدی عظیمی میرآبادی در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا افزود: در دولت قبل به خاطر ضعف مدیریتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئولیت آثار نمایش خانگی به سازمان صدا و سیما محول شود. شاید در آن دوره تصمیم خوبی بود اما اکنون ادامه این روند برای اعضای سینما خسارت ایجاد می کند که در این جلسه نیز رئیس جمهور از وزیر خواستند موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی و راهکار ارائه شود.

وی لزوم توجه به وجود جریان متعدد و متفاوت در حوزه سینما، لزوم توجه به نقش صنوف، بحث حمایت از فیلم های مستند و توجه به سینمای دفاع مقدس را از دیگر موضوعات ذکر شده در حوزه سینما در این مراسم برشمرد و گفت: دولتمردان در این نشست توجه به سینمای دفاع مقدس را لازم و ضروری عنوان کردند و اذعان داشتند: گنیجه ای عظیم و دست نخورده در حوزه دفاع مقدس وجود دارد و علی رغم اینکه آثاری ساخته شده اما کافی نیست.

اشکالات شکلی و محتوایی دیدار هنرمندان با رئیس جمهور

این تهیه کننده سینما با بیان اینکه جلسه روز گذشته در حد خود خوب و در زمان و موقعیت مناسب برگزار شد گفت: اما ۲ اشکال شکلی و محتوایی داشت، در این جلسه از هنرمندان رشته های هنری مختلف دعوت شده بود و این اقدام باعث شد به دلیل کمبود وقت به همه مسائل و مشکلات هنرمندان مختلف اشاره نشود. از سویی افرادی که باید صحبت می کردند از قبل مشخص شده بود و این تصور ایجاد می شد که در خصوص صحبت ها از قبل هماهنگی شده است که یکی از آقایان نیز در این زمینه اعتراض کرد که در این خصوص می توانند برنامه ریزی کنند و با در نظر گرفتن مدت زمان کافی اجازه دهند هر کس می خواهد مسئله و یا سوال خود را مطرح کند.

وی ادامه داد: چون موضوعات، متعدد بود، حرف ها قابل جمع بندی نبودند و انتظار پاسخگویی نمی شد داشت. باید در این نوع نشست ها پرسش و پاسخ ها دو سویه بین پرشگر و مسئول باشد.

این تهیه کننده سینما توضیح داد: رئیس جمهوری موارد ذکر شده در جلسه با هنرمندان را یادداشت کرد و از وزیر ارشاد خواست موضوعات را بررسی کند و همچنین مقرر شد کارگروه مشترکی بین وزارت فرهنگ و فعالان عرصه هنر، برای بررسی مشکلات هنرمندان تشکیل شود که اگر این کارگروه تشکیل شود راجع موضوعات می توان عمیق تر بحث کرد و آنها را از جوانب مختلف بررسی کرد و قطعا این کارگروه با برنامه ریزی مدون مفید خواهد بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بیش از یک میلیون دلار برای اثر هنری نامرئی!


حاضرید برای «هیچ‌چیز» چقدر پول خرج کنید؟ یک مجموعه‌دار هنری اروپایی برای اثر هنری که وجود خارجی ندارد بیش از یک میلیون دلار پرداخت کرده است!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

در تمام دنیا هنر برای هنر از بین رفته است/دیگر کسی از روی تفنن اثری هنری تولید نمی کند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: چهره سال هنر انقلاب گفت: برای من سوال است که جوان پاک ایرانی که در بستر خانواده ایرانی تریبت شده چرا باید آثارش به سمت فضایی خارج از دین و انسانیت برود؟ نتیجه من این است که متصدیان و هنرمندان راه اشتباهی را رفته اند.

به گزارش سینماپرس، شب گذشته مراسم اختتامیه هفته هنر انقلاب با حضور هنرمندان و مسئولین فرهنگی در حوزه هنی برگزار و در نهایت پس از یک هفته چهره سال هنر انقلاب ۱۴۰۰ معرفی شد و در نهایت عبدالحمید قدیریان طراح صحنه و لباس، نقاش، برنده سیمرغ بلورین بهترین طراح صحنه و اباس برای مریم مقدس و طراح صحنه و لباس آثار متعدد سینمایی که به دلیل خلق تابلوی نقاشی «دختران مکتب سیدالشهدا (ع)» در واکنش سریع به شهادت دختران مدرسه سیدالشهدای افغانستان در سال ۱۴۰۰ عنوان چهره سال هنر انقلاب را به خود اختصاص داد.

به همین بهانه گفت‌وگوی میزان با خالق تابلوی نقاشی «دختران مکتب سیدالشهدا (ع)» را در ادامه خواهید خواند:

***قیمت گذاری آثار هنری براساس عرضه و تقاضا صورت می گیرد

عبدالحمید قدیریان در گفت‌وگو با میزان پیرامون اساس و قواعد قیمت گذاری بر آثار نقاشی گفت: قیمت گذاری آثار تجسمی به خصوص نقشی به عوامل زیادی باز می گردد، در ابتدا باید این نکته را در نظر بگیریم که بحث تقاضا در قبال آثار هنری بسیار مهم است، اینکه یک اثر هنری تا چه اندازه طالب دارد و چه کسانی مخاطب اصلی آن هستند.

وی در همین راستا ادامه داد: متاسفانه در بحث قیمت گذاری آثار هنری در داخل کشور و همین طور بخش بین الملل سوء استفاده‌های سیاسی فراوانی صورت می گیرد، بسیاری از این قیمت های میلیاردی و نجومی بیشتر به هدف تبلیغاتی کردن فرد و یا یک نوع از تفکر و همچنین بزرگنمایی آثار محاسبه می شوند. به طور معمول این قیمت گذاری ها جامعه را به خود معطوف می کنند تا در زیرلایه های خود به القا نوع خاصی از تفکر کمک کند.

***غرب هزینه فراوانی برای اشاعه تفکر خود می‌کند

این هنرمند عرصه نقاشی در همین رابطه اظهار کرد: به عنوان مثال جشنواره های سینمایی غرب را عنوان می‌کنم، ما به صورت علنی می بینیم که این جشنواره ها در پوشش رویدادی هنری و فرهنگی به اشاعه تفکری خاص و یا محو کردن نوع دیگری از تفکر اهتمام می ورزند، این جشنواره ها به هیچ وجه آثاری که مخالف دیدگاهشان باشد را انتخاب نمی کنند و در نقطه مقابل صرفا به آثاری بها می دهند که ایدئولوژی آنها را پیش ببرد و یا از داخل کشور نوعی از سیاه نمایی را به تصویر بکشد.

وی تاثیر صهیونیست‌ها بر القای تفکرات سیاسی بر هنر و فرهنگ جهانی را بالا دانست و افزود: ما در اکثریت زمینه های هنری شاهد آن هستیم که عموم بخش‌ها و هنرها در پشت پرده به اشاعه تفکر صهیونیستی می پردازند و به نوعی اربابانشان همین صهیونیست ها هستند، ما در جشنواره های خارجی مشاهده می کنیم که نازل‌ترین آثار از لحاظ مفهوم و ارزش انسانی به عنوان بهترین آثار معرفی می شوند و بارها و بارها تقدیر از آنها صورت می گیرد.

قدیریان در همین رابطه تصریح کرد: این نوع از تفکر در سالهای متمادی باعث می شود که جوانان با دانستن راه موفقیت که جریان نفوذ ترسیم و عادی سازی کرده براساس الگوهای غرب و جریان نفوذ به خلق آثار بپردازند. جوانان به دلیل اینکه این نوع از هنر طالب داشته و گرانتر است خودشان را در این مسیر قرار می دهند. البته این را بگویم که جوان بدون دانش نسبت به این موضوع تغییر جهت می دهد یعنی آنقدر برنامه ریزی اصولی و دقیق طی این سالها از سوی جریان نفوذ شکل گرفته که هیچکس متوجه آن نمی شود و اگر هم کسی بخواهد خلاف آن حرکت کند به شدت مورد نقد قرار می گیرد، زیرا جریان نفوذ و این نوع از تفکر خودش را تئوریزه کرده و اصل را به خودش تغییر فرم داده است.

***جریاناتی که پشت فروش میلیاردی آثار حراج‌های هنری

وی با اشاره به فروش نجومی برخی از آثار هنری در حراجی‌ها افزود: بعضا تابلوهایی با قیمت میلیاردی در حراجی ها به فروش می رسد، وقتی ما نگاهی کوتاه به صاحب اثر و کیفیت آن می کنیم به راحتی می فهمیم که جریانی سیاسی پشت اثر است، جریانی که به شدت از صداقت دور بوده و به فکر تغییر جهت دیدگاه جامعه است.

این هنرمند انقلابی با اشاره به کلامی از «امام خمینی (ره)» اضافه کرد: بنیانگذار انقلاب اسلامی در همان ابتدا فرمودند که هر جریان و یا هر چیزی که از غرب وارد می شود در بدو امر منحرف کننده و شیطانی است مگر آنکه خلافش ثابت شود، متاسفانه مسئولین فرهنگی و هنرمندان ما این کلام را نه تنها فراموش کرده بلکه خودشان را کاملا به این جریان سپرده اند. به نوعی که منطق های اسلامی و ایرانی آنها به مرور زمان به تفکرات و منطقهای غربی استحاله پیدا کرده است.

وی با نقد از بی اعتنایی به اشاعه هنر انقلابی در خانواده ها افزود: تکنولوژی ما را خنثی کرده است، دیگر به دنبال چیزی نمی رویم و فکر می کنیم همه چیز در فضای مجازی وجود دارد، ما در زندگی عادی خود به هیچ وجه جایگاهی برای هنر نمی بینیم، انگار که به هیچ وجه هنر در خانواده های ما ترسیم نشده است، تنها بخشی از هنر که با آن در ارتباطیم طراحی صنعتی است که در ابزار آلات خانگی دیده می شود. متاسفانه بزرگان فرهنگی و هنری ما در طی این سالها کوتاهی کرده اند که امروز به این جایگاه رسیده ایم، من متوجه نمی شوم وقتی این تعداد شورای فرهنگی و مراکز فرهنگی در کشور وجود دارند چرا باید به این سمت رفته باشیم که هنر انقلابی به طور کامل حذف شده باشد.

***حراجی‌های هنری را محافلی صادقانه نمی‌دانم

وی ادامه داد: به شخصه هیچ محفل و یا حراجی هنری را صادقانه نمی دانم، زیرا آنها در جهت ارتقا فرهنگ و هنر در جامعه پیش نمی روند هرچه دارند کاملا سمت و سو داشته و در جهت القا تفکر غرب است. گاها در این محافل آثار خوب هم دیده می شود اما سیاست های این محافل به نوعی است که مسیر جامعه به تعداد خاصی از آثار برسد. امروزه ما شاهد آن هستیم که جریان نفوذ که از سالها پیش از انقلاب اسلامی هم آغاز به کار کرده بود، در بخش فرهنگی ما ریشه دوانده و خودش را حتی ارجح و حق به جانب هم نشان داده است. دشمن سالهاست که آلوده سازی با معیارهای تفکر غربی را آغاز کرده است، نفوذ غرب با برنامه ریزی و هزینه های گزاف با تنظیم معیارهایی تازه فرهنگ جامعه اسلامی را نشانه گرفته است.

قدیریان در همین رابطه اظهار کرد: بنابراین اگر می بینیم که فضاهای فرهنگی ما به سمتی عجیب رفته نباید شگفت زده شویم، متاسفانه در برخی گالری ها حتی دیده شده که آثار غیر انسانی و گاها شیطان پرستانه با ملاک های تعریف شده غربی با قیمت های نجومی به فروش می رسد و هیچ نظارتی هم بر آنها نیست. ما نباید فراموش کنیم که در چیدمان جریان نفوذ جایگاهی برای نگاه انسانی و انقلابی وجود ندارد، تفکر نفود غرب زیر نظر صهیونیست‌ها شکل گرفته و میخواهد انسان را به دره نابودی بکشاند.

وی درباره قرارگیری نام خود در میان نامزدهای چهره سال هنر انقلاب اسلامی افزود: طبیعتا بسیار خوشحالم که نامم در بین این عزیزان قرار گرفته است، البته هیچگاه به عنوان یک فرد خودم را درگیر جوایز نمی کنم زیرا نگاه من به هنر و فرهنگ به جایزه ختم نمی شود و برای دلایلی دیگر است که به هنر انقلاب علاقه دارم.

***جایزه چهره سال هنر انقلاب اسلامی اتفاقی ارزشمند است

این هنرمند عرصه نقاشی اضافه کرد: واقعیت امر اما جایزه چهره هنر سال انقلاب اسلامی جایزه بسیار ارزشمندی است، ما می بینیم که در غرب جشنواره ها برگزار می شوند و جایزه می دهند، این جشنواره ها با ذرق و برق خاص خود و با جوایزشان هنرمندان زیادی را به خود جذب می کنند و در کنار همین هیاهو خط فکری خود را تزریق می کنند. به نظر من جایزه هنر سال انقلاب اسلامی می تواند روبروی این جریانات ایستاده و با حمایت و تشویق هنرمندان انقلابی جوانان را نیز به این راه علاقمند سازد.

وی درباره مجموعه آثار «همپای نور» که سال گذشته برای آن نامزد جایزه هنر سال انقلاب شده است ابراز کرد: این مجموعه شامل تعدادی تابلوی نقاشی است، آثاری که امسال طی نمایشگاهی در موزه فلسطین میزبان مخاطبان بود، موضوع اصلی این آثار در اصل شناسایی نور خداوند متعال در زندگی است.

برنده چهره سال هنر انقلاب در همین رابطه اضافه کرد: من چهار سال پیش نمایشگاهی به نام «آسمان حسین (ع)» را برگزار کردم که به نوعی پیش درآمدی بر نمایشگاه همپای نور بود، در این نمایشگاه موضوعیت معرفی «امام حسین (ع)» از نگاهی آسمانی بود، مطرح کردن آن واقعه و تماشای واقعه عاشورا از دیدگاهی آسمانی دغدغه بزرگی بود که من در نمایشگاه «آسمان حسین (ع)» آن را اجرا کردم و خوشبختانه با اقبال خوبی هم روبرو شد.

خالق تابلوی نقاشی «دختران مکتب سیدالشهدا (ع)» در همین رابطه ادامه داد: من در نمایشگاه «آسمان حسین (ع)» صحنه های واقعه عاشورا را از منظر آسمانی نگاه کردم، به این صورت که در این مجموعه آثار هیچ اثری از خون و یا بدن های خونین نبود و هر چه بود سراسر نور بود و سفیدی. در نمایشگاه «همپای نور» من یک قدم جلوتر آمدم و خودم و مخاطبم را به ردیابی نور الهی دعوت کردم.

این هنرمند انقلابی درباره بازخورد برگزاری نمایشگاه «همپای نور» اضافه کرد: طبیعتا این نمایشگاه به دلیل همزمانی با دوره حاد شیوع بیماری کرونا نسبت به نمایشگاه قبلی با استقبال کمتری روبرو بود اما از سوی دیگر بخش دانشگاهی و اساتید فن به خوبی از این رویداد استقبال کردند، حتی جلسات و نشست های بسیاری بعد از این نمایشگاه برگزار شد و ابعاد مختلف این دیدگاه مورد بررسی قرار گرفت. من در این نمایشگاه همه را به داشتن رویکردی فرهنگی به نور خدا دعوت کردم، اتفاقی که خوشبختانه در شبکه های اجتماعی هم مورد استقبال قرار گرفت زیرا بیش از پرداخت به ابعاد زیبایی شناسانه به ابعاد فکری موجود در آثار می پرداخت.

*** «همپای نور» بیش از یک اثر هنری اثری بر مبنای تفکر است

وی در همین رابطه تصریح کرد: بحث اصلی مجموعه آثار «همپای نور» بیشتر بحث فکری بود، به همین دلیل استقبال خوبی از سوی تعداد مخاطبان محدود به دلیل کرونا صورت گرفت، مردم ایران به دنبال معرفت و تفکر هستند و کافی است شما حرفی نو و منطبق بر حقیقت برای آنها داشته باشید تا به سرعت جذب آن شوند، خمیره مردم ایران علم طلب و معرفت طلب است و من این اشتیاق به معرفت را از نزدیک در حاضران این نمایشگاه مشاهده می کردم.

قدیریان هنر برای هنر را یک ایده منسوخ خواند و اظهار کرد: در تمام دنیا هنر برای هنر از بین رفته است، یعنی دیگر کسی از روی تفنن اثری هنری تولید نمی کند اما متاسفانه همچنان در کشور ما این تئوری وجود دارد، متاسفانه هنر کشور در بحث تفکر نقصان دارد و همین نقصان و خلا باعث شده تا جریان نفوذ این جای خالی را با تفکر الحادی پر کند. متاسفانه نتیجه این پیشرفت جریان نفوذ در هنر را به راحتی می توان در برخی نمایشگاه ها و گالری ها مشاهده کرد.

***در مسیر هنر انقلاب کم کاری کرده‌ایم

این هنرمند انقلابی در همین رابطه خاطرنشان کرد: برای من سوال است که جوان پاک ایرانی که در بستر خانواده ایرانی تریبت شده چرا باید آثارش به سمت فضایی خارج از دین و انسانیت برود؟ نتیجه من این است که متصدیان و هنرمندان راه اشتباهی را رفته اند، مقصر اصلی ما هستیم که مسیر درست را جلوی پای جوانان قرار نداده ایم. حرکت ما تا اینجای کار اشتباه بوده که هنر به این سمت و سوی غلط رفته است، به همین دلیل به نظر من در این ورطه جایزه ای مثل جایزه چهره سال هنر انقلاب می تواند مسیر درست را به جوانان ارائه داده و آنها را با هنرمندان انقلابی آشنا کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

طرح آموزش رایگان هنر در ۲۰ استان اجرایی می‌شود


محمود سالاری، معاون هنری از اجرای دومین مرحله طرح آموزش رایگان هنر در مناطق محروم، کمتر توسعه‌یافته و مرزی در بهار سال جاری خبر داد.

مشاهده خبر از سایت منبع