نخستین اجرای ارکستر سمفونیک تهران در نخستین سال قرن چگونه بود؟
اکنون که دیگر کرونا فروکش کرده و ماه رمضان هم به پایان رسیده، کنسرتها از سرگرفته شدهاند و مخاطبان بار دیگر به سالنهای کنسرت سرازیر شده و به تماشای اجراهای مورد علاقه خود مینشینند.
اکنون که دیگر کرونا فروکش کرده و ماه رمضان هم به پایان رسیده، کنسرتها از سرگرفته شدهاند و مخاطبان بار دیگر به سالنهای کنسرت سرازیر شده و به تماشای اجراهای مورد علاقه خود مینشینند.
گالریهای زمستان و تابستان خانه هنرمندان ایران با برپایی دو نمایشگاه «خیال کن» و «وضعیت آخر» میزبان علاقمندان به هنرهای تجسمی میشوند.
محمدجواد رحیمی کارگردان مستند «خاویار قم» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آن توضیح داد: این مستند را در سال ۹۵ ساختم اما به دلیل اسمش همچنان موردتوجه قرار دارد و برخی از من میپرسند، مگر قم هم خاویار دارد؟ حدود ۱۵ سال پیش، یعنی حدود ۱۰ سال پیشتر از زمانی که من مستند «خاویار قم» را بسازم، در بخش شیلات کشور مسئولان به این نتیجه رسیدند که ذخایر دریای خزر به دلایلی همچون آلودگی بیش از حد و صید قاچاق رو به نابودی است. گویی تنها ایران پایبند مصوبات مربوط به کشورهای حاشیه دریای خزر بود.
وی ادامه داد: در این شرایط خیلی در شمال کشور و در رشت تلاش شد تا بتوانند ماهی خاویار را بهصورت پرورشی تکثیر کنند. بالاخره خاویار ایران یک برند بینالمللی است و از قدیم هم کیفیت آن در دنیا زبانزد بوده است. به منظور حفظ این برند و ارزآوری، تلاش شد تا این ماهی بهصورت پرورشی تکثیر شود، اما در آن مقطع موفق نشدند. به همین دلیل فراخوانی را منتشر کردند و از سراسر کشور خواستند اگر استانی از نظر جغرافیایی و مشخصاً از نظر شوری آب، شبیه به آب دریای خزر را در اختیار دارد و میتواند امکان پرورش این ماهی را امتحان کند، پای کار بیاید.
کارگردان مستند «خاویار قم» در ادامه گفت: پیرو این فراخوان حدود ۱۰ استان اعلام آمادگی کردند و نمایندگانشان با ماشینهای تانکردار به رشت رفتند تا بتوانند بچهماهیهای خاویاری را دریافت کنند. یکی از این استانها، استان قم بود که وقتی نمایندگانشان خود را معرفی میکنند، آنها را مسخره میکنند و حتی میگویند این ماهیها به قزوین نرسیده تلف میشوند! اساساً قم را یک بیابان تصور میکردند که در حد و اندازه پرورش ماهی نیست و به آنها اعلام شد، شما اصلاً نمیتوانید و با تمسخر با آنها برخورد کردند!
رحیمی ادامه داد: به خواست خدا و به همت بچههای شیلات قم و مشخصاً آقای برخورداری بهعنوان کارآفرین این پروژه، این ماهیها به مزرعهای در حاشیه قم منتقل شدند که شوری آب آن مطابق استاندارد مدنظر برای این کار بود. داماد آقای برخورداری هم از مهندسان جهاد کشاورزی در حوزه شیلات بود و وقتی این جریان را میبیند، این مزرعه را تبدیل به یک پایلوت برای پرورش ماهی خاویار میکنند. جالب این است که از میان ۱۰ استان متقاضی، ماهیهای تمام ۹ استان دیگر از بین میرود و تنها «قم» میتواند این کار را به سرانجام برساند. برای اولینبار ماهی فیل خاویاری دریای خزر، بهصورت پرورشی در استان قم رشد میکند و خیلی هم در زمان خودش سروصدا به راه میاندازد.
تجربهای که از قم به دیگر نقاط کشور هم انتقال یافت
وی افزود: در مرحله اول از گوشت این ماهیها استفاده میشود و به صادرات هم میرسد اما آقای برخورداری اصرار میکند که میخواهم خاویار پرورش دهم. همه میگویند کار سختی است اما او میگوید تا همینجایش را هم میگفتید نمیشود و من میخواهم ادامه دهم. چند سالی زمان صرف میشود و خوشبختانه این گروه به خاویار هم میرسند. کارشناسان شیلات رشت برای نمونهبرداری به قم میروند و کیفیت خاویار آن را هم تأیید میکنند. اما امکان استحصال در قم وجود نداشت و بنابر این میشود که با شرایط خاصی ماهیها به رشت منتقل شوند تا استحصال خاویار در آنجا صورت بگیرد و به تعبیری خاویار آنها فرآوری شود. از آن سال تا همین امروز این مزرعه فعال است و تبدیل به بزرگترین دریاچه مولد فیل ماهی خارج از دریای خزر شده است. تجربه این گروه بعدها به نقاط دیگر کشور هم انتقال پیدا کرد و امروز در خیلی از شهرهای کشور امروز مزارع پرورش ماهی در مختصات وسیعتر فعال شده است.
آقای برخورداری یک فرد سنتی با سواد در حد ابتدایی است اما مرد عمل است. رئیس شیلات وقت آن زمان میگفتند همه میگویند طرف از آب کره گرفت اما ما در اینجا داریم از آب «گوشت ماهی» میگیریم! رحیمی در ادامه گفت: این ماجرا برای دوستان شیلات در رشت، گران تمام شد. آنها با اینکه موقعیت و امکانات در اختیار داشتند، نتوانسته بودند تا آن زمان این کار را انجام دهند و حتی در مستند ما هم به سختی به این مورد اعتراف میکنند که قم برای اولین بار موفق به پرورش ماهی خاویاری در ایران شده است.
این مستندساز با اشاره به حفظ ارتباط خود با آقای برخورداری پس از ساخت مستند «خاویار قم» گفت: پیش از فراگیری کرونا، آقای برخورداری تماسی با من داشت از عمان و گفت ما داریم برای پادشاه عمان مزرعه پرورش خاویار میزنیم. به تعبیری این تجربه و دانش در حال صادرات است. این گروه با آزمون و خطا به این موفقیت دست پیدا کردند. آقای برخورداری یک فرد سنتی با سواد در حد ابتدایی است اما مرد عمل است. رئیس شیلات وقت آن زمان میگفتند همه میگویند طرف از آب کره گرفت اما ما در اینجا داریم از آب «گوشت ماهی» میگیریم!
رحیمی در توضیح ویژگیهای شخصی کاراکتر محوری مستند خود گفت: آقای برخورداری هم خودش یک فرد پای کار است که هم ۵ پسر دارد که هر کدام یک بخش از کار مزرعه را برعهده گرفتهاند. فقط یکی از پسرهایش امروز بهصورت تجربی تبدیل به یک کارشناس ارشد در حوزه خاویار شده است. او از بچگی در کنار کارشناسان این حوزه حضور داشته و کل زندگیاش را وقت ماهی خاویار کرده است. اینها حتی یک مجموعه گردشگری در حوالی قم دارند که هم کباب ماهی سرو میکنند و هم مردم میتوانند از آنجا خاویار تهیهکنند.
تا چند سانتیمتری «خاویار» هم رفتم، اما نخوردم!
وی در ادامه با تشریح بخشی از خواص ویژه ماهی خاویاری گفت: خاویار بسیار گران است. من خودم درباره خاویار فیلم ساختهام و تا چند سانتیمتری آن هم رفتهام، اما هنوز نتوانستهام به آن لب بزنم! (میخندد) این امکان هنوز برای ما فراهم نیست. مگر کل بودجه فیلم من آن زمان چقدر بود که بتوانم خاویار هم بخورم، کسی هم البته به ما تعارف هم نکرد!
رحیمی ادامه داد: تولید خاویار از نظر ارزآوری بسیار حایز اهمیت است و ما باید ارتباطات بینالمللی خود را در این زمینه حفظ کنیم. امروز همه کشورها مشغول پرورش ماهی هستند و مشخصاً کشورهای عربی بهصورت جدی به این حوزه ورود کردهاند، در این شرایط باید از خاویار ایران دفاع کنیم تا جایگاه خود را از دست ندهیم. مانند زعفرانمان شود که کشوری دیگر آن را به نام خود ثبت جهانی کرده است! ما خیلی چیزهای خود را از دست دادهایم. از زعفران تا سنگ فیروزه. پسته کرمان ما امروز با پسته کالیفرنیای آمریکا در حال رقابت است اما اینجا هیچ فکری برای آن نمیشود.
این مستندساز درباره تأثیر فعالیت در حوزه خاویار بر شرایط اقتصادی خانواده برخورداری هم توضیح داد: این خانواده از قبل وضع مالی خوبی داشتند و در حوزه ساختمانسازی فعالیت داشتند اما ناگهان آن کار را رها میکند و برای کشاورزی سراغ یک مزرعه متروکه میرود و بعدها هم آن را گسترش میدهد. این خانواده به نوعی یک کمپانی خانوادگی هستند که علم و تجربه و همتشان دست به دست هم داده تا مجموعه کارشان امروز سرپا باشد. آقای برخورداری یک فرد معمولی و بهشدت صاف و ساده است که با همت خود به اینجا رسیده است. به هر کسی نمیتوان برچسب کارآفرینی و اقتصادی مقاومتی زد.
وی ادامه داد: هر محصولی به راحتی نمیتواند به آمریکا صادر شود و نیاز به تأیید وزارت بهداشت آمریکا دارد. از آنجایی که آقای برخورداری توانسته بود این مجوز را دریافت کند، عدهای از تجار ایرانی آمریکا آمده بودند تا این محصول را به آمریکا ببرند. اینها اتفاقهای سادهای است که شدنی است اما بستگی به این دارد که ما بهدنبال چه هستیم. این چیزها دغدغه مسئولان نیست! مسئولان ما نهایت تا ساعت ۲ بعد از ظهر که سرکار هستند کارشناسی میکنند، بعد از آن دیگر کارشناس نیستند! من برای ساخت مستندی درباره گوهرسنگ، کل ایران را سفر کردم اما در تمام این مدت حتی یک مسئول در حوزه صنایع دستی ندیدم که حتی به اندازه من مستندساز در این حوزه دغدغه داشته باشد!
رحیمی در پایان گفت: من مستند «خاویار قم» را با حمایت خانه مستند ساختم و ساخت آن برایم بسیار لذتبخش بود. هنوز هم بعد از پنج سال در صفحه اینستاگرامم پیامهایی دارم که میخواهند با آقای برخورداری ارتباط بگیرند و از طریق او آموزش ببینند. یعنی بعد از چندین سال هنوز این سوژه جذابیت دارد و در همین سال گذشته این مستند دو نوبت از تلویزیون هم پخش شد. شکر خدا این مستند موردتوجه قرار گرفته و در جشنواره عمار هم توانست جایزه اقتصاد مقاومتی را کسب کند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلمبرداری فیلم سینمایی «بخارست» به تهیه کنندگی علی طلوعی، کارگردانی سید مسعود اطیابی و نویسندگی حمزه صالحی آغاز شد.
تاکنون پژمان جمشیدی، حسین یاری، امیرحسین آرمان و هادی کاظمی در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
این فیلم در ژانر کمدی اجتماعی است.
امیر داسارگر کارگردان فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» از تولیدات جریان سینمایی «عمار» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نقش زندهیاد نادر طالبزاده در حوزه تربیت فیلمسازان جوان در این جریان توضیح داد: امیدمان این است که امروز نادر طالبزاده همنشین انبیا و اولیا باشد و خدا را شکر میکنم که ما هم توفیق داشتیم هرچند اندک در خدمت ایشان باشیم. آشنایی من با حاج نادر، غیر از ایام نوجوانی، از جشنواره فیلم «عمار» آغاز شد. علاوهبر اینکه دبیر و بزرگتر جشنواره «عمار» بودند، خاطرم هست در دورهای برای تعداد اندکی از فیلمسازان جوان در دفتر ایشان کلاسی تشکیل شد که بسیار هم بابرکت بود.
وی ادامه داد: پیش از این جلسه وصف جلسات نادر طالبزاده را از رفقای فیلمساز خود شنیده بودم که در اوایل دهه ۸۰ صبحهای پنجشنبه در دانشگاه صداوسیما تشکیل میشد. این کلاس در جشنواره «عمار»، شبیه همان دورهها برای ما بود. اینکه احساس میکردیم با کسی درباره کارگردانی و مسائلی همچون دکوپاژ صحبت میکنیم که در مسیر کاریاش استادان بزرگی داشته است، اتفاق بسیار خوبی برای ما بود و بهقول معروف فوت کوزهگری را در قالب این جلسات به ما یاد میداد.
داسارگر افزود: این جلسات برای من منجر به معاشرت نزدیکتر با آقای طالبزاده شد. البته ایشان همواره فرد سرشلوغی بود و به قول معروف همزمان با چند شمشیر میجنگید. اکثر روزهایی که ما با او کلاس داشتیم، همزمان جلسات و مهمانهای دیگری هم داشت و یا برای سخنرانی دعوت بود و مشغول ساخت کاری بود. همه این کارها همزمان در جریان بود و در میانه این فعالیتها ما میتوانستیم برای دقایقی وقت آزاد پیدا کنیم و از محضرشان استفاده کنیم.
حاج نادر هیچ دریغی نداشت که بخواهد در رسانهها از بچههای «عمار» صحبت کند و یا آنها را به برنامههای خود در تلویزیون دعوت کند. حاج نادر طالبزاده به خیلیها اعتماد به نفس داد تا کارهای بزرگتری را انجام دهند این کارگردان جوان تأکید کرد: حاج نادر را باید با انسانهای هم سطح خودش مقایسه کنیم. چه از نظر علمی، چه از نظر سوابق کاری و تولیدی و چه از منظر سوابق اجرایی و مدیریتی، اگر همه ویژگیهای او را مدنظر قرار دهید، تعجب میکنید که چقدر او فرد در دسترسی برای ما بود. خودم شخصاً در این سالها در چند نوبت به منزل ایشان رفتم. در تمام این سالها واقعاً هر بار کاری پیش میآمد به راحتی با او تماس میگرفتیم و با روی باز استقبال میکرد.
وی افزود: خاطرم هست در سال ۹۶ مسئولیتی در جشنواره «عمار» داشتم و به بهانه آن دورهای را برگزار کردیم. به سادگی توانستیم برای این دورهها با حاجی ارتباط بگیریم و از حضورش بهرهمند شویم. در این تعاملات بزرگترین اتفاقی که برای ما میافتاد تزریق اعتماد به نفس بود. ایشان خیلی ما را به جلو هُل میداد و انرژی بسیار زیادی داشت. واقعاً برای اکثر کارهای ما وقت میگذاشت و کارهای ما را میدید. بخش داستانی «عمار» برای ایشان بسیار حائز اهمیت بود و در سخنرانیهای خود هم تأکید میکرد که باید وقت بیشتری برای «سینمای داستانی» بگذاریم.
داسارگر ادامه داد: حاج نادر هیچ دریغی نداشت که بخواهد در رسانهها از بچههای «عمار» صحبت کند و یا آنها را به برنامههای خود در تلویزیون دعوت کند. حاج نادر طالبزاده به خیلیها اعتماد به نفس داد تا کارهای بزرگتری را انجام دهند.
وی افزود: نفس حضور نادر طالبزاده به جشنواره «عمار» اعتبار داده بود اما برای بچهها واقعاً وقت میگذاشت. خیلی از رفقایی که در دهه ۹۰ فیلمساز، مستندساز و یا برنامهساز شدند، شروع کارشان در دهه ۸۰ با کلاسهای حاج نادر بود. بخش عمدهای از این کلاسها هم در قالب مجموعه «راه» و جشنواره «عمار» رقم میخورد. از دوره چهارم یا پنجم جشنواره «عمار» بود که توجه به سینمای داستانی، مسئله اصلی ایشان شد و تأکید بسیاری برای توجه به این حوزه داشت. پشت و پناه بچههای عمار بود.
کارگردان «منطقه پرواز ممنوع» با اشاره به مظلومیت بچههای جریان «عمار» در فضای سینمایی کشور گفت: بودن حاج نادر در موارد بسیاری باعث میشد که خیلیها نتوانند بچههای «عمار» را نادیده بگیرند. در سال ۹۵ اولین دوره «دارالفنون» در جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد. حاج نادر فهرستی ۱۰، ۱۲ نفره از بچههای عمار به مازیار میری بهعنوان مسئول برگزاری این دوره داد. بچه از این فرصت استفاده کردند و مشخصاً من و حسین دارابی بهصورت جدی در این دوره حضور داشتیم. اگر حاج نادر نبود، احتمالاً این فرصت را نداشتیم و امروز ما در صحنه سینما نبودیم. او از اعتبار خود در سینما خرج میکرد و ابایی نداشت پشتیبان بچهها باشد.
وی با اشاره به ماجرای دعوت از الیور استون به ایران هم گفت: حاج نادر بسیار به الیور استون علاقمند بود و در جریان سفر او به ایران هم مجدد بچهها را جمع کرد و گفت الیور استونی که بارها در کلاسها دربارهاش صحبت کردیم آمده است. آن جلسه معروف سینما فلسطین تشکیل شد که حاجی قبل از آن به ما گفت داخل بروید و از الیور استون سوالها خوب بپرسید. حاج نادر طالبزاده حضور همیشگی و جدی در سینما داشت و تلاش میکرد تا بچهها را هم با خود همراه کند تا بتوانیم حرف خود را با جسارت و صدای بلند در سینما مطرح کنیم.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ارتباطات و اطلاع رسانی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، هادی آفریده کارگردان مستند «هولاین در ایران» درباره این فیلم گفت: تصویربرداری سکانسهای باقی مانده از فیلم در تهران، ری و شهریار انجام می شود و امیدوارم به زودی تدوین را شروع کنم، البته تصویربرداری تا پایان بهار ادامه دارد.
این کارگردان درباره روند تولید پروژه توضیح داد: به دلیل محدودیت مالی، تصویربرداری خیلی دیر شروع شد و تا به اینجا کار در دو بخش این کار صورت گرفت. پارت اول بدون این که بودجه و سرمایه فیلم مشخص شده باشد، کلید خورد و با هزینه شخصی تصویربرداری را شروع کردم. اتفاقاتی در جریان بود که نمی توانستم آن را از دست بدهم. پارت دوم که بین ۳۰ تا ۸۰ درصد سکانسهای فیلم را در برمی گیرد، در استان فارس (شیراز، مرودشت، فیروزآباد، کازرون و …) و اصفهان انجام شد.
آفریده ادامه داد: این بخش از کار که بخش اصلی پروژه را دربر می گیرد بسیار در فیلم مهم است و در شرایطی که مرکز گسترش در تنگنا منابع بود همکاری خوبی با ما داشت و تصویربرداری پارت دوم اسفندماه تمام شد و دوباره به تهران بازگشتیم.
کارگردان «کامیون آبی» گفت: یکی از مشکلات چنین پروژههایی که با سازمانهای مختلف پیوند دارد، تغییر دولت هاست. این پروژه با سازمان میراث فرهنگی گره خورد و تغییر مدیران باعث شد روندی که طی کرده بودیم، دوباره به نقطه اول برگردد.
آفریده بیان کرد: مستند «هولاین در ایران» پروژه دشواری است، من برای این فیلم آرشیوهای بسیاری را تهیه کردم. با هزینه شخصی بخشی از آرشیو که در اختیار خانواده هولاین بود، در طول ۲ سال گذشته جمع آوری کردم. به همین دلیل امیدوارم موانع پایان کار تمام شود و فیلم برای نمایش در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» آماده شود. همکاری نهادها و سازمانها با مستندهایی تاریخی از جنس «هولاین در ایران» در پیشبرد امور نقش موثری دارد، اما گرفتار شدن در بوروکراسی اداری روند کار هر مستندسازی را مختل میکند.
مستند «هولاین در ایران» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است و درباره «هانس هولاین» معمار برجسته اتریشی و برنده جایزه پریتزکر است. او طراح داخلی موزه آبگینه و سفالینه در خیابان سی تیر تهران است. هولاین اواخر قرن بیستم به ایران دعوت میشود، در طول اقامتش در ایران، سفرهای مختلفی داشته و شیفته معماری ایران باستان و ایران پس از اسلام بوده است.
عوامل این مستند عبارتند از پژوهشگر و کارگردان: هادی آفریده، گوینده گفتار فیلم: ارد عطارپور، تصویربردار: رضا تیموری، صدابردار: شاهین پورداداشی، صداگزار: مهرشاد ملکوتی، آهنگساز: حمیدرضا آفریده، مشاور پژوهشی پروژه: حمید وکیل باشی، عکاس: روشنک اهرابی، مدیرتولید: اعظم صادقی منفرد، مدیر تولید شیراز: علی آریان فرد، دستیار فیلمبردار: سهیل صباحی.
نادر طالبزاده، هنرمند متعهد، مجری و برنامهساز با سابقه تلویزیون که در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده بود پس از مدتی تحمل بیماری دار فانی را وداع گفت.
نخستین اجرای ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۴۰۱ به رهبری ولفگانگ ونگنروت، چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت در تالار وحدت برگزار شد. «سمفونی شماره ۲» به آهنگسازی یوهانس برامس، «دو موومان برای ارکستر زهی» به آهنگسازی محمدتقی مسعودیه و «اورتور هبرید» به آهنگسازی فلیکس مندلسون، قطعاتی هستند که ارکستر اجرا میکند. ولفگانگ ونگنروت رهبر ارکستر آلمانی، دانش آموخته دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی گراتس اتریش و همچنین دانشگاه موسیقی سار در آلمان است. این اجرا در روزهای پانزدهم و شانزدهم اردیبهشت ماه نیز ادامه دارد.
کاظم دانشی کارگردان فیلم سینمایی «علفزار» که پیش از این برای دریافت پروانه نمایش آن با مشکلاتی مواجه بود، در گفتگو با خبرنگار مهر، با ابراز خوشحالی از صدور پروانه نمایش این فیلم، گفت: خوشبختانه مشکلاتی که پیش از این با قوه قضائیه وجود داشت برطرف شده و برای دریافت پروانه نمایش تغییراتی را در فیلم اعمال کردهایم.
وی بیان کرد: نسخه نهایی «علفزار» که پروانه نمایش دریافت کرده است، نسبت به نسخهای که در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، ۲ دقیقه کمتر است، هرچند قرار بود این فیلم در اکران نوروزی نمایش داده شود اما آن زمان پروانه نمایش دریافت نکرده و در حال حاضر برنامه دقیقی برای اکران عمومی نداریم.
این کارگردان جوان درباره وضعیت اکران در سینماهای کشور، توضیح داد: متاسفانه در حال حاضر شرایط مناسبی در گیشه سینمای ایران وجود ندارد، هرچند من تجربهای در زمینه اکران ندارم اما معتقدم گران شدن بلیت سینماها تاثیر بسیاری بر کاهش استقبال مخاطبان از سینماها داشته است.
وی تاکید کرد: «علفزار» نتیجه سرمایهگذاری و کار بخش خصوصی است به همین دلیل نیاز به ایجاد شرایط مناسب برای اکران دارد، فکر میکنم در شرایط فعلی تنها فیلمهای کمدی میتوانند فروش مناسبی در سینماها داشته باشند که البته چندان به این مساله هم نمیتوان امیدوار بود.
دانشی در پایان گفت: هرچند به فکر سوژههای جدیدی در سینما بودم، اما در شرایط فعلی ترجیح میدهم که دوباره در حوزه تولید مستند فعالیت داشته باشم.
تهیهکنندگی «علفزار» را بهرام رادان برعهده دارد و در آن بازیگرانی چون پژمان جمشیدی، سارا بهرامی، ستاره پسیانی، ترلان پروانه، مائده طهماسبی، فرخ نعمتی، مهران امام بخش و سیروس همتی حضور دارند.
فیلمنامه این فیلم برگرفته از چندین پرونده تجاوز در کشور است.
در صورتی که یکی از دوستداران هنرهای تجسمی هستید و قصد بازدید از نمایشگاههای هنری در آخر هفته را دارید، گزارش حاضر شرح ایسناست از برنامه فعالیت گالریها و نگارخانههای شهر تهران در آخر هفته.