X

بایگانی اردیبهشت 20, 1401

دفتر سینمایی

«مرد بازنده» اکران آنلاین می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس:فیلم سینمایی «مرد بازنده» به کارگردانی محمدحسین مهدویان به صورت آنلاین اکران می‌شود.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «مرد بازنده» به کارگردانی محمد حسین مهدویان، تهیه‌کنندگی امیر بنان و کامران حجازی و سرمایه گذاری مجتبی شاهزیدی است که روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه اکران آنلاین می‌شود.

فیلم سینمایی «مرد بازنده» به نویسندگی ابراهیم امینی، حسین حسنی و محمد حسین مهدویان داستان مردی است که در گیرودار زندگی شخصی پرمساله‌اش، مسئول رسیدگی به پرونده‌ای رازآلود می‌شود. پرونده‌ای که روند کشف آن با شک‌ها و نگرانی‌های او در می‌آمیزد و زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد…

جواد عزتی، رعنا آزادی‌ور، آناهیتا درگاهی، بابک کریمی، امیر دژاکام، مهدی زمین‌پرداز، سجاد بابایی، مجید نوروزی، امیرحسین هاشمی، شبنم قربانی، منوچهر علیپور، ونوس کانلی و ملیکا پازوکی گروه بازیگرانی هستند که در فیلم سینمایی «مرد بازنده» ایفای نقش کرده‌اند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«قلیچ» اکران می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: اکران آنلاین مستند سینمایی «قلیچ» به کارگردانی پوریا نوری از فردا آغاز می‌شود.

به گزارش سینماپرس، اکران آنلاین مستند «قلیچ» به کارگردانی پوریا نوری و تهیه‌کنندگی احسان اطمینان از چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت‌ماه ساعت ۱۷ در پلتفرم هاشور آغاز می‌شود.

این مستند پرتره به زندگی و خاطرات دروازه‌بان اسبق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس و همچنین حواشی سال‌های اخیر وی در فضای مجازی می‌پردازد و سعی دارد چهره متفاوتی از وحید قلیچ را به نمایش بگذارد.

عوامل این مستند عبارتند از کارگردان: پوریا نوری، تهیه کننده: احسان اطمینان، نویسنده: محمد حسین میربابا، آهنگساز: اشکان نعیم، فیلمبردار: پوریا نوری، تدوین: نیما کزازی، صدابردار: علی کاظمی نژاد، برنامه‌ریز: فائزه آیین، طراح گرافیک: مهدی رایگانی، مشاور جامعه شناسی: آسو جواهری، مشاور رسانه‌ای: مصطفی بیات.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نمایشگاهی برای طیفی خاص


اصفهان _ «دنیا از نگاه من» نام نمایشگاهی که به نمایش آثار هنرمندان با اختلالات خاص اختصاص دارد و در گالری آیریک در حال برگزاری است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

انتشار فراخوان «جشنواره تئاتر مقاومت» همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فراخوان هجدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر مقاومت سوم خرداد و همزمان با سالروز آزاد سازی خرمشهر منتشر می‌شود.

به گزارش سینماپرس، انتشار فراخوان جشنواره هجدهم تئاتر مقاومت که با قالبی متفاوت از ادوار گذشته و با رویکردی کاملا نو و جدید توسط انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح در سال جاری برگزار خواهد شد، سوم خرداد و همزمان با روز مقاومت در دسترس خانواده بزرگ تئاتر کشور، علاقه‌مندان و اصحاب رسانه قرار می‌گیرد.

جشنواره بین‌المللی تئاتر مقاومت، که پیش از این با عنوان جشنواره تئاتر دفاع مقدس شناخته می‌شد، دوازده دوره آن با نام تئاتر عاشورائیان و دفاع مقدس برگزار شده بود و از سال ۱۳۹۰ تاکنون به همت انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح و با تغییر رویکرد موضوعی با نام “جشنواره تئاتر مقاومت” فعالیت مجدد خود را پس از وقفه‌ای کوتاه ازسرگرفت.

هجدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر مقاومت با دبیری سیدوحید فخرموسوی برگزار خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مرلین مونرو رکورد هنر قرن بیستم را شکست


پرتره «مریلین مونرو» اثر «اندی وارهول» به قیمت ۱۹۵ میلیون دلار فروخته شد تا رکورد جدیدی برای هنر قرن بیستم و آثار هنرمندان آمریکایی رقم بخورد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اثر باید به باور بازیگر و از طریق آن به مخاطب برسد/کلوزآپ های احمقانه فیلم را باورپذیر نمی‌کند! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مسعود فراستی منتقد سینما در اولین جلسه از فصل هفتم پاتوق فیلم کوتاه بیان کرد که کیارستمی می‌گفت تکنیک را مثل خیاطی و گلدوزی می‌شود در کلاس یاد گرفت که به او گفتم چرا نرفتی یاد بگیری؟

به گزارش سینماپرس، اولین جلسه از فصل هفتم پاتوق فیلم کوتاه روز گذشته دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه با نمایش فیلم‌های‌کوتاه داستانی «ماسک» به‌کارگردانی نوا رضوانی، «کپسول» به‌کارگردانی امیر پذیرفته، «گناه» به‌کارگردانی ابوالفضل عزیزی و انیمیشن کوتاه «پیش از بهشت» به‌کارگردانی احمد حیدریان در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد و پس از نمایش این آثار نقد و بررسی آن‌ها با حضور مسعود فراستی منتقد سینما صورت گرفت.

کارگردان «ماسک» : فمنیست نیستم اما جهان زنان را می‌شناسم

در ابتدا فیلم کوتاه «ماسک» نقد و بررسی شد که نوا رضوانی کارگردان این اثر اظهار کرد: این فیلم درباره دختری است که به خاطر دوست پسرش کاری می‌کند که مایل به انجام آن نیست، فکر می‌کنم دغدغه امروز درصدی از زن‌های جامعه ما همین است، زن‌هایی که به دلیل برخی تقاضاهای مردان به این سمت می‌روند و دچار آسیب می‌شوند. به طور کلی کارهای من اجتماعی هستند و بر مسایل زنان تمرکز دارند چون دنیای زن‌ها را می‌شناسم گرچه فمینیست رادیکال نیستم اما جهان زنان را می‌شناسم. باید بگویم یک جو رادیکالی در حوزه زنان و فمینیسم وجود دارد که من برخی رویکردهای آن را قبول ندارم.

سپس مسعود فراستی درباره این فیلم کوتاه بیان کرد: من خیلی اهل «موضوع» نیستم. اینکه برخی می‌گویند موضوع من شخصی است و یا اجتماعی را نمی‌فهمم. موضوع بزرگ و کوچک را هم نمی‌شناسم. چون معتقدم اگر هر موضوعی در فرم هر فیلمی جاگیر شود درست کار کرده در غیر این صورت فیلمساز کارش را درست انجام نداده است. شاید فکر می‌کنید برای فیلم کوتاه، صحبت از فرم حرف زیادی است، اما می‌توانم فیلم‌های زیادی را در سینمای جهان معرفی کنم که اتفاقاً فرمیک هستند. فیلم کوتاه اساساً تجربه فرم است. اینکه می‌گویم «تجربه فرم» منظورم تجربه تکنیک نیست، چون قرار است ما ایده خودمان را باورپذیر کنیم؛ یعنی فرمیک کنیم. در یک فیلم پاسخ به «چه؟» برای من مهم نیست، بلکه باید فیلم در «چگونه؟» حل شود. اگر بهترین شعارهای عالم را هم در فیلم بنویسید، نمی‌تواند من را فریب بدهد چون شعار باید تبدیل به اثر شود، در غیر این صورت حرف بیرون از متن می‌زند.

وی افزود: شاگردان من خیلی اهل فیلم کوتاه هستند. مثلاً می‌گویند ما یک موضوع اجتماعی داریم که در واقع با ساخت آن می‌توانیم رسالت اجتماعی خودمان را به جا بیاوریم، اما من عبارت «رسالت اجتماعی» را نمی‌فهمم، اصلاً این امر را چه کسی برای شما تعیین کرده است؟ یا یک چیز را باور دارید و بر مبنای آن فیلم می‌سازید یا نه، اگر باور دارید باید آن را در اثر باورپذیر کنید. مثالی می‌زنم؛ فرض کنید روح را قبول ندارید، کتاب «هملت» را می‌خوانید یا فیلمش را می‌بینید، در جایی می‌بینید هملت بعد از مرگ پدر، مدام پدر را می‌بیند، اگر این موضوع چه در کتاب و چه در فیلم به درستی اجرا شود، من باور می‌کنم که هملت روح پدر خود را می‌بیند، یعنی باور هملت را من هم باور می‌کنم. این باور کردن من شاید به من کمک کند که بعداً به روح باور پیدا کنم. پس مهم این است که باور فیلمساز را باور کنیم.

این منتقد سینما اظهار کرد: کسانی که اهل اندیشه و هنر هستند معمولاً کمتر معضلات دنیای مجازی را دارند، پس اگر معضلی، معضل جامعه است من فیلمساز باید آن معضل را تجربه کرده باشم؛ چه به صورت تجربه مستقیم و چه در کنار گوشم. با همه این‌ها من در دل «ماسک» هیچ تجربه‌ای نمی‌بینم، آن را در اثر باور نمی‌کنم. فیلمساز سوژه را زندگی نکرده است که اگر زندگی کرده باشد، لحظه‌ای به فرم می‌رسد، لحظه‌ای مکث می‌کند و…. من باید این کلنجار درونی را تجربه کنم. اما هیچ کلنجار درونی در فیلم وجود ندارد. این فشار یا پذیرش نظر را در فیلم نمی‌بینم، هیچکدام در فیلم درنیامده است. انتهای فیلم هم باز باز باز است، از جنس این پایان بازهایی که اصغر فرهادی دارد و البته هیچی بلد نیست! پدیده‌ای باز می‌شود که اول بسته باشد. ضمن اینکه همانطور که گفتم ایده باید به «چگونه؟» برسد اما اثر اجازه این کار را نمی‌دهد و تلنگری نمی‌زند.

وی ادامه داد: شخصیت مرد فیلم هم اصلاً مرد نیست، معلوم نیست چیست، من باور نمی‌کنم که این مرد بتواند به آن دختر موضوعی را تحمیل کرده باشد، مرد قصه بد انتخاب شده است، ما در اینجا یک مرد کنش‌مند قلدر می‌خواهیم. او از لحظه‌ای که در ماشین می‌نشیند همینگونه است.

اینقدر اتهام نزنید که فیلم‌ها را تا ته نمی‌بینم!

فراستی در ادامه گفت: می‌بینید که فیلم را تا انتها دیده‌ام، اینقدر اتهام نزنید فیلم را تا ته نمی‌بینم! این را هم باید بگویم که فیلم کوتاه، سکوی پرش به فیلم بلند نیست بلکه خودش موجود مستقلی است.

سپس رضوانی به‌عنوان کارگردان «ماسک» در پاسخ به نقدهای فراستی توضیح داد: درباره اینکه گفتید شخصیت پسر فیلم باید مرد باشد، باید بگویم نکته این است که او اگر مرد بود و شخصیت مستقلی داشت، اصلاً آنچه که می‌خواستیم درنمی‌آمد، اتفاقاً من می‌خواستم شخصیت بی‌هویت را نشان بدهم. یعنی درست همین برداشتی را که آقای فراستی داشت، می‌خواستم و خوشحالم که چنین برداشتی را داشتند.

فراستی اما گفت: او نه تنها مرد نیست، که هیچی نیست. اصلاً اگر کسی به واقع مرد یا زن نباشد، هیچ چیزی نیست. به نظرم اینکه برخی می‌گویند ما همه ابتدا انسانیم و در مرتبه بعد زن و مرد غلط است، انسان بودن ما از پس جنسیت ماست.

در بخش دیگری از این جلسه مسعود فراستی در پاسخ به این صحبت مجری که عنوان کرد انجمن به دنبال عدالت فرهنگی در کشور است، گفت: قبل از کرونا به جشنواره‌ای دعوت شدم که سه کلاس مفصل برای من ترتیب داده بودند، در آنجا بچه‌های انجمن سینمای جوانان را دیدم که یک کتاب نداشتند بخوانند و این شرم‌آور است، آنها دستگاه فیلمبرداری نداشتند و این قضیه فاجعه است، بودجه سینمای جوان کرمان در چهار سال پیش ده میلیون بوده پس ذکر عدالت فرهنگی یک شوخی است.

کارگردان «کپسول» : فیلم را برای آن‌هایی ساختم که با تلاش به هدفشان رسیدند

سپس و در ادامه جلسه، نوبت به نقد و بررسی فیلم کوتاه «کپسول» ساخته امیر پذیرفته رسید. پذیرفته درباره فیلمش اظهار کرد: من سال‌ها پیش فوتبال بازی می‌کردم، فوتبال را خیلی دوست داشتم و حتی به یک تیم حرفه‌ای دعوت شدم اما اتفاقات سال ۸۸ رخ داد. آن زمان هنوز ۱۸ سالم نشده بود و مجبور شدم آن را ادامه ندهم اما همچنان دنیای فوتبال برایم عجیب و غریب بود، بنابراین دوست داشتم این فیلم را برای آن دسته از همسالانم بسازم که با وجود همه مشکلات تلاش کردند به هدفشان برسند، شخصیت فیلم هم یک هدف داشت و دوست داشت هر طور شده به آن برسد.
فراستی در نقد این فیلم و درباره دنیای آن بیان کرد: من در این فیلم «دنیایی» ندیدم! نفهمیدم کارکرد کپسول در فیلم چیست. «کپسول» خیلی فیلم بدی است. اینکه شما تجربه فوتبال داشتید دلیل نمی‌شود فیلم بسازید، من هم چنین تجربه‌ای داشته‌ام، حتی اینکه از تجربه فوتبالی که داشتید می‌خواهید به چنین جمع‌بندی برسید را هم نمی‌فهمم. پسر فیلم و پدر فاشیستش را نمی‌فهمم، این خشونت پدر از کجا می‌آید؟ پدر را چنان دژخیم تصویر کرده‌اید که هرکسی جلویش باشد، می‌بازد! تصویر چنین پدری توهین است، منطق شخصیت برای من باورپذیر نشده است. ما باید چند ثانیه خلوت او را می‌دیدیم تا متوجه این میزان خشونت می‌شدیم، ضد قهرمان وقتی انقدر کارتونی باشد، قهرمان هم همانطور می‌شود، اصلاً در این فیلم کپسول‌ها و در انتها ریختن آن‌ها یعنی چه؟ ضمن اینکه من این پسر را مطلقاً نمی‌فهمم، او مثل همه به فوتبال علاقه دارد علاقه خاص و ویژه‌ای از او نمی‌بینم، اصلاً در این فیلم انگیزه ساخته نمی‌شود.

پذیرفته در پاسخ گفت: داستان «کپسول» واقعی نبود اما من به عینه شاهدش بودم. درواقع موضوع ابتدایی فیلم حاصل زیست من بود.
فراستی در پاسخ اظهار کرد: همه می‌گویند این فیلم تجربه زیسته ما بوده است، آیا کافی است که شما چیزی را در کودکی دیده باشید و آن را تبدیل به فیلم کنید؟

پذیرفته پاسخ داد: اگر فکر می‌کردم نمی‌شود، آن را نمی‌ساختم.

فراستی هم مطرح کرد: تو درواقع کودکی خود را در لانگ شات می‌بینی در حالی که حس در لانگ شات جواب نمی‌دهد. تو باید دوباره به سراغ بچه‌هایی می‌رفتی که این موضوع در حال حاضر مسأله آنهاست نه اینکه بگویید این تجربه در جیب من است، تجربه موقعی تبدیل به فیلم می‌شود که غنی باشد، تجربه باید امروزی باشد.

بابک نوری بازیگر «کپسول» هم در بخشی از این نشست پشت تریبون آمد و بیان کرد: من خیلی آدم احساسی هستم و هر بار «کپسول» را دیده‌ام، بغض کرده‌ام. زمانی که این نقش را بازی می‌کردم بارها با میلاد بازیگر نوجوان این فیلم بیرون از قاب صحبت کردم و گفتم متاسفم که به تو سیلی می‌زنم، می‌خواهم انقدر پدر بدی باشم که دیگر تجربه رومینا، سارا و …‌. تکرار نشود.

وی در حالی که بغض کرده بود، اظهار کرد: باید بگویم پدر من بسیار خوب بود و می‌گفت به دنبال سینما و علایقت برو، بنابراین در این فیلم من می‌خواستم آدم بد باشم.

فراستی در واکنش به بغض و صحبت‌های بابک نوری توضیح داد: عیب همین جاست، او نمی‌تواند بد باشد، او که احساسش در دستش است نمی‌تواند بد باشد. حتی یادآوری آن لحظه حال این بازیگر را بد می‌کند، او می‌خواهد یک شخصیت بد عام را بسازد اما بد عام وجود ندارد، این یکی از بزرگترین معضلات سینمای ایران است. شما می‌خواهید مفهوم بسازید نه احساس که این اشکال است، سینما با مفهوم طرف نیست با حس خاص طرف است. در غیر این صورت فیلم شما کاریکاتوری می‌شود. شما فیلم «پدرسالار» ایتالیایی را ببینید تا متوجه شوید چقدر پدر بدی است، حتی برگمان هم بلد نیست پدر فیلمش را بسازد. ولی بلد است مادر را تصویر کند، بلد است تمام زنانی را که در زندگی دیده است، بسازد. بنابراین شما از پس یک انسان خاص خوب یا بد می‌توانید مخاطب را به مسأله نزدیک کنید نه از طریق یک فصل مشترک آنها.

نوری هم پاسخ داد: امیر پذیرفته روی کارش خیلی وسواس دارد، یادم است ما ده روز زودتر به لوکیشن رفتیم و در آن منطقه زندگی کردیم. من داستان زندگی آقای فراستی و تحصیلاتش در خارج از کشور را می‌دانم، می‌دانم که پدر خوبی داشته است.

فراستی در واکنش به این جمله بیان کرد: اما پدرم یک قران پول به من نداد، چون اصلاً پول نداشت.

پذیرفته در ادامه مطرح کرد: پدر و مادرم همیشه پشتم بودند این چیزی که در فیلم می‌بینید زندگی شخصی من نبود اما به عینه این ماجراها را دیدم، «کپسول» حاصل همه دانش نداشته من بوده است اما امیدوارم در فیلم‌های بعدی جبران کنم.

فراستی هم عنوان کرد: ما دانش نداشته نمی‌خواهیم، مگر ما در عرصه علم و فلسفه‌ایم؟ ما حس می‌خواهیم.

وی در ادامه گفت: تکنیک امر خودآگاه است یعنی آن را در کلاس هم می‌شود یاد گرفت، مثلاً کیارستمی می‌گفت تکنیک را مثل خیاطی و گلدوزی می‌شود در کلاس یاد گرفت که به او گفتم چرا نرفتی یاد بگیری؟ پس تکنیک مقدمه یک کار است.

ترسیدی که مخاطب را از دست بدهی

سپس فیلم کوتاه «گناه» مورد نقد و بررسی قرار و گرفت که ابوالفضل عزیزی کارگردان این اثر بیان کرد: «گناه» درگیری شخصی خودم با مسأله بوده است.

مسعود فراستی درباره «گناه» توضیح داد: فیلم خیلی بد نبود، درواقع فیلم حرف دهنش را کمی می‌فهمد و اضافه‌گویی نمی‌کند اما کم حرف می‌زند، مثلاً ما باید در فیلم تضاد بین قاتل و مقتول را می‌فهمیدیم اما نفهمیدیم، جا داشت فیلم ۴۵ دقیقه می‌شد، اصلاً موضوع در اثر پرت نیست. با این حال برخی سکانس‌ها درنیامده است. زمانی که شخصیت قرآن را از جیبش درمی‌آورد باید آن را در کلوزآپ ببینیم، حتی برای آن مخاطبی که به این کتاب آسمانی اعتقاد ندارد باید کاری کنیم که بفهمد شخصیت فیلم ما به این کتاب معتقد است.

عزیزی در پاسخ گفت: خودم هم متوجه این موضوع شدم.

فراستی مطرح کرد: تو از این ترسیدی که مخاطب را از دست بدهی، تجربه غنی داشتی، تکنیک را بلدی، به جز دوربین روی دست که نمی‌دانم چرا استفاده کردی. این می‌توانست یک تجربه کاملاً جدی باشد اما فیلم هدر شده است، «گناه» می‌توانست یک فیلم خوب شود.

کارگردان «پیش از بهشت»؛ شهروند اسرائیلی خلق کردم، نه سیاستمدار

این منتقد سینما در بخش نقد و بررسی فیلم کوتاه «پیش از بهشت» ساخته احمد حیدریان عنوان کرد: این فیلم اصلاً مسأله فلسطین را ندارد من نمی‌گویم یک اثر باید «زنده باد فلسطین» را داشته باشد اما فیلمی که بحث فلسطین را ندارد، نباید آن شعارها را در انتها بنویسد.

فراستی خطاب به حیدریان گفت: به نظرم برای خوشآمد حوزه هنری آن شعارها را گذاشته‌ای، شاید هم آن‌ها خودشان اضافه کردند کسی که ضد اسراییل است و فیلم می‌سازد ابتدا باید سینما را یاد بگیرد. اما این فیلم خیلی توهین‌آمیز است.

وی ادامه داد: بخش نقاشی روی دیوار در این فیلم خوب است، حیف است کسی که بلد است آن نقاشی روی دیوار را بسازد آن کاراکتر مرد را به تصویر بکشد. در این فیلم همه چیز روی هواست به جز آن دیوار و آن نقاشی‌ها، فیلم حتی آنها را هم نابود کرده است، گاهی تضادهای خوبی دارد اما خشونتی که به نقاش تحمیل می‌کند آن را از بین می‌برد. نکته بعدی اینکه مرگ بر کلوزآپ، حتی برگمان هم گاهی در کلوزآپ اشتباه کرده است، کلوزآپ واقعاً بلدی می‌خواهد، مدیوم بس است، پا را فراتر نگذارید، آماده دریافت حسی شوید، حس را برجسته کنید و صیقل بدهید من از آن طریق به شما نزدیک می‌شوم، حس‌های انسانی با هنر تیز می‌شوند. این باید راهنمای ما در هر پلانی باشد، اثر باید به باور بازیگر و از طریق آن به مخاطب برسد. آنقدر در دادن کلوز آپ خسیس باشید که وقتی کلوزآپ می‌دهید با جان و دل بپذیرم.

حیدریان هم گفت: در توصیف کاراکتر مرد اسراییلی باید بگویم دوست داشتم او پر از بلاهت باشد، خیکی باشد، تضادی بین دیوار و او باشد، البته او یک اسراییلی وحشی نیست، من شهروند خلق کردم نه سیاستمدار. به این فکر کرده بودم اما سوالم از شما این است که باید چه می‌کردم که کاراکتر من بهتر شود؟

فراستی در پایان: این کارهایی را که در فیلم کردی، نباید می‌کردی! کلوزآپ های احمقانه فیلم را باورپذیر نمی‌کند. واقعاً فیلم شما مقواست، در فیلم باید شخصیت دربیاید تا حمله او به دیوار هم دربیاید، با این حال آن سکانس میخ زدن به دیوار خوب بود، آن شعارهای ته فیلم را هم پاک کن چون دفعه بعدی به تو رحم نمی‌کنم، به حوزه هم بگو آن شعارها را الحاق نکند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سیروان خسروی از «حق بدیهی» گفت که از او سلب شده!


سیروان خسروی ـ خواننده ـ با انتشار پستی در اینستاگرام از مشکلی که برای باز کردن حساب پس‌انداز بانکی برایش ایجاد شده گفت و این رویه را نقد کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکس / هفتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه


سینماپرس : هفتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه با نمایش چهار فیلم کوتاه کپسول، ماسک، گناه و پیش از بهشت عصر دوشنبه ۱۹ اردیبهشت در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

روایت زندگی ۱۲۰ هزار لهستانی که در جنگ جهانی دوم به ایران آمدند


آیین افتتاحیه نمایشگاه «به‌ سوی امید» با حضور وزیر امور خارجه لهستان و سفرای کشورهای خارجی در فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، برگزار شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چرا هنوز مدیران دولت سابق را در «ارشاد» نگه داشته‌اند؟!/اگر قرار بود آن‌ها کاری کنند در همان دوران انجام داده بودند! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پخش سرود «سلام فرمانده» در فضای مجازی و شبکه‌های تلویزیونی، باز هم نشان داد که سرود به عنوان یک گونه مهم در موسیقی می‌تواند مخاطبان میلیونی داشته باشد و کاری که مردم با آن ارتباط قلبی برقرار کنند، تأثیر فرهنگی خود را باقی خواهد گذاشت

به گزارش سینماپرس، پخش سرود «سلام فرمانده» در فضای مجازی و شبکه‌های تلویزیونی، باز هم نشان داد که سرود به عنوان یک گونه مهم در موسیقی می‌تواند مخاطبان میلیونی داشته باشد و کاری که مردم با آن ارتباط قلبی برقرار کنند، تأثیر فرهنگی خود را باقی خواهد گذاشت. استاد محمد گلریز، خواننده پیشکسوت کشورمان که بسیاری از سرودهای مهم انقلاب اسلامی با صدای وی در حافظه تاریخی ایرانیان به ثبت رسیده است، در گفتگو با «جوان» به آسیب شناسی روند تولید و حمایت از سرودهای انقلابی پرداخته است.

شما سرود «سلام فرمانده» را دیده و شنیده‌اید؟
بله، من این سرود را دیده‌ام و به نظرم کار خوب و موفقی بوده است.
«سلام فرمانده» کاری است نوجوانانه، به نظر می‌رسدسرود و حضور نوجوانان در سرود موضوعی است که سال‌ها مغفول باقی مانده است!؟
سال‌های سال است که به حضور نوجوانان در عرصه سرود توجه دارم. استعدادهای خوبی در مملکت داریم و یکی از دغدغه‌های اصلی مقام معظم رهبری هم همین موضوع است. ایشان بارها بر تولید سرودهایی با موضوع انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مقاومت و حماسه تأکید کرده‌اند و در سخنرانی‌ها و دیدارهایشان هر جا که فرصتی پیش آمده موضوع را مطرح کرده‌اند. ما در دوره‌ای سرودی از گروهی از نوجوانان آباده‌ای استان فارس داشتیم که هنوز در خاطره‌ها باقی مانده، ولی بر خلاف تأکید مقام معظم رهبری، توجهی به این حوزه نشده است.

همان طور که اشاره کردید رهبر معظم انقلاب به مسئله سرود توجه ویژه‌ای داشته اند، پس چرا سرود آن‌طور که شایسته بوده دیده نشده!؟
صداوسیما و وزارت ارشاد بانیان اصلی فرهنگ و هنر در کشور هستند و هر کاری که بخواهد به نتیجه درست برسد، باید از سوی این دو نهاد انجام شود یا حداقل حمایت این دو را داشته باشد.
البته نهادهایی مانند بسیج هم حمایت‌های خوبی از تولید سرود داشته‌اند.
بله، بسیج از کارهایی که می‌شود حمایت کرده و به سهم خود از تولید سرودهای انقلابی حمایت داشته‌است، اما صرف همیاری عده‌ای برای تولید کار کفایت نمی‌کند، باید روی انعکاس درست آن نیز کار شود. ما نسل نوجوان و جوانی داریم که هیچ خاطره یا اطلاعی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ندارد و آن دوران را درک نکرده است. در مقابل این بی‌اطلاعی می‌بینیم که در فضای مجازی هر روز موجی از تولید آثار موسیقایی مبتذل وجود دارد، تقریباً هر کس توانسته در فضای مجازی موسیقی مبتذل ساخته و منتشر کرده است! در مقابل این حجم از ابتذال، ما چه کار کرده‌ایم!؟ چه تولیدی داشته‌ایم!؟ امسال بسیج اعلام کرده است که از تولید سرود حمایت می‌کند، اینکه فقط بسیج بخواهد کاری را در مقطعی انجام دهد، کفایت نمی‌کند.

یعنی نهادهایی مثل صداوسیما و وزارت ارشاد در کنار اینکه خودشان پیشقدم تولید سرود باشند، از آثار خوب نهادهای دیگر هم حمایت کنند!؟
ما مقابل یک تهاجم فرهنگی هستیم. باید در مقابل این جنگ فرهنگی با ابزار فرهنگی بجنگیم، باید چند برابر تولیدات آنها، تولید داشته باشیم این تولید را مگر جایی غیر از صداوسیما و وزارت ارشاد باید انجام دهد؟ ابزار تولید هنر و رسانه در دست آن‌ها است. امروز در جنگ فرهنگی تبلیغات حرف اول را می‌زند، چقدر از این ابزار استفاده کرده‌ایم؟

ما تقریباً با تک نمونه‌هایی مثل «سلام فرمانده» مواجه هستیم که خارج از ساختار صداوسیما و وزارت ارشاد تولید شده‌اند، ولی، چون کار خوبی بوده‌اند، مردم از آن‌ها استقبال کرده‌اند!
«سلام فرمانده» با استقبال خیلی خوبی مواجه شده، مردم به آن علاقه دارند، حتی بعضی‌ها را دیدم که با وجود بی‌تفاوتی نسبت به انقلاب از «سلام فرمانده» استقبال کرده‌اند. این نشان می‌دهد که سرود «سلام فرمانده» توانسته در دل‌ها جای خود را باز کند.
اگر انصاف را رعایت کنیم، «سلام فرمانده» در تلویزیون نیز دیده شده و بخشی از شهرت آن ناشی از دیده شدن در صداوسیما است!
بله، وقتی که کار خوبی تولید شود و صداوسیما از آن به درستی حمایت و آن را به خوبی منعکس کند، این کار باعث می‌شود که اثر از مرزها عبور کند و در آن سوی مرز هم مخاطب داشته باشد.

«سلام فرمانده» تا چه حد می‌تواند نشان دهنده ظرفیت خوب تولید سرود برای نوجوانان باشد؟
به کلمه «فرمانده» که برای این سرود انتخاب شده دقت کنید، این واژه هم می‌تواند برای مقام معظم رهبری به کار برده شود، هم در جایی برای حاج قاسم سلیمانی و سایر فرماندهان شهید، ما بسیاری از واژه‌های ارزشی مانند «فرمانده» داریم که می‌توانیم بر اساس آن‌ها کار هنری خلق کنیم، فیلم تولید کنیم، کلیپ و آهنگ بسازیم یا سرود اجرا کنیم.

می‌توان امیدوار بود که صداوسیما در آینده بیشتر از این به سرود اهمیت دهد و از تولید و پخش آن حمایت کند؟
چندی پیش آقای جبلی، رئیس صداوسیما دیداری با هنرمندان داشتند. در این دیدار از هر شاخه هنری یک نفر فرصت پیدا کرد که چند دقیقه‌ای صحبت کند. این فرصت به من هم رسید و در وقت کوتاهی که داشتم برای نشان دادن اهمیت موضوعی که می‌خواستم مطرح کنم، مثالی زدم. ماجرا این بود که در همین صداوسیما، یک خبرنگار کار جالبی کرده بود و حدود ۱۰‌تصویر از خوانندگان داخلی و خارجی به همراه عکس شهید صیاد شیرازی به جوانان نشان می‌داد. آن‌ها همه خواننده‌ها را شناختند و با جزئیات درباره آن‌ها اطلاعات داشتند، اما کسی صیاد شیرازی را نمی‌شناخت! من با این مثال به آقای جبلی گفتم که چرا ما برای معرفی شخصیت‌هایی، چون صیاد شیرازی آنقدر کم‌کار کرده‌ایم!؟ با آنکه شهید صیاد با آن شخصیت جالبش چه فداکاری‌هایی در دوران انقلاب و دفاع مقدس انجام داده‌است.

شما برای بسیاری از شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سرود خوانده‌اید، سرودهایی که در آرشیو صداوسیما وجود دارند، ولی کمتر از شبکه‌های رادیو و تلویزیون پخش می‌شوند!
من به آقای وحید جلیلی که از دوستان قدیمی من هم هست، گفتم برای سالگرد شهید صیاد شیرازی کاری خوانده‌ام که صداوسیما آن را پخش نمی‌کند، گفتم این کارها با سرمایه بیت المال تولید شده و بهترین آهنگسازها و ترانه‌سراها در تولید آن‌ها دست داشته‌اند، چرا پخش نمی‌کنید؟ جلیلی شماره شخصی را به من داد و گفت از او پیگیری کن، من به آن شخص زنگ زدم و موضوع را گفتم. او جوابی داد که واقعاً باعث تعجب و تأسف من شد! آن شخص گفت حتی اگر ما این سرودهای انقلابی را به مدیران شبکه‌ها بدهیم آن‌ها پخش نمی‌کنند! در سالگرد واقعه طبس هم من به آن شخص زنگ زدم و گفتم که سرودی برای واقعه طبس خوانده‌ام که سرودش برای استاد سبزواری است و استاد راغب هم آهنگساز آن بوده‌اند. واقعه طبس که امام‌خمینی (ره) در آن شن‌ها را مأمور خدا دانسته‌اند و در این اثر نیز استاد سبزواری به واقعه «ابابیل» اشاره کرده است. اما باز هم صداوسیما حاضر به پخش آن سرود نشد!

به نظر بحث کم کاری صداوسیما در حوزه سرود و حتی سنگ‌اندازی برای پخش آثار مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس، نیازمند یک گفت و گوی جداگانه است، در شرایط فعلی برای رشد تولید سرود باید چه کار کرد؟
ما استعدادهای خوبی در عرصه سرود داریم که نیازمند کشف و پرورش هستند. برگزاری جشنواره‌های سرود می‌تواند به کشف استعدادها کمک کند و بعد از آن باید از آن‌ها حمایت شود. اساتیدی مانند حمید سبزواری، شاهرخی و علی معلم نیز از جایی شروع کرده و به مرتبه استادی رسیده‌اند. باید موقعیت دیده شدن و شعر گفتن برای استعدادهای جوان فراهم شود. بسیاری از این استعدادها در شهرستان‌ها هستند تا زمانی که صداوسیما کلیپ‌های زیبایی از کار گروه‌های شهرستانی نسازد و آن را پخش نکند، آن‌ها امکان شکوفایی پیدا نخواهند کرد.

به صداوسیما اشاره کردید، وزارت ارشاد برای حمایت از تولید سرود چه وظیفه‌ای داشته که تا امروز در انجام آن تعلل کرده‌است؟
من گلایه‌ای از وزیر ارشاد دارم و آن این است که چرا هنوز مدیران دولت سابق را در ارشاد نگه داشته‌اند!؟ مدیران قبلی نزدیک به هشت‌سال گذشته امتحان خود را داده و کارنامه خود را نشان داده‌اند. اگر قرار بود آن‌ها کاری کنند در همان دوران انجام داده بودند، ولی وقتی کاری نکرده اند، چرا آن‌ها را هنوز نگه داشته‌اند!؟ فرض کنیم که وزیر ارشاد به هر دلیلی نمی‌خواهد مدیران را تغییر دهد، پس چرا از آن‌ها کار نمی‌خواهد!؟ ما به آخرت ایمان داریم و می‌دانیم که در آن دنیا حساب و کتاب و سؤال و جوابی هست! مدیران فرهنگی باید بدانند که از آن‌ها سؤال خواهد شد که در زمان مسئولیتی که داشته‌اند چه کاری برای مردم، اسلام، انقلاب و دفاع مقدس انجام داده‌اند!؟ آیا به این فکر کرده‌اند که چه جوابی باید بدهند؟

مشاهده خبر از سایت منبع