به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره؛ انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری و تهیه کنندگی محمدحسین صادقی و احسان کاوه محصول مرکز انیمیشن سوره، جایزه بهترین فیلم انیمیشن از جشنواره احمدآباد هند را از آن خود کرد.
چهارمین دوره این جشنواره که از ۲۴ تا ۲۹ دسامبر برابر با ۳ تا ۸ دی در کشور هند برگزار شد، با هدف جذب مخاطب بیشتر برای سینمای کودک در سراسر جهان شکل گرفته است و میزبان رقابت بین بچههای دانشآموز برای ساخت فیلم است و به آنها بستری میدهد تا کار و مهارتهای خود را به عنوان فیلمساز به نمایش بگذارند.
«لوپتو» که هم اکنون در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است؛ با تکنیک سه بعدی و برگرفته از قصه و فضایی کاملاً ایرانی، در استودیوی فراسوی ابعاد توسط هنرمندان جوان کرمانی تولید شده است. فروش این انیمیشن در گیشه سینماهای ایران به مرز ۱۱ میلیارد تومان رسیده است.
انیمیشن «لوپتو» پیش از این نیز در جشنواره یونیورسال کشور ترکیه، سیهرا کشور بولیوی و کیدز کشور هند، نیز حضور پیدا کرده بود.
پخش بین الملل این انیمیشن سینمایی برعهده مرکز بین الملل سوره است.
به گزارش خبرنگار مهر، مستند سینمایی «صد سال تطور» با پژوهش و کارگردانی عباس صالح مدرسهای و با حضور ادگاردوروبین (سهیل اسعد) بهعنوان راوی وارد مرحله فیلمبرداری شد.
این اثر به روند تحولات خاص تاریخی طی صد سال گذشته میپردازد و به دنبال موشکافی رویدادهای عمیق و حساس قرن گذشته است.
تحقیق و پژوهش این مستند بیش از دو سال به طول انجامیده است و در ادامه همکاریهای مشترک کارگردان و راوی، شخصیتهای علمی، دینی و سیاسی در این مستند حضوری متفاوت دارند.
برخی عوامل این پروژه عبارتند از حسین اسدیزاده مشاور کارگردان، امیرحسین قلندری و علی وفایی تصویربردار، علیرضا رهبر صدابردار، باقر مهرآبادی تدوین، عباس فرامرزی عکاس، خانه هنرمندان امروز مجری طرح و محمد رضا مکرمی برنامه ریز و مدیر تولید.
ادگاردوروبین که نام سهیل اسعد را بر خود گذاشته است، علاوهبر اجرای برنامه تلویزیونی «محیا»، در حال حاضر دبیری جشنواره فیلم عمار را هم برعهده دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، همزمان با پایان تصویربرداری فیلم داستانی «نابازیگر» به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا سنگیان و تهیهکنندگی مشترک السا فیروزآذر و محمدحسین حسینی، آخرین گروه بازیگران این فیلم معرفی شدند.
رضا بنفشهخواه، مهوش وقاری، محمد ساربان، ستاره حسینی و حمیدرضا سنگیان آخرین افرادی هستند که برای ایفای نقش در فیلم «نابازیگر» مقابل دوربین رفتهاند.
کتایون امیرابراهیمی، فرهاد جم، زهرا داوودنژاد، رامین پرچمی، هایده حائری، گیتی معینی، لیلا بوشهری، آتش تقی پور، مهسا ایرانیان، احمدرضا اسعدی، زهره صفوی، منظر لشگری، حسین پرستار، جواد زیتونی، ستاره اسدی، هوشنگ قوانلو، شبیر پرستار، داریوش اسقائی، سام حسینی و محمدحسین حسینی نیز دیگر بازیگرانی هستند که پیش از این به عنوان بازیگران فیلم «نابازیگر» معرفی شده بودند.
به گفته حمیدرضا سنگیان فیلم «نابازیگر» پروژه پربازیگری است که تلاش شده تا در آن ستارههای فعال دهههای قبل سینما و تلویزیون به ایفای نقش بپردازند.
این فیلم روایتی از زندگی یک نویسنده و کارگردان سینماست که در پنج سال گذشته نتوانسته فیلمنامهای بنویسید و فیلمی را کارگردانی کند.
در خلاصه داستان این اثر آمده است: «آریا پنج سال است که هیچ فیلمنامهای ننوشته و فیلمی را کارگردانی نکرده است. او که در روابط زناشویی خود دچار چالش شده است، قبول میکند تا بعد از مدتها به کمک یکی از شاگردانش فیلمنامهای سفارشی برای یک نابازیگر را بنویسد که قرار است سرمایهگذار فیلم باشد. آریا باید فیلمنامهای بنویسید که هم به دل خودش بنشیند هم نابازیگر را راضی نگه دارد.»
محمدحسین حسینی سرمایهگذار، الیاد فیروزآذر مجری طرح، السا فیروز آذر مشاور کارگردان، اشکان محمدی مدیر تصویربرداری، امین سرتیپی طراح تولید، حمیدرضا سنگیان طراح صحنه و لباس، سعید کوهی صدابردار، سپیده و پریا حسینی طراح گریم، علیرضا نصرتی نورپرداز، محمدمهدی سجادی دستیار اول کارگردان و برنامهریز، امیر شاه حسینی دستیار دوم کارگردان، میلاد آزادی و سجاد صباغ دستیاران نورپرداز، نازنین هندی، پروانه حقی وند و حسین تبریزی اجراگران گریم، مهسا قلی زاده دستیار لباس، داریوش اسقایی منشی صحنه، امیر خدامی عکاس، امیرحسین نوریزاده دستیار عکاس عوامل این فیلم را تشکیل میدهند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی گروه سینمایی «هنر و تجربه»، اجرای طرح «سینما اردو» با همکاری گروه سینمایی «هنر و تجربه» و سازمان دانشآموزی وزارت آموزش و پرورش با نمایش فیلم «عینک» از امروز چهارشنبه هفتمدی آغاز شد.
اکران و رونمایی از فیلم «عینک» به تهیهکنندگی مهدی عظیمیمیرآبادی و کارگردانی رضا آقایی، با حضور عوامل فیلم، مدیران گروه سینمایی «هنر و تجربه»، مدیران وزارت آموزش و پرورش، سازمان دانشآموزی و بیش از ۳۰۰ دانشآموز دختر مقاطع مختلف تحصیلی برگزار شد.
محمد طیب با اعلام راهاندازی طرح «سینما اردو» در سراسر کشور گفت: قصد اجرای طرحی به نام «سینما اردو» را در تمام مدارس کشور داشتیم که امروز، اولین روز از اجرای این طرح است.
وی ادامه داد: این طرح با هدف تماشای فیلم توسط دانشآموزان و سپس نقد فیلمهای سینمایی گروه کودک و نوجوان راهاندازی شده است. همچنین در این طرح بخشی به نام «پویش» در نظر گرفته شده که دانشآموزان با ارسال ویدئوی نقد خود از فیلم، در مسابقه شرکت میکنند.
مهدی عظیمی میرآبادی تهیهکننده فیلم «عینک» گفت: از اکران این فیلم در چنین شرایطی بسیار خوشحالم. شور و نشاط به سالن سینما برگشت. امیدوارم فیلمهای گروه کودک و نوجوان با استقبال خوبی روبرو شوند.
رضا آقایی کارگردان فیلم نیز در ادامه افزود: بسیار خوشحالم که این فیلم بعد از چند سال به اکران رسید. انرژی و شوق در دانشآموزان، نشاط را به سینما برگرداند و امیدوارم از تماشای فیلم لذت ببرند و در پایان، حتماً فیلم را نقد کنند.
سانیا رمضانی بازیگر فیلم «عینک» هم از عوامل و بازیگران فیلم تشکر کرد و برای فیلم آرزوی موفقیت کرد.
در این آیین رونمایی، جمعی از مدیران فرهنگی و سینمایی، مسئولان آموزش و پرورش و اهالی رسانه حضور داشتند.
پوستر فیلم «عینک» توسط مدیران، عوامل فیلم و نمایندگان دانشآموزان امضا شد.
همچنین در پایان نمایش فیلم «عینک» با موضوع فیلم مسابقهای برگزار شد و جوایزی به دانشآموزان اهدا شد.
فیلم سینمایی «عینک» از امروز هفتم دی اکران میشود و علاقمندان میتوانند با مراجعه به سایتهای بلیتفروشی اقدام به تهیه بلیت کنند.
سعید ساروقی مستند «هپکوتیزم» از محصولات سفیر فیلم، همزمان با عرضه اینترنتی این مستند، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آن توضیح داد: این مستند در واقع روایتی از سرگذشت کارخانه بزرگ هپکو است. کارخانهای که در شهر اراک و استان مرکزی واقع شده است و تولیدکننده ماشینآلات معدن و راهسازی است و از حوالی سال ۱۳۵۰ تأسیس شده و در دهه بعد از انقلاب فعالیتهایش گسترش پیدا کرد. این کارخانه در سال بیش از ۲ هزار دستگاه ماشینآلات صنعتی تولید میکرد و از این منظر رقیبی بزرگ برای کارخانههای صاحبنام کشور ژاپن و آمریکا محسوب میشد.
وی افزود: مستند «هپکوتیزم» روایتی از این کارخانه است اما نکتهای که برای ما اهمیت بیشتری داشت و ما را جذب کرد که این کار را بسازیم، اتفاقات ۱۰ سال گذشته، پیرامون این کارخانه است. در کشور ما اتفاقاتی تحت عنوان «خصوصیسازی» افتاد که کارخانه «هپکو» هم یکی از کارخانههایی است که درگیر این اتفاقات شد. این کارخانه در جریان یک خصوصیسازی بد، با قیمتی خیلی وحشتناک به شخصی غیرمدیر و غیرکارشناس واگذار شد که تنها بهدنبال سوددهی سریع بود و منجر به نابودی این کارخانه شد.
این مستندساز افزود: در حین این تحولات، اتفاقات مختلفی برای کارگران این کارخانه رخ داد اما این کارگران همواره تلاش کردند در برابر تصمیمات اشتباه مدیرانشان مقاومت کنند تا یک سرمایه ملی به این راحتی از دست نرود. مشابه این اتفاقات در کارخانههای دیگری همچون «رشت الکتریک» و یا «نساجی مازندران» هم رخ داده بود که بهطور کامل به نابودی این کارخانهها منتهی شد. کارگران هپکو اما سفت و سخت ایستادگی کردند و روایت همین ماجرا، داستان مستند ما را تشکیل میدهد.
کارگری که پول خرید یک شاخه گل برای دخترش را نداشت!
ساروقی درباره وجه تمایز مستند «هپکوتیزم» با آثار مشابهی که درباره این اتفاقات ساخته شده است، توضیح داد: راوی مستند ما یک کارگر است و ما از زبان همین فرد عامی و از قاب زندگی دراماتیک یک کارگر این وقایع را روایت کردهایم. حوالی سال ۹۸ بود که برای ساخت مستندی درباره کرونا عازم بیمارستان خوانساری اراک شدیم. آنجا بود که با فردی مواجه شدیم که تقریباً هزار شاخه گل را جلوی بیمارستان پهن کرده بود و قصدش هدیه این گلها به کادر درمان بود تا به آنها روحیه بدهد. وقتی با او آشنا شدیم، دیدیم از کارگران کارخانه هپکو است. وقتی جلوتر رفتیم و بیشتر با او آشنا شدیم، فهمیدیم او دقیقاً همان فردی است که یک سال پیشتر در حین اعتراضات به حوادث کارخانه هپکو و عدم پاسخگویی مسئولان وقت، اقدام به خودکشی کرده بود.
صاحبان جدید، خیلی علاقه نداشتند کسی متوجه شود که در این کارخانه چه میگذرد. وقتی توانستیم در قالب عملیاتی شبیه عملیاتهای نظامی، وارد هپکو شوم تا تصاویری از تعطیلی خط تولید تهیه کنیم، عظمت کارخانه و ماشینآلاتش مرا شگفتزده کرد. واقعاً نسبت به مبلغ ناچیزی که برای این حجم از عظمت، پرداخت شده بود شوکه شدم
وی افزود: او در آن سال تصمیم میگیرد با پایین انداختن خود از ارتفاع یک پل خودکشی کند اما حالا تعدادی گل برای کادر درمان آورده بود. ماجرای اهدای این گلها هم روایت دراماتیکی داشت. شب قبل از آن حادثه دختر این کارگر قصد خرید یک شاخه گل برای مادرش را داشته اما این آقای کارگر بهجهت معذوریتهای اقتصادی حتی توان خرید یک شاخه گل برای دخترش را نداشته است! متأثر از همین اتفاق و در پی فشار زندگی، او تصمیم به خودکشی گرفت تا شاید با این کارش بتواند نگاه رسانهها را به سمت وضعیت کارگران جلب کند و همین اتفاق هم افتاد.
«هپکوتیزم» درباره سرانجام خودکشی این کارگر هم توضیح داد: بلافاصله دوستان علیآقا یعنی همین کارگری که اقدام به خودکشی کرده بود، متوجه ماجرا میشوند و در لحظهای که میخواهد اقدام نهایی را انجام دهد، جلوی او را میگیرند.
ساروقی درباره سرنوشت کارگران کارخانه هپکو بعد از گذشت ۱۰ سال از حواشی بهوجود آمده، گفت: واقعیت این است که مدیریت قبلی کارخانه، با قیمتی ناچیز این کارخانه را خریداری کرده بود و بخشی از جزییات این واگذاری، در مستند ما هم روایت شده است. کارخانه «هپکو» حدود ۱۱۰ هکتار زمین را در بر میگیرد که در بهترین منطقه شهری هم قرار دارد. این ۱۱۰ هکتار زمین با قیمت عجیب ۱۰ میلیون تومان واگذار شده است! عجیب اینکه همان ۱۰ میلیون تومان هم پرداخت نشده و چکهایی که صادر کرده بودند، پاس نشده بود.
وی افزود: مدیر وقت کارخانه آن زمان به کارگران پیشنهاد کرده بود حقوق همهتان تا زمان بازنشستگی میدهم، دیگر کاری به کارخانه نداشته باشید و بروید در خانههایتان بنشینید! با این حال کارگران از کارخانه دفاع کرده و پای این سرمایه استانی ایستادند. این عرق را به عینه در طول چند سالی که برای ساخت این مستند با بچههای هپکو در ارتباط بودهام، دیدهام و خودم هم حتی نسبت به این کارخانه عرق پیدا کردهام. گویی این کارخانه، وطن این کارگران است.
خط و ربطهایی که فهمیدیم اما نتوانستیم مستند کنیم!
این مستندساز درباره شناسایی هویت افرادی که «هپکو» با آن شرایط عجیب و غریب به آنها واگذار شده است هم گفت: ما در طول ساخت این مستند خیلی تلاش کردیم تا روابط این افراد را کشف کنیم. چیزهایی هم فهمیدیم اما واقعیت این است که سندی برای آن پیدا نکردیم که بتوانیم در مستند به آن اشاره کنیم. به نام برخی وزرا رسیدیم که به واسطه این واگذاریها منافعی کسب کرده بودند اما نتوانستیم آن را در روایت خود مستند کنیم. هنوز البته افرادی هستند که روی این موضوعات مشغول تحقیق و پژوهش هستند. آنچه مشخص است این افراد به برخی مسئولان مرتبط بودهاند. حتی یک باند است که در زمینه واردات خودروهای دست دوم صنعتی در حوزه معدن فعالیت میکند و شنیدهام پایگاهشان هم در کرمان است. یکی از اصلیترین مشکلات این روزهای هپکو هم همین واردات بیرویه ماشینآلات صنعتی بوده است.
ساروقی درباره عجیبترین تجربهای که در فرآیند ساخت این مستند با آن مواجه شده است هم گفت: اتفاقات زیادی را شاهد بودیم اما عجیبترین نکته برای خود من زمانی بود که متوجه شدم در همان اوج التهابات، ورود هر فردی به کارخانه هپکو را ممنوع کردهاند. حتی به وزیر رفاه وقت که به نوعی مسولیت این کارخانه را برعهده داشت، اجازه تصویربرداری از داخل کارخانه را نمیدادند و فضایی کاملاً امنیتی برای آن ایجاد کرده بودند. طبیعتاً صاحبان جدید، خیلی علاقه نداشتند کسی متوجه شود که در این کارخانه چه میگذرد. وقتی برای اولینبار توانستیم در قالب عملیاتی شبیه عملیاتهای نظامی، با همکاری برخی بچههای هپکو، وارد کارخانه شوم تا تصاویری از تعطیلی خط تولیدا تهیه کنیم، عظمت کارخانه و ماشینآلاتش مرا شگفتزده کرد. واقعاً نسبت به مبلغ ناچیزی که برای این حجم از عظمت، پرداخت شده بود شوکه شدم.
وی در پایان گفت: چطور چنین خیانتی توانسته بود، اینگونه یک کارخانه را نابود کند و هدفشان چه بوده است؟ تولید این کارخانه که میتوانست سود بیشتری برای همه ما داشته باشد! آن آقازادهای که با هر رانتی، توانسته این کارخانه را تصاحب کند، چرا خط تولید آن را راهاندازی نکرد تا سود بیشتری هم نصیبش شود؟ این عجیبترین تجربه من از مشاهداتم بود که هنوز هم نمیتوانم آن را درک کنم!
به گزارش خبرنگار مهر، فیلم «قورقوشوم» به کارگردانی مشترک حسین نجاری و فاطیما سیاحتی و به تهیهکنندگی موسسه فرهنگی مشکات که از بین ۴۱۰۰ فیلم از سراسر دنیا به مرحله نهایی جشنواره گرندآف راه یافته بود، جزو ۵ فیلم برتر این جشنواره در بخش سینماتوگرافی شد.
مستند داستانی «قورقوشوم» در روز پنجشنبه ۱۰ آذر همزمان با اول دسامبر ۲۰۲۲ در این جشنواره اکران شد.
جشنواره گرندآف از جشنوارههای معتبر جهان است که فیلمهای نامزد شده توسط هیأت داوران بینالمللی متشکل از ۸۰ کارشناس، نظریهپرداز، کارگردان و بازیگر از کشورهای مختلف جهان ارزیابی میشوند.
مجوز ساخت «قورقوشوم» در اوایل سال ۱۴۰۰ صادر و ساخت و تولید این فیلم بعد از ۶ ماه به سرانجام رسید.
فیلم «قورقوشوم» با نگاهی تاریخی به معدن انگوران ساخته شده و ضمن اشاره به قدمت این معدن و بهرهبرداری مکانیزه آن توسط زندهیاد مرتضی رستگار در قبل از انقلاب، به مشکلاتی پرداخته که در آن منطقه و معدن مشهود است.
در این فیلم ضمن اشاره به محرومیتهای منطقه انگوران، پررنگ بودن برخی باورهای سنتی از مسائلی است که در سکانسهایی از فیلم نشان داده میشود.
از فعالیتهای استخراجی معدن انگوران در گذشته دور، اطلاعات چندانی در دست نیست. اولین پروانه بهرهبرداری معدن انگوران در سال ۱۳۰۱ به نام آقای صفاری صادر شد ولی در همان سال پروانه صادر شده به طور موقت لغو و بدین ترتیب فعالیت معدن تا سال ۱۳۲۴ متوقف شد. در سال ۱۳۳۸ با واگذاری معدن به شرکت اتحاد سرب انگوران با مدیریت مرتضی رستگار، فعالیتهای معدنکاری بصورت ابتدایی و غیر مکانیزه آغاز شد.
تا قبل از اجرای طرح معدنکاری روباز، استخراج از معدن به صورت زیرزمینی و به شکل نامنظم انجام میشد. با پیشرفت نسبی عملیات اکتشافی و تعیین ذخیره معدن، مقدمات طراحی معدن باز فراهم شد و بدین ترتیب اولین طرح روباز معدن که تا مدتها به عنوان طرح نهایی معدن شناخته میشد، در سال ۱۳۴۷ توسط آقای کندی از شرکت گلدن اسوشیت (Golden Associate) تهیه شد.
در سال ۱۳۴۸ معدن انگوران در اختیار شرکت کالسیمین قرار گرفت. برای حمل خاک مورد نیاز از معدن به شرکت کالسیمین جهت تغلیظ، سیم نقاله هوایی یا همان (ROPE WAY) به طول ۱۹ کیلومتر توسط خود مهندس رستگار طراحی شد.
قبل از انقلاب گروههای زیادی از متخصصان آمریکایی، فرانسوی، آلمانی و هندی در پروژههای متعددی در این معدن فعالیت میکردند.
معدن انگوران در سال ۱۳۵۹ مصادره و مالک آن علیرغم برخورداری از کارنامه قابل دفاع خلع ید شد.
فرهاد قائمیان بازیگر باسابقه سینما در آستانه برگزاری جشنواره فیلم «۱۰۰» درباره نقشآفرینی در فیلمهای کوتاه به خبرنگار مهر گفت: من خودم را بچه سینمای کوتاه میدانم. هم فیلم کوتاه ساختهام و هم در فیلمهای بسیاری در فرآیند تولید، همکاری داشتهام. از این منظر سینمای جوان و سینمای کوتاه را خانه خود میدانم. بخشی از کارنامه حرفهای خودم را مدیون کار در سینمای کوتاه میدانم.
وی درباره فیلمهای ۱۰۰ ثانیهای گفت: فیلم ۱۰۰ ثانیهای در واقع بخشی از سینمای کوتاه و برشی از زندگی است. فیلم کوتاه را شاید بتوان برشی از فیلم بلند هم دانست. اما فیلم صدثانیهای باید «آن» یک فیلم کامل را داشته باشد. فیلمساز باید برای رسیدن به این سطح از فیلمسازی، به پختگی رسیده باشد. ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیهای بهعنوان یک تجربه، آنقدر برای هر فیلمسازی لازم است که معتقدم نباید آن را نادیده بگیرد.
این بازیگر درباره تأثیر جشنوارهها بر مسیر حرکت یک فیلمساز هم تأکید کرد: قطعاً هر رویداد و جشنوارهای در مسیر فیلمسازی هر فیلمسازی حائز اهمیت است اما معتقدم فیلمساز کوتاه، بیش از هر چیز باید خودش را ثابت کند، نه برای حضور در جشنواره. در عین حال جشنوارهها هم باید در طول هر سال متوجه پتانسیل و ظرفیت فیلمسازان کوتاه باشند و از آن استفاده کنند. مسئولان و جشنوارهها باید برای فیلمسازان جوان، بسترساز باشند تا فیلمسازان کوتاه بتوانند به اوج هدف خود که فیلمسازی بلند است، برسند. از این منظر فیلمسازان کوتاه بزرگترین سرمایه سینمای ما هستند.
قائمیان درباره مرز میان تیپسازی و شخصیتسازی در یک فیلم صدثانیهای گفت: من قائل به این تفکیک نیستم. اگر در زمان ۱۰۰ ثانیه، بتوان مضمون موردنظر را به مخاطب منتقل کرد، یعنی فیلمساز موفق بوده، مهم این است که «آن» فیلم به مخاطب منتقل شود.
این بازیگر سینما درباره تفاوت سبک داستانگویی در یک فیلم بلند سینمایی با سینمای کوتاه هم توضیح داد: فیلم کوتاه، در واقع شروع یک حرکت به سمت ساخت فیلم بلند است. معتقدم فیلم ۱۰۰ ثانیهای هم کمک میکند تا فیلمساز پختهتر شود تا به مرحله فیلمسازی بلند برسد.
وی با تأکید بر اینکه ساخت فیلم کوتاه به دلیل فرصت کمتر برای انتقال مضمون، سختتر از ساخت فیلم بلند است، بیان کرد: در یک فیلم بلند با مجموعهای از سکانسهای برای انتقال مفهوم مواجه هستیم اما در فیلم کوتاه، فرصت کمتری برای این ارائه وجود دارد. یک بازیگر باید بتواند در فرصت ۱۰۰ ثانیه مضمون یک فیلم را درک و آن را ارائه کند و قطعاً این مورد، نشاندهنده استعداد اوست.
قائمیان در پایان گفت: تا به امروز نزدیک به ۱۲ فیلم کوتاه برای سینماگران جوان بازی کردهام و از این بابت به خودم مغرورم و میبالم. اینکه توانستم برای دوستانی کار کنم که زمانی خودم هم در کنارشان آموزش میدیدم و باز هم توانستم در همکاری مستقیم از آنها چیزی را یاد بگیرم.
سینماپرس: تونی بری بازیگر کهنهکار سینما و تلویزیون استرالیا که بسیاری او را با نقشآفرینی در سریال «اسکیپی» میشناختند، در ۸۱ سالگی از دنیا رفت.
به گزارش سینماپرس و به نقل از هالیوود ریپورتر، تونی بری بازیگری که در فیلم «استرالیا» و سریال «اسکیپی» بازی کرده بود، در ۸۱ سالگی درگذشت.
وی از بازیگران شناخته شده استرالیایی بود که نقشی طولانی در سریال درام «زمان زندگی ما» داشت.
گایلن پرستون دوست بری که فیلمسازی نیوزیلندی است نوشت این بازیگر پس از یک بیماری طولانی از دنیا رفت. پرستون نوشت: او در نوع خود بینظیر بود، مبارزی سرسخت برای افراد ضعیف و برای حقوق بومیان و به عنوان بخشی از برنامههای بازپروری در سیستم قضایی و محیط زیست کار میکرد.
بری که سال ۱۹۴۱ در کوئینزلند استرالیا به دنیا آمده بود، اولین نمایش خود را سال ۱۹۶۸ در سریال تلویزیونی «اسکیپی: کانگورو بیشهزار» انجام داد و پس از آن در برنامههای تلویزیونی مختلف استرالیا حضور یافت.
او اولین بازی بلند خود را در درام کوین جیمز دابسون به نام «درخت انبه» انجام داد و در سالهای بعد در بیش از ۱۶۰ فیلم سینمایی و تلویزیونی بازی کرد. برجستهترین نقشهای سینمایی او عبارتند از: درام «پایان روز» ساخته کن هانام، «پسر کوچک گمشده» ساختهتری بورک، فیلم تحسینشده فیلیپ نویس با عنوان «نیوز فرانت»، «فراتر از شک معقول» ساخته جان لینگ، «کوکاکولا کید» ساخته دوشان ماکاوایف، «انتقام بانو» ساخته پارک چان ووک و فیلم حماسه بزرگ باز لورمن «استرالیا» که سال ۲۰۰۸ در آن بازی کرد.
خاطرهانگیزترین نقش بری در فیلم کمدی «خداحافظ کیک خوک» ساخته جف مورفی در سال ۱۹۸۱ بود که به یک نقطه عطف مهم در سینمای نیوزیلند بدل شد و موفقیت و تأثیر فرهنگی فیلم موجب شد تا او تنها استرالیایی تاریخ شود که تصویرش روی تمبر پستی نیوزیلند نقش بست.
از نقشهای مهم و اخیر تلویزیونی وی نیز میتوان از درام «زمان زندگیهای ما» نام برد. سلامت وی سال ۲۰۱۳ در اواسط تولید سریال دچار بحران شد و این بازیگر پای چپ خود را پس از یک دهه مبارزه با ملانوما از دست داد. اما این موضوع او را متوقف نکرد و قطع عضو به سریال هم راه یافت و شخصیتی که وی نقشش را ایفا میکرد پس از تصادف پای خود را از دست داد و بری در دوران نقاهت دوباره جلوی دوربین رفت و دوباره راه رفتن را یاد گرفت.
وی از همان زمان با مشکلات بیماری در حال مقابله بود.
سینماپرس: رئیس رسانه ملی گفت: تحریمهای رسانهای واکنش منفعلانهای مقابل تلاش موفق رسانه ملی برای بر هم زدن تسلط رسانهای غربیها بر افکار عمومی مردم ایران است.
به گزارش سینماپرس، پیمان جبلی رئیس رسانه ملی و معاونان سازمان صدا و سیما در نشستی صمیمانه با حضور حمیدرضا حاجی بابایی رئیس، محمد خدابخشی نایب رئیس اول، سید محمدرضا میرتاجالدینی نایب رئیس دوم و دیگر اعضای کمیسیون برنامه و بودجه، ضمن تشریح برنامههای پیش روی سازمان با اشاره به ارتباط مؤثر و کارآمد رسانه ملی و مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: سازمان صدا و سیما رسالت خطیری در توسعه فرهنگی و بازنمایی تحولات اجتماعی ایران برعهده دارد و ارتباط با بعد حاکمیت برگرفته از بدنه جامعه ما را در رسیدن به اهدافمان کمک میکند.
وی راهبردها و راهکارهای ارتقای فعالیتهای سازمان را در گرو رفع مشکلات موجود دانست و گفت: رسانه ملی با ساختاری وسیع، متولی فعالیت دهها شبکه رادیویی و تلویزیونی با تنوع قومی و در سطوح استاتی، ملی و بینالمللی با حدود سی زبان زنده دنیا است و هدایت این بدنه وزین در دوره تحول نیازمند همکاری و یاری بخشهای مختلف در کشور است.
جبلی افزود: با توجه به عزم حاکمیت برای پیشرفت در همه قوا، رسانه ملی علیرغم تحریمها و چالشهایی که دشمنان طراحی کرده اند، مسیر تحول را پیش گرفته و اگرچه سایه تحریمهای پیاپی رسانهای صداوسیما را با چالشهای متعددی روبه رو کرده، با عزم جزم مدیران رسانه، این توطئهها به شکل قابل توجهی خنثی شدهاست؛ اما ما برای مقابله همهجانبه با این اقدامات همچنان نیازمند حمایت های همه جانبه مجلسیم.
وی دلیل این فشارها را که تازهترین آن سه بار تحریم رسانه ملی در فاصله ۲ ماه است، مؤثر و مفید بودن عملیات رسانهای رسانه ملی دانست.
رئیس رسانه ملی با اشاره بر لزوم هوشیاری در فتنههای اخیر نیز گفت: رسانهملی با فتنههای دشمنانی روبهروست که اجازه بیان حقیقت را نمیدهند و ورود صداوسیما با بنیه قوی است که فتنهها را خنثی میکند.
حمایت مجلس از تولیدات فاخر و انقلابی در ادامه رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با اشاره به اهمیت ساماندهی فرهنگی گفت: در چشمانداز فرهنگی باید ساماندهی فرهنگی را در اولویت قرار دهیم.
حمیدرضا حاجیبابایی از متولیان اصلی امور فرهنگی در کشور نیز یاد کرد و گفت: سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیپاسخگویان و متولیان اصلی تولیدات فرهنگی در کشور هستند و باید برای تولید آثار فاخر و ارزشمند، بودجه بهتری برای آنان اختصاص پیدا کند.
نایب رئیس دوم کمیسیون برنامه و بودجه هم با اشاره به مقابله رسانه ملی با فتنههای اخیر گفت: رسانه ملی یک تنه مقابل رسانههای معاند ایستاد و در این برهه خوب درخشید.
سید محمدرضا میرتاجالدینی اظهار کرد: صداوسیما برای برخی زیرساختها نیاز مالی دارد که به آن توجه میکنیم و آماده هر گونه حمایت بودجهای هستیم.
وی با اشاره به اهتمام رسانه ملی برای ساخت سریال تاریخی شیخ محمد خیابانی گفت: شیخ محمد خیابانی از رهبران مشروطه است که همزمان با قیام میرزا کوچک خان جنگلی در گیلان با هدف پیادهسازی قانون اساسی قیام کرد و امیدواریم این سریال به زودی کلید بخورد.
محمد خدابخشی نایب رئیس اول نیز گفت: ما هم اعتقاد داریم صداوسیما در جبهه فرهنگی مأموریت سنگینی برعهده دارد و توجه به اهمیت این حوزه در دستورکار مجلس است.
همچنین ولیالله فرزانه دبیر دوم کمیسیون با اشاره به لزوم اجرای برخی از کارهای بزرگ و فاخر در صداوسیما تصریح کرد: یکی از معضلات کشور در حوزه نقدینگی و تخصیص بودجه، تخصیص بودجه فرهنگی به نهادها و تشکیلات متعدد است؛ اما باید توجه داشت که رسانه ملی یکی از مهمترین جبهههای فرهنگی است که باید مورد حمایت قرار بگیرد.
در این نشست، برخی از معاونان رسانه ملی نیز با طرح مسائل حوزههای مأموریتی خویش و تشریح برنامههای آینده، بر لزوم تعامل نزدیک مجلس و صداوسیما برای پیشبرد اهداف کلان فرهنگی در کشور تأکید کردند و از نظرات سازنده نمایندگان حاضر در جلسه بهره گرفتند.
سینماپرس: غلامرضا رمضانی کارگردان و فعال حوزه کودک و نوجوان با اشاره به بیتوجهی مسئولان فرهنگی به گلایههای فعالان حوزه کودک و نوجوان، معتقد است برگزار نشدن جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان امکان هر نوع ارزیابی را از فعالان این حوزه سلب کرده و نمیتوان در مورد حمایتهای انجامشده از سینماگران این حوزه نظر مستند داد.
به گزارش سینماپرس، غلامرضا رمضانی کارگردان و فیلمنامهنویس در گفتوگو با میزان درباره روند فعالیتهای تولید فیلمهای کودک و نوجوان اظهار کرد: از آنجا که امسال جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان برگزار نشد، نمیتوان در مورد فیلمهای تولید شده در این حوزه که امسال تولید شدهاند، نظر داد، زیرا جشنواره فیبمهای کودکان و نوجوانان اصفهان که هرساله برگزار میشود ویترینی برای ارزیابی تولیدات این حوزه طی یک سال است.
وی در مورد حمایت از فیلمسازان کودک و نوجوان بیان کرد: حمایت از فیلم کودک همواره به عنوان یکی از رویکردهای بنیادها و موسسات سینمای و فرهنگی مطرح بوده، اما این سوال وجود دارد که آیا طی یک سال گذشته حمایتی از سوی این موسسات و یا بنیادهای مربوطه از سینماگران حوزه کودک و نوجوان برای تولید فیلم در این حوزه انجام شده است یا خیر.
کارگردان فیلم «فرار از قلعه رودخان» ادامه داد: اینکه بتوان نظر قطعی داد که آیا این حمایت شکل گرفته یا خیر امکانپذیر نیست، چون اطلاعات درست و دقیقی در مورد تولیدات و یا امکانات ارائه شده به سینماگران وجود ندارد و زمانی که اطلاعاتی دقیق نباشد نظر دادن در مورد آن ناممکن و غیرمستند خواهد بود.
حمایت
رمضانی تاکید کرد: زمانی میتوان گفت که در یک سال از فیلمهای کودک و نوجوان حمایت شده است که از بین صد فیلم تولیدشده تعداد قابل توجهی از فیلمها متعلق به این حوزه و ژانر از سینما باشد. وجود تنها سه تا چهار فیلم کودک و نوجوان اصلا به معنی حمایت نخواهد بود. ترجیح میدهم در مورد جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان و فیلمهای تولیدشده حرفی نزنم.
وی با اشاره به زیرساختهای سینما در حوزه کودک و نوجوان اظهار کرد: ساخت فیلم در حوزه کودک و نوجوان همیشه با کمبودها و مشکلات مواجه بوده و در این باره همواره نارضایتی و گلایههایی از سوی سینماگران این حوزه وجود داشته و دارد. از سوی دیگر این گلایهها و نارضایتیها عموما و در همه ادوار از سوی مسئولان فرهنگی با بیتوجهی روبهرو بوده است. هرساله فیلمهایی در ژانرهای مختلفی در حوزه کودک ونوجوان تولید میشود، اما به علت بیتوجهی به این فیلمها یا در وسط راه از ادامه فعالیت بازمیمانند و یا در اکران با مشکلاتی مواجه میشوند و دیده نمیشوند.
پای سرمایه در میان است
این کارگردان فیلم کودک تاکید کرد: برخی از تهیهکنندگان در حوزه کودک و نوجوان به دنبال تولید و اکران فیلمهای مخاطبپسند میروند؛ فیلمهای که بتواند سرمایه آنان را بازگرداند. این فیلمها شاید از نظر محتوا پیامی برای ارائه نداشته باشند، اما میتوانند برای دو ساعت مخاطب کودک و نوجوان را در سینما سرگرم کنند. به عنوان یک فعال حوزه کودک و نوجوان به تولیدکنندگان این نوع فیلمها حق میدهم. نمیتوان به تهیهکنندگان این فیلمها خرده گرفت که چرا به دنبال فیلمهای مخاطبپسند هستند، زیرا شرایط اقتصادی ایجاب میکند که تهیهکنندگان به دنبال تولید و اکران این نوع فیلمها باشند تا بتوانند لااقل بازگشت سرمایه داشته باشند.
رمضانی ضمن بررسی علل برگزار نشدن جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در سال ۱۴۰۱ خاطرنشان کرد: جشنواره فیلم کودک امسال برگزار نشد، چون به گفته مسئولان برگزارکننده تعداد فیلمهای ارسال شده برای شرکت در جشنواره کافی نبود. طبق اعلام مسئولان برگزاری این جشنواره، ظاهرا قرار است این جشنواره از سال آینده هر دو سال یک بار برگزار شود، حال باید منتظر بود و نتایج تدابیر به کار گرفته شده را بررسی کرد. شاید این تدابیر اخذشده به نفع سینمای کودک و نوجوان باشد!