سینماپرس: برنی متینسون، کارگردان، تهیه کننده و انیماتور دیزنی در ۸۷ سالگی از دنیا رفت.
به گزارش سینماپرس و به نقل از ورایتی، برنی متینسون قدیمیترین انیماتور دیزنی در پی یک بیماری درگذشت. وی ۸۷ ساله بود.
قرار بود این انیماتور در تابستان پیش رو اولین جایزه خدمت ۷۰ ساله را از دیزنی بگیرد.
متینسون وقتی ۶ ساله بود با تماشای «پینوکیو» به انیمیشن علاقهمند شد و زمانی که دبیرستان را به پایان رساند به شرکت والت دیزنی پیوست و فقط ظرف ۶ ماه از اتاق دریافت نامهها، به کادر سازنده انیمیشن «بانو و ولگرد» پیوست.
دان هال از کارگردانهای دیزنی که برنده جایزه اسکار شده گفت حدود ۳۰ سال این افتخار را داشته که در کنار برنی متینسون برای ساخت انیمیشنهایی از «وینی پو» گرفته تا «قهرمان بزرگ ۶» کار کند. وی گفت: من از هنر او شگفتزده شدم، از شوخ طبعی او لذت بردم و شیفته خاطرات او از تاریخ دیزنی بودم. وی از ۱۸ سالگی با رویای کار در استودیوی تولید انیمیشن دیزنی کارش را شروع کرد و تقریباً ۷۰ سال هر روز با این رویا زندگی کرد.
متینسون پس از اولین همکاری خود، با مارک دیویس در «زیبای خفته» و «صد و یک دالماسی» همکاری کرد و پس از آن با اریک لارسون در مجموعه تلویزیونی «دنیای رنگی شگفتانگیز والت دیزنی»، «شمشیر در سنگ»، «مری پاپینز»، «کتاب جنگل» و «اشراف زادگان» کار کرد.
متینسون سپس انیماتور «رابین هود» و انیماتور اصلی «وینی پو و ببر» شد و سال ۱۹۸۳ انیمیشن «سرود کریسمس میکی» و سال ۱۹۸۶ «کارآگاه بزرگ موش» را کارگردانی کرد.
در طول دهه ۱۹۹۰ او در انیمیشنهای معاصر دیزنی از جمله «علاءالدین»، «دیو و دلبر»، «شیر شاه»، «پوکاهونتاس»، «گوژپشت نوتردام»، «تارزان» و «مولان» مشارکت داشت.
متینسون با پروژههای جدیدتر دیزنی نیز همکاری کرد که «وینی پو»، «قهرمان بزرگ ۶» و «دنیای عجیب» از آن جملهاند.
وداع با یارعلی پورمقدم، آرزوی فرهاد قائمیان در روز تولدش، کاشت نهالی برای رسول ملاقلیپور به مناسبت درگذشتش، بازگشت عموهای فیلتیلهای به صحنه در نمایش جدید مریم کاظمی، جزئیاتی درباره گذرنامه و واکسن کرونا در حج و آغاز ثبتنام عتبات نوروزی از گزیده اخبار فرهنگی هنری روز دوشنبه ۱۵ اسفند ماه بود.
سینماپرس: مدیرعامل انجمن موسیقی ایران در اولین گفتگوی مشروح و تفضیلی خود پس از انتصاب در این سمت از فرازونشیبهای مدیریت این مجموعه موسیقایی و برنامههای آینده آن سخن گفت.
به گزارش سینماپرس، انجمن موسیقی ایران یکی از مهمترین و استراتژیک ترین زیر مجموعههای مرتبط با فعالیتهای موسیقایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که بر اساس آنچه برای تعریف فعالیتهایش منتشر شده، به منظور اعتلا و ارتقاء و اشاعه فرهنگ موسیقی الهامگرفته از فرهنگ والای ایران اسلامی و مبتنیبر اصالتهای ملی، قومی و منطقهای و همچنین بر اساس نیازهای فرهنگی کشور در جهت شناسایی و شناساندن هنرمندان موسیقی تشکیل شده است.
بر اساس آنچه در سامانه اینترنتی این مجموعه منتشر شده، در تاریخ دهم مهرماه سال ۱۳۶۴ اساسنامه «انجمن موسیقی» با عنوان «انجمن هنری حفظ و اشاعه سرود و آهنگهای انقلابی» تهیه و با شماره ۲۹۶۱ به تصویب اداره کل ثبت شرکتها رسید. هدف از تأسیس انجمن در ماده (۱) اساسنامه بدین صورت آمده است: «به منظور اشاعه و اعتلای سرود و آهنگهای انقلابی و تحکیم مبانی اصیل آن و ابداع و ابتکاراتی در جهت انقلاب از طریق نوآوری در زمینه آهنگ و سرودهای انقلابی، انجمن مستقل و غیرانتفاعی و غیردولتی با شخصیتی حقوقی بهنام «انجمن هنری حفظ و اشاعه سرود و آهنگهای انقلابی، با نظارت وزارت ارشاد اسلامی» تشکیل میشود.
«انجمن هنری حفظ و اشاعه سرود و آهنگهای انقلابی» اما در تاریخ شانزدهم مهرماه سال ۶۸ بنا به تصویب هیات مؤسس و درج در روزنامه رسمی به «انجمن موسیقی ایران» تغییر نام یافت. این انجمن تأسیس شد تا اولاً با بخش خصوصی در ارتباط بوده و مسئولیت ورود زیرساختهای موسیقی را برعهده گیرد و ثانیاً با تأسیس انجمن، مشکل قانونی دولت در تأمین حقوق و مزایا و نیز حمایت از بخش خصوصی مرتفع شود.
براساس اساسنامه تهیهشده انجمن موسیقی ایران که در سال ۱۳۶۴ به ثبت رسید، سیدکمال حاج سیدجوادی (معاون وقت امور هنری)، داود گنجهای، لاهوتی، کیومرث صابری فومنی، مهدی نعمت اللهی رئیس مرکز سرود و آهنگهای انقلابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حشمت سنجری و محمد علی شکوهی اعضای هیات موسس انجمن را تشکیل میدادند.
در این ترکیب رئیس مرکز سرود و آهنگهای انقلابی بهصورت طبیعی بهعنوان مدیرعامل انجمن انتخاب میشد و تا سال ۱۳۶۹ مدیرعامل انجمن همان رئیس مرکز سرود و آهنگهای انقلابی بود. در این سال مقرر شد که یک نفر جداگانه بهعنوان مدیرعامل انجمن منصوب شود که از این تاریخ به بعد دوره کاری جدید انجمن آغاز شد و طی آن ایرج نعیمایی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۵، بابک رضایی از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، علی ترابی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، بهرام جمالی از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷، علی ثابت نیا از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، علی نیکنام از سال ۱۳۹۹ تا سال ۱۴۰۱ و امیرعباس ستایشگر از ۱۴۰۱ تا کنون مدیریت مجموعه را برعهده گرفتند.
محمد اله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس هیات امنا، داود گنجهای، حسن ریاحی، احمد صدری، عبدالحسین مختاباد اعضای هیات امنا و سید امین مویدی اصفهانی بازرس هسته فعلی مرکزی انجمن موسیقی ایران را تشکیل میدهند که طی ماههای گذشته مدیریت عامل آن به امیرعباس ستایشگر واگذار شد. مدیری که خود از پژوهشگران، نوازندگان و تهیه کنندگان فعال عرصه موسیقی به ویژه موسیقی ردیف دستگاهی ایران بوده و در سالهای گذشته حتی در مقاطعی نیز به عنوان منتقد درجه یک سیاستهای موسیقی وزارت ارشاد به بیان مواضع خود پرداخته بود. شرایطی که هم حضورش در جریان برگزاری چند دوره جشنواره موسیقی فجر به عنوان یکی از اعضای اصلی ستاد اجرایی و چه در زمانی که در هیچیک از این عناوین حضور نداشت دربرگیرنده نکات رسانهای قابل توجهی است که میتواند حضور این مدیر جوان در جایگاه مدیرعاملی انجمن موسیقی ایران را مورد سنجش دقیقتری قرار دهد.
طبیعتاً شرح آنچه از فعالیتهای انجمن موسیقی ایران به آن پرداخته شد، روی کاغذ ساده و راحت و روان نگارش شده است، اما اهالی موسیقی خوب میدانند، در این مسیر پیچیدگیها و حواشی بسیار متعددی وجود دارد که گاه قائم به فرد و گاه بر اساس سیاستهای کلی مدیریت دولتی موسیقی تنظیم شدهاند. در همین شرایط به شدت پیچیده است که تواناییها یا نارساییهای یک مدیر فرهنگی آن هم در دنیای موسیقی با شرایط فعلی کشور نمایان میشود و میتواند حضورش را با شرایطی رو به رو کند که آنالیزش کار رسانه هاست.
به هر حال انجمن موسیقی ایران اکنون با هدایت امیرعباس ستایشگر مجری سیاستهای کلان دفتر موسیقی وزارت ارشاد است. مدیریتی که گویا از مدتها پیش پیشنهاد حضورش به این مدیر جوان حوزه موسیقی داده شده بود ولی او نمی پذیرفته تا اینکه بالاخره با اله یاری جوان به توافق میرسد و میپذیرد که مدیرعامل انجمن موسیقی ایران باشد. مسندی که او پس از هشت ماه از پذیرش آن با مهر برای اولین بار و بهصورت مشروح دربارهاش سخن گفت.
آنچه میخوانید بخش اول گفتگوی مهر با امیرعباس ستایشگر مدیرعامل انجمن موسیقی ایران پس از برگزاری دو جشنواره موسیقی نواحی ایران و جشنواره موسیقی فجر است که به نکات جالب توجهی پیرامون حضورش اشاره کرده است.
* بد نیست در همین ابتدا قبل از ورود به ماجرای مربوط به جشنوارهها درباره نحوه ورودتان به مدیریت انجمن موسیقی ایران صحبت کنید. شرایطی که قبلاً از امیرعباس ستایشگر تهیهکنندهای را به جامعه موسیقی معرفی کرده بود که حتی در برخی سمتهای اجرایی، عمدتاً نگاههای انتقادآمیزی به برخی سیاستهای حوزه موسیقی داشت و حالا همین منتقد تبدیل به مدیری که شده عهده دار ریاست مجموعه مهمی به نام انجمن موسیقی ایران است.
بنده پس از برگزاری دوره سی و هفتم جشنواره موسیقی فجر بود که با مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد گفتگوهایی داشتیم که بر اساس آن برنامهریزیهایی برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر روی مدار فعالیت یک دبیرخانه دائمی صورت پذیرد. موضوعی که هم میتواند کارها را راحت پیش ببرد و هم فضای مساعد و موثرتری برای حوزه اجرایی این رویداد مهم فراهم کند. در این مسیر گفتگوها را ادامه میدادیم تا اینکه بر اساس همین رویکرد در بهار سال جاری با جناب اله یاری برای حضور بنده به عنوان مدیرعامل انجمن موسیقی ایران به توافق رسیدیم و در نهایت منجر به معرفی و انتصاب بنده به عنوان مدیرعامل انجمن موسیقی ایران در ۲۵ تیرماه سال ۱۴۰۱ شد.
آنچه مد نظر من در شرایط جدید فعالیتهای انجمن بوده و هست، مبتنی بر این رویکرد است که ما سیاستگذار نباشیم، چرا که اساساً سیاستگذاری در اختیار دفتر موسیقی است و ما به عنوان انجمن موسیقی ایرانی میتوانیم بازوی اجرایی دفتر در برگزاری جشنوارههای موسیقی، اتفاقات اجرایی مرتبط با وزارت فرهنگ، بزرگداشتها و موارد مشابه دیگر باشیم. یعنی در واقع برگردیم به همان روال قبلی که انجمن موسیقی داشت. شرایطی که امیدوارم بتواند سرمنشا خدمات موثری برای اهالی موسیقی باشد.
* با توجه به پیشینه منتقدانهای که در برابر پارهای از اتفاقات و عملکردهای مدیریتی حوزه موسیقی داشتید، شرایطی برای حضور در یکی از مهمترین مجموعههای موسیقایی مرتبط با دولت نداشتید؟
محمد اله یاری از جمله مدیرانی در دفتر موسیقی وزارت ارشاد است که من طی سه سال گذشته عملکرد مدیریتیاش را دیده بودم و میدانستم با مدیر این چنین بیشتر میتوان کار کرد. به همین خاطر پذیرفتم تا در کنار او این بار به عنوان مدیر عامل انجمن موسیقی حضور پیدا کنم.
وقتی بنده از یک موضوعی انتقاد کنم و ببینم این نقد تبدیل به اصلاح یک فرآیند شده، چرا کمک دهنده نباشم؟ به همین خاطر در دورههای ۳۲ و ۳۳ آمدم و کارهایی را انجام دادم که در این زمینه مصداق هم وجود دارد در رابطه با موضوع انتقادی که شما از شخصیت کاری من به آن اشاره داشتید باید بگویم، اگر کسی منتقد واقعی باشد همیشه به امید اصلاح نقد میکند. این منتقد نقد میکند تا آنچه مورد نقد قرار گرفته، اصلاح شود. من در دوره سی و یکم جشنواره موسیقی فجر به نحوه برگزاری این رویداد انتقاد داشتم. اما در یک جلسه آقای نوربخش (مدیر وقت جشنواره) را دیدم و پیرامون انتقاداتی که درباره برگزاری جشنواره داشتم، نکاتی را مطرح کردم. بعد از چند روز دوباره باهم قراری گذاشتیم و او گفت: «بخش هایی از مطالبی که گفتی درست است و بخشی هم باید درباره آن صحبت کرده و در دوره بعدی اصلاحاتی را انجام دهیم.» پس وقتی بنده از یک موضوعی انتقاد کنم و ببینم این نقد تبدیل به اصلاح یک فرآیند شده، چرا کمک دهنده نباشم؟ به همین خاطر در دورههای ۳۲ و ۳۳ آمدم و کارهایی را انجام دادم که در این زمینه مصداق هم وجود دارد.
در حوزه سیاستهای دولتی هم من از همان ابتدا صحبتم این بود که اگر مدیریت کار سیاستگذاری را انجام دهند و کار را به خود هنرمندان بسپارد شرایط بهتر و موثرتری در حوزه موسیقی حاکم خواهد شد. چون اهالی موسیقی در این سالها بهتر میدانند خط قرمزها و تعاریف آن در کجاست؟ تا کجا میتوان پیش رفت و از چه موضوعی میتوان حمایت کرد؟ من بر این باورم هنرمندان اجتماع خودشان را بهتر از مدیران دولتی میشناسند و میتوانند تعامل برقرار کنند. اما چنین فرآیندی مستلزم این است تا مدیرانی که میآیند یا مشاوران خوبی را داشته باشند و یا شرایطی ایجاد شود که مدیران از بدنه موسیقی انتخاب شوند که حوزه مدیریتی خود را هم بلد باشند.
بنده درباره خودم باید اذعان کنم که در این حوزه سالها کار کردم و در برگزاری مختلف رویدادهای مرتبط با موسیقی، اجراهای موسیقی و فعالیتهای صنفی حضور پررنگی داشتم و میدانستم برای حضور در بدنه مدیریتی موسیقی در شرایط فعلی چه کارهایی میتوان انجام داد و اساساً به همین جهت بود که پذیرفتم در این فرآیند حضور داشته باشم. اما همچنان تاکید میکنم که موضع اصلی من همان سپردن کارها به اهالی موسیقی و یا استفاده از مشاورههای ارزشمند آنان با توجه به پتانسیل بسیار ارزشمندی که در بدنه هنرمندان وجود دارد، است. البته بنده در زمان حیات مرحوم مرادخانی و حضور ایشان در دفتر موسیقی وزارت ارشاد و معاونت هنری مراودات کاری فراوانی داشتم اما در زمان حضور جناب اله یاری این حضور پررنگتر و بعد از اینکه آهسته آهسته به یکدیگر اعتماد کرده و مسیر ذهنی هم را شناختیم و توانستیم به زبان مشترکی برسیم وارد انجمن موسیقی شدم و امیدوارم آن ذهنیاتی که در این سالها برایم وجود داشت و امکان اجرای آن را نداشتم، در این دوره به نفع هنرمندان موسیقی محقق شود.
* اساساً انجمنها و مجموعههایی که در چارچوب قوانین جزو نهادهای تابعه وزارت ارشاد بودند، همواره و در طی دورههای مختلف با فراز و نشیبهای فراوانی در حوزه تعاریف کاری خود رو به رو بودهاند. وقتی درباره نحوه فعالیتهای انجمن موسیقی ایران در سایت رسمی این مجموعه، نگاهی میکنم، میبینم دربرگیرنده تنوع و اختیاراتی است که بنده در این چند سالی که خبرنگار حوزه موسیقی بودم، در برخی از مقاطع مدیریتی انجمن یا با آن مواجه نشدم، یا اصلاً انگیزهای برای اجرای وظایف ندیدم و یا در دوران مدیریتی مختلف برخی از شرح وظایفها نسبت به وظیفه دیگر برتری داشتهاند. شرایطی که اکنون برای من این پرسش را در مقایسه با مجموعه مشابهی چون تئاتر به نام «انجمن هنرهای نمایشی ایران» با انبوهی از وظایف استراتژیک ایجاد کرده که انجمن موسیقی ایرانی اکنون چه وظایف و اولویتهایی را به عهده دارد که میتواند جزو شاخصههای اصلی اولویتها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد؟
انجمن موسیقی ایران یک مجموعه غیرتجاری است که زیر نظر هیات امنا به فعالیت مشغول است. هیات امنا انجمن موسیقی نیز توسط معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب میشوند که مشتمل بر چهار هنرمند و مدیرکل دفتر موسیقی به عنوان رئیس هیات امنا است. در حوزه بودجه نیز، بخشی از کمکها پولهایی از که طرف معاونت هنری یا دفتر موسیقی به انجمن اختصاص داده میشود تا سیاستهای کلان این دو مجموعه در حوزه موسیقی محقق شود. سیاستهایی که مشتمل بر برگزاری جشنوارهها و رویدادهایی از این دست میشود. در واقع هر آنچه در حوزه سیاستگذاری تعریف میشود در حوزه انجمن موسیقی تزریق میشود. یعنی انجمن موسیقی اصلاً سیاستگذار نیست و فقط مجری سیاست هاست.
البته بخشی از فعالیتهای انجمن به خودِ انجمن باز میگردد که مرتبط با فعالیتهای درآمدزاست که در این راستا برگزاری کنسرت، انتشار آلبوم، برگزاری کارگاه آموزشی و موضوعاتی از این دست در این قالب تعریف میشوند و انجمن میتواند بر اساس تصمیمات هیات امنا و مدیرعامل نسبت به انجام آنها اقدامات لازم را انجام دهد.
* اما گویا در این راستا تغییراتی در ساختار و چارت اداری انجمن موسیقی ایران به ویژه شعب استانی از دوره قبلی وزارت ارشاد صورت گرفته، که اساس وظایف و مواردی که به آن اشاره داشتید، تحت تاثیر این تغییرات قرار گرفت. تغییراتی که اگر اشتباه نکنم اجرای آن از بهار ۱۴۰۰ تحت عنوان طرح «ساماندهی موسسات در معاونت هنری» و پیرو آن انحلال و ادغام برخی مراکز زیرمجموعه این معاونت آغاز شد و موجب انتقادات زیادی به ویژه از سوی نمایندگان شعب استانی انجمنهای موسیقی هم شد.
یکی از موضوعات بسیار مهمی که انجمن موسیقی ایران به سرعت مشغول پیگیری آن است و بنده با جناب آقای مویدی مشاور برنامهریزی معاونت امور هنری در صدد حل آن هستیم مشکلات اداری و حقوقی شعب انجمن موسیقی در استانهاست. شرایطی که تاکنون برای حل آن جلسات متعددی برگزار شده است. توضیح اینکه ما یک قانون بالا دستی در شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم که انجمنها یا باید زیر نظر وزارت کشور، یا وزارت کار یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد بر همین اساس و طبق قوانین موجود انجمنهای موسیقی استانها باید از «شعبه» تبدیل به «موسسه» بشوند تا تزریق مالی توسط ذی حسابهای مرتبط با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت پذیرد.
بر اساس قانون بالا دستی شورای عالی انقلاب فرهنگی انجمنها یا باید زیر نظر وزارت کشور، یا وزارت کار یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد بر همین اساس و طبق قوانین موجود انجمنهای موسیقی استانها باید از «شعبه» تبدیل به «موسسه» بشوند تا تزریق مالی توسط ذی حسابهای مرتبط با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت پذیرد این شرایط در دولت قبلی اتفاق افتاد اما با تغییر دولت، رویکرد دیگری مورد نظر قرار گرفت که بر طبق آن میبایست اساسنامه جدیدی نوشته میشد که به اعتقاد من اساسنامه مقبولی هم هست. اما ما برای این اساسنامه دو تا سه ایراد داشتیم که بعد از اصلاح طی نامهای به مشاور برنامهریزی معاونت امور هنری وزارت ارشاد تحویل داده شد. هم اکنون نیز منتظریم تا نکات مورد نظر اعمال شده و ما بر این اساس اساسنامهها را به شعب استانی اعلام کرده و شعب استانی انجمن موسیقی را پابرجا نگه داریم. اساساً یکی از کارهای مهم انجمن موسیقی ایران مبتنی بر این رویکرد است که بتوانیم در هر استانی فعالیت داشته باشیم که در این راه همکاری مستمر مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها و انجمنها یکی از دغدغههای اصلی ماست که بتوانیم این دو مجموعه را با یکدیگر همراه کنیم.
* فعالیت شعب استانی انجمن موسیقی ایران بر اساس همان کلیدواژه «انجمن موسیقی استان» به کار خود ادامه میدهد یا قرار است عنوان دیگری برای آن انتخاب شود؟
آنچه از این پس در این حوزه مورد عنایت قرار گرفته، فعالیت شعب استانی در قالب عنوان «موسسه غیرتجاری» صورت خواهد گرفت. به عنوان نمونه «انجمن موسیقی سمنان» در شکل جدید با عنوان «موسسه انجمن موسیقی سمنان» شناخته میشود.
* البته همان گونه که عرض کردم، فرآیند تغییرات فعالیت شعب استانی انجمن موسیقی که از دولت قبلی کلید خورد، حاشیههای فراوانی را ایجاد کرد. حالا با این فرآیندی که شما به آن اشاره کردید قرار است شاهد چه اتفاقات موثر و مثبتی در این حوزه باشیم؟
آن اساسنامه قبلی ایراداتی داشت که پس از مدتی توسط معاونت حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلوی اجرای آن گرفته شد. در این زمینه مدیران ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها، با همراهی معاونت استانی وزارت خانه و مشاور برنامه معاونت امور هنری در یک کارگروهی به تدوین اساسنامه جدیدی رسیدهاند. البته ما هم بعد از بررسی و کارشناسی اساسنامه موجود نکاتی را مورد نظر داشتیم که میبایست این نکات رعایت شود. نکاتی که اگر مد نظر قرار گیرند شأن و جایگاه انجمنها سر جای خودش خواهد بود.
یکی از نکات مهم اساسنامه جدید هم متمرکز بر نحوه مدیریت شعب استانی انجمن موسیقی است که از حالت انتصابی به انتخابی تغییر پیدا کرده است. شیوهای که بنده هم با آن موافقم. چرا که هنرمندان استانی حق دارند مدیری در انجمن موسیقی استانی حضور داشته باشد که بتواند آن مجموعه را تبدیل به یک موسسه حمایت گر کند. در این چارچوب «موسسه انجمن موسیقی هر استان» شروع به عضو گیری میکند، سپس آن دسته از افرادی که متقاضی مدیریت هستند نامزدی خود را اعلام میکنند، بعد از ثبت نام این افراد، شورای در قالب عنوان شورای نظارت بر تایید صلاحیت افراد موارد را بررسی کرده و بعد اسامی نهایی را برای انتخابات اعلام میکند.
* من امیدوارم با آنچه توضیح دادید، در شعب استانی انجمن موسیقی شاهد حاشیه کمتری باشیم که واقعاً در دورهای موجب بروز اختلافات عجیب و غریبی شد که قطعاً دود آن اول به چشم فعالان موسیقی استانها و شهرهای کشور میرود.
اکنون شرایط به گونهای است هر مدیرکل محترمی که در ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها حضور پیدا میکند، بستگی به روابط خود با انجمن به ماجرا نگاه میکند. یعنی ممکن است مدیر محترمی پیش از این مکانی را در اختیار انجمن قرار داده باشد، اما مدیرکل جدیدی بیایید و آن مکان را پس بگیرد. اینها و مشکلاتی از این دست مهمترین نکاتی بودند که بنده از بدو شروع به کارم در انجمن موسیقی اولین فعالیت خود را بر رسیدگی به امور استانها متمرکز کردم.
در این راستا هم تاکنون چند جلسه مفصل برگزار کرده و نقطه نظرات را درباره اساسنامه دریافت کردیم. بنده بازهم تاکید میکنم این اساسنامه از زمان اجرای آن تا دو سال قطعاً با ایراداتی مواجه میشود که خوشبختانه راههای قانونی آن برای رفع اشکالات وجود دارد. شیوه جدید تغییر انجمنها به موسسه شیوه معقولی است. منتها تا همین امروز که من با شما صحبت میکنم، بنا بر این است که تغییرات مورد نظر ما اول در اساسنامه اعمال و بعد به استانها ابلاغ شود.
* یکی دیگر از نکاتی که درباره نحوه فعالیتهای انجمن موسیقی ایران بهعنوان مجری سیاستهای دفتر موسیقی وزارت ارشاد میتوان به اشاره کرد، مربوط به حوزه حمایتهای مجموعه تحت مدیریت شما میشود. شرایطی که به زعم بنده طی این سالها با نوسانات زیادی رو به رو بوده که قطعاً میتوانیم موضوع کمبود بودجه را دلیل منطقی برای کاهش حمایتها تلقی کنیم. اما آنچه بنده به آن اشاره میکنم، کم توجهی بدنه دولتی مدیریت موسیقی کشور از جمله انجمن موسیقی ایران به حوزه موسیقی جدی است که میتوانست در یک ساختار نظاممندتری کمک قابلتوجهی به اصلاح و ارتقا گوش شنیداری جامعه برای جذب مخاطب در حوزه موسیقی ایرانی، موسیقی کلاسیک و اساساً موسیقی جدی انجام دهد. نکتههایی که تصور میکنم، تا حدی از آن غافل ماندهایم.
من قبل از اینکه به انجمن موسیقی بیایم، برنامه خودم را به آقای اله یاری داده بودم و گفته بودم آنچه در فکر و برنامه من است را بررسی کنید و ببینید با این برنامه من به درد حضور در انجمن موسیقی ایران میخورم یا نه؟ البته در راستای سئوالی که مطرح کردید، نکاتی وجود دارد، اول اینکه بخشی اعظمی از «حمایت» موضوع «بودجه» است. در این چارچوب انجمن هم میبایست بودجه «فعالیت محور» داشته باشد. یعنی ما بر اساس فعالیتهایمان است که بودجه دریافت میکنیم که از آن جمله میتوان به جشنواره موسیقی جوان، جشنواره موسیقی فجر و دیگر رویدادهای این چنین اشاره داشت.
در حوزه برگزاری اجراهای صحنهای تلاش میکنیم هزینهها را پرداخت و حتی هر آنچه در بخش بلیت فروشی اتفاق میافتد برای گروه باشد آنچه در این حوزه مورد توجه قرار گرفته اینکه، ما درباره چند موضوع با دفتر موسیقی به تعاریفی رسیدیم که بتوانیم بر اساس تعریف این موضوعات به عنوان فعالیت بودجههای لازم را دریافت کنیم. البته تفاوت مهم انجمن موسیقی با بخش خصوصی این است که ما نباید موضوع «تولید» را به عنوان محور اصلی فعالیتهایمان در نظر بگیریم مگر در موارد خیلی خاص مانند مقاطعی که بخش خصوصی توان مالی تولید آن را نداشته باشد و ما به عنوان انجمن میتوانیم در آن پروژه خاص بودجهای را به عنوان حمایت پرداخت کنیم.
ترجیح بنده در انجمن موسیقی این است که ما باید بخش خصوصی را در حوزه تولید فعال کنیم. یعنی وقتی هنرمندی آلبومی را به انجمن موسیقی ایران برای حمایت ما میآورد، ما فرآیندی را برای او فراهم سازیم که اگر اثر مورد نظر نگاه مثبت هیات امنا و شورای فنی ما را پیش روی خود داشت، ما به موسسه مورد نظر اعلام میکنیم شما آلبوم را منتشر کن و ما پس از انتشار تعداد مورد توافقی از آلبوم را خریداری میکنیم. زیرا اگر ما به عنوان انجمن موسیقی بخواهیم در کنار بخش خصوصی فعالیت کنیم تبدیل به رقیب بخش خصوصی میشویم. این نه در حوزه اختیارات و نه در حوزه تفکرات مدیریتی من است. چون بخش خصوصی در حوزه تولید موسیقی جدید در اغلب موارد ضعف مالی دارد و این انجمن موسیقی است که در حد توان و بودجه و امکانات خود میتواند به یک موسسه کمک کند.
به اعتقاد من در این فرآیند هم موسسه فعال در بخش خصوصی منتفع میشود، هم مولف و هم چرخه اقتصادی مورد نظر مورد حمایت قرار میگیرد. شما مطمئن باشید نگاه انجمن در همراهی با هنرمندان و تعامل با آنها در حوزههای انتشار، همکاری و حمایت در اجراهای صحنهای جدی است. ما در حوزه برگزاری اجراهای صحنهای تلاش میکنیم هزینهها را پرداخت و حتی هر آنچه در بخش بلیت فروشی اتفاق میافتد برای گروه باشد. در همین چارچوب برگزاری بزرگداشتهای مهم و ویژه برای هنرمندان موسیقی نیز یکی از مهمترین اهداف ما در حوزههای حمایتی است.
* البته انجمن موسیقی ایران وعدههای انجام نشده زیادی دارد که کار شما را برای اجرایی کردن آنچه به عنوان برنامههای خود اشاره کردید، سخت میکند.
نهایت تلاش من اجرایی شدن طرحهایی است که برای انجمن موسیقی ایران در نظر گرفتهایم. در اینجا هم لازم است تشکر ویژهای از هیات امنا، معاونت امور هنری و دفتر موسیقی وزارت ارشاد داشته باشم که واقعاً همراهی شایستهای با من برای اجرایی شدن کارها دارند. من بسیار خوشبین هستم که طی ماههای پیش رو. بتوانم بخشی از حمایتها را در برنامههایی که مد نظر قرار دادیم، به صورت اجرایی تقدیم جامعه موسیقی کنیم.
* حالا که صحبت از برنامههای آینده شد، بد نیست براساس واقعیتها و شرایط فعلی فرهنگ و هنر کشور، به معرفی برخی از همین برنامههایی که به آن اشاره کردید، بپردازید. فرآیندی که قطعاً میبایست بر اساس برخی از اولویتها و مولفههای مرتبط با وظایف انجمن پیش روی اهالی موسیقی قرار گیرد.
ما سال آینده سه رویکرد اصلی را در انجمن موسیقی ایران دنبال خواهیم کرد. اولین رویکرد ما تولید و شناساندن زیرساختهای هنری موسیقی ایران بر پایه «موسیقی ردیف دستگاهی ایران»، «موسیقی نواحی» و موسیقی مبتنی بر آموزههای دانشگاهی است. من معتقدم فارغ از وظایف ذاتی و اجرایی که انجمن موسیقی ایران دارد، توجه به زیرساختها نیز امری مهم و ضروری به نظر میآید.
اولویت دیگری که از همان روز اول ورودم به انجمن موسیقی ایران روی اجرایی شدن آن تاکید فراوانی داشتم شناسایی استعدادهای موسیقی در شهرستانها، حمایت از آنها و آشنا کردن این عزیزان با حوزه حرفهای فرآیند تولیدات موسیقایی کشور و معرفی شان به جامعه هنری برای ورود به فضای حرفهای است. البته به طور حتم برای تحقق چنین برنامهای، هماهنگی دستگاههای دیگر نیز لازم است.
سومین کاری که تصمیم داریم در سال آینده روی آن متمرکز باشیم ورود به عرصه دیجیتال و حضور در فضای بینالمللی تولیدات موسیقایی با اتکا به تولیدات و آرشیو غنی انجمن موسیقی ایران است. به اعتقاد من انجمن موسیقی ایران دربرگیرنده غنیترین آرشیو موسیقی است که وقتی به آنها مراجعه کردم خودم آرزو داشتم روزی حداقل یک بار این آثار را میدیدم. البته به صلاحدید دورههای قبل تصمیم بر این بوده که چنین آثاری در معرض دید عموم گذاشته نشود، اما بنده تاکید دارم که بسیاری از این آثار باید در معرض تماشای جامعه موسیقی قرار بگیرد. چرا که چنین اجراهای نوستالژیک و ارزشمند از استادانی که امروز در میان ما نیستند دربرگیرنده شرایطی است که نسل امروز دسترسی به آنها ندارد و میبایست از یک مرجعی چنین گنجینههایی در معرض دید علاقه مندان قرار گیرد. به هر حال ایجاد کانالهایی برای حضور در شبکههای گسترده حوزه دیجیتال مارکتینگ موسیقی یکی از مهمترین کارهای انجمن منهای برگزاری جشنواره هاست که امیدوارم بر اساس سه اولویتی که به آن اشاره کردم بتوانیم دستاوردهایی را داشته باشیم.
* خودتان تصور میکنید از این اهدافی که به آن اشاره شد، مشخصاً در سه ماه اول سال ۱۴۰۲ کدامیک عملیتر میشوند؟
ما در بخش تولید و شناسایی استعدادهای شهرستان کارهای جدیدی را با سه اثر آغاز کردیم که به زودی اطلاعات مربوط به این آثار را اطلاع رسانی خواهیم کرد. در حوزه آلبومها نیز سه آلبوم را آماده کردیم که به زودی جزییات آن منتشر میشود. شما مطمئن باشید ما در سال آینده هر سه هدفی که اشاره کردم با سرعت دنبال میکنیم و در هر کدام هم به نتیجه برسیم اطلاع رسانی لازم را انجام خواهیم داد.
قطعاً یکی از راههای شناساندن هنرمندان و استعدادها تشکیل ارکسترهاست. اما داشتن ارکستر زیرساخت و بودجه میخواهد، که امیدوارم در سال بعد بتوانیم نیم نگاهی به این موضوع هم داشته باشیم * موضوع حمایت یا تشکیل ارکسترهای موسیقی به ویژه ارکسترهای مرتبط با حوزه موسیقی ردیف دستگاهی ایران و موسیقی نواحی میتواند یکی از اهداف موثر انجمن موسیقی ایرانی برای ساماندهی وضعیت بحرانی و آشفته هنرمندان فعال این عرصه برای دستیابی به اولویتهایی که اشاره کردید باشد، آیا انجمن موسیقی در این زمینه به فکر ساماندهی یا تشکیل ارکسترهایی وابسته در این زمینه هست؟
در اساسنامه انجمن موسیقی به صورت کلی درباره حمایت از همه گونههای موسیقی صحبت شده که طبیعتاً موضوع ارکسترها هم میتواند در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد. ولی همه میدانیم که داشتن یک ارکستر با توجه به آنچه شما به آن اشاره داشتید، بودجه قابل ملاحظهای میخواهد که اکنون در حوزههای دولتی، فقط دو ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی زیر مجموعه بنیاد فرهنگی هنری رودکی مشغول به فعالیت هستند. البته من دنبال برنامههایی برای ارکسترها هستم ولی نمیدانم این دیدگاه چه زمانی میتواند به نتیجه برسد.
آنچه بنده و همکارانم برای تشکیل ارکسترها در انجمن موسیقی ایران روی آن تمرکز داریم با فرآیند فعالی ارکسترهای دولتی بسیار متفاوت است. زیرا کاری که ارکسترهای انجمن موسیقی انجام میدهند بسیار متفاوتتر از فضای یک ارکستر عمومی است. به عنوان مثال ما شاید ارکستری داشته باشیم که زیرنظر یک شورای تخصصی، شرایطی را فراهم کند که آثار آهنگسازان برتر جشنواره موسیقی جوان در آن اجرا شود و یا در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی گروهی داشته باشیم که رپرتوار خاصی را برای ما اجرا کنند. به طور حتم اگر فضای دگرگونه اندیشیدن را در این دو حوزه پیدا کنم، قطعاً یکی از راههای شناساندن هنرمندان و استعدادها تشکیل ارکسترهاست. اما داشتن ارکستر زیرساخت و بودجه میخواهد، که امیدوارم در سال بعد بتوانیم نیم نگاهی به این موضوع هم داشته باشیم.
* آیا میتوان بر اساس آنچه از تشکیل احتمالی ارکسترهای زیرنظر انجمن موسیقی به شرط فراهمسازی امکانات زیرساختی اشاره کردید، بالاخره شاهد رونمایی و تشکیل یک ارکستر بزرگ از سازهای موسیقی نواحی ایران نیز به شرط استمرار در برنامههایش باشیم؟
من اصولاً سعی میکنم براساس داشتهها کار کنم. ما از نظر تخصصی بودجهای نداریم که بتوانیم آن ارکستر بزرگی که شما مد نظرتان است تشکیل بدهیم و بر پایه آن همچون دیگر ارکسترهای دولتی به هنرمندانش حقوق ماهانه تقدیم کنیم. ولی همین الان که با شما صحبت میکنم درصدد آمادهسازی برای تولید یک لوح فشرده از ضبط جدید ارکستر موسیقی نواحی «سازینه» هستیم که چندی پیش در تالار رودکی تهران ضبط شد و احتمالاً قرار است در عید فطر در قالب یک بسته بسیار با کیفیت به مخاطبان ارائه شود. به هر ترتیب اگر واقعاً به سمت و سویی برویم که بتوانیم بودجه لازم را جذب کنیم قطعاً این اولویت انجمن است که ارکسترهای مستقل داشته باشد. اما با توجه به زیرساختها این کار فعلاً مقدور نیست.
سینماپرس: فرهنگسرای بهمن همزمان با خجسته ایام نیمه شعبان با مشارکت گروه هنری مسلم نمایش «رولت روسی» را در مرکز همایشهای بینالمللی شهید آوینی فرهنگسرای بهمن، روی صحنه میبرد.
نمایش «رولت روسی» به نویسندگی محمد علوی نهاد و کارگردانی مسعود اسماعیلی و بازی محسن تقیزاده و امیرحسین آلادپوش، جدیدترین و متفاوت ترین اثر نمایشی گروه فرهنگی هنری مسلم ۱۶ تا نوزدهم اسفندماه جاری در ۲ سانس ۱۹:۰۰ و ۲۱:۳۰ در مرکز همایش های بین المللی شهید آوینی فرهنگسرای بهمن به روی صحنه می رود.
در خلاصه داستان این اثر نمایشی آمده است: دکتری بداقبال مجبور است برای اثبات حرفش با جان خود بازی کند و در اثنای گفتگویی نفس گیر متوجه رفتارهای بیمارگونه مراجع خود می شود و تصمیم میگیرد که…
«رولت روسی» حکایت معروف بازی مرگبار و دهشتناکی است که آن قدر تکرار میشود تا یکی از دو طرف بازی به قتل برسد.
علاقه مندان می توانند برای اطلاع از شیوه نامه رزرو کارت ورودی به نشانی اینترنتی http://app.moslemgroup.ir مراجعه کرده و سپس برای تماشای نمایش به نشانی: بزرگراه نواب جنوب، میدان بهمن، خیابان شهید وفایی، فرهنگسرای بهمن مراجعه کنند، یا برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن: ۵۵۰۵۸۸۹۲-۰۲۱ تماس بگیرند.
سینماپرس: با حکم محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعضای شورای سیاستگذاری بیستویکمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی معرفی شدند.
به گزارش سینماپرس، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس شورای سیاستگذاری بیستویکمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی روز گذشته یکشنبه (چهاردهم اسفند) طی احکام جداگانهای اعضای شورای سیاستگذاری این رویداد هنری را معرفی و منصوب کرد.
در مراسمی که با حضور محمود سالاری، کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی و رییس جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی و احمد جولایی، دبیر بیستویکمین دوره این جشنواره برگزار شد، علی نصیریان، داوود فتحعلیبیگی، غلامرضا منتظری، حسن قنادیان، محمدباقر قهرمانی و هوشنگ جاوید بهعنوان اعضای شورای سیاستگذاری بیست و یکمین جشنواره بین المللی معرفی شدند.
متن حکم به شرح زیر است: «نمایش ایرانی درّ گرانقدر گنجینه هنر ایرانی است. گنجینه ارزشمندی که قرنهاست زیباترین و نابترین آفریدههای هنرمندان بزرگ و نیک نام این سرزمین را در خود دارد. بر ماست که این سرمایه گرانسنگ را قدر دانسته و در پویایی و پایایی آن به قدر توان و شاید بیش از آن بکوشیم. موجب خرسندی و سپاس است که با حضور و همراهی ارزشمندتان به عنوان «عضو شورای سیاستگذاری بیست و یکمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی» یاریگر ما در این رویداد فاخر ملی هستید. امید که با حضور و همراهی شما و ارائه پیشنهادات سازنده و اثرگذار شاهد برگزاری هرچه شایستهتر این رویداد هنری ارزشمند باشیم. از پروردگار مهربان برای شما پیروزی و سربلندی آرزو دارم.»
بیست و یکمین جشنواره بین المللی نمایش های آیینی و سنتی سال آینده در تهران برگزار خواهد شد.
سرود «سلام فرمانده ۲» در آستانه نیمه شعبان سالروز میلاد امام زمان (عج) به عنوان اثر جدید گروه ماح «ملت امام حسین (ع)» رونمایی شد.
سینماپرس: رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر با اشاره به اینکه دور شدن از معماری ایرانی، عمر بناها را کاهش داده است، گفت: در جامعه امروز ما بنگاههای معاملات ملکی از دانشگاه معماری معتبرتر هستند، مردم سخنان آنها را پذیرفته و خرید و فروش میکنند.
به گزارش سینماپرس، نخستین نشست از سلسله نشستهای علمی و تخصصی «الفبای آبادی» با موضوع «خانه از آغاز تا دهه چهل» به همت مرکز معماری اسلامی، انجمن علمی دانشجویی مطالعات معماری ایران، دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و انجمن علمی معماری پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران در نگارخانه دانشکده هنرهای زیبا برگزار شد.
در این نشست سیدمحمد بهشتی شیرازی رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر، مولف، استاد دانشگاه و معمار و حامد مظاهریان عضو هیات علمی دانشگاه تهران حضور داشتند.
سابقه ۱۲هزارساله «خانه»
بهشتی در ابتدای این نشست از تاریخچه سیر تکامل یکجانشینی که با انقلاب کشاورزی و ذخیره غذایی پدید آمد سخن گفت و توضیح داد: در آن زمان انسان با توجه به شرایط جدید ناگزیر به ساخت سرپناهی به نام «خانه» میشود که این مسیر تاریخی حدود ۱۲ هزار سال سابقه دارد.
وی بیان کرد: کهنترین آثار یکجانشینی در سرزمین ایران در منطقه زاگراس واقع در تپه ازبکی درآبیک قزوین واقع شده است که بیش از ۹هزار سال قدمت تاریخی دارد. در واقع میتوان گفت قدیمیترین خانههایی که در جریان حفاریها شناسایی شده، در آن منطقه بوده است.
کهنترین خشتهای جهان در ایران
بهشتی افزود: نمونه خشتهایی که در آن منطقه پیدا شد، از کهنترین خشتهای جهان است که یک نمونه آن ثبت جهانی و به سازمان ملل اهدا شده است.
رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر بیان کرد: نخستین تجربه انسان در ساختن، با خانه آغاز میشود و به دلیل شرایط طبیعی سرزمین ما که عمدتا امکان استقرار در یک پدیده طبیعی به اسم مخروط افکنها اتفاق میافتد، شکل میگیرد. به بیان سادهتر آنجایی که بر اثر سیل و رسوبگذاری سیل، یک مخروطهای شکل میگیرد، این مکانها، جای مناسبی برای استقرار و یکجانشینی بوده است.
وی اظهارداشت: نمونههایی همچون نوش آباد کاشان یا میمند در فلات ایران که از معماری دست کن بهره میبرند، این توهم را ایجاد میکند که در ایران فقط این چند منطقه معماری دست کن دارد، در صورتی که تمام شهرهای کهنی که در ایران وجود دارد، از همین نوع معماری بهره برده است. در شهرهایی همچون تهران، بیرجند و سمرقند ردپاهایی از دوره معماری به صورت دست کن وجود داشته است.
چرا حوض و ایوان فراموش شدند؟
بهشتی گفت: در معماری دست کن، «خانه» نخستین سرپناهی بود که ساخته شد. به این دلیل میتوان گفت «خانه» یک نام خاص برای یک عملکرد و یک نوع معماری نیست اما در تعریف امروز، «خانه» به معنای فضای مسکونی است و هر چیزی به اسم خانه یک اسم عام برای معماری است.
این معمار افزود: سابقهای که ما به عنوان یک ایرانی در این تجربه بشر داریم، میتوان گفت از کهنترین سابقههای معماریهای در جهان است. کشورهایی همچون مصر باستان، بین النهرین، چین، هند و یا اروپا عمر معماریشان بسیار کوتاهتر از ایران است. این تجربه بسیار طولانی به ما اجازه داد که قلههای بزرگی را فتح کنیم.
وی با ذکر سوالی بیان کرد: واژههایی مانند حیاط، حوض و ایوان به چه معناست؟ چرا به آنها فضای باز نمیگوییم؟ چه فرقی بین حیاط با فضای باز، ایوان با تراس، حوض با استخر وجود دارد؟ در جواب باید بگویم نمیدانیم.
بهشتی گفت: امروز، از اینکه بگوییم حیاط پرهیز میکنیم و میگوییم فضای باز یا تراس و یا به جای اینکه بگوییم حوض، میگوییم استخر و یا آب نما. این اتفاق نشان میدهد که ما نمیدانیم در مورد چه چیزی صحبت میکنیم و چه تفاوتی بین آنها وجود دارد. اگر شما به تفاوت آنها پی ببرید، میبینید که در تجربه تاریخی پدران ما این مواردی که ذکر شد، قلههایی بودند که فتح کردند و ما امروز این قلهها را فراموش کردیم و به آب نما و فضای باز و فضای نیم باز اکتفا میکنیم.
این مولف و مدرس با ذکر مثالی اظهارداشت: فرق بین یک ژونالیسم و یک شاعر در زبان فارسی و واژههای فارسی است. به بیان سادهتر در بخشی از مثنوی، مولانا از زبان صحبت میکند و میگوید ما دو زبان داریم. یک زبان عبارت و یک زبان اشارت. زبان عبارت معادل آن چیزی است که در ژونالیسم استفاده میکنیم و زبان اشارت آن چیزی است که ما در شعر استفاده میکنیم.
وی بیان کرد: مشابه همان زبان عبارت و اشارت را ما در ساختمان داریم. یک جنبهای از ساختمان مترداف زبان عبارت است و یک جنبه دیگر مترداف زبان اشارت است. امروزه ما با آن مفهومی از زبان معماری سروکار داریم که عمدتا معادل زبان عبارت است و وجه اشاراتی آن از بین رفته است. برای همین است که ما از واژههایی همچون حوض، حیاط و ایوان استفاده نمیکنیم.
بنگاههای معاملات ملکی از دانشگاه معماری معتبرتر هستند!
بهشتی گفت: در تجربه زیسته خودمان، یک مکانی را پدید میآوریم که در آنجا به صفت زبان اشارت، اشارهای به آب دارد و به آن حوض میگوییم. درواقع آنجا قرار نیست کمیت حوض، کمیت آب، فیزیک و شیمی آن مطرح باشد، آنجا لطف و آیینگی آب عرضه میشود. اینها همان وجه زبان اشارتی که برای حوض پدید میآید.
وی افزود: وقتی شما کیفیت و یا همان وجه اشاراتی را متوجه شوید، میبینید که کمیت در برابر کیفیت هر چقدر که کم یا زیاد باشد، اصلا نقشی در بروز و ظهور کیفیت ندارد.
رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر بیان کرد: ما در معماری امروز این موارد را ترک کردیم. در واقع معماری امروز ما به فانکشن و یا متریال سقوط کرده است. در جامعه امروز ما بنگاههای معاملات ملکی از دانشگاه معماری معتبرتر هستند؛ چون مردم به هر حرف آنها گوش داده و خرید فروش میکنند.
بهشتی اظهارداشت: از نظر بنگاههای معاملات ملکی، یک خانه خوب مشخصاتی مانند اینکه در یک منطقهای از شهر باشد که منزلت مکانی داشته باشد، متراژ آن زیاد و در طبقات بالاتری باشد را دارد. به این تعریف، مفهوم خانه به معنای واقعی آن سقوط کرده است.
سقوط معماری در ایران
این مدرس دانشگاه بیان کرد: کشوری که میتوان گفت آغاز ساختن است، به نازلترین مرتبه از خود سقوط کرده و به نظر من آغاز این سقوط از دهه چهل شروع شده است. روستاها و شهرهای ایران تا قبل از سال ۱۳۳۵ زیباترین ساختار و ساخت و ساز را داشته است.
وی افزود: معماری ما تقریبا حدود دو دهه است که تغییر کرده و کم کم به سوی متقاضی باکیفیت پیش میرود. در واقع جامعه ایرانی گرایش به سمت تغییر در معماری دارد اما جامعه معماری ما هنوز نتوانسته به این خواسته پاسخ مثبت دهد و در کمیات به سر میبرد.
بهشتی بیان کرد: برای پاسخ دادن به این نوع معماری باید به ساخت و سازهای سالهای قبل از ۱۳۳۵ برگشت اما با رویکردی به روز.
رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر اظهارداشت: با توجه به نوسانات آب و هوایی (گرما، سرما، خشکی و رطوبت) معماری در ایران قبل از سال ۱۳۳۵ از خشت و گل بوده است اما از دهه ۵۰ به بعد در ساخت و ساز بناها با موضوع تحول روبه رو شدیم و به واسطه همین تحول در معماری ما از سنگ در بناها استفاده شد. در واقع سنگ در برابر نوسانات آب و هوایی مقاومت چندانی ندارد و این امر نشان دهنده آن است که عمر ساختمانهای در ایران بسیار کوتاه شده است.
وی گفت: در سیل سال ۱۳۹۸ آن چیزی که برای جامعه معماری ما باعث تعجب شد این بود که همه بناهایی که به قبل از سال ۱۳۳۵ مربوط میشد آسیبی ندید و بیشتر خرابیهای ناشی از سیل به ساخت و سازهای بعد از سال ۱۳۳۵ برمی گشت و این نشان دهنده این است که ما آن تجربه تاریخی و قلههایی را که در ساخت و ساز کسب کرده بودیم، فراموش کردهایم.
ماجرای عجیب پس از زلزله بم
بهشتی در ادامه به شهر بم و معماری آن اشاره کرد و اظهارداشت: خاطرم است زمانی که زلزله بم رخ داد، کمیتهای درباره معماری آن تشکیل شد و این اتفاق برای نخستین بار بود که رخ می داد. در آنجا صحبت از این شد که ما بم را بازسازی کنیم و مانند زلزلههایی که در رودبار و یا طبس رخ داد، کنار این شهرها، شهری نسازیم.
وی افزود: قصد داشتیم این بار بم را مثل قبل بسازیم. مشاوران نام آشنا را دعوت کردیم و در آنجا دفتر زدیم. این کار از این جهت بود که از نزدیک لمس کنیم. آنچه برایمان جالب بود، اینکه ما نمیدانستیم بم را چگونه بسازیم. در واقع ما معماری شهر بم را نمیشناختیم. برای تشخیص این موضوع حتی متر و معیاری دستمان نبود. این متر و معیار همانی است که ما از سال ۱۳۳۵ ترک کردیم که باید دوباره باید سراغش برویم و تمرین کنیم. چون ما قصد داریم در این سرزمین زندگی کنیم.
اولین رونمایی از سرود سلام فرمانده ۲ با عنوان جشن بزرگ صبح امید به مناسبت نیمهشعبان در مصلی بزرگ امام خمینی (ره) برگزار میشود.
سینماپرس: پس از آنکه رئیس دستگاه قضا به صراحت اعلام نمود کسانی که در مسئله مسمومیت دانش آموزان همراه با دشمن التهاب آفرینی میکنند مورد برخورد قرار میگیرند حالا باید منتظر ماند و دید که این دستور به چه صورت در مورد سلبریتیهای هتاکی همچون رضا کیانیان اعمال خواهد گردید و یا آنکه به واسطه ندانم کاری سازمان سینمایی و فشار شاه نشینان خانه سینما همچنان سلبریتی ها از قانونمداری فرار خواهند کرد؟
به گزارش سینماپرس، روز گذشته بود که رضا کیانیان، بازیگر سینما و تلوزیون در واکنش به مسمومیت دانش آموزان دختر در کشور، تصویری طراحی شده و البته توهین آمیز علیه نیرو های امنیتی را در استوری اینستاگرام خود منتشر کرد. تصویری که اصل آن توسط دنیا مدنی، بازیگر سینما، در پست اینستاگرامی منتشر شده بود و کیانیان آن را بازنشر داد. تصویری فتوشاپی که همراستا با اتهامات کذب رسانههای معاند طراحی و منتشر شده بود و این سلبریتی نیز با بازانتشار آن رسما مدعی شده بود که مسمومیت دانش آموزان برگردن نیروهای امنیتی و انتظامی کشور میباشد.
انتشار این استوری اگر چه بار دیگر موجب شد تا بار دیگر دغدغه مندان فرهنگی نسبت به آثار مخرب ول نمودن سلبریتیها در کشور واکنش نشان دهند و بابت عدم برخورد با سلبریتیهایی همچون رضا کیانیان توسط نهاد های مربوطه گله کنند. فردی که در ماجرای فتنه مهرماه نیز از حضور پررنگی برخوردار بود اما با این همه نه تنها مورد مواخذه واقع نشد؛ بلکه توسط «انجمن سینمای جوان» موقعیت ویژه ای برای او تدارک دیده شد تا در فرایند سی و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بتواند با سینماگران جوان در قالب سلسله نشستهای «۲۰-۳۹» گفتگو نماید و …
اما حالا غلامحسین محسنی اژهای ظهر دوشنبه در دیدار با نمایندگان اقشار مختلف خبر امیدوار کنندهای را اعلام و به صراحت اظهار نمود: کسانی که همراه با دشمن التهاب آفرینی میکنند مورد برخورد قرار میگیرند در هر استانی یک شعبه در مرکز اختصاص یابد تا این افرادشایعه پراکن احضار شوند اگر مطلبی بدون استناد بیان شده که بر دلهره جامعه بیافزاید نباید از آنان گذشت حتماً در اصفهان همشعبه خاص تشکیل دهند. حرفشان شنیده شود.
حجتالاسلام و المسلمین اژهای افزود: اولین مسئلهای که این روزها همه با آن درگیر هستیم مسئله مسمومیت دانش آموزان در مدارس است که از شهر قم در آذر ماه شروع شد و متأسفانه تا امروز ادامه پیدا کرد.
وی ادامه داد: این مسئله با توجه به اینکه با جان انسانها و ثانیاً با روان همه افراد ارتباط دارد فوق العاده حائز اهمیت است و همه دستگاهها برای حل این مشکل نهایت تلاش خود را به کار گرفتهاند.
رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: موضوع مسمومیتها به نظر میرسد سازمان یافته است و کاری است که دشمن نهایت بهره برداری را از این مسئله میکند.
حجتالاسلام و المسلمین اژهای ادامه داد: در این ماجرا ملاحظه میکنید سرویسهای مختلف و دشمنان جمهوری اسلامی در ماه اخیر چه حرفهایی زدند و چه موضع گیریهایی کردند و متأسفانه برخی افراد غافل و وابسته هم در داخل همان خط التهاب و ایجاد ترس و دلهره را دنبال کردند.
وی افزود: نهایت تلاش انجام میشود تا عوامل و علت اصلی مسئله شناسایی شود و امید است بزودی به جمع بندی برسد؛ هفتهای نیست که در وزارت کشور گزارشات جمع بندی نشود و با برخی عوامل برخورد شده و در مجموع اقدام همه جانبه صورت میگیرد.
رئیس دستگاه قضا خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که این اقدام یکی از مصداقهای روشن افساد فی الارض در قانون است و عواملی که دستگیر شوند جزو کسانی هستند که بی تردید جزو مفسد فی الارض اند و یقیناً قوه قضائیه بصورت کاملاً ویژه و خارج از وقت رسیدگی میکند و عناصری که به هر نحوی در این کار به دخیل هستند به اشد مجازات که قانون پیش بینی کرده محکوم و با آنان برخورد قاطع خواهد شدو هیچ گونه اغماض نخواهد شد.
همچنین وی تصریح کرد: برخی مسائلی که امروز شاهد هستیم اساس کار آن دشمنی با نظام و ارزشهاست.