دوختن ۸۰ پیراهن و شلوار از افطار تا سحر/ عروس جهاز خود را میدوزد
بیستمین قسمت از مجموعه نمایش رادیویی «آیینه اقوام» به معرفی یکی از رسوم دیرینه مردم بندر ترکمن در ماه مبارک رمضان اختصاص دارد.
بیستمین قسمت از مجموعه نمایش رادیویی «آیینه اقوام» به معرفی یکی از رسوم دیرینه مردم بندر ترکمن در ماه مبارک رمضان اختصاص دارد.
تجربه یک تجربهگر در برنامه «زندگی پس از زندگی»؛
قسمت هجدهم فصل جدید «زندگی پس از زندگی» پای صحبتهای فردی نشست که از تمایلش برای رسیدن به نور پس از هر سه بار خروج از کالبد میگفت. به گفته این تجربهگر، احساس سبکی و آرامش خاصی داشتم که هیچوقت در زندگی تجربه نکرده بودم.
«زندگی پس از زندگی» برنامهای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراست که شبکه چهار سیما برای لحظات افطار تدارک دیده است. این برنامه روایت افرادی است که در تجربه مرگ تقریبی از کالبد جسم خارج شدند و عالم برزخ را درک کردند و بازگشتند. در این برنامه با سفر به نقاط مختلف ایران و جهان، مخاطبان برنامه مهمان روایتهای تجربهگران مرگ تقریبی از عالم غیب میشوند.
هر فصل از این برنامه در ۳۳ قسمت ۹۰ دقیقهای به تهیهکنندگی و اجرای عباس موزون در گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما تولید شده است. پیش از این، سه فصل از «زندگی پس از زندگی» در سالهای ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در ایام ماه مبارک رمضان پیش از افطار پخش شده است.
شبکه پنج سیما در شبهای احیای ماه مبارک رمضان قسمتهایی از سریال اپیزودیک «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را تدارک دیده است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «تست» به کارگردانی میکائیل دیانی بعد از پایان مراحل فنی با پذیرش در شصت و ششمین جشنواره منطقهای انجمن سینمای جوانان ایران، اولین نمایش خود را در برابر مخاطبان تجربه میکند.
این فیلم کوتاه با بازی گیتی قاسمی، ساناز آقایی، پیمان فهیمی، بهرام برخورداری، علی اعتمادیفر، رضا قرائی، محیا نظری و سامان نوری داستان کودک کاری به نام علی را روایت میکند که میخواهد در تست استعدادیابی فوتبال شرکت کند.
«تست» در ۱۵ دقیقه با گونه درام در باشگاه رویاد سازمان هنری رسانهای اوج تولید شده و تمام لوکیشنهای فیلم در تهران انجام شده است که با پایان مراحل فنی آماده سازی، اولین نمایش رسمی آن در شصت و ششمین جشنواره منطقهای فیلم کوتاه خلیج فارس انجمن سینمای جوانان ایران در بوشهر خواهد بود
میکائیل دیانی که پیشتر در حوزه مستندسازی اجتماعی فعال بوده، اولین فیلم کوتاه را با برداشتی از خردهروایتهای آخرین مستندش به نام «بچههای زمین خاکی» ساخته است.
فیلم کوتاه «تست» که به تهیه کنندگی کاظم دانشی ساخته شده، محصول باشگاه رویاد سازمان هنری رسانهای اوج است.
عوامل دست اندرکار تولید این فیلم عبارتند از نویسنده و کارگردان: میکائیل دیانی، مشاور فیلمنامه: مریم اسمیخانی، مشاور کارگردان: سعید نجاتی، مدیر فیلمبرداری: محسن نجفی مهری، مدیر تولید: مینا سنگسفیدی، تدوین: پگاه احمدی، موسیقی: پیام آزادی، طراح صحنه و لباس: ساناز هاشم پور، صدابردار: مجید نجاتی، صداگذاری و میکس: محمدحسین ابراهیمی، طراح گریم: مونا جعفری، عکس: لاله عباسی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: سمیرا شکوری، تصحیح رنگ و نور: آرش کاظم زاده، دستیار کارگردان: سیدمحمد موسویان، گرافیک و طراحی پوستر: علی اکبر گودرزی
سعید خانی پخشکننده فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی از فیلمهای اکران نوروز ۱۴۰۲، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت استقبال از این فیلم در سینماها گفت: در شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه، معمولاً فیلمهای جدی و بهخصوص دفاعمقدسی به سختی با استقبال مواجه میشوند اما درباره فیلمهای دفاعمقدسی مشکل اصلی نبود هماهنگی میان ارگانهای فرهنگی متولی حمایت است که بروکراسی پیچیدهای دارند. برای همین فیلم «غریب» زمان زیادی طول کشید که ما بتوانیم برای آن تیزر تلویزیونی داشته باشیم. زمانی تیزرهای فیلم تأیید شد که نزدیک به ۱۰ روز از آغاز اکران گذشته بود!
وی ادامه داد: منطق درست برای تبلیغ یک محصول فرهنگی این است که قبل از عرضه درباره آن اطلاعرسانی شود. سازمان زیباسازی شهرداری هنوز برای اطلاعرسانی درباره اکران «غریب» پای کار نیامده است. برای فیلمهایی از این جنس اگر ارگانها و نهادهای فرهنگی همکاری نداشته باشند، طبیعتاً کار ما هم سختتر میشود. برای یک فیلم اجتماعی و یا یک فیلم کمدی میتوانیم از طریقهای دیگری تبلیغات را انجام دهیم اما در مواردی مانند فیلم «غریب» واقعاً شهرداری و تلویزیون باید پای کار بیایند.
حمایت دیرهنگام نوشدارو بعد از مرگ سهراب است!
این پخشکننده گفت: مدیران فرهنگی ما باید این درک و دریافت را داشته باشند که یک محصول فرهنگی، زمان اندکی برای عرضه دارند و اگر زمان آن بگذرد، هزار بیلبورد هم بزنیم دیگر کارایی ندارد و نوشدارو بعد از مرگ سهراب است.
خانی در عین حال تأکید کرد: بهرغم تمام این موارد، شخصاً از مجموع فروش ۶ میلیارد تومانی فیلم «غریب» تا به امروز راضی هستم. در عین اینکه فکر میکنم اکران اصلی فیلم از هفته آینده و بعد از ماه مبارک رمضان آغاز میشود. با توجه به ماهیت فیلم که حرف روز دارد و خوشساخت است میتواند مخاطب بیشتری هم به سمت خود جلب کند.
وی ادامه داد: گاهی اختلاف سلیقه میان مدیران فرهنگی وجود دارد که باعث میشود درک درستی نسبت به فرآیند عرضه یک محصول فرهنگی وجود نداشته باشد. عرضه هر محصول فرهنگی نیاز به اطلاعرسانی دارد و معمولاً فیلمهایی از این دست به دلیل نبود اطلاعرسانی درست آسیب میبینند.
این پخشکننده درباره زمانبندی اکران «غریب» هم گفت: معتقدم اکران نوروزی «غریب» تصمیم درستی بود. بالاخره فیلم در جشنواره فجر مورد توجه قرار گرفته بود. از طرف دیگر هم در ترکیب فیلمهای نوروز باید یک فیلم دفاعمقدسی هم اکران میشد. تعداد فیلمها هم امسال زیاد نبود و به همین دلایلی اکران نوروزی این فیلم را هنوز هم تصمیم درستی میدانم. احساسم این است که با توجه به اینکه طیف مخاطبان این فیلم در ماه رمضان بیشتر درگیر آیینهای این ماه بودهاند، از بعد از عید فطر، فیلم با استقبال بهتری هم مواجه میشود.
فکر میکردیم با حمایت تلویزیون دیگر نیازی به ماهواره نداریم!
این تهیهکننده و پخشکننده سینما درباره استفاده برخی فیلمهای در حال اکران از ظرفیت تبلیغات ماهوارهای و تأثیر آن بر گیشه سینماها هم گفت: تصور شخص من این بود که فیلم «غریب» از طرف تلویزیون حمایت میشود و دیگر نیازی به تبلیغات ماهوارهای ندارد! تصورم این بود که صداوسیما و شهرداری پای کار میآیند و در حد انفجار درباره شروع اکران فیلم اطلاعرسانی میکنند! اما این فرآیند طولانی شد، یکی اصلاً پای کار نیامد و دیگری هم دیگر همراه شد.
تصمیمگیری درباره واگذاری حق پخش فیلم «غریب» به تلویزیون برعهده تهیهکننده فیلم است اما طبق قراری که با هم گذاشتهایم قطعاً تا ۶ ماه آینده این اتفاق نمیافتد
وی افزود: اگر برای تماشای یک فیلم در سالن سینما صرفاً بهدنبال خنده و سرگرمی نباشیم، «غریب» فیلمی است که فارغ از نگاههای سیاسی میتوان به تماشای آن نشست. به خصوص اگر مخاطبانی به دنبال فیلمی هستند که ارزش دیدن روی پرده را داشته باشد، حتماً این فیلم گزینه مناسبی است.
پخشکننده «غریب» درباره مذاکره برای واگذاری حق پخش این فیلم به تلویزیون هم گفت: تصمیمگیری درباره این واگذاری برعهده تهیهکننده فیلم است اما طبق قراری که با هم گذاشتهایم قطعاً تا ۶ ماه آینده این اتفاق نمیافتد.
خانی درباره فیلم «سهکام حبس» ساخته سامان سالور که پخش آن را نیز برعهده دارد هم توضیح داد: «سهکام حبس» از روز چهارشنبه آینده روی پرده میرود. این فیلم از آن فیلمهایی است که به دلیل همزمانی با بحران کرونا پشت خط اکران مانده بود. سال گذشته هم قصد اکران آن را داشتیم که احساس کردیم شرایط مناسب نیست. در مجموع با توجه به اینکه در این مقطع اکثر فیلمهای روی پرده کمدی هستند احساس کردیم زمان مناسبی است که این فیلم را هم اکران کنیم تا در نگاه کلان سبد اکران سینماها متنوع باقی بماند. اگر مدام فیلمهای کمدی را اکران کنیم، طبیعتاً بخشی از مخاطبان خود را از دست میدهیم.
«عامهپسند» و «قیف» شاید خرداد اکران شوند
این پخشکننده درباره دیگر فیلمهای آماده اکران دفتر پخش خود هم گفت: در حال حاضر فیلمهای «عامهپسند»، «قیف»، «ابر بارانش گرفته» و چند فیلم دیگر را آماده داریم که غالباً فیلمهایی هستند که از سالهای گذشته باقی ماندهاند و برای پخش آنها تعهد داشتهایم. در حال مذاکره و برنامهریزی هستیم و شاید در حوالی خرداد ماه این فیلمها را هم بتوانیم اکران کنیم.
خانی درباره تحلیل خود از اکران نوروزی که به رغم همزمانی با ماه رمضان شاهد افزایش مخاطب در سینماها نسبت به نوروز گذشته بودیم هم گفت: بخش عمدهای از این استقبال به دلیل اکران کمدی خوبی مانند «فسیل» است. محتوای خود حتی در بحرانیترین شرایط هم میتواند مردم را به سینماها بکشاند. شاید پیشبینی میشد که همزمانی با ماه مبارک رمضان باعث رکود سینماها شود اما یک کمدی خوب توانست مردم را به سینما بکشاند. فیلمهایی مانند «ملاقات خصوصی» و «بخارست» هم با همین طراوت توانستند در عرصه اکران حضور داشته باشند. مخاطب امروز مخاطب باهوشی است و اگر فیلم خوبی که مناسب پرده هم باشد اکران شود، حاضر است برای تماشای آن هزینه هم بگذارد و با لذت به تماشای آن بنشیند. همین مخاطب اگر فیلمی را مناسب پرده تشخیص ندهد، منتظر میماند تا فیلم عرضه آنلاین شود و در تلویزیون آن را میبیند.
مستند «صیاد» با استفاده از تصاویر آرشیوی و در گفتگو با امیر آرام، امیر آراسته و دیگر دوستان شهید زندگی پر فراز و نشیب شهید علی صیاد شیرازی را روایت میکند، این مستند طی ۲ سال در تهران ساخته شده و پژوهش آن نیز نزدیک به ۳ ماه زمان برده است.
شهید علی صیاد شیرازی متولد ۲۳ خرداد ۱۳۲۳ فرماندهِ اسبق نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و عضو شورای عالی دفاع ملی بودهاست.
او از فرماندهان جنگ ایران و عراق بود که پس از ۳۲ سال خدمت در یگانهای مختلف نیروی زمینی ارتش، در ۲۱ فروردین سال ۱۳۷۸ توسط منافقین در مقابل منزلش در تهران ترور شد. مراسم تدفین او با حضور فرمانده کل قوا و جمعی از فرماندهان یگانهای مختلف نیروهای مسلح ایران و مردم برگزار شد.
فیلم مستند «صیاد» امشب دوشنبه ۲۱ فروردین و به مناسبت سالروز شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی ساعت ۲۱ از شبکه مستند سیما پخش میشود و یاد و خاطره آن شهید والامقام را گرامی میدارد. تکرار این مستند نیز فردا سه شنبه ساعت ۹ بازپخش میشود.
با توجه به اینکه محتوای برنامه «۲۰۲۰» در نوع خود بسیار تخصصی است و در نوع خود کم نظیر است مخاطبان بسیاری را جذب کرده و در جامعه فوتسال به عنوان یک منبع در بسیاری موارد نام برده میشود ، ویژه برنامه تخصصی فوتسال یا همان «۲۰۲۰» به بررسی لیگ برتر فوتسال و لیگهای دستههای پایینتر در بخش آقایان و بانوان میپردازد.
همچنین تیمهای ملی آقایان و بانوان در ردههای سنی مختلف بخش مختص به خودشان را دارند.
محمدرضا علیپور تهیه کننده و مجری این برنامه در خصوص ساختار و اهداف این برنامه گفت: از آنجایی که فوتسال ایران در آسیا حرف اول را میزند و در جهان هم همیشه جزو تیمهای سرآمد بوده و هست، سایر کشورهای مطرح در فوتسال، نگاه ویژهای به فوتسال ایران و بازیکنان ایرانی دارند، همین موضوع باعث شده فوتسالیستهای ایرانی در کشورهای مختلف به عنوان لژیونر حضور داشته باشند، از جمله اسپانیا که یکی از معتبرترین لیگهای دنیاست و ایران هم در این لیگ، نماینده دارد، مثل کاپیتان تیم ملی حسین طیبی.
علیپور گفت: به خاطر همین در برنامه «۲۰۲۰» یک بخش ویژه به عنوان لژیونرها داریم که به بررسی عملکرد نمایندههامون میپردازد، که البته این بخش فقط مختص همین آیتم نیست و برای مثال با بازیکنان و سرمربیان مطرح فوتسال دنیا هم ارتباط تصویری اینترنتی برقرار میشود. از جمله ارتباط با سرمربی تیم ملی اسپانیا و همچنین سرمربی تیم پالما که حسین طیبی و مسلم اولادقباد را در اختیار دارد.
تهیه کننده برنامه «۲۰۲۰» اضافه کرد: این برنامه یکی از قدیم یترین برنامههای شبکه ورزش محسوب میشود و از ان جایی که فوتسال مخاطبین بسیاری در جامعه دارد و افراد زیادی هستند که چه به صورت حرفهای و چه به صورت تفریحی، فوتسال بازی میکنند، بنابراین، ما با یک جامعه مخاطب بزرگ روبهرو هستیم.
به همین جهت تلاش کردیم تا با حمایت مدیران شبکه ورزش، خاصه آقای معتضدی، مدیر محترم شبکه، و همچنین همکاری تیمها و در نهایت حمایت و تعامل سازمان لیگ فوتسال، برنامهای رو روی آنتن ببریم که رضایت خاطر همه این بینندهها رو جلب کنیم.
علیپور گفت: ما باید بخشهای مختلفی را به برنامه اضافه میکردیم و به کار تنوع میدادیم؛ که در قدم اول دکور اختصاصی ۲۰۲۰ را طراحی و اجرا کردیم. بعد تلاش کردیم چند بخش جذاب رو هم به برنامه اضافه کنیم که شکر خدا، مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت. بخشهایی که به کار جنبه حرفهایتری میبخشید، مثل آنالیز گرافیکی بازیها، تحلیل آمار و ارقامی تقابل تیمها (مثل همان اتفاقی که در پایان بازیهای فوتبال لیگهای معتبر اروپایی دیده میشود و برای اولین بار در فوتسال این اتفاق افتاد) تحلیل عملکرد یک تیم خاص در هر برنامه، ترینهای هفته که فقط مختص گل برتر یا پاس گل برتر نمیشود و مثلا دریبل یا کار تیمی هفته و شوت به تیر و سوتی هفته رو هم شامل میشود، بررسی هر هفته از لیگ طی یک آیتم ویژه، پیش بازی تقابلهای حساس، باز کردن یک پرونده ویژه در هر برنامه و آیتمهای مرتبط، بخش مختص مهمان حضوری و بخش معرفی تیمها، از جمله آیتمهایی بوده که به برنامه اضافه کردیم و تعداد آیتمهای برنامه رو از ۸ یا ۹ تا به متوسط ۱۸ آیتم در هر برنامه رسوندیم.
مجری برنامه «۲۰۲۰» گفت: برای فصل جدید برنامه که همزمان با شروع فصل جدید لیگ برتر در اوائل تیرماه خواهد بود، انشالله اگر توفیق داشته باشیم قرار است که باز هم بخش جدید به برنامه اضافه بشود.
وی بیان کرد: سال گذشته با شرکت در کلاس مربیگری فوتسال فهمیدم که ان چیزی که ما تا به حال به عنوان فوتسال بازی میکردیم با ان چیزی که در واقعیت دنیای حرفهای فوتسال رخ میدهد متفاوت است؛ بنابراین مصمم شدم برای فصل جدید برنامه، بخش آموزش فوتسال رو هم داشته باشیم، حالا نه در حد قهرمانی، بلکه توی گام اول در این حد که علاقهمندان، با اصول ابتدایی حرفهای شدن در این رشته آشنا شوند.
در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛
دهمین قسمت از مجموعه مستند «قهرمانان معمولی» که شب گذشته ۲۰ فروردین ماه روی آنتن شبکه مستند رفت، داستان زندگی «لطیف کاظمی»، روحانی و مربی ورزشهای رزمی شهرستان انگوت را روایت کرد. پخش قسمت «مُلالطیف» بهانهای شد تا با لطیف کاظمی درباره زندگی دوگانهاش گفتگو کنیم که در ادامه میخوانید.
وی با اشاره به علت اصلی همکاری خود با این مجموعه مستند بیان کرد: عوامل «قهرمانان معمولی» با من از طریق بنیاد علوی آشنا شدند و من هم در فضای مجازی، سوژههایی را که کار کرده بودند، دیده بودم؛ البته خودم را قهرمان نمیدیدم، اما آنها تصورشان این بود که زندگی و فعالیتهای من قابلیت رسانهای شدن دارد و قصد داشتند جوانان و نوجوانان و به طور کلی نسل جدید با زندگی یک طلبه آشنا شوند. پس قبول کردم که در ساخت این مستند همکاری کنم.
سوژه «قهرمانان معمولی» تصریح کرد: برخی اوقات مردم فکر میکنند، یک روحانی آدم خاصی است، اما اینگونه نیست، فقط کارش متفاوت است. هر آدمی شغلی دارد، یک نفر مکانیک است، فرد دیگری معلم و یک نفر هم شغلش تبلیغ دین است. میخواستیم این را در زندگی نشان بدهیم. دوست داشتم مردم و جوانانی که با روحانیت آشنایی چندانی ندارند این را بدانند، که روحانی، یک انسان عادی و با زندگی معمولی است.
کاظمی در پاسخ به این پرسش که ابتدا کمربند مشکی بسته است یا عمامه سفید بر سر گذاشته، گفت: اول کمربند مشکی بستم. من از هفت سالگی به سراغ ورزش رفتهام؛ و حداقل روزی یک ساعت برای ورزش وقت میگذارم.
وی نشان دادن داستان زندگی خود را از دو جهت الهامبخش دانست و مطرح کرد: به این دلیل که یک بُعد آن ورزشی است، میتواند برای بچههایی که در منطقه خودم و روستاهای دوردست زندگی میکنند، الهامبخش باشد. بدانند که یک نفر میتواند در روستا زندگی کند و ورزشکار باشد و به تیم ملی راه پیدا کند. زندگی طلبگی من هم میتواند برای آنان که به طلبگی علاقهمند هستند، ایجاد انگیزه کند. شاید برخی فکر کنند که زندگی طلبگی محدودیتهای بسیاری دارد، اما اینگونه نیست و روحانی هم مثل بقیه آدمها زندگی میکند. هیچکس در کشور نباید تافته جدا بافته باشد. هرچقدر انسانها معمولی باشند و مثل بقیه زندگی کنند، آرامشبخش و راحتتر است. به همین دلیل بود که سعی نکردم در مستند آدم خاصی باشم، این از نام اثر که واژه معمولی هم دارد، پیداست.
سوژه «قهرمانان معمولی» درباره بازخوردهای مردم روستای اگنوت پس از پخش مستند گفت: مردم استقبال خوبی کردند و تصورشان این بود که کار عجیبی انجام شده که «لطیف کاظمی» به تلویزیون رفته است. این نشان میدهد که تاکنون تلویزیون انحصاری بوده، در حالی که رسانه ملی برای همه مردم ایران و نه فقط آدمهای خاص در شهرهای بزرگ است.
روحانی شهرستان انگوت تاکید کرد: اینکه مردم از نشان دادن یک روستایی تعجب میکنند، نشان میدهد این رسانه ملی ماموریت خودش را به درستی انجام نداده است. آنها باید به سراغ مردم در روستاها و شهرستانهای مختلف و حتی در نقاط دوردست بروند.
کاظمی از توزیع ناعادلانه امکانات گلایه و تصریح کرد: آرزو دارم مردم منطقه من هم مثل مردم عزیز تهران بتوانند از امکانات جزئی رفاهی، بهداشتی و تحصیلی مناسب و عادلانه برخوردار باشند. نمیگویم همه امکاناتی که در تهران هست، باید در شهرهای کوچک هم وجود داشته باشد، اما نباید خیلی متفاوت باشد. برای مثال اینجا بیمارستان ندارد. فقط یک پزشک عمومی در مرکز بهداشت دارد. یا اینکه معمولاً معلمان خبرهای که تحصیلات عالیه دارند در شهرهای کوچک بیامکانات نمیمانند.
وی در پایان تاکید کرد: مردم برای همین امکانات از شهرهای کوچک مهاجرت میکنند. در صورتی که اگر امکانات باشد، بسیاری از مردم علاقه ندارند در کلانشهرها زندگی کنند چراکه شهر کوچک، دنج است و مردم زندگی خوبی دارند. امیدوارم روزی شاهد برقراری عدالت در توزیع خدمات و امکاناتی باشیم که در کلانشهرها و شهرهای کوچک وجود دارد.
«قهرمانان معمولی» به کارگردانی مجتبی حیدری، مهدی رشوند و زهرا استادزاده روایتی مستند از زندگی افرادیست که نقش خود را در بهبود وضعیت جامعه پیدا کردهاند. این اثر که محصول مرکز مستند سوره و مجری طرح آن آژانس مستند سو است، در ایام ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ هرشب ساعت ۱۹ روی آنتن شبکه مستند میرود.
احسان شادمان کارگردان مستند ساحل شرقی و مادر اسرائیل گفت: مادر اسرائیل روایتی از غصب سرزمین فلسطین به دست صهیونیستها از زبان نخستین نخست وزیر زن رژیم صهیونیستی است.
این کارگردان ادامه داد: تصاویر آرشیوی از سال ۱۹۴۸ تاریخ اعلام موجودیت این رژیم و بازسازی برهههایی از زندگی گلدا مایر بخشهایی از این مستند است.
آقای شادمان در ادامه افزود: داستان ساحل شرقی هم به موضوع محاصره فلسطینیان غزه میپردازد. این مستند، روایتی از زندگی روزمره فلسطینیان و مقاومت آنان در برابر اشغالگران صهیونیستی است.
مستند مادر اسرائیل چهارشنبه ۲۳ فروردین ساعت ۲۰:۳۰ و ساحل شرقی سه شنبه ۲۲ فروردین ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه ۳ سیما پخش میشوند.
سینماپرس: «ژان پل بلموندو» ستاره بزرگ سینمای فرانسه و چهرههای تاثیرگذار در شکلگیری موجنوی این کشور بود که ۹۰ سال پیش در چنین روزی متولد شد.
به گزارش سینماپرس، «بلموندو» در فیلم «از نفس افتاده» در نقش یک سارق حرفه ای خودرو، قاتلی بی اخلاق و عاشق یک مهاجر آمریکایی که نقش آن را «جین سیبرگ» ستاره هالیوود بازی می کرد، با لقب «همفری بوگارت» فرانسوی شناخته شد و بسیاری نیز او را چیزی بین «بوگارت» و «جیمز دین» توصیف می کردند.
او که در سپتامبر ۲۰۲۱ در ۸۸ سالگی از دنیا رفت، با بینی بوکسوری، موهای پُرپشت و لبخند محجوبش، معمولا در نقش شخصیت های پروا و سرسخت فرانسوی بازی می کرد و در طول شش دهه فعالیت در سینما در بیش از ۸۰ فیلم از آثار هنری سینماگرانی چون «ژان لوک گدار»، «فرانسوا تروفو»، «آلن رنه»، «کلود سوته» و «ژان-پیر ملویل» بازی کرد و علاوه بر آن در تعداد زیادی فیلم اکشن نیز مقابل دوربین رفت که بدلکاری های نقشش را نیز خودش انجام می داد.
«بلموندو» در سال ۱۹۸۹ برای بازی در کمدی-درام ساخته «کلود للوش» با عنوان «سفرنامه ای از یک کودک لوس» جایزه سزار بهترین بازیگر را دریافت کرد، اما از پذیرفتن این جایزه امتناع کرد چرا که جایزه سزار توسط یک هنرمند معروف به نام «سزار بالداچینی» طراحی شده بود که هرگز کار پدر بلموندو -که یک مجسمه ساز بود- را به رسمیت نشناخته بود.
این بازیگر در سال ۲۰۰۱ دچار یک سکته شدید شد که سمت راست بدنش را فلج کرد و حتی به مدت شش ماه قادر به صحبت نبود، اما او با این وجود در دو فیلم دیگر ظاهر شد که شامل نقش اصلی فیلم «یک مرد و سگش» (۲۰۰۹) بازسازی فیلم» کلاسیک نئورئالیستی «اومبرتو دی» ساخته «ویتوریو دسیکا» بود.
این سینماگر در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۱ یک نخل طلای افتخاری دریافت کرد و در سال ۲۰۱۶ نیز شیر طلایی افتخاری جشنواره فیلم ونیز را به خانه برد و در سال ۲۰۱۷ نیز در حالی جایزه سزار افتخاری دریافت کرد که روی صحنه تعداد زیادی از ستاره های سینمای فرانسه او را همراهی کردند.
«بلموندو» در سال ۲۰۱۶ و در حالی که ۸۵ سال داشت در مصاحبه ای با مجله فیلم «پریمیر» در مورد حرفه خود گفت: «این شانس را داشتم که جزو آن دسته از بازیگرانی باشم که در انواع ژانرها بازی کردم، از فیلم های روشنفکرانه موج نو گرفته تا کمدی های خنده دار و واقعاً پشیمان نیستم».
«ژان-پل بلموندو» در ۹ آوریل ۱۹۳۳ در محله ای مرفه نشین در خارج از پاریس متولد شد. آثار پدرش را می توان در باغ تویلری در نزدیکی لوور و در نمای اپرای پاریس یافت. بلموندوی جوان دوچرخه سوار و دروازه بانی مشتاق فوتبال بود که در سال ۱۹۷۰ یکی از بنیانگذاران تیم فوتبال پاری سن ژرمن نیز بود. او همچنین در دوران نوجوانی به صورت حرفه ای بوکس کار می کرد و در ۹ مبارزه، چهار برد و یک تساوی به دست آورده بود.
در ۱۶ سالگی تصمیم گرفت بازیگر شود و سرانجام در کنسواتوار معتبر درام پاریس پذیرفته شد، جایی که با دوستان دیگر خوداز جمله «ژان روشفور»، «ژان پیر ماریل» و «برونو کرمر» آشنا شد. او در سال ۱۹۵۶ فارغ التحصیل شد اما پس از آنکه هیات داوران کنسرواتوار از اعطای نشان به وی خودداری کرد، از رسیدن به سالن نمایش کمدی-فرانسز پاریس محروم شد.
پس از ایفای نقش های کوتاه در فیلم هایی چون «گناهکاران جوان» از «مارسل کارن» (۱۹۵۸) و «یکشنبه خنده دار» (۱۹۵۸) ساخته «مارک آلگرت»، با موج نوی تازه شکل گرفته سینمای فرانسه همراه شد و در سومین «اثر کلود شابرول» که یک درام جنایی به ندرت دیده به نام «تور دونفره» (۱۹۵۹) بود، حضور داشت و همچنین در فیلم کوتاه «شارلوت و دوست پسرش» (۱۹۶۰) ساخته «ژان لوک گدار» بازی کرد.
اما با بازی در فیلم «از نفس افتاده» به کارگردانی «گدار» بود که «بلموندو» را در فرانسه و خارج از کشور به اوج شهرت رساند. «بلموندو» در کنار «جین سیبرگ» در نقش گانگستری حیله گر به نام «میشل پوکارد» بازی می کرد که از روی شخصیت «همفری بوگارت» مدل برداری شده بود، درست همانطور که «گدار» فیلم های عصر طلایی هالیوود را با ساختارشکنی به یک اثر جسورانه جدید و مدرن تبدیل می کرد.
سیگارهای پی در پی و صحبت مستقیم با دوربین، اجرای سرزنده، بامزه و فیزیکی «بلموندو» در این فیلم نه تنها یکی از برجسته ترین کارهای حرفه ای او شد بلکه فیلم «از نفس افتاده» را به یکی از تأثیرگذارترین فیلم های تاریخ بدل کرد.
او در سال ۱۹۶۰ در یک فیلم دیگر نیز بازی کرد که در سالهای بعد به اثری موفق در سینمای فرانسه تبدیل شد؛ اولین فیلم بلند «کلود سوته» با عنوان «همه خطرات را در نظر بگیرید» که در آن «بلموندو» در کنار «لینو ونتورا» ظاهر شد.
از دید عموم مردم، «بلموندو» نماینده موج جدیدی از بازیگران با ویژگی های معمول و معیوب بود. او سالها بعد گفت: «انقلاب “از نفس افتاده” این بود که بازیگر نقش اصلی و جوان آن زیبا به نظر نمی رسید». او راه برای ستاره هایی با ظاهر معمولی مانند «رابرت دنیرو»، «آل پاچینو» و «داستین هافمن» هموار کرد که در فیلم های هالیوودی دو دهه بعد نقش پررنگی ایفا کردند.
او در ادامه در بیش از ۳۰ فیلم از فیلمسازان سرشناس بازی کرد: «هفت روز … هفت شب» از «پیتر بروک» (۱۹۶۰)؛ «دو زن» ساخته «ویتوریو دسیکا» (۱۹۶۰)؛ «لئون مورین کشیش» و «کلاه» (۱۹۶۲) به کارگردانی «ژان-پیر ملیول»، «میمونی در زمستان» (۱۹۶۲) و «طمع در آفتاب» (۱۹۶۴) از «آنری ورنوی»، «مردی از ریو» (۱۹۶۴) ساخته «فیلیپ دو بروکا»، «آیا پاریس در حال سوختن است؟» (۱۹۶۵) ساخته «رنه کلمنت» و «پری دریایی می سی سی پی» (۱۹۶۹) به کارگردانی «فرانسوا تروفو».
بازی در دو فیلم به یاد ماندنی ساخته «ژان لوک گدار» شامل «زن زن است» (۱۹۶۱) و «پی یرو خله» (۱۹۶۵) نیز در کارنامه پربار «بلموندو» دیده می شود که نقش آفرینی او در «پی یرو خله» در کنار «آنا کارینا»، یکی از درخشان ترین نقش های او را در سینما رقم زد.
در دهه ۱۹۷۰، «بلموندو» بیشتر به سوی سینمای تجاری روی آورد و در تعدادی از فیلم های اکشن فرانسوی بازی کرد و در این فیلم ها بدلکاری ها را نیز خودش انجام می داد و چندین بار نیز مجروح شد. جسورانه ترین کار او در تریلر فیلم اکشن ساخته «آنری ورنوی» با نام «تماس گیرنده شب» (۱۹۷۵) بود، جایی که او از هلکوپتر معلق شد و بالای یک متروی متحرک ایستاد.
«بلموندو» در اوایل دهه ۸۰ میلادی به بزرگترین ستاره گیشه فرانسه تبدیل شد و با فیلم هایی مانند «حرفه ای» (۱۹۸۱) ساخته «ژرژ لوتنر» و «سوپر آس» از «ژرار اوری» (۱۹۸۲) میلیون ها تماشاگر فیلم را به سینماها کشاند، اما در نهایت آسیب جدی در فیلم کمدی پلیسی «دستبرد» ساخته «الکساندر آرکادی» در سال ۱۹۸۵، پایانی بر دوران سلطنت «بلموندو» به عنوان یک قهرمان اکشن بود.
او در سال های بعد به تئاتر بازگشت و در نقش اصلی نمایش «سیرنو دو برژاک» بازی کرد و در سال ۱۹۸۹ نیز در نقش اصلی دو نمایشنامه نوشته «ژرژ فیدو» به روی صحنه رفت.
همچنین پس از فیلم «سفرنامه ای از یک کودک لوس» (۱۹۸۸)، «بلموندو» این بار در اقتباسی از رمان «بینوایان» با «کلود للوش» همکاری کرد و در نقش «ژان والژان» بازی کرد. در سال ۲۰۱۸ اعلام شد که او بار دیگر با «کلود للوش» در دنباله فیلم «سفرنامه ای از یک کودک لوس» بازی خواهد کرد، اما این اتفاق هیچگاه روی نداد.