X

بایگانی فینال

دفتر سینمایی

افراد از کودکی مخاطب «کانون پرورش فکری» هستند/باید بپذیریم «کانون» از «آموزش و پرورش»جدا نیست و در درون آن قرار دارد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر این‌که آموزش و پرورش باید از درون قوی شود، گفت: طرح‌های فاخر فرهنگی باید به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سپرده شود.

به گزارش سینماپرس، رضامراد صحرایی در گردهمایی مشترک شورای معاونان وزارت آموزش‌وپرورش، مدیران استانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، رؤسای استانی دانشگاه فرهنگیان در اردوگاه شهید باهنر تهران، با اشاره به راهبرد کلان این وزارتخانه در دوره فعلی، گفت: نکته‌ اول راهبرد یکی شدن ماست. این راهبرد حاصل مطالعه‌ای عمیق برروی آموزش‌وپرورش در چهار دهه گذشته است. آموزش‌وپرورش و نظام تعلیم‌وتربیت باید از درون قوی شود.

وی با تاکید بر این‌که طرح کانون مدرسه را جدی بگیرید، افزود: این طرح باید عملیاتی شود. این طرح در راستای یکپارچگی تأثیر زیادی دارد.

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اسناد بالادستی و اهمیت آن‌ به مدیران و مسئولان آموزش پرورش و کانون پرورش فکری گفت: توصیه من به شما این است که دو سند مهم تحول بنیادین و اساسنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را با دقت مطالعه کنید؛ ‌ قابل قبول نیست که کنش‌گران و مجریان این اسناد آن‌ها را نخوانده باشند. کسی که سند تحول آموزش و پرورش را نخوانده، خود را مخاطب ولی فقیه ندانسته است؛ چگونه می‌تواند مجری این سیاست‌ها باشد؟

صحرایی افزود: بر اساس اساسنامه و مأموریت کانون، تربیت خبرنگار، هنرمند، نویسنده و کنشگر فرهنگی ایده‌ال برای آینده‌ کشور است.

وزیر آموزش‌وپرورش در ادامه تصریح کرد: افراد از کودکی مخاطب کانون هستند. اگر خط ارتباط بین مدارس و کانون ایجاد شود؛ بسیاری از کارهای ناممکن، ممکن خواهد شد. وقتی فردی از کودکی در این فضا تربیت‌شده باشد؛ در بزرگ‌سالی دچار تزلزل نمی‌شود و جایگاه انقلاب و ارزش‌های آن را درک می‌کند. هنرمندی که از کودکی با ارزش‌ها انس گرفته باشد، آثار هنری ارزشمندی خلق خواهد کرد.

وی با اشاره به جایگاه ممتاز و متمایز کانون، طرحی را در خصوص تربیت کودکان و نوجوانان پیشنهاد داد و گفت: برخی از من می‌خواهند که هنرستان فیلم‌سازی، خبرنگاری، رسانه و غیره بسازم. به نظر من اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم، بهترین جایگاه برای آن کانون است. یک مدرسه‌ای از سمت آموزش‌وپرورش در نظر گرفته شود و در اختیار کانون قرار گیرد؛ باید رشته رسانه طراحی کنیم و بعد به کانون مأموریت دهیم که این طرح را اجرا کند. چنین طرح برجسته‌ای را نباید به هر بخشی واگذار کرد و باید در داخل خودآموزش و پرورش و با استفاده از ظرفیت‌های داخلی آن، مثل کانون، انجام شود.

صحرایی ضمن یادآوری و بازگویی برخی مأموریت‌های کانون، به اهمیت قصه‌ در ذهن کودکان اشاره کرد و افزود: باید کاری کنیم که تمام بچه‌های ایران یک قصه داشته باشند. آدم‌های قصه‌دار بیشتر موفق می‌شوند. قصه داشتن و رویا داشتن موجب می‌شود که افراد کار خود را پیش ببرند و ساخته شوند.

وی در خصوص هماهنگی کانون با بخش‌های فرهنگی و پرورشی اداره‌های کل آموزش پرورش تهران و شهرستان‌ها خاطر نشان کرد: برنامه باید یکی باشد؛ یعنی برنامه واحد و مجری دو بخش است. خودتان را جدا ندانید با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشید. کار سختی نیست با هم برنامه‌ریزی و تخصصی اجرا کنیم.

وزیر آموزش و پرورش در خصوص دو پیش شرط تحول اظهار کرد: هر کاری که برای تحول می‌خواهیم انجام دهیم ۲ پیش شرط ساده دارد؛ اول خودمان باید بخواهیم و در ادامه موانعی را که بسیاری از آن‌ها را خودمان ساخته‌ایم برداریم. بسیاری از این موانع، موانع اداری و قانونی هستند. برای مثال در دوره‌ای وزیری دستوری داده است. حالا با توجه به تغییر وضعیت نیاز است که این قانون تغییر کند. خصوصا در این دولت که همگان برای زدودن موانع و ایجاد تحول پای کار هستند.

وی در پایان افزود: یگانگی و یکی شدن کانون باید دو سمت داشته باشد؛ اول باید بپذیریم کانون از آموزش و پرورش جدا نیست و در درون آن قرار دارد. دوم یکی شدن با دیگر بخش‌هاست. جدایی بخش‌های مختلف آموزش و پرورش به نفع هیچکس نیست.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گزارش ایسنا از اجرای «سهراب پورناظری» و «علی قمصری»


دو سایه در پس زمینه نورانی با فاصله‌ای اندک از یکدیگر، همنوازی را چنان آغاز کردند که گویی در دو کالبد به یگانگی رسیدند. قمصری و پورناظری بعد از سال‌ها بار دیگر در کنار یکدیگر نشستند و نواختند؛ مخاطبان خود را بارها به وجد آوردند، مورد تشویق قرار گرفتند و البته روند کلی اجرا انتقادهایی را هم به همراه داشت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «ژانر وسترن» بهترین ابزار رسانه‌ای «ایالات متحده آمریکا» برای پیگیری و ایجاد «نظم اجتماعی» جدید و مشروعیت بخشیدن به «دیسیپلین» در میان توده‌ها و طبقات مختلف اجتماعی بود.

محمدرضا مهدوی‌پور/ «دروغگویی» (Lying) در هیچ فرهنگ و تمدنی از مشروعیت برخوردار نیست و انسان «کذاب» موجودی مترود در هر جامعه‌ای است. مشروط بر آنکه «دروغگویی» را به معنی «سخن خلاف واقع با قصد فریب دیگران» تعریف کنیم و اساس تحقق «دروغگویی» را منوط به حضور سه شرط اصلی بدانیم:

۱/ جمله خطایی گفته شود.

۲/ گوینده از خطا بودن آن مطلع باشد.

۳/ گوینده قصد فریب مخاطب را داشته باشد.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


البته باید به این مهم توجه داشته باشیم که در تمامی جوامع اگر چه بیان هر «سخن اشتباهی» به معنی «دروغگویی» نیست و عدم اطلاع از «اشتباه بودن سخن» موجب رفع اتهام «دروغگویی» می‌شود؛ اما در «شریعت اسلام» معنی «دروغگویی» وسیع‌تر است و اساسا قیدی به عنوان « قصد فریب دیگران» موضوعیت ندارد و از این جهت «دروغگویی» هر سخن خلاف واقعی را در بر می‌گیرد؛ خواه این سخن به صورت «عمد» و به « قصد فریب دیگران» بیان شده باشد و یا اینکه به صورت «سهو» و بدون « قصد فریب دیگران» مطرح شود. همچنین در «جامعه اسلامی» مفهوم «کذب» متقوّم به قول و لفظ نیست و لازمه «دروغگویی» این نیست که حتما تلفظ به «دروغ» صورت پذیرد؛ بلکه اگر فردی «دروغ» را بنویسد یا با اشاره «دروغ» را بگوید، این هم «دروغگویی» است!


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


در اینجا به صورت گذرا می‌بایست اشاره نمود که شرطی کردن «دروغگویی» به وجود سه و یا دو اصل، یکی از عواملی بود که سبب شد تا «هنر کلاسیک» در غرب و شرق از رونق چشمگیری برخوردار شود و رُمان نویسی و تئاتر در کنار شعبده‌بازی و مجسمه‌سازی و … به نحوی فربه گردد که غرب و شرق را به خواستگاه برخی از این پدیده‌ها مبدل سازد و در مقابل تمرکز «هنر اسلامی» را بیش از هر چیز معطوف خوشنویسی و معماری و شبیه‌خوانی و تعزیه و قصه‌گویی و افسانه‌سرایی و … سازد؛ ادعایی که طرح جامع و مبسوط آن نیازمند مجالی مختص به خود است.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


ظهور «مدرنیته» (Modernity) و شکل گیری حاکمیت‌های نوین در غرب سبب شد تا «دروغگویی» در میان توده‌های اجتماعی به شدت کاهش یابد! پدیده‌ای که به شدت وابسته به حاکمیت «نظام لیبرالیسم» بود. زیرا این نوع از حاکمیت در بردارنده نظام ارزشی جدیدی بود که مبتنی بر آن چیزی به نام «امر قدسی» (Holy Matter) در ساحت اجتماعی موضوعیت نداشت و از این جهت گام‌های بلند «تقدّس زدایی» (Desacralization) از جوامع سبب می‌شد تا بسیاری از «ارزش‌ها» آنچنان «بی‌ارزش» تلقی گردند که دیگر نیازی برای «دروغگویی» و کتمان و یا پوشاندن آن توسط مردم و توده‌های اجتماعی وجود نداشت.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


به عبارت دیگر کاهش میزان «دروغگویی» در روابط اجتماعی حاکم بر جوامع غربی را می‌توان بیش از هر چیز معلول ظهور «نظام ارزشی لیبرالیسم» قلمداد نمود. نظامی که مبتنی بر آن، جامعه «هویت دینی» خود را زدود و به رابطه جدیدی در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نایل گردیده است! رابطه‌ای کاملا «عُرفی» که در فرایند آن، مجموع ارزش‌ها و همچنین هنجارها و ناهنجاری‌ها، پیوندهای دینی و مبانی الهی خود را نادید انگاشته و منقطع از آن در «تقدّس زدایی» و «عُرفی نمودن مظاهر اجتماعی» شتاب نموده و از این مسیر به پیگیری فرایندی با عنوان «سکولاریزاسیون» (Secularization) مبادرت ورزیدند. فرایندی که نه به معنی «ناسازگاری دینی» و «نادینی گری»، بلکه به معنی «جداسازی امور فردی و اجتماعی از دین حق» می‌باشد.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


«انسان سکولار» مبتنی بر اصل «نسبی‌گرایی» (Relativism) تمام افعال انسان‌ها را مباح انگاشته و در نتیجه تنها عقل و تجربه انسان را صاحب صلاحیت از برای تعیین حدود در زمان‌های مختلف و زیست بشری در جوامع مختلف می‌داند و عقل آدمی را تنها ملاک تشخیص امور و «تعیین خوب و بد» موضوعات قرار می‌دهد. از این جهت است که «انسان سکولار» هیچ قید و بند از پیش مقرر شده‌ای را برای زندگی بشری و حیات دنیوی خود بر نمی‌تابد که حالا بخواهد عدم پایبندی خود به آن قیود را به واسطه «دروغگویی» بپوشاند و یا وجوه بی‌قیدی و حضور نقیصه‌های فردی و رفتاری پلیدی همچون فسق و فجور و شرابخواری، اعتیاد، فساد جنسی و … را در زندگی اجتماعی خود کتمان سازد.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


این بخشی از واقعیت است که «انسان لیبرال» در جامعه غرب کمتر «دروغ» می‌گوید، چون خود را مقید به هیچ یک از ارزش‌های اخلاقی و قیود فرابشری و بخصوص ارزش‌های مندرج در «شریعت الهی» نمی‌داند و مبتنی بر مرام «سکولار» عموم هنجارها و ناهنجاری‌ها را فاقد ارزش و اعتبار می‌شمارد و …؛ اما باید توجه داشته باشیم که این همه تمام قضیه نبوده و اصل ماجرای عدم رواج «دروغگویی» در غرب به آن سبب است که در این جوامع پس از باز تعریف امور فردی و اجتماعی مبتنی بر «عُرْف» (Mores)، مجموعه‌ای از توافق‌ها یا معیارها و هنجارهای بشری و تفکیک آن در قالب «حقوق عمومی» (Public law) و «حقوق خصوصی» (Private law) موضوعیتی جدی دارد. توافقاتی که «مقررات» (Regulation) نامیده می‌شود و بر ساختارها و روابط اجتماعی آنچنان حاکم است که «نظم اجتماعی» جدیدی را با تعریف مشخص از «حقوق» (Law) و «قوانین» (Statute) کاملا بشری پدید آورده است …


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


بر این اساس عدم رواج و گستردگی پدیده «دروغگویی» در غرب به معنی «صداقت» ایشان نیست و اصلا ارتباطی با نهادینه بودن فرهنگ «راستگویی» در این جوامع ندارد! بلکه این موضوع در ارتباط مستقیم با «نظم‌دهی» و «دیسیپلین» (Discipline) است که بر ساختارهای اجتماعی و روح این جوامع حاکم است و به سبب اعمال مجازات‌های سنگین و همچنین نظارت‌های سفت و سخت بر اجرای «مقررات» پدید آمده. رشته انضباطی درهم تنیده‌ای که عملا امکان «تخلف» و «نقض مقررات» را در بسیاری از امور از برای طیف گسترده‌ای از مردم ناممکن می‌سازد و «دروغگویی» را به «امکانی غیرقابل استفاده عمومی» در این جوامع مبدل ساخته است.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


البته باید توجه داشت که بخش عمده‌ای از طی سریع و پیگیری قدرتمند این فرایند اجتماعی در غرب را می‌بایست منحصر در نقش آفرینی بی‌بدیل «رسانه‌ها» و بالاخص محصول حضور قدرتمند «صنعت سینما» در غرب قلمداد نمود. از این جهت استفاده هوشمندانه «نظام ارزشی لیبرالیسم» از ظرفیت عظیم «رسانه» بود که موجب شد تا این نظام ارزشی به راحتی و به سرعت بتواند رفتار و عملکردها، آداب اجتماعی و اشکال زندگی و حتی گفتار و بالاخص رفتار جنسی انسان غربی را دگرگون سازد و با حذف «شریعت» به تدریج «آستانه شرم» و «آستانه انزجار» در این جوامع را همسو با مرام «سکولار» آنچنان بالا ببرد که انسان غربی دیگر نیازی به «دروغگویی» نداشته باشد و با صراحت هر فعل و رفتار «خلاف شرع» و «خلاف فطرتی» را انجام داده و نسبت به اظهار و اعلان رسمی آن در فضای عمومی «شرم» (Shame) نکرده و در مقابل، جامعه نیز نسبت به ارتکاب چنین رفتاری «انزجار» (Disgust) پیدا ننمایند.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


در این میان نقش ویژه «رسانه‌ها» و بالاخص «صنعت-هنر-رسانه- سینما» در «نظم‌دهی» و مهیا ساختن زمینه‌های روانی لازم برای ایجاد «نظم اجتماعی» جدید آنچنان بی‌بدیل بود که «حاکمیت لیبرالیسم» به سرعت و باکمترین مواجهه‌ای توانست «فرایند متمدن‌سازی» (The Civilizing Process) را در اجتماع پیرامونی خود طی نموده و زمینه‌های ذهنی برای پذیرش و اعمال «مقررات» در جوامع فراهم سازد و «دیسیپلین» را در لایه‌ها و سطوح مختلف از زندگی اجتماعی این جوامع تسری بخشد.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


مشخصا توجه به همین کارکرد «رسانه» بود که موجب پیدایش «ژانر» و گونه «وسترن» (Western) و تبدیل آن به اصیل ترین «فُرم هنری» (Art form) زاده شده در آخرین «اتوپیا» (Utopia) و «آرمان‌شهر غرب» یعنی «ایالات متحده آمریکا» گردید. فُرمی که حضور آن همچنان در ساختار «ادبیات» ، «نقاشی» و سایر هنرها و بالاخص «هنرهای تجسمی» چشمگیر و پرتعداد می‌باشد و «صنعت فیلمسازی» را آنچنان مرهون و وامدار خود ساخته که با وجود تغییرات نسلی، می‌توان حضور تنیده شده «ژانر وسترن» (Western Genre) را در تار و پود «سینمای آمریکا» (Cinema of the United States) و «هالیوود» (Hollywood) مشاهده نمود. حضوری الهام بخش که امروزه حتی در بخش زیادی از فیلم‌های «اکشن» (Action Genre)، «تریلر» (Thriller Genre)، «عاشقانه» (Romance Genre)، «کمدی» (Comedy Genre)، «ترسناک» (Horror Genre) و… از قابلیت مرور و ارزیابی برخوردار است.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


«ژانر وسترن» بهترین ابزار رسانه‌ای «ایالات متحده آمریکا» برای پیگیری و ایجاد «نظم اجتماعی» جدید و مشروعیت بخشیدن به «دیسیپلین» در میان توده‌ها و طبقات مختلف اجتماعی بود. «فُرم سینمایی» قدرتمند و با جنبه‌های رسانه‌ای مختلفی که به خوبی توانست انسان‌های مهاجرت نموده از فرهنگ‌ها و تمدن‌های گوناگون را به مجموعه‌ای از «مقررات بشری» معتقد سازد و محتوای کاملا مقدس با عنوان «قانون اساسی» (Constitution of the United States) را پدید آورد. محتوایی آنچنان مقدس‌سازی شده، که از سال ۱۷۸۹ میلادی همچنان به قوت خود باقی است و بیش از ۲۳۵ سال است که تخطی از آن گناهی نابخشودی و «جُرم» (Crime) تلقی شده و با تعیین مجازات‌های ویژه همراه بوده است.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


«ژانر وسترن» یک ظرفیت بزرگ رسانه‌ای را در اختیار «نظام لیبرالیسم» قرار داد و حاکمیت «ایالات متحده آمریکا» توانست با بهره‌گیری هوشمندانه از «سینمای آمریکا» به نوعی پروسه «ملت سازی» یا «نِیشِن بیلدینگ» (Nation-building) در این منطقه جغرافیایی را پیش برد و «دینی مُدرن» تعریف کند که در آن «قانون اساسی» منبع مقدس تلقی می‌شود. «دینی مُدرن» که با عُرفی سازی عقاید و اخلاق، اقدام به ترسیم قوانین و مقرراتی جدید برای اداره امور فردی و اجتماعی انسان‌ها نموده و تامین سعادت دنیا و «توسعه بَشری» (Human Development) را نهایت وظیفه و غایت رسالت خود فرض می‌نماید.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی


از این جهت است که روایت داستانی در عموم تولیدات «ژانر وسترن» بر ترسیم جامعه‌ای حاشیه‌ای در محدوده جغرافیایی آمریکا متمرکز است و در اکثر این تولیدات، صورت کریه و پلید جامعه‌ای تصویرسازی می‌شود که «نظم» و «قانون» در آن مراعات نمی‌گردد. تصویرسازی ویژه‌ای که سببب می‌شود تا مخاطب سینمایی این آثار به یک درک مشترک برسند و باور کنند که عدم پایبندی به «مقررات» و پاسداری از «دیسیپلین» موجب ایجاد یک ناامنی گسترده اجتماعی می‌شود و خشونتی وحشتناک را بر پیکره جوامع حاکم می‌سازد. خشونتی لجام گسیخته که از آن به عنوان اصلی‌ترین محصول کم‌رنگ شدن «مقررات» و «دیسیپلین» در میان توده‌های اجتماعی تصویرسازی می‌گردد. تصویرسازی ویژه‌ای که با وجود آنکه بخش محدودی از فضای روایی و سکانس‌های این آثار را در بر می‌گرفت؛ اما هژمونی و سیطره آن در طول اثر بر روح و روان مخاطب غلبه داشت و ایشان را با ذهنیت امکان وقوع آن در هر لحظه به باوری همیشگی و اعتقادی مورد پیگیری در زندگی روزانه خود می‌رساند.


فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی

ادامه دارد …


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پیکر نصرالله ناصح‌پور تشییع شد


مراسم تشییع پیکر نصرالله ناصح‌پور خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی چهارشنبه ۳۱ خردادماه از مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پایان مهلت ثبت‌نام در شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی


همزمان با پایان مهلت ثبت‌نام بخش منطقه‌ای شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، پوستر این رویداد موسیقایی منتشر شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کارگردان «یدو» روایت‌گر زندگی یکی از مهمترین و برجسته‌ترین سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دفاع مقدس می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مهدی جعفری کارگردانی سریالی با محوریت شهید علی هاشمی را برعهده گرفت و بدین ترتیب پیش‌تولید سومین محصول اقتباسی مرکز سریال سوره آغاز شد.

به گزارش سینماپرس، در آستانه سالروز شهادت علی هاشمی در ۴ تیرماه ١٣۶٧ و همزمان با پخش سریال «سوران» به کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه‌کنندگی مجتبی فرآورده، سومین محصول اقتباسی مرکز سریال سوره با محوریت قرارگاه فوق سری نصرت در دفاع مقدس وارد مرحله پیش‌تولید شد.

این سریال با اقتباس از چند کتاب، نگاهی به زندگی و فعالیت‌های شهید علی هاشمی به عنوان فرمانده قرارگاه فوق سری نصرت دارد و به اتفاقات این قرارگاه می‌پردازد.

مهدی جعفری کارگردانی این سریال را برعهده خواهد داشت و سایر عوامل پروژه بزودی اعلام خواهند شد. جعفری پیش از این کارگردانی فیلم‌های سینمایی «یدو»، «٢٣ نفر» و… را برعهده داشته است.

«قرارگاه سری نصرت» پس از ٣ سال طراحی، تحقیق و پژوهش به عنوان دومین اثر از سه‌گانه جغرافیای مظلوم با محوریت رشادت‌های مرزنشینان ایران در طول تاریخ به تألیف مرکز سریال سوره و نویسندگی مهدی سجاده‌چی، برای پخش از رسانه ملی تهیه و آماده می‌شود.

مرکز سریال سوره وابسته به سازمان سینمایی سوره حوزه هنری پیش از این دو اثر «سوران» و «کاتب اعظم» را به ترتیب با اقتباس از کتاب‌های «عصرهای کریسکان» و «اعترافات کاتب کشته شده» تولید کرده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نمی‌گذاریم زحمات هنرمندان فراموش شود


رییس انجمن طراحان صحنه و لباس خانه تئاتر گفت: وقتی هنرمندی مدتی فعالیت نکند، از یادها می‌رود ولی ما تلاش می‌کنیم با برگزاری مراسم‌های تجلیل از هنرمندان پیشکسوت، مانع این فراموشی‌ها بشویم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نامور: کسی که برای تغذیه روحی آمده چرا باید مالیات دهد؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: داود نامور دبیر هیات مدیره صنف تماشاخانه‌های خصوصی ایران با انتقاد از اینکه فعالیت‌های فرهنگی شامل مالیات شده‌اند، عنوان کرد: مردم نباید برای تغذیه روحی خود مالیات بپردازند! این اظهار نظر به آن جهت می‌تواند جالب و البته خنده‌دار باشد که در روزهای آینده، صنوف مختلف مواد غذایی هم می‌توانند در کشور مدعی تولید غذای جسم شده و درخواست معافیت از پرداخت مالیات را مطرح نمایند!

به گزارش سینماپرس، داوود نامور دبیر هیأت مدیره صنف تماشاخانه‌های خصوصی ایران و مدیر عمارت نوفل‌لوشاتو در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تأثیر کرونا بر روند زندگی و فعالیت‌های گوناگون بیان کرد: شیوع کرونا در سال ۹۸ موجب شد فضاهای فرهنگی و به خصوص تماشاخانه‌های خصوصی تعطیل شود که این اتفاق موجب شد بسیاری از همکاران تئاتری ما ورشکست و خانه‌نشین شوند و بسیاری نیز تغییر شغل دادند تا بتوانند امرار معاش کنند. بعد از کرونا هم برای فعالیت‌های فرهنگی مالیات تصویب کردند. کمیسیون فرهنگی مجلس فضای کاری ما در روزهای سخت کرونا را شغل حساب نکرد و برایش مزایایی در نظر نگرفت اما امروز برای ما مالیات تعیین می‌شود.

وی افزود: در بیزینس‌های فعال در کشور گردش مالی بالایی وجود دارد و گاه از مالیات هم فرار می‌کنند اما در بخش فرهنگی، ما در حال خدمت‌رسانی به دولت و مردم هستیم. امروز ما به جای دولت، با سرمایه‌گذاری شخصی به مخاطبان، خدمات فرهنگی ارائه می‌کنیم. در عین حال کارآفرینی داریم و به سهم خود به فرهنگ کشور کمک می‌کنیم اما باز مشمول مالیات می‌شویم.

مدیر عمارت نوفل‌لوشاتو با اشاره به معافیت مالیاتی فعالیت‌های فرهنگی در دیگر نقاط دنیا، عنوان کرد: مالیات ما همین تأسیس یک مجموعه فرهنگی است که ۱۵ نفر را مشغول به کار کرده و به فرهنگ و هنرهای دراماتیک کمک می‌کند؛ این اتفاق توسط همه فعالان عرصه تماشاخانه‌های خصوصی انجام شده است. در هیچ جای دنیا فعالیت فرهنگی مالیات ندارد، مگر اینکه اتفاق صنعتی را هم شامل شود.

نامور ادامه داد: تئاتر یک محصول فرهنگی است و به قول فرهاد ناظرزاده کرمانی در کشوری که فرهنگ رشد کند، اقتصاد هم توسعه می‌یابد. چرا باید ۹ درصد مالیات از کسانی بگیریم که برای تماشای تئاتر آمده‌اند؟ مگر می‌شود برای کار فرهنگی مالیات داد؟ سوال من از مسئولان فرهنگی این است که آیا واقعاً می‌خواهند نمایش به حیات خود ادامه دهد؟ آیا نیاز به هنر داریم؟ اگر می‌خواهیم، باید به این بخش توجه ویژه داشته باشیم. از فعالیت‌های فرهنگی نه تنها نباید مالیات بگیریم بلکه باید سوبسید هم به فعالان هنری بدهیم اتفاقی که در همه دنیا رخ می‌دهد.

دبیر هیأت مدیره صنف تماشاخانه‌های خصوصی ایران گفت: نگاه حمایتی به بخش خصوصی کجا رفته است؟ از کمیسیون فرهنگی مجلس و وزارت ارشاد انتقاد دارم که از هنر نمایش حمایت نکردند. ما در بدترین شرایط کار کردیم و نگذاشتیم برای این عرصه اتفاقی بیفتد. همه سالن‌دارها و فعالان عرصه نمایش به اخذ مالیات انتقاد دارند.

این فعال فرهنگی یادآور شد: از کمیسیون فرهنگی مجلس می‌خواهم فکری به حال این اتفاق بکنند. گرفتن ۹ درصد مالیات از مردم برای دیدن یک تئاتر شوخی تلخی است. گاهی یک نفر به رستوران می‌رود و مالیات می‌دهد اما کسی که برای تغذیه روحی آمده چرا باید مالیات دهد؟ باید به سمت و سویی برویم که همه مردم بیایند و با هزینه کمتر نمایش ببینند اما حمایتی انجام نمی‌شود.

نامور در پایان صحبت‌هایش اظهار کرد: امیدوارم این اتفاق از سوی نهادهای ذی‌ربط پیگیری شود. از اداره کل هنرهای نمایشی انتقاد دارم؛ معافیت مالیاتی برای فعالیت فرهنگی باید دوباره اعمال شود تا بدون استرس به کار خودمان ادامه دهیم. آقای کاظم نظری به عنوان مدیرکل هنرهای نمایشی همواره بر حمایت از تئاتر تاکید دارد و امیدوارم به این مسئله نیز ورود کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گرایش به سازهای غربی در موسیقی ایرانی!


موسیقی ایرانی، به‌عنوان هنری ریشه‌دار و اصیل شناخته می‌شود و اصفهان نیز یکی از قطب‌های موسیقی فاخر ملی است؛ اما با این وجود، گرایش و علاقه‌مندیِ بیشتر نسبت به سازهای غربی در مقایسه با سازهای ایرانی نشان می‌دهد که باید برای بازگشتِ این تغییر گرایش و ذائقه اقدام جدی صورت گیرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از «تبر» با حضور «فرهاد اصلانی» رونمایی شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «تبر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی گنجی و مجید حقیقت و تهیه‌کنندگی محمد کارت آماده نمایش شد.

به گزارش سینماپرس، فیلم کوتاه «تبر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی گنجی و مجید حقیقت و بازی هنرمندانی چون فرهاد اصلانی آماده نمایش شد.

به تازگی مراحل فنی این فیلم کوتاه داستانی به اتمام رسیده و برای شرکت در فستیوال‌های مختلف آخرین مراحل فنی خود را پشت سر گذشته است.

«تبر» مضمونی اجتماعی دارد و علاوه بر فرهاد اصلانی بازیگرانی چون امیر مقیمی، محمود موسوی، توحید یارمحمدی، علی ولیانی، مبین رستگار، ثمینه خاهانی، پریا مددی، ملیکا حکمی، امین عظیم‌زاده، محمد خوش‌حساب، مسعود پورنگ، سامان کتابی در آن به ایفای نقش کرده‌اند.

مهدی گنجی و مجید حقیقت پیش تر به عنوان دستیار کارگردان در پروژه‌هایی چون فیلم سینمایی شنای‌پروانه و سریال یاغی و غیره فعالیت داشته‌اند.

مهدی گنجی و مجید حقیقت – نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «تبر»

از دیگر عوامل این فیلم می‌توان به مدیر فیلمبرداری: سامان لطفیان/ مدیر تولید: میلاد مولازاده/ طراح صحنه: حجت اشتری/ طراح لباس: لیلا نقدپری/ مدیرصدابرداری: سعید زند/ طراحی و ترکیب صدا: حسین ابراهیمی/ تدوین: مهدی عوض‌زاده/ طراح گریم: مسعود باقری/ موسیقی: مجتبی سحرخیز/ مدیر برنامه‌ریزی و دستیاراول کارگردان: ایمان توکلی/ منشی صحنه: ماریا میرنژاد/ عکاس: مجید طالبی/طراح جلوه‌های ویژه میدانی: آرش اقابیگ/ طراح جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: امین پهلوانزاده/ کالریست: علی شعبانی/ مدیر تدارکات: سید رسول حاتمی/ دستیار اول فیلمبردار: رضا الله بخش/ تصویربردار هوایی: وحید کاظمی/ دستیار اول صحنه: حامد ظریفی/ دستیار کارگردان: توفیق حیدری/ دستیار صدابردار: حسن صباغ/ دستیار اول گریم: بهناز سالاریکتا/ هماهنگی تولید: حسین فتاحی/دستیار اول لباس: سعیده اصغری/دستیار تدوین: مهسا علی‌پور/ دستیار جلوه‌های ویژه میدانی: رضا شفیعی/ فیلم‌پشت‌صحنه: نرگس استاد/ طراح لوگو:کیوان فیضی و … اشاره کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع