X

بایگانی تیر 7, 1402

دفتر سینمایی

«سوران» تلاشی دلسوزانه و بدون جهت‌گیری برای به تصویر کشیدن اتفاقاتی است که احزاب مختلف در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر سر مردم مظلوم کردستان آوردند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در آخرین روزهای تصویربرداری سریال «سوران»، حجت‌الاسلام محمد قمی در بازدید از پشت صحنه این مجموعه ابراز امیدواری کرد که این اثر، بخش کوچکی از اقدامات مردم شریف کُرد را به تصویر بکشد.

به گزارش سینماپرس، در آخرین روزهای تصویربرداری سریال ۱۸ قسمتی «سوران» تازه‌ترین محصول مرکز سریال سوره، به کارگردانی سروش محمدزاده، نویسندگی عباس ریاحی و تهیه‌کنندگی مجتبی فرآورده، حجت‌الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی از پشت صحنه این مجموعه تلویزیونی بازدید کرد.

در این بازدید که با تصویربرداری صحنه‌های کوهستانی در اطراف تهران و حضور مهدی نصرتی به عنوان بازیگر نقش اصلی سریال در جلوی دوربین همراه بود، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی از تلاش عوامل سازنده برای تولید این مجموعه تشکر و قدردانی کرد.

حجت الاسلام محمد قمی در دیدار با سازندگان این مجموعه نمایشی عنوان کرد: برای اولین بار، ما توفیق این را پیدا کردیم تا از یکی از آثار ارزشمند کیانوش گلزارراغب با نام «عصرهای کریسکان» برای ساخت سریال بهره ببریم. همین مساله باعث می‌شود تا حساسیت بیشتری روی پروژه داشته باشیم و امیدواریم از اتفاقی که قرار است رقم بزنیم، سربلند بیرون بیاییم.

وی ادامه داد: سریال «سوران» که راوی زندگی امیر سعیدزاده ملقب به سعید سردشتی از قهرمانان کُرد است، دومین مجموعه تلویزیونی در رسانه ملی محسوب می‌شود که قصه‌ای از دیار کردستان را روایت می‌کند. از سوی دیگر می‌توان آن را اولین سریالی در نظر گرفت که یک روایت تاریخی از آنچه را که بر مردم کردستان در اوایل انقلاب گذشته است، به تصویر کشیده است.

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی تاکید کرد: «سوران» همچنین به عنوان اولین اثر اقتباسی مرکز سریال سوره تلاشی دلسوزانه و بدون جهت‌گیری برای به تصویر کشیدن اتفاقاتی است که احزاب مختلف مانند کومله، دموکرات و… در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بر سر مردم مظلوم کردستان آوردند و همچنان نیز شاهد تجزیه‌طلبی گروه‌های مخالف و ضد انقلاب در این منطقه هستیم.

قمی در پایان یادآور شد: اگرچه سریال «سوران» حق این مردم بزرگوار را با تمام اقداماتی که با مجاهدت انجام دادند، باز هم ادا نمی‌کند، اما امیدواریم که بخشی کوچکی از اقدامات مردم شریف کُرد را که همچنان جلوی دشمنان می‌ایستند، به تصویر کشیده باشیم.

مرکز سریال سازمان سینمایی سوره در ادامه مسیر ساخت سریال‌های اقتباسی و به عنوان سومین اثر، قرارست به زودی سریال «قرارگاه سری نصرت» را به کارگردانی مهدی جعفری که اقتباسی از چند کتاب است، جلوی دوربین ببرد. این اثر نگاهی به زندگی و فعالیت‌های شهید علی هاشمی به عنوان فرمانده قرارگاه فوق سری نصرت دارد و به اتفاقات این قرارگاه می‌پردازد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سریال جنایی «ناگهانی» با ۳۵ گوینده دوبله شد


سریال «ناگهانی» با گویندگی ۳۵ نفر از گویندگان گفتار فیلم در واحد دوبلاژ اداره کل تامین و رسانه بین الملل دوبله شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اگر قرار است فیلمی به این راحتی فراموش شود نمی‌توان آن را اثر تأثیرگذاری دانست – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: حمید بهمنی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «نبرد غیرممکن» ضمن اشاره به چند ماه پیگیری برای تولید این فیلم دفاع‌مقدسی گفت: اگر قصد ساخت یک فیلم مبتذل را داشت، تاکنون فیلمش اکران هم شده بود!

به گزارش سینماپرس، حمید بهمنی کارگردان سینما که سال گذشته در مقام نویسنده و کارگردان برای فیلم سینمایی «نبرد غیرممکن» به تهیه‌کنندگی امیر سماواتی پروانه ساخت از سازمان سینمایی دریافت کرده بود، در گفتگو با مهر درباره سرانجام تولید این پروژه گفت: پیگیر ساخت این فیلم هستیم و در حال حاضر مشغول پیگیری کارهای مرتبط با پیش از تولید فیلم هستیم. این فیلم نیاز به جلسات و مذاکراتی با برخی نهادها دارد تا بتوانیم بودجه لازم را برای آن تأمین کنیم که این فرآیند تا حدود زمان می‌برد. ان‌شالله بعد از عبور از این مراحل، تا یکی دو ماه دیگر کار تولید فیلم را آغاز می‌کنیم.

وی درباره طولانی شدن فرآیند آماده‌سازی مقدمات تولید این فیلم از سال گذشته تا کنون هم گفت: واقعیت این است که شرایط تولید در سینمای جنگ همواره همین‌طور بوده است و هر کس وارد این میدان می‌شود، واقعاً شرایط سختی را پیش رو دارد. به‌شخصه اگر زمانی که صرف این پروژه کرده‌ام را صرف یک فیلم مبتذل و دم‌دستی می‌کردم، احتمالاً تا امروز اکران هم شده بود و اگر به اندازه «فسیل» فروش نکرده بود، کمتر هم نفروخته بود!

بهمنی افزود: واقعاً اگر بخواهیم به سمت ساخت این جنس فیلم‌ها برویم، کارمان خیلی ساده‌تر بود. البته اینکه فیلمی امروز نزدیک به ۲۰۰ میلیارد تومان در گیشه فروش داشته واقعاً اتفاق خوبی برای سینمای ما است اما باید این مسئله را هم مدنظر قرار دهیم که این فیلم چه تأثیری قرار است روی سینمای ما داشته باشد. قبل از فیلم «فسیل» هم چندین فیلم پرفروش دیگر هم در سینمای ایران ساخته شده است اما با آمدن همین فیلم، همه آن‌ها فراموش شدند. اگر قرار است فیلمی به این راحتی فراموش شود، نمی‌توان آن را اثر تأثیرگذاری دانست. کمااینکه «آژانس شیشه‌ای» فارغ از فروشی که در گیشه داشت، واقعاً روی سینمای ما تأثیر گذاشت.

وی ادامه داد: واقعیت این است که نباید به‌گونه‌ای رفتار کنیم که گویی در فیلمسازی هدف هر وسیله‌ای را توجیه می‌کند. سینمای خوب، سینمایی است که بتواند بر ذهن مخاطب تأثیر بگذارد، نه اینکه به محض خروج از سالن فیلم فراموش شود تا نوبت بعد که فیلم دیگری جایش را می‌گیرد. فیلم نباید مثل کف روی آب باشد!

کارگردان «نبرد غیرممکن» درباره سوژه این فیلم هم توضیح داد: سوژه این فیلم سوژه تازه‌ای درباره دفاع مقدس است که در قالب پژوهش‌هایی که داشتیم به آن رسیدیم. موضوع این فیلم درباره خلبانان نیروی هوایی است و داستان آن در اواخر جنگ روایت می‌شود. قصه فیلم بسیار پرکشش و جذاب است و امیدواریم بعد از ساخت مخاطبان بتوانند این داستان را روی پرده سینما تماشا کنند.

بهمنی با تأکید بر اینکه تولید این فیلم نیاز به بودجه سنگینی دارد، گفت: در حال مذاکره برای تأمین این بودجه هستیم و شکر خدا مذاکرات در حال به نتیجه رسیدن است. درباره ترکیب بازیگران هم فکرهایی کرده‌ایم که ان‌شالله بعد از حل شدن مسائل مربوط به بودجه، تلاش می‌کنیم که مذاکره با بازیگران را هم نهایی کنیم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

لُرها در تهران غوغا کردند/ همخوانی «دایه دایه» به یاد رضا سقایی


تالار وحدت شامگاه سه‌شنبه مملو از جمعیت لرستانی‌هایی بود که به این سالن رنگ و بویی دیگر بخشیده بودند ‌و بسیاری از آنها با لباس‌های محلی خود حال و هوا و فرهنگ این خطه را به قلب تهران آورده بودند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اجرای جاودانه‌های موسیقی ایران در تالار وحدت


کنسرت جاودانه‌های موسیقی ایران با صدای محمدجواد یزدچی به همراهی ارکستر نیایش به سرپرستی علیرضا امینی، ۱۱ تیرماه در تالار وحدت روی صحنه می‌رود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«عباس محبی» تسلط خوبی بر ادبیات نمایشنامه‌نویسی ایران و جهان دارد و فن‌های بازیگری را بلد است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بیوک میرزایی با اشاره به اهمیت ساخت مستند از پیش‌کسوتان رادیو گفت: هنرمندان خلاق نسل‌های پیشین به مردم معرفی نشدند؛ چون مستندی از ایشان ساخته نشد.

به گزارش سینماپرس، مراسم رونمایی از مستند «گام‌های پرواز» همراه با پاسداشت عباس محبی پیش‌کسوت رادیو و تلویزیون شامگاه گذشته (۶ تیر) با حضور بیوک میرزایی، رامین پورایمان، منوچهر آذری، امیر پارسی، زهره کدخدازاده، سکینه ارجمندی از هنرمندان رادیو، فرانک رفیعی طاری دوبلور، قدوسیان تهیه‌کننده صبح جمعه با شما، بهروز خوش‌فطرت بازیگر، مجتبی تیموری نوازنده صبح جمعه و علاقه‌مندان به هنر در فرهنگسرای ابن‌سینا برگزار شد.

این مستند به تهیه‌کنندگی و کارگردانی «ابوالفضل توکلی» در ۵۸ دقیقه به جنبه‌های مختلفی از زندگی کاری عباس محبی می‌پردازد.

در این مراسم عباس محبی بازیگر سینما و تلویزیون و از هنرمندان رادیو ایران با قدردانی از ابوالفضل توکلی کارگردان این مستند گفت: آقای توکلی خاطرات بسیار خوبی در حین تصویربرداری این کار برایم رقم زد و فکر می‌کنم مستند در مستند شد. پشت‌صحنه‌های این فیلم هم برای من جذاب بود و هم تجربه‌های خوب و جدیدی آموختم.

وی افزود: بنده افتخار شاگردی آقای بیوک میرزایی را دارم و به نظرم بهتر است این بزرگان درباره فیلم صحبت کنند.

بیوک میرزایی دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: به آقای توکلی تبریک می‌گویم؛ کاری که او انجام می‌دهد بسیار ارزشمند است و به نظرم اثرات آن بعدها خودش را نشان می‌دهد.

وی افزود: فراموش نکنید که در نسل‌های پیش از ما نیز هنرمندان خلاق بسیار زیادی داشته‌ایم که از آن جمله می‌توان به نوذری‌ها، قنبری‌ها، احمدی‌ها و … اشاره کرد. متاسفانه چنین فیلم‌هایی از آنان ساخته نشد تا نسل جوان آنها را بیشتر بشناسد، اما کاری که آقای توکلی انجام می‌دهد به جوانان کمک می‌کند تا هنرمندان خود را بهتر بشناسند. ساخت این مستندها ازاین‌جهت در خور تقدیر و تشکر است. به نظرم کاری که آقای توکلی انجام می‌دهد بسیار پر زحمت است و شاید آن بهایی که شایسته آن است را نمی‌دهند.

این هنرمند پیش‌کسوت گفت: عباس محبی را از پیش از انقلاب می‌شناختم. با اینکه شغل اصلی او نیروی هوایی بود؛ اما ذاتاً هنرمند است و خوشحالم که به این جایگاه بالا رسیده است. باید بدانیم که عباس محبی چه پیشینه‌ای دارد و چه تلاش‌هایی در رادیو تلویزیون و سینما کرده است. امیدوارم مستند «گام‌های پرواز» این موارد را به تصویر کشیده باشد تا او را کشف کنیم.

میرزایی در پایان گفت: خوشحالم که مستند آقای توکلی به ایشان بها داد و سراغ زندگی‌اش رفته است. نزدیک به نیم‌قرن است که ایشان در عرصه رسانه فعالیت دارد و باید زودتر از اینها به او پرداخته می‌شد.

ابوالفضل توکلی کارگردان مستند گام‌های پرواز نیز در بخش پایانی این جلسه گفت: مستندهایی که درباره پیش‌کسوتان عرصه رادیو می‌سازم برایم بسیار لذت‌بخش است، چرا که در بین اهالی رادیو و همکاران آن صمیمیت بسیار خوبی برقرار است و همین مرا برای ادامه ساخت مستند تشویق می‌کند.

وی با نقل یک خاطره صحبت‌های خود را ادامه داد و گفت: خاطرم هست برای مستندی که از آقای بیوک میرزایی می‌ساختم به رادیو ارگ و استودیو هشت رفتیم. آن زمان بیماری کرونا بود؛ اما استاد پورایمان که ماسک زده بودند، به‌خاطر آقای میرزایی، زمان گذاشتند و مقابل دوربین صحبت کردند. این کار لطف و صمیمیت اهالی رادیو را نشان می‌دهد. برای ساخت مستند آقای محبی هم موضوع تکرار شد و دوستان برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» بسیار مهربانانه برخورد کردند.

او با اشاره به ساخت مستند گام‌های پرواز گفت: این مستند اشاره به هنرمندانی دارد که در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ آیتم‌های طنز اجرا می‌کرد، ایشان در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی با شکل و زبانی ساده وارد خانه‌های مردم می‌شدند و نگاه‌ها را جذب خودشان می‌کردند، آنها طنازانه گرانی را نقد می‌کردند، در عین حال آقای محبی و همکاران ایشان خودشان آدم‌های ساده‌ای نبودند مطالعه می‌کردند و به موضوعات اشراف کامل داشتند.

توکلی گفت: آقای محبی دانش بسیار زیادی در حوزه اجرای ادبیات و تئاتر دارد. در زمان ساخت فیلم متوجه شدم که ایشان ادبیات کلاسیک ایران و به‌ویژه شاعران کهن ایران‌زمین را به‌خوبی می‌شناسد. او تسلط خوبی بر ادبیات نمایشنامه‌نویسی ایران و جهان دارد و فن‌های بازیگری را بلد است. این موضوع نشان می‌دهد که او و همکاران با دانشی که داشتند توانستند به آن طنز خوب برسند.

در پایان این نشست با اهدای تندیس شبکه مستند از بیش از نیم‌قرن فعالیت هنری عباس محبی بازیگر سینما و تلویزیون و از هنرمندان رادیو ایران قدردانی شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از موسیقی «قم» چه می‌دانید؟


دومین نشست پژوهشی شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران با حضور محمدعلی مرآتی (دبیر جشنواره) و سعید کاظم زاده (پژوهشگر حوزه موسیقی‌شناسی قومی) برگزار شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «ژانر» و گونه «وسترن» (Western) یک «فُرم هنری» ظهور یافته در پس تاسیس و شکل گیری «ایالات متحده آمریکا» است که توانست در «پیش‌برد اهداف رسانه‌ای» این کشور نقشی بی‌بدیل ایفا نماید.

محمدرضا مهدوی‌پور/ «ژانر» و گونه «وسترن» (Western) یک «فُرم هنری» ظهور یافته در پس تاسیس و شکل گیری «ایالات متحده آمریکا» است که توانست در «پیش‌برد اهداف رسانه‌ای» این کشور نقشی بی‌بدیل ایفا نماید. نقشی که مشخصا با استفاده حداکثری از ابعاد صنعتی و پتانسیل‌های گسترده هنری ظهور یافته در «هنر هفتم» از گستردگی عمل ویژه‌ای برخوردار شد و موفق شد تا الگوی «شهروندی» و «قانون‌مداری» نوینی را مبتنی بر «تفکر لیبرالیسم» ایجاد نماید و توده‌های اجتماعی را به آن الگو رهنمون شود.


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


البته «تفکر لیبرالیسم» در تنظیم الگوی جدید «شهروندی» با چالش اصلی مواجه بود. زیرا پذیرش «قوانین» و تن دادن به هرگونه «مقرراتی» در حکم پذیرش «محدودیت» تلقی می‌شد و این همان چیزی بود که «تفکر لیبرال» (Liberty) در تعارض با آن اعلام موجودیت کرد. تفکری که اساس و بن‌مایه آن را آزادی‌های فردی و رهایی انسان از هر گونه قیود و محدودیتی شامل می‌شد و بر این بستر بود که این تفکر اقدام به تعریف شاخصه‌ای با عنوان «سبک زندگی اباحه گرایانه» و در قالب «سکولاریسم» (Secularism) مبادرت می‌ورزید. سبک زندگی ویژه‌ای که «بی‌دینی» و یا «بادینی» را اگر چه مشمول آزادی‌های فردی می‌دانست؛ اما ظهور و بروز آن در «روابط اجتماعی» را مغایر با «آزادی» معرفی نموده و در تعارض با اعمال محدودیت‌های ایجاد شده توسط «قوانین دینی» و «مقررات شرعی» برآمد و داعیه‌دار آن گردید که به فرد فرد انسان‌ها آزادی داده شود تا خواست‌ها و هدف‌های خود را مبتنی بر عقل و تجربه و بر بستر انگاره‌های «خِرَدگرایانه» خود دنبال سازد و مبتنی آن این «انسان لیبرال» است که تصمیم می‌گیرد تا با ایمان به خدا و یا عدم ایمان به وجود خالق، رنگ و معنی‌ای جدید به زندگی فردی و شخصی خود ببخشد!


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


به عبارت دیگر «نظام لیبرالیسم» همچون هر نظام و ساختار دیگری در مسیر تحقق «حکومت» و بسط یک «حاکمیت اجتماعی» ناگزیر و ناچار در وضع یک سری «قوانین» و تالیف «مقررات» می‌بود. اتفاقی که از یک سو عدم تحقق آن موجب می‌شد تا ساختار و نظام شکل گرفته بر پایه «لیبرالیسم» در وضعیت «آنارشیسم» (Anarchism) قرار گیرد. و از سوی دیگر تحقق آن نیز «تناقش» (Contradiction) و «پارادوکس» (Paradox) در منطق «لیبرالیسم» را آشکار می‌نمود. زیرا «نظام لیبرالیسم» مبتنی بر شعار «خِرَدگرایی افراطی» (Rationalism) و با محور قرار دادن بَشر و با تمرکز بر «فردگرایی» (Individualism) و «اصالت بخشیدن به انسان» (Humanism) به عنوان تصمیم گیرنده مطلق در معنی بخشیدن به شیوه‌ای متفاوت از زندگی تاکید می‌ورزید. شیوه‌ای که مبتنی بر آن تنها این انسان‌ها هستند که از توانایی ساختن جهان خود برخوردار می‌باشند و در نتیجه پیگیری «قوانین دینی» و «مقررات شرعی» در امور حاکمیتی و تنظیم روابط اجتماعی امری مرود است؛ زیرا موجب ایجاد معذوریت برای انسان و محدودیت در ساخت جهان مدنظرشان خواهد شد! تفکری که با چنین منطقی بر آزادی مطلق انسان‌ها تاکید می‌ورزید و بر بستر این شعار توانسته بود جوامع را به غلبه خود درآورد و حالا همین تفکر برای تحقق «حکومت» و شکل دادن به یک ساختار «حاکمیتی» ناگزیر به وضع یک سری «قوانین» و «مقررات» است که موجب ایجاد محدودیت در روابط اجتماعی انسان‌ها می‌شود!


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


در این شرایط بود که «نظام لیبرالیسم» با استفاده هوشمندانه از ظرفیت «رسانه» و مشخصا با خلق و بهره‌گیری هوشمندانه از قابلیت «ژانر» و گونه «وسترن» توانست این «تناقش» و «پارادوکس» را بدون پاسخ منطقی رها کرده و الگوی «شهروندی» و «قانون‌مداری» نوینی را تعریف نماید که وضع قوانین و مقررات اجتماعی در آن به صورت یک مطالبه عمومی درآمده باشد و به هیچ عنوان عملی شیطانی برای حذف قوانین و مقررات الهی از زندگی اجتماعی انسان‌ها خوانده نشود و در نتیجه شعار و ژست آزادی «نظام لیبرالیسم» را با چالش مواجه نسازد.


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


خلق «فُرم هنری وسترن» و تمرکز بر استفاده قدرتمند از آن در تولیدات هنری و بالاخص «صنعت سینمای آمریکا» سبب شد تا از یک سو شرایط روانی جامعه به مرور زمان برای اعمال و پذیرش یک «دیسیپلین» به شدت سفت و سخت فراهم شود و به شدت از تنظیم حاکمیت و قرار گرفتن فضای جامعه در سمت «آنارشیسم» (Anarchism) ممانعت به عمل آید و تئوری‌هایی همچون «آنارکو-کاپیتالیسم» (Anarcho-capitalism) و «آنارکولیبرتارینیسم» (Anarcho-libertarian) و … را با عدم پذیرش و اقبال عمومی مواجه سازد و از سوی دیگر «تناقش» و «پارادوکس» منطقی در «تفکر لیبرال» را مخفی ساخته و ضمن حذف «قوانین دینی» و «مقررات شرعی» در امور حاکمیتی، مشروعیت لازم را برای «حاکمیت لیبرال» و در مسیر برخورد شدید با «حکومت‌محوری‌ستیزان» (Anti-statism) پدید آورد.


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


پُرواضح است که همین توجه ویژه «نظام لیبرالیسم» به کارکرد رسانه‌ای «فُرم هنری وسترن» بود که سبب شد تا «صنعت سینمای آمریکا» در سال ۱۹۰۳ میلادی اقدام به تولید نخستین فیلم سینمایی در «ژانر وسترن» نماید. فیلمی ۱۲ دقیقه‌ای که با حمایت مستقیم «توماس آلوا ادیسون» (Thomas Alva Edison) ساخته شده بود. شخصیتی یهودی الاصل و به شدت ذی نفوذ در آمریکا که از او می‌توان به عنوان یکی از ارکان اصلی پیدایش «هالیوود» (Hollywood) نام‌برد. شخصیتی که در قالب «کمپانی یونایتد ادیسون» (United Edison Manufacturing Company) توانست به بهترین شکل ممکن در آن زمان، از تولید و پخش این فیلم به کارگردانی و نویسندگی «ادوین استنتون پورتر» (Edwin Stanton Porter) حمایت مادی و معنوی نماید. فیلمی که با عنوان «سرقت بزرگ قطار» (The Great Train Robbery) توانست مخاطبان بسیاری را با خود همراه سازد و شروعی بر تولیدات گسترده سینمایی در این «فُرم هنری» شود.


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


تولیدات سینمایی در «ژانر وسترن» تولیداتی بودند که عموما از ضوابط و قواعد و الزامات آنچنان مشترکی پیروی می‌کردند که به وضوح در «لوکیشن» و یا حتی طرز بیان و «دیالوگ» شخصیت‌های این گونه آثار را در بر می‌گرفت و تقریبا تمامی سکانس‌ها در فیلم‌های «وسترن» را دارای شناسنامه‌ای مشترک می‌نمود و در مجموع آثاری جذاب و مخاطب پسندی را پدید می‌آورد که در محتوای مشترک خود بر ضرورت ایجاد یک «نظم اجتماعی فراگیر» تاکید می‌ورزیدند و به این روش «تناقش» و «پارادوکس» موجود در ذات «نظام لیبرالیسم» را پوشش می‌دادند. آثاری که در آنها به شدت سعی می‌شد تا از عدم حضور جدی «قانون» و توانمندی «مجریان قانون» به عنوان عامل اصلی در ایجاد «ناامنی اجتماعی» تعبیر شود و از این طریق درخواست حضور قدرتمند طیفی را تحت عنوان «کلانتر» (Sheriff) موجه ساخته و به یک مطالبه عمومی مبدل نمود. «کلانترانی» که به مروز زمان و با حضور کلیدی در «سینمای وسترن» توانستند زمینه‌ساز پذیرش و حضور گسترده و حاکمیت مقتدر «پلیس» (police) را در شئون مختلف زندگی انسان غربی شوند و نقشی کلیدی در بالابردن توان مجریان برای «اجرای قانون» (Law enforcement) و اعمال «محدودیت» را در «جامعه لبیرال ایالات متحده آمریکا» ایفا نماید.


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


پس اگر چه تصویرسازی و قاب گرفتن از «بیابان‌های خالی از سکنه» و وسیع آمریکا در کنار «اسب» و «ششلول» و «ششلول‌بند» و … را می‌توان به عنوان عناصر مشترک و هویت‌بخش «ژانر وسترن» تلقی نمود؛ اما واقعیت آن است که الگوی روایی این ژانر با تصویرسازی از جدال «خیر» (Good) در کالبد تصویرسازی شده و قالب وجودی «قهرمان اصلی» یعنی «پروتاگونیست» (Protagonist) و «شر» (Evil) در صورت ظاهری و ترسیم شده «ضد قهرمان» یعنی «آنتاگونیست» (Antagonist) معنی و مفهوم می‌یابد. از این جهت است که حضور تعیین کننده «کلانتر» به عنوان یکی از عناصر قطعی و ضروری «ژانر وسترن» موجب گردید تا «افکار عمومی» به نحوی ویژه مهندسی شوند و پروژه باورمند ساختن جامعه به پذیرش «دیسیپلین» و تن دادن به قوانین به شدت سفت و سخت بشری و در عین حال نفی «قوانین الهی» و «مقررات شرعی» آن هم با ادعای نقض «آزادی» آنچنان به فرجام موفقیت آمیز خود برسد که عملا هیچ خدشه‌ای در وجاهت ادعایی «تفکر لیبرالیسم» وارد نشود و حتی تا به امروز نیز بر «آزادی مطلق» به عنوان یکی از نماد «آرمان‌شهر غرب» در جهان تاکید شود.


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


البته ظهور پدیده «سینمای ناطق» (Sound film) در دهه ۱۹۲۰ میلادی و شیوع فرایند تجاری‌سازی و غلبه فیلم‌های صدادار در میانه‌های این دهه سبب رکود «ژانر وسترن» شد؛ پدیده‌ای که با سرمایه گذاری ویژه یهودیان و در ابتدا با تولید آثاری با محتوای کاملا تبلیغاتی برای جامعه یهودیان آمریکا و در قالب فیلم سینمایی «خواننده جاز» (The Jazz Singer) در سال ۱۹۲۷ میلادی در «صنعت سینمای آمریکا» ظهور یافت و در ادامه به خوبی توانستند با جذب طیف گسترده‌ای از مخاطبان، اقدام به تصویرسازی از «رویای امریکایی» (American Dream) نماید و مفاهیم «سبک زندگی امریکایی» (American Way of Life) را به عمق جان مخاطبان خود حقنه سازد.


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


با این همه نیاز مبرم «نظام لیبرالیسم» برای استفاده هوشمندانه از ظرفیت‌های «رسانه‌ای» و خلوص ویژه «گونه سینمایی وسترن» و اتکای استثنایی آن به «فرهنگ عامه» (Popular Culture) موجب شد تا به سرعت این «فُرم سینمایی» در «سینمای ناطق» مورد جایابی واقع شود و با حضور اسطوره‌هایی همچون «جان مارتین فینی» (John Martin Feeney) جایگاه خود را تا به امروز در «صنعت سینمای آمریکا» تثبیت نماید.


بهترین «گونه سینمایی» برای خدمت به نظام دروغگوی «لیبرالیسم»


ادامه دارد…

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«سیری در ترانه‌سرایی فارسی از آغاز تا امروز» 


 «سیری در ترانه‌سرایی فارسی از آغاز تا امروز» نوشته محمدامین محمدپور و علی‌اصغر باباصفری منتشر شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اسحاقی: زیست اغلب هنرمندان متناسب با نگاه و آرمان شهدا نیست/ مدیران موظفند بستر مناسب فراهم آورند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علیرضا اسحاقی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون گفت: ما نباید با ساخت آثار ضعیف و نازل شهدا را یک بار دیگر به دست خودمان شهید کنیم.

علیرضا اسحاقی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن این است که ما نباید با ساخت آثار ضعیف و نازل شهدا را یک بار دیگر به دست خودمان شهید کنیم.

بازیگر فیلم های سینمایی «مدیترانه» و «دکل» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند. این اتفاق قطعاً سبب بی ارزش شدن و واژگونی این آثار می شود. مدیران و سیاست گذاران سینما باید تدبیری جدی در این زمینه داشته باشند و تنها از افراد باتجربه و کاربلد برای تولید این آثار بهره بگیرند.

وی ادامه داد: حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری به کرات در خصوص اهمیت پرداختن به رویدادهای دفاع مقدس و زندگی شهدا مطالبی را فرموده اند اما متأسفانه مسئولان و هنرمندان آنچنان که باید توجه می کردند به این نکات توجهی نداشتند.

اسحاقی سپس با تأکید بر اینکه زیست اغلب هنرمندان و مردم متناسب با نگاه و آرمان شهدا نیست تصریح کرد: یکی از علت های کم کاری در حوزه تولید آثار در رابطه با شهدا و دفاع مقدس همین عدم قرابت و همخوانی زندگی هنرمندان با شهدا است. امروزه سبک زندگی متفاوتی بر اغلب مردم و اقشار عمده ای از هنرمندان حاکم شده که آن ها را از پرداختن به مباحث و مضامین ارزشی دور کرده است.

این سینماگر متذکر شد: البته بین مردم و هنرمندان هنوز هستند کسانی که تلاش می کنند زیست ارزشی و آرمانی شان را حفظ کنند اما بنا به مثال معروف از کوزه همان برون تراود که در او است، وقتی زیست شهادت گونه در هنرمندان نیست و زیست التقاظی و مادی پیدا کرده اند و در ضد و نقیض خود گرفتار هستند اگر فیلمی هم بسازند جز اینکه بدل به اثری شعاری و سطحی و روبنایی شود اتفاق دیگری رخ نمی دهد.

کارگردان تله فیلم «تله روباه» خاطرنشان کرد: انگشت اتهام کم کاری در خصوص پرداختن به زندگی شهدا قبل از همه متوجه هنرمندان است. جریان مربوط به شهدا به تدریج لوث شده و نیاز است ما به تربیت نسل جدید برسیم. باید به تربیتی برسیم که نسل گذشته هم خود را با مولفه های متفاوت تنظیم کرده و از کلیشه هایی که قبلاً بوده فاصله گرفته و طرحی نو دراندازد.

وی سپس به نقش مهم مدیران و سیاست گذاران سینما در این زمینه اشاره کرد و اظهار داشت: مدیران موظفند بسترسازی مناسب را برای هنرمندان فراهم آورند. البته ما باید این مسأله را در نظر داشته باشیم که چون هنر امر انسانی است ممکن است در این راه آزمون و خطا وجود داشته باشد.

اسحاقی در پایان این گفتگو افزود: در حال حاضر این بستر در سینما مهیا نیست. تلویزیون در پوست اندازی اخیر در مقام حرف و بیانیه مدعایش این است به طور عملی وارد این چرخه می شود ولی با این وصف خیلی از مدیران بودند که از این حرف ها زدند اما در عمل هیچ نکته مثبتی از آن ها ندیدیم. این مفاهیم کمتر به اجرا شده و باید در گام اول مدیران بسترسازی را فراهم کنند و کمتر شعار بدهند!

مشاهده خبر از سایت منبع