X

بایگانی شهریور 16, 1402

دفتر سینمایی

وقتی مردم «مرده‌شور» را تحریم کردند/ تقصیر خودمان است! – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری مهر -گروه هنر-زهرا منصوری: در سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر تلاش دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

فیلم کوتاه «مطرود» به کارگردانی مشترک امیر مهندسیان و حمید شاه‌محمدی سی و پنجمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگوها میزبان کارگردانش بودیم.

«مطرود» داستان غسالی را روایت می‌کند که اهالی یک روستا او را طرد کرده و دیگر میتی را برای شستشو به او نمی‌سپارند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با امیر مهندسیان نویسنده و یکی کارگردانان فیلم کوتاه «مطرود» است.

* شما یک سال پیش‌تر از ساخت فیلم‌کوتاه «مطرود» نمایشی را با عنوان «گم‌وگور» بر اساس همین داستان روی صحنه داشتید که امیر جعفری و الناز شاکردوست در آن ایفای نقش می‌کردند. این داستان چه ویژگی داشت که تصمیم گرفتید در قالب یک فیلم کوتاه هم آن را روایت کنید؟

تئاتر «گم‌وگور» آخرین تئاتر من بود و تا پیش از آن هم من کار تئاتر می‌کردم و نمایش‌هایی را روی صحنه برده بودم. در عین حال خیلی دوست داشتم اتفاقی بیفتد و فیلمنامه‌ای پیدا کنم که آن را دوست داشته باشم و بسازم. از این منظر از همان ابتدا هدف اصلی‌ام ساخت فیلم بود. تئاترهایی هم که همیشه کار می‌کردم خیلی واقع‌گرا بود و می‌شد از دل آن‌ها یک روایت سینمایی هم استخراج کرد. پیش از اجرای «گم‌وگور» هم تجربه ساخت فیلم‌های کوتاه را داشتم اما نه در مختصات حرفه‌ای و بیشتر به‌عنوان کسب تجربه کار می‌کردیم. بعد از آن بود که تصمیم به ساخت یک فیلم‌کوتاه حرفه‌ای گرفتم.

از زمانی که این فیلم از تلویزیون پخش شده است، سه نفر از شهرستان‌های مختلف برایم پیام فرستادند که اگر اجازه می‌دهید از این فیلم اقتباسی داشته باشیم و براساس آن نمایشنامه‌ای بنویسیم! من هم به آن‌ها نگفتم که من خودم ابتدا نمایشنامه این داستان را کار کرده‌ام

اندکی با بچه‌های سینمای کوتاه ارتباط گرفته بودم و به دنبال قصه‌ای می‌گشتم که آن را در قالب یک فیلم کارگردانی کنم. احساس کردم می‌توانم همین نمایشنامه «گم‌وگور» را با اندکی تغییر تبدیل به یک فیلم کوتاه کنم. این ۲ روایت تفاوت‌هایی با هم دارند اما شخصیت‌های اصلی فیلم، همان کاراکترهایی هستند که در نمایشنامه هم حضور دارند.

جالب اینکه از زمانی که این فیلم از تلویزیون پخش شده است، سه نفر از شهرستان‌های مختلف برایم پیام فرستادند که اگر اجازه می‌دهید از این فیلم اقتباسی داشته باشیم و براساس آن نمایشنامه‌ای بنویسیم! من هم به آن‌ها نگفتم که من خودم ابتدا نمایشنامه این داستان را کار کرده‌ام و حتی گفتم اگر کمکی هم از من بربیاید دریغ نخواهم کرد.

این قصه ابتدا خیلی دیالوگ‌محور بود و بر اساس مشورت‌ها سعی کردم از حجم دیالوگ‌ها کم کنم و روایتم را تصویری‌تر کنم. یکی از سختی‌های ورود ما تئاتری‌ها به سینما همین تصویری کردن روایت است. وقتی به قصه رسیدیم، با عوامل حرفه‌ای صحبت کردیم و کار کلید خورد.

* اتفاقاً یکی از ویژگی‌های این فیلم کوتاه حضور عوامل حرفه‌ای سینمای بلند در آن است.

بله کمک بسیار زیادی هم به من کردند. من پیش‌تر فیلمی ساخته بودم که اتفاقاً جایزه کارگردانی هم گرفته بود اما یک تجربه حرفه‌ای محسوب نمی‌شد. عواملی که در این پروژه توانستم با آن‌ها همکاری داشته باشم، خیلی وام‌دار اجرای تئاتر «گم‌وگور» بود چرا که خیلی از اهالی سینما آن کار را روی صحنه دیده بودند و دوست داشتند. وقتی با آن‌ها درباره ساخت یک فیلم کوتاه حرفه‌ای صحبت کردم، آن‌ها هم قول مساعد دادند و به من کمک کردند. این کار تجربه خیلی خوب بود اما خودم هم در کارهای بعدی‌ام این اندازه عوامل حرفه‌ای نداشتم. در فیلم‌کوتاه بعدی‌ام، دوستم کار را فیلمبرداری کرد و اینگونه نبود سراغ عوامل شناخته شده بروم.

وقتی مردم «مرده‌شور» را تحریم کردند/ تقصیر خودمان است!

*اما بعدتر در فیلم‌کوتاه «رعنا» مجدد عوامل حرفه‌ای داشتید.

بله. آنجا هم مجدد همکاران حرفه‌ای داشتم چراکه برنامه‌ام این بود که بعد از آن تجربه سراغ ساخت فیلم سینمایی بروم.

* کمی درباره ایده «مطرود» صحبت کنیم. ایده غسالی که جزئیات این مناسک را فراموش می‌کند، از کجا به ذهن‌تان رسید؟

من معمولاً در کارهایم از فضا به قصه می‌رسم. درباره این قصه هم همه چیز شاید از ترس من از فضای غسالخانه آغاز شد. من از کودکی همواره از فضای غسالخانه ترسیده بودم.

* این همان ترسی است که در کاراکتر اصلی هم می‌بینیم.

دقیقاً. همواره برای آنکه ترس‌هایم را از بین ببرم تلاش می‌کنم با آن‌ها مواجه شوم. به همین دلیل هم گاهی به مدت طولانی به غسالخانه می‌رفتم و فضای آن را تماشا می‌کردم. وقتی ترسم از این فضا ریخت، آرام‌آرام برایم یک فضای جالب شد. گاهی با افراد صحبت می‌کردم و در جستجوی نگاه آن‌ها نسبت به زندگی بودم. این مربوط به زمانی می‌شود که روی نمایشنامه «گم‌وگور» کار می‌کردم. خیلی از غسال‌ها، کاری که می‌کردند، برای‌شان تبدیل به عادت شده بود و خیلی از آن‌ها هم اصلاً از شغلی که داشتند ناراضی نبودند.

در جامعه ما و حتی در همه دنیا احساس می‌کنم انسان‌ها همیشه دنبال مقصر می‌گردند و هیچ‌گاه ماجرا را از خودشان آغاز نمی‌کنند. در فیلم‌ها و درام‌های بزرگ دنیا هم وقتی یک کاراکتر به ناامیدی رسیده است، هیچ‌گاه تلنگر را از خودش آغاز نمی‌کند و همزمان به‌دنبال مقصر و به دنبال ناجی است * بیشتر احتمالاً ریشه اعتقادی برای‌شان دارد.

نه اینگونه هم نیست. مانیفست خیلی از آن‌ها این بود که اگر ما نباشیم، می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد!؟ سازمان بهشت زهرا (س) صراحتاً می‌گوید اگر این سازمان فقط برای سه روز دست از کار بکشد، نمی‌دانید چه فاجعه‌ای از نظر بهداشتی در تهران اتفاق خواهد افتاد. به این معنا خیلی از این افراد از مرحله اعتقاد هم گذشته‌اند. الزاماً این انتخاب ارتباطی با ماجرای زندگی پس از مرگ و این‌ها ندارد و برخی از آن‌ها تنها احساس می‌کنند که کار مهمی را در اجتماع برعهده دارند.

در همین جا بود که با خودم به این ایده فکر کردم که اگر من روزی نتوانم دیگر فیلم بسازم، احتمالاً احساس می‌کنم دیگر آدم مهمی در جامعه نیستم، با خودم گفتم اگر یک مرده‌شور در چنین موقعیتی قرار بگیرد و احساس کند اهمیتش را در جامعه از دست داده است، چقدر می‌تواند سوژه جالبی باشد. از همان ابتدا هم احساس می‌کردم اگر به این سمت بروم، احتمالاً فضای سنگینی در قصه ایجاد می‌شود و شاید تماشاچی را پس بزند. کمااینکه در زمان اجرای نمایش هم دکوری از غسالخانه ساخته بودیم که برخی مخاطبان وقتی وارد سالن می‌شدند و دکور را می‌دیدند، دچار ترس می‌شدند. ولی من همواره تلاش می‌کنم با لحن، فضا را تلطیف کنم. در اجرا حتی در تضاد با مرگ پایانی شاهد تولد یک نوزاد هستیم که همین تضاد کمی فضا را تلطیف می‌کرد.

* که در فیلم‌کوتاه آن تولد را حذف کردید و گویی کمی ناامیدتر شده‌اید!

بله. می‌توان گفت کمی ناامیدی بیشتر است اما همین ناامیدی می‌تواند برای برخی مخاطبان ایجاد امیدواری کند. شاید این امید را در دل کسی به‌وجود بیاورد که می‌تواند در زندگی‌اش مفید باشد.

* دیالوگی در فیلم هست که زن می‌گوید «همین مردم بودند که مراد را به این حال انداختند» این برگرفته از همین جو غالب در جامعه ما نیست که همه چیز را می‌خواهیم به گردن مردم و جامعه بیندازیم؟ به‌خصوص که خیلی طبیعی است که مردم از یک غسالی که دچار فراموشی در رعایت قواعد شرعی غسالی شده است، دوری کنند.

این دیالوگ را کاملاً تعمدی در روایت گذاشتم اما نمی‌خواستم مقصر را جامعه و مردم نشان دهم. قطعاً این آدم باید خودش روی خودش کار می‌کرد تا به این یأس و ناکارآمدی نرسد. او مدام در انتظار ناجی بود و مولود هم تلاش می‌کرد نقش همین ناجی را برای او ایفا کند. در جامعه ما و حتی در همه دنیا احساس می‌کنم انسان‌ها همیشه دنبال مقصر می‌گردند و هیچ‌گاه ماجرا را از خودشان آغاز نمی‌کنند. در فیلم‌ها و درام‌های بزرگ دنیا هم وقتی یک کاراکتر به ناامیدی رسیده است، هیچ‌گاه تلنگر را از خودش آغاز نمی‌کند و همزمان به‌دنبال مقصر و به دنبال ناجی است. اتفاقاً آن سکانس آزمون را به این دلیل در داستان گذاشتیم که تأکید کنیم، این آدم خودش دیگر نمی‌تواند این کار را انجام بدهد و اگر قرار باشد اتفاقی رخ دهد باید از خودش آغاز کند.

وقتی مردم «مرده‌شور» را تحریم کردند/ تقصیر خودمان است!

* در فراز پایانی این احساس در داستان شکل می‌گیرد که گویی حال خوب این آدم‌ها در گرو حذف یک فرد دیگر است و این موقعیت تکان‌دهنده‌ای است!

مهمترین چیزی که درام را شکل می‌دهد، همین تضادهاست. من همواره برای قصه‌هایم به دنبال یک تضاد می‌گردم. زمانی استاد سمندریان هم می‌گفت یکی از جالب‌ترین چیزهایی که درام را به‌وجود می‌آورد، تضاد است. در این قصه کوتاه هم تلاش کردم این تضاد را شکل بدهم و به همین نقطه رسیدم که یک فرد، زنده ماندن و کارایی داشتنش در اجتماع، در گرو حذف دیگران است. خوشحالی این افراد در گروه عزاداری گروهی دیگر است و این واقعیتی است که در دنیا می‌تواند جریان داشته باشد. کمااینکه در نظام سرمایه‌داری هم همین گونه است و ثروتمند شدن یک فرد، در گرو بدبخت شدن یک گروه دیگر است. البته اصلاً نمی‌خواستیم اینقدر مستقیم به این موارد اشاره کنیم و تنها همان تضاد را تصویر کردیم.

* چقدر گیتی قاسمی در ایفای نقش مولود درخشان است و چقدر به فیلم کمک کرده است.

بله. واقعاً به فیلم کمک کرده است. خیلی از نقش‌آفرینی او در این فیلم لذت بردم.

* درباره مناسک مربوط به غسل چقدر تحقیقات داشتید؟

بخش عمده‌ای از فیلمنامه بر اساس تحقیقاتی بود که در این زمینه داشتم. البته در بهشت زهرا (س) امکان ورود برای تحقیق نبود اما در شهرستان‌هایی مانند کاشان یا لواسان، سراغ قبرستان‌های قدیمی رفتم که شاید هفته‌ای ۲ تا سه میت داشتند اما صبر می‌کردم و همه مراحل را با دقت دنبال می‌کردم. برخی نگاه کاملاً اداری به فرآیند غسل دارند و برخی دیگر هستند که حتی روی کوچک‌ترین مناسک آن هم حساسیت نشان می‌دهند. این جنس حساسیت در برخی شهرستان‌ها بیشتر هم هست.

* غسالخانه‌ای که در فیلم می‌بینیم واقعی است یا دکور است؟

نه. آن قبرستان و آن غسالخانه واقعی بود اما ما خیلی روی آن کار کردیم. حتی کاشی‌های آنجا را عوض کردیم. کاشی‌های اصلی خیلی سفید بود و در بازتاب نور، دوربین را اذیت می‌کرد. فضای قبرستان هم در حوالی لواسان، همین بود اما محدوده‌ای از آن را هم دکور زده بودیم.

* پس مشکلی برای حمل و نقل تجهیزات نداشتید.

نه. در همان منطقه لواسان تجهیزات را دپو کرده بودیم و از آنجایی که کل کار هم در یک دکور بود، همه چیز را همان‌جا انبار کرده بودیم.

واقعیت است که فیلمسازی خیلی گران شده است، اما از آن طرف هم باید اعتراف کرد که توقع فیلمسازان هم خیلی بالا رفته است! یعنی اصرار دارند حتماً فلان مدل دوربین را در اختیار داشته باشند و فلان حجم دکور بسازند تا فیلمشان ساخته شود. در حالی که من فکر می‌کنم همه تجهیزات باید در خدمت فیلمنامه باشد

* فیلم‌کوتاه «مطرود» در سال ۹۷ ساخته شد و در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم حضور داشت. کمی از بازخوردهای آن حضور بگویید.

واقعیت این است که فیلم در جشنواره‌های داخلی خیلی دیده نشد. البته در جشنواره فیلم کوتاه تهران، در بخش آرای مردمی تا رتبه دوم یا سوم هم بالا آمد اما از منظر داوری خیلی به آن توجه نشد. در جشنواره‌های خارجی اما توجه بسیاری به آن شد و جوایز متعددی هم گرفت. بعدها فیلم در تلویزیون پخش شد و در پاتوق اکران فیلم‌های کوتاه هم قرار گرفته و دوستان هم در پخش‌های اخیر، نسبت به آن اظهار لطف داشته‌اند.

* از سال ۹۷ تا امروز که همچنان فیلم کوتاه می‌سازید هزینه‌های تولید چقدر تغییر کرده است؟

بله این واقعیت است که فیلمسازی خیلی گران شده است، اما از آن طرف هم باید اعتراف کرد که توقع فیلمسازان هم خیلی بالا رفته است! یعنی اصرار دارند حتماً فلان مدل دوربین را در اختیار داشته باشند و فلان حجم دکور بسازند تا فیلمشان ساخته شود. در حالی که من فکر می‌کنم همه تجهیزات باید در خدمت فیلمنامه باشد. برخی هستند که ضعف فیلمنامه‌شان را می‌خواهند با خرجی که برای فضاسازی می‌کنند، جبران کنند. به‌شدت معتقدم در فیلم کوتاه مهمترین عنصر فیلمنامه است. امروز اینگونه شده است که برخی ابتدا سرمایه‌گذار پیدا می‌کنند و بعد بر مبنای آن شروع به فیلمنامه نوشتن و فیلم ساختن می‌کنند! این در حالی است که بیشتر فیلم‌های کوتاهی که موفق بوده و ماندگار شده‌اند، در گرو بودجه و هزینه نبوده‌اند.

* یعنی معتقدید با بودجه کم هم می‌توان فیلم خوب ساخت؟

واقعاً ملاک و مقدار نمی‌توان برای بودجه یک فیلم تعیین کرد. همه چیز بستگی به فیلمنامه دارد. اگر فیلمنامه ساده و کم‌خرجی داشته باشید که متنش درست و خوب باشد، بله می‌توان با بودجه کم هم فیلم خوب ساخت.

* فیلم «مطرود» را در سال ۹۷ با چه بودجه‌ای ساختید؟

۶۰ میلیون تومان.

* و امروز اگر می‌خواستید با همان کیفیت بسازید، چقدر بودجه نیاز داشت؟

حداقل باید ۵۰۰ میلیون تومان هزینه می‌کردیم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ارادتی عاشقانه به وقت کربلا در رادیو اربعین

رادیو اربعین از هشت سال پیش تاکنون از اول ماه صفر تا پایان راهپیمایی اربعین همگام با زائران حسینی به طور ۲۴ ساعته به این رویداد بزرگ و بزرگ‌ترین تجمع دوستداران امام حسین (ع) می‌پردازد. در آستانه اربعین حسینی امور مخاطبان اداره‌کل روابط‌عمومی میزبان تهیه‌کننده، مجری و برخی از دست‌اندرکاران رادیو اربعین شد.

جواد تشکری، مدیر رادیو اربعین و گوینده؛ حمید عبیری، فاطمه امجدیان، گوینده؛ غلامرضا شایانی مقدم و محسن جواهری تهیه کننده؛ حامد قزلو، مسئول رادیو نما و فضای مجازی؛ مینا نیکانیک، تهیه کننده برنامه من زینبم و آسیه گرجی، گوینده بخش کودکان حرم، ۱۴ شهریور با حضور در روابط عمومی رسانه ملی با مخاطبان خود صحبت کردند و نظرات آن‌ها را شنیدند.

تماس‌ها با واحد ۱۶۲ گویای اشتیاق مردم برای گفتگو با عوامل این رادیو و بیشتر تماس‌ها حاوی پیام‌های تشکر از برنامه و التماس دعا برای جاماندگان بود.

التیامی‌برای جاماندگان اربعین

فاطمه امجدیان یکی از مجریان این رادیو است که در بخش صبحگاهی حضور دارد. او درخصوص استقبال مردم از رادیو اربعین گفت: هرسال به تعداد مخاطبان این رادیو افزوده می‌شود. امجدیان رویکرد مطالبه‌گری را علت این استقبال دانست و گفت: در رویدادی، چون رویداد بزرگ اربعین، همه در خدمت دوستداران امام حسین (ع) هستیم. در چنین جایگاهی همه خادم زائران هستیم. وی رادیو اربعین را محملی برای زائران امام حسین (ع) و جاماندگان این سفر معنوی دانست.

ارتباط ۲۴ ساعته با مخاطب

جواد تشکری، مدیر رادیو اربعین با اشاره به رویکرد این رادیو گفت: رادیو اربعین با رویکرد فرهنگسازی معارف اهل‌بیت، اطلاع‌رسانی همه‌جانبه و نیز پوشش اخبار و اطلاعات مربوط به زائران حسینی، راه‌اندازی شده است.

وی افزود: استقبال خوبی از طرف مخاطبان رادیو اربعین داشتیم. سامانه پیام کوتاه رادیو اربعین همیشه پر است از عشق، ارادت و دلدادگی که این فضا انرژی ما را دو چندان می‌کند. همانطور که گفتگو با مخاطبان در ۱۶۲ یک پل ارتباطی بین سازمان صدا و سیما و مردم است و آن‌ها نظرات خود را بیان می‌کنند، رادیو اربعین نیز حلقه اتصال مردم با مسئولان برگزاری این است.

او که از اولین سال راه‌اندازی این رادیو تا کنون مجری این رادیو بوده گفت: رادیو اربعین در ارتباط ۲۴ ساعته با مخاطب، پاسخگوی نیاز مردم است. ما تمام درخواست‌ها، دیدگاه‌ها، انتقادات و پیشنهاد‌های مردم را بدون دخل و تصرف و با همان لحن برای مسؤلان مختلف در ارتباط زنده بازگو می‌کنیم. به اندازه تمام زمان‌هایی که رادیو اربعین کار کرده ایم خاطره داریم و خاطرات ما همگی حال و هوای مردم است.

خادم موکب حسینی ام

محسن جواهری، تهیه کننده برنامه «صبح به وقت حسین» که هر روز از ساعت هشت تا ۱۰ صبح با موضوع اطلاع رسانی به زائران کربلا و عاشقان امام حسین (ع) از رادیو اربعین پخش می‌شود با حوصله پاسخگوی نظرات مخاطبان است. وی که از ابتدای راه اندازی رادیو اربعین با این شبکه همکاری کرده است گفت: در این برنامه ضمن ارتباطی که با همکارانمان در استودیوی «حبیب» در کربلای معلی داریم مخاطبین را با حال و هوای کربلا آشنا می‌کنیم. محمد بخشایش تهیه کننده و مسعود امامی‌گوینده استودیوی حبیب است.

جواهری خود را خادم زائران حسینی دانست و افزود: اینجا موکبی است که ما خودمان را خادم آن موکب می‌دانیم. احساس می‌کنم، زائرینی که از طریق امواج صدا با ما همراه هستند، ما را راهی کربلا می‌کنند.

توفیق خدمت به مردم

حمید عبیری، گوینده برنامه «صبح به وقت حسین» با اشاره به ارادتش به زائران امام حسین (ع) گفت: باید ادبیات ما متناسب با پیامی‌باشد که از عاشورا و محرم و امام حسین (ع) داریم به مخاطبانمان، منتقل می‌کنیم. نکته دوم ایجاد هیجان و شور خدمتگزاری به امام حسین و قدم گذاشتن در مسیر زیارت است. امیدوارم در این مسیری که این مسئولیت سنگین، بر عهده ماست. از جانب خود حضرت امام حسین (ع) بتوانیم قدم‌های موثری برداریم.

وی افزود: در اجرای رادیو اربعین نقش دل مهم است. وقتی دلت امام حسینی و کربلایی باشد، حس را منتقل می‌کنی و با مخاطب برقرار می‌کنی. مخاطب کاملا تشخیص می‌دهد که گوینده حرفی را که می‌زند برخاسته از دلش است.

عبیری ادامه داد: به نظرم این توفیقی است که در چه فضایی هستیم و برای چه کسی اجرا می‌کنیم. همه ما تاریخ عاشورا، کربلا و شرح کاروان حسینی را بعد از عاشورا می‌شناسیم، اما می‌بینیم که این فرهنگ جهانی شده است و همه حتی آدم‌هایی که اصلا امام حسین (ع) را نمی‌شناسند، از تمام نقاط دنیا عاشقانه در این مسیر پا گذاشته‌اند.

شنیدن صدای کودکان و بانوان در «من زینبم»

مینا نیکانیک، تهیه کننده برنامه «من زینبم» و «کودکانحرم» با اشاره به حضورش در رادیو اربعین گفت: این حضور برای خودم مناسب است و زمانی که شنوندگان از من التماس دعا می‌خواند خودم نیز با آن‌ها همراه می‌شوم.

وی با اشاره به برنامه «من زینبم» گفت: «من زینبم»، ویژه برنامه‌ای درباره بانوان است که با اجرای فاطمه نیرومند، سارا عشقی‌نیا و آرزو جعفرپور سعی کرده با برقراری ارتباط بین مخاطب خاص برنامه اعم از بانوان و دختران سراسر کشور، صدای این بخش از جامعه باشد.

وی افزود: این برنامه می‌کوشد به معرفی تمام ابعاد وجودی و توانمندی‌های بانوان در عرصه اجتماع تاثیر گرفته از مکتب عاشورا و راه حضرت زینب (س) بپردازد. بانوانی که هرکدام در مسیر رشد زندگی اجتماعی و خانوادگی، به سیره زینبی گره خورده‌اند.

این تهیه‌کننده با اشاره به رویکرد‌های این برنامه بیان کرد: اطلاع‌رسانی آخرین خبر‌های مربوط به حوزه بانوان، مصاحبه با بانوان فعال، نخبه و جریان‌ساز در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و سیاسی، ارتباط با مرز‌ها و موکب‌های مخصوص بانوان، پرداختن به توصیه‌های مورد نیاز قبل از سفر و هر آنچه یک بانو قبل از آغاز سفر و حین سفر باید نسبت به آن آگاهی پیدا کند از این جمله است.

نیکانیک با اشاره به پویش «من راوی‌ام» و روایت خاطرات مردمی از سفر پیاده به کربلا در ایام اربعین، یکی دیگر از بخش‌های ویژه این برنامه را «کودکان حرم» دانست که اجرای این بخش به‌عهده آسیه گرجی و سمیرا حاجی فتحعلی و مجریان عرصه کودک و نوجوان است. در این بخش مجری برنامه با اجرای قصه‌های کوتاه از اهل بیت و رشادت شهدای عاشورا، کودکان را با فرهنگ و سیره زندگی آل ا… آشنا می‌کند.

سلامی عاشقانه به وقت کربلا

رضا شایان‌فر، تهیه کننده برنامه «سلام برحسین (ع)» نیز با اشاره به اینکه تمرکز ما در این بخش بر پیرغلامان حسینی است و در کنار ارتباط با مخاطبان و اطلاع‌رسانی مختلف پای صحبت خادمان و دلسوزان حسینی می‌نشینیم و از مداحی آنان بهره می‌بریم گفت: خدا را شاکرم که این توفیق الهی نصیبم شده است؛ معتقدم به این خدمت، توجه ویژه‌ای از خود حضرت است؛ ایشان توجه می‌کنند که ما لیاقت داشته باشیم، بیاییم و به کسانی که قصد دارند در ماه صفر چه زائر باشند چه کسانی که زائر بعدی باشند، خدمت کنیم.

وی افزود: در این راه بیشتر سعی می‌کنیم در کلام مان مردم را به سمتی ببریم که مثلا دعا‌هایی که بسیار سفارش شده، در این ایام خوانده شود و اعمالی که باید به جا آورده شود انجام شود. ضمن اینکه هر روز برات کربلا را از یک مهمان می‌گیریم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وخامت حال جسمی مهدی ظهوری از مجریان پیشکسوت تلویزیون

فرزند مهدی ظهوری درباره وضعیت پدرش گفت: ایشان به دلیل مشکل جدی کبدی متاسفانه شرایط خوبی ندارد و با کمک دستگاه تنفس می‌کند و سطح هوشیاری اش پایین است.

ظهوری از مردم خواست در این ایام برای سلامتی پدرش دعا کنند.

مهدی ظهوری متولد ۱۳۳۳ است که سابقه اجرای برنامه‌های «جنگ شب» و «تهران تهران» را دارد و مجری‌گری آیین افتتاحیه شبکه پنج و نیز انجام مصاحبه‌های مردمی و گفتگو با هنرمندان را برعهده داشت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«زخم کاری» با صدای محسن چاوشی منتشر شد


محسن چاوشی خواننده شناخته شده موسیقی پاپ در تازه ترین فعالیت موسیقایی خود تک آهنگ «زخم کاری» را در قالب یک موسیقی تیتراژ منتشر کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شیشه مرتضی شکست!/ در سوگ پدر از دست رفته – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینما مستند، تجربی و پویا نمایی، مراسم تشییع پیکر زنده یاد مرتضی پورصمدی فیلمبردار پیشکسوت سینما و تلویزیون روز دوشنبه سیزدهم شهریور ماه از ساختمان شماره ۲ خانه سینما به سمت بهشت بی بی سکینه برگزار شد.

باید انسان بودن را با پورصمدی بسنجیم

تورج منصوری فیلمبردار باسابقه سینما که اجرای مراسم را به عهده داشت، در ابتدای این برنامه گفت: مرتضی پورصمدی الگویی بود که باید انسان بودن را با او بسنجیم. این هنرمند تمام ایران را چرخیده بود و من که سالهاست او را می‌شناسم، حق آن است که به بزرگی‌ او شهادت دهم. او پسر بزرگ ایران و فردی معتمد و سخاوتمند بود.

این فیلبمردار پیشکسوت در ادامه این مراسم عنوان کرد: برای پیکرش گریه نکنیم چون مرتضی بیش از هر چیزی به ما یاد می‌داد که شاد باشیم و اطراف خود را خوب ببینیم.

منصوری در بخش دیگری از صحبت هایش یاآور شد: ما سینماگران ایران یعنی تمام اهل این حرفه فارغ از اینکه به چه دسته و گروهی تعلق داشته باشیم، از درگاه هستی و خداوند بزرگ آرزو می‌کنیم که مرتضی های دیگری را بیافریند.

محمدرضا اصلانی از کارگردانان پیشکسوت عرصه مستند سازی هم بیان کرد: بسیاری از آثاری را که باید ساخته می‌شد از دست دادیم. این از دست دادن نتیجه یک نوع نادانی تمدنی ماست چون او فقط یک فیلمبردار نبود بلکه زیبایی را کشف و عرضه می‌کرد و با عکاسی انسان‌شناسی را تصویر می‌کرد

وی افزود: مرتضی پورصمدی جغرافیای متحرک ایران بود و ما مرد ایران را به ناگاه و نابجا از دست دادیم. ‌باید از او مراقبت می‌کردیم‌ تا در این سن برای تامین معاش مجبور به کار نباشد. تا چه زمانی قرار است این ‌بی فرهنگی را ادامه دهیم؟

در سوگ یک هنرمند باشرف سینما

حسن بشکوفه تهیه کننده سینما هم در این مراسم اظهار کرد: در مراسم عظیم جوانروح که من حالم خیلی بد بود آقای پوراحمد که یادشان زنده‌باد، برای تسلای من گفت، عظیم بدهکار زندگی نبود و سهم خود را گرفت. حالا درباره مرتضی پورصمدی هم باید همین را گفت ‌و من خوشبختم که هم فیلم سینمایی با او کار کردم هم‌ مستند و هم سریال. اما این کارها مهم نیستند بلکه خاطراتش مهم است و ما آدم هایی به این بزرگی را کم داریم

.

وی با اشاره به هنرمندانی که با این جایگاه فعالیت می‌کنند ولی قدرشان دانسته نمی‌شود، بیان‌ کرد: ما تلویزیونی هستیم‌ و متاسفانه باید بگویم که بی خانمان هستیم. خانه سینما به ما لطف می کند که ما اینجا هستیم ولی واقعیت این است که ما از تلویزیون به سینما آمدیم.

بشکوفه تصریح کرد: لغت باشرف را در تضاد با واژه بی‌شرف باید به حق برای مرتضی پورصمدی به کار برد. متاسفانه ما هر روز شاهد از دست رفتن عزیزان خود هستیم. اما در اینجا جای خیلی‌ها را خالی می بینم مثل خانم بنی اعتماد که می دانم چرا نیامده‌ است. من جای خانم‌هایی را که جلوی دوربین او، پدر و برادر خود را دیدند خالی می‌بینم و بعید می‌دانم بازیگری در چشمان این هنرمند جز مهربانی و صداقت دیده باشد.

مرتضی رزاق کریمی تهیه کننده سینما هم در وصف مرتضی پورصمدی با اشاره به ارزشمندی آثار او در حوزه مردم شناسی و جامعه شناختی گفت: ما در جامعه به پورصمدی‌ها خیلی احتیاج داریم و امیدوارم از او یک پرتره خوب ساخته شود تا جوان‌ترها این هنرمند را بشناسند.

پیشنهاد شهاب حسینی برای خواندن یک کتاب!

شهاب حسینی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر هم در آئین تشییع پیکر مرحوم پور صمدی گفت: آقای پورصمدی دقیقا یک جلوه از مهر خدا بود و هروقت سلام می گفتی و جواب می‌داد یا در آغوشت می‌گرفت، حس‌ می‌کردی در آغوش خدا هستی! این مسافر ما مشتاق سفر حق است. نمی‌خواهم وقت بیشتری را بگیرم فقط می گویم کتاب جذاب «اجاق سرد» آقای پورصمدی را بخوانید و کسانی که می خواهند ایشان را بشناسند و یا حتی هدیه ای نفیس بدهند حتما سراغ این کتاب بروند.

وی افزود: آقای پورصمدی با رفتنش حس روزی را در من زنده کرد که پدرم را از دست دادم چون در فیلم «ساکن طبقه وسط» ایشان برای من پدری‌ کرد و اگر نبودند فیلم تمام نمی‌شد.

یک هنرمند جامع الطراف را از دست دادیم

حسن فتحی کارگردان هم در سخنانی بیان‌ کرد: ما در اینجا بزرگان بسیاری را بدرقه کردیم اما برایم سخت بود تصور روزی که استاد را در اینجا بدرقه کنیم.

وی ادامه داد: ما یک هنرمند چند وجهی و جامع‌الطراف را از دست دادیم. او معلم اخلاق بود بدون آنکه از اخلاق صحبتی کند. او معلم عرفان بود بدون آنکه از عرفان حرفی بزند و این تراژدی تاریخی ماست که تجربه‌ها از نسلی به نسلی دیگر منتقل نمی‌شود.

محمد مهدی عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما نیز به عنوان یکی از آخرین سخنرانان مراسم گفت: می‌خواستم بگویم آقای پورصمدی آسمانی شد ولی خیلی هم زمینی نبود. او گنجینه ارزشمندی از خود به جا گذاشته که به نظرم از روح سبک و سیال ایشان بوده است و او امروز به جایگاه آرامش بخش خود می‌رسد

.

دستیار مرتضی پورصمدی نیز در جملاتی کوتاه با اشاره به اینکه مرتضی پورصمدی را «آقاجان» صدا می‌زده، گفت: بزرگترین مردی که در زندگی دیدم آقاجان بود و خوشحالم که با همان میزانسنی که دوست داشت یعنی روی پا و سر صحنه از دنیا رفت.‌

عادل پورصمدی فرزند این هنرمند نیز با تسلیت به مادرش گفت: بعد از اینکه پدر آسمانی شد، دیدم تعداد خواهرها و برادرهایم خیلی بیشتر است ‌و این باعث دلگرمی بود من چند جا به پدرم حسودی کردم از جمله اینکه در ۱۰ سالگی معنای زندگی را در ویزور دوربین پیدا کرده و این برای هر کسی اتفاق نمی‌افتد. حیف که دیگر او را نمی‌بینم.

همسر مرتضی پورصمدی آخرین نفری بود که در این مراسم صحبت کرد و در جملاتی کوتاه با تشکر از حاضران گفت: شیشه مرتضی شکست، دل ما هم شکست و سوختیم

در این مراسم عبدالحسین بدرلو معاون مستند مرکز گسترش، هومن مرادی کرمانی مدیر مستند، شهنام صفاجو مدیر تولید، محمد طیب مدیر گروه «هنر و تجربه» و جواد شایسته مسئول آرشیو، شهاب حسینی، مهدی سلطانی، حامد عنقا، بابک کریمی، بهزاد فراهانی، فرهاد توحیدی، سیف‌الله صمدیان، منوچهر شاهسواری، جمشید گرگین، عزیز ساعتی، بهرام بدخشانی، تورج منصوری، حسن فتحی، محمدمهدی عسگرپور، حبیب اسماعیلی، امیرشهاب رضویان، مهدی میامی، مرتضی رزاق کریمی، مرضیه برومند مدیر عامل خانه سینما، ستاره اسکندری، محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حضور داشتند.

مرتضی پورصمدی روز شنبه ۱۱ شهریور ماه حین انجام کار در یک پروژه سینمایی دار فانی را وداع گفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مراسم تشییع مرتضی پورصمدی


مراسم تشییع مرتضی پورصمدی

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اعزام تیم برنامه‌سازان رادیو اربعین از کربلا به مشهد مقدس + فیلم