X

بایگانی مهر 9, 1402

دفتر سینمایی

از این که چند استان درگیر کار هنری می‌شوند و مسئولان می‌فهمند چیزی به نام تئاتر و موسیقی هم وجود دارد اتفاق خوبی است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علیرضا حنیفی نویسنده و کارگردان تئاتر و عضو هیأت داوران بخش نمایشنامه‌نویسی بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی نمایش آیینی و سنتی معتقد است شخصیت‌های بیگانه جایگزین اساطیر کهن ایرانی شده‌اند و توجه به شخصیت‌هایی که متعلق به این سرزمین نیستند همچون گیاهی بیگانه است که در خاکی که برای آن نیست گذاشته شود، هم خاک را آلوده می‌کند و هم بار نمی‌دهد.

به گزارش سینماپرس، علیرضا حنیفی نویسنده و کارگردان تئاتر درباره آثار رسیده به بخش نمایشنامه‌نویسی جشنواره بین‌المللی نمایش آیینی و سنتی گفت: با احترام به قلم همه شرکت‌کنندگان و زحماتی که برای رساندن نمایشنامه‌هایشان به جشنواره کشیده‌اند باید بگویم که برخی از دوستان مسیر را اشتباهی رفته بودند. در این دوره ۱۷۵ متن را خواندم ولی به نظر می‌رسد قاعده نمایش‌های سنتی ایرانی در برخی از آثار فراموش شده است.

این درام‌نویس توضیح داد: در نمایش سنتی ایرانی، خندان و سرگرم کردن مردم اولین قاعده است و نباید از یاد برود. در کار سنتی مردم یک لحظه از روزمرگی‌های خود خارج می‌شوند، سرگرم می‌شوند و می‌خندند. کمتر کاری را خواندم که به این نکته توجه داشته باشد. این که یک سیاه یا حاجی وارد داستان کنیم آن را تبدیل به نمایش سنتی ایرانی نمی‌کند.

وی با انتقاد از وضعیت درام‌نویسی کشور گفت: به طور کلی برای ادبیات نمایشی در سال‌های اخیر اتفاق خوبی نیفتاده است. به نظر می‌رسد نویسندگان اصول را نادیده گرفته و پایه‌های درام‌نویسی ضعیف شده‌ است.

حنیفی برگزاری ورکشاپ و دوره‌های کوتاه مدت را یکی از ضروریات درام‌نویسی در کل کشور دانسته و افزود: باید ورکشاپ‌هایی در این زمینه برای نویسندگان طراحی شود. منظور درس دادن و آموزش نیست. برای بحث و تحلیل و شناسایی نقاط قوت و ضعف لازم است که با اساتید فن جلسات متعدد برگزار شود تا ایرادات رفع شوند. من هم از اساتید دیگر یاد گرفته‌ام.

این مدرس تئاتر با اشاره به قومیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف، به تاثیر و غنایی که این تنوع می‌تواند در آثار نمایشی ایجاد کند پرداخته و گفت: ایران کشوری با قومیت‌های فراوان است که در آن فرهنگ‌ها و دیدگاه‌های مختلف به وجود آمده‌اند. در گردهمآیی‌ها، کارگاه‌ها و مراودات فرهنگی تأثیر مثبتی بر رشد ادبیات و هنر می‌گذارند ولی این مسئله که تا کنون چنین اتفاقی نیفتاده است باید بررسی شود.

وی ضعف در نمایشنامه‌های رسیده به جشنواره را تنها در نویسندگان جوان ندانسته و افزود: این درد در آثاری از بزرگان این هنر هم دیده می‌شد. گرچه به اعتقاد من آثار نویسندگان صاحب‌نام نباید در بخش مسابقه شرکت می‌کرد ولی به نظر می‌رسد شتاب برای فرستادن به جشنواره به کارها آسیب‌زده است. من به عنوان یک نویسنده باید اول به ادبیات کشورم فکر کنم. ادبیات عنصر پیشرفت ذهنی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی ملت‌هاست. آیا شکسپیر برای جشنواره می‌نوشت؟ این درد که نویسنده درآمدی ندارد و به این فکر کند که شاید از جشنواره‌ها چیزی گیرش بیاد.

وی با اشاره به تجربیات و پژوهش‌هایی که در زمینه تئاتر کردستان انجام داده به نقش تعاملات فرهنگی و تاثیری که بر یکدیگر می‌گذارند پرداخته و برگزاری بخش‌های جشنواره در استان‌های مختلف را با این رویکرد اتفاقی درست ارزیابی کرد. این کارگردان تئاتر گفت: از این که چند استان درگیر کار هنری می‌شوند و مسئولان می‌فهمند چیزی به نام تئاتر و موسیقی هم وجود دارد اتفاق خوبی است. زمانی که نمایش قطار جنوب را در سنندج اجرا می‌کردم یک نفر از یک ارگان پرسیده بود که آیا بازیگر خانم همسر من است یا نه. و به همین بهانه نیز کار را تعطیل کردند. این یک واقعیت است که شناخت مسئولان از هنر در استان‌های دیگر با مرکز تفاوت دارد.

علیرضا حنیفی با بیان این مطلب که در نگاه کلی از متن‌ها راضی نبودم تصریح کرد: من ایرانی که قصه‌ها و داستان‌های قدیمی را دیده‌ام و می‌دانم چرا باید سیاه نمایش‌ام نقش لیر را بازی کند؟ یادمان رفته است که سیاه با مردم زندگی می‌کند. درد مردم را می‌فهمد. درد سیاه درد جهانی نیست، درد مردم عادی است و درد جهانی در کنارش قرار می‌گیرد.

وی در بخش دیگر از صحبت‌هایش به نادیده گرفتن داستان‌های کهن ایرانی و جایگزینی شخصیت‌های بیگانه به جای آنها اشاره کرده و گفت: در داستان سیاوش کلی درس اخلاقی وجود دارد اما اتفاق نیفتاده که به این جنبه داستان‌های شاهنامه توجه شود. اصالت را کنار گذاشته‌ایم و عنصر بیگانه را به جایش نشانده‌ایم. به عنوان یک کشاورز زاده به شما می‌گویم هر خاکی یک نوع گیاه می‌خواهد. توجه به شخصیت‌هایی که متعلق به این سرزمین نیستند همچون گیاهی بیگانه است که در خاکی برای آن نیست گذاشته شود. هم خاک را آلوده می‌کند و هم بار نمی‌دهد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«سینما» مثل سیاست محل اختلاف و مانند رنگین‌کمان است/کمیت و کیفیت در «سینما» باهم در ارتباط هستند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مهدی فخیم‌زاده کارگردان باسابقه سینمای ایران در چهارمین شب از نشست «بر سینمای ایران چه گذشت»‌ درباره نظام درجه‌بندی فیلم‌ها در دهه ۶۰ سخن گفت.

به گزارش سینماپرس، چهارمین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به همت سازمان سینمایی سوره و به بهانه نمایش مجموعه مستندی به همین نام اثر شهرام میراب‌اقدم که محصول مرکز مستند سوره است، به میزبانی امیر قادری و با حضور اهالی سینما با سلیقه‌ها و گرایش‌های متنوع و گوناگون از جمله جابر قاسمعلی، عباس نادران، حجت قاسم‌زاده اصل و … پنجشنبه شب ۶ مهر ماه در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

در این شب از نشست فریدون جیرانی، مهدی فخیم‌زاده، سیدضیا هاشمی، مهدی سجاده‌چی و سجاد نوروزی مهمان اصلی برنامه بودند.

در ادامه مهدی فخیم‌زاده فیلمساز و بازیگر پیشکسوت درباره روند تولید فیلم در دهه ۶۰ بیان کرد: برای من دهه ۶۰، دهه ظلم است. سینما به طور طبیعی می‌توانست راه خودش را برود اما انقلاب باعث شد برخی از سینما خود به خود حذف شوند. خیلی از هنرپیشه‌ها هم ممنوع الکار نشدند، بلکه خودشان رفتند. آقایانی که در دهه ۶۰ مدیریت سینما را برعهده گرفتند، ۲ کار انجام دادند؛ ممنوع‌الکاری که تا پیش از انقلاب آن را نشنیده بودیم و دیگری درجه‌بندی که هر ۲ از نظر من کنترل سینما بود که صدایی از کسی بلند نشود. در ممنوع‌الکاری مشخص بود که قوه قضائیه در قوه مجریه ورود می‌کند و دوستان می‌دانستند، اما آنقدر سرشان شلوغ بود که نمی‌خواستند وارد بازی شوند.

وی افزود: درباره مساله درجه‌بندی نیز باید بگویم که فیلم در هر لحظه و به هر دلیلی می‌توانست حذف شود. من فیلم «خواستگاری» را به عمد ساختم و الان بعد از سال‌ها حاضر نیستم یک پرده از آن را ببینم. فیلم را به سبک آن‌ها ساختم و درجه «ب» هم گرفت. فراموش نکنیم سینما مثل سیاست محل اختلاف و مانند رنگین‌کمان است. از سوی دیگر در سینمایی که ۱۰۰ فیلم دارد، می‌توان ۱۰ فیلم خوب پیدا کرد اما در سینمایی که ۲۰ فیلم دارد، ۲ فیلم خوب نمی‌توان پیدا کرد، پس کمیت و کیفیت باهم در ارتباط هستند. تا به امروز هر زمان اسم درجه‌بندی آمده است، بدن من به لرزه می‌افتد چراکه ظلم به سینماست.

قادری درباره درجه‌بندی فیلم‌ها تصریح کرد: نکته مهم این است که چه کسانی برای درجه‌بندی آثار تصمیم می‌گیرند؟ معیار در هنر را چه کسی تعیین می‌کند؟ این طبقه‌بندی ریشه یک تفکری دارد و این تفکر همچنان در سینما باقی مانده است که اگر قدرت پیدا کند می‌تواند روی سرنوشت علاقه‌مندان به سینما و سینماگران تأثیر بگذارد.

فخیم‌زاده توضیح داد: دوستان کاری می‌کردند که فیلمی با درجه «ج» با شکست روبرو شود. کاری هم برای فیلم «الف» نمی‌توانستند انجام دهند و تماشاگر هم نمی‌آمد اما ۵ هفته سینمادار را وادار می‌کردند که با سالن خالی این فیلم پیش برود. دوستان یک عده کارگردان «الف» ساز و یک عده کارگردان «ج» ساز درست کردند. تفکر «ج» سازی باعث شد عده‌ای سینما را رها کنند اما من به اصطلاح رویم را سفت کردم و ایستادم چراکه این تفکر را از ریشه قبول نداشتم و معتقد بودم آقایان نوعاً اهل سینما نبودند. اولین سالی که آثار را درجه‌بندی کردند، من تنها کسی بودم که گفتم این کار غلط و مصیبت است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

قطعاً اگر بودجه این فیلم دوبرابر می‌شد فیلم باکیفیت‌تری را شاهد بودیم! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: هادی محمدپور با اشاره به اینکه فیلم «هایپاور» با دیگر فیلم‌هایی که درباره نیروی پدافند هوایی و شهید ستاری ساخته شده‌اند متفاوت است، تأکید کرد: این فیلم به نبوغ شهید ستاری می‌پردازد.

به گزارش سینماپرس، هادی محمدپور، کارگردان فیلم سینمایی «هایپاور» که به تازگی در گروه هنر و تجربه اکران شده است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، اظهار داشت: سال گذشته من کلیپی در فضای مجازی دیدم که در آن شهید ستاری در اتاق کنترل پرواز نشسته و آنجا با دیگر خلبان‌ها که در پرواز بودند، صحبت می‌کرد و عملیاتی را به این شکل از راه دور کنترل می‌کرد.

محمدپور خاطرنشان کرد: بسیار جالب بود که یک نفر عملیات هوایی را از اتاق کنترل، رصد می‌کند، همه چیز را مدیریت می‌کند و همزمان از انحدام هواپیماهای دشمن خوشحال می‌شود. بعد از بررسی‌هایی که داشتم متوجه شدم این کلیپ مربوط به نیروی پدافند ارتش و عملیات والفجر ۸ است. در این عملیات شهید ستاری طرحی را ارائه داده بود که به واسطه این طرح در ۲۰ روز بیش از ۸۰ هواپیمای دشمن سرنگون شد.

وی افزود: برای تحقیق و پژوهش ابتدایی کارم را شروع کردم، با مسئولین پدافند ارتش صحبت کردم و منابع خاص را در اختیار بنده گذاشتند و با امیر شایانمهر که ۹۰ درصد فیلمنامه این اثر را ایشان نوشته‌اند کارش نگارش فیلمنامه «هایپاور» را آغاز کردم. البته شخصی به نام امیر سرتیپ براتعلی غلامی را به ما معرفی کردند که یار و همراه شهید ستاری، تنها بازمانده عملیات والفجر ۸ و یکی از طراحان آن بودند و ما از روایت‌هایشان ایشان از همان روز اول عملیات‌های پدافند هوایی تا زمانی که پیروزی حاصل شد استفاده کردیم.

این کارگردان درباره واقعی بودن روایت‌های فیلم سینمایی «هایپاور» گفت: ما صد در صد کار را بر اساس اسناد و واقعیت‌ها پیش بردیم و فقط نام شخصیت «امانی» را با توجه به احترامی که برای شخصیت واقعی قائل بودیم تغییر دادیم. در فیلم «هایپاور» این شخصیت بین دو راهی خیانت به کشور یا وفاداری به آن قرار می‌گیرد و نمی‌داند کدام مسیر را انتخاب کند و هر چند که خوشبختانه این فرد در نهایت از این امتحان موفق بیرون آمد اما ما برای اینکه حساسیتی روی ایشان ایجاد نشود نام این شخصیت را تغییر دادیم. شخصیت واقعی کاراکتر «امانی» در حال حاضر نیز در قید حیات هستند.

محمدپور درباره وجه تمایز فیلم «هایپاور» با فیلم سینمایی «منصور» و دیگر آثاری که به اقدامات پدافند هوایی می‌پردازند، گفت: فیلم خوش‌ساخت «منصور» شخصیت محور بود ولی فیلم «هایپاور» مربوط به نبوغ شهید ستاری و طرح فوق‌العاده ایشان است و چندان به شخصیت شهید ستاری نپرداخته‌ایم و علاوه بر آن به نقش پدافند هوایی ارتش در عملیات والفجر ۸ پرداخته‌ایم. دیگر فیلم‌هایی که به پدافندهای هوایی پرداخته‌اند، در این سال‌ها آثار متفاوتی از «هایپاور» هستند و به عنوان مثال می‌توان به «۲۸۸۸» اشاره کرد که این فیلم با وجود پرداختن به نقش پدافند هوایی در جنگ ارتباط دیگری با فیلم «هایپاور» ندارد.

وی تأکید کرد: ایده ساخت فیلم «هایپاور» از خودم بود، هیچ کس ساخت این فیلم را به من سفارش نداد. در تاریخ جنگ بازه‌ای زمانی وجود دارد که به یکی از نمادهای نیروی پدافند ارتش تبدیل شده و هر جا که صحبت از عملیات هوایی می‌شود این عملیات و طرح شهید ستاری مثال زده می‌شود و اهمیت این موضوع به خودی خود یکی از دلایلی بود که من به سراغ این قصه رفتم.

این کارگردان اظهار داشت: ساخت این فیلم کار بسیار سختی بود، ساخت فیلم جنگی نیاز به برنامه‌ریزی‌های بسیاری دارد و ممکن است بارها با ناهماهنگی‌هایی که صورت می‌گرفت کار دچار اشکال شود و کارگردان باید فشار عصبی زیادی را تحمل کند. علاوه بر این مسائل کیفیت کار، اینکه آیا فیلم دیده می‌شود یا خیر و… دغدغه‌هایی بود که من داشتم و ریسک کردم و به سراغ ساخت این فیلم رفتم و با توجه به هزینه‌ای که صورت گرفت و شرایطی که فراهم بود به نظر من «هایپاور» پروژه موفقی بود. هزینه ساخت این فیلم اصلاً‌با هزینه ساخت فیلم‌های جنگی قابل قیاس نیست و قطعاً اگر بودجه این فیلم دوبرابر می‌شد فیلم باکیفیت‌تری را شاهد بودیم و اطمینان دارم که فیلم در چند بخش برنده سیمرغ هم می‌شد. بودجه اندک باعث شد که ما از ضبط برخی صحنه‌ها منصرف شویم و یا نتوانستیم برخی متریال مورد نیاز را داشته باشیم.

محمدپور درباره لزوم ساخت فیلم‌هایی درباره جنگ تحمیلی گفت: من از نسل جوان هستم و اتفاقاتی که در این دوران رخ داده را شنیده‌ام. من به شخصه علاقه داشتم بتوانم برهه‌ای از تاریخ را که افرادی برای این کشور زحمت کشیده‌اند به زبان سینما روایت کنم تا جوانان ما بدانند اگر خاک کشورمان حفظ شده است چه انسان‌های بزرگی را از دست داده‌ایم. نمی‌خواهم شعار بدهم اما این هدف اصلی من بود و هر وقت که فیلم‌های دفاع مقدسی را می‌بینیم به کشورم و گذشته‌ام افتخار می‌کنم و می‌خواستم با «هایپاور» به بزرگانی چون شهید ستاری ادای دین کنم.

وی افزود: شخصیت شهید ستاری را نمی‌توان با یک فیلم یا یک سخنرانی معرفی کرد، باید بیشتر درباره او بخوانیم و بشنویم. زندگی من به شخصه به دو قسمتِ پیش از شناخت و ساخت فیلم شهید ستاری و پس از آن تقسیم می‌شود. پیشنهاد می‌کنم کسانی که به دیدن فیلم «هایپاور» می‌آیند تنها به این فیلم اکتفا نکنند و سعی کنند شخصیت شهید ستاری را بیشتر بشناسند و به راحتی از کنار این شخصیت عبور نکنند.

این کارگردان در پایان خاطرنشان کرد: هر کارگردانی علاقه‌مند است که فیلمش مورد استقبال قرار بگیرد اما متأسفانه فیلم‌های دفاع مقدسی در گیشه چندان مورد استقبال قرار نمی‌گیرند اما این فیلم با بودجه کمی ساخته شده و اطمینان دارم که به لحاظ مالی ما بیت‌المال را متضرر نکرده‌ایم. در ساخت این فیلم ارتش تمام قد با ما همکاری کرد ولی در برخی موارد ما نمی‌توانستیم خود را با ارتش وفق دهیم؛ مثلاً یک هواپیما برای فیلمبرداری آماده می‌شد و ما فقط یک روز این هواپیما را در اختیار داشتیم تا تصاویری که مدنظر داریم را ضبط کنیم و ما با توجه به سکانس‌ها تصور می‌کردیم که یک روز زمانی مناسب است اما اینگونه نبود و مدام با ارتش در تماس بودیم که بتوانیم زمان بیشتری هواپیما را در اختیار داشته باشیم و می‌دانیم که استفاده از این تجهیزات نیز با محدودیت همراه است. خوشبختانه ارتش با ما همکاری لازم را داشت اما اقتضاعات فیلمبرداری در برخی مواقع باعث شد که کوتاهی‌هایی از سوی ما صورت بگیرد و به همین دلیل از امیر صباح‌فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی، امیر سپهری‌راد، امیر سرتیپ فولادی و امیر سرتیپ جوکار که یکی از پیشکسوتان و فرماندهان قدیمی هستند تشکر می‌کنم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«شوشا» پایتخت فرهنگی جهان اسلام شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: آیسسکو شهرهای شوشا در جمهوری آذربایجان، سمرقند در جمهوری ازبکستان، الخلیل در فلسطین، ابیجان در جمهوری ساحل عاج و سیوه در مصر را به ترتیب به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال‌های ۲۰۲۴، ۲۰۲۵، ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷ تعیین کرد.

به گزارش سینماپرس، دوازدهمین کنفرانس وزرای فرهنگ جهان اسلام که توسط سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی جهان اسلام (آیسسکو) به میزبانی قطر در حال برگزاری است، شهر «لوسیل» را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۳۰ تصویب کرد.

این موضوع در جلسه‌ای با حضور وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی برای بررسی سازوکارهای برنامه آیسسکو برای پایتخت های جهان اسلام صورت گرفت.

آیسسکو همچنین شهرهای شوشا در جمهوری آذربایجان، سمرقند در جمهوری ازبکستان، الخلیل در فلسطین، ابیجان در جمهوری ساحل عاج و سیوه در مصر را به ترتیب به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال‌های ۲۰۲۴، ۲۰۲۵، ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷ تعیین کرد.

شوشا شهری در منطقه مورد مناقشه ناگورنو – قره‌باغ در قفقاز جنوبی است. ارتفاع این شهر ۱۴۰۰ تا ۱۸۰۰ متر از سطح آب‌های آزاد است و دارای مناظر بسیار بدیع کوهستانی است که پوشیده از جنگل‌های انبوه است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از دل مدیریت سال ۶۵ به بعد «سینمای متفکر» در ایران رشد می‌کند/کسانی که در «فارابی» سرکار بودند جزو دسته «روشنفکران دینی» محسوب می‌شدند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فریدون جیرانی در چهارمین شب از نشست «بر سینمای ایران چه گذشت»‌ درباره وضعیت مدیریت سینما در دهه ۶۰ سخن گفت.

به گزارش سینماپرس، چهارمین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به همت سازمان سینمایی سوره و به بهانه نمایش مجموعه مستندی به همین نام اثر شهرام میراب‌اقدم که محصول مرکز مستند سوره است، به میزبانی امیر قادری و با حضور اهالی سینما با سلیقه‌ها و گرایش‌های متنوع و گوناگون از جمله جابر قاسمعلی، عباس نادران، حجت قاسم‌زاده اصل و … پنجشنبه شب ۶ مهر ماه در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

در این شب از نشست فریدون جیرانی، مهدی فخیم‌زاده، سیدضیا هاشمی، مهدی سجاده‌چی و سجاد نوروزی مهمان اصلی برنامه بودند.

ادامه نشست به صحبت‌های فریدون جیرانی اختصاص داشت، وی بیان کرد: دهه ۶۰، یک دست نیست. سال ۶۰ تا ۶۲ بحران سیاسی ایران است، در دهه ۶۰ حزب جمهوری اسلامی منفجر می‌شود و رئیس جمهور و نخست‌وزیر در انفجار شهید می‌شوند. سال ۶۱ نیز بنی صدر برکنار می‌شود و اختلافات درون نیروهای سنتی اوج می‌گیرد. سپس ۲ دسته تفکر در جمهوری اسلامی شکل می‌گیرد، دسته به شدت محافظه‌کار و دسته‌ای که به رایکال‌های سنتی نزدیک می‌شوند و بعدها به ترتیب به راست و چپ تبدیل می‌شوند.

وی ادامه داد: در سال ۶۲ تفکری وجود دارد که می‌گوید سینما باید تبدیل به مسجد شود. آقایان رخ‌صفت و رضا تهرانی نماینده روشنفکری مسلمانی بودند که بعدها از حوزه هنری به کیهان رفتند و کیهان فرهنگی را راه‌اندازی کردند. از آخر ۶۱، آقای خاتمی می‌آید و به روایت آقای بهشتی، از ایشان می‌خواهد که معاون سینمایی شود. آقای بهشتی می‌گوید اگر از من کسی بهتر است آن را دعوت کنید که بعدها آقای انوار معرفی می‌شود. آقای بهشتی با دست‌اندرکاران حرفه‌ای سینما از جمله مهدی فخیم‌زاده، داوودنژاد و سیروس الوند از نسل دوم شروع به راه‌اندازی سینمای جدید ایران می‌کنند. البته دوستان دیگری هم در این مسیر حضور دارند.

جیرانی عنوان کرد: فکر ممنوعیت فیلم خارجی که مانع رشد سینما بوده است و همچنین عوارض از دل بخش حرفه‌ای سینمای ایران بیرون می‌آید. آقایان بهشتی و انوار آن زمان عوارض را کم کردند و انحصار ورود فیلم خارجی را از انجمن واردکنندگان می‌گیرند. ناگفته نماند که انجمن واردکنندگان بعد از انقلاب آشفته شد، نیروهای جوان در ساختمان آلومینیوم آمده بودند و آثار را به شکل خاصی بدون رایت درست و اکران می‌کردند. حتی پایان یک فیلم خارجی را در اول فیلم دیگری می‌گذاشتند. آن زمان من در مقاله‌ای که در مجله فیلم منتشر شد، درباره فیلمسازی خارجی در ایران نوشتم و اشاره کردم که دوبله و نریشن را تغییر می‌دادند.

وی افزود: آقای انوار ورود فیلم خارجی را در اختیار گرفت و با ۶۳-۶۲ سالن، سینما را راه انداخت. دوستان معتقدند بین سال ۶۲ تا ۶۴ که راه‌اندازی سینما بود این مدیریت اشکالی ندارد. در اینجا نسل سوم وارد سینما شد؛ از دل دانشکده هنرهای دراماتیک، دانشکده هنرهای زیبا و از دل سینمای آزاد که چهره شاخص آن کیانوش عیاری با «تنوره دیو» و رخشان بنی‌اعتماد است. نسلی که تحت تأثیر سینمای روشنفکری دهه ۴۰ بودند. آن زمان یک اتفاق افتاد، یک فیلم در کانون پرورش آن زمان با نام «دونده» ساخته شد، به خارج از کشور رفت، جایزه گرفت و مدیریت دهه ۶۰ را متوجه یک نوع فیلم دیگر کرد که می‌تواند در جاهای دیگر جایزه بگیرد. راه‌اندازی سینما با تفکر دیگری قاطی شد که بنیاد سینمایی فارابی بخش بین‌الملل ایجاد کرد و بعداً این بخش، بسیار قدرتمند و تعیین‌کننده در اواخر دهه ۶۰ شد.

ماجرای ورود فیلم‌های روشنفکری به جشنواره پنجم چه بود؟

این سینماگر با بیان اینکه سال ۶۴ چند فیلم مانند «مادیان»، «تنوره دیو» و … بیرون آمد، مطرح کرد: من تصورم این است که بهرام بیضایی در «مادیان» نقش داشته است. در «مادیان» شخصیت زن سرپایی به نام «رضوانه» داشتیم و قبل از آن هم فیلم «گل‌های داوودی» بیرون آمده بود که زنی با نام «عصمت» در آن بود و معتقدم پروانه معصومی با نگرش شخصی خود، شخصیت را در اجرا عوض کرد. اینها تأثیری روی سینما و تفکر مدیریت گذاشت. بعد داریوش مهرجویی «اجاره نشین‌ها» را کار کرد و «ناخدا خورشید» در اواخر ۶۴ کار شد. این سمت در حوزه هنری نیز تغییراتی در حال رخ دادن بود. در حقیقت از مخملبافی که «استعاذه»، «توبه نصوح» و … را ساخته بود تبدیل شد به «بایکوت» که اثری اکشن بود که از نظر من تحت تأثیر فرج حیدری بوده و حتی بیشتر او آن فیلم را ساخته، اگرچه قصه برای خود مخملباف است.

جیرانی ادامه داد: در جشنواره پنجم شاهد ورود چند فیلم روشنفکری هستیم. فیلم «گزارش یک قتل» با شخصیت محوری زن به جشنواره راه پیدا می‌کند؛ اتفاقی که قبل از این نداشتیم. «ثریا» در فیلم «گزارش یک قتل» که هما روستا نقش آن را ایفا می‌کند، روی تفکر آقای بهشتی و دیگران اثرگذار است. در پایان سال ۶۵ آقای بهشتی در مصاحبه‌ای بسیار مفصل با مجله فیلم می‌گوید ما سینما را راه‌اندازی کردیم و می‌خواهیم به سمت کیفیت حرکت کنیم. از اواخر سال ۶۵ تفکر درجه‌بندی بیرون می‌آید که اوایل «الف»، «ب»، «ج» و «د» بود.

وی یادآور شد: فیلم‌هایی که درجه‌بندی «الف» و «ب» داشتند، اکرانشان در سینماها باز بود و آثاری با درجه بندی «ج» اکرانشان محدود و فیلم‌هایی با درجه‌بندی «د» اصلاً در سینماها اکران نمی‌شدند. خیلی از فیلم‌ها «د» گرفتند. سینمای تجاری ایران در این درجه‌بندی، درجه پایین می‌گیرد و اولین اختلاف‌ها آغاز می‌شود. تا جایی که به یاد دارم درجه‌بندی فیلم‌های «اجاره‌نشین‌ها»، «ناخدا خورشید» که از نظر من بسیار فیلم زیبایی است، «طلسم» و «گزارش یک قتل»، «الف» بود و فیلم‌هایی که با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی ساخته شده بودند، در درجه‌بندی «ب» و «ج» قرار گرفتند. ما در اواخر سال ۶۵ کاشت اولین نطفه اختلاف‌ها را داریم.

فروش بالای «تاراج» باعث ممنوع‌الکاری ایرج قادری شد!

جیرانی در ادامه با بیان اینکه کسانی که در بنیاد سینمایی فارابی سرکار بودند، جزو دسته روشنفکران دینی محسوب می‌شدند، بیان کرد: سال ۱۳۶۴ در شوروی گراسیاس پرسترویکا ایجاد و این سَمت اولین ترجمه کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» منتشر می‌شود و آرای آل پوپر مورد توجه قرار می‌گیرد. آن زمان مهمترین مقالاتی که روشنفکری دینی را متحول می‌کند، منتشر می‌شود. همه این موارد در گذرگاه سال ۶۵ تا ۶۶ که تحولات غریبی داریم، روی دوستان اثر می‌گذارد. در این میان بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی آثاری می‌سازند که قهرمان آن زن است. پیش از اینها مهدی فخیم‌زاده در «میراث من جنون» زن را به تصویر کشیده بود، اما از آنجا که این اثر در زمانی ساخته شده بود که حجاب آزاد بود، سال ۶۰ و پس از انقلاب به سختی اکران شد.

وی تاکید کرد: در حوزه هنری هم با تحولات غریبی مواجه می‌شویم یعنی آقای مخملباف کم‌کم از «بایکوت» به «دستفروش» می‌رسد و مصاحبه می‌کند و می‌گوید که «حلبی‌آبادها هنوز هست!». نتیجه این اتفاقات در سال ۶۷ تبدیل به فیلم‌های تند سیاسی مانند «عروسی خوبان» می‌شود و دعوای اصلی از همینجا شروع می‌شود. در اوایل سال ۶۷ مجمع تولیدکنندگان سینمای ایران به وجود می‌آید و تمام دست‌اندرکاران سینمای حرفه‌ای دور هم جمع می‌شوند و نسل سوم را که کیانوش عیاری می‌شود، جذب می‌کنند. در حقیقت همه تفکرات کنار هم قرار می‌گیرند.

این سینماگر تصریح کرد: آقای انوار بارها گفته است که «ما مخالف سینمای تفنن و بازاری بودیم و معتقدیم آن سینما مبتذل است و باید سینمای اندیشمند را راه بیندازیم». از دل مدیریت سال ۶۵ به بعد سینمای متفکر در ایران رشد می‌کند اما سینمای صنعتی ایران به دلیل نگاه معیوب به داستانگویی در سینما دچار نابودی می‌شود. به عنوان مثال وقتی فیلم «تاراج» می‌فروشد، دوستان نگران و ایرج قادری ممنوع‌الکار می‌شود. ناگفته نماند که ایرج قادری را علی لاریجانی زمانی که وزیر ارشاد شد از ممنوع‌الکاری خارج کرد.

«خانه دوست کجاست» نمونه روشن تفکر روشنفکری دینی است

جیرانی تاکید کرد: اگر بخواهیم بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران را نام ببریم، از سال ۶۵ تا سال ۷۱ ساخته شده است. جلوی رشد سینمای صنعتی ایران نیز گرفته شد اما بعداً می‌بینیم که آقای فخیم‌زاده در دوران علی لاریجانی «همسر» را می‌سازد. دوره مدیریت دهه ۶۰ پُرتناقض است. از یک طرف با سینمایی به اصطلاح رو پا روبرو هستیم؛ «دندان مار»، «هامون». گرایش اصلی آقای بهشتی «خانه دوست کجاست» بود، ایشان در جلسه خصوصی به عباس کیارستمی می‌گوید فیلم را تو بساز. در حالی که فرهاد شیبانی قرار بود کارگردانی کند.

وی با بیان اینکه آقای بهشتی در مصاحبه اخیر خود با روزنامه شرق دقیقاً روی «خانه دوست کجاست» تاکید کرده و گفته است که با این فیلم فهمیده که سینمای انسانی چیست، بیان کرد: «خانه دوست کجاست» نمونه روشن و مشخص تفکر روشنفکری دینی در نیمه دهه ۶۰ است. مخملباف از «توبه نصوح» به «شب‌های زاینده رود» می‌رسد که «سایه» دختر محمد علاقه‌مند، استاد مردم‌شناسی، می‌گوید که «من نمی‌خواهم زن باشم. زن‌ها در این جامعه آزاد نیستند. مردها هم می‌توانند زن داشته باشند و هم معشوقه اما زن اینجا آزاد نیست» و محمد علاقه‌مند آخرین جمله‌ای که در کلاس می‌گوید این است که «باید به مردم به گونه‌ای نگاه کنیم که در حال تغییرند». این جمله از مقالات بسط و تئوریک آقای سروش بیرون می‌آید.

فریدون جیرانی نیز در جمع‌بندی سخنان خود یادآور شد: قبل از انقلاب سه کشور خارج از غرب، سینما داشتند؛ مصر، ترکیه و ایران. سینمای مصر شبیه فیلم‌فارسی ایران و سینمای ترکیه نیز شبیه سینمای فارسی ایران بود. در کشورهای خاورمیانه اساساً صنعت سینما به میزانی که در ایتالیا و انگلیس بوده، اصلاً نبوده است. مصر بعداً تغییراتی کرد و ترکیه هم که سینمای تجاری‌اش دچار تحول شد. بخشی از سینمای روشنفکری ما متأثر از سینمای مصر و بعد هند است. صنعت سینما در کشوری مانند ایران اصلاً به آن میزانی که در غرب وجود دارد، وجود ندارد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پس از اتفاق تلخ «معراجی‌ها» دریافتیم که دیگر استفاده از مواد نظامی به صلاح نیست و وقت آن رسیده است که این مواد از سینما خارج شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محسن روزبهانی، طراح جلوه‌های ویژه معتقد است که سینمای ایران در زمینه طراحی جلوه‌های ویژه میدانی نسبت به استانداردهای جهانی جلوتر است.

به گزارش سینماپرس، مبحث طراحی جلوه‌های ویژه در سینما و اهمیت آن امروزه دیگر بر کمتر کسی پوشیده است. اساسا جلوه‌های ویژه میدانی یکی از کلیدی‌ترین عناصر تولید فیلم در سینمای امروز محسوب می‌شود. در جهان کنونی جلوه‌های ویژه میدانی پیشرفت‌های متعدد و گسترده‌ای را تجربه کرده و به موازات آن خروجی و کیفیت تولیدات سینمایی نیز افزایش یافته است.

جلوه‌های ویژه میدانی گستره متکثر و متنوعی از وقایع را دربرمی‌گیرد؛ از حرکت جعبه دستمال کاغذی روی میز ناهارخوری تا انفجارهای بزرگ در میدان جنگ، همه و همه توسط گروه طراحان جلوه‌های ویژه انجام می‌شود؛ گروهی که شاید زحمات و تلاش‌هایشان در سینمای ایران آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته و به آن پرداخته نشده است.

پس از اتفاق تلخی که برای زنده‌یاد شریفی در پشت صحنه فیلم سینمایی «معراجی‌ها» رخ داد، دریافتیم که دیگر استفاده از مواد نظامی به صلاح نیست و وقت آن رسیده است که این مواد از سینما خارج شود. برای این منظور، جلسات متعددی را با دوستان وزارت دفاع، سپاه و سایر نهادهای نظامی برگزار کردیم و خوشبختانه در نهایت، این اتفاق رخ داد.

سینمای دفاع مقدس، یکی از برجسته‌ترین مصادیق نمود جلوه‌های ویژه میدانی است و تمامی آثار تولیدشده در این سینما به نحوی از انحاء با جلوه‌های ویژه میدانی سروکار داشته‌اند. ایجاد انفجار، آتش، دود، باران و… همه و همه در حوزه تخصصی طراحی جلوه‌های ویژه میدانی جای می‌گیرد و کمک می‌کند تا حس و حالی شبیه به آنچه در میدان جنگ تحمیلی حادث شده است، نزد مخاطب ایجاد شود.

اینک همزمان با هفته دفاع مقدس، به سراغ «محسن روزبهانی»، طراح باسابقه و کارکشته جلوه‌های ویژه میدانی در سینمای ایران رفته‌ایم و با او درباره تجربه‌های پرشمارش در زمینه طراحی جلوه‌های ویژه میدانی در سینمای ایران و نیز وضعیت این حرفه به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.

محسن روزبهانی که با ۱۱ بار دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی جلوه‌های ویژه میدانی از جشنواره فیلم فجر، رکوردار این رشته است، در کارنامه خود سابقه حضور در پروژه‌های دفاع مقدسی بسیاری را دارد که ازجمله آنها می‌توان به: «عقاب‌ها»، «سجاده آتش»، «دوئل»، «تنگه ابوقریب»، «۲۳ نفر»، «سرو زیرآب»، «معراجی‌ها»، «زیباتر از زندگی»، «۳۳ روز»، «خداحافظ رفیق» و… اشاره کرد.

آنچه در ادامه می آید، مشروح نخستین بخش از گفت‌وگوی مفصل تسنیم با این طراح با تجربه جلوه‌های ویژه میدانی سینمای ایران است:

تسنیم: اجازه بدهید بحث را با این پرسش آغاز کنیم که شما به عنوان طراح جلوه‌های ویژه میدانیدر سینما کارتان را چگونه و از کجا آغاز کردید.

سال ۱۳۶۰ با بازی در فیلم «پیشتازان فتح» به عنوان بازیگر وارد سینما شدم. فیلمی که کارگردانی آن برعهده زنده‌یاد ناصر مهدی‌پور بود و علاوه بر بازیگری در این فیلم، کار جلوه‌های ویژه آن را هم انجام دادم. دومین فیلمی که در آن حضور پیدا کردم، «عقاب‌ها» به کارگردانی زنده‌یاد ساموئل خاچیکیان بود که در سال ۱۳۶۲ اتفاق افتاد. اواخر همان سال، قرارداد حضور در فیلم سینمایی «میرزا کوچک خان» به کارگردانی ناصر تقوایی را امضا کردم اما پس از تغییر کارگردان، تیم تولید هم تغییر کرد.

سینما را رها کردم و به جبهه رفتم

در همین اثنا من به جبهه رفت و آمد داشتم. پس از مدتی به کلی سینما را رها کردم و روانه مناطق جنگی شدم. سال ۱۳۶۹ بود که از منطقه بازگشتم؛ زیرا در آنجا مسئولیت تیپ آبی-خاکی را برعهده داشتم و مدتی طول کشید تا بتوانیم کار را تحویل دهیم و بازگردیم. در آن اوایل جلوه‌های ویژه به معنای امروزی در سینما نداشتیم. فقط فردی به نام نادر میرکیانی بود که کارهای تاریخی انجام می‌داد و در آن مقطع مشغول پروژه «سربداران» بود. با همراهی او تیمی را تشکیل دادیم تا امور جلوه‌های ویژه را پیش ببریم. دورانی بود که ما نمی‌دانستیم چگونه باید چاشنی بزنیم و اساسا چاشنی بدنی وجود نداشت. صرفا تعداد محدودی موجود بود که آنتونیو برای فیلم «دلیران تنگستان» به ایران آورده بود و این‌ها دست کسانی مثل مرحوم بهرام‌پور که از طراحان قدیمی سینما بودند، مانده بود.

فیلم‌های نظامی را با ۱۰ سرباز تجهیز می‌کردیم

سال ۱۳۶۹ که به سینما بازگشتم، طراحان جلوه‌های ویژه افزایش یافته‌ بودند و افرادی چون رضا رستگار، داود رسولیان، محسن شرف‌الدین، اصغر پورهاجریان و… نیز به عنوان طراح جلوه‌های ویژه فعالیت می‌کردند. در این مقطع شرایط نسبتا خوبی در سینما حاکم بود. سال ۱۳۷۱ به عنوان تدارکات نظامی در برخی فیلم‌های جنگی حضور یافتم. خاطرم هست که در آن مقطع مرا نزد آقای حسین گیل فرستادند. آن زمان تدارکات اغلب فیلم‌های نظامی برعهده من بود و با ده سرباز و چند نیروی رسمی، تمامی فیلم‌های نظامی را تجهیز می‌کردیم. در آن زمان هنوز شهرک دفاع مقدس ساخته نشده بود. همزمان با کار تدارکات نظامی، کار جلوه‌های ویژه را هم آغاز کردم. اولین کار جدی من در سینما به عنوان طراح جلوه‌های ویژه میدانی، فیلم سینمایی «سجاده آتش» بود. بلافاصله پس از آن، فیلم سینمایی «آخرین شناسایی» را کار کردم و سپس فعالیت مستمرم در این حوزه آغاز شد.

تسنیم: لابه‌لای صحبت‌هایتان اشاره کردید در آغاز، جلوه‌های ویژه به معنای امروزین آن در سینما وجود نداشت. طبیعتا در چنین شرایطی آموزش هم وجود نداشته است. با این اوصاف، به نظر می‌رسد که شما کارتان به شیوه تجربی و خودآموخته دنبال کرده‌اید.

۸۰ درصد فیلم «نجات سرباز رایان» دربرگیرنده جلوه‌های ویژه بصری است. وقتی «دوئل» در کشورهای خارجی به نمایش درآمد، خارجی‌ها درباره تفاوت این فیلم با «نجات سرباز رایان» گفته بودند که فرق این دو اثر سینمایی با یکدیگر مثل تفاوت گل طبیعی و مصنوعی است. جلوه‌های ویژه بصری هرگز جذابیت‌های جلوه‌های ویژه میدانی را ندارد.

بله، ما حتی تمام چاشنی‌ها را خودمان ساختیم. خاطرم هست چاشنی‌های الکتریکی که اکنون استفاده از آنها ممنوع است را برش می‌دادیم و از مواد موجود در آنها برای چاشنی‌های بدنی و زمینی استفاده می‌کردیم. کم‌کم رضا رستگار فرمولی را در اختیارم قرار داد که از طریق به کارگیری آن، توانستیم چاشنی‌های بدنی، زمینی و دیواری بسازیم. تا همین چند سال پیش هم بچه‌های ما از مواد نظامی (تی‌ان‌تی، چاشنی و فتیله) استفاده می‌کردند و خوشبختانه اکنون چند سالی است که مواد نظامی را کنار گذاشته‌ایم و به طور کامل از مواد پیروتکنیک استفاده می‌کنیم.

تجربه تلخ «معراجی‌ها» باعث شد که مواد نظامی را کنار بگذاریم

من در تمامی فیلم‌های اخیرم مثل «تنگه ابوقریب» یا «اتاقک گلی» که سال قبل کار کردم، برای ایجاد انفجار، شلیک و… از مواد پیروتکنیک استفاده کردم. حُسن بزرگ مواد پیروتکنیک این است که بی‌خطرند. حُسن دیگر این مواد، سرعت پایین آنهاست و سرعت پایین باعث می‌شود که در فیلم‌برداری، نمایش بهتری پیدا کنند، مخاطب فرصت بیشتری برای تماشایش داشته باشد در چشم او نمود بهتری بیابد. پس از اتفاق تلخی که برای زنده‌یاد شریفی در پشت صحنه فیلم سینمایی «معراجی‌ها» رخ داد، دریافتیم که دیگر استفاده از مواد نظامی به صلاح نیست و وقت آن رسیده است که این مواد از سینما خارج شود. برای این منظور، جلسات متعددی را با دوستان وزارت دفاع، سپاه و سایر نهادهای نظامی برگزار کردیم و خوشبختانه در نهایت، این اتفاق رخ داد.

تسنیم: اکنون سینمای ما نسبت به استانداردهای روز دنیا در زمینه طراحی جلوه‌های ویژه میدانی چه وضعیتی دارد؟

ما جلوتریم. به جرأت می‌توانم بگویم که در زمینه جلوه‌های ویژه میدانی از آنها بهتر هستیم. من بارها گفته‌ام که اگر فیلم سینمایی «نجات سرباز رایان» را در کنار «دوئل» قرار دهید و جلوه‌های ویژه را از آن حذف کنید، متوجه تفاوت‌ها می‌شوید. شما می‌دانید که «دوئل» اصلا جلوه‌های ویژه تصویری نداشت و هرآنچه که در این فیلم می‌بینید، جلوه‌های ویژه میدانی است. حتی هواپیماها هم به صورت واقعی سر صحنه حاضر شدند و به اندازه یک پلان هم جلوه‌های ویژه بصری نداشتیم. اما ۸۰ درصد فیلم «نجات سرباز رایان» دربرگیرنده جلوه‌های ویژه بصری است. وقتی «دوئل» در کشورهای خارجی به نمایش درآمد، خارجی‌ها درباره تفاوت این فیلم با «نجات سرباز رایان» گفته بودند که فرق این دو اثر سینمایی با یکدیگر مثل تفاوت گل طبیعی و مصنوعی است. جلوه‌های ویژه بصری هرگز جذابیت‌های جلوه‌های ویژه میدانی را ندارد.

در طراحی جلوه‌های ویژه میدانی از استانداردهای جهانی جلوتریم

مخاطب حرفه‌ای متوجه این تفاوت‌ها و جذابیت‌های موجود در هر یک از آنها می‌شود. کار ما به گونه‌ای است که باید بتوانیم مخاطب را به وجد بیاوریم و آدرنالینش را افزایش دهیم. از نظر من، جلوه‌های ویژه بصری فاقد چنین ظرفیتی است و این اتفاق صرفا از طریق طراحی جلوه‌های ویژه میدانی می‌تواند رقم بخورد.

آموزش جلوه‌های ویژه میدانی امری سینه به سینه است و از طریق دستیاری اتفاق می‌افتد. اساسا ماهیت کار ما به ‌گونه‌ای نیست که کسی بتواند سر کلاس آن را یاد بگیرد. طراح باید تجربه عینی داشته باشد، باید در صحنه حضور یابد و همه چیز را از نزدیک لمس کند. طراح باید چند سال تجربه دستیاری را پشت سر بگذارد و هنگامی که مورد تایید مدیر قرار گرفت، مستقل شود.

تسنیم: روند حرکت سینمای ما در زمینه جلوه‌های ویژه میدانی را از ابتدا تا به امروز چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا به موازات گذر زمان، توانسته‌ایم سیر تطور و پیشرفتی منطقی را تجربه کنیم؟

ابتدا لازم است به این نکته اشاره کنم که یکی از محاسن حوزه کاری ما این بود بیشتر افرادی که در زمینه جلوه‌های ویژه کارشان را آغاز کردند، بچه‌های سپاه بودند. من هم چندین سال در جبهه حضور داشتم و همه چیز را از نزدیک دیده بودم؛ مثلا می‌دانستم وقتی کاتیوشا به زمین اصابت می‌کند، چه حالتی ایجاد می‌شود. انفجار توپ و خمپاره با یکدیگر متفاوت است. همواره تلاش می‌کردم فضای کارم را در سینما به واقعیت‌های جنگ تحمیلی نزدیک کنم. طبیعتا وقتی یک نارنجک منفجر می‌شود، نباید مخاطب شاهد کوهی از آتش باشد. اساسا انفجارها آتش ندارند؛ تنها انفجارهایی که آتش دارند، یکی موشک هواپیماست، قبل از اینکه سوختش تمام شود و دیگری بمب آتش‌زاست. همچنین در صورت اصابت به ماشین یا مخزن سوخت هم آتش ایجاد می‌شود. توپ، خمپاره، کاتیوشا و… آتش‌زا نیستند و هنگام اصابت، صرفا خاک می‌کنند. تازه این هم بستگی به جنس زمین دارد. در زمین‌های سفت، ممکن است خاک هم بلند نشود و فقط دود سیاهی که ناشی از انفجار مواد است، ایجاد شود. ما در سینما مجبور هستیم صحنه‌ها را با کمی اغراق برای مخاطب به نمایش بگذاریم و این برآمده از ذات سینماست.

در هیچ فیلمی آتش غیرواقعی ایجاد نکرده‌ام

با وجود این، من همواره تلاش کرده‌ام در کارهایم اتقاق غیرواقعی خلق نکنم. تاکنون در هیچ فیلمی استفاده غیرضروری از فوگاز نکرده‌ام. حتی گاهی اوقات سر این موضوع با کارگردان‌ها بحث و اختلاف نظر پیدا کرده‌ایم؛ زیرا آنها خواسته‌اند که آتش غیرطبیعی ایجاد کنم اما من زیر بار این خواسته نرفته‌ام. وقتی آرپیجی به کوه برخورد می‌کند، منطق ندارد که آتش ایجاد شود. از نظر من با مرور سیر طبیعی جلوه‌های ویژه در سینمای ایران، می‌توانیم بگوییم که تجربه‌هایمان در این زمینه به مرور پخته و جذاب‌تر شده است.

تسنیم: اهمیت اجرای پروژه‌های مشترک با کشورهای خارجی در زمینه طراحی جلوه‌های ویژه میدانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اساسا شکل گیری چنین همکاری‌هایی چقدر می‌تواند به رشد، تجربه‌اندوزی و ارتقای سطح کیفی جلوه‌های ویژه در سینمای ایران منجر شود؟

ما سابقه چنین همکاری‌هایی را داریم و هم‌اکنون نیز بچه‌هایمان در کشورهایی چون سوریه و عراق کار می‌کنند. یکی از دستیاران من به نام حمید سلیمانی که برای فیلم‌های «چ» و «رستاخیز» جایزه گرفت، اینک در هلند مشغول کار است و تا جایی که من اطلاع دارم، آخرین پروژه‌اش هم با بازی «نیکلاس کیج» همراه بود. کشورهای همسایه از اینکه بتوانند بچه‌های ما را سر پروژه‌هایشان ببرند، استقبال بسیاری می‌کنند و برای همکاری با طراحان ما سر و دست می‌شکنند. به نظرم این یک فرصت است.

کشورهای همسایه برای طراحان ما سر و دست می‌شکنند

من حتی حاضر شدم به طراحان غیرایرانی آموزش دهم. تیمی از بچه‌های حشدالشعبی عراق بودند که در زمینه سینما فعالیت داشتند و متقاضی یادگیری جلوه‌های ویژه میدانی بودند. من به دوستان اعلام کردم که حاضرم تجربه‌ام را در اختیارشان بگذارم. برخی گفتند که اگر این کار را انجام دهی شاید دیگر بچه‌های خودمان نتوانند در پروژه‌های سینمایی کشورهای همسایه حضور پیدا کنند، اما من گفتم این حرف‌ها کدام است؟ روزی را خدا می‌دهد. تا به امروز هم با همین اعتقاد پیش رفته‌ام، کما اینکه اکنون چهار، پنج نفر از دستیارانم مستقل شده‌اند و برای خودشان کار می‌کنند. کرمی، ترکمان، کاوس روزبهانی، علی قرایی و… همگی دستیاران من بودند که اکنون مستقل شده‌اند. این اتفاق باید رخ دهد. اگر من بخواهم غیر از این فکر کنم که پس از مرگم چهل سال تجربه با خودم زیر خاک دفن می‌شود!

تسنیم:کمی درباره وضعیت آموزش جلوه‌های ویژه میدانی صحبت کنیم. اساسا کم و کیف آموزشی که در این حوزه اتفاق می‌افتد به چه صورت است؟ آیا به صورت سینه به سینه است یا به شیوه آکادمیک و از طریق حضور در کلاس هم می‌تواند محقق شود؟

آموزش جلوه‌های ویژه میدانی امری سینه به سینه است و از طریق دستیاری اتفاق می‌افتد. اساسا ماهیت کار ما به ‌گونه‌ای نیست که کسی بتواند سر کلاس آن را یاد بگیرد. طراح باید تجربه عینی داشته باشد، باید در صحنه حضور یابد و همه چیز را از نزدیک لمس کند. طراح باید چند سال تجربه دستیاری را پشت سر بگذارد و هنگامی که مورد تایید مدیر قرار گرفت، مستقل شود.

آموزش جلوه‌های ویژه سینه به سینه است نه آکادمیک

نکته دیگر این است جلوه‌های ویژه برخلاف آنچه که تصور می‌شود، فقط مربوط به فیلم‌های جنگی نیست. من چند مورد از جایزه‌هایی که دریافت کرده‌ام برای طراحی جلوه‌های ویژه میدانی فیلم‌های غیرجنگی بوده است؛ مثلا فیلم‌هایی چون: «قاعده بازی»، «شهرآشوب» و یا «تقاطع» که در آن برای چپ کردن ماشین جایزه گرفتم. شاید تنها کسی که در ایران به خاطر چپ کردن ماشین جایزه گرفته است، من باشم (می‌خندد). به طور کلی هرچیز خاصی که بخواهد از حالت طبیعی و واقعی‌اش خارج شود، در حیطه جلوه‌های ویژه جای می‌گیرد. مثلا تصور کنید قرار است جعبه دستمال کاغذی که روی میز ما قرار دارد، حرکت کند؛ این کار در حوزه تخصصی جلوه‌های ویژه تعریف می‌شود. گاهی اوقات برای انجام چنین کارهایی طراحان صحنه هم به موضوع ورود کرده و مثلا در صحنه، باران یا دود ایجاد می‌کنند. من همین‌جا از دوستان طراحم می‌خواهم که به این حوزه ورود نکنند؛ چرا که حوزه‌ای کاملا تخصصی محسوب می‌شود و اساسا برای خودشان هم خطرناک است. کما اینکه اخیرا در یکی از پروژه‌های سینمایی، بچه‌های صحنه برای ایجاد دود اقدام کرده بودند که متاسفانه دو تن از آنها با سوختگی مواجه شدند.

بسیاری از تهیه‌کنندگان و کارگردانان دقیقه ۹۰ ما را صدا می‌کنند!

تسنیم: اساسا جلوه‌های ویژه میدانی چه مقدار از هزینه‌های ساخت یک فیلم سینمایی را به خود اختصاص می‌دهد؟

جلوه‌های ویژه در سینما پرهزینه‌ترین صحنه‌ها را دارد و بسیار هم زمان‌بر است. متاسفانه در سینمای ما به این حوزه چندان بها داده نمی‌شود و اساسا یکی از گلایه‌های ما از تهیه‌کنندگان و کارگردانان هم همین است. مثلا بسیاری از کارگردانان یا تهیه‌کنندگان در دقیقه ۹۰ ما را صدا می‌کنند؛ زمانی که تنها چهار، پنج روز به اتمام پروژه باقی مانده است و این زمان کوتاه به هیچ وجه کفاف کار ما را نمی‌دهد. این درحالی است که طراح جلوه‌های ویژه باید از روز اول در پروژه حاضر باشد. هنگامی که طراح صحنه می‌خواهد دکور فیلم را بسازد، طراح جلوه‌های ویژه باید در کنار او باشد؛ زیرا در این صورت، هزینه و زحمت تیم تولید هم کمتر می‌شود. در سینمای ایران به ندرت فیلمی داشته‌ایم که طراح جلوه‌های ویژه از مرحله پیش‌تولید در پروژه حضور پیدا کرده باشد. تنها برای فیلم سینمایی محمد (ص) به کارگردانی مجید مجیدی چنین اتفاقی رخ داد و ظاهرا در سریال حضرت موسی (ع) هم چنین روالی حاکم است. برای فیلم حضرت معصومه (س) که امیدوارم در آینده نزدیک ساخته شود نیز قرار است شرایط به همین ترتیب باشد.

طراح جلوه‌های ویژه باید فرصت آزمون و خطا داشته باشد

تسنیم: شما در کارتان فرصت آزمون و خطا هم دارید؟

یکی از مشکلات ما همین است. مثلا برای یک پروژه سینمایی اخیرا با من صحبت کرده‌اند که قرار است در آن زودپز به فاصله یک متری بازیگر بترکد. قطعا چنین اتفاقی باید پیش از برداشت نهایی امتحان شود. با وجود این، در بسیاری از پروژه‌های سینمایی فرصتی برای آزمون و خطا به طراح جلوه‌های ویژه میدانی داده نمی‌شود و طبیعتا این روند بر کیفیت و خروجی نهایی تاثیر منفی می‌گذارد. اگر زمان کافی در اختیار طراح قرار داده می‌شود، می‌تواند بسیاری از موارد را پیش از برداشت نهایی آزمون کند و در نهایت، اجرای کیفی‌تری را به معرض نمایش بگذارد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از انتقاد به موازی کاری نهادها تا لزوم ورود نهادهای سیاست گذار/ نفوذ برخی افراد در نهادها باعث انحراف آثار دفاع مقدسی! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تعدادی از فعالان حوزه سینمای دفاع مقدس همزمان با هفته دفاع مقدس متذکر شدند: در گلوگاه برخی نهادها افرادی نشسته اند که جلوی تولید فیلم های هدفمند دفاع مقدسی را می گیرد!

به گزارش سینماپرس جنگی که از اواسط سال ۱۳۵۹ توسط دشمنان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر ملت ایران تحمیل شد و طی سال های متمادی موجب جانفشانی ها و از خودگذشتگی های ملت بزرگ ایران گردید و تبدیل به برگ زرینی در تاریخ این مرز و بوم شد و در امتداد خویش باعث به وجود آمدن گونه ای نوین از سینما با عنوان «سینمای دفاع مقدس» در کشورمان گردید.

دفاع مقدس تنها نوعی از سینما است که در سال های پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سینمای ایران به وجود آمده و طی تمامی این سال ها با ساخت فیلم های درخشانی تجلی یافته است؛ اما متاسفانه از دوره اصلاحات این گونه سینمایی به دلیل عملکرد ضعیف و یا نگاه های التقاطی مدیران سینمایی به کما رفته و دیگر رنگ و بوی سابق را ندارد.

سینماگران دغدغه مند و فعال در این حوزه که همواره با عشق مبادرت به ساخت فیلم در فضای ارزشی می کردند اینک بایکوت و خانه نشین شده اند و مدیران سینمایی و فرهنگی کشور به جای آنکه با توجه به فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر حفظ ارزش ها و در سینما و ترویج روحیه ایثار و شهادت طلبی در هنرهفتم بپردازند، در پی آن هستند تا خوشامد جشنواره های غربی نظیر «کن» و «برلین» و «ونیز» را به سوی خود جلب کرده و از این رو از ساخت فیلم های سیاه، تلخ و بعضاً ضد منافع ملی حمایت می کنند.

اهمیت سینمای دفاع مقدس به قدری والاست که رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرمودند: “کتاب‌هایی که در مورد خاطرات دفاع مقدس نوشته و یا فیلم‌هایی که در این خصوص ساخته می‌شوند، فراتر از یک اثر هنری و یا ادبی صرف هستند و این آثار در واقع تزریق سیمان به پایه‌های انقلاب و هویت ملی و پیشرفت کشور است تا این پایه‌ها مستحکم‌تر و ماندگارتر شوند. “

علیرغم انتظارات از مدیران فرهنگی و سینمایی دولت انقلابی سیزدهم متأسفانه آن ها نیز آنچنان که باید از تولید فیلم های دفاع مقدسی و سینماگران دغدغه مند و متعهد این حوزه حمایت نکردند و همین اتفاق باعث انتقادات جدی نسبت به عملکرد آن ها شده است.

در همین راستا با ۵ تن از فعالان حوزه سینمای دفاع مقدس آقایان: محمد عسگری، هادی محمدپور، حمید بهمنی، هادی انباردار و اصغر نقی زاده گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

محمد عسگری کارگردان سینما همزمان با هفته دفاع مقدس با انتقاد از عملکرد مدیران سینمایی در رابطه با سینمای انقلاب و دفاع مقدس که باعث مهجوریت این گونه مهم سینمایی شده است گفت: موازی کاری نهادها و ارگان های مختلف در حوزه تولید فیلم مهمترین معضل سینمای دفاع مقدس است؛ به عنوان مثال در حال حاضر سه فیلم به صورت همزمان توسط سه ارگان مختلف در خصوص یک عملیات در دست تولید هستند و این کار غلط است. تولید فیلم های دفاع مقدسی نباید به صورت بی هدف و باری به هر جهت باشد. بسیاری از فیلم هایی که در دهه ۷۰ تولید شدند به دلیل شعار زدگی و تکرار مکررات کم کم مخاطب این گونه سینمایی را دلزده کردند. حال ما نیازمند آن هستیم که مخاطب دلزده را با تولید آثار خلاقانه خوش بین کنیم و حرف های نویی را بزنیم.

هادی محمدپور کارگردان سینما نیز در این باره اظهار داشت: متأسفانه نهادهای متولی سینمای دفاع مقدس به سمت تولید فیلم در خصوص شهدای غیر سرشناس نمی روند و همین باعث شده بعضاً ما شاهد تولید چند فیلم مشابه راجع به یک عملیات یا یکی از شهدا باشیم. صرفاً نباید فقط به افراد سرشناس توجه شود و باید سرباز صفرها و بسیجی ها هم دیده شوند چرا که نیت همه این عزیزان یکی بود و همه برای ایران و اسلام کار می کردند. بنده معتقدم اتفاقاً برای کسانی که سرشناس نیستند بیشتر باید کار شود چرا که شاخص ها را همه مردم می شناسند.

حمید بهمنی کارگردان سینما همزمان با هفته دفاع مقدس تصریح کرد: در گلوگاه بنیاد سینمایی فارابی فردی نشسته که جلوی تولید بسیاری از فیلم های دفاع مقدسی را می گیرد؛ چرا باید فردی مانند آقای احمدیان در مهمترین جای بنیاد سینمایی فارابی نشسته باشد؟ این دردی که بنده عنوان می کنم درد ده ها فیلمساز است! بنده و امثال بنده از بس دویدیم و از این نهاد به آن ارگان و از آن سازمان به آن بنیاد رفتیم خرد شدیم، پیر شدیم! بدیهی است با این بروکراسی های پیچیده و غلط فرهنگ سینمای دفاع مقدس ترمیم نمی شود. متأسفانه از زمانی که شبه روشنفکران و اصلاح طلبان در کشور قدرت گرفتند تولید فیلم های دفاع مقدسی کاهش جدی پیدا کرد. به نحوی که بخش عمده ای از تولیدات سینمای ما در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ مربوط به فیلم های دفاع مقدسی می شد اما سال ۷۷ تولید این فیلم ها به تعداد انگشتان یک دست رسید و اوایل دهه ۸۰ سالی نهایتاً یک یا دو فیلم در این حوزه تولید می شد.

هادی انباردار تهیه کننده سینما همزمان با هفته دفاع مقدس با انتقاد از عملکرد مدیران سینمایی در رابطه با سینمای انقلاب و دفاع مقدس که باعث مهجوریت این گونه مهم سینمایی شده است گفت: متأسفانه هم و غم مدیران سینمایی پرداختن به فضاهایی جز دفاع مقدس است و به همین علت است که ما شاهد مهجوریت و سرخوردگی این سینمای اصیل و ارزشمند هستیم. چرا علیرغم تأکیدات رهبری مبنی بر اقتباس از کتب متعلق به خاطرات شهدا و سرداران فیلم های شاخص در این حوزه تولید نمی شود؟ واقعاً نمی دانم وقتی شخص اول مملکت چنین دغدغه ای دارد و چنین به صراحت در این باره سخن می گوید پس چرا مسئولان فرهنگی دست روی دست گذاشته اند و در این راستا کار درخور توجهی صورت نمی دهند؟

اصغر نقی زاده بازیگر سینما نیز در گفتگو با سینماپرس متذکر شد: تا شورای عالی انقلاب فرهنگی اهتمام به خرج ندهد سینمای دفاع مقدس جان نخواهد گرفت! مسئولان عالی شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند که باید سیاست های سینما را تبیین کنند، آن ها هستند که باید مدیران فرهنگی و سینمایی را ملزم به ساخت و حمایت آثار دفاع مقدسی کنند و تا این اتفاق رخ ندهد ما نمی توانیم امیدی به بهبود شرایط تولید این قبیل فیلم ها داشته باشیم. گویا مسئولان نمی دانند که ما اگر فیلم های دفاع مقدسی را کنار بگذاریم ناخودآگاه روحیه میهن پرستی و سلحشوری را در نسل جوان کاهش می دهیم. ما نباید اجازه دهیم روحیه میهن پرستی در نسل جوان ضعیف شود. بی تردید تولید فیلم های دفاع مقدسی می تواند روحیه میهن پرستی و استکبارستیزی را در نسل جوان تقویت کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

صابر ابر و پانته‌آ پناهی‌ها در توکیو، سعید پیردوست در بیمارستان


اکران «آه سرد»، اعلام زمان مراسم خاکسپاری امرالله صابری، سفر خزاعی به تاشکند، جزئیاتی از فیلمی با بازی صابر ابر و پانته‌آ پناهی‌ها در توکیو، اعلام برنامه اجراهای مجموعه تئاترشهر، آخرین وضعیت جسمی سعید پیردوست در بیمارستان، پیش‌بینی برنده جایزه نوبل ادبیات، معرفی رهبر ارکستر سمفونیک تهران، جا ماندن نمایندگان ایران از جشنواره براتیسلاوا، هویتی جدید برای خانه پدری «جلال آل‌احمد» و کشف قدیمی‌ترین کفش‌های اروپا و  تیر «عصر برنز» از اخبار فرهنگی هنری هشتم مهرماه بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از صدرنشینی ثابت یک فیلم تا مخاطب هزار نفری ۱۰ فیلم در حال اکران! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: وضعیت گیشه سینماها در روزهای آغازین پاییز علیرغم اکران فیلم های جدید همچون گذشته نامناسب است! ۱۰ فیلم در حال اکران به صورت میانگین مخاطبانی حدود هزار نفر داشتند که نشان دهنده وضعیت نامناسب فروش سینماها است.

به گزارش سینماپرس «میان صخره ها» به کارگردانی مختار عبدالهی با فروش تنها ۲ قطعه بلیت کم مخاطب ترین فیلم هفته گذشته بود؛ «پرونده باز است» کیومرث پوراحمد نیز تنها ۱۷ قطعه بلیت فروخت و «بابا سیبیلو» ادوین خاچیکیان نیز به فروش ۱۰۳ قطعه بلیت بسنده کرد.

در راستای فروش اندک و فاجعه بار گیشه سینماها «شهرک» علی حضرتی تنها ۱۱۴ قطعه بلیت فروخت و «نگهبان شب» رضا میرکریمی نیز به تنها ۱۲۹ مخاطب رضایت داد.

به استناد آمار ارائه شده در سایت سمفا تا ساعت ۱۴ جمعه هفتم مهرماه «ستون ۱۴» امیرحسین همتی تنها ۴۰۴ مخاطب داشت و «دست انداز» کمال تبریزی نیز تنها ۵۵۶ نفر را به سالن های سینما کشاند! «کت چرمی» ۱۵۲۲ مخاطب و «بعد از رفتن» رضا نجاتی تنها ۱۶۷۶ بیننده داشت.

«مصلحت» حسین دارابی ۲۳۲۹ بلیت به فروش رساند و «عروسی مردم» مجید توکلی به ۲۴۷۰ مخاطب رضایت داد. در راستای فروش اندک فیلم ها «آهنگ دو نفره» آرزو ارزانش نیز تنها ۲۵۰۵ مخاطب را مجاب به حضور در سالن های سینما کرد!

این در حالی است که پس از گذشت حدود ۷ ماه از آغاز اکران «فسیل» کریم امینی همچنان یکه تاز و صدرنشین گیشه است؛ این فیلم طی هفته گذشته حدود ۸۱ هزار نفر مخاطب داشت و «شهر هرت» نیز با حدود ۶۹ هزار نفر مخاطب رتبه دوم جدول فروش را از آن خود کرد. «هتل» جدیدترین فیلم اکران شده سینما به کارگردانی مسعود اطیابی نیز توانست با حدود ۴۲ هزار مخاطب دذ رتبه سوم جدول فروش جا بگیرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

لولاکی: خودی و ناخودی کردن، عدم اختصاص بودجه مناسب، فقدان اکران مناسب معضل سینمای کودک و نوجوان است


سینماپرس: عرفان لولاکی گفت: امیدواریم با حضور مدیرعامل جدید بنیاد سینمایی فارابی شاهد از بین رفتن این معضلات و تحولات مثبت و ارزشمند در این حوزه باشیم.

مشاهده خبر از سایت منبع