سینماپرس: رابرت دنیرو با حضور در برنامه زنده تلویزیونی به بازخوانی طنزآمیز گزارش «مالر» درباره دروغهای ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری پرداخت.
به گزارش سینماپرس، به نقل از ورایتی، بعد از اینکه «رابرت مالر» دادستان ویژه پروندهبررسی ارتباط دولت دونالد ترامپ با روسیه، گزارش خود را منتشر کرد، برنامه پرطرفدار تلویزیونی «پخش زنده شنبه شب» کمی حرف برای گفتن درباره آن داشت و بخش آغازین و اصلی اپیزود جدید این برنامه کاملاً به این مسئله اختصاص یافت.
شنبه شب رابرت دنیرو در این برنامه، دوباره نقش مالر را بازی کرد که داشت از روی گزارشش میخواند و ای دی برایانت نقش دادستان کل ویلیام بار را ایفا کرد و الک بالدوینهم یک بار دیگر ترامپ شد.
با وجود اینکه مالر با نقشآفرینی دنیرو اقرار کرد نتوانسته یک «نتیجهگیری قطعی» درباره اتهام جلوگیری از اعمال عدالت توسط رئیسجمهور داشته باشد، شخصیت دادستان کل گفتخودش کاملاً چنین نتیجهگیریای داشته و ترامپ کاملاً پاک است. شخصیت ترامپ هم در پاسخ گفت «بالاخره خلاص شدم!»
در مورد توطئه و همکاری با دولت روسیه، شخصیت مالر گفت «چند مورد مشکوک» وجود دارد که به تیم ترامپ مربوط میشود، اما او نتوانسته ارتباطی مجرمانه برقرار کند. تیم مالرچند نفر را محکوم به زندان کرد که شخصیت دادستان کل آنها را «افرادی بسیار خوب» خواند. ترامپ هم گفت «عفو آنها از همین حالا در برنامه است.»
مالر گفت مدارک بسیاری فراهم کرده است ولی در پاسخ وی شخصیت دادستان کل گفت بسیاری از این شواهد توسط خود رئیسجمهور در تلویزیون زنده فراهم شده است. ترامپ گفت: «روسیه، اگر داری تماشا میکنی برو بخواب. بابایی برد.»
در نهایت شخصیت ترامپ گفت «اگر میخواهی به شیطان شلیک کنی بهتر است تیرت خطا نرود» که در اینجا کیت مککینون در قالب شخصیت رودی جولیانی وکیل ترامپ وارد صحنه شد و این دو درباره این صحبت کردند که چطور توانستند قسر در بروند!
اواخر اپیزود، آن سوی نتایج گزارش مالر در کرملین نشان داده شد. بک بنت در نقش ولادیمیر پوتین ظاهر شد و وقتی متوجه شد گزارش مالر نتوانسته ثابت کند ترامپ با روسیه همکاری کرده، ژنرالهای او بسیار شوکه شدند چون باور داشتند «رئیسجمهور آمریکا برایروسیه کار میکرد.» پوتین در واکنش میگوید: هرگز نگفته ترامپ برایش کار میکرده و نمیداند وقتی هیچ چیزی علیه ترامپ نداشته چرا ترامپ تا این حد با او خوب بوده است. او گفت: «فکر میکنم فقط از من خوشش میآید. اصلاً از کارهای این یارو سر در نمیآورم!»
سینماپرس: وین دیز بازیگر محبوب فیلم سینمایی «سریع و خشن» با خراب کردن یک سینما در شهر نیویورک پا به این عرصه گذاشت.
به گزارش سینماپرس، وین دیزل بازیگر و کارگردان ۵۱ ساله آمریکایی با نام اصلی مارک سینکلر وینسنت است که بیشتر به خاطر سری فیلمهای «سریع و خشن» شناخته میشود. او برای کسب درآمد شغل نگهبانی را در پیش گرفت و پس از آن هم نام خود را به وین دیزل تغییر داد و همچنین در نوجوانی در رشتههای بدنسازی و کشتی کج نیز سابقه فعالیت داشته است.
مادر او یک روانشناس ایتالیایی و پدر خواندهش نیز اهل نیویورک است و هنوز پدر واقعی خود را ندیده است.
اگرچه او از سنین پایین به بازیگری علاقه داشت، اما اولین فعالیت سینمایی او به طور ناخواسته شکل گرفت و زندگی او را تغییر داد؛ زمانی که وین دیزل هفت ساله بود به همرا برادر و دوستانش به یک سینما در نیویورک رفتند تا این سینما را تخریب کنند. اما رییس آن سینما به جای زنگ زدن به پلیس به آنها پیشنهاد بازی در یک فیلم را داد و این به اولین تجربه اکشن این بازیگر تبدیل شد.
پس از سپری کردن دوران دبیرستان در دانشگاه هانتر ثبت نام کرد، ولی پس از گذشت سه سال از آنجا اخراج شد و دوباره به هالیوود بازگشت تا دوران جدیدی از بازیگری اش را شروع کند. او یک سال با تمام وجود تلاش کرد، ولی نتوانست هیچ احساسی در هالیوود ایجاد کند و با هدف این که در هالیوود جایی باز کند، تصمیم گرفت به نیویورک بازگردد.
مادرش به او کتابی از ریک اشمیت به نام «فیلم سازی با بودجهی خودروی دسته دوم» را هدیه داد. او با مطالعهی این کتاب به خوبی یاد گرفت چگونه کنترل زندگی اش را در دست بگیرد و خودش فیلم بسازد؛ و بدین صورت فیلمی کوتاه به نام «Multi-Facial» را مبتنی بر تجربیات خودش به عنوان یک بازیگر نوشت و فیلم برداری از آن در کمتر از سه روز حدود سه هزار دلار هزینه در برداشت. فیلم او توانست در جشنواره فیلم کن در سال ۱۹۹۵ مورد تایید قرار گیرد.
از دیگر فیلمهای او میتوان به فیلمهای نجات سرباز رایان، ولگردها و نگهبانان کهکشان اشاره کرد.
سینماپرس: مجموعه مستند «سیمرغ» از تولیدات شبکه افق است که اقتصاد مقاومتی را در چالشهای نفت، پتروشیمی، کشاورزی و… به تصویر میکشد.
به گزارش سینماپرس، مجموعه مستند «سیمرغ» یکی از تولیدات شبکه افق است که با محوریت اقتصاد مقاومتی و توجه به دانشمندان داخلی و شرکتهای دانش بنیان ساخته شد. این مستند تلویزیونی که برگرفته شده از داستان سیمرغ منطق الطیر عطار و داستان رسیدن سیمرغ به قله قاف و عبور آنان از سختیها است، روایتی متفاوت از فعالیت کاری دانشمندان بومی کشور است که با تلاش خود و با تکیه بر علم و دانش، به مبارزه با تحریمها میپردازند. یکی از قسمتهای این مجموعه مستند «به نام پدر» نام دارد که در نهمین جشنواره مردمی فیلم عمار نیز حضور داشت و توانست یکی از جایزههای این مستند را نام خود ثبت کند. محمد تقی رحمتی که تهیهکننده و کارگردان این مجموعه مستند ۷ قسمتی است، راجع به شرایط تولید این مجموعه، پژوهشهای آن و ادامه روند ساخت این مجموعه توضیح داد.
*در مورد ایده شکل گیری مجموعه مستند «سیمرغ» توضیح دهید.
نگاه ما توجه به اقتصاد مقاومتی بود/ معرفی دو صنعت مهم و حساس کشور در تحریمها
اصل مجموعه مستند سیمرغ با نگاه اقتصاد مقاومتی صورت گرفت. دید ما به این مساله این بود که در ۲ تحریم سنگین اخیر یعنی در سالهای ۹۱ و ۹۲، با نوسانات ارزی زیادی روبهرو بودیم و همین مساله شرایط اقتصادی کشور را دچار تغییر کرد. بر همین اساس، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد. با همین رویکرد، تحقیقات خود را برای ساخت یک مجموعه مستند آغاز کردیم. در جریان تحقیقات و اسنادی که از مرکز پژوهشهای مجلس به دست آوردیم، به این نتیجه رسیدیم که در زمان تحریم، ۲ صنعت بیشترین نوسانات و تغییرات را داشتند؛ یکی صنایع غذایی و دیگری صنایع نفتی بود. صنایع غذایی و کشاورزی بالاترین تورم را داشت چرا که جز خوراک مردم بود و تقاضای بسیار بالایی را داشت. همچنین صنایع نفتی به دلیل این که مواد اولیه صنایع مختلف را تامین میکرد، از تقاضای نسبتا بالایی برخوردار بود و تورم زیادی را ایجاد مینمود. علاوه بر این، این دو صنعت، از مهمترین صنایع کشور بودند و رابطه مستقیمی با صنعت و تغذیه مردم داشتند. در حقیقت، محور اصلی ما در مجموعه مستند سیمرغ، دو بخش بود؛ صنایع غذایی و کشاورزی و صنایع نفتی.
*چرا دو صنعت نفتی و غذایی را انتخاب کردید؟
حساسیت صنایع پتروشیمی کشور؛ آمریکاییها قبل از این که ما را تحریم مالی کنند، تحریم پتروشیمی میکنند
وقتی به تاریخ تحریمها نگاه میکنیم، میبینیم که بلافاصله بعد از اعمال تحریمها، در زمینه غذا، علوفههای دامی و … دچار مشکل میشویم و از آنجا که به صورت دانشبنیان وارد این مساله نشده و نگاه علمی بدان نداشتهایم، با کوچکترین تحریم، کشاورزی ما دچار مشکلات عدیده میشود و ضربه میخورد. جالب است بدانید که آمریکاییها قبل از این که ما را تحریم مالی کنند، تحریم پتروشیمی میکنند. چرا که میدانند با تحریم پتروشیمی، مواد اولیه ما دچار مشکل شده و صنعت ما میخوابد. در اینجا است که اهمیت توجه به اقتصاد مقاومتی و دانش بنیان شدن صنایع مشخص میشود. در زمان تحریم، بسیاری از شرکتهای چینی با دور زدن قانون تلاش کردند که در این دو حوزه به ما کمک کنند اما دانشمندان ما با فعالیت علمی خود، برگ دیگری از این مساله را نشان دادند.
چالشهایی که میتواند تبدیل به فرصت شود
دقت کنید که ما میتوانیم با تبدیل نفت خود به دیگر صنایع پتروشیمی، آن را با ارزش افزوده بسیار بسیار بیشتری به فروش برسانیم. بنابراین، این اهرم در دست ما قرار دارد که باید از آن استفاده کنیم ما میتوانیم درب چاههای نفت خود را ببندیم و با استفاده از این اهرم، قدرت خود را به کشورهای منطقه و بیرون آن نشان بدهیم. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، اگر بتوانیم دو صنعت کشاورزی و نفتی را بومی کنیم، دشمن دیگر نمیتواند شما را تحریم کند چرا که کاری از دستش ساخته نیست. کاری که دشمن این روزها انجام میدهد استفاده از همین ضعف است.
*در مورد دلیل نامگذاری این مجموعه مستند توضیح بدهید. سیمرغ اشارهای به داستان منطقالطیر عطار است؟
«سیمرغ»، از کتاب منطقالطیر عطار گرفته شده است. جایی که هدهد، مرغان مختلف را دعوت میکند تا به قله قاف بروند. عدهای از آنان بهانه میروند و از نشدنی بودن این کار حرف میزنند اما ۳۰ مرغ این دعوت را پذیرفته و با گذر از هفت خان به مقصد نهایی میرسند. جالب است که عطار وقتی این داستان را تعریف میکند، همت عالی این ۳۰ مرغ را مورد ستایش قرار میدهد. ما با الهامگیری از این نام، میخواستیم بگویم که راه ایستادگی در برابر تحریمهای دشمن و برپا ساختن اقتصاد مقاومتی، از بین خود ما میگذرد و خودمان باید این راه را هموار کرده و مجهز شویم.
*در ۷ قسمت ابتدایی این مجموعه به سراغ صنایع نفتی و زیر مجموعههای آن رفتید. اهمیت توجه به این بخش در چه بود؟
نمایش پتانسیلها و ظرفیتهای علمی کشور اصل هدف ساخت «سیمرغ» / مخاطب ما مسئولین نیز هستند
در خان اول از مجموعه مستند «سیمرغ» به صنایع نفتی و قاچاق آن پرداختیم. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، برای این که اقتصاد ما به سمت مقاومتی شدن برود، باید از قاچاق در امان بماند چرا که از بین بردن این باگ، اولین گام برای اصلاح است و قبل از هر چیز باید مورد توجه قرار گیرد. در همین بخش به سراغ تولیدکنندگان رفتیم و مشکلات آنان را جویا شدیم. باید بگویم که مخاطب ما در این بخش، علاوه بر مردم، مسئولین نیز بودند چرا که آنان باید با مشکلات تولیدکنندگان آشنا بوده و در جهت رفع آن برآیند. در خان دوم «سیمرغ» قصد داریم که به صنایع پایین دستی نفت و پتروشیمی بپردازیم و در بخش بعدی به سراغ صنایع غذایی و کشاورزی خواهیم رفت.
هدف ما از ساخت این مجموعه مستند نمایش پتانسیلها و ظرفیتها است. در حقیقت، قصد داشتیم تا قدرت علمی و اقتصادی شرکتهای ایرانی را به نمایش بگذاریم. این مساله علاوه بر این که باعث ایجاد انگیزه و نشاط در مخاطب عام میشود، به مسئولان یادآوری میکند که ما این قدرت و استعداد را داریم و باید از آن استفاده کنیم. کافی است تا اراده کنیم و علیرغم تمام سختیها بلند شویم. در مجموعه مستند «سیمرغ» وارد زندگی کاری تعدادی از مهندسین که قدرتهای علمی و اقتصادی کشور هستند شدیم. بسیاری از این افراد شناخته نشدهاند و کسی آنان را نمیشناسد اما کارهای بسیار مهمی را رقم زدهاند.
*برنامهتان برای ساخت ادامه این مجموعه چیست؟ خان دوم چه زمانی ساخته میشود؟
خان دوم «سیمرغ» به صنایع غذایی و کشاورزی میپردازد
تاکنون ۶ قسمت از سیمرغ که مربوط به خان اول آن است ساخته شده است و ۴ قسمت از آن به روی آنتن شبکه افق رفته است. البته بنا به دلایلی، ۲ قسمت از این مجموعه تاکنون پخش نشده است اما مقرر شده است که در پخش مجدد آن، این ۲ قسمت نیز اضافه شده و به نمایش دربیاید. همچنین خان دوم این مجموعه پس از رفع موانع مالی تولید خواهد شد و به زودی به نمایش در خواهد آمد. در این خان، تمرکز ویژهای بر روی صنایع غذایی و کشاوزی خواهیم داشت و بسیاری از ناگفتههای این صنعت را بیان خواهیم کرد. به نظرم توجه به این دو صنعت، یکی از اولویتهای بسیار مهم کشورمان در وضعیت فعلی است. این مساله، یک موضوع ملی است و ساخت چنین مجموعههایی باید در اولویت قرار داشته باشد. از همین منظر، شرکتهای دانش بنیان برای بومیسازی دانش و صنعت بسیار مهم هستند.
*مستند «به نام پدر» یکی از قسمت های همین مجموعه بود که در جشنواره عمار به نمایش درآمد و اتفاقا جایزه نیز گرفت. داستان این مستند چه بود؟
محمد تقی رحمتی در مورد مستند «به نام پدر» که در جشنواره عمار جایزه بهترین مستند را دریافت کرد، توضیح داد و گفت: به نام پدر یکی از قسمتهای مجموعه مستند «سیمرغ» بود که به مساله قاچاق و اثرات مخرب آن میپرداخت. در زیر متن و لایههای زیرین آن به قدرت متخصصین کشور اشاره میشد. این مستند داستانی از مهندس نوید نجاتبخش است که دست به کار بزرگی زده و دستگاهی را تولید میکند که تا پیش از آن، تنها ۳ کشور آن را تولید میکردند. شتابنده خطی دستگاه بسیار مهمی در پزشکی است که به کمک آن و با استفاده از اشعههای پر قدرت، تومور مغزی را از بین میبرند. همچنین این دستگاه، کاربرد بسیار مهم دیگری نیز دارد و آن هم استفاده در اداره گمرک به منظور اسکن کانتینرهای ورودی به کشور و جلوگیری از قاچاق کالا است. این مستند موفق شد جایزه جشنواره عمار را دریافت کند. در ابتدایی که این مستند را میساختم، میترسیدم که مبادا انگ سیاسی بودن و چپ یا راستی به ما بزنند. باید بگویم که ایران برای ما از همه چیز مهمتر بود و تلاش کردیم که کارمان رنگ و بوی سیاسی نگیرد. اگر مساله سیاسی را وارد میکردیم، مخاطب کارمان نصف میشد و این اصلا خوب نبود. ما میخواستیم که یک کار بدون زبان بسازیم و بگوییم که مهندسان بزرگ ایرانی نهایت تلاش خود را میکنند، بدون این که دیده شوند. خوشبختانه استقبال بسیار خوبی از این مستند به عمل آمد و بسیاری از مردم آن را دوست داشتند.
سیماپرس: فرهاد اصلانی یکی از دستاوردهای داوری در جشنواره جهانی فیلم فجر را آشنایی بیشتر خود با سینمای کشورهای منطقه دانست.
به گزارش سینماپرس، فرهاد اصلانی که در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر داور بخش «جلوه گاه شرق» بود حضور در جمع داوران این رویداد بین المللی را فرصتی مناسب برای خود ارزیابی کرد و گفت: داوری ما در بخش آسیا بود و این موضوع فرصتی برای من پیش آورد تا فیلم های منطقه را ببینم که تجربه ای دوست داشتنی بود. بازیگر فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» با اشاره به این که قبل از داوری در جشنواره جهانی فیلم فجر تصوری تا این حد دقیق از سینمایی کشورهای منطقه نداشته است، عنوان کرد: در مقایسه ای که در آن دوره انجام دادم، متوجه شدم سینمای ایران واقعاً در جایگاهی بالاتر از کشورهای منطقه قرار دارد و این برای شخص من دستآورد مهمی بود. وی در مورد داورهای خارجی و نگاه آنها به سینمای ایران نیز گفت: آنها کاملاً تحت تاثیر کیفیت و سوژه های متفاوت آثار ایرانی بودند تا آنجا که در آن دوره در بخش «جلوه گاه شرق» دو جایزه به سینمای ایران رسید. اصلانی در پایان عنوان کرد: از لحاظ اجرایی جشنواره جهانی فیلم فجر معقول و با کیفیت برگزار می شود ولی برای رسیدن به کیفیت جشنواره های بزرگ جهانی هنوز باید تلاش کنیم. فرهاد اصلانی بازیگر ایرانی سال ۹۷ در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به همراه عمار جمال فیلمبردار از عراق، سالومه دموریا بازیگر از گرجستان، احمد بویاجی اوغلو منتقد و تهیه کننده از ترکیه و سوهان پانشا تهیه کننده از مالزی داور بخش «جلوه گاه شرق» بود. آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره [email protected] است. سیوهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران برگزار میشود.
سینماپرس: استاد آواز ایران با وجود تجربه تاریخی عارف قزوینی، سال ۱۳۸۸، در همان مسیری گام برداشت که از داخل ایران برایش طراحی شده بود.
به گزارش سینماپرس، مستند «شجریان، از سپیده تا فریاد» که روز ۱۰ فروردین ماه از شبکه افق سیما پخش شد، با تهمیدات رسانهای حرفهایتر میتوانست مخاطب گستردهتری داشته باشد. نحوه اطلاع رسانهای در مورد پخش این مستند، چندان حرفهای و در خور شأن اثر و شخصیت محوریِ مورد ارزیابی این مستند نبود. این قضاوت مشمول قبل از بررسی اثر میشود. وقتی اثر بسیار مهمی در شبکه افق پخش میشود، انتظار میرود با استمداد تبلیغاتی از مرجعیت شبکه یک سیما، پربیننده بودن شبکه ۳ و خاص بودن شبکه چهارم، امکان پخش چند آنونس را برای مستند فراهم میآوردند.
به هر حال قبل از ارزیابی چیستی و چگونگی محتوا، سویه و رویه، مشی و روش و نحوه ساخت، مهمترین مسئله این است که یک همآوایی هماهنگ میان شبکههای سیما وجود داشته باشد، تا به محض پخش اثر بسیار مهمی، مثلمستند «شجریان، از سپیده تا فریاد» ، در کنار تبلیغات برنامههای صرفاً سرگرمیساز سیما، آثار اندیشهمحور و خاصتر در معرض تبلیغات قرار بگیرند. به هر نام پخش مستند مذکور آنقدر اهمیت پیدا کرد که زمان تکرار نوبت دوم در شبکه افق، فضای مجازی بانی اطلاع رسانی شد، آنهم نه از طریق شبکههای مختلف سیما. در مورد این مستند خاص باید چندین نکته مهم در فرامتن و متن اثر بپردازیم.
۱- اگر مستند را از پایان یعنی از انتها (تیتراژ) تحلیل کنیم به نتایج قابل اعتنایی دست خواهیم یافت. این مستند به دلیل تحقیقات گسترده و شیوه ساختی که سازندگانش در پیش گرفتهاند یک مستند بسیار حرفهای است. تیم کوچک ساخت و استفاده از متن بشدت تحقیق شده، نشان میدهد، مستندسازی پرهزینه مرسوم در سیما، اگر از هدایتگری حرفهای برخوردار باشد، میتواند بدون هزینههای کلان، اعتبار بیشتری نسبت به مستندهای بیخاصیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی پرهزینه داشته باشد. نمایش اسامی تیم کوچک تولید موید اعتبار سازندگان و تسلطشان به سوژه است. این مستند با کمترین نیروی انسانی ممکن ساخته شده، اما اثر بشدت حرفهای و کنجکاویبرانگیز است که از زوایای مختلفی، وجه متفاوتی از زندگی استاد آواز ایران را بررسی میکند.
دلایل ممنوعیت شجریان توسط خاتمی وزیر ارشاد وقت
۲- به هر روی، آوردن نام استاد شجریان در عنوان مستند، این شائبه را بوجود میآورد که سازندگان با محوریت قرار دادن سلوک سیاسی «استاد آواز ایران» قصد هیاهوی سیاسی داشتهاند؛ یا قصدشان این بوده که در ساز و کار شبکه افق (با توجه به رویکرد این شبکه) خودشان را مطرح کنند؛ این روش در حوزه مستندسازی سیما بسیار مرسوم و ساده است. مستندسازان فرصت طلب فراوانی با توجه به رویکردهای سیاسی روز، چهرههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی را محور قرار داده و در موردشان مستندهایی ساختهاند، تا خودشان را مطرح کنند ومستندسازان ماجراجوی فراوانی برای مطرح کردن نام خودشان، بدون نگاه دقیق به تاریخ اقدام به تخریب شخصیت محوری میکنند.
این فرض به این دلیل مطرح میشود که با این فن فرصتطلبانه از شهید آوینیتا غلامرضا تختی، در لیست مستندسازان قرار داشتهاند و اغلب آثار ساخته شده، روی مدار شور و برای مطرح شدن مؤلفان ساخته شدهاند. اما مستندی که از استاد شجریان در شبکه افق به نمایش درآمد، از مدار شور خارج و روی باند شعور حرکت کرد. چون قضاوت در مورد استاد شجریان، در این مقطع حساس کنونی، ممکن است به جهت دهیهای سیاسی و نوعی اغتشاش در فضای فرهنگی منجر شود.
حضور «حمیدرضانوربخش» که از رگ گردن به استاد نزدیکتر است، در این مستند غنیمت بزرگی محسوب میشود. داریوش پیرنیاکان فعلی که در مستند حضور دارد، با داریوش پیرنیکان دهه شصت و هفتاد بسیار متفاوت است و حقایق را به زبان میآورد و حضور استاد «حسین علیزاده» که اعتبار دوچندانی به همه قضاوتهای مؤلفان خواهد بخشید. همین نامهای بزرگ و توازن نریشینها و قضاوت بزرگان در متن مستند، آنرا از قضاوتگری سیاسی یکسویهنگر دور میکند.
۳- «حمیدرضا بوالی» مهمترین نویسنده این مستند، با استناد به کارنامه مطبوعاتیاش در قضاوتهای روزمره سیاسی نمیگنجد. اگر او را با استناد به نوشتههایش تحلیل کنیم، به استناد نقدی که درباره فیلم «دکتر ژیواگو» در ویژه نامه مجله ۲۴ نوشت، مرزیبندی های سیاسی را نمیتوان به او نسبت داد. با استناد به عملکرد نویسنده و پژوهشگر این مستند، میتوان تمام قضاوتهای یکسویهنگرانه پس از پخش این مستند در فضای مجازی را به چالش کشید. برخی نامها استقلال معین سیاسی خاصی دارند که در دستهبندیها و دعواهای سیاسی جایی نخواهند داشت. عملکرد مؤلف (بوالی) در مقام پژوهشگر و نویسنده از مرزبندیهای جناحی فراتر میرود و نام نویسنده اصلی مستند، در میان تنشها و برخوردهای جناحی جایی نخواهد داشت.
با این استناد دقیق و موشکافانه مخاطبی که این مستند را از شبکه افق تماشا خواهد میکند، یا آنرا از سایت تلویبیون خواهد دید، باید این مسئله را با خودش را حل کند که با یک بازخوانی تاریخی وفادارانه و غیرجناحی در مورد یک هنرمند فاخر و نامدار مواجه است. این فرضها را بدون در نظر گرفتن نام، پیشینه و عقبه سازندگان مطرح کردیم تا به نتیجه عدم تحریف دست پیدا کنیم.
۴- از زمان پخش این مستند تاکنون قضاوتهای متعددی در فضای مجازی و توئیتر منتشر شده است. عدهای میگویند شبکه افق و مؤلفان قصد تطهیر شجریان را دارند و عدهای دیگر معتقد به ترور پرسوناژ استاد شجریان هستند. اما اگر قضاوت ما درباره مستند و استاد شجریان، با توجه به محتوای اثر و در نظر گرفتن انضمامهای فرمی و پیوستهای تاریخی، موجب حصول نتیجه همدلانه میشود. در متن مستند، کوچکترین بیحرمتی سیاسی، علی رقم طرح موضوعات ملتهب، نسبت به استاد آواز ایران اتفاق نیفتاده است و این مسئله بزرگترین حسن اثر محسوب میشود.
۵- متأسفانه ما در حوزه تاریخنگاری هنری و موسیقیایی با ضعفهای بسیار بزرگی روبرو هستیم که تاریخ را محدود به موضوعات معاصر میدانیم. اگر دایره آگاهی رسانی رسانهای محدوده وسیعتری داشت، قبل از این مستند باید در مورد عارف قزوینی مستند میساختیم. ساخت چنین مستندی اگر در رسانه ملی محقق میشد به یقین امروز میتوانستیم قضاوت شفافتری نسبت به این استاد شجریان داشته باشیم.
دلایل ممنوعیت شجریان توسط دولت سازندگی هاشمی رفسنجانی
ترتیب قرائت تاریخ در این مستند، زمینه تطبیق سلوک ایشان را با عارف قزوینی فراهم میآورد. تاریخ به همان صورتی که برای عارف قزوینی شاعر و تصنیفساز رقم خورد، برای استادشجریان در شکل مشابهی تکرار میشود. «عارف قزوینی» نیز با وجود داشتن پدری منبری، عمامه را برداشت و ترک روضه خوانی کرد. او رابطه بسیار خوبی با شاهزادگان قاجار داشت اما با غزلهای خود به موفقیت مشروطیت کمک شایانی کرد و دلبستگی به مشروطیت، باعث رانده شدن او از دستگاه قاجار شد.
این بخش از زندگی عارف قزوینی شباهت کاملاً ملموسی به سلوک استاد شجریان دارد. استاد شجریان، به عنوان هنرمند شاخصی در جشن هنر شیراز حضور داشت. اما ناگهان تغییر رویکرد داد و بواسطه تأثیر هوشنگ ابتهاج (سایه) و گروه چاوش تصنیف سپیده را در بحبوبه انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ خواند.
خدمات موسیقی شجریان به انقلاب
ایران ای سرای امید، بر بامت سپیده دمید / بنگر کزین رَهِ پُرخون، خورشیدی خجسته رسید
اگرچه دلها پُرخون است، شکوهِ شادی افزون است / سپیده ی ما گلگون است وای گلگون است، که دستِ دشمن درخون است
ای ایران غمت مَرِساد / جاویدان شکوهِ تو باد
اه ما، راه حق، راه بهروزی است / اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی است
صلح و آزادی، جاوِدانه در همه جهان خوش باد / یادِگارِخونِ عاشقان، ای بهار
عارف قزوینی هم در مراسم تشییع پیکرکلنل محمدتقی خان پسیان در مراسم تشییع او فریاد برآورد
این سر که نشان سرپرستی است / امروز رها ز قید هستی است
با دیده عبرتش ببینید / کاین عاقبت وطنپرستی است
اما پس از مشروطیت عارف دچار یک انحراف سیاسی شد و مواضع رادیکالی حتی نسبت به مشروطیت اتخاذ کرد. در تاریخ هم آمده است که سیاستزدگی عارف قزوینی زیست سیاسیاش سلوک هنریاش را در مرز نابودی قرار داد. این بخش از زندگی عارف قزوینی موجب کوچ مقطعی او به ترکیه شد. (مصادف با جنگ جهانی اول)
استاد شجریان هم به همان مسئله مبتلا شد و کوچ در سال ۱۳۸۸ از ایران و برگزاری چندین کنسرت در خارج از کشور، نتوانست دربهای تازهای را برای او بگشاید. چون موسیقی کلاسیک ایرانی، تنها در ایران گردش مالی و مخاطب دارد. مخاطبان موسیقی ایرانی در خارج از کشور، عطش خود را با موسیقی پاپ سیراب میکنند. به همین دلیل تور خوانندهای نظیر محسن یگانه در آمریکا و اروپا از مخاطبان بیشتری نسبت به کنسرت استاد شجریان برخوردار است.
۶- در متن مستند به مصاحبه «حمیدرضا نوربخش» با استاد شجریان درروزنامه ایران اشاره میشود و تمامی آن جملات بازهم نقل قولهای عارف قزوینی پس از بازگشت به ایران را در ذهن تداعی میکند. وقتی شرایط کار برای عارف به دلیل مواضع سیاسی و ضد مذهبیاش بستهتر میشود در یک فراز تاریخی میگوید:
“آخر این چه بدبختی بود که دامن گیر من شدهاست. فرمانفرما با من بد، سلیمان میرزا بد، قوامالسلطنه بد، تقیزاده هم بد، نصرتالدوله بد، ملکالشعرا بد، مرتجع و آزادی خواه هر دو دشمن، من از هر طرف هدف تیر کینه خواهی شده.
فرجام استاد شجریان با مصاحبهای به قصد تعدیل مواضع گذشته، نتیجه معکوسی برای ایشان داشت و اصرار به عدم پخش صدایش از رسانه ملی، به این جدا افتادگی ایشان بیشتر دامن زد.
شجریان فقط به دلیل عبارت خس و خاشاک پای در راه دیگری نهاد؟
۷- تمام دلخوریهای استاد شجریان آنطور که ایشان در مصاحبههایشان در خارج از کشور نقل کردند، تنها از عبارت” خس و خاشاک” رئیس دولت دهم بود و به دلیل همین عبارت استفاده شده، پای در مسیر جدا افتادهای همچون عارف قزوینی گذاشت. نقل قول احمدینژاد در متن مستند وجود دارد و در این سالها بدرستی قضاوت و شنیده نشده است. طرح این بحث، به دلیل حمایت از ادبیات همواره مخدوش رئیس جمهور سابق نیست، اما محمود احمدینژاد “خس و خاشاک” را از ۴۰ میلیون شرکت کننده در انتخابات ۱۳۸۸ و ۷۰ میلیون جمعیت ایرانی جدا میکند و اگر جملات استفاده شده توسط رئیس دولت دهم را دوباره بررسی کنیم، شرکت کنندگان در انتخابات و افرادی که در انتخابات به رقیب سیاسیاش رأی دادهاند را در دایره خس و خاشاک نمیگنجاند. او خس و خاشاک را افرادی خارج از این دایره توصیف میکند و هیچگاه هواداران رقیب را خس و خاشاک خطاب نمیکند.
۸- استاد آواز ایران با وجود تجربه تاریخی عارف قزوینی در همان مسیری گام برداشت که از داخل ایران برایش طراحی شده بود. با نمایش جزئیات در مستند «شجریان، از سپیده تا فریاد» اگر با استناد به جزئیات تمامی وقایع مرتبط با کمی آگاهی بیشتری بررسی کنیم، کاملاً مشخص است برای استاد آواز ایران، پازلهای سیاسی پساهشتادو هشتی کاملاً چیده شد. آن حلقه هدایتگر موسیقایی که در داخل کشور فعالیت میکنند و اتاق فکر شاخصی در حوزه موسیقی دارند، نخستین مصاحبه استاد شجریان با بیژن فرهودی (مجری سابق صدای آمریکا)، گفتوگوی حضوری با جمشید چالنگی، حضور در مستند پژواک روزگار (صادق صبا) محصول بیبیسی فارسی را از قبل طراحی کردند. زمانی که جنبش سبز متوقف میشود با تغییر دولت، مصاحبه دیگری با استاد شجریان در روزنامه ایران منتشر میشود تا بازی از دست رفته دوباره احیا شود. در واقع پازلهای ورود به بازی اتفاقات پسا ۸۸ برای ایشان چیده شده بود تا در صورت رخداد سیاسی ملتهبتری او به این بازی ورود کند.
گواه طرح چنین ادعایی همکاری استاد شجریان با «صادق صبا» در اردیبهشت ۱۳۸۸ است که استاد در این مستند با مدیر وقت بخش بیبیسی فارسی، درباره زندگی عمر خیام گفتوگو میکند. صادق صبا دوبار در بهمن ۱۳۸۷ و اردیبهشت ۱۳۸۸ برای ساخت دو مستند با شجریان دیدار داشته است. این دیدارها هم محصول همان اتاق فکر طراح است. البته مستند «شجریان، از سپیده تا فریاد» برای تحلیل تغییر رویکردهای استاد شجریان سعی میکند به قرائتهای رسمی اکتفا کند تا استادکار موسیقی کلاسیک ایرانی در یک قرن اخیر از تمامی تقصیرها مبرا باشد.
۹- مستند «شجریان، از سپیده تا فریاد» قضاوتش یکسویه نیست و استاد شجریان را متهم نمیکند و صرفاً به بازخوانی تاریخ اکتفا میکند. اما پس از پخش این مستند، موجی از قضاوتهای سیاسی در فضای مجازی منتشر میشود تا زحمت خاص سازنندگان و پرهیزشان از حقنه کردن هرگونه قضاوتی پایمال شود. به هر حال کارگردان این اثر مهدی طوسی، فعال رسانهای شناخته شدهای است که کارنامه بسیار روشنی دارد. او در دوران فعالیتش در حوزه روزنامهنگاری و برنامهسازی، هیچگاه متهم به یکسویهنگری نشده و کارنامه بسیار شفافی دارد و همین سابقه میتواند دستمایه خوبی باشد که صرفاً هر بینندهای را مجاب کند که با یک بازخوانی تاریخی، همسرنوشتی استاد شجریان با عارف قزوینی ارزیابی میشود، با این تفاوت که عارف قزوینی، عاقبت چندان خوشایندی نداشت، اما استاد به رغم حرکات سیاسی زیگراگی، همچنان معتبر است و احترام و جایگاه شاخص او همچنان حفظ شده است. بازهم مجالی فراهم میشود تا تصنیفی که ایشان به زیبایی اجرا کرده را به بهانه پخش این مستند تکرار کنیم.
سینماپرس: فیلم زنده «دامبو» محصول جدید والت دیزنی با فروش ۴۵ میلیون دلاری در سه روز نخست اکران، بر صدر باکس آفیس آمریکا نشست.
به گزارش سینماپرس، به نقل از هالیوود ریپورتر، در حالی «دامبو» صدرنشین جدول فروش آمریکا شد که فیلم جدید متیو مککانهی با عنوان «The Beach Bum» فروش ۱.۸ میلیون دلاری بدترین افتتاحیه فیلمی از این بازیگر را رقم زد و فیلم دهم باکس آفیس شد.
«دامبو» ساخته تیم برتون با نمایش در ۴۲۵۹ سالن سینما در سه روز فروشی ۴۵ میلیون دلاری را ثبت کرد.
این فیلم که با اقتباس از انیمیشن سال ۱۹۴۱ ساخته شده درباره یک بچه فیل بامزه است که گوشهایی جادویی دارد و میتواند با کمک آنها پرواز کند. در حالی که انتظار میرفت این فیلم حداقل با ۵۰ میلیون دلار وارد سینماها شود، اندکی کمتر از انتظار ظاهر شده است.
در بازارهای خارج از آمریکا نیز «دامبو» با افتتاحیه ۱۰.۷ میلیون دلاری در چین و در مجموع با فروش ۱۱۶ میلیون دلاریدر سطح جهان کارش را شروع کرده است.
این فیلم موفق شد تا فیلم «ما» را کنار بگذارد و نشان دهد که مخاطبان خیلی به نقدهای منتقدان که از فیلم استقبال نکرده بودند، توجه ندارند.
با توجه به تعطیلات عید پاک انتظار میرود فروش «دامبو» از این هم بیشتر شود.
«ما» با فروش ۳۳.۶ میلیون دلار دیگر در دو هفته در مجموع در آمریکا ۱۲۸.۲ میلیون دلار فروش کرده و فیلم دوم باکس آفیس شده است.
«کاپیتان مارول» نیز در چهارمین هفته نمایشش با فروش ۲۰.۵ میلیون دلار در مجموع ۳۵۳.۸ میلیون دلار فروش کرده و فیلم سوم باکس آفیس است.
در مکان چهارم «۵ پا آنطرفتر» با فروش ۶.۳ میلیون دلار در هفته سوم و مجموع فروش ۳۵.۹ میلیون دلاری و در مکان پنجم «برنامهریزی نشده» با فروش ۶.۱ میلیون دلار در نخستین آخر هفته اکرانش جای دارند.
«برنامه ریزی نشده» یک درام مذهبی به نویسندگی و کارگردانی چاک کونزلمن و ماری سالومون بر مبنای کتاب خاطراتی به همین نام از ابی جانسون است.
سینماپرس: قائم مقام سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ضمن اشاره به انتخاب بانک شهر به عنوان بانک عامل نمایشگاه کتاب از آغاز ثبت نام بن کارتهای دانشجویی پس از تعطیلات نوروز خبرداد.
به گزارش سینماپرس، قادر آشنا مدیرعامل موسسه نمایشگاههای فرهنگی و قائم مقام سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در گفتوگو با فارس درباره زمان و نحوه ثبت نام بن کارتهای دانشجویی نمایشگاه کتاب اظهار داشت: ما منتظر هستیم تا لیست اطلاعات دانشجویان از وزارت علوم برای تطبیق برای ما ارسال شود، اما ظاهرا آنها تا پایان تعطیلات قادر به ارسال نیستند، از این رو به محض وصول اطلاعات از وزارت علوم ثبت نام را آغاز میکنیم.
وی در پاسخ به اینکه امسال هم بن کارت دانش آموزی را نخواهیم داشت، گفت: در حال تلاش با چند نهادی هستیم که فکر میکنیم میتوانند کمک کننده باشند، امیدواریم امسال بتوانیم این قشر را هم تحت پوشش بن قرار دهیم تمام تلاش خود را در این راستا خواهیم کرد.
قائم مقام نمایشگاه کتاب در پاسخ به اینکه شنیده شده با بانک صادرات نیز رایزنیهایی داشته اید تا بانک عامل را تغییر دهید گفت: با توجه به زیر ساختهای آماده «بانک شهر» این بانک در سی و دومین دوره نیز بانک عامل خواهد بود، اگرچه با بانک صادرات نیز گفتوگوهایی داشتیم، ولی چون زمان اندک بود و زیر ساختها آماده، از این رو «بانک شهر» انتخاب شد.
سی ودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از تاریخ ۴ تا ۱۴ اردیبهشت ماه در مصلی امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد.
سینماپرس: مدیر کمیته ناشران داخلی سی و دومین دوره نمایشگاه کتاب تهران اعلام کرد از ۲۷ فروردین ماه غرفههای نمایشگاه کتاب به ناشران تحویل میشود.
سیدرفیع جواهری مدیر کمیته ناشران داخلی سی و دومین دوره نمایشگاه کتاب تهران در گفتوگو با فارس درباره زمان تحویل غرفههای نمایشگاه کتاب به ناشران اظهار داشت: معمولا یه هفته پیش از آغاز نمایشگاه غرفهها تحویل ناشران میشود بنابراین در این دوره نیز از ۲۷ فروردین ماه تحویل آغاز خواهد شد.
وی در پاسخ به این سوال که تکلیف ناشران کوچکی که کتابهایشان به حد نصاب نرسیده چه میشود گفت: کمیته سه نفرهای متشکل از نماینده ناشران داخلی، ارشاد و نماینده بخش مربوطه در این باره تصمیم گیری خواهند کرد که غرفه جمعی داده شود و یا به شکل دیگر؛ از این رو تصمیم گیرنده این کمیته خواهد بود.
سی ودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از تاریخ ۴ تا ۱۴ اردیبهشت ماه در مصلی امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد. انتهای پیام/
سینماپرس: مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دو استان خوزستان و لرستان به محل اسکان خانوادههای سیلزده رفتند تا با اجرای برنامههای فرهنگی و هنری به آرامش روانی این کودکان در شرایط سخت و بحرانی کمک کنند.
به گزارش سینماپرس، به دنبال وقوع سیل در روزهای نخست سال ۱۳۹۸ در نقاط مختلف کشور مربیان کانون از چند استان در قالب طرح امداد فرهنگی به استان گلستان رفتند و چند روزی تلاش کردند کودکان این استان را با اجرای برنامههای فرهنگی از فضای سخت و فشارهای روحی و روانی ناشی از وقوع سیل دور نگاه دارند.
پس از آن مربیان کانون استان لرستان نیز در همین چهارچوب به شهر سیلزده معمولان در ۶۰ کیلومتری جنوب غربی خرمآباد اعزام شدند و اجرای گروه نمایش آفتابگردان به کارگردانی جمشید نادعلی، قصهگویی، دکلمه متن ادبی از سوی اعضا، مسابقه و اجرای بازی، بخشی از برنامههای کانون در این منطقه بود.
محمدجواد محمدی مدیر کل کانون استان لرستان در این زمینه توضیح داد که کانون با هماهنگی آموزش و پرورش، علاوه بر اجرای فعالیتهای متنوع، تعدادی هدیه فرهنگی و ورزشی نیز به کودکان و نوجوانان حاضر در این برنامه اهدا کرد.
شهر معمولان در ۶۰ کیلومتری جنوب شهر خرمآباد با جمعیت بیش از ۲۲هزار نفر واقع شده است که سیل اخیر به تعداد زیادی از روستاها و مناطق مسکونی، جادهها، پلها، زمینهای کشاورزی و… خسارات زیادی وارد کرده است.
بر همین اساس و در استان خوزستان نیز منطقه سیلزده الهایی از روز دوازدهم فروردین محل حضور مربیان کانون استان خوزستان برای اجرای طرح پیک امید است.
کتابخانههای سیار کانون استان خوزستان به گفته مدیرکل کانون این استان در محل اسکان موقت خانوادههای آسیبدیده از سیل، در منطقه الهایی حاضر شدهاند و به اجرای فعالیتهای فرهنگی و هنری برای کودکان و نوجوانان این مناطق میپردازند.
وحید کیانی گفت: قصهگویی، شعرخوانی، نمایش خلاق، کتابخوانی و برگزاری کارگاههای هنریِ نقاشی، کاردستی و… بخشی از این برنامههاست که برای کودکان و نوجوانان اجرا میشود.
وی هدف از اجرای این طرح را عمل به مسئولیت اجتماعی کانون و ایجاد روحیهی امید عنوان کرد و افزود: دامنه فعالیتهای کانون در مناطق سیلزده استان خوزستان گسترش پیدا میکند و گروههای بیشتری از مربیان و کارشناسان به این مناطق اعزام خواهند شد.
گفتنی است سفر کتابخانههای سیار کانون با هدف خدماترسانی فرهنگی به کودکان و نوجوانان مناطق کمبرخوردار از آبان سال ۱۳۹۷ در استان خوزستان آغاز شده و در همین زمینه تاکنون روستاها و مناطق شهری شهرستانهای اندیکا، لالی، باغملک، آبادان و کارون با حضور مربیان این کتابخانهها تحت پوشش خدمترسانی فرهنگی کانون قرار گرفته است.
سینماپرس: گزارش مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، نشان میدهد بیش از ۳۰ درصد مردم ایران تا به حال به سینما نرفتهاند.
به گزارش سینماپرس، به نقل از مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، آمار ایرانیهایی که به تماشای سینما، تئاتر و کنسرت میروند، نشان میدهد بیش از ۳۰ درصد مردم ایران تا به حال به سینما نرفتهاند و بیش از ۸۸ درصد هم به تئاتر نرفتهاند. طبق این آمار، بیش از ۸۰ درصد پاسخدهندگان گفتهاند که تاکنون به هیچ کنسرتی نرفتهاند.
گرافیک: پدرام آقایی
منبع دادهها: مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)