رونمایی از مجموعه مصور خواهر خورشید در قم
مولف و تدوین کننده کتاب خواهر خورشید با بیان اینکه کتاب مذکور توسط یک موسسه فرهنگی متعلق بهبخش خصوصی عرضه میشود، اظهار کرد: این کتاب در آینده نزدیک و در دهه فرخنده ولایت رونمایی خواهد شد.
مولف و تدوین کننده کتاب خواهر خورشید با بیان اینکه کتاب مذکور توسط یک موسسه فرهنگی متعلق بهبخش خصوصی عرضه میشود، اظهار کرد: این کتاب در آینده نزدیک و در دهه فرخنده ولایت رونمایی خواهد شد.
سینماپرس: منوچهر هادی پس از ساخت سریال انتقادبرانگیز «دل» سراغ پروژه «گیسو» رفت. سریالی که در واقع دنبالهای بر «عاشقانه» محسوب میشد و میتوانست با توجه به موفقیت نسبی آن در جذب مخاطب، بهنوعی بازگشت هادی به جریان اصلی سریالسازی تلقی شود؛ اما «گیسو» نیز نتوانست موفق باشد و اعتبار دوبارهای برای منوچهر هادی دستوپا کند.
به گزارش سینماپرس، کارگردانی که زمانی گمان میشد صاحب اندیشه و دارای نگاهی متفاوت با سایر کارگردانان فیلمهای تجاری و گیشهپسند است و حالا با عملکرد سؤالبرانگیزش خیلیها را ناامید کرده است.
شاید اصلیترین نقطه ضعف «گیسو» را باید در فیلمنامه آن جستوجو کرد. فیلمنامهای به قلم علیرضا کاظمیپور و سعید جلالی که نهتنها فاقد قصهای منسجم و درگیرکننده است، بلکه حتی در زمینه شخصیتپردازی نیز بهشدت لنگ میزند و کاراکترهایی فاقد هویت با کارکردی تیپگونه را پیشروی مخاطب قرار میدهد. آن دسته از کاراکترهایی که در «عاشقانه» معرفی شده بودند، در «گیسو» نیز بدون تغییر و تحول خاصی حضور دارند و برخی از کاراکترهای جدید نیز قرار است جای خالی نقشهایی را که به هر دلیل امکان ادامه حضورشان میسر نشده، پر کنند. اینچنین است که با عدم امکان بازی مهناز افشار و پانتهآ بهرام، به ترتیب هانیه توسلی و سانیا سالاری جایگزین شدهاند ولی این جابهجاییها نهتنها تأثیری در بهبود قصهپردازی و فرایند خلق شخصیتهای سریال نداشته، بلکه با واردکردن داستانکهایی سطحی و نهچندان باورپذیر، سریال را حتی از چشم مخاطبان عادی نیز میاندازد. مخاطبانی که گویی آقای هادی آنها را بهشدت دستکم گرفته و گمان میکند همچنان میتواند با ساختاری کم و بیش مشابه سریالهای نازل ترکیهای، ایشان را راضی نگه دارد. شاید به همین دلیل است که از حضور چهرههایی مانند محمدرضا گلزار، هومن سیدی، ساره بیات و حتی جولیا پانلی بهره میبرد و تمام مدت حواسش هست که تصویری بزککرده و جذاب از آنها ارائه کند. در چنین شرایطی حتی بازیگری مانند بهاره رهنما نیز با استایل جدیدش به قصه اضافه میشود تا شاید یکی از داستانکهای فرعی سریال نیز واجد جذابیتهای بصری مدنظر فیلمساز شود.
بدیهی است که با چنین نگرش و رویکردی آنچه در اولویت قرار ندارد، قصه و فیلمنامهای است که در واقع باید سنگ بنای هر اثر نمایشی باشد. اینچنین است که قصه کم اوج و فرود و با ریتم کند سریال «گیسو» بهسرعت حوصله مخاطب دقیق و نکتهسنج امروزی را سر میبرد. مخاطبی که همزمان در حال تماشای سریالهای روز دنیاست و مدتهاست از تماشای چنین آثار سطحی و پیشپاافتادهای فاصله گرفته است. اثری آنچنان سطحی که با توجه به کوچ مهناز افشار، بهناچار بهانه کلیشهای و گلدرشت جراحی پلاستیک شخصیت گیسو را مطرح میکند. بهانهای که در سریالهای گوناگون به گونهای شاهدش بودهایم و اینبار به ابتداییترین شکل و سؤالبرانگیزترین حالت ممکن با آن مواجه هستیم. با این همه، سؤالی که بیش از همه ذهن را درگیر میکند این است که بازیگرانی مانند هومن سیدی، حسین یاری و هانیه توسلی چرا و به چه قیمتی حاضر به ایفای نقش در چنین مجموعه غیر قابل دفاعی شدهاند؟
حقیقت این است که اگر روزی، روزگاری سریالی مانند «عاشقانه» مورد توجه قرار گرفت، به این دلیل بود که سریالهای شبکه نمایش خانگی تازه در اول راهی دور و دراز بودند و پلتفرمها اینچنین توسعه نیافته و همهگیر نشده بودند. آن روزها تازه فصل اول سریال «شهرزاد» عرضه شده بود و خبری از سریالهای موفقی که بعدها تولید شدند و به نمایش درآمدند، نبود. علاوه بر این به نظر میرسد گذشته است دورانی که حضور بازیگران غالبا سینمایی در قالب یک سریال خوش سر و شکل، میتوانست توجه طیف گستردهای از مخاطبان را جلب کند. سادهانگارانه است اگر گمان کنیم مخاطب امروزی، همان مخاطب پنج سال پیش است و با همان فرمولهای نخنماشده میتوان رضایت خاطرش را فراهم کرد. تجربه نشان داده با نمایش جذابیتهای ظاهری بازیگران و استفاده از لوکیشنهای لاکچری شاید بتوان فیلمی ۹۰ دقیقهای ساخت و روانه اکران کرد و تنها به فروش گیشه، دل خوش کرد ولی اگر قرار باشد همین فرمول امتحانپسداده را برای سریالی چند قسمتی به کار برد، نتیجه چیزی جز شکست نخواهد بود. شکستی مانند شکست تمامعیار کارگردانی که کاش دانستهها و خلاقیتهای هنریاش را فدای منافع مادی حاصل از این قبیل پروژههای معلومالحال نمیکرد!
*شرق
سینماپرس: بازیگر سریال «گاندو» گفت: جواد افشار به عنوان کارگردان توضیحات کاملی پیرامون داستانهای حقیقی این اثر برای ما تعریف کرد و همین عاملی بود که به شخصه به نقش نزدیک تر شوم.
به گزارش سینماپرس، شاهد احمدلو در گفتوگو با میزان، اگر اتفاق خاصی نیفتد این فیلم سینمایی که هنوز نام مشخصی برایش در نظر گرفته نشده را برای چهلمین جشنواره فیلم فجر آماده می کنم، امیدوارم هرچه سریعتر شر کرونا کنده شود و ما بتوانیم در شرایطی ایده آل شاهد برگزاری این جشنواره با همان شور و حال قدیم باشیم. این اثر با مضمون اجتماعی ساخته شده و به زودی اطلاعات تازه ای از آن منتشر خواهد شد.
***فیلمنامه گاندو درست و بدون ایراد نوشته شده است
وی درباره حضورش در سریال «گاندو» اظهار کرد: در ابتدا به دلیل علاقه و ارادت خود به جواد افشار بازی در این سریال را قبول کردم، وی از همکاران قدیمی و خوب من است و بدون شک حضور جواد افشار مهمترین معیار من برای حضور در این اثر است. دومین عاملی که مرا به حضور فصل دوم گاندو جذب کرد فیلمنامه درست و بدون ایراد اثر به نویسندگی آرش قادری است.
بازیگر سریال «گاندو» در همین رابطه تاکید کرد: گاندو در فصل اول خود با موفقیت و اقبال مردمی روبرو شده بود، این اثر بنا به سابقه خوب و همچنین نگاه ملی خود توانسته در میان مخاطبان جای خود را پیدا کرده و در فصل دوم هم این رویه را ادامه دهد. وقتی بازی در این اثر به من پیشنهاد شد با در نظر گرفتن عوامل فوق و همین طور علاقه به همکاری با مجتبی امینی و موسسه شهید آوینی به سرعت این پیشنهاد را قبول کردم.
***رضایت مردم مهمترین موفقیت گاندو است
وی درباره بازخورد مخاطبان در قبال فصل دوم سریال گاندو افزود: خوشبختانه این سریال به خوبی توسط مردم مورد قبول واقع شده است، با وجود اینکه به واسطه پروسه ساخت فصل دوم به دو بخش تقسیم شد و پخش ادامه آن به زمانی دیگر موکول شد و این شبها دوباره شاهد پخش این مجموعه هستیم، خدا را شاکرم که بازی من هم در نقش دستیار جاسوس توسط مردم باورپذیر قلمداد شده و به خاطر کاراکتر متفاوتی که بازی کردم انرژی های مثبتی دریافت کردم.
احمدلو درباره نحوه رسیدن به نقش خود در سریال گاندو اضافه کرد: طبیعتا بنیان اصلی کاراکتر در متن به خوبی آمده بود و من به عنوان بازیگر محصول اولیه خوبی در دست داشتم تا بتوانم کاراکتر را پرورش دهم، از سویی جواد افشار و هدایت وی نه تنها برای من بلکه برای بسیاری از بازیگران راهگشا بود.
***هدایت جواد افشار باعث شد تا نقش جاسوس را بهتر بازی کنم
وی در همین رابطه تصریح کرد: جواد افشار به عنوان کارگردان توضیحات کاملی پیرامون داستانهای حقیقی این اثر برای ما تعریف کرد و همین عاملی بود که به شخصه به نقش نزدیک تر شوم. نقش من چون برآمده از لایه های شناخته شده جامعه است کار سختی نبود، به نوعی که من نمیبایست دایره اطلاعات خودم را درباره جاسوسان گسترده کنم تنها به متن و هدایت کارگردان بسنده کردم.
این بازیگر سینما و تلویزیون پیرامون حواشی ایجاد شده درباره فصل دوم سریال «گاندو» اظهار کرد: هر اثر هنری موافق و مخالف خاص خودش را دارد و گاندو هم از این قاعده مستثنا نیست، با توجه به پیشینه ای که از گاندو یک وجود داشت طبعا حساسیت بیشتری روی فصل دوم وجود داشت و باعث شد تا طبیعتا واکنش هایی بیش از فصل اول شاهد باشیم. از سویی گسترش دنیای مجازی از فصل یک فراگیرتر شده و همین اتفاق به بحث ها و نقدها دامن زد.
***حواشی نشان داد که «گاندو» اثری خنثی نیست
احمدلو در همین راستا خاطرنشان کرد: به نظر من اگر نقد مثبت و منفی وجود دارد، اگر سریالی حواشی خاص خود را دارد به این معناست که سریال به خوبی و توسط موافقان و مخالفان دیده شده است، این مهمترین دلیل برای موفق دانستن گاندو است، گاندو به هیچ وجه اثری خنثی نبوده و به همین علت و با توجه به نگاه امنیتی ملی خود طبیعتا باید بیشتر از آثار دیگر با چنین حجمی از نظرات روبرو شود.
یکی از پژوهشگران و منتقدان حوزه موسیقی از برگزاری یک کنسرت آنلاین در برج میلاد تهران با اجرای آثاری از مجید وفادار و محمد سریر به خوانندگی حجت اشرفزاده و دو هنرمند دیگر خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلمبرداری مستند «کمو شیمیایی» با محوریت زندگی محمدرضا حاجی پور جانباز شیمیایی به تهیهکنندگی و کارگردانی پیمان راد و بازی مالک سراج پس از شیراز، در تهران آغاز شد.
شخصیت اصلی مستند «کمو شیمیایی» محمدرضا حاجیپور جانباز شدید شیمیایی است که در حال حاضر، مدیرعامل انجمن دفاع از حقوق جانبازان و قربانیان سلاحهای شیمیایی استان فارس و فعال در حوزه دیپلماسی ایثار است. همچنین به عنوان سفیر صلح و دوستی جمهوری اسلامی ایران در سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان جهانی منع گسترش سلاحهای شیمیایی (opcw) در لاهه هلند حضور دارد.
پیمان راد کارگردان و تهیه کننده «کمو شیمیایی»، ۲ سال کار تحقیق و پژوهش این اثر را برعهده داشته که فیلمنامه آن توسط نرگس امتیازی نوشته شده است.
علمدار غلامی، علی آریافر، محمد مازندرانی، علمدار راهپیما و محمود خباز از دیگر جانبازان شیمیایی ۸ سال دفاع مقدس هستند که در این مستند حضور دارند.
«کموشیمیایی» که با بودجه شخصی ساخته میشود پس از فیلمبرداری در تهران، به کشور هلند میرود.
در خلاصه داستان «کمو شیمیایی» آمده است: «موندم که آتیش اینجا نرسه، اونهایی هم که نموندن شاید وقت موندشون نبود ولی خیلیهای دیگه اومدن و موندن، موندن تا اونایی که رفتن، وقتی برمیگشتن سرپناه داشته باشن…»
سهیل خسروی، زهور شاهین پور، داوود حسنوند، امید فریدنیا، آناهیتا رفائیان، میلاد بیگدلی، متین بخشی، شیخ احمد ابراهیمی، پدرام پژوم، شیما وکیلی، فاطمه یزدانپرست، نیماجعفری، رادمهر خلیل آبادی، میثم پوریا، دانیال محمدی، ارشیا سبحانیان، محمدزمان فهندژ سعدی، سما محمدی، زهرا کرامت و بازیگر نوجوان میلاد بدیعی در این فیلم به ایفای نقش میپردازند.
دیگر عوامل «کمو شیمیایی» عبارتند از دستیار برنامهریزی و مجری طرح: نرگس امتیازی، مشاور حوزه بینالملل و سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی (opcw): محمدرضا حاجی پور، بازنویسی فیلمنامه: مالک سراج، طراح چهرهپردازی: بابک شعاعی، دستیار: مهتاب جوانمردی، مدیر تصویربرداری: مهرداد اصفهانی پور، دستیاران: امیر قربانی مهدی حیدری، مدیر صدابرداری: سعید احمدی.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «پرنده سیاه» Black Bird به نویسندگی و کارگردانی علی ریاحی و تهیهکنندگی مشترک فربد جلالی و حمیدرضا عرب، پس از طی کردن مراحل تصویربرداری روی میز تدوین علی گورانی قرار گرفت.
«پرنده سیاه» Black Bird روایتی از زندگی دختری جوان بوده که در بیمارستان چشمانش را باز میکند اما تصاویر و اشخاصی را میبینید که در دنیای واقعی جایی ندارند. در خلاصه داستان این اثر آمده است: «کلاغا … ازشون بدم میاد … هروقت میبینمشون یه اتفاق بدی میافته.»
علی ریاحی فارغ التحصیل کارشناسی کارگردانی سینما از دانشگاه سوره بوده که پیش از این ۲ فیلم کوتاه «تایبریک» و «تایم اوت» را نیز در مقام نویسنده و کارگردان تولید کرده است.
سحر روستایی، آتنا بهاری و هانیه عینی بازیگرانی هستند که در فیلم «پرنده سیاه» Black Bird به ایفای نقش پرداختهاند.
از دیگر عوامل این اثر میتوان به مدیر تصویربرداری: پریا صادقبیکی، تدوین: علی گورانی، طراح صحنه: هدیه رسولیان، طراح لباس: سارا بقا، موسیقی: محمد علی انتظاریان، صدابردار: امین جعفری، صداگذاری: محمدمهدی جواهریزاده، جلوههای ویژه: بیتا اخلاقی، اصلاح رنگ: فربد جلالی، طراح گریم: لوریمر کوکتپه، دستیار کارگردان و برنامهریز: سعید حشمتی، منشیصحنه: مریم بهمنپور و سارا احترامی، عکاس: علیرضا لاجورد و مشاور رسانهای: حامد قریب اشاره کرد.
بهگزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در پشتیبانی علمی از «سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران» سلسله نشستهای پژوهشی فیلمکوتاه با عنوان «پژوهش برخط»؛ گفتارهای فیلم کوتاه تجربی با حضور رامتین شهبازی بهعنوان دبیر علمی، هر دوشنبه در فضای مجازی انجمن سینمای جوانان ایران به نشانی amoozesh.iycs@ برگزار میشود.
«سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران» ۲۴ آذرماه ۱۴۰۰ توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار میشود. محور اصلی این دوره از همایش، سینمای تجربی و آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ است.
متن کامل فراخوان این همایش در وبسایت انجمن سینمای جوانان ایران در دسترس است.
در نشست اول «پژوهش برخط» به موضوع «مسئلهیابی در پژوهش فیلم کوتاه تجربی» با حضور وحیدالله موسوی عضو هیأت علمی دانشگاه صداوسیما و مترجم و رامتین شهبازی بهعنوان دبیرعلمی پرداخته می شود که این نشست روز دوشنبه ۴ مردادماه ساعت ۲۰ تا ۲۱:۳۰ برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدمهدی عسگرپور کارگردان و تهیه کننده شامگاه جمعه اول مرداد مهمان برنامه «پرانتز باز» رادیو نمایش بود و توضیحاتی را درباره نظارت بر سانسور ارایه کرد.
در ابتدای گفتگو نیما رئیسی مجری برنامه ضمن اشاره به فعالیت عسگرپور در حوزه مدیریتی و کارگردانی، نظر او را در رابطه با نظارت و سانسور جویا شد.
عسگرپور پاسخ داد: این بحث طولانی و دامنه دار است و در طول چند دهه گذشته خیلی راجع به آن صحبت شدهاست. اساساً قبل از انقلاب هم مشخصاً در محدوده سینما، کمی تئاتر و بقیه حوزهها این بحثها وجود داشت. اما در چند دهه گذشته بعضی از این مفاهیم یک مقدار با همدیگر مخلوط شدهاند. یعنی بحث نظارت یک بحث و بحث سانسور یک چیز دیگر است که ما در حال حاضر این ۲ را مترادف هم گرفتهایم و اساساً مترادف هم شدهاند.
نظارت دولت به نیابت از مردم
وی افزود: همه معتقد هستند و میدانند که نظارت در تمام کشورها روی محصولات فرهنگی، توسط دولتها به نیابت از مردم صورت میگیرد اما این مفهوم ممکن است در هر کشوری به یک چیزی تبدیل شود. مثلاً در یک کشور نظارت تبدیل به شورایی میشود که درجه بندی سنی را انجام میدهد و در بعضی کشورها دامنهاش گستردهتر میشود به همین ترتیب یک سری باید و نباید دیگری شکل میگیرد و تبدیل به دفترچه و کتابچه میشود.
عسگرپور ادامه داد: مدلهای مختلف در دنیا تجربه شده است؛ آن چیزی که من متوجه شدم این است که در کشورهایی که اساساً مسئولیت به عهده سرپرست یک مجموعه بوده که در روزنامه ما مدیر مسئول و سردبیر را میشناسیم و در سینما و تلویزیون هم تهیهکنندهها میتوانند مسئول تلقی شوند؛ مادامی که این مسئولیت کامل به آنها واگذار نشود انگار یک جریان دیگری باید به نیابت از آنها بیایند و این کار را انجام دهند. انگار همه ما پذیرفتیم که این مسئولیت دیگر تقسیم و بخشی از آن در دولت تعریف شده، بخشی در نهادهای دیگر تعریف شده و بخشی هم توسط تهیه کننده است.
عسگرپور: شما اگر به تهیه کنندگان سینما بگویید که نظر شما درباره برداشته شدن پروانه ساخت از سینما چیست؟ میبینیم که در فضاهای مطبوعات همه موافق هستند و میگویند که باید برداشته شود اما من در عمل بارها با این موضوع مواجه شدهام که خیلی از همکاران ما در سینما با این موضوع مخالف هستند، البته دلیل هم دارند وی تأکید کرد: ما فعلاً از این ناحیه لطمه دیدهایم، یعنی شما اگر به تهیه کنندگان سینما بگویید که نظر شما درباره برداشته شدن پروانه ساخت از سینما چیست؟ میبینیم که در فضاهای مطبوعات همه موافق هستند و میگویند که باید برداشته شود اما من در عمل بارها با این موضوع مواجه شدهام که خیلی از همکاران ما در سینما با این موضوع مخالف هستند، البته دلیل هم دارند. میگویند که شما وقتی این لایه نظارتی را برمیدارید ما با یک چیزی مواجه میشویم که آمادگی آن را نداریم و زیرساخت آن وجود ندارد. یعنی برای مثال با قوه قضائیه مستقیم مواجه میشویم، بنابراین انگار ترجیح میدهند که دولت در اینجا در حداقل ۲ سطح یعنی پروانه ساخت و بعد هم در سکوی آخر یعنی پروانه نمایش حضور داشته باشد.
این تهیهکننده سینما ادامه داد: مسائل اینچنینی هم معمولاً در دولتها با توجه به نوع مسئولیت بعضی از مدیران که ممکن است خوش سلیقه باشند یا بد سلیقه، شکلهای مختلفی پیدا میکند. ما در همین سینما و در همین چند دهه گذشته دورههایی را تجربه کردیم که مسئولان وقت دفترچه دادند و توصیههایی را مشخص کردند که حتی پلانها را چگونه بگیرید. حتی راجع به زاویه دوربین و لنز هم نظر دادند و ممیزی تا این حد جلو رفت که قطعاً به شکل جدی آسیب زننده بود البته از همه مهمتر مسئولیتها سلب شد، یعنی الان اگر شما بگویید مدیر مسئول در سینما کیست، هیچکس نمیتواند پاسخ دهد.
وی افزود: من همیشه این را مطرح میکردم که ما اگر به عنوان یک شغل به موضوع سینما دقت کنیم، تهیه کننده و کارگردان مراتبی را طی و پروانهای را دریافت میکند که صلاحیت کار دارد مثل پزشک جراحی که بخواهد جراحی کند. آیا جراح برای هر عمل جراحی باید مجوز بگیرد؟ یا یک مجوز دارد و میتواند که جراح باشد و اگر خطا کرد آن زمان به خطایش رسیدگی شود. درواقع شما برای ادامه فعالیت، مسئولیت را به این شکل متوجه آن شخص کردهاید اما در این شکلی که ما داریم زندگی میکنیم هر کسی میتواند مسئول هر چیزی باشد و فیلم اگر شکست هم بخورد طبیعتاً تهیه کننده این شکست را متوجه خودش نمیداند. متاسفانه ما با این وضعیت زندگی کردیم و مفهوم نظارت و سانسور هم در دل همدیگر رفتهاند.
در ادامه فرانک آرتا یکی از کارشناسان «پرانتز باز» با اشاره به گستره فعالیتها، پستهای مدیریتی و دولتی عسگرپور در سینما، پرسشی را با این مضمون مطرح کرد که به عنوان دبیر جشنواره با فیلمهای خارجی که در این جشنواره به نمایش درآمدند چه برخوردی داشتید و نگاه شما در این مورد چیست؟
کن، ونیز و برلین هم محدودیتهایی برای اکران دارند
عسگرپور گفت: در این دورهای که بنده مسئولیت داشتم و حتی در چند دوره گذشته هم این اتفاق افتاده که باتوجه به مقتضیات کشور، ما بعضی از فیلمها را اساساً نمیتوانیم نمایش دهیم که البته راستش را بخواهید این مساله در کشورهای دیگر با شکل دیگری دارد اتفاق میافتد. یعنی برای مثال در جشنوارههای برلین، کن و ونیز هم اینطور نیست که هیچ نوع محدودیتی وجود نداشته باشد. در آنجا هم در بعضی از موضوعات سیاسی محدودیت وجود دارد، به خصوص جشنوارههایی که با وزارت خارجههای آن کشور ارتباط مستقیم دارند بیشتر این را باید مراعات کنند اما فیلمهای آنها یک ظاهری دارد که ما وقتی با آنها رو به رو میشویم احساس میکنیم که هیچ محدودیتی وجود ندارد.
در جشنواره جهانی فجر، هم امسال و هم چند سال اخیر اگر فیلمی بود که میدانستیم آن فیلم میتواند قابل نمایش باشد اما یک نکاتی در موردش وجود دارد، با صاحب اثر وارد گفتگو میشدیم، به او توضیح میدادیم که ما یک یا دو پلان شما را نمیتوانیم نمایش دهیم و حتی مشخصاً آن پلانها را به آنها میگفتیم وی ادامه داد: در کشور ما به هر حال این وضعیت وجود دارد، اساساً نه در کشور ما که در کشورهایی اسلامی در اطراف ما، این محدودیتها وجود دارد البته در کشور ما متاسفانه دامنهاش یک مقدار عجیب و غریب شده و این را همه ما میفهمیم. منتها در جشنواره جهانی فجر، هم امسال و هم چند سال اخیر اگر فیلمی بود که میدانستیم آن فیلم میتواند قابل نمایش باشد اما یک نکاتی در موردش وجود دارد، با صاحب اثر وارد گفتگو میشدیم، به او توضیح میدادیم که ما یک یا دو پلان شما را نمیتوانیم نمایش دهیم و حتی مشخصاً آن پلانها را به آنها میگفتیم.
دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر تأکید کرد: از طرفی، نماینده فیاپف به اینجا میآمد، جشنواره را ارزیابی و سعی میکردند تا در بیشتر سالنها حضور داشته باشد چون به هر حال یکی از پارامترهایی که باعث میشد یک جشنواره درجه بگیرد همین بود. آنها میدیدند که ما رضایت صاحبان آثار را هم برای پلانهایی که باید حذف شود گرفتهایم. ولی واقعیت همین است که شما میگویید، یعنی بعضی از فیلمها از ابتدا ممکن است که به همین دلیل انتخاب نشود چون حجم اصلاحات ممکن است به گونهای باشد که ما نتوانیم آن را نمایش دهیم.
آرتا در ادامه واکنش صاحبان اثر را جویا شد که عسگرپور در پاسخ گفت: در طول حدود چهار دهه گذشته تقریباً بیشتر نهادهای سینمایی که در اروپا و آمریکا وجود دارند و با سینمای ما ارتباط داشتهاند دیگر این فضا را میشناختند. یعنی بعضی از کمپانیها وقتی میخواهند به ما فیلم پیشنهاد دهند، بعضی فیلمها را پیشنهاد نمیدهند چون ما را میشناسند! به همین دلیل این اتفاق افتاده و وقتی ما به آنها بعضی ممیزیها را اعلام میکنیم با این فضا کاملاً آشنا هستند. منتها یک چیزی را هم در نظر داشته باشید که در جشنواره جهانی فجر اساساً فضا یک مقدار بازتر از آن چیزی است که در اکران فیلمهای خارجی اتفاق میافتد. به این دلیل که جشنواره است، مخاطب جشنواره مخاطب خاصی است و ما سعی کردیم تا حدی درباره این موضوع با مقامات ذیربط به تفاهم برسیم.
وی افزود: البته گاهی اوقات سخت است و گاهی اوقات هم شکل نمیگیرد. میدانید که در حوزه فرهنگ هم متاسفانه تنها یک نهاد وجود ندارد، ما نهادهای زیادی داریم که همهشان دلواپس هستند و باید نظارت کنند. متاسفانه این مشکلی است که وجود دارد اما عکسالعمل آنها عکسالعمل عجیب و غریبی نیست و تقریباً ما را میشناسند.
اشتباهی که در سینما کردیم، در ویاودیها تکرار نکنیم
در ادامه برنامه نغمه دانش دیگر کارشناس برنامه درباره ممیزیهای ساترا پرسشی را مطرح کرد که عسگرپور پاسخ داد: قبل از اینکه من با دوستان همکار شوم این بحث در این صنف وجود داشت و هنوز هم وجود دارد. یک مجموعه جلساتی هم در مجلس دارد منعقد میشود که من هم سه، چهار جلسه در آن حضور داشتهام. چون بحث قانون اداره صدا و سیما قرار است در مجلس مطرح شود که یکی از موضوعات آن وی او دی هاست. من آنجا هم گفتم که ما در سینما چهار دهه است که جلو رفتهایم و الان تا حدی متوجه شدیم که ایکاش این دیوار از اول یک جور دیگر چیده میشد؛ شما دقیقاً همان تجربه را دارید یک جور دیگر و با آسیبهای بیشتر مرتکب میشوید که یکی از این آسیبها همان نکتهای است که به آن اشاره کردید و از عجایب هم هست که برای ممیزی پول دریافت میشود. من فکر میکنم یکی از مفاسدی که در این حوزه در پیش خواهد بود اتفاقاً در همین بخش است.
حتی دوستان در خود پلتفرمها هم شاید دقیقاً ندانند که سه یا پنج سال آینده این موضوع چه شکل و قیافهای پیدا میکند. ما باید مطالعه کنیم و نهادی برای مطالعه این موضوع به وجود آید. گاهی نهادی به وجود میآید و میگوید که من میخواهم مطالعه کنم اما اول یک راست به سراغ سانسور میرود. چرا که راحتتر هم هست وی افزود: من این مسائل را به دوستان هم گفتم و قرار شد ما هم متونی را به عنوان پیشنهاد آماده کنیم که در این حوزه چگونه باید نظارت شکل بگیرد. به هر حال این یک حوزه نوظهور است و نظارت آن اگر بخواهد بر قاعده آن چیزی که در سینما و تلویزیون اتفاق افتاده انجام شود، حتماً اشتباه است چون اینجا مخاطب خاص دارد و اسمش video on demand است یعنی مردم انتخاب میکنند. بنابراین فرق دارد با اینکه شما تلویزیون را روشن میکنید و لاجرم برنامهای را میبینید یا در سینما هم بلیت میخرید و انتخاب میکنید. ای بسا شما قوانینی را برای نظارتش طراحی میکنید و مینویسید که با رشد تکنولوژی یک اتفاق دیگری میافتد و اساساً ممیزیهای شما کنار میرود.
عسگرپور ادامه داد: من حتی یک مثال زدم؛ یکی از سایتهای خبری تیتری مبنی بر این زدند که «پیش بینی مشکوک فلانی». منظور من فقط نتفلیکس و امثال آن نبود که البته راستش را بخواهید اینها هم میتواند باشد؛ من درواقع گفتم که اگر وی او دیهای خارجی، بخواهند در حوزه ایران فعالیت کنند شما بر آنجا چطور میخواهید نظارت کنید؟ چون من خبردار شدم که ممکن است این اتفاق بیفتد. میخواهید اول فیلتر کنید، بعد وی پی ان میآید و… آیا فکر نمیکنید که باید در تمام این حوزهها مدیر مسئول تعریف کنیم؟ نه اینکه مدیر مسئول بگوید که من به مقدار زیادی راش تحویل میدهم، کسانی که ممیزی را انجام میدهند هم خسته میشوند و بالاخره چانه هم میزنیم، چرا که ما در تلویزیون این را دیدهایم و در پلتفرمها هم این موضوع اتفاق افتادهاست. برای مثال هفده مورد اشکال میگیرند، چانه میزنند و به سه مورد کاهش میدهند. بنابراین آن چهارده مورد انگار الکی گفته شدهاست!
عسگرپور در پایان گفت: من به دوستان هم گفتم که ما این پدیده را اول باید بشناسیم. به نظر من ابعاد این پدیده هنوز شناخته شده نیست و حتی دوستان در خود پلتفرمها هم شاید دقیقاً ندانند که سه یا پنج سال آینده این موضوع چه شکل و قیافهای پیدا میکند. ما باید مطالعه کنیم و نهادی برای مطالعه این موضوع به وجود آید. گاهی نهادی به وجود میآید و میگوید که من میخواهم مطالعه کنم اما اول یک راست به سراغ سانسور میرود. چرا که راحتتر هم هست، یعنی برای آنها راحتتر قابل فهم و این مساله متاسفانه آسیب زننده است، در حال حاضر این بخش متولی ندارد و به عنوان یک موضوع مطالعاتی باید به آن توجه شود. شما وقتی مطالعه میکنی خود به خود میتوانی نظارت هم در آن پیدا کنی اما همانطور که گفتم متاسفانه با این علاقه وافری که به ممیزی در کشور وجود دارد معمولاً کار خودش را میکند.
«پرانتز باز» به سردبیری و تهیهکنندگی مارال دوستی که در گروه برنامههای مستند و ترکیبی نمایشی رادیو نمایش تولید میشود، از موزه سینما به صورت زنده و هفتگی ساعت ۲۱:۰۰ تا ۲۳:۰۰ پخش میشود.
بهمن فرمان آرا، داریوش مهرجویی، علی نصیریان، مهران مدیری، رضا کیانیان، علیرضا خمسه، محمود پاکنیت، فرشته صدر عرفایی، میلاد کیمرام، علی سرتیپی، محمدحسین فرحبخش، مجید واشقانی محمود دینی، جواد نوروزبیگی، مهدی یزدانی خرم، محمود حسینیزاد، سجاد نوروزی، محسن سوهانی و … تاکنون در این برنامه حضور داشتهاند.
یک طراح لباس درباره انتقادهایی که این روزها متوجه طراحی لباسهای کاروان اعزامی ایران به المپیک شده است، گفت: رعایت نکردن عدالت و لابی، نقطه آغاز اتفاقات ناخوشایند انتخاب لباس کاروان ایران برای المپیک ۲۰۲۱ بود. به گونه ای که برخی برندها بعد از داوریهای متعدد آثار طراحان اجرا شده در مرحله نهایی بدون گذراندن مراحل داوری وارد پروسه انتخاب شدند.