X

مدیر فنی

دفتر سینمایی

مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش شد/ معرفی سینماهای سرگروه – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در اولین جلسه شورای صنفی نمایش در دوره جدید، مرتضی شایسته به عنوان دبیر انتخاب شد و سینماهای سرگروه معرفی شدند.

به گزارش سینماپرس، در اولین جلسه شورای صنفی نمایش در دوره جدید که با حضور سیدمحمدمهدی طباطبایی نژاد معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و نمایندگان صنوف برگزار شد، مرتضی شایسته با اکثریت آرا به عنوان دبیر شورا در دوره جدید انتخاب شد.

مشخص کردن سینماهای سرگروه دستور جلسه اولین جلسه شورا بود که سینماهای آزادی، کورش، مگامال، ماندانا، ایران، بهمن و فرهنگ به عنوان سرگروه معرفی شدند.

غلامرضا فرجی و محمدرضا صابری از انجمن سینماداران، مرتضی شایسته از کانون پخش کنندگان، حسین فرح‌بخش به نمایندگی از تهیه‌کنندگان و محسن امیریوسفی به نمایندگی از کارگردانان در این جلسه حاضر بودند.

محمدمهدی طباطبایی‌نژاد در این جلسه از اعضای قبلی شورای صنفی نمایش قدردانی کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ایجاد امید در مخاطب روزه‌دار کم از عبادت نیست – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: ایجاد امید و انگیزه در مخاطب روزه‌دار کم از عبادت نیست و برنامه‌سازان رمضانی حتما باید حواسشان هم به این ایجاد امید باشد و هم اینکه شرایط مردم روزه‌داری که درگیر عواقب کرونا هستند را درنظر گیرند.

به گزارش سینماپرس، داریوش کاردان بازیگر باسابقه که اجرای برنامه افطاری شبکه دو با نام «مکث» را برعهده داشته، با اعلام مطلب فوق گفت: در ماه رمضان اینکه بتوانیم به مخاطب، آرامش مکمل روزه‌داری را عطا کنیم خیلی مهم است و در برنامه «مکث» هم هدفم این بود که بتوانم طوری اجرا کنم که مخاطب روزه‌دار هم سرگرم شود و هم آماده گردد برای افطار.

کارگردان «نوروز۷۲» و «شبکه سه و نیم» ادامه داد: حالا که وارد ماه رمضان شده‌ایم باید کنار سرگرم‌سازی از طریق رادیو و تلویزیون برای مخاطب، آرامش هم ایجاد کنیم و چه خوب است که این آرامش، تفکربرانگیز هم باشد.

کاردان افزود: ذات برنامه «مکث»، متکی بر پرهیز از اغراق و احساسات‌گرایی افراطی بوده است. در مقابل تلاش کردیم در «مکث» از طریق تاکید بر گفتارها و رفتارهای انسانی به ایجاد تفکر و آرامش توامان در بیننده اقدام کنیم.

این بازیگر ۶۴ساله افزود: در ماه رمضان و در ساعات پیش از افطار آنچه برای بیننده ضرورت دارد هم لذت معنوی است و هم ایجاد آرامش که در «مکث» بر هر دو عنصر تاکید داشتم و حتی در جای‌جای برنامه کوشیدم نوعی طنز گفتاری را در برنامه هدایت کنم که هم مهمان راحتتر حرف دلش را بزند و هم مخاطب، لذت بیشتری ببرد.

داریوش کاردان که پیشتر هم سابقه اجرا داشته درباره تفاوتهای اجرا در ماه رمضان با سایر ماهها بیان داشت: ماه رمضان یک ماه پر از نوستالژی برای ایرانیان است و از موعد سحر تا افطار کلی خاطره برایمان ساخته. اجرای یک برنامه رمضانی هم بدون توجه به این خاطرات، ممکن نیست؛ مخاطب دم افطار، اشک نمی‌خواهد و به‌جایش آرامش می‌خواهد و در «مکث» تلاش شده با توجه به اوضاع حاکم بر جامعه، چند قطره آرامش جاری شود در سفره دل مخاطب.

بازیگر «نردبام آسمان» و «کلاه پهلوی» با تاکید بر وظیفه دولتمردان برای رسیدگی به گرفتاریهای کرونایی مردمان بیان داشت: به هر حال باید به مردم کمک کنند تا از این شرایط بگذاریم. دولتمردان باید تسهیلات و ارزاق بدهند و رسانه ملی هم باید در لزوم وظایف دولت اطلاع‌رسانی کرده و درعین حال به مردم امید و آرامش دهد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نهاد نظارتی در «خانه سینما» وجود ندارد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پویان کفیلی رییس انجمن دستیاران فیلمبردار سینمای ایران تاکید کرد هیچ نهاد نظارتی برای بررسی رعایت پروتکل‌های بهداشتی در پروژه‌های سینمایی وجود ندارد.

به گزارش سینماپرس، پویان کفیلی رییس انجمن دستیاران فیلمبردار سینمای ایران در گفتگو با مهر درباره ایجاد شرایط مناسب برای توقف و یا ادامه فعالیت‌های سینما در شرایط شیوع کرونا گفت: کارگروه مدیریت بحران خانه سینما از ابتدا به این دلیل ایجاد شد که شرایط مناسبی را در زمان شیوع بیماری کرونا برای سینماگران بوجود آورد اما قدرت تصمیم‌گیری در زمینه چگونگی فعالیت‌ها نداشت، این کارگروه بیشتر نظرات خود را به عنوان پیشنهاد به اعضای خانه سینما می‌داد و در نهایت این کارگروه تبدیل به صدای رسای صنوف سینمایی شد.

وی تاکید کرد: اساساً زمانی که هر بحرانی شکل می‌گیرد، از سه جبهه باید آن را پیگیری کرد، اول حمایت از افرادی که کار می‌کنند، دوم ایجاد ایمنی در حوزه کاری افراد و ایجاد شرایط مناسب برای تولید و سوم حمایت از آسیب‌دیدگان.

رییس انجمن دستیاران فیلمبردار سینما توضیح داد: در روزهای اول که هنوز ویروس کرونا تبدیل به بحران نشده بود، شرایط کار در این دوره را به دوستان اعلام کردیم تا ریسک کار کردن در این فضا را پایین بیاوریم تا همکاران برای ادامه فعالیت تمام موارد بهداشتی از جمله استفاده از ماسک و دستکش را رعایت کنند. زمانی که این بحران در کشور فراگیر شد، مساله فاصله‌گذاری اجتماعی را اعلام کردیم تا افراد کمتری در گروه‌های تولید فیلم حضور داشته باشند و مرخصی‌های روزانه در آن جدی گرفته شود.

وی ادامه داد: کارگروه مدیریت بحران کرونا در خانه سینما قدرت اجرایی نداشت و از طرف دیگر یک کارفرمای بسیار بزرگتری به اسم تلویزیون وجود دارد که باید برای تعطیلی پروژه‌ها آن را مجاب می‌کردیم. خوشبختانه کسانی که در سینما فعالیت می‌کردند این پیشنهاد را پذیرفتند و مدیریت سینما نیز با صادر نکردن پروانه ساخت با ما در این زمینه همراه شد.

برای ادامه فعالیت‌های سینمایی باید پروتکل‌های ایمنی و بهداشتی در هنگام تولید فیلم اجرا شود تا تعداد احتمالی مبتلایان به ویروس کرونا کم شود. در همین راستا تصمیم گرفتیم تا با حمایت ستاد ملی مبارزه با کرونا و در اختیار داشتن پزشک معتمد برای تهیه یک دفترچه بهداشت ایمنی اقدام کنیم و آن را در اختیار عوامل فیلم‌ها قرار گیرد که متاسفانه چنین امری رخ ندادکفیلی گفت: مساله این بود که تلویزیون اعلام کرد که باکس‌های پخش نوروزی را نمی‌تواند متوقف کند و باید آن را پر کند، البته در چنین شرایطی برخی از دوستان که در تلویزیون فعالیت می‌کردند ما را در این کار همراهی کردند و تا آنجا که می‌توانستند پروژه‌های خود را تعطیل کردند.

وی با اشاره به اینکه در نهایت تقریباً تمام فعالیت‌های تولید فیلم در کشور قبل از نوروز متوقف شد، بیان کرد: تعطیلات نوروز خود نیز کمکی بزرگ برای تعطیل شدن پروژه‌های سینمایی بود که در این زمینه کمک حال ما برای تعطیلی پروژه‌های سینمایی شد.

رییس انجمن دستیاران فیلمبردار سینما گفت: مساله بعدی حمایت از کسانی بود که دچار این بیماری شده بودند، این مساله را باید بدانیم که تا زمانی که این بیماری در کشور وجود دارد حتما این حمایت‌ها نیز ادامه خواهد داشت و این حمایت باید از سوی دولت صورت گیرد.

وی ادامه داد: برای ادامه فعالیت‌های سینمایی باید پروتکل‌های ایمنی و بهداشتی در هنگام تولید فیلم اجرا شود تا تعداد احتمالی مبتلایان به ویروس کرونا کم شود. در همین راستا تصمیم گرفتیم تا با حمایت ستاد ملی مبارزه با کرونا و در اختیار داشتن پزشک معتمد برای تهیه یک دفترچه بهداشت ایمنی اقدام کنیم و آن را در اختیار عوامل فیلم‌ها قرار گیرد که متاسفانه چنین امری رخ نداد.

این هنرمند با اشاره به اینکه در پروژه‌های سینمایی نمی‌توان تنها دو سوم گروه سرکار باشند، توضیح داد: به همین دلیل برای ادامه فعالیت‌های سینمایی باید پروتکل‌های بهداشتی به درستی اجرایی شود.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود تاکید کرد: معتقدم شرایط فعلی همچنان ادامه دارد و برای مقابله با ویروس و البته ادامه فعالیت‌های سینمایی باید پروتکل‌های بهداشتی تصویب و رعایت شود و از طرف دیگر با شروع فعالیت‌های سینمای احتمال ابتلای افرادی که در سینما کار می‌کنند بیشتر می‌شود و باید حواسمان باشد که اگر اتفاقی بیافتد از این افراد حمایت شود.

رییس انجمن دستیاران فیلمبردار سینما یادآور شد باید از گروه‌های سینمایی در صنوف مختلف با توجه به امکان فعالیت‌های دوباره سینما حمایت کرد که این حمایت‌ها می‌تواند شامل حمایت‌های ایمنی و بهداشتی، پرداخت هزینه‌های درمان برای مبتلایان باشد.

وی تاکید کرد: صنوف خانه سینما هنوز این قدرت را ندارند که مستقیم از اعضای خود بخواهند که به دلیل شیوع ویروس کرونا فعالیت خود را متوقف کنند، نکته این است که باید یک تشکل فراگیر داشته باشیم تا اگر قرار باشد هر اتفاق جمعی رخ دهد از سوی این تشکل صورت گیرد. در چنین شرایطی تنها می‌توانیم برای ایمنی افراد پیشنهادهایی را ارائه دهیم.

وی توضیح داد: این که اعضای صنف سرکار نروند یک مساله و آن که چگونه سرکار بروند مساله دیگری است که باید برنامه‌هایی برای این ۲ مساله داشته باشیم.

کفیلی در پایان با اشاره به اینکه تلاش ما در این زمینه این بود که اعضا در شرایط فعلی چگونه کار بکنند، گفت: متاسفانه نهاد نظارتی وجود ندارد که رعایت پروتکل‌های بهداشتی را مد نظر قرار دهد و تنها می‌توانیم به اعضای خود پیشنهاد دهیم که چگونه کار کنند که امیدوارم این پیشنهادها از سوی دوستان مورد توجه قرار گیرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

در رزومه‌ اکثر موزیسین‌های ایرانی که از خارج آمده‌اند تقلب و جعل مدرک صورت گرفته است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علی رهبری در چهلمین سالگرد همکاری خود با «فون کارایان» یکی از بزرگترین رهبران ارکستر دنیا از تجربیات دستیاری این هنرمند جهانی و برخی شبهات مطرح شده درباره صحت این همکاری سخن گفت.

به گزارش سینماپرس، حوزه موسیقی کلاسیک یکی از مهم‌ترین و ارزشمندترین شاخه‌های موسیقی در سطوح مختلف اجرایی و آموزشی حوزه موسیقی در تمام دنیاست که طبیعتاً برای هر نوازنده، آهنگساز و هنرمند فعال این عرصه دربرگیرنده سلسه مراتب فنی و چالش‌هایی است که طی کردن هر کدام از این‌ها می‌تواند دارای ارزش و اهمیت فراوانی باشد.

هنرمندان کشورمان نیز در طول دهه‌های گذشته به مدد توانایی و استعدادهایی که در این زمینه داشته‌اند، توانسته‌اند در حوزه موسیقی کلاسیک موفقیت‌های زیادی داشته باشند. شرایطی که اگر نیم نگاهی به تاریخ موسیقی کشورمان بیندازیم توانسته فارغ از تمام اما و اگرها و حاشیه‌هایش موقعیت‌های نسبتا خوبی را برای فعالان این عرصه پدید آورد.

یکی از این هنرمندان که توانسته موفقیت‌هایی در حوزه بین‌الملل کسب کند علی رهبری است. هنرمندی که علاوه‌بر پیشینه‌ای که در سوابق هنری او مشاهده می‌کنیم، در سال‌های نه چندان دور و در دو مقطع تاریخی به‌عنوان مدیر هنری و رهبر ارکستر سمفونیک تهران مشغول به فعالیت بود؛ اما بنا به دلایل مختلفی که پیش تر در رسانه‌ها به آن اشاره شده، نتوانست در ایران بماند و کشورمان را به مقصد کشور محل اقامتش اتریش ترک کرد.

یکی از نکات قابل اتکایی که برای این هنرمند فارغ از دیگر توانایی‌ها و ماجراهای پیرامونش می‌توان به اشاره کرد، بحث پرحاشیه دستیاری او در ارکستر فیلارمونیک برلین به رهبری و مدیریت یکی از عالی‌ترین رهبران ارکستر دنیا به نام هربرت فون کارایان بود. همکاری‌ای که به گفته رهبری در سال ۱۹۷۹ شکل گرفت و او در مقاطعی به عنوان رهبر ذخیره ارکستر در کنار فون کارایان حضور پیدا کرد.

پس از این همکاری او به عنوان یک رهبر ارکستر توانمند معرفی و موجب این شد که او وارد چارچوب جدیدی از فعالیت‌هایش شود. حتی در برخی محافل این چنین نوشتند که فون کارایان در طول بعضی از اجراهای ارکستر فیلارمونیک برلین با هدایت علی رهبری به‌عنوان بیننده از ابتدا تا انتهای کنسرت در سالن می‌ماند، حرکتی که معمولا انجام آن توسط فون کارایان کمی غیرمعمول به نظر می‌آید. اما نکته حائز اهمیت این مقطع تاریخی از پیشینه فعالیت‌های علی رهبری طرح برخی مباحث از جمله غیرواقعی قلمداد کردن این همکاری و طرح شبهاتی پیرامون این موضوع است که در سال‌های حضور علی رهبری در ایران زمینه‌ساز طرح برخی شبهات شد.

علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر شناخته شده کشورمان در گفتگو با خبرنگار مهر که به بهانه چهلمین سالگرد همکاری خود با هربرت فون کارایان از مشهورترین آهنگسازان و رهبران ارکستر دنیا که به عنوان دستیار صورت گرفت، ضمن اشاره به اهمیت این همکاری و برخی حاشیه‌های مطرح شده در این چارچوب، توضیحاتی را ارائه داد.

* آقای رهبری شما سه سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرده و بعد از مهاجرت نیز حدود ۳۰ سال با کشورمان در ارتباط نبودید. در این مدت هم طبق گفته‌ها و روایات متعدد شنیده می‌شد که جنابعالی با آقای هربرت فون کارایان از رهبران برگزیده دنیای موسیقی به‌عنوان دستیار همکاری داشتید. شرایطی که چه قبل از حضورتان در ایران و چه بعد از اینکه به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران مشغول به فعالیت شوید موجب ایجاد شبهات و حاشیه‌هایی شد که موضوع دستیاری شما را اغراق‌آمیز خوانده و برخی آن را نادرست دانستند. آیا برای این شبهات توضیحاتی دارید؟

بله، من هم شنیده‌ام که گفته‌اند این اتفاق نمی‌تواند حقیقت داشته باشد که یک رهبر ارکستر ۳۰ ساله، آن هم اهل مشرق زمین را به فیلارمونیک برلین دعوت کرده باشند. البته بعضی‌ها هم این گفته‌ها را باور کردند. راستش را بخواهید مردم هم حق دارند به خیلی از حرف‌ها و ادعاها شک کنند، و باید هم شک کنند، چون آنقدر دروغ و نادرست شنیده‌اند که دیگر اعتمادشان سلب شده است. خود من هم در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ام که اکثر رزومه‌های موزیسین‌هایی که از خارج به ایران آمده‌اند دستکاری شده و در اغلب اوقات حتی تقلب و جعل مدرک هم صورت گرفته است.  بگذارید که مردم شک کنند و دنبال حقیقت بروند و پیگیری کنند تا سره از ناسره جدا شود.

درباره این موضوع همکاری ما به زمانی باز می‌گردد، که من در سن ۲۹ سالگی  یک سال بعد از اینکه از تمام شغل‌ها و مَناسبی که در ایران مانند رئیس هنرستان عالی موسیقی ملی، رئیس کنسرواتوار تهران، مدیر ارکستر ژونس موزیکال ایران و ارکستر سمفونیک ۱۰۰ نفره کنسرواتوار داشتم، استعفا دادم و در سال ۱۹۷۷ یعنی ۲ سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مدال طلای مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه را به دست آوردم، سال بعد نیز مدال نقره را در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در ژنو به دست آوردم.

بعد از این موفقیت‌های هنری و زمانی که من در پاریس زندگی می‌کردم  یک روز مانند یک معجزه توسط خانم «بورگ هارد» از دفتر آقای فون کارایان در سالزبورگ اتریش تلگرافی دریافت کردم که نوشته بودند: «مایسترو فون کارایان علاقمندند تا قطعات شما را بشنوند. چنانچه قطعه ضبط شده‌ای دارید برای ایشان بفرستید.»

* یعنی شما آشنائی قبلی با ایشان نداشتید؟

چرا، من که ایشان را میشناختم ولی نمی‌دانستم که ایشان مرا از کجا می‌شناسد. بنابر این با خوشحالی فوراً به دفتر خانم «بورک هارد» در دفتر آقای کارایان، تلفن کردم و قبل از هر چیز پرسیدم: «چطور شده که مایسترو سراغ من آمده‌اند و مرا از کجا میشناسند؟» او هم در جواب من گفت: «چون نام شما در دو سال گذشته مرتب در رسانه‌های اتریش مطرح بوده و شما برای دومین بار متوالی، در ۲ سال  گذشته برنده مدال جهانی شده‌اید ایشان کنجکاو شده‌اند و می‌خواهند یک ضبط زنده از شما گوش کنند، نه ضبط استودیویی.»

در هر صورت این ابراز علاقه از طرف مایسترو برای من بهترین شانس بود. من یک ضبط بسیار عالی از کنسرتی که یک ماه قبلش در سالن مشهور طلائی وین داشتم و در آن پوئم سمفونیک دون خوان اثر ریشارد اشتراوس را رهبری کرده بودم را برداشتم و به جای اینکه آن را با پست بفرستم خودم با خوشحالی تمام با ماشین بیش از هزار کیلومتر رانندگی کردم و از پاریس به سالزبورگ بردم. ضمناً باید یادآور شوم که در این کنسرت آقای محمد سریر هم که در آن زمان کارمند سفارت ایران در اتریش بودند حضور داشتند. در هر حال چند روز بعد از دفتر آقای کارایان با من تماس گرفتند و به من اطلاع دادندکه مایسترو در ماشین‌شان ضبط من را گوش کرده‌اند و خیلی خوششان آمده و گفتند که من یک ماه دیگر برای ملاقات ایشان به استودیوی باواریا در مونیخ  آلمان بروم. من در این زمان درست ۳۰ ساله‌ام بود اما مانند یک بچه کوچولو خوشحال بودم.

* و شما در مونیخ به ملاقات آقای کارایان رفتید؟

بله. جزئیات این اولین دیدار با مایسترو پس از چهل سال کاملاً در خاطرم هست. یک ماه پر هیجان و شوق آمیز گذشت. صبح زود با ذوق رفتم یک پالتوی قشنگ، رنگ شتری، خریدم و راهی استودیو «های باواریا» در مونیخ شدم و در آنجا سراغ مایسترو کارایان را گرفتم من را به یکی از استودیوهای باواریا که شبیه استودیوهای هالیوود است، راهنمایی کردند و  وارد استودیو شدم. کمی تاریک بود. دیدم آقای کارایان مشغول کارگردانی اُپرایی از واگنر هستند، او من را دید و با صدای بلند گفت: «اون آقای ایرانی کوچک را بگویید بیاید اینجا». وقتی نزدیکش شدم با من دست داد و با صمیمت بسیار گفت: «کنار بنشین» و بعد از حدود دو ساعت بود که به من گفت: «من از کارت خیلی خوشم آمده و می‌خواهم تو به برلین سر تمرین‌ها و ضبط‌های ارکستر فیلارمونیک بیایی.»

من هم در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ام که اکثر رزومه‌های موزیسین‌هایی که از خارج  به ایران آمده‌اند دستکاری شده  و در اغلب اوقات حتی تقلب و جعل مدرک هم صورت گرفته است* اما تا آنجا که خودتان در روایت‌ها و خاطره‌های مختلف به آن اشاره داشتید، در آن زمان در پاریس زندگی می‌کردید و طبیعتاً حضورتان در آلمان مشکلات زیادی برای شما ایجاد می‌کرد؟

بله اما من قبول کردم که با تمام این اوضاع و شرایط به آلمان سفر کنم. به همین منظور بلافاصله با همسرم به برلین رفتیم و آپارتمانی اجاره کردیم. از این لحظه به مدت حدود۴ ماه در تمام تمرین‌های ارکستر فیلارمونیک برلین حضور داشتم و آقای کارایان به من که اسم «کوگولو» را برایم انتخاب کرده بود با محبت فراوان نکته‌های زیادی آموخت.

البته دوران آسانی هم برای من نبود. چون به خاطر مسابقاتی که برده بودم به ده‌ها کنسرت در سراسر دنیا دعوت شده بودم و من ناچار بودم دائم بروم و برگردم. واقعاً کارم بسیار سنگین شده بود و من تقریباً به تمام ارکسترهای فرانسوی زبان هم دعوت شده بودم. بنابر این تصمیم گرفتم به پاریس برگردم.

* با این احوال رابطه‌تان با آقای کارایان چطور ادامه پیدا کرد؟

فکر می‌کنم یک یا ۲ ماه بعد از بازگشت به پاریس بود که اتفاقی بسیار جالب افتاد و زندگی مرا دگرگون کرد. من در فرودگاه فرانکفورت بودم. در راه برگشت از کنسرتی در شهر «لوبیانا» یوگوسلاوی. وقتی که از فرودگاه به همسرم در پاریس تلفن کردم گفت: «بهترین هدیه دنیا را خدا برای تو فرستاده. و من روحم خبر نداشت که چه خواهد بود. همسرم گفت: «آقای دکتر پتر گیرت  Peter Girth مدیر هنری ارکستر فیلارمونیک برلین در تلگرافی نوشته است که جناب آقای مایسترو هربرت فون کارایان شما را دعوت کرده‌اند تا در ماه نوامبر همین سال، یعنی حدود ۸، ۹، ماه دیگر، که از چین برخواهد گشت سه بار ارکستر برلین را رهبری کنی و اضافه کرده‌اند که آیا شما برای این سه رهبری مبلغ دستمزد معادل ۱۵۰۰۰ مارک آلمان را می‌پذیرید؟»

در آن زمان این مبلغ حدود ۴ برابر دستمزد یک رهبر خوب بود. البته اصل موضوع، قضیه دستمزد و پول نبود. بلکه نکته اصلی رهبری کردن ارکستر برلین بود. راستش را بخواهید من تمام مدت به خانمم گفتم: «تو حتما شوخی میکنی و من را دست انداختی!» چون می‌دانستم که برلین برنامه‌ریزی ۳ ساله دارد و نه چند ماهه. خلاصه اینکه نوامبر فرارسید و من هم، که نامم  را که در کنار نام رهبران ارکستر بزرگ دنیا گذاشته بودند، ۳ کنسرت را رهبری کردم. این کنسرت‌ها آنقدر موفقیت داشتند که به دستور آقای کارایان مرا در برنامه‌های ۴ سال آینده نیز گنجاندند.  در آن زمان من ۳۱ سال داشتم و به نوعی جوان ترین رهبر ارکستر فیلارمونیک برلین هم بود.

* وچطور شد که مقام دستیاری در فستیوال سالزبورگ را به شما دادند؟

این امر نتیجه موفقیت همین سه کنسرت  بود که بعد از یک ماه از دفتر آقای کارایان برای من قراردادی فرستادند که در آن مایسترو من را با دستمزد بسیار بالا به عنوان دستیارخود  و رهبر رزرو برای فستیوال پاک سالزبورگ انتخاب کرده‌اند که در صورت کسالت ایشان، می‌بایست فوراً رهبری ارکستر را به عهده می‌گرفتم. در این ۶ شب می‌بایست ۳ شب سمفونی شماره ۴ گوستاو مالر،   با سولیستی خانم «ادیت ماتیس» مشهور و ۳ شب سمفونی شماره ۴  چایکوفسکی اجرا می‌شد.

* آیا برای شما در این سن سخت نبود؟

خیر.  مشکل من رپرتوار نبود. چون تنها برای مسابقات جهانی فرانسه و سوئیس من می‌بایستی ده‌ها قطعه معروف را آماده می‌کردم و از این نظر آمادگی داشتم. مشکل من وقت بود که نداشتم. کشورهای مختلفی من را برای کنسرت‌های متعدد دعوت کرده بودند و هنوز شروع نکرده می‌بایست بعضی‌ها را کنسل کنم.   در این بین ارکستر سمفونیک نورنبرگ در آلمان هم من را به عنوان مدیر هنری انتخاب کرده بود و مسئولیت آن ارکستر را هم به عهده  داشتم. البته در آنجا هم بر حسب اتفاق این رپرتوار را رهبری کرده بودم.

* چرا نام ارکستر نورنبرگ  را در رزومه‌تان به عنوان مدیر هنری ننوشته‌اید؟

این داستان مفصلی دارد. اما خلاصه اش این است که آقای کارایان گفت: «اگر در نورنبرگ رسماً مدیر باشید دیگر در برلین نمی‌توانید رهبری کنید. به همین جهت،  من هم شغل مدیریت را ۲ سال در نورنبرگ بدون تیتر رسمی انجام دادم.»

* در این چارچوب وظیفه شما در فستیوال پاک سالزبورگ و ۶ کنسرت چه بود؟

من می‌بایستی در تمام تمرین‌های آقای کارایان حضور داشته باشم و در شب‌های کنسرت هم می‌بایستی با لباس فراک و چوب رهبری ارکستردر دست پشت صحنه منتظر بنشینم که در صورت کسالت آقای کارایان به جای او فوراً ارکستر را رهبری کنم. ناگفته نماند که در آن روزها حال آقای کارایان خیلی خوب نبود. اغلب شب‌ها هم دو دختر کوچک ایشان در پشت سن کنار من بودند. درست یک ماه بعد یعنی در ماه مه  ۱۹۸۰ سه شب تمام دومین کنسرت من با ارکستر بود که در آن احساس کردم به من احترام بیشتری گذاشته می‌شود.

* این حقیقت دارد  که می‌گویند آقای کارایان خیلی سختگیر و بد اخلاق بوده است؟

خیر. به هیچ وجه درست نیست. در مورد من و رهبران دیگر هم بعضی‌ها همین را می‌گویند. رهبران ارکستر حرفه‌ای، جلوی ارکستر شغلشان را انجام می‌دهند و باید جدی باشند. ولی در منزل  همسران و پدران مهربان و خوش اخلاق هستند. در ثانی باید دید چه کسی این نوع حرف‌ها را می‌زند. موزیسین‌های بسیار خوب در مورد رهبر یک نوع اظهار نظر می‌کنند و موزیسین‌های بد،   نوعی دیگر.  

* و این رابطه با مایسترو کارایان و ارکستر فیلارمونیک برلین چه اثری روی زندگی شما گذاشت؟

تأثیرش تا به امروز و در تمام نقاط دنیا من را همراهی کرده است. مهمترین اثرش این بود که وقتی آقای کارایان دستور داده بودند تا از من برای آسیستان شدن در سال ۱۹۸۱  یعنی یک سال بعد هم سوال شود، می‌بایستی خیلی مؤدبانه جواب بدهم که متاسفانه حتی یک هفته هم در تقویم من زمان خالی باقی نمانده است.

جالب اینکه وی نه تنها واکنش منفی در پی این پاسخم نداشت بلکه از این بابت هم بسیار خوشحال شد. توضیح اینکه من تا سال ۱۹۸۴ یعنی ۴ سال بعد هم هنوز ارکستر برلین را رهبری می‌کردم و بعد از آن هم  به پیشنهاد خود آقای کارایان به فیلارمونیک بروکسل معرفی شدم و ارکستر خودم را داشتم که بعد مدیر هنری و رهبر دایم آن شدم. ۱۲ سال از بهترین روزهای ز ندگی هنری من با این ارکستر سپری شد.

*مهر

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وی او دی ها بستر جدید ارتباطی هستند/تمام دنیا امروز به این سمت رفته است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: حسن خجسته معتقد است که امروزه وی او دی ها بسترهای جدید ارتباطی هستند که نمی توان آنها را نادیده گرفت و بهتر است این ابزار با ایجاد شرایط جدید بامخاطبان خود تعامل ۲ سویه داشته باشند.

به گزارش سینماپرس، «حسن خجسته» در گفت وگو با فارس گفت: این روزها به واسطه شیوع بیماری کرونا تغییرات بسیاری در عرصه رسانه و نیازهای مردم به وجود آمده است. به عنوان مثال همین استفاده از پلتفرمهای جدید که ظرفیت خوبی در حوزه ارتباطات و امکانات جدید است.

**وی او دی ها بستر جدید ارتباطی هستند

وی ادامه داد: در این زمینه می توان به همین بسترهای وی اودی که فیلم ها و سریال های جدید را به مخاطبان خود عرضه می کنند، اشاره کرد که این روزها رونق بیشتری گرفته اند. چند سال پیش این ظرفیت ها نبود. الان هم چون مردم نمی توانند به سینما بروند، ظرفیت بسیار مناسبی برای بهره برداری است.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: خب این پلتفرم خیلی خوب است و ما باید بتوانیم از این ظرفیت ها به خوبی و حداکثری استفاده کنیم. چون وسیله ارتباطی جدید است. البته ممکن است فروش وی او دی ها به میزان فروش سینما نرسد و یا به میزان تلویزیون مخاطب نداشته باشد. اما ما باید ضمن استفاده از آن، ببینیم که انگیزه های تهیه کننده برای استفاده از این پلتفرم جدید چیست؟

**حاتمی کیا اقدام شجاعانه ای در اکران «خروج» کرد

خجسته اظهارداشت: به نظرم نباید با این شیوه پخش فیلم که قبل از اکران در وی او دی ها منتشر می شود، مخالفت کرد. چون شیوه جدیدی است و نباید برایش مانع بتراشیم. البته هنوز نمی شود پیش بینی کرد که این طرح می تواند به چرخه اکران کمک کند یا خیر. اما مثلا حاتمی کیا ریسک بزرگی کرد و کارش شجاعانه بود که فیلم خود را به فیلیمو ارائه داد تا توزیع و اکران اینترنتی داشته باشد چون قطعا در سینما فروش بیشتری داشت. اما این کار او قطعا گام بسیار بزرگی بود و بستر وی او دی ها هم ظرفیت جدیدی است که باید از آن بهره ببریم و تمام دنیا امروز به این سمت رفته است.

** امروزه موضوع قاچاق گریبانگیر همه دنیاست

وی در ادامه به موضوع قاچاق فیلم ها پس از ارائه در وی او دی ها اشاره کرد و عنوان داشت: خوشبختانه با قاچاق خروج خیلی سریع برخورد شد و الان می بینیم که فیلم های دیگر در انتظار نمایش در وی او دی ها هستند. به هر جهت امروزه موضوع قاچاق گریبانگیر همه دنیاست و فقط مختص ایران نیست. خیلی هم نمی توان جلوی آن را گرفت. چون قاچاق کالای فرهنگی مثل عبور کالا از مرز نیست که دیده بشود. از معضلات بزرگ امروز، همین موضوع کپی برداری بدون مجوز است که ما باید در این زمینه موضوع فرهنگ سازی را پررنگ کنیم. الان هم خیلی ها رعایت می کنند، اما همیشه در همه جوامع افرادی هستند که هیچ وقت رعایت نمی کنند. آثار فرهنگی هم معمولا از همین عده آسیب می بینند. خوشبختانه تا به حال وی او دی ها در ایران با موضوع قاچاق برخورد خوبی داشته اند و در این مسیر نسبتا موفق عمل کرده اند.

**به سمت مخاطب مسئولی حرکت کنیم

این استاد ارتباطات در ادامه درباره محتوایی که از سوی وی او دی ها ارائه می شود نیز اظهارداشت: موضوع کنترل محتوا بسیار مهم است. رگلاتوری رسانه ای ۳ محور اساسی دارد. اول اینکه دولت باید آنها را مجاب کند که به وظایف خود عمل کنند. شاخه دوم هم احساس مسئولیت تولید کننده است و این طور نباشد که تحت فشار و محدودیت کار خود را انجام بدهد و دسته سوم مخاطب مسئول است.

وی افزود: مخاطب نسبت به خود و خانواده اش حساسیت دارد و اگر ما بتوانیم از این پتانسیل برای نظارت بر فعالیت های هنری استفاده کنیم، موفقیت بسیاری خواهیم داشت. الان شبکه های اجتماعی این فضا را دارند که مخاطب می تواند اگر محتوای نامناسبی دید، آن را گزارش کند و در همین راستا هم صاحب پلتفرم نسبت به خواسته مخاطبان واکنش نشان می دهد. حالا شما همین موضوع را برای مسائل فرهنگی بگذارید.

**مدیران وی او دی ها تعاملشان را با مخاطب ۲سویه کنند

خجسته ادامه داد: در این باره شاخص هایی مشخص شود و مردم بتوانند در صورت مغایرت یا بروز مشکل، آنها را گزارش کنند. این خود یک ظرفیت جدید برای سامان دادن به فضای نمایش خانگی و آنچه که در وی او دی ها می گذرد، است. یعنی مدیر یک پلتفرم می تواند با استفاده از این بستر تعامل دو طرفه ای با مخاطب خود ایجاد کند و به او دلگرمی بدهد که من نگران محتوایی که به تو ارائه می دهم، هستم و اگر نامناسب باشد این موضوع را پیگیری میکنم.

وی در پایان گفت: این موضوع منجر می شود تا مخاطب هم مشارکت بیشتری داشته باشد. مخاطب یک فیلمی می بیند و ممکن است نسبت به آن نظری داشته باشد. مثلا احساس کند میزان الفاظ رکیک در آن زیاد بود، یا صحنه ای خشونت بار داشت و یا هر نکته دیگری. حالا وی او دی از او بخواهد که اگر موضوعی در نظرش هست، درباره آن توضیح بدهد. همین منجر می شود که مثلا یک اثر از سوی مخاطبان مبتذل شناخته شود و یا بگویند که این محتوا مناسب نیست. این مشارکت باعث می شود که هم مالک وی او دی هر محتوایی را بارگذاری نکند و همچنین تولیدکنندگان هم بدانند که مخاطبان هر اثری را نگاه نمی کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تماشای «خروج» از روی تراکتور + تصاویر – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «خروج» اتفاقات جدیدی را در سینمای ایران رقم زده و پس از «سینماماشین» حالا تماشای فیلم از روی تراکتور هم به آن اضافه شده است.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «خروج» بیستمین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا ماجرای اعتراض اهالی یک روستاست که پس از نادیده گرفتن مشکلاتشان توسط مسئولان محلی، تصمیم می‌گیرند با تراکتورهای خود به سمت تهران و خیابان پاستور، محل استقرار ریاست‌جمهوری حرکت کنند.

این فیلم در ایامی که سینماهای کشور به دلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل بودند، به صورت آنلاین اکران و با استقبال مخاطبان مواجه شد. در گام بعدی، «سینماماشین» را احیا کرد و این شب‌ها مخاطبان و علاقه‌مندان به سینما با حضور در پارکینگ شماره۳ برج میلاد، ‌ از داخل خودروهای خود به تماشای «خروج» می‌نشینند. خروج در این شیوه اکران تا کنون حدود ۸۰ میلیون تومان بلیت‌فروشی داشته است.

«خروج» در جدیدترین تجربه متفاوت خود،  در روستای یوسف‌رضا واقع در شهرستان پیشوا (ورامین) برای روستاییان به نمایش در آمد. در این اکران ویژه، کشاورزان روستا با ۲۵ تراکتور در یکی از بلوارهای روستا گرد هم آمدند و به تماشای فیلم نشستند. مابقی مردم روستا هم از روی صندلی‌های چیده‌شده کنار تراکتورها، آخرین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا را تماشا کردند.

حاتمی‌کیا در سخنانی کوتاه گفت: مایه مباهات و شگفت‌انگیز است که فیلم را برای شما نمایش بدهیم، چون من این فیلم را برای شماها ساختم و دوست داشتم در جمع روستاییان اکران شود، در فضایی که هیچ‌گاه سینما نداشته است.

وی افزود: خروج درباره مشکلاتی است که خارج از پایتخت رخ می‌دهد و بعد مطالباتی است که طبقه ضربه‌پذیر جامعه دارد؛ به این قصه بارها رخ داده و این سوژه را فیلم کردم.  

اهالی روستا هم از حاتمی‌کیا بابت ساخت این فیلم و نمایش آن تقدیر و تشکر کردند و با او عکس یادگاری گرفتند. آن‌ها همچنین از دغدغه‌های خود گفتند که نداشتن بیمه و گران شدن لوازم یدکی تراکتور از جمله آن‌ها بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جشنواره‌های سینمایی ویژه ای که کرونا لغوشان کرد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بحران شیوع ویروس کرونا علاوه بر تعطیلی سینماها و ضربه بزرگی که به اقتصاد سینما زد، موجب لغو چندین و چند جشنواره مهم سینمایی در سراسر جهان نیز شد.

به گزارش سینماپرس، جشنواره فیلم کن پس از کش و قوس‌های فراوان در نهایت ناگزیر شد قید دوره هفتاد و سوم خود را به سبب شیوع ویروس کرونا بزند و «تیری فرمو»، دبیر این رویداد مهم سینمایی در یک مصاحبه رسمی با قطعیت از برگزار نشدن آن در سال ۲۰۲۰ خبر داد و اعلام کرد برخی از  فیلم‌هایی که قرار بود در این جشنواره به نمایش گذاشته شود با لِیبل «کن ۲۰۲۰» در سایر جشنواره‌های سینمایی و سینماها به روی پرده می‌روند. 

از آغاز شروع بحران جهانی کرونا، شایعه‌ها درباره برگزار شدن یا نشدن جشنواره فیلم کن قوت گرفت. هفتاد و سومین دوره این جشنواره قرار بود از ۱۲ تا ۲۳ ماه می (۲۳ اردیبهشت تا ۳ خرداد) برگزار شود که به سبب شیوع ویروس کرونا به تعویق افتاد و مسئولان آن درنظر داشتند این جشنواره را با عادی‌تر شدن شرایط در  پایان ماه ژوئن و اوایل جولای برپا کنند، اما تمدید شرایط قرنطینه در فرانسه و ممنوعیت برگزاری هر جشنواره و رویداد حداقل تا اواسط ماه جولای (اواخر تیر)، بار دیگر برگزاری کن ۲۰۲۰ را در هاله‌ای از ابهام فرو برد. سرانجام با فروکش نکردن چشمگیر ویروس کرونا که بسیاری از کشورها نیز همچنان با آن درگیر هستند و همچنین شلوغی فصل جشنواره‌ها در پاییز، عملا هیچ راهی برای برگزارکنندگان کن به جز لغو جشنواره باقی نماند. «تیری فرمو» دبیر هنری جشنواره و دیگر مسئولان نیز ظاهرا علاقه چندانی به برگزاری مجازی جشنواره ندارند. با این وجود، بازار جشنواره کن (Marché du Film) امسال به صورت آنلاین از تاریخ ۲۲ تا ۲۶ ژوئن (۲ تا ۶ تیر) برگزار خواهد شد.

اما ویروس کرونا تنها گریبان جشنواره کن را نگرفت و بسیاری از جشنواره‌های پراهمیت منطقه‌ای و بین‌المللی نیز ناگزیر به تعطیلی دوره سال ۲۰۲۰ خود شدند، هرچند شماری دیگر نیز فعلا تاریخ جدیدی را برای برگزاری اعلام کرده‌اند و برخی دیگر هم از گزینه برگزاری مجازی استفاده خواهند کرد.

جشنواره فیلم لوکارنو از مهم‌ترین رویدادهای سینمایی اروپا که قرار بود از تاریخ ۵ تا ۱۵ اوت (۱۴ تا ۲۴ مرداد) در کشور سوئیس برگزار شود به دلیل شرایط پیش‌آمده از لغو آن در سال آتی خبر داد و هیچ نسخه مجازی نیز برای آن درنظر گرفته نشده است. از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد جشنواره لوکارنو، نمایش فیلم‌ها در میدان معروف پیاتزا، در فضای باز و بر پرده بزرگ و در حضور حدود هشت‌هزار مخاطب است. 

جشنواره فیلم کارلووی‌واری به عنوان مهم‌ترین جشنواره سینمایی در اروپای شرقی و مرکزی نیز به صورت رسمی اعلام کرد به سبب اقدام‌های دولت کشور جمهوری چک در جهت کنترل شیوع ویروس کرونا و همچنین شرایط پیچیده امروز در سراسر جهان، در نهایت به این تصمیم دشوار رسیده که این رویداد سینمایی در سال ۲۰۲۰ به طور کلی لغو شود. بر این اساس پنجاه و پنجمین دوره این رویداد سینمایی از تاریخ ۲ تا ۱۰ جولای ۲۰۲۱ (۱۱ تا ۱۹ تیر ۱۴۰۰) برگزار خواهد شد. 

جشنواره بین‌المللی فیلم ادینبورگ اسکاتلند که قدیمی‌ترین جشنواره بریتانیاست طبق برنامه‌ریزی باید از تاریخ ۱۷ تا ۲۸ ژوئن، هفتاد و چهارمین دوره خود را برگزار می‌کرد، اما شرایط کنونی موجب لغو این رویداد سینمایی شده، هرچند مسئولان این جشنواره ابراز امیدواری کرده‌اند آثار جشنواره را در تاریخی دیگر به نمایش بگذارند. 

شصت و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم سیدنی هم در ابتدا به صورت کلی لغو شد، اما اخیرا خبری از برگزاری آنلاین این رویداد سینمایی به شکلی کوچک‌تر در ماه آینده منتشر شده است. البته این جشنواره مجازی که از تاریخ ۱۰ تا ۲۱ جولای (۲۰ تا ۳۱ تیر) برگزار می‌شود در شکلی محدود و با تمرکز بر سینمای داخلی استرالیا شامل نمایش مستندهای استرالیایی، فیلم‌های کوتاه از چهره‌های نوظهور سینمای استرالیا و همچنین آثاری از کارگردانان زن اروپایی خواهد بود و خبری از نمایش آثار مهم بین‌المللی در این جشنواره نخواهد بود.

در سایه گسترش شیوع ویروس کرونا در آمریکا و کانادا، برگزاری جشنواره معتبر هات داکس در کانادا، مهم‌ترین رویداد سینمایی مستند در آمریکای شمالی نیز به زمان دیگری موکول شده و هنوز تاریخ جدیدی برای آن اعلام نشده است. این جشنواره قرار بود ار تاریخ ۳۰ آوریل تا اول می (۱۱ تا ۱۸ اردیبهشت) در تورنتو کانادا برگزار شود. 

جشنواره بین‌المللی فیلم ترایبکا نیز داستانی مشابه با هات داکس دارد. این جشنواره مهم آمریکایی که قرار بود از تاریخ ۱۵ تا ۲۶ آوریل (۲۷ فرودین تا ۷ اردیبهشت) در نیویورک برگزار شود به سبب شیوع ویروس کرونا به تعویق افتاد، اما هنوز تاریخ جدید برگزاری آن اعلام نشده است.

همچنین بیست و دومین دوره جشنواره سالانه راجر ایبرت که در دانشگاه ایلینوی برگزار می‌شود به دلیل ممنوعیت تجمع بیش از ۵۰ نفر در این دانشگاه به ماه آوریل سال آینده میلادی موکول شده است. 

بیست و هفتمین جشنواره فیلم جنوب از جنوب غربی آستین (SXSW) در کشور آمریکا نیز به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا به طور کلی لغو شده است. جشنواره جنوب از جنوب غربی که از معتبرترین رویدادهای های سینمایی آمریکاست، قرار بود از تاریخ ٢٣ اسفند تا ٣ فروردین در آستین تگزاس برپا شود.

جشنواره مهم مستند فول فریم هم طبق برنامه‌ریزی پیشین باید در ماه آوریل و در دانشگاه دوک آمریکا میزبان سینماگران و مستدسازان می‌بود، اما این دانشگاه تمامی این رویدادها را به طول کلی لغو کرده است. 

جشنواره بین‌المللی فیلم پراگ در کشور چک نیز دیگر رویداد سینمایی است که ترجیح داد امسال برگزار نشود. ۱۸ تا ۲۵ سپتامبر  (۲۷ شهریور تا ۳ مهر) تاریخ مقرر بیست و هفتمین جشنواره فیلم پراگ بود.

دهمین جشنواره فیلم پکن که تاریخ ۱۹ تا ۲۶ آوریل (۳۰ فروردین تا ۶ اردیبهشت) برای آن درنظر گرفته شد لغو شده و به جای آن یک رویداد آنلاین با عنوان «جشنواره فیلم آنلاین بهار» از ۱ تا ۵ می (۱۱ تا ۱۵ اردیبهشت) برگزار می‌شود.

جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه پالم اسپرینگز هم که برای تاریخ ۱۶ تا ۲۲ جولای (۲۶ خرداد تا اول تیر) برنامه‌ریزی شده بود لغو شده و قرار است منتخبی از آثار جشنواره را به صورت آنلاین به نمایش بگذارد. 

جشنواره فیلم مونیخ (۲۵ ژوئن تا ۴ جولای- ۴ تا ۱۳ تیر) نیز امسال به سبب همه‌گیری ویروس کرونا طبق اعلام رسمی سایت این رویداد سینمایی برگزار نمی‌شود. 

همچنین چهل و ششمین جشنواره فیلم سیاتل در آمریکا به دلیل بحران جهانی کرونا امسال تعطیل است. این جشنواره بنا بود از ۱۴ می تا ۷ ژوئن (۲۴ اردیبهشت تا ۷ خرداد) برگزار شود. 

چهل و دومین جشنواره بین‌المللی مستند سینما دوریل  فرانسه نیز امسال بدون برگزاری، به معرفی برندگان خود اقدام کرد. این رویداد سینمایی قرار بود از تاریخ ۱۳ تا ۲۲ مارس (۲۳ اسفند تا ۳ فروردین) در فرانسه برگزار شود

جشنواره فیلم استانبول، جشنواره فیلم‌های مستند تایوان، جشنواره فیلم‌های فانتزی بروکسل، جشنواره فیلم‌های فانتزی اسب طلایی تایپه، جشنواره فیلم واشنگتن دی‌سی، جشنواره فیلم کوتاه و مستند کراکو، جشنواره فیلم ساراسوتا، جشنواره فیلم سونوما، جشنواره فیلم زنان دنور، جشنواره فیلم لوگزامبورگ، جشنواره مستند مونیخ، جشنواره فیلم اسکوپیه، جشنواره سن فرانسیسکو، جشنواره‌ میامی، جشنواره مونت کلر، جشنواره فیلم کانادا، جشنواره فیلم صوفیه، جشنواره مستند زاگرب و جشنواره حقوق بشر  پراگ نیز از جمله دیگر جشنواره‌های سینمایی هستند که به سبب شیوع ویروس کرونا لغو و یا زمان دیگری موکول شده‌اند.

همچنین به دلیل تاثیر بحران کووید ۱۹ بر تمامی فعالیت‌ها و رویدادهای مهم سینمایی جهان، سی‌وهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در ایران نیز در سال ۱۳۹۹ برگزار نمی‌شود و به سال آینده موکول شده است.

اما هفتاد و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز طبق اعلام مدیران بینال ونیز قرار است بدون تغییر و طبق تاریخ اصلی یعنی از ۲ تا ۱۲ سپتامبر (۱۲ تا ۲۲ شهریور) برگزار شود و باید منتظر ماند و دید آیا شرایط گسترش ویروس کرونا طی چند ماه آینده برگزاری این جشنواره سینمایی را امکان‌پذیر می‌کند یا خیر.

*ایسنا

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پیشینه قالب ماورایی در قاب رمضانی سیما – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محصولات نمایشی با مضمون های ماورایی و ماورالطبیعه معمولا کمتر با میل حقیقت پرورده ی مخاطب ایرانی جور است.

به گزارش سینماپرس، محصولات نمایشی با مضمون های ماورایی و ماورالطبیعه معمولا کمتر با میل حقیقت پرورده ی مخاطب ایرانی جور است. ریشه این علاقه حداقلی را نیز می توان به پیشینه کم رنگ داستانی در باب این موضوعات و کمبودهای ابزاری در زمینه تولید نسبت داد و البته به سبب همین کمبود اسباب، خرده نگرفت بر این گرایش کم رنگ و سیرسکونی تولیدات نمایشی از این دست. به علاوه چنانچه ترجیح کم و بیشی نیز درکار باشد رفع نیاز با خیل انبوهی از محصولات پذیرفتنی غیروطنی شدنی است که غنای تکنیکی و داستانی را توامان داراست. در این میان اگرچه برآیند داشته های آن ورآبی و نداشته های ما در موضوع این آثار در گذر سالها سبب کم تجربگی سینما و تلویزیون در قالب تخیلی یا ماورایی و البته تولید آثاری تحویل گرفته نشده منجر گشته است، اما تجربه حکایت از این دارد که قلیل آثار ساختارمند و پرداخت شده نیز بوده که در مقیاس توان داخلی مقبول نظر و رای مخاطب افتاده است.
در چنین شرایطی و در روزهای تکامل و قدرت افزایی چشمگیر محصولات هالیوودی در قالب تخیلی و در مقابلش کاهش سرمایه گذرای و ریسک پذیری در این زمینه در سینمای ایران، تلویزیون اما در دوره ای چند ساله سراغ این شکل روایی و به نوعی میانبرگونه در طرح مضامین حساس اخلاقی و دینی رفت. رویکردی مثبت و تاحدودی غافلگیرکننده در سریال های ماه رمضان و منجر به تولید آثاری موفق در انتقال مفاهیم دینی که متاسفانه دچار آفت تکرار و پس از حیاتی کوتاه، به یکباره کنار گذاشته شد. بدین سان مجموعه های نمایشی با ساختار تخیلی و ماورایی که می توانست تا سالها خوراک سریال های موفقی باشد، گرفتار سرنوشت بسیاری از رویکردهای گذرا و غیرمتعادل تولید بی درنگ، به ناگاه به مرحله دلزدگی و توقف و نهایتا درهای خروج رسید. شروع پرجلوه ی تولید آثار ماورایی به سان تولید دوره ای و بی تناسب آثار کمدی یا اجتماعی و حتی اکشن در دهه های گذشته در سینمای ایران روی تعادل را به خود ندید تا همچون تب های زود به عرق نشسته، این قالب روایی نیز به خاطره رمضانی دور و دورترشده مخاطب تبدیل گردد. حال اینکه به علت تازگی نظرگاه و تفاوت لحن، اغلب خوب دیده و پسندیده شد، اما حالا دیگر سهمی از آثار رمضانی ندارد و فرا رسیدن دوباره این ماه شاید فرصت مغتنمی باشد، برای مروری اجمالی و تجدید خاطره یا حتی ترغیب برای احیای آثاری از این جنس که زمانی رونق رمضانی تلویزیون بودند.

کمکم کن
برای اولین بار تلویزیون عرصه را برای فضاهای کمتر کار شده داستانی ماورائی فراهم کرد تا سلیقه مخاطبی که پیشتر به پاداش و عقاب دنیایی اعمال خوگرفته بود، دریچه ای متفاوت و تاثیرگذاری از تجسم اعمال به رویش گشوده شود. قاسم جعفری سازنده آثار موفق تلویزیونی آن روزها، خطر این پاگشایی محتوایی و موضع گیری های احتمالی آینده را به جان خرید تا سریالی به مرحله تولید برسد که در سال های آینده رهروان بسیاری نیز یافت. کمکم کن به مدد قصه و روایتی تازه در موضوعی متافیزیکی و به مدد رویای جوان در کمارفته قدم اول را محکم برداشت. جوان آلوده به گناه و از کما بازگشته، مسئول حلالیت طلبی از هم اتاقی های بیمارستانی اش می شود که در برزخ اعمال ناصحیح گرفتارند. بازخورد های اولیه  نشان از موثر افتادن نیت و هدف سریال می داد. چرا که سرگذشت آدمهای در اسارات عقوبت گناه از جنس همان داستان های عبرت آموز و کنجکاو کننده ای بود که در خود مفاهیم نهفته اعتقادی و دینی بسیار داشت. از طرفی تماشای سرگذشت آدمها از انتها و در روزهای استیصال آنها، گیرا و چه بسا سهل تر از روایت آثاری شد که در شکل دادن سرانجام کاراکترهای شان به مشکل می خورند. کمکم کن البته به عنوان پیشگام، ضمن روایت خویش مسئول ایجاد آشنایی و رضایت مخاطب با موضوعی استفهامی و سوال برانگیز از عالم دیگر نیز بود که نظرگیر شدن سعی اش از پی پرسش های بی شمار در زمان پخش پیدا بود.

او یک فرشته بود
علیرضا افخمی به عنوان ناظر کیفی آثار پرمخاطب تلویزیونی و کارگردان سریال تب سرد در حالی مسئولیت کارگردانی اثری مناسبتی را عهده دار شد که شواهد رسانه ای قبل از پخش نشان از اثری توجه برانگیز نمی داد. نوع مواجهه ما با اثر در قسمتهای ابتدایی نیز در عین دادن کدهای اولیه، از جنس دیگر آثار معمول تلویزیونی بود. به عبارتی عادت ذهنی و انتظار اصولی، کمتر یا به نوعی اصلا سوی ابعاد ماورایی و حلول شیطان را نمی گرفت. رفته رفته اما سریال در مسیر هدف گذاری اش پیش رفت و به شیوه ای قطره چکانی همپای داستان، صورت ماورایی اش را نشان مخاطب داد. در این راه سریال با محور قرار دادن زندگی کسی که کبر و غروری بیجا ریشه گمراهی و فاصله گرفتنش از خود و ایمان واقعی است به بهترین نحو در معرض امتحان قرار گرفتن و همراهی اش با شیطان را به تصویر می کشد. حتی تا جایی پیش می رود که وجوه دلهره آمیز و کمتر کار شده در فراوانی موقعیت های پرتعلیق، با افزودن بر شوق مخاطب، پیگیری فرجام خواسته و ناخواسته شخصیت های ماجرا را هر قسمت بیشتر نیز کرد. او یک فرشته بود نهایتا با تکیه بر عناصر ماورایی نو و مقبول، تبدیل شد به یکی از آثار مثال زدنی در باب مضامین قرآنی و دینی.

آخرین گناه
تجسم اعمال از طریق چشمان برزخی بستر اصلی داستان آخرین گناه بود. موضوعی که راه می داد برای طرح انواع و اقسام قصه ها و مضامین اخلاقی و انسانی. داستان اثر هم به نوعی با سوار شدن بر عامل چشمان برزخی و مانور روی دامنه تاثیرات آن بنیان گذاری می شود و روایتگر سهم بردن نابجا و ناخواسته فردی از چشمان برزخی برای برآوردن تمنای دنیایی گروهی دیگر است. در حالیکه بالقوگی بستر سواستفاده از این چشمان، آخرین گناه را مهیای رهنمون شدن سوی ارائه درون مایه ای دینی و جذاب می کرد، اما متاسفانه در نبود انسجام داستانی، استفاده بیش از اندازه و ابزاری از تم اصلی، نامفهوم گشتن حرف و نیت اثر و خارج شدنش از مسیر اصلی را منجر می گردد. پیامدش نیز هدر رفتن مضمون بکری است که می توانست آخرین گناه را در دسته آثار مانای رمضانی قرار دهد، اگر سریال پرداختی قوام یافته تر در قالب داستانی تامل برانگیزتر را ارائه می کرد. آخرین گناه نهایتا اگرچه به علت تازگی سوژه همراهی ایجاد کرد اما روایت پراکنده و اصرار بر نمایش پرتنوع از تجسم اعمال گناهکاران، سویه نابسامانی ساختاری را در آن جلوه گر کرد.

اغما
اغما به عنوان یکی از نقاط عطف و تحول آفرین در مسیر کارگردانی سیروس مقدم با استمداد از عوالم ماورا دوباره راوی هم زیستی انسان و شیطانی اینبار در جامه دوست شد.   تلاش سریال نیز ارائه منظری تازه از فریفتگی ابلیس و غفلت انسانی با چاشنی همیشگی این آثار بود. با این تفاوت که روایت هوشمندانه اثر کدهای داستانی اش را بر طبق دانسته های تماشاگر او یک فرشته بود و برپایه دامن زدن بر گمانه زنی های ما در جستجوی کیستی شیطان استوار ساخت و خوب بیننده را تا نیمه های اثر، در برزخ وجود و عدمش نگاه داشت. همچون بهزاد او یک فرشته بود و حاج فتوحی میوه ممنوعه، سقوط ایمانی دکتر پژوهان نیز از یک لغزش زبانی و قلبی آغاز گشت و او را تا مرزهای تسلیم شدن محض شیطان برد. اولین عامل ایجاد پایبندی در مخاطب را نیز  عمل موفق آمیز دکتر پژوهان با یاری غیرعادی الیاس رقم زد. حساسیت ها از اینجا بالا گرفت و افزون نیز شد وقتی همراهی دکتر و الیاس در روندی غیرعادی شفایافتگان دیگری هم پیدا کرد. سیر اتفاقات اثر اما با اعلام نقاب انسانی شیطان ابعاد تازه ای پیدا کرد و روایت اثر مسیر حساسیت زایی را به سوی رهایی دکتر از بند شیطان هدایت کرد. تمهیدات روایی و حرکت سریال روی لبه تیز واقعیت و خیال به اضافه روایت در بستری دلهره آمیز در نهایت جانب معنوی اغما را تضعیف نکرد تا اثری شکل بگیرد که نصایح اخلاقی و اعتقادی مستتر تا جذابیت های پیگیر کننده را توامان داراست. اغما نیز به واسطه نکات مثبت روایی و داستانی پیوست به جمع آثار به یادماندنی رمضان تلویزیون.  

روز حسرت
توفیق اغما و بستر بهینه فضاهای ماورایی برای طرح بسیاری از هنجارها و ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی موجب شد تا سیروس مقدم اینبار از زاویه ای دیگر ره یافتی ارائه دهد برای برون رفت از پیله های دنیایی و مادی و همچنین رهایی از اعمالی با سرانجام حسرت. در اینجا رویای صادقه مجالی می شود برای بیان قصه ی غفلت انسان و نهیب کردار غلط. همچنانکه از پهلویش نمایش خودفریبی و غرقه گشتن در دنیای مادی تلنگری می زند به چگونگی خروج از مسیر حق و حقیقت. پدری در اسارت بی خبری، مادری در مقام منادی ایمان و آگاهی به همراه فرزند ناخلفی غوطه ور در رفتارهای پنهان کارانه از مجریان قصه ای هستند که مدح و تبلیغ دانایی و پرهیزکاری را سرلوحه خویش قرار می دهد. از این منظر سرگشتگی، ایمان و گناه آلودگی به عنوان سه ضلع شخصیتی سریال و از ارکان اصلی بیان چاه و چاره اش در راه اعطای قدرت تمیزدهی به مخاطب هستند. شخصیتهایی که در عین توجه برانگیز بودن و به قرار گرفتن در خدمت مفاهیم اثر، عامل موازنه پیام آموزگاری و بیم دهی در باب رفتارهای انسانی نیز بودند. روز حسرت از دل فضای پررنگ معنوی و اخلاقی اش که سایه ماورایی اش نیز تا حدودی رنگ و بوی تکرار دارد، توفیق گریزهای فراوان به موضوعات اجتماعی روز را هم پیدا می کند و به واسطه این مجرای داستانی عرضه کمال یافته تری داشته و راه می یابد به ذائقه پیگیرانه مخاطب.       

ملکوت
همراهی فرشته و انسانی در حال احتضار، جریان محتوایی غالب اثر است و محمد رضا آهنج این مبنای حرکتی را واسطه می گیرد برای توصیف زشت و زیبای افعال انسانی. حال اینکه نمایش عالم ملکوتی برزخ و فرشته ناظر بر اعمال شاید از عوامل لازم برای دستاوردی ارزشمند باشد اما نه در فقدان عنصر تناسب و پرداخت داستانی. ملکوت با سیاق آشنای داستان های ماورائی در اینجا مروری موعظه گون می کند کرده و ناکرده فردی که اتفاق تصادف او را در آستانه مرگ و کوتاهی دستش از دنیایی قرار می دهد که سودجویی و تفرعن نزدیکان به آن چنگ انداخته است. بنای روایت روی پایه های ارتباط غیرجسمانی مرد با فرشته ای که قرار است پرده از اشتباهاتش بگشاید و منجی نامه اعمالش گردد اما در روندی ایستا، جنبه تصنع اش چنان پررنگ می گردد که جلوه های ویژه کامپیوتری نیز تنها بر شدت ضعف هایش می افزاید. نهایتا آسیب متنی و محتوای، دستاورد و جلوه بروز یافته از سریالی بود که طرح ابتدایی پرقوتی داشت.
 
پنجمین خورشید
سربلند ساختن آثاری چون او یک فرشته بود و زیرزمین، بها و بهانه محکمی بود برای کارگردانی پنجمین خورشید توسط علیرضا افخمی تا دوباره با تکیه بر دنیای ماورالطبیعه و البته اینجا از حیث بن مایه فانتزی نگاهی داشته باشد بر چگونگی تاثیر انتخاب و اختیار بر زندگی. در پنجمین خورشید، یک کتبه با قابلیت عبور از زمان محور مهم شکل گیری و بسط داستان اثر است. در واقع این عامل موتور محرکه ایست برای روایت زندگی شخصی که آگاهی از آینده او را متمایل به رقم زدن آتیه ای محتوم و دست ساز از جنس آرامش برای خانواده اش می کند. مانور سریال روی گذشته و آینده ای غیر منفک از دیگری و البته در راستای نمایش غیرممکن بودن دست بردن در جز جز تقدیر آدمی از نقاط قابل اتکای پنجمین خورشید گشت.   چنانکه سریال در راستای ایجاد فهم قدردانی از حال و گرفتن منطقی ترین تصمیم ها برای حصول بهترین احوال ها در آینده نیز تلاشی بهینه می کند. کوشش سریال در باب موضوعات مورد اشاره و القای درست آن البته بی اشکال هم نیست و ایرادات معنایی و ساختاری تبیین تصویری مضامین مورد هدف اثر را در لحظاتی دچار اشکال می کند. پنجمین خورشید نهایتا در سایه عوامل مختلف دیده شد و حسن ختامی قانع کننده نیز پوششی گشت بر نقطه ضعف های ریز و درشتش در ارائه توامان فضایی فانتزی و خیالی در دل واقعیت.

پنج کیلومتر تا بهشت
آخرین اثر مناسبتی و رمضانی علیرضا افخمی نیز اثری در حال و هوائی ماورایی و محصول داستان همراهی دو روح با عقبه ای متفاوت است که یکی در پی بازگشت به دنیا و دیگری ترک توام با آرامش از این جهان است. سریال از درون سرشت پاک انسانی که سوء قصد او را تا مرزهای دنیایی دیگر برده، پلی می زند به تحول بنیادین و همواری راه توبه در دیگران و همچنین راه داستانی می یابد به خوابهای نجات بخش صادقه انسان. ترسیم ماجرای کلی اثر حول محور تعلیق مرگ و زندگی اما تنها کفاف بخشی از جذابیت های اثر را می دهد و اطناب بخشیدن به قصه و به درازا کشیدن غیرملزومش، تقریبا روایت را از نیمه فرسوده کرده و از رمق می اندازد. سریال البته به سبب نوگرایی مضمونی و نگاه دغدغه مند از این امتیاز برخوردار است که سرنوشت شخصیت هایش را آنچنان مهم جلوه دهد که عدم پیگیری اش کار راحتی نباشد.

سقوط یک فرشته
انتظار و کنجکاوی بسیاری ایجاد شده بود بر سر تماشای اثری با موضوعی دینی توسط کارگردانی چون بهرام بهرامیان که کارنامه ای متشکل از تجربه های متفاوت را پشت سر گذاشته بود. سریال در باب محتوا نزدیک دیگر آثار ماورایی رمضان های گذشته و در اجرا بسیار پرشباهت با اثر سینمایی بهرامیان در ژانر وحشت یعنی آل بود. سویه پررنگ و وحشت آفرین اثر نیز ناشی از تمرکز صورت پذیرفته روی علامت سوال قرار دادن بر واقعیت های عینی و عدم قطعیتی است که در کنارش موجودیت بخشیدن پرتعداد به عناصر شیطانی را نیز داراست. روایت کلی اثر همچون آثاری از این دست، روی موضوع حلول شیطان و چگونگی نیروی ستیزه جویش در راه رخنه کردن در درون مومنین واقعی و فریفتگی افراد سست ایمان بنیان نهاده می شود. سعی سریال هم در حضور قطب های شخصیتی، وام گرفتن از رخداد ها و ناهنجارهای اجتماعی برای نمایش راههای فریب شیطان و همچنین تاثیرگذرای اخلاقی و ایمانی است. سقوط یک فرشته با روایتی تا حدودی چندپهلو و گاه نا متمرکز، در عین برتری و چربش قوت ها بر ضعف هایش، سرانجامی بود بر حضور زودگذر استمداد از ماورا برای نمایش ارزشهای دینی و اعتقادی در ساخت سریال رمضانی.
*حسن حق حقیقی

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کرونا آرام شود دوباره مرا در «فرش قرمز» می‌بینید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مجری برنامه گفتگومحور «فرش قرمز» اعلام کرد؛ ضبط و پخش این برنامه تلویزیونی موقتا متوقف شده اما با بهتر شدن شرایط شیوع کرونا دوباره از سرگرفته می‌شود و تعطیلی برنامه صحت ندارد.

به گزارش سینماپرس، احمد نجفی، بازیگر تلویزیون و سینما که اخیرا با برنامه گفتگومحور «فرش قرمز» دوباره به عرصه اجرا برگشت، درباره عدم پخش این برنامه تلویزیونی به آنا گفت: مشکلی از بابت ادامه تولید و ضبط برنامه وجود ندارد مگر همین قضیه کرونا. درواقع شیوع این ویروس و نگرانی‌هایی که وجود داشت باعث بسته شدن موقت برنامه ما هم شد اما مجددا راه می‌افتد.

وی درباره احتمال تعطیلی برنامه گفت: نه! برنامه اصلا تعطیل نشده و توقفی هم در کار نیست اما بالاخره مهمان برنامه باید برای حضور در استودیو «فرش قرمز» و رعایت مسائل ایمنی و بهداشتی اعتماد کند. البته لوکیشن ما در مجموعه بازار بزرگ قرار دارد که تا همین اواخر تعطیل بود.

احمد نجفی و فر ش قرمز

نجفی با اشاره به اینکه ۱۱ قسمت از این برنامه گفتگومحور در ایام گذشته روی آنتن تلویزیون رفت، اعلام کرد؛ مطمئن باشید اگر اوضاع این بیماری بهتر شود، دوباره «فرش قرمز» را تولید و ادامه پخش را از سر خواهیم گرفت.

گفتنی است؛ «فرش قرمز» به تهیه‌کنندگی با اجرای احمد نجفی پخش خود را از فروردین‌ماه با محوریت تولید ملی و گفتگو با تولیدکنندگان ایرانی از شبکه ایران کالا آغاز کرد.

این مجموعه در سری اول قرار بود در ۲۶ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای به تولید برسد که ادامه تولید آن فعلا متوقف مانده است. رویکرد حداکثری در ترغیب تولید، امیدبخشی، خودباوری و خوداتکایی از جمله اهداف تولید «فرش قرمز» بوده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فراخوان بخش موسیقی سومین جشنواره ملی شمس و مولانا منتشر شد


فراخوان بخش موسیقی سومین جشنواره ملی شمس و مولانا منتشر شد

مشاهده خبر از سایت منبع