سینماپرس: فیلم سینمایی «گودزیلا علیه کونگ» از دوازدهم فروردین ماه اکران خود در سینماهای هالیوود را آغاز کرده است، این فیلم با فروشی معادل ۲۸۵ میلیون دلار تاکنون توانسته در رتبه سوم جدول فروش جهانی سینما بایستد.
به گزارش سینماپرس، «گودزیلا علیه کونگ» قرار بود در نوامبر سال ۲۰۲۰ اکران شود؛ اما به علت دنیاگیری کووید-۱۹ و مشکلات پیش آمده متأثر از آن، اکران آن تا اواخر مارس سال ۲۰۲۱ تأخیر خورد.
فیلم ابتدا در تاریخ تاریخ ۲۶ مارس ۲۰۲۱ در چین به نمایش درآمد و با استقبال روبرو شد و توانست رکورد افتتاحیه یک فیلم در دوران کرونا را با فروش ۱۲۱/۸ میلیون دلار بشکند. نمایش گسترده فیلم در تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۲۱ در سینماها و پلتفرم استریم فیلم وارنر، اچبیاومکس آغاز شد.
این فیلم سی و ششمین عنوان فیلمهای گودزیلا و ششمین عنوان فیلمهای کینگ کونگ است. در این فیلم پس از ۵۸ سال در کینگ کونگ در برابر گودزیلا، این دو هیولا باری دیگر در فیلمی مقابل هم قرار گرفته اند.
پنج سال بعد از ماجراهای گودزیلا: سلطان هیولاها (فیلم ۲۰۱۹) و بعد از گذشت ۵۸ سال از وقایع فیلم کونگ: جزیره جمجمه، کونگ توسط انسانها برای مقابله با گودزیلا (که گویا از کنترل خارج شدهاست)، از جزیره جمجمه خارج میشود. اندازه او به نسبت قبل بزرگتر شده و همچنین قدرت او بیشتر شدهاست.
آن دو با هم در دریا و هنگام انتقال کونگ ملاقات می کنند و پس از آن در موقعیتهای مختلف با هم به نبرد میپردازند. کونگ در طول فیلم با بازگشت به جزیره جمجمه و ورود به غاری اسرار آمیز که متعلق به اجداد او است، متوجه میشود که نیای او، در سالیان متمادی با اجداد گودزیلا به نبرد میپرداخته و نبرد آنها ریشه در تاریخ دارد (به این نکته به صورت نقاشی های روی غار در تیتراژ پایانی گودزیلا: سلطان هیولاها و همچنین در کونگ: جزیره جمجمه اشاره شده بود).
میلی بابی براون، جسیکا هنویک، الکساندر ساسگارد، ایزا گونزالس، دنی گوآرا، ربکا هال، کایل چندلر، زیزی ژانگ، جولین دنیسون و شان اوگاری از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم سینمایی به ایفای نقش خواهند پرداخت.
«آدام وینگارد» کارگردان فیلمهای اکشن و جنایی هالیوود کارگردانی «گودزیلا علیه کینگ کونگ» را بر عهده داشته و لیندسی بییر به همراه ماکرس بورنشتاین نگارش فیلمنامه اثر را انجام داده اند.
کونگ در آن غار تبری را که از باله پشتی گودزیلا ساخته شدهاست پیدا میکند که میتواند با آن نفس اتمی گودزیلا را دفع و آن را به خودش برگرداند و با او مبارزه کند.
این فیلم دنباله ای بر گودزیلا: سلطان هیولاها در سال ۲۰۱۹ و کونگ: جزیره جمجمه در سال ۲۰۱۷ و چهارمین فیلم دنیای سینمایی هیولاها برادران وارنر است و رویارویی این دو هیولا را در نبردی به نمایش میگذارد.
سینماپرس: بازیگر سریال «بچه مهندس ۴» گفت: در حال حاضر مشغول بازی در سریال «بچه مهندس ۴» هستم، فیلمبرداری این اثر همچنان ادامه دارد و گروه با رعایت پروتکلهای بهداشتی به کارش ادامه میدهد.
به گزارش سینماپرس، عبدالرضا اکبری در گفتوگو با میزان، پیرامون آخرین فعالیتهای خود در عرصه بازیگری گفت: در حال مشغول بازی در سریال «بچه مهندس ۴» هستم، فیلمبرداری این اثر همچنان ادامه دارد و گروه با رعایت پروتکلهای بهداشتی به کارش ادامه میدهد.
وی درباره فیلمبرداری در شرایط کنونی کرونا اضافه کرد: به واقع همه می دانیم که شرایط بسیار سخت است اما تمامی گروه خودشان را موظف می دانند که برای مردم سختی را به جان خریده و اثر را برای پخش در ماه رمضان امسال آماده کنند، طبیعتا شرایط سخت است و ما سعی می کنیم تا با رعایت کامل اصول بهداشتی خطر را به کمترین میزان خود برسانیم.
بازیگر سریال «معمای شاه» درباره امکان موفقیت این سریال اضافه کرد: تا اینجای کار فیلمنامه و ساخت اثر راضی کننده بوده است، من فکر می کنم که داستان فصل چهارم بچه مهندس برای مخاطبان تازگی داشته و در نوع خودش جالب توجه است، مهمترین عامل در هر پروژه ای در ابتدا فیلمنامه است که خوشبختانه در مورد بچه مهندس شاهد فیلمنامه محکم و منسجمی هستیم.
وی در همین راستا ادامه داد: به شخصه احساس می کنم که مخاطبان فصل چهارم بچه مهندس را دوست داشته باشند، این سریال در فصول پیشین خود با استقبال روبرو شده است، سابقه خوب برای یک سریال اتفاق مهمی است و طبیعتا این اثر مورد پسند مخاطبان واقع شده که تا فصل چهارم کشیده شده است.
بازیگر سریال «آنام» در همین رابطه ادامه داد: در هر صورت همیشه آثار مناسبتی با اقبال خوبی روبرو بوده است، مخصوصا این روزها که کرونا شدت گرفته و مردم بیشتر در خانه می مانند این سریال می تواند اوقات خوبی را برای مخاطبان در ماه مبارک رمضان به همراه بیاورد، به طور کلی تلویزیون این روزها وظیفه سنگینی را بر دوش دارد تا بتواند در شرایط تعطیلی جور سینما و تئاتر را یک تنه بکشد.
وی بازی در آثار مناسبتی را جذاب خواند و اضافه کرد: به واسطه استقبال همیشگی مردم از آثار مناسبتی اکثریت بازیگران حضور در آثاری که در اعیاد و یا مناسبت های خاص پخش می شود را دوست دارند، سریالهای ماه مبارک رمضان هم همینگونه است زیرا مردم یک ماه یک اثر را دنبال می کنند و به واسطه اینکه در لحظات افطار خانه هستند همیشه وقتشان را با تماشای سریالهای ماه رمضانی پر می کنند که طی سالهای گذشته شاهد نمونه های موفق فراوانی در این زمینه بوده ایم.
اکبری درباره وضعیت سینما و تئاتر در شرایط کرونایی خاطرنشان کرد: بیشترین ضرر در میان اهالی هنر به تئاتری ها رسید، اهالی تئاتر سختی های فراوانی کشیدند و بیشتر از یکسال است که هیچ کاری انجام ندادند. معیشتشان به شدت دچار مشکل شده و متاسفانه از هیچ کجا هم حمایتی نمی شوند. وضعیت سینما هم خوب نیست، بسیاری از سینماها تعطیل شدند و این مشکل بعید است که به این زودی ها رفع شود. به نظر من در خوشبینانه ترین حالت شاهد وضعیت عادی سینما و تئاتر در پاییز سال جاری خواهیم بود و زودتر از آن اتفاقی نخواهد افتاد.
سینماپرس: مصطفی دالایی، فیلمبردار روایت فتح است که عدهای او را فیلمبردار محبوب شهید آوینی میدانند، اما این محبوبیت به سادگی به دست نیامده است.
به گزارش سینماپرس، برنامه تلویزیونی نردبان با حضور مصطفی دالایی روی آنتن شبکه مستند سیما رفت. دالایی یکی از فیلمبرداران روایت فتح است که سالها در کنار شهید آوینی حضور داشته و شهید آوینی از او به عنوان یکی از فیلمبرداران محبوب خود نام برده است.
او در این برنامه از ماجرای ورودش به روایت فتح، آشنایی با شهید آوینی، حضور در جبهه و … را بیان کرده است.
دالایی با اشاره به ورود خود به گروه جهاد سازندگی تلویزیون گفت: سال ۱۳۵۹ بود که به اتفاق یک سری از دوستان از جمله آقایان محمد حیدریان، مصطفی منتظری، همایونفر و … به گروه تلویزیونی جهاد پیوستیم. ماجرا از این قرار بود که آقای خاکبازان پس از پایان دوره آموزشی ما را دعوت کرد که به گروه جهاد سازندگی تلویزیون در شبکه یک بپیوندیم. در آنجا آقای آوینی، منزوی، سهیل نصیری و … حضور داشتند.
وی درباره آشنایی با شهید آوینی گفت: سراغ آقا مرتضی رفتیم و به ایشان گفتیم که میخواهیم کار کنیم و دوست داریم به روستاها برویم، چه باید بکنیم؟ ایشان گفت خیلی سخت نگیرید، به روستاها بروید، همین که دوربین را بگذارید، مردم اطراف شما جمع میشوند و میتوانید تصویر بگیرید. خاطرم هست سفرهایی به چند استان از جمله قزوین، سمنان، خراسان و … داشتیم. در آن زمان موضوع ظلم خوانین به مردم بسیار داغ بود و قبل از ورود به هر استان میپرسیدیم که در کجا این ظلم بیشتر بوده است و به همانجا میرفتیم. وقتی این فیلمها را میگرفتیم دیدیم که دارای یک مشکل است، با مقدار زیادی مصاحبه روبهرو بودیم که باید مونتاژش میکردیم. فهمیدیم که قصه اینگونه نیست که فقط برویم مصاحبه بگیریم بلکه باید شیوه دیگری را در پیش بگیریم.
او درباره مستند «هفت قصه از بلوچستان» گفت: به یاد دارم کاری به من پیشنهاد شد که در بلوچستان بود و همراه با آقایان همایونفر و لطفیزاده به آنجا رفتیم. به روستاهایی رفتیم که خوانین هنوز هم به مردم ظلم میکردند. تصاویر ما تبدیل به «هفت قصه از بلوچستان» شد. خاطرم هست با پیرمردی مصاحبه کردم که فقط یک لنگ به خودش بسته بود و به تازگی یک زمین به او رسیده بود. داخل این زمین که هیچ کشتی نداشت میچرخید و من هم همراه او راه میرفتم. من با شاگردی کردن در این مستند به جبهه رفتم.
دالایی درباره تجربیات خود از مستندسازی در جبهه گفت: بدون اینکه خودم بفهمم، دوربینم متحرک و پرسشگر شده بود. آقا مرتضی به دلیل فضایی که در گروه جهاد حاکم بود، بچههای تازه وارد را خیلی جدی نمیگرفت و من هم بیرون از دایره او بودم. فهمیدم که خودم را باید بالا بکشم و چیزهای جدیدتری را یاد بگیرم. وقتی وارد جبهه شدم، فهمیدم که اگر میخواهم آدمها را در حالت واقعی خود ببینم، باید جلوتر بروم و یه مقدار صبر لازم است، نباید خیلی سریع دوربین را درآورد و فیلم گرفت. توجه به همین موضوعات باعث شد که بعد از مدتی رزمندهها دیگر ما را فراموش کنند و خیلی متوجه نباشند که ما هم حضور داریم. این موضوع باعث شد تا گفتوگوهای عامیانه خود را داشته باشند و آن موقع میتوانستیم دوربین خود را روشن کنیم.
وی اضافه کرد: آرام آرام فهمیدم که در مستندهای «هفت قصه از بلوچستان» تجربیات ارزشمندی را از جبهه با خودم آوردهام که بسیار کمک کننده است. برای مثال یاد گرفتم که چگونه سوژه انتخاب کنم، به همه رزمندهها توجه کنم و صدای همه را در یک قاب بشنوم یا اینکه میزانسن را چگونه تغییر بدهم و … بعد از مدتی، آقا مرتضی این فیلمهای من را دید و متوجه شد که با قبل بسیار تفاوت کرده است. حتی با تصاویری که در مجموعه حقیقت هم گرفته میشد متفاوت است. همین موضوعات توجه او را جلب کرد.
این فیلمبردار روایت فتح در توصیف شهید آوینی گفت: وقتی به جبهه میرفتیم، از چند نکته پرهیز داشتیم، اولاً سراغ اتاق جنگها نمیرفتیم، ثانیاً تقریباً سراغ فرماندهان نمیرفتیم مگر آنکه خودشان بخواهند درباره شهیدی حرف بزنند. در حقیقت مثل قایقی بودیم که در دریا رهاست و نمیداند کجا میرود تا اینکه بالأخره پروردگار صدف ارزشمندی را نصیب او میکند. اصلاً اینگونه نبود که آوینی همه بچهها را دور هم جمع کند و بگوید که بروید و اینگونه فیلمبرداری کنید. با آوینی زیاد بحث میکردم اما نه درباره فیلمسازی بلکه درباره موضوعات دیگر. کار خوبی که آقا مرتضی کرد درست کردن یک گروه و یک جمع بود. البته نه به این معنا که همه اعضا حرفش را قبول کنند بلکه او معتقد بود که همه ما باید در خدمت جبهه و امام باشیم و هر کاری از دست ما برمیآید انجام بدهیم. در این میان خیلیها پس زده شدند اما در نهایت گروهی درست شد که هر کس میتوانست تجربه خودش را فیلمسازی کند.
دالایی بیان داشت: من فقط یکبار با آقا مرتضی جبهه رفتم که آن هم در عملیات کربلای ۵ بود. ایشان دوست داشت که با من بیاید. چند سالی بود که فیلمهای من به دستش میرسید و خوشحال بود. در حقیقت، پس از یک دوره که خیلی من را جدی نمیگرفت، دیگر علاقهمند بود که من همراهش باشم. بعداً شنیدم که در جمعی گفته بود: «وقتی فیلمهای فلانی و فلانی به دست من میرسد، عروسی من است.» در این زمان اسم مرا هم برده بود. جالب است بدانید وقتی او مرا جدی نمیگرفت، واقعا ناراحت بودم. یعنی آن قدر کاریزمایش قوی بود که دوستش داشتم و دلم میخواست مرا تحویل بگیرد. ۱۵ سال از ما بزرگتر بود و ما هم واقعاً دوستش داشتیم.
او با گلایه از عدم بهادادن به هم نسلان او در شرایط فعلی گفت: عدهای فکر میکنند که من در دوربین ۱۶ میلیمتری ماندهام در حالی که با جدیدترین دوربینها، صدابرداری و … آشنا هستم اما متأسفانه عواملی وجود دارد که نمیگذارند ما کار کنیم. یکی از بهترین صدابرداران روایت فتح چندی پیش به من زنگ زد که من زندگیام نمیچرخد و برویم کارگری کنیم. به او گفتم که دیگر سن ما به قدری نیست که بتوانیم کارگری کنیم. این موضوع بد است.
سینماپرس: محمدرضا صابری عضو شورای صنفی نمایش تأکید کرد در صورت بازگشایی سینماها فیلم جدیدی به چرخه اکران برای ماه رمضان اضافه نمیشود.
به گزارش سینماپرس، محمدرضا صابری عضو شورای صنفی نمایش درباره جلسه این هفته شورا به مهر گفت: جلسه هفتگی شورای صنفی نمایش به دلیل تعطیلی سینماها امروز برگزار نشد.
وی افزود: طبق توافقات قرار است اکران فیلمهای نوروزی همچنان ادامه داشته باشد چون زمان زیادی از اکران آنها نگذشته است ضمن اینکه با تعطیلی سینماها مواجه شدند.
صابری در پایان بیان کرد: به همین ترتیب فیلم جدیدی برای ماه مبارک رمضان به چرخه اکران اضافه نمیشود.
«هفتهای یکبار آدم باش» به کارگردانی شهرام شاهحسینی، «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی، «تکخال» به کارگردانی مجید مافی، «خون شد» به کارگردانی مسعود کیمیایی و «لاله» به کارگردانی اسدالله نیکنژاد ترکیب اکران نوروزی ۱۴۰۰ را تشکیل میدادند که پس از بازگشایی سینماها همچنان اکران آنها در سینماهای کشور ادامه خواهد داشت.
سینماپرس: ثبتنام باشگاه مخاطبان سی و هشتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر آغاز شد.
به گزارش سینماپرس، علاقهمندان برای ایجاد حساب کاربری و تمدید عضویت خود در باشگاه مخاطبان جشنواره جهانی فیلم فجر جهت بهرهمندی از مزایای آن میتوانند به آدرس www.fajriff.com مراجعه کنند و پس از ثبت نام در باشگاه از مزایای ویژه زیر بهرهمند شوند:
۱. امکان تهیه بلیت فیلمهای جشنواره جهانی فجر (با ۵۰ درصد تخفیف)
۲. خرید از گیفت شاپهای جشنواره جهانی فیلم فجر (با ۵۰ درصد تخفیف)
۳. امکان شرکت در کارگاههای تخصصی و عمومی جشنواره جهانی فیلم فجر (با ۵۰ درصد تخفیف)
۴. عضویت در گروه راهنمایان داوطلب جشنواره به شرط احراز شرایط از مزایای عضویت در باشگاه در زمان برگزاری جشنواره است.
۵. امکان تهیه بلیت سینما در تمامی ایام هفته از سینماهای آزادی، استقلال، آفریقا، بهمن، سپیده (با ۴۰ درصد تخفیف) www.gisheh۷.ir
سینماپرس: بازیگر سریال «ولایت عشق» گفت: بدون شک هر واکسنی که جواب دهد را میزنم و اگر واکسن ایرانی عملکرد خوبی داشته باشد چرا سراغ نسخه خارجی بروم، ما متخصصان بزرگ و متبحری داریم که قطعا می توانند بهترین نمونه واکسن را تولید کنند.
به گزارش سینماپرس، محمد صادقی در گفتوگو با میزان، پیرامون مجموعه فعالیتهای خود در عرصه بازیگری گفت: از همان ابتدای شیوع بیماری کرونا یعنی بیش از یکسال است که بازیگری و تدریس بازیگری را کنار گذاشته ام و تنها مشغول به تالیف و ترجمه آثار در خانه هستم.
وی در همین راستا ادامه داد: به امید خدا وقتی که این بیماری منحوس از کشور خارج شود بار دیگر به عرصه بازیگری و تدریس باز خواهم گشت. بدون شک برای من هم دوری از بازیگری سخت است اما ترجیح می دهم در محیطی ایمن به فعالیت بپردازم.
بازیگر سریال «ولایت عشق» درباره نگارش جدیدترین کتاب خود اظهار کرد: در حال حاضر مشغول تالیف و ترجمه دو کتاب در زمینه بازیگری هستم، یکی مختص به آموزش بازیگری بوده و دیگری به بازیگری و شناخت سینما می پردازد.
وی درباره آینده سینمای کشور در دوران کرونا افزود: به هیچ عنوان نمی توان چیزی را پیش بینی کرد، برخی می گویند این دوره جدید فصل تازه ای از کروناست که ممکن است سالها ادامه داشته باشد پس نمی توان گفت که چه زمان شاهد بازگشت شرایط عادی به سینما و تئاتر خواهیم بود.
این بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درباره آرزوی خود در سال جدید ادامه داد: شخصا فارغ از مسئله بازیگری و سینما آرزو می کنم که این بلا از سر تمامی مردم جهان رفع شود. به واقع در شرایط بسیار نامطلوبی به سر می بریم، بنده متاسف می شوم که هر روز شاهد شنیدن آمار فوت و ابتلا به کرونا هستیم و صد افسوس خوردم که در سالی که گذشت بسیاری از هنرمندان را هم به دلیل کرونا از دست دادیم.
وی در مورد بازیگرانی که در شرایط فعلی کرونا مشغول کار هستند اضافه کرد: به هیچ وجه کسی را تقبیح نمی کنم، ما در شرایط زندگی افراد نیستیم و طبیعتا اگر بازیگری در شرایط خطرناک کرونایی جلوی دوربین می رود دلایل قانع کننده ای دارد و به هیچ وجه نمی توان آن را قضاوت کرد.
بازیگر فیلم «ابراهیم خلیل الله (ع)» در همین رابطه ادامه داد: به هر صورت من سالهاست که بازیگری کرده و به نوعی کارهای خودم را انجام داده ام، به همین خاطر اگر دو سال هم از بازیگری دور شوم و استراحت کنم اتفاقی نمی افتد اما نمی توان به جوانان و برخی بازیگران پیشکسوت که جلوی دوربین می روند خرده ای گرفت. زیرا بنده معتقدم که مضرات بیکار بودن بازیگران از خود کرونا هم خطرناک تر است.
وی با اشاره به اکران فیلم لاله در نوروز امسال افزود: امسال و در اکران نوروزی فیلم خوب «لاله» را روی پرده داشتم اما متاسفانه این فیلم با استقبال خوبی مواجه نشده است، این اتفاق البته طبیعی است زیرا مردم به سینما نمی روند و برای این نرفتن هم دلایلی منطقی دارند.
بازیگر فیلم سینمایی «لاله» با اشاره به لزوم واکسیناسیون کرونا اضافه کرد: شرایط وخیم فعلی فراتر از سینما و تئاتر بوده و تمامی اقشار جامعه را درگیر کرده است. کشور ما کشور توانمندی است و به نظرم باید در فرایند واکسن تسریع حاصل نماید. همچنین از نظر من برای خاتمه دادن به کرونا نیازمند وضع مقررات جدی تری درباره ترددهای بین شهری و فعالیتهای جمعی هستیم.
وی در همین رابطه اضافه کرد: به نظر من اینکه بگوییم که مسئولین فرهنگی باید به هنرمندان کمک کنند درست است اما این کمک نباید صرفا برای هنرمندان باشد و مسئولین باید هر قشری را که نیازمند است را حمایت کنند تا این قائله کرونا تمام شود.
صادقی درباره واکسن ایرانی کرونا خاطرنشان کرد: بدون شک هر واکسنی که جواب دهد را میزنم و اگر واکسن ایرانی عملکرد خوبی داشته باشد چرا سراغ نسخه خارجی بروم، ما متخصصان بزرگ و متبحری داریم که قطعا می توانند بهترین نمونه واکسن را تولید کنند.
سینماپرس: احمدرضا درویش، کارگردان سینمای ایران معتقد است: سینمای ایران از نظر من ملی نیست، چون بازتابدهنده آرمانها و مطالبات ملت ایران نیست. بینالمللی هم نیست، حتی یک دیویدی از سینمای ما در عراق و افغانستان وجود ندارد.
به گزارش سینماپرس، نشست «انقلاب اسلامی و سینمای ایران» بعد از ظهر امروز (یکشنبه ۲۲ فروردین) به صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد. احمدرضا درویش کارگردان سینمای ایران در این نشست گفت: فکر میکنم عرصه فرهنگ به طور کلی و عرصه سینما از ۴ جهت مورد هجوم است یا در چهار ضلع دچار حبسشدگی است.
او سپس این ۴ ضلع را «جریانهای رسمی و دولتی، جریانهای سیاسی، سینمای جشنوارهای و سینمای قبل از انقلاب» معرفی کرد و افزود: یک ضلع دولتها و جریانهای رسمی هستند که خودشان را داعیهدار فرهنگ میدانند، مراجعی که در رسانهها با قید «سکاندار فرهنگ» معرفی میشوند. در حالی که سکانداران اصلی فرهنگ و هنر، کسانی هستند که دیدهبانی دست آنهاست. این ساختارها تحت تأثیر القاب سیاسی تلاش میکنند که تعریفی توهمآمیز از مقوله هنر و سینما ارائه کنند تا سیستم خود و دیوانسالاری خود را بزرگ نشان دهند، یعنی بخشینگر هستند.
* سینمای ایران ملی نیست
درویش تصریح کرد: از نظر من سینمای ایران ملی نیست، چون بازتابدهنده آرمانها و مطالبات ملت ایران نیست. آنچه در محضر سینما مشاهده میکنیم، دربردارنده خواست ملی نیست، پس سینما نیست. از نظر جغرافیایی هم همینطور است و یک فرد در شهرهای سیستان و بلوچستان امکان حضور در سینما را مانند یک فرد در شهرهای تهران و تبریز و مشهد ندارد. هنوز ۸۰ و اندی شهر ما فاقد سینما است.
وی با طرح این پرسش که تولیداتمان در سینما چه وضعیتی دارد، اظهار داشت: مهمترین وجه سینما و تفاوت آن با تلویزیون، «ملاقات اجتماعی» است. انسان معاصر به خصوص در کشور ما نیاز به ملاقات اجماعی دارد، بنابراین حتماً سینما به حیات خود ادامه میدهد، اما آیا سینمای ایران این ملاقات را در سالنهای تاریک و بزرگ خود نمایندگی میکند و آینه تمامنمای زندگی و مطالبات مردم است؟ چنین نیست! رسانه ملی هم همینطور است. اصلاً مدیا چنین است.
* سینمای ایران توان واردات و صادرات فیلم را ندارد
کارگردان فیلمهای سینمایی «دوئل» و «رستاخیز» گفت: سینمای ایران صنعت هم نیست، چون نمیتواند بازار خودش را مدیریت کند. نمیتواند فیلم وارد کند یا صادر کند.
وی افزود: اینهمه پلنفرم و بودجه بیتالمال برای مدیریت رسمی سینما وجود دارد اما آیا یک دیویدی فیلم ایرانی در مزارشریف که حدود ۲ میلیون جمعیت شیعه و فارسیزبان دارد، وجود دارد!؟ یا از طریق فضای اینترنتی میتوانند بخرند و ببینند الان در کشور عراق آیا میتوانند تولیدات شبکه نمایش خانگی ما را بخرند و ببینند؟ بخش بینالملل سینمای ایران اساساً ادعاست!
به گزارش فارس، درویش با طرح این پرسش که آیا واقعاً سینمای ایران فرهنگ و عطر و زیست اجتماعی ایرانی را نمایندگی میکند، پاسخ به آن را منفی دانست و ادامه داد: اصلاً اینچنین نیست! اساساً این جنس سینما کجای بازار و نقطه طلایی نگاه مخاطب جهانی قرار میگیرد؟ ۴ ـ ۵ هزار نفر هستند که در جشنوارهها همدیگر را ملاقات میکنند و پروموت (حمایت و ترویج) میکنند و تمام! فیلمهای ما در زنجیره سینمای جهان، جایگاهی نداشته و ندارد.
* سینمای ایران دچار توهم است
به گفته این کارگردان سینمای ایران، ما دچار توهم هستیم، چون از سینما یک «رستم» ساختهایم و از همه از رستم انتظار دارند. به همین دلیل است که بلافاصله پس از شهادت سردار سلیمانی، همه توقع دارند یک فیلم از ایشان ساخته شود. درحالیکه سینمای ما نه صنعت است، نه ملی است، نه بینالمللی! بنابراین اولاً باید بپذیریم که سینمای ما تجربی است
وی افزود: وقتی انتظاراتمان را واقعی کردیم، به تمام سینما واقعی نگاه میکنیم و انتظارمان، انتظارات جعلی نمیشود. اما در شرایط کنونی، افرادی در فضای مجازی سینما را تعریف میکنند که یک عملکرد درست در واقعیت ندارند.
درویش درباره ضلع دومی که سینما را تهدید میکند، توضیح داد: جریانهای سیاسی و جناحهایی که زد و خوردهای سیاسی دارند و آنها در حوزه هنر و فرهنگ اشاعه پیدا کرده است. این زد و خوردها به سینمای ایران مجال نمیدهد که به جوهره خودش بپردازد. ضلع سوم، جریانهایی هستند که سینمای ایران برای آنها ابزار است تا به آنسوی آب پرتاب شوند.
وی در خاتمه اظهار داشت: ضلع چهارم هم همه اصالت را به سینمای قبل از انقلاب میدهد و تصویری به مخاطب ارائه میدهد که نه تنها در شأن هنری و فرهنگی ملت آرمانگرا و انقلابکرده ایران است بلکه اساساً هر چی هست، چیزی مخدوش و جعلی است.
سینماپرس: اصالت دادن به سرگرمی در مجموعههای تلویزیونی باعث شده به مرور سریالها و برنامههای ویژه ماه مبارک رمضان با نوعی معنویتزدایی دست و پنجه نرم کنند
به گزارش سینماپرس، در حالی که برخی سریالهای مناسبتی به واسطه پخش در ایام ماه مبارک رمضان و نیز ارتباط موضوعی و محتوایی با این ماه به ماندگارترین و خاطرهانگیزترین مجموعههای تلویزیونی تبدیل شدهاند، اما در برخی سالها کمتر میتوان در سریالهای ویژه رمضان تلویزیون ردپا و نشانی از این ماه معنوی یافت که نتیجه نگاههای تکبعدی و سلیقهای مسئولان به تلویزیون و سریالهایش است، در حالی که انتظار میرود در سریالسازی با توجه به روشهای علمی ذائقهسنجی و لحاظ کردن زمان و مکان، ارائه محتوا صورت بگیرد؛ اتفاقی که سالهاست در تولید سریالهای مناسبتی به محاق رفته است.
تهیه و تولید سریالهای مناسبتی از ابتدای دهه ۷۰ در دو شبکه یک و ۲ سیما شروع شد، البته اطلاق عنوان مناسبتی به سریالهایی که در ایام خاصی مثل ماه محرم یا ماه مبارک رمضان تولید میشد در سالهای بعد که این اقدام تداوم پیدا کرد، معنا و مفهوم پیدا کرد. بر همین مبنا و به دلیل عنوان اطلاق مناسبتی به آثار تولید شده برای این ایام، درونمایه و محتوای اغلب این آثار که شکلدهنده خط اصلی داستانی و حتی پیرنگهای متنوع گنجانده شده در آنها بود، با آن مناسبت تقویمی همراستا و همداستان نبود. اگر چه آثار ساختهشده بهترین گواه بر این مدعا محسوب میشود، اما متأسفانه رفته رفته با قرار دادن آثار غیرمرتبط با آن بازه زمانی خاص در کنداکتور پخش استفاده از اطلاق «مناسبتی» برای این آثار مصداق قضیه «سالبه به انتفای موضوع» گردید، چه اینکه با یک بررسی اجمالی در مورد آثار پخش شده طی دو دهه اخیر مشخص میشود بهترین و مخاطبپسندترین آثار مناسبتی در تلویزیون سریالهایی هستند که با در نظر گرفتن شرایط و فضای معنوی حاکم بر آن ایام و روحیات مردم جامعه متأثر از آن فضا ساخته شدهاند از «گمگشته»، «کمکم کن» و «او یک فرشته بود» تا آثاری همچون «صاحبدلان»، «اغما»، «روز حسرت»، «میوه ممنوعه» و «شب دهم» که جملگی در اذهان مخاطبان و جامعه ثبت و ماندگار شدهاند، البته مراعات انصاف حکم میکند تا از موفقیت برخی سریالهای طنز از جمله مجموعههایی مانند «خانه به دوش»، «متهم گریخت»، «بزنگاه» و «دارا و ندار» که حکم تکمضرابهایی در این دوران را دارند، نام ببریم.
تاکنون چهار سریال «احضار»، فصل چهارم «بچهمهندس»، «یاور» و «رعد و برق» به ترتیب برای پخش از شبکههای یک، ۲، ۳ و ۵ سیما به عنوان سریالهای ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۰ معرفی شدهاند. در میان این آثار دو سریال «احضار» و «رعد و برق» از برادران افخمی در مقام کارگردان دیده میشود.
دعوت نحسی که «احضار» شد
سریال «احضار» با نام قبلی «دعوت نحس» به کارگردانی علیرضا افخمی و تهیهکنندگی محمودرضا تخشید به عنوان یکی از آثار مرکز سیمافیلم برای پخش در ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک سیما آماده شده است. بر اساس آنچه این روزها از تیزر تبلیغاتی این سریال برداشت میشود، مخاطبان شاهد یک فضای ماورایی درباره بحث وجود جن خواهند بود، اگرچه گفته شده قرار است در این سریال به نقد عرفانهای کاذب نیز پرداخته شود.
در خلاصه داستان مجموعه «احضار» آمده است: «مائده و زهره دختر عمه و دختر دایی یکدیگر هستند. آنها همراه با دو تن از دوستان خود، سوسن و شکیبا، برای یک سفر تفریحی عازم شمال شدهاند. گر چه هر چهار نفر ظاهراً از دوستان صمیمی یکدیگر هستند، اما یکی از آنها نسبت به مائده حسادت میورزد و دل خوشی از او ندارد. این سفر بهانهای میشود تا کینهورزیهای او برملا شود. علیرضا افخمی پیشتر با سریالهایی، چون «تب سرد»، «او یک فرشته بود»، «پنجمین خورشید» و «پنج کیلومتر تا بهشت» حضور در کنداکتور مناسبتی ماه مبارک رمضان را تجربه کرده است.
چهارمین «بچه مهندس»
پس از سه فصل نسبتاً موفق، فصل چهارم مجموعه تلویزیونی «بچه مهندس» به کارگردانی احمد کاوری قرار است هر شب ساعت ۲۱:۳۰ در ایام ماه مبارک شبکه دوم سیما روی آنتن برود. «بچهمهندس ۴» با این تفاوت که یکی از بازیگران اصلی مجموعه یعنی روزبه حصاری (در نقش جواد) حضور ندارد و جای خود را به محمدرضا رهبری داده، قرار است روی آنتن برود. فصل اول از سریال «بچه مهندس» در ۳۰ قسمت، رمضان ۹۷ از شبکه ۲ سیما پخش شد. پخش فصل دوم این سریال نیز از دی ماه ۹۷ شروع و در بهمن ۹۷ به پایان رسید، سپس ساخت «بچه مهندس» برای یک فصل دیگر تمدید شد و فصل سوم آن در رمضان ۹۹ روی آنتن رفت.
«یاور» شبکه ۳
سریال «یاور» به کارگردانی سعید سلطانی و تهیهکنندگی آرمان زرینکوب برای ساعت ۲۰:۴۵ آنتن شبکه ۳ سیما در شبهای ماه مبارک رمضان تدارک دیده شده است. مجموعه ۳۰ قسمتی «یاور» ملودرامی اجتماعی است که قسمتهای معمایی و تِم جوانمردی دارد. «یاور» با بازی داریوش ارجمند در نقش اصلی و حضور سعید مطلبی در مقام نویسنده بسیار یادآور «ستایش» است.
«رعد و برق» در شبکه ۵
بهروز افخمی پس از هفت سال دوری از تلویزیون، سال گذشته مجموعه «رعد و برق» را در مناطق سیلزده جلوی دوربین برد. «رعد و برق» به تهیهکنندگی داود هاشمی با تصویربرداری در استانهای لرستان، خوزستان، گلستان و تهران گوشهای از زحمات و تلاشگران حادثه سیل و اتفاقاتی را که افتاده به تصویر میکشد. این سریال قرار است در ایام ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۲۳ از شبکه ۵ سیما پخش شود، البته طبق اعلام مسئولان رسانه ملی شبکه آیفیلم به عنوان یکی از پربینندهترین شبکههای تلویزیون با پخش سریالهای تکراری امسال با دستی پر به استقبال ماه مهمانی خدا میرود. «صاحبدلان»، «ترش و شیرین»، «مسافری از هند»، «از سرنوشت» و «ماه و پلنگ» سریالهای ماه مبارک رمضان برای پخش از آیفیلم فارسی هستند که دستکم سه مورد آنها در زمان خود از پدیدههای تلویزیون بودند و هنوز هم پس از سالها بیننده و هوادار دارند. گذشته از سریالها و مجموعههای مناسبتی که برای پخش در ایام ماه مبارک ساخته میشوند، چند سالی است با رفتن احسان علیخانی از برنامه پربیننده و شناسنامهدار «ماه عسل»، مدیران تلویزیون هنوز نتوانستهاند جایگزین مناسبی برای آن تهیه و تدارک ببینند. این خلأ ایجادشده نشان میدهد شکلگیری برنامههایی نظیر ماه عسل محصول ذوق سلیقه انفرادی است در حالی که ایجاد و ادامه چنین برنامههایی باید ماحصل و خروجی یک اتاق فکر باشد، به همین علت است که عمر چنین برنامههایی با رفتن مجری یا تهیهکنندهاش به پایان میرسد و معلوم نیست کی و کجا یک نفر دیگر پیدا شود تا بر اساس نبوغ فردی یا ذائقهسنجی از مخاطبان یک برنامه مخاطبپسند متولد شود.
امسال هم تلویزیون طبق همان سنت همیشگی پخش سریالهای مناسبتی، چهار مجموعه را روانه آنتن میکند که بر اساس خط داستانی معرفی شده از آنها متأسفانه نشانی از حال و هوای این ماه ندارند.
سینماپرس: هرچند بسیاری از مردم اصغر سمسارزاده را به واسطه فعالیتهای تصویریاش میشناسند ولی او در تئاتر هم کارنامه قابل توجهی دارد و جزو بازیگران یا به قول خودش هنرپیشگانی است که هم در کارهای روشنفکرانه روی صحنه رفته و هم در کارهای مردمپسند.
به گزارش سینماپرس، سمسارزاده به تازگی نیز به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی تئاتر کمدی تهران انتخاب شده است. در این انتخابات، حسن قرایی رئیس هیئت مدیره، محسن افشار، نایب رئیس، پژمان علیپور، خزانهدار، علی یدالهی دبیر، اصغر سمسارزاده و مهدی خزلبانی به عنوان اعضای هیئت مدیره انتخاب شدند و جمشید عسگری و مهرداد صادقی به عنوان بازرسان اصلی و آرمان پورحمزه به عنوان بازرس علیالبدل انتخاب شدند.
حضور سمسارزاده در این انجمن فرصتی شد تا هم اطلاعاتی درباره فعالیتهای این انجمن جویا شویم و هم نیمنگاهی به گذشته او در تئاتر بیندازیم.
این بازیگر پیشکسوت در آغاز درباره این انجمن تازه تاسیس به ایسنا توضیح میدهد: انجمن صنفی تئاتر کمدی تهران در واقع همان انجمن تئاتر آزاد است که از مدتها پیش فعال بود ولی ثبت نشده بود اما این انجمن تازه به عنوان یک صنف زیر نظر وزارت کار ثبت شده است و امیدواریم با حمایت این وزارتخانه و همینطور وزارت ارشاد بتوانیم امور این اعضا را سر و سامان بهتری بدهیم.
او که امید دارد با ثبت این انجمن هنرمندان تئاتر آزاد از حمایت بیشتری برخوردار شوند، ادامه میدهد: سالهاست حق این بچهها به هزار و یک دلیل پایمال شده درحالیکه بسیار سختکوش هستند و امیدواریم نه تنها این انجمن بلکه همه انجمنهای سینمایی و تئاتری بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند. میدانم آقای راد هم برای خانه تئاتر زحمات بسیاری کشیدهاند و از ایشان قدردانی میکنم.
بعد از این توضیحات، سری به گذشته میزنیم و سمسارزاده از سالهای نخست فعالیت خود در تئاتر میگوید: سال ۱۳۳۷ در گروهی کار تئاتر را آغاز کردم که همه موفق و مشهور شدیم، کسانی مانند سیروس ابراهیمزاده، رضا بیک ایمانوردی، عبدالله بوتیمار، ولی شیراندامی و …
او ادامه میدهد: بعدا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمدم که البته بعد از انقلاب، این همکاری قطع شد.
سمسارزاده یکی از افتخارات بزرگ خود را همکاری با هنرمندانی مانند داود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس جوانمرد، جعفر والی، عباس مغفوریان، خلیل موحد دیلمقانی، آشور بانیپال بابلا و … میداند.
او که با بازی در نمایش «آرش کمانگیر» با زندهیاد عباس جوانمرد همکاری داشته، یادآوری می کند: فقط یک بار افتخار همکاری با ایشان را داشتم زیرا بعد از بازگشت آقای داود رشیدی از فرانسه، عضو گروه ایشان شدم که گروه تئاتر «مردم» بود و همکاریهای بسیار خوبی با بزرگانی داشتم مانند آقایان انتظامی و محمد علی کشاورز که هرگز فراموش نمیشوند و همینطور با آقای علی نصیریان که سالار تئاتر ایران است و خدا حفظش کند.
او البته با لحن شوخ و شنگ خود اضافه میکند: من ذو حیاتین بودم! (جانداری که هم در خشکی زندگی میکند و هم در آب) هم کار روشنفکری داشتم و هم مطربی و هم مردمی. در لالهزار هم با دوستانی مانند آقایان شیراندامی و وحدت کار میکردم و بیشتر در تئاتر تهران فعالیت داشتیم.
این بازیگر پیشکسوت که چندی پیش برای انجام یک گفتگوی تصویری به تئاتر تهران رفته است، اضافه میکند: ظاهرا قرار است موزه تئاتر را در تئاتر تهران یا تئاتر نصر راهاندازی کنند. چند وقت پیش برای گرفتن یک مصاحبه تصویری به این تئاتر رفتم، همین که وارد آن شدم، بدنم رعشه گرفت. چه بلایی سر این تئاتر آمده است!؟ تمام سالن انتظار آن، آینهکاری بود، آن هم نه آینهکاری معمولی بلکه یک آینهکاری بسیار زیبا و درست و درمان ولی همه آن آینه کاریها شکسته شده است. حالا امیدوارم طرح راهاندازی موزه عملی شود و در حد یک وعده باقی نماند.
او از دیگر تئاترهای لالهزار هم سخن میگوید؛ از روزگاری که مهین و مصطفی اسکویی، موسسان گروه تئاتر «آناهیتا» در لالهزار فعال شدند: خانم و آقای اسکویی بعد از تعطیلی تئاتر گلریز، به تئاتر فرهنگ یا تئاتر پارس لالهزار آمدند. آقای محمد علی جعفری هم در این تئاتر کار میکردند، نمایشهایی مانند «اتللو» و کارهای ارزشمند دیگری روی صحنه میبردند.
سمسارزاده خاطرنشان میکند: در لالهزار همه جور تئاتری بود؛ هم روشنفکری و هم مردم پسند. هنرمندانی مانند مجید محسنی، علی محزون، خانمها توران مهرزاد و ایرن، زندهیادان نوذری و قنبری و … در این تئاترها فعال بودند. لالهزار تازه داشت رنگ فرهنگی میگرفت که انقلاب شد و تئاترها هم تعطیل شدند.
او یادآوری میکند: از سال ۵۷ مدتی بیکار شدم بسیاری از همکارانم از ایران رفتند ولی من ماندم. من فقط هنرپیشه بودم و هیچگونه سابقه سیاسی نداشتم ولی همه جور ممنوعیتی را تجربه کردم. با این حال در کشور خودم ماندم تا اینکه بعد از چند سال اجازه فعالیت در رادیو به من داده شد و با برنامه «صبح جمعه با شما» وارد کار شدم که این همکاری همچنان هم ادامه دارد.
سمسارزاده با همان لحن طنزآمیزش میگوید: بدشانسترین هنرپیشه بودم. همین که به شهرت رسیدم، فضای سیاسی کشور تغییر کرد و مدتها بیکار شدم ولی در همان دو سه سالی که در اوج شهرت بودم، نزدیک به ۳۰ فیلم بازی کردم که همه هم موفق بودند. یک زمانی شرایط اجتماعی، اجازه کار به ما نداد، حالا هم که کرونا نمیگذارد کار کنیم.
او که در هشتمین دهه زندگی خود همچنان فعال است، میافزاید: پیش از کرونا مشغول بازی در یک نمایش بودم که تعطیل شد و حالا هم که همه چیز در رکود به سر میبرد. البته چند کار تصویری داشتهام و دارم، مثل یک تلهفیلم که در زنجان کار کردیم و فیلمبرداریاش به پایان رسیده و قبل از آن هم یک سریال کار کرده بودم. سریال دیگری هم با آرش معیریان دارم که برای شبکه یک ساخته میشود. انگار در کرونا وضعمان چندان بد هم نبود!
اصغر سمسارزاده در جمله پایانی خود به ایسنا به عنوان خبرگزاری دانشجویان ایران چنین میگوید: سلام مرا به همه دانشجویان برسانید! نمیدانید که نسل جوان را چقدر دوست دارم بخصوص دانشجویان را!