دستِ پُر تلویزیون در رمضان ۱۴۰۰ + فیلم
شبکههای مختلف تلویزیونی، رمضان امسال با چهار سریال جدید مهمان خانه مخاطبان ایرانی هستند.
شبکههای مختلف تلویزیونی، رمضان امسال با چهار سریال جدید مهمان خانه مخاطبان ایرانی هستند.
سینماپرس: هرچند بسیاری از مردم اصغر سمسارزاده را به واسطه فعالیتهای تصویریاش میشناسند ولی او در تئاتر هم کارنامه قابل توجهی دارد و جزو بازیگران یا به قول خودش هنرپیشگانی است که هم در کارهای روشنفکرانه روی صحنه رفته و هم در کارهای مردمپسند.
به گزارش سینماپرس، سمسارزاده به تازگی نیز به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی تئاتر کمدی تهران انتخاب شده است. در این انتخابات، حسن قرایی رئیس هیئت مدیره، محسن افشار، نایب رئیس، پژمان علیپور، خزانهدار، علی یدالهی دبیر، اصغر سمسارزاده و مهدی خزلبانی به عنوان اعضای هیئت مدیره انتخاب شدند و جمشید عسگری و مهرداد صادقی به عنوان بازرسان اصلی و آرمان پورحمزه به عنوان بازرس علیالبدل انتخاب شدند.
حضور سمسارزاده در این انجمن فرصتی شد تا هم اطلاعاتی درباره فعالیتهای این انجمن جویا شویم و هم نیمنگاهی به گذشته او در تئاتر بیندازیم.
این بازیگر پیشکسوت در آغاز درباره این انجمن تازه تاسیس به ایسنا توضیح میدهد: انجمن صنفی تئاتر کمدی تهران در واقع همان انجمن تئاتر آزاد است که از مدتها پیش فعال بود ولی ثبت نشده بود اما این انجمن تازه به عنوان یک صنف زیر نظر وزارت کار ثبت شده است و امیدواریم با حمایت این وزارتخانه و همینطور وزارت ارشاد بتوانیم امور این اعضا را سر و سامان بهتری بدهیم.
او که امید دارد با ثبت این انجمن هنرمندان تئاتر آزاد از حمایت بیشتری برخوردار شوند، ادامه میدهد: سالهاست حق این بچهها به هزار و یک دلیل پایمال شده درحالیکه بسیار سختکوش هستند و امیدواریم نه تنها این انجمن بلکه همه انجمنهای سینمایی و تئاتری بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند. میدانم آقای راد هم برای خانه تئاتر زحمات بسیاری کشیدهاند و از ایشان قدردانی میکنم.
بعد از این توضیحات، سری به گذشته میزنیم و سمسارزاده از سالهای نخست فعالیت خود در تئاتر میگوید: سال ۱۳۳۷ در گروهی کار تئاتر را آغاز کردم که همه موفق و مشهور شدیم، کسانی مانند سیروس ابراهیمزاده، رضا بیک ایمانوردی، عبدالله بوتیمار، ولی شیراندامی و …
او ادامه میدهد: بعدا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمدم که البته بعد از انقلاب، این همکاری قطع شد.
سمسارزاده یکی از افتخارات بزرگ خود را همکاری با هنرمندانی مانند داود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس جوانمرد، جعفر والی، عباس مغفوریان، خلیل موحد دیلمقانی، آشور بانیپال بابلا و … میداند.
او که با بازی در نمایش «آرش کمانگیر» با زندهیاد عباس جوانمرد همکاری داشته، یادآوری می کند: فقط یک بار افتخار همکاری با ایشان را داشتم زیرا بعد از بازگشت آقای داود رشیدی از فرانسه، عضو گروه ایشان شدم که گروه تئاتر «مردم» بود و همکاریهای بسیار خوبی با بزرگانی داشتم مانند آقایان انتظامی و محمد علی کشاورز که هرگز فراموش نمیشوند و همینطور با آقای علی نصیریان که سالار تئاتر ایران است و خدا حفظش کند.
او البته با لحن شوخ و شنگ خود اضافه میکند: من ذو حیاتین بودم! (جانداری که هم در خشکی زندگی میکند و هم در آب) هم کار روشنفکری داشتم و هم مطربی و هم مردمی. در لالهزار هم با دوستانی مانند آقایان شیراندامی و وحدت کار میکردم و بیشتر در تئاتر تهران فعالیت داشتیم.
این بازیگر پیشکسوت که چندی پیش برای انجام یک گفتگوی تصویری به تئاتر تهران رفته است، اضافه میکند: ظاهرا قرار است موزه تئاتر را در تئاتر تهران یا تئاتر نصر راهاندازی کنند. چند وقت پیش برای گرفتن یک مصاحبه تصویری به این تئاتر رفتم، همین که وارد آن شدم، بدنم رعشه گرفت. چه بلایی سر این تئاتر آمده است!؟ تمام سالن انتظار آن، آینهکاری بود، آن هم نه آینهکاری معمولی بلکه یک آینهکاری بسیار زیبا و درست و درمان ولی همه آن آینه کاریها شکسته شده است. حالا امیدوارم طرح راهاندازی موزه عملی شود و در حد یک وعده باقی نماند.
او از دیگر تئاترهای لالهزار هم سخن میگوید؛ از روزگاری که مهین و مصطفی اسکویی، موسسان گروه تئاتر «آناهیتا» در لالهزار فعال شدند: خانم و آقای اسکویی بعد از تعطیلی تئاتر گلریز، به تئاتر فرهنگ یا تئاتر پارس لالهزار آمدند. آقای محمد علی جعفری هم در این تئاتر کار میکردند، نمایشهایی مانند «اتللو» و کارهای ارزشمند دیگری روی صحنه میبردند.
سمسارزاده خاطرنشان میکند: در لالهزار همه جور تئاتری بود؛ هم روشنفکری و هم مردم پسند. هنرمندانی مانند مجید محسنی، علی محزون، خانمها توران مهرزاد و ایرن، زندهیادان نوذری و قنبری و … در این تئاترها فعال بودند. لالهزار تازه داشت رنگ فرهنگی میگرفت که انقلاب شد و تئاترها هم تعطیل شدند.
او یادآوری میکند: از سال ۵۷ مدتی بیکار شدم بسیاری از همکارانم از ایران رفتند ولی من ماندم. من فقط هنرپیشه بودم و هیچگونه سابقه سیاسی نداشتم ولی همه جور ممنوعیتی را تجربه کردم. با این حال در کشور خودم ماندم تا اینکه بعد از چند سال اجازه فعالیت در رادیو به من داده شد و با برنامه «صبح جمعه با شما» وارد کار شدم که این همکاری همچنان هم ادامه دارد.
سمسارزاده با همان لحن طنزآمیزش میگوید: بدشانسترین هنرپیشه بودم. همین که به شهرت رسیدم، فضای سیاسی کشور تغییر کرد و مدتها بیکار شدم ولی در همان دو سه سالی که در اوج شهرت بودم، نزدیک به ۳۰ فیلم بازی کردم که همه هم موفق بودند. یک زمانی شرایط اجتماعی، اجازه کار به ما نداد، حالا هم که کرونا نمیگذارد کار کنیم.
او که در هشتمین دهه زندگی خود همچنان فعال است، میافزاید: پیش از کرونا مشغول بازی در یک نمایش بودم که تعطیل شد و حالا هم که همه چیز در رکود به سر میبرد. البته چند کار تصویری داشتهام و دارم، مثل یک تلهفیلم که در زنجان کار کردیم و فیلمبرداریاش به پایان رسیده و قبل از آن هم یک سریال کار کرده بودم. سریال دیگری هم با آرش معیریان دارم که برای شبکه یک ساخته میشود. انگار در کرونا وضعمان چندان بد هم نبود!
اصغر سمسارزاده در جمله پایانی خود به ایسنا به عنوان خبرگزاری دانشجویان ایران چنین میگوید: سلام مرا به همه دانشجویان برسانید! نمیدانید که نسل جوان را چقدر دوست دارم بخصوص دانشجویان را!
سینماپرس: تصویربرداری فیلم تلویزیونی «اردوگاه خلوت» به کارگردانی حسین ابراهیمی دستگردی، نویسندگی مهرانه شاهمنصوریان و تهیهکنندگی فردین جلیل به پایان رسید.
به گزارش سینماپرس، این فیلم تلویزیونی که پنجم فروردین ماه در استان چهارمحال و بختیاری کلید خورد، در ژانر اجتماعی ساخته شده و با پایان تصویربرداری، مراحل پستولید آن بهزودی آغاز می شود.
داستان «اردوگاه خلوت» درباره دو کودک است که با توجه به شرایط و محدودیتهای کرونا و غیر حضوری شدن مدارس به مشکل بر میخورند، چرا که تبلت یا گوشی موبایل ندارند. آنها برای حل مشکل خود به این نتیجه میرسند که کوزههای ماست محلیشان را به شهر ببرند و بفروشند تا بتوانند تبلت یا گوشی بخرند که در کلاسهای آنلاین شرکت کنند اما باز هم درگیر مشکلاتی می شوند و ناامید به روستا باز می گردند تا اینکه به صورت اتفاقی به خیری برخورد میکنند.
شراره رخام، مهدی امینیخواه، رضا حقانینسب، عباس موسوی، عیسی محمدی، غلام نوروزی دشتکی، خیبر امیری، مهدیه انتیکی، مژگان گزی، رها زارع، مجید جلیل، رویا مجلسی و… از جمله بازیگران این فیلم تلویزیونی هستند.
عوامل «اردوگاه خلوت» عبارتند از کارگردان: حسین ابراهیمی دستگردی، نویسنده: مهرانه شاهمنصوریان، تهیهکننده: فردین جلیل، تصویربردار: میثم امینی، صدابردار: حامد امامی و مهدی پورعابدین، طراح چهرهپردازی: سودابه اکبری، طراح صحنه: امید موسوی، طراح لباس: نیلوفر علوی، دستیار اول و برنامهریز: نادر روشنی، دستیار دوم: عیسی محمدی، مدیر تولید: ارسلان جلیل، منشی صحنه: مهشید لطیفی، عکاس و هلیشات: سما کریمیفر و مدیر تدارکات: مسعود جلیل.
همزمان با «هفته هنر انقلاب» نخستین بلوک از گروه «تمبرهای پیشگامان هنر ایران» رونمایی شد.
سینماپرس: در کنار سریالسازی سرگرمکننده برای تلویزیون باید وجه خانوادگی را جدی گرفت تا به لحاظ فرهنگی نیز تأثیرگذار بود و معتقدم این وجه در سریالسازی مورد غفلت است.
به گزارش سینماپرس، هرمز شجاعیمهر مجری باسابقه تلویزیون با بیان این مطلب به «جوان» گفت: به نظرم با وجود افت کیفیت آثار نمایشی در یک سال اخیر چند سریال خوب و باکیفیت روی آنتن پخش رفته است و، چون مردم علاقه زیادی به سریال دیدن دارند، بنابراین تولید سریال در هر زمانی، توجیهپذیر است. شجاعیمهر ادامه داد: در ایام مختلف سال سوای جذابیت دیدن سریال، معتقدم باید مباحث فرهنگی و شور زندگی خانوادگی هم در دستور کار برنامهسازان قرار گیرد که باعث تنوعی نسبی در محتواهای تلویزیون شود. این مجری باسابقه تلویزیون درباره چگونگی تولید مسابقات جذاب برای رادیو یا تلویزیون گفت: بهترین حالت آن است که تولید مسابقات با بالا بردن بار آموزشی همراه باشد، یعنی سؤالات طوری طراحی شود که مخاطب با نکات بهدردبخور آشنایی پیدا کند. شجاعیمهر با اشاره به یکی از مسابقات تلویزیون گفت: مسابقه «ایران» که از شبکه اول روی آنتن میرود با اجرای خوب سعید شیخزاده توانسته سطح کیفی کلی مسابقات تلویزیون را افزایش دهد و مخاطبان خوبی جلب کند، چون هم مجری مسلطی دارد و هم طراحی سؤالات برنامه مناسب بوده است.
هرمز شجاعیمهر پیشنهاداتش پیرامون افزایش کیفی سطح برنامههای گفتوگومحور را اینچنین مطرح کرد: باید کاری کرد که مسابقات هم سرگرمسازی داشته باشند و هم ارتباط با بیننده کاملاً مستقیم و بدون واسطه باشد؛ بینندهای که در نقاط دور از پایتخت است بهواسطه همین برنامهها میتواند دورنمایی کلی از مسائل مختلف داشته باشد.
وی ادامه داد: معتقدم یک برنامه خوب کارشناسی اگر مؤلفههای نمایشی خوبی داشته باشد، تأثیرگذاری بهتری نیز خواهد داشت، برای مثال برنامههایی که در حیطه ارائه اطلاعات پزشکی یا مشاورههای درمانی هستند، حساسیت خاص خود را دارند و باید از کارشناسانی بهره گرفت که در نوع خود بهترین هستند. کارشناسان هم باید توجیه باشند که به پرسشهای بیننده به بهترین شکل، پاسخ دهند. هرمز شجاعیمهر درباره شیوه اجرا در برنامههای کارشناسمحور گفت: مجریان خیلی حواسشان جمع باشد که ارتباط لازم میان مخاطب و کارشناس را برقرار کنند و در مواقع ضروری به ارائه بهتر مباحث کمک کنند و به سمت تکامل مباحث بروند و کاری کنند که به تمام پرسشهای مخاطب پاسخ داده شود. این مجری باسابقه تلویزیون تأکید کرد: اگر در تمام وجوه تولید یک برنامه تلویزیونی بر وجه خانوادگی آن تأکید کنیم مطمئناً کیفیت بالا میرود، چون تلویزیون تنها رسانهای است که مخاطبش تمام اعضای خانوادههای ایرانی هستند و خانوادهها دوست دارند تلویزیون در تولیدات مختلف واقعاً خانوادگی باشد و بر اهمیت خانواده ارج نهد.
ششمین هفته هنر انقلاب اسلامی روز دوشنبه (۲۳ فروردین ماه) در حوزه هنری به کار خود پایان میدهد.
سینماپرس: تهیهکننده “نونخ” اعتقاد دارد که ۷۵درصد برآورد سریالهای خانگی، دستمزد بازیگران میشود و این ارقام سرسامآور به تلویزیون هم راه پیدا کرده است.
به گزارش سینماپرس، امروز نورالدین خانزاده را همه میشناسند؛ قهرمانی با اصالت کُردی! یادمان میآید وقتی این سریال برای اولین بار روی آنتن رفت عبارت “نونخ” همه را به یاد مخفف کردن نام اختلاسگران میانداخت، اتفاقاً این موضوع به یکی از پیرنگهای داستانی این سریال در فصل اول تبدیل شد؛ چون اهالی آن روستا، آقا نوری قصه را با نام مخفف “نونخ” صدا میزدند.
آقاخانی سال ۱۳۹۷ بهسراغ قومیت کُرد رفت که کمتر کسی جرئت میکرد بهسراغ آنها برود، چه برسد به اینکه با زبانِ کمدی این اتفاق بیفتد، تا جایی که اگر عوامل سازنده مراقبت نمیکردند پیامدهای بدی را بهبار میآورد. شاید کنارِ توجه نویسنده، بازیگر و عوامل، حضور مؤثر کارگردانی بهنام سعید آقاخانی، نگذاشت این سریال به سرنوشت برخی از سریالهای قومیتی دچار شود که در تلویزیون توقیف شدند. اشراف مناسب آقاخانی باعث شد شکل و فضای “نونخ” در هر سه فصل قوامیافته پیش برود.
کارآفرینی و تولید دستمایه اصلی سریال قرار گرفتند و کنار نمایشِ موقعیتهای بکر استان کردستان و کرمانشاه، آقاخانی پایش را فراتر گذاشت و مثل خیلی از کارهای دیگرش، توجه به خانواده و زندگی روستایی را توأمان با هم پیش برد. بدون شک کنار همه بازیگران کاربلد بومی و کُردِ سریال، نام فریده سپاهمنصور در کاراکتر مهلقا خانم از یاد نمیرود. آقاخانی حتی از نام مهلقا خانم بهعنوان عنصری تأثیرگذار در ادامه سریال استفاده کرد و در فضاهایی که نیاز به حضورش بود همه اهالی روستا یکصدا با هم میگفتند: “چهکسی اگر بود چنین کاری را به انجام میرساند؟ ” و همه یکصدا پاسخ می دادند: “مهلقا خانم”!
این تکیهکلام تا جایی پررنگ شده بود که میان مردم عادی و حتی در کوچه و بازار از آن استفاده میشد و جای خود را میان مردمی که مخاطب سریال بودند باز کرده بود، مثل خیلی از تکهکلامهایی مثل “درود به شرفت”، “آی باریکلا” و خیلی از طعنههای “نونخ” را هم مردم دوست داشتند و هم از آن استفاده میکنند. شاید بزرگترین امتیاز “نونخ” استفاده از بازیگرانی باشد که در هر سه فصل درخشیدند؛ با این که در استان کردستان بهعنوان هنرمندان خوب تئاتر شناخته میشوند اما در دنیای تصویر برای اولین بار از قابِ این سریال شناخته شدند.
یکی از کارکردهای این سریال، شناخته شدن شخصیتهای مختلفی بود مثل عمو کاووس که ماشاءالله وروایی آن را ایفا کرد؛ کیوان که به دنکیشوت سریال نونخ معروف شد، سیروس میمنت که از دوستان نزدیک سعید آقاخانی هم هست؛ با هنرمندی رفته رفته این نقش را بهعنوان مهره اصلی داستان تبدیل کرد و کاظم نوربخش، خندههایش نقل محافل و مجالس زیادی شد؛ حتی این روزها برخی سعی دارند برای محبوب شدن مثل او بخندند.
خواستگاری سلمان و فریبرز از شیرین شاید دیگر بخشهای جذابِ فصل سوم سریال “نونخ” باشد و البته به دنیا آمدن نوه آقانوری و چالشهای میان روژان و مهیار هم جزو قصهای بود که زیاد در فضای مجازی دست به دست شد؛ چون عدهای دوست دارند به هر قیمتی فرزندشان را در کانادا به دنیا بیاورند. حالا با همه این تفاسیر و صدرنشینی چندباره این سریال بهعنوان پرمخاطبترین سریال، همانطور که مهدی فرجی در گفتوگویی با تسنیم اعلام کرده منتظر باشیم فصل چهارم “نونخ” را بهزودی ببینیم.
دغدغه نداشتیم بههرقیمتی بخندانیم اما دغدغه داشتیم اهانت نکنیم
* یکی از اتفاقاتی که در سریال “نونخ” بسیار مشهود دیده شد؛ بحث شوخی مؤدبانه و طعنه هوشمندانه بود. از همان فصل اول این اتفاق شروع شد و به فصل سوم رسید. توصیه مقام معظم رهبری هم در مستند “غیررسمی” همین بود که شوخی بشود اما این شوخی مؤدبانه باشد. کمدیها و طنزهای تلویزیونی باید در چه مسیری حرکت کنند که این اتفاق برای آنها بیفتد؟ بسیاری از کارشناسان هم اعتقاد داشتند که “نونخ” بهخلاف بسیاری از سریالهای دنبالهدار تلویزیون، شکل و شمایل واقعی و درونمایه اصلیاش را حفظ کرد؛ چطور باید به این نکته رسید و چه برنامهای در ادامه ساخت “نونخ” دارید که به ساختار اصلیاش ضربه وارد نشود و همان شکل بومی و روستایی خودش را داشته باشد؟
مهدی فرجی: از همان ابتدا سعید آقاخانی مبنای این سریال را بر مبنای یک قومیت قرار داد و تأکید کرد که تلاشمان این باشد که از فرهنگ غنی اقوام کشور استفاده کنیم، حتماً سریال ما از جذابیت بیشتر و بهتری برخوردار خواهد شد، بنابراین بهدلیل اینکه خودشان اصالت و ریشه کُردی دارند پیشنهادشان این بود که ما به قومیت کُرد بپردازیم و از فرهنگ غنی، گویش، لباس، موسیقی، جغرافیا و حمیّتی که بین این قومیت وجود دارد، استفاده کنیم، بهسمت این قومیت رفتیم خوشبختانه سازمان صداوسیما هم پذیرفت. بخش مهمی از آن این بود که خود آقاخانی کُرد بود و این فرهنگ را بهخوبی میشناخت.
طبیعی است وقتی شما دارید به یک موقعیت میپردازید باید کاملاً رعایت شئون اخلاقی، فرهنگی و ادبی آن قوم را بکنید؛ بر همین اساس امیر وفایی نویسنده سریال هم مینوشت قلم بسیار سالم و پاکی قرار داد و شوخیها خالی بود از آن چیزی که نام آن را وهن و بیحرمتی میگذاریم. اساساً بخشی از آن کمدی نوشته و انتخاب شد که در عینِ شیرین بودن و جذاب بودن همه شئون مختلف اخلاقی و فرهنگی را رعایت میکرد، طوری که از بچههای ۸ ساله بتوانند بینندهاش باشند تا افراد ۸۰ و ۹۰ ساله بهراحتی سریال را ببینند، بدون اینکه این دغدغه وجود داشته باشد که خدای ناکرده، یک جایی بدآموزی و اهانتی وجود داشته باشد. این مبنای کار از ابتدا بود و خوشبختانه تلاش شد در این سه فصل رعایت شود و بازخوردهایی که از مردممان داریم همین نکته را تأیید میکند که کمدی “نونخ” کمدی وجیه و پسندیده و کمدی باشرافت و بانجابتی است.
طعنهها و کنایههایی که صدایِ خیلیها را درآورد
*چقدر بهخاطر طعنهها مورد انتقاد قرار گرفتید و فشار آوردند تا جلوی این نقدهای اجتماعی درست و بموقع را بگیرند. یادم میآید آقای آقاخانی میگفتند بهخاطر برخی از کنایهها در فصل دوم، فشارهایی هم آورده شد. در فصل سوم طعنههایی داشتید که بسیار هم مورد استقبال در فضای مجازی قرار گرفت، انگار برخی از گروهها، افراد و قشرها نسبت به طعنههای کمدیها برنمیتابند و اجازه نمیدهند کمدی روندِ درست خودش را پیش ببرد؛ نظر شما در این باره چیست؟
مهدی فرجی: در فصل دوم، برخی از انتقادها و اعتراضها بیشتر بود و به قول شما برخی برنمیتابیدند برخی از شوخیها را؛ اما باید به این نکته توجه کنند، سریالی وقتی در زمان حال و روز ساخته میشود نمیتواند به مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور و حتی جهان بیتفاوت باشد. برای همین نقدها و طعنههای سیاسی و اجتماعی داشتیم؛ از بورس، گرانی و رأیگیری الکترال آمریکا و حتی گرانی مرغ و تخممرغ داشتیم و خوشبختانه خیلی مورد توجه مردم قرار گرفت. اساساً همین عوامل باعث میشود یک سریال را به روز نگه دارد و به مسائل ملی کشور بیتفاوت نباشد.
اساساً در کشور ما نقدپذیری ضعیف است و هنوز ظرفیت ما بالا نرفته که خودمان را در معرض نقدها قرار دهیم. نقد شیرین و کمدی میتواند نسبت به یک عارضه اجتماعی مؤثر باشد، باید تحملمان را بالا ببریم. تقریباً این مورد در فصل سوم ما، خوشبختانه کمتر بود و کمتر مورد فشار و اعتراض قرار گرفتیم. امیدواریم در فصلهای بعدی اصلاً شاهد این فشارها و اعتراضها نباشیم.
استفاده از ۹۰ درصد بازیگران بومی
*معضلی که برخی از سریالهای دنبالهدار را گرفتار خودش کرد رفته رفته با ورود به فصلهای جدیدتر، ساختار اصلی و درونمایه بومی خودشان را فراموش کردند. این انتقاد نسبت به سریال شما وجود داشت که استفاده از برخی بازیگران غیربومی، آن گرما و طراوت درونمایه اصلی داستان را به هم میریزد. شما چنین اعتقادی دارید و به نظرتان برای ساخت فصلهای بعدی نباید از بازیگران بومی، بیشتر استفاده کرد؟
مهدی فرجی: واقعیت قصه این است این اعتقاد سعید آقاخانی هم هست که هر بازیگر غیربومی هم میآید نباید بافت و ساختار اصلی قصه را به هم بریزد، بلکه اتفاقاً باید حل بشود در بافت کلی سریال؛ این حرف درستی است. اما یادمان باشد سریال در مقیاس ملی پخش میشود و حتی ما امروز، بینندگان فراوانی در اقصی نقاط دنیا داریم و همه آنها این سریال را میبینند و طبیعی است که حضور برخی از چهرهها و کمدینهای ملی، میتواند اسباب جذابیت باشد که همه اقشار بینندگان، سریال را ببینند.
بدون تردید اعلام میکنم که حدود ۹۰ درصد بازیگران ما بومیاند و کاملاً از قومیت کُرد استفاده و به کار گرفته شدند. و این خودش آمار کمنظیری برای سریالهای تلویزیون به حساب میآید؛ ما خیلی کم دیدیم از صفر تا صدِ یک سریال، از یک منطقه، قوم و در این سطح حرفهای استفاده بشوند. خوشبختانه سریال ما این کار را کرده و حدود ۹۰ درصد از بازیگران و هنرمندان بومی استفاده شدند که کاملاً متعلق به این فرهنگاند و در بافت کلی قصه هم حل شدهاند.
چرا اکبر عبدی کنارهگیری کرد؟ / آذرنگ نیامد و سپاه منصور حذف شد؟
* پیش از این درباره حذف کاراکتر «مهلقا خانم» با بازی هنرمندانه فریده سپاه منصور، صحبت کردیم که واقعاً هنوز هم تکیه کلام «مهلقا خانم» در میان مردم و کاراکترهای سریال، کارکرد دارد چرا تصمیم گرفته شد از فصل اول به بعد این کاراکتر کنار گذاشته شود؛ همچون کارکرد بابا پنجعلی، «مهلقا خانم» هم این کارکرد را در سریال داشت، در کنار این موضوع همچنان کنارهگیری اکبر عبدی از نقش بهادرخان، مورد سؤال است که یدالله شادمانی به خوبی این نقش را ایفا کرد و همچنین غیبت به یک باره حمیدرضا آذرنگ خالقِ کاراکتر محبوب خلیل؛ چرا این اتفاقات افتاد و آیا در فصلهای بعدی حضور دارند؟
مهدی فرجی: واقعیت این است فصل اول با خانم سپاه منصور و آقای آذرنگ کار کردیم و همکاری بسیار درخشانی بود. از هنرمندی و توانمندی آنها استفاده کردیم. در فصل دوم قصه بسیار سخت، طاقتفرسا، کنار رودخانه و بسیار دشواری وجود داشت و شرایط خانم سپاهمنصور در کار دیگری که حضور داشتند، تطبیق پیدا نکرد. لذا از قصه ما حذف شدند و حذفشان با فوت کاراکتر “مهلقا خانم” همراه بود. همواره سعی کردیم از آن پایهگذاری درستی که با حضور خانم سپاهمنصور اتفاق افتاد، بهرهمندی را داشته باشیم و این کار را بسیار درخشان آقای وفایی و آقای آقاخانی ریلگذاری کردند و در فقدانِ این کاراکتر از آموزههای اخلاقی و حمایتی این شخصیت داستانی درباره بنیان خانواده خیلی خوب استفاده شد.
در کنار خانم سپاه منصور، آقای آذرنگ همینطور؛ البته ایشان در فصل دوم حضور داشتند و کارآیی خوبی هم از خودشان نشان دادند و فصل سوم هم براساس حضور آقای آذرنگ نوشته شد نقشی که آقای شادمانی بازی کردند، ابتدا آقای آذرنگ داشته باشند. اما درگیر فیلم سینمایی شدند و تا ۱۵ آذر فیلمبرداریشان طول کشید و در نتیجه به کار ما نرسیدند و سعی کردیم این جایگزینی را با آقای عبدی استاد بازیگری که لهجههای مختلف را به خوبی ادا میکنند و بسیار مورد علاقه مردمند، اتفاق بیفتد. حتی یک روز سر فیلمبرداری هم حاضر شدند اما از آنجایی که ایشان مشکل قلبی پیدا کردند و سپس به کرونا مبتلا شدند و از طرفی دیگر، شرایط سخت فیلمبرداری در کوه، دشت و کنار رودخانه و سرمای زیر ۱۸ درجه هم برای احوال ایشان مناسب نبود بنابراین ناچار شدیم جایگزین کنیم و خودشان این محبت را کردند.
در فاصلهای که داشتیم یدالله شادمانی اضافه شد و خوشبختانه خوش درخشید. تا جایی که فیلمسازان بزرگی در قسمت سوم و چهارم در مورد ایشان صحبت کردند و شماره تلفن و مشخصاتشان را از من گرفتند و یکی از کسانی بود که خیلی دیده شد و توسط مردم بازیشان پسندیده شد.
* قرار است نقش بهادرخان با بازی یدالله شادمانی و یا کاراکتر خلیل با بازی حمیدرضا آذرنگ در فصلهای بعدی باشد؟
مهدی فرجی: حتماً انشاءالله. خیلی امیدواریم در فصل بعدی ما آقای آذرنگ را داشته باشیم که ایشان از ارکان “نونخ” به شمار میروند و خیلی بازی ایشان را مردم دوست دارند و خیلی خوب هم فرهنگ و لهجه کرمانشاهی و قومیت و فرهنگ کُردی را میشناسند؛ بنابراین در نوبتهای بعدی این تلاش وجود دارد که در خدمت ایشان باشیم.
“نونخ” سانسور شد!
* یکی از اتفاقاتی که بسیاری منتقدش بودند نامنظمیهای در پخش سریالهای نوروزی بود که گریبان سریال “نونخ” را هم گرفت و البته شایعاتی هم ایجاد شد. یکی از این شایعات سانسور قسمتی بود که از چند پیشکسوت عرصه سینما و دوبله نام برده میشود از “کامبوزیا پرتوی” گرفته تا “چنگیز جلیلوند”. گفته میشود در این قسمت نام چند پیشکسوت دیگر هم برده میشود که در زمان پخش حذف شدهاند. البته شما توضیح دادید که این تأخیر در پخش به دلیل مشکلات فنی و اصلاح رنگ و نور بوده است. آیا به تعویق افتادن این قسمت پخش واقعا مشکلات فنی بوده یا سانسور؟
مهدی فرجی: خیر. سانسوری وجود نداشت. سریال یک ظرفیتی دارد و نمیتوانستیم در آن قسمت نام بزرگان دیگری بیاوریم. بیشتر هدف یاد پیشکسوتان و از یادرفتهها بود؛ واقعیت این است در همان حدی دیدید که در فیلمنامه وجود داشت و گرفته شد و چیزی هم سانسور نشد. آنقدری که ظرفیت سریال ما وجود داشت پرداختیم و چیزی هم سانسور نشد.
“نونخ ۳” با اختلاف ناچیزی از “نونخ ۲” ساخته شد/ بازیگری از ما مطالبه عجیب و غریبی نکرد
* یکی از نکاتی که امروز در بحث دستمزدها مطرح میشود و بیشتر سمت و سوی سریالها و یا برنامههایی است که دنبالهدارند. آیا شما هم برای ساخت فصل سوم دچار این مشکل شدید که برخی از بازیگران دستمزدهایشان را بالا ببرند و یا شرایط خاصی را پیشنهاد کنند؛ کسانی که نقشهای کلیدی را بازی میکردند و سریال به حضور و بازی آنها وابسته باشد؛ آیا این اتفاق برای شما هم افتاد؟
مهدی فرجی: خیر. اینکه بگویم با مطالبه خیلی عجیب و غیرواقعی مواجه بودیم، خوشبختانه شاهد چنین اتفاقی نبودیم. تقریباً فصل سوم “نونخ” را با اختلاف ناچیزی به لحاظ قیمتی نسبت به فصل دوم ساختیم و در صورتی که میدانید قیمت ارز، تورم و تغییرات وحشتناکی در قیمتها وجود داشت. اگرچه کار ما به لحاظ هزینهای بسیار سنگین بود و گاهی به اندازه یک سریال الفویژه برابری میکرد. میدانید در کار ما هیچ سکانس زیر ۱۵ نفر نداشتیم و یا خیلی کم بود. عموماً شلوغ و پررفت و آمد و پُرپرسوناژ و در لوکیشنهای سنگین اتفاق می افتاد؛ اما با همه این اوصاف، مطالبه و دستمزدهای افراد خوشبختانه بازیگران و هنرمندان ما بسیار خوب، منطقی و کاملاً متعادل با موضوع برخورد کردند و به همین دلیل توانستیم این سریال را به سرانجام برسانیم.
چرا بازیگران “نونخ” ماسک زدند؟
*یکی از نقدهای دیگری که به سریال وارد میکنند بحث مواجهه با کرونا و ماسک زدن است. برخی از کارشناسان اعتقاد دارند نباید ماسکها نصفه و نیمه زده میشد. یا اصلاً نباید ماسک بزنند و یا کامل روی صورتشان نشان دهند. چرا که در قالب برنامه نمایشی، مخاطب بهتر پیام کرونایی را میپذیرد تا در کارهای غیرنمایشی.
مهدی فرجی: واقعیت قصه این است ما ماسک را به دو دلیل میزدیم. یک بخشی این بود بهانهای باشد راجع به کرونا حرف بزنیم و به رعایت فاصلههای اجتماعی و پروتکلها اشاره کنیم. نکته دوم برای محافظت و مراقبت از سلامت تیم هنریمان بود. بچهها تا زمانی که جلوی دوربین بودند ماسک را پایین میزدند و به محض اینکه کارگردان کات میداد ماسک را درست میکردند. بنابراین سعیمان این بود بلافاصله کارگردان کات میدهد ماسک را بزنند از سلامت خودشان مراقبت کنند. نمیشد ماسک را بردارند یا بزنند. تمهید آقای آقاخانی بود که ماسک جزئی از سریال شود، بدین وسیله کات داده میشود از سلامت بچهها مراقبت شود و بهانهای بشود برای مواجهه با کرونا، توصیههایی داشته باشیم. یادمان باشد مدام میگفتیم این منطقه، سفید است و کرونایی در آن دیده نشده است.
* در طول فیلمبرداری کرونایی داشتید؟
ما در دوره حدود ۵ ماه فیلمبرداری انجام دادیم حتی یک نفر هم مبتلا نشد و خیلی سخت پروتکلها را رعایت میکردیم.
چرا از توریستهای خارجی در داستان استفاده نکردید؟
* توریستهای خارجی را در سریال نشان دادید اما از آنها برای داستان استفاده نکردید. چرا پس حضور پیدا کردند و هدفتان از این حضور چه بود؟ آیا در سری بعد قرار است اینها حضور داشته باشند؟
مهدی فرجی: در واقع میخواستیم به یک ظرفیت گردشگری اشاره کنیم که ظرفیت گردشگری فوقالعادهای در کشور، منطقه غرب به ویژه در مناطق کردنشین وجود دارد اما در عینحال به یک آسیب اشاره کنیم و بگوییم اینکه به بهانههای مختلف فکر کنیم با گردشگرها رفتاری داشته باشیم منفعتطلبانه باشد به نفع و سود فرهنگ کشورمان نیست و به نظر میرسد رفتار توأم با انسانیت و شرافت داشته باشیم. نقدی هم به این موضوع بزنیم ضمن اینکه اساساً آدمهای روستایی آدمهایی بودند به اینها هدیه میدادند، مثل کاووس قصه ما صنایعدستی به اینها هدیه میداد، این نقد را هم داشتیم برخی از دوستان فرصتطلباند، جلوی اینها گرفته شود تا دست از این رفتارها بردارند.
صحنهها چند برداشته گرفته میشد!
* برخی این سؤال را داشتند که با حضور بازیگران بومی کار تصویربرداری چطور پیش میرفت؛ صحنهها با چند برداشت گرفته میشد یا آنقدر حرفهای بوده با یک برداشت و حتی بدون برداشت پیش میرفتید یا کار به چند برداشت متوالی کشیده میشد؟
این دوستان بازیگران بومی ما الان تنیده شدند و بازیگران حرفهای شدند. نمیخواهم بگویم کار بسیار آسان بود و در برداشت اول همهچیز انجام میشد. وقتی ۳۰ نفر جلوی دوربیناند حفظ راکوردها، نشانهها و ویژگیهای لباسی و گفتاری اینها کار بسیار سختی است و طبیعتاً قابل مقایسه با کار آپارتمانی که دو نفر جلوی دوربیناند، نیست. الان اساساً نقششان را شناختند و در نقش خودشان فرو رفتند و با آن مأنوس شدند و تا حدی کار کارگردان ما را راحت کرده است.
ماجرای یک میلیاردی برای تبلیغ پسماندها در “نونخ” چه بود؟
* یک نکته دیگر بحث فرهنگسازی پسماندها بود. نکته واجب و ضروری که از طریق سریال شما مطرح شد تأثیرگذارتر هم بود. آن هم شخصیتی مثل سلمان که امروز از محبوبیت قابل توجهی هم برخوردار است. اما مطرح شد که رئیس سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران گفتهاند که حدود یک میلیارد تومان برای قرارگیری آیتمهای تبلیغی موردنظر در این سریال صرف شده است؛ آیا حقیقت دارد؟
مهدی فرجی: نمیدانم این عدد از کجا آمده و این عددها را ندیدم. هزینههای مشارکت در سریالهای پربیننده تلویزیون بسیار بالا است و چندین برابر این باید داده شود یک کار تبلیغاتی ساخته شود. توجه ما به پسماند از حیثِ فرهنگسازی بود که یک عارضه مهم کشور است. سرمایههای مهمی را به دلیل عدم فرهنگسازی درستِ پسماندها، از دست میدهیم، چرا که در بازیافت برخی از این منابع برمیگردد و آوردههای خوبی هم اشتغال و سرمایه برمیگرداند.
در فرهنگ ما تفکیک زباله و کاهش پسماند وجود ندارد، صرفاً براساس علاقه گروه سازنده این ارتباط با دوستان پسماند شکل گرفت و آموزشهایی هم در واقع به معنی اینکه نویسنده ما با کارشناسهای آنها نشست و مطالبی را در دورن فیلمنامه به شکل حرفهای آورد، اتفاق افتاد.
برخی از دوستان میگفتند به اهالی یک روستا نمیخورد این طوری درباره پسماند صحبت کنند. اما ما میگفتیم این روستای ما قدری تفاوت دارد گاهی لازم باشد انگلیسی حرف میزنند، درباره شخصیتهای جهانی و هنرمندان و ورزشکاران مشهور دنیا و مسائل سیاسی دنیا صحبت میکنند و این قابلیت را پذیرفتیم، این پسماند را رعایت میکنند و به شکل حرفهای بپردازیم.
به باند تهیهکنندگی در تلویزیون اعتقادی ندارم
*درباره وضعیت تهیهکنندگی در تلویزیون یک سؤال دارم شما مدیر قدیمی در تلویزیون بودید و کارهای خوبی در زمان شما ساخته شد بعضی از تهیهکنندگان امروز بدون هیچ تبحر و سابقه و شناسنامهای وارد این عرصه میشوند و حتی به واسطه ارتباطاتی سریال هم به آنها واگذار میشود. بسیاری از این کارها هم به کارهای بیمحتوا و بیکیفیتی تبدیل شدهاند که روی آنتن میروند و حتی بعضاً در نمایشخانگی پخش میشوند و اعتماد بیننده را نسبت به تلویزیون و رسانههای تصویری کم کردهاند. برخی هم اعتقاد دارند به وجود باندهای تهیهکنندگی در تلویزیون؛ آیا اساساً باند در تهیهکنندگی تلویزیون وجود دارد و شما هم به آن اعتقاد دارید؟
مهدی فرجی: واقعیت این است که خیر. تلویزیون یک جایی است که به کیفیت آثار نمایشی فکر میکند و در منظر بینندگان میلیونیاش قرار دارد و باید به افکار عمومی پاسخ بدهد و همچنین به کارشناسان، صاحبنظران و مطبوعات، به خبرگزاریها و رسانهها به همه اینها باید پاسخ دهد. بنابراین نمیتواند با ملاحظه رفتار کند و به یکسری از کسانی که کاربلد نیستند و شناخته شده نیستند، کارهای سنگین واگذار کند. اما از یک طرف هم بالأخره باید تهیهکنندگان جدید هم ورود کنند و نمیشود عموماً کسانی باشند که همواره حضور دارند و کار میکنند. باید جوانان و خون تازه در تهیهکنندگی تلویزیون وارد شود.
من اساساً به باندبازی در تلویزیون در موضوع تهیهکنندگی اعتقادی ندارم اگر اسم برخی از تهیهکنندگان را بیشتر میشنویم چون کارشان را بلدند و تلویزیون هم باید به مردم جواب بدهد؛ اگر این کار بَد شد نمیتوانند بگویند به جای آن یک نیروی جوان آوردیم که به آن آموزش بدهیم و این برای مخاطب پذیرفته نیست. سرمایه ملی هزینه میشود و باید کسانی بیایند که تجربه دارند و کارشان را بلدند. و یا از جوانانی استفاده شود که این اطمینان وجود داشته باشد که این حرفه را میشناسند و این قابلیت را دارند. و الان هم ترکیبی است از نیروهای قدیمی و با تجربه و هم جوانانی که برای بار اول و دوم میآیند و اتفاقاً هم در کارهای مختلف میدرخشند؛ بنابراین من هیچ اعتقادی به این باندبازیها ندارم.
وضعیت بیتعادل نمایشخانگی و بالا بردن دستمزدهای بازیگران
*درباره نمایش خانگی خیلی انتقاد وجود دارد صرفاً پول و تجارت و زد و بندبازیهایی وجود دارد که میگویند بودجه یک سریال، ۷۵ درصد آن برای بازیگران هزینه میشود و همهچیز بر پایه لاکچریبازی جلو میرود و چالشی بین تلویزیون و نمایشخانگی وجود دارد. اما این دستمزدهای نجومی، تقسیم نقشها در میهمانیها برای نمایشخانگی وجود دارد؛ این اتفاقات را چطور ارزیابی میکنید؛ وقتی محتوا قربانی لاکچریبازیها، نگاه تجاری و سرمایهسالاری میشود؟
مهدی فرجی: واقعیت این است که من اعتقاد دارم در نمایشخانگی هم همهچیز در درازمدت به تعادل میرسد. بالأخره آنجا بخش خصوصی است و به بازگشت سرمایه فکر میکند، به همین دلیل شاید به دلیل ورود برخی از سرمایهدارانی که شاید رسانه و نمایشخانگی را نمیشناسند فعلاً آنجا پول حرف اول را میزند و همه در تلاشاند سرمایه بیشتری خرج کنند و چهرههای مطرحتری بیاورند. اما به مرور وقتی متوجه شوند قصه و داستان و کارگردانی اساس یک سریال و میزان بینندههای سریال را تعیین میکند آنجا هم به تعادل میرسیم و البته در عین حال سرمایهگذار باید به بازگشت سرمایهاش هم فکر کند؛ نمیتواند ۳۰ میلیارد خرج کند و ۱۰ میلیارد برگردد! رفته رفته دیگر این سرمایهگذارها میروند و به برخی از تهیهکنندگان میگویم شما به سرمایهگذارها مشاوره بدهید حالا که آمدند اشتغال و فضای کار برای هنرمندان بهوجود آوردند از این عرصه فرار نکنند.
الان یک حالت بیتعادلی وجود دارد و روی دستمزدها اثر گذاشته و بسیاری از چهرهها به سمت نمایشخانگی گرایش پیدا کردهاند؛ این چهرهها هم نه به خاطر ساختار و قصه با کیفیت بلکه صرفاً به خاطر پول بیشتر به این سمت رفتهاند. با گذشت مدت زمانی آسیب جدّی به نمایش خانگی خواهد زد و راه را مسدود میکند. از طرفی روی دستمزدهای عوامل و بازیگران تلویزیون هم اثر گذاشته است. تلویزیون با بودجه محدودی که دارد باید با آنها رقابت کند. امروز آنچه شما میبینید ممکن است برخی از چهرههای خیلی مطرح کمتر در تلویزیون باشند. من اعتقادم این است یک سریال با داستان و موقعیتهای نمایشی جذاب ساخته شود، حضور چهرهها مسئله بعدی است و مسئله اول نیست. مردم مینشینند و آن سریال را میبینند.
امسال در “گاندو” چند چهره داشت و در “نونخ” چند سوپراستار درجه یک وجود داشت؟ اما شما میزان بینندههای این سریالها را ببینند هرگز قابل مقایسه با تعداد بیش از ۹۰ درصد آثار نمایشخانگی نیست. به این دلیل که قصههای درست و موقعیت نمایشی خوبی بود و کارهای جذابی ساخته شد و با مخاطب میلیونی هم روبرو شد. من فکر میکنم در نمایشخانگی چارهای وجود ندارد و حتماً در درازمدت این تعادل بهوجود خواهد آمد.
۷۵ درصد بودجه فیلم و سریال، دستمزد بازیگران میشود!
* یعنی قبول دارید آن ۷۵ درصد بودجه فیلمها، دستمزد بازیگران میشود؟
بله. همینطور است. ما یک نُرمی (هنجار) داشتیم حدود ۴۰ درصد برآوردها، دستمزد بازیگران محسوب میشد اما این نُرم به یک چیزی حدود ۷۵ درصد رسیده و ارقام در بخش نمایشخانگی سرسام آور بالا رفته است.
تلویزیون به سمتِ قاعدهمندی قرارداد بازیگران رفته!
*در قاعدهمندی و چارچوب قراردادهای بازیگران هم مشکلاتی وجود دارد. بازیگری که به خاطر رفتار خارج از عرف باعث میشود یک سریال مدتی کنار گذاشته شود و حتی برخی اوقات نقش آن بازیگر حذف شود؛ آیا وقت آن فرا نرسیده که قاعدهمندی برای قرارداد بازیگران اتفاق بیفتد؟
مهدی فرجی: من فکر میکنم این اتفاق شکل گرفته یعنی به هر حال حضور بازیگر، دستمزدها و نحوه حضورشان با یک قاعدهمندی همراه است و همین هم سلامت کار را تضمین میکند و اساساً همه جای دنیا وجود دارد. منتها سایر جاهای دنیا اصناف، اقشار و صنوف تعیین میکنند و در ایران چنین نیست. واقعاً باید به این سمت برویم و به یک نظاممندی برسیم. بنابراین در تلویزیون و نمایشخانگی، پول حدی دارد و نباید بدون حساب افزایش پیدا کند؛ بنابراین فکر میکنم این اتفاق به زودی خواهد افتاد و تلویزیون به سمت این نظاممندی و قاعدهمندی حرکت میکند و صنوف هم برای ماندگاریشان راهی به جز این کار ندارند.
امیدوارم امسال “نونخ ۴” ساخته شود
* در جریان گفتوگوی ما بارها مردم پیام دادند که تکلیف “نونخ” بعدی چیست؟ با این عنوان که نمیتوانند منتظر بمانند تا ۱۴۰۲؟
به زودی قرار است نشستی داشته باشیم و مذاکراتی بین شبکه و گروه سازنده، بنده و آقای آقاخانی و نویسنده برگزار شود و پیشنهادها مطرح شود. به تصمیمی برسیم و خیلی امیدواریم که این اتفاق امسال بیفتد. اما این اطمینان را میدهم که فصل بعدی حتماً ساخته خواهد شد.
دستمزد سعید آقاخانی چقدر است؟
* یک مورد دیگری که خیلی سؤال میکنند بحث دستمزد سعید آقاخانی است که هم بازیگر نقش اول داستان است و هم کارگردان؛ آیا برای کارگردانی جدا دستمزد میگیرد یا برای بازیگری؟
مهدی فرجی: سعید آقاخانی از اردیبهشت سال گذشته که پخش فصل دوم “نونخ” تمام شد تا فردوردین امسال، هیچ کار دیگری غیر از “نونخ ۳” انجام نداد؛ با این وجود دستمزدی که از ما گرفتند کمتر از دستمزدی است که قرار بود در نمایشخانگی کار کنند و میگرفتند. یعنی اگر قرار بود این مدت را در نمایشخانگی کار کنند، حداقل دو برابر این درآمد داشتند، در حالی که پای کیفیت “نون. خ ۳” ماندند و حداقل دستمزد را دریافت کردند. این به خاطر عِرق و تعصبشان به کار است.
سریالسازی تلویزیون در ۱۴۰۰؟
*بگذارید با نکتهای درباره تلویزیون ۱۴۰۰ گفتوگو را به پایان برسانیم؛ اینکه در عرصه سریال سازی چطور گام بردارند که همچنان بتوانند مخاطبشان را در برابر چالش و رقابت با نمایشخانگی و فضایمجازی، حفظ کنند؟
مهدی فرجی: من خبر دارم چیزی قریب به دو برابر این سریالهایی که در سال ۱۳۹۹ در رسانه ملّی ساخته شد الان در مرحله پیشتولید و تولید قرار دارد، بنابراین در سال ۱۴۰۰ افزایش تولید بسیار جدّی خواهیم داشت و در عین حال شوراهای شبکهها راهاندازی شدهاند و با آثار متنوع و جذابی روبرو خواهیم شد. از طرفی دیگر الفهای ویژهای در مرحله ساخت است و جلو میرود که نوید اتفاق خوبی را در تلویزیون میدهد؛ من امیدوارم تلویزیون با تلاشی که میکند به روزهای اوج خودش برگردد و مردم همچنان بیننده تلویزیون باشند. شخصاً نمایشخانگی را یک فرصت میدانم نه تهدید، باید از این فرصت برای معرفی فرهنگ و ظرفیتهای فرهنگی و سبک زندگیمان استفاده کنیم اگرچه نقدهایی الان وجود دارد که با نظارت درست میتوان این روند را به سمت و سوی درستی هدایت کرد.
همزمان با «هفته هنر انقلاب» نخستین بلوک از گروه «تمبرهای پیشگامان هنر ایران» رونمایی شد.
فریدون شهبازیان ـ آهنگساز و رهبر ارکستر ـ که در روزهای گذشته و در حین ضبط موسیقی یک سریال، از دو ناحیه دست راست و لگن دچار شکستگی استخوان شد و روز گذشته تحت عمل جراحی قرار گرفت، خوشبختانه امروز ـ یکشنبه ـ در وضعیت جسمی بهتری به سر میبرد.
سینماپرس: بزرگداشت بیست و هشتمین سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد.
به گزارش سینماپرس، برنامه بزرگداشت بیست و هشتمین سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی با رعایت پروتکلهای بهداشتی و بهصورت کاملاً محدود در باغموزه دفاع مقدس با قدردانی ویژه از محمد صدری و تنی چند از خانوادههای شهدای روایت فتح برگزار شد. در این برنامه سید محمد یاشار نادری رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح ضمن گرامیداشت یاد و خاطره سید شهیدان اهلقلم در سالروز شهادت این هنرمند متعهد گفت: همانطور که از نام این برنامه مشخص است میراث مرتضی تکلیفی است بر گردن ما و نشان دهند یک مأموریت سنگینی بر عهده همکاران بنده در روایت فتح است و امروز بعد از بیستوهشت سال روایت فتح میراث دار یک مکتب، تفکر و اندیشهای است که متعلق به سید شهیدان اهلقلم است. خودمان را مکلف به حفظ و صیانت از آرای شهید آوینی میدانیم و ما امروز روای روایت کنندهای هستیم که خود روایت کننده از جریان بسیار عمیق انقلاب اسلامی و معارف دفاع مقدس بوده است.
رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح همچنین در خصوص صیانت از اندیشه شهید آوینی گفت: مسئله پرداختن به شهید آوینی از چند منظر قابلبحث است یک بعد، بعد شخصیت و احوالات درونی آقا مرتضی است که به اعتقاد بسیاری از نزدیکان ایشان شهید آوینی فرزند انقلاب اسلامی است و همزمان با انقلاب گویی شهید آوینی یک تولد دیگری پیدا کردند، آقا مرتضی فرزند زمانه خود بود ایشان مهمترین ویژگیاش به نحو احسنت انجام دادن تکالیف و وظایف بود که نتیجه آن رسیدن به شهادت است و ما امروز بعد از چهار دهه از انقلاب برای نیل به گام دوم انقلاب اسلامی احتیاج داریم فرزند زمان خودمان باشیم راه رسیدن به این جایگاه نیز پرداختن به تفکر و اندیشه شهید آوینی است.
در ادامه برنامه اسماعیل برابری کارگردان سینما و مستندساز درباره مدون شدن تجربیات روایت فتح در فضای دانشگاهی نیز عنوان کرد: شهید آوینی به شکل اتوبیوگرافی نحوه تولید این فیلمهای را توضیح داده است و در حال حاضر با گذشته سه دهه از دفاع مقدس شگفتآور است که مردم همچنان روایت فتح را میشناسند آنهم فیلمی که جنبه سرگرمی نداشته ولی همچنان در ذهن مردم ماندگار است. به روایتی حدود هشت هزار اثر دفاع مقدس فهرست شده اما بسیاری از آنها به یادها نمانده است اما قسمتهای روایتهای فتح همچنان ماندگار هستند و این بهعنوان یک رویکرد و یک بررسی باید پروندهاش باز شود، آقا مرتضی همانند تئوریسینهای تدوینگر ساختاری را طراحی کرد که تمامی هفتاد فیلم روایت فتح با آن ساختار تولید شد، بهعبارتدیگر آقای آوینی ساختاری را کشف کرده بود که طبق آن به یک مدلی از فیلم رسید که نتیجه آن بعد از گذشت سی سال از بین حدود هشت الی نه هزار فیلم همچنان از ذهنها پاک نمیشوند. آقا مرتضی بارها به خود من گفته بود جنگ جز خشونت، مرگ و نیستی چه چیزی دارد؟ آنچه ما قرار است تعریف کنیم جنگ نیست، بلکه انسانیت است. آوینی زندگی را درصحنههای جنگ دنبال میکرد.
در ادامه برنامه که به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی بهصورت کاملاً محدود برگزار شد از خانوادههای شهیدان بوذری، اصغرزاده و یکهتاز تجلیل و از محمد صدری مستندساز و از فیلمبرداران روایت فتح نیز بهعنوان مهمان ویژه تقدیر به عمل آمد.
ویژهبرنامه تلویزیونی «میراث مرتضی» به تهیهکنندگی محراب محمد زاده و کارگردانی حسین امیری و اجرای شهاب حسین پور میزبان جمعی از دوستان و همکاران شهید آوینی و خانواده ۹ تن از شهدای بنیاد فرهنگی روایت فتح بود.
دیگر عوامل این برنامه کارگردان تلویزیونی مهدی کیانی، مدیر تولید، وحید شاهی، هماهنگی، پوریا فرجی، برنامهریز، محمد هاشم زاده مدیر گروه فیلمبرداری و تدوین، ناصر خان گنجلو، طراح وله مهدی رنجبر، تدارکات و پشتیبانی، شعبان فتحی و علی شاهی هستند. عرفان موسوی طراح موشن گرافی، و موسیقی رضا سلطان زاده بودند.