X

بایگانی اسفند 18, 1397

دفتر سینمایی

آنتن تلویزیون باید در اختیار چهره‌های مردمی قرار بگیرد – اخبار سینمای ایران و جهان

تسنیم: کارشناس معروف بحث‌های روانشناسی تلویزیون با حمایت از حرکت تلویزیون و شبکه یک در شناسایی و انتخاب چهره های برتر مردمی، گفت: آنتن باید در اختیار همین چهره‌های مردمی قرار بگیرد که هرکدام‌شان تأثیرات بسیاری در جامعه داشته و دارند.

سیما فردوسی روانشناس شناخته شده درباره انتخاب چهره سال توسط برنامه «فرمول یک» که خود به عنوان یکی از داوران این رویداد حضور داشته، اظهار کرد: وقتی صحبت از چهره مردمی می‌شود همه افراد معیارهایی در ذهنشان می‌آید که به چه کسی چهره مردمی می‌گوییم؟ آنتن باید در اختیار همین چهره‌های مردمی قرار بگیرد که هرکدام‌شان تأثیرات بسیاری در جامعه داشته و دارند.

وی تأکید کرد: خیلی از افراد جامعه دارای توانایی‌های بالقوه‌ای از جمله ابتکار، خلاقیت، شایستگی و… هستند و ویژگی‌های مثبتی دارند اما در جامعه ناشناخته مانده‌اند. قرار نیست افراد موفق فقط در زمینه خاصی کار کنند و هرکسی در هر زمینه‌ای که دارد می‌تواند موفق باشد و ابتکار عمل از خودش نشان بدهد.

فردوسی یادآور شد: افرادی هستند که قلب‌شان برای وطن‌شان می‌تپد و از صمیم دل و بدون چشم‌داشت به مردم خودشان کمک می‌کنند. برخی از این افراد توسط برنامه «فرمول یک» شناسایی شده‌اند؛ خوب است این افراد شناخته شوند، مردم آنها را ببینند و از فعالیت‌هایشان باخبر شوند.

داور چهره اجتماعی سال درباره انتخاب‌های خود گفت: من خانم دکتر لعبت گرانپایه متولد ۱۳۴۳ از محلات را به عنوان یکی از چهره‌های مردمی انتخاب کردم. این عزیز به مسئله آموزش اهمیت زیادی دادند و آموزش‌های رایگان به افرادی که شاید توان آنچنانی ندارند ارائه کرده‌اند تا درباره سلامت جسم خود مطلع باشند. فرد دیگری که انتخاب کردم نیز آقای ضرغام متولد ۱۳۴۴ بود که به تمیزی محیط‌زیست اهمیت می‌دهد. او به جمع‌آوری زباله‌هایی می‌پردازد که افراد بی‌توجه در طبیعت رها کرده‌اند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: من فکر می‌کنم خیلی از کسانی که به عنوان چهره مردمی کاندید می‌شوند دارای خدمات ارزنده‌ای هستند و این حرکت برای معرفی و الگوسازی‌شان قابل تقدیر است.

بیش از ۳۰ نفر از چهره‌های شناخته شده حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری، سیاسی، علمی و دانشگاهی اعضای هیات انتخاب چهره‌های برگزیده بودند که با آرای خود گزینه‌های پیشنهادی شان به عنوان یازده چهره برگزیده را مشخص کردند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

لزوم ورود مدعی‌العموم به سوءاستفاده سازندگان یک فیلم موهن – اخبار سینمای ایران و جهان

کیهان: فیلم مبتذلی که در آن، رزمندگان و ایثارگران، هدف توهین و تمسخر قرار گرفته‌اند این بار به صورت سریالی وارد شبکه نمایش خانگی شد!

با وجود انتقادات زیادی که در حین اکران از یک فیلم موهن و مبتذل که به جانبازان، توهین‌ صریح می‌کند صورت گرفت، توقع می‌رفت که در انتشار نسخه نمایش خانگی این فیلم تجدیدنظر صورت گیرد و یا حداقل، بخش‌های توهین‌آمیز و ضداخلاقی از این فیلم اصلاح شود. اما نه تنها این موضوع رعایت نشده که با اضافه شدن بخش‌هایی غیر از آنچه روی پرده رفته، این فیلم به طور هفتگی و قسمت به قسمت به خانه‌های مردم راه می‌یابد! علاوه‌بر اینکه انتشار چنین اثر سخیفی که مورد اعتراض منتقدان سینمایی از همه طیف‌ها قرار گرفته بود سؤال برانگیز است، عدم تطابق نمایش خانگی فیلم با آنچه مجوز گرفته نیز یک بدعت محسوب می‌شود که بیشتر، رنگ و بوی سوءاستفاده مالی دارد.

به همین دلیل لازم است تا فراتر از سازمان سینمایی، نهادهای نظارتی و قانونی نیز در مقام مدعی‌العموم به قضیه ورود کرده و ابعاد آن، هدف بررسی قرار گیرد.

متأسفانه بخش سینمایی حوزه هنری نیز پخش این فیلم را برعهده گرفته که با اهداف اعلام شده از سوی این بخش منافات دارد.
 

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اهدای جایزه دستاورد هنری جشنواره ونیز به «جولی اندروز» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «جولی اندروز» بازیگر برنده اسکار و خواننده با دریافت جایزه «یک عمر دستاورد هنری» از هفتاد و ششمین جشنواره فیلم «ونیز» مورد تقدیر واقع می‌شود.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، جولی اندروز که برای ایفای نقش در فیلم‌هایی چون «مری پاپینز» و «آوای موسیقی» شناخته می‌شود و بیش از ۴۰ سال سابقه بازیگری دارد، با دریافت جایزه شیر طلای ونیز برای یک عمر دستاورد هنری مورد تقدیر واقع می‌شود.

آلبرتو باربرا مدیر هنری جشنواره فیلم ونیز با صدور بیانیه‌ای گفت: این شیر طلا شایسته فردی است که یک دوران حرفه‌ای فوق‌العاده داشته و بر صحنه‌های مردمی مورد تحسین واقع شده است.

اندروز نیز ابراز افتخار کرد که برای دریافت شیر طلای امسال جشنواره فیلم ونیز انتخاب شده است.

جولی اندروز علاوه بر بازیگری صداپیشه انیمیشن‌های موفقی چون «شرک» و «من نفرت‌انگیز» بوده ست و به تازگی در «آکوامن» نیز حضور داشته است.

وی بازیگر فیلم «خاطرات پرنسس» در سال ۲۰۰۱ هم بود که در آن همراه آن هاتاوی نقش آفرینی کرد و یکی از فیلم‌های موفق خانوادگی سال شناخته شد.

اندروز سال ۱۹۳۵ در خانواده‌ای اهل موسیقی در انگلستان متولد شده و کارش را با هنرنمایی روی صحنه تئاتر آغاز کرده است. او ابتدا در بریتانیا روی صحنه نمایش رفت و بعد راهی برادوی شد و برای بازی در نمایش «کاملوت» و «بانوی زیبای من» نامزدی تونی را کسب کرد. او با ایفای نقش «مری پاپینز» جایزه اسکار را دریافت کرد و همواره روی صحنه تئاتر، پرده نقره‌ای و تلویزیون مشغول هنرنمایی بوده است.

هفتاد و ششمین دوره جشنواره فیلم ونیز از ۲۸ آگوست تا ۷ سپتامبر ۲۰۱۹ برگزار می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حضور سئوال برانگیز یک نامزد انتخاباتی در برنامه خندوانه! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: میهمان برنامه شب گذشته «خندوانه» خود را برای انتخابات آتی«انجمن دندانپزشکی ایران» آماده می‌کند، آیا حضور وی سئوال برانگیز نیست؟

به گزارش سینماپرس، حضور میهمان جمعه شب برنامه خندوانه واکنش‌هایی را در محافل رسانه‌ای و فضای مجازی به دنبال داشته است. آقای میهمان علاوه بر این که همسر یکی از مدعوین هفته‌های گذشته این برنامه بوده، یکی از نامزدهای رقابت‌های انتخاباتی انجمن دندانپزشکی ایران نیز است!

پیش از این نیز یکی از میهمانان خندوانه با سؤاستفاده از آنتن رسانه ملی و کسب شهرت اقدام به برگزاری کنسرت‌‌هایی کرد که حتی رامبد جوان نیز به آن واکنش نشان داد.

این که چگونه فردی در آستانه یک رقابت درون‌گروهی امکان حضور در برنامه پرمخاطبی مانند خندوانه را می‌یابد، سئوالی است که شورای نظارت بر برنامه‌های صدا و سیما باید پاسخی برای آن پیدا کنند. البته میهمان مذکور در واکنش به انتقادات مطرح شده در فضای مجازی مدعی شده است که این برنامه از مدت‌ها قبل ضبط شده است که این نیز خود سئوال دیگری را به ذهن متبادر می‌سازد!

رفتار رامبد جوان به عنوان مجری و کارگردان که علاقه به دعوت طیف‌های مختلف و گفتگو با اصناف مختلف در برنامه داشته و حالا دوباره یک پزشک با گرایش و تخصص دیگری را به برنامه دعوت کرده است  یک اتفاق دور از تصور نیست. دلیل دیگر آن شاید همکاری رامبد جوان با ش. خ در اثرهای مختلف هم در مقام بازیگر و هم مقام کارگردان هم می‌تواند دلیل دیگری بر آشنایی رامبد جوان با میهمان مذکور باشد.

ولی آن‌چه قابل تامل می‌نمایاند، زمان  پخش برنامه ضبط شده است. بارها در جریان پخش مشاهده شده یک برنامه‌ای به سلیقه کارگردان(رامبد جوان) جا به جا شده و این هم توجیه فنی دارد! اما بیست و سوم اسفندماه انتخابات انجمن دندانپزشکی ایران برگزار می‌شود و جمعه هفدهم اسفندماه برنامه ضبط شده میهمان مذکور روی آنتن می‌رود! در این حال گفته‌ می‌شود وی قرار است در این انتخابات شرکت کنند؛ اگر این اتفاق صحت داشته باشد پخش این گفتگو در این ایام چه معنایی می‌تواند پیدا کند؟

البته پیش از این هم چنین تبلیغات زیرپوستی  روی آنتن توسط برنامه‌های مختلف اتفاق افتاده که معمولاً پاسخ منطقی و اصولی از سوی دست‌اندرکاران و عوامل این برنامه‌ها ارائه نشد.

آن‌چه بیش از پیش بر آن باید تاکید کرد، خلأ نظارت در برنامه‌های مختلف سازمان صدا و سیما است. مسئولان این سازمان باید در این باره تدابیری اتخاذ کنند که این‌گونه شائبه‌ها برای مخاطب و رسانه‌ها پیش نیاید چرا و به چه دلیل باید چنین افرادی به برنامه‌های تلویزیونی دعوت شوند که حتماً گزینه‌های دیگری برای گفتگو در آن تخصص وجود دارد و حداقل یک نوع سیاست‌هایی را برای دعوت از مهمان اتخاذ کنند تا هرکسی از روی سلیقه و نظر شخصی در برنامه‌های پربیننده حضور پیدا نکند.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شبکه سه امشب «سیاهپوش» می شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: به مناسبت شهادت امام هادی (علیه السلام) ویژه برنامه «سیاهپوش»، امشب از ساعت ۲۰ روانه آنتن شبکه سه سیما می شود.

به گزارش سینماپرس؛ ویژه برنامه گفت و گو محور «سیاهپوش» به تهیه کنندگی سعید عباسی کاری از گروه فرهنگ و معارف اسلامی شبکه سه سیماست که امشب با حضور حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی به سیره و سجایای اخلاقی حضرت  امام هادی (ع) می پردازد .

همچنین این برنامه میزبان علی سلیمانی، متن خوان و شاعره سارا جلوداریان است که با اجرای رسالت بوذری شنبه ۱۸ اسفند از ساعت ۲۰ روانه آنتن خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نمایش «روزهای نارنجی» در جشنواره فیلم هنگ کنگ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» ساخته آرش لاهوتی در جشنواره بین‌المللی فیلم هنگ کنگ روی پرده می‌رود.

به گزارش سینماپرس، «روزهای نارنجی» به کارگردانی آرش لاهوتی در بخش سینمای جهان چهل و سومین دوره از جشنواره بین‌المللی فیلم هنگ کنگ HKFA)) حضور دارد.

این جشنواره که از ۱۸ مارس تا ۱ آوریل برگزار می‌شود از سال ۱۹۷۷ آغاز به‌کار کرده و به‌عنوان یک رویداد هنری معتبر برای فیلم‌سازان آسیایی به منظور معرفی آثارشان شناخته می‌شود.

«روزهای نارنجی» پیش از این در جشنواره مانهایم آلمان جایزه بهترین فیلم جشنواره با عنوان «سینماگر بزرگ تازه وارد»، جایزه فیپرشی (فدراسیون بین‌المللی منتقدان سینما) و جایزه کلیسای جهانی را دریافت کرد و در چهارمین دوره جشنواره سینه ایران تورنتو برنده جایزه بهترین فیلمنامه و جایزه بهترین بازیگر زن شد.

این فیلم همچنین در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر به عنوانی یکی از نامزدهای فیلم‌های اول انتخاب شد و در بخش تجلی اراده ملی دو جایزه دریافت کرد.

این فیلم تاکنون در جشنواره‌های بین‌المللی دیگری از جمله بخش کشف چهل و سومین دوره جشنواره فیلم تورنتو و نوزدهمین دوره جشنواره فیلم کالگاری در کانادا، بخش مسابقه اصلی چهاردهمین جشنواره فیلم زوریخ، بخش مسابقه اصلی چهل و دومین دوره جشنواره سائوپائولو در کشور برزیل، جشنواره فیلم‌های عصیانگر تافی فست لهستان، بخش مسابقه هشتمین دوره جشنواره مالاتیا در ترکیه و بخش مسابقه اصلی بیست و چهارمین دوره جشنواره مِد فیلم ایتالیا و دو بخش «سینمای جهان اکنون» و «نمایش آمریکا» سی‌امین دوره جشنواره فیلم «پالم اسپرینگز» نیز روی پرده رفته و هم اکنون در شانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم چنای هند حضور دارد.

اولین اثر سینمایی آرش لاهوتی، درباره آبان، زنی ۴۵ ساله است که واسطه استخدام کارگران فصلی است.

هدیه تهرانی، علی مصفا، مهران احمدی، علیرضا استادی، ژیلا شاهی، رویا حسینی، صدف عسگری، لیلی فرهادپور، اکرم علمدار، امین گلستانه و سیامک ادیب بازیگران این فیلم هستند.

تهیه کننده فیلم «روزهای نارنجی» علیرضا قاسم‌خان، مشاور تهیه‌کننده و مجری طرح شهنام شهباززاده و عرضه و پخش بین‌المللی این فیلم به عهده محمد اطبایی (مستقل‌های ایرانی) است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

طنز «زندگی شگفت‌انگیز است» روی آنتن شبکه ۲ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مینی سریال طنز «زندگی شگفت‌انگیز است» به کارگردانی مجتبی چراغعلی از روز یکشنبه ۱۹ اسفندماه بروی آنتن شبکه دو سیما می‌رود.

به گزارش سینماپرس، عبدالرضا فیروزان تهیه‌کننده « زندگی شگفت‌انگیز است » در مورد زمان پخش این مجموعه طنز تلویزیونی گفت: طبق اعلام مدیران شبکه دو سیما، با پایان پخش سریال «تاریکی شب روشنایی روز» ،  این مینی سریال از روز یکشنبه ۱۹ اسفندماه ساعت ۲۱:۳۰ از شبکه دو سیما پخش می‌شود.

این تهیه‌کننده افزود: مراحل فنی این مجموعه مدت‌هاست به پایان رسیده و تدوین این مجموعه توسط حسین غضنفری هم‌زمان با تصویربرداری آن آغازشده بود که اواسط مهرماه به پایان رسید. پس‌ازآن سایر مراحل فنی کار ازجمله اصلاح رنگ، صداگذاری ، ساخت موسیقی توسط کاوه عزیزی، امیر قربانی و محمدمهدی گورنگی نیز به اتمام رسید.

«زندگی شگفت‌انگیز است» یک کمدی اجتماعی است که به مشکلات خانواده از نگاه طنز می‌پردازد. در این مجموعه قصه زندگی زوج جوانی به نام‌های «روزبه» و «سیمین» روایت می‌شود. آن‌ها قصد جدایی از هم رادارند، اما طولی نمی‌کشد که برخی اتفاقات شگفت‌انگیز آن دو را در مسیر تازه‌ای قرار می‌دهدو.. .

تصویربرداری این مجموعه هفت‌قسمتی که در سیما فیلم تولید شده تابستان سال ۹۷ در یک سرای محله در غرب تهران انجام شده است.

رضا داوود نژاد، سحر ولد بیگی، حمید لولایی، نگین معتضدی،مهران رجبی، خشایار راد، ساناز سماواتی، فرهاد بشارتی، آرش نوذری، افسانه ناصری، کیمیا گیلانی، فاطمه شکری، ماهان عبدی، ندا دیبا،پریسا رضایی، غلامرضا رضایی، مهدی طهرانی، مهدی دانایی مقدم و هنرمند خردسال مانی فیروزان در این سریال بازی دارند.

دیگر عوامل اصلی این سریال عبارت‌اند از: نویسنده: حمید طاهری، مدیر تصویربرداری:خسرو دادگر مرام، تصویربردار :مهدی دادگر مرام،تدوین: حسین غضنفری،مدیر تولید : نعمت‌الله یمینی،طراح گریم: نوید فرح مرزی،صدابردار:امید قربانی،طراح صحنه:سعید اسدی،طراح لباس : مهسا قره خانی،مدیر برنامه‌ریزی : سعید عباسی،دستیار اول کارگردان: حمید قاسمی،منشی صحنه : آرزو قربانی،عکاس و تصویربردار پشت‌صحنه : محمدمهدی پور،جانشین تولید : محمود ریحان صفت،مدیر تدارکات : بهرام صادقی،دستیار تهیه : غلامرضا رضایی،گروه تصویربرداری : حمیدرضا کردبچه ،محمد موسوی ،حسن غفار پور ،عباس پرهیزکار،گروه صحنه و لباس : حسین آزادی ،الهه امرانی ،مجید میکائیلی،گروه گریم : فاطمه اسدی کاوان،محمدرضا جوقطایی، گروه صدا : سهیل حسین‌خانی ، علی میرزاده، گروه تدارکات و حمل‌ونقل : علیرضا کاویان منش، مصطفی سلطانی ،سعید موذنی، علیرضا برزیده کار، احمد پیرینه، مهدی یمینی.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فیلم های عبدالله اسکندری، این هفته در شبکه نمایش – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: این هفته در بخش مرور آثار، فیلم های عبدالله اسکندری یکی از چهره پردازان مطرح سینمای ایران، در بخش «صحنه گران» (مرور آثار) جا نمایی شده است.

به گزارش سینماپرس؛ عبدالله اسکندری یکی از چهره پردازان سینمای ایران است. وی چهره‌پردازی را از سال ۱۳۵۱ زیر نظر بیژن محتشم در تلویزیون ملی ایران آغاز کرد. اسکندری از جمله اولین هنرمندانی است که توفیق یافت چهره‌پردازی را بر اساس شخصیت بنیاد نهد.
وی توانست با سی و دو سال تلاش بی‌وقفه و ارزشمند در عرصه چهره‌پردازی و تربیت شاگردان فراوانی که بسیاری از آن‌ها هم‌اکنون جزو طراحان خوب چهره‌پردازی ایران هستند باعث شود تا مجله معتبر چهره‌پردازی Make-up artist، کشور ایران را در زمره ده کشور برتر جهان و اسکندری را جزو ده طراح مهم جهان در سال ۱۹۹۹ برگزیند.
او تاکنون ۶ بار موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی جشنواره فیلم فجر و نیز برنده تندیس خانه سینما شده‌است. عبدالله اسکندری تاکنون بیش از یکصد و شصت پروژه سینمایی و تلویزیون را در ایران طراحی کرده‌است که از جمله آثار شاخص و به یاد ماندنی آن می‌شود به هزاردستان، روز واقعه، ، مادر، مسافر ری و … اشاره کرد.
اسکندری کار خود را با سریال «هزاردستان» پس از انقلاب ادامه داد که طراحی و اجرای چهره‌پردازی این مجموعه هنوز هم یکی از کارهای شاخص این رشته در ایران محسوب می‌شود.
از دیگر کارهای شاخص این هنرمند می‌توان به طراحی و اجرای چهره عزت‌الله انتظامی و گوهر خیراندیش در فیلم «بانو» به کارگردانی داریوش مهرجویی اشاره کرد که نشان از تبحر بالای این هنرمند دارد.
فیلم های «هیوا»، «مسافر ری»، «زرد قناری»، «سوغات فرنگ»، «مادر»، «دختری با کفش های کتانی» و «ناخدا خورشید» آثاری هستند که در بخش مرور آثار “عبدالله اسکندری” ، به ترتیب از شنبه ۱۸ اسفند تا جمعه ۲۴ اسفندماه ، ساعت ۲۱ از شبکه نمایش پخش می شوند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

️انتقاد «بهروز افخمی» از شایعات مطرح شده درباره فوت «غلامرضا تختی» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در بخش ابتدایی برنامه «نقد سینما» بهروز افخمی گفت: دست ساواک در زندگی تختی در همه اسناد تاریخی وجود دارد و قابل چشم‌پوشی نیست. افسانه سانتی‌مانتال آقای مشایخی خوشایند دوستان تازه لیبرال شده‌ای است که از اسطوره شکنی از سوی هنرمندان ذوق زده شده‌اند.

به گزارش سینماپرس، برنامه تلویزیونی نقد سینما شب گذشته در نخستین قسمت هفتگی خود به نقد فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» با حضور آرش خوشخو و میلاد دخانچی  و بررسی پرونده اسکار ۹۱ با حضور سعید مستغاثی و امیر قادری به بررسی پرونده اسکار ۹۱ پرداخت.

️انتقاد «بهروز افخمی» از شایعات مطرح شده درباره فوت «غلامرضا تختی»

در بخش ابتدایی برنامه این هفته نقد_سینما بهروز افخمی گفت:  «نه در پیش از انقلاب و نه پس از آن این حادثه با قطعیت خودکشی مطرح نشده است. دست ساواک در زندگی تختی در همه اسناد تاریخی وجود دارد و قابل چشم‌پوشی نیست. افسانه سانتی‌مانتال آقای مشایخی خوشایند دوستان تازه لیبرال شده‌ای است که از اسطوره_شکنی از سوی هنرمندان ذوق زده شده‌اند.»

در بخش دیگر این برنامه، نقد_سینما به بررسی پرونده اسکار توسط دو منتقد مطرح سینما پرداخت.️ سعید مستغاثی در باره این آکادمی گفت :
 «اسکار را باید با ویژگی‌های خودش شناخت. این جشن با یک بیانیه که دنبال مطرح کردن سینمای آمریکا و فرهنگ و ایدئولوژی آن است، آغاز می‌شود پس چرا ما این بیانیه را نادیده می‌گیریم؟ مانیفستی که می‌گوید اسکار ، صنعت و فرهنگ امریکا را تقویت می‌کند و هنر در درجه اول اهمیت قرار نمی‌گیرد. هر سال کنار این اهداف یک تم غالب هم دارند.»

 «چه چیزی این رای‌ها و این گرایش‌ها را در ذهن اعضای آکادمی و مخاطبان می‌سازد؟ رسانه‌ها؛ این نظام رسانه‌ای ذهن مخاطبان را برای انتخاب فیلم مورد نظر آکادمی هدایت می‌کند. در سال‌های اخیر هم هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده و اسکار مثل همیشه بر اساس اصول خودش کار می‌کند. افولی که دیده می‌شود، افول سینماست و نه افول اسکار.»

امیر قادری دیگر کارشناس حاضر در استودیو ادامه داد:
 «چیزی که من با آن مخالفم این فجریزه شدن سال‌های اخیر اسکار است، اما با اینکه فیلم‌هایی که من دوست نداشتم جایزه نبرده باز هم فیلم برنده از اصول اسکار رد نشده است. اسکار بعد از «بچه رزماری» و با هالیوود جدید در سال ۱۹۶۸، عقب می‌افتد. اما وقتی خودش را با تحولات هالیوود همسو می‌کند به فیلم‌هایی جایزه می‌دهد که بهترین هستند. با جایزه به «راکی» و «ارتباط فرانسوی» نشان می‌دهد که به جریان‌های مختلف سیاسی اهمیت می‌دهد.»

 «اسکار در سال‌های اخیر به فیلم‌های خوبی جایزه نداده است، اما سرمایه‌داری خودش را اصلاح می‌کند و این وضعیت را درست خواهد کرد. مشکل من این است که خاستگاه این روند مشخص نیست. حتی اگه ضد ترامپ کار می‌کند این موضعش را اعلام نمی‌کند. در آمریکای امروز فضا به سمتی رفته است که فیلمساز مجبور است به سمت فضای غالب سوق پیدا کند. در نتیجه تعداد تماشاگران پایین می‌آید و ترامپ اظهار نظر می‌کند و هالیوود مجبور می‌شود برای بالا بردن مخاطب به سمت فضای فکری فیلمساز برود. این اتفاق در دوره‌های مختلف تکرار شده است و این بار هم می‌گذرد.»

بحث و بررسی فیلم آشغالهای دوست داشتنی نیز در نقد سینمای این هفته مورد توجه قرار گرفت.

میلاد دخانچی در باره این فیلم گفت:
«ما در زمان جشنواره سینمای_انفعال را مطرح کردیم و وقتش است واژه جدیدی را جعل کنیم. ما ادعا کردیم سینما دارد فضای موجود را ترویج می‌کنم و پیشنهاد می‌کنم از مفهوم «پیشرو» استفاده کنیم و بپرسیم این فیلم پیشرو هست یا ارتجاعی و واپس‌گراست و ما را در وضعیت موجود نگاه می‌دارد. فیلم از منظر زیبایی‌شناختی فیلم مهمی نیست و به فیلم تبدیل نمی‌شود. چیزی که فیلم نقد می‌کند یک وضعیت تاریخی است. فیلم می‌گوید ما در موقعیتی با هم بودیم و این همگرایی به دلایلی از بین رفت و این زخم‌ها ایجاد شد.»

 «فیلم در وهله اول درباره یک وضعیت اجتماعی و مجموعه‌ای از اشیا است. شخصیت مادر که به گفته خود فیلم مام میهن است؛ شخصیتی منفعل و غیرسیاسی و بدون جهت‌گیری. پدر و پسری را داریم که آینه همدیگر هستند و دمدمی‌مزاج. دو شخصیت ایدئولوژیک داریم که یکی رزمنده است و یکی کمونیست و هر دو به شدت فاشیست و ارتجاعی هستند. فیلمساز هر لحظه در هر میزانسی که به اشیا و وضعیت نوستالژیک نزدیک می‌شود، موسیقی را وارد می‌کند. فیلمساز می‌گوید جامعه دوست‌داشتنی نیست، این تاریخ و این آشغال‌های دوست‌داشتنی نوستالژیک است که می‌تواند ما را آرام کند. این نوستالژی سازنده نیست و فیلم نه‌تنها ضدمردم، بلکه علیه تاریخ است. فیلم به شدت طرفدار وضع موجود است و آن را بازسازی می‌کند.»

«ما یک جامعه متننوع و متکثر هستیم. نباید اجازه دهیم برخی از این سلیقه‌های سیاسی و فرهنگی از گفتمان رسمی خارج شوند. فیلم نمی‌تواند وحدت و گفت‌وگوی فرهنگی را فراهم کند. تنها چیزی که از نظر فیلمساز ما را کنار هم می‌آورد آشغال‌های دوست داشتنی است، انگار ما هیچ چیز دیگری جز این اشیا نداریم و این آدرس غلط دادن است.»

️ آرش خوشخو دیگر منتقد سینما درباره این فیلم افزود :
 «من طرفدار فیلم نیستم اما از اینکه فیلم بعد از ۶ سال توقیف، بالاخره اکران شد، خوشحال شدم. اینکه این فیلم توقیف بوده است کاملا منطقی به نظر می‌رسد و اکران آن نشان دهنده روحیه دموکراتیک در جامعه ماست. دیدگاه منتقدانه فیلم نسبت به کل نظام کاملا واضح است. اصلا اینطور نیست که فیلمی که منتقد نظام است حتما رادیکال هم باشد. با آقای دخانچی موافقم که این فیلم، فیلم انفعال است. یک نوع همگرایی غیر ممکن در فیلم تعریف می‌شود.»

«ما نسبت به ویدئو نوستالوژی نداریم، بلکه ویدئو نشانه‌ای از یک رویکرد فرهنگی بود. ویدئو یادآور سختگیری‌های دهه ۶۰ و ۷۰ است که می‌خواهد بگوید این آدم‌ها در آن دوره این‌طور زندگی کردند. این رویکرد مقابل نظام است و فیلم انقدر قدرت ندارد که بخواهد تاریخ را بکوبد. ما در این فیلم شکاف‌هایی را بین آدم‌ها می‌بینیم و مادری که در فیلم ترسیم کرده، واقعا تصنعی است. و دائم می‌خواهد شما را به این سمت ببرد که این شخصیت‌ها با هم خوب هستند.»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نگاهی به نمایش «بدون تماشاگر»؛ نقض غرض – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «بدون تماشاگر» می‌خواهد بگوید در تئاتر سانسور شدیدی حاکم است؛ اما هر آنچه قابل سانسور می‌داند را روی صحنه اجرا می‌کند، پس چطور می‌توان پذیرفت نمایشی که سانسور نشده، دم از سانسور می‌زند.

دختر جوانی نمایشی آماده کرده تا پس از مرحله نظارت اولیه و گرفتن مجوز، اثرش را وارد پروسه اجرای عموم کند؛ اما ناظر نمایش، بخش مهمی از نمایش را حذف می‌کند تا در نهایت ملغمه‌ای تازه از دل نمایش پدیدار شود. ملغمه‌ای که خود بدل به یک نمایش دیگر می‌شود که در آن ناظر نمایش به کارگردان و کارگردان جوان به ناظر تغییر شخصیت می‌دهند. این بار نوبت دختر جوان است که نمایش را قلع و قمع کند. این وضعیت باز به جایی می‌رسد که نمایش به مرحله نابودی پیش رود. نتیجه کار بازگشت به پله اول و در نهایت زوال است.

این خلاصه نمایشی است که امید اخوین براساس متنی از ابوالفضل کاهانی در تماشاخانه شهرزاد روی صحنه برده است. نمایشی که عنوان «بدون تماشاگر» را یدک می‌کشد، عنوانش را براساس موقعیت نمایش به دست آورده است. نمایشی که هنوز به یک نمایش بدل نشده است. نمایشی که مخاطب ندارد و صرفاً برای یک ناظر شورای نظارت اجرا شده است. ما هم نمایش را نمی‌بینیم؛ بلکه فقط تعریف و توضیح آن را از زبان دو بازیگر می‌شنویم. کولاژی شکل می‌گیرد که به نظر می‌شود با کنار هم چیدنش به یک داستان واحد دست یابیم؛ ولی واقعیت آن است داستان واحدی در کار نیست. صرفاً بخش‌هایی از نمایشنامه‌های دیگری  است که کنار هم چیده شده و داستان نسبتاً بی‌سرو‌تهی را پدید آورده است.

البته این نقطه قوت نمایش است که نویسنده‌ای توانسته از دل چند داستان متنافر، داستانی تازه بیافریند و آن را در قالبی تازه عرضه کند. اتفاقی که برای نویسندگان اصولاً پست‌مدرن بسیار رخ می‌دهد و شخصیت‌های داستان پیشین را در جهانی تازه با شخصیت‌های تازه وارد می‌کنند و تصویری بامزه از رویدادها را می‌آفرینند. اما در اینجا ما با یک رویکرد پست‌مدرنیستی روبه‌رو نیستیم. در اینجا خبری از اختلاط ژانری و بازی با روایت‌ها نیستیم. بلکه با یک فرار از داستان‌سازی مواجهیم که طی آن قرار است برای رسیدن به داستان اصلی – داستان ممیز و کارگردان – یک روایت فرعی هم بسازیم؛ ولی همین روایت فرعی است که روایت اصلی را پیش می‌برد.

هر آنچه ممیز از صافی سانسور خود می‌گذرد در داستانک‌هایی است که تمایش نادیده و بدون تماشاگر روایت کرده است. اینکه صدای فلان خواننده پخش شده است یا مادر در دستشویی حرف زده است یا اینکه زن مطلقه بدون سرپناه نزد شوهر سابقش بازگشته است. همه اینها چیزهایی است که داستانک‌ها روایت می‌کنند و دست‌مایه سانسور را پدید می‌آورند. داستانک‌ها اما درگیر عدم‌همنشینی می‌شوند و باز به نظر با یک بازی پست‌مدرنیستی روبه‌رو هستیم، بازی که شکل نمی‌گیرد. بلکه صرفاً فضایی پدید می‌آورد که لطایف نمایش شکل بگیرد. همانند تفاوت همسایه آرایشگر و مادر همیشه خندان که هیچ همنشینی اجتماعی و روایی با هم ندارند؛ اما به صرف خلق شدنشان توسط نویسنده، می توانند اسباب مزاح را پدید آورند.

واقعیت ماجرا همین عبارت اسباب مزاح است. شکل نمایشنامه‌نویسی برادران کاهانی در این سال‌ها برآمده از همین رویه است، جایی که بخش مهمی از روایت به یک مزاح خلاصه می‌شود و در یک بزنگاه – اصولاً پایان نمایش – یک رویداد جهان مزاح را کن‌فیکون می‌کند. گویی جهان جذاب شکل گرفته در بطن یک خانواده ناگهان منفجر می‌شود. البته خرج و سوخت این انفجار به تماشاگر نشان داده نمی‌شود. قرار است مخاطب شکه شود. در «بدون تماشاگر» هم این وضعیت وجود دارد. جایی که همه خیال می‌کنند نمایش به پایان رسیده است، ناگهان جای شخصیت‌ها تغییر می‌کند، بدون آنکه خرج این انفجار را به ما نشان دهند. نمایش منفجر می‌شود. اجزایش پراکنده می‌شود و حالا قرار است از بازمانده پیکره پرده اول، پرده دوم آفریده شود. برای همین نمایش در دو پرده آخر کوتاه‌تر است. برای همین است که مصالح کافی برای خلق نمایش دیگر وجود ندارد و همه چی به همان ترفند جابه‌جایی خلاصه می‌شود. ما قرار است به یک بازی قدیمی توجه کنیم. بازی که پیشتر آنتونی شفر در نمایش «بازرس» انجامش داده است.

شفر نیز در نمایشنامه برنده تونی‌اش دست به چنین بازی می‌زند. او در پرده دوم داستان جنایی خود را معکوس می‌کند. در حالی که همه چیز گواه بر یک قتل می‌دهد ناگهان در پرده دوم با یک جابه‌جایی متوجه یک بازی می‌شویم، هر چند این بازی خطرناک است و منجر به فاجعه می‌شود. در نمایش «بدون تماشاگر» نیز چنین می‌شود و این بازی خطرناک به تعطیلی نمایش بدل می‌شود؛ اما این تعطیلی برای چیست؟ دستمایه ناظر برای تعطیلی چیست؟

این پرسش همان چیزی است که نمایش اخوین را برای مخاطب بی‌معنا می‌کند. یک مسئله درون خانوادگی (خانواده تئاتر) قرار است دستمایه یک نمایش شود. موضوع سانسور توسط شورای نظارت و ارزشیابی است. به نظر کارگردان و نویسنده می‌خواهند تجربه شخصی خود را وارد ماجرا کنند؛ اما این مسئله برای مخاطب گنگ است. فرض کنید روی صحنه گفته می‌شود استفاده از موسیقی شجریان مجاز نیست. بعد موسیقی شجریان اجرا می‌شود و ناظر از آن حظ سمعی می‌برد؛ ولی در نهایت دستور به حذفش می‌دهد. یا ناظر می‌گوید رابطه زوج طلاق گرفته باید از داستان حذف شود و وضعیت نمایشی مدام توسط او و کارگردان تشریح می‌شود. به عبارتی آن قطعه محذوف بارها و بارها تکرار و اجرا می‌شود. همان چیزی که قرار بوده سانسور شود؛ اما در «بدون تماشاگر» سانسور نشده است.

مواردی از این دست بسیار است. به عبارتی نمایش – که در دوران سفت و سخت نظارت روی صحنه رفته است – مدعی است در حال واکاوی سانسورهای مرسوم است؛ اما خودش در وضعیت موجود دچار سانسور نشده است. حتی می‌توان چیزهایی دید که برای یک تئاتری حرفه‌ای، به مثابه یک شخصیت انیمیشنی، چراغی تنگستنی بالای سرش روشن شود که این مورد چرا سانسور نشده است. به عبارتی نمایش نقض غرض است. او مدعی وجود چیزی می‌شود که در مورد خودش مصداقی پیدا نکرده است.

برخلاف نمایش‌هایی که در گذشته با موضوع سانسور روی صحنه رفته‌اند، همانند برخی از آثار محمد یعقوبی، وجود سانسور در نمایش موجود نیست؛ بلکه خود سانسور بدل به موقعیت کمیک شده است و این کمدی به مثابه ردیه بر وجود سانسور است. یک پارادوکس رفتاری شکل می‌گیرد که مخاطب و به خصوص اهالی تئاتر را سردرگم می‌کند. این سردرگمی هم از زمانی شکل می‌گیرد که مناسبات نظارت و ارزشیابی اثر در نمایش در شکل واقعیش نمود پیدا نمی‌کند؛ بلکه به نفع دراماتیک شدن اثر، تغییر شکل می‌دهد. قرار است ما با یک رویه دراماتیک روبه‌رو باشیم؛ اما آن هم به وجود نمی‌آید. همان لفافه مزاح‌سازی است که از یک تراژدی روز به یک کمدی دم‌دستی بدل می‌شود. کافی است به بازی بازیگران دقت کنیم که صرفاً فاز تمسخر و هجویه دارد. آنان یک ژست برای خود برگزیده‌اند و قرار نیست در این ژست شخصیتی را مبتادر کنند. حتی می‌توان در بازی آنها رگه‌هایی از رفتارهای برخی ممیزان اداره کل هنرهای نمایشی را هم دید. انگار برای خلق شخصیت خود به شیوه نمایش‌های کاریکاتوری، وجوهی را به عاریه گرفته‌اند؛ اما این عاریه‌گیری هم به نمایش کمکی نمی‌کند.

نمایش در اجرا به شدت وابسته به همان ژست و اداهای بازیگرانش است. ژست‌هایی که شکسته نمی‌شوند. ثابت و راکد پیش می‌روند و قرار نیست در بالا و پایین‌های نمایش درام را همراهی کنند. یک نمایش با یک بسته‌بندی جذاب و محتوای هیچ. نه خبری از کارگردانی خاصی است و نه خبری از رویدادهای جذاب. علی سرابی یک تنه روی صحنه آزاده صمدی را محو می‌کند و اغراق‌هایش مخاطب را خسته می‌کند. تمام تلاش برای رسیدن به همان مزاحی است که شکل نمی‌گیرد. دو ساعت نمایش و تنها چند دقیقه خنده مخاطب، به معنی شکست است؛ چون تراژدی واقعی بیرون از نمایش در حال رخ دادن است.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع