X

بایگانی اردیبهشت 27, 1398

دفتر سینمایی

رواج نقش فروشی به روند کیفیت تولید در سینما و تلویزیون آسیب می‌زند! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «کارگردان بانوی عمارت» با اعتقاد بر اینکه نقش فروشی در تلویزیون و سینما رواج دارد، اظهار کرد: به عقیده من کارگردان باید تلاش کند که از استعدادهای شایسته و مناسب برای نقش‌ها استفاده کند و نباید سرمایه‌سالاری در این میان برای انتخاب نقش‌ها سرنوشت‌ساز باشد.

به گزارش سینماپرس، عزیزالله حمیدنژاد در گفت‌وگو با ایسنا درباره پدیده نقش فروشی و آثار آن در تلویزیون، اظهار کرد: متأسفانه من درباره نقش فروشی زیاد شنیده‌ام و بعضی از آثار را که نگاه می‌کنم مشخص است که نقش به صاحب نقش سپرده نشده است، یعنی آن نقش به آدم شایسته‌ای سپرده نشده است و اجرای بازی داد می‌زند که به نوعی گزینش شده است که انگار پشت پرده مسائل مالی تعیین کننده بوده است.

این کارگردان که همواره در ساخت آثارش از بازیگران و نابازیگران جدید بهره برده است، ادامه داد: رواج نقش فروشی به روند کیفیت تولید در سینما و تلویزیون آسیب می‌زند و از طرفی بسیاری از بازیگران تئاتر که سال‌ها تلاش کرده و زحمت کشیده‌اند، به یک مراحلی رسیده‌اند که باید از آنها به عنوان استعدادهای هنری بهره برداری شود، اما متأسفانه آنها منزوی می‌شوند، چرا که نمی‌توانند نقشی برای خود در این شرایط دست و پا کنند. به عقیده من کارگردان باید تلاش کند که از استعدادهای شایسته و مناسب نقش‌ها استفاده کند و سرمایه سالاری در این میان نباید در انتخاب نقش‌ها سرنوشت ساز باشد.

وی با اعتقاد بر اینکه وظیفه کارگردان و تهیه‌کننده ساخت فیلم و سریال با کیفیت و در شأن مخاطب است، درباره بها دادن به نابازیگران و نقش فروشی برخی اظهار کرد: صدا و سیما باید ساز و کار درستی در استفاده از بازیگران رقم بزند. من به عنوان کارگردان معتقدم که می‌شود از بازیگران حرفه ای استفاده کرد، از بازیگران تئاتر استفاده کرد، در عین حال از نابازیگر هم با تمرینات زیاد بازیگر ساخت. نه اینکه هر کسی که از راه رسید جلوی دوربین بیاید و بازی کند. این اتفاق به اثر هنری آسیب می‌زند به هرحال می‌توانم بگویم دوست دارم تمام کسانی که استعدادی در بازیگری دارند میدانی به آنها داده شود تا آنها با پشتکار و تمرینات مداوم بتوانند استعداد خودشان را نشان دهند و شکوفا شوند.

کارگردان «بانوی عمارت» در پاسخ به این پرسش که آیا عواملی چون نبود بودجه برای ساخت یک اثر می‌تواند دلیلی برای حضور نابازیگران و فروش نقش باشد؟ اظهار کرد: به عقیده من بودجه لازم برای استاندارد سازی تولید باید تأمین شود اما صرفاً کمبود بودجه در تلویزیون عاملی برای نقش فروشی نیست که باعث شود نقش فروشی رواج پیدا کند، کارگردان باید تلاش کند استعدادهای جدیدی کشف کند. کشف استعداد خودش یک حرفه و هنر ویژه ای است. نقش فروشی هم آسان‌ترین و کوتاه‌ترین راه است که این روزها انتخاب می‌کنند و این به کل کار آسیب می‌زند.

اثرات مخرب استفاده از سلبریتی‌ها در تلویزیون

حمیدنژاد در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با بیان اینکه رواج سلبریتی محوری از نقاط ضعف تلویزیون است، درباره عملکرد تلویزیون در این زمینه اظهار کرد: به عقیده من استفاده کردن از سلبریتی برای جذب مخاطب یکی از نقاط ضعف تلویزیون است. تلویزیون باید متخصصان در امور مختلف را تربیت و استفاده کند. استفاده از شهرت یک بازیگر یا سلبریت‌هایی در حوزه‌های دیگر در وهله اول به شخصیت حرفه‌ای همان سلبریتی آسیب می‌رساند، چرا که این کار باعث می‌شود خود آن سلبریتی از فعالیت خود دور شود و به فراموشی سپرده شود. در ثانی وارد عرصه‌ای می‌شود که تخصص و تجربه لازم رو ندارد.

این کارگردان در بخشی دیگر از گفت و گو درباره حضور سلبریتی‌ها به عنوان مجری در تلویزیون نیز گفت: مجری‌گری و شومنی خود یک تخصص ویژه است و حداقل کار هر بازیگری نیست. مجری حتماً باید از صدای رسا و خوبی برخوردار باشد علاوه بر آن از دانش و اطلاعات وسیعی باید برخوردار باشد تا بتواند با مخاطب در هر شرایطی ارتباط برقرار کند. بنابراین مجری‌گری تخصص ویژه‌ای است و بهتر است به اهلش سپرده شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«به دنیا آمدن» روی میز «نقد سینما» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دکتر محسن فاطمی امشب (۲۷ اردیبهشت ماه) در برنامه‌ی «نقدِ سینما» از قدرت سینما خواهد گفت.

به گزارش سینماپرس، در تازه‌ترین قسمت از برنامه نقد سینما با اجرای بهروز افخمی، فیلم سینمایی «به دنیا آمدن» ساخته محسن عبدالوهاب نقد خواهد شد. آرش خوشخو و امیررضا مافی در خصوص این فیلم سینمایی به گفت‌وگو می‌پردازند.  

همچنین دکتر محسن فاطمی پیرامون روانشناسی و قدرت سینما با بهروز افخمی به گفت‌گو می‌نشیند.  

 محمدصادق لواسانی نیز در بخشی از این برنامه  اخبار سینمای ایران در هفته‌ی گذشته را مرور و تحلیل خواهد کرد.

این برنامه هر جمعه شب ساعت ۲۲:۳۰ به صورت زنده از شبکه‌ی پنج سیما پخش خواهد شد.

تهیه‌کنندگی برنامه‌ی نقدسینما برعهده‌ی محمدتنکابنی است و محمدرضا رضاپور سردبیر و وحیدرونقی مجری طرح برنامه‌ی تلویزیونیِ  «نقد سینما» ‌ هستند.

این برنامه محصول مرکز تلویزیون حوزه‌ هنری است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

زورمان به مافیای موسیقی نمی‌رسد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمدعلی بهمنی: مافیای موسیقی داریم اما در وجود ما باید رد شود، زیرا مثل یک مقوله غیبی است که انجام می‌گیرد. مافیا طوری نیست که بشناسیدش و وجود خارجی داشته باشد، اما وقتی خروجی‌اش را می‌بینید دیگر حدس نیست و دست‌هایش را می‌توانی در امور مختلف موسیقی ببینی.

به گزارش سینماپرس، وضعیت شعر و ترانه‌های امروزی، پخش یک آهنگ سخیف از نظر متن و معنی در مدارس کشور، استعفا از شورای شعر دفتر موسیقی ارشاد و مافیای موسیقی دلایل مهمی بود که برای گفت‌وگو با استاد محمدعلی بهمنی کفایت می‌کرد. بهمنی شاعر و ترانه‌سراست و ترانه‌هایی برای خوانندگانی مانند ناصر عبداللهی، امیر کریمی، تورج شعبانخانی و شادمهر عقیلی سروده است که معروف‌ترین این ترانه‌ها «دهاتی» و «بهار بهار» است. با تمام آرامش و نجابت ذاتی‌اش اما این‌بار صریح‌تر و البته نگران‌تر درباره وضعیت ترانه و شعر صحبت کرد. بهمنی شهریور سال گذشته بنابه‌دلایلی چون عدم‌ تاثیرگذاری، از ریاست شورای شعر دفتر موسیقی کناره‌گیری کرده بود و الان تنها با صداوسیما همکاری می‌کند.

استاد اگر اجازه بدهید با آهنگی شروع کنیم که از مدارس پخش شد و خیلی سر و صدا کرد. این خواننده قبلا داخل ایران بوده و چند سالی می‌شود که مهاجرت کرده است. متن شعرش سخیف است و برخی واژه‌های جنسی هم دارد و در کل کار فاخری نیست. سوال مشخص من این است که در حوزه شعر و ترانه چه اتفاقی می‌افتد که سلیقه نسل جدید ما می‌رود به این سمت؟
نسل گناهکار نیست. شرایطی که برای نسل فراهم می‌شود مهم است. البته ذاتا هم فراهم نیست. چون فراهم را موقعی می‌توان به‌کار برد که ره‌آوردی برای نسل‌های بعدی داشته باشد. در هر صورت الان شرکت‌های موسیقی این فرصت‌ها را برای خودشان فراهم می‌کنند که خواننده کاری را که خودش دوست دارد نخواند و حرف‌شان این است که آنچه ما می‌گوییم را باید بخوانید. یعنی این اختیار را همان روزی که قرارداد می‌بندند از خواننده می‌گیرند. این خواننده‌های جوان هم دوست دارند اثرشان تایید، تولید و پخش شود بنابراین قبول می‌کنند که هر چه آنها می‌گویند را بخوانند. در پشت این اتفاق یک نگاه دردآور است که اینها دارند با ادبیت و ادبیات کشور چه می‌کنند؟ فرقی نمی‌کند، ادبیاتی که ادبیت را در خود داشته باشد ماندگار می‌شود. حتی در فرزندان و خانواده‌ها می‌تواند تاثیر بحق‌تر و درستی را بگذارد. این کلمات و ریتم‌ها نسل را تخریب می‌کنند. طبیعی است کسی نمی‌خواهد فرزندی که بزرگ می‌کند از نظر لحن و واژگان، انسان تخریب‌شده‌ای باشد. الان دقیقا این اتفاق دارد می‌افتد و خانواده‌ها هم چون حریف این عزیزان نیستند و خودشان هم در شرایطی هستند که نمی‌توانند این شادی را برایش فراهم کنند، می‌گویند همین اندازه که شاد است کافی است و کوتاه می‌آیند. الان خود آن بچه می‌تواند روی خانواده‌اش تاثیر منفی بگذارد و این را از هر زاویه که ببینیم یک خیانت به فرهنگ، پرورش و دانش فرزندان ماست. باید جلوی اینها گرفته شود، اما متاسفانه در حالی که اطمینان دارم شوراهای مجوز صداوسیما و ارشاد، کارهای مبتذل را رد می‌کنند، اما می‌بینیم که باز هم با مجوز از صداوسیما و رسانه‌ها پخش می‌شوند.

پس این آهنگ‌هایی که شعر سخیف دارند و با مجوز هم بیرون می‌آیند از کجا و چه کسی جواز یا تاییدیه می‌گیرند؟
بله، همه درد این است. چرا برخی همکاران از کار در شورای ترانه و موسیقی پرهیز می‌کنند. من خودم چرا استعفا دادم؟ برای اینکه اگر کاری را خودت تصویب کرده باشی می‌دانی چه کردی و می‌توانی درباره‌اش حرف بزنی و از آن دفاع کنی، اما زمانی که ترانه و شعر را رد کردی و بعدتر آن را می‌شنوی، طبیعی است که درگیری پیدا می‌کنی.

شما خودتان برای همین استعفا دادید؟  
بله، من حتی نوشته بودم برای اینکه مزاحم شعرهای بد نشوم می‌روم.

گروهی که آنجا بودند همراه شما نبودند؟ چند صدایی بود؟

نه، من خودم دیدم نمی‌توانم دیگر باشم. مسئولیت نهایی‌اش هم با من بود، اما اختیارات کاملی نداشتم. من از دیدگاه خودم با آن اختیاری که باید داشته باشم آمده بودم، اما اختیار دست ما نبود.

خب اختیار با چه کسی بود؟ از بالاتر می‌گفتند یا همان شورا ناهماهنگ بود؟
نخیر، در شورا که رد می‌شود ولی بالا را باید دید، حتی بالاترش را ببینید.

یعنی از وزارت ارشاد بالاتر؟
اصلا خود ارشاد هم می‌خواهد جلوی این ابتذال را بگیرد. اختیارش را هم دارد، اما زمانی که جلویش را می‌گیرد به شکلی می‌بینیم واسطه‌هایی هستند که فلسفه‌ای دارند مبنی‌بر اینکه جامعه ما یک جامعه جهانی باید باشد و در جهان هم این مقوله‌ها آزاد است. در هر صورت اینها با این بهانه‌ها دارند کارشان را انجام می‌دهند. من با چشم خودم دیدم که مدیریت ارشاد سعی می‌کند جلوی این کارها را بگیرد ولی کسانی که از این اختیارات فراتر هستند به عقیده من دارند جلوی این کار را می‌گیرند و کارشان را بد هم نمی‌دانند و فکر می‌کنند که کار درستی انجام می‌دهند.

کارشان توجیه اقتصادی هم دارد؟  
خب طبیعی است که دارد. اگر این توجیه را نداشت که دلیلی نبود برای این‌ همه اصرار و فعالیت. این واقعیتی است که الان بخش عظیم کارهایی که از صداوسیما پخش می‌شود از همین کارهای بی‌محتواست. کارهایی که قبلا مجوز گرفته و باید از دیدگاه شورای موسیقی صداوسیما هم مجوز بگیرد و آنها هم این مشکل را دارند. آنجا هم ترانه را رد می‌کنند، اما می‌بینیم تهیه‌کننده انگار اختیارش از همه بیشتر است.

ما چند سالی است که عبارت «مافیای موسیقی» را از طرف برخی شاعران و خوانندگان می‌شنویم. با توجه به صحبت‌هایی که شد شما صراحتا وجود مافیای موسیقی را تایید می‌کنید یا رد؟  
مافیای موسیقی داریم اما در وجود ما باید رد شود، زیرا مثل یک مقوله غیبی است که انجام می‌گیرد. مافیا طوری نیست که بشناسیدش و وجود خارجی داشته باشد، اما وقتی خروجی‌اش را می‌بینید دیگر حدس نیست و دست‌هایش را می‌توانی در امور مختلف موسیقی ببینی. البته قبلا شایعاتی کرده بودند که این کارها در شوراهای شعر و موسیقی انجام می‌شود که قطعا چنین چیزی نیست و در حال حاضر هم این شوراها برهم خورده و از طریق اینترنت و تلفن همراه شعرهای‌شان را برای‌شان می‌فرستند. زمانی که در یک جلسه تایید شعر یا ترانه می‌نشینید، همین آدمی که کارش رد شده آنقدر معصومانه می‌آید و حرف می‌زند و دلایلی را هم برای اینکه من آنقدر پول دادم به این و آن تا توانستم به اینجا برسم را مطرح می‌کند که دل مسئول مجوز به رحم بیاید. در آخر هم حتی به یک حالت نفرینی حرف می‌زند.
این وظیفه و کاری هم نیست که مثلا اهالی شورا بخواهند تفهیم کنند. شورا حتی حاضر است همه پولی که آن خواننده می‌گوید خرج کرده را به او بدهد تا این آهنگ یا ترانه پخش نشود.

پس از استعفای سال گذشته‌تان، الان چه مسئولیت‌هایی در حوزه شعر و موسیقی دارید؟
من در صداوسیما مسئولیتی ندارم، اما چندین سال است که حضور دارم؛ در ارشاد هم که دیگر مسئولیتی ندارم، اما چون آنجا بودم همه یک نگاه خاصی به ما دارند. این مسائلی که گفته شد قبلا هم شاید توسط برخی عزیزان دیگر گفته و نوشته شده، اما هیچ نتیجه‌ای نداشته است. این صحبت‌ها زمانی نتیجه دارد که وقتی مسئولان متوجه اعتراضات شوراهای شعر و موسیقی و مردم می‌شوند، اقدام موثری انجام دهند اما این کارها  زیر یک «نمی‌دانم چی بگم» دارد انجام می‌شود. باید جلوی‌ این کار را بگیرند چون اینها روی ادبیات ما موثر است، متاسفانه به این راحتی حرف‌های جلف یک خواننده پخش و تکرار هم می‌شود و برخی از مردم استقبال می‌کنند.

آیا می‌توانیم از صحبت‌های شما نتیجه بگیریم که اراده‌ای برای برخورد با شعر و ترانه سخیف وجود ندارد؟
اراده‌اش که هست ولی نتیجه ندارد. آن چیزی که ما الان می‌بینیم این است که شعرها می‌آیند یا اصلاح مفهومی می‌شود یا شعرهای ضعیفی است که درنهایت مجبوریم خودمان اصلاح کنیم، زیرا می‌گویند که دیگر زمان هم نداریم و مجبوریم در شورا اصلاحش کنیم، ولی باز می‌بینیم چند روز بعد، از رادیو بدون اصلاح پخش می‌شود.

یعنی اصلاح شده‌اش هم پخش نمی‌شود؟
نخیر، اگر با اصلاحات پخش می‌شد که دیگر مشکلی نداشتیم.
 
دلیل این نفوذ چیست؟ این به قدرت خواننده بر می‌گردد یا به قدرت تهیه‌کننده یا قدرت‌های دیگر؟

ما حتی برخورد کلامی هم داشتیم که اینها را پخش نکنید و اینها را مجوز ندهید، اما زمانی که پخش می‌شود انگار این‌ قدرت‌ها بی‌خیال تمام این حرف‌ها بودند؛ ظاهرا قدرت تهیه‌کننده‌های برنامه‌ها خیلی زیاد است.

اواخر دهه ۷۰ تعدادی از کارها منتشر شد که زبان ساختارمند اما صمیمی و ساده‌ای داشت و با مردم هم ارتباط برقرار می‌کرد. از اواسط دهه ۸۰ این زبان صمیمی به یک زبان سخیف و سطحی تبدیل شد. سرودن این ترانه‌ها زمان زیادی هم نمی‌برد. چه اتفاقاتی افتاد که زبان ترانه‌ها تغییر کرد؟ بعضی می‌گویند عدم توجه به اشعار کلاسیک بوده و بعضی دیگر معتقدند به‌دلیل فشارهای زیادی بوده که یک دوره‌ای روی موسیقی وارد شده، نظر شما چیست؟

این نوع صحبت‌ها و قضاوت‌ها برای این می‌شود که از نزدیک با مقوله‌های مجوز و تایید مواجهه نداشته‌اند. نبودند ببینند شخصی که آمده به شورا چه ضجه‌ای می‌زند. آن خواننده‌ای که کلی از پولش را گرفتند و درنهایت مجبور است این آهنگ مبتذل را بخواند و اتفاقا خود خواننده هم می‌داند چه چیز بدی را می‌خواند. همین ترانه‌های بد در اجراها سرشار از طرفدار هستند و در عین حال سود مالی‌شان هم رقم بالایی نیست. زیرا برای پذیرفته‌شدن در ابتدای راه مجبور بوده که هر قراردادی را امضا کند و تهیه‌کننده یک قرارداد پنج، هفت و ۱۰ ساله با او می‌بندد و درصد کمی از سود مالی را به او اختصاص می‌دهد و این تا زمانی است که خواننده به آن شهرتی که تهیه‌کننده می‌خواهد برسد. اگر به این شهرت هم نرسد و برای تهیه‌کننده سودی نداشته باشد به‌راحتی بیرونش می‌کنند. اینها عواملی است که جایگاه زبان را نازل کرده و توجه را بیشتر به سمت رضایت مخاطب کشانده است.

یعنی قرارداد خواننده درصورت عدم رضایت تهیه‌کننده یک طرفه فسخ می‌شود؟
بله.

چرا چنین وضعیتی پیش آمده است؟ از کجا تسلط تهیه‌کننده‌ها روی خواننده‌ها اینقدر زیاد شد و انگار خواننده‌ها مستعمره آنها هستند؟
به‌دلیل اینکه سنگ‌ بنا غلط است. زمان قدیم خواننده‌ای می‌آمد و اگر صدایش خوب بود، پشتیبانی می‌شد مثلا باید یک تعداد کارهای خاص را بخواند. خودم از سال ۴۲ تاکنون در حوزه شعر و موسیقی هستم. چرا هنوز هم با وجود تغییراتی که ایجاد شده وقتی بعضی آهنگ‌های قدیمی را که می‌شنویم دوست داریم و لذت می‌بریم، چون همه‌چیزش درست بوده است.

یعنی ما با وجود بخش بزرگی از شعر و ترانه‌های مبتذل امروزی، نه‌تنها به نسل معاصر که به نسل بعدی‌مان هم خیانت می‌کنیم؟
بله دقیقا، اصلا در هنر یک بایدی هست که هنر برای نسل خود هنرمند فقط می‌تواند یک نام باشد، اما در آینده، این کار اگر بتواند زنده بماند دیگر چیزی فراتر از آن است که ما برای نسل خودمان می‌خواهیم و از آن خوش‌مان می‌آید. قشنگی و بایدها را همیشه نسل‌های بعد متوجه می‌شوند. الان نسل بعد از خودمان، خودمان هستیم و خودمان. الان متوجه هستیم که چه کارهای مزخرفی را داریم انجام می‌دهیم بنابراین این برای نسل خودش هم باقی نمی‌ماند چه برسد به آینده.

آیا زورتان  به قدرت‌هایی که در حوزه شعر و ترانه دارند کار مبتذل می‌کنند، نمی‌رسد؟
ببینید، اگر می‌رسید دلیلی نداشت کنار بکشم. در ابتدا باور نمی‌کنی که چنین قدرت‌هایی وجود دارد، اما زمانی که می‌بینی مدیریت کلان هم مثل خودت دلش می‌سوزد اما اتفاقی نمی‌افتد تازه متوجه وجود این قدرت‌ها می‌شوی. خود آقای عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد) را می‌شناسم و می‌دانم چنین سلیقه‌های مبتذلی در موسیقی ندارد. منتها به شکلی تسلط بر همه این مقوله‌ها هست وگرنه افتخار ایشان است که در زمان مدیریت‌شان بتواند جلوی این منجلاب را بگیرد و کارهای فاخر تولید شوند، اما در هر شکلی از آن، این کارهای خوب انجام نمی‌شود.

بعضی‌ها در ماجرای پخش آهنگ در مدارس اعتقاد دارند وقتی جلوی صدای شجریان گرفته شود و بچه‌های ما صدای ایشان را نشنوند، طبیعی است که سمت «جنتلمن» ساسی مانکن می‌روند. واقعا این‌گونه است؟

نام این دو فرد را نباید کنار هم آورد و این خودش غلط است. به‌جز استاد شجریان هم در حد روزگار خودمان باز کسانی را داریم که کارهای خوبی می‌کنند. متاسفانه شعر و ترانه در شرایطی چنین آسیب‌هایی را می‌بینند که حجم شاعرانی که ترانه خوب دارند نیز چندین برابر نسل گذشته‌مان است، اما شاعران ما هوشمند هستند و نمی‌خواهند ترانه خوب‌شان را با یک ترانه بد در یک آلبوم همنشین کنند یا با صدایی ضعیف پخش شود. حتی اگر پول بیشتری به او بدهند آیا این پول می‌تواند برای آن شاعر، حیثیت باشد؟ طبیعی است که نه و همین است که شعرهای خوب‌شان را دیگر نمی‌دهند. در کتاب شعر هم همین‌طور است. چه تعداد از این شاعران می‌توانند مجموعه‌های شعرشان را به چاپ برسانند اما می‌گویند برای کی و برای چی این کتاب‌ها را چاپ کنند. بسیاری از شاعران هستند که به اندازه پنج، ۶ مجموعه خوب کار دارند ولی به همین دلایل منتشر نمی‌کنند.

*فرهیختگان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نام «لیلین گیش»بازیگر سینمای عصر صامت از سالن سینما حذف شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: هیات امنای دانشگاه ایالتی بولینگ گرین در ایالت اوهایو محل تولد لیلین گیش، نام این بازیگر را از سالن سینمای دانشگاه خود حذف کردند.

به گزارش سینماپرس به نقل از دِ بلید، هیات امنای دانشگاه ایالتی بولینگ گرین در ایالت اوهایو محل تولد لیلین گیش بازیگر افسانه ای سینمای عصر صامت، روز جمعه ۱۰ می به اتفاق آرا نام لیلین گیش را از سالن سینمای دانشگاه خود حذف کردند. این خبر را سخنگوی دانشگاه اعلام کرد.

برای مدت بیش از ۴۰ سال سالن سینمای دانشگاه ایالتی بولینگ گرین به افتخار لیلین و دوروتی گیش خواهران بازیگر مشهور سینمای عصر صامت نامگذاری شده بود.

درخواست تغییر نام سالن سینما توسط اعضای انجمن دانش آموزان سیاه پوست کالج صورت گرفته بود. لیلین گیش بازیگر مطرح سینمای جهان بیشتر شهرتش را مدیون بازی در فیلم «تولد یک ملت» (۱۹۱۵) ساخته تحسین شده دی دبلیو گریفیث است که امروزه با وجود ساختار قدرتمند سینماییش یک اثر نژادپرستانه شناخته می شود. «تولد یک ملت» در ستایش گروه نژادپرست کوکلاکس کلان است.

بنا به گفته سخنگوی دانشگاه، تاکنون برنامه ای برای نام جدید این سالن سینما در نظر گرفته نشده است.

لیلین گیش ستاره افسانه ای سینمای کلاسیک که به اولین بانوی سینمای آمریکا مشهور است، در بیش از ۱۰۰ فیلم سینمایی بین سال های ۱۹۱۲ تا ۱۹۸۷ بازی کرده است. از جمله فیلم های شاخص گیش می توان به «شکوفه های پژمرده»، «جدال در آفتاب» و «شب شکارچی» اشاره کرد. گیش پیشگام بسیاری از تکنیک های اساسی بازیگر در سینما نیز بوده است.

لیلین گیش همچنین جوایز افتخاری اسکار و بنیاد فیلم آمریکا را نیز تصاحب کرده است. این بازیگر سال ۱۹۹۳ در سن ۹۹ سالگی از دنیا رفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تعیین رده بندی‌ سنی توسط یک مجموعه مردم نهاد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رده بندی سنی فیلم‌های سینمایی، سازوکاری دولت‌نهاد است و تجربیات دیگر کشور نشان می‌دهد، چنین رده‌بندی‌هایی تنها زمانی با نتایج معکوس مواجه نشده که توسط گروه‌های منتخب مردمی تعیین شده است.

به گزارش سینماپرس، حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی اخیراً در پیامی در حساب شخصی خود در توئیتر درباره درجه‌بندی سنی فیلم‌های سینمایی نوشت: «یک شورا با تخصص‌های مکمل، درجه‌بندی سنی فیلم‌ها را از تابستان آغاز می‌کند. نظامنامه اکران هم اصلاح می‌شود و چنین فیلم‌هایی محدودیت اکران خواهند داشت. از منتقدان هم به خاطر نکات مهمی که مطرح کردند ممنونیم.» او البته نگفته دقیقاً چه اصلاحاتی بر این آیین نامه اعمال شده و آیا به عنوان نمونه، بخشی از این آیین نامه که خارج از اختیارات سازمان سینمایی و خلاف قوانین است، اصلاح شده است؟

تحدید فیلم‌های سینمایی یا توسط خانواده‌ها انجام می‌شود یا شکست می‌خورد

دستورالعمل جدید درجه‌بندی سنی فیلم‌های سینمایی در سه فصل و ۱۶ ماده ابلاغ شد که از روز سه شنبه دهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ برای تمامی سینماها، تهیه‌کننده‌ها و پخش‌کننده‌ها لازم الاجراست. فصل اول ضرورت‌های درجه‌بندی سنی را مطرح می‌کند؛ فصل دوم به ضوابط و مقررات اجرایی می‌پردازد و فصل سوم، تخلفات و مجازات را متذکر شده است؛ دستورالعملی که صرفاً در خصوص محتوای آن نقد مطرح نبود، بلکه درباره برخی امور شکلی نیز نقدهایی وارد بود و این دیدگاه‌ها انتظار می‌رود در اصلاحات، در نظر گرفته شده باشد.

در آمریکا که این رده‌بندی به شدت رعایت می‌شود، «انجمن سینمای آمریکا / Motion Picture Association of America» که به اختصار MPAA خوانده می‌شود و از ۱۹۶۸ تاکنون مسئول کنترل محتوا و درجه‌بندی فیلم‌ها در سرتاسر آمریکاست، مجموعه غیردولتی است که بر محتوای فیلم‌ها نظارت کرده و برای آثار رده بندی در نظر می‌گیرد؛ رده بندی‌ که به شدت توسط والدین رعایت می‌شود و به همین دلیل، اگر فیلمی رده بندی R یا NC-۱۷ دریافت کند، به شدت در گیشه با کاهش فروش ـ نسبت به برآوردها ـ مواجه می‌شود.

تحریک آمیزترین تبلیغ برای جذب تماشاگر این بار برای «لانتوری»

گاهی برخی فیلمسازان آمریکایی، اقدام به سانسور آثارشان و حذف برخی سکانس‌ها و دیالوگ‌ها کرده و دوباره آثارشان را به MPAA ارائه می‌کنند تا بتوانند با رده بندی سنی بهتر، مخاطبان وسیع‌تری را جذب کنند و در واقع یک ممیزی غیردولتیِ «اخلاقی» برای فیلم‌ها طراحی شده است.

در بریتانیا نیز رده بندی خصوصی مشابهی در نظر گرفته شده که بسیار دیرپاتر از آمریکاست و از ۱۹۱۲ در قالب یک مجموعه غیردولتی تحت عنوان «هیأت رده‌بندی سنی فیلم‌های بریتانیا / British Board of Film Classification» بررسی می‌شود. در ایران اما چنین رده بندی سنی دولتی یا غیردولتی وجود ندارد و عمدتاً فیلمسازان در زمان دریافت پروانه نمایش به توافق می‌رسند که چنین توصیه‌هایی را داشته باشند!

در کنار همه نقدها، مسأله اساسی آن است که اکثر این نهاد ـ هرچند یا از طریق ساختار صنفی و یا دولتی شکل گرفته ـ در نهایت مرجع تشخیص به مجموعه معتمد افکارعمومی سپرده شده است؛ برای نمونه «انجمن سینمای آمریکا / Motion Picture Association of America» که توسط هشت کمپانی میجر تشکیل شد، در حوزه رده بندی سنی فیلم‌ها از منتخبینی از خانواده‌های آمریکایی استفاده کرد و بدین ترتیب اعتماد مخاطبان به این رده بندی را جلب کرد.

در ایران بارها تلاش شده از طریق شوراهای دولت نهاد، رده بندی‌های کیفی یا رده بندی‌های سنی اعمال شود و متناسب با کیفیت یا محتوای فیلم‌ها، گستره نمایش آنها مشخص شود اما این طرح‌ها از دهه شصت تاکنون یک به یک شکست خورده است. علت کاملاً مشخص است. مخاطب تصور می‌کند این شوراها یک نوع روش تازه برای اعمال ممیزی هستند و هدف‌شان کم‌اثر کردنِ فیلم‌های مهم است و بدون توجه به این شوراها، به تماشای فیلم‌ها می‌روند. بنابراین اگر رئیس سازمان سینمایی در پی اجرای موثر و ماندگار این طرح است، در درجه نخست باید این عرصه را به یک مجموعه مردم نهاد متشکل از خانواده‌های منتخب ایرانی دهد؛ خانواده‌هایی که سلیقه عمده جامعه را نمایندگی کنند و رده بندی‌شان مورد اعتماد عمومی واقع شود.

*تابناک

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ستاره‌های کایپتان مارول و Young Sheldon به انیمیشن «اسکوبی دو» پیوستند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مک‌کنا گریس که نقش جوانی کارول دانورز را در کاپیتان آمریکا بازی کرد و ایان آرمیتیج که در سریال Young Sheldon ایفای نقش کرده، در نقش‌های دافن و شاگی جوان به این فیلم ملحق شده‌اند.

انیمیشن Scooby-Doo کمپانی برادران وارنر، دو ستاره جوان به لیست صداپیشگان خود افزوده است. مک‌کنا گریس (Mckenna Grace) که نقش جوانی کارول دانورز را در کاپیتان آمریکا بازی کرد و ایان آرمیتیج (Iain Armitage) که در سریال Young Sheldon ایفای نقش کرده، در نقش‌های دافن و شاگی جوان به این فیلم ملحق شده‌اند. آماندا سیفراید (Amanda Seyfried) و ویل فورت (Will Forte) صداپیشگان بزرگی این شخصیت‌ها هستند.

جینا رودریگز (Gina Rodriguez) صداپیشه شخصیت ولما، زک افرون (Zac Efron) صداپیشه شخصیت فرد و فرانک ولکر (Frank Welker) صداپیشه شخصیت سگ اصلی هستند. تریسی مورگان (Tracy Morgan)، مارک والبرگ (Mark Wahlberg)، کن جونگ (Ken Jeong) و کرسی سلمونز (Kiersey Clemons) نیز دیگر صداپیشگان این فیلم هستند.

تونی سرون (Tony Cervone) کارگردان و کریس کولمباس (Chris Columbus)، چارلز راون (Charles Roven) و الیسون ابیت (Allison Abbate) تهیه‌کنندگان کار هستند.

اسکوب با گروه Mystery Inc ملاقات می‌کند تا به دیگر قهرمانان دنیای حنا-باربرا مانند شاهین آبی، کاپیتان کیومن و دینومات بپوندد تا دنیا را از دست دیک داستاردلی و نقش‌های شیطانی‌اش نجات دهند. گفته شده این‌بار خطر جدی است.

این فیلم مه ۲۰۲۰ اکران می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

۴۵هزار امضا برای بازسازی فصل هشتم سریال «بازی تاج و تخت» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علاقه‌مندان ناراضی سریال «بازی تاج و تخت» با راه‌اندازی کمپینی اعتراضی، از شبکه HBO خواستار بازسازی فصل آخر این مجموعه، اخراج سازندگان و سپردن امور به نویسندگانی جدید شده‌اند.

به گزارش سینماپرس، سریال «بازی تاج و تخت» بعد از ۱۰ سال و گذشت ۸ فصل به انتهای راه خود نزدیک شده است و یکشنبه شب آینده ۱۹ مه(۲۹ اردیبهشت)  آخرین قسمت این سریال عظیم و پرآوازه پخش خواهد شد. با این وجود گروهی از هواداران ناراضی و عصبانی این مجموعه در حال جمع‌آوری امضا هستند تا شبکه HBO را وادار کنند فصل هشتم و پایانی این سریال را بازسازی کند و سازندگان آن را اخراج کند و کار نویسندگی را به افراد جدید واگذار کنند. یکی از طرفداران مجموعه «بازی تاج و تخت» عریضه‌ای نوشت و خواستار بازسازی فصل هشتم مجموعه «بازی تاج و تخت» شد. این عریضه که در فضای مجازی منتشر شده بیشتر از چهل و پنج هزار نفر امضا کردند. این عریضه  در سایت Change.org منتشر شده است و عنوانش «بازسازی» است.  

در توضیح کوتاهی که زیر عنوان این کارزار اینترنتی نوشته شده، آمده است: «دیوید بنیوف و دی. بی وایس خود را به عنوان نویسندگانی ناصالح در زمان نبود منبع اصلی یعنی کتاب‌ها ثابت کرده‌اند. این سریال لیاقت فصل پایانی درخور و منطقی دارد. این انتظار را عملی کن HBO!»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نمایش «حاجی‌آقا آکتر سینما» در فضای باز باغ موزه سینما – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نسخه مرمت شده تنها فیلم داستانی بلند از سینمای صامت ایران، در موزه سینما روی پرده می‌رود.

به گزارش سینماپرس، به مناسبت روز جهانی موزه و میراث فرهنگی (۲۸ اردیبهشت)، موزه سینما با همکاری فیلمخانه ملی ایران، بخش‌هایی از نسخه فیلم «حاجی‌آقا آکتر سینما» را که در مرحله نهایی ترمیم و بازسازی است، به نمایش می‌گذارد.

«حاجی‌آقا آکتر سینما» در سال ۱۳۱۲ با حضور شاگردان «مدرسه آرتیستی سینما» ساخته شده و کارگردان آن آوانس اوگانیانس است. این فیلم سیاه و سفید، که ۸۶ سال از زمان ساخت آن می‌گذرد، تنها فیلم بلند داستانی از سینمای صامت ایران است که خوشبختانه نسخه تقریباً کاملی از آن در فیلمخانه ملی ایران نگه‌داری می‌شود.

نخستین فیلم داستانی سینمای ایران «آبی و رابی» بود که تا کنون اثری از آن به‌دست نیامده و گفته می‌شود که در آتش‌سوزی «سینما مایاک» از بین رفته است.

در هشتادمین دهه عمر این اثر ارزشمند تاریخی، موزه سینمای ایران نسخه مرمت شده «حاجی‌آقا آکتر سینما» را ساعت ۲۲ روز شنبه ۲۸ اردیبهشت، در فضای باز باغ موزه برای علاقه‌مندان به تاریخ سینمای ایران به نمایش می‌گذارد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تبلیغات مناسب برای طرح‌های اکران ماه رمضان انجام نشده است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمد قاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران بیان کرد: بهتر بود طرح نیم بها بلیت سینماها در ایام ماه رمضان از افطار تا سحر اجرا می‌شد زیرا در این زمان مخاطبان بیشتری به سینما مراجعه می‌کردند.

به گزارش سینماپرس، محمد قاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران در گفت‌وگویی با ایسنا درباره شرایط سینماها و اکران فیلم‌ها در ایام ماه رمضان بیان کرد: چیدمان فیلم‌هایی که برای ماه رمضان انتخاب و اکران شدند خیلی مناسب نبود و نمی‌توان آنچنان روی گیشه آنها حساب کرد این در حالی است که قرار داد تعدادی فیلم خوب برای اکران عید فطر بسته شده است.

او با بیان اینکه “فیلم «سامورائی در برلین» و «نبات» گیشه نسبتا بهتری نسبت به بقیه فیلم‌های روی پرده داشتند” گفت: استقبال از سینما نسبت به ماه رمضان بد نیست اما از طرفی انتظار هم نداشتیم که گیشه فیلم‌ها به این صورت باشد. اکنون به خاطر شرایط قرار گرفتن در ماه رمضان نه می‌توانیم بگوییم اکران خوب است و نه می‌شود گفت که بد است، بلکه در شرایط متوسط و میانه‌ای قرار گرفته‌ایم.

مدیر سینما ماندانا در ادامه با اشاره به طرح‌های ویژه ماه رمضان بیان کرد: شورای صنفی اکران به انجام این کار تصمیم گرفت و نظرشان این بود که طرح نیم بها بودن بلیت سینما از تا افطار باشد مانند دو سال گذشته اجرا شود اما شخصا من به این طرح رضایت نداشتم و من معتقد بودم چون مخاطب ما قبل از افطار کمتر است، اگر این طرح نیم بها به بعد از افطار کشیده می‌شد بهتر بود، زیرا ما دو سال پشت سر هم این طرح را داشتیم و تا افطار بهای بلیت نیم بها باشد و بعد از آن تمام بها ولی تاثیر زیادی را شاهد نبودیم.

وی اضافه کرد: من این را به عنوان یک مدیر سینما می‌توانم بگویم که وقتی مردم روزه هستند تا افطار کمتر از سینما استقبال می‌شود. چند سال پیش این طرح وجود داشت که بلیت سینما بعد از افطار نیم بها بود البته در آن زمان موضوع تبلیغات هم اهمیت زیادی داشت به این معنی که تلویزیون همکاری بهتری انجام می‌داد و همین عاملی می‌شد که مردم از اجرا شدن این طرح‌ها اطلاع پیدا می‌کردند اما عدم همکاری تلویزیون باعث شده این طرح ناکارآمد جلوه کند.

رئیس انجمن سینماداران در ادامه با اشاره به استقبال کم مخاطبان از برخی فیلم‌ها افزود: به اینگونه فیلم‌ها دو یا سه سانس اختصاص داده می‌شود اما باز هم استقبال زیادی از آنها صورت نمی‌گیرد و سانس‌هایی داشته‌ایم که اصلا مخاطب نداشته و بلیتی فروخته نشده است. البته در این میان با توجه به امکان باز بودن سینماها تا سحر، برخی از فیلم‌هایی که اکنون روی پرده هستند و نه آنهایی که لزوما از ماه رمضان روی پرده رفته‌اند، به سانس ویژه و بامدادی هم رسیده‌اند و مخاطب خودشان را همچنان دارند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سازمان سینمایی با انجمن علمی روانپزشکان همکاری می کند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی از همکاری انجمن علمی روانپزشکان ایران در درجه بندی سنی فیلم‌ها استقبال کرد.

به گزارش سینماپرس، در پی نامه رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران به رییس سازمان سینمایی و اعلام آمادگی جهت همکاری و ارائه تجربیات، ابراهیم داروغه زاده با بیان اینکه از همکاری صاحبنظران در این حوزه استقبال می‌کنیم گفت: آیین نامه درجه بندی سنی فیلم ها که ۱۰ اردیبهشت ماه ابلاغ و منتشر شد حاصل همفکری صاحبنظران این حوزه بوده است که قرار است یک شورا با تخصص‌های مکمل، درجه بندی سنی فیلم‌ها را از تابستان آغاز کنند. حضور نهادهای تخصصی غیر دولتی در شورای رده بندی سنی فیلم قطعاً موثر خواهد بود.

مشاهده خبر از سایت منبع