«خورشید» مجید مجیدی فیلم خوبی نیست، بلکه یک شاهکار سینمایی است که از مجیدی ۶۵ ساله انتظار نمیرفت که چنین اثر متفاوت و متمایزی را خلق کند.
قبل از هر تحلیلی باید به این نکته اشاره کنیم که اخباری در رسانهها درج میشد که فیلم مجیدی به جشنواره نخواهد رسید و با توجه به دیر رسیدن، فیلم توسط هیات داوران قضاوت خواهد شد. اخبار ریز و درشتی برای تخریب مجیدی در رسانهها منتشر میشد تا نشان دهند او با بقیه متفاوت است و مالک یک قدرت سیاسی فرامتنی است که میتواند قواعد و قوانین جشنواره را تحتالشعاع قرار دهد.
این کنشگری خبری یک اقدام بسیار ناجوانمردانه در مورد فیلم مجیدی است. مجیدی چند سالی است که هر گونه رابطهاش را با «مثلث مدیریت پنهان سینما» قطع کرده و باید تاوان دهد. به همین دلیل حتی برای انتقام گیری از او زمینه دیده نشدن فیلمهایی که کامران مجیدی (برادرش) تهیه میکند را در نمایش عمومی و جشنواره فراهم میکنند.
نکته جالب اینجاست مستقل از هر نقد و تحلیل محتوایی، فیلم «زرد» مصطفی تقیزاده در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با اینکه یک سرو گردن از اغلب آثار آن سال جشنواره بالاتر است به خاطر نام کامران مجیدی (در مقام تهیه کننده) حذف میشود و همین فیلم در جشنواره شانگهای عنوان بهترین فیلم را کسب میکند.
مجیدی در نیمه راه تولید فیلم محمد (ص) متوجه شد که این مثلث مدیریتی در سایه، بر اساس منافع و محاسبات جمعی خودشان با او تعامل میکنند و جدایی از آن تیم زیانهایی برای مجیدی به همراه داشت و اصحاب رسانه باید هوشمندانه متوجه باشند که این مثلث شوم در چیدمان آرای مردمی جشنواره و حتی سیمرغها کمر همت بستهاند تا بازهم یکی یکی از تولیدات «عنصر امنیتی مشهور و در سایه سینما» تمام جوایز را دریافت کند و کاملا مشخص است که از آن مثلث مدیریتی سینما، دو نفرشان در بده و بستانهای فرافرهنگی این جشنواره قصد قربانی کردن فیلم خورشید را دارند.
به هر حال دست قدرت این مثلث در سایه چنان قدرتمند است که با فضاسازی سعی میکردند، تصویری واژگون از مجیدی و چگونگی حضورش در جشنواره نشان دادند تا با بازتاب وارونه حضور فیلم مجیدی، موقعیت او را به گونهای توصیف کنند که او از اصحاب قدرت است و به همین دلیل فیلم او مورد قضاوت قرار خواهد گرفت تا با این فضا سازی بشدت فرافرهنگی و شبه امنیتی، امکان دریافت سیمرغهای پرشماری که باید به فیلم خورشید تعلق بگیرد را از او سلب کنند.
به هر حال حقنه کردن غیرمستقیم این خواست شبه امنیتی به هیات داوران جشنواره فیلم فجر ممکن است بازی سیمرغها را تغییر دهد و دوباره فرزند معنوی «م. ش» روی سن حاضر شود و تمامی سیمرغها را دریافت کند. کما اینکه فضاسازیهای این تیم ممکن است بر استقلال هیات داوری جشنواره فیلم فجرتاثیر بگذارد.
اگر سینما به معنی سینما باید قضاوت شود، چرا این سه نفر را به عنوان داوران همیشگی جشنواره برنمیگزینند تا خیال همه راحت شود و فیلمهای امنیتی مورد علاقهشان با خیال راحت تمام سیمرغ ها را دریافت کند.
مجید مجیدی به واسطه نام معتبر جهانیاش میتوانست خورشید را در هر جشنواره جهانی که دلش میخواست رونمایی کند، در این مسئله شکی نیست اما با همه فرافکنیها، جوسازیها و مصائب، اثر شریف، محترم و متفاوتش را به جشنواره رساند تا تنور جشنواره فجر انقلاب در میان گستره اعتراضات و تهدید به تحریمها گرمتر شود.
مجیدی پس از فیلم ناموفق و کلیشهای «آنسوی ابرها»، دست به یک تصویرگری متفاوت زده است. فیلم مجیدی درباره همان طبقه فرودست اجتماعی است که آنان را خوب میشناسد اما مجیدی در خورشید دیگری آن کارگردان کارت پستالی، بچههای آسمان، رنگ خدا، باران، آواز گنجشکها، بدوک و پدر نیست. مهمترین ویژگی مجیدی در این فیلم این است که در هیچ صحنهای سعی نمیکند که مولفههای کارگردانی خود را به رخ بکشد.
فیلمبرداری این فیلم یکی از شاهکارهای سینمایی است و هومن بهمنش از استانداردهای سینمای ایران فراتر رفته است. عبور از سینمای کارت پستالی و فراموش کردن تمام ارزشهای سینمایی مجیدی، سبب شده خورشید فیلم انسانیتر و مخاطب پسندتری شود و به جای آنکه به عکس نزدیکتر باشد به انسان و ایثار نزدیکتر است.
تک تک بازیگران فیلم خورشید، شایسته سیمرغ هستند. استاد نصیریان در فیلم خورشید بازی متفاوتتر و زیباتری را ارائه میدهد و سیمرغ از نشستن برشانههای او باید بر خود ببالد.
طناز طباطبایی و جواد عزتی برای این فیلم با همه وجود زحمت کشیدهاند و خورشید بدون تردید بهترین فیلم سی و هشتمین جشنواره فجر در بازیگری، کارگردانی، فیلمنامه، تدوین و … است و عنوان بهترین فیلم قطعا شایسته چنین تلاش ستایشبرانگیزی است.
هر چند که آثار مورد اشاره و پیشین فیلمسازی نظیر مجیدی تاریخ سینمای ایران را معتبر میکند، اما فیلم خورشید، فیلم امروز است و البته گذشت زمان از ارزشهای آن کسر نخواهد کرد، حتی میتوان گفت از به مراتب از فیلم بچههای آسمان اثر متعالیتری است.
خورشید فیلم ایرانی نیست، فیلم دو ملت است
خورشید تابان «مجیدمجیدی» فیلم یک ملت نیست، فیلم دو ملت است، ایرانی و افغان. افغانها در آثار مجیدی قوم همیشه مورد احترام این فیلمساز بودهاند اما در فیلم خورشید او برای ملت افغان سنگ تمام میگذارد.
ماموران سد معبر زهرا، دختر دستفروش افغان را جلب کردهاند و موهای او را تراشیدهاند و رفیعی(جواد عزتی) ناظم مدرسه ابولفضل برادر زهرا، اقدام به آزادی زهرا میکند و پس از آنکه متوجه میشود موهای او را تراشیدهاند در مقابل نجفی، مامور مذکور دست به یک اقدام کنشگرانه میزند و تماشاگران یک صدا در پردیس ملت یکصدا این کنشگری جوانمردانه رفیعی را ستایش کردند.
در یکی دیگر از صحنههای بسیار دلچسب شخصیت محوری فیلم علی زمانی یک گل تزیینی مو به زهرا هدیه میدهد که همین هدیه، به تمثیلی از پیوند دو ملت ایران و افغانستان تبدیل میشود و این برشهای ارزشمند در طول فیلم معنایی ستایشگرایانه پیدا میکند.
فرار از گداگرافیهای مرسوم سینمایی
قهرمان در پایان فیلم زنگ دانش را به صدا درمیآورد. گویی او از این تونلی که باید در نهایت گنجی را به دست آورد، در نهایت صدای زنگ دانشجویی را به صدا درمیآورد و مولف با عبور از تونل فقر و تهیدستی میتوانست دست به یک گداگرافی عمیق بزند اما از آن پرهیز میکند و گوهر وجود آدمی را در قعر فلاکت تقدیس میکند.
فیلم در موقعیت اجتماعی – اقتصادی خاصی میگذرد که مجیدی با آن آشنایی کاملی دارد، خورشید میتوانست با این حجم از آشنایی کارگردان با موقعیت طبقه فرودست تبدیل به فیلمی در ستایش فقر و فلاکت شود، اما مجیدی از سیاهچالههای سیاه، خورشید میسازد.
خورشید فیلم سرشت و سرنوشت است و به همین دلیل حتی از سرنوشت و رستگاری شخصیتهای فرعی فیلم عبور نمیکند و با جزئیات دقیقی سرشت زیبا و سرنوشت آنان را بررسی و به تصویر میکشد و این دقت به جزئیات کاراکترهای فرعی، کلیت اثر را ممتاز میکند. بدون تردید فیلم مجیدی، خورشید پر نور و اثر گذار جشنواره فیلم است.
اما هرگونه فشار از طرف این مثلث مدیریت در سایه به هیات انتخاب و داوران و جابجایی سیمرغها، به رسوایی آنان منجر خواهد شد و اهالی رسانه به این سه سلول مدیریتی سینما حساستر میشوند.
*مشرق
سینماپرس: هادی حاجتمند کارگردان سینما همزمان با آغاز داوری فیلم های سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر گفت: گویا برخی آقایان فراموش کرده اند که جشنواره فیلم فجر انقلاب، جشنواره فیلم تهران نیست و به همین دلیل بیش از آنکه دغدغه و مسأله شان این باشد که فیلم های ارزشی و انقلابی مورد توجه قرار بگیرند، به آثاری توجه می کنند که از محتوای ارزشی، انسانی، دینی، ملی و انقلابی به دورند و تنها ساختاری اغراق شده دارند؛ این در صورتی است که داوری ها در جشنواره فیلم فجر تنها باید بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی باشد.
کارگردان فیلم های سینمایی «مدیترانه» و «اشنوگل» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بی توجهی به محتوا و توجه ویژه به ساختار فیلم ها بسیار فاجعه بار و تمسخرآمیز است. بنده بارها فکر کرده ام که ای کاش داوران جشنواره فیلم فجر انقلاب از میان افراد انقلابی و آزاده ها و آزاداندیشان گزینش می شدند تا آن ها فیلم های این رویداد مهم سینمایی را بر اساس گفتمان ارزشمند انقلاب اسلامی داوری می کردند.
این سینماگر با بیان اینکه فیلمسازان متعهد و انقلابی از اینکه برخی داوران و مسئولان جشنواره از ساختار فیلم ها به هیجان می آیند، متأسف هستند اظهار داشت: مسأله اساسی و مهم «محتوا» در فیلم های سینمایی رسماً ذبح شده و هیأت داوران ثابت کرده اند که تنها نسبت به ساختار فیلم ها دچار هیجان کاذب می شوند!
حاجتمند سپس با انتقاد از داوری و انتخاب های غلط در جشنواره فجر انقلاب اسلامی یادآور شد: همین سال گذشته و در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر ما شاهد آن بودیم که در بخش مهم نگاه نو فیلمی فرمالیستی که فضای آوانگاردی داشت توسط داوران به غلط، به عنوان بهترین فیلم شناخته شد و زمانی که خواستند جایزه بهترین کارگردانی را به فیلمساز این اثر بدهند او با بی حرمتی به جشنواره فجر انقلاب یک افغانستانی را روی صحنه فرستاد که با خواندن جملاتی به شأن و شخصیت ما ایرانی ها توهین نمود!
وی متذکر شد: در آن زمان همه سوأل شان این بود که چرا باید این فیلم با تمام نقاط ضعف اش به عنوان بهترین فیلم جشنواره شناخته شود؟ من شخصاً امیدوارم هیأت داوران جشنواره فجر انقلاب از این پس چشم های خود را به خوبی باز کنند و آگاهانه دست به انتخاب و داوری آثار بزنند و بیش از این اسیر و مرعوب فضاسازی ها و ساختار فیلم ها نشوند.
این فیلمساز در ادامه این گفتگو جریان روشنفکری را رادیکال و فاشیست نامید و در همین راستا تصریح کرد: امسال ما شاهد آن بودیم که برخی افراد آمدند و مسأله تحریم جشنواره های فجر انقلاب اسلامی را مطرح کردند این مسأله ثابت کرد که این افراد عیناً با کشور دچار ضدیت هستند. این مسأله ثابت کردند که این جریان که می خواهد جریان مقابل خود را رادیکال و فاشیست قلمداد کند خودش رادیکال تر و فاشیست تر از هر جریانی است!
وی در همین راستا تأکید کرد: در این شرایط نیاز است که داوران و مسئولان جشنواره فیلم فجر با بصیرت و بینش جدی در سال پیش رو عمل نمایند و به این جریان اجازه عرض اندام و زیاده خواهی ندهند.
حاجتمند در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه طی سال های اخیر فیلمسازان غیرمتعهد و سخیف سازان بیشتر مورد توجه داوران بوده اند متذکر شد: طی این سال ها اتفاقات ناراحت کننده در جشنواره فیلم فجر زیاد بود. هرچه فیلم ها سخیف تر بودند بیشتر مورد توجه قرار می گرفتند. بنده معتقدم این ذائقه سازی است که مسئولان سینمایی و دست اندرکاران جشنواره انجام می دهند؛ آنچه امروز در سینمای کشور شاهدیم همه حاصل مجموع مدیریت های آقایانی است که سینما را تحت اختیار خود گرفته اند و برای سینما تصمیم گیری می کنند.
وی با انتقاد از چشمداشت برخی سینماگران و مدیران سینمایی به غربی ها گفت: چرا برخی فیلمسازان ما تنها به جشنواره های جهانی و جایزه گرفتن از این جشنواره ها چشم دوخته اند و مدیران سینمای هم از آن ها حمایت می کنند؟ آیا این اتفاقات در راستای تقویت منافع و اهداف ملی است؟
این سینماگر در بخش نهایی اظهاراتش یادآور شد: چندی قبل ما در محضر مقام معظم رهبری بودیم و ایشان جمله ای کلیدی بیان کردند که در ذهن بنده ماندگار شده است؛ نقل به مضمون جمله حضرت آقا این بود که ما توانسته ایم با ابزار مهم سینما پنجه در پنجه آمریکایی ها بیندازیم؛ به راستی برای بنده جای سوأل است که در تاریخ حاکمان ایرانی چه کسی مانند حضرت آقا بوده که تا این حد حوزه فرهنگی و هنری و سینما دغدغه و مسأله شان باشد؟ چه کسی تا این میزان پشت سر سینما و سینماگران ایستاده و از آن ها حمایت کرده است؟
حاجتمند در همین راستا تأکید کرد: این کمترین وظیفه سینماگران و مدیران سینمایی است که دغدغه ها و خواسته های مقام معظم رهبری، ارزش ها و آرمان های دینی، ملی و انقلابی را در سینما مورد توجه قرار دهند و اجازه ندهند هنرهفتم بر اساس امیال بیگانگان اداره شود.