سینماپرس: محمدرضا شرف الدین تهیه کننده و طراح جلوه های ویژه باسابقه سینما و برنده ۶ سیمرغ بلورین از این رویداد گفت: جشنواره فیلم فجر که چند سال پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بنیان گذاشته شد هدفش توسعه فرهنگ انقلاب اسلامی و نهادینه کردن ارزش های فجر انقلاب در سینما بود اما متأسفانه بعد از مدتی به بیراهه کشیده شد به نحوی که فضای کنونی جشنواره فیلم فجر، غیرانقلابی و عاری از مفاهیم ارزشی است.
تهیه کننده فیلم های سینمایی «سه و نیم» و «فرزند صبح» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بنده خوب به خاطر دارم که در سال های ابتدایی برگزاری جشنواره توجه ویژه به مفاهیم ارزشی و انقلابی حتی در فراخوان جشنواره درج می شد و تمامی اهتمام برگزارکنندگان این رویداد سینمایی آن بود که این جشنواره محلی برای عرضه فیلم های ارزشمند مبتنی بر تفکرات انقلابی باشد.
وی ادامه داد: جشنواره در آن روزگار هدف گذاری داشت و به همین علت هم خیلی زود توانست جای خود را باز کند و به عنوان رویدادی معتبر شناخته شود. اصولاً هر جشنواره ای باید هدف داشته باشد و اگر بی هدف باشد از ارزش و اعتبارش کاسته می شود. به عنوان مثال بسیاری از جشنواره های سینمایی جهان از جمله کن، برلین، ونیز، سانفرانسیسکو و… به دلیل هدف گذاری های از پیش تعیین شده و مشخص شان توانسته اند کسب اعتبار کنند.
شرف الدین خاطرنشان کرد: این جشنواره های جهانی همان رویکرد سال های ابتدایی شان را حفظ کرده اند اما متأسفانه جشنواره فیلم فجر آرام آرام از نگاه ایدئولوژیک و هدف اصلی خود فاصله گرفت و بدل به جشنواره ای تخصصی شد که صرفاً به ارزش های تکنیکی، فرمی و قالبی آثار توجه می کرد؛ اتفاقی که باید در جشن خانه سینما رخ می داد به جشنواره فجر کشیده شد و از همان دوران این جشنواره رو به افول گذاشت.
این سینماگر در همین راستا ادامه داد: متأسفانه آرام آرام حتی جشنواره از این دوران هم عبور کرد و به اسم توسعه و مفاهیم جدید و… ما شاهد فضایی غیرانقلابی و عاری از هرگونه مفاهیم ارزشی در جشنواره شدیم. متأسفانه این روند با حضور دبیران و مدیران مختلفی که طی این سال ها اداره جشنواره را بر عهده داشتند استمرار پیدا کرد. حالا شاید در سال هایی برخی دبیران باعرضه سعی می کردند ارزش های انقلابی بیشتری را در جشنواره لحاظ کنند اما متأسفانه اصل اساسی انقلابی بودن از جشنواره دور شده بود.
طراح جلوه های ویژه فیلم های سینمایی «توفان شن» و «کیمیا» با بیان اینکه سینمای امروز زیبنده شأن کشوری چون جمهوری اسلامی ایران نیست تصریح کرد: بنده معتقد به امر به معروف و نهی از منکر هستم؛ یکی از شاخصه های امر به معروف و نهی از منکر همانطور که امام حسین (ع) به یاد دادند توجه به مسائل دینی است! باید مسائلی که منطبق با ارزش های دینی و انقلابی نیست در جشنواره فیلم فجر اصلاح شود، این باعث شرمساری ما استکه سینمایی امروزمان و فیلم های آن درخور عنوان مقدس و غرورآفرین فجر انقلاب نیستند.
شرف الدین در خاتمه اظهاراتش افزود: بنده معتقدم اگر برخی سرمنشأها عوض شوند و مدیران انقلابی، مدبر و متعهد جایگزین آن ها شوند می توان دوباره شاهد سینما و جشنواره ای انقلابی و ارزشی در کشور بود.
سینماپرس: پنج فیلم برتر آرای مردمی تا روز هشتم سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اعلام شد.
به گزارش سینماپرس، درخت گردو، آبادان یازده ۶۰، شنای پروانه، مغز استخوان، روز صفر پنج فیلم برتر آرای مردمی تا روز هشتم جشنواره فیلم فجر هستند.
فهرست فیلم ها بدون اولویت است.
سینماپرس: مسئولان جایزه تمشک طلایی که به بدترینهای سینما در سال اهدا میشود، نامزدهای این دوره را معرفی کردند.
به گزارش سینماپرس به نقل از راتن تومیتوز، کمتر از دو روز مانده به اعلام برندگان نهایی اسکار ۲۰۲۰، نامزدهای بدترین فیلمهای سینمایی سال معرفی شدند.
در این جوایز سالانه (تمشک طلایی) بدترینهای فیلمهای سال، بازیگران، کارگردانها و نویسندگان معرفی میشوند. سه فیلم سینمایی بیشترین نامزدی را در بخشهای این جوایز کسب کردند که شامل «گربه ها»، «مراسم خاکسپاری خانواده مادئا» و «رمبو: آخرین خون» میشود.
نامزدی فیلم «گربه ها» در این جمع دور از انتظار نبود. این فیلم سینمایی که با بودجه سنگینی ساخته شده است، علاوه بر بدترین فیلم، در بخشهای بدترین بازیگر زن هم دو نامزدی دریافت کرده است.
فیلم سینمایی «رمبو: آخرین خون» هم که به گفته برگزارکنندگان این جوایز، به احساس و هوشمندی مخاطب توهین کرده است به همراه چهار فیلم دیگر، برای دریافت جایزه بدترین فیلم رقابت میکند.
جوایز بدترینهای سال به طور معمول یک روز قبل از آکادمی اسکار برندگان خود را اعلام میکرد؛ اما تاکنون زمان برگزاری این رویداد اعلام نشده است. نامزدهای این دوره جایزه تمشک طلایی به شرح زیر هستند:
بدترین فیلم:
گربهها
دیوانه
شارون تیت به یاد ماندنی
مراسم خاکسپاری خانواده مادئا
رمبو:آخرین خون
بدترین بازیگر مرد:
جیمز فرانکو برای «زیروویل»
دیوید هاربرو برای «پسر جهنمی»
متیو مک کانهی برای «آرامش»
سیلوستر استالونه با «رمبو آخرین خون»
جان تراولتا برای «دیوانه» و «برخورد»
بدترین بازیگر زن:
هیلاری داف با «شارون تیت به یاد ماندنی»
آن هاتوی برای «شیاد» و «آرامش»
فرانچسکا هایوار برای «گربه ها»
تیلور پری برای «مراسم خاکسپاری خانواده مادئا»
ربل ویلسون برای «شیاد»
بدترین بازیگر نقش مکمل زن:
جسیکا چستین با «ققنوس تاریک»
کیسی دیویس برای «مراسم خاکسپاری خانواده مادئا»
جودی دنچ برای «گربه ها»
فنسا پیندا برای «رمبو آخرین خون»
ربل ویلسون برای «گربه ها»
بدترین بازیگر مکمل مرد:
جیمز کوردن برای «گربه ها»
تیلور پری برای «مراسم خاکسپاری خانواده مادئا» در نقش جو
تیلور پری برای «مراسم خاکسپاری خانواده مادئا» در نقش دایی هیثرو
سث روگن برای «زیروویل»
بروس ویلیس برای «شیشه»
بدترین گروه:
دو نامزدی برای فیلم «گربه ها»
«مراسم خاکسپاری خانواده مادئا»
«رمبو آخرین خون»
بدترین کارگردان:
فرد دراست برای «دیوانه»
جیمز فرانکو برای «زیروویل»
آدرین گرونبرگ برای «رمبو آخرین خون»
تام هوپر برای «گربه ها»
نیل مارشال برای «پسر جهنمی»
بدترین فیلمنامه:
گربهها
شارون تیت به یاد ماندنی
پسر جهنمی
مراسم خاکسپاری خانواده مادئا
رمبو: آخرین خون
بدترین توجه و بی اعتنایی به زندگی انسان و اموال عمومی:
پسر جهنمی
جوکر
رمبو: آخرین خون
شارون تیت به یاد ماندنی
کشیده شده در سراسر بِتُن
سینماپرس: بهنام بهزادی کارگردانی فیلم سینمایی «من میترسم» با تأکید براینکه جهتگیری این فیلم به سمت گیشه نبوده است، تأکید کرد ترجیح میدهد به جای مانیفست دادنهای اینستاگرامی فیلم بسازد.
به گزارش سینماپرس، نشست رسانهای فیلم سینمایی من میترسم» به کارگردانی بهنام بهزادی سومین نشستی بود که امروز ۱۹ بهمن ماه در سینمای رسانه برگزار شد.
در این نشست خبری بهنام بهزادی کارگردان، مجید جعفری، یگانه رفتاری، پوریا رحیمی سام، ستاره پسیانی بازیگران، آیدین ظریف طراح صحنه، امین جعفری مدیرفیلمبرداری در این نشست حضور داشتند.
ایلیا محمدینیا منتقد مهمان برنامه بود که درباره فیلم بیان کرد: سینمای اجتماعی در سالهای اخیر با تنوع موضوعی مواجه شده که در بطن مسائل اقتصادی شکل گرفته و مهم این است که فیلمسازی این مسائل را شناسایی کند. در این فیلم بهزادی بدون اینکه به ورطه شعارزدگی بیفتد توانسته مسائل مورد نظرش را بیان کند. جان کلام فیلم نشان میدهد که قدرت داشتن میتواند باعث سواستفاده شود و در این فیلم نیز کاراکتر اصلی با وجود اهل اندیشه بودن از قدرتی که فضای محازی به او میدهد، سو استفاده میکند.
جهتگیری «من میترسم» به سمت گیشه نیست
در ادامه بهزادی با تشکر از همکارانش در این فیلم گفت: شاید بعد از این فیلم اگر شرایط سینمای هنری به این شکل باشد، به دنبال سینمای گیشه پسند بروم. البته این فیلم هیچ جهتگیری به سینمای گیشه ندارد.
وی افزود: این فیلم از ترکیب ۲ داستان واقعی ساخته شده و قطعاً کاراکترها ما به ازا داشتهاند. من از اول که فیلمنامه را مینوشتم برخی بازیگران مثل خانم پسیانی را مد نظر داشتم اما مهمترین عنصر برای انتخاب بازیگر این است که بدانم از عهده نقش برمیآید.
پوریا رحیمی سام هم با اشاره به تجربه اولین نقش اصلیاش در سینما با این فیلم گفت: کار کردن با بهنام بهزادی برای من بسیار جذاب بود و پروسه همکاری ام با وی پروسه آموختن بود که بسیار از آن خرسندم. من دوست داشتم زودتر از این اتفاق بهتری برایم بیفتد که البته در مواقعی هم انتخاب خودم بوده است اما این شانس را داشتم که در کارنامه لاغرم، فیلمهایی باشد که به آنها افتخار میکنم.
وی افزود: حتماً مردم برایم در اولویت هستند و دوست دارم فیلمهایی بازی کنم که طیفهای زیادی من را ببینند اما تلاش میکنم در دورهای که همه در اینستاگرام مانیفست میدهند من با فیلمهایم حرفم را بزنم.
ستاره پسیانی با اشاره به دومین تجربهای که با بهزادی داشته است، بیان کرد: برای من کار کردن با بهنام بهزادی مثل ورک شاپ است و از او یاد میگیرم حرفه بازیگری را کنار بگذارم و زندگی در لحظه را بیاموزم.
مجید جعفری نیز درباره تجربه همکاری با بهزادی یادآور شد: من واقعاً لذت بردم که چگونه بهزادی با بازیگر ارتباط برقرار میکند و او را به چالش میکشد. بازیگر در فیلمهای بهزادی بازی نمیکند بلکه زندگی میکند.
یگانه رفتاری نیز با اشاره به کمکهایی که بهزادی به او کرده است از حضور در اولین تجربه سینماییاش ابراز خرسندی کرد و بیان کرد که از طریق تست بازیگری و تماس با بهزادی در فیلم بازی کرده است. بهزادی نیز بر این نکته تاکید کرد که سینمای ایران نیازمند چهرههای جدید است و علاقه مند است که همچون گذشته با بازیگران غیرحرفهای کار کند.
وی درباره دغدغهمند نبودن بازیگران حرفهای، یادآور شد: معمولاً بازیگران تلقی از ایفای نقش دارند و تصورشان این است که یک دورهای دارند و تا این دوره تمام نشده باید مدام کار کنند حتی اگر این نقشها تکراری باشد.
امین جعفری درباره فیلمبرداری فیلم توضیح داد: بعد از «قاعده تصادف» این دومین همکاری من با بهزادی بود و برای حضور در این فیلم از من خواست که دو ماه قبل از فیلمبرداری در دورخوانیها و انتخاب لوکیشن کنارش باشم. فیلمبرداری فیلم به ظاهر ساده میآید اما در بطن ماجرای کار سختی است که با تمرینهای زیاد به آن رسیدیم.
آیدین ظریف نیز درباره طراحی صحنه و لباس فیلم توضیحاتی را ارائه داد و عنوان کرد که تلاش کرده با بهزادی به یک زبان مشترک برسد و قبل از آغاز فیلمبرداری دقیقاً میدانسته که قرار است چه کار کند.
پسیانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر پرکار بودن و حساسیت نداشتن برای انتخاب نقشها گفت: من همچنان تئاتر را ترجیح میدهم اما مدتی است تصمیم گرفتم همان ریسک و تجربه تئاتر را در سینما هم داشته باشم و ترجیح میدهم همه نوع تجربهای در ژانرهای مختلف مثل سینمای مستقل و حتی تجاری داشته باشم.
شاکردوست قبل از «شبی که ماه کامل شد» در این فیلم بازی کرد
بهزادی با اشاره به اینکه این فیلم قبل از «شبی که ماه کامل شد» ساخته شده است، عنوان کرد الناز شاکردوست پتانسیل زیادی برای ایفای نقشهای متفاوت دارد.
وی درباره انتخاب بازیگران فیلم و تقدیم فیلمش به زنده یاد همایون خسروی دهکردی توضیح داد: من با افتخار فیلمم را به مهندس همایون خسروی دهکردی تقدیم کردم که متأسفانه جایشان در کنار ما خالی است. من کار و مرامشان را بسیار دوست داشتم. درباره انتخاب بازیگران هم باید بگویم که عمداً این گروه را کنار هم انتخاب کردم چون تلاشم این بود که با این کست نشان دهم که همه ما میتوانیم وارد این بازی شویم و شکست خورده بیرون بیاییم.
بهزادی درباره انگیزه مهاجرت شخصیت نسیم در فیلم هم گفت: باید دلایل آنهایی را که مهاجرت نمیکنند جویا شویم نه کسانی که مهاجرت میکنند.
سینماپرس: اگر چه در راستای سیاست شفافسازی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزئیات گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی به عنوان یکی از موسسات تابعه سازمان سینمایی در نه ماه سال۹۸ منتشر شد اما همچنان این سوال باقی است که چه مقدار از این بودجه صرف تولید آثار معلوم الحالی همچون «مردن در آب مطهر» می شود.
به گزارش سینماپرس، اطلاعات گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی بر اساس حمایت از تحقیق، نگارش و تقویت متن فیلم نامه، حمایت از تولید فیلم سینمایی و سریال، حمایت از مشارکت در تولید فیلم سینمایی، حمایت از تولید آثار سینمایی فاخر، حمایت از ارتقای فرهنگی و هم اندیشی فیلم سازان با اندیشمندان حوزه و دانشگاه و بازدید آنها از مراکز و دستاوردهای مهم کشور، کمک به انجام ارزشیابی و نظارت بر تولید و نمایش آثار سینمایی، حمایت از برگزاری سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر و اجرای طرح سیمرغ ها و پروانه ها، حمایت از برگزاری سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، کمک به برگزاری سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان و برگزاری هم زمان در استان ها، حمایت از تولید مشترک فیلم سینمایی با دیگر کشورها، حمایت از آماده سازی و بازاریابی و عرضه فرهنگی و تجاری آثار و اعزام سینماگران به مجامع بین المللی و… و. تنظیم شده است.
سینماپرس: فیلم سینمایی «لباس شخصی» در ژانر سینمای استراتژیک و اثری با ارزش محسوب می شود. اثری که به خاطر موضوع بسیار مهم و حساس «حزب توده» و «ایدئولوژیک مبارزه» و «ریختشناسی نفوذ» و… از اهمیت مضاعف سیاسی و تاریخی برخوردار می باشد.
محمدرضا مهدوی پور/ فیلم سینمایی «لباس شخصی» در ژانر سینمای استراتژیک و اثری با ارزش محسوب می شود. اثری که به خاطر موضوع بسیار مهم و حساس «حزب توده» و «ایدئولوژیک مبارزه» و «ریختشناسی نفوذ» و… از اهمیت مضاعف سیاسی و تاریخی برخوردار می باشد. اثری ویژه که از حیث گسترده و شمول وقایع، تقریباً فیلمی درباره دهه ۱۳۶۰ محسوب میشود. اما از چنین ظرفیتی برخوردار است که به دهههای مختلف نیز پرداخته و حتی شخصیت هایی همچون مرحوم جلال آل احمد را به تصویر کشیده و دلایل جدایی ایشان از حزب توده را مطرح نماید. با این وجود لباس شخصی را می بایست اثری توامند و موفق در شرایط ول شده سینمای ایران قلمداد نمود و البته نباید فراموش کنیم که بعد از فیلم «تاواریش» که در سال ۱۳۷۲ هجری شمسی تولید شد، تقریباً هیچ گاه سینمای ایران به موضوع حزب توده نپرداخته و یا نخواسته که بپردازد و اکنون «لباس شخصی» به عنوان اثری سینمایی با درامی جاسوسی و پلیسی که می تواند از نمونههای خوب ژانر سیاسی و افشاگر محسوب شود؛ توانست این بخش مغفول از تاریخ ایران اسلامی را بررسی نماید. اثری که از جهت فیلمنامه تقریباً ضعف جدی ندارد و اطلاعات بیهوده و زائد در فیلم دیده نمیشود. اثری توانمند و البته موفق در جذب مخاطب که برخلاف انبوهی از فیلمهای سیاسی که در بستر روایت عاشقانه شکل میگیرند؛ توانسته ضمن نادیده نگرفتن خانواده، درام عشقی را از پیکره خود حذف نماید و با صلابت سینمایی کاملاً ایدئولوژیک رفتار کرده و به عنوان یک اثر حرفه ای، سعی نموده تا با نگاهی استراتژیک از وجاهت جلالی خاصی برخوردار شود و از این جهت است که حتی موسیقی اپیک و حماسی فیلم نیز معطوف ابعاد جلالی انقلاب شوروی است و بر خلاف نظایر خود در سایر تولیدات سینمایی به تصویر سازی جمالی روی نمی آورد.
فیلم سینمایی لباس شخصی روایتی واقعی از دهه حساس شصت و در مقاطع حساس دفاع مقدس است. دههای که ملت مسلمان ایران درگیر جنگ بوده و در عین حال دشمن با تزریق عناصر خود به عنوان نیروهای نفوذی در بخش های مختلف نظام در صدد ضربه زدن به عقبه ها و تاثیر گذاری در عرصه تصمیم سازی و متعاقب آن تصمیم گیری می باشد و در این شرایط است که لباس شخصی سعی دارد تا به موضوع نفوذی های توده ای در بخش نظامی کشور اشاره نماید و پرونده ای را بررسی کند که منجر به کشف و دستگیری فرمانده نیروی دریایی ارتش می شود و در این بستر است که روایت تاریخی اثر بدون مهندسی اطلاعات برای مخاطب شکل می گیرد. روایتی صادقانه از تاثیر گذاری مامور ساواک در پیشرفت پرونده و همچنین عدم سانسور تردیدهایی که در رابطه با نفوذی بودن یکی از اعضای اطلاعات سپاه وجود دارد و … که در مجموع باور پذیر بودن اثر را به صورت گسترده ای موجب می شود و این در حالی است که با توجه به اولین تجربه کارگردان و به لحاظ ساخت، بازی ها و پرداخت قابل فهم و نوع روایت صادقانه ای که در پیش گرفته، قطعا می تواند به عنوان موفق ترین اثر سینمایی در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نامیده شود. |
لباس شخصی اثر بسیار جذاب است که تا به پایان وجاهت سینمایی خود را حفظ می کند. اثری «شخصیت محور» و «دارای سیر تحول» که صرفاً به حوادث نمیپردازد و از سویی، کل دستگاه اطلاعاتی را به مثابه قهرمان جمعی نشان میدهد و نگاه جمعگرا و همگرای قهرمان ملی و انقلابی به نحوی ویژه در این اثر مشهود است. شخصیتهایی که مبتنی بر نگاه استراتژیک چیدمان شده و بر خلاف برخی از تولیدات سینمایی که بعضا با بودجه نهادهای امنیتی تولید می شوند؛ ماموران اطلاعاتی این فیلم، ولایتپذیر هستند و البته باهوش و خودساخته، که هم شمایل قهرمان ملی را دارند و هم اینکه بهموقع عمل میکنند.
از جهت دیگر به نظر می رسد این فیلم با توجه به آثار دیده شده در بخش سودای سیمرغ، شایستگی کامل برای حضور در این بخش را داشته که متاسفانه با بی تدبیری مدیران جشنواره این اتفاق روی نداده که شاید سبقه برخی اعضای هیات انتخاب در این زمینه بی تاثیر نبوده است!