X

بایگانی اردیبهشت 12, 1399

دفتر سینمایی

بلیت های ۴۰ هزار تومان اکران شب اول به فروش رسید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بلیت «سینما ماشین» برای اکران فیلم «خروج» برای هر خودرو ۴۰ هزار تومان اعلام شد.

به گزارش سینماپرس، در حالی که چند ساعت از فروش بلیت فیلم سینمایی «خروج» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا در سینماماشین گذشته است با استقبال مردم سانس‌های روز جمعه پر شد. به طوری که بلیت‌های سانس اول در ساعت ۲۱:۳۰ به طور کامل به فروش رفته و بیش از نود درصد از بلیت‌های سانس دوم در ساعت ۱۱:۳۰ نیز فروخته شده است.

«سینماماشین» از روز جمعه ۱۲ اردیبهشت ماه کار خود را با نمایش فیلم سینمایی «خروج» در پارکینگ شماره ۳ برج میلاد آغاز خواهد کرد.

طرح «سینماماشین» با مشارکت سازمان هنری رسانه‌ای اوج و مؤسسه سینمایی نورتابان و با حمایت شرکت نفت بهران برگزار می‌شود و طبق پیگیری خبرنگاران قواعد زیر برای میزبانی از علاقمندان تعیین شده است؛

۱- هر جایگاه متعلق به یک خودرو است و قیمت بلیت برای هر خودرو ۴۰ هزار تومان است.

۲- نمایش فیلم فقط برای سرنشینان جلو امکان پذیر است و سرنشینان عقب امکان تماشای مناسب فیلم را ندارند.

۳- در صورت بارندگی شدید، سانس لغو خواهد شد و بلیط شب دیگری در اختیار قرار خواهد گرفت.

۴- ماشین‌های شاسی بلند در جایگاه‌های عقب‌تر مستقر خواهند شد.

۵- از ورود موتور، ون، وانت و مینی بوس جلوگیری خواهد شد.

۶- درب‌های محوطه نمایش فیلم از نیم ساعت قبل از شروع سانس باز خواهند شد.

۷- داشتن رادیو برای خودروها ضروری است.

این طرح تحت مجوز و با موافقت ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا انجام می‌شود.

بلیت فیلم سینمایی «خروج» در «سینما ماشین» در سایت سینما تیکت به فروش می‌رسد.

.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فعالیت‌های «تالار مولوی» مجازی می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مدیر مرکز تئاتر مولوی با اشاره به شرایط و محدودیت‌های موجود برای فعالیت‌های هنری در شرایط کرونایی، اعلام کرد طرحی جامع برای فعالیت‌های این تالار در فضای مجازی شکل می‌گیرد.

به گزارش سینماپرس، امیرحسین حریری مدیر مرکز تئاتر مولوی درباره ادامه فعالیت‌های این مجموعه تئاتری در شرایط کرونایی، با توجه به تعطیلی فعالیت‌های حضوری تئاتر، به مهر گفت: طی جلساتی که در هفته‌های اخیر داشته‌ایم و با توجه به پیش‌بینی‌ها و اینکه شرایط خاص کرونایی برای فعالیت‌های حضوری فرهنگی و هنری همچنان ادامه دارد، در حال برنامه‌ریزی طرحی هستیم تا برنامه‌های مختلف هنری و پژوهشی را در مرکز تئاتر مولوی به‌صورت غیرحضوری و با ظرفیت فضای مجازی برگزار کنیم.

وی با اشاره به فعالیت‌های فرهنگی و هنری برخی نهادها، ارگان‌ها و هنرمندان در فضای مجازی، تأکید کرد: ما اکثر فعالیت‌ها و همچنین شرایط را رصد می‌کنیم و در حال شکل دادن یک طرح جامع هستیم تا ما هم فعالیت‌های خود را ادامه دهیم و حتی به این موضوع فکر می‌کنیم که فعالیت‌های هنری خود را هم در فضای مجازی ارائه دهیم. به همین منظور جلسه‌ای را با تعدادی از هنرمندان و کارگردان‌های تئاتر که در مرکز تئاتر مولوی اجرا داشته‌اند و همچنین متخصصان و کارشناسان تئاتری برگزار می‌کنیم تا در خصوص این طرح به نتیجه‌گیری مطلوب برسیم.

حریری با بیان اینکه در خصوص برنامه‌های علمی و پژوهشی مرکز تئاتر مولوی برنامه‌ریزی‌ها انجام شده و در حال آماده‌سازی زیرساخت‌های اساسی برای هر چه جدی‌تر برگزار شدن این برنامه‌ها هستیم، افزود: به طور حتم همایش «تئاتر مسئولیت‌محور» را که قرار است در تالار مولوی برگزار شود، در صورت فراهم نشدن امکان برگزاری به صورت حضوری، در فضای مجازی برگزار می‌کنیم و برای این منظور هم با حوزه پژوهش و همچنین انفورماتیک دانشگاه تهران گفتگوها و رایزنی‌هایی را داشته‌ایم.

مدیر مرکز تئاتر مولوی با اشاره به اینکه فراخوان همایش تئاتر مسئولیت‌پذیر به زودی منتشر می‌شود، درباره دیگر برنامه‌های این مرکز توضیح داد: ما در مرکز تئاتر مولوی برنامه «پاراگراف» را داریم که قرار است در هفته آتی با موضوع «میزانسن در تئاتر تادئوش کانتور» برگزار کنیم. این برنامه با حضور متخصصان دانشگاهی برگزار می‌شود و در حال برنامه‌ریزی هستیم تا این برنامه را به صورت گسترده و با استفاده از شبکه دانشگاه تهران پخش کنیم.

وی درباره پخش اینترنتی اجراهای تئاتری و احتمال فعالیت مرکز تئاتر مولوی در این زمینه، یادآور شد: بخشی از اجرای فعالیت‌های نمایشی در حوزه مجازی، آزمون و خطاست ولی حرکت‌هایی که در این زمینه انجام شده قابل قدردانی است و باید در این شرایط از این ظرفیت استفاده کنیم و نباید نسبت به آن بی‌اعتنا باشیم.

حریری درباره شرایط بازگشایی مجدد سالن‌های تئاتر و از سرگیری اجراهای نمایشی در دوران پساکرونا، تصریح کرد: جامعه هنری باید به این نکته توجه کنند در صورت بازگشایی مجدد سالن‌های تئاتری برای حضور مخاطبان در سالن‌های تئاتر نیاز به اعتمادسازی مجدد است. ما در آن دوران ۳ تا ۴ ماه سخت را خواهیم داشت و همه مسئولان و سازمان‌ها باید از ظرفیت‌های مختلف خود برای این اعتمادسازی مجدد استفاده کنند. هنرمندان نیز باید با سعه صدر و همدلی این مسیر را طی کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حمایت جشن «حافظ» از اکران آنلاین – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دبیر جشن سینمایی «حافظ» از اعمال تغییراتی در قوانین داوری فیلم‌های سینمایی پس از آغاز اکران آنلاین برخی از آثار سینمایی طی ماه‌های اخیر خبر داد.

به گزارش سینماپرس، در حالی که بخش سینمایی جشن حافظ به داوری فیلم‌های اکران شده در یک سال اختصاص داشت، اما با آغاز اکران آنلاین در سینمای ایران، ستاد این جشن تغییراتی در قوانینش لحاظ کرد.

امید معلم دبیر جشن حافظ درباره این تغییرات گفت: امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا و مسائل پیش‌آمده، ما نیز در جشن حافظ تصمیم گرفتیم که اکران آنلاین فیلم‌ها را در قوانین جشن لحاظ کنیم. از این پس داوری‌های جشن حافظ شامل اکران اینترنتی فیلم‌ها نیز می‌شود. به همین منظور فیلم‌هایی که فقط نمایش اینترنتی دارند و در سالن‌های سینما به نمایش درنمی‌آیند داوری خواهند شد.

وی ادامه داد: با افزودن این بند آثار بیشتری را مورد بررسی و داوری در جشن حافظ قرارخواهیم داد. این بند شامل فیلم‌هایی با پروانه ساخت سینمایی خواهد شد که تا تاریخ مشخص شده از سوی جشن حافظ در سالن‌های سینما و یا به صورت اینترنتی نمایش داده شده اند.

دبیر جشن سینمایی حافظ تاکید کرد: امیدواریم جشن حافظ از این طریق بتواند از این اتفاق تازه در سینمای ایران (اکران آنلاین) حمایت کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چرا مدیران تلویزیون از مناسبتی‌سازی فاصله گرفته‌اند؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلمنامه، ایده‌پردازی و اجرای تکنیک‌های هنری، شاخص‌ها و رمز موفقیت سریال‌های خاطره‌انگیز تلویزیون‌اند؛ سریال‌هایی که تلاش می‌کردند با حال و هوای رمضان همراه شوند و نه اینکه مخاطب را به فضایی غیر از رمضان سوق دهند.

به گزارش سینماپرس، تلویزیون از دوران طلایی سریال‌سازی‌اش خصوصاً در ماه رمضان و مناسبت‌های دیگر فاصله گرفته است. هنوز هم قدیمی‌های تلویزیون پرطرفدارند و این روزها “متهم گریخت” گوی سبقت را از برخی سریال‌های ماه رمضانی امسالِ تلویزیون ربوده است و بازپخش چندین ساله‌شان هم مشتری پروپاقرص دارد. در گزارش دیگری به تاریخچه سریال‌های رمضانی و خاطره‌بازی با آثار علیرضا افخمی پرداختیم. سریال‌های ماورایی که با ساخت “او یک فرشته بود” و در ادامه “اغما” و “۵ کیلومتر تا بهشت” جدی‌تر شد. سریال‌هایی که درباره عقوبت کار و بهشت و جهنم در ماه رمضان صحبت می‌کردند و به طورکلی سریال‌های تأثیرگذار و ماندگاری شدند.

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، بازیگران سینما و تلویزیون ایران، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران،

وقتی “اغما”ی سیروس مقدم را بار دیگر، پخش می‌کنند، یا “متهم گریخت” و “صاحبدلان”، یا مجموعه‌های دیگر در ژانرهای ملودرام، کمدی و مذهبی در دهه‌های ۷۰ و ۸۰، در وهله اول داشتنِ داستان و قدم‌های بعدی ایده‌پردازی و استفاده از تکنیک‌های جذابِ هنری به ذهن می‌رسد که این روزها کمتر این المان‌ها را می‌بینیم خصوصاً اینکه تقلایی هم برای فضاسازی مناسبتی ندارند.

زمانی می‌توانستیم رمضان را با سریال‌های رمضانی بهتر درک کنیم؛ اما رفته‌رفته این دغدغه و همیّت کمرنگ شد. حتی دورانی که کمدی‌سازی رمضانی به اوج خودش رسید. در “خانه به دوش” و “متهم گریخت” هم می‌توانستیم ویژگی‌های اخلاقی و توصیفات رمضانی بیابیم. یا “گمگشته” رامبد جوان که داستان دزدی را روایت می‌کرد که به دلیل شباهت زیاد با مرد ثروتمندی به نام “سیدجلال” خودش را به جای او جا می‌زند و از موقعیت او سوء استفاده می‌کند. شاید چنین ایده‌ای اکنون برای فیلم یا سریال کلیشه‌ای به نظر بیاید، اما”گم‌گشته” در سال ۱۳۸۰ با ایده جذابی که داشت، محبوب مخاطبان شد.

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، بازیگران سینما و تلویزیون ایران، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران،

داشتن سوژه‌های بکر و برنامه داشتن برای ساخت سریال‌های رمضانی، نقاط متمایزی است که کمتر این روزها در مجموعه‌های تلویزیونی شاهدیم. وقتی دست به ساخت سریالی معنوی می‌زد از آن “صاحبدلان” متولد می‌شد که بی‌شک نوشته علیرضا طالب‌زاده، تهیه‌کنندگی رضا جودی و کارگردانی محمدحسین لطیفی و درخشش حسین محجوب همه در کنار هم موفقیتی ماندگار را برای تلویزیون رقم زد، هنوز هم بعد از چندین بار تکرار، دوست‌داشتنی و دلچسب است.

جالب است که این روزها حضور برخی از سریال‌های قدیمی رمضانی در کنداکتور رمضانی امسال، برای برخی‌ تبدیل به تهدید شده است. تکرار طنازی‌های هاشم و مادر عصبانی، کم‌تحمل و رنج‌کشیده (مریم امیرجلالی) بیش از سریال‌های رمضانی بازدید داشته است. طبق آمار تلوبیون تا به امروز بیش از ۹ هزار بار دیده شده در صورتی که سریال “سرباز” کمتر از ۵ هزار دیده شده است. کارِ ماراتن رمضانی‌ها با قدیمی‌های رمضانی سخت‌تر و جدی‌تر می‌شود؛ هشداری هم برای تلویزیونی‌ها است که مخاطب هوشمند امروز خریدار محتوا، مضامین و جذابیت‌های داستانی است که در کمتر سریالی امروز این شاخصه‌ها یافت می‌شود.

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، بازیگران سینما و تلویزیون ایران، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران،

پیش از این با تهیه‌کننده سریال‌های نوستالژی تلویزیون گفت‌وگویی کردیم و او به این دلایل و رازهای موفقیت اشاره کرد. اسماعیل عفیفه که سریال‌هایی همچون “میوه ممنوعه”، “پس از باران” و “همسایه‌ها” را در کارنامه هنری خود دارد، درباره رمز موفقیت سریال‌های خاطرانگیز و نوستالژی تلویزیون را در بهره‌مندی از مسائل تکنیکی و ایده‌پردازی مناسب دانست و به خبرنگار خبرگزاری تسنیم  گفت: اگر این نکات در مرحله اجرا به درستی عمل نشود، چنین سریالی جایگاه هنری مطلوبی ندارد. سوژه و فیلمنامه باید مخاطب را درگیر خود کند. این اتفاق درست و مخاطب‌پسند در برخی از سریال‌های ما نمی‌افتد و یکی از اشکالات هم نداشتن فضای قصه‌گویی در سریال‌هایی است که هیچ توفیقی ندارند.

وی با بیان این که توانایی تکنیکی سریال‌ها برای مخاطب اهمیت دارد، افزود: کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگران با رفتار تخصصی و هنرمندانه خودشان، جایگاه مردمی سریال را تثبیت می‌کنند. قطعا اگر به تکنیک‌های خلق اثر تلویزیونی توجه کنیم، امروز هم می‌توانیم سریال‌های موفق بسازیم. نوستالژی و ماندگاری آثار به ایده، پلان، فیلمنامه و اجرای درست گروه برمی‌گردد و یک بازیگر، یا کارگردان و حتی نویسنده به تنهایی نمی‌تواند سریال تلویزیونی را به موفقیت برساند.

این تهیه‌کننده با اشاره به ساخت سریال‌های نوستالژیک و قدیمی‌های موفق در مناسبت‌ها، خاطرنشان کرد: مدیران تصمیم‌گیرنده نقش مهمی در ساخت سریال‌ها دارند. چرا که در زمان ایده‌پردازی می‌توانند با تصمیم‌گیری درست، جریان ایده را به سمت درست هدایت کنند و حتی جلوی تصویب فیلمنامه‌ها، ایده‌های نادرست و حتی تکراری را بگیرند. نقش عوامل سریال هم حائز اهمیت است؛ مدیران تصمیم‌گیرنده بخش سریال می‌توانند کار سریال‌سازی را خصوصاً در ایام ماه رمضان به بهترین‌ ایده‌ها و افراد حرفه‌ای واگذار کنند.

البته در همان سال‌ها سریالی به نام “آخرین گناه” هم ساخته شد که با استفاده از جلوه‌های ویژه بصری، علاوه بر تصویرسازی‌های مبتذل حتی نتوانست کوچک‌ترین پیامی را در سریالش منتقل کند. “آخرین‌گناه” اوج ابتذال معناگرایی تلویزیون بود و مسیر سریال‌های دینی در تلویزیون را به کلی منحرف کرد. سریالی که حسین سهیلی ساخت و در کنار حمیدرضا پگاه و علی دهکردی، حضور مرحوم جمشید مشایخی هم قابل توجه بود.

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، بازیگران سینما و تلویزیون ایران، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران،

در ادامه کمدی‌سازی، “زیرزمین” این بار با بازی فتحعلی اویسی و بازگشت ابوالفضل پورعرب به تلویزیون، ساخته شد. سریالی که توانست در سال ۱۳۸۵ به پربیننده‌ترین سریال ماه رمضانی تبدیل شود. شبکه ۵ سیما که آن روزها به عنوان شبکه تهران شناخته می‌شد هم “بوی خوش زندگی” به کارگردانی و نویسندگی علی شاه‌حاتمی را روی آنتن می‌برد و مجید صالحی و خشایار راد و یوسف مرادیان و دیگر بازیگران ایفای نقش می‌کردند. سریال کاملاً متوسطی که داستان مشابهش را در دیگر آثار دیده بودیم.

روی هم رفته تلویزیون ایام خوشی را برای مخاطبین سپری می‌کرد و بیننده را می‌توانست در هنگامه افطار و لحظات افطار همراه کند اما این‌ روزها کمتر چنین اتفاقی را می‌بینیم. آن‌قدر از این مناسبت و فضا دور شده‌اند که مخاطب سریال‌ها را بیگانه با ایام می‌داند و پیشنهاد می‌شود برخی از آنها در روزهای روتین، پخش شوند. اهمیت مناسبت‌سازی در سریال‌سازی به ورطه فراموشی سپرده شده و در برنامه‌سازی هم کلیشه، کپی‌کاری و دور شدن از خلاقیت و نوآوری به چشم می‌خورد.

سریال و برنامه‌ای موفق است که اصول فنی و تکنیکی را رعایت کند و قبل از هرچیز ایده‌پردازی و سوژه‌یابی را درست و اصولی پیش ببرد. طبیعتاً مردم تماشاگر چنین سریال‌ها و برنامه‌هایی می‌شوند. نه اینکه فیلمنامه و سناریو و طرح و ایده‌ای در کار نباشد و در مرحله اجرا هم به درستی عمل نشود. البته به ظنّ بسیاری از کارشناسان، چنین سریالی نه جایگاه هنری و فنی دارد و نه اینکه مخاطب هم پذیرای این نوع نمایش‌های تلویزیونی خواهد بود.

سوژه و فیلمنامه باید مخاطب را درگیر خود کند؛ این حسّ درگیری از دغدغه‌مندی نویسنده و دیالوگ‌های جذاب و گویای بازیگر به مخاطب القاء می‌شود. مجموعه‌های تلویزیونی ما خصوصاً در این سال‌ها از فقدان داستان و پرداخت‌های درست فیلمنامه‌ای، رنج می‌برند. تلویزیون و سریال‌هایش زمانی قصه‌گو بودند و نداشتن فضای قصه‌گویی در سریال‌ها باعث شده که این مجموعه‌های تلویزیونی نه تنها به ماندگاری نرسیده‌ بلکه در زمان پخش هم به هیچ توفیقی دست پیدا نکرده‌اند.

همیشه سوژه و موضوع برای کار سریال‌سازی وجود دارد فقط باید تلویزیون تصمیم بگیرد دایره ایده‌پردازی نویسندگانش را گسترش بدهد. به جای تصویب فیلمنامه با ۴ قسمت یا در حد طرح و سیناپس، در ضوابط ایده‌پردازی و خلق شخصیت و روایتگری، تجدیدنظر کنند. اعتبار تلویزیون با سریال‌های دقیقه نودی و نگارش فوری و بدون تأمل فیلمنامه‌هایی که عمدتاً خرده داستان‌اند، در نظر مخاطب از بین می‌رود.

تلویزیون و سریال‌هایش زمانی قصه‌گو بودند و نداشتن فضای قصه‌گویی در سریال‌ها باعث شده که این مجموعه‌های تلویزیونی نه تنها به ماندگاری نرسیده‌ بلکه در زمان پخش هم به هیچ توفیقی دست پیدا نکرده‌اند.

با نیم‌نگاهی به رمضانی‌های سال‌های اخیر همه این ضعف‌ها به یادِ مخاطب می‌آید و تکرار رمضانی‌های گذشته، تازگی‌ها و دلچسبی‌ها را به یاد می‌آورد. مخاطب را با این سؤال روبرو می‌کند “چرا از مناسبتی‌سازی فاصله گرفته‌اند؟ “.

تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بلایی که سر صندوق ذخیره فرهنگیان آمد که نباید هیچ وقت فراموش شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: احمد طالبی‌نژاد، منتقد سینما، با اشاره به صرف بودجه دولتی در پروژه‌های سفارشی، تاکید کرد در این فیلم‌ها، بازیگرانی که نهایتا دو یا سه ماه کار می‌کنند، رقم‌هایی را می‌گیرند که حیرت‌آور است.

به گزارش سینماپرس، «فیلم «اقبال لاهوری»، مدت زمان زیادی است به‌عنوان یکی از پروژه‌های مشترک بین جمهوری اسلامی ایران و پاکستان مطرح است»؛ این برشی از صحبت‌های حبیب ایل‌بیگی قائم‌مقام و معاون فرهنگی و پژوهشی بنیاد سینمایی فارابی است.

 اتفاقی خیلی عجیب و غریب نیست. طی سال‌های اخیر شاهد همکاری‌ نهادها و ارگان‌های دولتی با سینماگران بوده‌ایم. سازمان هنری- رسانه‌ای اوج، حوزه هنری، بنیاد سینمایی فارابی و … به عنوان سرمایه‌گذار در بسیاری از آثار بیگ پروداکشن (آثار پرهزینه و بزرگ) حضور داشته‌اند. همکاری که در اصطلاح عمومی به ساخت آثار سفارشی ختم می‌شود. این اتفاق باعث شده مرزبندی‌هایی بین کارگردانان، تهیه‌کنندگان و سینماگران صورت بگیرد و سینمای مستقل و وابسته به یکی از بحث‌ها و دغدغه‌های و جدی سینمایی تبدیل شود.

پول‌هایی وارد شد؛ وجه فرهنگی سینما آسیب دید

احمد طالبی‌نژاد، منتقد سینما درباره تاثیر همکاری سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی بر روند فیلمسازی در سینما و آثار سینمایی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: «از دورانی که آقای ضرغامی معاونت سینمایی را به عهده داشت، یعنی سال‌های آخر ریاست جمهوری آقای هاشمی، پای نهادهای نظامی و امنیتی به اقتصاد سینما باز شد. یعنی به شکلی برای جلوگیری از بحران‌هایی که در آن زمان، همه ‌جانبه سینما را در برگرفته بود، آقای ضرغامی که معاونت سینمایی را عهده‌دار بود، دست به دامن نهادهای نظامی و امنیتی شد و پول‌هایی را وارد کرد و اقتصاد سینما را به زعم خودش نجات داد. اما با این اتفاق وجه فرهنگی سینما خیلی آسیب دید. مثلا می‌بینیم که تقریبا دو سوم قهرمان‌های فیلم‌های آن دوران یا مامور امنیتی هستند یا فرمانده نظامی. فضایی به وجود آمد که سلامت اقتصاد سینمای ایران را دچار بحران کرد تا اینکه به امروز رسیدیم.»

بخش خصوصی نداریم

طالبی‌نژاد معتقد است امروز به شکلی همه جانبه، نهادهای دولتی چه مستقیم چه غیر مستقیم در اقتصاد سینما  دخالت می‌کنند، در واقع بخش خصوصی نداریم. اگر هم کسی ادعا می‌کند تهیه‌کننده بخش خصوصی است به هر حال از رانت‌های جای دیگری استفاده می‌کند. وی در ادامه نقدهایش افزود: «واقعیت این است که  همه این هزینه‌ها به نوعی پول‌های دولتی هستند. بعضی‌هایش پول‌های کثیف است یعنی سوء استفاده از اموال عمومی مردم است. مثلا بلایی که سر صندوق ذخیره فرهنگیان آمد که نباید هیچ وقت فراموش شود. من یک معلم بازنشسته هستم و فکر می‌کنم وظیفه همه معلم‌هاست که حداقل در این قضیه کوتاه نیایند و روشن شود که چقدر پول از این صندوق ذخیره برداشت شده و صرف فیلمسازی و سریال‌سازی و …  شده است و برنگشته. اگر برمی‌گشت می‌گفتیم سرمایه‌گذاری صورت گرفته است.»

بودجه دولتی و عدم کنترل در ریخت و پاش دستمزدها

این منتقد با اعلام اینکه «می‌توانم بگویم در حال حاضر ۹۰ درصد تولیدات سینمای ایران به نوعی وابسته هستند»، درباره موفقیت فیلم‌های حمایت شده در اکران عمومی عنوان کرد: «بعضی از فیلم‌ها مثل فیلم‌هایی که درباره شخصیت‌های مهم تاریخ معاصر یا گذشته است، مورد حمایت ویژه بنیاد سینمایی فارابی است. این حمایت ویژه به این معنی است که پولش  را صد در صد می‌دهد و سعی می‌کنند که آثار با کیفیت بسازند. اگر چه اغلب این فیلم‌ها متاسفانه چندان از نظر اقتصادی موفق نبوده‌اند، البته چند اثر فروش خوبی داشته‌اند اما در کل از نظر اقتصادی خیلی موفق نبوده‌اند. مثلا فیلم «غلامرضا تختی» را  که بهرام توکلی ساخت، به نظرم یکی از بهترین فیلم‌هایی است که درباره تاریخ معاصر ایران ساخته شده است، اما موفقیت اقتصادی زیادی به دست نیاورد.»

طالبی‌نژاد با اشاره به صرف بودجه دولتی و دستمزدهای این پروژه‌ها گفت: «گاهی شاهد هستید بازیگرانی که نهایتا دو یا سه ماه برای یک فیلم زحمت می‌کشند، رقم‌هایی را می‌گیرند که حیرت‌آور است. در حالی که کارگردان آن اثر کمتر از آنها می‌گیرد. فیلمنامه‌نویس‌ها هم در قیاس با سایر عوامل گویی مبلغی دریافت نمی‌کنند. یعنی قیمت فیلمنامه پایین‌ترین قیمت، در قیاس با سایر هزینه‌های تولید فیلم است.»

کمک به سینما از طریق صنوف

طالبی‌نژاد درباره عملکرد نهادها در تولید فیلم‌ها و نقش صنوف سینمایی تصریح کرد: «نکته‌ای که نباید فراموش کنیم این است که نهادهایی برای خود بخش فرهنگی درست کرده‌اند و این از اول انقلاب هم وجود داشته است. مثلا حوزه هنری به عنوان تولید کننده و نمایش‌دهنده، همان اوایل دهه شصت وارد عرصه شد و به صورت رقیب جدی وزارت ارشاد هم درآمد. در آن زمان حوزه هنری بیشترین تولید را داشت و بسیاری از سینماها را هم در اختیار گرفته بود. این اتفاق همینطور ادامه پیدا کرده است تا اینکه امروز به اوج و نهادهای دیگری که سرمایه‌گذاری می‌کنند و بهانه‌شان هم کار فرهنگی‌ست، رسیده است. در حالی که اگر اینها می‌خواهند به سینما کمکی بکنند یا وظیفه خودشان می‌دانند یا هر چیز دیگر، باید از طریق صنف‌های سینمایی این اتفاق صورت بگیرد. امروزه صنف‌های سینمایی کاملا در مقابل تحولات اقتصادی سینما فشل هستند، هیچ کارکردی ندارند که این باعث تاسف است.»

ایران پلاس

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چرا نگاه فیلمسازان به طراحی پوسترهای سینمایی سطحی است؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سعید خانی تهیه کننده سینما از نقش فضای مجازی در افزایش اهمیت گرافیک در سینما گفت.

به گزارش سینماپرس، سعید خانی تهیه کننده و پخش کننده سینما در گفت و گو با خبرنگاران جوان، درباره نگاه فیلمسازان و سینماگران به طراحی پوسترهای سینمایی گفت: در سال‌های اخیر فضای مجازی و رسانه اجتماعی اهمیت گرافیک را برای تهیه کنندگان بیشتر کرده است، اما دلیل اصلی نگاه سطحی به بخش گرافیک به دلیل بودجه بسیار کمی است که برای تبلیغات مشخص می‌کنند. متاسفانه همیشه بخش تبلیغات تحت الشعاع مسائل دیگر قرار می‌گیرد.

وی افزود: در همه جای دنیا قبل از شروع فیلم، برای تبلیغات برنامه ریزی می‌کنند. باید در یک پروژه سینمایی عکاس حرفه‌ای داشته باشید. باید همزمان با آغاز فیلم، عکاس و گرافیست باهم در ارتباط بوده و پوستر و تبلیغات رسانه‌ای را طراحی کنند، اما بیشتر تهیه کنندگان ما به عکاس فیلم اهمیت نمی‌دهند.

این پخش کننده با بیان اینکه کیفیت پوسترها در سال‌های اخیر بهتر شده است، عنوان کرد: در این چند سال، جوان‌های با استعدادی در عرصه گرافیک سینما ظاهر شده و کار کردند. به نظرم کیفیت پوسترها می‌تواند بهتر هم شود. در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ فقط سر بازیگر در پوستر بود در صورتی که در این چند سال اخیر ما برای هر فیلم ۷ یا ۸ پوستر طراحی می‌کنیم.

وی افزود: من به عنوان پخش کننده از گرافیست‌های حرفه‌ای که شرایط طراحی گرافیک برای سینما را می‌دانند برای پیوستن به این زنجیره و آغاز همکاری استقبال می‌کنم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شهید چمران چگونه معلم شد؟ + ویدیو


شهید چمران چگونه معلم شد؟ + ویدیو

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

غسل اموات برای رضای خدا یا لایک بیشتر! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: امین زندگانی درباره انتشار فیلمش با طلبه‌ها توضیحاتی ارائه داد.

به گزارش سینماپرس، درباره فیلم منتشر شده از او در کنار طلبه‌ها برای غسل فوتی‌های ناشی از کرونا گفت: با فراخوانی که در سراسر کشور پخش شد، یک گروه جهادی متشکل از ۱۵۰ طلبه جوان برای غسل و کفن کرونایی‌ها اعلام آمادگی کردند. آن‌ها حدود ۴۵ تا ۵۰ روز به خانه نرفتند و خانواده خود را ندیدند. من در بین آن‌ها دوست عزیزی دارم که منتظر فرصتی بودم با هم دیدار کنیم.

وی افزود: چند روز پیش با آن‌ها دیدار کردم؛ به نظر من آن‌ها جوانانی بی ادعا، خالص و درجه یک هستند. جوانانی که اندازه ۲۰۰ سال تجربه و فهم و درک در نگاهشان است. مدت‌ها بود این قدر نگاه عمیق و خاص به زندگی ندیده بودم.

بازیگر سریال «مختارنامه» عنوان کرد: این عزیزان در شرایط سخت کار می‌کنند؛ با دو ماسک، لباس گان و رطوبت فعالیت می‌کنند. واقعاً کارشان سخت و سنگین است. آن‌ها در ایستگاه آخر زندگی یا علی گفتند و دست به دست هم دادند تا بیماران کرونایی را غسل بدهند.

زندگانی تصریح کرد: بسیار نیت زیبایی داشتند؛ خدا را شکر در این مدت هیچ کدام از آن‌ها مبتلا نشده اند. ما در دیداری که با هم داشتیم در این باره گپ زدیم؛ اما برخی‌ ایراد گرفتند که چرا در این فیلم می خندیدیم. مردم یادشان می‌رود که متوفی فوت کرده است. ما برای روحیه دادن به این عزیزان (طلبه های جهادگر) رفته بودیم.

وی ادامه داد: این روزها متاسفانه در فضای مجازی، نگاه‌هایی که سمت روشنفکری می‌رود یا نگاه آنالیز شده بسیار دارد، دیده می‌شود و یک فاصله را بین افشار فکری به وجود آورده است. در صورتی که یادمان می‌رود ما همه ایرانی هستیم و اهتزار پرچم کشورمان افتخار است. اسم کشور برای همه ما عزیز است و ما می‌توانیم در نهایت تضاد فکری و تضاد نگاه همدیگر را دوست داشته باشیم اما دنبال نگاه مشترک هم باشیم.

بازیگر فیلم ملک سلیمان عنوان کرد: به نظر من بیماری کرونا می‌تواند این فرصت را ایجاد کند که آدم‌ها از نگاه‌های مختلف به هم نزدیک شوند. به نظر من هر نوع حرکتی که نیت خیر و کمک به هم نوع، چه روانی و فیزیکی و چه مالی داشته باشد قابل احترام است. خیلی وقت‌ها آدم‌های متضاد تبدیل به رفیق‌های خوبی برای هم می‌شود که زبانزد خاص شده اند. من فکر می‌کنم از هر محدودیتی باید یک فرصت ایجاد کرد. حتی من یک روز در خیابان‌های تهران که می رفتم چهار قشر مختلف با چهار پوشش کاملاً متضاد کنار هم ایستاده بودند و ماسک هدیه می دادند. این خیلی زیباست؛ چرا این را به عنوان چراغ راه نگاه نکنیم. به هم نزدیک شویم؛ تا کی می‌خواهیم از هم فاصله بگیریم.

وی بیان کرد: به خدا هنرمندان و بازیگران آدم‌های وحشتناکی نیستند؛ این واژه کثیف سلبریتی که کاملاً با هماهنگی به زبان‌ها افتاد باعث شده بین مردم و هنرمندان فاصله بیفتد.

زندگانی خاطرنشان کرد: در دیدار با این عزیزان احساس کردم چقدر می‌توان متفاوت بود و به جاهایی رفت که هیچ بعد تبلیغاتی ندارد و خیلی خالصانه کار کرد. آن روز که من به غسالخانه رفتم و فیلم گرفتم، اعلام کردم ۷ نفر را غسل می‌دهم، اما خوشبختانه آن روز فقط یک نفر در بخش فوتی‌های کرونا بود که دوستان غسلش داده بودند و تا زمانی که من آنجا بودم، دیگر کسی را نیاوردند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وارثِ آوارِ عالی قاپو کیست؟


وارثِ آوارِ عالی قاپو کیست؟

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

استفاده از تکنیک «بازی تاج و تخت» برای جذابیت «بچه مهندس» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس:حسن وارسته می‌گوید: پایین آمدن آستانه صبر مردم سبب شده تا نسبت به کوچکترین موارد در سریال‌ها واکنش‌هایی نشان داده شود. همین واکنش‌ها از سوی برخی مردم عاملی برای ایجاد سانسور در سریال‌هاست که توسط خود ما انجام می‌شود تا خدای ناکرده سوءتعبیری صورت نگیرد.

به گزارش سینماپرس، مجموعه «بچه مهندس» به کارگردانی علی غفاری هر شب ساعت ۲۱:۱۵ از شبکه دو سیما روی آنتن می‌رود. این سریال ادامه روایت زندگی جواد جوادی در سه مقطع کودکی، نوجوانی و جوانی بوده که در هر فصل خود با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده است.  فرهاد قائمیان، ثریا قاسمی، کامران تفتی،  اتابک نادری و روزبه حصاری ازجمله بازیگرانی هستند که در این اثر به ایفای نقش می‌پردازند. به بهانه پخش فصل سوم این مجموعه با حسن وارسته که نویسندگی فصل دوم و سوم آن را برعهده داشته، گفتگو کردیم.

معیار ساخت فصل‌های بعدی برای مجموعه‌های تلویزیونی استقبال مردم است

ساخت سریال‌های دنباله‌دار در کشور ما خیلی کم اتفاق می‌افتد با این وجود در این سال‌ها شاهد استقبال مردم از مجموعه‌های چند فصله‌ای همچون «پایتخت» و حالا هم «بچه مهندس» هستیم. به طور کلی نگارش سریال‌های دنباله‌دار با چه چالش‌هایی مواجه و این فرم از سریال‌سازی دارای چه مزایا و معایبی است؟

باتوجه به تجربه فعالیت در چند سریالی که دنباله‌دار بوده باید بگویم که به هر ترتیب ساخت فصل‌های بعدی در برخی از آثار موفق و در برخی دیگر جواب لازم را نداده است. به عنوان مثال مجموعه «دودکش» دنباله‌دار شد اما فصل دوم این مجموعه به استناد آمار به قوت فصل اول آن نبود.

البته بخشی از موفقیت آثار در فصل‌های بعدی نیز به کاراکتری که در مجموعه پرورش داده شده وابسته است. مثلا وقتی شما در پایتخت با خانواده معمولی مواجه می‌شوید، به دلیل ویژگی‌های مشترک کاراکترهای این خانواده با اکثر مردم ایران، مخاطب با آنها و کلیت مجموعه همراه می‌شود. همچنین دلیل دیگر این موضوع می‌تواند به سرنوشت آدم‌های قصه در انتهای هر فصل مربوط شود که به نحوی تعلیق ایجاد کند و دنباله‌دار باشد چراکه همین اتفاق به خودی خود ایجاد جذابیت می‌کند.

اگر فرایند سریال‌های دنباله‌داری همچون شهرزاد که در شبکه نمایش خانگی تولید شده را کنار بگذاریم،  در تولیدات رسانه ملی در این زمینه مشکل مشترکی وجود دارد. به نوعی تلویزیون هیچگاه از ابتدا با این تدبیر که قرار است مجموعه‌ای چند فصله را تولید کند، جلو نمی‌رود. به نوعی بخشی بزرگی از دلیل ادامه سریال‌ها به بازخورد مردم وابسته است. بر همین اساس وقتی یک کار مورد اقبال مردمی قرار می‌گیرد، دوستان راغب می‌شوند که به سراغ ساخت فصل دوم این مجموعه نیز بروند. مجموعه‌های پایتخت، دودکش، دیوار به دیوار و ستایش ازجمله همین موارد به شمار می‌آید. یعنی برای آنها هیچ پیش‌بینی مبنی بر طراحی قصه‌ای که در پنج، شش فصل روایت شود، انجام نشده است.

اما خوشبختانه در یکی دو سال اخیر مدیران ما به این نتیجه رسیدند که برای سریال‌ها از قبل پیش‌بینی‌هایی انجام دهند. مثلا از قبل می‌دانستیم که قرار است مجموعه «کیمیا» و «ماجراهای کمال» را ۱۰۰ قسمتی بسازیم. همچنین می‌دانستیم که مجموعه «بچه مهندس» را باید به صورتی بسازیم که زندگی شخصیتی از بچگی شروع شود و از دل رویدادها و اتفاق‌ها، جوان برومندی به وجود آید و همین موضوع سبب شده تا کار ما بهتر پیش رود. وقتی از ابتدا برای چنین موضوعاتی تدبیرهای لازم صورت گیرد، تکلیف فیلمنامه‌نویس معلوم بوده و می‌داند قصه فصل اول را کجا تمام کند که فصل بعدی از آنجا شروع شود.

اما وقتی برای این موضوع تدبیر نشده باشد، کارها به صورت رندومی مورد استقبال قرار می‌گیرد. بر همین اساس معمولا اکثر سریال‌هایی که به فصل دوم رفتند، با کم‌اقبالی مواجه شدند و یا ضعیف‌تر از ورژن قبلی خود بودند. چون بعد از اینکه سری اول مجموعه‌ای با استقبال مواجه شد، به این فکر می‌کنند که قصه‌ای برای تولید فصل دوم آن طراحی شود. به این ترتیب فاصله نگارش تا تولید کم بوده و همین سبب شده که قصه آنطور که دلمان می‌خواهد پخته نباشد. در چنین وضعیتی استقبال مردم از فصل‌های بعدی مجموعه‌های پرمخاطب تضمین شده نیست.

شما چند سریال سراغ دارید که همچون پایتخت گرفته باشد؟ البته ما با سریال پایتخت کاری نداریم. پایتخت مجموعه‌ای استثنایی بوده و در هر فصل خود نیز قصه تازه‌ای را روایت می‌کند و از نمونه‌های موفق سریال‌های سیزن‌بندی شده به شمار می‌آید اما برای سریال‌های دیگر چنین اتفاقی رخ نداده است.

این سریال هم در دو فصل گذشته خود با حواشی بسیاری همراه شد و برخی نسبت به آن انتقادات بسیاری را مطرح می‌کردند. باتوجه به اینکه از ابتدا می‌دانستید «بچه مهندس» چند فصله است، اکنون از بازخورد مخاطبان نسبت به آن رضایت دارید؟  

حس می‌کنم «بچه مهندس» مقداری با اقبال عمومی مواجه شده است. چون ازجمله سریال‌هایی است که قبلا برای آن فکر شده بود. به نوعی از ابتدا قرار بود ما قصه بچه‌ای را روایت کنیم که به پرورشگاه برده می‌شود و روزهای سختی را می‌گذراند. سپس وارد دوران کودکی و نوجوانی شده و درگیر بحث عشق می‌شود. بعد از آن نیز مرحله پختگی و نخبگی جواد است که اکنون شاهد آن در فصل سوم هستیم.

چون با این خیز آمدیم، تقریبا از فصل دوم که کار دست من افتاد، می‌دانستم که قرار است دو فصل را بنویسم. بر همین اساس می‌دانستم که فصل دو را تا کجا ادامه و تمام کنم و فصل سوم را چطور شروع کنم. به همین دلیل من خیلی با وسواس،  تحقیق شده و عمیق‌تر این متن را به نگارش درآوردم.

نگارش فصل سوم این مجموعه را از اسفند دو سال پیش شروع کردم و تا اسفند سال گذشته که اواخر فیلمبرداری بود، من درگیر فیلمنامه آن بودم. ما بیشتر از ۳۵ قسمت فیلمنامه نوشتیم و آن را چندین و چند بار همراه تیمم بازنویسی کردیم. حتی بعد که کار تیمم تمام شد، خودم شخصا فیلمنامه را بازنویسی کردم و سر صحنه رفتم و بر اساس نگاه کارگردان و وضعیت لوکیشن و امکانات موجود فیلمنامه را آماده کردم.

اکنون کار فیلمنامه فصل سوم تمام شده ولی من هنوز در باکس مونتاژ سریال هستم. چون با کارگردان در تعامل هستیم که اگر در جاهایی لازم است خط روایت را تغییر دهیم. با این تفاسیر موفقیت این سریال نشان می‌دهد که وقتی شما برای فیلمنامه‌ای وقت بگذارید، به یک پختگی و بلوغ می‌رسید که برای آن هم تدبیر شده است. چون با این خیز جلو آمدیم، فکر می‌کنم که ما مقداری موفق هستیم.  

   

داستان سریال بچه مهندس در دو فصل گذشته خود، قصه مشخصی داشت، اما در قسمت سوم این فصل، ما شاهد تغییر ناگهانی شخصیت جواد و تا حدی داستان شدیم. آیا برای تغییر داستان از بیرون سفارش‌هایی شده است؟

اگر بخواهم به طور دقیق ماجرا را توضیح دهم، ناخودآگاه داستان لو می‌رود. اما باید بگویم آقای سجاد ابوالحسنی طرحی داشت که بر اساس آن، فصل اول بچه مهندس را نوشت و این مجموعه ساخته شد. ایشان به حق نویسنده خوب و نجیبی بوده و قلمش متانت دارد.  وقتی من وارد فاز دوم سریال شدم و شروع به کار کردن کردم، بخشی از این متن نوشته شده بود.  طبیعتا هر نویسنده تنوع و رنگ بندی نگارشی مستقل خود را دارد.  به هر حال سلایق فرق می‌کرد و نگاه سجاد به قصه با نگاه من متفاوت بود. به عنوان مثال در فصل دومی که سجاد طراحی کرده بود، نه از گلچهره خبری بود و نه خاله ژاله‌ای در زندان بود. به نوعی این شخصیت‌ها را من وارد داستان کردم. حتی در ابتدای کار چون به من گفتند که خانم اندیشه فولادوند را مدت محدودی داریم، یک کار برعکس هم انجام دادم. یعنی آن زمان ما در حال نگارش قسمت‌های اول بودیم ولی با توجه به مسئله خانم فولادوند مجبور شدم دو سه قسمت آخر را اول بنویسم. به نوعی قصه را از ته شروع به نوشتن کردم که در سریال‌سازی کار عجیب و غریبی به شمار می‌آید.

به طور کلی من در نگارش فیلمنامه خیلی قصه محور، ماجراجویانه و همینطور کاراکتر محور هستم. یعنی با نگاه به شرایط سنی، سعی می‌کنم به مباحث روانشناسی سن آن کاراکتر توجه کنم. سپس براساس آپشن‌ها و ویژگی‌هایی که آن سن دارد، فیلمنامه را روی نمودار می‌کشم و می‌پرسم که مثلا این نوجوان چه چیزی دارد؟ به عنوان مثال تا به حال در رسانه ما آنطور که باید به عشق نوجوانی پرداخت نشده بود ولی من سعی کردم با رعایت مباحث اخلاقی این موضوع را مطرح کنم.

اتفاقا این موضوع یکی از حواشی جدی فصل گذشته «بچه مهندس» بود که نقدهای فراوانی نسبت به آن شد و بسیاری این کار را تبلیغی برای کودک همسری معرفی کردند

بله اتهامات بسیاری وارد شد، اما این در حالی بود که اصلا کودک همسری در کار نبود. چراکه همه مردم ایران و جهان در مقطعی از کودکی و نوجوانی خود، این نوع از عشق را تجربه کردند. آیا من و شما در راهنمایی و دبیرستان عاشق نشدیم؟ مگر می‌توانیم بگوییم که چنین حسی نداشتیم؟ ما سعی کردیم این موضوع  را خیلی درست شده نشان و به آن جهت دهیم.

به نوعی در این مجموعه قرار بوده که ۷ پیکری جلو برویم و سیمرغ شویم. یعنی از یک عشق زمینی به عشق دیگری برسیم. به هر حال ما باید یک عشقی را به وجود بیاوریم که زمینه ایجاد اتفاق بزرگتری شود. به عنوان مثال در مجموعه شب دهم حسن فتحی، حسین یاری عاشق کتایون ریاحی می‌شود و برایش شرط می‌گذارند که ۱۰ شب تعزیه اجرا کند. اما در این مسیر،  شخصیت حیدر با بازی حسین یاری به دنیای فراتری رفته و دیگر تنها معطوف به کتایون ریاحی نیست. او عشق به امام حسین(ع) و خدا را نیز پیدا می‌کند. به هر صورت ما باید از مثال‌های دم دستی و زمینی استفاده کنیم تا موضوعات را مردم فهم کنیم. چراکه پای گیرنده‌های تلویزیون مردم از همه نوع طبقه اجتماع نشسته‌اند و ما باید به همه آنها خوراک دهیم. درنهایت در فصل دوم سعی کردیم که هیجان‌های نوجوانی و عشق آن دوران را طراحی کنیم که داستان هم با مکالمه دختر با جواد که در حال رفتن به آمریکا است تمام می‌شود.

دختر در پایان داستان به جواد می‌گوید من به آمریکا می‌روم اما در آینده یا تو به من ملحق می‌شوی یا من به تو. جواد هم به او می‌گوید که اگر چندین سال هم طول بکشد من هستم. در فصل سوم نیز در حال رفتن به همین سمت هستیم که قرار است جواد به عشق و قول و قرار خود پایبند باشد و در تلاش برای رفتن به آمریکا است.

در یکی از قسمت‌های این فصل نیز ما جواد را در هیبت فرد دیگری می‌بینیم که گویا قرار است از طریق جاسوسی به آمریکا برود و همین موضوع افراد زیادی را به اشتباه انداخت و موجب نارضایتی‌هایی از سریال شد.

بعد از پخش قسمت سوم کلی تماس درباره این موضوع داشتم و حتی همکاران خودم نیز می‌پرسیدند که چه اتفاقی رخ داده است. اما ما برای این کار در واقع از تکنیک سینما و سریال‌سازی دنیا استفاده کردیم. این همان اتفاقی است که وجودش در سریال‌های جهانی سبب شده تا مردم ۲۰ قسمت از یک سریال را در یک شب ببینند.

دقیقا از همان فرمولی استفاده کردیم که مخاطب بر اساس آن، یک شب تا صبح برای دیدن سریال بازی تاج و تخت بیدار می‌ماند. در نتیجه باید بگویم که به صورت پیش‌بینی شده این کار را انجام دادیم و حتی در استوری که در پیجم گذاشتم نیز گفتم که ما می‌دانستیم، تماشاگر بعد از پخش شب سوم سریال، غافلگیر می‌شود. در واقع خودمان دوست داشتیم که چنین اتفاقی رخ دهد و احتمال اینکه مورد فحاشی و ناسزا قرار بگیریم را نیز داده و برای آن آماده بودیم.

مگر همین فحش‌ها را در فصل دوم زمانی که مامان گلچهره در حوض مرده بود به ما ندادند ولی از نظر من آن سکانس که جواد نوجوان مادر خودش را در حوض حیات می‌بیند، همین الان هم جز سکانس‌های خوب من به شمار می‌آید.

من در واقع فرمول تراژدی که در بوطیقای ارسطو تعریف می‌کند را رعایت کردم و از همین جهت مجبورم که شخصیت را با مصائب و مصیبت روبه‌رو کنم تا از آن یک هیرو یا قهرمان بیرون بیاورم. ما قهرمان پاستوریزه که نمی‌خواهیم؛ قهرمان باید خطا داشته باشد، شکست بخورد، داغ ببیند، فراز و نشیب داشته باشد تا وقتی به قله‌ای از افتخارات رسید بگوییم با تحمل چنین مصائبی به این جایگاه رسیده است. درنهایت باید بگویم که ما مجبور به استفاده از این فرمول هستیم و کار غیرعلمی انجام ندادیم.

در همین چند قسمتی که از مجموعه «بچه مهندس» روی آنتن رفته برخی نارضایتی‌ها از سوی مردم بیرجند به خاطر شخصیت بیرجندی که در سریال تصویر شده شکل گرفته است. به‌طور کلی سانسور و اعمال سلیقه از طرف سازمان چقدر در این سریال نمود داشته و تا چه اندازه روی کیفیت کار تاثیر گذاشته است؟

سانسور که نه ولی مسائلی به وجود می‌آید که سبب شده تا ما خودمان ملاحظات بیشتری را رعایت کنیم.  به هر صورت در این سال‌ها نسبت به گذشته، آستانه صبر مردم مقداری پایین آمده و عده‌ای خیلی سریع از موضوعات مطرح شده نارحت می‌شوند. به عنوان مثال ما در این فصل باید یک‌سری مسائل را ایجاد کنیم و بر همین اساس رفاقت جواد با یکسری از آدم‌ها در این فصل در چالش شکل می‌گیرد. به این ترتیب برای چنین منظوری در باید یک شخصیت شهرستانی خلق کنم.  این شخصیت باید اهل یکی از شهرهای ایران ازجمله شهرهای جنوب، شرق، غرب یا شمال باشد.  

در نتیجه شخصیت شهرستانی طراحی می‌کنم که از بیرجند؛ یک منطقه محروم با تمدن چند هزارساله است.  خب یک آدم بیرجندی دروغ نمی‌گوید؟ آیا این بیرجندی نماینده کل مردم بیرجند است؟ نه این‌طور نیست. متاسفانه بخشی از مردم به شدت عجول هستند. کمی جلوتر که برویم مشخص می‌شود که چقدر شخصیت قاسم بیرجندی ما قشنگ است. ایشان خودش می‌گوید که من از منطقه محروم بیرجند دلاواز با ۱۵۰ هزار تومان پول به تهران آمدم. خب ما باید اشتباهات، لغزش‌ها و آینده این جوان را ببینیم تا قهرمان به وجود بیاید. به این صورت کاراکتر با تماشاگر آشتی کرده، همذات‌پنداری می‌کند و می‌گوید که همانند این آدم در خانواده ما هم هست.

به نوعی برخی از همین هجمه‌ها سبب می‌شود که ما خودمان دچار ملاحظاتی بشویم و سازمان هم نگران شود. بالاخره در این چند ماه خیلی از این شرایط پیش آمده است. حال ما باید تک به تک به مردم عزیز بیرجند توضیح دهیم که بگذارید قصه جلو برود، این بچه، جوان خوبی است و اینکه در قسمت اول یک دعوایی در دانشگاه انجام داده، دلیل بر بی‌نزاکتی بیرجندی‌ها نیست. اما این موضوعات سبب می‌شود که ما خودمان ملاحظه کنیم و خود سازمان هم حواسش جمع باشد که ناگهان سوءتفاهمی پیش نیاید.

متاسفانه برخی از مردم تنها لا اله را می‌شنوند و اجازه گفتن الی الله را نمی‌دهند. به هر حال باید ابتدا داستان تعریف شود تا بعد به تحول شخصیت رسید. تحولی که به نفع مملکت من و آب و خاک من است. اگر قرار باشد قدیس نشان دهم که چرا این قصه را بسازیم، می‌رویم و درباره ائمه که معصوم هستند فیلم می‌سازیم. این افراد معصوم نیستند و همچون افراد دیگر پر از اشتباه هستند.

این صحبت‌ها در این چند قسمت کمی ما را اذیت کرده و سبب شده تا ما قدری ملاحظات خود را در تدوین بیشتر و سعی کنیم که آن را تلطیف‌تر بیان کنیم وگرنه سازمان خیلی مشکلی با موضوعات ندارد. معمولا در سریال‌هایی که تاکنون کار کردم، سعی کردم که بندبازی کنم. به هر حال یک طرف این بندبازی، گاهی اوقات سبب دلخوری می‌شود. اما اگر صبر کنند خواهند دید که حرف نهایی فیلم حرف میهن‌پرستانه‌ای است.

*ایلنا

مشاهده خبر از سایت منبع