سینماپرس: سپردن اجرای چنین طرح هایی به برخی مدیران کم سواد و درس پس داده سینمایی کشور که عایدی ایشان جز تکثیر ابتذال در زیرساخت های مدیریت فرهنگی کشور نبوده و …؛ می تواند منجر به توزیع رانتی بودجه های فرهنگی کشور در میان طیفی خاص از سینماگران شود.
شمس الدین حمیدیان/ سازمان سینمایی برای حمایت از تولید فیلمنامه در شرایط پسا کرونایی سینمای ایران و کمک مادی به همه اعضای انجمن صنفی فیلمنامه نویسان، یک طرح چهارده مادهای را معرفی کرده است که طبق بند هفتم آن، از فیلمنامههای اقتباسی حمایت ویژه خواهد شد. بندی که در آن به صراحت بیان شده است: هر طرحی از این مجموعه که واجد ویژگی طرح حمایتی اقتباس و یا طرح حمایتی تنوع ژانر باشد به خواست نویسنده یا تهیهکننده در چارچوب آن حمایتهای ویژه قرار خواهد گرفت.
اما این طرح اگرچه ممکن است در کوتاهمدت، به نفع اقتصاد سینما و سینماگران و بویژه فیلمنامه نویسان باشد اما در طولانیمدت نمیتواند مسیر سینما را اصلاح کند و تجربه نشان داده است که چنین تصمیماتی صرفاً برای جبران دغدغههای اقتصادی صنفی و تکنسینی سینما و بالاخص ایجاد فضای تبلیغاتی برای مدیران امر است و نه دغدغههای صالح سالاری و تئوری و محتوایی مبتنی بر یک سند طراحی شده و یا یک چشم انداز مدون!
بهعبارتدیگر، نه تنها مسئله اقتباس که اساساً مسئله فیلمنامهنویسی یک مقوله تئوری است که عقل متصل سینما محسوب میشود و نیاز به افرادی متبحر و باسواد و کارکشته در این زمینه دارد و این در شرایطی است که متاسفانه به سبب مدیریت ناکارآمد فرهنگی و بالاخص سینمایی کشور؛ مسئله اقتباس از آثار ادبی و بهویژه رُمان یکی از دغدغههای بنیادین ولی بیپاسخ و ناکام در صنعت سینمای ایران بوده است. از این جهت امروزه درعموم تولیدات سینمایی کشور، بیش از اینکه به مسئله تئوری و نظریه در نوشتارها توجه شود؛ رویکردهای تکنسینی در نگارش فیلم نامه ها مورد توجه قرار گرفته است و پُرواضح است که یک فرد تکنسین هرقدر هم توانمند و خلاق باشد، اما منظومه فکری ندارد؛ ماهر نیست و تنها یک مهارت میفهمد و آن مهارت نیز کمی و به نوعی ابزاری است و اساساً کیفیت را در بر نمی گیرد.
پس باید دانست که بذر کشت شده توسط مدیریت فرهنگی کشور به نحوی بوده که امروزه اساساً در صنعت سینمای ایران شاهد آن هستیم که منافع بر آرمان ترجیح دارد و سینماگران صرفاً بر تکنیک و فُرم سینمایی متمرکز می شود و در این میان عموم مدیران فرهنگی نیز مدیریت تحول گرایانه سینما را نه لزوماً در تربیت و ارتقای نیروی انسانی تازهنفس و تئوریک، بلکه در استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود جستوجو میکند. حال آنکه در روزگار بنفش ملت ایران، این امر با سیاست راضی سازی همگانی و تمرکز بر اقدامات تبلیغاتی همراه شده است.
بر این اساس اگر چه ظاهر این چنین اقدامی توسط سازمان سینمایی موجه و قابل تقدیر می نماید. اما باید توجه داشت که نقطه اصلی امثال این طرحها نه نیروی انسانی بلکه قدرت ساختاری خواهد بود و از این جهت است که رویکرد متأخر حاکم بر مدیریت سینمایی بنفش پوشان اگرچه هم به صورتی ظاهری وانمود می کند که تمام ظرفیتهای ساختاری موجود را برای تحول سینمای کشور به میدان آورده؛ امّا به دلیل وابستگی بیش از حد آن به ساختارهای قدرت و فرصتطلب و بیتوجه به بازتولید نیروی انسانی جدید، به همان میزان دچار محدودیتهای ذاتی ساختارگرایی میشود و نهایتاً یک تجربه عقیم در حافظه سینمایی کشور محسوب خواهد شد.
باید یادمان باشد که استفاده از ادبیات برای ساخت فیلم تاریخچههای سینمایی در سینمای جهان سابقهای بهاندازه تاریخ سینما دارد و اهمیت آن در گستره تعریف اقتباس سینمایی از ادبیات، به صورتی مداوم از سوی منتقدان و تحلیل گران ادبی و سینمایی مورد تأکید قرارگرفته اسـت و در این راستا بسـیاری از فیلمها و حتی سریالهای تلویزیونی تحسینشده از سوی جشنوارههای مختلف سینمایی و تلویزیونی، اقتباسی هستند و تا به آنجا اهمیت دارد که در بسیاری از جشنوارههای معتبر سینمایی جهان همانند اسکار (Oscars)، برای فیلمنامههای اقتباسی جایزه جداگانه ای با عنوان جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی (Academy Award for Best Adapted Screenplay) در نظر گرفته میشود.
امروزه روند استفاده از ادبیات برای اقتباس در صنعت سینماس جهان همچنان با روندی رو به رشد ادامه دارد و بهویژه در حوزهی سینمای اجتماعی و ساخت درامهای شهری و نقد و بررسی مسائل امروز روابط انسانی نیز در یک نگاه تطبیقی و با روزآمد کردن متون برجسته ادبی قدیم و جدید، موردتوجه فیلمسازان مطرح جهان قرارگرفته است.
باید توجه داشت که مسئله اقتباس، یک امر مضمونی و محتوایی است و از این جهت است که جایزه بهترین فیلمنامه را به بهترین مضمون میدهند و درواقع این جایزه، بهجای تکیه بر تکنیک و فُرم سینمایی، صرفاً به محتوا و مضمون توجه دارد. |
اما مسئله مهم این است که چنین رویکردی به ادبیات و استفادهی هدفمند در بازخوانی آثار ادبی در
سینمای اقتباسی که به خوبی در صنعت سینمای جهان شکلگرفته و به بلوغ رسیده، در
سینمای ایران جایگاهی نیافته و در تطابق با ضعف کلی
سینمای اقتباسی، موردتوجه فیلمسازان داخلی قرار نگرفته است و اساسا شغلی به نام
کارگزار ادبی (
Literary agent
) در تولید سینمای ایران وجود ندارد و در هیچ یک از شوراهای کلان فرهنگی و سینمایی کشور و یا در مجموعه هایی همچون بنیاد سینمایی فارابی و … متخصصانی با چنین عنوان شاغلی وجود ندارند که آثار ادبی کهنه و بیشتر نو را میخواند و تشخیص میدهد برای اقتباس سینمایی مناسب می باشند یا خیر!
با این تفاصیل در تاریخ سینمای ایران، مسئله اقتباس از آثار ادبی و بهویژه رمان یکی از دغدغههای بنیادین ولی بیپاسخ و ناکام بوده است. اگر بخواهیم به ریشههای این ناکامی اشارهکنیم باید به چند موضوع توجه ویژه داشته باشیم:
۱. کیفیت غیر سینمایی آثار ادبی
بیشتر رمانهای ایرانی از الگوهای بیان و روایت سینمایی فاصله دارند و وجه تغزلی و خطابی آنها بر وجه قصهگویی برای سینما غلبه یافته است. درواقع رمانهای ایرانی عمدتاً متکی بر دیالوگ و حدیث نفس هستند و کنشها اندک است و از تعادل مطلوب که لازمه داستانگویی متعارف سینمایی است فاصله دارد. شخصیتها در میانه فعال بودن و منفعل بودن که دو الگوی متمایز در فیلمهای سینماییاند، معلقاند. گفتوگوها بیش از آنکه فشرده و موجز و دراماتیک باشند، توصیفی و حتی گاهی تجویزیاند. سرعت روایتگری همپا و همخوان با سرعت روایت سینمایی نیست، درنتیجه بیشتر رمانهای ایرانی در برگردان سینمایی به فیلمی کوتاه تبدیل میشوند یا به فیلمی مُطول!
سینمای ایران، دیالوگ محور، یا بهتر بگوییم، «دیالوگ زده» شده است و این اتفاق خصوصاً در کمدی ملموس می باشد و کمتر به سمت تقویت شخصیتپردازی و توصیف میرود و از سویی رمانهای طنز در ایران بهشدت معدود و مهجور است و ما تقریباً چیزی به نام اقتباس کمدی در سینمای ایران نداریم! |
۲. ناآشنایی اهل سینما با آثار ادبی
طیف قابل توجهی از اهالی سینما کمتر رمان میخوانند و بالاخص جماعت به اصطلاح منوالفکر از ایشان عموما با تازهترین رمانهای منتشرشده آشنایی ندارند. در این میان آن دسته از سینماگرانی هم که اهل ادبیاتاند، معمولا این آثار را به دیده اقتباس نمیخوانند، یا از آن به نفع تفکرات خود گذر میکنند. این در حالی است که حتی برخی از کارگردانهای ما با ویژگیهای بیانی فیلمهای روز آشنایی ندارند. سهل است، به سادهترین قواعد فیلمسازی نیز بیگانهاند حالا چه انتظاری میرود هنگامیکه اثر ادبی ناقص قرار باشد به اثر سینمایی ناقصتری تبدیل شود؟
۳. حق مالکیت
موضوع اقتباس از هر اثر برای تولید اثری در رسانه دیگر، نوعی تملک و تصاحب است و در این قاعده است که سینما، رمان را تصاحب میکند. اما در جامعهای که تملک و تصاحب، مایه نگرانی صاحب اثر است، اندیشه اقتباس پیش از جوانه زدن میخشکد. درواقع هنوز قانون صحیح و سرراستی برای حفظ حقوق مادی و معنوی اقتباس، اعم از اقتباس کننده و اقتباس شونده؛ تصویب نشده است و یک سردرگمی و تعلیق بسیار فراگیر در این زمینه وجود دارد.
۴. اقتصاد
صنعت سینما بر سیستم اقتصاد پیچیده ای استوار است که به نوعی اقتصاد کلان محسوب می شود و نه اقتصاد خُرد. اما در این طرح جدید، بازهم شاهد مقوله گُنجشکروزی کردن سینما هستیم! بر این اساس طبق بند سوم این طرح، فارغ از ژانر و ویژگیها با هر طرح ۵ صفحهای که موردپذیرش شورای موضوع ماده ۹ قرار گیرد، قرارداد نگارش به مبلغ سیصد میلیون ریال منعقد خواهد شد.
بهرغم این گستردگی حیطه مالی، دستمزد فیلمنامه نویسان، در مقایسه با دیگر عوامل و هزینهها در مسیر تولید یک اثر سینمایی اندک است و کمتر تهیهکننده خصوصی پیدا میشود که راضی به پرداخت هزینه اقتباس باشد. از این جهت وقتی حتی این دستمزد اندک کفاف اقتباس و نگارش را نمیدهد، پس آیا بهتر نبود که دولت این بودجه را با مدیریت بهتر، به سمت سفارش آثار اقتباسی به شخصیت های موجه و امتحان پس داده رهنمون میشد تا هم نتایج عملیاتی بهتری داشته باشد و هم حداقل قرجام آن به تولید آثاری همچون ناخداخورشید منجر شود و خدای نکرده با بودجه بیت المال مسلمین شاهد تولید انبوهی از طیف فیلمنامه های اینجا بدون من نباشیم!
۵. تکروی و ناتوانی در تقویت روحیه جمعی
روحیه تکروی نهادینه شده در جامعه ما که دلایلش آشکار است و نیازمند توضیح نیست. از همین جهت است که می گویند اکثر ایرانیها در ورزش های فردی همچون کشتی بیشتر موفق می باشند تا در فوتبال. از این جهت است که چنین روحیه ای با روند و فرایند اقتباس، که ذاتاً پدیدهای است استوار بر همکاری همخوانی ندارد. شاید به همین دلیل است که برنامهنویسی گروهی نیز در سینمای ایران، جز چند نمونه انگشتشمار، شدنی یا موفق نبوده است و فیلمنامهها بیشتر نوشته کارگردان است. درواقع میتوان گفت فیلمنامه راهی است برای ورود به کارگردانی. این ناتوانی در همکاری گروهی شاید موجب همین شده است که سینما بهجای متن محوری به مؤلف محوری تمایل پیدا کرده است و فیلمنگاری نتواند به یک حرفه پخته و مستقل تبدیل بشود.
۶. اوضاع اجتماعی
اقتباس نیز همچون دیگر پدیدههای هنری، تابع دگرگونیها و اوضاع کلی اجتماعی است. اگر نویسنده اثر ادبی به دلایل آشکار و پنهان نتواند تصویر درستی از جامعه خود ارایه دهد و اگر اقتباس کننده نیز به همین دلایل نتواند آن تصویر را حفظ یا تقویت کند، و اگر فیلمساز هم نتواند آن را به شدتی کمابیش همانند ارائه دهد، آنگاه اقتباس از اثر ادبی برای اثر سینمایی در واقع تبدیل به موجودی ناقصالخلقه خواهد شد که آییدی تحقیر آمیز و نقض غرضی همچون فروشنده را در پی خواهد داشت.
از سوی دیگر، معروف است که اقتباس در جوامعی بیشتر رواج و گستردگی و پذیرش دارد که هنرمندان آن بیشتر پذیرای دگرگونی می باشند. زیرا اقتباس از اثر ادبی برای اثر سینمایی، نمونه کوچکی از این دگرگونی پذیری است که هم شامل نویسنده اثر ادبی است، هم تهیهکننده اثر سینمایی، هم فیلمنامهنویس، هم فیلمساز، و صدالبته تماشاگر. شاید بخشی از ناکامی اقتباس ادبی در سینمای ایران به تماشاگرانی برگردد که پذیرای دگرگونی اثر ادبی در قالب اثر سینمایی نیستند. گاهی خوانندگان یک رمان بیش از نویسندهاش از اقتباس سینمایی آن ناراضیاند.
۷. کمرنگی تعاملهای میانرشتهای
نمیتوان انتظار داشت در جامعهای که تعاملهای میانرشتهای و میان گروهی در آن کمرنگ است، میان صنعت سینما و ادبیات، رابطه برادرانه نیک سرشتی برقرار باشد. کمرنگی تعامل میان نیازهای فروتر و نیازهای فراتر فردی و اجتماعی، ناگزیر به کمرنگی تعامل میان ادبیات و سینما هم می انجامد.
در سالهای اخیر مطالعات تازهای در باب بررسی بینرشتهای دربارهی تعاملات میان ادبیات و سینما صورت گرفته که برخی از آنها تمرکز خود را بر واکاوی مفهوم اقتباس، سابقه اقتباس سینمایی و تحلیل فیلمهای اقتباسی در صنعت سینمای ایران معطوف نمودهاند و آثاری مانند اقتباس ادبی در ایران، (شهناز مرادی، ۱۳۷۶) و اقتباس در سینما (محمدعلی فرشته حکمت، ۱۳۹۰) از این نمونهها به شمار میآیند. در برخی از آثار نیز مؤلفان با مبنا قرار دادن روابت، تحلیل عناصر نمایشی را در متون ادبی دنبال کردهاند که آثاری مانند تاریخ بیهقی، روایتی سینمایی (علیرضا پور شبانان، ۱۳۹۲) و قابلیتهای نمایشی شاهنامه (محمد حنیف، ۱۳۸۴) از آن جملهاند.
در نوع دیگری از آثار هم تمرکز بر ایجاد ارتباط میان مرز خیال ادبی با تکنیکهای مختلف فیلمسازی و بررسی تطبیقی ساختار میان ادبیات و سینما مدنظر پژوهشگران قرارگرفته که میتوان به کتابهای مشت در نمای درشت (سید حسن حسینی، ۱۳۸۳) و سینما و تصاویر شعری شاهنامه (احمد ضابطی جهرمی ۱۳۸۴) و همچنین مقاله نسبیت بیان سینمایی با تمثیلهای ادبی در اشعار مولانا (تفی پور نامداریان و زهرا حیائی، ۱۳۸۸) بهعنوان نمونه اشاره نمود.
همچنین در این میان هستند پژوهشهای معدودی مانند مقاله درآمدی بر تعامل میان ادبیات کلاسیک عرفانی با سینمای معناگرا (پور شبانان و دیگران، ۱۳۹۵) که با نگاه ژانری ارتباط ادبیات کلاسیک فارسی و سینما را با بررسی نمونهای مرکز توجه قرار دادهاند.
از این زاویه به نظر میرسد، کاوش در حوزه ادبیات فارسی و بهویژه ادبیات کلاسیک که آثار قابل اعتنایی ازنظر ظرفیتهای نمایشی در آن وجود دارد، میتواند در بهکارگیری این آثار و بازخوانی آنها بر اساس نیازهای جامعه امروزی در ساخت نسخههای سینمایی، کارآمد به شمار آید که البته این مهم تنها به واسطه حضور اساتید باسواد مدیران خبره در شوراهای تابعه صورت خواهد پذیرفت و در این میان قطعا سپردن اجرای چنین طرح هایی به برخی مدیران کم سواد و درس پس داده سینمایی کشور که عایدی ایشان جز تکثیر ابتذال در زیرساخت های مدیریت فرهنگی کشور نبوده و …؛ می تواند فرجام چنین طرح های بظاهر موجهی را تنها به توزیع رانتی بودجه های فرهنگی کشور در میان طیفی خاص از سینماگران منتهی سازد.
سینماپرس: مسعود آب پرور کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص سریال های ماه مبارک رمضان سال جاری گفت: اگر امروزه استقبال چندانی از سریال ها به ویژه سریال های مناسبتی صورت نمی گیرد به دلیل ضعف های ساختاری و محتوایی آن ها و عدم تطابق با ذائقه و نیاز مخاطبان امروزی است از این رو فرم و محتوای سریال های تلویزیونی باید بر اساس ذائقه مخاطبان امروز باشد تا بتوان آن ها را با برنامه های نمایشی در رسانه ملی آشتی داد.
کارگردان سریال های تلویزیونی «هوش سیاه» و «معما» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: یک نکته مهمی که در خصوص پایین آمدن آمار مخاطبان سریال ها طی سال های اخیر وجود دارد نقش رسانه های جدید و تکنولوژی است؛ امروزه مردم بیش از گذشته به شبکه های اجتماعی علاقه نشان می دهند و این فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به نوعی رقابت سنگینی با رسانه های قدیمی مانند تلویزیون دارند.
وی ادامه داد: از این رو کاهش میزان مخاطبان رسانه ملی الزاماً تنها دلیل رویگردان شدن مخاطب از این رسانه نیست! نکته آنجا است که مدیران و سیاست گذاران رسانه ملی باید با تدبیر و هوشمندی تلاش کنند تا همانند رسانه های درجه یک صوتی و تصویری در دنیا بخش قابل توجهی از برنامه های روزانه و هفتگی و ماهانه به انعکاس اخبار شبکه های اجتماعی اختصاص یابد؛ در واقع مسئولان باید تدبیری داشته باشند تا مردم خودشان را در رسانه ملی ببینند و پیدا کنند.
آب پرور با تأکید بر اینکه امروزه مردم نشانی از نیازها و خواسته های خود را در رسانه ملی مشاهده نمی کنند اظهار داشت: این بسیار تأسف بار است که ما همواره به موضوعات جدید دیر واکنش نشان می دهیم، تحلیل درستی از اوضاع نداریم؛ از این بیم داریم که پرداختن به موضوعات جدید با رویکردهای عقیدتی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی مان مغایرت داشته باشد چرا که برای تطبیق دادن آن ها تحلیل ارائه نمی کنیم و همین باعث می شود همواره زمان را از دست بدهیم و نتوانیم به درستی از جایگاه و نقش رسانه ها استفاده کنیم.
این سینماگر در همین راستا تصریح کرد: مدیران تلویزیون هرچه دیرتر تقلا کنند در آینده حسرت بیشتری خواهیم خورد! مدیران باید آگاه باشند که رسانه باید در دل جامعه بوده و از جریانات روز دور نباشد؛ ما باید فرم و محتوا را بر اساس زمانه جلو ببریم. این اتفاقی است که برای رسانه های تصویری در هر کشوری الزامی است!
کارگردان فیلم سینمایی «قتل آنلاین» تأکید کرد: جعبه جادویی که تا چند سال پیش عضو مهمی از خانواده ها بود اما الآن کارکردهای دیگری دارد. در خانه ها با آن گیم بازی می کنند، برنامه های شبکه های ماهواره ای را تماشا می کنند و… بی تردید ما اگر دیرتر بنجیم قافیه را بیشتر می بازیم و حسرت بیشتری خواهیم خورد.
این کارگردان در خاتمه این گفتگو متذکر شد: اصولاً محتوا برای هر جامعه ای می تواند دارای محدودیت های اخلاقی، دینی و… باشد؛ این وظیفه برنامه ریزان، سیاست گذاران و مدیران است که بر اساس محدودیت های فرهنگی و اخلاقی و دینی برنامه های شاداب و بروز تولید کنند و باعث جهش جایگاه تلویزیون در خانواده های ایرانی شوند.
سینماپرس: مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی ارشاد با انتشار بیانیهای برگزاری رویدادهای هنری در فضای مجازی را مشروط به قرار گرفتن در چارچوبهای قانونی کشور و اخذ تاییدیه از این نهاد دولتی اعلام کرد.
به گزارش سینماپرس، مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار بیانیهای اعلام کرد: برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری در فضای مجازی تنها در چارچوب قوانین و مقررات جاری کشور و با اخذ تاییدیه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجاز است.
در متن این بیانیه که از سوی مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده، آمده است:
۱- با توجه به افزایش مصرف محصولات فرهنگی و هنری در فضای مجازی، افزایش برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری توسط دستگاهها و مؤسسات در فضای مجازی را به فال نیک گرفته و از آن استقبال میکنیم.
۲- اصول و ضوابط محتوایی تولید و عرضه محصولات و آثار فرهنگی و هنری تابع همان مقررات جاری تولید محصولات فرهنگی است و صرف فراهم بودن بستر عرضه در فضای مجازی نمیتواند ناقض آن مقررات باشد.
۳- برگزاری پویشها، جشنوارهها و سایر رویدادهای فرهنگی، هنری و رسانهای در فضای مجازی هم بدون هماهنگی این وزارتخانه غیرمجاز است.
۴- دستورالعمل صدور مجوز و نظارت بر عرضه آثار فرهنگی و هنری از طریق رسانههای برخط نیز نهایی شده و به زودی ابلاغ خواهد شد.
۵- با ابلاغ دستورالعمل مذکور، هر گونه عرضه محصولات فرهنگی، هنری و رسانهای در بسترهای دیجیتال باید با هماهنگی بخشهای مرتبط در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال، با نظر تخصصی بخشهای مربوطه، شامل؛ معاونت امور فرهنگی، معاونت امور هنری، سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری و بنیاد بازیهای رایانهای، مرجع صدور مجوز عرضه آثار فرهنگی و هنری در بسترهای دیجیتال خواهد بود.
۶- تصمیمگیری در مورد نمایشگاه مجازی کتاب با شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب و معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و هر گونه نمایشگاه یا بستر عرضه کتاب به عنوان «نمایشگاه مجازی کتاب تهران»، خارج از این فرآیند فاقد اعتبار است.
سینماپرس: عبدالحمید قدیریان هنرمند نقاش با مرور تجربه اخیر خود در خلق تابلوی نقاشی در حرم مطهر امام رضا (ع) بر لزوم شناخت و پرداخت بیشتر هنرمندان به موضوعات ماوراالطبیعه در آثار هنری خود تأکید کرد.
به گزارش سینماپرس، «بر آستان قدس» عنوان آیین ویژهای بود که با همراهی تعدادی از هنرمندان تجسمی روز جمعه دوم خردادماه همزمان با روز جهانی قدس به همت حوزه هنری و همکاری آستان قدس رضوی و نهضت تبلیغات اسلامی در حرم مطهر امام رضا (ع) برگزار شد و در قالب آن این هنرمندان دست به خلق تازهترین آثار هنری خود زدند.
عبدالحمید قدیریان از نقاشان بنام، طراح صحنه فیلم سینمایی «ملک سلیمان» به کارگردانی شهریار بحرانی و مدیر هنری فیلم سینمایی «محمد رسولالله (ص)» ساخته مجید مجیدی است. سالها تحقیق و پژوهش میدانی و کتابخانهای برای این فیلم، باعث شده است او دیدگاه خاص و ویژهای نسبت به موضوع بیتالمقدس و اشغالگریهای رژیم صهیونیستی داشته باشد.
عبدالحمید قدیریان در گفتگو با مهر درباره ایده اولیه این طرح که بیتالمقدس را در محاصره هالهای از نیروهای شیطانی به تصویر کشیده است، گفت: همان طور که مقام معظم رهبری نیز این اواخر اشاره کردهاند، ما صرفاً با شیاطینِ اِنس نمیجنگیم بلکه با شیاطینِ جن هم سروکار داریم، به ویژه یهود که قرنهاست روی این موضوع کار کرده است؛ هم اسرائیل و هم امریکا از نیروهای غیرمادی برای سلطههایشان بهره میبرند. در سازمان سیا تحقیقات زیادی درباره استفاده کردن از نیروهای ماوراالطبیعه به عنوان یک سلاح انجام شده است، اما به دلیل نقایصی که در آموزشِ مسائل دینی ما وجود دارد، ما به آن نپرداخته و از آن غافل بودهایم.
وی تأکید کرد: حالا با تأکیدات اخیر رهبر معظم انقلاب احساس کردم که باید وارد این فضا شویم و بدانیم ما غیر از انسانها با اجنه هم درگیریم و اجنه نیروهایی هستند که به قول قرآن در آخرالزمان خواهند آمد و ابتلائاتی برای بشر خواهند داشت.
این هنرمندان نقاش افزود: لازم است به میدان بیاییم و به قول سوره صف، باید انصارالله شویم. در واقع ما باید همان رفتاری را داشته باشیم که حضرت سلیمان داشت و «ملک سلیمان» به نوعی ماکتی از «ملک ظهور» است. وقتی به سمت ظهور میرویم، باید از مرحله فتنه اجنه و شیاطین عبور کنیم و این اجتنابناپذیر است.
وی افزود: فکر میکنید چه کسی میتواند با این نیروها مقابله کند؟ با موشک و کلاشنیکف که نمیتوان با آنها جنگید. باید دید چه اسلحهای برای مقابله لازم است؟ و آنجاست که به قول قرآن، مردان خدا میآیند. اینها کسانی هستند که بر این نوع نیرو مسلط هستند و میتوانند با این موجودات دست و پنجه نرم کنند و همانها هستند که میتوانند اسرائیل را نابود کنند. پس ما باید شرایطی فراهم کنیم که بتوانند با فتنهای که به زودی همگی با آن درگیر خواهیم شد، مقابله کنند.
وی در مورد تجربه حضور در صحن رضوی و نقش زدن در محضر علیبن موسیالرضا (ع) بیان کرد: بخشی از حسی که داشتم به همان حسی که همه ما نسبت به اهلبیت (ع) داریم، برمیگشت، اما بخشی دیگر، حداقل برای من، از آن حس، فراتر رفت. چون امام رضا (ع) به این علت در ایران ساکن شدند که قوای اسلام را برای آخرالزمان تجهیز کنند، یعنی خزانهدار هستند. میآیند و تقسیم سلاح میکنند. آن بحثی که در مورد اجنه و شیاطین بیان کردم، سلاحش را باید از اهلبیت (ع) گرفت. ایشان هستند که میتوانند این قوا را از جانب خدا به ما و به رزمندگان اسلام بدهند تا بتوانیم مقابله کنیم.
قدیریان در پایان گفت: من نسبت به حضرت رضا (ع) نگاه فرماندهی جنگی دارم، یعنی در این شرایط باید با این دیدگاه به ایشان نگاه کرد که اینجا هستند تا ما را با فضاهایی که برایمان ناآشناست، آشنا سازند و تجهیزمان کنند. خیلی از افرادی که من و شما نمیشناسیم، اکنون در این فضا به صورت ناشناس تعلیم میگیرند تا در آن زمانی که همه میگویند «وای خدایا به دادمان برس»، وارد میدان شوند و آن وقت است که آن اتفاق بزرگ خواهد افتاد.
سینماپرس: شاعر شعر کودکانه انار معتقد است به غیر از تعداد خیلی معدودی از مخاطبان فرهیخته که اهل فرهنگ و حساس هستند و شاید شعر مورد نظرشان را پیدا نکنند، شعرهای کودک امروز توانسته پاسخگوی نیاز بخش اعظم مخاطبان باشد.
به گزارش سینماپرس، مصطفی رحماندوست درباره اینکه شعر کودک امروز چقدر میتواند پاسخگوی نیاز کودکان باشد، گفت: باید ببینیم اشعار کودکانه ما چقدر به نیاز بزرگترها پاسخ میدهد، زیرا خریدار این کتابها و مجلات بزرگترها هستند. این شاعر و نویسنده پیشکسوت ادبیات کودک در این باره به ایبنا گفت: متأسفانه سطح فرهنگی و توان انتخاب خانوادهها خیلی بالا نیست لذا همانطور که کتابهایی که شامل شعرهای مهدکودکی است وارد بازار میشود و خریدار دارد، شعر فلان شاعر خوشقریحه هم میآید و خریدار دارد.
وی با اشاره به اینکه جامعه، باید به این سؤال که شعر کودک امروز چقدر میتواند پاسخگوی نیاز کودکان باشد، پاسخ دهد، گفت: به نظر من شعرهای امروز کودک و نوجوان توانسته پاسخگوی نیاز جامعه باشد زیرا به غیر از تعداد خیلی معدودی از مخاطبان فرهیخته که اهل فرهنگ و حساس هستند و ممکن است شعر مورد نظرشان را پیدا نکنند، شعرهای امروز کودک توانسته پاسخگوی نیاز بخش اعظم مخاطبان باشد. در واقع این خانوادهها هستند که به جای اینکه به شعرهایی که شعر نیست، اعتراض کنند، سراغ کارهای بازاری میروند که ربطی به شعر کودک ندارد، البته مخاطب بزرگسال موظف نیست لزوماً سواد انتخابش را بالا ببرد و تعلیم و تحقیق و مطالعه کند تا قدرت انتخابش افزایش یابد و سراغ کتابهای خوب برود. اصولاً افرادی که اهل کتاب هستند و ناشران و نویسندگان را میشناسند و بر اساس شناختشان کتابهای خوب را انتخاب میکنند، مشکلی ندارند، اما انبوهی از مردم دلشان میخواهد برای فرزندانشان کتاب بخرند، اما نمیدانند چه بخرند مثل کسی که دلش میخواهد غذای خوب برای فرزندش بخرد، اما تحت تاثیر تبلیغات تلویزیونی غذایی به او میدهد که ارزش غذایی ندارد. همین مخاطبان در بازار کتاب هم تحت تاثیر جوهای تبلیغاتی که وجود دارد کتابی میخرند که کیفیت بالایی ندارد، البته یکی از مهمترین عواملی که در این مسئله تاثیرگذار است، میزان درآمد خانوادههاست. وقتی وضعیت اقتصادی این افراد خوب باشد میتوانند مثلاً ۵۰ هزار تومان پرداخت کنند و کتاب خوبی بخرند، اما وقتی وضعیت اقتصادی خوبی نداشته باشند پنج جلد کتاب بازاری را در یک بسته با قیمت ۵ هزارتومان خریداری میکنند.
مرحله بعدی، بستگی به میزان فعالیت و تلاش خبرنگاران دارد. آنها باید کتاب خواندن و کتاب خوب خواندن را به یک پز اجتماعی تبدیل کنند تا مردم وقتی میخواهند برای هم ژست بگیرند درباره کتابهایی صحبت کنند که برای هم خریدهاند.
*جوان
سینماپرس: مجموعه تلویزیونی «پرگار» از امشب ششم خرداد روی آنتن میرود.
به گزارش سینماپرس، اولین قسمت از سریال «پرگار» به کارگردانی شهرام شاه حسینی با قصه ای اجتماعی درباره روابط خانوادگی و تعلیم و تربیت فرزندان امشب سه شنبه ششم خرداد از شبکه یک سیما پخش می شود.
ملودرام «پرگار» قصه سه خانواده را به طور موازی روایت می کند که در مقطعی از روزگار، سرگذشت آنها با هم گره خورده است و خواسته یا ناخواسته در زندگی امروز آنها کنش هایی را ایجاد می کند.
این مجموعه نمایشی از امشب هرشب ساعت ۲۲:۱۵ پخش می شود. پنجشنبه ها نیز خلاصه هفتگی این سریال روی آنتن می رود.
علی عمرانی، مرجانه گلچین، فریبا کوثری، بهرنگ علوی، بابک کریمی و فریبا جدیکار از جمله بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند. سایر عوامل تولید این سریال عبارتند از نویسنده احمد رفیع زاده، مدیرتولید مریم فاطمی، مدیر برنامهریزی مهدی آقایی، دستیار اول کارگردان حسین خضوعی، مدیر تصویربرداری سجاد حیدری، طراح صحنه و لباس نازنین توسلی، مدیر صدابرداری یاسر رمضانی، طراح گریم میشا جودت، منشی صحنه زهرا مهدوی.
مجموعه تلویزیونی «پرگار» به تهیهکنندگی امیر پوررحمانی و کارگردانی شهرام شاه حسینی در ۲۹ قسمت درگروه فیلم و سریال شبکه یک سیما تولید شده است.
به گزارش مهر، سریال «پرگار» با نام اولیه «آسمان هوای باران دارد» در مسیر تولید چندین بار متوقف شد و با مشکلاتی مواجه بود. این سریال بعد از ساخت و آماده شدن نیز با بلاتکلیفی هایی مواجه بود و حتی بعد از مشخص شدن پخش، نتوانست در زمان اعلام شده روی آنتن برود. این سریال قرار است بالاخره از امشب به پخش برسد.