X

بایگانی تیر 15, 1399

دفتر سینمایی

صداوسیما در شرایط عادی، خودش هم در بداخلاقی‌ها نقش داشته است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: عماد افروغ جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیت‌های تلخ جامعه امروز، بر لزوم بازنگری در سیاست‌های کلان صداوسیما تأکید کرد.

به گزارش سینماپرس، «از تمام دستگاه‌های تبلیغاتی، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاه‌ها بالاتر است. اگر اصلاح بشود، یک کشور را می‌تواند اصلاح کند و اگر –خدای نخواسته- انحراف در آن باشد، یک کشور را می‌تواند منحرف کند» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۱۸) همین یک جمله کافی است تا بر اهمیت خروجی کاری مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کنیم. جمله‌ای که در عین حال می‌توان آن را متر و معیاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری این سازمان کلان فرهنگی بر وضعیت امروز جامعه ایرانی دانست.

این روزها صداوسیما با برنامه‌ها، تاک شوها، مسابقات، سریال‌های نمایشی و قالب‌های مختلف دیگر برنامه‌سازی کنداکتور شبکه‌های متعدد و پرشمار خود را پر می‌کند. کنداکتوری ۲۴ ساعته در بیش از ۵۰ شبکه سراسری و استانی که در رقابت با رقیبان باسابقه‌ای چون شبکه‌های ماهواره‌ای و یا مدعیان نوظهور در فضای مجازی، گویی رمق چندانی برایش نمانده و جامعه کمتر و کمتر به آن گرایش پیدا می‌کند؛ تا آنجا که قائم مقام صداوسیما در نشستی به آشکار و گلایه می‌گوید «امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است» و حتی اگر مخاطب گرایشی به آن دارد از برنامه‌ها تأثیر نمی‌گیرد و یا حتی کمتر رضایتی دارد چه برسد به اینکه این رسانه بخواهد به مثابه یک دانشگاه عمل کرده و در آینده فرد یا یک اجتماع اثرگذار باشد!

اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. بحرانی که امروز در رابطه مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، ریشه در چه پس‌زمینه‌هایی دارد و چگونه می‌توان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟

عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به صراحت کلام شهره است، تأکید ویژه‌ای بر لزوم شکل‌گیری گفتگوهای انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموش‌شده‌ای به‌نام «اخلاق» می‌گوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیم‌نگاهی هم به تولیدات فرهنگی و نسبت آن‌ها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.

افروغ در این گفتگوی مشروح از منظر جامعه‌شناسی به آسیب‌شناسی خروجی برنامه‌ها و عملکرد مدیران سازمان صداوسیما به‌عنوان یکی از مهمترین رسانه‌های امروز ایران و تأثیر آن بر وضعیت جامعه امروز پرداخته است.

متن گفتگوی مهر با عماد افروغ را در زیر می‌خوانید:

* این روزها انتقادات زیادی به عملکرد صداوسیما و خروجی برنامه‌های آن مطرح می‌شود و البته کمتر سریال، تاک‌شو یا برنامه گفتگومحور شاخص و راضی‌کننده‌ای هم وجود دارد که روی فکر و آسایش و زندگی مردم تأثیر بگذارد و یا به‌عنوان راهکاری برای ارتقا سبک زندگی بتوان به آن‌ها اشاره کرد. از منظر جامعه‌شناسی فکر می‌کنید مشکل عمده‌ای که صداوسیما اکنون با آن مواجه است، چیست؟ و چقدر ممکن است «افراد» مانع عملکرد درست «سازمان» باشند؟

این سوال نیازمند بحثی مبنایی است، اینگونه نیست که تفننی سوالی پرسیده باشید و بخواهم به آن پاسخ دهم. من هم سال‌هاست که به پاسخ چنین سوالی می‌اندیشم. من نمی‌دانم آیا صداوسیما حسب یک نظریه عمل می‌کند یا خیر و اگر حسب یک نظریه حرکت می‌کند آنچه نظریه‌ای است؟ آیا این نظریه منسجم است یا خیر؟ و در صورت انسجام به آن عمل می‌شود یا خیر؟ آیا دیالکتیکی بین این نظریه و یا واقعیت‌های انضمامی و روزمره وجود دارد یا خیر؟

من فکر می‌کنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامه‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آن‌ها به مشام می‌رسد من فکر می‌کنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامه‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آن‌ها به مشام می‌رسد. متأسفانه جمهوری اسلامی میدان مناسبی برای تاخت و تاز ریاکاران شده است و یکی از عرصه‌های قلمروهای تاخت و تاز این افراد، سیماست، چون رادیو را کمتر می‌شنوم.

اگر بخواهم مبنایی‌تر بحث کنم باید بگویم هر نهادی که جایگاه تعریف شده‌ای برای ایده‌پردازی داشته باشد و خود را متولی ایده‌ها و ارزش‌ها بداند باید نسبت به واقعیات جامعه پاسخگو باشد. این رابطه متقابل ایده و واقعیت است. اگر این رابطه را بین ایده و واقعیت بپذیریم معتقدم هرکسی ادعای ایده‌پردازی در جامعه دارد باید پاسخگوی واقعیات جامعه هم باشد.

اگر واقعیت‌های جامعه تلخ هستند که همینطور هم هست و می‌توان ردّ پای آن را در وضعیت عدالت، اخلاق و… مشاهده کرد، اینها بی ارتباط با ایده‌های پشت این واقعیات نیست. صداوسیما هم در این میان ادعا دارد که دانشگاه است و ادعای ایده‌پردازی دارد. ادعا هم دارد که بیشترین رجوع مردم به صداوسیماست پس این چه ایده‌پردازی‌ای بوده است که واقعیت‌ها را به این شکل رقم زده است؟

* یعنی شما صداوسیما را نسبت به آنچه در واقعیت امروز جامعه وجود دارد، مسئول می‌دانید؟

ممکن است متولیان صداوسیما بگویند ما کار خود را کرده‌ایم اما مردم راه خودشان را رفته‌اند در حالی که این‌طور نیست. اگر مردم راه خود را به غلط رفته‌اند و اگر ایده‌های غلطی داشته‌اند که باعث شده چنین راهی بروند، باز هم باید پرسید صداوسیما در این ایده‌های غلط نقش نداشته است؟ و اصلاً در اصلاح این ایده‌ها چه نقشی داشته است؟

این بحث بسیار اساسی است و عالمان علوم انسانی اعم از روحانی، روشنفکر، روان‌شناس، جامعه شناس و اقتصاددان و هرکسی که با ایده و تئوری سر و کار دارد نمی‌تواند بگوید مرا با واقعیت‌ها کاری نیست و از آن‌ها چشم‌پوشی کند. من شخصاً معتقدم صداوسیما حسب جایگاهی که برایش تعریف شده است نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است. بالاخره عده‌ای امروز اندیشه غلطی را ترویج می‌کنند که باعث به‌وجود آمدن واقعیت‌های تلخی شده است. صداوسیما تا چه حدی با این ایده‌ها و اندیشه‌های غلط درافتاده است؟

* به تعارض و تظاهر در تفکر حاکم بر صداوسیما با خروجی برنامه‌ها و آثارش اشاره کردید و همچنین به اینکه واقعیت جامعه چیز دیگری است و صداوسیما ایده‌های دیگری را نمایش می‌دهد. می‌توانید در این زمینه مثال هم بزنید؟ چون تلویزیون ادعا دارد که به طور مثال تا به امروز در مسیر اخلاق و برنامه‌سازی انقلابی و فرهنگی حرکت کرده است و همچنان می‌کند.

اینکه این‌ها بعضاً کارهایی انجام می‌دهند تردیدی نیست. در این نکته که این کارها هم برای مخاطب انجام می‌شود نمی‌توان شک کرد. بحث این است که آیا صداوسیما متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم برنامه‌سازی می‌کند؟ این بحث ماست. به هر حال وقتی جامعه از مشکلات اجتماعی رنج می‌برد، اخلاقیات آموزش داده شده در تلویزیون هم (بدون انکار دلالت‌های اجتماعیِ اخلاقیات فردی)، باید اجتماعی باشد نه فردی. سال‌هاست آموزش‌های مذهبی اخلاقی هم در تلویزیون رویکرد فردی دارد.

مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشه‌ورزی در شبکه‌ها تشکیل می‌شود که افراد طبق سیاست‌ها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند * منظور آموزش‌های دینی است که غالباً به احکام و فقهیات شخصی منحصر و محدود شده است؟

بله. به «حق الله» منحصر شده است که کسی مخالف آن هم نیست. اما اتفاقاً خداوند حق الله را به شرط توبه و رجعت شخصی می‌بخشد. آنچه را خدا نمی‌بخشد «حق‌الناس» است. در حالی که شما اکنون در جامعه انواع و اقسام تضییع شدن حق مردم را می‌بینید. تبعیض، فساد و رانت و ناشایسته گماری را می‌بینید که همه این‌ها حقوقی است که دارد پایمال می‌شود. برنامه‌های تلویزیونی اگر هم به این مسائل اجتماعی بپردازد، جزئی است و حتی در مواردی، و به ویژه در گذشته به صورت پررنگ‌تر، جناحی است. در حالی که این مسائل جناح بردار نیست.

* چقدر ممکن است تلویزیون به دلیل حضور مدیران یا برنامه‌سازان محافظه کار یا منفعت طلب به مسائل اساسی‌تر ورود نکند؟

اگر قواعد مشخصی وجود داشته باشد قدرت مانور شخصی افراد پایین می‌آید. مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشه‌ورزی در شبکه‌ها تشکیل می‌شود که افراد طبق سیاست‌ها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند.

* ممکن است عملیاتی نشدن همان ایده‌هایی که گفتید به دلیل نفوذ افرادی باشد که نمی‌خواهند؟

این نفوذ بحث مهمی است که نباید آن را نادیده بگیرید. وقتی تفکیک سره از ناسره مشمول نظارت نمی‌شود، عده‌ای می‌توانند مانورهای شخصی هم داشته باشند. وقتی شورای راهبردی واقعی و عمیق وجود ندارد، افراد خیلی راحت می‌توانند نفوذ کنند. نفوذ فرهنگی و مادی داشته باشند. یعنی ابتدا با ظاهر و منش مقبول، خود را جا می‌اندازند و بعد سیاست‌های خود را اعمال می‌کنند، من از این قبیل موارد، زیاد دیده‌ام.

* چه سیاستی را اعمال می‌کنند؟

سیاست‌هایی مغایر با روح و مضامین سیاست‌های کلان و متناسب با رشد آگاهی و اندیشگی و مسئولیت‌های اخلاقی فردی و اجتماعی، از قبیل آزادمنشی و صداقت، اعتماد و همبستگی و نوع‌دوستی، به ویژه در شرایط عادی و غیر بحرانی جامعه، که حساب شرایط بحرانی جداست.

عامل نفوذی، از سطحی‌نگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوء‌استفاده و به تدریج جای پای خود را محکم می‌کند و بعد برنامه‌هایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش می‌کند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه می‌شوند * ورود چنین افرادی به صداوسیما راحت است؟

تا حدی آسان است چون این مدل در سازمان‌هایی که قرار است اصول و ارزش‌ها را با مانورهای شخصی و بعضاً بلندپروازانه مدیران، جا بیندازند جواب می‌دهد. طرف ابتدا ظاهر انقلابی و بدون توجه به لایه‌های حکیمانه و زیرین انقلاب و همسو با سلایق مدیران، به خود می‌گیرد و به‌تدریج نفوذ کرده و طرح خود را پیاده می‌سازد. در واقع، از سطحی‌نگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوء‌استفاده و به تدریج جای پای خود را محکم می‌کند و بعد برنامه‌هایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش می‌کند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه می‌شوند. اگر بر صدا و سیما مغز متفکر و استراتژیست و به روز و در چارچوب آرمان‌های انقلاب اسلامی و به طور خاص شعارهای آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت حاکم بود، شاهد این گونه برنامه‌ها و مانورهای شخصی نمی‌بودیم.

یک عده متظاهر و عده‌ای متعصب، جاهل و خشک مغز هستند. افراد متظاهر از دسته دوم بدتر هستند، چون به دلیل پنهان کردن آرا واقعی خود نمی‌توانید با آن‌ها وارد بحث شوید. با حضور این افراد اگر به صداوسیما رسوخ کنند که تا حدی در برخی پروژه‌ها ورود کرده‌اند نمی‌توان مشکل را حل کرد.

* چرا باید کلیشه‌ای از شعارهای انقلابی در بسیاری از سازمان‌ها از جمله صداوسیما به گونه‌ای ترویج پیدا کند که افراد با سوءاستفاده از کلیدواژه‌های آن به راحتی خود را پرزنت کرده و خودی نشان دهند.

لب کلام همین است که هرکسی دو آتشه تر خود را نمایش می‌دهد به او تریبون داده می‌شود. هرکسی که متواضع‌تر است و انقلاب را ریاکارانه و بر پایه منافع شخصی خود تفسیر نمی‌کند و از منظر شور و هیجان صرف نگاه نمی‌کند، تریبونی هم ندارد. البته باز این به این معنا نیست که طرف شور نداشته باشد خیر منظور این است که «شورنمایی» و «شور عاری از حکمت» نداشته باشد. شور، تجلی حکمت است اما شور و هیجانی هم هست که پشتش هیچ نیست و ما به چنین افرادی میدان می‌دهیم و اساساً دنبال این نیستیم که متوجه شویم اینها که میدان دار هستند در پشت صحنه چه می‌کنند و چه می‌گویند و یا چه قرائتی از دین و انقلاب دارند.

به رغم اینکه انقلاب برای ما ارزشمند است اما توجیهی برای ریا و حفظ ظاهر نمی‌شود. ما باید کسی را وارد کار کنیم که اولاً آگاه به لایه‌مندی پدیده انقلاب باشد، ثانیاً به گفته‌اش باور داشته باشد. وقتی دم از انقلاب و مردم و دین می‌زند به آن‌ها باور و عمل متناظر داشته باشد. مردم متوجه ایفای نقش متظاهرانه می‌شوند. برای مثال، طرف با پراید به مجلس شورای اسلامی می‌آمد اما در خیابانی او را با بنز آخرین مدل دیدند. بالاخره که آشکار می‌شود، پس اگر با همان بنز و البته مشروع خود بیاید بهتر نیست؟

در اینجا فضایی را برای پرسشی کلیدی باز می‌کنم، کدام بهتر است نفاق یا صداقت؟ و یا شاید نفاق و صداقت گره خورده با حرص؟ پاسخ بنده این است که به هر حال، ساده زیستی و به تعبیر حضرت امیر (ع) قناعت، گره خورده با کسب روزی حلال و بی‌نیازی و حد کفاف و پرهیز از دنیا برای دنیا و دنیا را برای آخرت خواستن، در مرتبه اول ارزش قرار دارد. اما اگر قرار بر انتخاب بین نفاق و ریا و صداقت و صراحت حریصانه در استفاده از مواهب دنیوی باشد کدام قبیح تر است؟

زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ می‌کنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم می‌گوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش. در حالی که مردم می‌گویند من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزش‌ها ندارد، در این ارزش‌ها مشترک است اما دردش چیز دیگری است دنیا را برای دنیا خواستن و بهره مند شدن از روش‌های نامشروع، از جمله ریا، برای تنعمات دنیوی و یا دنیا را برای دنیا خواستن و متنعم شدن از مواهب دنیوی بدون استفاده از روش‌های نامشروع، ولو در قالب حرص؟ به هر حال، کدام کم ارزش تر است، تظاهر ریاکارانه و تمسک صوری به ارزش‌ها برای بهره‌مندی از دنیا یا صداقت و تلاش برای بهره‌مندی از دنیا؟ در افراطی‌ترین شکل، نفاق یا حرص؟ در اولی پای کلاه برداری و تضییع حقوق اجتماعی در میان است و در دومی پای ضرر به نفس در میان است که با اخذ سیاست‌های صحیح و رفاهی اجتماعی و مالیات و غیره قابل کنترل و تعدیل است. به هر حال، اگر بخواهیم به اسم حفظ ظاهر، ریا را گسترش دهیم بداخلاقی بدتری را توسعه داده‌ایم و باعث نفوذ افکار بدتری شده‌ایم.

* گفتید صداوسیما چندان به واقعیت جامعه کاری ندارد. از نگاه شما چگونه می‌توان این واقعیت را در برنامه‌سازی‌ها دخالت داد؟

همان ابتدا گفتم صداوسیما تئوری به روزی ندارد. در بهترین حالت بایدها و نبایدهایی دارد که اتفاقاً مساله مردم نیست. زندگی روزمره‌شان به گونه‌ای است که آن باید و نبایدها در زندگیشان ورود و دخالتی ندارد، چون غالباً با آن مسأله‌ای ندارند. زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ می‌کنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم می‌گوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش.

این‌ها ارزش‌ها و بایدهایی است که در بهترین حالت صداوسیما ترویج می‌کند. در حالی که مردم می‌گویند باید بدن و جان و نفسی باشد که به فکر آخرت باشد و ایمان داشته باشد، من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزش‌ها ندارد، در این ارزش‌ها مشترک است اما دردش چیز دیگری است. درد او بیکاری، نفاق و تظاهر است. دردش رانت خواری است. درد او درد اخلاق فردی نیست بلکه درد اخلاق اجتماعی است. درد او درد تبعیض است و اینکه چه فسادهای اجتماعی رواج دارد در حالی که صداوسیما از اخلاق اجتماعی نمی‌گوید. صداوسیما بیشتر از اخلاق فردی می‌گوید در حالی که فرد این‌ها را قبول دارد.

صداوسیما برخلاف ادعاها و های وهویی که دارد، متوجه این معانی نیست. ممکن است هر از گاهی هم برنامه خوبی ساخته شود ممکن است اتفاقی بیفتد و سازمان صداوسیما هم نمایش دهد. به طور مثال اتفاقی در نوع دوستی ایرانیان رخ دهد و تلویزیون این را نمایش دهد، اما این امر در راستای یک تفکر نظام مند با توجه به ملزومات آن نیست.

ما دیده‌ایم که صداوسیما در شرایط عادی، خودش هم در بداخلاقی‌ها نقش داشته است. از لاپوشانی و منعکس نکردن قضایا تا نمایش تصاویری که خلاف تجربه زیسته مردم است. درهای صداوسیما به روی افکار دیگر بسته است و انگار منتظر حادثه‌ای است تا درها را باز کند. در حالی که در روز حادثه، شاه هم درها را باز کرد، شاه هم توبه کرد! نوع نگاه سازمان صداوسیما متناسب با انقلاب اسلامی و هویت فرهنگی و تاریخی و نیازهای ما نیست. شما اصلاً ثابت کنید این‌ها برنامه و سیاستگذاری دارند. ممکن است در دفترچه‌هایی این سیاستگذاری‌های را داشته باشند اما فقط روی کاغذ است. بحث ما نحوه عملیاتی شدن و به روز شدن این سندهاست.

ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریه‌پردازان و استراتژیست‌های فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته می‌شود * آیا هیچ‌گاه سازمان صداوسیما در قالب مشورت با مشاوران و متخصصان از جمله جامعه‌شناس، متفکر علوم انسانی، روحانیان و… این ایده‌ها و اصول را تدوین نکرده است؟

سوال خوبی است. در چندین مقطع از بنده نوعی به‌عنوان عضو شورای اندیشه‌ورزی یکی از شبکه‌ها دعوت شد. یکی دو جلسه، و در دوره جدید فقط یک جلسه، از این شوراها برگزار شد اما چقدر به حرف ما گوش دادند؟ انگار ما ابزار توجیه یک سری سیاست‌ها شده‌ایم.

به طور مثال در یکی از شوراها ما گفتیم فلان برنامه درست نیست اما مقاومت کردند و حتی به نوعی به بنده توهین کردند گویی مساله من شخصی بود و کار به جایی کشید که خودشان برنامه را تعطیل کردند. ما هم البته می‌دانیم این شوراها کارایی ندارد اما شاید هنوز امید داریم که اتفاقی بیفتد.

وقتی در جایی از ما دعوت می‌کنند، شرکت می‌کنیم چون هنوز امیدواریم. می‌گوئیم از ما دعوت شده است و حسب وظیفه اجتماعی باید برویم. خب لااقل حرف‌های ما را بشنوند اما نه رد می‌کنند و نه می‌پذیرند. در یکی از همین جلسات به جای استدلال بر سر غلط بودن یا درست بودن یک موضوع گفتند ما به گفتمان فلان فرد، غیر امام راحل و رهبری، در سیما توجه داریم. من گفتم از کی تا حالا یک فرد در سیما گفتمان ساز شده است؟ این مضحک است که یک فرد ولو با سمتی رسمی اینگونه تأثیر داشته باشد.

* یکی از مشکلات صداوسیما این است که به نظر می‌رسد رویکردهایش وابسته به مدیران است و به همین دلیل است که خیلی وقت‌ها سلیقه یک فرد معیار تصمیم‌گیری‌های کلان و به قول شما گفتمان ساز می‌شود.

ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریه‌پردازان و استراتژیست‌های فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود. این شورا قرار بود در اتخاذ راهبردها و نظارت بر حسن اجرای آن‌ها نقش آفرین باشد. ما این را مطرح کردیم، اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته می‌شود. ما اکنون هیچ نظارتی نداریم منظورم نظارت‌های اجرایی نیست منظور نظارت‌های کلان و راهبردی است. اگر هم شوراهای اندیشه‌ورزی راه اندازی کردند تأثیرگذار نیستند و فقط اسم افراد را در دهان‌ها انداختند.

صداوسیما باید بداند مادامی که بر اساس قانون اساسی عمل می‌کند، باید شورای راهبردی به روز و نظارت فعال داشته باشد. فکر می‌کنند وقتی می‌گوئیم نظارت، یعنی ایجاد مانع منفی و بازدارنده، اما اینگونه نیست، نظارت ابزاری مناسب برای ضمانت بخشیدن به سیاست‌های صحیح و مانعی است برای رفتارهای شخصی و خارج از قاعده مصوب. متأسفانه صداوسیما علاوه بر اینها اسیر نفوذ و تظاهر و ریا هم شده است و این آسیب‌ها به زودی مشکلات افزون‌تری برای سازمان به‌وجود خواهد آورد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«پالس» پیمان یزدانیان به بازار موسیقی رسید/ بداهه‌نوازی با پیانو


«پالس» پیمان یزدانیان به بازار موسیقی رسید/ بداهه‌نوازی با پیانو

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تمدید مهلت ارسال آثار به «تئاترمان» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دبیر نخستین همایش سراسری تئاتر آپارتمانی «تئاترمان» مهلت ارسال فیلم آثار حداکثر تا تاریخ ۱۵ مرداد خبر داد.

به گزارش سینماپرس، محمود صابری دبیر نخستین همایش سراسری تئاتر آپارتمانی در قرنطینه که با عنوان «تئاترمان» شناخته می‌شود در مورد این رویداد گفت: بعد از شیوع کرونا و ضرورت قرنطینه و فاصله‌گذاری اجتماعی که تعطیلی سالن‌های تئاتر را به همراه داشت، مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری بر آن شد تا راهکارهایی را برای ادامه فعالیت اهالی تئاتر در منزل و همینطور تأمین توقعات مخاطبان تئاتر در قرنطینه بیندیشد و همایش «تئاترمان» که در واقع فراخوانی برای تولید تئاتر آپارتمانی در قرنطینه است، یکی از این راهکارها بود.

وی ادامه داد: در این راستا فراخوان این رویداد اعلام شد و در مهلت اعلام شده، متون زیادی به دبیرخانه این همایش رسید که از میان متون رسیده، داوران بخش بازخوانی متون، ۵۲ متن را از سراسر کشور انتخاب و حائز شرکت در همایش دانستند. در حال حاضر و پس از اعلام اسامی متون پذیرفته شده، گروه‌های نمایشی مشغول تمرین هستند و تا ۱۵ مرداد فرصت دارند تا فیلم اجراهای خود را برای ما ارسال کنند.

صابری در مورد اینکه آیا صرفا پذیرفته شدن متن‌ها به معنای دریافت کمک هزینه آنهاست گفت: این همایش به گونه‌ای طراحی شده که هیچ هزینه‌ای را به هنرمندان تئاتر تحمیل نکند. لذا چیزی به عنوان کمک هزینه در تولید نمایش‌های این رویداد معنی ندارد. مبلغی که در فراخوان اعلام شده تحت عنوان پاداش و تقدیر بابت تولید آثار است و شامل ۲ بخش است.

وی توضیح داد: یکی مربوط به متون پذیرفته شده که از نویسندگان کلیه متون پذیرفته شده دست اول که در هیچ جشنواره‌ای شرکت نکرده باشند و یا اجرای عمومی نداشته‌اند، با پرداخت ۵.۰۰۰.۰۰۰ ریال قدردانی خواهد شد. این تقدیر صرفاً مربوط به نویسنده است و ارتباطی با گروه اجرا ندارد و سلب کننده حقوق نویسنده از اجرا نخواهد بود. چه بسا متنی که پذیرفته شده به هر دلیلی به اجرا منجر نشود و یا در مرحله بازبینی مورد پذیرش قرار نگیرد. ولی در هر صورت با پرداخت این مبلغ از نویسنده تقدیر خواهد شد. بخش دیگر تقدیر از گروه نمایشی است که کارشناسان مرکز براساس کیفیت آثار، تعداد عوامل، مدت زمان اجرا و معیارهای دیگر، مبلغی را تا سقف ۵۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال صرفاً به آثاری که به مرحله‌ نهایی راه یافته باشند، تعیین خواهند کرد و به این شکل گروه نمایشی نیز مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.

وی درباره کیفیت فیلم‌های ارسالی و زاویه‌ای قابل قبول دوربین برای ضبط اثر گفت: ما در فراخوان هم اعلام کردیم که خانواده‌ها یا گروه‌ها در صورتی که دوربین‌های با کیفیت شخصی داشته باشند، ترجیح ما دریافت تصاویر با کیفیت خواهد بود. چراکه این آثار در مراحل پایانی در اینترنت در معرض دید عموم قرار خواهند گرفت. ولی برای پیشگیری از هزینه گروه‌ها، تصویربرداری با دوربین گوشی‌های همراه با کیفیت نیز مورد پذیرش است و این امر در صورتی که با رعایت ظرافت‌های لازم صورت گرفته باشد، از امتیازات کار در داوری انتخاب آثار نمی‌کاهد.

صابری عنوان کرد: درباره شیوه تصویربرداری و کیفیت فنی آن چند نکته لازم به ذکر است. اول اینکه در این رویداد، دوربین به منزله چشم مخاطب است. با این تفاوت که مخاطب تئاتر در سالن‌های نمایش معمولاً جای ثابتی دارد و از یک زاویه به تماشای اثر می‌نشیند. در حالی که در آنچه ما برای «تئاتر مان» در نظر گرفتیم، امکان حرکت برای مخاطب وجو. د دارد به این معنا که تماشاگر می‌تواند به همراه سوژه خود حرکت کند و وارد اتاق دیگر، آشپزخانه، تراس و یا حتی حیاط خانه شود. نکته دوم اینکه دوستان توجه داشته باشند که تصویربرداری از تئاتر آپارتمانی با تولید تله تئاتر و یا ساختن فیلم اشتباه گرفته نشود و از قطع و تدوین حتی‌الامکان اجتناب شود. گاهی ممکن است شخصیت‌های نمایشی به لحاظ مکانی فاصله زیادی داشته و یا حتی در ۲ مکان متفاوت مثلاً یکی در اتاق و دیگری در آشپزخانه حاضر باشند. در چنین شرایطی تعیین اولویت اینکه مخاطب تصویر و صدای کدام و صرفاً صدای کدامیک را داشه باشد، با کارگردان است.

صابری در مورد اینکه شرکت‌کنندگان در این همایش فیلم آثار خود را به چه روشی برای دبیرخانه ارسال کنند، بیان کرد: «تئاترمان» به شکلی طراحی شد که هم هزینه‌ها و هم لزوم خروج از منزل را به صفر نزدیک کند. این امر در ارسال آثار هم در نظر گرفته شده است. به این نحو که برای ارسال آثار نیازی به ارسال CD و پست کردن آن نیست و دوستان می‌توانند از منزل و از طریق یکی از پیام‌رسان‌هایی که امکان ارسال فایل­‌های با حجم بالا را داشته باشند، آثار خود را برای ما ارسال کنند. پیام‌رسان مورد نظر و شیوه ارسال آثار در گروهی که در یکی از پیام رسان‌ها برای نویسندگان و کارگردان‌های متون پذیرفته شده، تشکیل شده است، به اطلاع آنها خواهد رسید. ولی نکته‌ای که اینجا لازم است به آن اشاره کنم در خصوص فرمت فیلم‌های ارسالی است. گروه‌ها در صورتی که امکان تبدیل فرمت داشته باشند، ترجیح ما فرمت MP۴ برای ارسال آثار است که هم از کیفیت مطلوب برخوردار است و هم اینکه حجم فایل‌های ارسالی را کاهش می‌دهد. در صورتی که عزیزان از این امکان برخوردار نیستند، با هر فرمتی می‌توانند آثار خود را ارسال کنند. ولی توجه داشته باشند که کیفیت آثار افت زیادی نکند. چون آثار پذیرفته شده در اینترنت در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت.

دبیر نخستین همایش سراسری تئاتر آپارتمانی «تئاترمان» در پایان درباره مهلت ارسال آثار گفت: ما از زمان اعلام متون پذیرفته شده، مدت زمان حداقل ۴۵ روز را برای آماده‌سازی و ارسال آثار در نظر گرفتیم که بر این اساس مهلت ارسال فیلم آثار حداکثر تا تاریخ ۱۵ مرداد خواهد بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تولید ۷ مستند با موضوع کارآفرینی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تاکنون ۷ طرح مستند با موضوع کارآفرینی مصوب شده و به مرحله عقد قرارداد و تولید رسیده‌اند.

به گزارش سینماپرس، سال گذشته مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با مشارکت اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران فراخوانی را منتشر کرد تا مجموعه فیلم‌های مستندی در حوزه کارآفرینی و تاثیرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن ساخته شوند که تاکنون ۷ طرح مصوب شده و به مرحله عقد قرارداد و تولید رسیده‌اند.

توجه به موضوع کارآفرینی از این جهت دارای اهمیت است که تاثیرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در حوزه کارآفرینی، یکی از الزامات جهان امروز است. توسعه جوامع همواره در گرو اندیشه و ساختارهای خلاقانه و گسترش آن در سطوح مختلف اجتماع بوده است لذا رواج فرهنگ کارآفرینی به عنوان یک مسئولیت بر دوش همه ارکان فرهنگی کشور است.

طی یک سال گذشته ده‌ها طرح در شورایی متشکل از کارشناسان سینمای مستند و اتاق بازرگانی مورد بررسی قرار گرفته و از جمع آنها، تاکنون ۷ طرح مصوب شده و به مرحله عقد قرارداد و تولید درآمده‌اند. این آثار عبارتند از «امین‌الضرب» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی جمشید بیات ترک. در مستند «امین‌الضرب» زندگی پُر ماجرای «حاج محمدحسین امین‌الضرب» بزرگ‌ترین تاجر ایرانی قرن نوزدهم میلادی روایت خواهد شد و در قالب بیان زندگی این فرد، تحولات اقتصادی جامعه ایران در عهد ناصری به تصویر کشیده می‌شود.

«ف- الف» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی فرشاد اکتسابی، این مستند نگاهی علمی به مساله فساد اقتصادی دارد. این که چه عواملی در یک جامعه منجر به شکل‌گیری فساد اقتصادی می‌شود. برای رسیدن به این منظور پژوهشی گسترده انجام شده و از زاویه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی، این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است.

«زوو» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی کتایون جهانگیری مستندی با موضوع سازمان تامین اجتماعی و چالش‌های میان این سازمان و کارفرمایان از دیدگاه اقتصادی است. «راه ناتمام» به کارگردانی مصطفی رزاق‌کریمی و تهیه‌کنندگی محمدسعید وزیری ابعاد مختلف زندگی اصغر قندچی پدر صنعت کامیون‌سازی ایران را به تصویر می‌کشد. او آهنگری در جنوب شهر تهران بود و زندگی جذابی داشت. سخت‌کوش بود و مشکلات زیادی در زندگی داشت و با تلاش بسیار موفق شد کارآفرینی نمونه شود. در این فیلم مستند، علاوه بر فراز و فرودهای زندگی قندچی شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی آن دوران نیز بررسی می‌شود تا براساس این روند بتوان تاریخ معاصر ایران را از بُعد صنعت معرفی کرد.

«خانواده نورالدین» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سیدمحمدصادق جعفری درباره نورالدین نوربخش جعفری دهکردی از بنیانگذاران شرکت لبنی دامداران و از کارآفرینان کشور است. فضای کاری که در این کارخانه بزرگ با خط‌های تولید مختلف طراحی شده، در فیلم مورد توجه قرار گرفته است. ضمن این که بحران‌هایی که به وجود می‌آید و شیوه‌های گذر از این بحران‌ها را نیز به نمایش گذاشته می‌شود.

«ایستادن در ارتفاع بالا» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی لقمان خالدی درباره یک کارخانه‌دار معروف اصفهانی است که دچار ورشکستگی می‌شود. فیلم در مرحله پیش‌تولید است.

«محسن خان» به کارگردانی مهدی گنجی و تهیه‌کنندگی سعید رشتیان به زندگی محسن خلیلی و چگونگی تاسیس کارخانه بوتان می‌پردازد. طرح این مستند مصوب شده و به زودی قرارداد آن منعقد می‌شود.

کارگروه تولید مشارکتی فیلم‌های مستند کارآفرینی مرکز گسترش و اتاق بازرگانی، کماکان در حال بررسی طرح‌های ارائه شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سردیس سردار شهید سلیمانی در تالار وحدت رونمایی شد


سردیس سردار شهید سلیمانی در تالار وحدت رونمایی شد

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از انتقاد نسبت به عملکرد دستگاه های فرهنگی و هنری تا اعتراض به رفتار دوگانه سلبریتی ها – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تعدادی از هنرمندان و کارشناسان فرهنگی کشور در خصوص عملکرد منفعلانه سلبریتی های سینمای ایران و مدیران فرهنگی و سینمایی در دوران کرونا تأکید کردند: سلبریتی ها دغدغه ای برای رفع مشکلات مردم ندارند و در این بحران نه تنها سلبریتی هایی که درآمدهای میلیاردی و نجومی دارند بلکه همه نهادها و سازمان ها و ارگان های مرتبط با حوزه فرهنگ و هنر موظف هستند تا از اهالی سینما و هنرمندان پشتیبانی کنند.

به گزارش سینماپرس در حالی کشورمان وارد پنجمین ماه همه‌گیری ویروس کرونا و مقابله با این بیماری شده که با وجود تشکیل انجمن‌ های مردمی برای کمک به آسیب‌ دیدگان این بیماری به خصوص اقشار کم درآمد، همچنان حضور سلبریتی‎ ها در این واقعه کمرنگ است؛ سلبریتی هایی که به خصوص در فضای مجازی با انجام برخی کارها می خواهند خودشان را بسیار انسان دوست، نیکوکار، خیر و مهربان نشان دهند!

در کنار سکوت و انفعال سلبریتی های ایران که از لحاظ مالی نیز اکثر آن ها در وضعیت بسیار خوبی به سر می برند، اخبار متعددی از کمک های چندده میلیون دلاری سلبریتی ها در ینگه دنیا و کشورهای اروپایی از همین رسانه های خودمانی منتشر می شود! از سینمای بالیوود گرفته تا سینمای هالیوود ما شاهد کمک های چشمگیری از سوی هنرمندان به همکاران خود و یا سایر آحاد افراد جامعه بودیم اما دریغ از اندکی کمک از سلبریتی های سینمای ایران که درآمدهای نجومی دارند!

اما در کنار عملکرد منفعلانه سلبریتی ها، بی دغدغگی مدیران و مسئولان دستگاه های فرهنگی و هنری نسبت به بیکاری، خانه نشینی، وضعیت بد معیشتی و رفاهی هنرمندان هم صدای انتقاد و اعتراض بسیاری از هنرمندان را بلند کرده است.

هنرمندان منتقد با بیان اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان سینمایی، خانه تئاتر، خانه سینما و امثالهم هیچ تدبیری برای رفع معضلات اهالی فرهنگ و هنر نداشته اند، عملکرد این دستگاه ها را در مواقع بحرانی بسیار ضعیف برشمرده و خواستار تغییر مدیران آن ها شدند.

در همین رابطه ۸ تن از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور آقایان و خانم ها: علیرضا سربخش، اسماعیل سلطانیان، محمد کاسبی، جهانبخش سلطانی، پروانه معصومی، هما خاکپاش، رضا بنفشه خواه و داریوش ارجمند با ما گفتگو کردند که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.

علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی در خصوص عملکرد منفعلانه سلبریتی های سینمای ایران در دوران کرونا گفت: سلبریتی ها تنها در پی مطرح کردن نامشان هستند و هیچ دغدغه ای برای رفع مشکلات مردم ندارند؛ این مسأله ای است که در بزنگاه های حساس تاریخی ما با آن روبرو شده ایم و دیگر به یقین رسیده ایم که این افراد برخلاف ادعاهای شان تنها در پی دستیابی به منافع شخصی هستند! همین شیوع ویروس کرونا ثابت کرده که سلبریتی ها به هیچ عنوان نقش تعیین کننده ای در جامعه ندارند؛ آن ها در این وانفسا هیچ حمایتی از مردم نکردند و تنها برخی مواقع دست و پایی می زنند و در فضای مجازی مطالبی را مطرح می کنند که نشان از عرض اندام شان دارد؛ آن ها می ترسند فراموش شوند و همین ترس از فراموش شدن است که باعث می شود در برخی مواقع با مطرح کردن مسائلی خود را سر زبان ها بیندازند.

اسماعیل سلطانیان بازیگر سینما و تلویزیون نیز در این خصوص به سینماپرس گفت: شیوع کرونا بهترین موقعیت برای عیارسنجی سلبریتی ها بود؛ ما در این ایام شاهد بودیم که بسیاری از سلبریتی های سینما در سراسر جهان که درآمدهای هنگفتی داشتند بخشی از زندگی و پول شان را برای کمک به مردم و رفع بحران کرونا اختصاص دادند اما متأسفانه سلبریتی های سینمای ایران بار دیگر ثابت کردند که دغدغه ای برای رفع بحران های زندگی هم میهنان و حتی همکاران شان ندارند. سلبریتی های وطنی اگر قرار است به مردم و یا همکاران شان کمک کنند الآن باید خودشان را نشان بدهند؛ این وظیفه سلبریتی های سینمای ایران بود که فرهنگ والای عیاری و جوانمردی را به سلبریتی های دنیا یاد می دادند! این باعث تأسف است که سلبریتی های غربی این همه به مردم شان کمک کردند اما در کشور ما چنین اتفاقی رخ نداد.

محمد کاسبی دیگر بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در خصوص عملکرد منفعلانه سلبریتی های سینمای ایران در دوران کرونا گفت: وظیفه انسان های روی کره زمین کمک به هم نوع است. دین اسلام برای شرعی کردن به این کمک، خمس و زکات و فطریه و… را قرار داده تا کسی که دارد به هم نوع خود کمک کند. کسی که انسان است این را می داند و نمی توان اهالی سینما و سلبریتی ها را از بقیه افراد جامعه منفک کرد و هرکس درآمد بالایی دارد موظف است به هم نوعان خود کمک کند. در اینکه برخی اهالی سینما  گرسنه هستند و کرایه خانه ندارند شکی نیست! این وظیفه یکایک هنرمندان و مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری و سینمایی است که به این افراد که سال ها برای اعتلای فرهنگ و هنر کشورشان زحمت کشیده اند کمک کنند.

جهانبخش سلطانی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون نیز در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: زمانی که نهادهای سینمایی هیچ تدبیری برای رفع بحران زندگی سینماگران ندارند از سلبریتی ها چه انتظاری می توان داشت؟ در وهله اول این وظیفه دستگاه ها و نهادهای مرتبط با سینما است که فکری اساسی برای برون رفع از شرایط و اوضاع بحرانی زندگی سینماگران داشته باشند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی، خانه سینما به عنوان جامعه اصناف سینمای ایران و… از جمله نهادهایی هستند که باید تدبیری اساسی برای رفع بحران های به وجود آمده در زندگی اهالی سینما را داشته باشند.

پروانه معصومی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در خصوص عملکرد منفعلانه سلبریتی های سینمای ایران در دوران کرونا گفت: نه تنها سلبریتی هایی که درآمدهای میلیاردی و نجومی دارند بلکه سایر افراد پولدار جامعه که مشخص نیست پول های شان را چگونه به دست آورده اند و مهمتر از همه نهادها و سازمان ها و ارگان های مرتبط با حوزه فرهنگ و هنر موظف هستند تا از اهالی سینما و هنرمندان پشتیبانی کنند اما متأسفانه چنین اتفاقی رخ نمی دهد به عنوان مثال خانه سینما در این بحران کرونا چه پشتیبانی از اهالی سینما داشت؟ سازمان سینمایی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه سینما و… چرا هیچ تدبیری برای رفع بحران شدید به وجود آمده در زندگی هنرمندان ندارند؟ ما هنرمندانی را داریم که سال ها عمر و جوانی شان را برای رشد و اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم صرف کرده اند اما اینک در بدترین شرایط معیشتی و مالی زندگی می کنند و در وضعیت بسیار بدی قرار دارند.

هما خاکپاش دیگر بازیگر سینما و تلویزیون نیز با انتقاد شدید از سلبریتی ها و مدیران فرهنگی و سینمایی در خصوص بی توجهی به وضعیت بد رفاهی و معیشتی بسیاری از هنرمندان گفت: متأسفانه هرآنچه ما امروزه در عملکرد سلبریتی ها شاهد هستیم یک خودنمایی صرف است و بس! این افراد هرزچندگاهی برای خودنمایی مقداری کالا به این شهرستان و آن شهرستان می برند و از خودشان فیلم و عکس می گیرند تا همه آن ها را خیر و نیکوکار بپندارند در صورتی که واقعاً این چنین نیست که اگر چنین بود اول از همه باید به درد همکاران درمانده و عاجز خودشان می رسیدند؛ من بسیار متأسفم که هیچ کس به فریاد هنرمندان پیشکسوت که در تأمین حداقل های زندگی شان عاجز هستند نمی رسد! این باعث تأسف است که امروزه بخش اعظمی از هنرمندان پیشکسوت سینما و تلویزیون که سال های عمر و جوانی شان را برای رشد و اعتلای فرهنگ این مرز و بوم صرف کرده اند، درگیر مسائلی نظیر اجاره خانه و… هستند و حتی بعضاً از پس تأمین معاش حداقلی خود نیز برنمی آیند.

رضا بنفشه خواه بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون در خصوص عملکرد منفعلانه سلبریتی های سینمای ایران در دوران کرونا گفت: وضعیت بد اقتصادی بسیاری از هنرمندان را به خاک سیاه نشانده است؛ بی شک در چنین شرایطی وظیفه سلبریتی های پردرآمد این است که به زندگی همکاران شان رسیدگی کنند اما این نباید باعث شود که مدیران و متولیان حوزه فرهنگ و هنر وظایف شان را به دست فراموشی سپرده و هنرمندان را به حال خود رها کنند. امروزه عده ای از هنرمندان خوش نام و خوش فکر سینما و تئاتر به نان شب شان محتاج و نیازمند هستند و این مایه تأسف و تألم است! بی شک تمامی سلبریتی ها باید به یاری این عزیزان بشتابند و از آن ها حمایت کنند؛ البته در این میان نقش دستگاه های دولتی، خانه سینما، خانه تئاتر و انجمن تئاتر آزاد نیز نباید نادیده گرفته شود و این نهادها نیز موظفند تا رسیدگی جدی به وضعیت بد معیشتی هنرمندان داشته باشند.

داریوش ارجمند دیگر بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون نیز در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: نه تنها هنرمندان پردرآمد که وظیفه آحاد افراد جامعه کمک به هم نوعان خود در شرایط بحرانی است به خصوص مسئولان و متولیان دستگاه های فرهنگی و هنری باید در بحران کرونا فریادرس هنرمندان بیکار و خانه نشین باشند. پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) در حدیثی می فرمایند؛ «کُلُّکُمْ رَاعٍ وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»؛ از این حدیث می توان این گونه برداشت کرد که تمام شما مسلمانان به منزله حافظ و نگهبان و شبان دیگران هستید و تمام شما نسبت به تمام خودتان مسئولید!؛ ما اگر این حدیث را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم قطعاً بسیاری از مشکلات اطرافیان مان در جامعه برطرف خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جشنواره‌ای برای کودکان کار کوره‌های آجرپزی


جشنواره‌ای برای کودکان کار کوره‌های آجرپزی

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

رپر آمریکایی خواهان ریاست جمهوری است!


رپر آمریکایی خواهان ریاست جمهوری است!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حر: جریان اصلاحات سرمایه های نظام را سوزاندند و از سینما بر ضدمنافع ملی استفاده کردند/ دست افراد گستاخ و وقیح باید از سینما کوتاه شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: اکبر حر کارگردان سینما در پی سخنان مقام معظم رهبری پیرو غفلت مسئولان فرهنگی در تولید و اکران فیلم های سینمایی که مبانی قضایی جمهوری اسلامی ایران را زیر سوأل می برند گفت: جریان اصلاحات سرمایه های نظام را سوزاندند و از سینما بر ضدمنافع ملی استفاده کردند؛ هرآنچه امروز در سینمای مبتذل کشور شاهد هستیم به دلیل عملکرد غلط مدیرانی چون بهشتی است که سال ها اداره نهاد مهمی همچون بنیاد سینمایی فارابی را بر عهده داشتند و تفکراتی که در این بنیاد پیاده می کردند با انقلاب اسلامی در تناقضی آشکار بود.

کارگردان فیلم سینمایی «ما ایستاده ایم» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: یکی از نکات قابل تأمل در مورد این افراد آن بود که خودشان بعدها در برخی اظهارات شان به این امر صحه گذاشتند که التقاطی فکر می کردند.

وی ادامه داد: این ها می خواستند سینمای روشنفکری را پیاده کنند که متأسفانه با اهمال کاری نهادهای نظارتی موفق شدند؛ از ارزش ها و آرمان های انقلاب شکوهمند اسلامی در سینما رسما چیزی باقی نماند و از همان میانه های دهه ۶۰ این ها سینما را به کجراهه و بیراهه کشاندند.

حر با اشاره به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری و انتقاد ایشان از وضعیت سینما متذکر شد: امثال افرادی که امروزه امور سینما را در دست گرفته اند، در سینما کار می کنند و برای سینما برنامه ریزی می کنند اصولا قوه قضائیه برایشان پذیرفتنی نیست! این ها در بغل آمریکا و دشمنان این مرز و بوم غش کرده اند و در حال سوزاندن فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی هستند.  این ها گستاخ و وقیح هستند و حتی عذرخواهی هم نمی کنند.

این سینماگر با بیان اینکه دست افراد گستاخ و وقیح باید از سینما کوتاه شود تصریح کرد: تا زمانی که در سینما راهبرد و استراتژی نداشته باشیم هیچ کاری نمی شود کرد. این ها نگاه سیاه و تلخ را در سینما ترویج کردند. این ها حمایت خارجی ها را دارند. این ها دست نشانده بیگانگان و نفوذی ها هستند. این ها تصویر کریهی از مسلمانان در دنیا عرضه می کنند و مسلمانان را بی رحم نشان می دهند. سایه این تفکرات است که سینمای کشور امروزه به فاجعه کشانده شده و آدم های سکولار و بی دین و… در آن جولان می دهند.

کارگردان فیلم سینمایی «شمارش معکوس» ادامه داد: بازتاب عینی تفکرات سینمای هالیوود است که امروز در سینمای جمهوری اسلامی ایران پیاده سازی می شود. این ها قهرمان را از سینمای ما حذف کردند در صورتی که قرآن مجید از اسوه نام می برد. این ها دنبال قصه و… نیستند. این ها سرمایه های نظام را سوزاندند. این ها آسیب بسیاری وارد کردند و سال ها فعالیت نیاز است تا بعد از رفتن شان وضعیت سینما درست شود.

حر در خاتمه این گفتگو افزود: اصلاحات چی ها کشور را به باد دادند و ما را به بدبختی کشاندند؛ بی شک اگر مدیر درست باشد ولایت پذیر و ولایت مدار باشد وضعیت این نمی شود. این ها دنبال برلین و ونیز و کن رفتن با پول بیت المال هستند و به هیچ چیز دیگر فکر نمی کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سینماها بعد از بازگشایی هم چندان رونقی پیدا نکرده اند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر سریال «ستایش» گفت: هنوز از سمت سازندگان سریال «روزگار جوانی ۲» هیچ صحبتی با من نشده است، خبر دارم که قرار بر ساخت فصل دوم این سریال با حضور بازیگران جدید است.

به گزارش سینماپرس، کیهان ملکی در گفت‌وگو با میزان، پیرامون آخرین مجموعه فعالیت‌های خود در عرصه بازیگری گفت: در حال مشغول به کار خاصی نیستم، طی چند ماه گذشته طبیعتا به دلیل شیوع بیماری کرونا وضعیت تولیدات به شدت با مشکل روبرو شده و به همین نسبت پیشنهاداتی که برای بازی به من می‌رسید هم کم شده است.  

وی با اشاره به وجود برخی پیشنهادات ضعیف برای حضور در آثار اذعان کرد: البته برخی پیشنهادات طی دو ماه گذشته به من شده است اما نقش‌ها باب میلم نبوده و کاراکترها عمق چندانی نداشته اند، ترجیح می‌دهم با شرایط فعلی تولیدات و همچنین تا وقتی که بیماری کرونا ریشه کن نشده کم کار باشم و یا اگر کاری باشد در اثری بازی حضور یابم که بتوانم از آن دفاع کنم.

با سریال «ستایش ۳» به تلویزیون باز می‌گردم/به پیشکسوتان بازیگری اهمیت بدهیم

بیشتر بخوانید:

برای مشاهده آخرین اخبار از سینمای ایران اینجا کلیک کنید

بازیگر سریال «ستایش» درباره احتمال حضورش در فصل دوم سریال «روزگار جوانی» اذعان کرد: هنوز از سمت سازندگان اثر هیچ صحبتی با من نشده است، خبر دارم که قرار بر ساخت فصل دوم این سریال با حضور بازیگران جدید است، البته تا آنجا که می‌دانم قرار است یکی از بازیگران فصل یک هم در اثر حضور داشته باشد اما با من که صحبتی نشده است.  

وی درباره علاقه شخصی خود برای حضور در فصل دوم سریال «روزگار جوانی» تاکید کرد: برای من در درجه اول فیلمنامه مهم است، واقعیت امر هیچ فکری درباره حضورم در فصل این سریال نکرده ام، اما اگر فیلمنامه و کارگردانی خوب باشد به بازی در این اثر فکر خواهم کرد.  

بازیگر سریال «روزگار جوانی» درباره وضعیت کنونی سینماها بعد از بازگشایی اذعان کرد: واقعیت امر هیچ چیز در شرایط فعلی قابل پیش بینی نیست، تا وقتی که کرونا به شکل فعلی در جامعه وجود داشته باشد نمی‌توان درباره آینده سینما در سال جاری فکر اساسی کرد، این ویروس باعث شده تا هیچ چیز قابل حدس نباشد، به نظر من هم تا وقتی که این بیماری به صورت کامل ریشه کن نشده باشد نمی‌توان اظهارنظر خاصی در قبال سینما انجام داد.  

با سریال «ستایش ۳» به تلویزیون باز می‌گردم/به پیشکسوتان بازیگری اهمیت بدهیم

وی در همین رابطه تصریح کرد: آنچه مشخص است آنکه سینماها بعد از بازگشایی هم چندان رونقی پیدا نکرده اند و آن هم صرفا به دلیل ادامه شیوع بیماری کرونا است، شاید باید به همان اکران آنلاین به صورت جدی تر فکر کنیم، این نوع از اکران در شرایط فعلی می‌تواند بستر مناسبی برای جایگزین شدن اکران فیزیکی باشد.  

ملکی با تاکید بر لزوم نظارت بر روند اکران آنلاین خاطرنشان کرد: مسئولین فرهنگی و مربوطه نسبت به اکران آنلاین برای جلوگیری از قاچاق این آثار راهکار مناسبی پیدا کنند، زیرا این نوع از اکران فعلا تنها راه بقای سینما در شرایط فعلی است.

مشاهده خبر از سایت منبع