X

بایگانی فینال

دفتر سینمایی

حسین پاکدل دومین روایتگر موسیقی- نمایش «علمدار»


حسین پاکدل دومین روایتگر موسیقی- نمایش «علمدار»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«مسافران مهتاب» در مستند «گفتنی‌های نمکی» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مستند «گفتنی‌های نمکی» با موضوع چگونگی ساخت فیلم «مسافران مهتاب» مهدی فخیم‌زاده برای نخستین بار از شبکه مستند پخش می‌شود.

به گزارش سینماپرس، «گفتنی‌های نمکی» به کارگردانی علی فروزان نژاد از تولیدات شبکه مستند سیماست و سه شنبه ۱ مهر ساعت ۲۲:۳۰ پخش می‌شود.

این مستند در مورد چگونگی ساخت فیلم «مسافران مهتاب» است که توسط مهدی فخیم‌زاده کارگردان و بازیگر فیلم روایت می‌شود، در این فیلم مهدی فخیم‌زاده درباره بازیگری، کارگردانی، تولید این فیلم و سپس اکران «مسافران مهتاب» در سینما و پخش آن در تلویزیون توضیح می‌دهد.

«مسافران مهتاب» یکی از فیلم‌های نوستالژیک دهه شصت است، این فیلم بر اساس یک سوژه مستند ساخته شده و فخیم‌زاده زمانی زیادی صرف پژوهش آن کرده است.

فخیم‌زاده با فیلم «مسافران مهتاب» در سینمای ایران مطرح شد، بخش مهمی از «گفتنی‌های نمکی» به خاطرات این کارگردان اختصاص دارد.

«گفتنی‌های نمکی» در مؤسسه سینمایی برگ سبز تولید شده است و از دیگر عوامل آن می‌توان به کارگردان: علی فروزان نژاد، تدوین و صداگذاری: زهره شیرخانی، مدیر تولید امیر ابوالفتحی، تصویربردار: امیر امانزاده، صدابردار: پشوتن طهماسبی و تهیه‌کننده نجمه اسدالهی اشاره کرد.

«گفتنی‌های نمکی» سه شنبه ساعت ۲۲:۳۰ و چهارشنبه ساعت ۱۰:۳۰ از شبکه مستند پخش می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جزییات جایزه تصویرسازی سهراب سپهری و سالانه پرسبوک تشریح شد


جزییات جایزه تصویرسازی سهراب سپهری و سالانه پرسبوک تشریح شد

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شانزدهمین جشنواره فیلم«مقاومت» رسما آغاز به کار کرد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مراسم افتتاحیه شانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «مقاومت» با حضور مسئولان لشگری و مدیران سینمایی آغاز شد.

به گزارش سینماپرس، مراسم افتتاحیه شانزدهمین جشنواره فیلم «مقاومت» امشب دوشنبه ۳۱ شهریورماه همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس، در محل باغ موزه دفاع مقدس آغاز شد.

این مراسم که با رعایت پروتکل‌های بهداشتی میزبان جمعی از سینماگران، مسئولان لشگری و کشوری و نیز علاقمندان سینمای دفاع مقدس است، به‌صورت زنده از بسترهای ارتباطی جشنواره در فضای مجازی در حال پخش است.

مراسم افتتاحیه جشنواره شانزدهم با قرائت آیاتی از کلام‌الله مجید و پخش سرود ملی رأس ساعت ۲۰:۱۵ و با ۴۵ دقیقه تأخیر آغاز شد.

حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و محمدیاشار نادری مدیرعامل بنیاد روایت از مدیران فرهنگی و سینمایی حاضر در این رویداد هستند.

محمد رحمان نظام‌اسلامی اجرای مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم مقاومت را برعهده داشت.

*سردار محمدحسین سپهر جانشین رییس سازمان بسیج مستضعفین در ابتدای این مراسم ضمن خیرمقدم به مهمانان گفت: در دو دهه آخر قرن ۲۰ و دهه اول قرن ۲ چند واقعه بزرگ سرنوشت جهان را تحت تأثیر خود قرار داد. یکی از آن‌ها فروپاشی شوروی و تک قطبی شدن دنیا، واقعه بعدی وقوع انقلاب اسلامی بود، واقعه بعدی ۸ سال جنگ تحمیلی در گوشه‌ای از غرب آسیا علیه انقلاب ما بود و اتفاق بعدی حادثه ۱۱ سپتامبر بود.

وی ادامه داد: این ۴ حادثه بیشترین تأثیر را بر جهان گذاشت که از میان آن مهمترین واقعه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود. انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در شرایطی رخ داد که غرب و شرق مقابل ما ایستادند. دشمنان غرب و شرق اسلامی حقیقی با خیلی از فرق اسلامی کار نداشته و ندارند اما با انقلاب اسلامی ما با تمام قوا در حال مبارزه هستند. مبارزه‌ای که ۴۰ سال است ادامه دارد و ما چهل سال است که در حال مقاومت هستیم. این بهترین گواه حقانیت ما است.

سردار سپهر افزود: دفاع مقدس باعث شد کارکرد دین و امام در همه ابعاد خود را به نمایش بگذارد. یکی از مهمترین سرمایه‌های دفاع مقدس تبیین مفاهیم دینی و الهی در عرصه حیات اجتماعی و صدور آن به جهان بود. گنج این جنگ امروز برای هنرمندان و اصحاب علم و دانشگاه باقی مانده است.

وی با اشاره به تغییر مرزهای ایران در دوره‌های تاریخی مختلف تأکید کرد: ما امروز رسالت سنگینی داریم. امروز این تکلیف بر عهده لایه‌های مختلف جامعه ما است. ما در دفاع مقدس مستضعفین جهان را امامت کردیم اما امروز برای امامت اصحاب فرهنگ و هنر هم نیاز به تربیت شهید همت‌ها و باکری‌ها و باقری‌ها و سلیمانی‌ها هستیم. اگر این اتفاق افتاد، این جشنواره‌ها موثر واقع می‌شود. حضور نمایندگان بیش از ۱۰۰ کشور در این رویداد بسیار اتفاق خوبی است اما ما بیش از اینها می‌خواهیم. ما باید فاخرترین محصولات فرهنگی را در جمهوری اسلامی بسازیم و تولید کنیم. ما هم با تمام امکانات و توان در خدمت شما هستیم.

*در ادامه مهدی عظیمی میرآبادی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و دبیر این رویداد پشت تریبون قرار گرفت و گفت: ذیل دو هدف راهبردی انجمن سینمای انقلاب که متشکل از تقویت و تثبیت سینمای دفاع مقدس به‌عنوان سینمای تراز انقلاب و حمایت از هنرمندان انقلابی بوده است، این جشنواره از دوره شانزدهم با جدیت بیشتری طراحی و اجرایی شد تا وظیفه خودمان را انجام بدهیم. برای این کار باید اهداف اجرایی هم در نظر گرفته می‌شد. اهداف مشخصی را تعیین و برنامه‌های خودمان را تنظیم کرده‌ایم. آغاز این برنامه‌ها، افتتاحیه جشنواره است که حالا در خدمت شما هستیم و خوشحالیم که حضور شما مایه دلگرمی و انگیزه برای ماست.

وی با اشاره به استقرار تمثال شهدا در سالن برگزاری مراسم، افزود: این عکس‌های شهدا حس انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. یک بار گفته بودم که شهدا فاصله‌های بین ما را پر کرده‌اند می‌خواهم در روزی که روز حساب و کتاب است به این مسئولیت افتخار کنم، مسئولان عزیز شما را به این شهدا قسم می‌دهم؛ شهدایی که قطره قطره خونشان برای حفظ انقلاب روی زمین ریخته، قدر این شهدا را بدانیم و رابطه‌ها را به رابطه‌های محکم‌تر و صمیمی‌تر برای حفظ انقلاب بدل کنیم. شما را به خون شهدا قسم می‌دهم که به اختلاف نظرها و سلیقه‌ها که باعث لنگی و کندی در انجام فعالیت‌های انقلابی می‌شود، اعتبار ندهید. از همه شما تشکر می‌کنم.

*غلامرضا صنعتگر خواننده پاپ کشورمان در ادامه روی صحنه آمد و با خواندن قطعه شعری گفت: افتخاری برای من است که امشب در خدمت شما هستم. وی در ادامه قطعه «امام رضا» و «کاشکی منم شهید بشم» را اجرا کرد.

*در بخش دیگر از این مراسم، کلیپ نکوداشت زنده یاد خسرو سینایی که چندی پیش بر اثر ابتلا به کرونا از دنیا رفت، هادی مشکوه تهیه‌کننده، غلامرضا جنت خواه دوست مستندساز، همایون رضا عطاردی آهنگساز و شهید حسین فهیمی مستندساز پخش شد.

*سپس حبیب احمدزاده، ناصر شفق، قاسم قلی‌پور، احمد عبدالهیان و حسین عقیقی برای این بخش روی صحنه آمدند.

حبیب احمدزاده در این بخش با مرور خاطراتی از زنده‌یاد خسرو سینایی بیان کرد: امثال آقای سینایی زیاد هستند، این ما هستیم که بلد نیستیم با زبان درست با آن‌ها صحبت کنیم. ما فقط بلدیم با افرادی با زبان خودی صحبت کنیم. فکر می‌کنم یکی از مشکلات ما همین زبانی است که به روز نیست. آقای سینایی در همه جشنواره‌های دانش آموزی دفاع مقدس در مناطق مرزی شرکت می‌کرد. همسرشان به کودکان نقاشی یاد می‌داد و دخترشان تئاتر.

احمدزاده با اشاره به خاطراتی از خسرو سینایی گفت: سینایی هیچوقت برای کارهای دفاع مقدس نه نمی‌گفت ممنونم از آقای عظیمی که دایره دوستان را گسترش داد و این نکوداشت را برای او هم برگزار کرد، آقای کیارستمی هم همینطور بود. زنده‌یاد کیارستمی پس از بازدید از موزه جانبازان شیمیایی اعلام کرد هر کار که حاضر باشد برای این جمع می‌کنم و آن‌ها فقط خواستند که صدای مظلومیت ما را به جهان برسان. این را برای اولین بار در یک مراسم رسمی می‌گویم که زنده یاد کیارستمی از آن به بعد هر گاه برای حضور در رویدادی به خارج از کشور می‌رفت، از ما درخواست می‌کرد تعدادی مستند مرتبط با جانبازان شیمیایی مانند «خاطراتی برای تمام فصول» را با زیرنویس مرتبط با کشور مقصدی که به آن سفر می‌کرد آماده کنیم تا همراه خود ببرد. همین فیلم‌ها را در کلاس‌ها و کارگاه‌های خود برای سینماگران خارج از کشور به نمایش می‌گذاشت.

وی در پایان باردیگر تأکید کرد: من خواهش می‌کنم یک بار هم احساس کنید شاید زبان ما زبان رسانه نیست و نمی‌توانیم با مردم سخن بگوییم. کمی هم خودمان را مقصر بدانیم. این ما هستیم که باید با مردم ارتباط بگیریم نه آن‌ها با ما.

*در ادامه حسین عقیقی برای صحبت از زنده‌یاد جنت‌خواه دوست گفت: من افتخار داشتم سال‌ها در خدمت آقای جنت خواه دوست باشم در همه برنامه‌های ما پیش قدم بود. او فیلمی به نام «نینوا» ساخته بود. این مرد به نسبت چیزی که اعتقاد داشت، مصمم بود، فیلم‌های زیادی ساخت، مطالعات زیادی می‌کرد و هیچوقت سعی نمی‌کرد نقاط ضعفش دیده شود. یکی از چشمان او مشکل داشت اما سعی می‌کرد همه ضعف‌ها را تبدیل به فرصت کند.

دفاع سینایی از مظلومیت ایران در جشنواره «کن»

وی درباره سینایی هم گفت: یادم است فیلم سینایی به کن رفت و درخشید، سپس افرادی از کن آمدند تا ایشان را ببینند، درواقع ما فیلمی جنگی را بردیم و در کن نمایش دادیم، این موضوع برای ما بزرگتر از جام جهانی فوتبال بود، سینایی در آن جشنواره از مظلومیت ایران به خوبی دفاع کرد، در روزگاری که نگاه خوبی به ایران نبود از ایران گفت.

عقیقی ادامه داد: ای کاش بشود جنت‌خواه‌ها و کیارستمی‌ها و… بتوانند وظایف خود را انجام بدهند. اینطور نشود که دایره برایشان تنگ شود. توجه کنید که با گذشت ۴۰ سال از جنگ هنوز نتوانسته‌ایم برای سردارانمان سریال بسازیم. باید به دنبال نفوذی‌ها در عرصه‌های فرهنگی بگردیم، چه کسی جلوی کار را گرفته بود؟ یعنی اینقدر در مملکت فیلمساز نداریم؟

*احمد عبدالهیان سخنران بعدی بود که درباره زنده‌یاد هادی مشکات اظهار کرد: مشکات به معنای نور است و هادی مشکات نور سینمای ایران بود. نه به چپ وصل بود نه راست. نه اصولگرا بود نه اصلاح‌طلب. او یک فیلمساز بود، بعد از انقلاب اولین تهیه‌کننده سینمای ایران بود و فیلم هایی ساخت که مایه افتخار سینمای ایران است. او به هیچ جناحی وصل نبود.

وی سپس افزود: مدیران عزیز! ما هر بار دیدیم عده‌ای می‌گویند ما می خواهیم ریل‌گذاری کنیم! گویا کارمندان وزارت راه هستند، آقایان اختلافات را کنار بگذارید، به سینمای ایران بها بدهید، مشکات رانت‌خوار نبود، خانه اش را فروخت تا میرزا کوچک خان را ساخت و…. ولی در مسیر همین ریل‌گذاری‌ها پشت در فارابی گیر کرد! بعضی منتقدان را می‌بینیم که در برنامه هفت برای هم شمشیر از رو می‌کشند، برخی می گویند سینمای ایران سخیف شده و… چرا این همه سلیقه‌ای نگاه می‌کنیم؟

عبدالهیان تأکید کرد: این سفره ای که پهن شده برای همه باز کنیم، من سه فیلم با مشکات ساختم، بدون اینکه یک ریال از مراکز دولتی پول گرفته باشیم. حتی هنوز بدهکاریم، در آخرین باری که او را دیدم آقای ایوبی رییس سازمان سینمایی بود، او در همان حالت که در بیمارستان بود پروانه ساخت می‌خواست، چپ و راست را دور بریزیم، به سینما کمک کنیم. جناب آقای عظیمی ریل‌گذاری شما هم به سمت بیابان نباشد.

*سپس ناصر شفق در سخنانی گفت: برای خود من شوک‌آور بود که آن نهالی که از سال‌های اولیه انقلاب کاشته شد، حالا به چنین درخت تناوری تبدیل شده است. چون آن موقع همه جا پای کار بودند، هیچ کجا برای خود تصمیم نمی‌گرفت. به برگزارکنندگان جشنواره تبریک می‌گویم که در این شرایط سخت معیشتی این جشنواره را برگزار می‌کنند.

وی افزود: این موضوع را به فال نیک می‌گیرم. آقای عطاردی وقتی اولین فیلمش را من تهیه کردم، دیدم بسیار دوست داشتنی بود. هنوز هم باورم نمی‌شود او نیست. او دنیایی از خلاقیت و انسانیت بود، می‌دانم به مجید انتظامی برنمی‌خورد که اگر بگویم برای موسیقی یکی از فیلم‌ها با او قرارداد بستیم. همایون به دلیل کرونا درگذشت، اگر او فوت نمی‌کرد ما از همایون خیلی می‌شنیدم، او خیلی مستعد بود، در یک دوره کلان ما به فیلم‌هایی که دارای ارزش بودند، پشت کردیم و بها ندادیدم.

شفق در پایان گفت: افتخار می‌کنم شاگرد استاد خسرو سینایی بودم.

* قاسم قلی پور آخرین سخنران بخش نکوداشت‌ها بود که در سخنانی گفت: من شانس شاگردی استادان زیادی را داشتم، حکمای فرهنگی ما به پیشوند و پسوند احتیاجی ندارند. من شاگرد بیضایی، نصیریان، تقوایی و… بودم به ویژه شاگردی سه بزرگ و عزیز سمندریان، خسرو سینایی و محمدرضا اصلانی کردم. وجه مشترکی در آموزش‌های آنها دیدم، من مرعوب نماد انسانی آنها شدم.

وی افزود: بر این باورم که این عزیزان خاصه سینایی اندیشه‌هایشان کیلومترها جلوتر از خودشان بود، هیچکدام از این عزیزان غوغاسالار نبودند، دوست دارم همه ما مویه کنیم بر اینکه نجابت مقهور غوغاسالاری می‌شود. او مدرسی فرهیخته‌، فیلمسازی متعهد و شاعری عاشق بود. من اندوهگینم که چهار اثر ایشان با قلم سینما و دوربین تحریر نشد، آخرین فیلمش «قطار زمستانی» بود که شوربختانه نتوانست بسازد. برای یک تولد و یک زایش بس تردید باید بطن سالمی وجود داشته باشد گاهی کوهی را می‌تراشیم که الماسی یه دست بیاوریم در حالی که باید سنگی را بتراشیم اینچنین ما لطمات زیادی خوردیم.

سپس لوح سپاسی به خانواده این پنج هنرمند تقدیم شد

خبر در حال تکمیل است…

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برگزیدگان حروف نگاری «لبیک یا حسین» اعلام شدند


برگزیدگان حروف نگاری «لبیک یا حسین» اعلام شدند

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سروش صحت میزبان حجت‌ اشرف‌زاده می‌شود


سروش صحت میزبان حجت‌ اشرف‌زاده می‌شود

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سریال دنباله دار پشیمانی از بازی در شبکه نمایش خانگی – اخبار سینمای ایران و جهان

به گزارش سینماپرس، سعید راد در گفت‌وگویی که با برنامه رادیویی «صحنه» داشته، از بازی در سریال «دل» به کارگردانی منوچهر هادی ابراز پشیمانی کرده است. او همچنین به انتخاب نامناسب بازیگران سریال و افزایش قسمت‌های آن با اهداف تجاری انتقادهای تند و صریحی داشته است. نظر منفی او درباره سریال بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داشت و منوچهر هادی هم با عذرخواهی از او، به این موضوع واکنش نشان داد.

به بهانه این اتفاق، نگاهی داشته‌ایم به بازیگرانی که بازی در یک سریال، تجربه‌ای ناخوشایند و پشیمانی برای آن‌ها به جا گذاشته است و نظرشان در این باره را علنی کرده‌اند.

سعید راد/ دل

سعید راد در گفت‌وگوی تلفنی با برنامه «صحنه» ابتدا درباره پشیمانی از بازی در سریال «دل» صحبت کرده و گفته است: «این کار راضی‌کننده نبود. چون سناریو را کامل نخوانده بودم و پنج صفحه، ۱۰ صفحه در اختیار من قرار می‌دادند. حتی زمانی موردی پیش آمد به من گفتند سناریو را می‌خواندی!» او در ادامه توضیح داده که به دلیل تعهدی که داشته از بازی در سریال انصراف نداده است. سعید راد همچنین از انتخاب اشتباه حامد بهداد و ساره بیات برای ایفای نقش «آرش» و «رستا» انتقاد کرده و گفته است: «چهره حامد بهداد و ساره بیات برای این طور نقش‌ها ساخته نشده‌اند. چون آن‌قدر افسرده، غم‌بار و سن بالا هستند.» او در بخش پایانی صحبت‌های خود نیز به افزایش تعداد قسمت‌های سریال هم اشاره کرد و توضیح داد: «اوایل قدری خواستم با طرح و اصول خودم پیش بروم، اما دیدم فضا این طوری نیست. می‌خواهند زود بگیرند و تمام کنند؛ ۲۰ قسمت را ۳۰ قسمت و ۳۰ قسمت را ۴۰ قسمت کنند و حتی اگر یک مقدار جا داشت ۵۰ قسمت هم سریال را درمی‌آورند. چون مردم مهم نیستند و می‌خواهند تجارت کنند.» منوچهر هادی در اینستاگرام به صحبت‌های او واکنش نشان داد و در بخشی از این پست نوشت: «اگر به هر دلیلی این همکاری به سلیقه شما خوش نیامده و خاطر زیبای شما را آزرده، من تمام‌قد به احترام شما، مهربانی‌هایت و سابقه درخشانت در حوزه بازیگری می‌ایستم و فقط به خاطرات خوبی که در پشت صحنه با شما داشتم فکر می‌کنم.»

صفا آقاجانی/ ستایش ۳

صفا آقاجانی جزو بازیگران جدیدی بود که به فصل دوم سریال «ستایش» ساخته سعید سلطانی اضافه شد. او در این مجموعه یکی از نقش‌های فرعی یعنی نقش مادر «محسن» با بازی امیرمحمد زند را ایفا می‌کرد و در فصل سوم هم حضور کمرنگی داشت. او سال ۹۷ در گفت‌وگویی از حضور کوتاهش در فصل ۳ گلایه کرد و گفت که قرار بوده شخصیت او نقش مهمی در سریال داشته باشد و یکی از شخصیت‌های اصلی باشد، اما تغییراتی اتفاق افتاد که نقش او بسیار کوتاه شد. آقاجانی دلیل انصراف ندادن از بازی در سریال را اخلاق حرفه‌ای و تعهدی که به کار داشته اعلام کرده است.

لیلا حاتمی/ نهنگ آبی

لیلا حاتمی یکی از این بازیگران است که در اولین تجربه حضور در نمایش خانگی، با سریال «نهنگ آبی» شکست خورد. شاید اگر این اولین سریال حاتمی نبود، تحمل شکست کمی آسان‌تر می‌شد، اما او از بازی در این سریال به کارگردانی فریدون جیرانی تا حدی ناراضی بود که تصمیم گرفت از بازی در سریال انصراف دهد. حذف کاراکتر «آناهیتا» با گم‌وگور شدن این شخصیت در قصه اتفاق افتاد. علت اصلی نارضایتی لیلا حاتمی، برآورده نشدن انتظارات او از نقشی که برعهده داشته بوده و طبق گفته لیلا حاتمی وعده‌هایی که برای پرداخت بیشتر شخصیت به این بازیگر داده شده بود نیز هرگز عملی نشد.

سام درخشانی/ ماتادور

سام درخشانی با سریال پلیسی «ماتادور»، تجربه نارضایتی از اثری را که در آن بازی کرده از سر گذرانده است. او که در این سریال نقش یک شخصیت پلیس را بازی کرده بود، سال ۹۲ در گفت‌وگویی، به طور مفصل از این سریال انتقاد کرد و گفت آماده نبودن فیلمنامه ضربه بزرگی به آن زد. او در توضیح علت پشیمانی‌اش از بازی در این سریال گفته است که قصه با شخصیت‌های منفی پیش می‌رفته، کاراکترهای پلیس نقش تاثیرگذاری در داستان نداشتند و بعضی اتفاقات داستان منطقی نبوده است. در نهایت تصمیم می‌گیرد از سریال کناره‌گیری کند، بنابراین پیشنهاد می‌دهد که در بخشی از قصه کاراکتر او شهید و این شخصیت از قصه حذف شود که این پیشنهاد عملی می‌شود و شاهد حضور «مسیح احدی» در سریال بودیم.

بهرام رادان/ رقص روی شیشه

برخلاف دیگر بازیگران این فهرست، علت پشیمانی بهرام رادان از بازی در سریال «رقص روی شیشه» ساخته مهدی گلستانه، مربوط به مسائل مالی است. این بازیگر که به عنوان یکی از سرمایه‌گذاران در پروژه حضور داشت، پس از پرداخت نشدن دستمزد بازیگران و اختلاف بر سر مسائل مالی، تصمیم می‌گیرد از بازی در این مجموعه کناره‌گیری کند. علاوه بر او امیر آقایی نیز از ادامه حضور در سریال انصراف داد. از آن جایی که این بازیگران جزو نقش‌های اصلی سریال بودند، «رقص روی شیشه» ناتمام ماند و پس از توزیع قسمت ۱۲ ادامه سریال از طریق نریشن روایت شد و این مجموعه به پایان رسید و البته شکست بزرگی را در کارنامه رادان به جا گذاشت.

لیندا کیانی/ پرستاران

لیندا کیانی سال ۹۷ در برنامه «من و شما»، از بازی در سریال «پرستاران» به کارگردانی شهرام شاه‌حسینی به شدت اظهار پشیمانی کرد. او دلیل نارضایتی خود از بازی در این سریال را مربوط به فضایی که در پشت صحنه کار وجود داشت اعلام کرد و گفت در پشت صحنه این سریال فضای دیکتاتوری وجود داشت و همه چیز در آن سریال شکل کارمندی داشته که تحمل این فضا برای او سخت بوده و «پرستاران» را به تجربه‌ای تلخ در کارنامه او تبدیل کرده است. سریال «پرستاران» سال ۹۵ از شبکه یک روی آنتن رفت و مورد استقبال مخاطبان قرار نگرفت.

مرجانه گلچین/ آرماندو

مرجانه گلچین هم مانند سعید راد، تا اندازه‌ای از بازی در یکی از سریال‌ها به نام «آرماندو» احساس پشیمانی کرده که ترجیح داده است اصلا سریال را نبیند. او در ویژه‌برنامه «چشم روشنی» که از شبکه یک پخش می‌شد، این موضوع را اعلام کرد و درباره علت نارضایتی‌اش توضیح داد که توقعاتش از این مجموعه برآورده نشده است. مرجانه گلچین در آن برنامه توضیح داد که ایده سریال یعنی قصه‌ای درباره آرزوهای سیاهی‌لشکرها در دنیای سینما را دوست داشته، اما به خوبی به این موضوع پرداخته نشده است، تغییرات شخصیت‌ها نیز غیرمنطقی بوده و تناقض داشته‌اند.

حدیث میرامینی/ ستایش ۲

حدیث میرامینی یکی دیگر از بازیگران سریال «ستایش» است که از بازی در این مجموعه پشیمان شده است. این بازیگر سال ۹۳ در گفت‌وگویی، بازی در فصل دوم سریال «ستایش» ساخته سعید سلطانی را یک اشتباه دانست. او نیز مانند بسیاری از هنرمندانی که تجربه پشیمانی از حضور در اثری را داشته‌اند، اشکال کار را متوجه کامل نبودن فیلمنامه در آغاز تصویر برداری سریال دانسته و گفته است که شخصیت «نازگل» در قسمت‌های اول قصه شخصیت جذاب‌تری داشت، اما در ادامه این کاراکتر کمرنگ می‌شود و به آن پرداخته نمی‌شود. طبق گفته این بازیگر گفت‌وگو با نویسنده و تهیه‌کننده سریال هم دردی را دوا نکرد و وعده‌ها عملی نشد، به این ترتیب بازی در این سریال برای او، تبدیل به تجربه‌ای منفی شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تجسم هنرمندان ایرانی از صلح بر دیوارهای استانبول


تجسم هنرمندان ایرانی از صلح بر دیوارهای استانبول

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دلم می‌خواست صدا و تصویر من هویت داشته باشد و مردم با دیدن من به یاد خانواده و مسائل مربوط به آن بیفتند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: هرمز شجاعی‌مهر، گوینده و مجری پیشکسوت برنامه‌های خانواده رادیو و تلویزیون، می‌گوید همیشه با قلبِ شاد و پُر انرژی خود مقابل دوربین قرار گرفته و با وجود آن‌که در چند ماه گذشته چندین عمل جراحی و ابتلا به بیماری کرونا را پشت سر گذاشته است، نخواسته مشکلات و ناراحتی‌هایش را به مردم منتقل کند.

به گزارش سینماپرس، علاقه‌مندان به برنامه‌های خانوادگی رادیو و تلویزیون، ۳۸ سال است با صدایش و نزدیک به ۳۰ سال است که با تصویرش آشنا هستند. بسیاری از مخاطبان رادیو با برنامه «خانه و خانواده» او خاطره دارند و جمع زیادی از بینندگان تلویزیون، ساعت‌ها پای اجرایش در برنامه «سیمای خانواده» نشسته‌اند؛ هرمز شجاعی‌مهر که در سن ۶۴ سالگی، همچنان حضوری پُر رنگ در عرصه رسانه دارد.  

مادرانی که در دهه ۶۰، شنونده «خانه و خانواده» رادیو بوده‌اند، امروز مادربزرگ شده‌اند و کودکانِ آن روزها، اینک خودشان تشکیل خانواده داده‌اند. به بهانه همین خاطره جمعی دو سه نسل از مخاطبان رادیو و تلویزیون، به گفت‌وگو با هرمز شجاعی‌مهر نشستیم و او چون برنامه‌های تلویزیونی، صحبتش را با سلام و علیک با مخاطبان آغاز کرد.

نزدیک به چهار دهه است که مردم، شنونده و بیننده برنامه‌های اجتماعی و خانوادگی شما در رادیو و تلویزیون بوده‌اند؛ این فرصت و توشه‌ای است که کم‌تر مجری و گوینده‌ای از آن بهره‌مند است.

با سلام به شما و خوانندگان این گفت‌وگو، حدس می‌زنم پس از این مقدمه، چون بسیاری که من را می‌بینند، می‌خواهید بگویید پس از این همه سال چقدر خوب مانده‌ام.

خب بسیاری این نظر را دارند و ابراز می‌کنند. چون برای نمونه، کودکان دهه ۶۰ که دانش‌آموز و شنونده صدای شما بوده‌اند، امروز در دهه پنجم زندگی‌شان هستند و تغییر سن و سال خودشان را با مجری و گوینده‌ای مقایسه می‌کنند که ماشاء‌الله همچنان سرزنده و پر انرژی برنامه اجرا می‌کند.

معتقدم کسی که به رسانه می‌آید، باید دو قلب داشته باشد. یک قلب اندوهگین و مصیبت‌زده که مثل هر آدم دیگر می‌تواند مشکل داشته باشد و قلبی که شاد و پُر انرژی است و آن را تقدیمِ همه مردم می‌کند.

تلویزیون، رادیو، مطبوعات، رسانه‌ها و … باید همه مردم کشور را مخاطب خودشان بدانند، نه یک بخشی از آن را. حتی اگر بخشی از جامعه، با روحیات و اعتقادات ما همخوان نباشند، باید آن‌ها را مخاطب خودمان بدانیم. ما واقعا کم‌کاری کردیم. تلویزیون و رادیوی ملی ما را باید آحاد مردم ببینند و بشوند و استفاده کنند

من در همین چند ماه اخیر، دچار مشکلات زیادی بوده‌ام. نخست نگران پسرم بودم که باید در این شرایط کرونایی، مینیسک پایش را جراحی می‌کرد که خوشبختانه عمل خوب گذشت و به خانه آمد. ولی زمانی که او در حال فیزیوتراپی بود، ویروس کووید ۱۹ راهش را به خانه ما باز کرد و من به همراه پسر و دختر و همسرم، کرونا گرفتیم. بیماری همسرم از دیگر افراد خانواده شدیدتر بود و به مدت دو هفته کامل در اتاقی قرنطینه شد.

عجیب این‌که تازه همسرم جانی گرفته و بهتر شده بود که مواجه با یک مشکل جسمی دیگر شدم؛ چشم من چرکی شد و عفونت پیدا کرد که دلیل آن گرفتگی مسیر اشکی بود. تنها راه خلاص شدن از این مشکل که من را به شدت آزار می‌داد، عمل جراحی بود که انجام دادم.

چه زمانی عمل کردید؟

عمل چشم را حدود ۳۷ یا ۳۸ روز پیش انجام دادم. ولی این پایان گرفتاری‌های من در چند ماه اخیر نبود، چون بلافاصله پس از عمل چشم، سردردهای عجیب و غریبی به سراغم آمد که تا حالا سابقه نداشت و حسابی جانکاه و عذاب‌آور بود. باز دکتر رفتم و پزشکی که ۴ سال پیش، تیروئید من را عمل کرده بود، تشخیص داد سینوس‌هایم چرکی است و باید جراحی شوم.

عمل تیروئید در شهریور ۱۳۹۵ را می‌گویید که شایع شد به سرطان حنجره مبتلا شده‌اید؟

بله، همان زمان که خوشبختانه تومور تیروئید من خوش‌خیم بود. واقعیتش، ظرفِ چند سال گذشته، چندین بار جراحی شده‌ام؛ از جمله تیروئید، گونه راست، معده، چشم، سینوس‌ها و … که بین دو عمل آخری من فقط حدود دو هفته فاصله بود.

پس همان‌طور که خودتان گفتید، قلب شاد شما باعث شده است تا قلب اندوهگین‌ و گرفتاری‌ها و مشکل‌های‌تان به چشم نیاید.

در همین رابطه یک خاطره برای‌تان بگویم. یکی از همکارانم پس از عمل جراحی در بیمارستان بستری بوده که دوستی به عیادتش می‌رود و با شوخی می‌گوید کمی از شجاعی‌مهر یاد بگیر؛ برخلاف او، تو چرا این قدر نازک نارنجی هستی.

معتقدم کسی که به رسانه می‌آید، باید دو قلب داشته باشد. یک قلب اندوهگین و مصیبت‌زده که مثل هر آدم دیگر می‌تواند مشکل داشته باشد و قلبی که شاد و پُر انرژی است و آن را تقدیمِ همه مردم می‌کند

من هر وقت می‌روم جلوی دوربین، تلاش می‌کنم شاداب و پر انرژی باشم. برنامه رادیویی یا تلویزیونی خانواده، مثل خانه و خانوادهِ خود آدم است. اگر دردی، مشکلی یا عصبانیتی داشته باشیم، چطور پشت در خانه آن‌ها را جا می‌گذاریم و با لبخند وارد می‌شویم، در برنامه خانواده تلویزیون هم باید همین کار را بکنم.

من تلاش کردم شادی و انرژی مثبت را همیشه به مردم هدیه کنم، چون باور دارم آدم‌ها همان جوری زندگی می‌کنند که فکر می‌کنند.

و همه این سال‌ها فقط در برنامه‌های خانواده رادیو و تلویزیون حضور داشتید، چرا؟

به چند دلیل. نخست دلم می‌خواست صدا و تصویر من هویت داشته باشد و مردم با دیدن من به یاد خانواده و مسائل مربوط به آن بیفتند. دوم این که خانواده یک نهاد مهم، بی‌نظیر و محکم است که به هویت جامعه شکل می‌دهد.

سواد کلاسیک ما شاید خیلی بالا باشد، اما سواد ارتباط و تعامل ما با خانواده واقعا چقدر است؟ البته من خودم را می‌گویم. برای همین فکر می‌کنم در این زمینه همیشه باید در حال یاد گرفتن مطالب و نکات تازه باشیم.

و با توجه به نظر و نگاه مثبتِ مردم، برنامه‌های خانواده رادیو و تلویزیون، دست‌کم در دو دهه ۶۰ و ۷۰ و نیمه نخستِ دهه ۸۰، نقشی پُر رنگ در آموزش به مخاطبان داشتند.

کار سختی بود که با حضور کارشناسان برنامه به خوبی انجام می‌شد. چند خاطره درباره تاثیر این برنامه در ذهن دارم که بد نیست شما هم بدانید. برای مثال، یک‌بار شعری حزن‌انگیز درباره طلاق در برنامه رادیویی «خانه و خانواده» خواندم که از نگاه و زبان یک کودک روایت می‌شد. چند سال بعد در یک مغازه داشتم با فروشنده صحبت می‌کردم که یک خانم و آقایی به همراه بچه‌شان من را از روی صدایم شناختند. آن‌ها گفتند چند سال پیش زمانی که فرزندشان خیلی خردسال بوده، در حال طلاق گرفتن بوده‌اند که با شنیدن آن شعر، منصرف شده‌اند.

در چند ماه اخیر، با گرفتاری‌های زیادی دست و پنجه نرم کردم. چند ماه پیش، همه خانواده با هم کرونا گرفتیم که بیماری همسرم سخت‌تر بود. در ادامه هم با یک فاصله کم، ابتدا چشم خود را عمل کردم و بعد سینوس‌هایم را به دست جراح سپردم

یا در نمایشگاه مطبوعات بودم که یک آقایی جوان و خوشتیپ به غرفه ما آمد و گفت: «آقای شجاعی مهر به خودتان افتخار کنید که ما را شما تربیت کردید. چون از زمانی که روی زانوی مادرم بودم تا دوران دانشجویی این برنامه را می‌شنیدم.»

شما سال ۶۱ در کنار جواد آتش‌افروز و محمود شهریاری، با «سلام صبح بخیر» وارد رادیو شدید، در ادامه به برنامه «خانه و خانواده» رفتید و حدود یک‌دهه بعد، در کنار زنده‌یاد منوچهر نوذری با برنامه «تهران ساعت ۲۰» در تلویزیون اجرا کردید و سپس مجری «سیمای خانواده» شدید. در کل، برای یک گوینده، از رادیو به تلویزیون آمدن، کاری توام با ریسک است.

بله با ریسک است، چون مخاطب رادیو، شما را با صدای‌تان می‌شناسد و در ذهن خودش، تصویری از گوینده ساخته که ممکن است با چهره واقعی او در تلویزیون احساس نزدیکی نکند و باعث شکست گوینده شود که شکر خدا برای من این طور نشد.

با این که برنامه «سیمای خانواده» هم در جذب مخاطب تلویزیون خوب عمل کرد، اما هیچ‌گاه نتوانست به آن جایگاه برنامه «خانه و خانواده» در رادیو برسد. چرا؟

خب در دهه ۶۰، مردم حق انتخاب زیادی نداشتند، یک شبکه رادیو و یک شبکه تلویزیون بود. ولی از دهه ۸۰، دیگر این‌طور نیست و مخاطب دست به انتخاب می‌زند. اینترنت، شبکه‌های مجازی، ماهواره و … آمده‌اند. ما باید در این سال‌ها خودمان را به روز می‌کردیم. در برنامه «سیمای خانواده» تا حدی با زمان پیش آمدیم، برای مثال بحث جوان و جوانان را وارد حیطه خانواده کردیم که خوب بود. بازهم باید در این زمینه کار کنیم، چون پدر و مادرها باید جوان‌ها را درک و جوان‌ها باید حال پدر و مادرها را رعایت کنند.

در این دوره و زمانه، اگر بچه‌ها با ما پدر و مادرها رشد می‌کنند، والدین هم با آن‌ها رشد می‌کنند. باید یاد بگیریم با هم صحبت و بحث کنیم و تعامل داشته باشیم.

جذب مخاطب، دغدغه و مشکل برنامه‌سازان تلویزیونی در همه عرصه‌هاست، چه باید کرد تا بینندگان بیشتری پیدا کنند؟

ما باید خودمان را با جوانان این کشور هماهنگ کنیم. باید برای خواسته و میل آن‌ها برنامه بسازیم. باید افق را باز و خط فرمزها را کم کنیم. امروز به نظرم این امر خیلی مهم تر از گذشته است.

ولی به نظر می‌رسد مدیران صدا و سیما بیشتر روی بخشی از جمعیت کشور حساب باز کرده و آنان را مخاطب خود می‌دانند. برای همین خیلی به فکر تغییر سیاست‌های خود و گسترش دایره مخاطبان‌شان نیستند.

اگر این رویه باشد، غلط است. تلویزیون، رادیو، مطبوعات، رسانه‌ها و … باید همه مردم کشور را مخاطب خودشان بدانند نه یک بخشی از آن را. حتی اگر بخشی از جامعه، با روحیات و اعتقادات ما همخوان نباشند، باید آن‌ها را مخاطب خودمان بدانیم. ما واقعا کم‌کاری کردیم. تلویزیون و رادیوی ملی ما را باید آحاد مردم ببینند و بشوند و استفاده کنند.

*خبرآنلاین

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حجت‌ اشرف‌زاده در «کتاب‌ باز» سروش صحت


حجت‌ اشرف‌زاده در «کتاب‌ باز» سروش صحت

مشاهده خبر از سایت منبع