X

بایگانی بهمن 18, 1399

دفتر سینمایی

«غیر محرمانه» به واکاوی مالیات در ایران می‌پردازد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: برنامه«غیر محرمانه» این هفته با موضوع مالیات در ایران از شبکه دو سیما پخش می شود.

به گزارش سینماپرس، مناظره غیرمحرمانه شبکه دو سیما با هدف بررسی موضوعات روز جامعه و گفتگو پیرامون مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و … در تلاش است تا دغدغه‌های روز جامعه را در تعامل با مردم به قاب تلویزیون بیاورد.

دومین برنامه «غیر محرمانه» در فصل جدید، امروز ۱۷ بهمن، با موضوع مالیات در ایران و با حضور محمود علیزاده معاون حقوقی و فنی مالیاتی، مجتبی صفایی نایب رئیس اتاق اصناف و نماینده وزیر صمت در اتاق بازرگانی ایران، حمیدرضا رستگار کارشناس مالیاتی و منتقد، مرتضی جعفری عضو اتحادیه عطاران و سقط فروشان، سید ابراهیم صحفی رئیس اتحادیه بنکداران و عمده فروشان مواد غذایی روی آنتن می‌رود.

‌ «غیرمحرمانه» از تکنولوژی روز و فن آوری ویژوال (سه بعدی مجازی) بهره گرفته است.

«غیرمحرمانه» کاری است از گروه اقتصاد و دانش به تهیه کنندگی و کارگردانی علیرضا عاصم یوسفی و اجرای محمدجعفر خسروی که جمعه ها ساعت ۱۷:۵۰ روی آنتن شبکه دو خواهد رفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اجراهای صحنه‌ای جشنواره «موسیقی فجر» مجازی برگزار می‌شود


ستاد برگزاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر با انتشار اطلاعیه‌ای از برگزاری «مجازی» اجراهای صحنه‌ای این رویداد خبر داد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«ایساتیس» نمادی از ایران است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علیرضا دهقان کارگردان مستند «ایساتیس» بیان کرد که این فیلم نمادی از ایران است.

به گزارش سینماپرس، در نود و نهمین برنامه «هفت» و در بخش بررسی فیلم‌های حاضر در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، شب گذشته ۱۶ بهمن ماه فیلم مستند «ایساتیس» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا دهقان مورد بررسی قرار گرفت.

رامتین شهبازی منتقد و مدرس سینما با اشاره به برخی ویژگی‌های شاعرانگی در فیلم‌ها، توضیح داد: در فیلم‌هایی که به آنها شاعرانه اطلاق می‌شود، نوع فرم فیلم به لحاظ بصری از یک طرف و از سویی دیگر، کلام در فیلم که به عنوان گفتار متن می‌شنویم، شاعرانگی را متبادر می‌کند و همیشه سوء تفاهمی در این زمینه پیش می‌آید. این سوء تفاهم به این معنی است که برای لقب شاعرانه دادن به یک فیلم، معمولاً باید شاهد تصاویری زیبایی باشیم که عمدتاً یک شعر هم در پس زمینه است؛ باید تاکید کنم این تلقی ساده، خام‌دستانه و دم دستی در سینمای مستند شاعرانه است که البته نمونه‌هایی هم دارد. اما نکته‌ای که فیلم مستند «ایساتیس» دارد و برای من از باب شاعرانگی جذاب است، رسیدن به یک فرم شاعرانه است.

وی خطاب به کارگردان «ایساتیس» گفت: شما با تصاویری از طبیعت اطراف یزد، آرام آرام به خود یزد می‌رسید و به نظر می‌رسد از کل به جزء رسیده‌اید که این موضوع خیلی حساب‌شده و بحث استراتژی روایت فیلم به لحاظ بصری است. همچنین در بحث کلام که یکی از ویژگی‌های مهم این فیلم است، چهار عنصر باد، آب، خاک و آتش با همراهی نصرالله مدقالچی، ابوالحسن تهامی‌نژاد، زهره شکوفنده و مریم شیرزاد چهار گوینده برجسته که از بهترین‌ها هستند، نمود خوبی پیدا کرده است.

این منتقد سینما با تاکید بر اینکه دیالکتیک بین کلام و تصویر در «ایساتیس»، آن را شاعرانه می‌کند، اظهار کرد: نکته مهم بعدی دیالکتیکی است که در این فیلم وجود دارد؛ این دیالکتیکی که بین اینها در کلام وجود دارد، روی تصویر تاثیر می‌گذارد که به نظر من شاعرانگی فیلم در اینجا اتفاق می‌افتد. فیلم با تک‌گویی گوینده‌ها شروع می‌شود یعنی هر کدام از این عناصر یک مقدمه یا پرولوگ دارند که به نظر می‌رسد در دقایق اولیه فیلم تمام شده است اما هر کدام از این عناصر، با توجه به جدایی از طبیعت و نسبت انسان با طبیعت، مساله بعدی فیلم می‌شود و همین‌جاست که دوباره عناصر با گوینده‌ها وارد می‌شوند و با ریتم‌های کوتاه‌تر باهم صحبت می‌کنند.

محمدحسین لطیفی مجری برنامه «هفت» نیز درباره این نکته که رامتین شهبازی مطرح کرد، گفت: وقتی یک آهنگساز قصد ساخت یک موسیقی دارد، در ابتدا یک ملودی را در ذهنش پرورش می‌دهد و بعد برای آن نت می‌نویسد اما بخشی در ساخت موسیقی است که «تنظیم» نام دارد. در واقع چیزی که رامتین شهبازی گفت تنظیم کاملاً آگاهانه کارگردان است که بخشی از آن به تعامل با تدوینگر نیز بر می‌گردد تا به تنظیمی زیبا برسد و من مطمئنم که شما در جریان تدوین کار، بارها این تصاویر را جابه‌جا کردید و با آزمون و خطا به فیلم الان رسیدید.

در ادامه، علیرضا دهقان درباره ساخت فیلم مستند «ایساتیس» و سختی‌های آن از تعدد لوکیشن‌ها گرفته تا ثبت فصل‌های مختلف در یزد کویری توضیحاتی ارائه کرد.

وی در پاسخ به محمدحسین لطیفی درباره چرایی ساخت این فیلم مستند و حسش نسبت به ساخت این مستند درباره یزد، گفت: از آنجایی که فیلمسازان دوست دارند کاری در مورد زادگاه‌شان برای ادای دین انجام دهند، دوست داشتم این کار را بسازم. جدای از اینکه چند فیلمی که ساختم در لوکیشن یزد اتفاق افتاده اما از آنجایی که تدریس مستند می‌کنم، علاقه داشتم بعد از مدت‌ها کاری شاعرانه انجام دهم و آن را تجربه کنم. احساس می‌کردم سال‌هاست چنین کاری در سینمای ایران اتفاق نیفتاده است و فیلمسازان بیشتر به سراغ مستندهای اجتماعی می‌روند.

لطیفی در ادامه درباره اشل جهانی این فیلم گفت: من احساس می‌کنم فیلمساز می‌تواند این اثر را به نفع کشور خودمان و شهر یزد در اشل جهانی عرضه کند و مطمئنم که قابل دیدن برای مخاطب جهانی است؛ به این دلیل که جدی کار شده و زحمت فراوانی برای ساختش کشیده شده است. حساسیت بسیار زیاد در کار و قاب‌های بسیار خوبی در فیلم دیده می‌شود که هر کدام جای صحبت دارد.

شهبازی نیز در این مورد به جنس روایتی که فیلمساز برای بیان استفاده کرده، اشاره کرد و توضیح داد: جنس روایت علیرضا دهقان در فیلمش، «جاندار انگاری» است؛ چهار عنصری که جاندار انسانی نیستند اما با جاندار انگاری آنها می‌توانیم به زبانی جهانی دست پیدا کنیم که این موضوع اتفاقاً در سینمای جهان زیاد اتفاق افتاده است. شاعرانگی‌های مختلف در شکل‌های متعدد در سینمای جهان دیده‌ایم اما نکته‌ای که وجود دارد این است که «ایساتیس» می‌تواند یک مستند شهری باشد با ویژگی‌های خاص خودش. کاری که این مستند برای مخاطب می‌کند این است که از مکانی که ممکن است یک فیلم برایش ترسیم کند، فراتر می‌رود. وقتی مکان را نشان می‌دهیم ممکن است بومی و محلی شویم ولی وقتی فضاسازی صورت می‌گیرد، ذهن رها و تخیل ایجاد می‌شود چراکه تخیل در فضاسازی اتفاق می‌افتد یا بهتر اتفاق می‌افتد.

وی با تاکید بر اینکه فیلم «ایساتیس» این تخیل را در خود دارد، گفت: وقتی «باد» با مخاطب از بادگیرها صحبت می‌کند، دوربین با این کلام با صدای نصرالله مدقالچی همراه می‌شود و به سمت بادگیر می‌رود و داخل می‌شود. در عین حال که «کلام» فاخر و کارکردی است ولی اگر مخاطب خارجی نیز این فیلم را ببیند درگیر کلام نمی‌شود، بلکه تصویر هم کار خودش را می‌کند. اشاره شد که قاب‌های خوبی را در فیلم می‌بینیم؛ این قاب‌ها عموماً در یک سوم ابتدایی فیلم قاب‌های باز هستند ولی بدون اینکه استراتژی حرکت دوربین تغییر کند، در دو سوم بعدی که به شهر می‌آید و قاب‌ها را می‌بینیم اما جزییات در تصویر وجود دارد.

به گفته شهبازی، «ایساتیس» فیلم شلخته‌ای نیست و روی قاب به قابش کار شده و لوکیشن‌های بسیاری دارد که در فیلم دیده نمی‌شوند و اگر علیرضا دهقان به آنها اشاره نمی‌کرد، اصلاً نمی‌دانستم. «ایساتیس» می‌تواند یک فیلم آموزشی برای سینمای مستند نیز باشد تا فیلمسازان جوان فکر نکنند ساختن مستند آسان است و فقط نیاز به دوربین دست گرفتن دارند.

وی در ادامه بحث بیان کرد: در ابتدای فیلم به نظر می‌رسد عناصر، روایت‌های جداگانه دارند اما بعد از یک سوم ابتدایی فیلم، در هم تنیده می‌شوند و حتی به هم ارجاع می‌کنند. نکته بعدی این است که وقتی آیین‌های مذهبی توسط این عناصر چهارگانه روایت می‌شوند خود عناصر نیز درون این آیین‌ها هستند و این به نظر من، انتخاب هوشمندانه‌ای است.

شهبازی تاکید کرد: درهم تنیدگی عناصر همان شاعرانگی است که نوعی ارجاع به خود زبان و موضوع است.

این مدرس سینما در پایان بحث گفت: نکته بعدی این است که فیلم سعی نمی‌کند همچون دیگر فیلم‌های مستند، در روایت اطلاعات بدهد و این موضوع، برای علیرضا دهقان و همچنین سینمای مستند ایران، تجربه خوبی است. این در حالی است که در سینمای مستند ایران، فیلم‌های شلخته زیاد می‌بینیم که آن را به گردن موقعیت و زمان و هزینه‌ها می‌اندازیم.

دهقان در پایان این بخش برنامه «هفت» گفت: مفهوم «ایران» در گسترده یک جغرافیا، یک محدوده زبانی و ادیان نمی‌گنجد. من ایران را متشکل از خرده فرهنگ‌ها، زبان‌ها، آیین‌ها، ادیان، معماری، میراث ملموس و ناملموس و مجموعه‌ای از این قبیل می‌دانم که من سعی کردم این اجزا را در «ایساتیس» که نمادی از ایران باشد، بیاورم و سعی کنم در اشلی کوچک از ایران تعریف کنم و نمی‌دانم در این مسیر موفق بودم یا خیر.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«منصور»؛ قهرمانی که باید از نو شناخت – اخبار سینمای ایران و جهان

تصویرسازی از شهیدان و قهرمانان ملی در سینمای ایران، یکی از ظرفیت‌ها مغفول طی چهار دهه گذشته بوده است و از این منظر هر تجربه‌ای می‌تواند گامی رو به جلو برای کلیت سینمای ایران محسوب شود.

فیلم سینمایی منصور محصول سازمان رسانه‌ای اوج است و می‌توان بعد از «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان، این فیلم را دومین پروژه جدی این سازمان برای ارائه روایت سینمایی از شهدای انقلاب و دفاع مقدس قلمداد کرد.

محسن قصابیان هرچند برای فعالان تئاتر و مخاطبان تلویزیون چهره‌ای ناآشنا نیست اما حضور او در مقام نقش اول فیلم سینمایی «منصور» جدی‌ترین نقش‌آفرینی‌اش بر پرده نقره‌ای محسوب می‌شود.

آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگوی مشروح مهر با بازیگر نقش شهید ستاری در فیلم «منصور» است.

* جناب قصابیان شما بیشتر به عنوان چهره تلویزیونی و تئاتری شناخته می‌شوید، چه شد به تیم تولید فیلم سینمایی «منصور» پیوستید؟

زندگی من تئاتر است و سال‌ها است که تئاتر کار کرده و هنوز هم کار می‌کنم. سریال و فیلم‌هایی را برای تلویزیون کار کرده‌ام، البته واقعیت این است که از سال ۸۰ بازی در پروژه‌های مختلف را کم کردم چرا که سعی کردم در هر کاری حضور نداشته باشم و بیشتر به سمت کارهایی بروم که آن را دوست دارم، بعد از «تفنگ سرپر» نیز دیگر سریال بازی نکردم شاید یکی از دلایل این مساله این بود که به سمت نگارش فیلمنامه، کارگردانی و تهیه کنندگی رفتم.

در «تونل» به کارگردانی مجتبی راعی به نوعی شخصیت اصلی را بازی کردم، البته هنرمندان دیگری نیز در این فیلم حضور داشتند که از آن جمله می‌توان به آقای برزیده اشاره کرد.

این را باید بگویم که «منصور» فیلمی است که بسیار مبتنی بر یک شخصیت محوری است و آن شخصیت یک شخصیت واقعی در تاریخ معاصر است که همین مساله کار را برای بازیگر و دیگر عوامل سخت می‌کند.

یک روز کیومرث مرادی به من زنگ زد و گفت یک پروژه‌ای در حال انجام است که کارگردانی آن را سیاوش سرمدی برعهده دارد، البته من آن زمان آقای سرمدی را نمی‌شناختم، فیلمنامه برای من ارسال شد و از آن خوشم آمد، قراری گذاشته شد و در نهایت متوجه شدم که جلیل شعبانی به عنوان تهیه کننده در این پروژه حضور دارد، در واقع ما هردو در یک دوره تحصیل کرده بودیم. من این کار را با توجه به اینکه می‌دانستم کار سختی است دوست داشتم و بازی در آن را پذیرفتم.

* تا چه اندازه به نزدیک بودن چهره شما به عنوان بازیگر نقش شهید ستاری توجه شده بود و تحقیقات شما برای رسیدن به این نقش چگونه بود؟

البته این امر یکی از دلایل انتخاب بازیگر برای بازی در نقش شخصیت‌های واقعی به شمار می‌رود، این را باید بگویم که آقای سرمدی روی این شخصیت تحقیقات بسیاری کرده و فیلمنامه را نوشته بود، من نیز تحقیقاتی را برای بازی در این نقش انجام دادم، در این راه هم از تحقیقات سیاوش سرمدی استفاده کردم و هم اینکه خودم سعی کردم تحقیقات میدانی انجام دهم، به همین دلیل به ولی آباد خانه پدری شهید ستاری رفتم، این خانه قرار است تبدیل به موزه شود که البته در حال حاضر بسته است، سعی کردم برادرهای ناتنی و تنی شهید ستاری را پیدا کنم تا با آنها درباره شهید ستاری صحبت کنم، از طرف دیگر نیز هرچه فیلم از وی مانده بود را دیدم تا بتوانم به شخصیت وی نزدیک شوم.

در همین راستا به جایی رسیدم که متوجه شدم تیمسار اگر جذابیت و قدرتی دارد در شیوه رهبری و نوع نگاه و عملکردش بود. زمانی که در حیطه فیلم قدم برمی‌داریم یک جذابیت‌های سمعی و بصری وجود دارد که باید به آن توجه داشت و این مساله باید توسط بازیگر انجام شود، البته همین افزایش جذابیت می‌توانست کمی با خود تیمسار متفاوت باشد، اما می‌توانست به ایجاد یک بستر مناسب در فیلم کمک کند.

به عنوان مثال جنس صدای تیسمار کمی زیرتر از صدای من بود، من می‌توانستم این تن صدا را رعایت کنم، اما به این نتیجه رسیدیم که آزاد حرکت کنیم و ببینیم ما به ازای آن، چه پیش می‌آید. البته این را باید بگویم که هرچقدر من شبیه تیمسار باشم باز هم وی نیستم، ما ۲ انسان متفاوت هستیم که من به عنوان بازیگر تلاش می‌کنم که به مرزهای شخصیتی مورد نظر نزدیک شوم. این اتفاق و نزدیکی به شخصیت تیمسار در رفتار من رخ داد، یعنی سعی کردم کردار، رفتار، خوراک و سلوک زندگی وی را در خود ایجاد کنم.

نباید این را فراموش کرد که استفاده از این همه تکنیک بازیگری باعث شود که از سادگی رفتار دور شوید و اینجاست که خطا کرده‌اید، حال باید چگونه به این سادگی دست پیدا کنیم؟ که این امر بسیار زمان بر است، من به عنوان یک بازیگر رفتار و منش خاص خود را دارم حال اگر قرار باشد این رفتار برای بازی در یک نقش تغییر کند، احتمالاً نیاز به ممارست زیادی دارد تا نقش را درست ایفا کنم.

* این را اشاره کردید که برای نزدیک شدن به نقش شهید ستاری با اقوام وی گفتگو کردید، خانواده شهید ستاری تا چه اندازه شما را همراهی کردند؟ علاوه بر آن در فیلم شخصیت شهید ستاری تکه کلام‌هایی مانند «باباجان» دارد، این تکه کلام‌ها براساس واقعیت بود؟

«باباجان» تکه کلام شهید ستاری بود، در واقع تیمسار سربازان و اطرافیان را با لفظ «پسر جان» یا «باباجان» خطاب می‌کرده است. وقتی می‌گوییم تحقیق یعنی یک تحقیق جامع، بسیار تمایل داشتم تا با خانواده شهید ستاری صحبت کنم، البته یک جاهایی شرایط مهیا نمی‌شود، یا اینکه به این نتیجه می‌رسیدیم که تحقیقات کفایت می‌کند، امکانی که برای ما فراهم شد حضور پسر شهید ستاری یعنی سورنا ستاری بود، که همین از نزدیک صحبت کردن با وی امکان خوبی را در اختیار من به عنوان بازیگر قرار می‌داد، ما مستندات لازم را جمع‌آوری کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ببینیم خود بازیگر چه چیزی را می‌خواهد خلق کند که شاید متفاوت باشد و تلاش کند که در بافت تصویر کاریزما برای این شخصیت ایجاد کند.

شهید ستاری در طول زندگی خود فعالیت‌های بسیاری انجام داده بود و ما باید در ۲ ساعت با این شخصیت همراه می‌شدیم، چقدر باید جذابیت موجود باشد که مخاطب بتواند آن را دنبال کند، البته این را قبول دارم که فیلم از فیلمنامه گرفته تا شیوه‌های فیلمبرداری و همه چیزهای دیگر بوجود می‌آید و شکل می‌گیرد، اما واقعیت این است که بازیگر موتور محرک فیلم است و از طریق بازیگر است که به لحاظ مفاهیم به نشانه شناسی همه چیز برای مخاطب معنا می‌شود. به همین دلیل زمانی که خودم نیز کارگردانی می‌کنم تلاش می‌کنم نقش به گونه‌ای اجرا شود که بازیگر راحت، درست و باورپذیر باشد، تا تماشاگر بی واسطه بتواند با آن ارتباط برقرار کند.

* درست است که فیلم بخشی از فعالیت‌های شهید ستاری را به تصویر می‌کشد، بعد از تحقیقاتی که انجام دادید و شناختی که به این شخصیت پیدا کردید، ترجیح می‌دادید کدام بخش به تصویر کشیده شود؟

ترجیح می‌دهم که نگویم فیلم درباره کدام بخش از زندگی شهید ستاری است، البته اشاره‌هایی شده است به بحث راه‌اندازی اوج ۱۱۰، به نظر من این فیلم فراتر از آن است، این فیلم چیزی را دنبال می‌کند که من آن را دوست داشتم، آن هم تلاش یک فرد برای انجام کاری با وجود همه مشکلات معضلات گرفتاری‌ها و سدهایی که جلوی راه وی قرار می‌گیرد و تمام تلاش این آدم این است که سدها را کنار گذارد و به نتیجه رسد و معتقدم این نکته مثبت فیلم است، یعنی فارغ از اینکه چه چیزی توسط این شخصیت خلق شده، بیشتر تلاش فردی و خسته نشدن با همه مشکلات، در شرایط جنگی را نشان می‌دهد. اینکه در سخت‌ترین شرایط ممکن یک آدم بتواند انرژی خود را نگه دارد و به کار خود ادامه دهد به نظر من توان بالایی را می‌خواهد، طبیعی است که بگوییم بخش‌های دیگری از زندگی وی هست که می‌توان به آنها اشاره کرد و به نظر من بخش‌های جذاب بسیاری وجود داشت که می‌توانستیم به آن توجه کنیم.

تیمسار در واقع خلبان نبودند، وی زمانی که در پدافند است یک اقدام خارق‌العاده انجام می‌دهد که باعث سرنگونی هواپیماهای دشمن می‌شود در حالی که عراق تمام پدافندها را می‌زد، شهید ستاری ابتکاری را انجام می‌دهد و جلوی این کار را می‌گیرد که اصلاً با مسائل نظامی مرسوم همخوانی نداشته و خلاقیت کاملاً شخصی وی به شمار می‌رود، بعدها که صحبت فرماندهی نیروی هوایی می‌شود، نام‌های مختلفی مطرح می‌شود که در نهایت به این نتیجه رسیده می‌شود که شهید ستاری برای فرماندهی نیروی هوایی بهتر است، وی بعدها دوره خلبانی را می‌گذراند. البته این را باید بگویم که رسم براین بوده است که یک خلبان فرمانده نیروی هوایی باشد، اما وی به عنوان فرمانده نیروی هوایی انتخاب می‌شود.

* به خستگی‌ها و استقامت شهید ستاری در طول فعالیت خود در حوزه فرماندهی نیروی هوایی اشاره کردید، شما به عنوان یک بازیگر تا چه اندازه برای به تصویر کشیدن این خستگی و استقامت موفق بودید؟

یک ویژگی تیمسار داشت و آن این بود که تیمسار هیچ گاه بی کار نبود در نتیجه وقتی نداشته که بگوید خسته است، همیشه کاری برای انجام دادن داشته است و این مساله حتی در خانه و سفر نیز وجود داشت. احساس من این بود که خستگی برای تیمسار معنا نداشت، البته ما خسته می‌شدیم، چرا که نوع کار گرفتن آقای سرمدی یک شکل کاملاً متفاوتی بود که واقعاً از بازیگر انرژی می‌برد که البته همین امر نیز دوست داشتنی بود، اینکه کارگردان سکانس ممتد بگیرد، یعنی بازیگر باید همه دیالوگ‌های سکانس مورد نظر را از حفظ و کاملاً آماده باشد، این سکانس‌ها معمولاً با ۲ دوربین گرفته می‌شد و هیچ کاتی برای سکانس‌ها وجود نداشت، اگر کاتی وجود داشت سیاوش سرمدی آن سکانس را دوست نداشت، من در این سکانس‌ها فقط باید مراقب تداوم حس در اتصال سکانس باشم. که البته این امر بسیار سخت بود

در این فیلم استراحت نداشتیم از صبح گریم و بعد بازی داشتیم، به نظر من این ویژگی کار بود که پلان‌های مختلف برای کارگردان اجرا کند تا آنچه که دوست دارد از درون آن بدست آورد.

* شما تجربه کارگردانی را داشته‌اید، کارکردن با یک کارگردان فیلم اول می‌تواند سخت باشد، چرا که با کارگردان و شیوه کاری آن آشنا نبودید.

سن و سالم این را به من دیکته می‌کند که درایت بیشتری در کار هنری خود به خرج دهم، به همین دلیل به عنوان یک بازیگر وقتی یک کار را می‌پذیرید باید خود را به کارگردان بسپارید، واقعیت این است که در همان برخورد اول با سیاوش سرمدی این ارتباط ایجاد شد، جدا از آن این را می‌دانستم که وی یک مستندساز بود و بعد از گپ‌هایی که با هم زدیم نگاه وی را برای تولید فیلم دوست داشتم و دیدم که حساسیت‌هایی دارد که من دوست داشتم، معتقدم سخت‌ترین بخش کارگردانی آن جایی است که از پای مانیتور بلند می‌شوید و می‌گویید خوب است و یا می‌گویید تکرار، آن جایی که کارگردان می‌گوید خوب است زمان سختی است، کارگردانی که حساسیت‌های لازم را داشته باشد تا بتواند جزئیات را ببیند، قبل از شروع فیلمبرداری نیز این حساسیت‌ها را می‌بیند، وقتی این مسائل را در یک کارگردان می‌بینید می‌توانید به آن اعتماد کنید و خوشبختانه بین من و آقای سرمدی این اعتماد بوجود آمد و من از این اتفاق بسیار خوشحال هستم.

* سکانسی پیش نیامد که حس کارگردانی شما به بازیگری غلبه کند و پیشنهاد دهید که سکانس مورد نظر به گونه دیگری گرفته شود؟

واقعیت چنین اتفاقی رخ نداد، بازیگر ابزارش خودش است و باید خود را مدیریت کند، هنرمندان دیگر ابزارشان بیرون از خودشان است، به عنوان مثال ابزار یک نقاش قلموی وی است، تنها کسی که ابزارش در درون خودش است بازیگر است و متاسفانه ما حواسمان به این است که اگر حواسمان را سر چیزهای دیگر بگذاریم، از خودمان غافل می‌شویم، پس به جای اینکه پیشنهاد دهید، سعی کنید همان چیزی که گفته می‌شود را اجرا کنید، مگر اینکه چیزی که گفته می‌شود متفاوت و دور از شرایط باشد. کارگردان کلیت فیلم را می‌بیند و باید به این مساله توجه کرد، باید به کارگردان اجازه دهیم که کار خود را انجام دهد و از فیلتر ذهنی او همه چیز بگذرد و این همان زمان است که همه چیز سامان پیدا می‌کند. من با بازیگران تازه کاری که حرف خود را می‌زنند مشکل دارم، چرا باید اینقدر انرژی صرف کنید تا کاری که خود می‌خواهد را انجام دهد.

* جای خالی توجه به قهرمانان ملی تا چه اندازه در سینمای ایران احساس می‌شود؟

به نظرم نیاز هر جامعه‌ای است که به قهرمانان ملی خود توجه کند، سینما به عنوان یک رسانه ابزاری به شدت قدرتمند است که مخاطبان بسیاری را در آن واحد هدف قرار می‌دهد و باید از این امر استفاده کرد.

آنچه که از گذشته به ما ارث رسیده است در مجموع برای ما ارزنده است ما باید قدر قهرمانان ملی خود را بدانیم و آنها را در مدیوم‌های سینمایی نشان دهیم. بخش زیادی از این ماجرا شخصیت‌های ملی و آدم‌های تاثیرگذار هستند، کشورهای دیگر معمولاً فیلم‌هایی با موضوع قهرمانان ملی خود می‌سازند، ما هم باید چنین کاری را انجام داده و از این شخصیت‌ها غافل نشویم نه به قیمت اینکه برای تاریخ معاصر، تاریخ باستانی را کنار بگذاریم و نه به قیمت تاریخ باستانی، تاریخ معاصر خود را فراموش کنیم.

توجه به هردوی این تاریخ‌ها برای نسل امروز ما نیاز است. در دهه ۶۰ یک جنگی رخ داده است و یک عده آدم حماسه آفریده‌اند، نباید این افراد را فراموش کرد، چرا نباید جوانان امروز ما تیمسار ستاری را بیشتر بشناسند و از آن چیزی جز یک بزرگراه ندانند؟ بسیاری از خیابان‌های ما اسم‌هایی دارند که همه آنها افراد متفاوتی هستند، چرا مخاطب نباید این افراد را بشناسند.

* دیالوگ‌هایی که درباره سورنا ستاری در فیلم گفته می‌شود، به نظر می‌رسد می‌تواند بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته باشد، نظر شما در این رابطه چیست؟

واقعیت این است که اینگونه به این سکانس‌ها نگاه نمی‌کرده‌ام، آقای سورنا ستاری برای من بسیار محترم است و برخورد با وی برای من بسیار جذاب بود چرا که رنگ و بوی تیمسار را می‌داد و من خیلی با تیمسار ستاری عجین شده بودم، یادم است یک روز سورنا ستاری به پشت صحنه فیلم آمد و من خیلی جدی نشسته بودم که به یکی از همراهانش گفته بود که نقش باورش شده است.

اولین خاطره‌ای که از سورنا ستاری دارم این است که اولین بار که سر صحنه آمد ما داخل آشیانه بودیم و من لباس پوشیده و گریم شده بودم از پشت به سمت آقای ستاری رفتم و به محض اینکه برگشت پیشانی وی را بوسیدم البته این را باید بگویم که من پیشانی سورنا ستاری را نبوسیدم بلکه این تیمسار ستاری بود که پیشانی فرزند خود را بوسیده بود. سعی کردم چیزی را به آقای ستاری منتقل کنم متعلق به وی بود و من تنها در آن سهیم شده بودم.

اینکه تیمسار درباره بچه‌هایش آن گونه صحبت می‌کند، واقعیت این است که اعتقاد قلبی وی به فرزندانش است و من این سکانس‌ها را بسیار دوست داشتم.

* یعنی شهید ستاری چنین دیالوگ‌هایی را نسبت به فرزندان خود گفته بود؟

بله، سکانس‌های خانه برای من بسیار سخت بود، آدمی که همه جا دستور می‌دهد وارد خانه که می‌شود یک انسان دیگر می‌شود. اما در مورد بچه‌های خود می‌گوید که قرار نیست من برای آنها زندگی بسازم بلکه این خودشان هستند که باید برای زندگی خودشان تلاش کنند، این یک رویه اخلاقی است. اگر همین چیزهای ساده را رعایت کنیم یک دنیای دیگری می‌سازیم. یک چیزهایی از دست رفته است که باید به آن توجه کرد، من سختم است به پسرم بگویم که ارزش در مازاراتی و یا لباس خاص نیست، ارزش جای دیگری است که باید آن را پیدا کنید. به نظر من در زمانه تیمسار ستاری راحت تر می‌شد ارزش‌ها را به دیگران نشان داد. طبیعی است که وقتی سورنا ستاری را می‌بینید احساست این است که پسر تیمسار ستاری است و با او نشست و برخواست داشته است.

* نقش‌آفرینی در کدام سکانس برای شما سخت‌تر بود؟

بیش از یک سال از تولید این فیلم گذشته است، معمولاً عادت دارم وقتی سرکار می‌روم تا جایی که برنامه ریز به من اجازه دهد، بازی در سکانس‌های سخت را عقب بیاندازم، در «منصور» با توجه به اینکه ستاری سکانس‌های بسیاری داشت، ماجرا پیچیده‌تر بود، از همان ابتدا از عادل معصومیان خواستم برخی از سکانس‌ها را با تاخیر بگیرند و وی هم به من گفت تا آنجا که می‌توانم این کار را انجام می‌دهم. تعدادی سکانس را گفتم و خواستم بعد از اینکه به نقش مسلط شدم آن را جلوی دوربین ببرم. در هر حال من یک بازیگر هستم و باید نقشی که از من می‌خواهند را ایفا کنم، برای این نقش زمان زیادی صرف کردم تا توانستم خود را در سکانس‌های مختلف پیدا کنم، البته این را باید بگویم که سکانس‌های خانه برای من بسیار سخت بود. چرا که در خانه ستاری دیگر فرمانده نیست و یکی دیگر فرمانده می‌شود، به همین دلیل شکل بازی، رفتارها و بسیاری از مسائل متفاوت می‌شود، من برای تفاوت شخصیت تیمسار در خارج و داخل خانه بسیار تلاش کردم که امیدوارم توانسته باشم در این زمینه موفق عمل کنم. باید تلاش می‌کردم تا این تغییرات باسمه‌ای و یا شعاری نشود و نمی‌دانم خوب شده یا خیر.

* هادی حجازی‌فر پس از سال‌ها فعالیت حرفه‌ای در تیاتر با بازی در «ایستاده در غبار» در سینمای ایران به موفقیت‌هایی دست پیدا کرد، شما فکر می‌کنید با بازی در نقش شهید ستاری تا چه اندازه پیشنهادهای جدیدی در سینما دریافت می‌کنید؟

نمی‌دانم که چقدر دوست دارم در سینما فعالیت داشته باشم، آینده را ما مشخص نمی‌کنیم، واقعیت این است که من به عشق بازیگری وارد دانشگاه شدم و بازیگری خواندم، اما بعد دیدم که می‌توانم فیلمنامه یا نمایشنامه بنویسم و این مساله برای من بسیار جالب بود. دوست دارم که همه چیز را امتحان کنم، شاید باز هم دوباره بازیگری را ادامه دهم اما تصمیم قطعی درباره آن ندارم، البته اگر پیشنهادهای خوبی به من شود شاید بتوانم بازیگری را ادامه دهم و بازی در «منصور» نیز می‌تواند پیشنهادهایی را برای من به همراه داشته باشد.

واقعیت این است که شهرت را یک زمانی تجربه کرده‌ام و البته خیلی برای من این شهرت جذابیت نداشته است. البته از شهرت نمی‌ترسم اما این را می‌دانم که انسان باید یک حریم شخصی برای خود داشته باشد، به همین دلیل نمی‌دانم قرار است در آینده چه کار کنم اما دوست دارم آن کاری که انجام می‌دهم را دوست داشته باشم البته این را هم دوست دارم که کار متفاوت انجام دهم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«شنای پروانه» قاچاق شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم «شنای پروانه» برنده بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر قاچاق شد.

به گزارش سینماپرس، سناریوی قاچاق فیلم های سینمایی ادامه دارد و این دفعه نوبت به «شنای پروانه» رسید.

نسخه غیرقانونی فیلم سینمایی «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت در فضای مجازی منتشر شده است.

این فیلم در سی‌وهشتمین جشنواره ملی فیلم فجر برنده جوایز متعددی از جمله جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد. اینکه چطور این فیلم قاچاق شده سوال همیشگی است که در نهایت جواب درست و سرراستی برای آن پیدا نمی شود!

تا کنون عوامل سازنده این اثر واکنشی نشان ندادند؛ امید می رفت «شنای پروانه» مانند «ابد و یک روز» و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» با بازگشایی سینماها فروش خوبی داشته باشد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تجلیل از «اوستا» و «عبدلی» در رادیو ایران – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مدیر رادیو ایران از آیین تجلیل امیر پارسی و جواد انصافی ۲ هنرمند و زوج طنز کشور خبر داد.

 به گزارش سینماپرس، محمد جعفر محمدزاده مدیر رادیو ایران با اشاره به فعالیت ۸۰ ساله رادیو ایران و جایگاهی که در میان رسانه‌های شنیداری دارد، اظهار کرد: رادیو ایران در حقیقت خانه اول هنرمندان و پیشکسوتان رادیو است و از چند سال پیش تجلیل از پیشکسوتان رادیو ایران در دستور کار شبکه و معاونت صدا بوده است.

وی ادامه داد: تا کنون در چند نوبت از هنرمندانی چون علی رضا جاویدنیا، عباس محبی، مریم نشیبا، شمسی فضل‌اللهی و از درگذشتگانی چون مرحوم منوچهر نوذری و مرحوم صادق عبدالهی به مناسبت هایی تجلیل شده است.

مدیر رادیو ایران با بیان اینکه از سال گذشته تجلیل از دوتن از پیشکسوتان طنز رادیو ایران در «کوی نشاط» برنامه‌ریزی شده بود که به خاطر شرایط کرونایی حاکم بر جامعه این مهم هربار به تعویق افتاده است، گفت: اما اینک که در روزهای دهه فجر انقلاب اسلامی هستیم، تصمیم براین شد که این مراسم بدون حضور مردم و فقط با حضور عوامل این برنامه پرمخاطب رادیو برگزار شود و از زوج هنرمندی که سالهاست به جامعه فرهنگی و هنری کشور خدمت می‌کنند و باعث دلخوشی و شادی مردم می‌شوند تجلیل شود.

وی ادامه داد: به همین خاطر در هفته پیش‌رو در محل استودیوی شماره یک رادیو از جواد انصافی و امیر پارسی که مردم آنها را عنوان زوج هنری اوستا و عبدلی می‌شناسند در مراسمی رسانه‌ای تجلیل خواهد شد و از تندیس و پوستری در این مراسم رونمایی می‌شود.

محمدزاده در پایان بیان کرد: همزمان از برگزیدگان فصل ۷ و ۸ برنامه استعدادیابی «یک دو صدا» تقدیر می‌شود و فصل جدید این برنامه هم آغاز خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جشنواره‌های تئاتر کارنامه یک‌ساله تئاتر ایران به حساب می‌آیند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: یکی از مواردی که در سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر خودش را نشان می‌دهد توجه ویژه به سردار دل‌ها و سرباز ملت شهید سلیمانی بود.

به گزارش سینماپرس، سید عباس صالحی پس از دیدن نمایش «سرباز» در تالار وحدت در جمع خبرنگاران گفت: همانطور که در فضای محرم و مراسم مذهبی یاد و نام «سردار سلیمانی» را به شکل خاص می‌دیدیم و می‌بینیم، در فضای جشنواره‌های فجر امسال به ویژه جشنواره تئاتر، حضور سوژه و آثار با محوریت سردار سلیمانی کاملاً مشهود و ملموس است.

وی افزود: بیش از ۱۰ تئاتر در جشنواره امسال با سوژه و مضمون شهید سلیمانی به روی صحنه می‌رود. صالحی بیان کرد: این تئاتر (سرباز) نشان داد که سردار سلیمانی دوستان خودش را شیدای خود می‌کرد و دشمنان را به تحسین وا می‌داشت.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: کسی که در فضای جبهه‌های نبرد، مرد بزرگ مقاومت و جهاد بود و در فضای ارتباط با مردم در کنار آن‌ها و همراه و هم دل آن‌ها بود و با اقشار مختلف جامعه نسبت به پدری برادری و دوستی داشت.

سید عباس صالحی در پاسخ به سوال خبرنگاران درخصوص اینکه تنها ۳۰ در صد از آثار جشنواره مرتبط با موضوع انقلاب اسلامی است، وزارت ارشاد چه برنامه‌ای برای زیاد شدن سهم این اثار در جشنواره دارد بیان کرد: جشنواره تئاتر فجر به عنوان جشنواره ملی سال شناخته می‌شود، یعنی به نوعی جشنواره‌های تئاتر کارنامه یک‌ساله تئاتر ایران به حساب می‌آیند پس طبیعتاً با این نگاه سوژه‌های متنوعی مورد توجه هنرمندان تئاتر است که به جشنواره عرضه می‌شود.

صالحی ادامه داد: اما تئاتری که در جشنواره عرضه می‌شود باید نمایشی از مفاهیم و نگاه‌های متعالی که انسان امروز نسبت به آینده خودش و امروز خود دارد و مباحثی که مربوط به حوزه تاریخ و هویت انقلاب است باشد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پخش ۸ فیلم برای اهالی رسانه در دو روز پایانی جشنواره/«قاتل و وحشی» به کاخ جشنواره می‌آید؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در دور روز پایانی سی و نهمین جشنواره فیلم فجر ۸ فیلم برای اهالی رسانه پخش خواهد شده که تاکنون صحبتی از اکران فیلم «قاتل وحشی» و فیلم های این چنینی که در بین نامزدهای جشنواره فجر قرار نگرفته اند، در این دو روز نشده است.

به گزارش سینماپرس، هشت فیلم در دو روز پایانی جشنواره فیلم فجر برای اهالی رسانه اکران می شود. این هشت فیلم از جمع ۱۶ فیلمی است که داوران آنها را از بین ۵۷ فیلمی که به دستشان رسید انتخاب کرده اند.
قرار است در دو روز پایانی جشنواره هر روز چهار فیلم به نمایش گذاشته شود. اسامی فیلم ها به احتمال زیاد در روز هشتم جشنواره از سوی روابط عمومی سی و نهمین جشنواره فجر به خبرنگاران و اهالی رسانه معرفی خواهد شد.
برخی از خبرنگاران احتمال می دهند که فیلم هایی چون «قاتل وحشی» در روزهای پایانی جشنواره به نمایش دربیاید که تاکنون این امر نه از سوی جشنواره و نه سازندگان فیلم اعلام نشده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکس / ششمین روز سی و نهمین جشنواره فیلم فجر


سینماپرس : ششمین روز سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با نمایش فیلم‌های “مامان” به کارگردانی آرش انیسی و “منصور” به کارگردانی سیاوش سرمدی در برج میلاد تهران برگزار شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

صالحی: رفتار تعداد انگشت‌شمار را به همگان تعمیم ندهیم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در توئیتی نوشت: در شرایط کرونایی، رفتار تعداد انگشت‌شمار افراد را به همگان تعمیم ندهیم.

به گزارش سینماپرس، «سیدعباس صالحی»  وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره سخنان بهروز افخمی و برخی‌ واکنش‌های رسانه‌ای در این زمینه،  در توئیتی نوشت: «جامعه هنری کشور از روزهای نخست کرونا، همراه مدافعان سلامت بود و هست. سخنان و رفتار تعداد انگشت‌شمار را به همگان تعمیم ندهیم.»
بهروز افخمی در مصاحبه‌ای در برج میلاد و محل حضور اهالی رسانه درباره بی‌اعتقادی‌اش به استفاده از ماسک اظهارنظر کرد و سخنان او واکنش بسیاری از اهالی رسانه را در پی داشت.

مشاهده خبر از سایت منبع