بازنمایی زندگی روزمره انسان معاصر با «کاربن»
آنها زندگی مدرن انسان معاصر را با نگاهی انتقادی بازنمایی کرده اند؛ نمایشگاه «کاربن» گالری اعتماد و نقاشی هایش، این روزها خوانشی انتقادی دارد بر دنیای معاصر و وضعیتی که بر انسان امروزی تحمیل کرده است.
آنها زندگی مدرن انسان معاصر را با نگاهی انتقادی بازنمایی کرده اند؛ نمایشگاه «کاربن» گالری اعتماد و نقاشی هایش، این روزها خوانشی انتقادی دارد بر دنیای معاصر و وضعیتی که بر انسان امروزی تحمیل کرده است.
اشکان مهریار کارگردان مستند «آیدین» همزمان با اکران این مستند در گروه سینمایی «هنروتجربه» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آن توضیح داد: مستند «آیدین» یک مستند در ژانر ورزشی است که تولید آن از سال ۹۶ کلید خورد و در سال ۹۹ با روایتی از استاد پرویز پرستویی به پایان رسید. یک اکران خصوصی هم برای این مستند داشتیم و در انتظار اکران آن در گروه «هنروتجربه» بودیم که ماجرای کرونا برنامههای ما را به تعویق انداخت.
وی در تشریح محتوای مستند گفت: این مستند روایتی از زندگی آیدین نیکخواه بهرامی ستاره فقید بسکتبال است که در تصادف جاده چالوس جان خود را از دست داد و مرگ تراژیکی داشت. از آنجایی که خودم از نوجوانی و جوانی به رشته بسکتبال علاقه داشتم، در حال حاضر هم عکاس تیم ملی بسکتبال هستم و در المپیک امسال هم تیم را همراهی میکردم، همواره دوست داشتم کاری برای آیدین انجام دهم و بعد از سالها عکاسی و ساخت ویدئو به این نتیجه رسیدم که میتوان ساخت مستندی درباره این ورزشکار را آغاز کنم. پنج سال پیش ایده این فیلم به ذهنم رسید و حاصلش فیلمی است که امروز بر پرده سینما مشاهده میکنید.
مهریار افزود: ما مرگهای تراژیک اینگونه در میان ورزشکاران خیلی کم داشتهایم. اینکه ورزشکاری در اوج رویاپردازی و تنها چند روز مانده به تحقق رویایش برای حضور در المپیک اینگونه قربانی یک سانحه شود، جزو اتفاقات نادری است که زندگی شخص من را متأثر کرده است. این مستند بیشتر مروری بر زندگی ورزشی آیدین و اتفاق تلخی که افتاد دارد. اندکی هم به زندگی شخصی او و ماجرای نسل طلایی بسکتبال ورود کردهایم. اینکه چند جوان دهه ۶۰ در سالهای بعد از انقلاب و جنگ، در حوزه بسکتبال به شکوفایی میرسند، بسکتبال ایران را قهرمان آسیا میکنند و راهی المپیک میشوند.
وی افزود: بخشی از داستان مستند هم درباره صمد نیکخواه بهرامی، برادر آیدین است که بخش پایانی روایت فیلم را تشکیل میدهد. اینکه فردی که قهرمان و دوست دوران بچگی و برادرش را از دست میدهد، چگونه میتواند به اوج بازگردد و از این چالش برای بازگشت به میدان عبور کند. از این منظر فیلم میتواند کارکرد آموزشی و انگیزشی هم داشته باشد.
این مستندساز درباره شرایط خانواده نیکخواه بهرامی هم گفت: در مستند به این جزئیات اشاره شده و اینکه والدین این ورزشکار استاد دانشگاه بودهاند و این ویژگی برای خیلی از مخاطبان مستند جذاب است. همین فرهیختگی و شخصیت والای این پدر و مادر خیلی کمک کرد تا صمد بعد از این اتفاق بتواند به زندگی عادی بازگردد و زندگی حرفهایاش را ادامه دهد تا نام برادرش را در زمین زنده نگه دارد.
مهریار با اشاره به استفاده از آرشیو مطبوعات در بازخوانی ماجرای مرگ آیدین که زمانی در تیتر رسانهها به “ارباب حلقهها” شهره بود، بیان کرد: نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کنم، فقر آرشیو در ایران است. جمعآوری تصاویر مرتبط با کودکی این بچهها و حتی برخی مسابقات ملی آنها بسیار برای ما سخت بود. خیلی از بازیهای مسابقات بسکتبال در آرشیو صداوسیما وجود ندارد و فدراسیونها هم آنها را در اختیار ندارند. ما در مواردی با نامهنگاری با فدراسیون برخی کشورهای دیگر توانستیم به فیلم بازیها دسترسی پیدا کنیم. یکی از سختیهای کار مستندسازی همین گردآوری تصاویر و آرشیوهاست.
این مستندساز درباره حادثه تصادف منجر به فوت آیدین هم گفت: آیدین و دوستش بعد از بازی سنگینی که در قزوین داشتند به تهران بازمیگردند، با همان خستگی تصمیم میگیرند شبانه به سمت شمال بروند و با یک ماشین زانتیا راهی جاده میشوند که در این تصادف هر دو سرنشین خودرو به واسطه برخورد با گاردریل فوت میشوند.
مهریار درباره جذابترین تجربه خود در مسیر ساخت این مستند گفت: با تمام سختیها و مدت طولانی ساخت این مستند، لحظهلحظه کار برای من شیرین بود. متأسفانه خاطرات از این اتفاق خوب نبود و هر کس بخشی از خاطراتش را یادآوری میکرد به گریه ختم میشد. آیدین اما آنقدر خوب و بزرگ بود که وقتی پیشنهادش را با هر کسی مطرح میکردیم با فراغ بال قبول میکرد درباره او صحبت کند و همه او را پسر نیک بسکتبال معرفی میکردند.
وی در ادامه مطرح کرد: همانطور که اشاره کردم دسترسی به آرشیو یکی از بخشهای سخت این کار برای ما بود. کمدی در خانه آیدین وجود داشت که صمد هم جرأت باز کردن آن را نداشت تا بتوانیم به وسایل آیدین دسترسی داشته باشیم. وقتی این پیشنهاد را مطرح کردم، صمد هم پذیرفت و شبی که به اتاق آیدین رفتیم در کنار لباسها و مدالهایی که هر کدام دنیایی از خاطره پشتشان بود، یک هارد هم پیدا کردیم. تصاویری از آیدین که بسیار به دوربین علاقه داشت در آن هارد پیدا کردیم که حتی صمد هم تا آن زمان ندیده بود و آن اتفاق برای ما بسیار ویژه و عجیب بود. خیلی از تصاویر مرتبط با کودکیها و شیطنتهای آیدین که در مستند میبینید، از همین هارد است و برای اولین بار پس از مرگ او استخراج شده است.
کارگردان مستند «آیدین» درباره همکاری با پرویز پرستویی در این مستند هم گفت: پیش از این کار سابقه همکاری با آقای پرستویی نداشتیم. ایشان شخصاً به تیم ملی بسکتبال بسیار علاقه داشتند و چندبار هم در تمرینات تیم حاضر شده بودند. در یکی از جلسات پیش از اعزام به یکی از بازیهای آسیایی، ما هم داشتیم به راوی فیلم فکر میکردیم که از طریق صمد این پیشنهاد را با آقای پرستویی مطرح کردیم. ایشان هم بدون هیچ چشمداشت مالی و بدون دریافت حتی یک ریال این کار را برای ما انجام دادند. صدای ایشان جذابیت مستند «آیدین» را چند برابر کرده است.
سینماپرس: توئیت اخیر یک کارشناس فرهنگ و رسانه درباره سخنان دیشب محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هشداری جدی برای مقابله با جریان نفوذ در سینما ارزیابی می شود.
بنا به گزارش خبرنگار سینماپرس، سعید الهی کارشناس فرهنگ و رسانه که این روزها در حال تهیه کنندگی یک اثر داستانی ست در پی اظهارات وزیر ارشاد در برنامه زنده شهر فرنگ شبکه خبر در خصوص ضرورت خروج رسانه های جمعی از حالت پدافندی و دفاعی و اتخاذ موضع آفندی در قبال انواع هجمه های داخلی و خارجی نوشت: ” تعمیم این خبر به حوزه سینما به عنوان یک رسانه خبر امیدبخشی برای فعالان سینمای استراتژیک است”
وی که در روزهای اخیر در برخی رسانه ها به عنوان یکی از گزینه های احتمالی ریاست سازمان سینمایی معرفی شده و سالها در عرصه تقویت و تبیین سینمای استراتژیک تلاش می کند در ادامه با تاکید بر لزوم اقتدای مدیریت آینده سینمای کشور بر حفظ این نوع سینما در مسیر گفتمان انقلاب اسلامی هشدار داد: ” آیا جریان نفوذ( در این خصوص) بیکار خواهد نشست؟!”
جمله پایانی توئیت سعید الهی حرف گفته و ناگفته بسیاری از دلسوزان و هنرمندان انقلابی است که متاسفانه طی سالهای گذشته با نفوذ برخی چهره های به اصطلاح موجه و رسانه ای از صحنه سینما حذف شده و شاهد کاهش آثار انقلابی و ارزشی و متناسب با اهداف و آرمانهای امام راحل و مقام معظم رهبری بوده اند.
به نظر میرسد وزیر ارشاد در انتصاب مدیران هنری و سینمایی خود حتما می بایست مقابله با جریان نفوذ و نفاق در عرصه های مختلف فرهنگی را به طور جدی مورد لحاظ قرار داده و خود و همراهانش نیز بر اثر فشارها و یا جذابیت های ظاهری اینجریان تحت تاثیر قرار نگیرند.
نگرانی این کارشناس سینما برگرفته از سالها حضور فعال وی در عرصه مدیریت فرهنگی و مواجهه با انواع طیف های هنری بوده است و ضروریست گروه جدید مستقر در ساختمان بهارستان با دقت و وسواس بیشتری نسبت به گزینش مدیران خود عمل نمایند تا جریان اصیل انقلاب چند ماه دیگر از عملکرد افراد تازه نفس در حوزه سینما ناامید نشوند.