سینماپرس: رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران از برگزاری جلسه شورا در روز یکشنبه ۴ اردیبهشت و معرفی کاندیداهای مدیرعاملی خانه خبر داد.
به گزارش سینماپرس، ایرج راد رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران درباره وضعیت انتخاب مدیرعامل جدید این خانه با توجه به استعفای مجید رجبی معمار مدیرعامل سابق خانه هنرمندان و پذیرش استعفا توسط شورای عالی خانه، به خبرنگار مهر گفت: قرار است روز یکشنبه ۴ اردیبهشت جلسه شورای عالی خانه هنرمندان ایران برگزار شود که دستور جلسه انتخاب مدیرعامل جدید خانه است.
وی یادآور شد: در این جلسه اعضای شورا کاندیداهای خود را پیشنهاد میدهند. بر اساس پیشنهادهای ارائه شده با کاندیداها رایزنی انجام میشود.
راد تأکید کرد: اهم و فیالاهم کردن کاندیداها به نوع برنامههایی است که هر کدام برای مدیرعاملی خانه هنرمندان ارائه میدهند.
رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران در پایان سخنان خود درباره اینکه آیا طی جلسه ۴ اردیبهشت مدیرعامل خانه انتخاب خواهد شد یا نه، تصریح کرد: قطعاً در جلسه ۴ اردیبهشت انتخاب مدیرعامل انجام نمیشود زیرا فرصت کافی در یک جلسه برای این انتخاب وجود ندارد ولی کاندیداها مشخص میشوند و به سرعت رایزنی و دریافت برنامههای آنها انجام میشود.
سینماپرس: مواجهه با موضوع «سلبریتیپروری» و یا مقابله با حضور «چهره مشهور» نه تنها در «صدا و سیمای جمهوری اسلامی» موضوعی محال و غیرممکن است؛ بلکه اساسا تمرکز بر چنین رفتاری میتواند در تناقض آشکار با وظایف و عملکرد صحیح «رسانه» در عصر کنونی تلقی شود. زیرا اساسا یکی از ابزارهای «رسانه» تولید «چهره مشهور» است. کارکردی که به شدت نیازمند «برنامهریزی» و «مدیریت» میباشد. همان چیزی که فقدان آن سالهاست به یکی از معضلات «رسانه ملی» مبدل گردیده است.
فاطمه سادات ناظمی/ مشهور است که مردی نام فرزند خود را «رُستم» گذاشت و پس از بزرگ شدن وی، از ترس آوازه نامش آنچنان در وحشت و هراس بود که اساسا میترسید تا صدایش کرده و چیزی از او بخواهد و به تادیبش همت گُمارد! حالا این داستان شده حکایت امروز «صدا و سیمای جمهوری اسلامی» و طیف خاصی از بازیگران و مجریان و برنامهسازان خود؛ همانهایی که بعضا در گمنامی مطلق به «تلویزیون» آمدند و پس از چندی نه تنها موفق به کسب منابع مالی و بودجههای بعضا بیحساب و کتاب «رسانه ملی» گردیدند و …؛ بلکه توانستند تا خود را به یک «چهره مشهور» مبدل ساخته و به عنوان «سلبریتی» مطرح نمایند.
پس اگر چه نقش «مافیای رسانه» در پرورش روزافزون این طیف از بازیگران و مجریان و برنامهسازان در «صدا و سیما» امری ملموس است؛ اما با این همه قطعا نمیتوان منکر استعداد و توانایی ویژه این طیف گردید و از این جهت لازم است تا حداقل به توانایی ویژه ایشان در «لابیگری» و «کسب بودجه» اشاره نمود و به این مهم نیز توجه داشت و در عین حال بر این موضوع نیز توجه داشت که برچیدن بساط کامل «سلبریتی پروری» و حضور «چهره مشهور» در «صدا و سیما» امری محال و غیرممکن است!
به عبارت دیگر؛ مواجهه با موضوع «سلبریتیپروری» و یا مقابله با حضور «چهره مشهور» نه تنها در «صدا و سیمای جمهوری اسلامی» موضوعی محال و غیرممکن است؛ بلکه اساسا تمرکز بر چنین رفتاری میتواند در تناقض آشکار با وظایف و عملکرد صحیح «رسانه» در عصر کنونی تلقی شود. زیرا اساسا یکی از ابزارهای «رسانه» تولید «چهره مشهور» است. کارکردی که به شدت نیازمند «برنامهریزی» و «مدیریت» میباشد. همان چیزی که فقدان آن سالهاست به یکی از معضلات «رسانه ملی» مبدل گردیده و از این جهت مرور چند مهم را ضروری میسازد:
۱/ پُرواضح است که یکی از کارکردهای «رسانه» تولید «چهره مشهور» است. شخصیتی که از یک سو بتواند در رقابت با سایر رسانهها به «شخصیت» (Personality) شاخص و «پرطرفدار» بدل گردد و از این مسیر اسباب افزایش کمیت و تعداد «مخاطبان رسانه» را فراهم سازد و از سوی دیگر با «محبوبیت» برآمده و به نمایش گذاشته شده به واسطه «کاراکتر» (Character) خود بتواند تا «الگوی رفتاری» بخشی از مخاطبان را در «دنیای واقعی» تنظیم نموده و مبتنی بر کُنش و و منش مد نظر «رسانه خواستگاه» خود به جذب علاقمندان و تاثیرگذاری ۱% تا ۹۹% بر «سبک زندگی» ایشان مبادرت ورزد.
۲/ تولید «چهره مشهور» در یک پروسه زمانبر و با صرف هزینههای مادی و معنوی ویژهای محقق میشود. از این جهت است که تولید «سلبریتی» (celebrity) یک نوع «سرمایهگذاری» محسوب میشود و پس از تولید و به وجود آمدن شخصیت مشهور و شناخته شدهای در عرصه سیاست، اقتصاد، علم و فرهنگ، سینما، موسیقی، ورزش، مدلینگ و… آن «چهره مشهور» خود را ملزم به همراهی و تبعیت حداقلی و یا حداکثری از «سرمایهگذار» خود میداند که او را کشف استعداد نموده و با هزینهکرد مادی و معنوی خود او را به شهرت و معروفیت رسانده است.
۳/ «صدا و سیمای جمهوری اسلامی» مهمترین رُکن رسانهای کشور محسوب میشود. مجموعهای که مبتنی بر «قانون» اعمال حاکمیت بر تأسیس فرستنده و پخش هرگونه برنامه رادیویی و تلویزیونی در پهنه «سرزمین ایران» را در انحصار خود دارد و از این جهت یک مجموعه شاخص و توانمند در حوزه «سلبریتیپروری» محسوب میشود.
۴/ افول نگاه «کلان استراتژیک» در مُدل حرکت «صدا و سیما» که بخش عمده آن به سبب حضور طیف «مهندسین» و جولان «مدیران تکنیکی» بر پیکره این سازمان پدید آمد؛ عاملی اساسی است، که سبب شد تا «رسانه ملی» از جایگاه و موقعیت ویژه خود غفلت نموده و فرایند «سلبریتیپروری» در سازمان با نوعی از «وِلشدگی» و «وِلنگاری» همراه گردد. موضوعی که به وضوح در غیر کارشناسی و نابسامان بودن «قراردادهای حقوقی» و بالاخص عدم توجه به موضوع تبدیل وضعیت استخدامی در فرایند تولید «چهره مشهور» و همچنین قراردادهای باز و بیضابطه بازیگران و مجریان و برنامهسازان در «صدا و سیما» قابل مشاهده میباشد.
۵/ «قراردادهای حقوقی» موضوعی متعارف و کاملا پذیرفته شده در «دنیای سلبریتیها» است. قراردادهایی که اگر چه در برخی از عرصهها همچون «ورزش» پُرسر و صدا میشوند؛ اما واقعیت آن است که در عرصه سیاست نیز وجود دارد و احزاب سیاسی در دنیا مبتنی بر قراردادهای حقوقی پیچیدهای اقدام به تولید «چهره مشهور» مینماید. این امر در عرصه علمی نیز موضوعیت دارد و از این جهت است که عموم هیات علمی دانشگاههای مطرح در دنیا همانهایی هستند که در چارچوب قرارداد مشخص و «بورسهای تحصیلی» از سالها قبل و در دوران تحصیل به استخدام ایشان درآمدهاند و …
۶/ «قراردادهای حقوقی» در عرصه «فرهنگ و هنر» در تمامی دنیا موضوعیت دارد. قراردادهایی که از نظر حقوقی و ابعاد کیفری آن به شدت جدی و البته کاملا بیرحم است. قراردادهایی که حضور «مشاوران حقوقی» و وکلا را در تمامی جوامع رونق داده و فهم متقابلی را میان «سلبریتی» و بنگاه «سلبریتیپرور» حاکم میسازد. فهمی که سبب میشود تا هر دو طرف، متوجه «حقوق» و «وظایف» خود باشند و به آن احترام گذارند.
۷/ برخلاف ظاهری که در جامعه به نمایش گذاشته میشود؛ واقعیت امر آن است که «چهره مشهور» در عرصه «فرهنگ و هنر» در هر کشوری به شدت خود را ملزم به تبعیت از «قراردادهای حقوقی» میدانند. قرارداهایی که حتی بسیاری از امور شخصی و زندگی خصوصی ایشان را با محدودیتهای ویژه مواجه میسازد.
۸/ بیعرضگی مدیران «رسانه ملی» در دو دهه اخیر سبب شد تا چرخه «سلبریتیپروری» در «رسانه ملی» با اختلال جدی مواجه شود و به نوعی دچار آفت «وِل شدگی» گردد. آفتی که از یک سو سبب شد تا «چهرههای مشهور» با اصالت و مطرح در رسانه دچار انزوا گردند و جایگاه تاثیرگذار خود را در جامعه از دست بدهند و از سوی دیگر موج جدیدی از «چهرههای مشهور» به صورتی بیقواره و بعضا بیهویت در جامعه پدید آیند.
۹/ بیکفایتی برخی مدیران «رسانه ملی» در مواجهه با گروه بسیاری از «چهرههای مشهور» با اصالت و شرافتمند این سازمان و عدم توجه به «حقوق» ایشان یکی دیگر از اشتباهات صورت گرفته در دو دهه اخیر است. بر این اساس ضایع نمودن «حقوق» و کمتوجهی به طیفی از «چهرههای مشهور» که پا به سن گذاشته و به عنوان بازیگران و مجریان و برنامهسازان «پیشکسوت» سالها در خدمت رسانه بوده و صادقانه خود را ملزم به رعایت رفتار سازمانی مناسب و تبعیت از اصول تبیین شده «تلویزیون» میدانستند را میتوان به عنوان یکی دیگر از عوامل اصلی ایجاد اختلال و معیوب شدن چرخه «سلبریتیپروری» در «رسانه ملی» قلمداد نمود. زیرا سرنوشت «پیشکسوتان» در منظر نیروی جوان تازه متولد شده در رسانه قرار گرفت و سبب شد تا هر یک از ایشان به نحوی درصدد فاصله گرفتن از چنین فرجامی برآمده و در دوران حضور سازمانی و به موازات استفاده از ظرفیتهای ویژه «تلویزیون» برای «سلبریتی شدن» و …؛ همت خود را معطوف به «کاسبی» در بیرون از سازمان ساخته و سعی نمایند تا وجاهتی مستقل و خارج از اصول و ماموریتهای اصلی «رسانه ملی» برای خود پدید آورند.
۱۰/ بیتردید هر «رسانه» در هر کجای جهان دارای یک «ماموریت اصلی» است و «ما یک مأموریتِ محوری برای رسانهی ملی قائل هستیم، که الزاماتی دارد و این مأموریت ملی اهداف کلانی را هم با خودش همراه دارد. بهنظر ما آن مأموریتِ محوری عبارت است از مدیریت و هدایت فکر، فرهنگ، روحیه، اخلاقِ رفتاری جامعه، جهتدهی به فکر و فرهنگ عمومی، آسیبزدایی از فکر و فرهنگ و اخلاق جامعه، تشویق به پیشرفت؛ یعنی روحیهدادن و زدودن احساس عقبماندگی» ! در این میان فراموش نمودن «راهبردهای کلان» در فرایند «مدیریت سازمان صدا و سیما» طی سالهای اخیر سبب شده تا «مأموریت اصلی رسانه ملی» فراموش شود و تنها گهگاهی به عنوان زینتالمجالس مدیران سازمان مطرح گردد.
۱۱/ پیگیری صحیح «مأموریت اصلی رسانه ملی» و مشخصا قوام بخشیدن و ترویج «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» و الگوسازی از چنین باوری در میان تودههای اجتماعی را میتوان موضوعاتی قلمداد نمود که لزوم تولید «چهره مشهور» در «رسانه ملی» را موجه میسازد و اصل «سرمایهگذاری» و استفاده از «بودجه بیتالمال» را برای «سلبریتیپروری» موجه میسازد.
۱۲/ عدم توجه به اهداف اصلی و چرایی ضرورت «سرمایهگذاری» برای تولید «چهره مشهور» و تنظیم صحیح مطالبات «رسانه ملی» و تدوین دقیق «قراردادهای حقوقی» که به صورت مشخص «وظایف چهره مشهور» را معین میسازد و در مقابل «حقوق» ایشان را نیز متضمن میگردد و … موضوعاتی است که سبب شده تا از یک طرف فرایند تولید «چهره مشهور» در درون «تلویزیون» دچار آفت «وِل شدگی» گردد و از طرف دیگر «رسانه ملی» برای جبران عقب افتادگی خود در جذب مخاطب، اقدام به «عاریت گرفتن» شخصیتهای غیر بومی نموده و «چهرههای مشهور» و پرورش یافته بر بستر علایق و سلایق خارج از سازمان را به صورت «قراردادهای کوتاه مدت» به استخدام خود درآورد. چهرههایی که حضور درون سازمانی ایشان از تفاوت آشکاری با واقعیت اصلی ایشان برخوردار است. تفاوتی که به صورت تناقض در «گفتار رسانهای» و «کردار بیرون از رسانه» منجر گردیده و سبب میشود تا «رسانه ملی» پیام رسان و مُروج نوعی «نفاق» نهادینه بر بستر اجتماع گردد.
۱۳/ فراموش نمودن «راهبردهای کلان» در فرایند «مدیریت سازمان صدا و سیما» سبب شده تا «چهرههای مشهور» تولید شده توسط «رسانه ملی» به شخصیتهای «رُستم» نامی بدل گردند! شخصیتهایی که «مدیریت تلویزیون» را متاثر از حضور خویش میسازند و «مدیریت سازمان» نیز در هراس میزان شهرت و معروفیت ایشان در میان بخشی از تودههای اجتماعی بوده و از این جهت سعی میکند تا به تمامی خواستهها و مطالبات ایشان «پاسخ مثبت» بدهد و اینگونه است که طیف گستردهای از بازیگران و مجریان و برنامهسازان به شهرت رسیده توسط «رسانه ملی» عملا به «مدیریت سازمان» میپردازند!
۱۴/ عدم توجه و تمرکز بر «تحول نرمافزاری سازمان صدا و سیما» آسیبی بزرگ است که بالاخص در طول یک دهه گذشته در «مدیریت سازمان صدا و سیما» نهادینه شده و سبب شده تا تولیدات محتوایی و برنامههای این سازمان نتوانند خط مشی معینی را پیگیری و متوجه چشمانداز و هدف واحدی در فعالیت رسانهای خود باشد. در این میان مرور واقعیتهای موجود و آنالیز حضور «چهرههای مشهور» در خروجی آنتن، حکایت از آن دارد که «سازمان صدا و سیما» گویی از هرگونه کلاننگری و چشمانداز مدون و یا سیاستگذاری میانمدت و یا بلندمدت از حیث محتوایی، بری بوده و عملا بدون تعریف «میشن» و «ویژن» (mission & vision) مشخصی پیش میرود. واقعیتی که برای عموم جامعه قابل دسترس است و برای دریافت آن کافی است تا در مقابل تلویزیون نشسته و یا به رادیو گوش دهند و با جابجایی بین کانالها و شبکههای تلویزیون، با انبوهی از پیامهای متناقض صادر شده از «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» به عنوان «رسانه ملی» روبرو شوند که مشخصا توسط طیف خاصی از بازیگران و مجریان و برنامهسازان همیشه حاضر و پُرکار در «صدا و سیما» به جامعه منتقل میگردد.
سینماپرس: محمدرضا شرف الدین مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس همزمان با شب های قدر و ایام سوگواری شهادت امیر المومنین حضرت علی (ع) گفت: سازمان سینمایی در امتداد مسیر دولت منحوس حسن روحانی بر روی ریل لیبرالیسم حرکت نکند، متأسفانه ما شاهد هیچ تغییری در عملکرد مدیران این سازمان و تغییرات به نفع دین و آرمان های انقلاب اسلامی نیستیم و فضای مدیریت و جنس مدیریت همچون گذشته است.
تهیه کننده فیلم های سینمایی «سه و نیم» و «پرنده باز کوچک» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: وظیفه سینما توسعه و نشر معارف و مقابله با همجمه های شیطانی است و مدیران سینمایی نباید این مسأله بسیار مهم را فراموش کنند.
این سینماگر خاطرنشان کرد: انگار دوران منحوس حسن روحانی آنچنان فونداسیون عمیق و محکمی را ریخته که گویا نمی توان آن را از جا کند و پایه ریزی انسانی و اسلامی را جایگزین کرد.
شرف الدین سپس با بیان اینکه فرد فرد انسان ها در جهاد تبیین مسئولند اظهار داشت: همه مردم باید مجاهد و در خط مقدم این جهاد باشند. ما باید پیام حق و حقیقت را به گوش جهانیان برسانیم و قطعاً مدیران فرهنگی و سینمایی نیز در این زمینه نقش بسیار مهم و کلیدی دارند.
وی در بخش دیگری از این گفتگو تأکید کرد: دنیای امروز عصر تقابل دو تفکر توحیدی و غیر توحیدی است. این پدیده در طول تاریخ از خلقت بشر تاکنون وجود داشته و امروز به نقطه اوج خود رسیده است. به لحاظ امکانات ارتباطی بشر و توانمندی فناوری اطلاعات این تقابل به اوج خود رسیده؛ از یک طرف دنیای سکولار حمله های به شدت غیر انسانی و شیطانی در حد اعلا به توحید و تفکر توحیدی می کند و از سوی دیگر شاهد حملات نظامی و عقیدتی به تفکرات انسان های نیک سرشت هستیم.
این تهیه کننده متذکر شد: با انقلاب اسلامی پیام توحیدی به دنیا صادر شد و گستره پیام دین مداری بیشتر شد. بی شک مقابله های سخت و خارج از عرف جامعه بشری به همین علت علیه مسلمانان و شیعیان شکل گرفته و سخت ترین رفتارهای نظامی با آن ها می شود. بمباران و تحریم ها نشانه تقابل است و این تقابل نهایتاً به پیروزی حق و تفکر و اندیشه دینی ختم خواهد شد.
شرف الدین در پایان این گفتگو افزود: مومنین اگر صبر پیشه کنند قطعاً پیروز میدان هستند. جوانان ایرانی باید به باور برسند. یکی از مهمترین راه های آگاهی جوانان تبلیغ است. مهمترین راه تبلیغ سینما و تلویزیون و فضای مجازی است که عرصه مقابله است و باید با تمام توان و اخلاص و علم و اندیشه دین باوری و توحیدی وارد شد و با ایمان به اینکه پیروز خواهیم شد پیش برویم. من امیدوارم مدیران دغدغه مندی در حوزه فرهنگ و هنر بالاخص سینمای کشور حضور داشته باشند تا بتوانند در این مسیر گام برداشته و ما را سربلند کنند.
سینماپرس: مسلم کریمی معاون اعضاء صندوق اعتباری هنر پس از ایجاد شبهات فراوان در خصوص لغو و تعلیق عضویت برخی فعالان سینما از صندوق اعتباری هنر که نگرانی های گسترده ای در جامعه سینمایی کشور ایجاد کرده بود در گفتگو با سیدرضا منتظری به برخی سوألات در این خصوص پاسخ داد.
به گزارش سینماپرس ماحصل بخش اول این گفتگو به شرح ذیل است.
* همانطور که قطعاً جنابعالی مستحضر هستید اهالی سینما سال ها است در ناخوشی به سر می برند و بعد از بحران کرونا معضلات آن ها بسیار بیشتر از گذشته شده است. سینماگران امروزه از نظر اقتصادی مشکلات جدی دارند و بیکاری فزاینده مزید بر علت شده تا زندگی ها دچار تشتت و تلاطم جدی شود. البته قطعاً این مشکل برای تمامی جامعه هنری کشور وجود دارد اما با توجه به تخصصی بودن رسانه ما که تنها خبرگزاری سینمایی کشور است هدف ترتیب دادن این گفتگو اهالی سینما هستند چرا که ما از نزدیک با درد و رنج آن ها آشناییم و خودمان هم جزئی از این جامعه کوچک و دردمند محسوب می شویم!؛ متأسفانه صندوق اعتباری هنر در آستانه نوروز ۱۴۰۱ با ارسال یک پیامی که به نوعی تهدید آمیز محسوب می شد باعث ایجاد نگرانی و ناراحتی بخش عمده ای از سینماگران شد چرا که در این پیامک آمده بود که اگر مستنداتی از فعالیت اخیرشان ارائه نکنند با خطر تعلیق عضویت در صندوق روبرو می شوند.
بنده قاطعانه عرض می کنم که صندوق چنین پیامکی نداده است. صندوق تا به امروز هیچ پیامک گروهی مبنی بر تمدید یا تعلیق عضویت و قطع بیمه و قطع خدمات برای کسی ارسال نکرده و تنها برای تعداد معدودی از اعضا برای تمدید عضویت شان چنین پیامی ارسال شده است. این کار هم برای آن بوده که ما از استان ها درخواست کردیم اطلاعات هنرمندان را جمع آوری کنند و سوابق آن ها را بررسی کنند چرا که بر طبق آیین نامه صندوق استمرار فعالیت هنرمند شرط اصلی ادامه عضویت وی در صندوق است. این آیین نامه هم برای الآن نیست و متعلق به ابتدای تأسیس صندوق بوده، آن زمان تنظیم و تصویب شده، اطلاع رسانی شده و متن آن در سایت هم موجود است. این کار فقط در استان ها انجام شده اما در تهران هنوز انجام نشده و شاید کسانی که از استان ها عضو صندوق شده اند چنین پیامکی برایشان ارسال شده باشد. متن این پیامک هم این است که جهت تمدید عضویت به پروفایل خود مراجعه و مستندات خود را بارگزاری کنید. خوشبختانه هیچ گاه ادبیات صندوق مبنی بر قطع خدمات اعضایش نبوده اما باید بدانیم که صندوق نیاز به پالایش دارد.
* برای خود بنده به عنوان یکی از اعضای خانه سینما رسماً پیامکی تحت این عنوان آمده «عضو محترم، لطفاً جهت تسریع در تمدید عضویت خود در صندوق اعتباری هنر با ارائه قراردادها و مستندات به صنف خود مراجعه و پس از تکمیل فرم، مدارک را تحویل انجمن دهید. خانه سینما»
خوب این پیامک را خانه سینما برای اعضایش فرستاده و نباید این کار را می کردند. بی شک صندوق شخصیت مستقلی دارد و اگر قرار است عضویتی را تعلیق یا تمدید کنیم خودمان به اعضای مان پیام می دهیم. ما برای انجام کارهای مان زمان بندی و برنامه ریزی داریم و نمی خواهیم هنرمندان را نگران کنیم. ما برنامه ریزی داریم و می خواهیم با زمان بندی جلو برویم. خانه سینما شاید برای تکمیل مدارک خودش این کار را انجام داده و از صندوق مایه گذاشته است. البته ما به آقای شاهسواری گفتیم این کار ذهنیت علیه صندوق درست می کند.
*پس چرا بعد از اطلاع پیدا کردن از ارسال این پیامک انبوه توسط خانه سینما هیچ بیانیه رسمی بیرون ندادید و اعلام نکردید که این پیام به درخواست صندوق ارسال نشده است؟
چون این پیامک خطا نیست! خانه سینما می خواهد به ما مدارک اعضایش را بدهد. ما از روزی که کار را تحویل گرفتیم، بررسی کردیم و دیدیم تعداد زیادی افراد هنرمند نیستند اما عضو صندوق هستند و از امکانات صندوق استفاده می کنند؛ طرف فوت شده اما هنوز در صندوق عضویت دارد یا فرد دیگری اصلاً فعالیت هنری ندارد و سال ها است شغل دیگری را پیشه کرده اما از خدمات صندوق استفاده می کند. آیا این افراد از نظر شما محق هستند که به عنوان هنرمند شناخته شوند؟
*همه به خوبی می دانیم که کار یک هنرمند را نباید مانند یک کارمند دانست؛ کار هنر کار اداری نیست. یک هنرمند ممکن است حتی بیش از یک دهه بیکار و خانه نشین باشدو پیشنهادی برای کار نداشته باشد. مثلاً ممکن است یک چهره پرداز ۱۰ سال هیچ پیشنهادی نداشته باشد اما در یک سال سر ۳-۴ پروژه برود؛ کار هنر تایم و زمان و قانون مشخص ندارد که بخواهیم بگوییم هنرمندی اگر سال ها است فعالیت هنری نداشته باید عضویتش تعلیق شود!
خوب این نکته ای که شما اشاره می کنید در آیین نامه صندوق لحاظ نشده؛ مثلاً در این آیین نامه آمده که یک کارگردان هر ۷ سال باید حداقل یک فیلم بسازد یا یک هنرمند حوزه هنرهای تجسمی هر ۳ سال حداقل یک نمایشگاه برپا کند.
*از نظر شما با توجه به اینکه کار هنر هیچ زمان و قانون اداری و مشخصی ندارد آیا این آیین نامه از اساس دچار ایراد نیست؟ مثلاً چطور می توان گفت یک کارگردان نامداری مثل آقای ناصر تقوایی که سال های متمادی است فیلم نساخته باید عضویتش تعلیق شود؟
ما برای نامداران و پیشکسوتان هنر بخشی را به عنوان نام آوران هنر تقسیم بندی کردیم این افراد در لاین خودشان هستند. از زمانی که آقای پوراحمد به صندوق آمدند ما نقایص آیین نامه را مورد بررسی قرار داده ایم و تیمی برای تجدید آیین نامه تشکیل شده و به زودی پیش نویس آیین نامه جدید تهیه و تصویب و ابلاغ می شود. آیین نامه صندوق اشکال دارد و شاید به همین علت هم نزدیک به ۲ سال عضوگیری نمی کرد. ما از اوایل مهر ۱۴۰۰ که اینجا خدمت مان را شروع کردیم و آقای وزیر دستور دادند عضویت در صندوق به جریان بیفتد کار را شروع کردیم. شاید باور نکنید در آن زمان حدود ۱۵ هزار معرفی نامه به صندوق صادر شده بود. ما وقتی با این حجم از درخواست روبرو شدیم بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که خیلی ها ممکن است هنرمند نباشند از این رو از آن ها خواستیم سابقه فعالیت خود را از ازل تا آن حالا بارگزاری کنند. نکته مهم اینجا است که از این جمعیت حدود ۱۰ درصد یعنی حدود ۱۵۰۰ نفر مدارک دادند و حدود ۱۵۰۰ نفر هم بعداً اقدام کردند؛ این یعنی حدود ۱۲ هزار معرفی نامه بلامحل صادر شده بود و قطعاً نمی توان به این مسأله بی توجه بود.
*قطعاً این اتفاق خوبی است که از بدو شروع عضوگیری تکلیف هر شخصی روشن شود. این درست است و مشکلی ندارد اما چرا باید بنده نوعی بعد از نزدیک به ۱۵ سال که عضو صندوق هستیم ترس تعلیق عضویت و لغو بیمه تکمیلی و… داشته باشم؟
بنده با صدای رسا اعلام می کنم بیمه و خدمات صندوق به هنرمندان واقعی تحت هیچ شرایطی لغو نخواهد شد. اگر پرداخت کمک هزینه حمایتی یا هر خدمتی که در صندوق تعریف شود به هنرمندان تحت پوشش صندوق تعلق می گیرد، البته به شرط هنرمند واقعی بودن! چرا که برخی دنبال جعل و مستندسازی می روند. ما نزدیک به ۹۰ هزار نفر عضو داریم و بررسی کردیم و متوجه شدیم کسی که ۱۵ سال قبل ارتباط خود را با هنر قطع کرده و در کار ساخت و ساز رفته همچنان عضو صندوق است و از بیمه صندوق استفاده می کند خوب این شخص چرا باید عضو باشد. حتی در آیین نامه صندوق شرط استمرار عضویت افراد ۳ ساله است اما ما به خاطر کرونا این شرط را ۵ سال در نظر گرفتیم تا هنرمندان مستندات هنرمند بودن خود را طی ۵ سال اخیر به ما ارائه کنند. در هر حوزه و رشته ای هم طبق تخصص مربوط به آن رشته این مستندات را در نظر گرفتیم. خود شما قضاوت کنید چرا باید شخصی که هیچ هنری ندارد عضو صندوق باشد و درست از همان خدمات و مواهبی بهره مند شود که یک هنرمند زحمتکش یا خبرنگار فعال و… از آن استفاده می کند؟ بی شک نباید فردی که کار هنری نمی کند جای هنرمندان واقعی را بگیرد.
*سوأل اصلی بنده این است که چطور از اساس کسی که شرایط عضویت را نداشته سال ها قبل عضو صندوق شده تا امروزه صندوق با چنین مشکلی روبرو شود؟
چون در آن دوران از افراد متقاضی عضویت در صندوق مستندات هنری دریافت نمی شده و تنها معرفی نامه ای که افراد داشتند ملاک عضویت شان محسوب می شده. خوب طرف می رفته و با فلان مجموعه یا انجمن با رابطه و رانت و فشار یا زدوبند تخلف می کرده و می آمده و عضو صندوق می شده! ما از این افراد کم نداریم که سال ها است به این روش از خدمات صندوق استفاده کرده اند. آیا باید چشم مان را روی حضور آن ها ببندیم؟
*اگر چنین است چرا در تمامی این سال هایی که از تأسیس صندوق می گذرد، بر اساس آیین نامه ای که جنابعالی اشاره کردید از افراد مستندات هنری درخواست نشده و اینک بعد از گذشت سال ها یکباره صندوق یادش افتاده که باید بر اساس آیین نامه عمل کند؟
من نمی توانم پاسخگوی دوران گذشته و عملکرد مدیران قبلی باشم. اما باز هم تکرار می کنم هیچ هنرمندی از صندوق لغو عضویت نخواهد شد.
*هیچ هنرمندی لغو عضویت نمی شود یا هیچ عضویتی تعلیق نمی شود؟
قطعاً کسی که هنرمند نیست باید پالایش و حذف شود. اما هنرمندان حذف نمی شوند!
*چرا صندوق اینقدر فرآیند ارائه مستندات توسط هنرمندان را پیچیده کرده؟ چرا خود صندوق مستقیماً با اعضایش ارتباط نمی گیرد؟ چرا نهادهایی مثل خانه سینما را دخالت داده؟ چرا نخواسته اعضا خودشان مدارک و مستندات هنری شان را بارگزاری کنند و چرا بلافاصله و به صورت آنلاین مدارک هنرمندان بررسی نمی شود و این کار اینقدر زمان بر است؟ من شخصاً هنرمندانی را می شناسم که از اواخر اسفند مدارک شان را را ارائه کرده اند اما همچنان در پروفایل شان با عنوان «در دست بررسی است» روبرو می شوند و هیچ اتفاقی نیفتاده؛ آیا اگر صندوق در ارتباط مستقیم با اعضایش بود شاهد اتفاقات بهتری نبودیم؟
این نکته ای که شما اشاره کردید نکته درستی است؛ قطعاً خانه سینما یا نهادهای مشابه هم برای بانک اطلاعاتی خودشان این مدارک را جمع آوری می کنند.
*مشکل اینجا است که نمی گویند این مدارک برای جمع آوری برای بانک اطلاعاتی است و آنچه عنوان شده این است که این مدارک برای تمدید عضویت اعضای صندوق است.
خانه تئاتر و خانه سینما خودشان پیش قدم شدند و گفتند ما می خواهیم مستندات اعضای مان را جمع آوری کنیم. این در حالی است که برای ما راحت تر بود که خودمان مدارک اعضا را جمع آوری می کردیم چرا که ما در این مدت هزاران نفر را تمدید عضویت کردیم و اگر اعضای خانه سینما هم مستقیماً به خود ما مراجعه می کردند می توانستیم مدارک آن ها را نیز به روز رسانی کنیم.
علاوه بر این با توجه به اینکه عده ای از اعضای صندوق به دلیل نقایص در پرونده و… نتوانستند کمک هزینه واریزی صندوق در شب عید را دریافت کنند ما برای اینکه بتوانیم پرداختی همزمان به همه هنرمندان در ماه مبارک رمضان را داشته باشیم و کسانی که قبلاً نتوانستند مبالغ را از صندوق دریافت کنند پول های شان را یک جا بگیرند به آن دوستان پیام فرستادیم که مدارک شان را تا آخر فروردین ماه بارگزاری کنند تا بتوانیم به صورت همزمان در دهه سوم ماه مبارک پرداخت را انجام دهیم. این نکته را عنوان کردم که بدانید برای کسی که به صورت مستقیم از صندوق پیامک نرفته یعنی آن شخص مشکلی ندارد و پرداختی ماه مبارک را دریافت خواهد کرد. نکته اصلی آنجا است که پالایشی که مدنظر ما بوده را خود خانه های سینما و تئاتر برای اعضا انجام می دهند.
*آیا برای این پالایش اعضای خانه سینما بازه زمانی دقیقی تعریف شده است؟
خانه سینما قبل از عید کار را شروع کرد اما این کار به شدت زمان بر است. ما تأکیدمان این بود که تا آخر فروردین کار را انجام دهند. در نهایت باید طی یکی دو ماه آینده پرونده این کار بسته شود تا این فضای ملتهب ایجاد شده فروکش کند. دوستان در خانه سینما باید زودتر پرونده های اعضا را بارگزاری کنند. در این میان تنها تکلیف کسانی نامشخص می ماند که مدارک خود را به خانه سینما ارائه نکرده اند.
*چرا شما تمهیدی اندیشه نکرده اید که اعضای صندوق مستقیماً مدارک شان را به صندوق ارائه کنند؟
اعضا همین حالا هم می توانند این کار را بکنند اما باید علاوه بر ارائه مستندات شان از خانه سینما هم نامه بگیرند. اگر این نامه را از خانه سینما دریافت کنند خود فرد هم می تواند به صورت مستقیم مدارکش را بارگزاری کند.
*شاید برخی اعضای خانه سینما به دلایل متفاوت تمایل نداشته باشند که مدارک شان توسط این نهاد بارگزاری شود، شما باید فکری برای این افراد هم بکنید!
خانه سینما خدمات ویژه ای را به اعضای خود ارائه می کند مانند اینکه بخشی از حق بیمه تکمیلی را خودش پرداخت می کند و به این شکل به اعضای خود کمک می رساند از این رو قطعاً محق است که در این فرآیند نقش داشته باشد.
*نکته اینجا است که ممکن است با توجه به تعداد بالای اعضا در خانه سینما این فرآیند بیشتر از آخر فروردین ماه طول بکشد!
درست است که ما عجله داریم غیر هنرمندانی که عضو صندوق شده اند را زودتر حذف کنیم اما چاره ای نیست و فعلاً باید مرحله به مرحله پیش برویم. ما از این مرحله که عبور کنیم در مراحل بعدی و برای سال ها بعد این تدبیر را اندیشه خواهیم کرد که هر هنرمندی به صورت مستقیم مستندات هنری اش را در سایت صندوق بارگزاری کند. آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد به نوعی بازیابی و به روز رسانی اطلاعات اعضای صندوق است.
ادامه دارد…
سینماپرس: افلک و دیمون میخواهند داستان قراردادی را تعریف کنند که راهانداز صنعت جهانی چند میلیارد دلاری کفش امروزی و همچنین گسترش جنبههای اقتصادی ورزش بسکتبال بود.
به گزارش سینماپرس به نقل از هالیوود ریپورتر، بن افلک و مت دیمون یک بار دیگر در یک پروژه همکاری میکنند و این بار قرار است آنها داستان سونی واکارو یکی از مدیران اجرایی شرکت تولید کفش نایکی را در یک فیلم سینمایی محصول آمازون استودیوز و اسکایدنس اسپورتس تعریف کنند.
افلک فیلم را کارگردانی میکند، فیلمنامه آن را مینویسد، در آن بازی میکند و تهیهکننده آن هم خواهد بود. دیمون دیگر ستاره این فیلم خواهد بود و در پروسه نویسندگی و تهیهکنندگی آن همکاری دارد. شرکت مندلی پیکچرز به رهبری پیتر گوبر و جیسون مایکل برمن هم تهیهکننده دیگر آن خواهد بود.
دیمون نقش واکارو را بازی میکند و افلک در قالب شخصیت فیل نایت ظاهر خواهد شد که همموسس نایکی بود. داستان فیلم درباره تلاشهای سخت نایکی برای امضای قراردادی با مایکل جوردن ابرستاره بسکتبال در دهه هشتاد میلادی است.
آن موقع این اتفاق غیرممکن به نظر میرسید اما به خاطر تلاشهای واکارو، در نهایت این قرارداد تبدیل به مهمترین رابطه بین یک ورزشکار و یک برند ورزشی شد. این قرارداد همچنین راهانداز صنعت معاصر جهانی چند میلیارد دلاری کفشهای اسنیکر شد و جنبههای تجاری بسکتبال را هم به شدت گسترش داد.
داستان فیلم متمرکز بر تلاشهای واکارو برای امضای قرارداد خواهد بود. در این سفر او با والدین جوردن و مخصوصاً مادر قدرتمند و پویای او و همچنین مربیها، مشاوران و دوستانش مواجه میشود. جوردن شخصیتی خواهد بود که در تمام طول فیلم بر فراز آن حضور خواهد داشت اما هرگز دیده نمیشود، حتی در حالیکه واکارو با نزدیکترین افراد زندگیاش ملاقات میکند.
این نخستین باری است که افلک فیلمی با نقشآفرینی دوست دیرینهاش دیمون را کارگردانی میکند. آنها برای نوشتن فیلمنامه «ویل هانتینگ خوب» به کارگردانی گاس ون سنت که خودشان در آن بازی هم کرده بودند برنده جایزه اسکار شده بودند. آنها همچنین در «آخرین دوئل» سال گذشته به کارگردانی ریدلی اسکات کنار هم نقشآفرینی کرده بودند.
سینماپرس: اکران آنلاین فیلم سینمایی «عنکبوت» به کارگردانی ابراهیم ایرجزاد در پلتفرمهای فیلیمو و نماوا آغاز شد.
به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «عنکبوت» به کارگردانی ابراهیم ایرجزاد، نویسندگی اکتای براهنی، تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی و سرمایهگذاری محمدصادق رنجکشان از شب گذشته ۳۰ فروردین ماه به اکران آنلاین پیوست و نمایش خود را در پلتفرمهای فیلیمو و نماوا آغاز کرد.
همچنین همزمان با اکران آنلاین که تا سی شب ادامه دارد، از جدیدترین پوستر این اثر با طرحی از عرفان بهکار رونمایی شد.
«عنکبوت» که پخش داخلی آن برعهده شرکت نمایش گستران و از ۲۶ بهمن ماه روی پرده سینماهای سراسر کشور رفته است، پس از گذشت دو ماه از آغاز اکران تاکنون نزدیک به ۳ میلیارد تومان فروخته است.
«عنکبوت» درباره یکی از قاتلان زنجیرهای دهه هفتاد است که در شهر مشهد چندین زن خیابانی را به قتل رساند.
محسن تنابنده، ساره بیات، شیرین یزدانبخش، ماهور الوند، گلنوش قهرمانی، علی باقری، مهدی حسینینیا، جواد یحیوی، آتیه جاوید، مهدخت مولایی، سحر عبدالهی، حمیدرضا هدایتیراد، نیوشا علیپور، یوسف خسروی، حمید حاجیمحمدزاده، میثم دامنزه، داود ذاکری و با حضور فرید سجادیحسینی از جمله بازیگران «عنکبوت» هستند.
عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از کارگردان: ابراهیم ایرجزاد، تهیهکننده: جواد نوروزبیگی، جانشین تهیهکننده و سرمایهگذار: محمدصادق رنجکشان، نویسنده: اکتای براهنی، مدیر فیلمبرداری: محمود کلاری، تدوین: سهراب خسروی، موسیقی: حامد ثابت، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، طراح چهرهپردازی: مجید اسکندری، طراح صحنه: آیدین ظریف، طراح لباس: نازنین خزاعی، مدیر صدابرداری: طاهر پیشوایی، مجری طرح: امیرحسین نوروزبیگی، مدیر تولید: شهاب علیبخشی، جلوههای ویژه رایانهای: سینا قویدل، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، اصلاح رنگ: کامران سحرخیز، لابراتوار: استودیو روشنا، مدیر تدارکات: حسین میرزامحمدی، دستیار اول کارگردان: محمدرضا کشمیری، برنامهریز: سیدجواد حسینی، منشی صحنه: مرجان تاجیک، فیلم پشت صحنه: باران جعفری، عکاس: حبیب مجیدی و مشاور رسانهای: نغمه دانش آشتیانی.
سینماپرس: اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران با اعلام موجودیت خود از تمام مراکز پشتیبانی تولید دعوت کرد تا ذیل یک اتحادیه واحد مطالبات صنفی خود را پیگیری کنند.
به گزارش سینماپرس، اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران با حضور اعضای هیات مدیره خود اعلام موجودیت کرد.
نادر رضایی رییس هیات مدیره، محمد آلادپوش عضو هیات مدیره و مدیرعامل اتحادیه، فرشاد بشیرزاده عضو هیات مدیره و خزانهدار، معصومه فردشاهین و کامران سحرخیز عضو هیات مدیره این اتحادیه را تشکیل میدهند.
معصومه فردشاهین مدیر موسسه فرهنگی هنری رسانه فکر فردا در ابتدای این نشست عنوان کرد: حدود ۲ سال پیش تصمیم گرفتیم که دوستان بخش پشتیبانی تولید را که هرگز همصدا نبودهاند در قالب یک اتحادیه کنار هم قرار دهیم و برای اولینبار با یک سیستم دقیق حقوقی اساس و پایه تشکیل اتحادیه را گذاشتیم. اواخر سال ۱۴۰۱ از هیات رسیدگی به مراکز فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز این اتحادیه را با عنوان «اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران» تشکیلات مرکزی موضوع مصوبه ۵۲۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی دریافت کردیم.
او ادامه داد: تمام دوستان و فعالانی که در عرصه مراکز فنی، تجهیزات و پشتیبانی تولید در سینما و تلویزیون و عرصههای مختلف رسانهای فعال هستند و مجوز وزارت فرهنگ را دریافت کردهاند، میتوانند عضو این اتحادیه شوند. ما اکنون حدود ۵۰ تا ۶۰ مرکز پشتیبانی تولید داریم که مجوز دارند و در این عرصه فعالیت میکنند و قطعا پذیرای تمام این مراکز خواهیم بود. ما در ابتدای فعالیت این اتحادیه مراکز دارای مجوز را به طور رسمی دعوت میکنیم تا به عضویت اتحادیه درآیند و بعد به منظور حل دغدغههای مشترک صنفی مجمع عمومی برگزار میکنیم.
پشتیبانی تولید و تامین تجهیزات باید زیر نظر وزارت صمت قرار بگیرد
محمد آلادپوش در ادامه این نشست درباره گرایشهای مختلف مراکز پشتیبانی تولید گفت: این فعالیتها شامل مرکز فنی – پشتیبانی فیلمبرداری و تصویربرداری سینمایی، مرکز فنی – پشتیبانی تدوین، مرکز فنی – پشتیبانی استودیو صدا، مرکز فنی – پشتیبانی لابراتوری، مرکز فنی – پشتیبانی استودیو جلوههای ویژه و انیمیشن، مرکز فنی – پشتیبانی چهرهپردازی (گریم) و تولید پروتزهای سینمایی، مرکز فنی – پشتیبانی طراحی دکور، لباس و آکسسوار سینمایی و مرکز فنی – پشتیبانی شهرک سینمایی میشوند.
او خاطرنشان کرد: ما زمانی اصرار داشتیم که اجاره وسایل از زیرنظر بنیاد سینمایی فارابی خارج شود و در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد زیرا فارابی امکان بهروزرسانی سریع تجهیزات را نداشت اما اکنون شرایط طوری شده است که سوبسیدی که بخش دولتی باید به گروههای تولیدی میداد، بخش خصوصی تقبل میکند.
مدیرعامل اتحادیه عنوان کرد: حمایت از امنیت شغلی در این حوزه در ابتدا باید با همراهی خود اعضا صورت بگیرد و اگر این وحدت به وجود نیاید، امنیت شغلی هم وجود ندارد. وقتی از «صنعت» سینما صحبت میکنیم در حوزه اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار نمیگیرد و فکر میکنم تمام مراحل این صنعت باید زیرنظر وزارت صنعت، معدن، تجارت قرار داشته باشد زیرا تسهیلات و شرایط وزارت صمت برای حمایت از صنعتگران بسیار متفاوتتر و ویژهتر از وزارت فرهنگ است.
تسهیل روند مجوزگیری مراکز فنی و پشتیبانی تولید
همچنین نادر رضایی درباره مواردی که تشکیل چنین اتحادیهای را الزامی کرد، توضیح داد: باید در روند صدور مجوز برای مراکز پشتیبانی تولید تسهیلاتی ایجاد شود زیرا اکنون بسیاری از افراد و مراکز استحقاق این را دارند که به طور مجاز فعالیت داشته باشند اما مراحل صدور مجوز بسیار سخت است. باید در اتحادیه این روند را تسهیل کنیم یا حتی صدور مجوز را به اتحادیه واگذار کنند زیرا اعضای اتحادیه شناخت بهتری از این مراکز دارند و با انجام مراحل بازرسی میتوانند به خوبی این روند را طی کنند.
او ادامه داد: پشتیبانی تولید، فقط ارائه خدمات نیست بلکه در این حوزه سرمایهگذاریهای زیادی انجام میشود به طور مثال ابزار گرانی خریداری میشود که به زودی و با پیشرفت تکنولوژی، از دور خارج میشود یا باید یک وسیله جدیدتر جایگزین آن شود یا ازطرفی این وسایل با خطرات زیادی مواجه است در نتیجه استهلاک سرمایه و میزان سرمایهگذاری در حوزه پشتیبانی و فنی بسیار بالا است اما به همان میزان برگشت سرمایه برای ما وجود ندارد.
رییس هیات مدیره اتحادیه تصریح کرد: یکی از مهمترین دلایل تشکیل اتحادیه این است که ما در این حوزه نیاز به امنیت شغلی داریم و تحت عنوان یک صنف واحد میتوانیم تسهیلاتی در زمینه مالیات، بیمه، گمرک، بانکها و… به دست بیاوریم و اینکه اجازه ندهیم افراد نامرتبط وارد این حوزه شوند. اکنون برخی متخصصان و دفاتر هستند که به دلیل نداشتن صلاحیت هنوز مجوز فعالیت ندارند اما همچنان کار میکنند و نظارتی روی آنها نیست و خدمات و تجهیزات را با قیمت بسیار پایینتر عرضه میکنند. اعضای اتحادیه باید مانند برندهای مشخصی باشند که همگی ذیل قوانین واحد فعالیت میکنند.
رفع تحریمها برای حفظ حیات سینمای ایران
بشیرزاده در ادامه این نشست اظهار کرد: وقتی ما وسیلهای را از خارج از کشور خریداری میکنیم به دلیل تحریمها فاکتور رسمی دریافت نمیکنیم درنتیجه سرمایهگذاری کلان انجام میدهیم اما در اداره دارایی و محاسبه مالیات هیچکدام قابل ارائه نیستند. همچنین برای خرید و انتقال تجهیزاتی مانند دوربین از خارج از کشور هزینه گمرگ زیادی شامل میشود که هیچکدام از اینها هنگام مالیات محاسبه نمیشوند. ما درواقع برای زنده نگه داشتن حیات سینمای ایران هم باید با تحریمها مقابله کنیم و هم با مراجع مربوطه داخلی مانند اداره دارایی و وزارت فرهنگ وارد چالش شویم.
باید در حوزه بینالملل پشتیبانی فنی قوی داشته باشیم
سحرخیز نیز درباره اینکه چقدر میتوان در حوزه پشتیبانی تولید در عرصههای بینالمللی حضور داشت، گفت: ما ابتدا باید ببینیم در عرصه پشتیبانی در حد استانداردهای سینمای بینالملل توان حضور داریم یا خیر؟ به طور مثال در جشنواره فیلم کن یا جشنوارههای فرانسه یکی دو مرجع در حوزه پشتیبانی وجود دارد که کنترل کیفی تمام فیلمها را در اختیار دارند که چه فیلمی ازنظر فنی تایید شود. طبیعتا اگر این پشتیبانی فنی استاندارد وجود نداشته باشد فیلم در جشنوارههای بینالمللی شانسی برای حضور و فروش ندارد. اکنون دروهای نیست که تهیهکننده و کارگردان فیلم را به تنهایی به جشنواره ارائه کنند بلکه نیاز به یک تیم پشتیبانی فنی قوی دارد. ما اکنون در حوزههایی مانند تولید انیمیشن از کشورهای دیگر متقاضی داریم اما باتوجه به تحریمها و اقتصاد ایران باید بتوانیم قرارداد مطمئنی میان طرفین امضا کنیم تا در بحث انتقال پول و مسائل دیگر با مشکل مواجه نشویم و فکر میکنم اتحادیه میتواند در این زمینه ورود پیدا کند.
او تشریح کرد: اگر دروازههای ارتباطی ما با دیگر کشورها باز باشد بسیار برای ما موثر است زیرا هزینه اجاره تجهیزات در ایران ارزان است و گروههای خارجی از آن استقبال میکنند. باید در اتحادیه با کشورهای دیگر و به خصوص کشورهای منطقه توافقاتی صورت بگیرد و در حوزه ورود سرمایه و شرکتهای دانش بنیان به مراکز پشتیبانی تولید و صادرات خدمات آنها کمک کنیم.
رسیدگی به پروندههای حقوقی مراکز پشتیبانی
فردشاهین در ادامه از تشکیل شورای داوری در این اتحادیه خبر داد و گفت: گاهی در این حوزه پیش میآید که طرفین، قرارداد درستی برای ارائه خدمات نمیبندند و هنگام بروز مشکل باید به خانه سینما مراجعه کنند که خانه سینما تخصص و دغدغه لازم در حوزه پشتیبانی را ندارد. درنتیجه از این پس پروندههای اختلاف فعالان این حوزه در شورای داوری اتحادیه حل و فصل می شود و این شورا مناسبات اعضا با مصرف کنندگان خدمات را تنظیم میکند. اعضای این شورا در مجمع عمومی آینده انتخاب و معرفی میشوند.
معرفی خدمات مراکز پشتیبانی تولید در سایت اتحادیه
رضایی با تاکید بر لزوم طراحی سایت برای معرفی و ارائه خدمات بیان کرد: اتحادیه باید به عنوان مرجع فنی در این حوزه سایتی طراحی کند تا هرکدام از اعضا پروفایلی داشته باشند و امکانات خود را در آن معرفی کنند. در همین راستا وقتی گروه های خارجی وارد ایران می شوند، می توانند با این امکانات آشنا شوند و از این سرویسها استفاده کنند یا این تجهیزات را به خارج از ایران منتقل کنند.
در این صورت با تعیین نرخ توسط اتحادیه دست واسطه از مناسبات میان گروه پشتیبانی و مصرف کنندگان کوتاه میشود.
فردشاهین در پایان این نشست مطرح کرد: باید با خانه سینما و اتحادیه تولیدکنندگان و تهیهکنندگان و گروههای مختلف در حوزه تصویر، صحنه و دکور که با ما مرتبطاند، ارتباط برقرار کنیم. برای عضویت در اتحادیه مراکز فنی و پشتیبانی تولید سینمای ایران از تمام همکاران بخش پشتیبانی دعوت به عمل میآید و با حضور تک تک آنها در اتحادیه مشکلات صنفی خود را پیگیری میکنیم زیرا تحقق این موضوع بدون حضور آنها میسر نخواهد شد.
تشکیل نظام صنفی هدف نهایی این اتحادیه است
مهدی کوهیان مشاور حقوقی این اتحادیه در این نشست گفت: هدف تشکیل اتحادیه، تنظیم مناسبات میان اشخاص و تامین امنیت شغلی اعضاست. تلاش داریم اتحادیه را ذیل قانون نظام صنفی کشور هم به ثبت برسانیم و اقداماتی را نیز در این زمینه شروع کردهایم.