پس از زمین لرزهای که شهر بم را با خاک یکسان کرده بود، پدری تن بیجان کودکانش را حمل میکند تا آنها را به خاک بسپارد؛ عکسی که عطا طاهرکناره از این موقعیت میگیرد، به نمادی از بیرحمی زمین لرزه تبدیل میشود. فرد ناظری که عکاس را در آن موقعیت دیده بود، میگفت که او در حین ثبت این عکس پشت دوربین گریه میکرد.
سینماپرس : نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «عمارتی در مه» عصر یکشنبه ۴ دی با حضور سیدسجاد میرسید تهیه کننده، محسن عباسپور بازیگر و جمعی از عوامل فیلم در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
مدیرعامل صندوق اعتباری هنر در نشست با اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از افزایش ۳ برابری اعطای تسهیلات قرض الحسنه به اعضای صندوق در نه ماهه سال جاری خبر داد.
خبرگزاری مهر – گروه هنر- عطیه مؤذن: مؤسسه ناجی هنر در این سالها بیشترین نقش را در ساخت پروژههای پلیسی داشته است سهم ناجی هنر در تصویر پلیس و ماموری که در فیلم و سریالهای این چنینی دیده میشود گاه از ارائه تجهیزات و امکانات فراتر رفته و حتی در پروندهها و سوژهها نیز همکاری دارد.
سریالهای “پوست شیر” و “خون سرد” تازهترین تجربهها در این حوزه محسوب میشوند. مأمور آگاهی در هر دو این سریالها، تصویر متفاوتی از کلیشههایی دارند که پیش از این تصویر شده است و حالا این جدیدترین همکاری ناجی هنر برای تصویر مامورانی است که اتفاقاً سمپات مخاطب عام و خاص هم بوده است.
بخش مهمی از مأموریتهای ناجی هنر هم به مجوزهای ارائه شده برای ساخت فیلم و سریال و مستند در سطح شهر وابسته است که میتوانست چالش برخی مستندسازانی باشد که میخواستند در وقایع اخیر و ناآرامیها مستند بسازند؛ نکتهای که البته مدیرعامل ناجی هنر در همین گفتگو بیان میکند که هیچ درخواست و معرفی نامهای برای ساخت مستند از طرف سازمانها و ارگانهای سینمایی به آنها ارائه نشده است.
شجری مدیرعامل ناجی هنر در گفتگویی که با خبرگزاری مهر انجام شد به بخشی از رویکردها و برنامههای این مؤسسه پرداخت که در زیر میخوانید.
محمدجواد شجری مدیرعامل ناجی هنر در ابتدا درباره آثار جدید این مؤسسه به خبرنگار مهر بیان کرد: سریالی به نام «بندر امن» داریم که در تلویزیون ساخته میشود. این سریال با موضوعات اقتصادی تولید میشود و به پلیس امنیت اقتصادی میپردازد. کارگردان و تهیه کننده علی یاور است. تقریباً این سریال ۱۳ قسمتی آماده است و در شبکه سه پخش میشود.
ورود پلیس امنیت اقتصادی به تلویزیون
وی درباره ویژگیهای این سریال عنوان کرد: قاچاق و زیر لایههایی که به اقتصاد کشور و تولیدکنندگان ضربه میزند در این سریال مطرح میشود. همچنین این سریال به نوعی معرفی پلیس جدید ماست «پلیس امنیت اقتصادی» که مردم شاید هنوز ندانند ولی حدود یک و نیم سال است که شکل گرفته است و در حوزه گمرک، ارز، قاچاق ارزی و… فسادهای اقتصادی میپردازد. تولید این سریال به زودی تمام میشود. نقش اول این سریال را سام قریبیان بازی میکند و محمد نادری، شبنم قلی خانی و… هم در آن به ایفای نقش میپردازند.
مدیرعامل ناجی هنر درباره سریال پلیسی «رعد» ساخته اصغر نعیمی این مؤسسه که مهرماه امسال در هفته نیروی انتظامی از شبکه یک پخش شد و به خاطر ضعفها مورد انتقاد مخاطبان عام و خاص قرار گرفت، بیان کرد: در حدود یک سالی که در ناجی هنر منصوب شدم، پروژههایی روی زمین مانده بود که از قبل برای آنها انرژی گذاشته و زحمتی کشیده شده بود. از آنجایی که باید در هفته فراجا از خدمات و مأموریتها، اثری را نمایش میدادیم سراغ سریالی رفتیم که از قبل فیلمنامه آن آماده بود.
در ۱۵ سال اخیر هیچ عملیات نوپو نبوده است که گروگان در آن کشته یا حتی زخمی شود
وی ادامه داد: برای ساخت این سریال مشارکت صداوسیما آماده بود و از طرفی وقت زیادی برای تولید نداشتیم. سریال تجهیزات محور بود و مبنای آن عملیاتهای موفقیت آمیز نوپو بود. با توجه به اینکه در ۱۵ سال اخیر در جمهوری اسلامی هیچ عملیاتی نبوده است که گروگان کشته و یا حتی زخمی شود و مأموریت ناموفقی باشد خواستیم این موارد را به تصویر بکشانیم.
شجری درباره خروجی این سریال و نقاط ضعف آن عنوان کرد: ایرادی که در این سریال داشتیم یکی اعتباری بود که در سال گذشته تصویب شد و مجبور بودیم با همان بودجه کار را در سال جدید بسازیم که با توجه به شرایط اقتصادی مواردی مشهود بود. دوم اینکه زمانی که کار را شروع کردیم در سه ماه ساختیم و همه کارشناسان و منتقدان هم قائل به این بودند که کار با عجله ساخته شده است و ای کاش بودجه بیشتری به آن تعلق میگرفت. خود ما هم به این قائل هستیم و نمرهای که به آن میدهیم قابل قبول هست ولی به گونهای که خودمان راضی باشیم نیست.
وی با اشاره به دیگر تولیدات ناجی هنر اعلام کرد: ۳۹ قسمت مستند تولید کردهایم که پخش شده است و حدود ۲۰ قسمت مستند در حال تولید داریم که با محور نگاه پلیس ساخته میشود. ما مستندهایی را حمایت میکنیم که نگاه اجتماعی دارند. در جشنواره سینما حقیقت هم خیلی به دنبال مستندهایی بودیم که حتی جوایزی را به آنها اهدا کنیم اما چنین مستندی را ندیدیم. مستندهای خوبی بودند اما آنچنان که بتوانند جایزه نگاه پلیس را دریافت کنند نبودند.
مدیرعامل ناجی هنر درباره مؤلفههای مستندها برای دریافت این جایزه عنوان کرد: مؤلفههای اصلی که از نگاه پلیس مهم است این است که مستندها به کمک پلیس بیایند نه به لحاظ مأموریت، به لحاظ موضوع اجتماعی و مباحث اعتیاد و اراذل و اوباش یا زنان بی سرپرست و کودکان خیابانی که شاید مستقیماً پلیس با آنها در ارتباط نباشد ولی وقتی اینها کنترل نشود و به مرحلهای برسد که وارد جرم شود پلیس را درگیر میکند. هر موضوعی که باعث شود حتی غیرمستقیم از جرم جلوگیری شود به پلیس برمیگردد.
کمک کردیم تا «پوست شیر» و «خون سرد» پیش رود
وی در پاسخ به اینکه آیا مجموعه ناجی هنر در تولید سریالهایی همچون «پوست شیر» و «خون سرد» در شبکه نمایش خانگی سهمی داشته است؟ هم گفت: خیلی کمک کردیم اینها پیش رود. سریال پوست شیر و خون سرد را داریم، سریالهای دیگری هم هست.
مدیرعامل ناجی هنر تاکید کرد: این دو کار را در شبکه خانگی داشتیم که کمک کردیم سریالهای دیگری هم هست که تاییدیه های اولیهاش را از ما گرفتهاند و قرار است مجوزهایی را هم از ساترا بگیرند. فکر میکنم هر فصل یک سریال پلیسی خوب در شبکه خانگی داریم.
شجری درباره همکاری با صداوسیما و تولید آثار پلیسی تصریح کرد: در صداوسیما سریالی داریم که درباره سرقت صندوق امانات بانک ملی است و الان مراحل مورد نظر را در سیمافیلم طی میکند.
درباره سرقت از صندوق امانات بانک ملی هم پیشنهاد سینمایی بود هم شبکه خانگی و تلویزیون
وی درباره اینکه چه بخشی از کار توسط ناجی هنر پیش خواهد رفت یادآور شد: طرح این سریال تا مرحله فیلمنامه با ما خواهد بود و ساخت آن با سیمافیلم است. درباره این ماجرای صندوق امانات هم، پیشنهاد آثار سینمایی داشتیم و هم ساخت سریال در شبکه خانگی و خیلی مشتاق دارد که فعلاً در سیمافیلم پیش خواهد رفت.
مدیرعامل ناجی هنر در بخش دیگر به ساخت سریالی در حوزه سربازی اشاره و عنوان کرد: سریالی درباره سربازی داریم که با مشارکت ستاد کل نیروهای مسلح و صداوسیما پیگیری میشود. درباره یک سرباز قهرمان است و با موضوع قهرمان پروری پیش میرود. این سریال در فرایند اداری و مالی است تا پیش رود.
وی درباره سریال «سرباز» و واکنشهای انتقادی به آن بیان کرد: قاعده کارهای سازمانی و شرکتی همین است. معمولاً از سربازی باید چیزی نشان دهیم که سرباز اقبال به سربازی داشته باشد نه هراس. واقعیت هم به همین شکل هست و آن چیزی نیست که در جامعه پخش شده است. با این حال سریالی که ما در نظر گرفتیم نقش یک سرباز در نجات منطقهای در زمان جنگ است. سریال بر اساس یک شخصیت واقعی به نام شهید محمدرضا سبحانی ساخته میشود که شهر سوسنگرد را به تنهایی نجات میدهد و سه روز مقاومت میکند. این موضوعی دست نخورده بود که تاکنون به آن پرداخته نشده بود.
کارهای سفارشی یا ارزان قیمت هم بیننده ندارد و هم هزینه برای آن اشتباه است
شجری در ادامه درباره پیشنهاد این موضوعات به کارگردانان حرفهای و پرهیز از کارهای سفارشی تصریح کرد: قطعاً همینطور خواهد بود وقتی برای کاری هزینه میشود ما هم به دنبال این هستیم که بیشترین بیننده را داشته باشیم. کارهای سفارشی یا ارزان قیمت هم بیننده ندارد و هم هزینه برای آن اشتباه است. دنبال این هستیم که چنین فضایی را رقم بزنیم ولی کارهایی که چند سازمان به آنها ورود میکنند به چنین چالشهایی هم کشیده میشود.
وی در بخش دیگر درباره یک مجموعه مستند درباره ناآرامیها عنوان کرد: این مستند ۱۰ قسمتی با موضوع اعتراضات، اغتشاشات و نقش پلیس کار میشود و فکر میکنم حدود یک ماه دیگر برای تلویزیون آماده میشود.
شجری در پاسخ به اینکه اکثر این آثار نگاه یکسویه دارند و چقدر تلاش میشود که مخاطب را اقناع کنند؟ گفت: سعی داریم یک روایت از کف میدان تا بحث مدیریت و راهبرد را داشته باشیم تا مخاطب با واقعیتهایی آشنا شود که قطعاً آنچه در این مستند میگوئیم تاکنون دیده نشده است. هم تفکرات سیستم مدیریتی مورد بررسی قرار میگیرد و هم پلیسی که در کف میدان است و در مواجهه مستقیم با اعتراضات و اغتشاشات بوده است حضور دارد. از فایلهای آرشیوی هم بهره میگیریم و بخشی هم به صورت مشاهده گر است. کارگردان آن محمدرضا میراضی است و ۵۰ درصد از تصویربرداری انجام شده است.
درباره وقایع اخیر خود کارگردانان نمیآیند نه اینکه ما مخالف باشیم
مدیرعامل ناجی هنر در پاسخ به اینکه در چنین سوژههایی اگر بحث اقناع مخاطب را هم دارند چرا سراغ کارگردانانی با کارنامه ساخت مستندهای چالشی نمیروند توضیح داد: یک دلیل این است که اینها خودشان نمیآیند نه اینکه ما مخالف باشیم چون قطعاً آنچه که ما نشان میدهیم با آنچه که آنها نشان خواهند داد تفاوتی ندارد. در خود امر واقعی تفاوتی وجود ندارد.
درخواستی نداشتهایم که فردی طرحی درباره اینکه میخواهد در این اغتشاشات مستندی تولید کند بیاورد. عدهای میگویند شما مجوز ندادهاید ولی کسی مجوزی نخواسته است! وی اضافه کرد: مثلاً عدهای میگویند به مستندسازان اجازه نمیدهند که درباره وقایع اخیر مستند بسازند؛ اصلاً چنین چیزی نیست. ما در این دو سه ماهه که درگیر حوادث هستیم از سوی مرکز گسترش سینمای مستند، انجمن تهیه کنندگان، انجمن کارگردانان و یا دیگر انجمنها و مراکز سینمایی درخواستی نداشتهایم که فردی طرحی درباره اینکه میخواهد در این اغتشاشات مستندی تولید کند بیاورد. عدهای میگویند شما مجوز ندادهاید ولی کسی مجوزی نخواسته است!
شجری درباره اینکه هر کسی بخواهد این مجوز را به او اعطا میکنند؟ عنوان کرد: خیر ما به صورت شخصی مجوز نمیدهیم و قانون را هم ما نگذاشتهایم. قانونگذاری که در سطح نهادهای بالادستی این قانون را گذاشته است میگوید باید معرفی نامهای از سازمانی یا ارگانی داشته باشید. اختیار این معرفی نامه در سطح وزارت ارشاد به چند انجمن هم واگذار شده است و وقتی معرفی نامه را بیاورند مجوز داده میشود. مشکلی با اینکه مجوز بدهیم نداریم چون ما معتقدیم آنچه در خیابان وجود دارد آن چیزی است که اتفاقاً عدهای نمیخواهند بسازند.
وی اضافه کرد: حتی خود ما هم پیشنهاداتی دادهایم منتها الان فضا به گونهای شده است که اگر کسی برای پلیس یا نظام کاری انجام دهد الزاماً شاید دچار محدودیتهایی از طرف اطرافیان خودشان شوند.
مدیرعامل ناجی هنر درباره اینکه چرا خودشان هیچ فراخوانی ندادهاند گفت: ناجی هنر سیاستگذار تولید نیست. شاید این سوال باید پرسیده شود که ناجی هنر در چه حد میتواند ورود کند؟ با این حال در همین شرایط اخیر مستندهای زیادی از طرف نهادها ساخته شده است. به ویژه نهادهایی که در صحنه بودهاند که به فراخور و بعد از اینکه فضا آرامتر شود پخش خواهد شد.
وی درباره جزئیات این نهادها و اینکه مجوز مستقل خود را دارند یا خیر؟ توضیح داد: اینها هم نهادهایی هستند که در وقایع اخیر در صحنه هستند و هم نهادهایی که در صحنه دچار مشکلاتی شدهاند. مجوز ساخت مستند توسط اینها را هم ما میدهیم ولی اینها نهادهای سینمایی نبودند. از طرف صداوسیما و برخی ارگانهای دیگر بودند.
شجری در بخش دیگر این گفتگو درباره اینکه دیگر چه موضوعاتی وجود دارد که علاقه به ساخت آنها بیشتر است بیان کرد: ما موضوعات خاصی داریم که آنها را در معاونت پژوهش ناجی هنر طبقه بندی کردهایم که اگر کسی علاقمند باشد در اختیار آنها قرار میدهیم. موضوعاتی درباره قتلهای خشن، قتلهای خاص و… که برخی ممکن است براساس اتفاقات واقعی باشد. ژانر پلیسی کار پر طرفداری است و الان کارهایی که در شبکه خانگی وجود دارد پیشنهادهای خود سازندگان بوده است اما اگر از ما کمک بخواهند در طرح موضوعات ما هم این کمک را میکنیم.
وی اضافه کرد: ژانر معمایی و کارآگاهی در رتبه اول قرار دارد. بعد از آن حوزه پلیس مبارزه با مواد مخدر است و رتبه سوم پلیس نوپو است که کارگردانان به ترتیب اهمیت آنها را پیشنهاد میدهند. موضوعات یا چالشی یا خشن است و مردم هم اصطکاکی با آنها ندارند.
در سوژههای جنایی چیزی به نام «حذف» نداریم «اصلاح» داریم
مدیرعامل ناجی هنر درباره تابو بودن موضوعات قتلهای زنانه که علی رغم ساخت «خون سرد» از طرف برخی کارگردانان مطرح میشود گفت: خود موضوعات از سمت ما نکتهای ندارد اما فیلمنامهها باید ابتدا در ساترا یا سازمان سینمایی مجوز بگیرند و در مسائل انتظامی که بیشتر اجرایی است ملاحظاتمان را مطرح میکنیم. در این موارد هم چیزی به نام «حذف» نداریم، فقط «اصلاح» داریم و کمک میکنیم ماجرا به شکل واقعی روایت شود. مثلاً برخی چون اشراف کامل به مباحث پلیسی ندارند کارشناسانی معرفی میکنیم تا به شکل درست انجام شود. تأیید اصالت فیلم که مثلاً به موضوع زنان بپردازد یا نپردازد دست ما نیست.
وی اضافه کرد: بعضاً هم ممکن است دچار چالشی شویم اما شورایی داریم که چالشهایی این چنینی را در آن شورا مطرح میکنیم. با این حال خط قرمز ما همان خطوط قرمز نظام است و خط قرمز دیگری نداریم.
شجری در پایان درباره تولید محصولاتی مثل «خانه پدری» و اینکه دیگر چنین تولیداتی رخ نداده است بیان کرد: با توجه به فرهنگسازی عمومی به جهت کاهش آسیبهای اجتماعی و به تبع آن کاهش وقوع جرایم خشن که اصلیترین وظیفه نهادهای فرهنگساز است فیلم سینمایی «خانه پدری» با بالاترین حد حمایت و همکاری مؤسسه فرهنگی هنری ناجی هنر تولید شد. ناجی هنر یک شرکت تولیدی است و ادامه دار نبودن چنین تولیداتی، اتفاق تقریباً ناگواری از سمت پلیس بوده است. اگر کارهای مثبتی با نگاه کمک به فرهنگ جامعه باشد، سراغ آن میرویم ولی تا این لحظه که طرحی مناسب و درخور وجود نداشته است.
«ای ایران» یکی از موثرترین و مهمترین سرودهای ملی-میهنی است که بهواسطه حضور مثلث طلایی حسین گلگلاب، روحالله خالقی و غلامحسین بنان در تاریخ موسیقی ایران زمین جاودانه شده است.
سینماپرس: رادیو اقتصاد ۵ دی ماه وهمزمان با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) ویژه برنامه غریبانه را در سوگ بانوی دو عالم پخش خواهد کرد.
به گزارش سینماپرس، پویان امینیان تهیه کننده ویژه برنامه سوگوارهای غریبانه در ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، درباره جزئیات پخش این برنامه در رادیو اقتصاد به فارس گفت: رویکرد اصلی این برنامه پرداختن به ابعاد شخصیت والای دخت پیامبر از زوایای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است تا مخاطبان با روش و منش والای آن بزرگوار بیش از پیش آشنا شوند.
وی ادامه داد: در این برنامه حجت الاسلام سید عبدالمهدی هاشمی کاشانی از کارشناسان مذهبی در مورد خصوصیات بارز حضرت فاطمه (س) سخن خواهد گفت و با مرور توانمندیهای مالی ایشان که از محل باغ فدک حاصل میشد، روحیه انفاق و کمک به مستمندان و ساده زیستی ایشان را بازگو خواهد کرد.
تهیه کننده برنامه غریبانه افزود: معرفی یکی از شهدای شاخص زن ایرانی از دیگر آیتمهای این برنامه است که افتخاراتی را برای کشور رقم زده بود.
وی از حضور محمد نعمتی از ذاکران اهل بیت در این برنامه خبر داد و گفت: ذکر مصیبت و روضه خوانی در سوگ بانوی دو عالم از دیگر بخشهای این برنامه خواهد بود.
غریبانه به تهیه کنندگی پویان امینان و گویندگی معصومه سادات سید علوی ۵ دی از ساعت ۲۱ تا ۲۲ پخش میشود.
خبرگزاری مهر – گروه هنر- زهرا منصوری: درست در همین سالهایی که سینمای ایران بهواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشهها را تجربه میکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
در شانزدهمین نوبت از این سلسله نشستها در خبرگزاری مهر، میزبان اکران و گفتگو با عوامل فیلم کوتاه «در وجه» بودیم.
فیلم کوتاه «در وجه» روایتی ساده اما متفاوت از فرآیند پاس کردن یک چک است که در پس زمینه آن شاهد تصویری از تنهایی انسانها در دوران معاصر هستیم.
محمد غزازانی بهعنوان نویسنده و کارگردان و بهزاد مرادحاصل بهعنوان تهیهکننده فیلم کوتاه «در وجه» در این گفتگو حضور داشتند.
* از اینجا شروع کنیم که فکر نمیکنید تصویری که از رابطه دو نفر بر سر یک چک که یکی از آنها طلبکار است و دیگری بدهکار، در فیلم ارائه کردهاید، کمی بیش از اندازه خوشبینانه است؟ انتظار نمیرود چنین افرادی با این میزان از احترام و محبت با هم مکالمه داشته باشند.
محمد غزازانی: واقعیت اینکه ایده این فیلم از تجربه شخصی خودم گرفته شد. طلبی از کسی داشتم و هر بار به بهانههای مختلف برای تسویه آن تماس میگرفتم اما او مدام قرار حساب و کتاب را عقب میانداخت. من خوشم نمیآمد که مدام برای پیگیری طلبم به او زنگ بزنم و احساس میکردم در شخصیت من نیست که هر بار زنگ بزنم و پیگیر شوم. او اما هر بار به بهانهای قرارمان را چند روز عقب میانداخت. ناگهان به ذهنم رسید که نکند او واقعاً دوست دارد به این بهانه با من مکالمه داشته باشد و حرف بزند و برای همین مدام کار تسویه را عقب میاندازد. این خیال، تبدیل به ایده اولیه داستان «در وجه» شد. البته در عالم واقع اینگونه نبود و طرفم واقعاً کلاهبردار بود! (میخندد) این جرقه در ذهنم شکل گرفت که شاید آدمهایی هم بتوانند باشند که از این طریق بخواهند برای جبران تنهایی خود استفاده کنند. لوکیشینی که در آن فیلم را ضبط میکردیم مربوط به یکی از دوستان بود که سطح مالی بالایی داشت و با این قشر هم در ارتباط بود. حتی او میگفت این موقعیت، خیلی به واقعیت زندگی برخی از افراد مرفه جامعه نزدیک است. او میگفت واقعاً گاهی این آدمها با هیچکس نمیتوانند ارتباط برقرار کنند و مجبورند برای خودشان دوستان موقت دست و پا کنند.
* حس و حالی که در میان افراد مسن بیشتر هم هست.
غزازانی: دقیقاً. بازیگر نقش اصلیمان میگفت یک دوست سرمایهدار دارد که هر از گاهی به او زنگ میزند و طولانیمدت هم صحبت میکند اما انگار نمیتواند من را درک کند که چقدر سرم شلوغ است و مدام باید مشغول کار باشم! ایده اصلی فیلم «در وجه» هم همین موقعیت بود. طبیعی است در این موقعیت هم آدمها با جنگ و دعوا با هم ارتباط برقرار نمیکنند و ادبیات دیالوگها گامبهگام تند میشود.
* با وجود اینکه تنهایی این آدم، خیلی برای مخاطب ملموس است اما به نظر میرسد تأکیدی برای تمرکز بیش از حد روی آن نداشتید.
غزازانی: این کاراکتر در بخشی از فیلم، داستانی را پشت تلفن تعریف میکند که در واقع سرگذشت خودش است. آنجا که میگوید دوستی داشته و وقتی در آیسییو بستری بوده فرزندانش شیشه بیمارستان را میشکنند و بر سر ارث دعوا میکنند! این اتفاقی است که برای خود او افتاده است و دارد آن را برای دیگری تعریف میکند. بد نیست بدانید این ایده را هم از یک اتفاق واقعی گرفتهام!
از بچگی توجه زیادی به جزییات خاطرات افراد داشتم و فیلمهایی هم که تا به امروز ساختهام، همواره وامدار یک اتفاق و یا زندگی واقعی بودهاند. ایده ماجرا آیسییو را هم از تجربه یکی از چهرههای ثروتمند سرشناس ساکن تهران گرفتم که زمانی در بیمارستان بستری شد و یکی از دوستان من که در آن بیمارستان کار میکرد، تعریف کرد، فرزندانش آمدهاند و شیشه بخش آیسییو را شکاندند که بگویند چرا ارث به ما ندادهای و فلان کردی! جالب اینکه خودش، مالک آن بیمارستان هم بوده است!
* چقدر موقعیت تلخی است!
غزازانی: دقیقاً. در آخرین روزهای عمر خود او چنین فضایی را تجربه کرده بود و من هم از آن وام گرفتم و این سرگذشت را برای کاراکتر اصلی فیلمم در نظر گرفتم. کاراکتری که از جایی به بعد احساس میکند همه اطرافیان، حتی همسر و فرزندانش او را به خاطر پول میخواهند. وقتی پولداری از حدی عبور کند، گویی دیگر نمیتوانی به اطرافیانت اعتماد کنی که تو را به خاطر خودت دوست دارند. این را هم میتوان از آسیبهای پولداری دانست. البته کلیدواژه اصلی این فیلم همان «تنهایی» است که به آن اشاره کردید. انسان مدرن به نظرم بسیار تنها است.
غزازانی: ایده ماجرا آیسییو را هم از تجربه یکی از چهرههای ثروتمند سرشناس ساکن تهران گرفتم که زمانی در بیمارستان بستری شد و یکی از دوستان من که در آن بیمارستان کار میکرد، تعریف کرد، فرزندانش آمدهاند و شیشه بخش آیسییو را شکاندند که بگویند چرا ارث به ما ندادهای و فلان کردی! جالب اینکه خودش، مالک آن بیمارستان هم بوده است!
* شما بهعنوان تهیهکننده چگونه با محمد غزازانی برای ساخت «در وجه» همراه شدید و چه نگاهی به این داستان داشتید؟
بهزاد مرادحاصل: محمد از دوستان قدیمی من است که کارهای زیادی هم با هم داشتیم. در برخی پروژه بازی میکردیم و گاهی محمد فیلمبردار بود. این همکاریها هم در فیلم بوده است و هم در سریالها تلویزیونی. یک مجموعه فیلم کوتاه هم با هم کار کردهایم. برای «در وجه» هم در یک گفتگوی دوستانه، ایده این فیلم مطرح شد و من هم از آن استقبال کردم. الان هم پروژه دیگری را در دست کار داریم. «در وجه» بیشتر درباره آدم تنهایی بود که احساس میکنم در دوره و زمانه ما، نمونهاش کم نیست. آدمهایی که به هر دستاویزی چنگ میاندازند تا بتوانند رابطهای با کسی برقرار کنند.
* در جامعه امروز که کمی شرایط اقتصادی همه زندگیها را تحت تأثیر قرار داده و غالب افراد حتی در تأمین معیشت هم دچار مشکل هستند، موقعیت چنین از فرط پولداری دچار تنهایی شده، چقدر قابل باور و قابل درک است؟
غزازانی: از آنجایی که خودم با آدمهایی از این قشر صحبت و گفتگو داشتهام، به نظرم این موقعیت باورپذیر است. از نظر منطقی هم این موقعیت برای مخاطب قابل درک است. تصور کنید شما شرایط مالی خیلی خوبی دارید و به همین دلیل هر کس سراغتان میآید، صرفاً به دلیل پول است. چیزی شبیه دیالوگ یکی از کاراکترهای فیلم سینمایی «جهان با من برقص» ساخته سروش صحت، که طرف میگوید من همین ماشینم، من همین کارخانهام، من غیر از اینها چیزی نیستم. بالاخره چنین فردی، از اینکه یک دوست واقعی ندارد، عذاب میکشد. من فیلم زیاد میبینم و اخیراً در فیلمهای هالیوودی هم متوجه شدهام یکی از معضلاتی که در زیرلایه به آن زیاد میپردازند، تنهایی کاراکترهاست. گویی این یک معضل و آسیب جهانی است. آن کسی که وضعش خوب نیست، به گونهای تنهاست و کسی که وضعش بهتر است، مدل دیگری تنهاست.
* در حالی که بهظاهر در جهانی سرشار از ارتباطات هم زندگی میکنیم!
عزازانی: دقیقاً. میگویند عصر، عصر ارتباطات و شبکههای اجتماعی است اما واقعیت این است که انسان امروز تنهاست.
* به نظر میرسد که تعمدی برای نشان ندادن چهره کاراکتر پیرمرد داشتید. چرا این قرار با مخاطب را در سکانس رستوران ناگهان به هم زدید!؟
غزازانی: باید اعتراف کنم بخشی از آن در تدوین از دستم در رفته است! در عین اینکه بالاخره بازیگران هم دوست دارند چهرهشان در فیلم دیده شود و من هم کارگردانی خجالتی هستم که با عوامل رودبایستی دارم! (میخندد) حتی در همان سکانس رستوران هم دوست داشتم تصویر تاریکتر باشد، اما فیلمبردارم آن را دوست نداشت! نمیخواستم این آدم براساس چهرهاش قضاوت شود. شاید حتی میخواستم کمی حس و حال مافیایی هم به این کاراکتر بدهم.
* اتفاقاً جاهایی انگار قصد ارجاع به «پدرخوانده» هم داشتید!
غزازانی: آفرین. دقیقاً همین بود، اما جایی کار از دستم در رفته و حاصل چیزی میان این و آن شده است! هم چهرهاش معلوم است و میبینیم، هم نه.
غزازانی: به قول نیما یوشیج، هنر گفتن «چیزی» و شنیدن «چیزها» است. من چیزی میگویم و شما چیزهایی از آن برداشت میکنید که شاید حتی به فکر من هم نرسیده بود. الان هم این نکتهای که اشاره کردید هم میتواند درست باشد و موافق این برداشت هم هستم، هرچند تعمدی در آن نداشتهام.
* نشان ندادن چهره هیچ ارتباطی به نمایش بیشتر تنهایی این کاراکتر نداشت؟
غزازانی: به قول نیما یوشیج، هنر گفتن «چیزی» و شنیدن «چیزها» است. من چیزی میگویم و شما چیزهایی از آن برداشت میکنید که شاید حتی به فکر من هم نرسیده بود. الان هم این نکتهای که اشاره کردید هم میتواند درست باشد و موافق این برداشت هم هستم، هرچند تعمدی در آن نداشتهام.
* فیلم تنها دو کاراکتر دارد که به نظر میرسد نگاه سمپاتتری بهعنوان کارگردان به شخصیت پیرمرد داشتهاید. گویی حواستان حتی در فرآیند کارگردانی و هدایت بازیگر، چندان به جوان موتورسوار بهعنوان طرف دوم ماجرا نبوده است. این اتفاق فکر نمیکنید حتی پرداخت شخصیت اصلی را هم دچار آسیب کرده است؟
غزازانی: واقعیت این است که همواره این ماجرای وصول چک را، از طرف طلبکارها دیده بودیم و میخواستم این بار از سمت مقابل این ماجرا را روایت کنم. حرف شما کاملاً درست است اما سینما از نگاه من نشان دادن آن زاویهای است که تازگی داشته باشد. سینما باید نگاه دیگری به زندگی داشته باشد و همین نگاه متفاوت است که سینما را جذاب میکند. اگر قرار باشد آنچه در زندگی عادی و روزمره میبینیم را در سینما هم ببینیم، چه ارزشی دارد؟
* این درست اما الان یکی از شخصیتهای فیلم در حد آکسسوار و اجزای صحنه، پایین آمده است و حتی در بازی هم، بازیگرش گویی فقط دارد دیالوگهایی را که حفظ کرده است میگوید، بدون هیچ بعد و احساسی! انگار حتی در بازی گرفتن از او هم به اندازه بازیگر نقش پیرمرد، وسواس نداشتهاید.
غزازانی: واقعیت این است که در این داستان، کاراکتر دوم واقعاً آکسسوار است. قصه اصلی فیلم ما درباره پیرمرد است و اینکه خیلی راحت در پایان این اسباببازیاش را کناری میگذارد و سراغ نفری بعدی بهعنوان اسباببازی بعدی میرود تا این چرخه ادامه داشته باشد. از دید پیرمرد، این جوان واقعاً در حد آکسسوار است.
* این نگاه کمی سطح داستان و ماجرای آن ایده که گفتید پیرمرد در تلاش است تا تنهایی خود را جبران کند، زیر سوال نمیبرد؟ با این پایانبندی و این نگاه ابزاری به افراد دیگر، گویی «تنهایی» برای این فرد مسئله نیست و بازی با دیگران برایش تبدیل به یک اعتیاد و سرگرمی شده است. چیزی شبیه مزاحمتهای تلفنی دهه ۶۰!
غزازانی: بیایید ماجرا را از دید بالاتر نگاه کنیم. افرادی که قدرت در اختیار دارند، چقدر راحت به زیردستان توهین میکنند؟ چقدر راحت آنها را به بازی میگیرند تا خودشان را سرگرم کنند؟ از این منظر، پیرمرد قصه ما هم قرار نیست یک پیرمرد دوستداشتنی باشد. بالاخره این فردی است که حاضر است زندگی یک جوان را بدون هیچ دلیلی به هم بریزد!
* از نظر اقتصادی چقدر تولید فیلم کوتاه منطق دارد و امیدی به بازگشت سرمایه در آن هست؟ بهعنوان تهیهکننده بگویید که برای تأمین سرمایه تولید چنین فیلمی معمولاً چه فرآیندی طی میشود؟
مرادحاصل: در فیلم کوتاه هیچکس به بازگشت سرمایه فکر نمیکند!
* این کمی عجیب است، پس چرا یک تهیهکننده باید سرمایهاش را وارد این عرصه کند؟
مرادحاصل: شما چرا برای درس خواندن هزینه میکنید، بدون اینکه از فرآیند آن درآمد مستقیمی داشته باشید؟
* یعنی کسب اعتبار برایتان مهم است؟
مرادحاصل: در عرصه فیلم کوتاه، هم این کسب اعتبار مهم است و هم اینکه بالاخره این یک تمرین برای کارهای حرفهایتر است. در مجموع اما در فرآیند تولید فیلم کوتاه، سرمایه برنمیگردد. محمد، دوست من بود و در زمینه کارگردانی و فیلمبرداری هم تجربه خوبی داشت. همین سابقه کمک زیادی به ما برای این پروژه کرد تا بتوانیم هزینههای خود را پایینتر هم بیاوریم.
مرادحاصل: طرف برای پروژهای به سازمان صداوسیما مراجعه کرده و برآوردی داده است، بودجهای به آن تخصیص دادهاند که به اندازه تأمین غذای گروه تولید هم نیست! وقتی گفتند این بودجه کم است، صراحتاً گفتهاند بروید با جذب اسپانسر مسئلهتان را حل کنید. میگویند بروید با جذب اسپانسر-بازیگر بودجهتان را دربیاورید!
* بهنوعی بهعنوان تهیهکننده، مدیریت هزینه تولید را در فرآیند ساخت فیلم کوتاه یاد میگیرید؟
مرادحاصل: هم این مسئله است و هم اینکه در این فرآیند بالاخره آدمهای حرفهای در حوزههای مختلف را شناسایی میکنید و با آنها آشنا میشوید برای همکاریهای بعدی. هر کار کوتاهی هم که به سرانجام میرسد تبدیل به اعتبار و رزومه شما میشود. برای یک فیلم کوتاه تأمین بودجه و سرمایه کمی سادهتر است، چرا که با هزینههای کم هم میتوان یک کار را جمع کرد اما همین تجربهها پشتوانهای برای کارهای حرفهایتر میشود.
* بچههای فیلم کوتاه خیلی از افزایش هزینههای تولید میگویند، «در وجه» را چه زمانی ساختید و آیا شما هم تجربهای از این افزایش هزینهها داشتید؟
غزازانی: فروردین همین امسال فیلم را ساختیم.
مرادحاصل: کل فیلمبرداری کار هم سه روز طول کشید. درباره هزینهها اما جزییات مختلفی را باید بررسی کنیم اما مهم این است که برای پروژه چه ترکیب عواملی را مدنظر داشته باشید. الان که در برخی پروژهها مد شده است، سراغ «اسپانسر-بازیگرها» میروند! طرف برای یک فیلم کوتاه، ۲۰ میلیون تومان میدهد تا جلوی دوربین برود.
* یعنی این قبیل پیشنهادها از طرف فیلمسازان سینمای کوتاه پذیرفته میشود؟
مرادحاصل: این مدل که امروز در تلویزیون هم وجود دارد. اکثر بازیگرانی که گاهی در سریالهای بهعنوان نقشهای فرعی میبینید و نمیشناسید، اینها «اسپانسر» هستند!
* یعنی دامنه این جریان تا تلویزیون هم کشیده شده است!؟
مرادحاصل: (باخنده) تلویزیون شروعکننده این ماجرا بوده است!
غزازانی: اتفاقاً کسی که سینمایی میسازد، برای تضمین کیفیت و فروش در گیشه، کمتر سراغ اسپانسر-بازیگر میرود، اما در تلویزیون که این نگرانی وجود ندارد.
مرادحاصل: طرف برای پروژهای به سازمان صداوسیما مراجعه کرده و برآوردی داده است، بودجهای به آن تخصیص دادهاند که به اندازه تأمین غذای گروه تولید هم نیست! وقتی گفتند این بودجه کم است، صراحتاً گفتهاند بروید با جذب اسپانسر مسئلهتان را حل کنید. میگویند بروید با جذب اسپانسر-بازیگر بودجهتان را دربیاورید! مثل همین برنامههای تولیدی که میبینید همه با اسپانسر روی آنتن میروند.
* حالا جذب اسپانسر رسمی برای تأمین بودجه برنامه، حتی بودجه یک سریال، طبیعی است و اتفاقاً حرفهای هم محسوب میشود، اما این مورد «اسپانسر-بازیگرها» و اینکه میگویید این اندازه صریح به گروههای تولید پیشنهاد هم میشود، کمی عجیب به نظر میرسد!
غزازانی: واقعاً من خودم این دغدغه را داشتم و حاضر نشدم فیلمنامهای که اینقدر برایش زحمت کشیدهام، شب و روز به آن فکر کردهام و دوستانم را مجاب کردم تا برای ساختش با من همراه شوند را این بلا را سرش بیاورم و بهخاطر پول اجازه دهم یک فرد نابلد بهعنوان بازیگر مقابل دوربین برود و همه چیز را خراب کند!
مرادحاصل: بخش زیادی از کار را دوستانه و با تعامل پیش میبریم. دوستانی را دعوت به همکاری میکنیم و بعدها وقتی آنها هم نیاز به کاری داشته باشند، از ما دعوت به کار میکنند و طبیعتاً مجبور به همراهی با آنها هستیم. یعنی بهظاهر هزینهای بابت برخی عوامل پرداخت نمیکنیم اما بعدها خودمان هم باید رایگان پروژههای دوستانمان کار کنیم. بالاخره باید شرایط اقتصادی تولید این فیلمهای کوتاه را مدیریت کنیم.
یکی از هنرمندان موسیقی که طراحی و ساخت موسیقی یکی از تئاترهای روی صحنه را برعهده دارد، از نگاه متفاوتی گفت که تلاش کرده در این تجربه به موسیقی و ارتباط آن با مقاومت مردم خرمشهر داشته باشد.