X

بایگانی آذر 22, 1398

دفتر سینمایی

هزینه نجومی بنیاد فارابی برای جشنواره فیلم کودک – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در راستای سیاست شفاف‌سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بنیاد فارابی درحالی گزارش عملکرد مالی خود را از موسسات تابعه سازمان سینمایی در هفت ماه سال۹۸ منتشر کرده است که این گزارش نشان می دهد بیش از هشت میلیارد تومان برای جشنواره فیلم کودک هزینه شده است.

به گزارش روابط عمومی سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، اطلاعات گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی بر اساس حمایت از تحقیق، نگارش و تقویت متن فیلم نامه، حمایت از تولید فیلم سینمایی و سریال، حمایت از مشارکت در تولید فیلم سینمایی، حمایت از تولید آثار سینمایی فاخر، حمایت از ارتقای فرهنگی و هم اندیشی فیلم سازان با اندیشمندان حوزه و دانشگاه و بازدید آنها از مراکز و دستاوردهای مهم کشور، کمک به انجام ارزشیابی و نظارت بر تولید و نمایش آثار سینمایی، حمایت از برگزاری سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر و اجرای طرح سیمرغ ها و پروانه ها، حمایت از برگزاری سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، کمک به برگزاری سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان و برگزاری هم زمان در استان ها، حمایت از تولید مشترک فیلم سینمایی با دیگر کشورها، حمایت از آماده سازی و بازاریابی و عرضه فرهنگی و تجاری آثار و اعزام سینماگران به مجامع بین المللی و… و. تنظیم شده است.

گزارش عملکرد مالی بنیاد سینمایی فارابی در هفت ماه سال ۹۸

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

علیرضا قربانی برای«درخت گردو» می‌خواند/کمانچه‌نوازی اردشیر کامکار


علیرضا قربانی برای«درخت گردو» می‌خواند/کمانچه‌نوازی اردشیر کامکار

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکس / بزرگداشت «منوچهر طیاب» و «احمد ضابطی جهرمی» در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت


عکس / بزرگداشت «منوچهر طیاب» و «احمد ضابطی جهرمی» در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تشکر از کودکانی که وحدت را یاد دادند/شرایط حضور در یک جشنواره پاک


تشکر از کودکانی که وحدت را یاد دادند/شرایط حضور در یک جشنواره پاک

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«گفتگوی شبانه» ماجرای نویسنده‌ای که میزبان قاتلش شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نمایش رادیویی «گفتگوی شبانه» به کارگردانی صادق وفایی روز جمعه ۲۲ آذر ساعت ۱۲:۳۰ از رادیو نمایش پخش می‌شود.

به گزارش سینماپرس، نمایش رادیویی «گفتگوی شبانه» نوشته فردریش دورنمات روز جمعه ۲۲ آذر در قالب برنامه «یک نمایش یک تجربه» از رادیو نمایش پخش می‌شود.

این‌ نمایش یکی دیگر از تولیدات گروه نمایشی مانا است که چند هفته پیش نمایش «جنگ کی تمام می‌شود؟» را در قالب همین برنامه رادیویی تولید و از آنتن رادیو نمایش پخش کردند.

«گفتگوی شبانه» نمایشنامه‌ای دو نفره از فردریش دورنمات، نمایشنامه‌نویس شناخته‌شده سوئیسی است که بیشتر آثارش در ایران و بین اهالی تئاتر شناخته‌ شده هستند که از جمله آنها می توان به «ملاقات بانوی سالخورده»، «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی»، «رمولوس کبیر»، «فیزیکدان‌ها» و … اشاره کرد.

ترجمه فارسی «گفتگوی شبانه» توسط علیرضا مهینی انجام شده و صادق وفایی آن را برای رادیو تنظیم و کارگردانی کرده است. افکتور این‌ نمایش محمدرضا قبادی‌فر و صدابردار آن جعفر جودتی است. تهیه‌کنندگی این‌ اثر نیز به عهده محمد اسماعیل‌پور بوده است.

«گفتگوی شبانه» درباره ساعت پایانی زندگی یک نویسنده در یکی از کشورهای اروپایی است که باید میزبان قاتلی باشد که به‌ خانه‌اش آمده است. مرد نویسنده از سوی قدرتمندان به مرگ محکوم شده و جلاد سرد و بی‌روحی هم برای اجرای حکم اعدام پیش از سر زدن سپیده، ‌ از پنجره خانه وارد می‌شود …

بازیگران این‌نمایش نیز به‌ترتیب اجرا، بهمن وخشور و صادق وفایی هستند.

برنامه این‌ هفته «یک‌ نمایش، یک‌تجربه» با محوریت پخش این‌ اثر رادیویی روز جمعه ۲۲ آذر ساعت ۱۲:۳۰ از رادیو نمایش پخش می‌شود و پس از آن، جهانشاه آل محمود در مقام منتقد، در گفتگو با کارگردان اثر به نقد و بررسی آن می‌پردازد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«نبرد امواج» مستندی از اسرار نظامی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: وحید فرجی مستندساز در خصوص ساخت مستند «نبرد امواج» گفت: پیشنهاد شد به طور خاص روی رادار کار کنیم چون در پدافند هوایی، رادار قلب سیستم است و در مرزهایی هوایی مانند چشم عمل می‌کند.

به گزارش سینماپرس، وحید فرجی مستندسازی که مستندهایی چون “غزال ایرانی”، “خاطرات نارنجی” و “زندگی در خط نبرد” را در کارنامه خود دارد با مستند نبرد امواج (۱۳۹۶) در سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران- «سینماحقیقت» – حضور دارد. او در گفتگو با تسنیم، درباره ایده اولیه ساخت این مستند اظهار کرد: خانه مستند درصدد ساخت مستندی با موضوع صنایع دفاعی بود، یکی از حوزه‌های موفق صنایع دفاعی، (پدافند هوایی) است.

وی درباره پیشنهادی از نوع کار روی رادار، تأکید کرد: پدافند هوایی شبکه گسترده‌ای از صنایع به هم پیوسته است که هر کدام شاخه مفصل و وسیعی دارد؛ اما در ذیل صنایع دفاعی به عنوان صنایع پدافند هوایی قرار دارد. پیشنهاد شد به طور خاص روی رادار کار کنیم چون در پدافند هوایی، رادار قلب سیستم است و در مرزهایی هوایی مانند چشم عمل می‌کند.

این مستندساز افزود: ما در قالب یک تیم در طی سفرهایی از مراکز مختص این صنعت بازدید میدانی کردیم؛ بعد تحقیقات کار را از سال ۱۳۹۵ شروع کردم که دو الی سه ماه طول کشید و با شیوه‌هایی چون میدانی، کتابخانه‌ای و مشورت و گفتگو  باکارشناسان صورت گرفت.

فرجی به حساسیت‌های امنیتی اشاره کرد و گفت:  بعد از تکمیل پژوهش‌ها به طرح فیلمنامه رسیدیم؛ هماهنگی‌ها را انجام دادیم و ۹ ماه مجموعه تحقیق و تولیدمان طول کشید. البته به خاطر حساسیت‌های امنیتی موضوع، نیاز به مجوزها و هماهنگی‌هایی بود که همین زمان بر بود. علاوه بر این، ما تلاش داشتیم به تمام نهادهای فعال در حوزه دفاعی چون وزارت دفاع، سپاه و ارتش بپردازیم. همین هم زمان بیشتری از ما می‌گرفت.

وی یادآور شد: تدوین کار نیز ۶ ماه طول کشید چون ما هم از لحاظ مباحث علمی و هم صنعتی کار را بازبینی کردیم، در عین حال مسائل امنیتی نیز باید مراعات می‌شد. در مجموع ساخت این مستند نزدیک به یک سال و نیم زمان برد. اما پخش آن به دلیل مسایل حفاظتی با تأخیر همراه شد؛ منتظر اجازه پخش این کار بودیم که سپاه، پهپاد آمریکایی را در آبهای خلیج فارس زد و این مستند از شبکه مستند پخش شد.

کارگردان مستند «نبرد امواج» با بیان اینکه در کارهای قبلی‌ام به مباحث نظامی به معنی آنچه در این کار است وارد نشده بودم، تأکید کرد: مستندهای من همچون “غزال ایرانی” یا “مسیر نو” در حوزه علمی و فناوری‌اند. در “نبرد امواج” نیز رادار بحثی علمی و فناورانه است که در حوزه صنعت نظامی و در شکل پیچیده و حفاظت شده‌ای قرار دارد.

وی خاطرنشان کرد: موضوع مستند “نبرد امواج” به گونه‌ای است که مخاطبان مستند کمتر با آن مواجه شدند چون هر کشوری به دلیل حفظ اسرار نظامی خود کمتر راضی به نمایش صنعت نظامی خود است و تمایلی به انتشار اطلاعات درباره امکانات علمی خود ندارد.

فرجی با تأکید بر اینکه ساخت هرگونه از مستند سختی خود را دارد؛ گفت: سختی‌های کار آشنایی با موضوع است که مرحله مهم و زمان بری است و دسترسی به امکانات در آن اهمیت دارد. سختی هر کاری هم مختص همان کار است و در کار دیگری شاید تکرار نشود. مسأله بعدی علاقه و امکان ساخت یک مستند است. اینکه فقط علاقه‌مندی کافی نیست و شرایط و دسترسی به ملزومات کار باید فراهم باشد. برای مثال در مستند “نبرد امواج”، اگر نهادهای متولی مجوزها را نمی دادند این کار پیش نمی‌رفت. در مستند اجتماعی شاید دسترسی‌ها آسانتر باشد ولی وقتی مستند به سازمانی می‌پردازد پیچیدگی‌ها و سازو کار خودش را داراست.

وی افزود: برای ساخت یک مستند موضوع آن قدر باید اهمیت داشته باشد تا خودم را راضی کنم که برایش وقت بگذارم؛ آخرین کارم مستند “مسیر نو” درباره انرژی‌های تجدیدپذیر یا پاک است که با همکاری خانه مستند انقلاب اسلامی ساختیم. این مجموعه مستند با رویکردی محیط زیستی و فناورانه به معرفی انرژی‌های تجدید پذیر و نیاز جامعه به آنها می‌پردازد و از شبکه مستند در حال پخش است.

سازنده «نبرد امواج» با اشاره به انتخاب این مستند در جشنواره فیلم و عکس های فناوری و صنعتی فردا به عنوان بهترین مجموعه مستند در مجموعه مستندهای تلویزیونی، اظهار کرد: من در سال ۱۳۹۵ با مستند “غزال ایرانی” در جشنواره حقیقت شرکت کردم که امکان خوبی برای دیده شدن این مستند فراهم شد.

وی در پایان گفت: جشنواره حقیقت، یکی از جدی‌ترین جشنواره‌های سینمای مستند است که رقابت‌های سخت و روند رو به رشدی دارد؛ در این جشنواره مستندهایی با موضوعات مختلف اکران می‌شود و اگر با همین رویه پیش رود اتفاقات خوبی می‌افتد؛ همچنین این جشنواره خیلی از مستندسازان را به لحاظ موضوع و ساختار به سینمای داستانی متمایل کرده است.

«نبرد امواج» سه‌شنبه ۱۹ آذر اولین نوبت اکران خود در جشنواره سینما حقیقت را پشت سر گذاشت و جمعه ۲۲ آذر نیز در پردیس چارسو روی پرده خواهد رفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تالار رودکی گود زورخانه شد/ غوغای ترکمن‌ها در تهران


تالار رودکی گود زورخانه شد/ غوغای ترکمن‌ها در تهران

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تقدیر از دو فعال سینمای مستند در جشنواره سینماحقیقت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در جشنواره حقیقت از منوچهر طیاب و احمد ضابطی جهرمی از فعالان سینمای مستند ایران تقدیر شد.

به گزارش‌ سینماپرس، آیین بزرگداشت استاد منوچهر طیاب و دکتر احمد ضابطی جهرمی از فعالان سینمای مستند پنجشنبه ۲۱ آذر در سالن شمارده دو پردیس سینمایی چارسو برگزار شد. از مشکلات این مراسم صندلی های سالن بود.

سالن شماره دو ظرفیت کمی داشت. بسیاری روی زمین و ایستاده مراسم را دنبال کردند.

محمد حمیدی‌مقدم دبیر جشنواره و مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، علیرضا رضاداد مشاور ارشد رئیس سازمان سینمایی، خسرو سینایی، همایون امامی، شهاب‌الدین عادل، حسین ترابی، مرتض رزاق کریمی قائم مقام مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، ارد عطارپور، سیدسلیم غفوری مدیر شبکه مستند از حاضران در مراسم بودند.

در ابتدای این مراسم محمد حمیدی مقدم گفت: بسیار خوشحالم که جشنواره را با بزرگان سینمای مستند آغاز و برگزار می‌کنیم، از افتتاح این رویداد با صدای ماندگار آقای انور تا رونمایی از اثر ماندگار آقای تهامی‌نژاد تا بزرگداشت آقای منوچهر طیاب و احمد ضابطی جهرمی. جشنواره سیزدهم ادای احترام ویژه‌ای به تمام داشته‌ها و مفاخر سینمای مستند داشته است. امسال سال سینمای مستند بود و رشد قابل توجه این سینما با انرژی مضاعف جوانان در بخش‌های مختلف در کنار پاسداشت نسل گذشته که سینمای مستند هر چه دارد از آن‌هاست، بسیار ارزشمند است.

وی افزود: مراسم نکوداشت باید در نبض و جریان تپنده جشنواره برگزار شود. هر چه در سینما دارم از این دو عزیز است. در دهه ۶۰ هر چه ما از سینمای مستند جهان خواندیم و یاد گرفتیم از ترجمه‌های این دو بود. هر دو در حوزه دانش نظری و ساخت مستند توامان کار کردند. در همان سال‌ها طیاب یک مثال بی‌بدیل در مستندسازی برای نسل ما بود و هیچ کس با او توان رقابت نداشت.

حمیدی‌مقدم با اشاره به ویژگی شاخص این دو مستندساز باسابقه، بیان کرد: عشق به ایران و سفر پیوند دهنده جهان این دو بزرگوار است، سفر، یادگیری و پله پله پیش رفتن مشخصه این دو هنرمند باسابقه است که باید امروز به آن عمل کنیم و به جوانان هم بیاموزیم.
سپس فیلم مستند «سنگ جان» پخش شد که به پروسه ساخت تندیس این دو هنرمند اختصاص داشت.

در ادامه ارد عطار پور روی صحنه آمد و گفت: افرادی که در ردیف اول نشسته‌اند همگی از اساتید من هستند، من جزو شاگردان سال ۶۲ باغ فردوس بودم، باغ فردوس در آن سال‌ها تکه‌ای از بهشت روی زمین بود و ما وقتی برای تحصیل به آنجا رفتیم باورکردنی نبود بتوانیم به دریایی از دانش و علم دست پیدا کنیم.

وی افزود: جهرمی را من اولین بار در آنجا دیدم و از آن روز تا به حال نسل‌های مختلفی از باغ فردوس فارغ التحصیل شدند که همگی از شاگردان ایشان بودند، او نویسنده، فیلمساز، نظریه‌پرداز سینمای مستند که با شخصیت مهربان، متواضع و دانش بسیار بالایی که دارد همواره در خدمت مستندسازان بوده است. الان در سالن‌های جشنواره سینماحقیقت افرادی هستند که به هر طریقی وام دار آقای جهرمی هستند. خدا ایشان را حفظ کند و سینمای مستند ما از وجود ایشان بهره کافی ببرد.

شهاب‌الدین عادل، پژوهشگر سینمای مستند که از دوستان و همکاران ضابطی جهرمی است هم در سخنانی درباره او گفت: در مورد کسی که از سال ۱۳۵۴ می‌شناسم سخن گفتن بسیار دشوار است، اولین باری که دکتر ضابطی جهرمی را دیدم در زیرزمین دانشکده هنرهای دراماتیک بود که می‌خواستند یادداشت هایی را درباره سینمای برزیل به مرحوم پرویز شفا نشان دهند. خاطرم هست وقتی این یادداشت‌ها را نشان می‌دادند، من سال اول بودم و دکتر جهرمی سال پایانی تحصیل خود را سپری می‌کردند و وقتی ایشان فارغ التحصیل شدند دکتر شفا به من گفت او یکی از فارغ‌التحصیلان بسیار با دانش و مسلط با زبان انگلیسی است که آینده درخشانی دارد و من هم در این سال‌ها چیزی جز این موضوع ندیدم.

سپس محمد حمیدی‌مقدم و سلیم غفوری نشان فیروزه‌ای جشنواره سینماحقیقت را به احمد ضابطی‌جهرمی اهدا کردند.

ضابطی‌جهرمی گفت: از شما عزیزان و همکاران عزیزم در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی سپاسگزارم چون از سال ۸۳ به عنوان یک همکار کوچک افتخار همکاری با آن‌ها را دارم. مدیریت مرکز طی این سال‌ها تغییر کرد ولی نیرویی در این مرکز ماند که از وزنه‌های اصلی بود، کارکنانی فهیم، شریف و مسئولیت پذیر. از صمیم قلب برایشان احترام قائل هستم. ای کاش در تمامی بخش‌های فرهنگی و هنری کشور چنین نیروهایی داشتیم، بهترین هستند. از همکاران و دوستانم خواهش می‌کنم هر خدمتی از دستشان بر می‌آید را برای این مرکز انجام دهند. همچنین از برگزارکنندگان ۱۳ دوره جشنواره سینماحقیقت قدردانم. از آقای رخشان کارگردان و گوینده خلاق قدردانم، از دو دانشجوی سابقم آقای عطارپور و امیری هم ممنونم، هر دو نور چشمان من هستند. گاهی از من می‌پرسند چرا اینقدر دانشجویان خود را دوست داری؟ پاسخ من بسیار ساده اما آگاهانه است، می‌گویم اگر دوست‌شان نداشته باشم نمی‌توانم به آن‌ها بیاموزم، اصل رابطه دوستانه من با دانشجویانم پس از فارغ‌التحصیلی آغاز می‌شود و پیگیر کارها و جویای احوالشان هستم. آن کس که فکر می‌کند نیازمند دانش اندک من است با هر ایدئولوژی و سیاسی من در خدمت‌اش هستم، این یک انتخاب آگاهانه است و من تا آخرین لحظه پای آن ایستادم و به همین دلیل آموزگاری و مستندسازی را انتخاب کردم، مستند خود آموزگار است. این مراسم باید با بزرگداشت طیاب مستندساز بزرگ سینمای ایران آغاز می‌شد، ایشان پیشکسوت من هستند و من این حق را همیشه برایشان قائل هستم و این حق جاودانی است. استاد رها تندیسی که در فیلم مشاهده کردید را برای من ساختند و از ایشان سپاسگزارم، این تندیس در زادگاه من قرار گرفته است، مردم زادگاه من مجموعه مستندی که قصیده‌ای در مدح نخل، درختی که من نوجوانی‌ام را با آن سپری کردم را بسیار دوست دارند. در طول جشنواره خبرنگاران از من درباره تاثیر جشنواره سینماحقیقت بر سینمای مستند ایران می‌پرسند، این پرسش نیازمند تحقیق است و تنها می‌توان پیش بینی کرد و من می‌گویم به آینده جشنواره خوش‌بین هستم اما خبرنگاران از کوتاهی سخنم گلایه‌مند هستند.

در ادامه بزرگداشت منوچهر طیاب انجام شد. ابتدا مستند «آقای طیاب» ساخته سیاوش نقشبندی برای حضار پخش شد. سپس همایون امامی برای صحبت درباره این مستندساز روی صحنه حاضر شد و پیش از قرائت متنی که برای این مراسم نگاشته است، گفت: جشنواره سینماحقیقت بدون تعارف یکی از مهم‌ترین رویدادهای سینمای مستند ایران است. امسال در مقایسه با سال‌های گذشته استقبال کمتری از این رویداد شده است، با دوستانی که کمتر به جشنواره می‌آیند وقتی صحبت می‌کنم می گویند دل و دماغی برای حضور نداریم و سوگوار هستند.

خسرو سینایی درباره منوچهر طیاب گفت: رابطه من با منوچهر طیاب به ۶۲ سال پیش باز می گردد، از زمانیکه در دانشگاه می نواختیم که سفری به اروپا داشتیم و سپس باهم شروع به تحصیل در رشته معماری کردیم. یادم هست سر امتحان ریاضی از روی دست یکدیگر می نوشتیم. طیاب سابقه سینمایی اش بسیار بیشتر از من بود و با مجله ستاره سینما همکاری داشت، هم می نوشت و هم ترجمه می کرد اما ۵۰ سال طول کشید تا من خودم را قانع کردم سینما جز یک ابزار است. این ابزار را هر کسی با ذهنیت خود از آن بهره می گیرد، کسی دوست دارد آرتیست شود، کسی دوست دارد جنجال به راه بیندازد و … اما کسی هم دوست دارد آن را در خدمت ارتقای فرهنگ جامعه به خدمت بگیرد، طیاب اینگونه بود و هر وقت می خواست درباره سینما بنویسد درباره چهره های موثر سینمای جهان قلم می زد.

سپس خسرو سینایی و حمیدی مقدم نشان فیروزه ای جشنواره سینماحقیقت را به منوچهر طیاب اهدا کردند.

منوچهر طیاب هم در ادامه گفت: اگر انسان با احساس زندگی کند آن وقت در لحظاتی که این همه محبت به او می‌شود، زبانش قاصر است و چیزی نمی‌تواند بگوید. بسیار خوشحالم که برایم بزرگداشت گرفتند. این مراسم را شخصی نمی‌بینم. این بزرگداشت سینمای مستند ماست. روزی وارد این مملکت شدیم که چیزی به عنوان سینمای مستند نبود و ما هم نمی‌دانستیم در چه راهی قدم می گذاریم اما وقتی فیلم «سفال» را ساختم و آن را روی پرده دیدم به خودم گفتم آرزویی داری؟ دیدم آرزو دارم در ایران سینمای مستند پا بگیرد. با آمدن دوستان دیگر آرام آرام مطمئن شدم احتمالا این آرزوی من برآورده خواهد شد. نسل پشت نسل آمده‌ایم، هر کس به اندازه سهم خود کار می‌کند. آرزوی من امروز در وجود این دوستان فیلمساز جوان و در وجود آقای ضابطی جهرمی برآورده شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

علاقه ای به سینمای لوده گری ندارم/ ۹ روز در کُما – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرنگار مهر، سیدعلی ضیا امروز پنجشنبه ۲۱ آذر در برنامه تلویزیونی «فرمول یک» میزبان مهدی فخیم زاده، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون بود.

فخیم زاده در سخنانی در این برنامه درباره  سبک زندگی خود گفت: در دفترم وسایل ورزشی دارم  و هر وقت به باشگاه نرسم در دفترم تمرین می کنم. هفته ای چهار روز در هفته تمرین می کنم و هر وقت بتوانم به باشگاه می روم.

وی درباره تصادف خودش و شایعاتی که در فضای مجازی درباره فوت او پخش شد، گفت: خبر که دروغ بود. خودم اخیرا در فضای مجازی دیدم و خیلی عجیب بود. تصادف آخر در فیلم «مشت آخر» اتفاق افتاد. کنار دریا در ساری مشغول کار بودیم به مدیر تولید گفتم برویم جایی را ببینیم تا پلان آخر را بگیریم. او گفت با ماشین برویم اما من گفتم با همین موتور برویم. با موتور رفتیم و اشتباهی که کردم این بود که کلاه نداشتیم. جایی ایستادیم و گفتم برو ببین می توانی اجازه فیلمبرداری بگیری. دیگر چیزی نفهمیدم. ظاهرا یک موتور از خانه آمد بیرون و زد به پشت من. موتور چرخید و من را ۱۰ متر پرتاب کرد و من دیگر چیزی نفهمیدم. من را شبانه به تهران آوردند و ۹ روز در کما بودم. بعد از ۹ روز به هوش آمدم و گفتند برو. آمدم و بعد دیدم اختلالاتی در من به وجود آمده است. رفتم دکتر و دکتر گفت باید صبر می کردیم  و بعد عمل می کردیم. ۱۰ روز طول کشید تا  عمل کردم و به هوش آمدم و راه آفتادم. البته قبل از عمل در این فاصله رفتم باقی کار را فیلمبرداری کردیم. اگر طول می کشید بچه ها  و گروه از هم پاشیده می شد و کار نیمه تمام می ماند.

این کارگردان سینما درباره اخباری که شنیده می شود سلبریتی ها را در بیمارستان ها پذیرش نمی کنند، گفت: دیروز خواندم تهیه کننده گفته من را به  چهار بیمارستان برده اند و پذیرش ندادند!

وی همچنین از علاقه خود به موتور سواری گفت و توضیح داد: من شش سال بعد از انقلاب با موتور این طرف و آن طرف می رفتم . زمانی که طرح ترافیک تازه شروع شده بود یک موتور ۱۲۵ یاماها خریدم. خیلی گرفتار بودم باید دفتر، وزارت ارشاد و انجمن تهیه کنندگان می رفتم. بعدها دیگر ماشین سوار شدم. از سال گذشته هم که دیگر طرح ترافیک به ما ندادند.

من موافق «بادیگارد» نبودم ولی اصلا اینطور نبود که من جلوی جایزه بردنش را بگیرم. مصطفی راعی، نیکی کریمی و ساداتیان آن سال بودند. کلی جلسه گذاشته می شود و تصمیم گیری می شود. من فیلمی را رد نمی کنم. من نظر می دهم. در نهایت جمع تصمیم می گیرد. آدم هایی که در هیات داوران هستند تجربه ای دارند و نمی شود چیزی را به آنها تحمیل کرد. من همان سال از فیلم کمال تبریزی خوشم آمده بود اما جایزه نگرفتفخیم زاده در پاسخ به ضیا که گفت می گویند شما اجازه ندادید فیلم سینمایی «بادیگارد» در جشنواره سیمرغ بگیرد، گفت: این تهمت است. ما در جلسات داوری هفت نفر بودیم. فیلم ها را نمایش می دهند و در آخر همه برنده ها را انتخاب می کنند. یک فرد تصمیم گیرنده نیست. من موافق «بادیگارد» نبودم ولی اصلا اینطور نبود که من جلوی جایزه بردنش را بگیرم. مصطفی راعی، نیکی کریمی و ساداتیان آن سال بودند. کلی جلسه گذاشته می شود و تصمیم گیری می شود. من فیلمی را رد نمی کنم. من نظر می دهم. در نهایت جمع تصمیم می گیرد. آدم هایی که در هیات داوران هستند تجربه ای دارند و نمی شود چیزی را به آنها تحمیل کرد. من همان سال از فیلم کمال تبریزی خوشم آمده بود اما جایزه نگرفت.

مهدی فخیم زاده درباره فیلم تازه اش به نام « مشت آخر» توضیح داد: ۲ هفته دیگر فیلم اکران می شود. این فیلم اجتماعی نیست،روانشناسی نیست و فلسفی هم نیست. فیلمی از روابط آدم هاست  و درباره مردی که پیر شده و در جوانی وررزشکار بوده و رزمی کار می کرده است. او پیر شده است اما هنوز قدرت بدنی اش را نگاه داشته است. این پیرمرد یک وردست انتخاب کرده است و با کمک او جیب مردم را می زند. این کاراکتر ۳۳  سال پیش از زنش جدا شده و بچه ای داشته و قرار بوده است او نگاه دارد، اما زن می آید در خانه و بچه را می برد. آن پسر حالا بزرگ شده است و از خارج از کشور آمده است و در شرکتی کار می کند و جانش در خطر است . پدر برای نجاتش می رود و بعد وارد ماجرایی می شود. فیلم طنز هم دارد و خصلت خود من است. معتقدم اصولا در بازی اگر رل جا بدهد خوب است طنز داشته باشی اما نباید به ورطه لودگی برسد. این خصلت و مختصات بازی من است.

وی با ابراز گلایه از اینکه امروز در سینما همه تهیه کننده ها دنبال کمدی از نوع خاص لوده گری هستند، افزود: اگر به من پیشنهاد بدهند می گویم کار من نیست. شاید روزگاری پول برایم مهم بود اما امروز نه.فیلمی که می سازم باید فیلمی باشد که بتوانم از آن دفاع کنم. من هیچ وقت جشنواره ای نبودم و اصلا فیلم را به جشنواره فجر ندادم. دنبال شرکت در جشنواره های خارجی هم نیستم و می خواهم با مخاطب عام روبرو باشم. اما فیلم های لوده با ذائقه من یکی نیست. طنز موقعیت را دوست دارم و معتقدم خصلتی دارد که تماشاجی را قلقلک نمی دهد و تماشاچی خودش به خنده می رسد.

فخیم زاده درباره اینکه زمانی گفته بود فیلمی ساخته که اصلا از آن راضی نیست ، گفت: این حرفم در مورد دهه ۶۰ و هدایت و کانالیزه ای که به سینمای عرفانی می کردند، بود. سبکی به نام درجه بدی  فیلم ها را داشتیم و فیلمی که مطلوب مدیران سینما نبود درجه پایین می دادند. برای مثال به فیلم «مسافران مهتاب»، در درجه بندی «د» دادند؛ در شرایطی که امکان تبلیغات تلویزیونی نداشتید و محدودیت زیاد بود. این فشار باعث شد که من رفتم سراغ یک کار عرفانی که به آن درجه« ب» دادند. اسم فیلم «طپش» است و از آن خوشم نمی آید و اگر بگذارند نمی خواهم که ببینم چون این فیلم از من در نیامده است و تنها برای این ساختم که درجه دال و جیم نگیرد.

کارگردان «خواب و بیدار» در ادامه درباره بازیگران مورد علاقه خود در سینما گفت: بعضی کارهای شکیبایی را خیلی دوست داشتم، نقش مدرس که در تله تئاتری برای تلویزیون کار کرد. خیلی این کار به من چسبید تا حدی  که به او زنگ زدم. بازی حامد بهداد در برخی کارهایش موفق است و بازی او را دوست دارم. ال پاچینو را دوست دارم اما نه همه کارهایش را.

این بازیگر و کارگردان در پاسخ به توئیت های  جوانان درباره نقش های او که علی ضیا در برنامه خواند، با خنده گفت: بد نمی گویند که باید می رفتم و قاچاقچی می شدم .دانشکده نداشت. رفتیم هنر خواندیم و از این کار سر درآوردیم اما اینکه می گویند نقش قاچاقچی رابازی کردی قبول ندارم. مگر چقدر نقش قاچاقچی بازی کردم. تهمت است. من قبل از انقلاب نقش معتاد بازی کردم اما قاچاقچی بازی نکردم.

وی همچنین در ادامه درباره پخش سریالش «فوق سری» و سریال «پایتخت» در نوروز از تلویزیون و ریسک این کار گفت: ممکن است برخی سازندگان نگاهشان این است که «پایتخت» هست کار دیگری نسازند اما سریال «فوق سری» در کورس رقابت با «پایتخت» قرار گرفت. مردم فقط یک برنامه را نمی بینند. آن سریال در ساعت های خاصی است و در ساعت های دیگر مردم تلویزیون می بینند. قرار نیست اگر مثلا فیلمی در سینما است فیلم های دیگر نفروشد. اگر قوی باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد می فروشد.

فخیم زاده در پاسخ به اینکه چرا دیگر سریال های تاریخی نمی سازد ، گفت: کارهای تاریخی اینطور نیست که من روزی سناریو را دستم گرفته باشم و به دفتر حیدریان برویم و بگویم می خواهم زندگی امام رضا (ع) را بسازم. کارها از بالا تصویب می شود و به ما پیشنهاد می شود. بعد از «ولایت عشق» فکر کردم دیگر سراغ کارهای تاریخی به ویژه تاریخ مذهبی نروم. آدم های زیادی نظر دارند و نظرات مختفلی دارند. من برای ساخت «ولایت عشق» یکسال وسط کتاب های تاریخی گم شده بودم و یادداشت برداری می کردم. مردم فیلم عادی را اگر موفق نشود نمی بینند یا می گویند بد است یا شکست خورد اما کار تاریخی مذهبی با اعتقاد مردم سروکار دارد. می ترسیدم  کاری نکند وبه اعتقاد مردم لطمه بزند.

وی افزود: رفتم مشهد و در مسجد گوهرشاد ایستاده بودم که هر که من را می شناخت سوال می پرسید. برای مثال می گفتند چرا امام رضا (ع) اینجا دفن است. در صحبت هایم می گفتم امام رضا (ع) عرب است اما با تعجب می پرسیدند امام عرب است. یعنی او را جز خانواده خود می دانستند . او را ایرانی می دانستند. این من را خیلی می ترساند. برای مثال می گفتند راجع به ازدواج امام (ع) با دختر مامون صحبتی نکنیم. خودم هم خیلی چیزها را سانسور کردم. کار امام حسن (ع) و کار امام رضا (ع)را که ساختم اختیاری نبود. من را به تلویزیون دعوت کردند. آن زمان داشتند امام حسن (ع) را می ساختند. گروهی بود و کارگردان هم داشت. من را صدا کردند و گفتند باید این فیلم را بسازی. من به خاطر احترامی که برای حیدریان قائل بودم ساختم اما برای «ولایت عشق» خیلی تلاش کردم او را منصرف کنم و نشد. برای سریال امام رضا (ع) ۵ سال قلم روی کاغذ گذاشتم. ۲ سال و نیم فیلمبرداری کردم. ۷۶ بود که شروع کردم و ۸۱ کار تمام شدم، کار سردستی نیست. میرباقری ۷ سال سر ساختن «مختارنامه» گرفتار بود. کاری است که باید خوب شود. ممکن است در کارهای عادی کاری خوب شود یا نشود یا متوسط بشود، اجبار یا الزامی نیست درکارهای عادی اما در زندگی ائمه باید حتما نتیجه کار خوب شود.

کارگردان سریال «فوق سری» در ادامه با بیان اینکه اصلا سینما نمی روم، افزود: در جشنواره ها فیلم ها را می بینم. از فیلمسازان جوان کارهای سعید روستایی به ویژه «ابد و یک روز» را خیلی دوست داشتم. سبک به خصوصی بود. دی وی دی کار اخیرش «متری شیش و نیم» را دیدم اما هنوز «ابد ویک روز» برایم طعم دیگری دارد. «ماجرای نیمروز» را دیدم و معتقدم این کارگردان ها جوان و باانرژی هستند. هیمشه در سینما چند نفر خوب و چند نفر متوسط هستند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پشت‌پرده اقبال سینماگران به جشنواره‌های جهانی/نیازبه تبلیغ نداریم – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرنگارمهر، اولین دوره فستیوال فیلم‌های ایرانی در شهر ویتره فرانسه با عنوان «نسل نوین سینمای ایران» از روز چهارشنبه ۲۰ آذرماه آغاز شده و تا ۲۴ آذرماه برگزار می‌شود.

در این فستیوال شش فیلم ایرانی «یه‌وآ» به کارگردانی آناهید آباد، «آپاندیس» به کارگردانی حسین نمازی، «ویلایی‌ها» به کارگردانی منیر قیدی، «برگ جان» به کارگردانی ابراهیم مختاری، «مادری» به کارگردانی رقیه توکلی و «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» به کارگردانی حمیدرضا قربانی به انتخاب هنری ابوالفضل جلیلی سینماگر ایرانی انتخاب و به نمایش در خواهد آمد.

به همین بهانه گفتگویی با ابوالفضل جلیلی در خصوص فرآیند انتخاب این فیلم‌ها و مهمتر از آن حضور کارگردانان جوان ایرانی در جشنواره‌های خارجی داشتیم.

جلیلی در خصوص تاثیر حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های خارجی و نقش سینما به‌عنوان یک ابزار فرهنگی در معرفی ایران به جهان گفت: ما نیاز نداریم ایران و اسلام را تبلیغ کنیم، دنیا نیازمند معرفی ایران و اسلام است. یعنی مثلا اگر می‌خواهیم راجع به امام زمان(عج) صحبت کنیم، باید فلسفه امام زمان(عج) را معرفی کنیم. متاسفانه ما به جای معرفی، مدام ایران، فرهنگ ایرانی و باورهای اسلامی خود را «تبلیغ» می‌کنیم.

این فیلمساز ادامه داد: مثلا اگر جنگ را اینگونه معرفی کنیم که بچه‌های ما با دست خالی رفتند و جنگیدند تا جان مردمانشان را حفظ کنند، همه جای دنیا دوست خواهند داشت و به ما با افتخار نگاه می‌کنند. اما ما به جای تعریف این داستان فقط می‌خواهیم تبلیغ کنیم «شهید برتر است» در حالی که مردم کشورهای دیگر اساساً تعریفی از «شهید» ندارند! نکته مهمی که برای من راجع به انتخاب فیلم‌ها برای حضور در این فستیوال مهم بود این بود که، فیلم ها، فیلم تبلیغی و پروپاگاندا نباشد بلکه فیلم‌هایی باشد که بتواند به خوبی فضای ایران را معرفی کند.

متأسفانه هنوز بسیاری از کشورها با «ایران» آشنا نیستند

وی افزود: پیش از برگزاری این جشنواره که مخصوص فیلم‌های ایرانی در فرانسه است، در سال ۱۳۶۷ در پاریس فستیوالی با عنوان «فستیوال فیلم‌های ایرانی در پاریس» داشتیم. ولی به صورت مسابقه و رقابتی نبود، بلکه مروری بر سینمای  بعد از انقلاب ایران بود. حدود ۱۷- ۱۸ فیلم نمایش داده شد ولی تاکنون جشنواره یا فستیوالی از فیلم‌های ایرانی، به صورتی که الان قرار است در  ویتره برپا شود برگزار نشده است.

به این نتیجه رسیدم که چقدر «حضور» مهم است و سینما چه ابزار خوبی است برای اینکه کشور و مردم خود را به دنیا معرفی کنیم و اینکه کارگردانان چه مسئولیت سنگینی دارند. ما مردم بسیار خوبی داریم که درست معرفی نشده‌انداین کارگردان ایرانی ادامه داد: متاسفانه هنوز بسیاری از کشورها با نام ایران آشنا نیستند و نمی‌دانند ایران کجاست؛ در بسیاری از فستیوال‌هایی که می‌رویم، وقتی خودمان را معرفی می‌کنیم ما را با عراق و افغانستان اشتباه می‌گیرند. در عین حال البته یکبار برای جشنواره‌ای رفته بودم به اسلوونی. آنجا از یک دختر و پسر جوان درباره ایران پرسیدم و آن‌ها گفتند به واسطه فوتبال ایران، علی دایی و فیلم‌های کیارستمی خیلی خوب ایران را می‌شناختند و من در همان جا به این نتیجه رسیدم که چقدر «حضور» مهم است و سینما چه ابزار خوبی است برای اینکه کشور و مردم خود را به دنیا معرفی کنیم و اینکه کارگردانان چه مسئولیت سنگینی دارند. ما مردم بسیار خوبی داریم که درست معرفی نشده‌اند.

داور جشنواره فیلم‌های ایرانی در ویتره توضیح داد: دنیا الان خیلی دوست دارد ببیند که در ایران چه خبر است و در چنین شرایطی جوانان می‌توانند بهترین سفیران ما باشند برای اینکه ایران را معرفی کنند، ولی نکته مهمتر اینکه جوانان الان در ایران از زندگی‌شان راضی نیستند و به همین دلیل فیلم‌هایی می‌سازند که در آن نارضایتی و اعتراض دیده می‌شود وخب در بسیاری از موارد ایران اینگونه به کشورهای دیگر معرفی می‌شود.

جلیلی تصریح کرد: اوایل انقلاب همه سیاستمداران برایشان انقلاب ایران به‌عنوان یک انقلاب مذهبی مطرح بود. برای همین برای جشنواره‌های خارجی هم جذاب بود که بدانند در ایران چه اتفاقاتی می‌افتد. در همان سال‌ها افرادی مثل عباس کیارستمی، امیر نادری، ناصر تقوایی و… برای جشنواره‌ها فیلم فرستادند و فضای بعد از انقلاب هم فضای آزادی بود و فیلم‌های انسانی و شریفی ساخته می‌شد و از آن فیلم‌ها خیلی هم استقبال می‌شد.

وی تأکید کرد: سال ۱۳۶۷ من با فیلم «گال» و کیانوش عیاری با فیلم «آنسوی آتش» به جشنواره کن رفتیم. چند روز بعد در روزنامه «منهتن» تیتر یک و عکس صفحه یک من و عیاری بودیم با این تیتر : «سینمای آیت‌الله‌ها در کن آتشی به پا کرد.»

نسل جوان فکر کردند تقوایی و کیارستمی به‌خاطر جوایزشان مطرح شدند!

جلیلی ادامه داد: اما بعد از این نسل، نسل دیگری وارد سینمای ایران شدند و به جشنواره‌ها فیلم فرستادند که دیگر مثل فیلم‌های سال‌های بعد از انقلاب نبودند و خب این نسل جدید، فکر کردند ما چون از جشنواره‌های خارجی جایزه گرفتیم و تائید شدیم، فیلمسازان مطرحی شدیم! غافل از اینکه کیارستمی اگر فیلم می‌ساخت و جایزه می‌گرفت، می‌خواست یک تفکر را معرفی کند نه اینکه برود آن ور آب مطرح شود. یا مثلا برای تقوایی مهم نبود که به جشنواره خارجی برود؛ او اگر هم جایزه گرفت به خاطر تفکرش جایزه گرفت، نه اینکه چون در جنوب فیلم ساخته بود!  اما نسل جدید چون این را نمی‌دانستند، فکر کردند اگر بروند در جنوب فیلم بسازند یا درباره فقر فیلم بسازند جایزه می‌گیرند.

برای تقوایی مهم نبود که به جشنواره خارجی برود؛ او اگر هم جایزه گرفت به خاطر تفکرش جایزه گرفت، نه اینکه چون در جنوب فیلم ساخته بود!  اما نسل جدید چون این را نمی‌دانستند، فکر کردند اگر بروند در جنوب فیلم بسازند یا درباره فقر فیلم بسازند جایزه می‌گیرندوی افزود: تماشاگران خارجی هم به هوای فیلم‌هایی که قبلا دیده بودند، به دیدن این فیلم‌های نسل جدید می‌رفتند ولی بعد در یک جایی دیگر این اشتیاق تمام شد. حالا به نقطه‌ای رسیده‌ایم که فیلم‌های فستیوالی ساخته می‌شود، یعنی کارگردان فقط فیلم می‌سازد که به یک جشنواره خارجی بفرستد؛ همین!

کارگردان «گال» ادامه داد: در این میان کشوری مثل روسیه هم پیدا می‌شود که هر چه فیلم از ایران فرستاده می‌شود به آن جایزه می‌دهد تا جوانان ایرانی را جذب خود کند! وقتی یک جوان از یک جشنواره غیرمطرح و کوچک فیلم در روسیه جایزه می‌گیرد، تا ابد سمپات روسیه می‌شود و همه جا می‌گوید من از فلان جا جایزه گرفته‌ام.

وی افزود: یکی دیگر از دلایل اینکه این اندازه حضور در جشنواره‌های خارجی بین سینماگران ایرانی زیاد شده، این است که برخی امروز به فکر رفتن از ایران هستند و فکر می‌کنند حضور در این جشنواره‌ها فرصت خوبی است برای اینکه بتوانند از کشور خارج شوند. حتی اگر برای یک هفته باشد. در خیلی از موارد هم می‌بینیم که این فیلم‌های فستیوالی در جشنواره‌های مطرح و کشورهای مهم فرهنگی دیده نمی‌شوند و به آن‌ها توجه نمی‌شود و در عوض در کشورهایی که فقر فرهنگی دارند و غیرمطرح هستند، خیلی به این فیلم‌ها بها داده می‌شود. امیدوارم جشنواره فیلم‌های ایرانی در ویتره بتواند  شرایط متفاوتی ایجاد کند و حقیقت وضعیت فرهنگی و مردم کشورمان را به خوبی نشان دهد.

جلیلی در پایان این گفتگو درباره تازه‌ترین فعالیت‌های سینمایی خود هم گفت: این روزها مشغول تدوین و مونتاژ فیلم جدیدم هستم که می‌خواهم برای جشنواره فیلم فجر امسال ارسال کنم حالا باید ببینیم قبولش می‌کنند یا نه، چون من سال‌های قبل هم فیلم می‌فرستادم و آن‌ها قبول نکردند. نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان اثر هم خودم هستم. در ابتدای این کار ما چهار نفر بودیم که خواستیم کلید بزنیم، ولی به مرور زمان دو نفر از این پروژه جدا شدند و در نهایت من و دستیارم باقی ماندیم که همه کارها را داریم انجام می‌دهیم. احتمالا من جزو معدود سینماگرانی هستم که همه کارهای یک فیلم را خودم انجام می‌دهم. چون در اینجا به کسی اعتماد ندارم که کارم را به او بسپارم. کل این فیلم را هم با دو پروژکتور ساختیم!

مشاهده خبر از سایت منبع