X

بایگانی اردیبهشت 28, 1399

دفتر سینمایی

سریال های تلویزیون از ابتدا برای ماه رمضان کلید نخورده/زمان و آنتن شبکه را با این سریال پُر کردند! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: یک منتقد تلویزیون و سینما معتقد است سریال «سرباز» روالی دارد که مخاطب را کلافه می کند.

به گزارش سینماپرس، این روزها سریال های تلویزیونی به روال هرساله ماه مبارک رمضان مخاطبان را درگیر کرده اند و با توجه به اینکه بیشتر آنها از نیمه گذشته اند، می توان درباره آنها اظهارنظر کرد و آنها را مورد نقد و بررسی قرار داد. در همین رابطه با «حسین سلطان محمدی» منتقد سینما و تلویزیون گفت و گویی کرده ایم که متن کامل آن را در ادامه می خوانید:

-در مجموع باید بگویم بین سریال های «زیرخاکی»، «بچه مهندس۳» و «سرباز»، «بچه مهندس۳» را محکم تر از سایرین می دانم و معتقدم «زیرخاکی» شبکه یک بهتر ساخته و اجرا شده است و «سرباز» هم کلافه کننده است!

** زیرخاکی و نقبی به انقلاب

تجربه کارهای جلیل سامان نشان می دهد که همیشه در کارهایش نقبی به انقلاب و اتفاق های قبل آن می زند. این رویدادها تا قبل از تلاقی با احیاها منطقی به نظر می آمد به خصوص آن قسمت هایی که در زندان گروه های مختلف را در مقابل فردی که مثلا ذهن پاکی نسبت به این قضایا دارد تحلیل می کرد و برخورد می کرد با ایده ها و روش ها و جهان بینی های متفاوتی که اینها در زندان دارند و اینکه حتی برای خودشان هم گردن کلفتی می کنند. حالا خوبی اش این است که گروه های مذهبی را مقابل شخصیت اصلی قرار نداد و گروه های مارکسیسم و مجاهد را تحریف کرد.

** لحن شوخی «زیر خاکی» درست درآمده است

-اگر بخواهیم این سوال را پاسخ دهیم که آیا جلیل سامان در اجرا و درآوردن لحن کمدی و شیرین موفق عمل کرده است؟ باید بگویم بله، در این سریال پژمان جمشیدی و ژاله صامتی زوج بسیار خوبی درآمدند و انصافا خوب هم اجرا می کنند و در برخی سکانس ها به دلیل نداشتن تصویر، با بیان دیالوگ ها به کمک ریتم می آیند و همان دیالوگ ها را هم شیرین بیان می کنند.

تا به اینجای سریال قابل قبول است منهای یک مورد که در شب های گذشته به آن برخورد کردیم و باعث شد تعجب کنم. در این سریال دیدیم نیروهای انقلابی به سادگی مجموعه ای از اموال عتیقه را از خانه مصادره ای برداشتند و جلوی یکی از کاراکترها گذاشتند.

در سکانس بعدی یکی از بازیگران از کشویش یک جعبه درآورد که حاوی اسلحه بود! و آنقدر شوخی بود که مخاطب احساس کرد انگار شکلات است! و هیچ آموزشی درباره کار کردن با اسلحه نگفت و اتفاقا عده ای هم به خانه وارد شدند که خیلی توجیه نیستند و … به نظرم داستان از وقتی وارد این فاز شد مقداری خراب شد.

** نقد گروه های مختلف در زندان

-در این سریال تحلیل و نقد گروه های مختلف در زندان را دیدیم و الان درست زمانی است که باید به انقلابیون بپردازد.  آن زمان این افراد بیشتر در تکثیر و پخش اعلامیه فعالیت می کردند و غیر از این تصویری از بچه های انقلابی نداریم.

بعد از همه اینها یکباره می رسیم به بلاهت عجیبی که فقط به صرف اینکه یک فرد پرونده ای در زندان داشته نگهبان خانه مصادره ای می شود. در صورتی که خانه کناری پر است از محافظ های شبه کمیته ای و چنین موضوعی در روند داستان توجیه منطقی نداشت. البته از این بابت نگرانم و امیدوارم به جایی نرسد که با این فکاهی بازی که در این چند قسمت آخر درآورد، کاراکتر فریبرز باغمیشه برسد به مدل داستان فیلم بانوی داریوش مهرجویی!

** نشان دادن چهره انقلابیون در قالب کاریکاتور!

-به نظرم در این سریال کاریکاتور عجیبی از نیروهای انقلابی که تا پیش از این در همین سریال ها سالم بودند نشان داده و باید پرسید میان آدم های ساده چطور اعتماد می کنی و اسلحه را مثل نخود و لوبیا بین شان توزیع می کنی؟ مگر آن اطراف نیروی نظامی نیست؟ در این سریال اول انقلاب را با یک طور هرج و مرج دارد تعریف می کند و فکاهی را در نیروهای انقلابی به رخ می کشد.

** تغییر لوگوی سریال به زبان «عبری» و طرح یک سوال

-در نیمه های سریال به یکباره لوگوی زیرخاکی تغییر کرد و زبان لوگوی این سریال به زبان عبری شد. مفهوم و معنای این کار مشخص نیست! پرسشی دارم و آنهم این که آیا می خواهید صهیونیست ها را هم وارد بازی کنید؟ در سریال هایی مشابه همیشه یک کاراکتر زشت و بدقیافه یهودی وجود دارد که عتیقه می خرد! و احتمالا این دوستان هم به دنبال این هستند که کاری کنند تا لوگوی عبری روی داستان بنشیند. در مجموع داستان برایم از اولویت افتاد، در صورتیکه می توانست طرف را در زیرخاکی طبیعی نگه دارد و حوادث انقلاب را از طریق برادر او جلو ببرد.

** «بچه مهندس۳»، تا به اینجا خوب پیش رفته است

-سریال «بچه مهندس۳» به این دلیل که ادامه دو فصل قبلی است از این لحاظ خوب است و تا اینجا هم خوب پیش رفته است. نیروهای جوان دانشگاهی، دختر و پسر وارثین کارخانه، رقابت علمی، هک کردن کواد کوپتر و … همگی مطلوب و پذیرفتنی است و به عنوان یک سریال اجتماعی می تواند ادامه پیدا کند.

تنها نکته ای که بعد از پخش نیمی  از کار من را توجیه نمی کند حضور کاراکتر کامران تفتی است. چرا این شخصیت در داستان وجود دارد؟ اگر بحث منافع ملی است می توانست در قالب شرکت های دانش بنیان که یکسری پروژه ها را در دست دارند جلو بیاید. الان سریال تبدیل شده به یک کار پلیسی عجیب و غریب که کامران تفتی معلوم نیست با چه منطقی کواد کوپتر را نمی دهد؟

استاد بالا دستی که از او فرمان می برد، به او اعتماد دارد. حالا فرض بگیرید در یک ساختار دولتی بروکراتیک یک عده نفوذی داریم اما چرا نیروی نظامی به دکتر توفیقی اعتماد نمی کند و چرا کواد کوپتر را آزاد نمی کند؟ که دانشگاه را در مسیر دیگری ببرد؟

** برای همه رفتارها تعریف مشخصی وجود دارد

در حال حاضر داستان در مسیر اتفاق های خانوادگی اجتماعی و بدون غلو پیش می رود. عبادت، سلامت و نماز خواندن شخصیت ها از همان اول طبیعی بود و در قصه سریال برای همه رفتارها تعریف مشخصی وجود دارد. در میانه راه گزینه ای مثل مرضیه مقدم را سر راه جوادی قرار می دهد یعنی داریم می رسیم به گزینه جایگزین مژگان عباسی.

** حضور کامران تفتی در سریال بی منطق است

فضایی که کامران تفتی و آن جاسوس  در آن هستند از ابتدا  نباید مطرح می شد. از طرفی رشته هوافضا رشته خاصی است، مثل رشته هسته ای. آیا اینهایی که در  دانشگاه امیرکبیر درس می خوانند بعد از پایان تحصیلات باید به شهرشان برگردند؟ پس برای چه این رشته را خواندند؟ در صورتی که اینطور نیست و حتی دخترهایشان به شدت تحت کنترل هستند.

کارگردان می خواهد در این سریال روی این رشته مانور دهد. روزبه حصاری هم در مصاحبه ای گفته شنیدم برخی ها می خواهند رشته تحصیلی شان را به هوافضا تغییر دهند و اگر درست باشد به نظرم افرادی که این رشته را می خوانند باید تحت یک حفاظت پنهان باشند که سرمایه ملی کشورمان باشند و برای خودمان نگه شان داریم.

** عدم حمایت دانشگاه هوافضا از دانشجوهایش غیر منطقی است

-حالا در چنین وضعیتی در این سریال می بینیم که دانشگاه از دانشجوهایش حمایت نمی کند و تا این اندازه آنها را آزاد و رها گذاشته و ارق شخصی شان اینها را پای کار نگه داشته و عنصر نظامی اذیتشان می کند و کواد کوپترشان را نمی دهد  حتی برای پایان نامه و بعد اینکه دانشگاه نتواند این افراد نخبه را در مسیر دیگری هدایت کند، خارج از منطق است! معتقدم داستان این سریال اجتماعی است و نباید به فضای امنیتی کشیده می شد. هنوز برای مخاطب روشن نشده که چرا کواد کوپتر نباید پس داده شود و چرا این سه دانشجو را پیش خودشان در دانشگاه نمی آورند؟ و از آنها حمایت نمی کنند؟

** آیا دانشجوهای نخبه دانشگاه امیرکبیر را باید آنقدر اذیت کرد؟

-وقتی استادهایشان آنقدر در پروژه های علمی امنیتی غول هستند چرا باید دانشجوهای نخبه را تا این اندازه اذیت کنند؟ و باید گفت منطق علمی و روایی اش درست نیست! از سویی جاسوس آنقدر آزاد و رها وارد ایران شده و شما  شناسایی اش کردید و او کل زندگی پسر معتاد دانشجو را می داند؟ وقتی برای دکتر توفیقی محافظ گذاشتید و این پسر او را شناسایی می کند، در چنین شرایطی عامل حفاظتی نباید او را کنترل کند؟ همچنان می گویم عنصر جاسوسی، کامران تفتی و تک تیرانداز باید از این قصه حذف شوند.

درباره انتخاب روزبه حصاری ایفاگر نقش جواد جوادی نیز باید گفت تا اینجا انتخاب خوبی بوده است و همان چهره و حس و حال جواد در نوجوانی را دارد، مثل درونگرایی و …

** «سرباز» قصه بی عُرضگی نیروهای تحصیل کرده

درباره سریال سرباز باید گفت جالب است که سرمایه گذار کار ارتش بوده و سازندگان کاری را ساختند که جوان ها از سربازی نترسند، بعد داستانی در قصه قرار می دهند و نیروهای تحصیل کرده کشور را بی عُرضه نشان می دهند و می گویند که هر کدامشان فراری از خدمتند.

شخصیت اصلی سریال که یحیی است دکتری است که با عطش قدرت پزشک شده است، پس چرا تا این اندازه بی عُرضه است؟ چرا در مقابل رفتارهای خطای نامزدش حرفی نمی زند؟

یکبار هم که در اتوبان مقابل نامزدش ایستاد، بلافاصله صدای ناصر طهماسب گفت که یحیی اشتباه کرد! از طرفی دلیل علاقه مند شدن یحیی به یلدا نامفهوم روایت شد و فقط در یک سکانس مبهم خلاصه شد که یلدا به همراه پرستاران دیگر به کمک فردی رفتند که در دستشویی از حال رفته بود! و یحیی از دور آنها را نگاه می کرد. در بخش بعدی قصه وارد پادگان شد و به آموزش سربازی پرداخت و زیرنویس هم حین پخش سریال مدام سامانه سرباز ماهر را تبلیغ می کند.

** قرار دادن صدای طهماسب، اشتباه بود

قرار دادن صدای ناصر طهماسب دوبلور و گوینده روی این سریال به عنوان نریشن کار بسیار اشتباهی است. در زیرخاکی هم نمی توانستند همه سکانس ها را با تصویر بسازند اما آنقدر دو سه کاراکتر اصلی با هم تند تند صحبت می کنند شما کاملا متوجه می شوید که در ذهنشان چه می گذرد. حرفم این است که وقتی نمی توانید ذهنیت بسازید، اجازه دهید تا شخصیت ها خودشان صحبت کنند. نه اینکه بگویم صدای آقای طهماسب اشتباه است، نه اساسا استفاده از صدای راوی در این سریال اشتباه است. از سمتی من بارها شنیدم که همه این سریال را با وضعیت سفید قیاس می کنند که این هم کار اشتباهی است. تماشای سریال «سرباز» برای مخاطب آزار دهنده است و در پایان هم مخاطب به هیچ نقطه تحولی نمی رسد.

یک سکانس بی سر و ته هم در سریال وجود داشت و آنهم رفتن گروه به مشهد مقدس بود درصورتیکه می توانستند تا این اندازه هزینه سفر نکنند که اواسط سریال به دلیل مشکلات مالی متوقف شود.

** سریال های امسال در تبعات شیوع کرونا گرفتارند نه ماه رمضان

-نکته مهمی که درباره سریال های رمضانی وجود دارد این است که باید این را پرسید چرا این چهار سریال برای رمضان امسال انتخاب شده است؟ تلویزیون هر سال در ماه رمضان رقیب های موازی داشت. افطار تا سحر اکران سینما می توانست جذاب باشد و نمایشگاه قرآن و جنگ های مختلف تلویزیونی و فعال بودن مسجدها و عبادت و راز و نیاز و …‌ حالا هر مدلی که بود همراه داشت اما امسال تلویزیون به خاطر وضعیت کرونا فشار سختی دارد متحمل می شود و باید همه مردم را در خانه سرگرم کند. وقتی هم شروع به انتخاب سریال هایش کرده دیده عمده جمعیت جامعه امروزی هم جوان ها هستند و چه بهتر که سریال ها برای جوان ها موضوعیت داشته باشد.

سرباز سریالی است که به جوان ها می گوید  نباید از سربازی ترسید. بچه مهندس ۳ هم مسائل شرعی را بدون شعار زدگی نشان می دهد، حتی درست است خواستگاری تینا از مسعود نامتعارف است اما این سریال متناسب تر از سایر سریال ها برای ماه رمضان است و مسائل شرعی را در جای خود کار می کند.

در سرباز تنها جایی که اعمال شرعی می بینید یحیی و شهاب هستند و از باقی شخصیت های سریال هیچ رگه مذهبی ندیدیم.  

اما کاراکترهای اصلی و فرعی سریال بچه مهندس همگی از بچه های سالم هستند حتی تینا وصال! و همه در جای خود سلامت روانی دارند که در ادامه سلامت کار است که به مخاطب معرفی می شود. در بچه مهندس تم اصلی روی جوان ها است اما در سرباز جوان ها همگی بی حال هستند و جوان های بچه مهندس افرادی هستند که به راحتی می توانند با هم رقابت کنند. در مدل سرباز، زن و شوهر باهم رقابت نمی کنند! حتی یحیی می گوید من شم اقتصادی ندارم یلدا که خونه شو فروخت شم اقتصادی دارد!

باید گفت سریال های امسال در تبعات شیوع کرونا گرفتارند نه ماه رمضان!

** زیرخاکی سریالی محض خنده است

در سریال زیرخاکی کاراکتر ارزشی نمی بینید.  به جز سفری که خیراندیش و صامتی به مشهد رفتند شما هیچ کاراکتر ارزشی نمی بینید و حتی ختم را هم در خانه گرفتند و در مسجد نگرفتند و مخاطب هیچ ویژگی جذابی از اینها ندید. این سریال هم محض خنده است که مردم را در ماه رمضان در خانه شاد کند. ‌

و اینکه کاملا مشخص است هیچ کدام از این سریال ها از ابتدا برای ماه رمضان کلید نخورده و اقتضای شرایط کرونا تلویزیون را به این صرافت رسانده که سرباز را به خاطر اینکه دغدغه خیلی ها است برای شبکه سه انتخاب کند و بگوید آنها که تخصصی دارند، نترسند چونکه در سربازی می توانند روی تخصص هایشان کار کنند و بی دلیل به برجک نگهبانی فرستاده نمی شوند.

اما در این میان بهتر است پژمان جمشیدی حمایت شود تا سر از کمدی های سخیف برخی فیلم های سینمایی در نیاورد.

** پدر پسری؛ تلاشی مذبوحانه برای جذب مخاطب

سریال «پدر پسری» طرحی جذاب و پرکشش ندارد و فقط به بازی های لحظه ای اکتفا کرده است و یک طورهایی زمان و آنتن شبکه را با این سریال پُر کردند. هر آنچه ما می بینیم داستانِ رویدادهای لحظه ای است و دنباله دار نیست که برای مخاطب جذاب باشد. از طرفی هیچ کدام از مواردی که مطرح کرده خوب درنیامده است. مثل تلاش های پسر خانواده برای ارائه پایان نامه، کاریابی پدر و … از نظر فکاهی بودن هم گویی بازیگران مشغول انجام دادن تلاشی مذبوح برای جذب مخاطب هستند و می خواهند با اتکا به حرکت های صورت مخاطب را بخندانند!  

*فارس

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شهید «عماد مغنیه» به رادیو نمایش می رود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مجموعه نمایشی «مرد سایه ها» با موضوع زندگی شهید «عماد مغنیه» روی آنتن شبکه نمایش می رود.

به گزارش سینماپرس، «اکبر خورد چشم» نویسنده این مجموعه رادیویی به خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: «مرد سایه ها» درباره شخصیت عماد مغنیه یکی از فرماندهان حزب الله لبنان است که در سال ۲۰۰۸ میلادی توسط سرویس جاسوسی اسرائیل، موساد و سازمان سیا در شهر دمشق به شهادت رسید.

وی افزود: این داستان از زاویه دید یکی از تروریست ها نقل می شود که در طول نمایش پی به شخصیت بی نظیر این مجاهد قهرمان می برد.

این نویسنده رادیویی خاطر نشان کرد: برای نوشتن این نمایشنامه رادیویی از منابع مختلفی مانند کتاب فرمانده در سایه، سایت رسمی روزنامه ها استفاده کردم؛ همچنین  نظرات خانم فاطمه مغنیه، دختر شهید مغنیه درباره شخصیت فردی آن شهید بزرگوار در نوشتن این نمایشنامه موثر واقع شد.  

در ادامه این گفت وگو، نازنین مهیمنی کارگردان نمایش «مرد سایه ها» نیز گفت:هدایت دوستان در این نمایش و رسیدن آنها به نقش از کارهای پیچیده ای بود که با تلاش بازیگران و تمرین مستمر محقق شد.

این کارگردان در پایان تأکید کرد: امیدوارم نتیجه کار مورد رضایت علاقه مندان و شنوندگان نمایش رادیویی قرار بگیرد تا بتوانند از این طریق با زندگی آن شهید بزرگوار آشنا شوند.

مجموعه رادیویی «مرد سایه ها» در پنج قسمت و  با هنرمندی احمد گنجی، نورالدین جوادیان، بهرام سروری نژاد، نوشین حسن زاده، علی میلانی، عباس توفیقی، مسعود زنوزی راد، اکبر ملایی، ماندانا محسنی، مهین نثری، محمد پورحسن، مینوجبارزاده، امیر زنده دلان، حمید یزدانی، مجید حمزه، رامین پورایمان، کامیار محبی و تعداد دیگری از بازیگران اداره کل هنرهای نمایشی رادیو به تازگی در اداره کل هنرهای نمایشی رادیو تولید شده است. این مجموعه رادیویی به تهیه کنندگی اشرف السادات اشرف نژاد، کارگردانی نازنین مهیمنی، صدابرداری حیدرصفدری از روز دوشنبه بیست و نهم اردیبهشت ماه، ساعت ۱۹:۰۰ از رادیو نمایش پخش می شود  و تکرار ساعت ۱۱ روز بعد است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«میجر» آماده نمایش شد – اخبار سینمای ایران و جهان

به گزارش سینماپرس، جدیدترین فیلم بلند سینمایی احسان عبدی پور آماده نمایش شد.

سینماپرس: احسان عبدی‌پور کارگردان سینما، درباره آخرین وضعیت تولید و اکران فیلم سینمایی «میجر» در گفت‌وگو با خبرنگاران جوان، گفت: مراحل فنی این اثر به پایان رسیده و آماده نمایش است. پس از مشخص شدن وضعیت بازگشایی سینماها، برای اکران عمومی آن برنامه‌ریزی می‌کنیم.

گفتنی است فیلم سینمایی «میجر» به کارگردانی احسان عبدی پور، تهیه‌کنندگی حمید فرخ نژاد و با حمایت بنیاد سینمایی فارابی تولید شد.

در این فیلم حمید فرخ نژاد در کنار تعدادی از بازیگران بومی بوشهر نقش آفرینی می‌کند و لوکیشن‌های آن در این شهر بوده است.

احسان عبدی پور پیش از این فیلم‌های سینمایی همسنگار، تنهای تنهای تنها، پاپ و تیک آف را در کارنامه خود داشته است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«سرباز» قربانی تعصب فرم‌گرایی آقای کارگردان – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تلویزیون در نقطه‌ای قرار گرفته است که بیش از هر نقدی باید به بی‌اعتنایی‌اش نسبت به مخاطب گلایه کنیم؛ چرا به‌جای جلب رضایت بیننده، اولاً سریال‌هایی بیگانه با ماه رمضان روی آنتن می‌برند و ثانیاً در زمان افطار، مجموعه‌ای پخش می‌کنند که مخاطب دل‌سرد شود.

به گزارش سینماپرس، سریال‌های رمضانی از همان روز نخست ماراتن‌شان تنورِ رقابت‌شان مثل دلسردی مخاطب، سردِ سرد بود، زیرا مجموعه‌هایی روی آنتن‌اند که وصله ناجورِ بی‌ربطی‌شان به رمضان روی پیشانی‌شان خورده است. این ضعف را هم نمی‌توان خیلی به گردنِ کرونا انداخت، چون در چند سال اخیر کمتر سریالی روی آنتن رفته که رنگ‌وبوی رمضانی بدهد، سال گذشته که فاجعه بود و امسال تنها دلخوشی‌مان واگذاری سریال‌های رمضانی به کارگردانان انقلابی است و مجالی که تلویزیون به اپوزیسیون‌هایش نداد؛ وگرنه پخش برخی سریال‌ها بیشتر مخاطب را ناامید کرد.

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه سه سیما، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، ویروس کرونا، آی فیلم | شبکه آی فیلم، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بازیگران سینما و تلویزیون ایران،

فاصله‌گرفتنِ تلویزیون از “رضایت مخاطب”

اتفاقی که انگار این روزها کمتر به‌دنبالش می‌گردند: “رضایت مخاطب”! به هر قیمتی آنتن پُر کردن و درگیرِ فرم شدن به‌جای توجه به ریتم دلچسب ناخودآگاه سریال‌های تلویزیون را به اصولی ضدِمخاطب تبدیل کرده است. نداشتن سرعت در انتقال مفاهیم و ری‌اکشن‌ها و اتفاقات هیجان‌انگیز و البته آرامشِ در روایت داستان “سرباز” نمونه بارز این بی‌تفاوتی نسبت به بیننده تلویزیون است.  داستان این سریال درباره پزشک وظیفه‌ای به‌نام یحیی (آرش مجیدی) و هم‌خدمتی‌های اوست. در این‌ میان، یلدا همسر یحیی (الیکا عبدالرزاقی) نیز پابه‌پای او در ماجراها و اتفاقاتی که پیش می‌آید حضور دارد. قالب جدید روایتگری هم قابل توجه است که “ناصر طهماسب” دوبلور پیشکسوت و صاحب‌نام این روایتگری را به‌عهده دارد. البته شخصیت‌های سریال نیز گاهی به‌عنوان راوی به‌صورت اول شخص احساسات و درونیات خود را بیان می‌کنند.

با ندیدنِ قسمت‌هایی از “سرباز” چیزی را از دست نمی‌دهیم

ریتم متفاوت و آرام سریال “سرباز” ما را یاد اثر سینمایی هادی مقدم‌دوست هم می‌اندازد که همین‌طور آرام، داستان‌ها و مفاهیم موردنظرش را جلو می‌برد این بار در این سریال تلویزیونی هم چنین اتفاقاتی افتاده است. وقتی بازیگر “یلدا” به ما گفت که مخاطب با تماشای سریال “سرباز” منتظر سیلی و هیجان خاصی نباید باشد و شخصیت‌ها آرام آرام رشد می‌کنند؛ یعنی در واقع نمی‌توانیم از این مخاطبی که رسانه‌های مختلفی در دست دارد انتظار داشته‌ باشیم “سرباز” را هرشب دنبال کند، هرچند در پایانِ داستان،  دلزده نشود!  شاید سادگی و آرامش قصه نقطه متمایز سریال باشد اما بدون گره و کُند بودن روند و ریتم داستان، قدری برای سریالِ زمان افطار مناسب نباشد. “سرباز” اولین سریالی است که مخاطب به‌هنگامِ افطار می‌بیند نمی‌تواند آن طور که باید و شاید با گره‌ها و پیچیدگی‌هایش مخاطب را همراه کند و یا به‌قولی مخاطب منتظر قسمت‌های بعد آن باشد. بیننده در هر جای قصه می‌تواند به جمع مخاطبین این سریال بپیوندد و با ندیدن قسمت‌هایی از سریال چیزی را از دست نمی‌دهد.

همان بهتر که تکراری‌ها پخش شوند!

در این شب‌ها با دیدن سریال‌های رمضانی خصوصاً “سرباز” هادی مقدم‌دوست به یاد این جمله افتادم که؛ واقعاً هدفمان از ساخت فیلم و سریال چیست؟ اگر می‌خواهیم با اثری روی آنتن بیاییم و مقطعی تحمیلی را تجربه کنیم، به‌معنای دیگر صرفاً به هر قیمتی آنتن را پُر کنیم همان بهتر که همان تکراری‌هایی مثل “متهم گریخت” پخش شوند؛ که این روزها همزمان با همین سریال، پخش می‌شود و اتفاقاً آمار سایت تلوبیون هم نشان می‌دهد بیش از “سرباز” دیده می‌شود، یعنی مردم هنوز آن سبک و سیاق سریال‌های “فقر و غنا” را می‌پسندند، در حالی که چند سالی است از ساخت این‌گونه سریال‌ها فاصله گرفته‌ایم.

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه سه سیما، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، ویروس کرونا، آی فیلم | شبکه آی فیلم، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بازیگران سینما و تلویزیون ایران،

کسی به کیفیت و محتوا توجهی ندارد

آن‌قدر چشم و هم‌چشمی و رقابت‌های شبکه‌ای، ‌ تلویزیون را فرا گرفته که کسی به کیفیت و محتوا و رضایتِ مخاطب فکر نمی‌کند؛ فقط می‌خواهند باشند حتی اگر به‌قیمتِ دفعِ مخاطب تمام شود. “سرباز” اصلاً برای زمان افطار مناسب نیست؛ باید این را باور کنیم که در عرصه مدیریت و تنظیم زمان در تلویزیون دچار ضعفیم؛ آن‌قدر ریتم سریال کُند و فضای نامأنوسی با ایام ماه مبارک رمضان دارد که نمی‌توان نظرسنجی‌های صداوسیما را باور کرد که ۳۰ درصد مخاطب دارد و یا دفاعیه‌های بازیگران و عوامل هم قابل قبول نیست.

تعصب بی‌حدوحصر به فرم‌گرایی

هرچند “سرباز” مشکل ارتباط با مخاطب دارد اما به‌احترام نویسنده و کارگردانش می‌توانست در ایامی دیگر روی آنتن برود شاید آرامی و تعصب بی‌حدوحصر هادی مقدم‌دوست به فرم‌گرایی و قالبی را که در فیلم سینمایی “سربه‌مُهر” هم به آن پایبند بود مخاطب بهتر می‌توانست تحمل کند؛ هم‌قطارانش  اصطلاحاً به این‌گونه فیلم‌ها می‌گویند “هنری”؛   اما هم شرایط ویژه کرونا و هم ایام روزه‌داری چنین سریالی را پَس می‌زند. چرا تلویزیون هیچ‌توجهی به عنصر مخاطب‌پسندی و جذب مخاطب ندارد؟

گاف‌ها و ضعف‌های در پادگانِ سربازی

نویسنده، کارگردان، بازیگر و عوامل و دست‌اندرکاران هر سریال و فیلمی در قدم اول باید به مخاطب و بیننده‌اش توجه کند شاید اگر این نکته را اصل بدانند چنین مسائلی پیش نمی‌آید که مثلاً کاربران فضای مجازی به ماجرای ازدواج “یلدا” و “یحیی” دو شخصیت اصلی داستان، خرده بگیرند و این تعاملات شخصیتی را نچسب و اعصاب‌خُردکن بدانند. یا اخیراً که به پرداخت‌های دوران خدمت سربازی این سریال انتقاد ویژه دارند. زیرا هر جوانی که این دوران را گذرانده باشد می‌داند همه‌چیز به آسودگی نیست. اصلاً دوران خدمت سربازی با سختی گره خورده و ضعف‌ها و گاف‌های داستانی گویای عدم شناخت لازم با محیط پادگان و این دوران است.  

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه سه سیما، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، ویروس کرونا، آی فیلم | شبکه آی فیلم، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بازیگران سینما و تلویزیون ایران،

نمایشِ ناقص و تخیّلی فضای خدمت سربازی

“سرباز” باید از نگاه سرباز شناخته می‌شد؛ برای نمایش چنین دورانی نیازی به اغراق نبود که بخواهیم گروهی را برای رفتن به سربازی کورکورانه ترغیب کنیم. چرا به جای نمایش پادگانی منسجم از سربازان، جای مفرح و هتل‌مانندی را نشان می‌دهیم؟ سربازی به ذاته حرکت مقدس و اصولی برای پختگی و رسیدن به اصلِ بالندگی جوانی است که به بلوغ رسیده؛ ای کاش سازندگان سریال با وجود کارنامه به نسبت قابل اعتنایی در سینما و تلویزیون به سراغ سوژه دیگری می‌رفتند، ‌ موفق‌تر بودند. آنقدر غرقِ در فرم‌گرایی شدند با ساختاری متفاوت، داستانِ “سرباز” را روایت می‌کنند. به همین دلیل “سرباز” نتوانسته رویدادهای زندگی خانوادگی و اجتماعی را عمیق و باورپذیر نشان دهد؛ همان‌طور که منتقدینی همچون “جبار آذین” اعتقاد دارند بیش از آنکه توجه سازندگان به مضامین اصلی زندگی زناشویی و مشترکات و مناسبات خانوادگی باشد، به حاشیه‌ها پرداخته‌اند، یا به نمایشِ ناقص و تخیّلی فضای خدمت سربازی انتقاد دارند.  

بی‌حوصلگی و بی‌خیالی بیننده سریال “سرباز”

واقعیت این است که همه ما در زندگی روزمره، با آدم‌هایی همچون یحیی و یلدا مواجهیم که دغدغه‌ها و مطالبات مختلفی از زندگی دارند، جایی نسبت به هم سردند و جایی هم طراوات و گرمایشان را به رخ می‌کشند. حتماً جوانانی مثل یحیی را سراغ داریم که پزشک‌اند، سربازی رفته‌اند، رانندگی بلد نیستند و نسبت به برخی مسائل زندگی کاملاً بی‌اهمیت برخورد می‌کنند یا یلدایی که مدام به فکر ارتقای موقعیت و امکانات زندگی‌اش است و چنان غرقِ در خرید خانه و ظواهر زندگی شده که زندگی‌اش با یحیی را تبدیل به جهنم کرده است.  

به قولِ خود بازیگرش الیکا عبدالرزاقی همه اینها عین زندگی است و باید در مدیوم تصویر و نمایش، مخاطب را با خودش همراه کند اما قلّاب داستان “سرباز” نتوانسته رشته میانِ مخاطب را با خط روایی قصه “سرباز” متصل کند. شاید کمتر مخاطبی هر شب پای تماشای سرباز بنشیند و یا برایش آینده یحیی و یلدا مهم باشد! آنقدر با کُندی ریتم و آرامش بیش از حد در فرم و قالب، مخاطب خسته شده که مثل شهاب کاراکتر بی‌خیالِ قصه “سرباز”، نوعی بی‌حوصلگی و بی‌خیالی در بینندگان سریال دیده می‌شود.  

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه سه سیما، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، ویروس کرونا، آی فیلم | شبکه آی فیلم، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بازیگران سینما و تلویزیون ایران،

حتی بازیگران طنز هم نتوانستند کمکی کنند

در واقع سریال “سرباز” با تمام سعی و تلاشش، نتوانسته با مخاطب ارتباط بگیرد؛ به محض اینکه قرار است مخاطب جذب داستان شود یک داستان فرعی یا اتفاقی بی‌اهمیت را پیش می‌کشد تا مخاطب را از ادامه داستان دلسرد کند. هادی مقدم‌دوست در اجرا موفق نبوده و حتی به واسطه حضور بازیگرانی مثل “نیما شعبان‌نژاد” و “جواد خواجوی” که سابقه طنز دارند نیز به توفیقی نرسیده است. واقعیت این است که تقصیر را نباید به گردنِ کرونا و بی‌موقع روی آنتن رفتن انداخت که البته سریال با ماه رمضان بیگانه است؛ اما به نظر می‌رسد سریال در هر فصل دیگری هم روی آنتن می‌رفت از چند ویژگی مهم بی‌بهره بود: جذابیت، توجه به موقعیت‌سازی دراماتیک داستانی و شخصیت‌سازی.  

چرا به سراغ فقر و غنا نمی‌روند؟

با دیدن این سریال‌ها خصوصاً کنداکتور شبکه سه که چندی است کمتر به سراغ موضوعات فقر و غنا می‌رود؛ مثل کارهایی که رضا عطاران برای تلویزیون ساخته و “متهم‌گریخت” را این روزها آی‌فیلم پخش می‌کند و یا کار “دارا و ندار” مسعود ده‌نمکی به جای قالب‌های جدیدی که مخاطب‌پسند نیستند می‌توان با توجه به موفقیت‌های سریال‌سازی گذشته تلویزیون به سراغ سوژه‌های جدید رفت.  مدیران و سریال‌سازان می‌توانند با مطالعه‌ای نسبت به گذشته دریابند که رضایت مخاطب اهمیت دارد نه حضور به هر قیمت و رقابت‌هایی که دلیلشان خودنمایی‌های مدیریتی است و نه دغدغه‌های مردمی!

بگذاریم کار به کاربلدهای کم‌کار برسد

شاید وقت آن رسیده که اجازه بدهیم تهیه‌کنندگان جدید، با سلایق و نوع نگاه متمایزتری، سریال‌های مناسبتی برای تلویزیون تولید کنند؛ برخی تهیه‌کنندگان قدیمی قابل احترام‌اند اما سیرِ حضورشان به صورت مستمر چیزی جز ضعف و ناکامی به جای نگذاشته است. مثلاً تهیه‌کننده‌ای برای تلویزیون، سریال پریننده رمضانی ساخت و این روزها در سریالی تهیه‌کنندگی می‌کند که شاید همراه با خانواده‌اش بیننده این سریال نباشند. فرقِ کار ماندگار و سطحی در این است که نشان می‌دهد نیازمند نگاه و اندیشه جدید در عرصه تهیه‌کنندگی تلویزیونیم و کار باید به کاربلدهای کم‌کار هم برسد.  

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه سه سیما، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، ویروس کرونا، آی فیلم | شبکه آی فیلم، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بازیگران سینما و تلویزیون ایران،

«نریشن» پاشنه آشیل سریال “سرباز”

شهرام خرازی‌ها  کارشناس ارشد «مدیریت رسانه» و عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران دیدگاهش نسبت به این سریال تلویزیونی را در اختیار خبرنگار تسنیم  قرار داد. او چنین نوشت: بارزترین ویژگی مجموعه “سرباز” استفاده از نریشن (گفتار روی تصویر) است که در سریال‌های تلویزیونی کمتر مسبوق به سابقه است. بهره‌گیری از “نریشن” معمولاً زمانی صورت می‌گیرد که متن، «دیالوگ»، «منولوگ»، تصویر یا نماد عاجز از رساندن کافی و بسنده محتوا باشد؛ در چنین مواردی «نریشن» نه تنها عاملی مزاحم محسوب نمی‌شود بلکه به درک بهتر شخصیت‌ها و داستان سریال کمک می‌کند. «نریشن» پاشنه آشیل سریال “سرباز” است. به وضوح مشخص است که کارگردان این مجموعه از کاربرد «نریشن» بی‌اطلاع یا کم‌اطلاع بوده و به مسیری منحرف شده که از اساس اشتباه و غلط ریل‌گذاری شده است.

عدم تسلط روی دوربین

تجربیات تصویری گذشته هادی مقدم‌دوست حاکی از آن است که او تسلط چندانی بر دوربین ندارد ضمن آن که متن‌های خوب و تأثیرگذاری هم نمی‌نویسد البته نمی‌توان منکر ایده‌های خوبی که در سر دارد شد اما در پروراندن این ایده‌ها چه در سریال “سرباز” چه در آثار دیگرش ناتوان است! از طرف دیگر داستانی که برای این مجموعه نوشته شده بسیار کم‌رمق است و به همین خاطر هم «نریشن» نه برای ارتقای متن بلکه برای پُرکردن چاله و چوله‌های داستان سریال، حفره‌های دراماتیک آن و خلاء شخصیت‌پردازی به کار گرفته شده است.

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه سه سیما، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، ویروس کرونا، آی فیلم | شبکه آی فیلم، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بازیگران سینما و تلویزیون ایران،

مقدم‌دوست تلویزیون را با رادیو و کتاب اشتباه گرفته!

قاب تلویزیون در وهله اول جایگاه تصویر است نه جایگاه کلام. با دوربین نمی‌توان نوشت یا حرف زد، با دوربین فقط می‌توان نشان داد. مقدم‌دوست تلویزیون را با رادیو و کتاب اشتباه گرفته است. حاصل کار او بیش و پیش از آن که سریال تلویزیونی باشد یک رمان مطول است که تازه آن هم چنگی به دل نمی‌زند. این مجموعه تهی از ابتدایی‌ترین عوامل جذابیت‌زا و آکنده از غلط‌های الفبایی است.     

پزشکی که قابل باور نیست

یحیی به عنوان یک پزشک قابل باور نیست. پزشکان و کسانی که دستی در حرفه پزشکی دارند به راحتی متوجه می‌شوند که جامه پزشکی بر تن چنین کاراکتری می‌رقصد! در این میان نمی‌توان بازیگر خوب و مسلطی مثل “آرش مجیدی” را مقصر دانست زیرا او ناگزیر بوده طبق آنچه در متن نوشته شده و برای این سریال در اختیارش گذاشته‌اند، بازی کند و دیالوگ بگوید. باورپذیر نبودن پزشک سریال ریشه در ناشی‌گری نویسندگان و کارگردان دارد. کاملاً مشخص است که به بازیگران این مجموعه اجازه بداهه و بروز خلاقیت‌های ذاتی‌شان داده نشده است حتی بازیگر بداهه کار و خلاقی مثل نیما شعبان‌نژاد از این محدودیت سفت و سخت در امان نمانده است.

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه سه سیما، سریال ایرانی، ماه مبارک رمضان، ویروس کرونا، آی فیلم | شبکه آی فیلم، کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بازیگران سینما و تلویزیون ایران،

بازیگران مقتدری که هرز رفته‌اند

واقعاً حیف از بازیگران مقتدر این مجموعه (رویا تیموریان، الیکا عبدالرزاقی، نیما شعبان‌نژاد و آرش مجیدی) که تحت هدایت غلط مقدم‌دوست توانمندی‌هایشان در بازیگری به هرز رفته است!؟ داستان سریال آن‌قدر بی‌رمق و خنثی است که بیننده در پایان هر قسمت اصلاً راغب به تماشای قسمت بعدی نمی‌شود!؟ مسیر داستان بارها به واسطه ورود کاراکترهای جدید زائد و طرح موضوعات فرعی، بیهوده و بدون منطق دراماتیک عوض می‌شود، درست مثل خواننده‌ای که خارج می‌خواند و شنونده را از خود منزجر می‌کند.

تدوینگر ناشی و کلی راشِ نچسب

سوای نریشن، تدوین نیز لطمه غیرقابل اغماضی به سریال “سرباز” زده است؛ نماها به هم وصل نمی‌شوند. بسیاری از «پلان» ها را می‌توان حذف کرد. پاره‌ای از «سکانس» ها را می‌توان بی آنکه در درک ماجراها مشکلی پیش آید، جابه‌جا کرد!؟ آنچه در نهایت در قاب تلویزیون می‌نشیند و ما به عنوان بیننده شاهد آنیم، مجموعه‌ای «راش» است که با هیچ چسبی به هم نمی‌چسبد، پس وظیفه «مونتور» (تدوینگر) این میان چه بوده است؟ از «مدیریت زمان» در سریال “سرباز”  اثری نیست. انگار دست کارگردان را باز گذاشته‌اند تا هرچقدر دوست داشته داستان، نماها و سکانس‌ها را کش بدهد!

سریالی که می‌توانست مینی‌سریال شود

کل این مجموعه را می‌توان با تدوین مجدد و حذف «نریشن» به یک «مینی‌سریال» متوسط تبدیل کرد. برای پیشگیری از تولید چنین مجموعه‌هایی که قرار است شب‌های متمادی از تلویزیون پخش شود. بدیهی است که تلویزیون نباید به عرصه آزمون و خطای تازه‌کارها و کارنابلدها تبدیل شود و اعتبار و بودجه خود را به دست آدم‌هایی بسپارد که مدیریت زمان یک مجموعه تلویزیونی را بلد نیستند و با آب بستن به سریال، وجهه مثبت رسانه‌ملی را زیر سؤال می‌برند.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وقتی تهدید ها مدیریت نابلد سینمایی را مقهور می سازد/آیا «سازمان سینمایی» تسلیم فشار شاه نشینان شد؟! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمدمهدی طباطبایی‌نژاد معاون شورای ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی تاکید کرد در راستای رفع سوتفاهم‌های به وجود آمده و رسیدن به آرامش، منعی برای تکرار انتخابات شورای صنفی نمایش وجود ندارد. این در حالی است که طی چند روز اخیر فشارها و تهدیدات صورت گرفته از سوی قبیله متنفذ در خانه سینما به شدت گسترش یافته است.

به گزارش سینماپرس، محمدمهدی طباطبایی‌نژاد معاون شورای ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره برگزار نشدن جلسه امروز ۲۸ اردیبهشت شورای صنفی نمایش که پیش‌تر اعلام شده بود با ترکیب جدید اعضا برگزار حواهد شد، گفت: ما برای اینکه فضای سینما آشفته و مشوش نباشد، تصمیم داریم همه چیز در آرامش برگزار شود و پیرو قرارهایی که با دوستان‌مان در خانه سینما گذاشته‌ایم و برای اینکه سوتفاهمات برطرف شود، جلسه امروز را کنسل کردیم.

وی افزود: تا زمانی که این سوءتفاهمات به طور کامل حل شود، گفتگوها را ادامه می‌دهیم و بعد از آن جلسات شورای اکران برگزار خواهد شد.

این مدیر سینمایی تاکید کرد: هیچ‌وقت هیچ اختلافی بین سازمان سینمایی و خانه سینما نبوده است؛ این موضوع را هم آن‌ها می‌دادند و هم ما. فقط یک سوءتفاهم پیش آمده که ظرف یکی دو روز آینده به طور کامل برطرف می‌شود و جای هیچ نگرانی نیست.

طباطبایی‌نژاد ادامه داد: ما به دنبال تحمیل چیزی نیستیم هرچند همچنان معتقدیم که انتخابات برگزار شده برای انتخاب دبیر شورای صنفی نمایش کاملا قانونی بوده است.

وی تاکید کرد: اگر دوستان فکر می‌کنند با تجدید آرا اطمینان ‌خاطر حاصل می‌شود، انتخابات شورای صنفی نمایش را تکرار می‌کنیم. انتخابات برگزار شده قانونی بود و از نظر ما تکرارش لازم نیست، ولی اگر دوستانی هستند که فکر می‌کنند خیالشان با این اتفاق راحت می‌شود، از نظر ما هیچ مانعی ندارد و انتخابات شورای صنفی نمایش را مجددا برگزار می‌کنیم. هدف ما ایجاد آرامش در سینما است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ضرورت ثبت جشنواره مستند میراث ناملموس در تقویم برنامه هنری گیلان


ضرورت ثبت جشنواره مستند میراث ناملموس در تقویم برنامه هنری گیلان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

هنرمندان تجسمی «بر آستان قدس» نقش هنر می‌زنند


هنرمندان تجسمی «بر آستان قدس» نقش هنر می‌زنند

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چاره‌ای جز بازگشایی سینماها نداریم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رییس انجمن صنفی سینماداران می‌گوید: ما چاره‌ای جز بازگشایی سینماها نداریم چون از همه جا ناامیدیم و هر حرفی می‌شنویم در حد شعار است.

به گزارش سینماپرس، محمدقاصد اشرفی در گفت‌وگویی با ایسنا درباره بازگشایی احتمالی سینماها و اختیاری بودن آن بیان کرد:‌ از آنجا که اعلام شده بیشتر کسب‌ و کارها پس از ماه رمضان بازگشایی می‌شوند، ما هم منتظریم برای سینماها این اتفاق بیفتد و خبر را از سازمان سینمایی پیگیری می‌کنیم تا ببینیم براساس چه دستورالعملی باید کار را شروع کرد.  اختیاری اعلام شدن بازگشایی هم بیشتر برای شروع است و شاید بعضی سینماها با تاخیر یکی دو هفته‌ای کار را آغاز کنند، اما به هر حال باید این اتفاق بیفتد،  چون سینماها در شرایط بسیار بحرانی هستند و هیچ راهگشایی برای ما درنظر گرفته نشده است.

او در پاسخ به اینکه مگر کمک سازمان برای هر پرده سینمایی ۱۰ میلیون تومان تاثیری نداشته، افزود: بیشتر سینماها در تنگنای مالی هستند و آن ۱۰ میلیون تومان را نگرفتیم چون قبلا هم گفتیم که این برای ما یک شوخی است. ۱۰ میلیون تومان با وام ۶ ماهه چه دردی از ما دوا می‌کند؟ ما چیزی می‌خواهیم که نه تمام مشکلات بلکه حداقل بخشی از مشکل ما را کم کند. اینجا دولت باید حمایت کند. محل کسب ما بسته شده و از همه جا ناامید شده‌ایم. هر حرفی هم زده می‌شود در حد شعار است و ما فعلا فقط به شعارها گوش می‌دهیم.

وی با اشاره به مشکلات مالی سینماداران در پرداخت قبض‌ها و حقوق و حق بیمه کارکنان خود گفت: دولت تمام اقلام را گران کرده ولی ما تصمیم گرفتیم امسال بلیت سینما را گران نکنیم. امسال  «جهش تولید» نامگذاری شده با توجه به اینکه فقط درباره آن حرف زده می‌شود،  در نطفه در حال خفه شدن است چون عملا قدمی برداشته نمی‌شود. بنابراین با تمام این شرایط ما چاره‌ای جز بازگشایی نداریم و می‌خواهیم روی پای خودمان بایستیم تا این مشکلات کمی برطرف شود.

اشرفی درباره اینکه چقدر احتمال می‌دهد سینماها با استقبال مردم روبرو شوند؟ بیان کرد: مسلما رکود خواهیم داشت و ما انتظارش را داریم که مخاطب حضور چندانی در سینما نداشته باشد. ما با چشم باز از این بازگشایی استقبال می‌کنیم ولی فقط امیدواریم فیلم‌های خوب اکران شوند چون مخاطبانی هستند که دوست دارند فقط روی پرده سینما فیلم تماشا کنند.

روز گذشته روابط عمومی سازمان سینمایی اعلام کرد: آیین‌نامه ۱۵ بندی در کارگروه بررسی آسیب‌های کرونا در سینما نهایی و به ستاد ملی مبارزه با کرونا پیشنهاد شد. به این ستاد اعلام کردیم که آمادگی وجود دارد که سینماها در روز عید فطر بازگشایی شوند. البته باید ببینیم نظر ستاد ملی مبارزه با کرونا چیست ولی با این حال ما آماده‌ایم. همچنین اعلام شده این کار داوطلبانه است و سینماهایی که تمایل نداشته باشند، می‌توانند همچنان بسته بمانند. مهمترین بند این آیین‌نامه این بود که باید از ۴۰ درصد ظرفیت سینماها استفاده شود و قیمت بلیت همانند سال قبل خواهد بود.   فاصله بین سانس‌ها افزایش پیدا خواهد کرد و سینماها باید موارد بهداشتی را رعایت کنند.»

پیش‌تر یک پیش‌نویس از آیین‌نامه ۱۵ بندی منتشر شده بود که پس از نهایی شدن به ستاد ملی مبارزه با کرونا پیشنهاد شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مهلت ارسال آثار به جشنواره ملی موسیقی جوان تمدید شد


مهلت ارسال آثار به جشنواره ملی موسیقی جوان تمدید شد

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شخصیت و خدمات خود سیف اله داد ناشناخته مانده است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علیرضا داودنژاد در نوشتاری تحت عنوان «سیف‌الله داد، شورای صنفی و سینمای آینده» به حواشی این روزهای شورای صنفی نمایش واکنش نشان داد.

به گزارش سینماپرس، این کارگردان سینما نوشت: «سیف‌الله داد با فراگیری نظری و عملی سینما و کسب مهارت در نویسندگی، کارگردانی،  فیلمبرداری و تدوین به دانایی سینمایی دست پیدا کرد و با تهیه،  تولید،  پخش و اکران فیلم از چم و خم سینما در ایران سر در آورد و با ورود به فعالیت صنفی و حضور فعال در نشست‌های اصناف و مشارکت در نگارش،  تدوین و تکمیل مقررات و اساسنامه ها-ضمن آشنایی نزدیک با احاد اعضا صنوف -به درکی عمیق از ضعفها و قوت های منظومه تهیه،  تولید،  توزیع و نمایش فیلم نائل شد و با ورود به منصب دولتی دورانی به یاد ماندنی از مشارکت دولت و صنوف سینمایی را در تاریخ فرهنگ‌وهنر ایران به یادگار گذاشت.

جلسات چهل پنجاه نفره‌ای که او با حضور صاحب نظران، اعضا فعال صنوف و سینماگران کار آزموده برگزار می کرد و مهمترین مباحث مبتلا به سینما را با آنها به مشورت و بحث آزاد میگذاشت،  فراموش شدنی نیست.

او نهایتا بعد از غور،  تفحص و بررسی‌های جامع نظری و عملی در سینما به این نتیجه یقین پیدا کرد که آنچه سینمای ملی را در ایران تهدید می کند و به حفظ،  رونق و اعتلا آن صدمه می‌زند نزول از جایگاه اخلاقی، فرهنگی و ابتلا آن به سیاست زدگی و امر بری برای سرمایه است.

او ضمن تشویق سینمایی که با احترام به مخاطب در صدد سرگرم کردن او بر می‌آید و حمایت از سینمایی که مسولانه به اسیب‌های اجتماعی می‌پردازد از سینمای مصلحانه سخن می گفت و سینماگران را از مجیزگویی قدرت و برده‌گی پول پرهیز می داد و وظیفه دولت را پشتیبانی از تولید داخلی در عین حمایت از مصرف کننده می دانست.

رونق تهیه،  تولید،  توزیع و نمایش فیلم در دوران او و همکاری های همه جانبه مسولان و اصناف سینمایی برای انجام خدمات حرفه ای و رفاهی به سینما و سینماگران، بخشی مهم از تاریخ سینمای ایران است که ابعاد آن همچون ابعاد شخصیت و خدمات خود سیف اله داد ناشناخته مانده است.

او که هنر سینما را آزموده و شناخته بود و از ضرورت راه بردی آن برای استقلال و پیشرفت کشور خبر داشت از منزلت نیروی انسانی خوش قریحه و متخصص و خلاق دفاع میکرد و ضمن تقویت پژوهش و اموزش سینما به گرایشات انحصارطلب برای تسلط بر سینما و بهره کشی از امکانات و نیروی انسانی ان میدان  نمیداد؛ و البته نیز از همین رو بود که دشمنان ذی نفوذی را علیه خود بسیج کرد و بالاخره نتوانست دوران چهار ساله مدیریت موفق خود را به انتها برساند و با به جا گذاشتن خاطرات و یادگارها و میراثی ارزشمند از خدمات صنفی و حرفه ای با سینما خداحافظی کرد.

از جمله ‌یادگارهایی که از دوران مدیریت صنفی و دولتی او برای تقویت و ارتقا بخش خصوصی در سینمای ایران به جا ماند، سر و سامان بخشی به نحوه اکران و نمایش  فیلم بود که به دلیل کمبود ظرفیت های نمایشی و افزایش کمی و کیفی تولید هنگامه اکران را با رقابتی سخت و گهگاه کشمکشهایی به دور از اصول و اداب صنفی و حرفه ای مواجه می کرد.

مراقبت از هنر سینما و مواظبت از آثاری که با تمایل و اتکا به ارزشهای زیبایی شناختی سینما تولید می شدند و در رقابت با اثار سخیف تجاری یا فیلمهای تبلیغاتی از دستیابی به اکران مناسب باز می ماندند، اقتضا می کرد تا چیده مان اعضا شورای صنفی به گونه ای باشد که چرخه اکران علاوه بر تامین سود مالی برای تجارت در سینما و ایجاد فرصت برای فیلمهای تبلیغاتی به هنر سینما نیز بی توجه نماند.

اختصاص یک صندلی در شورای صنفی برای فیلمسازان در کنار پخش کنندگان و صاحبان فیلم و سالن از جمله ابتکاراتی بود که سیف اله داد به کاربست  و نیر تفویض ریاست این شورا به نماینده کانون کارگردانان بعدها به عنوان سنتی موجه ادامه پیدا کرد و موجب دلگرمی برای هنرمندان سینما مخصوصا کارگردان هایی شد که شخصا به تهیه فیلمهای خود اقدام می کردند -و اینک سالهاست در انجمن تهیه کننده کارگردان ها گرد هم آمده اند – و بخش اعظمی از تولیدات موفق هنری و تجاری سینمای ایران به همت آنها رقم میخورد.

جریان تهیه کنندگی کردن کارگردان‌ها که ارمغان انقلاب برای سینمای ایران بود و موجبات راه اندازی جریان تولید فیلم در بعد از انقلاب را فراهم اورد و به فعال شدن دوباره بازار سینما،  احیا و اعتلا ان انجامید و پرچم ایران را نیز در جشنواره‌های جهانی  بالا برد،  جریانی بود که با سود آور شدن سینما و ورود تدریجی تجار و سیاسیون به این حرفه کم کم زیر سوال رفت و نجوا برای جدا کردن کارگردانی و تهیه کنندگی از یکدیگر آغازیدن گرفت و به موازات موفقیت‌های هنری و تجاری تهیه کننده /کارگردان‌ها در دستگاه‌های دولتی نیز طرفدارانی پیدا کرد.

در گذر سالیان  و با فراموشی آرمان‌های عدالتخواهانه انقلاب و جایگزینی آن با رقابت‌های موذیانه برای ثروت اندوزی و ترویج تلقی از پول به عنوان تنها معیار ارزشها، سینما نیز به عنوان فعالیتی فرهنگی زیر سوال رفت و با تبدیل تدریجی تهیه کنندگان به پخش کننده و سینمادار، مرزبندی ها و تعاریف صنفی مخدوش شد  و با پا گرفتن اقتصاد سیاسی و غلبه آن بر قلمرو فرهنگ، تهیه کننده /کارگردانها نیز بیش از بیش تحت فشار قرار گرفتند.

برای تاجران سینما و همچنین نزد بخشی از مسولان دولتی تدریجا این باور ارتجاعی احیا شد و دوباره جان گرفت که اختیار انتخاب موضوع فیلم، همچنین ترکیب عوامل سازنده و حتی نحوه اجرای اثر سینمایی باید از کارگردان‌ها سلب شود و قریحه و تخصص و خلاقیت ان‌ها در مقام دستمزد بگیر می بایست دربست در اختیار صاحبان سرمایه و اربابان سیاست و سفارشات و مطالبات ان ها قرار بگیرد.

پس مقاومت کارگردان‌هایی که حاضر به تسلیم در برابر انحصار طلبی‌های سیاسی و مالی نشدند و موفقیت آنها در تهیه و تولید و ارایه اثار برتر تجاری و هنری، زمینه ساز اتخاذ روش‌هایی پیچیده تر برای شکست و تحقیر و انزاوا و سرکوب جریان تهیه کننده / کارگردانی شد که متقابلا انها را نیز نسل به نسل تا امروز به چاره اندیشی و مقاومت و تلاش برای پیروزی و ادامه حیات بر انگیخته است.

اگر تهیه فیلم روز به روز و به شکلی غیرمنطقی گران و گرانتر می‌شود، اگر فیلمسازی سخیف و سطحی روز به روز بیشتر قبح خود را از دست می دهد، اگر باز تولید کلیشه های متکی به ستاره سالاری روز به روز بیشتر میدان پیدا می کند، اگر بخش عمده ای از محصولات هرساله سینمای ایران به هیزم‌هایی بدل می شود که باید بسوزند و تنور اکران را برای نان پختن انحصارهای مالی و سیاسی گرم کنند، اگر بازار نمایش خانه‌گی -حتی در شرایط مرگبار کرونا  و ضرورت بیشتر در خانه ماندن مردم -تقویت و تبلیغ و امن نمی‌شود، اگر شورایعالی تهیه کنندگان که از اجتماع انجمن‌های رسمی تهیه کنندگی شکل گرفته -و هیات مدیره ان تحت نظارت چهار شورای مرکزی مربوطه از هرگونه زد و بند و انحراف مراقبت می شود – انکار می شود و خلاصه اگر کانون کارگردان‌ها را از ریاست شورای صنفی خلع می کنند و بالاخره سینما داران به حاکمیتی یکدست بر این شورا دست پیدا می کنند؛ همه و همه ناشی از تلاشی اشکار و پنهان برای تسخیر تمام و کمال سینما توسط انحصارهای مالی و سیاسی و همچنین به قصد در هم شکستن مقاومت نیروی انسانی خوش قریحه و متخصص و خلاقی صورت می گیرد که در مقابل توهین و تحقیر و زور گویی و بهره کشی مقاومت می‌کنند و اینک نیز  اطمینان دارند که عاقبت باشکستن انحصار نمایش در سالن و تامین امنیت برای بازار نمایش خانه گی، سینمای ایران به سفارشات  و سرمایه های مردمی دسترسی پیدا می کند و افقی تازه پیش روی جریان تولید و توزیع و نمایش فیلم در ایران باز خواهد شد و دیر یا زود سینمای مصلحانه ای که  سیف اله داد از ان سخن می گفت جامه تحقق خواهد پوشید.

 سینمایی که در تلاش برای سرگرم کردن مخاطبان احترام انها را نادیده نمی گیرد و در نقد و اسیب شناسی اجتماعی از دلسوزی و محبت به همنوعان فرو گذار نمی کند. توسعه ناگزیر اینترنت، خارج شدن ابزار تولید و توزیع و نمایش فیلم از چنگ انواع انحصار و دسترسی عمومی به فرا گیری و کار با این ابزار فرا رسیدن دورانی تازه را بشارت می‌دهد؛ دورانی که توزیع قدرت، ترویج دانش، توسعه  دانایی سینمایی و نهایتا تولید کننده شدن مصرف کننده را همچون تقدیری تاریخی پیش روی ما قرار می دهد و امروزه‌ی روز را برای هر یک از ما به فراخور ظرفیت‌ها و استعدادهایمان به امکانی برای موضع گیری و انتخاب بدل می کند.»

مشاهده خبر از سایت منبع