X

بایگانی شهریور 25, 1399

دفتر سینمایی

آرشیو صداوسیما به یک اقیانوس می‌ماند و اگر این اقیانوس دست کسی بیفتد با آن کارهای بسیاری می‌تواند انجام دهد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: کارگردان مستند «رویای آجری» ضمن گلایه از دشواری دسترسی به تصاویر آرشیوی صداوسیما، تأکید دارد ادعای مطرح شده درباره فروش این آرشیو به شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور نمی‌تواند درست باشد.

به گزارش سینماپرس، شاید کمتر مستندی را به یاد بیاوریم که پخش آن از تلویزیون به یکباره با حجم قابل‌توجهی از واکنش‌های رسانه‌ای مواجه شده باشد. نه فقط واکنش‌هایی به خاطر اسامی و گفته‌های مطرح شده که کلیت مستند بتواند یک موج رسانه‌ای در دو جبهه مخالف و موافق راه بیندازد. شاید مستندپرتره‌ها از این حیث حتی توفیق بیشتری داشته باشند چراکه بررسی جنبه‌های مختلف و ویژگی‌های شخصیتی یک فرد با روایت مستندساز بیشتر واکنش‌های له و علیه را در بر می‌گیرد. با این حال چندی مستندی با عنوان «رویای آجری» از شبکه مستند پخش شد که این روزها بازپخش آن در کنداکتور پخش شبکه افق قرار گرفته و هر سه‌شنبه یک قسمت از آن پخش می‌شود.

این مجموعه مستند در هفت قسمت به تاریخچه سیاستگذاری مسکن در ۶۰ سال اخیر کشور می‌پردازد و تحولات این حوزه را از دوره مصدق تا امروز به تصویر می‌کشد و دیدگاه و عملکرد دولت‌های مختلف در حوزه مسکن می‌پردازد.

از جمله ویژگی‌های این مستند، تصاویر آرشیوی دیده نشده آن است که در چند قسمت ابتدایی نود درصد از این قسمت‌ها بکر بوده و تاکنون استفاده نشده بودند؛ تصاویری که برخی از آن‌ها از روزهای ابتدایی انقلاب غبطه برانگیز بوده و به‌صورت مجزا هم در شبکه‌های اجتماعی و فضا مجازی هم‌رسانی شدند.

همزمان با بازپخش این مستند از شبکه افق گفتگویی با داود مرادیان کارگردان آن داشتیم که مشروحش را در ادامه می‌خوانید؛

* شما مجموعه مستند «رویای آجری» را با محوریت تاریخچه سیاستگذاری مسکن در یک بازه ۶۰ ساله بررسی کردید، چرا این فرایند زمانی را انتخاب کردید؟

«مدیریت» یک اصل ثابت و یک علم است و خیلی از معضلات را در نبود همین نگاه علمی می‌توان شناسایی کرد. من خاطرم هست جلسه‌ای رفتم که بحث بر سر قانون مالیات بر عایدی سرمایه بود و زمانی که در این باره بحث می‌کردیم، یکی از نمایندگان اسبق مجلس گفت این حرف‌ها کمونیستی است. من هم پاسخ دادم این سخن مثل این است که بگویید در موشک به جای سوخت باید ماست ریخت!

نمی‌توان توهم توطئه داشت و همه مشکلات را غیر از دایره تصمیمات خود دانست. بنابراین سراغ بررسی موضوعی و تاریخی این مساله رفتیم و سوالمان این بود که چه چیزی باعث شده است که در سپهر مدیریتی و سیاستگذاری در حوزه مسکن دچار تکرار اشتباهات شویم اقتصاد علم است و مدیریت اقتصادی هم از همین فرمول‌های علمی پیروی می‌کند. فرمولی که در دنیا ۱۰۰ سال است جواب می‌دهد و از کمونیسم تا کاپیتالیسم آن را به کار می‌گیرند. برای ما سوال است که چرا مسکن در ایران هنوز مساله است و چه چیزی مانع رفع مشکلات آن شده است؟ نمی‌توان توهم توطئه داشت و همه مشکلات را غیر از دایره تصمیمات خود دانست. بنابراین سراغ بررسی موضوعی و تاریخی این مساله رفتیم و سوالمان این بود که چه چیزی باعث شده است که در سپهر مدیریتی و سیاستگذاری در حوزه مسکن دچار تکرار اشتباهات شویم.

در هیچ جای دنیا امکان ندارد وزیری ۹ سال یا به عبارتی بیش از ۷ هزار روز بر مسند کار باشد و افتخارش این باشد که در حوزه تولید مسکن مهر هیچ کاری نکرده است یا به‌عبارتی بگوید کاری انجام نداده است که به مردم بیشتر از آنچه این روزها شاهدش هستند لطمه و آسیب بخورد!

مشابه چنین تفکراتی را در سال‌های پیش در ایران داشته‌ایم و تکرار شده است. ما این مساله را بررسی کرده‌ایم و دیدیم قبل از انقلاب هم چنین تفکراتی بوده است. یکی از رسانه‌ها که رویکرد این مستند باعث گلایه آن‌ها شده بود، گفتند هدفمان این بوده که نشان دهیم آقای هاشمی رفسنجانی ادامه فرح است درحالی که شما ایکس و ایگرگ یا هر فرد دیگری را در این موقعیت بگذارید، وقتی نگاه دکوراتیو و سرمایه‌سالارانه داشته باشد خروجی همین می‌شود و دیگر فردمحور نیست.

* خود شما تلاشی کردید که فقط نسبت به یک شخص چنین ذهنیتی پیش نیاید و مستند دچار جبهه‌گیری سیاسی نشود؟ یا به تعبیری روایت بی‌طرفانه‌ای داشته باشد؟

یکی از انتقادات به مستند ما این بود که سیاسی است و مثلاً به ما می‌گفتند چرا مستند را به همین صورت علمی بررسی نکردید؟ که گفتم این حرف عاقلانه نیست. مستند ما جهت‌گیری دارد اما روایتش بی‌طرفانه است. جهت‌گیری ما نگاه امام خمینی (ره) به مسکن است که خیلی هم جدی آن را دنبال کردیم.

اکبر هاشمی رفسنجانی در قسمت سوم این مجموعه مستند یک قهرمان است، اما چه کسی تاکنون به نقش آقای هاشمی در ماجرای زمین‌شهری پرداخته است؟ ما اتفاقاً به این وجوه هم پرداخته‌ایم و یا در قسمت پنجم مستند عباس آخوندی به شدت مثبت است چون مقابل تراکم فروشی تهران ایستاد و مبارزه کرد.

* فکر می‌کنید چرا این روایت با همین وجه بی‌طرفانه از طرف برخی مسئولان دیده نشد؟

مساله اینها این است که چرا اسم آورده می‌شود؟ مثلاً می‌خواهند من بدون اسم بگویم «سیاست‌ها در دوران دهه ۶۰ از این قرار بود…» خیر من هیچ گاه اینگونه نمی‌گویم و صراحتاً باید اسم ببرم که فلان نخست وزیر در فلان سال چنین تصمیمی گرفت.

* شما ابتدا گفتید اقتصاد علم است، در مستند چقدر بر اساس مبانی تحلیلی و علمی جلو رفته‌اید و چقدر به‌دنبال روایت صرف تاریخی بودید؟

این مستند مساله دارد و بر این اساس جلو می‌رود و برای همین در یک سیر تاریخی معضلات مربوط به مسکن را بررسی می‌کند. این مستند بررسی می‌کند که چرا مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر خانه‌های خالی و یا… بعد از سال‌ها هنوز محقق نشده است؟

چند ماه وقت گذاشته‌ام و یک وزیر را راضی کرده‌ام تا جلوی دوربین بنشیند. تا حد بازجویی با او گفتگو کرده‌ام و قبل از این گفتگو درباره تمام عملکردش پژوهش کرده‌ام. اینها خیلی اهمیت دارد * این را می‌پرسم چون مستند شما چندان کارشناس‌محور نیست و مثلاً شاهد گفتگو با اقتصاددانان در آن نیستیم؛ دلیل این رویکرد چه بود؟

ما عمداً سراغ کارشناس نرفتیم. سراغ کسانی رفتیم که با یک امضا، اتفاقی را رقم زده‌اند، هرکسی که می‌خواهد باشد. وقتی با کارشناس صحبت می‌کنید، سیاستگذار می‌گوید آن کارشناس خارج از گود نشسته است و می‌گوید لنگش کن. اتفاقاً برای ما خیلی راحت‌تر بود که چند کارشناس می‌آوردیم و با آن‌ها این بازار و ماجراهای مسکن را تحلیل می‌کردیم. در حدود ۶ ماه ۲۵ قسمت برنامه هم تحویل می‌دادیم چون این کارشناسان از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را برایتان تحلیل می‌کنند اما در سیاستگذاری مسکن وقتی در معرکه قرار گرفتید درست کار کردن و تحلیل کردن شرط است. به همین دلیل سراغ سیاستگذاران رفتیم که کارشناس هم هستند.

* درواقع معتقدید ارزش مستند به چالش و مورد سوال قرار دادن همان مسئول و مدیر و وزیر است؟

بله به این دلیل که من چند ماه وقت گذاشته‌ام و یک وزیر را راضی کرده‌ام تا جلوی دوربین بنشیند. تا حد بازجویی با او گفتگو کرده‌ام و قبل از این گفتگو درباره تمام عملکردش پژوهش کرده‌ام. اینها خیلی اهمیت دارد اینکه وقتی می‌خواهید یک نفر را به چالش بکشید و مثلاً بپرسید که چرا فلان سیاست را درباره مسکن به کار بردید؟ چرا مسکن در زمان شما به این قیمت رسید و یا چرا در بیابان به اسم مسکن مهر، برج ساخته‌اید؟ فراتر از یک کارشناس خود شخص باید پاسخگو باشد و بعد خودش و منتقدانش در مستند حضور دارند.

* احتمالاً چالش‌های زیادی هم در دعوت از این وزیران و مصاحبه شونده‌ها داشته‌اید.

نمونه‌اش آقای کرباسچی است که یک بار برای مصاحبه رفتیم. دوربین را کار گذاشتیم اما در اتاقی که دوربین نبود با ما گفتگو کرد و جلوی دوربین حاضر نشد و مقرر شد دفعه بعد برای ضبط دوربین برویم. درحالیکه دفعات بعد هماهنگ نشد. بعضاً با یک وزیر بارها در واتس اپ مکالمه داشته‌ام و یا به آقای قالیباف نامه‌های بسیاری زدیم که اطرافیان ایشان ظاهراً تصمیم گرفته بودند گفتگو نکنند. ما از سال ۹۶ برای آقای قالیباف نامه زدیم اما طی این سه سال نتوانستیم در نهایت با او هم گفتگو کنیم.

* کل پروسه برای ساخت این مجموعه مستند هفت قسمتی چقدر طول کشید؟

از اوایل ۹۶ کار ما شروع شد و تا نزدیک پخش مستند یعنی مرداد ۹۹ ادامه داشت. ما از یک مجموعه پژوهشی کمک گرفتیم که وابسته به مرکز مطالعات علمی دانشگاه تهران است و پایه پژوهش‌ها روی این تیم بود.

* یکی از ویژگی‌های مستند شما تصاویر آرشیوی بکر آن است؛ تصاویری که پیش از این در تلویزیون دیده نشده بود و برخی از این صحنه‌ها در شبکه‌های اجتماعی هم وایرال شد مثل صحنه‌ای که از فرد کراواتی تا فردی با سطح مالی پایین صف بسته بودند تا به فرمان امام خمینی (ره) مبلغی را برای کمک واریز کنند. این تصاویر چرا در دیگر مستندها مخصوصاً در فضای تاریخ معاصر کمتر دیده می‌شود؟

اینها نگاتیوهای تبدیل نشده بود. آرشیو صداوسیما خیلی سخت اعتماد می‌کند اما در زمان خانم کبیری مدیریت وقتی اعتماد کرد دیگر پای کار آمد.

* چرا کار با آرشیو صداوسیما اینقدر دردسر دارد؟ چون این آرشیو به اندازه گنجینه‌ای برای بازتولید و تولیدات جدید مستند ارزش بسیاری دارد.

همانطور که گفتم خیلی سخت اعتماد می‌کنند. از طرفی تبدیل نگاتیو برای صداوسیما هزینه زیادی دارد به طور مثال چند نگاتیو باید شست و شو داده شود که به تصویر تبدیل شود. این نگاتیوها خیلی قدیمی و کهنه است و اصلاح رنگ و کار روی آن‌ها هزینه معنوی و مادی می‌برد. خود انجام این فرایند یک ماه پروسه اداری دارد.

* چرا خیلی‌ها حاضر نیستند این فرایند را طی کنند و تصاویر بکر و دیده نشده در آثارشان داشته باشند؟

بخشی به دلیل همین فرایندهای زمان‌بر است بخشی هم به این دلیل است که این آرشیو موضوعی است و شاید کسی نمی‌داند که مثلاً روی نگاتیوی که نوشته شده: «گفتگو با حاکم شرع شهرداری ۱۳۶۲» حالا مشخص نیست این فرد کیست!

* به هر حال بسیاری از همین تصاویر انقلاب و تاریخ معاصر با همین عناوین در این نوارها و نگاتیوها موجود است اما چرا تبدیل نمی‌شود؟

مستندسازان به این آثار دسترسی ندارند و باید دائم ارتباط داشته باشند و بروند و بیایند تا بتوانند اعتماد جلب کنند. برای همین مستندساز با خود می‌گوید از همان تصاویر معمول استفاده می‌کند.

اگر اکنون به سایت آسوشیتدپرس سر بزنید تمام آرشیو در اختیار شماست، تمام آرشیو رویترز را می‌توانید در اختیار داشته باشید و به همه اینها می‌توان با پرداخت مالی دسترسی پیدا کرد. اینجا فکر می‌کنند اگر این آرشیو را به راحتی در دسترس قرار دهند در اختیار شبکه من و تو و دیگر شبکه‌ها قرار می‌گیرد * این آرشیو در رسانه‌های بین‌المللی چگونه در دسترس قرار می‌گیرد؟

اگر اکنون به سایت آسوشیتدپرس سر بزنید تمام آرشیو در اختیار شماست، تمام آرشیو رویترز را می‌توانید در اختیار داشته باشید و به همه اینها می‌توان با پرداخت مالی دسترسی پیدا کرد. اینجا فکر می‌کنند اگر این آرشیو را به راحتی در دسترس قرار دهند در اختیار شبکه من و تو و دیگر شبکه‌ها قرار می‌گیرد که من این تفکر را قبول ندارم و اصلاً نمی‌دانم این ادعایی که در زمان آقای محمد سرافراز رییس سابق صداوسیما مطرح شد که آرشیو در اختیار شبکه من و تو قرار گرفته است را رد می‌کنم.

من داود مرادیان به عنوان یک مستندساز با قاطعیت اعلام می‌کنم که همه آرشیو آسوشیتدپرس را درباره ایران دیده‌ام که شاید حدود یک ماه طول کشید و همه آرشیو رویترز درباره ایران را هم دیده‌ام. شاید هر کدام بیشتر از ۵۰ ساعت بوده‌اند. من تمام مستندهای من و تو را هم دیده‌ام و به آرشیو صداوسیما هم مسلط هستم و به جرات می‌توانم بگویم عمده تصاویری که در شبکه بی‌بی‌سی، ایران اینترنشنال و من و تو منتشر شده است، از آرشیوهای بین‌المللی است.

* اما خود مدیران روی اینکه آرشیو فروخته شده است صحه گذاشته بودند؟

به نظرم این ادعا چندان مورد قبول نیست. نمی‌گویم فروخته نشده است اما اینکه آرشیو به طور کامل فروخته شده است را قبول ندارم یعنی می‌گویم شاید پنج درصد یا ده درصد فروش رفته است. کسی که این سخن را می‌گوید آرشیو صداوسیما را نمی‌شناسد و نمی‌داند که این آرشیو به یک اقیانوس می‌ماند و اگر این اقیانوس دست کسی بیفتد با آن کارهای بسیاری می‌تواند انجام دهد. پس قطعاً ادعای فروش همه آرشیو نمی‌تواند درست باشد. به نظرم بخشی از آرشیو انقلاب یا دوران شاه نهایتاً بیرون رفته است.

* به هر حال تصاویر آرشیوی مستندهای شبکه‌های فارسی زبان از غنای بیشتری نسبت به نمونه‌های داخلی برخوردار است و به همین دلیل هم مخاطب بیشتری را جذب می‌کند و حتی به دلیل نمایش همین تصاویر دیده نشده می‌تواند تفکر خود را هم غالب کند.

این درست است. البته فقط به دلیل غنای آرشیوی نیست. اولاً آن‌ها آرشیوی را استفاده کرده‌اند که ما خیلی کم آن را دیده‌ایم چون روی آسوشیتدپرس بوده است و اگر همین الان این آرشیو را ببینید مشاهده می‌کنید دسترسی آن برای شبکه‌هایی مثل ایران اینترنشنال و من و تو و… بسته شده است و اگر آرشیو ایران را استفاده کرده‌اند چرا ای پی (آسوشیتدپرس) این آرشیو را برایشان بسته است؟

* خود شما چقدر از این تصاویر دیده نشده استفاده کردید؟

در قسمت اول حدود ۳۰ درصد، قسمت دوم، سوم و چهارم ۹۰ درصد تصاویر دیده نشده بودند. در قسمت پنجم به بعد نیز حدود ۷۰ درصد از تصاویر دیده نشده بود.

* بازخوردها و واکنش‌ها نسبت به مستند خیلی بالا بود و از دو طیف هم بازخورد وجود داشت. این بازخوردها و حتی تیترهای روزنامه‌ها، فشاری برای بازپخش مستند به همراه نداشت؟

فشار وارد کردن به صداوسیما که طبیعی است. البته من خبر خاصی ندارم. طبعاً نامه نگاری‌ها همین فضا را می‌خواست ایجاد کند. بالاخره در یک روز چندین رسانه مهم با هم تیتر یک رفتند که اصلاً فکر نمی‌کنم چنین اتفاقی درباره یک مستند تاکنون رخ داده باشد. مخالفین همه تیتر یک رفتند و معلوم است یک اتاق فکر داشتند و شاید بهتر دیدند با کلیدواژه «تحریف هاشمی» و به بهانه صحبت محسن هاشمی تیتر بزنند. فردای آن روز کیهان تیتر یک رفت و موافقین هم تیتر زدند. با این حال الان این فشارها دیگر معنا ندارد و اگر کسی نقد اسنادی داشته باشد آن را بیان می‌کند.

در یکی از بخش‌های مستند به اهمیت حضور آقای رفسنجانی اشاره شده است و اصلاً قانون زمین شهری در این کشور تصویب نمی‌شد اگر آقای هاشمی نبود. حالا اگر آقای هاشمی در طول زمان دچار تغییراتی در رویکردهایش شده است من به عنوان مستندساز نمی‌توانم دروغ بگویم اما وجدانم هم قبول نمی‌کند بگویم هاشمی نسبت به مسکن محرومان بی توجه بود * علی‌رغم اینکه به گفته خودتان تصاویر دیده نشده بسیاری داشتید اما بازهم انتقادهایی مطرح شد که چرا از برخی شخصیت‌های تاریخی و انقلابی فیلمی نبود.

انتقاداتی مطرح شد که چرا نگاه رهبر انقلاب در قسمت‌های دوم و سوم که رییس جمهور بوده‌اند نیست اما این طبیعی است. مجوز فیلم‌های آقا توسط آرشیو صداوسیما صادر نمی‌شود بلکه از طرف بیت رهبری صادر می‌شود. از طرف دیگر رییس جمهور در دهه ۶۰ و در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی چندان درگیر مسائل اقتصادی نبود.

اگر به اختلافات شهید رجایی با دولت وقت نگاه کنید می‌بینید هرکسی مسئولیت‌های خود را انجام می‌دهد. رییس جمهور وقت در زمان جنگ بیشتر درگیر مناسبات بین‌المللی و جنگ بود و با این همه صحبت‌هایی هم درباره مسکن داشت که ما بنا داشتیم در مستند بگذاریم اما امکانش میسر نشد. با این حال از زمان تنفیذ آقای هاشمی رفسنجانی تا دولت‌های بعدی نوع نگاه حضرت آقا به تجمل‌گرایی، نقدینگی و مسکن در مستند موجود است و ما همه را آورده‌ایم.

به طور مثال در یکی از بخش‌های مستند به اهمیت حضور آقای رفسنجانی اشاره شده است و اصلاً قانون «زمین شهری» در این کشور تصویب نمی‌شد اگر آقای هاشمی نبود. حالا اگر آقای هاشمی در طول زمان دچار تغییراتی در رویکردهایش شده من به عنوان مستندساز نمی‌توانم دروغ بگویم اما وجدانم هم قبول نمی‌کند بگویم هاشمی نسبت به مسکن محرومان بی‌توجه بود. اتفاقاً او در دهه ۶۰ خود را به آب و آتش زد.

* ممکن است این واکنش‌ها دغدغه اصلی مستند را براای رفع مشکل مسکن به بیراهه ببرد؟

تلاش رسانه‌های مخالف و جریان سرمایه سالار بر این بود ولی به نظرم آن‌ها که دیدند حرف اصلی را گرفتند و حتی گاهی پخش نیمه شب و سحرگاه برخی از مسئولان برای من پیامک می‌فرستادند و گاهی اعتراض هم می‌کردند. اما وضعیت مسکن مشخص است و خروجی این وضع از تصمیمات مسئولان است. غیر از چند نفری که به اسامی اعتراض داشتند بسیاری هم تشکر کردند و حتی سردبیر یکی از نشریات معروف از جناح مخالف از قسمت سوم مستند بسیار تشکر کرد.

* و ظاهراً در تلاش هستید این مجموعه مستند را برای نمایندگان مجلس نمایش دهید فکر می‌کنید همین موجی که در رسانه‌ها رخ داد می‌تواند در عمل هم محقق شود؟

حتماً موثر است. در این مستند یک سیر تاریخی بررسی شده است و به نظرم اگر مثلاً قسمت هفتم توسط نمایندگان مجلس دیده شود به سرنوشت مالیات بر عایدی سرمایه و خانه‌های خالی پرداخته می‌شود. با تماشای این مستند متوجه می‌شوند که نباید زیر بار اسم‌ها بروند و اگر یک نفر با اسم «مسکن اجتماعی» یا هر عنوان دیگری تبلیغات کرد اسیر این عناوین نشوند. اگر مجلس شورای اسلامی در تصویب قوانین فریب نخورد آن وقت می‌توان در اعمال قوانین پیشرفت کرد.

همین حالا می‌توانم ده مستند سریالی درباره مسکن نام ببرم با همین محتوایی که در این مستند آورده شده است اما این مستند یک ویژگی دارد که باقی مستندها ندارند که این مستند ژورنالیستی و قائم به عملکرد افراد است. در فضای ژورنالیسم شما در یک نقطه باید طرف مردمت را بگیری. نکته اینجاست که معترضان، آن شکل از مستندسازی را می‌خواهند که در آن کلی گویی شود که در ذهن‌ها هم نباشد و یقه هیچ مسئول و جریانی را هم نگیرید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

درخشش کانون پرورش فکری در رویداد نقاشی کودکان آسیایی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: ۹ جایزه و ۱۱ دیپلم افتخار سهم اعضای مراکز فرهنگی‌هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از ششمین نمایشگاه بین‌المللی نقاشی کودکان آسیایی سال ۲۰۲۰ شد.

به گزارش سینماپرس، از میان ۴۳۹ اثر ارسال شده از ۷ کشور جهان پرنیان خسروآبادی عضو ۱۲ ساله از کانون اسفراین در استان خراسان شمالی، روشنا غلام‌زاده ۷ ساله از کانون بهبهان استان خوزستان و محیا وجدانی ۱۱ ساله از کانون شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی جایزه اول این مسابقه را از آن خود کردند.

هم‌چنین عسل نعیم کودک ۷ ساله از کانون اهواز استان خوزستان، زهرا عسگری ۱۲ ساله از کانون مشکین‌شهر اردبیل، ثمین حسین‌پور ۱۲ ساله از کانون ماکو در استان آذربایجان غربی و کیارش صمیمی‌تبار عضو ۹ ساله مرکز شماره ۳ کانون کرمانشاه موفق به دریافت جایزه دوم ششمین نمایشگاه بین‌المللی نقاشی کودکان آسیایی که سال ۲۰۲۰ شدند.

همچنین، فربد جعفری ۱۰ ساله از کرمانشاه و وانیا شمسی ۹ ساله از رفسنجان در استان کرمان نیز جایزه سوم این رویداد را از آن خود کردند.

بر این اساس یسنا عمادی و مهراوه نجفی هر دو ۷ ساله از مرکز کانون شیرین‌سو در استان همدان، آنیتا میراولاد ۱۰ ساله از مرکز ۲۱ تهران، آیدین بداق ۷ ساله از خرم‌آباد لرستان، یگانه قایم‌مقامی ۱۳ ساله و یکتا قایم‌مقامی ۱۱ هر دو از مرکز سمیرم اصفهان، امیرحسین حسن‌لو عضو ۷ ساله مرکز شماره یک زنجان، سارینا سهیلی ۱۰ ساله از مرکز مجتمع کرمانشاه، فاطمه تیمورپور ۱۰ ساله از تبریز استان آذربایجان شرقی و محمد غفاری ۹ ساله از مرکز نمین و مهدی نوعی ۱۰ ساله از مرکز رضی هر دو در استان اردبیل موفق به دریافت دیپلم افتخار از این مسابقه‌ی بین‌المللی شدند.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با ارسال ۲۰ اثر در ششمین نمایشگاه بین‌المللی نقاشی کودکان آسیایی که سال ۲۰۲۰ شرکت کرد که تمامی این آثار جایزه یا دیپلم افتخار گرفت.

در عین حال فیلم کوتاهی از صحبت‌های اعضای منتخب به همراه آثارشان نیز که از سوی روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون تهیه و تدوین شده بود در آئین پایانی ششمین نمایشگاه بین‌المللی نقاشی کودکان آسیایی در سال ۲۰۲۰ به نمایش گذاشته شد.

نمایشگاه بین‌المللی نقاشی کودکان آسیایی ۲۰۲۰ در شهر بنژی (Benxi) کشور چین برگزار شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«وانتافه» به پایان فیلمبرداری رسید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلمبرداری فیلم تلویزیونی «وانتافه» به کارگردانی محمدحسین امانی به پایان رسید.

به گزارش سینماپرس،   فیلمبرداری فیلم تلویزیونی «وانتافه» به کارگردانی محمدحسین امانی و تهیه کنندگی محمدجواد موحد با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی به پایان رسید.

این فیلم تلویزیونی که نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند محمدحسین امانی است با حضور مهران احمدی، امیر کربلایی‌زاده، سامان غنائمی، نفیسه روشن و افسانه چهره‌آزاد در لوکیشن‌هایی در شهر تهران و احمدآباد مستوفی جلوی دوربین رفت.

«وانتافه» یک طنز اجتماعی است که نگاهی به مشکلات اقتصادی و گرانی های اخیر دارد و قرار است به زودی از شبکه سه سیما پخش شود.

سایر عوامل فیلم عبارتند از تهیه کننده: محمدجواد موحد، ‌ کارگردان: محمدحسین امانی، مجری طرح: باشگاه فیلم سوره، نویسنده: ‌محسن ملکی، مهدی طاهر، مدیر تولید: ‌افشین رئوفی، ‌مدیر تصویربرداری: یوسف سبحانی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: ‌فرشاد کلباسی، ‌ مدیر صدابرداری: امید قربانی، مدیر تدارکات:‌ بهرام دانایی، ‌ طراح چهره پردازی: هادی لطفی، طراح صحنه و لباس: محسن شریفی، عکاس: حمید ضرابی، ‌مشاور رسانه ای: علی مرادخانی، تهیه شده در خانه تولیدات جوان.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«رادیو اربعین» افتتاح می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رادیو اربعین شنبه با حضور حمید شاه آبادی معاون صدا افتتاح می‌شود.

به گزارش سینماپرس، رادیو اربعین شنبه (۲۹ شهریور) با حضور حمید شاه آبادی معاون صدا، مسئولان ارشد ستاد اربعین شور، اتحادیه رادیو تلویزیون‌های اسلامی و مدیران شبکه‌های رادیویی افتتاح می‌شود.

گفتنی است هرساله معاونت صدا همزمان با ماه محرم و اربعین حسینی رادیوی ویژه این ایام را افتتاح می‌کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شرایط برگزاری جشنواره موسیقی فجر در روزهایی کرونایی بررسی شد


شرایط برگزاری جشنواره موسیقی فجر در روزهایی کرونایی بررسی شد

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

رونمایی از «نبردهای فانتوم» به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مستند سریالی «نبردهای فانتوم» روایت خلبانان جنگنده های فانتوم به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس پنجشنبه ۲۷ شهریور در حوزه هنری رونمایی خواهد شد.

به گزارش سینماپرس، مستند سریالی «نبردهای فانتوم» به عنوان نخستین مستند با موضوع روایت رشادت‌های خلبانان ایرانی در هشت سال جنگ تحمیلی در نقش جنگنده فانتوم رونمایی خواهد شد.

این مراسم روز پنجشنبه ۲۶ شهریور با حضور امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و جمعی از فرماندهان ارتش و سپاه در حوزه هنری برگزار می شود.

«نبردهای فانتوم» مستندی است در سه قسمت ۴۲ دقیقه‌ای که به شرح ماموریت ها و عملیات های خلبانان شکاری بمب افکن اف-۴ (ملقب به فانتوم) در جنگ هشت ساله می پردازد.

عوامل مستند «نبردهای فانتوم» عبارتند از کارگردان: مهدی جبین شناس، پژوهشگر، نویسنده: سالار بی باک، تصویربردار: حسن کمالی، انیماتور: هومن سروش‌نیا، مدیرتولید: احمد سعیدی، تدوینگر: امید حسن زاده، هماهنگی مصاحبه ها: ابوذر ضرابی، تصحیح نور و رنگ:حسین صدقی، مدیر روابط عمومی: بهنام توفیقی، مشاور رسانه‌ای: احسان هوشیارگر، طراح پوستر: محمدصادق زرجویان، تهیه‌کننده: سالار بی باک.

مستند «نبردهای فانتوم» در خانه مستند انقلاب اسلامی ساخته و محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

درخشش اعضای کانون پرورش در رویداد نقاشی کودکان آسیایی


درخشش اعضای کانون پرورش در رویداد نقاشی کودکان آسیایی

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سینمای دفاع مقدس ما نیازی به این سبک هالیوودی ندارد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس:حسین قاسمی جامی کارگردانی است که در جوانی سریال‌ها و فیلم‌های بسیاری درباره جنگ ساخت و امروز درباره فیلمسازان جوانی که جنگ را ندیده‌اند اما درباره آن فیلم می‌سازند نگاه ویژه‌ای دارد.

به گزارش سینماپرس، سینمای دفاع مقدس ما تنها محدود به بزرگانی مانند مرحوم رسول ملاقلی‌پور و یا ابراهیم حاتمی‌کیا نیست بلکه کارگردانانی در گوشه و کنار این کشور برای ما فیلم‌ها و آثاری را ساختند که خاطرشان هیچ وقت از یاد ما پاک نمی‌شود.

یکی از سریال‌های ماندگار این حوزه سیمرغ است؛ سریالی به کارگردانی حسین قاسمی جامی و درباره زندگی شهیدان شیرودی و کشوری. سریالی که در زمان خود مردم را پای تلویزیون می‌نشاند و حماسه‌های رزمنده‌های هوانیروز را تداعی می‌کرد.

سینما، سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری،

قاسمی جامی البته تنها سریال دفاع مقدس نساخته است بلکه در کارنامه کارگردانی سینمایی او نیز فیلم‌های بسیاری مانند پی ۲۲، زمزمه بودا،  آزادی سرخ،  پرواز روح،  یک شب، یک غریبه، زیر آسمان، چشم شیشه‌ای و تا مرز دیدار را در کارنامه خود دارد.

در روزهای قبل او از سازمان سینمایی پروانه ساخت برای فیلمنامه جدید خود دریافت کرد و همین بهانه‌ای شد تا ضمن کسب اطلاعاتی درباره فیلم جدیدش درباره سینمای دفاع مقدس گفت‌وگو کنیم.

آنچه که در سینمای او مهم است  سفر به پشت خاکریزها و جبهه‌هایی است که بوی باروت می‌دهد. برخلاف بخش قابل توجهی از سینمای جنگ ما که به شهرها سفر کرده و روایتگر نسل برگشته از جنگ است او حال هوای حضور در جبهه‌ها را بیشتر دوست دارد. حتی فیلم «اینجا کجاست!؟» او نیز که در ژانر کودک ساخته شده است درباره سفر خیالی بچه‌ها به جبهه‌ها است؛ چیزی که کمتر در سینمای ما دیده می‌شود.

قصه کهن برای بچه‌های نسل جدید

* آقای قاسمی، کمی درباره فیلمنامه جدیدتان که پروانه ساخت گرفته‌اید بگویید. فضا و داستان آن چیست و مخاطبین آن چه کسانی‌اند؟

درباره فیلم برزنگی باید بگویم که در این فیلم به بازسازی افسانه‌های کهن دست زدیم؛ در حقیقت ایده اصلی فیلمنامه بر اساس یکی از قصه‌های قدیمی ما شکل گرفته است که از ویژگی‌های آن باید به فضای فانتزی آن اشاره کنم. برزنگی در بطن خود دارای آموزه‌های دینی است که با زبان قصه‌گویی آن‌ها را بیان کرده است.

فیلم دیگری نیز در دست تولید دارم با عنوان آب خنک که آن فیلمنامه نیز در حوزه دفاع مقدس و البته گونه طنز است که با فضای روز ما نیز در ارتباط است.

سینما، سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری،

نمایی از پشت صحنه پی ۲۲ با امین حیایی و هادی ساعی

می‌خواهم به این نکته نیز اشاره کنم که مشکل اصلی ما در حوزه سینمای کودک این است که کودک در رأس نیست و در حقیقت به آن پردخته نمی‌شود. چرا؟ برای اینکه زمانی که در سینمای کودک پای سرمایه‌گذار باز می‌شود از همان ابتدا سینمای بچه‌ها را مانند پول می‌بیند که باید تبدیل به اسکناس بشود. می‌توان اینگونه گفت که سینما را با بسازبفروشی اشتباه می‌گیرد در این صورت دیگر محتوای غنی اهمیتی ندارد و همه چیز برای تهیه‌کننده بحث مالی می‌شود. در حالی که تهیه‌کننده خوب کسی است که دلش برای فرهنگ و هنر این کشور بسوزد.

سینمای دفاع مقدس ما از تولید تا اکران گرفتاری دارد

* این مسأله درباره سینمای دفاع مقدس نیز وجود دارد؟

بله، این مشکل فقط در سینمای کودک نیست بلکه در تمام سینمای ما مشهود است حتی در دفاع مقدس.

در زمینه فیلم‌های دفاع مقدس نیز البته حوزه‌های متولی کار باید پیش قدم باشند زیرا بدون هماهنگی و کمک آنان نمی‌توان سینمای گران‌قیمت جنگ را تولید کرد.

در حال حاضر اگر پشتوانه ملی برای ساخت فیلم‌های دفاع مقدس نباشد گرفتار همین بحث می‌شویم و باید مدام تحت نظر تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار عمل کنیم. این شکلی از از هسته اصلی کار دور می‌شویم و دیگر فیلم ما فیلم فرهنگی و دغدغه‌مندی نخواهد بود.

مشکل دیگری نیز که سینمای دفاع مقدس ما دارد مسأله اکران فیلم است که در صورتی که حمایت درستی از آن نشود زمین می‌خورد و سرمایه‌گذاران دیگر حاضر به تولید و کار در آن نیستند. البته این را به جرأت می‌گویم که سینمای دفاع مقدس مخاطبین جدی و خاص خود را دارد فقط حمایت درست در چرخه تولید و اکران لازم دارد.

جوان سینماگر ما می‌خواهد با خلق فضای جنگ، جبهه را احیا کند

* یکی از مسائل جالب و مهم این است که سینمای جنگی ما دو بخش است بخش اول که بیشتر در سال‌های دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ می‌گذرد، فیلم‌های جنگی ما در خاکریزها و پشت جبهه‌ها است مانند افق و دیده‌بان و بخش دیگر نیز به درون شهر برمی‌گردد و روایتگر مشکلات بچه‌های جنگ در زندگی شهری است مانند وصل نیکان. البته نسل تازه فیلمسازی ما نیز به جبهه سفر می‌کند و از شهر فاصله می‌گیرد. چرا؟

درباره اینکه چرا نسل نوین فیلمساز جنگ ما به خاکریزها سفر می‌کند و ما را به جبهه می‌برد؛ به نظرم علتش روشن است، جوانان ما از نزدیک جنگ را ندیدند و برای همین دوست دارند در سینمای خود آن را احیا کنند. هرچه دیده‌اند برداشت‌های آنان از جنگ بوده است. حالا این برداشت از فیلم‌ها و یا از خاطرات و شنیده‌های آنان ناشی است. آنها از نزدیک بوی باروت به مشامشان نخورده است و برای همین به سمت ساخت فیلم در پشت خاکریز سفر کرده‌اند. اما انصافاً خلاقانه و جدی فیلم می‌سازند.

سینما، سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری،

پوستر چشم شیشه‌ای

به این نکته هم اشاره بکنم که این فاصله از فضای پر التهاب جنگ باعث می‌شود که جوان فیلمساز دفاع مقدسی ما بخواهد فضا را هالیوودی کند و در تدوین و جلوه‌های ویژه می‌رود به سمت سینمای آمریکایی تا فضا حسابی جنگی بشود. من به این رویکرد نقد دارم اصلاً سینمای دفاع مقدس ما نیازی به این سبک هالیوودی ندارد زیرا اساس و فضای جبهه و جنگ ما که برای ما ارزش‌های متعالی دارد ملاک است، نه پرطمطراقی فیلم‌های هالیوودی اکشن. ما باید قصه آدم‌های جنگ را بگوییم به نظرم هرکدام از آدم‌های جنگ قصه‌ای دارند که باید شنیده شود اما فیلمساز برای این کار بسیار کم داریم و اگر همین چندتایی که هستند نیز به این سمت بروند حال و هوای و فضای معنوی خاکریزها فراموش می‌شود. نسل بچه‌های جبهه و جنگ ما رو به فراموشی است و باید آنان را دریابیم.

بچه‌های معتقدی را می‌شناسم که از سینمای ارزشی فاصله گرفته‌اند

علت کمرنگی سینمای دفاع مقدس ما را باوجود اهمیتی که دارد چه می‌دانید؟

در این باره فکر می‌کنم که باید در وهله اول مدیران سینمایی کشور و مسئولین فرهنگی امر بخواهند که سینمای دفاع مقدس ما جان بگیرد. باید آنان دغدغه سینمای جنگ را داشته باشند و تا این دغدغه در جان آنان نباشد و نخواهند که در هفته دفاع مقدس فقط برای هفت روز فیلم جنگی داشته باشند، این سینما دچار تحول نخواهد شد. البته این نکته دقیقاً درباره خود هنرمند و فیلمساز نیز صادق است و باید او نیز در عمق جان خود همدلی با دفاع مقدس و سینمای جنگ را داشته باشد.

این درد دل را هم بگویم که مشکلی که فیلمساز دفاع مقدسی دارد این است که اگر بسازد او را با عناوین رانت‌خوار حکومتی لقب می‌دهند و می‌گویند جیره‌خوار کشور است اگر هم نسازد که کار روی زمین می‌ماند. در تمام این سال‌ها کم از این حرف‌ها نشنیدم اما هنوز مستأجرم و ماشین هم ندارم، تنها با ساخت فیلم‌ حتی مستند برای دل خودم زندگی را می‌چرخانم. چرا باید اوضاع این‌طور باشد؟

سینما، سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری،

پشت صحنه تا مرز دیدار همراه با مجید مجیدی

در این حالت ده‌ها فیلمساز هستند که بدون نگرانی می‌روند و به سیاه‌نمایی و بزرگ کردن مشکلات جامعه می‌پردازند شاید گفتن این جمله سخت باشد اما برخی از بچه‌های معتقد نیز گرفتار این حس شده‌اند و به‌جای پرداختن به چیزهای درست در جامعه به سیاه‌نمایی پرداخته‌اند.

برخی هنرمندان می‌خواهند جلوتر از جامعه باشند

* حالا که گفت‌وگوی ما به این سمت رفت نظرتان درباره سینمای اصطلاحاً ضدجنگ چیست؟ چرا چنین تمی در سینمای دفاع مقدس باید وجود داشته باشد؟

اصل و اساس اینکه چرا نگاه تلخ به سینما وجود دارد که به تبع آن سینمای ضدجنگ هم پیدا کرده‌ایم برمی‌گردد به اینکه برخی از هنرمندان ما فکر می‌کنند که با این سمت و نگاه می‌توانند از جامعه جلوتر باشند. فضای تنفسی فعلی سینمای ما همین است که اگر بخواهیم در آن بمانیم باید اینگونه باشیم یعنی نوعی وانمود کنیم که با نگاه تلخ و معنی‌دار مخالفت خود را نشان بدهیم و در یک کلام هنرمند یعنی مخالف!

این رویه در سینمای جنگ نیز وارد شده است و برخی گمان می‌کنند که باید در سینمای جنگ نیز تلخی‌ها را نشان داد.

من منکر اتفاقت تلخ جنگ نیستم و یا اینکه در برخی از عملیات‌ها اشتباهاتی رخ داده است که منجر به شهادت جمعی از جوانان مملکت شده است را رد نمی‌کنم اما واقعاً از کلیّت جنگ هشت ساله ما و دفاع از ناموس و آب و خاک این کشور، چند درصد را نگاه انتقادی تشکیل می‌دهد؟

 در سطح سینما باقی  ماندن و در همان نفس کشیدن باعث شده است که سینمای دفاع مقدس ما دچار آفت تلخی و نگاه ضدجنگ بشود. رزمنده‌های ما جانشان را برای دفاع از ایران نگذاشتند تا نگاه تلخ و ضد دفاع در سینمای خودشان باشد.

سیمرغ با تفقد رهبری ساخته شد

* شاید بزرگ‌ترین کار شما سریال سیمرغ باشد؛ درباره علت ساخت آن و اتفاقات پیرامونش لطفا توضیح بدهید.

داستان ساخت سیمرغ اینگونه بود که بعد از ساخت فیلم «تا مرز دیدار» در سال ۱۳۶۸، این فیلم در سال ۱۳۷۰ از تلویزیون پخش شد و رهبری آن را تماشا کردند. بعد از آن از دفتر ایشان تماس گرفتند که برای دیدار خدمت ایشان برویم. ایشان در این ملاقات از این کار تعریف کردند و به ما لطف داشتند. در همین دیدار بود که پیشنهاد پرداخت بیشتر به این مسائل مطرح شد و جرقه اولیه ساخت سیمرغ در این دیدار شکل گرفت. بعد از آن مراحل تحقیقاتی درباره زندگی شهید شیروی و شهید کشوری آغاز شد تا رسیدیم به مرحله ساخت که به سفارش دفتر آقا بود که از نظر پشتیبانی به ما کمک‌های زیادی شد تا توانستیم این فیلم را بسازیم.

سینما، سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری،

علت ماندگاری این سریال به نظرم پرداخت به چهره‌های واقعی جنگ و زندگی آنان است. لحن فیلم درباره زندگی این دو شهید بسیار صادقانه است و این خود در ماندگاری آن اثرگذار است. من واقعاً کار خاصی نکردم و هرچه بود لطف شهیدان بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

افزایش ۱۰ درصدی استقبال هنرمندان از یازدهمین دوسالانه سرامیک


افزایش ۱۰ درصدی استقبال هنرمندان از یازدهمین دوسالانه سرامیک

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

هیچ حمایتی هم از سوی مسئولین فرهنگی نشده‌ام – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر فیلم «اجاره نشین ها» گفت: نزدیک به چهارصد میلیون تومان از تمامی آثاری که بازی کردم طلب دارم، اگر آن پول را داشتم امروز مجبور نبودم برای درمانم به هر در بزنم. اما متاسفانه این دستمزدها هنوز پرداخت نشده و بعید می‌دانم که اتفاق مثبتی حاصل شود.

به گزارش سینماپرس، رضا رویگری در گفت‌وگو با میزان، پیرامون آخرین وضعیت جسمانی خود گفت: متاسفانه وضعیت جسمانی‌ام نسبت به گذشته فرق چندانی نکرده است، برای بهبود نیاز به فیزیوتراپیستی دارم که به منزل بیاید منتها این اتفاق هزینه‌های زیادی را برای من در بر دارد. متاسفانه وضعیت مالی ام چندان خوب نیست و هیچ حمایتی هم از سوی مسئولین فرهنگی نشده‌ام.

وی درباره وضعیت خود در دوران کرونا اظهار کرد: من در اکثریت روزها و ماه‌های گذشته در خانه مانده ام، مگر اینکه بخواهم تا سر کوچه بروم تا از خانه خارج شوم، در بیشتر مواقع اگر بخواهم بیرون بروم باید کسی همراهم باشد، طی این مدت بیشتر خانه بوده‌ام.

بازیگر سریال «مختارنامه» درباره پیشنهادات بازیگری که به وی شده اظهار کرد: واقعیت چند کار پیشنهاد داشتم، اما فیلمنامه‌ها تا حدی ضعیف بودند که ترجیح دادم در آن‌ها بازی نکنم، مدت زیادی است که کار نکرده ام و عطش بازی دارم، اما دلیل نمی‌شود که چنین کارهایی را قبول کنم. من در حال حاضر آمادگی کامل برای بازیگری دارم، اما کسی سراغم نمی‌آید.

وی با اشاره به وضعیت قراردادهای بازیگران ادامه داد: من مبالغ بسیار زیادی را طلبکارم که هنوز نقد نشده اند، واقعیت آن زمان که توان داشتم به دنبال پولم می‌دویدم، اما این روزها کمی این اتفاقات سخت است، نزدیک به پانصد میلیون چک و طلب دارم، اما هیچکس حاضر به پرداخت آن‌ها نیست و من نیز با قرارداد دستم به جایی نمی‌رسد.

بازیگر فیلم «اجاره نشین ها» با اشاره به روند طولانی دریافت دستمزد بازیگران از تهیه کننده اظهار کرد: متاسفانه روند پرداخت دستمزدها آنقدر مشمول گذر زمان می‌شود که بازیگر قید پولش را بزند، برخورد قاطعی با این عدم تعهدها وجود ندارد، بازیگر اگر بخواهد دستمزدی که حقش بوده را دریافت کند باید ماه‌ها بدود تا سر آخر بخش ناچیزی از آن مبلغ اصلی دستش را بگیرد.

این بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در همین رابطه ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به قضیه قرارداد بازیگران ورود کند، این وزارتخانه باید قراردادی رسمی و قابل پیگیری به دفاتر سینمایی ارائه دهد، من نمی‌فهمم چطور و چگونه هرکسی به هر نحوی که می‌خواهد در این سینما قرارداد می‌نویسد و چرا این قراردادها هیچ دردی از بازیگر دوا نمی‌کنند.

وی درباره مبلغ طلب خود از پروژه‌هایی که در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته افزود: نزدیک به چهارصد میلیون تومان از تمامی آثاری که بازی کردم طلب دارم، اگر آن پول را داشتم امروز مجبور نبودم برای درمانم به هر در بزنم. اما متاسفانه این دستمزدها هنوز پرداخت نشده و بعید می‌دانم که اتفاق مثبتی حاصل شود.

رویگری درباره حضورش در فضای مجازی اظهار کرد: من نه بلدم و نه می‌خواهم که در فضای مجازی صفحه داشته باشم، حوصله حواشی را ندارم و ترجیح می‌دهم در دنیای واقعی آدم‌ها را ببنیم و با آن‌ها همکلام شوم. به هیچ وجه هم موافق اظهار نظر سیاسی بازیگران در صفحات مجازی یا جشن‌های سینمایی نیستم.

مشاهده خبر از سایت منبع