X

بایگانی دی 6, 1399

دفتر سینمایی

«رضا توکلی» جلوی دوربین «دعوت نحس» می رود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تصویربرداری سریال «دعوت نحس» به کارگردانی علیرضا افخمی و تهیه‌کنندگی محمودرضا تخشید در تهران ادامه دارد.

تصویربرداری بخش تهران مجموعه تلویزیونی «دعوت نحس» که به سفارش مرکز سیمافیلم ساخته می‌شود، با حضور بازیگران اصلی در حال انجام است و تاکنون ۲۵ درصد از تصویربرداری انجام شده است.

تدوین سریال هم توسط افسانه افخمی آغاز شده است. چندی پیش تصویربرداری بخش‌های شمال سریال با حضور آدریناصادقی، مینو آذرمگین، نازنین هاشمی، دینا هاشمی و میلاد میرزایی به اتمام رسید و اکنون صحنه‌های مربوط به تهران با حضور آرش مجیدی، رضا توکلی، نسرین نکیسا و مرتضی کاظمی در حال تصویربرداری است.

«دعوت نحس» به کارگردانی علیرضا افخمی و تهیه کنندگی محمودرضا تخشید برای ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به سفارش سیمافیلم تهیه و تولید می‌شود.

علیرضا افخمی پیش‌تر مجموعه‌های تلویزیونی تب سرد، او یک فرشته بود، پنجمین خورشید و پنج کیلومتر تا بهشت را در پرونده کاری خود به ثبت رسانده است.

آرش مجیدی و رضا توکلی جلوی دوربین «دعوت نحس» + تصاویر جدید

در خلاصه داستان مجموعه آمده است:

مائده و زهره دختر عمه و دختر دایی یکدیگر هستند. آن‌ها همراه با دو تن از دوستان خود، سوسن و شکیبا، برای یک سفر تفریحی عازم شمال شده‌اند. گرچه هر چهار نفر ظاهرا از دوستان صمیمی یکدیگر هستند، اما یکی از آن‌ها نسبت به مائده حسادت می‌ورزد و دل خوشی از او ندارد. این سفر بهانه‌ای می‌شود تا کینه‌ورزی‌های او برملا گردد. با پیوستن محسن -خواستگار قبلی مائده – به این جمع حوادثی رقم می‌خورد که زندگی و سرنوشت مائده و زهره را دگرگون می‌نماید.

تعدادی از عواملی که در این سریال همکاری دارند، عبارتند از:

مدیر گروه تصویربرداری: علیرضا رنجبران، دستیار اول کارگردان: اکبر نصیری جوزانی، برنامه‌ریز: مهدی آقایی، طراح چهره‌پردازی: مجید اسکندری، طراح صحنه: محسن شریفی، طراح لباس: مژگان عیوضی، صدابردار: فرشید احمدی، تدوین: افسانه افخمی، منشی صحنه: آرزو نیکپور، مدیر تولید: فرهاد کی‌نژاد، جلوه‌های ویژه و اصلاح رنگ: امیر، ولی خانی، عکاس و پشت صحنه: پریسا افخمی، طراح بدلکاری: کیوان رضایی، مدیرتدارکات: اکبر مهری، جانشین تولید: پرویز کاظم‌لو

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

هنرمند باید جلوتر از مردم به مشکلات و مسائل کشور فکر کند و درباره آن فیلم بسازد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمدعلی باشه آهنگر کارگردان سینمای دفاع مقدس ضمن بیان خاطرات خود از دیدار با رهبر انقلاب به عدم عمل مسئولین به توصیه‌های ایشان برای همراهی با سینمای ایران اشاره کرد.

به گزارش سینماپرس، یکی از چهره‌هایی که در جریان مستند «غیررسمی» حضور داشت اما سخنی از او شنیده نشد «محمدعلی باشه آهنگر» کارگردان سینمای ایران است.

فیلمسازی که با فیلم «بیداری رویاها» و «ملکه» گره‌هایی از فضای جنگ را برای ما ترسیم کرد که سبک خاص او را در فیلم‌سازی دفاع مقدس نشان می‌دهد. فیلم دیگر او یعنی «سرو زیر آب» نیز با همین نگاه خاص نسبت به جنگ و دفاع مقدس ساخته شد که به علت عدم همراهی سینماها در اکران و تبعیض همیشگی جریان مافیای اکران از فروش قابل قبولی برخودار نشد. اما طبق گفته کارگردان رهبر انقلاب آن را پسندیده بودند.

با این کارگردان کم‌حاشیه و محترم سینمای دفاع مقدس دقایقی کوتاه درباره تجربه دیدارش با رهبر انقلاب صحبت کردیم تا بدانیم که رهبری در دیدار با کارگردانان سینمای ایران چه می‌گویند و چه بازخوردی دارند؟ صمیمی یا رسمی!

آقای باشه آهنگر با شاره به اینکه دیدارهای میان رهبری و اصحاب فرهنگ و هنر به صورت رسمی و غیررسمی است گفت دیداری که در این مستند پخش شد در آستانه جشنواره فیلم فجر بود و به همین دلیل کارگردانان فیلم‌های آن دوره را مانند به وقت شام، تنگه ابوغریب و فیلم من یعنی سرو زیر آب را برای حضور در این برنامه دعوت کردند.

تصور من این گونه بود که احتمالا دیدار نیمه عمومی است اما بعد متوجه شدیم که جلسه به صورت غیررسمی اما محدود است. در این جلسه حضرت آقا بسیار شوخ طبع بودند و جلسه به صورت صمیمانه برگزار شد. ایشان از فیلم‌هایی که کار شده بود اطلاع داشتند و می‌دانستند که هرکدام از ما چه سبک فیلمی را ساخته‌ایم. مثلاً به من گفتند شما بیشتر فیلم‌های دفاع مقدسی می‌سازی. یا آقای تبریزی گفت که فیلمی دارم می‌سازم که روی لبه است و ایشان به شوخی به او گفتند که چرا روی لبه راه می‌روی؟ روی آسفالت صاف راه برو و همه خندیدند. یا به یکی از کارگردانان گفتند که فیلم‌ها را به صورتی بساز تا باقی و ما هم بفهمیم چه می‌گویید. او ادامه داد: برنامه تا ساعت ۱۱ طول کشید و ایشان گفتند که قرار است تا به جلسه دیگری بروند. یکی از ما گفت که آقا شام هم هستیم؟ ایشان گفتند دفعه قبلی هم خبری از شام نبود. البته ایشان در دیدار دیگری که در پشت حسینیه تشکیل شده بود یکبار حتی برای شام هم ماندند و البته غذای مختصری خوردند.

خلاصه که با همه شوخی می‌کردند و حتی گفتند که همه صحبت کنند اما بعد از اینکه آقای برزیده و حقیقی حرف زدند یکی از همکاران ما خارج از نوبت وارد بحث شدند که باعث شد هم فضا و بحث از مسیر خارج شود و هم اینکه فرصتی که ما هم بتوانیم حرف بزنیم از دست رفت. اما آقا با این حال با همه روبوسی کردند و به چند نفر انگشتر دادند و به من هم یک انگشتر دادند.

باشه آهنگر با اشاره به تماشای فیلم سرو زیر آب توسط رهبری به صورت خانوادگی گفتند: در دیدار دیگری که با ایشان داشتیم درباره سرو زیر آب حرف زدیم. ایشان گفتند که فیلم را به صورت خانوادگی تماشا کردند و از فیلم خوششان آمده بود. سؤالی درباره ازدواج «جهانبخش» که برادرش به شهادت می‌رسد با «چیستا»، دختر زرتشتی پرسیدند و اینکه چطور این دو با هم ازدواج کردند در حالی که امکان ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان نیست.  من هم گفتم که این دو با یکدیگر ازواج نکردند بلکه لایه زیرین فیلم اشاره به این دارد که شهدا می‌توانند واسطه ارتباط بین ادیان باشد. ایشان هم گفتند که به این لایه فکر نکرده بودند اما نکته خوبی بود.

بعد هم با آقا درباره اکران فیلم که برخی مشکلات فراوانی بر سر راه ما ایجاد کردند صحبت کردم و ایشان هم به کسی که کنار ما بود توصیه‌های کوتاهی کردند که امکان اکران بهتر برای فیلم فراهم باشد. البته متأسفانه این توصیه‌های رهبری عملی نشد و فیلم در اکران مشکلات فراوان و تبعیض‌های روشنی در سانس‌های نمایش دید که باعث شد به خوبی فروش نرسد.

خب حضرت آقا به هنر و شعر و ادبیات و حتی موسیقی مسلطند و این از ویژگی‌های خوب ایشان است و در کل از نظر هنری برای یک رهبر روحانی به نوعی در قله بودن ایشان محسوب می‌شود.

رهبری یک کشور در این شرایط سخت سیاسی و اقتصادی واقعاً دشوار است اما امیدوارم که خداوند به همه نصرت بدهد. کشور خوبی داریم و همه دوستش داریم اما گاهی حرکاتی می کنیم که باعث ناراحتی است.

این کارگردان سینمای ایران در پایان گفت: مثلاً هنوز که هنوز است در فیلمنامه نه می‌توان نام پزشک آورد و نه نام روحانی. اگر بخواهیم از پلیس استفاده کنیم که واقعاً دشوار است زیرا باید تمام فیلمنامه را بخوانند و هر بار برای هرکدام از سکانس‌ها ایرادی وارد می‌کنند. این گونه دیگر تنها یک فیلمنامه بی‌رمق می‌ماند که دیگر فایده‌ای ندارد. در حالی که خود آقا می‌گویند که باید مسائل کشور در فیلم‌ها مطرح شود و حامی این رویکردند.

چه اشکالی دارد اگر ما بخواهیم مثلاً درباره قوه قضائیه فیلمی بسازیم؟  درباره معاونینی که معلوم شده است فساد دارند نمی‌توان فیلم ساخت مگر اینکه فرضاً آقای رئیسی شخصاً وارد عمل شوند.

هنرمند باید جلوتر از مردم به مشکلات و مسائل کشور فکر کند و درباره آن فیلم بسازد. باید هنرمند نقادی بکند و نباید جلوی او گرفته شود. در این جلسات جلوی آقا این گلگی‌ها گفته می‌شود. ایشان هم می‌فرمایند که مملکت خودتان است و برای آن کار کنید اما بعد از آن در عمل کوهی از موانع و مشکلات بر سر راه فیلمساز ایجاد می‌شود که کار او را سخت می‌کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گلوگاه‌های فرهنگی در این ۴۰ سال همیشه در اختیار جریانی بود که اکثراً فارغ‌ التحصیلان انجمن اسلامی‌های آمریکا و اروپا بودند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: متأسفانه گلوگاه‌ها در طی این ۴۰ سال همیشه در اختیار جریانی بود که عموما فارغ‌ التحصیلان انجمن اسلامی‌های آمریکا و اروپا بوده است. یعنی آن‌قدر توان داشتند که به هیچ عنوان از امتیازهایی که به‌دست آوردند عقب‌نشینی نکردند و آن را حفظ کردند

به گزارش سینماپرس، یکی دو روز از پخش “مستند غیررسمی” می‌گذرد، مستندی که از درون همان دیدارهای پنجشنبه و صمیمانه رهبر انقلاب با گروه‌های مختلف ساخته شده و این بار محافلی را نشان داد که بسیار قابل توجه کاربران اجتماعی، بیننده‌های تلویزیون و حتی رسانه‌های غربی قرار گرفت.  

دردِ دل‌هایی که از آن به عنوان درد دل بدون سانسور با شخص اول مملکت یاد کردند. مطالبات و دغدغه‌هایی که گاهی اوقات تلخ و گاهی هم به طعمِ خنده و شوخی مطرح می‌شد. اما در این میان بحث و گفتمان‌ها، یک عبارت، هم قابل تأمل بود و هم توجه بسیاری را به خودش جلب کرد. زمانی که یکی از کارگردان‌های سینما و تلویزیون از رهبری می‌خواهند تا به مدیران بفرمایند به حرف‌های آن‌ها گوش دهند. حضرت آقا فرمودند: “چشم می‌گویم، اگر گوش کنند. “

این سخن مقام معظم رهبری به تعبیرِ هوشنگ توکلی بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون حاوی حقایقی تلخ است. او بارها در جریان گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم  از واژه کو گوش شنوا! استفاده کرد. کاش به راستی، مسئولان و مدیران به حرف‌های کارشناسان امور فرهنگی و هنرمندان گوش می‌کردند. اگرچنین بود، دیگر کسی نمی‌گفت که گوش‌شنوا وجود ندارد!  

هرچند هوشنگ توکلی کمتر مصاحبه می‌کند و اهلِ گپ و گفت است اما وقتی صحبت می‌کند آن گفت‌وگو چه کوتاه باشد و چه مفصل، خواندنی می‌شود.

تلویزیون، صدا و سیما، رهبر، سینمای ایران، تئاتر، مستند، فرهنگ و هنر،

واقعیتی که “غیررسمی” هم نشان داد/ اگر به حرف ما گوش کنند!

او بعد از پخش مستند “غیررسمی” درباره دیدار اهالی فرهنگ و هنر با رهبر انقلاب و عبارت معروف “گوش نمی‌کنند” پرده از حقایقی برداشت که مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

* خبرهای ملاقات اهالی فرهنگ و هنر با رهبر معظم انقلاب جسته و گریخته در فضای رسانه‌ای منتشر می‌شد اما تماشای قسمت‌هایی از این دیدارها، توجه بسیاری از مخاطبین را به خودش جلب کرد. در آن دیدار و ملاقات‌ها چه گذشت؟

به طور کلی حضرت آقا با توجه به مسئولیتی که برعهده دارند خیلی با احتیاط هم صحبت می‌کنند و هم عمل می‌کنند. بارها ایشان فرمودند که من در حوزه‌های اجرایی کشور دخالت نمی‌کنم مگر اینکه ضرورتی باشد. ضمناً می‌فرمایند در جاهایی که مسائلی به‌وجود می‌آید و درخواست‌ها و رهنمودهایی دارند کمتر می‌بینیم به آن منویات عمل کنند.  

نکته ظریفی که در همین مستند “غیررسمی” دیده شد که ایشان خیلی متواضعانه و از روی فروتنی می‌فرمایند که به حرف ما گوش نمی‌کنند!  و این عبارت در طول این سال‌های رهبری ایشان که به بیش از سه دهه می‌رسد، معنا پیدا می‌کند و دیده می‌شود.  

ربط اشتباهاتشان به ولایت فقیه، فرار رو به جلو است

متأسفانه یکی از عوامل آن یا جریان‌های رقیب است یا قدرت‌های سیاسی و واقعیت‌هایی که در مملکت وجود دارد. این واقعیت‌ها بر کسی پوشیده نیست و همه می‌دانند؛ اینکه هرکسی هر اشتباهی می‌کند این ضعف‌ها و اشتباهات را به مسئله ولایت فقیه و حضرت آقا ربط می‌دهند و کار درستی نیست. وقتی اشتباهات را مرتکب می‌شوند و به نوعی فرار رو به جلو می‌کنند.  

نکته دیگر اینکه دوستان ما به آن دقت نکردند و امیدوارم در مستندهای دیگر با ظرافت و دقت بیشتری به آن توجه داشته باشند و یا حداقل از بزرگترها و اهل‌ فن مشورت بگیرند تا بهتر این برنامه‌ها ساخته شود. آن نکته این است که جامعه هنرمندان ما که بالغ بر ۴ تا ۵ میلیون نفر در کل ایران‌ است صاحب‌نظر،  عقیده و اخلاق‌ است. یعنی به هر حال این نظام اگر بخواهد به سمت موفقیت و بازسازی خودش برود، ناگزیر است از توان هنرمندان و اهل ادب و اندیشه استفاده کند.

خروجِ انسان‌های متفکرِ هنرمند و وفادار به نظام 

چون اگر گروهی موفق شود مسائل اخلاقی را در جامعه مطرح کند و به نتیجه مثبت برساند فقط همین اهالی‌ هنر است. اگر ما می‌بینیم تضاد اجتماعی و بی‌اخلاقی در جامعه داریم این پیام را می‌دهد این ۴، ۵ میلیون انسان متفکرِ هنرمند و اهل عقیده و وفادار به نظام از حوزه برنامه‌سازی خارج شدند. چه  در سینما، چه در تئاتر و چه در ادبیات؛ در واقع گروه‌هایی به عنوان اداره‌کننده حضور دارند که بی‌اخلاقی را ترویج می‌کنند.  

تلویزیون، صدا و سیما، رهبر، سینمای ایران، تئاتر، مستند، فرهنگ و هنر،

دستور اجرایی هم صادر کردند اما کو گوش شنوا!

* جلسه‌ای که به ۲ سال پیش برمی‌گردد با دغدغه‌هایی که هنوز اجرایی نشده است…!

در تمام آن صحبت‌ها،  بحث‌ها و گفت‌وگوهایی که هنرمندان با حضرت آقا داشتند همین نکات را گفتند. رهبری هم بیشترین صحبت ‌و شاید خطابشان این بوده است که دست‌اندرکاران و مدیران و مسئولان امر گوش کنند!  مصداق بارز آن نشست خودمان با ایشان در ۲ سال پیش است که  ۸، ۹ مورد را معظم‌له پیشنهاد دادند حتی دستور اجرایی هم صادر کردند که از این ظرفیت‌های موجود، استفاده شود؛ یا آثارشان چاپ و انتشار پیدا کند و یا شرایطی فراهم کنند که این آثار نوشته و حتی ساخته شود.  نه تنها گوش نکردند، بلکه این منویات را بردند به سمت فراموشی!  

نکته دیگر اینکه، مستندی که پخش شد ضعف زیادی هم داشت. آنچه که باید به عنوان هدف این برنامه جلو می‌رفت اتفاق نیفتاد.  همه مردم می‌دانند مقام معظم رهبری اهل ادب، فرهنگ و هنرند نه الان بلکه از دوران جوانی؛ ما نسل انقلابیم و اوایل انقلاب اولین صحبت‌ها، مشورت‌ها، گفت‌وگوها را با ایشان داشتیم. در جلساتی که در حضورشان بودیم، حرف‌هایمان را می‌زدیم و ایشان هم پیشنهادات هوشمندانه‌ای داشتند.

نتیجه این مستند بسیار مهم بود

نتیجه این مستند بسیار مهم بود که می‌توانست بهتر هدف و این نتیجه را بازگو کند. مگر اینکه می‌خواست بگوید این مقدمه‌ای از مجموعه ملاقات‌های رهبری با اهالی فرهنگ و هنر است، جمع‌آوری شده اما هدایتِ آن بسیار مهم بود.

حضرت آقا به اندازه کافی بر دردها و مشکلات و دغدغه‌ها آگاه‌اند و در همین جلسات که مستند “غیررسمی” هم نشان داد فرمودند می‌دانیم، به ما می‌گویند چه در جلسه خصوصی، چه عمومی و چه خودمان مطالعه می‌کنیم. الان مسئله این است که چرا وقتی معظم‌له دائماً می‌فرمایند از این هنرمندان و اهالی فرهنگ بهره ببرید بهره نمی‌برند؟

باید ناتوانی سیستم اجرایی در مدیریت فرهنگی کشور را نشان دهند

من امیدوارم در برنامه‌ها و مستندهای بعدی‌شان، طوری سرمنزل‌ها را پیش ببرند که این به اصطلاح ناتوانی سیستم اجرایی ما که در مدیریت فرهنگی وجود دارد، خودش را نشان بدهد. مصادیقش را مطرح کنند و بتوانند این اهداف را به نتیجه برسانند.  باید این اتفاق بیفتد تا حاصل این گفت‌وگوها، نشست‌ها و انرژی‌هایی که صرف شده، به جای خوب و موفقی برسد.  وگرنه حیف است و بیننده خودش را هم از دست می‌دهد.

مستند “غیررسمی” بیشترین بیننده را داشته و اگر قرار باشد به همین ترتیب پیش برود و ساخته شود بیننده خودش را در قسمت‌های بعدی از دست می‌دهد، چون اهمیت موضوع از بین می‌رود و باید بیشتر به هدف و سرمنزلِ مقصود مستند و نشست‌ها و گفتمان‌ها توجه شود.  

تلویزیون، صدا و سیما، رهبر، سینمای ایران، تئاتر، مستند، فرهنگ و هنر،

وقتی گلوگاه اجرایی نظام فرهنگی دستِ گروه تخریبی است

* از مطالبه‌ای که شما مطرح کردید تا انتقاداتی که از صداوسیما، عرصه فیلمسازی و برنامه‌سازی و حتی ضعف‌های موجود در فضای شعر و ادب به سمع و نظر ایشان رسید، بگویید که مخاطبِ ما بیشتر از این جزئیات آن باخبر شود.

دو جریان در شروع انقلاب در گلوگاه‌های اجرایی نظام فرهنگی ما قرار گرفته‌اند. گروهی که ذهن تخریبی داشت و این‌ها اکثراً فارغ‌التحصیلان انجمن اسلامی‌های آمریکا و اروپا بودند. به دلایلی رخنه کردند و وارد انقلاب شدند و قدرت را در اختیار گرفتند. گروهی هم بودند که ایده‌های سالمِ سازنده فرهنگی و هنری داشتند که باید کار می‌کردند.

تلویزیون، صدا و سیما، رهبر، سینمای ایران، تئاتر، مستند، فرهنگ و هنر،

علت جلسات با مقام معظم رهبری چه بود؟

متأسفانه گلوگاه‌ها در طی این ۴۰ سال همیشه در اختیار آن گروه اول بوده است. یعنی آن‌قدر توان داشتند که به هیچ عنوان از امتیازهایی که به‌دست آوردند عقب‌نشینی نکردند و آن را حفظ کردند. اصلاً علت جلساتی که با مقام معظم رهبری از سال ۱۳۵۷، ۱۳۵۸ تا به امروز داشتیم این بوده که ما راه‌حل‌های اجرایی می‌دهیم و زمانی که برای ما فرصت‌ مدیریتی برای یک مدت کوتاه و هر عنوانی پیش آمده، این راه‌حل‌ها را پیاده می‌کردیم.

بعد بلافاصله فضا تغییر کرده و در اختیار این گروه‌ها قرار گرفته است.  این گروه‌ها نه تنها آن ساخت و سازهایی که کرده بودیم را تخریب می‌کردند بلکه نفع خودشان را در نظر می‌گرفتند و در راستای منافعشان گام برمی‌داشتند. در دوره‌ای که مدت کوتاهی مسئولیت‌ مشاوره‌ای و اجرایی در همین معاونت سینمایی داشتم آخرین اتفاقی که افتاد همین تأسیس خانه ویدئو یا رسانه‌های تصویری و شبکه‌ نمایش خانگی بود.

خانه ویدئو تأسیس کردیم اما اتفاقات تأسف‌برانگیزی را شاهدیم

کلی زحمت کشیدیم و ۲ سال وقت برای این تأسیس گذاشتیم، نیرو تربیت کردیم که شرایطی را در موازات تولیدات صداوسیما داشته باشیم که این آثار با کیفیت بهتری در اختیار مردم قرار بگیرد.   متأسفانه با تعویض مدیریت‌ها و آمدن آن گروه اول بر سر کار و یا عواملشان، از همین خانه ویدئو که می‌توانست در حوزه تولید بسیار گشایش ایجاد کند، اتفاقات تأسف‌برانگیزی را شاهدیم.

سریال‌ها و فیلم‌هایی که خودشان از دیدنشان شرم می‌کنند

سریال‌ها و فیلم‌هایی ساختند که خودشان از دیدنشان شرم‌ می‌کنند. چون فضای فرهنگی مملکت را همان گروه اولی که هدفشان تخریب است برعهده دارند و این جایگاه را به هیچ وجه از دست نمی‌دهند. طبیعی است وقتی رهبر انقلاب هم گلایه‌ها و انتقادات و منویاتشان را مطرح می‌کنند چون به نفعشان نیست گوش نمی‌کنند.   آن‌قدر نیرو دارند که آن فرمایشات، دغدغه‌ها و دیدگاه‌های اصلاحی را خنثی کنند، چون هدفمندانه سرمنزل‌های تخریبی را در دستور کارشان قرار داده‌اند.  

تلویزیون، صدا و سیما، رهبر، سینمای ایران، تئاتر، مستند، فرهنگ و هنر،

هدفشان تخریب مجموعه روابط عقلانی، انسانی و جامعه ایرانی

هدفشان تخریب مجموعه روابط عقلانی، عاطفی،  انسانی و جامعه ایرانی است  و در طول ۴۰ سال موفق شدند بسیاری از آن‌ها را نابود کنند و از بین ببرند. همین فاصله‌ای که بین انسان‌های با تجربه،  بین پدران و مادران و فرزندان جامعه به‌وجود آمده است و این اتفاق را می‌توان به کل کشور بسط داد. وقتی جوان ما برای یک مشاوره ساده ازدواج هم ترجیح می‌دهد به سراغ پدر و مادرش نرود.  قطع ارتباط نسل‌ها با همدیگر نتیجه تخریب‌های فرهنگی است که در طول این ۴۰ سال اتفاق افتاده است.

کو گوش شنوایی…!

همه به این منویات و دغدغه‌ها آگاه‌اند. کافی است کسانی که این فرمایشات را جمع‌آوری می‌کنند و این برنامه‌ها و مستندها را می‌سازند فقط همان منویات حضرت آقا را کنار هم قرار دهند؛ از درون آن بیانیه مهمی برای ساخت و ساز نظام فکری، فرهنگی و هنری برای این مملکت به‌وجود می‌آید. اصلاً ناگفته‌ای باقی نمی‌ماند که نگفته باشند؛ همه واقعیت‌ها، دغدغه‌ها و منویاتشان را مطرح کرده‌اند منتها چه کسی یا کسانی باید گوش کنند و عمل کنند. یا به تعبیر دیگر گوش شنوایی باشد!

هرچه گفتیم و شنیدیم درباره صداوسیما، سینما و جریان ادبی و فرهنگی و اندیشه‌ای کشور بود؛ ما الان استعدادهایی داریم که مدافعین انقلاب‌اند و بسیار به ایران اسلامی و اهداف انقلاب پایبند و معتقدند، برخی از آن‌ها را می‌شناسم که تألیف‌هایشان به بیش از ۳۰ کتاب می‌رسد هیچ‌کس نامشان را نمی‌داند و نمی‌گذارند این‌ها مطرح شوند.  

* در مستند “غیررسمی” برخی هم خواسته‌هایی داشتند و حتی یادگاری‌هایی حضرت آقا به اهالی فرهنگ و هنر اعطا می‌کردند. شما چه درخواستی داشتید و یا یادگاری گرفتید؟

نیازی نیست. همان جلسه آخری که محضر ایشان رسیدیم حتی مطرح نکردیم چه مشکلی داریم. ایشان همه‌چیز را می‌دانند و باید راجع به دستاوردهایمان صحبت می‌کردیم.  نزدیک به ۱۰ هزار اثر چاپ شده و اجرا شده در حوزه دفاع مقدس داریم. ما نویسنده‌هایمان کسانی‌اند که آثارشان،  مخاطب‌ ۴۰، ۵۰ هزار نفره دارد و گاهی آثارشان به تیراژ ۲۰ تا ۳۰ هزار می‌رسد.  درباره این دستاوردها باید صحبت کنیم و مشکلات را از آن زاویه بررسی کنیم.  

* از برخی دوستان می‌پرسیدند چرا شما کمتر در تلویزیون هستید و از فعالیت‌هایشان جویا می‌شدند. به شما نگفتند چرا کمتر بازی می‌کنید یا فیلم می‌سازید؟

نوع رابطه‌ها با هم فرق دارد. هم من و هم آقای کلهر جزو کسانی بودیم، قبل از کسانی که نامی داشته باشند با ایشان ارتباط داشتیم و در حوزه فرهنگ صحبت می‌کردیم. اولین مسئله‌ای که برای ما حائز اهمیت بود،  هیچ توقعی از انقلاب نداشته باشیم. الان آقای کلهر در دورافتاده‌ترین منطقه ایران زندگی می‌کند در روستا و ما در تهران، زندگی می‌کنیم بدون اینکه وارد مسائل مالی و اجرایی بشویم.  

وقتی شرایط نابرابر وجود دارد بهتر است جزو آن‌هایی باشیم که کار نمی‌کنیم

اگر شرایط تولید و باروری درست باشد همه از جمله ما می‌توانند کار کنند. وقتی شرایط نابرابر وجود دارد بهتر است ما جزو آن‌هایی باشیم که کار نمی‌کنیم. اینکه بخواهم سریال یا فیلمی بسازم چه فایده‌ای دارد. این کار باید زمانی اتفاق بیفتد که حق و حقوق برای همه باشد.  همه هنرمندان این شرایط را داشته باشند.

با صحبت‌هایی که در جلسات ۲ سال پیش داشتیم و رهنمودهایی که ایشان فرمودند حداقل در این شرایط بحرانی، چیزی در حدود ۲۰ هزار از هنرمندان بخش تئاترمان می‌توانستند خوراک فرهنگی به صداوسیما بدهند و کار کنند.  چون آن صحبت‌ها اجرا نشد و گوش‌ شنوا نبود آن فرمایشات را به مرحله اجرا دربیاورد طبیعتاً این ۲۰ هزار نیروی انسانی ما که بهترین‌اند، الان بیکارند.  

تلویزیون، صدا و سیما، رهبر، سینمای ایران، تئاتر، مستند، فرهنگ و هنر،

از مقام ولایت و تعلقات فرهنگی مقام معظم رهبری سوء استفاده می‌کنند

* در بخشی از این مستند، هنرمند یا هنرمندانی به حضرت آقا می‌گویند برخی از مسئولین حتی به ما وقت نمی‌دهند با آن‌ها صحبت کنیم و باید بارها پشت درِ اتاق‌هایشان بمانیم. بخش عمده‌ای عطای آن طرح و کار را به لقایش می‌بخشند و بخشی هم ناکام و مأیوس باقی می‌مانند. چرا کمتر مدیر و مسئولی در این کشور وجود دارد که مثلِ رهبری به حوزه فرهنگ و هنر بها بدهد؟  

این‌ها از مقام ولایت، مقام فرهنگی یا تعلقات فرهنگی مقام معظم رهبری سوء استفاده می‌کنند؛ وقتی در جلسات می‌آیند خودشان را آدم‌های منزه و موجهی نشان می‌دهند. این‌گونه معرفی می‌شوند اما وقتی بیرون می‌روند کار خودشان را می‌کنند. چون گلوگاه‌ها در اختیار نیروهای راستین انقلاب قرار ندارد؛ تا وقتی این گلوگاه‌ها اصلاح نشود همه این اعتراض‌ها روز به روز هم بیشتر می‌شود و هم اینکه هنرمندان و پیشکوستان منزوی می‌شوند.

فقط در همین چند ماه اخیر، بهترین هنرمندان خودمان را در رابطه با کرونا از دست دادیم. هیچ خبری از آن‌ها نیست؛ سرمایه‌هایی که داریم می‌روند و پرپر می‌شوند خبری از آن‌ها نیست. فقط دلیلش این است که آن گلوگاه‌ها را نمی‌شناسند و اصلاً نمی‌خواهند بشناسند و منافعشان این‌گونه ایجاب می‌کند که نشناسند و کار خوشان را می‌کنند.  

آثار مبتذلی که اخلاق اجتماعی را پایین می‌آورد

آثار مبتذلی که پخش می‌شود اخلاق اجتماعی را پایین می‌آورد. وقتی همه معضلات جامعه برمی‌گردد به آثار طنز مخربی که از صداوسیما پخش می‌شود به آن افتخار می‌کنند که جمعیت زیادی از مخاطبین عمومی، بیننده این آثارند.  در حالی که این آثار زنگِ تخریب تمام آن دستاوردهای انقلاب را به صدا درآورده که به آرامی در طول این ۴۰ سال به این سرمنزل‌ها رسیده‌اند.

این‌ها تمام صحبت‌های مقام معظم رهبری است

هنرمندان مضحکه مردم نیستند و اصلاً قرار نبود این اتفاقات بیفتد و زمانی فرهنگ، هنر، اخلاق و هنرمند ما شأن و جایگاهی داشتند. این‌ها تمام صحبت‌های مقام معظم رهبری است.

دیدار با “آقا” اعتماد به نفس و روحیه می‌دهد

* این دیدارها چه تأثیراتی می‌تواند بر هنرمندان و اهالی فرهنگ داشته باشد؟

واقعاً به اهالی فرهنگ و هنر اعتماد به نفس و روحیه می‌دهد.  همان جلسه‌ای که محضر حضرت آقا بودیم،  همه هنرمندان از خوشحالی در پوست خودشان نمی‌گنجیدند. اما وقتی آن منویات و مطالبات به اجرا نمی‌رسد یأس و ناامیدی که می‌آید بعد از آن بسیار بدتر است.  

به نظر می‌رسد که مدیریت فرهنگی در کشور ما توجه خود را از نیازها و چالش‌هایی که در جامعه اتفاق می‌افتد جدا کرده است و معیارهایش را با معیارهای غربی هماهنگ می‌کند که این بزرگ‌ترین تهدید در عرصه فرهنگ و هنر است.

تجربیات کارشناسانه می‌تواند بخشی از مشکلات مدیریت فرهنگی را حل کند

این وضعیت شامل همه عرصه‌های فرهنگی و هنری و رسانه‌ای کشور می‌شود. مقصود من از ضعف مدیریتی در این عرصه‌ها به طور مشخص به کمبود دانش و اطلاعات از وضعیت فرهنگی جامعه نزد مدیران فرهنگی برمی‌گردد. در حالی که تجربیات کارشناسانه می‌تواند بخشی از مشکلات مدیریت فرهنگی را حل کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«داستان اتم» به تلویزیون می‌آید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پنجمین قسمت مجموعه مستند «داستان اتم» از شبکه افق پخش می شود.

به گزارش سینماپرس، پنجمین قسمت مجموعه مستند «داستان اتم» با موضوع مساله هسته ای ایران در دهه ۹۰، امروز شنبه ۶ دی ماه از شبکه افق پخش می شود.

«داستان اتم» مستندی است که درباره ماجرای استفاده از انرژی هسته ای در ایران ساخته شده و از این رهگذر به مذاکرات ایران با دیگر کشورها به خصوص آمریکا هم می پردازد.

این ماجرا از ابتدای انقلاب شروع می شود و به دوران حاضر یعنی انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ می رسد و پس از آن هم ماجرای توافق هسته ای را روایت می کند.

در پنجمین قسمت، به حواشی پرونده هسته ای ایران طی ۱۰ سال اخیر پرداخته شده است.

«داستان اتم» با تهیه کنندگی احمد کشاورز، در هفت قسمت از شبکه افق پخش می شود.

زمان پخش این مستند ساعت ۱۹ است و تکرار آن هم روز بعد ساعت ۸:۳۰ روی آنتن می رود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شناساندن ارزش و هویت پیکسل در نمایشگاه «گلیچ: زبان پیکسل»


نمایشگاه گروهی فیلم و ویدئو با عنوان «گلیچ: زبان پیکسل» به کوشش محمدعلی فاموری و صادق مجلسی‌پور در گالری باوان برپا شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

۷۷.۱ درصد مردم، بیننده «ویژه برنامه‌های یلدای سیما» بودند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مرکز تحقیقات صداوسیما با انتشار نظرسنجی از مردم درباره ویژه برنامه‌های شب یلدای امسال اعلام کرد میزان بیننده این ویژه‌برنامه‌ها نسبت به پارسال ۴.۳ درصد رشد داشته و به ۴۳.۲ درصد رسیده است.

به گزارش سینماپرس، نظرسنجی اخیر مرکز تحقیقات درباره ویژه برنامه های شب یلدا نشان می دهد ۷۷.۱ درصد مردم، بیننده برنامه‌های سیمای رسانه ملی اعم از سریال، فیلم سینمایی، مسابقه، اخبار و… بوده‌اند.

از میان ویژه‌برنامه‌های شب یلدا که از شبکه‌های سیما پخش شد، برنامه «دورهمی» از شبکه نسیم با ۱۵.۱ درصد و «زوجی نو» از شبکه سه با ۱۴.۱ درصد بیشتر از دیگر برنامه‌ها بیننده داشتند. مسابقه «دستپخت» از شبکه یک هم با ۱۰.۴ درصد بیننده در رده سوم قرار گرفته است. ۸۴.۹ درصد مردم از «دورهمی»، ۸۵.۹ درصد از «زوجی نو» و ۸۹.۶ درصد هم از «دستپخت» در حد «زیاد» ابراز رضایت کرده‌اند.

بر اساس این نظرسنجی، در مجموع، ۷۰.۹ درصد مردم از ویژه برنامه‌های شب یلدا در حد «زیاد» ابراز کردند.

بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما ۶۳.۴ درصد مردم معتقدند ویژه‌برنامه‌های امسال نسبت به پارسال «بهتر» شده بود. در حالی که ۶۵.۱ درصد از مردم انتقادی به این برنامه‌ها نداشتند، اما ۱۰.۹ درصد «شاد نبودن»، ۴.۸ درصد «تنوع نداشتن» و ۴.۶ درصد هم «جذابیت نداشتن» را مهم‌ترین انتقاد خود به برنامه‌های پخش‌شده اعلام کردند.

مرکز تحقیقات صداوسیما اعلام کرد ۵.۷ درصد مردم هم «شنونده ویژه برنامه‌های شب یلدای شبکه‌های صدا» بوده‌اند. ۸.۹ درصد هم از «شبکه‌های استانی» پای سفره یلدا نشسته‌اند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دیوارنگاره جدید میدان ولیعصر(عج) برای سالگرد شهادت سردار سلیمانی


جدیدترین دیوارنگاره میدان ولیعصر (عج) با شعار «برای تو» توسط خانه طراحان انقلاب اسلامی رونمایی شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

در مزمت نگاه نژادپرستانه اما به کام نیهیلیسم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رمان «تابستانی که همه چیز را بر باد داد» با ژانری ملودرام، دلهره و وحشت در سال ۲۰۱۶م. توسط «تیفانی مک دانیل» نگاشته شده و در سال ۱۳۹۸ ش. «روشنک ضرابی» آن را به فارسی برگردانده است.

به گزارش سینماپرس، رمان «تابستانی که همه چیز را بر باد داد» با ژانری ملودرام، دلهره و وحشت در سال ۲۰۱۶م. توسط «تیفانی مک دانیل» نگاشته شده و در سال ۱۳۹۸ ش. «روشنک ضرابی» آن را به فارسی برگردانده است. رمان با فضاسازی جامعه آمریکا در دهه ۱۹۸۰.م، روی دیگر زندگی لایف استایل آمریکایی(lifestyle) را به خواننده می‌نمایاند. «تابستانی که همه چیز را بر باد داد» با درونمایه نژادپرستانه و مضمونی شیطان‌پرستی برآن‌ست خود را در ردیف کتاب‌های منتقدانه نظام آمریکا قرار دهد که چندان موفق نیست.

درونمایه و فحوایی اصلی «تابستانی که همه چیز را بر باد داد» اقتباسی ضعیف از کتاب «۱۹۸۴» نوشته «جورج اورل» است که در هر دو کتاب خصوصیاتی همچون تنفر نسبت به دشمن و علاقه شدید نسبت به برادر بزرگ «ناظر کبیر» یا «رهبر حزب با شخصیت دیکتاتوری» وجود دارد.

۱۹۸۴ نام کتاب مشهوری از «جورج اورول» که در سال ۱۹۴۹ منتشر شده‌است. این کتاب بیانیه سیاسی شاخصی در رده ی نظام‌های تمامیت‌خواه (توتالیتر) شمرده می‌شود. ۱۹۸۴ کتابی پادآرمانشهری به‌شمار می‌آید. در جامعه تصویر شده توسط «اورول» گناه‌کاران به راحتی اعدام می‌شوند و آزادی‌های فردی و حریم خصوصی افراد به‌شدت توسط قوانین حکومتی پایمال می‌شوند، به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانه‌ها از شهروندان جاسوسی می‌کنند، و شهروندان مجبورند همیشه با چهره‌ای سرشار از خوش‌بینی و لبخند به این صفحات نمایش نگاه کنند؛ تا کوچکترین شک و تصور نادرستی که نشان‌دهنده هرگونه نارضایتی فرد باشد، برای نمایندگان حکمرانان پشت صفحات نمایش ایجاد نشود، چرا که در غیر اینصورت مورد غضب حکمرانان قرار می‌گیرند. در این داستان مسائلی همچون اینگساک (Ingsoc)، بزه فکری، گفتارنو، دوگانه‌باوری مطرح می‌شود.

«تابستانی که همه چیز را بر باد داد» ، زندگی «فیلدینگ بلیس» ۱۳ساله را روایت می‌کند که چگونه در تابستان ۱۹۸۴.م، آینده‌اش بخاطر دگماتیسم(Dogmatism) نژادپرستانه زایل شده است. پدر «فیلدینگ» قصد دارد شیطان را به شهر برثیت در جنوب اوهایو فراخوانده و دادگاهی را بر له او برپا کند، تا از این طریق بر بیگناهی او در تمامی اعصار تاریخ صحه بگذارد. این فراخواندن شیطان سبب بیدار شدن روح نژادپرستانه در مردم شهر شده که سرانجام پسربچه‌ای سیاه‌پوست را به مسلخ تاریخ می‌کشاند. «سال» پسر بچه سیاه‌پوستی است که از اجتماع طرد گشته و اینک برای جلب ترحم و شفقت دیگران خود را شیطان معرفی می‌کند. از آنجاکه روح نژادپرستانه در مردم آمریکا ریشه دوانده است و جزوء لاینفک این ملت گردیده؛ ایماژ شیطانی «سال» نیز استعانتی به او نمیکند و درنهایت او تنها به یک قربانی بدل می‌شود.

«تابستانی که همه چیز را بر باد داد» شامل ۲۷ بخش است که هر قسمت با جمله‌ای از کتاب «بهشت گمشده» اثر «جان میلتون» نویسنده‌ی انگلیسی آغار می‌شود. عباراتی که مضمون کلی هر بخش را در بردارد و نگاهی تام از محتوای هر بخش را به خواننده می‌رساند. «مک دانیل» با بکار بردن قطعه‌ای کوتاه از بهشت گشمده، دوران استعمار این کشور توسط انگلستان را متذکر می‌شود، دورانی که آغازگر نگرش نژادپرستی در این کشور است.

«تابستانی که همه چیز را بر باد داد» کشور آمریکا را در تابستان ۱۹۸۴.م نشان می‌دهد، روزگاری که گرمای غیرقابل وصف، تمام این سرزمین بلازده را در برگرفته بود. در دهه ۱۹۸۰.م، آمریکا شاهد پیشامدها و رخدادهای عدیده‌ای ازجمله کشف بیماری ایدز، تبلیغات علنی شیطان‌پرستی، گرم شدن زمین و غیره است. این دهه به دلیل تکثر حوادث به سال پرکار شیطان شناخته می‌شود. «مک دانیل» در کتاب خود مسبب همه بدبختی‌های جامعه آمریکا را شیطان معرفی می‌کند، شیطانی که در یهودیان و سیاه‌پوستان تجسم یافته است. کسانی که با راه‌یابی به آمریکا، این اتوپیا (Utopia) را به یک دیستوپیا (Dystopia) بدل کرده‌اند.

«سال» پسر بچه سیاه پوست، پیر دیری است که اندرز راهروان راه خود را بعهده دارد. او ایماژی از مسیح (علیه السلام) است که به وعظ مردم می‌پردازد تا بلکه نوری هرچند خفیف در دل‌های همچون سنگ آن‌ها روشن کند. کسی که دم مسیحایی او علاج قلب‌های مردم پاک سرشت شده، اما برای یهودای شهر، سرنوشت مرگ را رقم می‌زند. «گریسون الوهیم» یهودای است که به مبارزه با مسیح سیاه‌پوست می‌پردازد و درنهایت این مسیح است که با پذیرفتن گناه آدمیان مصلوب می‌شود. این‌بار برخلاف داستان تحریف شده انجیل از حضرت مسیح (علیه السلام) مردمان از کیفر به دار آویختن مسیح رها نمی‌شوند و در نهایت با جنون و اضمحلال زندگیشان تاوان آن را باز پس می‌دهند.

تیفانی مک دانیل نویسنده، شاعر، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس اهل اوهایو آمریکا است، رمان «تابستانی که همه چیز را بر باد داد» نامزد دریافت جایزه “رمان اول” سال ۲۰۱۶ گودریدز شد. «بتی» آخرین اثر این نویسنده است که در سال ۲۰۲۰.م به رشته تحریر درآمده. رمانی که نویسنده آمریکایی، «جان ایروینگ» در توصیف آن گفته: “همیشه افرادی که قادر به گفتن معنای از خود نیستند، خودکشی می‌کنند”.

نویسنده در ادامه با تعریف خرده داستان‌های بی‌شمار از کتاب انجیل و تورات چهره خشن و ستیزه‌جو را از مذهب و خداوند به نمایش می‌گذارد. گویی خداوند تنها به دنبال عقوبت بندگان خویش است و از عنایت و مرحمت او نشانی نیست. این میزان سیاه‌انگاری در رمان «مک دانیل»، مخاطب را به پوچی و یأس سوق می‌دهد، به طوری که نمی‌تواند هیچ نقطه امیدی را برای خود متصور شود. تمام شخصیت‌های رمان در شک بسر می‌برند، شکی که ناشی از نداشتن باور به خدا و نه حتی باور درست به شیطان است. «سال» (نمادشیطان) تنها کسی است که به خداوند باور دارد اما درنهایت او نیز توسط بندگان مصلوب می‌شود. نویسنده با ترسیم فضایی نیهلیستی (Nihilism) در رمان مخاطب را مسخ می‌کند به طوری که، او دچار نیست‌انگاری مطلق گشته و چراکه هیچ راه نجاتی برای شخصیت‌هایش نمی‌بیند. اعتقاد نویسنده بر پسیمسیم (Pessimism) منجر شده هیچ خیری در داستان امید به بقایی خود نداشته باشد و همه در سیاه‌ی تام فرو بروند. پرسوناژها در رمان توان تغییر شرایط زندگی خود را ندارند و در یک جبر اجتماعی و تاریخی اسیر شده‌اند. جبری که از ابتدای شروع خلقت تاکنون دست از سر آن‌ها برداشته نشده و با گذر سالها نیز بهبود نیافته است. رمان شخصیت‌پردازی نسبتا خوبی برخوردار است به طوری‌که خواننده با شخصیت «سال» همزاد پنداری میکند و از سرنوشتی که برای مسببان این حادثه رخ می‌دهد خوشحال می‌شود.

«مک دانیل» وجود شیطان را باور ندارد و آن را ساخته ذهن اشخاص می‌داند. او به دنبال تفهیم این مطلب به خوانندگان است که هر شخصی در جوامع کنونی استطاعت بدل گشتن به شیطان را دارد. او با نسبی‌گرایی اخلاقی سعی دارد شیطان را در درون انسانها متصور شود که تمایل به خوبی و بدی، آن‌ها را به سوی شیطان شدن سوق می‌هد.

گروه دیگری که «مک دانیل» آن‌ها را مسبب بدبختی مردم آمریکا می‌داند؛ مردمان یهودی هستند که به این کشور مهاجرت کرده‌اند. نویسنده با ترسیم چهره مخدوش از یهودیان آن‌ها را مردمان فرصت‌طلب و حیله‌گر معرفی می‌کند که باعث مرگ جوان‌هایشان شده‌اند. جوان‌های که در فضای جامعه آمریکا رها شده‌اند و درنهایت به زندگی کلبی مسلکی یا خودکشی روی می‌آروند.

فضایی رمان مشابه آثار سورئالیستی است؛ افرادی که دچار ازخودبیگانگی شده و رفتارهای غیرعقلانی و ناشایست را از خود نشان می‌دهند. انسان‌های که سعی دارند به اخلاق و مذهب پایبند باشند اما درنهایت آن‌ها را مانعی برای رسیدن به اهداف خود می‌دانند. شخصیت اصلی رمان (فلیدینگ) نماد آن دسته از مردم آمریکا است که بدلیل زیاده‌خواهی و تعصبات نژادپرستانه سردمداران و حاکمان جامعه قربانی شده‌اند. کسانی که در فضایی پوچ و بی هدف سرگرداندن و تنها به انتظار مرگ نشسته‌اند. رمان «تابستانی که همه چیز را بر باد داد» مرثیه ای در رسایی سیاهان و قشر ضعیف جامعه آمریکا است که آن‌ها را قربانیان سیستم فاسد آمریکا می‌داند. سیستمی که بدلیل ریشه دواندن فساد در آن قابل اصلاح نیست. در این جامعه آزادی‌های فردی اشخاص از آن‌ها سلب شده و حریم‌های خصوصی نیز برچیده شده است. رمان به دنبال نمایش حکومت توتالیتر (Totalitaire) است، حکومتی که قربانیان آن را قشر شکننده جامعه و سیاه‌پوستان تشکیل داده‌اند. جامعه‌ای که قانون و تشکیلات قضایی رخت بربسته و حتی قیام فردی افراد نیز نمی‌تواند موجب رهایی آنها از این شرایط شود.

رمان «تابستانی که همه چیز را بر باد داد» گرچه در نقد جامعه لیبرالی آمریکا و مزمت نگاه نژادپرستانه نگاشته شده است اما از محتوای به شدت غیراخلاقی و دینی برخوردار است. حال این سوال مطرح می‌شود، این کتاب با رویکرد ضدمذهب، ضدخانواده، یاس‌انگاری، ترویج نهیلیسم و … چه جایگاهی می‌تواند در جامعه اسلامی ایران داشته باشد؟ کتابی که روابط آزاد، همجنسگرایی، شیطان‌پرستی، قتل، خودکشی و … در آن به وفور دیده میشود، چرا باید برای قشر نوجوان این کشور ترجمه گردد؟ ترجمه این کتاب در ایران جز ترویج مضامین غیر اخلاقی و مخدوش کردن ذهن نوجوان ایرانی چه دستاورد دیگری را می‌تواند برای خوانندگان خود به‌همراه داشته باشد!؟

*مریم هاتف

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پیام‌هایی برای پایان یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران


وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون امور هنری، مدیرکل هنرهای تجسمی و دبیر یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران به مناسبت پایان این رویداد پیام‌های جداگانه منتشر کردند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

با وجود اینکه بسیاری از کارگردانان با پدیده فیلم‌تئاتر موافق نیستند اما وجود آن موجب رونق تئاتر می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مهدی ایروانی کارگردان و تدوین‌گر معتقد است برای کارگردانی یک فیلم‌تئاتر باید از اصول حرفه‌ای تصویربرداری و تدوین به درستی استفاده کرد تا بیننده خسته نشود و کار را تا انتها دنبال کند.

به گزارش سینماپرس، تولید «فیلم‌تئاتر» به دوران قبل از کرونا برمی‌گردد و سال‌هاست که چنین فعالیتی در حال انجام است اما این روزها به واسطه خانه نشین شدن همه‌مان، توجه به آن بیشتر شده است. مهدی ایروانی، کارگردان و تدوینگر بسیاری از فیلم‌تئاترهای منتشرشده از جمله «کوکوی کبوتران حرم»، «چمدان»، «متاستاز» و … است. ایروانی این روزها مشغول تدوین فیلم‌تئاتر «یک روز تابستانی» و «ملاقات با بانوی سالخورده» به کارگردانی پارسا پیروزفر است که قرار است به زودی منتشر و روانه بازار می‌شود. وی علاوه بر تدوینگر، کارگردانی این فیلم تئاترها را هم به عهده داشته است.

مهدی ایروانی درباره نقش فیلم‌تئاترها در دوران کرونا به مهر گفت: کرونا و اتفاقات تحت تاثیر آن ضرورت وجود فیلم‌تئاتر را بیشتر نشان داد و شاید بتوان گفت مقوله فیلم‌تئاتر را از مهجوریتی که در گذشته داشت درآورد. اگرچه تولید فیلم‌تئاترها، موضوع تازه‌ای نیست و از سال‌های خیلی دور همیشه فیلم تئاترهای معروف یا فیلم اپراهای معروف ضبط و بعد در قالب فیلم در دسترس مردم قرار می‌گرفته است بنابراین موضوع فیلم‌تئاتر موضوع غریب و تازه‌ای نیست منتها این روزها در نبود اجرای نمایش‌های صحنه‌ای و تئاتر به این مقوله بیشتر توجه شده است.

کارگردانی فیلم تئاترها باید شبیه کارگردانی یک مسابقه فوتبال زنده شود، به شکلی که لازم است کارگردان حواسش به همه چیز باشد وی درباره تفاوت فیلم تئاتر با تله تئاتر بیان کرد: مقوله فیلم‌تئاتر با تله تئاتر متفاوت است چون فیلم‌تئاتر در حضور تماشاگر ضبط می‌شود اما تله‌تئاتر بدون حضور تماشاگر است و تمرکز روی تصویربرداری و همه مختصات آن است و تئاتر به منظور نمایش در یک مدیومی مثل تلویزیون اجرا می‌شود منتها نکته مشترک همه اینها لزوم ضبط و فیلمبرداری از یک تئاتر است و اینکه چنین کاری یک اثر نمایشی و هنری چه تئاتر باشد چه اپرا را برای نسل‌های بعدی، شهرستان‌های دور، کشورهای خارجی و هرکسی که دسترسی به تماشای یک کار را از نزدیک نداشته است، ماندگار می‌کند. این روزها با حضور کرونا در زندگی مردم، لزوم بودن چنین امکانی بیشتر هم شده است.

ایروانی درباره چگونگی ارتقای کیفی این آثار یادآور شد: برای ارتقای کیفیت و جذب مخاطب فیلم‌تئاترها لازم است به آنها بیشتر به چشم یک اثر ویدئویی نگاه کنیم از این رو کارگردان یک فیلم‌تئاتر باید حواسش باشد که چه چیزی را می‌خواهد بیشتر یا کمتر به مخاطبی که از طریق نمایشگری مثل تلویزیون نمایش را نگاه می‌کند، نشان دهد. ضمن اینکه باید از اصول حرفه‌ای تصویربرداری و تدوین هم برای تهیه یک فیلم‌تئاتر به درستی استفاده شود تا بیننده خسته نشود و کار را تا انتها دنبال کند.

وی افزود: الان که به‌واسطه شیوع کرونا و خانه نشین شدن مردم استقبال از فیلم‌تئاترها بیشتر شده، لازم است که به این آثار بیشتر بها بدهیم و به بیان دیگر بیشتر جدی‌شان بگیریم چون عمدتاً فیلم‌تئاترهای ما خیلی حرفه‌ای ضبط نمی‌شود. معتقدم کارگردانی فیلم تئاترها باید شبیه کارگردانی یک مسابقه فوتبال زنده شود، به شکلی که لازم است کارگردان حواسش به همه چیز باشد. البته این را هم بگویم که یکی از دلایلی که این اتفاق نمی‌افتد این است که کارگردانان خیلی حرفه‌ای ما مبالغ زیادی برای چنین کاری دریافت می‌کنند در حالی که ضبط و تولید فیلم‌تئاترها اغلب با مشکل بودجه مواجه است.

این تدوینگر و کارگردان متذکر شد: حالا که چنین شرایطی فراهم نیست خیلی خوب می‌شود که گروه تصویربرداری برای ضبط یک فیلم‌تئاتر چندین بار سر صحنه حاضر شوند و به جز از بار اول که فضای کلی و کامل تئاتر فیلمبرداری می‌شود بقیه دفعات از جزئیات کار فیلم گرفته شود و بعد در تدوین این تصاویر به درستی کنار هم چیده شود یا مثلاً روش دیگر این است که یک‌بار گروه نمایشی بدون حضور تماشاگر به منظور ضبط فیلم‌تئاتر کار را اجرا کنند. نکته مهم دیگر اینکه تصویربردار قبل از آغاز کار باید ۲-۳ بار نمایش را ببینند تا زمان تصویربرداری به کار اشراف و تسلط داشته باشد چون ممکن است یکسری نکات در حین تصویربرداری از قلم بیفتد. توجه به جزئیات در فیلم‌تئاترها نکته بسیار مهم و تعیین کننده‌ای است.

با وجود اینکه بسیاری از کارگردانان مطرح تئاتر با پدیده فیلم‌تئاتر موافق نیستند اما وجود آن موجب رونق فضای تئاتر می‌شود، چون شاید باعث شود که بیننده وقتی یک‌بار فیلم‌تئاتر را دید خوشش بیاید و تصمیم بگیرد دفعه بعد به سالن تئاتر برود و یک نمایش را از نزدیک ببیند البته به شرطی که فیلم‌تئاترها به درستی و با کیفیت ضبط و تولید شوند ایروانی ادامه داد: نکته مهم دیگر برای فیلم‌تئاترها بحث تدوین است. چنین کارهایی باید تدوین خوب و درستی داشته باشد و حتی می‌توان گفت تدوین در تولید فیلم‌تئاترها از کارگردانی مهم‌تر است. البته بعضی اوقات هم فیلم‌تئاترها در اجراهای خصوصی با تماشاگر کم ضبط می‌شود تا دست کارگردان برای تصویربرداری و کارگردانی بازتر باشد و خب این شیوه حرفه‌ای‌تری برای تولید فیلم‌تئاترها است چون مخاطب پیگیر تئاتر که حتماً می‌آید در سالن کار را می‌بیند، کسی که تصمیم گرفته فیلم‌تئاتر ببیند با چنین فردی سلیقه‌اش متفاوت است پس ما باید او را در نظر بگیریم و یک تئاتر را ضبط و تبدیل به فیلم‌تئاتر کنیم و البته مرز باریک تفاوت سلیقه کسی که فیلم‌تئاتر را برای دیدن انتخاب کرده و نه فیلم‌های نمایش خانگی هم باید در نظر بگیریم، چون سلیقه این فرد خاص تر است. اگرچه ممکن است او سریال‌های نمایش خانگیرا هم ببیند ولی سلیقه‌اش با مخاطب همیشگی نمایش‌های ویدئویی و خانگی کمی متفاوت است. به نظر می‌رسد فیلم‌تئاترهای موجود بیشتر برای بچه‌ها و علاقه مندان تئاتر جذاب است و اگر بخواهیم آنها را به سلیقه عموم نزدیک‌تر کنیم باید تغییراتی در شیوه تولید و ضبط آنها بدهیم.

ایروانی تصریح کرد: با وجود اینکه بسیاری از کارگردانان مطرح تئاتر کلاً با پدیده فیلم‌تئاتر موافق نیستند اما وجود آن موجب رونق فضای تئاتر می‌شود، چون شاید باعث شود که بیننده وقتی یک‌بار فیلم‌تئاتر را دید خوشش بیاید و تصمیم بگیرد دفعه بعد به سالن تئاتر برود و یک نمایش را از نزدیک ببیند البته به شرطی که فیلم‌تئاترها به درستی و با کیفیت ضبط و تولید شوند. قرار گرفتن فیلم‌تئاترها در VOD (رسانه تعاملی) مثل فیلیمو، نماوا و امثال این‌ها هم می‌تواند کمک بسیاری به دیده شدن فیلم‌تئاترها بکند. نکته دیگر اینکه فیلم‌تئاترها در شرایطی مثل الان می‌توانند برای بچه‌های تئاتری که الان حدود یک سال است کار نکرده‌اند و دچار مشکلات اقتصادی شده‌اند، درآمدزایی کنند.

این کارگردان افزود: همانطور که امروز فیلمسازان از بستر VOD برای نمایش آثار خود استفاده می‌کنند چون با وجود کرونا چاره‌ای جز این ندارند، خوب است که تئاتری‌ها هم در این زمینه کمی فعال شوند. ممکن است برخی بگویند که بالاخره این دوران هم تمام می‌شود؛ بله تمام می‌شود اما بعد از تمام شدن این بیماری و برگشتن به زندگی عادی، مردم به اینگونه فیلم دیدن و تئاتر دیدن عادت کردند پس همچنان یکسری مخاطب برای این کار باقی می‌ماند و به اصطلاح فیلم‌تئاترها بازار خودشان را پیدا کرده‌اند.

این تدوینگر در پایان صحبت‌هایش یادآور شد: خوشبختانه من اخباری هم شنیدم مبنی بر اینکه سازمان سینمایی قرار است حمایت‌هایی از تولید فیلم‌تئاترها بکند که اگر چنین وعده‌ای محقق شود بسیار خوب است چون کار جدی‌تر گرفته و برای ارتقای کیفیت هم تلاش بیشتری می‌شود. معتقدم اگر قرار باشد روزی اتفاق خوبی در زمینه فیلم‌تئاترها بیفتد الان همان روز و بهترین زمان برای تمرکز و بها دادن به این مقوله است و البته لازم است بگویم این گرایش و استقبال و علاقه به فیلم‌تئاتر در این روزها منحصر به ایران نیست و در کل جهان چنین شرایط و استقبالی به وجود آمده است. خود من این روزها مشغول تدوین فیلم‌تئاتری هستم که در خارج از کشور ضبط و تولید شده و قرار است من کار تدوینش را انجام دهم.

مشاهده خبر از سایت منبع