X

بایگانی فروردین 29, 1400

دفتر سینمایی

خاطرات شنیدنی اهالی هنر و ورزش از اولین روزه ‌ای که گرفتند+فیلم


صحبت های اهالی هنر و ورزش از لحظه های ناب بندگی در ماه مبارک رمضان را در این گزارش مشاهده کنید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

خروج این حجم بسیار از آرشیو در زمان تصدی مسئول «اوج» در «بنیاد روایت فتح» و به دستور شخص ایشان صورت گرفته است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بنیاد فرهنگی روایت فتح در خصوص حواشی پیش‌آمده پیرامون تولید و پخش مجموعه مستند «آقا مرتضی» بیانیه‌ ای را منتشر کرد.

به گزارش سینماپرس، متعاقب تولید و پخش مجموعه هشت ‌قسمتی «آقا مرتضی» در ایام سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی روابط عمومی بنیاد فرهنگی روایت فتح بیانیه‌ی را بدین شرح منتشر کرد:

اتفاقات پیش‌آمده پس از پخش سریال مستند «آقا مرتضی» به تهیه‌کنندگی سازمان هنری رسانه‌ای اوج و واکنش‌های خانوادۀ شهید سیدمرتضی آوینی و یاران ایشان در جهت نقد و یا تأیید نوع و محتوای روایت این سریال مستند و اعلام اعتراضی کارگردانان، هنرمندان و مصاحبه‌شوندگان متعدد به عدم رضایت‌شان در استفاده از آثار و گفتارشان در مستند مذکور که متأسفانه نیمی از آنان از آرشیو گروه مستند روایت فتح استخراج شده است، ما را برآن داشت تا ضمن درخواست از همه دوستان به خویشتنداری و نقد اثربخش در رفع این عارضۀ بزرگ که قلب بسیاری را از جمله خانوادۀ شهید عزیز را نیز آزرده، اقدامات مؤثری را تدبیر و اجرا نماییم.

ضروری است به استحضار همۀ دغدغه‌مندان و هنرمندان این عرصه و مخصوصاً پیشکسوتان روایت فتح برسانیم که خروج این حجم بسیار از آرشیو که برخی از آنان به دلایل متقن از سوی مدیران وقت گروه به‌صورت محرمانه نگهداری می‌شده، در زمان تصدی مسئول سازمان اوج در بنیاد فرهنگی روایت فتح در پایان سال ۱۳۹۶ و اوایل سال ۱۳۹۷ و به دستور شخص ایشان از آرشیو بنیاد خارج و در اختیار عوامل مستند مذکور قرار گرفته است.

در حال حاضر بنیاد فرهنگی روایت فتح در جهت حمایت و صیانت از هویت و اصالت هنرمندان و پیشکسوتان و خانواده‌های شهدای روایت فتح، براساس مستندات موجود، پیگیری‌های خود را از مسیر قانونی (حقوقی و قضایی) تا حصول نتیجه به دور از هیجانات رسانه‌ای در قالب مکاتباتی با رئیس محترم سازمان صداوسیما و برخی مسئولین مرتبط در نیروهای مسلح دنبال کرده و نتایج آن را به اطلاع خواهد رساند.

در خصوص نظام آرشیو گروه مستند روایت فتح و قواعد اجرایی آن، برای دسترسی قاعده‌مند هنرمندان به گنجینۀ آثار گروه مستند روایت فتح لازم به ذکر است که طی دو سال گذشته ساماندهی دقیقی به همراه تدوین نظام استخراج و استفاده از آرشیو تنظیم شده که در حال حاضر ارائه هرگونه خدمات آرشیوی طبق آیین‌نامه‌های وضع‌شده ارائه می‌گردد. در همین مسیر در سال ۱۳۹۸ بیش از ۱۸۹۶۳ دقیقه در سال ۱۳۹۹ حدود ۲۷۳۷۶ دقیقه خدمات آرشیو به پژوهشگران و مستندسازان و سازمان‌های دولتی در قالب آیین‌نامه‌های مصوب قرارگرفته است.

ارائه هرگونه اعلام نظر و بیانیه‌های مرتبط با این موضوع صرفاً از طریق روابط عمومی بنیاد فرهنگی روایت فتح انجام خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

قصه «جواد جوادی» قصه دانشمندان و جوانان کشور است و تمامی ندارد/ترجیح می‌دهیم این سریال با خاطره خوش تمام شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سریال “بچه مهندس” با شکار پهپاد آمریکایی آغاز شد و به گفته حسن وارسته، توأمان با عاشقانه‌های قصه، اتفاقات پرالتهاب و غافلگیرکننده‌ای در راه است.

به گزارش سینماپرس، “جواد جوادی” سومین سالی است که قهرمان‌ شب‌های ماه رمضان تلویزیون می‌شود. همان نوزادی که در رمضان سال ۱۳۹۷ به دست مامان صدیقه سپرده شد، این روزها نزدیک به ۳۰ سال سن دارد و با ماجراها و اتفاقات جدیدی دست و پنجه نرم می‌کند.

به تعبیرِ حسن وارسته نویسنده سریال، جوادی رفته رفته بر سر راهش مشکلاتی قرار می‌گیرند که پیچیدگی‌هایش التهاب‌آور و باز کردن این گره‌ها هم اتفاقات عجیب و غریبی را پدید می‌آورد. سریالی که مخاطبانش با قهرمانی روبرو می‌شوند که زندگی پرفراز و نشیبی داشته و همه به او می‌گویند نخبه. شاید یکی از نکات دیگری که هم منتقد دارد و هم مشتاق، تغییر بازیگر نقش اصلی سریال باشد.  

جواد جوادی در هر سنی با یک بازیگر

نقش جواد جوادی در هر مقطع سنی با یک بازیگر جلو رفته است؛ یونا تدین در کودکی، مانی رحمانی در نوجوانی و روزبه حصاری و محمدرضا رهبری در جوانی این نقش را ایفا کرده‌اند. در این میان هنرمندی یونا تدین که کودکی جواد را بازی کرد، بیشتر از بقیه مقاطع مورد تحسین کارشناسان قرار گرفت.  

“بچه‌ مهندس” امنیتی جذاب‌تر شد

در میانِ زیبایی‌های دوران کودکی و فصل اول سریال، از جایی که گروه سازنده تصمیم گرفتند “بچه‌ مهندس” را وارد فضای امنیتی و جاسوسی کنند این جذابیت و پیگیری مخاطب برای دیدن قسمت‌های دیگر و حتی فصل‌های بعدی بیشتر هم شد. وقتی جواد دانشجو شده بود و در یکی از دانشگاه‌های سراسری تهران تحصیل می‌کرد. او بعد از چند سال تحصیل و زمانی که باید پایان‌نامه‌اش را ارائه می‌داد با مشکلاتی روبرو شد. هک کردن پهپادی جاسوسی و همچنین ماجراهای جاسوسی و امنیتی دیگری که نقطه عطف سریال به حساب می‌آید.  

سریال، شبکه دو، صدا و سیما، تلویزیون، ماه رمضان،

فصل چهارم با کارگردان جدیدی به نام احمد کاوری جلوی دوربین رفت که به تعبیر حسن وارسته نویسنده سریال، همه تلاش خود را کرده تا به لحن گذشته “بچه مهندس” وفادار بماند. حتی در ادامه به دلیل عدم توافق مالی، روزبه حصاری هم جای خودش را به محمدرضا رهبری داد.  

سریال مثلِ همیشه ورود خوبی داشت و این بار پایان فصل قبلی خودش را رها نکرد و با چالش‌های مهندسی معکوس پهپاد آمریکایی RQ-۱۷۰، داستان را آغاز کرد. ماجرایی که ۱۳ آذرماه ۱۳۹۰ اتفاق افتاد و حسن وارسته اعتقاد داشت به دلیل قرابت با علم و دانش شخصیت‌های اصلی از این ایده استفاده کردیم.  

سرپرست نویسنده‌ها و طراح “بچه مهندس” در جریان گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم  از ادامه تصویربرداری سریال تا عید فطر هم خبر داد که به دلیل داشتن پروداکشن‌ها و فضای اکشن و پرالتهاب داستان کار ادامه دارد. همه عوامل تولید و بازیگران به طور شبانه‌روزی و کم‌خوابی در تلاش‌اند کار با کیفیتی را ارائه بدهند.  

فیلمبرداری تا روز آخر

ادامه این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

* بگذارید از وجه اشتراک سریال‌های رمضانی امسال شروع کنم که همه در تصویربرداری‌اند تا جایی که به خاطر آماده نشدنِ کار یکی از این سریال‌ها ترجیح داد کنداکتور رمضانی را ترک کند؛ تصویربرداری‌تان تا چه زمانی ادامه دارد؟

تا روز عید فطر کار داریم؛ بسیاری از صحنه‌های اکشن و درگیری‌ها مانده است. کار پروداکشنِ خاص و عظیمی دارد و نسبت به فصل قبلی دیرتر شروع کردیم. چالش‌های دیگری هم داشتیم که قدری چرخه تولید را به عقب انداخت.  

می‌خواستیم مخاطب را اولِ راه با مخاطرات RQ-۱۷۰ آشنا کنیم

* با شکار پهپاد آمریکایی قصه را آغاز کردید؛ چقدر فضای عاشقانه و ملودرامِ داستان را حفظ می‌کنید و چقدر فضا امنیتی‌تر پیگیری می‌شود؟

قصه را با RQ-۱۷۰ آغاز کردیم چون نخواستیم فصل سوم را ابتر رها کرده باشیم. مخاطبی که ما را دنبال می‌کند بداند چه اتفاقی افتاد و آن ماجرا چه سرانجامی پیدا کرد. قصه‌ای که به اقتدار و توان دانشمندان ما برمی‌گردد و همیشه دیدنِ این صحنه‌ها جزو آرمان‌های مردم بوده تا اقتدار و موفقیت‌های مملکت‌شان را در سریال‌های نمایشی ببینند. می‌خواستیم مخاطب با چالش‌ها و مخاطراتی که در خط تولید مهندسی معکوسِ این پهپاد به‌وجود آمد آشنا شوند. از طرفی دیگر خواستیم سریال در تداوم فصل سوم باشد و به سؤالات مخاطبین پاسخ داده شود.  

داستان را امنیتی و عاشقانه جلو می‌بریم

در این میان به فراخور قصه و علاقه‌مندی مردم به عاشقانه‌های داستانِ جواد جوادی، این فضا را حفظ کرده‌ایم و حتی به مراتب، درامِ سریال به موقعیت‌های پلیسی و امنیتی داستان می‌چربد. ما سعی کردیم فضای عاشقانه و ملودرام را با موقعیت‌های پلیسی و امنیتی درهم تنیده پیش ببریم. هم مخاطبین علاقه‌مند به ژانر پلیسی و امنیتی لذت ببرند و هم آن کسانی که فضای ملودرام و خانواده را می‌پسندند. از این جهت دوباره تم “چو عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها” را تعریف کردیم. همان ماجرای عاشقانه جواد و مرضیه و …

نخواستیم مخاطب با خودش بگوید لحنِ داستان تغییر کرده!

برخی شخصیت‌های فصل سوم حذف و برخی شخصیت‌ها به فصل چهارم اضافه شدند. تمِ سریال امنیتی است و البته نخواستیم طوری عمل کنیم که مخاطب با خودش بگوید لحنِ سریال و داستان تغییر کرده است.  آنچه جزو مؤلفه‌های فصل سوم بوده را در اینجا هم داریم و هر بخشی که در فصل قبل جذابیت نداشت را حذف و آنچه را جزو آرمان‌های مردم بود به کار اضافه کردیم. قصه‌هایمان جان‌دارتر از فصل قبل‌ شده‌اند.  

سریال، شبکه دو، صدا و سیما، تلویزیون، ماه رمضان،

“بچه مهندس” فصل بعدی دارد!؟

* آیا داستانِ جواد جوادی در فصل چهارم تمام می‌شود و یا فصل‌های بعدی هم دارد؟

قصه جواد جوادی، قصه دانشمندان و جوانان کشور است و تمامی ندارد. بالأخره سایه تهدید از ابتدا بر سر کشور ما بوده و فقط تهدید نظامی نبوده و به تهدید علمی، فرهنگی و فرار مغزها برمی‌گردد. تا زمانی که این تهدیدها ادامه دارد قصه جواد جوادی هم ادامه دارد. با این خیز نمی‌رویم که قصه را به حالت تعلیق تمام کنیم و یا پایانش را باز بگذاریم که تماشاگر تشنه فصل بعدی باشد.

ما موظفیم قصه را به درستی ببندیم و قرار شد ادامه پیدا کند بنابر اقبال تماشاگر و خواسته صداوسیما می‌تواند قصه را در ادامه فصل چهارم و یا مجزا از این فصل آغاز کند.  اگر قرار است “بچه مهندس” قصه خوبی داشته باشد استقبال می‌کنیم و اگر قرار باشد به سرنوشتِ سریال‌هایی دچار شود که در اوج، دچار شکست شدند، ترجیح می‌دهیم این سریال با خاطره خوش تمام شود.  

اتفاقات عجیب و غریب، غافلگیرتان می‌کند

* قصه پرالتهاب و غافلگیرکننده می‌شود و یا آرام پیش می‌رود؟

ما سعی کردیم آرام آرام قصه را شروع کنیم و به یک باره نخواستیم تماشاگر را با شخصیت‌های جدید و اتفاقات عجیب و غریبی مواجه کنیم. موضوع قصه شخصیت جواد ما روشن می‌شود و با دردسرها و مشکلاتی که روبرویش قرار می‌گیرند دوباره شاهد التهاب، اضطراب و غافلگیری‌هایی خواهیم بود که از شبِ قبل آغاز شده و در شب آینده به اوج خودش می‌رسد.  

من اعتقاد دارم مرارت‌هایی که جواد در این فصل متحمل می‌شود بیشتر از فصل‌های قبلی است. هم برای رسیدن به عشقش و هم آرمان‌هایش. درگیری‌هایی که بین داستان‌های او با آقای توفیقی و مرضیه و همچنین ماجراهایی که دیگر آدم‌های اصلی و فرعی داستان دارند که تأثیرشان را در سرنوشت جواد جوادی هم می‌گذارند.  

داستان را نمی‌توانند حدس بزنند!

هرچه جلوتر می‌رویم با دیدنِ اتفاقات کلان‌تر و به قولی عجیب و غریب‌تر، غافلگیر می‌شوید. اکثر آدم‌های قصه تحت‌الشعاع آن رویداد و حادثه‌ای قرار می‌گیرند که در پیش است. در واقع طوری قصه را طراحی کرده‌ایم که مخاطب از تماشای قصه خطی خسته نشود و در کنار اصل موضوع، قصه‌هایی را در عرض قرار دادیم که با ماجراهای شخصیت‌های دیگر هم آشنا شود و غیرقابل پیش‌بینی هم باشد. ما امروز نیاز داریم با قصه‌های پخته و توجه به شخصیت‌های فرعی، داستان‌های سریال‌هایمان را به گونه‌ای جلو ببریم که مخاطب به راحتی حدس نزند و منتظر لحظه به لحظه‌اش باشد.  

عجیب و غریب تمام می‌کنیم

* این فصل را با ماجرای پهپاد آمریکایی آغاز کردید؛ آیا پایان داستان هم با یک اتفاق خاص و غافلگیرکننده تمام خواهد شد؟

بله. اتفاقات عجیب و غریب زیادی را خواهید دید و حتماً با یکی از همین اتفاقات غافلگیرکننده تمام می‌کنیم. امیدواریم به همه این اتفاقات برسیم و در این روزهای تصویربرداری بتوانیم هرآنچه که جزو اهداف‌مان است را جلوی دوربین ببریم.  

تغییرات و تحولات در کارگردانی و بازیگری

* در کارگردانی و بازیگر نقش اول تغییرات و تحولاتی داشتید…

من نمی‌توانم بگویم این تغییرات بی‌تأثیر نبوده است. آقای کاوری لحن و نگاه و زاویه کارگردانی خودش را دارد و درست هم هست. آقای غفاری هم امضای خودش را دارد. به نظرمن تا اینجا کاوری خوب بوده و توانسته به آن لحن گذشته وفادار باشد. اما در مورد برخی از شخصیت‌ها که هجمه‌های سنگینی هم به سمت ما آمد که بسیاری سؤال کردند چرا برخی از شخصیت‌های فصل قبلی حذف شدند یا حضور ندارند؟ چرا از شخصیت‌های جدید استفاده کردید؟ درباره این اتفاقات که بعضاً هم توسط عده‌ای متهم شدیم، به وقت مقتضی، صحبت خواهم کرد.   

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

متاسفانه هیچ حمایتی از هنرمندان بیکار صورت نگرفته است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر سریال «ستایش» گفت: به تازگی شنیده ام که اکثریت آثار تولیدشان در پی شیوع موج چهارم بیماری کرونا متوقف شده است، بدون شک این اقدامی در جهت تامین سلامتی و حفظ جان هنرمندان است اما آیا برای بیکاری آنها هم فکری شده است؟.

به گزارش سینماپرس، عنایت بخشی در گفت‌وگو با میزان، پیرامون آخرین وضعیت جسمانی خود گفت: همچون گذشته گاها مشکلات درد پا برایم ناراحت کننده است، اما دیگر به نوعی با این درد خو گرفته ام و می دانم که باید با آن زندگی و مدارا کنم، البته همچنان درمان و گاها فیزیوتراپی را ادامه می دهم.  

وی در همین رابطه ادامه داد: طی یکسال گذشته تماما در خانه ماندم، با اینکه پیشنهاد بازی در یک سریال را داشتم اما به دلیل اینکه فیلمبرداری در شهرستان بود، بنا به وضعیت فعلی بیماری کرونا آن را نپذیرفتم، ترجیح دادم صبر کنم تا کرونا فروکش کند زیرا در سن من خطر ابتلا بیشتر است.

این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون خانه نشینی را به دلیل شیوع دوباره کرونا خواند و اضافه کرد: شرایط بیماری کرونا در سال گذشته و امسال به نحوی پیش رفته که ناچارا خانه نشین شده ام و اگر نه هیچ بازیگری نیست که دوست نداشته باشد جلوی دوربین برود، من هم دلتنگ بازیگری هستم، هرچند کار خودم را در بازیگری انجام داده ام اما این عطشی است که هیچگاه سیراب نمی شود.

وی در همین راستا تصریح کرد: آخرین بار صرفا برای حضور در یک برنامه نوروزی به عنوان «دست در دست» توسط حسین رفیعی دعوت شدم و بعد از مدتها در تلویزیون حاضر شدم و به غیر از آن هیچ پیشنهاد سینما و یا تلویزیونی را قبول نکردم.  

بازیگر سریال «ستایش» با اشاره تاثیر کرونا بر سینما و تولیدات آن اظهار کرد: به تازگی شنیده ام که اکثریت آثار تولیدشان در پی شیوع موج چهارم بیماری کرونا متوقف شده است، بدون شک این اقدامی در جهت تامین سلامتی و حفظ جان هنرمندان است اما آیا برای بیکاری آنها هم فکری شده است؟.

وی در همین رابطه اضافه کرد: درست که تعطیلی اولین و شاید تنها راه فعلی برای مقابله با کرونا باشد اما به واقع تا چه حد می توان در مدار تعطیلی پیش رفت؟. هنرمندانی که تنها راه معیشتشان بازیگری و یا حضور در پشت صحنه آثار است چطور خرج خانواده خود را در خواهند آورد. متاسفانه در این موضوع هیچ حمایتی از هنرمندان بیکار صورت نگرفته است.  

بخشی با اشاره به سوء مدیریت فرهنگی در سال گذشته خاطرنشان کرد: متاسفانه سال گذشته به جز چند مورد کمک جزئی و مقطعی فکری به حال هنرمندان سینما و مخصوصا تئاتر نشد، تئاتریها بیشترین ضربه را از کرونا خوردند و ممکن است سالها پس از این اتفاق نتوانند کمر راست کنند. با وضع موجود تئاتر اگر هم روزی بازگشایی شود قطعا تا سالها باید ضرر این دوران کرونایی را جبران نماید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فعلا قصدی برای اکران آنلاین «خورشید» نداریم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: امیر بنان با رد خبر اکران زودهنگام «خورشید» بر بستر سینمای آنلاین گفت: همچنان منتظریم که سینما باز شود تا اکران فیلم را در سالن‌ها ادامه دهیم.

به گزارش سینماپرس، سینماهای کشور به دلیل شیوع کرونا و موج چهارم همچنان تعطیل هستند و فیلم‌های نوروزی نیز در انتظار بازگشایی احتمالی سالن‌ها مانده‌اند.

با این حال برخی خبرها و صفحات پلتفرم‌ها از اکران زودهنگام برخی فیلم‌ها ازجمله «خورشید» مجید مجیدی خبر می‌دهند؛ یعنی قید اکران در سینما را زده و «به زودی» وارد سینمای آنلاین خواهد شد!

با این حال امیر بنان تهیه‌کننده «خورشید» با رد این خبر به آنا گفت: ما فعلا قصدی برای اکران آنلاین فیلم‌مان نداریم. درحال حاضر منتظریم که سالن‌های سینما باز شود و «خورشید» به اکران عمومی خود در سینماها ادامه دهد.

وی افزود: هدف ما اول اکران در سینماهاست. بعد از آن فیلم را وارد اکران اینترنتی خواهیم کرد ولی درحال حاضر به اکران آنلاین فکر نمی‌کنیم.

فعلا قصدی برای اکران آنلاین نداریم/ منتظریم سینما باز شود

گفتنی است؛ «خورشید» ساخته مجید مجیدی ازجمله فیلم‌های حاضر در اکران نوروزی ۱۴۰۰ است که هم‌اکنون ادامه اکرانشان به بازگشایی سینماها موکول شده است.

این فیلم روایتگر داستان زندگی پسری ۱۲ ساله به اسم علی است که همراه سه دوستش، کار می‌کند تا بتواند نیازهای خانواده اش را رفع و یک زندگی خوب را برایشان فراهم کند. طی اتفاقاتی معجزه آسا، مردی به او پیشنهاد می‌دهد که یک زیر خاکی را برایش بیابد، اما… ا.

علی نصیریان، جواد عزتی، طناز طباطبایی، روح‌الله زمانی، صفر محمدی، شمیلا شیرزاد و … در آن ایفای نقش کرده‌اند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ناگفته‌های یک «سامان‌دهی» پرحاشیه در ارشاد/کدام موسسات«منحل» شدند


مشاور برنامه‌ریزی راهبردی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تشریح جزییات طرح «ساماندهی موسسات در معاونت هنری» از انحلال و ادغام برخی مراکز زیرمجموعه این معاونت خبر داد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!/«گاندو» را ساخته‌اند تا «نظامی‌گری» را تنها راه نجات ایران معرفی کنند! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سازندگی به خوبی می داند که چگونه با بالانس کردن روابط سیاسی، هم حساسیت‌های سیاسی-امنیتی را از خود و رسانه‌اش دور کند و هم چراغ‌خاموش، همسو با جریان‌هایی چون نهضت‌ آزادی، پروژه اصلی خود را پیش ببرد.

به گزارش سینماپرس، حزب کارگزاران را باید هوشمندترین و کاربلدترین گروه‌های جریان غربگرای داخلی دانست که علی‌رغم این که سال‌ها پیش رسما اعلام کرده‌اند که پیروان معبد «لیبرالیسم» هستند، لیکن با طراحی‌های سیاسی دقیق در بزنگاه‌های خاص و برخی «نقش‌آفرینی» ها که از آن ظاهرا اعلام وفاداری به نظام سیاسی کشور برداشت می شود، توانسته‌اند خود را به عنوان جریانی ملایم و متعادل و «غیردردسرساز» در ذهن بسیاری از نهادهای نظام جا بیاندازند. در حالی که مثلا حزب منحله مشارکت و بدیل کنونی آن، «اتحاد ملت»، نقش کنش‌گر بی‌پروا و رادیکال را بر عهده دارد.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

اما در نگاه نافذتر اهل فن؛ هر دوی این گروه‌ها، علی‌رغم تفاوت ظاهری در «مشی» و «روش»، بازیگر یک سناریوی طراحی شده هستند. در این برداشت، از قضاء، عملکرد تکنوکرات‌های کهنه‌کار کارگزارانی که سال‌ها بر بخش مدیریت اجرایی کشور سلطه مستقیم یا غیرمستقیم داشته‌اند، حتی مهم‌تر و زیربنایی‌تر و ریشه‌ای‌تر است و در جهت تحقق ابر-پروژه‌ی جریان استحاله‌طلب، یعنی «نرمالیزاسیون»، ایدئولوژی‌زدایی از جمهوری اسلامی و خالی کردن ان از محتوای انقلابی، بسیار تاثیرگذارتر و عمیق‌تر است.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

دست‌کم‌ از همان ابتدای دهه ۸۰، کارگزاران با تاسی به مرشد سیاسی خود، هاشمی رفسنجانی، تلاش کردند در حوزه سیاست هیچ‌گاه رفتار رادیکال و حساسیت‌زا در جلوی صحنه صورت ندهند تا نظام را نسبت به خود بدبین کنند. اما در عوض در پس پرده، نقش بازی‌سازی و سناریونویسی را به عهده گرفتند، کما این که در فتنه ۸۸، گرچه عناصر کارگزارانی چون عطریانفر، محمد قوچانی، هدایت آقایی و جهانبخش خانجانی و عناصر فرعی‌تر این حزب (همچون روشنک سیاسی و آیدا مصباحی) به خاطر نقش ضدامنیتی خود دادگاهی شدند، اما به نسبت نقش بسیار مهمی که کارگزارانی‌هایی چون زنگنه، فایزه هاشمی، مهدی هاشمی، مرتضی الویری، حسین مرعشی، محمدعلی نجفی و کرباسچی، در پس پرده داشتند، این حزب تبعات و هزینه‌های کم‌تری را نسبت به مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب متحمل شد. در عوض دولتی که در سال ۹۲ روی کار آمد، ایده‌ال‌ترین دولت برای کارگزارانی‌ها بود.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

علاوه بر این، از همان ابتدای دهه ۸۰، کارگزارانی‌ها تصمیم گرفتند نقش‌آفرینی زیرپوستی و خزنده‌ی خود را در قالب رسانه و عمدتا در فضاهای فرهنگی و هنری به پیش ببرند تا بتوانند با تلاش در شکل‌دادن به «بورژوازی ایرانی»، به عنوان حاملان زیست «لیبرالی»، پایگاه اجتماعی خود را برای بزنگاه‌های موعود، تثبیت کنند. روزنامه «شرق» در چنین فضایی شکل گرفت و امروز به نماد رسانه‌ای لیبرالیست‌ها تبدیل شده است. پس از شرق، مجموعه‌ای از نشریات با حمایت مالی کارگزاران و مدیریت تیم کرباسچی-عطریانفر-قوچانی راه‌اندازی شد که همان اهداف شرق را دنبال می کردند. محمد قوچانی، به واسطه‌ی همه زحماتی که در جبهه رسانه‌ای برای طیف لیبرال‌های وطنی کشید، در سال ۹۳ به عضویت شورای مرکزی کارگزاران درآمد و عضو مهمی از محفل رسانه‌ای دولت روحانی محسوب می شود.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

روزنامه «سازندگی»، ارگان رسمی کارگزاران، با مدیریت قوچانی، محصول بیش از دو دهه کارآموزی و کارورزی قوچانی است که کار خود را زیر دست عناصری چون حجاریان و بهزاد نبوی و محسن آرمین در «عصر ما» (در نیمه نخست دهه ۷۰) آغاز کرد و بعد به نویسنده ثابت روزنامه‌های دوم خردادی در دولت اصلاحات تبدیل شد و سپس با حمایت مالی کارگزاران، مدیریت رسانه‌ای را هم تجربه کرد. قوچانی، به عنوان یک باورمند متعهد به مکتب نولیبرالیسم، اصطلاحا با «کوله‌باری» از تجربه، و البته اتصال به سرپل‌های حمایتی و امنیتی خاص(که به احتمال قوی در دوران زندان پسا ۸۸ ایجاد شد)، گزینه ایده‌آل تکنوکرات‌های نسبتا سالخورده و کاربلد کارگزارانی برای عملیات رسانه‌ای-تبلیغاتی است. قوچانی با مانورها و بندبازی‌های سیاسی که در همه این سال‌ها آموخته، به خوبی می داند که چگونه با بالانس کردن روابط سیاسی، هم حساسیت‌های سیاسی-امنیتی را از خود و رسانه‌اش دور کند و هم خزنده و چراغ‌خاموش، همسو با جریان‌هایی چون نهضت‌ آزادی، پروژه «بورژوازی ایرانی» را پیش ببرد.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

رندی و کاربلدی قوچانی آن‌جا خود را نشان می دهد که روابط حسنه‌ای با سازمان اوج (بازوی هنری سپاه) برقرار می کند و برای محصولات خاص آن سازمان، رپرتاژهای تمام صفحه می رود: ابراهیم حاتمی کیا و فیلم‌هایش را اصطلاحا «پروموت» می کند: به یکی از تندترین و شلاقی‌ترین قلم‌های منسوب به جریان انقلابی که ظاهرا به شدت ضدهاشمی است، ستون ثابت می دهد: هیچ‌گاه حرف از تحریم انتخابات نمی زند و هر از چندی انتقاداتی را خطاب به «رادیکال» های اصلاحات منتشر می کند و…

اما با همه این مانورهای ماهرانه، روزنامه «سازندگی» را باید مهم‌ترین مطبوعه‌ی جریان موسوم به «اعتدال» دانست که آهسته و پیوسته «نرمالیزاسیون»، «ایدئولوژی‌زدایی» از نظام و استحاله تام در نظام لیبرال‌سرمایه‌داری جهانی را تئوریزه و تبلیغ می کند. قوچانی از سال‌ها قبل کتمان نکرده که مراد و محبوب سیاسی او مهدی بازرگان است و خود را میراث‌دار تفکرات نهضت آزادی در نسبت با سیاست داخلی و سیاست خارجی می داند. هنوز از یاد نبرده‌ایم که در هفته‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تا چند هفته بعد از آن، روزنامه «سازندگی» عملا به ستاد تبلیغاتی حزب دمکرات آمریکا و جو بایدن و کامالا هریس تبدیل شده بود که تیترهای حماسی با عکس‌های تمام صفحه بایدن منتشر می کرد. خود قوچانی چندباری دست به قلم شد و در وصف «امانوئل مکرون»، چشم و چراغ نظام لیبرال‌سزمایه‌داری جهانی و جوان آتیه‌دار! مورد حمایت زرسالاران جهانی مطلب نوشت.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

اما پخش فصل دوم سریال امنیتی «گاندو» در ایام تعطیلات نوروزی، ظاهرا چنان التهاب و آشوبی در جبهه متحد غربگرایان انداخته که گروه‌ها و طیف‌های مختلف این جبهه، تفاوت مشی و تمایزات رفتاری خود را به کناری نهاده و یکصدا، هجومی سنگین را به سریال ترتیب دادند. روزنامه «سازندگی» هم از این موج برکنار نماند و روز شنبه(۲۱ فروردین)، در صفحه دوم به قلم یکی از اعضای «نهضت آزادی» به گاندو، سازندگان گاندو و نهاد سفارش‌دهنده آن حمله برد.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

نویسنده‌ای به نام «مهدی معتمدی مهر»، از اعضای تشکیلات منحله نهضت آزادی، در یادداشتی با عنوان «دغدغه نفوذ یا علامت نفوذ؟»، نتیجه می گیرد که گاندو تایید نفوذ در نهادهایی چون سپاه است!؟

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!
معتمدی مهر، نویسنده یادداشت سازندگی

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

این فرد که از سطر سطر یادداشت او برمی آید که شناختی بسیار سطحی و حتی پایین‌تر از عوام از حوزه سینما و سریال‌سازی دارد، مدعی است که تفاوت سریال‌های پلیسی و جاسوسی غربی با سریال‌ها و فیلم‌های وطنی (جدای از بحث ساختاری)، ماهیت غیروابسته و غیرسفارشی آن تولیدات در غرب (به ویژه آمریکا) است!

نویسنده که مصداق «فردی است که خود را به خواب زده و با صدای توپ هم بیدار نمی شود»، احتمالا حتی نام «سینمای استراتژیک» نشنیده و هیچ چیز از پیوند ارگانیک، عمیق و ریشه‌دار نهادهای امنیتی و نظامی ایالات متحده با «هالیوود»، که درباره آن صدها مقاله و ده‌ها جلد کتاب در خود آمریکا نوشته شده، نمی داند، لیکن با اعتماد، در جایگاه تحلیل‌گر نشسته است. او حتی آن اندازه از فضای سینمایی و حتی سیاسی ناآگاه است که نمی داند در سال ۲۰۱۳، در اقدامی عجیب و بی‌سابقه، جایزه اسکار بهترین فیلم، به فیلم کاملا تبلیغاتی، سفارشی و سیاسی «آرگو» داده شد که با حمایت مستقیم سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) ساخته شد و جایزه ان را هم میشل اوباما، همسر رییس جمهور وقت آمریکا، به صورت مستقیم از کاخ سفید اعطاء کرد.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

متون زیر، تنها مشتی نمونه خروار از صدها کتاب و مقاله که به نقش مستقیم نهادهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا در هالیوود می پردازند، در زیر ملاحظه می کنید:

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

نویسنده در ادامه مدعی می شود که از آن‌جا که کارگردانانی چون «بهرام بیضایی» و «داوود میرباقرِ» ممنوع‌الکار یا محذوف هستند، کار ساخت سریال در تلویزیون به دست تازه‌کارها و کارنابلدها افتاده است. همین مساله به خوبی نشان می دهد که آگاهی عضو نهضت آزادی از دنیای فیلم و سریال در چه حد است، چرا که بهرام بیضایی هیچ‌گاه سریال‌ساز نبوده و هیچ سریالی در کارنامه ندارد و بیشتر به عنوان یک چهره تئاتری شناخته می شود. او که هیچ‌گاه ممنوع‌الکار نبوده، به واسطه‌ی عدم شناخت تحولات سینما و تطبیق خود با فناوری جدید و تکنیک‌های نوین فیلمسازی، نتوانست با جریان سینمای روز پیش برود و آخرین فیلم او، «وقتی همه خوابیم»، هم به لحاظ ساختار و هم محتوا یک اثر به شدت سطح‌پایین و ضعیف بود که هم در جلب نظر منتقدان و هم نمایش عمومی شکست خورد. اشتهار بیضایی بیشتر در حوزه تئاتر است و در عرصه فیلمسازی او هیچ‌گاه کارگردان تراز اولی نبوده است. او اگر می خواست و مهم‌تر از آن «می توانست» فیلم بسازد، حامیان قدرتمندی در نهاهای فرهنگی دارد و هیچ گاه هم ممنوع‌الکار نبوده است.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!
داوود میرباقری
وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!
بهرام بیضایی
وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!
نظر حمید اعتباریان، تهیه‌کننده آخرین اثر سینمایی بیضایی درباره فیلم‌نساختن او

داوود میرباقری هم اصولا کارگردان شاخص صدا و سیماست که آثار او با درجه کیفی الف و با حمایت همه‌جانبه صدا و سیما ساخته شده و هم‌اکنون برای ساخت سریال «سلمان فارسی» در قرارداد با تلویزیون جمهوری اسلامی است. بگذریم از این که نه بیضایی و نه میرباقری هیچ‌گاه در حوزه پلیسی و جاسوسی کار نکرده‌اند و اصولا تخصصی در این ژانر ندارند که «یادداشت‌نویس سازندگی در فقدان آن‌ها مرثیه‌سرایی می کند.

 مضافا این که وجود کارگردان‌های قدیمی آیا به این معنی است که دایره کار هنری باید بسته شود و هیچ استعداد نو و تازه نفسی وارد عرصه نشود؟

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

نویسنده حتی به عقده‌گشایی با هنرمند خوب و کاربلد سینما و تلویزیون یعنی محمدرضا شریفی‌نیا نیز می پردازد و حضور او در این سریال را به «منابع مالی عظیم» پشت فیلم نسبت می دهد. البته کینه این جریان داخلی از شریفی‌نیا به واسطه حضور در آثاری چون «قلاده‌های طلا» و «اخراجی‌ها» پایانی ندارد…

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!
شریفی نیا در قلاده‌های طلا

در ادامه، معتمدی مهر، که مشخص شد چه اندازه «هنرشناس» است و اطلاعات سینمایی دارد، مدعی می شود که «گاندو» هیچ ارزش فنی ندارد و مطلقا «کسالت‌بار» و «کلیشه‌ای» «باورناپذیر» است و حتی اسم بی‌ربطی دارد. قضاوت درباره نظرات شاذ ایشان در حوزه‌ای که اصولا صلاحیت اظهارنظر درباره آن را ندارد(یعنی تحلیل فنی یک اثر تصویری) به مخاطبانی واگذار می کنیم که بخش عمده آن‌ها در تعطیلات پای تماشای گاندو نشستند و آن را به یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های نوروزی نلویزیون تبدیل کردند. تازه معلوم نیست که اگر سریال از نظر او و همفکرانش این اندازه بی‌ارزش، نچسب و بدون اثرگذاری بوده، چرا از همان قسمت اول، کل ظرفیت رسانه ای خود را برای زدن آن به کار انداخته‌اند و یکی از بی‌سابقه‌ترین حملات رسانه‌ای علیه یک سریال را رقم زده‌اند.

اما در ادامه همین اظهارنظر، عضو نهضت آزادی مدعی می شود که نهادهای انقلابی با هزینه‌های مالی سنگین، «گاندو» را ساخته‌اند تا «نظامی‌گری» را تنها راه نجات ایران معرفی کنند! این که از کجای این سریال، چنین نتیجه‌ای می توان گرفت، تنها از ذهن اتاق فکری برمی آید که نوشتن این ترهات را به معتمدی‌مهر سپرده‌اند. همان اتاق فکری که برای زیر سوال بردن یک سریال داستانی درباره خباثت روباه پیر استعمار علیه منافع ملی ایران، کل ظرفیت رسانه‌ای خود را (از داخلی و خارجی) به کار انداخته و تهاجمی بی سابقه را کلید زده است.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!
گاندو یک «تهدید» است!

نویسنده مدعی می شود که «گاندو» نمی تواند ماندگاری سریال‌هایی چون «هزاردستان» یا «امام علی(ع)» را داشته باشد! بعید می دانیم که حتی سازندگان سریال هم چنین ادعا یا قصدی داشته‌اند که مثلا با مرحوم علی حاتمی یا استاد میرباقری رقابت کنند، چرا که اصولا چنین رقابتی و چنین قیاسی سالبه به انتفاء موضوع است. از آن‌جا که نویسنده یادداشت اصولا «اینکاره» نیست و فهم عمیقی از دنیای فیلمسازی ندارد، این مساله ابتدایی و پایه‌ای را نمی داند که اصولا ژانر سریال «گاندو» متفاوت از سریال‌هایی چون هزاردستان یا امام علی(ع) است و هر ژانر سینمایی مختصات خودش را دارد که شامل تفاوت در جامعه هدف، سطح اثرگذاری و ماندگاری و ماهیت و محتوا می شود.

در هیچ کجای دنیا، سریال‌های پلیسی و جاسوسی سریال‌هایی ماندگار برای تاریخ طولانی نیستند، چرا که اصولا ماهیت این ژانر، وابستگی به حال و هوا و شرایط روز است. تازه نویسنده این نکته بدیهی را در نظر نمی گیرد که نقش حس نوستاژی در ماندگاری سریال‌هایی چون هزاردستان و امام علی(ع) برای نسل‌های متقدم‌تر، بسیار کلیدی است، در حالی که نسل‌های دهه هفتادی و هشتادی که در زمان پخش اولیه آن سریال‌ها یا در این جهان نبودند یا در سنین بسیار کم قرار داشتند، همان حسی را به آن آثار ندارند که همسن و سالان نویسنده متن دارند. مضافا این که اصولا سریال پلیسی و جاسوسی به واسطه بافت هیجانی و محتوای اکشن، مخاطب نوجوان و جوان را به عنوان لایه اصلی مخاطب در نظر دارد.

نویسنده «سازندگی» در ادامه مدعی می شود که سریال «گاندو» اولین اثر هنری است که در آن مساله «نفوذ» به رسمیت شناخته شده است! این حجم از اطلاعات نادرست و نتیجه‌گیری‌های غلط از سازندگی که در عرصه رسانه «مدعی» است، بسیار بعید بود که با هدف تسویه حساب سیاسی با «گاندو» و سازمان پشت «گاندو»، چنین متن سرهم‌بندی شده، سطحی و خامی را منتشر کند.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

باید گفت که اولین اثر سینمایی که به صراحت نفوذی بودن یکی از مسوولان جمهوری اسلامی را تصویر کرده، مربوط به سال ۸۷ و فیلم «نفوذی» ساخته احمد کاوری است. بعد از آن، در فیلم «قلاده‌های طلا»، نفوذ در سطح معاون ضدجاسوسی وزارت اطلاعات به تصویر کشیده می شود. فیلم‌هایی چون «ماجرای نیمروز» و «لباس شخصی» هم حول شخصیت‌های نفوذی در سیستم جمهوری اسلامی می چرخند (فارغ از ضعف‌های ساختاری و محتوایی) و از قضاء، با بودجه حکومتی و حمایت‌ نهادهای جمهوری اسلامی نیز ساخته شده‌اند. معلوم نیست این ادعا که «گاندو» اولین سریالی است که مساله «نفوذ» در جمهوری اسلامی را به رسمیت می شناسد، از کجا بیرون آمده است؟ البته آن اندازه کل متن دچار شذوذات است که دیگر چنین گزاره‌ها و ادعاهایی عجیب نمی نماید.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

اساسا نخستین شخصیتی که مساله «نفوذ» را در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخت، کسی جز «رهبر معظم انقلاب» نبود. در سال ۷۷، در ماجرایی که تبدیل به یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین پرونده‌های امنیتی تاریخ جمهوری اسلامی شد، یعنی «قتل‌های زنجیره‌ای»، در کل نظام جمهوری اسلامی، یک نفر و تنها یک نفر، به صورت تمام‌قد و با تاکید و تصریح و در چندین نوبت، در جلسات خصوصی با مسؤولان امر و سخنرانی‌های عمومی، کل جریان قتل‌ها را به شدت محکوم کرد و خواهان «ریشه یابی کامل» ماجرا و «جراحی بزرگ» در پیکره دستگاه امنیتی برای رفع این عیب بزرگ از پیکره نظام شد و ان کسی جز رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نبود.

تنها چند روز بعد از افشای قتل‌ها در نیمه آذر ۷۷، رهبر معظم انقلاب در ۲۳ آذر در در یک دیدار عمومی با جمعی از روحانیون و مبلغان اسلامی، قتل‌های فوق را محکوم و برخلاف امنیت ملی و «جنایت» خواندند و به صراحت اعلام کردند که دست دشمن «نفوذی» در کار است:

” بنده از دستگاه‌های دولتی خواستم، باز هم الان می‌خواهم – هم دستگاه‌های دولتی، مثل وزارت کشور و وزارت اطّلاعات، هم دستگاه قضائی – که به‌طور جدّی این قتل‌های چندگانه‌ای را که در طول تقریباً یک ماهِ اخیر اتّفاق افتاده است، دنبال کنند. مطمئناً اگر تحقیق و دنبال کنند، سرنخها را به‌دست خواهند آورد. بدون شک، مستقیم و یا غیرمستقیم، دست دشمن در کار است. دشمن است که می‌خواهد در کشور امنیت نباشد. دشمن است که می‌خواهد به این بهانه فضای ناامن درست کند. از آن طرف جنایت سازماندهی می‌شود، از آن طرف هم بوق‌های تبلیغاتی آن را چند برابر بزرگ‌تر از آنچه که هست، جلوه می‌دهند و قلمهای مزدور هم از آنها تبعیّت می‌کنند! “

سه روز پس از بیانیه معروف وزارت اطلاعات درباره قتل‌های زنجیره‌ای (۱۵ دی ۷۷)، یعنی در تاریخ ۱۸ دیماه ۷۷، رهبر معظم انقلاب در خطبه های نمازجمعه، شجاعت وزارت اطلاعات در اعلام نقش برخی مدیران و عناصرش در قتل‌ها (بیانیه ۱۵ دیماه ۱۳۷۷) را قابل تحسین دانستند و بار دیگر بر مساله «نفوذ» دشمن در این پرونده تاکید کردند:

” آشنایی من با مسائل سیاسیِ این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب- آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئه‌های گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بوده‌ایم- اجازه نمی‌دهد که من باور کنم این کارِ عناصری است که با نظام مسئله‌ای ندارند و نمی‌خواهند علیه نظام کار کنند. “

ایشان بعد از «جنایت» خواندن قتل فجیع چند نویسنده نه چندان مشهور که هیچ خطری هم متوجه کشور نمی کردند، بار دیگر تاکید نمودند:

” آن دستی که به فکر می‌افتد بیاید اینها را تصفیه کند و به قتل برساند- یا در داخل خانه‌هایشان، یا در میان راه، یا در خیابان، یا در بیابان- مگر می ‌تواند بیگانه نباشد و تابع یک نمایشنامه از پیش طراحی‌شده‌ای نباشد؟

باید بگردند اینها را پیدا کنند. من به شما برادران وزارت اطّلاعات میگویم؛ البته خصوصی هم پیغام داده‌ام و از شما خواسته‌ام. به آقای رئیس جمهور هم تأکید کرده‌ام، به مسؤولان وزارت هم گفته‌ام، حالا هم به این وسیله در حضور مردم از آنها میخواهم که این قضیه را دنبال کنند و سرنخها را بیابند. باید هوشیاری به‌خرج دهند. ممکن است عواملی که جزو وزارت بوده‌اند، افرادی باشند که فریب خورده باشند و تحت تأثیر آنها قرار گرفته باشند؛ باید گشت و عوامل و سرنخها را پیدا کرد و نباید به این آسانی از آن گذشت. “

در ۲۲ اسفند ۱۳۷۹ نیز رهبرمعظم انقلاب درجلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیرضمن جنایت خواندن قتلها، فرمودند:

” این مسأله جنبه‌های مختلفی دارد: یک جنبه، جنبه‌ی جنایی مسأله است. چند نفر وابسته‌ی به یک تشکیلات دولتی رفته‌اند و تعدادی را به قتل رسانده‌اند. این کار، یک جنایت است و از این جنبه باید به آن رسیدگی شود. این دادگاهی هم که تشکیل شد، مطرح کرد که من فقط از جنبه‌ی جنایی به این مسأله رسیدگی میکنم؛ از جنبه‌های دیگر رسیدگی نمیکنم؛ یعنی صلاحیت این دادگاه همین اندازه بود و رسیدگی هم کرد. از طرف دیگر وقتی ما نگاه میکنیم، میبینیم که این قاتلها نسبت به آن مقتولها هیچ دشمنی و کینه‌ی شخصی و تزاحم منافعی نداشتند که بگوییم با آنها بد بودند و به همین دلیل آنها را کشته‌اند. از طرف دیگر مگر آن افراد از لحاظ سیاسی برای کشور بسیار مضر و خطرناک بودند تا فرض کنیم که این افراد برای دفاع از نظام رفتند و آنها را کشتند؟ این‌طور نبود…

بنابراین، این‌طور نبود که ما فرض کنیم یک انگیزه‌ی طرفدارانه‌ی از نظام موجب شد که اینها بروند و فلان کس را که هیچ ضرری برای نظام نداشت، بکُشند. از طرفی سنگینی این کار بر نظام بسیار زیاد بود؛ یعنی یک حالت ناامنی و بی‌اطمینانی ایجاد کرده بود. از همه بدتر، مورد تهاجم قرار گرفتن و زیر سؤال رفتن دستگاه امنیتی کشور بود. در این‌جا یک ذهن عادی – ولو هیچ قرینه‌ای هم وجود نداشته باشد – به‌طور طبیعی چه چیزی به نظرش میرسد؟ آیا غیر از این است که دستی میخواهد دستگاه اطّلاعاتی را خراب و نظام را بدنام کند و حالت ناامنی به وجود آورد و تهمت فشار بر مخالفان نظام را در دنیا و علیه جمهوری اسلامی شایع کند؟ هر ذهن ساده‌ای به این نکته پی می‌برد. البته بنده در این زمینه قرائن زیادی هم داشتم و فقط این نکته نبود. اعترافهایی هم که بعداً کردند، این را ثابت کرد. “

رهبر فرزانه انقلاب در جلسات خصوصی با مسوولان کشور، مسوولان اطلاعاتی و کارشناسان این پرونده (از جمله جلسه بسیار مهم ۱ تیر ۷۸)، باز به صراحت بر نفوذی بودن متهمان این پرونده تاکید کردند و این که باید پیکره تشکیلات اطلاعاتی از این غده سرطانی جراحی شود.

رهبر انقلاب در آن ماجرا، برای کشف و ریشه‌یابی شبکه نفوذ عامل قتل‌ها و جراحی آن‌ از پیکره تشکیلات امنیتی کشور، اختیار تام به رییس جمهور وقت، سید محمد خاتمی دادند، مضافا این که تشکیلات اطلاعاتی وقت در اختیار دوستان و همسنگران و متحدان کنونی محمد قوچانی(سردبیر سازندگی) بود. علی یونسی وزیر اطلاعات، حمید سرمدی(مشاور اطلاعاتی ستاد انتخاباتی خاتمی در سال ۷۶ و فرد مورد وثوق او) معاون امنیت وزارتخانه و سعید حجاریان و خسرو تهرانی(مشاوران امنیتی خاتمی) و علی ربیعی(عباد) مسوول دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، تاثیرگذارترین افراد در رسیدگی به این پرونده و جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از آن بودند. لیکن متاسفانه، برخلاف نظر صریح و موکد رهبر انقلاب، همین چهره‌ها تلاش کردند که کل ماجرا را به «غیرت دینی» و «خشونت‌طلبی» برخی عناصر امنیتی فرو بکاهند و سر و ته ماجرا را هم بیاورند و در این مسیر، افراطیون چپ و راست، با غوغاسالاری و هیاهو فرصت متلاشی کردن «شبکه نفوذ» را از نظام گرفتند.

نویسنده ارگان مطبوعاتی کارگزاران سپس تلاش می کند به اصطلاح کشتی‌گیرها، روی فن گاندو، به گاندوسازان «رکب» بزند، به این معنی که سازندگان و حامیان ساخت گاندو را به «نفوذی» بودن متهم می کند که قصد دارند «جمهوریت» نظام را حذف کنند! نقل امثال معتمدی مهر و اصحاب سازندگی، نقل همان شاگرد مرحوم شیخ انصاری است که شیطان را در خواب، در حال بافتن طناب‌های مختلف دید. پرسید طناب‌ها چیست، شیطان گفت که با این طناب‌ها بندگان خدا را به دام می اندازم. شاگرد شیخ پرسید که طناب من را هم نشان می دهی؟ شیطان پوزخندی زد و گفت امثال شما نیاز به طناب ندارید و به دنبال من می دوید…

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

اما اوج فرصت‌طلبی و سوء استفاده نویسنده مطلب (عضو نهضت آزادی) آن جاست که می خواهد مرشد و مقتدای سیاسی خود، یعنی مرحوم ابراهیم یزدی را به عنوان «نفوذشناس اعظم» معرفی کند.

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

وقتی ابراهیم یزدی تبدیل به نفوذشناس در جمهوری اسلامی می‌شود/ عضو نهضت آزادی: گاندوسازان «نفوذی» هستند!

ابراهیم یزدی بلاتردید یکی از پیچیده‌ترین شخصیت‌های سیاسی تاریخ معاصر ایران بود که دایره ارتباطات مشکوک و مبهم زیادی داشت و در مباحث آکادمیک امنیتی، به عنوان یک سوژه قابل تدریس است.

در مجموع، به نظر می رسد که پخش فصل دوم سریال «گاندو»، که البته با فشارهای سنگین دولتی‌ها نیمه‌کاره به اتمام رسید، به یک زخم یا دمل چرکین کهنه نشتر زده که اصلا خوشایند برخی جریان‌ها و گروه‌های سیاسی نیست. برخورد حیثیتی و هجمه بی‌سابقه به یک سریال که صرفا بخش‌هایی از پرونده‌های امنیتی-قضایی موجود را بازتاب داده، اصلا عادی نیست. ظاهرا یک محفل «خاص» و ذینفوذ، از به تصویر کشیده شدن نفوذی‌ها و جاسوس‌های به دام افتاده، بسیار خشمگین و رنجیده‌ است و در واکنش، طیف‌های رسانه‌ای ظاهرا وابسته به جریان‌های مختلف را برای زدن سریال و سازندگان و حامیان آن بسیج کرده است. چرا که این سندهای تصویری بازتاب عدم توفیق و شکست آن محفل «خاص» و وابستگان آن در پیش‌گیری از ورود این عناصر بیگانه به ساختارهای حساس کشور بوده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

آلبوم «تنها» با صدای بهرام حصیری منتشر شد


آلبوم «تنها» به خوانندگی بهرام حصیری از هنرمندان پیشکسوت موسیقی ایرانی با همراهی بهنام خدارحمی در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کارگردان «مسیر معکوس» ویزیتور «فرانسوی‌ها» می‌شود! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: ابوالفضل جلیلی خبر داد که مهلت ارسال آثار به اولین جشنواره سینمای ایران در «شانتیئی فرانسه» تا ۵ روز دیگر تمدید شده است.

به گزارش سینماپرس، این فیلمساز که عضو هیات داوران این رویداد سینمایی است و ریاست هیات داوران بخش ایرانی را بر عهده دارد، به ایسنا گفت که برخی از شرایط مانند همه‌گیری کرونا سبب شده مهلت ارسال آثار به این جشنواره تا ۵ روز آینده (دوم اردیبهشت ماه) تمدید شود.

جلیلی هدف از برگزاری این جشنواره را  معرفی استعدادهای تازه ایرانی دانست و در این زمینه توضیح داد: این جشنواره توسط فرانسه و با همکاری انجمن سینمای ایران و فرانسه برپا می‌شود و هدف آن شناسایی استعدادهای تازه سینمای ایران است. به همین دلیل در ترکیب هیات داوران آن علاوه بر چهره‌های سرشناسی مانند رییس کای دو سینما و رییس پیشین مرکز ملی فرانسه، تعدادی تولیدکننده و پخش‌کننده سینما هم حضور دارند تا زمینه برای همکاری‌های مشترک فراهم شود.

او توضیح داد که لازم نیست فیلم‌های شرکت کننده حتما تولیدات تازه باشند و حضورشان در دیگر جشنواره‌ها، محدودیتی برای شرکت در جشنواره سینمای ایران در شانتیئی ایجاد نمی‌کند.   

جلیلی که جزو فیلمسازان تحسین شده ایرانی در خارج از کشور است، ادامه داد: قرار است این جشنواره آبان ماه و به صورت حضوری برگزار شود مگر اینکه تا آن زمان شرایط کرونایی اجازه برگزاری جشنواره حضوری را ندهد.

به گفته او، این جشنواره ویژه فیلم‌های بلند و کوتاه برگزار می‌شود که فیلم‌های کوتاه خارج از مسابقه هستند. ضمن اینکه همه فیلم‌ها با زیرنویس فرانسوی نمایش داده می‌شوند.

پیش از این در فراخوان این جشنواره اعلام شده بود که «در چارچوب پروژه فصل بین المللی هنر هفتم شانتیئی (Saison internationale du ۷ème Art de Chantilly) که هدف آن تبدیل این شهر به یک سکوی بنیادین، مختص به جنبه های مختلف هنر هفتم فرانسه و اروپا و جهان می باشد، شهرداری شانتیئی با مشارکت مجموعه کاخ شانتیئی- بنیاد دومال و مرکز ایران و فرانسه، دفتر گردشگری شهرهای شانتیئی و سانلیس و سینمای الیزه شهر شانتیئی، از پنجشنبه ۴ تا یکشنبه ۷ نوامبر ۲۰۲۱ (۱۳ الی ۱۶ آبان سال ۱۴۰۰) اولین دوره فستیوال فیلم ایرانی شانتیئی را برگزار می کند.  

این فستیوال، به کوشش مرکز ایران و فرانسه (سازمان مردم نهاد فرانسوی) و با هدف معرفی دستاوردهای بدیع چهره های نوین هنر هفتم ایران برگزار می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

موافقت با استمرار فعالیت جشنواره موسیقی نواحی در کرمان


کرمان – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی انتقاد تند پورابراهیمی در مورد لغو استمرار برگزاری موسیقی نواحی در کرمان با ادامه فعالیت این جشنواره در این استان موافقت کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع