درخواست برای ثبت جهانی توس
با راه افتادن کارزار درخواست اقدام برای ثبت جهانی توس، محمدجعفر یاحقی بر این موضوع تاکید کرد و نوشت: توس باید ثبت جهانی شود. نه یک حرف کم نه یک کلمه زیاد!
با راه افتادن کارزار درخواست اقدام برای ثبت جهانی توس، محمدجعفر یاحقی بر این موضوع تاکید کرد و نوشت: توس باید ثبت جهانی شود. نه یک حرف کم نه یک کلمه زیاد!
سینماپرس: دبیر شورای صنفی نمایش از لغو اکران فیلمهای «دینامیت» و «درخت گردو» خبر داد.
به گزارش سینماپرس، مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش در گفت وگو با خبرنگاران جوان، گفت: اکران دینامیت و درخت گردو لغو شده است.
وی درباره دلیل لغو اکرانها توضیح نداد.
علی قمصری ـ نوازنده تار و آهنگساز ـ مدتی است پروژهای به نام «تار ایرانی» را با محوریت تارنوازی آغاز کرده است که در راستای آن به استانهای مختلف کشورمان سفر میکند و در هر کدام از این سفرها در یکی از مکانهای تاریخی به تارنوازی میپردازد. حاصل هر کدام از این سفرها و اجراها به صورت تصویری ضبط و منتشر میشود.
سینماپرس: غلبه شرایط «نفوذ فرهنگی» و گسترش آن در «دولت حسن روحانی» سبب شده تا تلفیق این پدیده شوم با «وِل شدگی فضای فرهنگی کشور» به نحوی موثر بر فضای کلی صنعت سینمای ایران تاثیر بگذارد. تاثیری ویژه که موجب شده تا در طی یکسال گذشته نیز همچنان شاهد تولید محصولات فرهنگی و برخی آثار سینمایی معارض نظام جمهوری اسلامی و عموما در تقابل مستقیم با مصالح فرهنگی جامعه باشیم.
محمدرضا مهدویپور/ امروز ۹ تیرماه سال ۱۴۰۰ هجریشمسی است و دقیقا ۳۶۸ روز است که از بیانات مقام معظم رهبری در روز شنبه هفتم تیرماه ۱۳۹۹ هجریشمسی میگذرد. فرمایشاتی بیپرده و صریح که با تاکید ویژه معظمله بر این واقعیت که امروزه حتی در ارائه واقعیات کشور از ظرفیتهای هنری و رسانهای بهره نمیگیریم و گاهی برعکس نشان میدهیم و صراحت بیان ایشان در معرفی غفلت متولیان فرهنگی به عنوان عامل اصلی هجمه به نظام جمهوری اسلامی همراه بود.
دشمنانِ حرکت عمومی نظام جمهوری اسلامی از همهی راههای ممکن برای دشمنی استفاده میکنند و به هر نقطهای از نقاط نظام جمهوری اسلامی که بتوانند، از همین طرق مختلف ضربه میزنند که از جملهی آنها مسائل قضائی است. حالا خارجیها را کار ندارم، امّا متأسّفانه در داخل هم حتّی با غفلت بعضی از مسئولینِ مربوط به این مسائل کارهایی میکنند، فیلمهایی میسازند که اساس و مبانی قضائی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد و متأسّفانه این فیلمها در بازبینیهای این نشستهای عمومی هنری و مانند اینها مورد توجّه قرار نمیگیرد و اینها اکران هم میشود، روی پرده هم میآید و پخش هم میشود؛ این خیلی چیز بدی است. قوّهی قضائیّه باید به این مسئله توجّه کند، صرفاً کار تبلیغاتی و رسانهای این نیست که شما بیایید آمار بدهید؛ خب بله، سخنگوی محترم قوّهی قضائیّه میآید توضیحاتی میدهد، آماری میدهد، خیلی هم خوب است، اینها لازم هم هست، امّا کافی نیست. این کافی نیست که ما بگوییم آقا ما این کارها را کردهایم؛ نه، برای اینکه ذهن مردم به معنای واقعی کلمه متوجّه به این قضایا بشود، کار هنری لازم است، کار رسانهای به معنای هنری لازم است؛ این را جزو کارهای اساسی باید به حساب آورد (امام خامنهای در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه- ۱۳۹۹/۰۴/۰۷) |
هر چند با مروری گذرا بر تولیدات سالهای اخیر میتوان برای فرموده مقام معظم رهبری مصادیق بسیاری را برشمرد و تولیدات بسیاری را نام برد که تا به آن زمان با شدت و ضعف بسیاری چه از لحاظ محتوی و چه از منظر ساختار سینمایی پدید آمده بودند و به عنوان مصادیقی بارز از غفلت کامل متولیان سینمایی کشور، در معرض مخاطب عمومی گذاشته شده بودند. اما با این همه در آن مقطع زمانی، بودند برخی مدیران فرهنگی که با استدلال بر تازه وارد بودن در عرصه هنر و صنعت سینمای کشور، سعی نمودند تا خود را مُبری از خطاب رهبری و تعبیر ایشان در باب «غفلت» نشان دهند!
اما اکنون با گذشت یکسال از بیان چنین مطالبهای از جانب مقام معظم رهبری، دیگر هیچ بهانهای پذیرفته نیست و وقت آن است تا متولیان فرهنگی و بالاخص مسئولان سینمایی کشور ضمن ارائه کارنامه و گزارش عملکرد شفاف خود در رابطه با دستور ویژه امام امت مبنی بر ضرورت بهرهگیری از هنر و ظرفیتهای رسانهای به منظور پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی، پاسخگوی افکار عمومی باشند و ضمن صداقت در این پاسخگویی به چند نکته مهم توجه داشته باشند:
۱/ بررسی محتوای آثار و تولیدات عرضه شده در یکسال گذشته به وضوح مؤید آن است که استراتژی عملیاتی متولیان اصلی سینمای کشور نه تنها تغییر نکرده؛ بلکه همچنان تصویرسازی خرابشهر گونه از تمدن ایرانی اسلامی و تجسم عاقبت ظلمانی و توهم دانستن آینده «روشن» و «بی همه چیز» و بیمقدار دانستن ملت ایران و پشیمانی از گذشته انقلابی و طلب عفو از سلطنتطلبان و منافقین و چپیها به اسم «مصلحت» و تحقیر مقاومت در «روزی روزگاری آبادان» و یا تجویز مذاکره به بهای لقمهای نان برای «یدو» و تحقیر آرمانهای انقلاب اسلامی و جسارت به مقام شهدا و کارگر و فقرای عفیف در هجویه «شیشلیک» و ترسیم فلاکت «مامان» وطن و دکوپاژ جامعه بر میزانسن فقر و زجر «ابلق» و تجویز خودکشی و خودسوزی در «خط فرضی» و در نهایت، تبلیغ راه نجات در آسمان بیتقدیر «ستارهبازی» و سیاهچاله معنویت مدرن «تی تی» و… همچنان از جمله عناصر هویت بخش سینمای اجتماعی کشور محسوب میشوند.
۲/ باید توجه داشت که نیت عموم تولیدکنندگان چنین آثاری میتواند خیر باشد! اما در این میان عدم دقت و غفلت متولیان سینمایی کشور، بالاخص در مجموعههایی همچون نظارت و ارزشیابی و یا شوراهایی همچون پروانه ساخت سبب شده تا بسیاری از ایشان نتوانند نیت خیرخواهانه خود و دغدغهمندی اجتماعی خویش را با ظهور و بروزی مطلوب همراه سازند و بعضا به صورتی ناخواسته در وادی تقابل با احکام الهی و مواجهه با سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی افتادهاند.
۳/ سی و نهمین جشنواره فیلم فجر را میتوان به عنوان سندی غیر قابل انکار از عدم توجه و بعضا تقابل مدیریت حال سینمای کشور به دستورات مقام معظم رهبری قلمداد نمود. مدیریتی که در طی یک سال گذشته یا از سر جهالت و یا به سبب خیانت خود، شرایط را برای تولید آثار و فیلمهایی بامحتوای براندازی، بدبینی، شورش، فمینیسم و محکومیت انسان ایرانی به تضییع حقوق زنان، انقطاع از ولایت، سنت عقب مانده، مذهبگرایی منجر به خشونت، و غیرتزدایی از مرد ایرانی و عفتزدایی از جامعه اسلامی، جنسیت مخدوش و… در صنعت سینمای ایران فراهم ساخته و با حمایت از تولید و ساخت آثاری همچون فیلم سینمایی «روشن» سعی نموده تا کارکردی در تقابل مستقیم با «امنیت ملی» به صنعت-هنر-رسانه سینما در کشور ببخشد. آثاری که با مجوزهای صادر شده توسط سازمان سینمایی در طی یکسال گذشته تولید و به خوبی توانستهاند تا از نقش «پیادهنظام رسانهای دشمن» در شرایط «جنگ نیمه سخت» حال حاضر برخوردار گردند و به صراحت مخاطبان خود را به شورش و قیام علیه حاکمیت فرا میخوانند.
فیلم سینمایی «روشن» اثری عملا فاقد ایده و قصه است که صرفا در میان دو پرانتز یأس و انفعال و شورش و خودکشی، مشتی مفاهیم جبرگرایی و بدبینی و نیهیلیسم را به خورد مخاطب سینمایی خود میدهد. اثری مُنافق که بجای ترسیم نقش دولتمردان بنفش در وضعیت آشفته اقتصادی کشور و نابسامانی معیشت مردم و … سعی میکند تا حاکمیت جمهوری اسلامی را مقصر جلوه داده و با نگاهی کارت پُستالی و متظاهر، به ترسیم و حقنه دروغگو بودن حاکمیت در تصور مخاطب خود بپردازد و در این راستا با استفاده از مفاهیم جعلی و انضمامی، کوشش میکند تا ذهنیت مخاطب از «آینده روشن» و ایجاد تحولات اساسی در پرتو تشکیل دولتی جدید را مخدوش و به این باور برساند که وعده حاکمیت مبنی بر «آینده روشن» نه تنها وعدهای پوچ و توخالی است، بلکه دروغی بزرگ است تا مردم لب به اعتراض نگشایند و بر علیه حاکمیت شورش نکنند! اثری که در سایه حماقت متولیان سینمایی حتی مورد تشویق ویژه قرار گرفته و موفق به کسب دو سیمرغ بلورین از سی و نهمین جشنواره فیلم فجرگردید. |
۴/ یادمان نخواهد رفت که سال گذشته و در طی سی و نهمین جشنواره فیلم فجر تنها ۱۶ محصول سینمایی از مجموع تولیدات صاحب مجوز توسط سازمان سینمایی، به نمایش درآمد و هنوز مشخص نیست که مابقی تولیدات سینمایی کشور، یعنی آن ۱۱۰ فیلم متقاضی حضور در جشنواره و یا آن ۶۲ فیلمی که حائز شرایط شرکت در جشنواره تشخیص داده شده بودند و یا آن ۵۷ فیلمی که توسط داوران این دوره از جشنواره تماشا شده و مورد قضاوت قرار گرفته بودند و …؛ دقیقا از چه جایگاه و محتوایی برخوردار میباشند و آیا برخلاف دستور مقام معظم رهبری و همچون اغلب این ۱۶ اثر به نمایش درآمده در جشنواره، تولیداتی با کارکرد هجمه به نظام جمهوری اسلامی میباشند که از هر گونه امیدی تُهی بوده و با یاسی مطلق به آینده پیشرو نگریسته و یا با ورود افراطی خود به ترسیم سیاهی و انحطاط مطلق روی آورده و به نوعی ژانر اجتماعی را در ایران به عنوان ژانر فلاکت ترجمه نمودهاند! تولیداتی که بعضا مجوز اکران خود را از دولت فعلی و سازمان سینمایی دریافت نمودهاند و قرار است به عنوان کارنامه فرهنگی دولت سیزدهم به ثبت برسند!؟
۵/ غلبه شرایط «نفوذ فرهنگی» و گسترش آن در «دولت حسن روحانی» سبب شده تا تلفیق این پدیده شوم با «وِل شدگی فضای فرهنگی کشور» به نحوی موثر بر فضای کلی صنعت سینمای ایران تاثیر بگذارد. تاثیری ویژه که موجب شده تا در طی یکسال گذشته نیز همچنان شاهد تولید محصولات فرهنگی و برخی آثار سینمایی معارض نظام جمهوری اسلامی و عموما در تقابل مستقیم با مصالح فرهنگی جامعه باشیم. اما با این همه حمایت سازمان سینمایی و صدور مجوز به منظور تولید و اکران آثاری همچون فیلم سینمایی «بی همه چیز» را میتوان به عنوان اتفاقی جدید در گُستاخی این قبیل تولیدات و تعرض عُریان و آشکارشان با بنیانهای انقلاب اسلامی و هجمه به نظام جمهوری اسلامی قلمداد نمود.
«بی همه چیز» فیلمی سراسر نمادین و پُر از استعاره است که قطعا تحلیل آن میتواند خط جدید تقابل با نظام جمهوری اسلامی را به واسطه ابزار سینما معرفی سازد؛ اما در این میان سوال اصلی آن است که باوجود دستور مقام معظم رهبری در سال گذشته؛ چنین اثر هتاکی چگونه توانسته نظر موافق شورای پروانه نمایش را در سازمان سینمایی به خود جلب نماید. اثری که از اسم تا رسمش، فحش و فضیحتنامهای است بر ضد مقام «پدر» و جایگاه «ولایت» و «رهبری» در امروز جامعه اسلامی ایران. اثری که رسما به تمام ملت ایران توهین کرده و پیر و جوان ایشان را در حسرت بازگشت ایران نوین و صدقه گرفتن از مدرنیته و … در چنان فلاکتی ترسیم مینماید که کاسه دریوزگی برسردارند و این جامعهسازی به صراحت محصول روابط امامت و تقابل ایشان در پذیرش مدرنیته تصویر میشود. جامعهای که از منظر پدیدآورندگان «بی همه چیز» دیگر حتی اجازه فرار و ترک وطن را هم به «امیر» خود نمیدهد و در نهایت امام و «امیر» را به انتهای خط رسانده و تصمیم به تمام کردن همه چیز به وسیله زیر چهارپایه زدن و حلقآویز کردن خود میرساند. |
۶/ شرایط ویژه نفوذ فرهنگی و همراه شدن آن با وِل شدگی فضای فرهنگی کشور در «دولت حسن روحانی» از آنچنان وخامتی برخوردار بود که امام امت مجبور شدند تا با صراحتی بیسابقه بر غفلت متولیان فرهنگی و سینمایی کشور تذکر فرموده و ضمن مطالبهای صریح از قوّه قضاییه بخواهند تا به صورتی جدی در عرصه فرهنگی و رسانهای کشور حضور پیدا نموده و در کنار افزایش ابعاد نظارتی خود، اقدام به انجام کار رسانهای به معنای هنری لازم نماید. حال لازم است تا قوّه قضاییه ضمن انتشار گزارشی مبسوط درباره عملکرد ایجابی خود در زمینه تحقق منویات مقام معظم رهبری، به مواخذه و پیگیری شبکه نفوذ در مجموعههایی بپردازد که در جهت معکوس چنین مطالبهای گام برداشته و اقدام به تولید اثری مجعول همچون فیلم سینمایی «مصلحت» طی سال گذشته نمودند.
فیلم سینمایی «مصلحت» با نام قبلی «مصلحت نظام» عنوان اثری مُهم در ژانر سینمای استراتژیک است. فیلمی که با سرمایهگذاری و استطاعت دو نهاد فرهنگی شناخته شده در پیکره انقلاب اسلامی، یعنی حوزه هنری و سازمان هنری رسانهای اوج ساخته شده و به عنوان نخستین تجربه مشترک همکاری میان سازمان تبلیغات اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جایگاه و اهمیت ویژهای در منظومه تولیدات سینمایی کشور برخوردار میباشد. اثری اگر نام حوزه هنری و سازمان اوج را در پس خود نداشت، مخاطب را با ذهنیت تماشای فیلمی سفارش شده از آن سوی مرزها و در راستای ترسیم مظلومیت طیف سلطنتطلب و همچنین مجاهدین خلق (منافقین) در نظام جمهوری اسلامی مواجه میساخت. اثری که با ترسیم دوگانهای کاذب و پیش کشیدن مبحث انحرافی «مصلحت» و «عدالت» سعی میکند تا «فساد سیستمی» نهادینه شده در ساختارهای حاکمیتی کشور را به تصویر کشیده و تمام تلاش خود را بکار میگیرد تا مخاطب سینمایی خود را به وجود فساد سیستمی در بطن انقلاب اسلامی معتقد سازد. |
۷/ لازم است تا همواره به خاطر داشته باشیم که تنها در شرایط آشفته فرهنگی است که تولیدات سینمایی مبتذلی همچون فیلم سینمایی «شیشلیک» میتوانند امری موجه قلمداد شود. تولیداتی که به صورتی رسمی و یا اخذ مجوزهای قانونی از شوراهای اقماری سازمان سینمایی تولید و در عین حال به مصاف همه جانبه با آرمانهای انقلاب اسلامی رفته و با نفاق مختص به خود سعی میکند تا دو قطبی فقر و غنی در جامعه ایران را به ناکارآمدی انقلاب اسلامی تعمیم داده و ضمن هجو مقام شهدای انقلاب اسلامی، انقلاب پابرهنگان و محرومان را به چالش بکشد. اثری که با استهزای طبقه مستضعف و ترسیم حماقت ایشان در حمایت از آرمانهای انقلاب اسلامی، سعی میکند تا انسان با شرافت ایرانی را مبتلا به آنچنان فلاکت و بدبختی ادامهداری به تصویر بکشید که دیگر چارهای جُز مهاجرت و یا شورش علیه حاکمیت برای ایشان باقی نمانده.
فیلم سینمایی «شیشلیک» با اتخاذ نوع روایت نئورئالیسم و با بهرهمندی از مُدل شوخیهای فیلم فارسیهای قبل انقلاب سعی میکند تا داستان یک خطی خود را آنچنان کِش دهد و به تعویق بیاندازد که دیگر دیالوگی برای هجمه به سبک زندگی اسلامی و ایرانی در ذهن نویسنده اثر باقی نماند! کِش پیدا کردن بیقوارهای که ظاهرا با سرمایهگذاری «فیلم مارکت» یا همان «اول مارکت» ساخته شده، اما توانسته با اغفال و یا با استفاده از جهالت برخی متولیان امر، از حمایتهای مادی و معنوی نهادهای فرهنگی انقلاب اسلامی بهرهمند شود. حمایتهایی از سر رفاقت و یا حماقت و تا به آن حد گسترده که سازندگان اثر را به شکرگذاری و اعلام تشکر ویژه از مدیران شهرک سینمایی دفاع مقدس و رئیسبنیاد فرهنگی روایت فتح وا داشته است. |
۸/ عدم حساسیت کمیسیون فرهنگی در مجلس یازدهم شورای اسلامی نسبت به پیگیری دستور ویژه امام امت و مطالبه فرمایش معظمله از مجموعههای فرهنگی کشور مبنی بر ضرورت بهرهگیری از هنر و ظرفیتهای رسانهای به منظور پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی و همچنین عدم موضعگیری شفاف این کمیسیون در طی یکسال گذشته و در زمینه تولید آثار سینمایی شاخصی که از کارکرد هجمه به نظام جمهوری اسلامی برخوردار میباشد را میتوان به عنوان پرسشی همچنان بیپاسخ معرفی نمود.
۹/ قطعا بکارگیری و انتصاب چند چهره دغدغهمند و متخصص سینمایی در مجموعههای نظارتی و بالاخص شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش آثار سینمایی و غیرسینمایی حداقل اقدامی بود که میتوانست در راستای پیگیری دستور مقام معظم رهبری انجام گیرد. اقدامی که متاسفانه در «دولت حسن روحانی» دریغ شد و حال امید است تا در پرتو تشکیل «دولت سیزدهم» تحولاتی اساسی در این مجموعههای اقماری سازمان سینمایی کشور صورت پذیرد. بالاخص آنکه دولت آینده با حجم انبوهی از تولیدات سینمایی به شدت سیاه و بعضا در تقابل با حاکمیت نظام جمهوری اسلامی مواجه است که همچنان اکران نشده باقی ماندهاند. تولیداتی که بعضا مجوز اکران آنها در دولت فعلی صادر شده و اکران و یا عدم اکران هر از آنها میتواند به معضلی از برای سازمان سینمایی دولت سیزدهم و حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت آینده مبدل گردد.
محمدحسن اسدپوریان، نوازنده پیشکسوت ویولن و کمانچه پس از یک دوره بیماری ششم تیرماه در سن ۷۹ سالگی درگذشت.
سینماپرس: زهره صفوی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در پی برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خصوص انتظارات خود از رئیس جمهور در حوزه فرهنگ و هنر گفت: حضور آیت الله رئیسی در مقام ریاست جمهوری فرصتی مغتنم برای مبارزه با باندبازان و رانت خواران در سینما است چرا که همه ما به خوبی با قدرت، جسارت و شجاعت ایشان آشنا هستیم و در ایامی که ریاست قوه قضائیه را بر عهده داشتند دیدیم که چطور با دزدان و اختلاس گران برخورد می کردند و امیدواریم حالا در مقام ریاست جمهوری بیش از گذشته بتوانند در راستای گسترش عدالت در کشور گام بردارند.
بازیگر فیلم های سینمایی «دیگه چه خبر؟» و «پاک باخته» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: قدم آیت الله رئیسی برای همه ما مبارک است و بنده امیدوارم ایشان در پناه خدای متعال و حضرت ولیعصر (عج) بتوانند تغییرات مثبتی را در جامعه ایجاد کنند.
وی ادامه داد: بی شک جد مطهر ایشان هدایت گرشان بوده، هست و خواهد بود و همه ما زین پس می توانیم با خیالی راحت در سایه مدیریت ایشان روزگارمان را سپری کنیم. بنده امیدوارم امیدوارم ایشان تدبیری ویژه برای رفع بحران معیشتی سینماگران داشته باشند و هنرمندان را هرگز از یاد نبرند.
صفوی سپس با بیان اینکه سال ها است به هنرمندان پیشکسوت، بیکار و خانه نشین هیچ توجهی نمی شود اظهار داشت: در این سال ها همه چیز تنها برای قشر خاصی در سینما بوده و تنها عده ای خاص از تمامی مواهب سینما بهره برده اند و این اتفاق بسیار تلخی است که امیدواریم در دولت سیزدهم با توجه ویژه آیت الله رئیسی و مدیران فرهنگی ایشان از بین برود.
این سینماگر خاطرنشان کرد: من امیدوارم دولتمردان جدید تدبیری عاجل داشته باشند تا سینماگران از وضعیت فلاکت بار کنونی نجات پیدا کنند؛ البته منظور از سینماگران هنرمندان قدیمی و متعهد و کاربلد هستند که از جفای روزگار خانه نشین شده اند نه کسانی که یک شبه وارد سینما شده و به شهرت رسیده اند و پول های نجومی از سینما در آورده اند! ما هنرمندان قدیمی از یادها رفته ایم اما همین امثال ما اگر نبودیم و دهه های متمادی از عمرمان را برای رشد و اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم صرف نمی کردیم امروزه این قبیل هنرمندان جوان هم نمی توانستند جایگاهی در سینما داشته باشند.
بازیگر فیلم های سینمایی «چهره» و «سفر پر ماجرا» در خاتمه اظهاراتش تصریح کرد: در سال های اخیر پارتی بازی و باندبازی در سینما بیداد می کرد و اغلب هنرمندان بی خانمان و بی خرجی شدند؛ در زمانه ای که ارزان ترین میوه کیلویی ۶۰ هزار تومان است و ما با یک حقوق بخور نمیر و جزئی روزگار می گذرانیم ایشان باید دستور دهند تا مسئولان فرهنگی به فکر ما باشند و باری که بر شانه های ما سنگینی می کند را سبک نمایند.
ارکستر ملّی ایران شب موسیقی فیلم را با اجرای «دلشدگان» و «مادر» بر صحنه میبرد.
سینماپرس: رضا توکلی بازیگر سریال «برادر» به بهانه بازپخش این مجموعه تلویزیونی از حضورش در این سریال و همکاری با جواد افشار گفت.
به گزارش سینماپرس، رضا توکلی درباره سریال «برادر» ساخته جواد افشار که این روزها از شبکه آیفیلم بازپخش میشود به مهر بیان کرد: سریال «برادر» قصه جذابی داشت که از جنبههای دراماتیک فراوانی برخوردار بود. این سریال توانسته بود علاوه بر نمایش روابط افراد میان یک خانواده سنتی، بخشی از معضلات موجود در اقتصاد کشور را هم به نمایش بگذارد. از سوی دیگر، بازیگران خوبی برای ایفای نقشهای اصلی و فرعی سریال انتخاب شده بودند که توانستند بازیهای خوبی را ایفا کنند.
وی درباره همکاری با جواد افشار تصریح کرد: کار با جواد افشار واقعاً لذت بخش است، او در کارش صبور است و رابطه دو جانبه خوبی با بازیگرانش دارد. وقتی با افشار همکاری میکنی خیالت راحت است که هم کار دیده میشود و هم نقش خودت. افشار یک محیط آرام و به دور از تنش را در پشت صحنه کارهایش برقرار میکند که حاصلش به جلوی دوربین هم منتقل میشود.
نقش آفرینی در کارهای مناسبتی دیده میشود
این بازیگر درباره حضورش در سریالهای مناسبتی توضیح داد: وقتی در سریالهای مناسبتی بازی میکنی، علیرغم فشردگی و سختیهایی که این نوع آثار دارند، میتوانید تا حدود زیادی مطمئن باشید که نقش آفرینیتان دیده میشود. مردم معمولاً این سریالها را میبینند و داستانش را دنبال میکنند. این قاعده نه فقط در مورد سریالهای ماه مبارک رمضان که برای مجموعههای نوروزی هم صدق میکند؛ زمانی که در کار نوروزی هم استقبال مخاطب را میبینید، خستگی کار شبانه روزی از تنت بیرون میرود.
وی درباره نقش خود در «برادر» که شخصیتی منفی بود یادآور شد: صابر یک قاچاقچی برنج است که علاوه بر واردات برنج بی کیفیت، در عرضه هم تقلب میکند و برنج بیکیفیت خارجی را با ایرانی مخلوط کرده و به بازار میفرستد. از سوی دیگر، صابر با حاج کاظم پهلوان هم یک دشمنی و کینه قدیمی دارد و برای خدشه دار کردن اعتبار او از هیچ کاری دریغ نمیکند.
توکلی درباره گریم خود نیز گفت: یکی از ویژگیهای خوب آقای افشار این است که با بازیگر تعامل فوق العادهای دارد. وقتی با ایشان درباره کاراکتر صابر صحبت میکردیم، تصمیم بر این شد که او مو نداشته باشد و به همین خاطر، موهای سرم را برای این نقش تراشیدم و البته وزنم را هم کمی پایین آوردم.
وی اضافه کرد: اگر گریم متفاوت میتواند به باورپذیری یک نقش کمک کند، چه ایرادی دارد که انجام شود. به نظر خودم یکی از دلایل دیده شدن نقش صابر همین گریم متفاوت و سر تراشیدهاش بود.
مردم مرا با نقشهای مثبت به یاد میآورند
توکلی که اغلب در نقشهای مثبت دیده شده است اظهار کرد: نقش صابر اولین و تنها نقش منفیام در بازیگری نیست. برای مثال، قبل از «برادر» در سریال «کیمیا» هم نقش یک ساواکی را بازی میکردم که آن هم منفی بود؛ اما مردم بیشتر مرا با نقشههای مثبت مثل روحانی سریال «او یک فرشته بود» به یاد میآورند. دوست داشتم تماشاگر مرا در قالب نقشهای دیگر هم ببیند. این توانایی را در خود میبینم که نقشهای متفاوت بازی کنم و به نظرم با نقش صابر این را ثابت کردم. همیشه از نقشهای متفاوت استقبال کردهام و دوست ندارم نقشهای تکراری بازی کنم.
بازیگر «احضار» افزود: صابر در «برادر» یک قاچاقچی بیرحم است که فقط به منافع خودش فکر میکند، چنین آدمهایی در جامعه ما کم نیستند. به هر حال، این آدم با خود واقعیام خیلی فاصله داشت و اشتراکی بین ما نبود. سعی کردم با یادآوری آدمهایی مثل صابر که در زندگی دیدهام، به ریزهکاریها و ویژگیهای شخصیتی او نزدیک شوم و یک کاراکتر باورپذیر و ملموس را برای مخاطب بازی کنم.
بازیگر طنز «زیرزمین» درباره اینکه خودش نقشهای مثبت را بیشتر دوست دارد یا منفی عنوان کرد: بستگی به تاثیرگذاری و دیده شدنش دارد. مثبت و منفی بودن خیلی برایم اهمیت ندارد. همان نقش روحانی «او یک فرشته بود» با اینکه کاملاً مثبت به نظر میرسید؛ اما به خوبی دیده شد. نقش صابر هم علیرغم منفی بودنش واقعاً برای بیننده جذاب بود و برای خودم هم جذابیتهای زیادی داشت. حتی طول و عرض نقش هم تاثیر چندانی در دیده شدنش ندارد. ممکن است نقشی فرعی مثل صابر حتی از نقشهای اصلی بیشتر دیده شود و بتواند با مخاطب ارتباط بهتری برقرار کند.
وی درباره بازخوردهای «برادر» نیز گفت: استقبال مردم نه فقط درباره نقش خودم که برای خود سریال هم عالی بود. من در کوچه و خیابان با مردم در تماس هستم و میدیدم که چقدر نقش صابر برایشان جالب بوده است. اصولاً سریالهای مناسبتی مخاطبان زیادی دارند و معمولاً مورد توجه قرار میگیرند. طبیعتاً نقشهای این سریالها هم با استقبال مردم مواجه میشوند.
وی درباره فعالیتهای این روزهایش و اینکه هنوز این سریال را میبیند یا خیر گفت: معمولاً سریالهای قدیمی را از آیفیلم میبینم، از این سریال هم چند قسمتی را در زمان بازپخش دیدهام.
یکی از تابلوهای نقاشی مشهور «توماس گینزبرا» برای نخستینبار در یک قرن اخیر موقتا به بریتانیا بازمی گردد.