X

بایگانی بهمن 16, 1400

دفتر سینمایی

سوت پایان نیمه نخست «فجر۴۰» به صدا درآمد/ آغاز جنجالی یک «سیمرغ»! – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری مهر – گروه هنر: «مهر سیمرغ» عنوان بسته خبری-تحلیلی روزانه‌ای است که به مرور متن و حاشیه چهلمین جشنواره فیلم فجر می‌پردازد. هر روز می‌توانید با «مهر سیمرغ ۴۰» در جریان آخرین تحولات بزرگ‌ترین رویداد سینمایی کشور، در تازه‌ترین دوره برگزاری قرار بگیرید.

امروز شنبه ۱۶ بهمن‌ماه و هم‌زمان با ششمین روز اکران فیلم‌های چهلمین جشنواره فیلم فجر، در سینمای رسانه با ششمین شماره از «مهر سیمرغ ۴۰» همراه شوید.

گزارش ویدئویی خبرگزاری مهر از پنجمین روز برگزاری جشنواره چهلم فیلم فجر را اینجا تماشا کنید.

چهره روز؛ پردیس پورعابدینی

«بازی در این نقش برای من سخت بود چرا که از هر جهت با من فاصله داشت.» پردیس پورعابدینی بازیگر جوانی است که برای اولین نقش‌آفرینی خود در سینما دست به یک ریسک زده است. ایفای نقش پیچیده یک مادر در فیلم سینمایی «بی‌مادر» واقعاً انتخابی دشوار و پرچالش برای یک بازیگر تازه‌کار بود.

پورعابدینی که پیش‌تر و با ایفای نقش در سریال جنجالی «آقازاده» در شبکه نمایش خانگی به مخاطبان معرفی شده بود، تجربه نقش‌آفرینی بر صحنه تئاتر را هم دارد اما هنوز بازیگری نوپا محسوب می‌شود که راه دشواری برای تثبیت خود در عرصه سینما پیش رو دارد.

سوت پایان نیمه نخست «فجر۴۰» به صدا درآمد/ آغاز جنجالی یک «سیمرغ»!

ایفای نقش «مهروز» در فیلم سینمایی «بی‌مادر» را می‌توان یک آغاز درست برای ورود این بازیگر به سینمای حرفه‌ای قلمداد کرد. نقش دشواری که پردیس پورعابدینی به‌خوبی از پس آن برآمده است و براساس واکنش اصحاب رسانه و منتقدان در روز رونمایی این فیلم در «خانه جشنواره» می‌توان گفت او در گام نخست نمره قبولی دریافت کرده است.

پورعابدینی اما در جشنواره چهلم فیلم فجر با دو فیلم حضور دارد؛ او در فیلم سینمایی «خائن‌کشی» تازه‌ترین ساخته مسعود کیمیایی هم نقش کوتاهی را ایفا کرده است که این همکاری با یک کارگردان پیشکسوت هم می‌تواند تجربه‌ای متفاوت برای او در نخستین سال حضور به‌عنوان بازیگر در جشنواره فیلم فجر محسوب شود.

نکته جالب اینکه نقش‌آفرینی پردیس پورعابدینی در حالی توانست نمره قبولی از اصحاب رسانه دریافت کند که روز گذشته کیفیت بازی نیکی کریمی و میترا حجار به‌عنوان بازیگران زن باسابقه‌تر در دو فیلم «دسته دختران» و «بی‌مادر» با انتقادهای زیادی مواجه شد.

تحلیل روز؛ پایان نیمه نخست فجر چهلم

با گذشت پنج روز از اکران فیلم‌های راه‌یافته به چهلمین جشنواره فیلم فجر در «خانه جشنواره»، برگزاری این رویداد به نیمه راه رسید و حالا و با رونمایی نزدیک به نیمی از فیلم‌های جشنواره در سالن اصحاب رسانه می‌توان دست به یک ارزیابی اولیه از کیفیت جشنواره امسال زد.

فیلم‌های «بی رو»، «مرد بازنده»، «علف‌زار»، «شادروان»، «برف آخر»، «لایه‌های دروغ»، «ملاقات خصوصی»، «ماهان»، «بی‌مادر» و «دسته دختران» ۱۰ فیلمی هستند که تا به اینجا در «خانه جشنواره» روی پرده رفته و بازخوردهای به‌شدت متفاوتی را هم از اصحاب رسانه دریافت کرده‌اند.

دو فیلم «لایه‌های دروغ» و «ماهان» با فاصله از دیگر آثار تا به اینجا به‌عنوان «بدترین فیلم‌های جشنواره» شناخته شده‌اند که نفس حضور آن‌ها در ترکیب فیلم‌های بخش «سودای سیمرغ» با ابهام جدی مواجه است. «بی رو» هم فیلمی متوسط با نگاهی به زندگی علیرضا بیرانوند بود که فراتر از این انتساب به یک چهره ملی، ارزش افزوده بیشتری برای ارائه نداشت و نتوانست رضایت مخاطبان را جلب کند.

سوت پایان نیمه نخست «فجر۴۰» به صدا درآمد/ آغاز جنجالی یک «سیمرغ»!

«شادروان» هم هرچند به گفته کارگردانش فیلمی در ژانر «کمدی» نیست اما تنها فیلم مفرح جشنواره امسال محسوب می‌شود که احتمالاً نگاه ویژه‌ای هم به گیشه فروش دارد.

برخلاف «شادروان»، فیلم «برف آخر» با استانداردهای جشنواره‌ای ساخته شده و به‌واسطه ریتم کند و تایم طولانی به سختی می‌تواند مورد توجه مخاطبان عام قرار بگیرد.

«مرد بازنده»، «علف‌زار» و «ملاقات خصوصی» هم سه فیلم اجتماعی با داستانی قضایی در جشنواره امسال بودند که از نظر کیفی جزو آثار قابل قبول این دوره محسوب می‌شوند.

«بی‌مادر» هم از فیلم‌اولی‌های جشنواره امسال بود که واکنش‌های متضادی را به همراه داشت، عده‌ای آن را در دسته آثار ضعیف جشنواره امسال قرار دادند و عده‌ای هم کیفیت سینمایی آن به‌ویژه نقش‌آفرینی دو بازیگر اصلی آن را تحسین کردند.

«دسته دختران» هم تا به اینجا اولین فیلم دفاع مقدسی جشنواره چهلم محسوب می‌شود که رونمایی از آن با استقبال نسبی در خانه جشنواره همراه شد. پروداکشن و کیفیت سینمایی صحنه‌های جنگ در این فیلم مهمترین برگ برنده آن بود که از سوی اصحاب رسانه مورد توجه قرار گرفت.

نکته روز؛ آرای مردمی و سیمرغ پرحاشیه

سیمرغ مردمی را تحسین برانگیزترین و ارزشمندترین جایزه جشنواره فیلم فجر توصیف می‌کنند، این جایزه از این منظر که از سوی آرای مردم برگزیده می‌شود و بعدها در اکران عمومی بر فروش تاثیرگذار است، حایز اهمیت است.

اما حالا چند سالی می‌شود که این سیمرغ سرگردان است، در این سال‌ها سینماگران از دستکاری آرای مردمی توسط هم‌صنفان خود و در نتیجه نرسیدن حق به حق دار می‌گویند، چه آن زمانی که این رای‌ها به صورتی فیزیکی دریافت می‌شد و چه حالا که امکان اخذ رای مکانیزه شده، این جایزه اختلاف برانگیز است.

سال گذشته این مناقشه پررنگ‌تر هم شد و امسال همزمان با آغاز اکران‌های مردمی و از همان سانس‌های نخستین برخی از صاحبان فیلم‌ها از نرسیدن پیامک‌های رای به مخاطبان فیلم‌هایشان گفتند، روز گذشته و در نشست خبری «دسته دختران» محمدرضا منصوری تهیه کننده این فیلم اعتراضش را علنی کرد و پرده‌ای تازه از این ماجرا برداشت، همان جا که سامانه سمفا را سیستمی ناظر بر اکران خواند که کنترلی بر آرای مردمی ندارد.

سوت پایان نیمه نخست «فجر۴۰» به صدا درآمد/ آغاز جنجالی یک «سیمرغ»!
«ملاقات خصوصی» صدرنشین آرای مردمی جشنواره در نیمه‌راه برگزاری است

قبل ترش هم به صورت غیر رسمی و در شبکه‌های مجازی عنوان می‌شد با آنکه بلیت‌های برخی از فیلم‌ها به صورت تمام ظرفیت به فروش رفته است اما این فیلم‌ها سالن‌های خالی از جمعیت را تجربه می‌کنند، موضوعی که شائبه دستکاری در آرای مردمی را قوت می‌بخشد و این ارزشمندترین سیمرغ را رفته رفته بی اعتبار می‌کند.

دیروز فهرست پنج فیلم صدرنشین آرای مردمی در حالی از سوی ستاد جشنواره منتشر شد که این فهرست هم با ابهامات بسیاری همراه بود؛ درج این تذکر که «آرای مردمی اعلام شده، براساس تعداد رای ثبت شده و کیفیت میانگین رای است.» بر این ابهامات افزود چرا که مشخص نیست چرا ملاک این ارزیابی باید «تعداد آرا» باشد.

براساس این فهرست و تا ظهر روز جمعه به‌عنوان پنجمین روز جشنواره فیلم‌های «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس، «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی‌فر، «علف‌زار» به کارگردانی کاظم دانشی، «شادروان» به کارگردانی حسین نمازی و «مرد بازنده» به کارگردانی محمدحسین مهدویان تا کنون صدرنشین جدول آرای مردمی جشنواره چهلم هستند.

پیشنهاد روز؛ فیلم «هناس»

یک سال پیش و در یکی از عجیب‌ترین دوره‌های جشنواره فیلم فجر، که به واسطه فراگیری کرونا با حداقل ظرفیت مهمانان و مخاطبان برگزار می‌شد، اولین ساخته‌اش تبدیل به یکی از پدیده‌های بحث‌برانگیز جشنواره شد.

حسین دارابی که پیش‌تر فیلمسازی را با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز کرده بود، در اولین گام ورود به سینمای بلند «مصلحت» را با موضوعی ملتهب درباره تاریخ معاصر کارگردانی کرد تا به چهره‌ای خبرساز در جشنواره فیلم فجر تبدیل شود.

سوت پایان نیمه نخست «فجر۴۰» به صدا درآمد/ آغاز جنجالی یک «سیمرغ»!

هر چند در طول یکسال گذشته «مصلحت» امکان رونمایی در اکران عمومی را پیدا نکرده است اما حسین دارابی و محمدرضا شفاه به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده آن فیلم، در یک همکاری دیگر امسال فیلم «هناس» را به جشنواره چهلم رسانده‌اند.

فیلم «هناس» هرچند داستانی عاشقانه دارد اما دست روی یکی از جنایت‌های تروریستی دهه ۹۰ گذاشته و روایتی تکان‌دهنده از آن ارائه کرده است.

«هناس» امروز و در اولین سانس اکران خانه جشنواره در برج میلاد تهران روی پرده می‌رود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

افتتاحیه المپیک زمستانی پکن از نگاه عکاسان


مراسم افتتاحیه مسابقات المپیک زمستانی ۲۰۲۲ روز گذشته در پکن برگزار شد و در جریان این مراسم تصاویر خیره‌کننده‌ای از دریچه دوربین عکاسان به ثبت رسید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ماجرای یک ترور در سانس اول «میلاد»/ «شب طلایی» در «فجر» – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرنگار مهر، امروز شنبه ۱۶ بهمن ماه همزمان با ششمین روز از برگزاری چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، برج میلاد میزبان ۲ فیلم سینمایی «شب طلایی» به کارگردانی یوسف حاتمی کیا و «هناس» به کارگردانی حسین دارابی است.

ماجرای یک ترور در سانس اول «میلاد»/ «شب طلایی» در «فجر»

نمایش این فیلم‌ها با توجه به سالروز شهادت امام هادی (ع) با کمی تاخیر آغاز شده و براساس برنامه ارائه شده فیلم سینمایی «هناس» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه کنندگی محمدرضا شفاه در ساعت ۱۶ به نمایش گذاشته می‌شود. البته پیش از این و براساس قرعه کشی که صورت گرفته بود این فیلم قرار بود دومین فیلمی باشد که در روز ششم جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته می‌شود. در «هناس» که پیش از این با نام «صورت فلکی» پروانه نمایش دریافت کرده بود، بازیگرانی چون مریلا زارعی و بهروز شعیبی حضور دارند که پس از گذشت سال‌ها از ساخت فیلم «گزارش یک جشن» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا دوباره درکنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

«هناس» که روایتی از ترور یکی از دانشمندان هسته‌ای دارد، داستان تلاش‌های عاشقانه زنی برای بیرون کشیدن زندگی‌اش از تشویش و تلاطم است.

ماجرای یک ترور در سانس اول «میلاد»/ «شب طلایی» در «فجر»

اما دومین فیلم امروز، «شب طلایی» اولین ساخته یوسف حاتمی کیا به تهیه کنندگی ابراهیم حاتمی کیا است. نام این فیلم سینمایی نیز پیش از این «شمش طلا» بود که در نهایت به «شب طلایی» تغییر کرده است. اولین ساخته یوسف حاتمی کیا قرار است ۱۹:۱۵ دقیقه روی پرده برود. حسن معجونی، یکتا ناصر، مریم سعادت، بهناز جعفری، مسعود کرامتی، سوگل خلیق در این فیلم ایفای نقش می‌کنند.

«شب طلایی» به موضوع روابط پیچیده درون یک خانواده می‌پردازد که در دوران کرونا با بحرانی جدی مواجه می‌شوند.

همچنین ساعت ۲۰:۳۰ در بخش نمایش آثار گنجینه فیلم سینمایی «پرده آخر» به کارگردانی واروژ کریم مسیحی نمایش داده می‌شود.

بخش فیلم‌های کوتاه و مستند نیز امروز میزبان آثاری چون «آهو»، «ارفاق»، «تابوت»، «ماجان» و «لنو» خواهد بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گشایش نمایشگاه آثار چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر


گشایش نمایشگاه آثار چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فراخوان اهدای «نشان هنر انقلاب اسلامی» منتشر شد – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر، فراخوان اهدای «نشان هنر انقلاب اسلامی» از سوی معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران منتشر شد.

در متن فراخوان اهدای «نشان هنر انقلاب اسلامی» آمده است:

«معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در نظر دارد در سال ۱۴۰۱ «نشان هنر انقلاب اسلامی» را به برترین آثار تولید شده در هنرهای موسیقی، تجسمی، نمایش، فیلم، خوشنویسی و شعر در مراسمی که به همین مناسبت برگزار خواهد شد، اهدا نمایند.

هنرمندانی که در سال ۱۴۰۰ آثاری با موضوع هنر انقلاب اسلامی تولید نموده‌اند می‌توانند با ارسال یک نسخه از اثر خود به دبیر خانه این مراسم، جهت حضور اعلام آمادگی نمایند.»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«بانگ آزادی» آقای گلریز تمام نشدنی است/ خاطرات آقای محجوب موسیقی


سرود «بانگ آزادی» به آهنگسازی مرحوم احمدعلی راغب یکی از نشانه‌های مهم موسیقایی در حال و هوای ایام پیروزی انقلاب اسلامی است که همچنان در خاطرات شنیداری ایرانیان به یادگار باقی مانده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جزییات فراخوان یازدهمین جشنواره بین‌المللی «امید» تبیین شد – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی جشنواره، مسعود مکاری دبیر یازدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه و عکس دانشجویی «امید» به تبیین وجوه مختلف این دوره از جشنواره پرداخته و تاکیدات ویژه‌ای در تشریح محور اصلی جشنواره – یعنی بخش آسیب‌های اجتماعی و پیشگیری از اعتیاد- داشته که متن کامل آن در زیر آمده است:

«بسم‌الله الرحمن الرحیم

یازدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه و عکس دانشجویی «امید» با هدف شناسایی، معرفی و حمایت از دانشجویان خلاق و مستعد در زمینه فیلم کوتاه و عکس، تشویق و الگوسازی دانشجویان در راستای واکنش‌گرایی نسبت به چالش‌های موجود در جامعه و دوری از انفعال به ویژه در حوزه آسیب‌های اجتماعی و کمک به تولید محتوای فرهنگی، آموزشی و ترویجی برگزار می‌شود.

برگزارکنندگان اصلی این رویداد فرهنگی معاونت فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری هستند و همانطور که طی سال‌های متمادی محور اصلی این جشنواره «آسیب‌های اجتماعی و پیشگیری از اعتیاد» بوده، امسال نیز با تاکید مضاعف نسبت به سایر بخش‌های جشنواره به عنوان محور اصلی، برای تیم برگزارکننده جشنواره حائز اهمیت است.

مقوله آسیب‌های اجتماعی به خصوص بحث اعتیاد و پیشگیری از آن با توجه به اهمیت موضوع، باید تبدیل به یک جنبش ملی شود، زیراکه امروز در جوامع پیشرفته همواره موفقیت در انتهای پیشگیری از معضلات است تا درمان. این درحالی است که به موازات پیشرفت جوامع و توسعه تکنولوژی پدیده آسیب‌های اجتماعی نیز به طور روزافزون پیچیده و تبعات آن افزایش یافته است. قشر جوان جامعه اولین قربانی این تبعات هستند و بدیهی است در کشور ما که هرم جمعیتی آن در سنین جوانی قرار دارد، اهمیت مسئله چندین برابر است.

نسل جوان و دانشجو ویژگی‌های منحصر به فردی دارند و در کنار ان نیازهای ویژه خود را که جامعه باید در قالب «پیشگیری» از همه جوانب، به آن پاسخ بگوید. تصور و تصویر صحیح از جوان و دانشجو، تصویری امیدآفرین، قابل اتکاء، سرمایه‌ساز و در یک کلام موجودی آینده‌ساز است که فارغ از هرگونه شعار باید برای دستیابی به این صفات، از گروه مخاطب هدف هدایت و مراقبت شود. «هدایت و مراقبت» به معنای پرداختن به مفاهیم کلیدی است که وی در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی، برخوردهای اجتماعی، شناخت افراد و … به آن نیاز پیدا کرده و مهارت‌هایی است که در همین راستا نیاز به تقویت و پختگی آن دارد. «مسئولیت اجتماعی دانشجویان»، «عدالت خواهی و آرمان گرایی دانشجویان»، «رشد و تعالی دانشگاهیان»، «نوآوری و کارآفرینی»، «تولید علم بومی»، «راه های پیشگیری از اعتیاد»، «چالش ها و مهارت‌های زندگی دانشجویی» و «رشد فضایل اخلاقی دانشجویان» همه از مصادیق و عناوین ذیل محور آسیب‌های اجتماعی جشنواره به شمار می‌روند.

به همین جهت و از آنجایی که فیلم و عکس به عنوان ابزاری قدرتمند جهت نیل به اهداف تشریح شده شناخته می‌شوند، جشنواره یازدهم امید بر آن است تا با نگاهی ویژه به این محور، به ترویج موارد مذکور بپردازد. از همین رو از همه علاقه‌مدان دعوت می‌شود تا با آثار فیلم و عکس خود در خصوص محور آسیب‌های اجتماعی و پیشگیری از اعتیاد در این دوره از جشنواره شرکت نمایند.»

مهلت ارسال آثار به دبیرخانه یازدهمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه و عکس دانشجویی امید، ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۰ اعلام شده و علاقه‌مندان می‌توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در جشنواره به نشانی festivalomid.ir مراجعه کنند.

یازدهمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه و عکس دانشجویی «امید» به همت معاونت فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و با مشارکت ستاد مبارزه با مواد مخدر و به دبیری مسعود مکاری در اردیبهشت ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

واکنش همسر شهید رضایی‌نژاد به «هناس»/ سیمرغ خود را گرفته‌ایم – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری مهر گروه هنر زهرا منصوری: این حالا دومین گامش در سینماست، کارگردانی که می‌گوید عقاید ملی و میهنی‌اش از درونش می‌جوشد و فیلم می‌شود، همان کارگردانی که گرچه حالا تأخیر و تعویقی یک ساله در اکران اولین فیلم بلندش با عنوان «مصلحت» افتاده و با آنکه با همین فیلم دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول را از دوره قبلی جشنواره فیلم فجر دریافت کرد، اما هنوز هم ناامید نشده و دوست دارد مخاطب را با خود همراه کند.

او حسین دارابی است، کارگردانی که حین صبحت درباره سینما بند به بند وجودش شوق می‌شود و آنقدر با هیجان کلمات را ادا می‌کند که متوجه می‌شوید سینما بیش از آنکه کسب و کار او باشد، علاقه‌اش است.

در کنارش محمدرضا شفاه را دارد همان تهیه‌کننده‌ای که در چند سال اخیر مسیری تازه در سینما را برگزیده است، او موانع را به جان خریده تا حرف‌های بر زمین مانده را تصویر کند و در کنار انتقادات، پیشنهادهایی هم ارایه بدهد.

محمدرضا شفاه با حسین دارابی حالا در دومین همکاری متوالی «هناس» را به ویترین جشنواره فیلم فجر آورده‌اند، عاشقانه‌ای از زندگی یک شهید دانشمند هسته‌ای که ترور او را به تصویر می‌کشد.

با محمدرضا شفاه و حسین دارابی به گفتگو نشستیم که مشروح این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* برای فیلم «هناس» در طول فرآیند تولید یک سکوت خبری را در پیش گرفته بودید و به نظر علاقه نداشتید تا پیش از رونمایی فیلم، موضوع و داستان آنکه مرتبط با یکی از شهدای هسته‌ای است، رسانه‌ای شود. بابت چه مسئله‌ای نگران بودید که این سیاست را در پیش گرفتید؟

محمدرضا شفاه: در این زمینه ابتدا می‌خواهم یاد کنم از همراهی فوق‌العاده‌ای که خانواده شهید رضایی‌نژاد و شخص خانم پیرانی با ما داشتند اشاره کنم. درک عجیب و غریبی که ایشان از این حوزه و اعتماد به تیم تولید فیلم داشتند را بدون اغراق می‌توانم بگویم برخی مدیران فرهنگی هم ندارند. ما داشتیم تصویری از زندگی شخصی یک فرد را می‌ساختیم و طبیعتاً زندگی هیچ فردی برای خودش بی‌ارزش نیست. به‌خصوص زندگی آدم‌هایی که در سطح ملی و بین‌المللی شناخته شده هستند و عجیب‌ترین دلخراش‌ترین نوع ترور در یک دهه گذشته علیه آن‌ها اتفاق افتاده است. از این منظر قاعدتاً این خانواده باید سخت‌گیری بسیاری نسبت به کار ما می‌داشت. همه آدم‌ها در این زمینه به‌شدت سخت‌گیر هستند. ما چه انتظاری باید داشته باشیم که فردی زندگی‌اش را در طبق اخلاص بگذارد و به دست ما بسپارد، همه سخت‌گیری می‌کنند.

* کمااینکه قبل‌تر تیم شما قصد ساخت فیلم زندگی شهید تهرانی مقدم را هم داشتید که خانواده‌اش موافق این کار نبودند.

شفاه: در آن پروژه حتی شهید تهرانی مقدم شخصیت اصلی نبود و فیلم در واقع زندگی این شهید نبود. حتی اسم کاراکتر اصلی آن فیلم حسن، نبود. ما تنها قصد داشتیم با الهام از زندگی کاری شهید تهرانی مقدم یکی از اتفاقات عجیب و غریب در حوزه فعالیت‌های موشکی ایران را روایت کنیم اما از آنجایی که بالاخره برداشتی از زندگی این شهید بود، با مخالفت خانواده‌شان مواجه شدیم. فرصتی هم پیش نیامد که بتوانیم با این خانواده وارد گفتگو شویم، چه بسا اگر این گفتگوی شکل می‌گرفت درباره آن پروژه هم اتفاقات به شکل دیگری رقم می‌خورد. من اتفاقاً این جنس برخوردهای سخت‌گیرانه را کاملاً درک می‌کنم و این انتظار را نداریم که همه افراد نسبت به حوزه کاری ما شناخت کامل داشته باشند. باید دید چه کسانی به این افراد مشاوره می‌دهند.

شفاه: چقدر دوست دارم تجربه هم‌کاری ما با خانم پیرانی برای این فیلم ثبت شود. ایشان به اندازه یک کارشناس فرهنگی نسبت به موضوعات درک داشتند. درباره تیم ما بررسی کردند و به تحلیل و ارزیابی رسیدند، اما وقتی تصمیم گرفتند که با ما کار کنند، گفتند بروید و هرآنچه فکر می‌کنید درست است را انجام دهید. این دقیقاً همان کاری است که مدیران فرهنگی ما باید انجام دهند اتفاقاً علاقمندم روزی بهانه‌ای داشته باشیم و گفتگو کنیم درباره اینکه چگونه نهادهایی که شناخت و تخصصی در حوزه کار سینما و تلویزیون ندارند، مانع کارها می‌شوند. باید بدانیم چه خدماتی از بچه‌های سینما در زمینه بازسازی زندگی قهرمانان این کشور برمی‌آید؛ از چهره‌های ملی تاریخی گرفته تا افتخارات امروز. چقدر دوست دارم تجربه هم‌کاری ما با خانم پیرانی برای این فیلم ثبت شود. ایشان به اندازه یک کارشناس فرهنگی نسبت به موضوعات درک داشتند. درباره تیم ما بررسی کردند و به تحلیل و ارزیابی رسیدند، اما وقتی تصمیم گرفتند که با ما کار کنند، گفتند بروید و هرآنچه فکر می‌کنید درست است را انجام دهید. این دقیقاً همان کاری است که مدیران فرهنگی ما باید انجام دهند، یعنی انتخاب‌شان را براساس یک پژوهش کامل انجام دهند و کار کارشناسی روی آن بکنند، اما وقتی به انتخاب نهایی رسیدند، مادامی که نتایج کارشناسی جدیدی مبنی‌بر اشتباه بودن این انتخاب به دست نیاوردند، باید به آن‌ها اعتماد کنند. ما این جنس مدیریت را در کشور نداریم. به کسی می‌گوییم بیا و این کار را انجام بده، اما در تمام مسیر می‌خواهیم از او مراقبت کنیم…

* مدیران ما به اشتباه می‌خواهند «آدم» ها را مدیریت کنند، به جای آنکه «پروژه» ها را مدیریت کنند!

شفاه: دقیقاً! مدیر می‌خواهد فرآیندی که مدیریت را به تو واگذار کرده است را خودش مدیریت کند! به نظرم تجربه همکاری با خانم پیرانی از این منظر برای ما بسیار شیرین بود. خیلی خدا را شکر می‌کنم که این اتفاق برای ما رخ داد چرا که ما واقعاً داشتیم در این زمینه ناامید می‌شدیم. تیم ما تیمی بود که طی چهار تا پنج سال گذشته چندبار برای ساخت فیلم درباره قهرمانان ملی فکر کرده بودیم و ایده‌های بسیاری داشتیم، دو سه پروژه را حتی جلو هم برده بودیم اما آنقدر با انسداد مواجه می‌شدیم که احساس می‌کردیم جلوتر از آن نمی‌توان رفت! «هناس» از این منظر پروژه‌ای بسیار دوست‌داشتنی برای ما بود. شکر خدا وقتی خانواده شهید هم فیلم را دیدند، واکنش بسیار خوبی داشتند و واقعیت این است که ما سیمرغ خود را همان شب گرفتیم.

* بدون هیچ پیش‌فرضی فیلم را تماشا کردند؟

شفاه: ایشان یک نسخه از فیلمنامه اول ما را خوانده بودند اما ما نسخه یازدهم را ساختیم. پنج ماه روی آن فیلمنامه کار کرده بودیم و اساساً فیلم تغییر کرده بود اما ایشان می‌گفتند تعمداً فیلمنامه را می‌خوانند. حتی همان نسخه اولیه را هم به اصرار ما خواندند و نکات محدودی را هم درباره آن مطرح کردند. بعد که فیلم را دیدند از آنجایی که هیچ چیزی درباره آن نمی‌دانستند، نمی‌دانستند کدام بخش‌های زندگی‌شان را تصویر کرده‌ایم و کدام بخش‌ها را تغییر داده‌ایم، واکنش فوق‌العاده‌ای داشتند که به راحتی نمی‌توانم توصیف کنم. شاید فقط تماشای تصاویر آن بتواند این حس را منتقل کند. یک بار بزرگ آن روز از دوش ما زمین گذاشته شد. واقعاً نگران واکنش‌شان بودیم. از نظر آبروی کاری نمی‌خواستیم آبروی خود را ببریم و نگران بودیم که نکند در روایت زندگی‌شان امانتدار نبوده باشیم. این‌ها استرس‌های بسیاری برای ما ایجاد کرده بود.

واکنش همسر شهید رضایی‌نژاد به «هناس» / سیمرغ خود را گرفته‌ایم

* با وجود تمام این تجربه‌ها اما یک نگرانی هم از پیش‌داوری مخاطبان به واسطه فیلم‌هایی که پیش‌تر به‌صورت کاریکاتوری از قهرمانان ملی ساخته شده‌است، داشتید. همان مسئله‌ای که در سوال ابتدایی مطرح کردم و منجر به تصمیم‌گیری برای تولید پروژه در سکوت خبری شد…

شفاه: ما قبل از هر چیزی سینماگر هستیم. همه فیلمسازان و سینماگران هم درباره حوزه‌های علایق خود فیلم می‌سازند. اگر فیلمسازی سینمای جنایی را دوست دارد، آیا الزاماً کارآگاه پلیس است؟ یک آدم سینماگر است که علاقمند است فیلم جنایی بسازد، اما درباره آثاری از این دست، به محض آنکه سراغ پروژه‌ای می‌روی که موضوعی ایدئولوژیک و انقلابی دارد، بلافاصله تبدیل به یک «آدم انقلابی» می‌شوی که گویی مأموریتی برای ورود به سینما داری! ما واقعاً از این تصویر فراری هستیم.

شفله: از ابتدای مطرح شدن این موضوع در دفتر ما که به سال‌ها پیش برمی‌گردد تصمیم داشتیم خارج از کلیشه‌ها آن را بسازم. اولین نکته‌ای هم که درباره این سوژه داشتیم، شیوه بسیار عجیب ترور بود که باید آن را به تصویر می‌کشیدیم. در هر کشور دیگری برای یک چهره ملی چنین اتفاقی رقم می‌خورد حتماً روایت سینمایی آن را می‌ساختند. این حداقل تظلم‌خواهی یک ملت است زمانی که در دفتر کارمان با آقای دارابی و آقای ثقفی برای کار جمع شدیم، مهمترین میثاق ما «علاقه به فیلم خوب» بود و البته مضامین موردعلاقه مشترک هم داریم و درباره همان‌ها کار می‌کنیم. از «یک فیلم درباره شهدای هسته‌ای» هم در رسانه‌ها تصویری برساخته می‌شد که واقعاً فیلم ما از آن جنس نیست. همین الان موضوعات بسیار دیگری می‌توانم بگویم که فیلم «هناس» درباره آن‌هاست. فیلم ما درباره تردیدهای همسر یک آدم با شغلی خاص است. فیلم ما درباره چالش‌های یک زن با همسرش بر سر شغلی است که احساس می‌کند زندگی آن‌ها را به خطر انداخته است. ۱۰ توصیف دیگر شبیه به این‌ها می‌توانم از فیلم داشته باشم تا فیلم را از کلیشه‌ها بیرون بکشم.

از ابتدای مطرح شدن این موضوع در دفتر ما که به سال‌ها پیش برمی‌گردد تصمیم داشتیم خارج از کلیشه‌ها آن را بسازم. اولین نکته‌ای هم که درباره این سوژه داشتیم، شیوه بسیار عجیب ترور بود که باید آن را به تصویر می‌کشیدیم. در هر کشور دیگری برای یک چهره ملی چنین اتفاقی رقم می‌خورد حتماً روایت سینمایی آن را می‌ساختند. این حداقل تظلم‌خواهی یک ملت است. اگر فرض کنیم عمل ترور که هیچکس هم آن را تأیید نمی‌کند، قابل پذیرش باشد، این شیوه ترور را چگونه می‌توان پذیرفت؟ این فیلم یک سند تظلم‌خواهی و یک سند حقوق‌بشری است. آن‌هایی که کشوری را به عدم رعایت حقوق بشر متهم می‌کنند، باید بدانند که این کشور خودش اینگونه مظلوم واقع شده است، حتی کشور هم نه، همین یک خانواده که حق حیات داشت. این‌ها نکاتی بود که از ابتدا برای ما جذاب بود.

* درباره شیوه «ترور» که اشاره می‌کنید، تصویری که در فیلم ارائه شده گمانه‌ای را هم مبنی‌بر «تسویه شخصی» در این اتفاق از سوی افراد داخلی، در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند، در واقعیت هم چنین ابهامی درباره ترور ایشان وجود دارد؟

شفاه: افرادی در داخل بوده‌اند که مزاحمت‌های کاری جدی برای ایشان ایجاد می‌کرده‌اند. ترور شهید رضایی‌نژاد به‌وضوح از طرف سرویس‌های جاسوسی خارج از کشور انجام شده است اما آنچه در این فیلم به‌عنوان یک حقیقت باید به آن اشاره می‌شد این بود که درست است اسلحه را آن‌ها به سمت این افراد نشانه می‌گیرند اما افرادی در زندگی و مسیر کاری این آدم‌ها وجود دارند که به دلیل منش خاص این‌ها و کارآمدی‌ای که دارند، با این‌ها دشمنی و مخالفت دارند. نمی‌گوییم این افراد در این ترورها دست داشته‌اند اما به یک معنا از حذف این چهره‌های ملی خوشحال می‌شوند! چه بسا در یک داستان تخیلی بتوان موقعیتی را طراحی کرد که این آدم‌ها اگر فضایی برای دادن گرای ترور پیدا می‌کردند، گرای آن را به دشمن خارجی می‌دادند!

در قصه «هناس» البته تأکید می‌شود که حداکثر تهدید بدمن داستان، از کار بیکار کردن شخصیت اصلی و فرستادن آن‌ها به شهرستان است، ولی دوست داشتیم روایت‌مان به گونه‌ای باشد که مردم متوجه شوند که سهم این افراد داخلی در این ماجرا آن‌قدرها هم کم نیست. خیلی از آدم‌های موفق کشورمان که امروز خانه‌نشین شده‌اند، شاید هنوز ترور نشده باشند اما با همین شیوه‌ها به نوعی حذف شده‌اند. عمل ترور برای حذف کردن است و بخشی از حذف کردن یک آدم موثر هم این است که کاری با او بکنیم که نتوانند از توانایی‌های او استفاده کنند. این شیوه‌ها که متأسفانه در کشور ما هم رایج است، کم از ترور ندارد.

* آقای دارابی بد نیست شما هم زاویه نگاه خودتان را درباره این روایت از تأثیر افراد داخلی بر حذف چهره‌هایی مانند شهید رضایی‌نژاد بگویید.

حسین دارابی: همان‌طور که آقای شفاه هم اشاره کردند ما می‌خواستیم زاویه نگاه‌مان در این مسئله را کمی بازتر کنیم. همان‌طور که ما از دشمنان خارجی لطمه می‌خوریم، از خائن‌های داخلی هم ضربه می‌خوریم. کاراکتر منفی فیلم ما هم نماد یک تفکر است که دارد آدم‌های خدوم این کشور را نابود می‌کند. البته قطعاً در این مورد خاص، ترور کار سرویس‌های جاسوسی اتفاق افتاده است اما در روایت فیلم توجه به خیانت داخلی را هم مدنظر داشتیم.

واکنش همسر شهید رضایی‌نژاد به «هناس» / سیمرغ خود را گرفته‌ایم

* اساساً چطور به این زاویه نگاه نسبت به سوژه رسیدید؛ اینکه روایتی تا این اندازه عاشقانه از پرونده یک ترور ارائه کنید؟ آیا پیش‌تر در جریان جزییات زندگی عاشقانه شهید رضایی‌نژاد قرار گرفته بودید که تبدیل به انگیزه شما شده باشد یا ابتدا این تصمیم را گرفتید و بعدها جزییات را برای روایت داستان به دست آوردید؟

دارابی: تصمیم‌گیری درباره انتخاب این زاویه نگاه، واقعاً در قالب یک کار تیمی شکل گرفت. بنده، آقای شفاه و آقای ثقفی وقتی می‌خواهیم یک کار تیمی را آغاز کنیم، خیلی با هم تنیده‌ایم و مفصل گفتگو می‌کنیم. از انتخاب موضوع گرفته تا اینکه چگونه روی آن مترکز شویم. از کلیت صحبت می‌کنیم تا زمانی که به طراحی یک سکانس می‌رسیم. خاطرم هست برای سکانس پایانی، همان صبحی که داشتم سر صحنه می‌رفتم نکته‌هایی به ذهنم رسید که با کنفراس تلفنی از همان داخل ماشین باهم درباره‌اش بحث کردیم. اما اینکه چطور به این زاویه نگاه رسیدیم؛ سال‌ها این تصویر در ذهن ما بود که مقابل چشم یک بچه ۴ ساله، هفت گلوله به سمت پدرش شلیک کرده‌اند. شهید رضایی‌نژاد تنها کسی است که اینگونه ترور شده است. گویی تعمد هم داشته‌اند که مقابل چشم زن و بچه‌اش این کار صورت بگیرد و ظاهراً بعد از این اتفاق خیلی‌ها از سازمان استعفا می‌دهند و می‌روند. به گونه‌ای آمار رفت و آمدهای شهید را گرفته بودند که دقیقاً در روزی که به همراه خانواده است، او را ترور کنند. واقعاً جنایت عجیبی است. چطور یک فرد می‌تواند این اندازه قسی‌القلب باشد که مقابل چشم بچه چهار ساله پدرش را اینگونه ترور کنند؟ در هر کشوری که این اتفاق رخ می‌داد، پوست دنیا را می‌کند!

دارابی: پسر شهید فخری‌زاده تعریف می‌کرد که ما رفته بودیم مستندی از پدر بسازیم. سراغ درمانگاهی رفتیم که شهید را بلافاصله به آنجا منتقل کرده بودند اما سریع بیرون‌مان کردند و حتی پرستارها حاضر به صحبت درباره این موضوع نشدند. تا وزارتخانه تماس گرفتند اما نشد! می‌خواهم بگویم تا آنقدر حساسیت‌ها در این موضوعات زیاد است که اساساً نمی‌توانید کاری انجام دهید! ما هم ابتدا گفتیم بی‌خیال شویم، اما بعد به این نتیجه رسیدیم که اگر ما نسازیم * تک پلان شتک زدن خون روی صورت آرمیتا در فیلم خیلی تکان‌دهنده است!

دارابی: بله خیلی به این صحنه‌ها فکر کرده بودیم که چگونه می‌توان این مظلومیت را نشان داد. از خانم پیرانی درخواست کردم که درباره لحظه ترور با هم حرف بزنیم. با کراهت پذیرفت اما دو ساعت درباره جزییات صحبت کردند که هنوز صدای ضبط شده آن را به یادگار دارم. لحظه‌به‌لحظه حادثه را با تمام جزییات برایم تعریف کردند و واقعاً من تنها شمایی از آن لحظات را به تصویر درآوردم. واقعیت بسیار بزرگ‌تر از این بوده است. ایشان اشک می‌ریخت و تعریف می‌کرد و من هم تمام مدت گریه می‌کردم که خدایا چه گذشته است بر این خانواده! آن هم برای خانواده یک نخبه که مشغول کار علمی است. تصویر لحظه ترور برای ما خیلی عجیب بود. وقتی دیدیم می‌خواهیم درباره این مسئله صحبت کنیم احساس کردیم پر از کلیشه‌ها، ممیزی‌ها و مسائلی است که اساساً امکان ورود به آن‌ها را نداشتیم. ما پیش‌تر این تجربه را داشتیم که اگر بخواهیم وارد جزییات این روایت شویم، حتماً با ملاحظات امنیتی مواجه می‌شویم و نمی‌توانیم روایت درستی داشته باشیم.

پسر شهید فخری‌زاده تعریف می‌کرد که ما رفته بودیم مستندی از پدر بسازیم. سراغ درمانگاهی رفتیم که شهید را بلافاصله به آنجا منتقل کرده بودند اما سریع بیرون‌مان کردند و حتی پرستارها حاضر به صحبت درباره این موضوع نشدند. تا وزارتخانه تماس گرفتند اما نشد! می‌خواهم بگویم تا آنقدر حساسیت‌ها در این موضوعات زیاد است که اساساً نمی‌توانید کاری انجام دهید! ما هم ابتدا گفتیم بی‌خیال شویم، اما بعد به این نتیجه رسیدیم که اگر ما نسازیم، چه کسی می‌خواهد بسازد؟ کله‌مان هم بوی قرمه‌سبزی می‌داد و تصمیم گرفتیم حتماً این کار را بسازیم. از زوایای مختلف داستان را نوشتیم تا رسیدیم به این ایده که چرا دوربین‌مان را کنار خانم پیرانی نگذاریم؟ ببینیم چه به شهره پیرانی گذشته در مواجهه با شوهری که مرحله‌به‌مرحله دارد بالا می‌رود اما زندگی‌شان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ساعت‌ها بحث کردیم تا به این نتیجه رسیدیم که زاویه نگاه‌مان را به سمت شهره پیرانی ببریم که زندگی عاشقانه‌اش با یک ترور از بین می‌رود. با این رویکرد دیگر گرفتاری‌های امنیتی هم نداشتیم…

شفاه: البته امیدواریم نداشته باشیم!

* اتفاقاً شما توضیح دادید که خانم پیرانی به‌شدت در فرآیند تولید این فیلم با شما همراه بوده‌اند، اما علاقه‌مندم بدانم نهادهای مرتبط و مسئولانی که احتمالاً در چنین سوژه‌ای نظرها و مواضعی داشته‌اند چه واکنشی داشته‌اند؟

شفاه: آنچه برای ما مهم بود و با استفاده از تجربه‌های قبلی به آن رسیدیم این بود که از منظری سراغ روایت این داستان برویم که حداقل تماس را با موضوعات حساسیت‌برانگیز داشته باشیم. ما یک روایت خانوادگی داشتیم و تمرکز اصلی داستان را هم روی روابط خانوادگی آن‌ها گذاشتیم. بعد از این انتخاب هم خیلی خوشحال بودیم و احساس می‌کردیم درست‌ترین کار را انجام داده‌ایم. این مواجهه با داستان مواجهه‌ای است که برای مردم هم قابل‌فهم‌تر است و از این زاویه می‌توانند بیشتر به داستان نزدیک شوند. اگر در قالب یک فیلم امنیتی سراغ این سوژه می‌رفتیم، که بسیار هم قابلیت آن را داشت، هم دردسرهای آن زیاد بود و باید با نهادهای مختلف هماهنگ می‌شدیم تا داستان طوری روایت شود که مورد تأیید هر کدام از آن‌ها باشد. هم دیگر مخاطب فیلم مانند نسخه فعلی شاید، عموم مردم نمی‌توانستند باشند. فکر می‌کنم تا حد زیادی از نقاط حساسیت‌برانگیز فرار کردیم. از طرف دیگر اینکه نهادی مثل حوزه هنری پشت یک پروژه است، می‌تواند یک اطمینان حداقلی ایجاد کند که فیلم به محاق نخواهد رفت، شاید برخی نهادها ملاحظاتی را اعلام کنند. بچه‌های حوزه هنری تا همین‌جا هم رایزنی‌ها و مذاکراتی داشته‌اند و به نظر نمی‌رسد که فیلم مشکل جدی داشته باشد.

* آقای دارابی شما کارگردان کاربلدی هستید و در سکانس به سکانس این فیلم و حتی فیلم قبلی یعنی «مصلحت» تسلط شما در فیلم‌سازی مشهود است. نگران نیستید با استمرار فیلم‌سازی با این سوژه‌ها خاص، برچسب‌هایی به شما بزنند که توانمندی کارگردانی‌تان را هم زیر سوال ببرد و آن‌طور که باید در سینمای ایران دیده نشوید؟

دارابی: همان‌طور که آقای شفاه هم توضیح دادند، واقعاً دغدغه ما همواره این است که بگوییم ما اول «فیلمساز» هستیم که در عین حال ایدئولوژی و تفکر خود را هم داریم. ما تمام تلاش خود را کرده‌ایم تا زبان سینما را یاد بگیریم و آنچه در ذهن داریم را با این زبان بگوییم. این دغدغه مهمی است که ما ثابت کنیم، ابتدا فیلمساز هستیم و دغدغه‌های‌مان را با زبان سینما بیان می‌کنیم. این نگرانی در فضای سینمای ما که به راحتی به افراد برچسب می‌زنند همواره وجود دارد…

* در این دوره که برچسب «آقازاده» هم به شما زدند!

دارابی: (باخنده) بله. این برچسب‌ها را می‌زنند. بخشی از ماجرا این است که ما بالاخره همین تفکر را داریم و کاری هم نمی‌توان کرد. در عین اینکه سینما هم برای ما موضوعیت دارد. ما عاشق این زبان هستیم و همه عمرمان را گذاشته‌ایم تا این هنر را یاد بگیریم. برخی بچه‌های جوان‌تر که می‌آیند و می‌گویند ما می‌خواهیم این حرف‌ها و ایده‌ها را در سینما مطرح کنیم، به آن‌ها می‌گویم اول صبر کنید تا فیلمسازی را یاد بگیرید، بعد در قالب آن هر حرفی خواستید بزنید. مانند فیلمسازان بزرگ هالیوودی که چون سینما را بلد هستند، هر موضوعی را که بخواهند می‌توانند به دنیا قالب کنند. تمام آن ادعاها و برچسب‌هایی هم که علیه ما مطرح می‌شود تنها با یک چیز می‌توان جواب داد و آن هم ساختن «فیلم خوب» است.

دارابی: من خیلی با تفکر فیلم «فهرست شیندلر» زاویه دارم اما وقتی به تماشای آن نشستم به پهنای صورت گریه می‌کردم! آنقدر فیلمساز فیلمش را خوب ساخته است که حتی من را که با تفکرش زاویه دارم، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. ما هم تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که اینگونه فیلم بسازیم من مدعی نیستم که تا به امروز فیلم‌های خوبی ساخته‌ام اما تمام تلاشم را می‌کنم تا فیلم خوب بسازم. فیلمی که از نظر ریتم، قاب‌بندی، تدوین و دیگر مسائل آنقدر سرپا باشد که کسی نتواند به آن خرده بگیرد. من خیلی با تفکر فیلم «فهرست شیندلر» زاویه دارم اما وقتی به تماشای آن نشستم به پهنای صورت گریه می‌کردم! آنقدر فیلمساز فیلمش را خوب ساخته است که حتی من را که با تفکرش زاویه دارم، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. ما هم تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که اینگونه فیلم بسازیم. در عین اینکه با وجود تمام برچسب‌زنی‌ها اعتقاد دارم که در نهایت عزت واقعی دست خدا است. ما تلاش‌مان را می‌کنیم، اگر خدا بخواهد به ما عزت هم می‌دهد.

من حتی در زمان ساخت فیلم‌های کوتاه هم یک رجزخوانی داشتم. معتقدم حتی بدترین و شاذترین سوژه‌ها را هم اگر خوب بسازی، مخاطب دوست‌ش خواهد داشت. من فیلم کوتاهی ساختم به نام «پرستار» که به لطف خدا خیلی هم موردتوجه قرار گرفت. برای آن فیلم می‌خواستم ببینم چطور می‌توان فیلم درباره فردی ساخته که دغدغه‌اش روزه گرفتن دختر تازه تکلیف‌شده‌اش باشد! ببینید چقدر موضوع کلیشه‌ای بود! و یا در فیلم کوتاه «علمک» می‌خواستم آخوندی را نشان دهم که می‌تواند یک کار موثر با استفاده از عمامه‌اش انجام دهد، این ایده را روی کاغذ به هر کسی بدهید می‌گوید امکان ندارد درباره‌اش بتوان فیلم ساخت! من اما مثل یک رجزخوانی سراغش رفتم.

درباره «هناس» هم همین بود. ما تصمیم گرفتیم درباره شهدای هسته‌ای فیلمی بسازیم که مخاطبی که اصلاً به این فضاها باور ندارد هم با آن ارتباط برقرار کند. اتفاقاً در مرحله‌ای که نسخه اولیه آماده شد، یکی از خانم‌ها را به‌عنوان مخاطب آزمایشی به تماشای فیلم نشاندیم که اصلاً به این موضوعات علاقه‌ای نداشت. فیلم که تمام شد دیدم چشم‌هایش قرمز است و خیلی تشکر کرد. می‌گفت من اسم سوژه انرژی هسته‌ای که می‌آمد، حالم بد می‌شد اما فیلم شما واقعاً برایم جذاب بود. این یک چالش برای ماست که واقعاً هم مواجهه با آن برای ما سخت است. سخت‌ترین وجه این فیلم هم برای شخص من درآوردن لحظات عاشقانه‌اش بود. سر سکانس داخل سینما، به معنای واقعی من پیر شدم!

در مجموع معتقدم هر کسی با هر زاویه نگاهی، وقتی فیلمی می‌سازد، حتماً دغدغه‌های درونی‌اش در آن متبلور می‌شود. مگر می‌توان گفت کسی نباید فیلم ایدئولوژیک نسازد؟ امکان ندارد. حتی «ایدئولوژی نداشتن» هم خودش یک ایدئولوژی است. در آنچه در فیلم‌های ما می‌بینید هم در درون ما هست و نمی‌توانیم هم آن را سانسور کنیم. به تعبیر ابراهیم حاتمی‌کیا گویی فیلمساز در فیلمش عریان می‌شود. هر کار هم بکنید، باز هم نگاه‌ت در فیلم بیرون می‌زند.

واکنش همسر شهید رضایی‌نژاد به «هناس» / سیمرغ خود را گرفته‌ایم

* اسم ابراهیم حاتمی‌کیا را آوردید، یاد یکی از دیالوگ‌های فیلم «هناس» افتادم که یادآور جمله‌ای معروف از ابراهیم حاتمی‌کیا است؛ آنجا که داریوش رضایی‌نژاد می‌گوید هنوز جای دست پدرش را روی مچ دست خود احساس می‌کند…

دارابی: شکی نیست که نسل جدید بچه‌هایی که با این تفکر فیلم می‌سازیم، قطعاً وام‌دار ابراهیم حاتمی‌کیاها و رسول ملاقلی‌پورها هستیم. اساساً من با فیلم‌های ابراهیم حاتمی‌کیا عاشق سینما شدم. به خودشان هم گفته‌ام که پیش او درس پس می‌دهیم. این دیالوگی که از آقای حاتمی‌کیا می‌گویید را دقیق در ذهنم نیست اما قطعاً تأثیرات حرف‌های ایشان در وجود من هست. واقعاً زمانی امثال ابراهیم حاتمی‌کیا، تک‌نفره این پرچم را حفظ کردند، امروز که سینمای ایران را نگاه می‌کنیم، این رویکرد تبدیل به یک جریان شده است. ما بیشتر به صورت تیمی می‌توانیم در این عرصه فیلمسازی کنیم. باید از حوزه هنری هم تشکر کنیم. هر کسی حاضر نمی‌شود برای این دست تولیدات هزینه بدهد. بالاخره ما ایده‌ای داشتیم و باید کسی پای آن می‌ایستاد. یکی از مشکلات جدی مملکت ما این است که کسی نمی‌خواهد پای چیزی بایستد، مدام نگران هستند که نکند پر بال‌مان به جایی بگیرد! بالاخره شما اگر بخواهید کار تأثیرگذار بسازید، باید بابت آن هزینه بدهید. حوزه هنری پای فیلم «هناس» ایستاد و مسئولیت کامل آن را هم پذیرفت، برخلاف خیلی جاهای دیگر که اینگونه نیستند…

* به قول همان تعبیر معروف، «مدیر» زیاد داریم، «مسئول» نداریم!

دارابی: دقیقاً. باید مسئولیت یک کار را بپذیرید و بابت آن هزینه بدهید. هم مدیران فعلی و هم مدیران سابق حوزه هنری پای فیلم‌های من ایستادند و هزینه آن را هم دادند.

* کمی درباره انتخاب دو بازیگر اصلی بگویید. چگونه به ترکیب مریلا زارعی و بهروز شعیبی رسیدید؟ به خصوص خانم زارعی که نقش‌آفرینی‌شان خیلی یادآور فیلم «بادیگارد» است. در این زمینه نگرانی نداشتید؟

دارابی: صددرصد نگران بودیم. واقعاً مرحله انتخاب بازیگران یکی از سخت‌ترین مراحل است. اصلاً هم نمی‌خواستم زیر این بلیت بروم که بگویند از کسی کپی‌برداری کرده‌ای. با خانم زارعی هم که صحبت می‌کردیم، ساعت‌ها درباره این نگرانی می‌گفتیم که نکند این نقش شبیه «بادیگارد» شود. نکند در لحظاتی یادآور «شیار ۱۴۳» باشد. این‌ها برای خود خانم زارعی هم چالش جدی بود. بهروز شعیبی هم ملاحظاتی داشت. خیلی به این موارد فکر کرده بودیم. اینکه با توجه به بودجه چه بازیگرانی می‌توانیم انتخاب کنیم و چه بازیگرانی حاضر به ایفای این نقش‌ها می‌شوند.

من از قدیم با بهروز شعیبی رفاقت داشتم. انتخاب خانم زارعی اما واقعاً لطف خدا بود. به‌خصوص که بازیگر سخت‌گیری هستند و کمتر دیده‌ام با فیلمسازان جوان کار کنند. وقتی متن فیلمنامه را خواند، برایش جذاب بود، تعدادی از نمونه‌کارهای من را هم دید و بعد اعتماد کرد. باز هم اما ترس داشتیم که آیا زوج بهروز شعیبی و مریلا زارعی به هم می‌خورند؟ همه این‌ها دغدغه‌های ما بود. هم بهروز شعیبی که خودش کارگردانی خیلی خوبی است، هم خانم زارعی واقعاً در حق من لطف داشتند و به من اعتماد کردند. خانم زارعی خیلی این نقش را دوست داشت و واقعاً برای آن جنگید. ساعت‌ها در طول روز باهم بحث می‌کردیم اما در پایان به من اعتماد می‌کرد و امیدوارم از نتیجه آن هم راضی باشد.

من به‌عنوان کارگردان واقعاً از این انتخاب‌ها راضی هستم. انتخاب وحید رهبانی هم به‌شدت انتخاب پرچالشی برای من بود. خیلی‌ها هم می‌گفتند انتخابی اشتباه است و در چشم مخاطب بیشتر شمایل یک قهرمان را دارد و نمی‌تواند نقش ضدقهرمان را ایفا کند. برای خود وحید هم این انتخاب یک چالش بود، اما از انتخاب او هم راضی هستم. سیاوش طهمورث هم بسیار درخشان است. جا دارد از آقای کیومرث مرادی که در زمینه انتخاب بازیگران، خیلی برادرانه در کنار ما بودند هم تشکر کنم.

* فکر نمی‌کنید برخی از دیالوگ‌ها در فیلم نزدیک به شعار شده است به خصوص زمانی که کاراکتر اصلی از تعهد خود به کشور صحبت می‌کند، این‌ها می‌تواند برای مخاطب عام پس‌زننده باشد…

دارابی: این همان چیزهایی است که می‌گویم از وجود خود ما بیرون می‌زند و کاری‌ش نمی‌توان کرد. در «مصلحت» هم چنین دیالوگ‌هایی داشتیم. معتقدم اگر یک فیلم درست جهان حسی‌اش را شکل داده باشد و مخاطب را درگیر خودش کرده باشد، شعارها هم در دل آن می‌چسبد. انگار در وجود مخاطب هم حل می‌شود. حرف‌تان درست اما اگر مخاطب با فیلم درگیر شود، همان شعارها هم به جانش می‌نشیند. من اینگونه فکر می‌کنم و باید منتظر بازخوردهای مردم در جشنواره باشیم.

* کمی هم درباره «مصلحت» صحبت کنیم؛ فکر می‌کردید تا جشنواره امسال فیلم‌تان نادیده بماند؟

دارابی: فکرش را هم نمی‌کردم!

* تأثیر منفی روی روحیه‌تان نداشت؟

دارابی: نه. من پیش از این تجربه پیش‌بردن دو فیلم تا مرحله پیش تولید و تعطیلی کامل آن‌ها را داشته‌ام! قبل از «مصلحت» دو فیلم را تا پیش تولید و انتخاب بازیگر پیش برده بودیم، یکی «به هدی» و دیگری «تیفوسی» اما هر دو زمین خورد و به همین دلیل پوست‌مان کلفت شده بود! فیلم «مصلحت» از نگاه خودم خیلی فیلم درستی است اما نگاه فرهنگی و نگاه امنیتی با هم فاصله دارد. من به نگاه امنیتی هم خرده نمی‌گیرم و در مواردی لازم است اما کار امنیتی در حوزه فرهنگ جور دیگری باید دنبال شود. در این زمینه داریم به بلوغ می‌رسیم اما هنوز کار داریم! فکر نمی‌کردم فیلمی که دو ارگان مثل حوزه هنری و اوج پشت آن بودند و مجوز ارشاد را هم دریافت کرده بازهم برای عرضه عمومی دچار مشکل شود! باید زمان بگذرد. این سختی‌ها را جزوی از مسیر خود می‌دانیم.

* در این مسیر امکان دارد حسین دارابی روزی یک فیلم نقادانه اجتماعی بسازد؟

دارابی: حتماً می‌بینید. این ماجرا خیلی به سوژه و موضوعی که با آن مواجه می‌شویم ربط دارد. مثل اینکه قرار نبود من «مصلحت» را هم بسازم، سراغ پروژه دیگری بودیم که به سرانجام نرسید، سراغ این یکی رفتیم.

* ولی فصل مشترک دغدغه‌های‌تان ساخت فیلم‌های ملی و میهنی است…

دارابی: بله این اساساً برایم دغدغه است. ولی امکان مواجهه با هر موضوعی وجود دارد. مثل ابراهیم حاتمی‌کیا که در مقطعی تصمیم به ساخت «دعوت» می‌گیرد. یعنی آنقدر موضوع سقط جنین برای‌شان دغدغه شده که باید آن فیلم را می‌ساخت. جنس هنرمند همین است که بالاخره جایی به سوژه‌ای گیر می‌کند و باید آن را بسازد. فاصله‌ای که یک فیلم تمام می‌شود تا به سوژه فیلم بعدی برسیم، واقعاً دوران سختی است. باید ببینیم بر سر کدام سوژه به جمع‌بندی خواهیم رسید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

درباره «از خونِ جوانان وطن» بیشتر بدانیم


سعید پورعظیمی درباره شهرت تصنیف «از خونِ جوانان وطن» می‌گوید: کلماتِ عارف از درون و دیدگانِ مردم جوشیده، صدق عاطفی دارد، از تجربۀ زیستیِ مردمان برآمده و در ساختاری هنری به دامان خودشان برگشته؛ به همین دلیل ورد زبانشان شده، شعر به آن‌ها باورانده که آن خون‌ها هدر نرفته.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

روایتی غیر خطی از ستاره گمنام شیرازی – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری مهر – گروه استان‌ها: در نخستین روز از برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر، اهالی رسانه به تماشای فیلم «۲۸۸۸» به کارگردانی کیوان علی‌محمدی و علی اکبر حیدری نشستند و آیین افتتاح جشنواره فیلم فجر فارس با نمایش و تقدیر از عوامل این فیلم سینمایی که حول یکی از ستارگان گمنام شیراز در آسمان کشورساخته شده، برگزار شد.

کارگردان فیلم ۲۸۸۸ در نشست خبری عوامل فیلم که تا حوالی بامداد جمعه در سالن مجموعه سینمایی هنرشهر آفتاب به طول انجامید، گفت: این فیلم قهرمانی از شیراز را به جامعه معرفی می‌کند که حتی همشهریان شیرازی او هم با افتخارات و زندگی و پرفراز و نشیب او و همرزمانش آشنایی ندارند.

کیوان علی محمدی در پاسخ به خبرنگار مهر در مورد نحوه آشنایی با سوژه این اثر ابراز داشت: یک مصاحبه با تیمسار شهرام رستمی داشتم از او شنیدم که وقتی در آسمان بودند یک FIGHTER CONTROLER) با لهجه شیرازی در اتاق تاریک عملیات بود که کارش را خوب بلد بود و آرامش زیادی داشت و با خیال راحت جان خود را دستش می سپردیم. از آن زمان ایده این کار شکل گرفت. البته هرچه تحقیق کردیم کسی سوباشی و بیژن عاصم را نمی‌شناخت.

سوژه فیلم ۲۸۸۸ توجه به قهرمانان گمنام را یادآوری می کند

شاید باورکردنی نباشد سه سال پیش که در مرحله تحقیقات این فیلم بودیم، قرار بود برای عباس دوران در شیراز مراسمی گرفته شود ساعت ۱۱ شب یکی از دوستان با من تماس گرفتند و گفتند فردا مراسم عباس دوران است و ناگهان تصمیم گرفتند بیژن عاصم هم دعوت کنند. کسی در شیراز شماره بیژن عاصم را ندارد فکر کردم شاید در ایران تنها کسی که شماره تماس او را دارد، تو باشی و من شماره را برای آنها فرستادم. این از نقاط تراژیک کشور است که ما قهرمانان مان را نمی‌شناسیم و نمی دانیم اینها چه کردند. این ویژگی های آقای عاصم، موتور محرک ما بود.

علی محمدی در خصوص وجه تمایز این فیلم نیز تصریح کرد: برای همه کارگردان ها وسوسه کننده است که یک فیلمی با محوریت مقوله صدا کار کنند. همچنین خیلی از کارگردانان آرزو دارند یک روز یک فیلم سیاه و سفید بسازند. هر دو این موارد در فیلم ما بود و برا ما نقطه قوت است.

کارگردان این فیلم که با فرم متفاوتی ساخته شده، یادآور شد: بسیاری از کارگردانان برجسته زمانی که تصمیم به ساختن فیلم می گیرند تِم و درون مایه را مشخص نمی‌کنند. در واقع درون مایه فیلم پس از ساخت آن در ساختار فیلم به وجود می‌آید و در دل فُرم فیلم نمود پیدا می‌کند. به عنوان مثال قهرمانی، ایثار و شجاعت باید در فرم و ساختار فیلم جلوه‌گری کند. در غیر این صورت فیلم ساخته شده تبدیل به یک فیلم کاملاً شعاری و تبلیغاتی خواهد شد.

علی‌محمدی در خصوص فیلنامه این اثر نیز بیان کرد: فیلمنامه «۲۸۸۸» فیلمنامه‌ای تخصصی است که بر اساس پژوهش و تحقیق مفصلی نوشته شده است. پژوهش برای این فیلم دو سال به طول انجامید و مدل رفتاری و زبان تخصصی برای بازیگران طبق پژوهش‌های انجام شده تعریف شد. در این مدت با ستارگان زیادی در نیروی هوایی آشنا شدیم. خانواده هایشان هم همکاری خوبی با ما داشتند. به عنوان مثال پسر امیر ضرابی خیلی به ما مشورت داد خیلی از دیالوگ های این فیلم گفتگوی واقعی این خانواده هاست.

روایتی غیر خطی از ستاره گمنام شیرازی

وی افزود: پس از نوشتن فیلمنامه تدابیر لازم را برای طراحی ساختار فیلم اتخاذ کردیم و در این فیلم تلاش شد که بسیاری از صحنه‌ها به شکل مستند جلوه کند. در نهایت با این تصور که یک عکاس جنگ با برخورداری از چند حلقه نگاتیو سیاه و سفید قصد ساختن فیلم دارد، این فیلم را تولید کردیم.

کارگردان فیلم «سینما شهر قصه» گفت: ما تمام تلاش خود را به کار گرفتیم تا تماشاگر با دیدن این فیلم تجربه شغلی و زندگی خلبانان تیزپرواز نیروی هوایی کشور در آن مقطع زمانی را درک کند. در واقع فضای فیلم بسیار واقع گرایانه است.

وی با اشاره به انتقاداتی که درباره مبهم بودن برخی رفت و برگشت های زمانی یا نام فیلم عنوان شد، ادامه داد: ممکن است ما با فیلمی مواجه شویم و احساس کنیم که ساختار یا محتوای فیلم با چارچوب ذهنی ما همخوانی ندارد اما این به معنای ضعیف بودن فیلم نیست. در چنین مواقعی امکان دارد که فیلم با ذهن مخاطب سازگاری نداشته باشد.

علی‌محمدی بیان کرد: روایت فیلم ۲۸۸۸ یک روایت خطی کلاسیک نیست چراکه من معتقد هستم دوره سینمای کلاسیک گذشته است. ما در این فیلم یا یک روایت خطی و یک شاه پیرنگ مواجه نیستیم. در هنگام مواجه شدن با هر فیلم باید با مُختصات جهان آن فیلم رو به رو شویم.

وی در پاسخ به انتقادهایی که در رابطه با این فیلم مطرح شد توصیه کرد که بهتر است حاضرین در نشست با ادبیات سینما در رابطه با فیلم سخن بگویند که این اظهار نظر با واکنش خبرنگاران مواجه شد.

کارگردان ۲۸۸۸ در رابطه با شیوه روایت فیلم گفت: من تاریخ نگار و مقاله نویس نیستم. من فیلمساز هستم و روایت خودم را در فیلم مطرح می‌کنم. مخاطب نباید فیلم‌هایی را که در گذشته تماشا کرده با این فیلم مقایسه کند. ما برای سرگرم کم کردن مردم فیلم نمی سازیم. هیچ اشکالی ندارد که مخاطب بعد از تماشای فیلم سوالی در ذهنش شکل بگیرد و به دنبال پاسخ آن برود. اتفاقاً گاهی درگیر کردن ذهن مخاطب نقطه قوت یک اثر محسوب می شود.

وی در پاسخ به پرسشی در مورد نامفهوم بودن اسم فیلم و دلیل انتخاب عنوان این فیلم گفت: من قرار نیست در رابطه با اسم فیلم توضیح بدهم و توضیح ندادن من به معنای احترام گذاشتنم به مخاطبان این فیلم است. در واقع ما احترام زیادی برای مخاطبان خود قائل هستیم و آنها را مصرف کننده فرهنگی نمی دانیم.

علی‌محمدی بیان داشت: ذهن مخاطبان باید با تماشای فیلم به چالش کشیده شود و همان‌گونه که ما برای تهیه و تولید این فیلم وقت گذاشته‌ایم، تماشاگران هم باید برای رسیدن به معانی و لایه‌های پنهانی فیلم وقت بگذارند.

وی اضافه کرد: فیلم «۲۸۸۸» را در شرایط دشوار کرونایی و در زمانی ساختیم که بسیاری از هنروران به دلیل نگرانی از شیوع کرونا تمایلی برای ایفای نقش در این فیلم نداشتند.

رضایتمندی بی نظیر ستارگان نیروی هوایی از روایت متفاوت «۲۸۸۸»

یکی از نقاط قوت این فیلم سطح بالای رضایتمندی جمعی از ستارگان نیروی هوایی بود که به عنوان سوژه فیلم روایتی از فعایت هایشان پس از سالها ارائه شده است. در حالی که در برخی تولیدات هنری معمولاً قشری که سوژه قرار می گیرند از روایتی که صورت می گیرد راضی نیستند یا به آن انتقاد دارد ولی فیلم «۲۸۸۸» در جلب رضایت این قشر موفق بوده است.

امیرمحمود ضرابی فرمانده نیروی هوایی شیراز در زمان دفاع مقدس که به گفته خودش ۵۵ سال در آسمان ایران بوده و از پایین ترین رسته پروازی تا بالاترین حد حرفه ای تجربه دارد، در پاسخ به خبرنگار مهر در خصوص تناسب این روایت با زندگی واقعی خلبانان در جنگ گفت: من به همه توصیه می کنم این فیلم را چند بار ببینند. خیلی از گفته های این فیلم را ما زندگی کردیم. این فیلم بصورت مبالغه آمیز قهرمان سازی نکرده که برایش دست بزنیم. صحنه های این فیلم زندگی عادی و واقعی ما بود.

روایتی غیر خطی از ستاره گمنام شیرازی

وی با اشاره به برخی انتقادات به نداشتن روایت خطی تصریح کرد: مخاطب باید ببینید فیلم چه می خواهد بگوید که هضم آن برای شما سخت است؟ اینکه همه چیز را آماده به مخاطب نمی خوراند را نقطه قوت می دانم.

ضرابی یادآور شد: با توجه به شرایط کاری ما مردن برای ما هیچوقت عجیب و غریب نبود. در شرایط جنگی وقتی آژیر می کشیدند همه به جان پناه می رفتند ولی ما با موشک و راکت می رفتیم به آسمان و این طبیعی نیست. من معتقدم مفهوم زندگی ما در آن روزها به خوبی در این فیلم عنوان شده است.

شهرداری شیراز یکی از حامیان مالی فیلم «۲۸۸۸»

معاون شهردار و رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری شیراز نیز در این نشست در مورد نقش شهرداری در پشتیبانی از این فیلم اظهار داشت: ما در بدو ورود به شهرداری با یک مصوبه در شورای شهر و شهرداری مواجه بودیم و تعهد ۵۰ درصدی برای مشارکت در سرمایه‌گذاری به منظور ساخت این فیلم داشتیم.

مصطفی مشفقیان گفت: البته در آن زمان برای بنده جای سؤال بود که چرا شهرداری باید برای ساخت این فیلم سرمایه گذاری کند؛ لذا از شهرداری و شورا برای اعلام نظر نهایی خود در این زمینه فرصت خواستم و حدود ۲۰ روز با طیفی از خلبانان نیروی ارتش که مخاطب پژوهش برای ساخت این فیلم بودند دیدار داشتم و با آنها در رابطه با لایه‌های مختلف و نقش این فیلم در جامعه گفتگو کردم.

مشفقیان بیان کرد: یکی از جذابیت‌های ساخت فیلم «۲۸۸۸» برای ما این بود که این فیلم یک قهرمان شیرازی دارد. به اعتقاد من قهرمان جنگ تنها سرداران و خلبانان معروف و صاحب نام نیستند بلکه جنگ تحمیلی قهرمانانی دارد که هنوز هم برای مردم شناخته شده نیستند. در این فیلم قهرمانی از شیراز به جامعه معرفی می‌شود که حتی شهروندان شیرازی از او هیچ شناختی ندارند. فیلم «۲۸۸۸» فیلم دفاع مقدسی و فیلمی با چند لایه هنری است که به اعتقاد من قابل دفاع است.

معاون شهردار شیراز ادامه داد: برای ساخت این فیلم هزینه زیادی صرف نشده و سهم سرمایه‌گذاری شهرداری شیراز و سازمان فرهنگی ۵۰ درصد بوده است که برابر با مبلغی حدود ۳ میلیارد تومان می‌شود. در واقع ۵۰ درصد از سهم بلیت فروشی این فیلم و عواید مادی و معنوی آن به شهرداری شیراز اختصاص خواهد یافت.

وی تاکید کرد: باید اجازه بدهیم تا این فیلم خود را در گیشه سینما بسنجد. به نظر من شاهد اتفاقات خوبی برای این فیلم خواهیم بود.

مشفقیان یادآور شد: این فیلم را باید بشنوید. این فیلم ذهن تماشاگران را درگیر می‌کند. ما قبل از اینکه سرمایه‌گذاری بر روی این فیلم را انجام دهیم فیلمنامه را برای چندین کارگردان معتبر و صاحب‌نام کشور با گرایش های مختلف فرستادیم و با بازخورد بسیار خوبی از این کارگردان‌ها روبه‌رو شدیم.

وی بیان کرد: بدون شک این فیلم برای شیراز آورده‌های قابل توجهی خواهد داشت. اینکه قلب خلبانان نیروی هوایی ارتش برای فیلمی می تپد که قبل از این سابقه نداشته، نشان دهنده این است که این فیلم به لایه های جدی و درستی پرداخته است.

مشفقیان در پاسخ به این پرسش که آیا شهرداری از تولید فیلم‌های هنرمندان شیراز حمایت خواهد کرد، گفت: حمایت از ساخت فیلم های سینمایی جزو اساس‌نامه سازمان فرهنگی است اما پس از فیلم «۲۸۸۸»، اولویت ما ساخت سریال حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) است که انشالله کمتر از ۱۰ روز دیگر تفاهم‌نامه ساخت این فیلم با سازمان اوج و صدا و سیما منعقد خواهد شد ولی پس از آن به دلیل محدودیت های مالی و مأموریت‌هایی که در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی داریم اولویتی برای فیلمسازی نخواهیم داشت.

وی اضافه کرد: رسالت سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری شیراز، فیلمسازی نیست. پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و ترویج فرهنگ شهروندی از مهمترین وظایف ما به شمار می‌رود که باید بخش عمده‌ای از بودجه‌هایمان را صرف این مسائل کنیم. حمایت از فیلمسازان بر عهده اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یا حوزه هنری است. با این حال روند حمایتی ما از فیلم‌های مستند و کوتاه با مقیاس‌های کوچکتر از لحاظ مالی ادامه خواهد داشت.

زیرساخت های سینمایی برای فیلم های شنیدنی تجهیز شده اند؟

نوید جعفری بازیگر و کارگردان تئاتر استان فارس هم در ادامه این نشست اظهار داشت: هرچند این فیلم روایت کلاسیک ندارد اما از آنجا که گفته می‌شود این فیلم برای شنیدن است، این پرسش به ذهن متبادر خواهد شد که آیا سینماهای ما در سراسر ایران از تجهیزات و امکانات لازم برای نمایش اینگونه فیلم‌ها برخوردار هستند. بدون شک تعداد سینماهای محدودی در کشور از امکانات مناسب برای نمایش این فیلم بهره می‌برند.

وی ادامه داد: نقطه قوت این فیلم پرداختن به زندگی افرادی است که ۴۰ سال نادیده گرفته شدند و می‌توان گفت رویکرد کارگردان در این زمینه رویکردی ارزشمند و قابل ستایش است اما این بدان معنا نیست که این فیلم در دستیابی به سایر اهدافش هم موفق بوده است.

روایتی غیر خطی از ستاره گمنام شیرازی

وی با بیان اینکه هنرمندان شیراز نیاز مبرمی به حمایت مسئولین دارند، ابراز داشت: امیدوارم شاهد حمایت مسئولان از فیلمسازان و هنرمندان تئاتر شیراز باشیم و در این میان شهرداری می‌تواند نقش مهمی ایفا کند.

همچنین در نشست خبری این فیلم، به رغم نام نویسی از خبرنگاران و صدور کارت برای خبرنگاران جشنواره، افزون بر خبرنگاران افراد دیگری نیزدر نشست خبری حضور پیدا کردند که از اهالی رسانه نبودند و حضور این افراد موجب ناهماهنگی‌هایی در روند برگزاری این جلسه شده بود که ادامه این روند اعتراض خبرنگاران را به دنبال داشت.

چشم هایمان را برای جور دیگر دیدن تربیت کنیم

مرتضی پور صمدی مدیر فیلمبرداری «۲۸۸۸» نیز به عنوان حسن ختام این نشست از فیلمبرداری متفاوت این فیلم سینمایی گفت و فیلمبرداری به صورت سیاه و سفید را از جسورانه ترین تصمیمات کارگردان دانست و ادامه داد: این مدل مخاطب را به گذشته دور می‌برد و دوربین بدون ذره‌ای حرکت و مشابه به زاویه دید یک عکاس فضاها را به تصویر می‌کشد.

وی تصریح کرد: رنگ دیجیتال یک مجاز هندی غلطی در سلیقه ما وارد کرده که حاضر نیستیم حوصله و نگاه مان را عوض کنیم. اما این نوع فیلم ها و جسارت ها کمک می کند که چشم هایمان برای جور دیگر دیدن تربیت کنیم.

پور صمدی با اشاره به سوالاتی که درباره هزینه ساخت فیلم مطرح شد، ابراز داشت: متاسفانه حکایت هزینه تولید تبدیل به تابو شده است. من تقریباً ۴۴ سال است در این حرفه هستم. در یک دوره ای ما شاهد تهیه کننده سالاری بودیم و حرف حرف تهیه کنندگان بود. بعد از یک مدت بازیگر سالاری شد و نرخ بازیگران ناگهان ۵۰ برابر افزایش پیدا کرد. در حال حاضر ما در عصر ابزار سالاری هستیم. شما تاکنون به هزینه ابزار یک فیلم فکر کردید؟ امروزه هزینه حداقل ابزار فیلمبرداری در روز چندین برابر شده است. من فکر می کنم سوال از هزینه ها بدون توجه به این مسائل شیطنت آمیز است.

پور صمدی از برخی پروژه های پرهزینه که خروجی قابل پخشی ندارد یاد کرد و گفت: بازی سینما خطرناک و پرهزینه و پیچیده است. ما با همه هوش مان نمی توانیم به پشت پرده آن پی ببریم. مثلاً تاکنون فکر کردید که ما چه زمانی قرار است دست از سر قاجار بر داریم و کمی درباره موضوعات معاصر فیلم بسازیم؟ یا مثلاً درباره سعدی و حافظ فیلم بسازیم؟ ما با پیچیدگی های خاصی در این عرصه مواجه هستیم. پیشنهاد من این است که در این شرایط کمتر عصبانی باشیم و اطلاعات خود را بالا ببریم و به کاری که با سلیقه متفاوت ساخته شده را بپذیریم. این فیلم محصول یک زحمت بی نهایت است و ما با وجدان راحت می خوابیم. من پارسال داور جشنواره فجر هم بودم و ۶۳ فیلم دیدم واقعاً کهیر زدیم برای اینکه دو اثر خوب انتخاب کنیم.

وی تصریح کرد: من اگر جای ارتش و نیروی هوایی بودم، از تک تک این قهرمانها سریال می ساختم. بیژن عاصم یا شهید دوران خودشان یک سریال هستند، حداقل یک فیلم ۹۰ دقیقه ای. این ستارگان هرکدام یک کتاب قطور هستند. ما افتخار می کنیم یک کار در باره یک گروهی ساختیم که هم فداکاری شان هم فراموشی و گمنامی شان در نهایت درجه است.

به گزارش مهر بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر استان فارس تا ۲۲ بهمن در شیراز برپا است. در این جشنواره ۱۶ عنوان فیلم از بخش سودای سیمرغ چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به نمایش درخواهد آمد.

مشاهده خبر از سایت منبع